در چهار متن، برنامه اتمی ایران را از چهار زاویه بررسی خواهیم کرد.
بخش اول، مدل توسعه برنامه اتمی ایران
بخش دوم، ظرفیت قدرت سازی
بخش سوم، ایجاد بازدارندگی
بخش چهارم، سود و زیان این برنامه
#علیکسیری
@AKasiri
بخش اول، مدل توسعه برنامه اتمی ایران
بخش دوم، ظرفیت قدرت سازی
بخش سوم، ایجاد بازدارندگی
بخش چهارم، سود و زیان این برنامه
#علیکسیری
@AKasiri
👍4
بررسی برنامه اتمی ایران در چهار زاویه
بخش اول، مدل توسعه برنامه اتمی ایران
برنامه اتمی ایران از دهه ۱۹۷۰، با کمک آمریکا توسعه یافت و در دهه ۱۹۸۰، دولت پهلوی با توازن میان آمریکا و شوروی قصد ساخت بمب اتمی را داشت.
در دوران جنگ سرد بسیاری از کشورها توانسته بودند باتوازن میان شوروی و آمریکا به فناوری ساخت بمب اتم دست یابند. همانند هند و چین. ایران نیز با توازن میان شوروی و آمریکا این امکان را داشت. با این حال پیش از گسترش همکاری میان ایران و شوروی، دولت آمریکا با سرنگونی محمدرضا پهلوی در ۱۹۷۹، از ساخت بمب اتمی در ایران جلوگیری کرد.
پس از انقلاب اسلامی و در زمان جنگ میان ایران و عراق، برنامه اتمی ایران مخوقف شد. با این حال پس از پایان این جنگ، دولت ایران سیاست توسعه برنامه اتمی را پیش گرفت و با کمک کره شمالی و پاکستان توانست این برنامه را توسعه دهد. در این دوران، این انتظار وجود داشت که ایران از حمایت شوروی، براب توسعه برنامه اتمی استفاده کند که با فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱، این امید از بین رفت.
با فروپاشی شوروی، رقابت اتمی در جهان نیز پایان یافت و از ۱۹۹۱ و در مناسبات نظام تک قطبی، دولت آمریکا تمام کشورهایی که قصد ساخت بمب اتمی را داشتند، هدف تحریم حداکثری قرار داد. ازجمله عراق، سوریه، پاکستان، کره شمالی، ایران و لیبی. بنابراین کشور دیگری نتوانست به فناوری ساخت سلاح اتمی دست یابد. به حز پاکستان و کره شمالی.
فناوری اتمی در پاکستان و کره شمالی نیز، با کمک چین و شوروی توسعه یافته بود و در دهه ۱۹۹۰، این دو کشور در آستانه آزمایش اتمی بودند. از این رو دولت آمریکا نتوانست برنامه اتمی در این دو کشور را متوقف کند و با وجود تحریمها علیه دو کشور، در ۱۹۹۸ و ۲۰۰۶، پاکستان و کره شمالی بمب اتمی را آزمایش کردند.
برنامه اتمی در ایران نیز، از دهه ۱۹۹۰، با ظرفیت ساخت بمب اتمی و مطابق با اهداف نظامی توسعه یافت. در دهه ۲۰۱۰، ایران به ظرفیت ساخت بمب اتم رسید و در آستانه آزمایش بمب اتم قرار گرفت. با این حال، به دلیل فشار تحریمها از ساخت بمب اتم خودداری کرد و با هدف لغو تحریمها، مذاکرات با غرب را پذیرفت. ایران در ۲۰۱۳، وارد مذاکرات برجام شد و در ۲۰۱۵ پذیرفت در ازای لغوتحریمها از ساخت بمب اتم خودداری کند. با این حال و با وجود سایتهای مخفی و دیگر معادلات مشکوک در برنامه اتمی ایران، آمریکا از لغو تحریمها علیه ایران خودداری کرد و طولی نکشید با آغاز ریاست ترامپ در ۲۰۱۸، آمریکا برخلاف توافق برجام، تحریمها علیه ایران را بازگرداند.
دولت آمریکا در مسأله برنامه اتمی ایران، نگران این است که داستان کره شمالی تکرار شود. دولت کره شمالی در ۱۹۸۵ به پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی (NPT) پیوسته بود، با این حال و با وجود عضویت در پیمان، فعالیت مشکوک اتمی این کشور ادامه یافت. با فروپاشی شوروی، هدف تحریمهای شدید آمریکا قرار گرفت.
این تحریمها جامعه کره شمالی را هدف گرفت و باعث مرگ میلیونها نفر در این کشور شد. در این دوران، دولت کره شمالی با تکرار اینکه برنامه اتمی این کشور غیرنظامی است، توانست سازمانهای جهانی را متقاعد به کاهش فشارها علیه این کشور کند. با این حال در این شرایط نیز، برنامه اتمی کره شمالی توسعه یافت و در نهایت، در سال ۲۰۰۶ دولت پیونگ یانگ اعلام کرد که ابن کشور دارای چندین کلاهک اتمی است.
احتمال تکرار این وضعیت در ايران نیز دور از ذهن نیست و دولت آمریکا با هدف جلوگیری از تکرار داستان کره شمالی، سیاست فشار حداکثری علیه ایران را پیش گرفته. فراتر از این فشارها، در ژوئن ۲۰۲۵ (خرداد ۱۴۰۴) اسرائیل در یک حمله گسترده هوایی، دانشمندان اتمی و موشکی و همچنین سایتها و مراکز اتمی ایران را بمباران کرد. در پایاناین عملیات نیز، آمریکا با استفاده از بمبهای سنگرشکن، سایت اتمی فردو را هدف گرفت. (مشابه بمباران سایتهای اتمی عراق و سوریه توسط اسرائیل)
شدت آسیب دیدیگی این مرکز کماکان مشخص نیست. با این حال بعید است این دست فشارها و حملات، بتواند توسعه برنامه اتمی ایران را متوقف کند و با وجود سایتهای مخفی در ایران، کماکان امکان ساخت بمب اتمی در ایران دور از دسترس نیست و چه بسا، دولت ایران تاکنون این بمب را ساخته باشد.
در پایان یک نکته را باید در نظر داشت، بخش بزرگی از توسعه برنامه اتمی پاکستان در دوران پساشوروی اتفاق افتاد. و عبدالقدیرخان دانشمند اتمی این کشور نقش ویژهای در توسعه این برنامه داشت. عبدالقدیر خان همچنین کمک زیادی به توسعه برنامه اتمی در ایران، عراق و لیبی کرد و چه بسا اگر دولت ایران، همانند پاکستان با تمام قدرت توسعه برنامه اتمی را پیش میگرفت، ایران در دهه ۲۰۰۰ به فناوری ساخت سلاح اتمی دست مییافت.
#علیکسیری
@AKasiri
بخش اول، مدل توسعه برنامه اتمی ایران
برنامه اتمی ایران از دهه ۱۹۷۰، با کمک آمریکا توسعه یافت و در دهه ۱۹۸۰، دولت پهلوی با توازن میان آمریکا و شوروی قصد ساخت بمب اتمی را داشت.
در دوران جنگ سرد بسیاری از کشورها توانسته بودند باتوازن میان شوروی و آمریکا به فناوری ساخت بمب اتم دست یابند. همانند هند و چین. ایران نیز با توازن میان شوروی و آمریکا این امکان را داشت. با این حال پیش از گسترش همکاری میان ایران و شوروی، دولت آمریکا با سرنگونی محمدرضا پهلوی در ۱۹۷۹، از ساخت بمب اتمی در ایران جلوگیری کرد.
پس از انقلاب اسلامی و در زمان جنگ میان ایران و عراق، برنامه اتمی ایران مخوقف شد. با این حال پس از پایان این جنگ، دولت ایران سیاست توسعه برنامه اتمی را پیش گرفت و با کمک کره شمالی و پاکستان توانست این برنامه را توسعه دهد. در این دوران، این انتظار وجود داشت که ایران از حمایت شوروی، براب توسعه برنامه اتمی استفاده کند که با فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱، این امید از بین رفت.
با فروپاشی شوروی، رقابت اتمی در جهان نیز پایان یافت و از ۱۹۹۱ و در مناسبات نظام تک قطبی، دولت آمریکا تمام کشورهایی که قصد ساخت بمب اتمی را داشتند، هدف تحریم حداکثری قرار داد. ازجمله عراق، سوریه، پاکستان، کره شمالی، ایران و لیبی. بنابراین کشور دیگری نتوانست به فناوری ساخت سلاح اتمی دست یابد. به حز پاکستان و کره شمالی.
فناوری اتمی در پاکستان و کره شمالی نیز، با کمک چین و شوروی توسعه یافته بود و در دهه ۱۹۹۰، این دو کشور در آستانه آزمایش اتمی بودند. از این رو دولت آمریکا نتوانست برنامه اتمی در این دو کشور را متوقف کند و با وجود تحریمها علیه دو کشور، در ۱۹۹۸ و ۲۰۰۶، پاکستان و کره شمالی بمب اتمی را آزمایش کردند.
برنامه اتمی در ایران نیز، از دهه ۱۹۹۰، با ظرفیت ساخت بمب اتمی و مطابق با اهداف نظامی توسعه یافت. در دهه ۲۰۱۰، ایران به ظرفیت ساخت بمب اتم رسید و در آستانه آزمایش بمب اتم قرار گرفت. با این حال، به دلیل فشار تحریمها از ساخت بمب اتم خودداری کرد و با هدف لغو تحریمها، مذاکرات با غرب را پذیرفت. ایران در ۲۰۱۳، وارد مذاکرات برجام شد و در ۲۰۱۵ پذیرفت در ازای لغوتحریمها از ساخت بمب اتم خودداری کند. با این حال و با وجود سایتهای مخفی و دیگر معادلات مشکوک در برنامه اتمی ایران، آمریکا از لغو تحریمها علیه ایران خودداری کرد و طولی نکشید با آغاز ریاست ترامپ در ۲۰۱۸، آمریکا برخلاف توافق برجام، تحریمها علیه ایران را بازگرداند.
دولت آمریکا در مسأله برنامه اتمی ایران، نگران این است که داستان کره شمالی تکرار شود. دولت کره شمالی در ۱۹۸۵ به پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی (NPT) پیوسته بود، با این حال و با وجود عضویت در پیمان، فعالیت مشکوک اتمی این کشور ادامه یافت. با فروپاشی شوروی، هدف تحریمهای شدید آمریکا قرار گرفت.
این تحریمها جامعه کره شمالی را هدف گرفت و باعث مرگ میلیونها نفر در این کشور شد. در این دوران، دولت کره شمالی با تکرار اینکه برنامه اتمی این کشور غیرنظامی است، توانست سازمانهای جهانی را متقاعد به کاهش فشارها علیه این کشور کند. با این حال در این شرایط نیز، برنامه اتمی کره شمالی توسعه یافت و در نهایت، در سال ۲۰۰۶ دولت پیونگ یانگ اعلام کرد که ابن کشور دارای چندین کلاهک اتمی است.
احتمال تکرار این وضعیت در ايران نیز دور از ذهن نیست و دولت آمریکا با هدف جلوگیری از تکرار داستان کره شمالی، سیاست فشار حداکثری علیه ایران را پیش گرفته. فراتر از این فشارها، در ژوئن ۲۰۲۵ (خرداد ۱۴۰۴) اسرائیل در یک حمله گسترده هوایی، دانشمندان اتمی و موشکی و همچنین سایتها و مراکز اتمی ایران را بمباران کرد. در پایاناین عملیات نیز، آمریکا با استفاده از بمبهای سنگرشکن، سایت اتمی فردو را هدف گرفت. (مشابه بمباران سایتهای اتمی عراق و سوریه توسط اسرائیل)
شدت آسیب دیدیگی این مرکز کماکان مشخص نیست. با این حال بعید است این دست فشارها و حملات، بتواند توسعه برنامه اتمی ایران را متوقف کند و با وجود سایتهای مخفی در ایران، کماکان امکان ساخت بمب اتمی در ایران دور از دسترس نیست و چه بسا، دولت ایران تاکنون این بمب را ساخته باشد.
در پایان یک نکته را باید در نظر داشت، بخش بزرگی از توسعه برنامه اتمی پاکستان در دوران پساشوروی اتفاق افتاد. و عبدالقدیرخان دانشمند اتمی این کشور نقش ویژهای در توسعه این برنامه داشت. عبدالقدیر خان همچنین کمک زیادی به توسعه برنامه اتمی در ایران، عراق و لیبی کرد و چه بسا اگر دولت ایران، همانند پاکستان با تمام قدرت توسعه برنامه اتمی را پیش میگرفت، ایران در دهه ۲۰۰۰ به فناوری ساخت سلاح اتمی دست مییافت.
#علیکسیری
@AKasiri
👍2❤1
آرمان حافظی در دیپ پادکست، داستان سه رهبر کره شمالی و ساخت بمب اتم در این کشور را بررسی کرده.
در این مستند، به صورت کوتاه، روند توسعه برنامه اتمی در کره شمالی و در نهایت ساخت بمب اتم در این کشور بررسی شده.
با این حال در این مستند به یک نکته اساسی اشاره نشده است. و این نکته این است:
کره شمالی ناچار به ساخت بمب اتم شد.
برای مقایسه، در طول جنگ کره از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳، دولت آمریکا بارها کره شمالی را به بمباران اتمی تهدید میکند. پس از جنگ نیز، دولت آمریکا کره جنوبی را زیر چتر اتمی آمریکا قرار میدهد و دولت آمریکا متعهد میشود در صورت حمله به کره جنوبی، از تمام ظرفیتها علیه کره شمالی استفاده کند. ازجمله ظرفیتهای اتمی.
به جز این، در دوران جنگ سرد میان پیونگ یانگ و سئول، دولت کره جنوبی با همکاری فرانسه سیاست توسعه برنامه اتمی را پیش گرفت و با همکاری فرانسه به فناوری ساخت بمب اتم نزدیک شده بود. به طوری که بنا به شواهد در دهه ۱۹۸۰ این کشور ظرفیت ساخت بمب اتم را داشت و اگر فشار آمریکا به دولت سئول نبود، چه بسا کره جنوبی در دهه ۱۹۹۰ به یک قدرت اتمی تبدیل میشد.
بنابراین رقابت اتمی میان دو کره ازسالها قبل آغاز شده بود و در این رقابت، دولت کره شمالی، گزینه دیگری نداشت مگر اینکه سیاست ساخت سلاح اتمی را پیش بگیرد.
در این میان نیز، کره شمالی چندان با حمایت شوروی و چین روبهرو نشد. به طوری که شوروی تنها امکانات ضعیف و ابتدایی غنیسازی را در اختیار کره شمالی گذاشت و بعدها این دانشمندان آموزش دیده کره شمالی در شوروی بودند که برنامه اتمی در این کشور را توسعه دادند.
مستند آرمان حافظی در دیپ پادکست
https://youtu.be/BuromoZLBQk?si=3GgAjFRzMJmaLfqM
#علیکسیری
@AKasiri
در این مستند، به صورت کوتاه، روند توسعه برنامه اتمی در کره شمالی و در نهایت ساخت بمب اتم در این کشور بررسی شده.
با این حال در این مستند به یک نکته اساسی اشاره نشده است. و این نکته این است:
کره شمالی ناچار به ساخت بمب اتم شد.
برای مقایسه، در طول جنگ کره از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳، دولت آمریکا بارها کره شمالی را به بمباران اتمی تهدید میکند. پس از جنگ نیز، دولت آمریکا کره جنوبی را زیر چتر اتمی آمریکا قرار میدهد و دولت آمریکا متعهد میشود در صورت حمله به کره جنوبی، از تمام ظرفیتها علیه کره شمالی استفاده کند. ازجمله ظرفیتهای اتمی.
به جز این، در دوران جنگ سرد میان پیونگ یانگ و سئول، دولت کره جنوبی با همکاری فرانسه سیاست توسعه برنامه اتمی را پیش گرفت و با همکاری فرانسه به فناوری ساخت بمب اتم نزدیک شده بود. به طوری که بنا به شواهد در دهه ۱۹۸۰ این کشور ظرفیت ساخت بمب اتم را داشت و اگر فشار آمریکا به دولت سئول نبود، چه بسا کره جنوبی در دهه ۱۹۹۰ به یک قدرت اتمی تبدیل میشد.
بنابراین رقابت اتمی میان دو کره ازسالها قبل آغاز شده بود و در این رقابت، دولت کره شمالی، گزینه دیگری نداشت مگر اینکه سیاست ساخت سلاح اتمی را پیش بگیرد.
در این میان نیز، کره شمالی چندان با حمایت شوروی و چین روبهرو نشد. به طوری که شوروی تنها امکانات ضعیف و ابتدایی غنیسازی را در اختیار کره شمالی گذاشت و بعدها این دانشمندان آموزش دیده کره شمالی در شوروی بودند که برنامه اتمی در این کشور را توسعه دادند.
مستند آرمان حافظی در دیپ پادکست
https://youtu.be/BuromoZLBQk?si=3GgAjFRzMJmaLfqM
#علیکسیری
@AKasiri
YouTube
سه نسل دیکتاتوری و بمب اتم : سلسلهی کیم در کره شمالی
تصور کنید در دنیایی زندگی میکنید که یک نفر از همون دوران کودکی داره آماده میشه تا رهبری یک کشور رو بر عهده بگیره. کسیکه نامش با اسرار، ترس و قدرت گره خورده کیم جونگ اون ، مردی که با مشتی آهنین بر یکی از بسته ترین کشورهای جهان حکومت میکنه. اما چطور پسری که…
بررسی برنامه اتمی ایران در چهار زاویه
بخش دوم، ظرفیت قدرت سازی برنامه اتمی در ایران
دولت آمریکا در برنامه اتمی ایران، نگران تکرار داستان کره شمالی است. اینکه ایران همانند کره شمالی، دریک روز و به یکباره اعلام کند، دارای چندین کلاهک اتمی است و در این وضعیت، دولت آمریکا دیگر نتواند ایران را به دوران غیر اتمی بازگرداند.
این در حالیست که از نظر غرب، تهدید ایران فراتر از تهدید کره شمالی است. برای مقایسه، معادلات قدرت در ایران، محدود به برنامه موشکی و اتمی نیست و برخلاف کره شمالی که یک کشور منزوی و کوچک است، ایران یک قدرت بزرگ در خاورمیانه، استراتژیکترین منطقه جهان است.
از طرف دیگر، دولت جمهوری اسلامی، یک قدرت ایدئولوژیک فرامرزی است و سالهاست که گروههای نیابتی را در خاورمیانه هدایت میکند. و هرچند محور مقاومت اسلامی به شدت آسیب دیده، با این حال در صورت همکاری دوباره میان این گروهها و تشکیل دوباره محور مقاومت اسلامی، ایران و این محور ظرفیت تضعیف نظم آمریکایی در خاورمیانه را خواهند داشت و چه بسا بتوانند این نظم را تغییر دهند.
برای مقایسه، بدنه محور مقاومت اسلامی در عراق و لبنان و سوریه، کماکان حفظ شده و اسرائیل تنها فرماندهان این سازمانها را ترور کرده. بنابراین امکان سازماندهی دوباره محور مقاومت اسلامی دور از دسترس نیست. از طرف دیگر، ایران در صورت تقویت این نیروها، امکان نفوذ در میان شیعیان عربستان در نجران و قطیف و دیگر مناطق شیعه نشین در منطقه را خواهد داشت. نه فقط مناطق شیعه نشین، امکان نفوذ در میان مجاهدین سنی در منطقه نیز دور از دسترس نیست. برای مثال، ایران با مجاهدین سنی در جنگ افغانستان نیز همکاری داشت و در جنگ بوسنی، القاعده و ایران همکاری کردند.
ایران همچنین در تقابل میان اخوانالمسلمین و دیکتاتوری نظامی در ترکیه، از اخوانالمسلمین حمایت کرد و حزب رفاه و حزب عدالت و توسعه پیش از اینکه به قدرت برسند، از حمایت ایران برخوردار بودند. بنابراین کماکان ظرفیت همکاری میان ایران و اخوانالمسلمین وجود دارد.
و اگر ایران امکان نفوذ در کشورهای پاکستان، یمن و سودان و ... را دارد، امکان نفوذ در مصر و بسیاری از کشورهای اسلامی را نیز خواهد داشت و این وضعیت، ظرفیت افزایش تهدیدها علیه امنیت اروپا و آمریکا را دارد.
در این میان، ساخت سلاح اتمی در ایران، این تهدید را بیش از پیش بزرگ خواهد کرد. برای مقایسه، تنها عامل اقتدار غرب در مقابل کشورهای اسلامی، بازدارندگی یکطرفه اتمی است. برای مثال، اسرائیل میتواند غزه را ویران کند، اما کشورهای اسلامی امکان بمباران اسرائیل را ندارند، زیرا در صورت بمباران شدید اسرائیل، در نهایت دولت اسرائیل گزینه حمله اتمی را روی میز خواهد گذاشت و در نتیجه این وضعیت، کشورهای اسلامی در مقابل جنایات غرب سکوت خواهند کرد. به ویژه که پاکستان نیز با وجود اینکه یک قدرت اتمی است، برخلاف ایران یک قدرت منزوی است.
بنابراین دستیابی ایران به بمب اتمی، میتواند معادلات حاکم میان غرب و خاورمیانه را دگرگون کند. و از این روست که آمریکا و اسرائیل، به هر قیمت، سیاست سرنگونی دولت جمهوری اسلامی و نابودی برنامهٔ اتمی ایران را دنبال خواهند کرد، تا از ظهور یک قدرت بزرگ در خاورمیانه جلوگیری کنند.
در پایان باید در نظر داشت که این متن، بررسی نگاه غرب به برنامه اتمی در ایران و افزایش قدرت ایران است. و مشخص است، جمهوری اسلامی با وجود ضعفهای شدید در مدیریت ایران، امکان رسیدن به این سطح از قدرت را حداقل با مدیریت فعلی نخواهد داشت.
با این حال و با وجود تمام مشکلات در ایران، ممکن است توسعه قدرت اتمی، در نهایت باعث افزایش قدرت ایران شود و یا اینکه مقامات تشکیل یک قدرت بزرگ را در آینده پدید آورد. برای مثال، کشور روسیه در حال حاضر یک کشور منزوی و ضعیف است. با این حال ظرفیت تبدیل به یک قدرت بزرگ را دارد و چنانچه ولادیمیر پوتین سرنگون شود و مردی همانند استالین در این کشور به قدرت برسد، چه بسا روسیه بار دیگر به ابرقدرت شرق تبدیل شود. یا برای مثال، هرچند دولت پاکستان یک دولت منزوی است، با این حال در صورت سرنگونی این دولت و به قدرت رسیدن اسلامگرایان در این کشور، ممکن است پاکستان به یک قدرت بزرگ اسلامی تبدیل شود و با جذب دیگر اسلامگرایان و با اتکا به قدرت اتمی، در مقابل غرب بایستد.
و غرب این فرضیات را در معادلات خود محاسبه میکند.
#علیکسیری
@AKasiri
بخش دوم، ظرفیت قدرت سازی برنامه اتمی در ایران
دولت آمریکا در برنامه اتمی ایران، نگران تکرار داستان کره شمالی است. اینکه ایران همانند کره شمالی، دریک روز و به یکباره اعلام کند، دارای چندین کلاهک اتمی است و در این وضعیت، دولت آمریکا دیگر نتواند ایران را به دوران غیر اتمی بازگرداند.
این در حالیست که از نظر غرب، تهدید ایران فراتر از تهدید کره شمالی است. برای مقایسه، معادلات قدرت در ایران، محدود به برنامه موشکی و اتمی نیست و برخلاف کره شمالی که یک کشور منزوی و کوچک است، ایران یک قدرت بزرگ در خاورمیانه، استراتژیکترین منطقه جهان است.
از طرف دیگر، دولت جمهوری اسلامی، یک قدرت ایدئولوژیک فرامرزی است و سالهاست که گروههای نیابتی را در خاورمیانه هدایت میکند. و هرچند محور مقاومت اسلامی به شدت آسیب دیده، با این حال در صورت همکاری دوباره میان این گروهها و تشکیل دوباره محور مقاومت اسلامی، ایران و این محور ظرفیت تضعیف نظم آمریکایی در خاورمیانه را خواهند داشت و چه بسا بتوانند این نظم را تغییر دهند.
برای مقایسه، بدنه محور مقاومت اسلامی در عراق و لبنان و سوریه، کماکان حفظ شده و اسرائیل تنها فرماندهان این سازمانها را ترور کرده. بنابراین امکان سازماندهی دوباره محور مقاومت اسلامی دور از دسترس نیست. از طرف دیگر، ایران در صورت تقویت این نیروها، امکان نفوذ در میان شیعیان عربستان در نجران و قطیف و دیگر مناطق شیعه نشین در منطقه را خواهد داشت. نه فقط مناطق شیعه نشین، امکان نفوذ در میان مجاهدین سنی در منطقه نیز دور از دسترس نیست. برای مثال، ایران با مجاهدین سنی در جنگ افغانستان نیز همکاری داشت و در جنگ بوسنی، القاعده و ایران همکاری کردند.
ایران همچنین در تقابل میان اخوانالمسلمین و دیکتاتوری نظامی در ترکیه، از اخوانالمسلمین حمایت کرد و حزب رفاه و حزب عدالت و توسعه پیش از اینکه به قدرت برسند، از حمایت ایران برخوردار بودند. بنابراین کماکان ظرفیت همکاری میان ایران و اخوانالمسلمین وجود دارد.
و اگر ایران امکان نفوذ در کشورهای پاکستان، یمن و سودان و ... را دارد، امکان نفوذ در مصر و بسیاری از کشورهای اسلامی را نیز خواهد داشت و این وضعیت، ظرفیت افزایش تهدیدها علیه امنیت اروپا و آمریکا را دارد.
در این میان، ساخت سلاح اتمی در ایران، این تهدید را بیش از پیش بزرگ خواهد کرد. برای مقایسه، تنها عامل اقتدار غرب در مقابل کشورهای اسلامی، بازدارندگی یکطرفه اتمی است. برای مثال، اسرائیل میتواند غزه را ویران کند، اما کشورهای اسلامی امکان بمباران اسرائیل را ندارند، زیرا در صورت بمباران شدید اسرائیل، در نهایت دولت اسرائیل گزینه حمله اتمی را روی میز خواهد گذاشت و در نتیجه این وضعیت، کشورهای اسلامی در مقابل جنایات غرب سکوت خواهند کرد. به ویژه که پاکستان نیز با وجود اینکه یک قدرت اتمی است، برخلاف ایران یک قدرت منزوی است.
بنابراین دستیابی ایران به بمب اتمی، میتواند معادلات حاکم میان غرب و خاورمیانه را دگرگون کند. و از این روست که آمریکا و اسرائیل، به هر قیمت، سیاست سرنگونی دولت جمهوری اسلامی و نابودی برنامهٔ اتمی ایران را دنبال خواهند کرد، تا از ظهور یک قدرت بزرگ در خاورمیانه جلوگیری کنند.
در پایان باید در نظر داشت که این متن، بررسی نگاه غرب به برنامه اتمی در ایران و افزایش قدرت ایران است. و مشخص است، جمهوری اسلامی با وجود ضعفهای شدید در مدیریت ایران، امکان رسیدن به این سطح از قدرت را حداقل با مدیریت فعلی نخواهد داشت.
با این حال و با وجود تمام مشکلات در ایران، ممکن است توسعه قدرت اتمی، در نهایت باعث افزایش قدرت ایران شود و یا اینکه مقامات تشکیل یک قدرت بزرگ را در آینده پدید آورد. برای مثال، کشور روسیه در حال حاضر یک کشور منزوی و ضعیف است. با این حال ظرفیت تبدیل به یک قدرت بزرگ را دارد و چنانچه ولادیمیر پوتین سرنگون شود و مردی همانند استالین در این کشور به قدرت برسد، چه بسا روسیه بار دیگر به ابرقدرت شرق تبدیل شود. یا برای مثال، هرچند دولت پاکستان یک دولت منزوی است، با این حال در صورت سرنگونی این دولت و به قدرت رسیدن اسلامگرایان در این کشور، ممکن است پاکستان به یک قدرت بزرگ اسلامی تبدیل شود و با جذب دیگر اسلامگرایان و با اتکا به قدرت اتمی، در مقابل غرب بایستد.
و غرب این فرضیات را در معادلات خود محاسبه میکند.
#علیکسیری
@AKasiri
👍4❤1👎1
بررسی برنامه اتمی ایران در چهار زاویه
بخش سوم، ایجاد بازدارندگی
دستیابی به سلاح اتمی، دستیابی به یک قدرت بزرگ است، با این حال و برخلاف تصور، این قدرت باعث بازدارندگی در تمام موضوعات نخواهد شد و تنها در مقابل حمله اتمی است که ایجاد بازدارندگی خواهد کرد.
بازدارندگی طیف گستردهای از موضوعات را شامل میشود و دستیابی به بمب اتم، تنها یکی از موضوعات در بحث بازدارندگی است. از این رو، یک کشور در راستای رسیدن به بازدارندگی، نیازمند دستیابی به طیف گستردهای از تواناییهاست.
برای مثال، در حال حاضر و در جنگ میان اوکراین و روسیه، با وجود حملات گسترده اوکراین به خاک روسیه، دولت روسیه نمیتواند در پاسخ به این حملات از بمب اتمی استفاده کند. یا آمریکا در واکنش به حملات القاعده، از بمب اتمی استفاده نکرد. بنابراین ایران نیز در صورت ساخت بمب اتم پیروز تمام مناقشات در منطقه نخواهد بود و دستیابی ایران به بمب اتمی به این معنا نیست که دیگر کشوری به ایران حمله نخواهد کرد.
نه فقط جنگ محدود، بمب اتمی در مقابل تحریمها نیز ظرفیت بازدارندگی ندارد. برای مقایسه، چنانچه کشوری تحریم شود و با تهدید فروپاشی اقتصادی روبرو گردد، نمیتواند در پاسخ به این تحریمها از بمب اتمی استفاده کند. برای مثال، کشور اتمی روسیه با وجود تحریمهای گسترده غرب علیه این کشور نمیتواند با تهدید اتمی، غرب را نسبت به تحریمها علیه روسیه مجبور به تجدید نظر کند.
بنابراین بمب اتمی در روسیه باعث جلوگیری از فروپاشی سیاسی و اقتصادی این کشور نخواهد شد. کما اینکه نتوانست باعث جلوگیری از فروپاشی سیاسی و اقتصادی شوروی شود.
به عبارت دیگر، بازدارندگی اتمی، تنها در مقابل حملات اتمی کارآمد است و یک کشور برای رسیدن به بازدارندگی نیازمند طیف گستردهای از تواناییها ازجمله توانایی اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی است. برای مثال، بازدارندگی در یک جنگ متعارف، نیازمند جنگندهها و تجهیزات نظامی است و نه بمب اتمی و بازدارندگی در مقابل تحریمهای اقتصادی، نیازمند مدیریت اقتصادی است و نه بمب اتمی.
شکی نیست که با ساخت بمب اتمی، فشار به ایران افزایش خواهد یافت. بسیار بیش از امروز. به ویژه که دولت جمهوری اسلامی، بارها در سخنرانیها و منابر دیگر از نابودی اسرائیل و آمریکا صحبت کرده و این باورها در شعارهای دولت جمهوری اسلامی تکرار شده است. بنابراین غرب هرگز در مقابل ایران اتمی سکوت نخواهد کرد و این قدرت را به رسمیت نخواهد شناخت. از این رو، ایران در صورت ساخت بمب اتمی، باید منتظر تحریمهای سنگین غرب باشد و با مدیریت ضعیفی که در ایران وجود دارد، افزایش تحریمها به معنای تشدید مشکلات اقتصادی و شورش در ایران خواهد بود. همچنین فراتر از تحریمها، در صورتی که امنیت غرب تهدید شود، عملیات گسترده کشورهای غربی برای نابودی جمهوری اسلامی نیز در این شرایط، دور از ذهن نیست.
بنابراین ساخت بمب اتمی در ایران، میتواند ایران را وارد یک فاز جدید و یک مسیر پر چالش کند که بازگشتی در آن وجود نخواهد داشت. از این روست که بسیاری از تحلیلگران، مخالف ساخت بمب اتم در ایران هستند و چه بسا این بمب را عامل بازندگی ایران میدانند و نه بازدارندگی.
#علیکسیری
@AKasiri
بخش سوم، ایجاد بازدارندگی
دستیابی به سلاح اتمی، دستیابی به یک قدرت بزرگ است، با این حال و برخلاف تصور، این قدرت باعث بازدارندگی در تمام موضوعات نخواهد شد و تنها در مقابل حمله اتمی است که ایجاد بازدارندگی خواهد کرد.
بازدارندگی طیف گستردهای از موضوعات را شامل میشود و دستیابی به بمب اتم، تنها یکی از موضوعات در بحث بازدارندگی است. از این رو، یک کشور در راستای رسیدن به بازدارندگی، نیازمند دستیابی به طیف گستردهای از تواناییهاست.
برای مثال، در حال حاضر و در جنگ میان اوکراین و روسیه، با وجود حملات گسترده اوکراین به خاک روسیه، دولت روسیه نمیتواند در پاسخ به این حملات از بمب اتمی استفاده کند. یا آمریکا در واکنش به حملات القاعده، از بمب اتمی استفاده نکرد. بنابراین ایران نیز در صورت ساخت بمب اتم پیروز تمام مناقشات در منطقه نخواهد بود و دستیابی ایران به بمب اتمی به این معنا نیست که دیگر کشوری به ایران حمله نخواهد کرد.
نه فقط جنگ محدود، بمب اتمی در مقابل تحریمها نیز ظرفیت بازدارندگی ندارد. برای مقایسه، چنانچه کشوری تحریم شود و با تهدید فروپاشی اقتصادی روبرو گردد، نمیتواند در پاسخ به این تحریمها از بمب اتمی استفاده کند. برای مثال، کشور اتمی روسیه با وجود تحریمهای گسترده غرب علیه این کشور نمیتواند با تهدید اتمی، غرب را نسبت به تحریمها علیه روسیه مجبور به تجدید نظر کند.
بنابراین بمب اتمی در روسیه باعث جلوگیری از فروپاشی سیاسی و اقتصادی این کشور نخواهد شد. کما اینکه نتوانست باعث جلوگیری از فروپاشی سیاسی و اقتصادی شوروی شود.
به عبارت دیگر، بازدارندگی اتمی، تنها در مقابل حملات اتمی کارآمد است و یک کشور برای رسیدن به بازدارندگی نیازمند طیف گستردهای از تواناییها ازجمله توانایی اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی است. برای مثال، بازدارندگی در یک جنگ متعارف، نیازمند جنگندهها و تجهیزات نظامی است و نه بمب اتمی و بازدارندگی در مقابل تحریمهای اقتصادی، نیازمند مدیریت اقتصادی است و نه بمب اتمی.
شکی نیست که با ساخت بمب اتمی، فشار به ایران افزایش خواهد یافت. بسیار بیش از امروز. به ویژه که دولت جمهوری اسلامی، بارها در سخنرانیها و منابر دیگر از نابودی اسرائیل و آمریکا صحبت کرده و این باورها در شعارهای دولت جمهوری اسلامی تکرار شده است. بنابراین غرب هرگز در مقابل ایران اتمی سکوت نخواهد کرد و این قدرت را به رسمیت نخواهد شناخت. از این رو، ایران در صورت ساخت بمب اتمی، باید منتظر تحریمهای سنگین غرب باشد و با مدیریت ضعیفی که در ایران وجود دارد، افزایش تحریمها به معنای تشدید مشکلات اقتصادی و شورش در ایران خواهد بود. همچنین فراتر از تحریمها، در صورتی که امنیت غرب تهدید شود، عملیات گسترده کشورهای غربی برای نابودی جمهوری اسلامی نیز در این شرایط، دور از ذهن نیست.
بنابراین ساخت بمب اتمی در ایران، میتواند ایران را وارد یک فاز جدید و یک مسیر پر چالش کند که بازگشتی در آن وجود نخواهد داشت. از این روست که بسیاری از تحلیلگران، مخالف ساخت بمب اتم در ایران هستند و چه بسا این بمب را عامل بازندگی ایران میدانند و نه بازدارندگی.
#علیکسیری
@AKasiri
بررسی برنامه اتمی ایران، در چهار زاویه
بخش چهارم، سود و زیان این برنامه
قدرت سازی بر پایه استقلال کشورها و بر اساس یک مدیریت قدرتمند و هدفمند استوار خواهد شد. و یک قدرت، برای رسیدن به موقعیت بازدارندگی، نیازمند دستیابی به طیف گستردهای از امکانات و تواناییهاست. ازجمله قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی، رسانهای، فرهنگی، ايدئولوژيک، صنعتی، تکنولوژیک و ...
بنابرابن چنانچه هدف یک دولت قدرتسازی است، میبایست در مسیر این قدرتسازی، تمام ابزار توسعه قدرت را کسب کند و چنانچه این ابزارها، متناسب و موازی با یکدیگر تقویت نشوند، سیاست قدرت سازی با شکست روبهرو خواهد شد.
برای مثال، ابزارهای قدرت در شوروی به صورت نامتوازن رشد کردند، از این رو در حالی که شوروی یک قدرت نظامی بود، در اثر مشکلات اقتصادی و سیاسی فروپاشید. در حال حاضر نیز، با وجود ضعفهای دولت روسیه در مدیریت اقتصاد این کشور، روسیه در آستانه فروپاشی است. این در حالیست که در صورت سرنگونی این دولت، آمریکا بر روسیه مسلط خواهد شد و ذخایر بمب اتمی در این کشور را نابود خواهد کرد. بنابراین و با وجود توسعه نامتوازن قدرت در روسیه، این کشور ظرفیت قدرتسازی را به دست نیاورده و در صورت سرنگونی دولت مسکو، سالها هزینه دولت روسیه در حوزه نظامی و اتمی به یکباره نابود خواهد شد.
یا در مثال چین، هرچند این کشور یک قدرت اتمی با اقتصادی بزرگ است، با این حال با وجود دیکتاتوری کمونیست در چین و نبود چرخش قدرت در این کشور، فرآیند قدرت سازی در چین، در مقابل شورشها و انقلاب ملت چین آسیبپذیر است. همانند انقلاب در شوروی.
به ویژه که در این سالها، آلترناتیو دموکراتیک تایوان به شدت رشد کرده و با اقتدار در مقابل دولت کمونیست چین ایستاده و میتواند در یک انقلاب کوتاهمدت، دولت کمونیست چین را سرنگون کند. بنابراین چین نیز همانند روسیه از نظر قدرتسازی، کماکان با چالشهای بزرگ روبهروست.
ایران نیز هرچند در این سالها با پشتیبانی از محور مقاومت اسلامی توانست به یک قدرت بزرگ در منطقه تبدیل شود، با این حال به دلیل اینکه توسعه قدرت ایران نیز نامتوازن و تک بعدی بوده است، کماکان روند قدرتسازی در ایران از نظر اقتصادی و سیاسی و ... آسیبپذیر است.
برای مثال، مشخص است در صورت انقلاب و به قدرت رسیدن یک دولت وابسته به غرب در ایران، دولت آمریکا بر ایران تسلط خواهد یافت و با نابودی تسلیحات ایران، سالها هزینه ایران در حوزه موشکی و اتمی را از بین خواهد برد.
بنابرابن، روند قدرت سازی میبایست در تمام ابعاد دنبال شود و توسعه تکبعدی قدرت، باعث بازدارندگی و قدرت سازی نخواهد شد.
برای مقایسه، فرآیند قدرت سازی در ایران، تک بعدی و نامتوازن بوده و از این رو، این وضعیت نه تنها باعث قدرتسازی در ایران نشده و نخواهد شد، بلکه باعث آسیبپذیری بیشتر ايران نیز شده.
برای مثال، اگر دولت ایران به جای تقابل با غرب و توسعه نامتوازن قدرت، وارد شراکت با غرب شده بود، چه بسا وضعیت امروز ايران همانند ترکیه و مالزی بود و ایران حداقل از نظر اقتصادی به یک پیشرفت چشمگیر دست مییافت.
از این رو، اگر جمهوری اسلامی به دنبال قدرتسازی است باید هدفمند و قدرتمند وارد این فرآیند شود و گرنه، بهترین گزینه برای ایران، تسلیم و شراکت با غرب است و توسعه نامتوازن قدرت دستاوردی برای ایران نخواهد داشت. برای مقایسه، دولت جمهوری اسلامی پس از گذشت نزدیک به ۵۰ سال تقابل با غرب و شعار استقلال، کماکان توان ساخت یک موتور ساده کامیون را ندارد و ادامه این وضعیت، این یک فاجعه بزرگ برای ایران خواهد بود.
در پایان، باید در نظر داشت تمام کشورهایی که دارای برنامه اتمی هستند، چه نظامی و چه غیرنظامی، ظرفیت ساخت بمب اتمی کثیف را دارند. برای مقایسه، بمب اتمی کثیف یک بمب رادیواکتیوی است که با زبالههای اتمی درست میشود و میتواند با برخورد به یک منطقه، آن مکان را همانند چرنوبیل، برای سالها غیرقابل سکونت کند و از این نظر چه بسا بدتر از بمب اتمی است. و در حال حاضر بسیاری از کشورها توان ساخت این بمب اتمی را دارند و در صورت حمله اتمی از این بمب استفاده خواهند کرد. برای مثال، کشور ارمنستان نیز پایگاه اتمی زیانده متسامور را به عنوان یک عامل بازدارنده در مقابل آذربایجان و ترکیه نگه داشته است. تا در صورت حمله ترکیه و آذربایجان با هدف نابودی ارمنستان این نیروگاه اتمی را منفجر کند. در این صورت، ارمنستان و حوزه این نیروگاه، تا مدتها قابل سکونت نخواهد بود و مردم در قفقاز و شمال غربی ایران و شرق ترکیه تا مدتها ناچار به رعایت اصول بهداشتی شدید خواهند شد. بنابراین تصور از کشورهای اتمی را محدود به چند قدرت بزرگ جهانی نکنید.
#علیکسیری
@AKasiri
بخش چهارم، سود و زیان این برنامه
قدرت سازی بر پایه استقلال کشورها و بر اساس یک مدیریت قدرتمند و هدفمند استوار خواهد شد. و یک قدرت، برای رسیدن به موقعیت بازدارندگی، نیازمند دستیابی به طیف گستردهای از امکانات و تواناییهاست. ازجمله قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی، رسانهای، فرهنگی، ايدئولوژيک، صنعتی، تکنولوژیک و ...
بنابرابن چنانچه هدف یک دولت قدرتسازی است، میبایست در مسیر این قدرتسازی، تمام ابزار توسعه قدرت را کسب کند و چنانچه این ابزارها، متناسب و موازی با یکدیگر تقویت نشوند، سیاست قدرت سازی با شکست روبهرو خواهد شد.
برای مثال، ابزارهای قدرت در شوروی به صورت نامتوازن رشد کردند، از این رو در حالی که شوروی یک قدرت نظامی بود، در اثر مشکلات اقتصادی و سیاسی فروپاشید. در حال حاضر نیز، با وجود ضعفهای دولت روسیه در مدیریت اقتصاد این کشور، روسیه در آستانه فروپاشی است. این در حالیست که در صورت سرنگونی این دولت، آمریکا بر روسیه مسلط خواهد شد و ذخایر بمب اتمی در این کشور را نابود خواهد کرد. بنابراین و با وجود توسعه نامتوازن قدرت در روسیه، این کشور ظرفیت قدرتسازی را به دست نیاورده و در صورت سرنگونی دولت مسکو، سالها هزینه دولت روسیه در حوزه نظامی و اتمی به یکباره نابود خواهد شد.
یا در مثال چین، هرچند این کشور یک قدرت اتمی با اقتصادی بزرگ است، با این حال با وجود دیکتاتوری کمونیست در چین و نبود چرخش قدرت در این کشور، فرآیند قدرت سازی در چین، در مقابل شورشها و انقلاب ملت چین آسیبپذیر است. همانند انقلاب در شوروی.
به ویژه که در این سالها، آلترناتیو دموکراتیک تایوان به شدت رشد کرده و با اقتدار در مقابل دولت کمونیست چین ایستاده و میتواند در یک انقلاب کوتاهمدت، دولت کمونیست چین را سرنگون کند. بنابراین چین نیز همانند روسیه از نظر قدرتسازی، کماکان با چالشهای بزرگ روبهروست.
ایران نیز هرچند در این سالها با پشتیبانی از محور مقاومت اسلامی توانست به یک قدرت بزرگ در منطقه تبدیل شود، با این حال به دلیل اینکه توسعه قدرت ایران نیز نامتوازن و تک بعدی بوده است، کماکان روند قدرتسازی در ایران از نظر اقتصادی و سیاسی و ... آسیبپذیر است.
برای مثال، مشخص است در صورت انقلاب و به قدرت رسیدن یک دولت وابسته به غرب در ایران، دولت آمریکا بر ایران تسلط خواهد یافت و با نابودی تسلیحات ایران، سالها هزینه ایران در حوزه موشکی و اتمی را از بین خواهد برد.
بنابرابن، روند قدرت سازی میبایست در تمام ابعاد دنبال شود و توسعه تکبعدی قدرت، باعث بازدارندگی و قدرت سازی نخواهد شد.
برای مقایسه، فرآیند قدرت سازی در ایران، تک بعدی و نامتوازن بوده و از این رو، این وضعیت نه تنها باعث قدرتسازی در ایران نشده و نخواهد شد، بلکه باعث آسیبپذیری بیشتر ايران نیز شده.
برای مثال، اگر دولت ایران به جای تقابل با غرب و توسعه نامتوازن قدرت، وارد شراکت با غرب شده بود، چه بسا وضعیت امروز ايران همانند ترکیه و مالزی بود و ایران حداقل از نظر اقتصادی به یک پیشرفت چشمگیر دست مییافت.
از این رو، اگر جمهوری اسلامی به دنبال قدرتسازی است باید هدفمند و قدرتمند وارد این فرآیند شود و گرنه، بهترین گزینه برای ایران، تسلیم و شراکت با غرب است و توسعه نامتوازن قدرت دستاوردی برای ایران نخواهد داشت. برای مقایسه، دولت جمهوری اسلامی پس از گذشت نزدیک به ۵۰ سال تقابل با غرب و شعار استقلال، کماکان توان ساخت یک موتور ساده کامیون را ندارد و ادامه این وضعیت، این یک فاجعه بزرگ برای ایران خواهد بود.
در پایان، باید در نظر داشت تمام کشورهایی که دارای برنامه اتمی هستند، چه نظامی و چه غیرنظامی، ظرفیت ساخت بمب اتمی کثیف را دارند. برای مقایسه، بمب اتمی کثیف یک بمب رادیواکتیوی است که با زبالههای اتمی درست میشود و میتواند با برخورد به یک منطقه، آن مکان را همانند چرنوبیل، برای سالها غیرقابل سکونت کند و از این نظر چه بسا بدتر از بمب اتمی است. و در حال حاضر بسیاری از کشورها توان ساخت این بمب اتمی را دارند و در صورت حمله اتمی از این بمب استفاده خواهند کرد. برای مثال، کشور ارمنستان نیز پایگاه اتمی زیانده متسامور را به عنوان یک عامل بازدارنده در مقابل آذربایجان و ترکیه نگه داشته است. تا در صورت حمله ترکیه و آذربایجان با هدف نابودی ارمنستان این نیروگاه اتمی را منفجر کند. در این صورت، ارمنستان و حوزه این نیروگاه، تا مدتها قابل سکونت نخواهد بود و مردم در قفقاز و شمال غربی ایران و شرق ترکیه تا مدتها ناچار به رعایت اصول بهداشتی شدید خواهند شد. بنابراین تصور از کشورهای اتمی را محدود به چند قدرت بزرگ جهانی نکنید.
#علیکسیری
@AKasiri
❤1👍1
آرمان حافظی در دیپ پادکست، فاجعه چرنوبیل رو بررسی کرده.
این فاجعه از بزرگترین فجایع تاریخ معاصر جهان است و بنا به شواهد، ارمنستان نیز از تکرار فاجعه چرنوبیل در نیروگاه متسامور به عنوان یک تهدید اتمی علیه آذربایجان و ترکیه استفاده میکند.
همانطور که گفته شد، سلاح اتمی تنها بمب اتمی نیست و زبالههای اتمی نیز ظرفیت ایجاد بازدارندگی دارند. برای مثال هرچند اوکراین صاحب بمب اتمی نیست، با این حال دارای نیروگاههای اتمی است و چنانچه دولت روسیه بخواهد از بمب اتمی علیه اوکراین استفاده کند، اوکراین نیز زبالههای اتمی را با یک موشک به سمت مسکو خواهد فرستاد و کاری خواهد کرد که تا صدها سال مسکو غیرقابل سکونت باشد.
https://youtu.be/i-N_-W80FG4?si=xB8mvmFnRUKeEeoZ
من مدتهاست کانال دیپ پادکست رو دنبال میکنم، و تماشای این کانال رو به شما توصیه میکنم.
#علیکسیری
@AKasiri
این فاجعه از بزرگترین فجایع تاریخ معاصر جهان است و بنا به شواهد، ارمنستان نیز از تکرار فاجعه چرنوبیل در نیروگاه متسامور به عنوان یک تهدید اتمی علیه آذربایجان و ترکیه استفاده میکند.
همانطور که گفته شد، سلاح اتمی تنها بمب اتمی نیست و زبالههای اتمی نیز ظرفیت ایجاد بازدارندگی دارند. برای مثال هرچند اوکراین صاحب بمب اتمی نیست، با این حال دارای نیروگاههای اتمی است و چنانچه دولت روسیه بخواهد از بمب اتمی علیه اوکراین استفاده کند، اوکراین نیز زبالههای اتمی را با یک موشک به سمت مسکو خواهد فرستاد و کاری خواهد کرد که تا صدها سال مسکو غیرقابل سکونت باشد.
https://youtu.be/i-N_-W80FG4?si=xB8mvmFnRUKeEeoZ
من مدتهاست کانال دیپ پادکست رو دنبال میکنم، و تماشای این کانال رو به شما توصیه میکنم.
#علیکسیری
@AKasiri
YouTube
فاجعه چرنوبیل : بزرگترین فاجعه هسته ای در تاریخ
حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
https://www.patreon.com/deeppodcastiran
Instagram: Https://www.instagram.com/deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.www.tg-me.com/deeppodcast
ـــــــــــ
چرنوبیل
در 26 آوریل سال 1986 درست در ساعت 1 و 23 دقیقه صبح، جهان بزرگترین…
https://www.patreon.com/deeppodcastiran
Instagram: Https://www.instagram.com/deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.www.tg-me.com/deeppodcast
ـــــــــــ
چرنوبیل
در 26 آوریل سال 1986 درست در ساعت 1 و 23 دقیقه صبح، جهان بزرگترین…
حجم آلودگی فاجعه اتمی چرنوبیل در اروپا. در این دوران، آلایندههای رادیواکتیوی از طریق هوا، تقریبا در تمام اروپا پخش شد و جان میلیونها نفر را تهدید کرد.
#علیکسیری
@AKasiri
#علیکسیری
@AKasiri
آیا بمب اتمی، باعث بازدارندگی خواهد شد؟ جواب به این سئوال، منفی است.
https://www.instagram.com/reel/DL3BQhcoJg2/?igsh=emF0dHJibGRiZzN1
#علیکسیری
@AKasiri
https://www.instagram.com/reel/DL3BQhcoJg2/?igsh=emF0dHJibGRiZzN1
#علیکسیری
@AKasiri
❤2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه خبرگزاری BBC با اکبر اعتماد، پدر اتمی ایران در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹)
اکبر اعتماد، بنیانگذار برنامه اتمی ایران در دوران پهلوی است. در این گفتوگو، اعتماد تاکید میکند که مذاکرات و توافقات میان ایران و غرب شکست خواهد خورد و بهترین سیاست برای ایران این است که از آژانس انرژی اتمی و سازمان منع گسترش سلاحهای اتمی خارج شود و متکی به توان داخلی برنامه اتمی را گسترش دهد.
هرچند در این مصاحبه، اعتماد به ساخت بمب اتم در ایران اشاره نمیکند، با این حال بر این باور است که ایران میبایست به فناوری و زیرساخت تولید این بمب دست یابد.
#علیکسیری
@AKasiri
اکبر اعتماد، بنیانگذار برنامه اتمی ایران در دوران پهلوی است. در این گفتوگو، اعتماد تاکید میکند که مذاکرات و توافقات میان ایران و غرب شکست خواهد خورد و بهترین سیاست برای ایران این است که از آژانس انرژی اتمی و سازمان منع گسترش سلاحهای اتمی خارج شود و متکی به توان داخلی برنامه اتمی را گسترش دهد.
هرچند در این مصاحبه، اعتماد به ساخت بمب اتم در ایران اشاره نمیکند، با این حال بر این باور است که ایران میبایست به فناوری و زیرساخت تولید این بمب دست یابد.
#علیکسیری
@AKasiri
👍1👎1
برنامه اتمی ایران و پاکستان
از ذوالفقار علی بوتو تا ضیا الحق
از محمدرضا پهلوی تا جمهوری اسلامی
#علیکسیری
@AKasiri
https://www.instagram.com/reel/DL7p-UtI77k/?igsh=c2o0cnd0cHFiaWpn
از ذوالفقار علی بوتو تا ضیا الحق
از محمدرضا پهلوی تا جمهوری اسلامی
#علیکسیری
@AKasiri
https://www.instagram.com/reel/DL7p-UtI77k/?igsh=c2o0cnd0cHFiaWpn
برنامه اتمی ایران و پاکستان
از ذوالفقار علی بوتو تا ضیا الحق
از محمدرضا پهلوی تا جمهوری اسلامی
۱۹ تیر ۱۴۰۴
پس از پایان استقلال هند از بریتانیا در ۱۹۴۷، هند به دو کشور مستقل هند و پاکستان تجزیه شد. گاندی و نهرو با تجزیه هند مخالف بودند، با این حال مسلمانان هند ازجمله جناح خواستار تشکیل یک کشور اسلامی بودند و اینگونه پاکستان تشکیل شد.
از ۱۹۴۷ دو کشور بارها وارد جنگ شدند و کماکان تنش میان هند و پاکستان وجود دارد. در ۱۹۷۱، در جنگ میان دو کشور، هند با حمایت از بنگلادش، این منطقه را از پاکستان جدا کرد. با ساخت بمب اتم در هند در ۱۹۷۴، پاکستان با یک تهدید بزرگ روبهرو شد. این انتظار وجود داشت که هند با حمایت از جداییطلبان بلوچ و پشتو، کشور پاکستان را تجزیه و سپس مناطق جدا شده را به هند الحاق کند، از این پاکستان با هدف ایجاد بازدارندگی، سیاست ساخت بمب اتم را پیش گرفت.
ذوالفقار علی بوتو، رئیس جمهور پاکستان با این جمله، تمام امکانات پاکستان را برای ساخت بمب اتم به کار گرفت: "اگر لازم باشد علف بخوریم، باز این بمب را خواهیم ساخت."
در ۱۹۷۵، عبدالقدیرخان، دانشمند اتمی پاکستانی، از هلند به این کشور بازگشت و برنامه ساخت بمب را در این کشور هدایت کرد. بوتو در این دوران از آمریکا درخواست کمک کرد، با این حال با مخالفت آمریکا، بوتو به شوروی و چین نزدیک شد و توانست حمایت آنها را برای ساخت بمب اتم در پاکستان به دست آورد.
به موازات پاکستان، ایران نیز از دهه ۱۹۷۰، سیاست توسعه برنامه اتمی را پیش گرفته بود و محمدرضا پهلوی، با توازن میان آمریکا و شوروی قصد ساخت بمب اتمی را داشت. در دهه ۱۹۷۰، محمدرضا پهلوی توانسته بود با همکاری شوروی بسیاری از صنایع پایه را در ایران ایجاد کند. ازجمله ماشینسازی اراک، فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان. بنابراین امکان همکاری میان ایران و شوروی برای ساخت بمب اتم وجود داشت. محمدرضا پهلوی همچنین به پاکستان نزدیک شد. بوتو نیز از همکاری با ایران استقبال میکرد. به ویژه که همسر بوتو، نصرت بوتو یک زن با نفوذ ایرانی بود. بنابراین با پول نفت ایران و دانش اتمی پاکستان این امکان وجود داشت که ایران و پاکستان در دهه ۱۹۸۰ به فناوری ساخت بمب دست پیدا کنند و به این بمب دست یابند. در این وضعیت آمریکا تصمیم نهایی را گرفت.
در پاکستان، آمریکا با حمایت از ژنرال ضیا الحق در یک کودتا، در ۱۹۷۷، دولت بوتو را سرنگون کرد و در ۱۹۷۹، ذوالفقار علی بوتو اعدام شد. در ایران نیز، آمریکا با حمایت از آیتالله خمینی و انقلاب، در ۱۹۷۹ دولت پهلوی را سرنگون ساخت.
پیشرفت اتمی ایران در دوران پهلوی، محدود بود، اما در پاکستان، این کشور پیشرفت چشمگیری در حوزه اتمی داشت. در این دوران، آمریکا آماده فشار به پاکستان برای نابودی تاسیسات اتمی بود که یک اتفاق معادلات را تغییر داد. انقلاب کمونیستی در افغانستان و حمله شوروی به این کشور.
در این دوران، آمریکا با هدف تضعیف شوروی، سیاست حمایت از مجاهدین اسلامی در افغانستان را پیش گرفت و از پاکستان برای این کار درخواست کمک کرد. و ضیا الحق پذیرفت در ازای حفظ برنامه اتمی پاکستان، از مجاهدین مسلمان در افغانستان حمایت کند و اینگونه برنامه اتمی پاکستان رشد کرد. در اواخر جنگ افغانستان، ضیا الحق در ۱۹۸۸ در یک مرگ مشکوک از دنیا رفت. با این حال برنامه اتمی پاکستان ادامه یافت و با وجود مخالفتهای آمریکا، در ۱۹۹۸ پاکستان بمب اتم را آزمایش کرد.
در ایران، آیتالله خمینی در آغاز مخالف برنامه اتمی بود با این حال جنگ با عراق و تهدید آمریکا به اشغال ایران باعث شد تا نگاه جمهوری اسلامی نسبت به این موضکع تغییر کند.
ایران از دهه ۱۹۹۰ سیاست توسعه برنامه اتمی و موشکی را پیش گرفت و از دهه ۲۰۱۰، به فناوری ساخت بمب اتم دست یافته و بعید است دولت جمهوری اسلامی با وجود سالها هزینه در این حوزه، از این موفقیت صرف نظر کند.
#علیکسیری
@AKasiri
از ذوالفقار علی بوتو تا ضیا الحق
از محمدرضا پهلوی تا جمهوری اسلامی
۱۹ تیر ۱۴۰۴
پس از پایان استقلال هند از بریتانیا در ۱۹۴۷، هند به دو کشور مستقل هند و پاکستان تجزیه شد. گاندی و نهرو با تجزیه هند مخالف بودند، با این حال مسلمانان هند ازجمله جناح خواستار تشکیل یک کشور اسلامی بودند و اینگونه پاکستان تشکیل شد.
از ۱۹۴۷ دو کشور بارها وارد جنگ شدند و کماکان تنش میان هند و پاکستان وجود دارد. در ۱۹۷۱، در جنگ میان دو کشور، هند با حمایت از بنگلادش، این منطقه را از پاکستان جدا کرد. با ساخت بمب اتم در هند در ۱۹۷۴، پاکستان با یک تهدید بزرگ روبهرو شد. این انتظار وجود داشت که هند با حمایت از جداییطلبان بلوچ و پشتو، کشور پاکستان را تجزیه و سپس مناطق جدا شده را به هند الحاق کند، از این پاکستان با هدف ایجاد بازدارندگی، سیاست ساخت بمب اتم را پیش گرفت.
ذوالفقار علی بوتو، رئیس جمهور پاکستان با این جمله، تمام امکانات پاکستان را برای ساخت بمب اتم به کار گرفت: "اگر لازم باشد علف بخوریم، باز این بمب را خواهیم ساخت."
در ۱۹۷۵، عبدالقدیرخان، دانشمند اتمی پاکستانی، از هلند به این کشور بازگشت و برنامه ساخت بمب را در این کشور هدایت کرد. بوتو در این دوران از آمریکا درخواست کمک کرد، با این حال با مخالفت آمریکا، بوتو به شوروی و چین نزدیک شد و توانست حمایت آنها را برای ساخت بمب اتم در پاکستان به دست آورد.
به موازات پاکستان، ایران نیز از دهه ۱۹۷۰، سیاست توسعه برنامه اتمی را پیش گرفته بود و محمدرضا پهلوی، با توازن میان آمریکا و شوروی قصد ساخت بمب اتمی را داشت. در دهه ۱۹۷۰، محمدرضا پهلوی توانسته بود با همکاری شوروی بسیاری از صنایع پایه را در ایران ایجاد کند. ازجمله ماشینسازی اراک، فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان. بنابراین امکان همکاری میان ایران و شوروی برای ساخت بمب اتم وجود داشت. محمدرضا پهلوی همچنین به پاکستان نزدیک شد. بوتو نیز از همکاری با ایران استقبال میکرد. به ویژه که همسر بوتو، نصرت بوتو یک زن با نفوذ ایرانی بود. بنابراین با پول نفت ایران و دانش اتمی پاکستان این امکان وجود داشت که ایران و پاکستان در دهه ۱۹۸۰ به فناوری ساخت بمب دست پیدا کنند و به این بمب دست یابند. در این وضعیت آمریکا تصمیم نهایی را گرفت.
در پاکستان، آمریکا با حمایت از ژنرال ضیا الحق در یک کودتا، در ۱۹۷۷، دولت بوتو را سرنگون کرد و در ۱۹۷۹، ذوالفقار علی بوتو اعدام شد. در ایران نیز، آمریکا با حمایت از آیتالله خمینی و انقلاب، در ۱۹۷۹ دولت پهلوی را سرنگون ساخت.
پیشرفت اتمی ایران در دوران پهلوی، محدود بود، اما در پاکستان، این کشور پیشرفت چشمگیری در حوزه اتمی داشت. در این دوران، آمریکا آماده فشار به پاکستان برای نابودی تاسیسات اتمی بود که یک اتفاق معادلات را تغییر داد. انقلاب کمونیستی در افغانستان و حمله شوروی به این کشور.
در این دوران، آمریکا با هدف تضعیف شوروی، سیاست حمایت از مجاهدین اسلامی در افغانستان را پیش گرفت و از پاکستان برای این کار درخواست کمک کرد. و ضیا الحق پذیرفت در ازای حفظ برنامه اتمی پاکستان، از مجاهدین مسلمان در افغانستان حمایت کند و اینگونه برنامه اتمی پاکستان رشد کرد. در اواخر جنگ افغانستان، ضیا الحق در ۱۹۸۸ در یک مرگ مشکوک از دنیا رفت. با این حال برنامه اتمی پاکستان ادامه یافت و با وجود مخالفتهای آمریکا، در ۱۹۹۸ پاکستان بمب اتم را آزمایش کرد.
در ایران، آیتالله خمینی در آغاز مخالف برنامه اتمی بود با این حال جنگ با عراق و تهدید آمریکا به اشغال ایران باعث شد تا نگاه جمهوری اسلامی نسبت به این موضکع تغییر کند.
ایران از دهه ۱۹۹۰ سیاست توسعه برنامه اتمی و موشکی را پیش گرفت و از دهه ۲۰۱۰، به فناوری ساخت بمب اتم دست یافته و بعید است دولت جمهوری اسلامی با وجود سالها هزینه در این حوزه، از این موفقیت صرف نظر کند.
#علیکسیری
@AKasiri
آیا بازدارندگی اتمی، محدود به کشورهایی است که دارای سلاح اتمی هستند؟ جواب به این سئوال، منفی است.
#علیکسیری
@AKasiri
ادامه متن 👇👇👇
https://www.instagram.com/reel/DMA2PhOomvq/?igsh=MTFtbnVhY3lnZHJsbg==
#علیکسیری
@AKasiri
ادامه متن 👇👇👇
https://www.instagram.com/reel/DMA2PhOomvq/?igsh=MTFtbnVhY3lnZHJsbg==
پس از گذشت سه سال از جنگ غزه. اسرائیل کماکان نتوانسته این منطقه را اشغال کند و به جز حاشیه نوار غزه، کنترل شهرها در این منطقه در اختیار شبه نظامیان حماس است.
بنابراینهرچند اسرائیل و آمریکا از نظر هوایی دست برتر را دارند، اما در نهایت توان اشغال ایران را نخواهند داشت.
#علیکسیری
@AKasiri
👇👇👇
https://www.instagram.com/reel/DMGT0yJI2FZ/?igsh=b3hpeDE0ZjI2c2R1
بنابراینهرچند اسرائیل و آمریکا از نظر هوایی دست برتر را دارند، اما در نهایت توان اشغال ایران را نخواهند داشت.
#علیکسیری
@AKasiri
👇👇👇
https://www.instagram.com/reel/DMGT0yJI2FZ/?igsh=b3hpeDE0ZjI2c2R1
👍1
هدف اسرائیل در سوریه، ایجاد یک منطقه حائل میان اسرائیل و سوریه توسط دروزیها است تا از افزایش قدرت الجولانی و القاعده در مرزهای اسرائیل جلوگیری کند.
@AKasiri
علی کسیری
ادامه متن در لینک زیر👇👇👇👇
https://www.instagram.com/reel/DMLKhMXItRy/?igsh=MXBzdjRwNWtxYWMxbw==
@AKasiri
علی کسیری
ادامه متن در لینک زیر👇👇👇👇
https://www.instagram.com/reel/DMLKhMXItRy/?igsh=MXBzdjRwNWtxYWMxbw==
👍2
آقای لیلاز، در این فیلم به برنامه دولت آمریکا در سرنگونی دولت ایران و نقش ایران در تأمین امنیت نفت چین اشاره دارد. در بخش مساله امنیت انرژی چین، ایشان واو به واو در حال تکرار نوشته من است. در چکیده کتاب ایران، تنها قربانی سیاستهای آمریکا نیست که در بیو صفحه وجود دارد، میتوانید این متن را بخوانید. و این ادعای من را قضاوت کنید.
با این حال با وجود اینکه آقای لیلاز، در حال بیان مطلب کتاب من است، هیچ اشارهای به اسم من، علی کسیری و کتاب من، ایران، تنها قربانی سیاستهای آمریکا نیست ندارد. انگار که این مطالب نتیجه مطالعات آقای لیلاز است، نه نویسنده دیگری. و مخاطب نیز اینگونه فکر خواهد کرد.
آقای لیلاز، این کار شما سرقت علمی است. من سالها روی این کتاب کار کردم و این کتاب حاصل سالها مطالعه من است که در سال ۱۳۹۸ به چاپ رسیده.
از همه شما عزیزان درخواست میکنم با نشر حداکثری این فیلم، به من کمک کنید و اجازه ندهید، دیگران از مطالعات من یا هر نویسنده دیگری به نام خودشان استفاده کنند.
https://www.instagram.com/reel/DMQqiWpIb1j/?igsh=Yjltd205ajhudGhz
#علیکسیری
@AKasiri
با این حال با وجود اینکه آقای لیلاز، در حال بیان مطلب کتاب من است، هیچ اشارهای به اسم من، علی کسیری و کتاب من، ایران، تنها قربانی سیاستهای آمریکا نیست ندارد. انگار که این مطالب نتیجه مطالعات آقای لیلاز است، نه نویسنده دیگری. و مخاطب نیز اینگونه فکر خواهد کرد.
آقای لیلاز، این کار شما سرقت علمی است. من سالها روی این کتاب کار کردم و این کتاب حاصل سالها مطالعه من است که در سال ۱۳۹۸ به چاپ رسیده.
از همه شما عزیزان درخواست میکنم با نشر حداکثری این فیلم، به من کمک کنید و اجازه ندهید، دیگران از مطالعات من یا هر نویسنده دیگری به نام خودشان استفاده کنند.
https://www.instagram.com/reel/DMQqiWpIb1j/?igsh=Yjltd205ajhudGhz
#علیکسیری
@AKasiri
❤3
غرب سالهاست که از طریق رسانهها به مردم کشورهای جهان در حال القای این مطلب است: که گسترش تسلیحاتی، باعث گسترش جنگ خواهد شد و برخلاف منافع این کشورهاست، این در حالیست که تجربه ثابت کرده، یک کشور برای رسیدن به امنیت پایدار نیازمند توسعه صنایع نظامی و تسلیحاتی است.
در این فیلم مارگارت تاچر، نخست وزیر پیشین بریتانیا به مخالفان توسعه تسلیحاتی بریتانیا این نکته را یاد آور میشود که بازدارندگی بلوک غرب در مقابل بلوک شرق، بر قدرت نظامی غرب استوار است.
و این نکته، هنوز در ایران درک نشده و بسیاری از طرفداران غرب، ازجمله بخشی از جریان لیبرال ایرانی، سلطنتطلب، اصلاحطلب، مناقعطلب و ...، از شراکت با غرب و خلع سلاح ایران حمایت میکنند. این در حالیست که ایران خلع سلاح شده، شریک غرب نخواهد بود، بلکه اسیر و خدمتگزار غرب خواهد شد.
#علیکسیری
@AKasiri
تماشای فیلم در لینک زیر👇🏼👇🏼👇🏼
https://www.instagram.com/reel/DMSJdgioYyR/?igsh=cndjdm9wejg5dmd5
در این فیلم مارگارت تاچر، نخست وزیر پیشین بریتانیا به مخالفان توسعه تسلیحاتی بریتانیا این نکته را یاد آور میشود که بازدارندگی بلوک غرب در مقابل بلوک شرق، بر قدرت نظامی غرب استوار است.
و این نکته، هنوز در ایران درک نشده و بسیاری از طرفداران غرب، ازجمله بخشی از جریان لیبرال ایرانی، سلطنتطلب، اصلاحطلب، مناقعطلب و ...، از شراکت با غرب و خلع سلاح ایران حمایت میکنند. این در حالیست که ایران خلع سلاح شده، شریک غرب نخواهد بود، بلکه اسیر و خدمتگزار غرب خواهد شد.
#علیکسیری
@AKasiri
تماشای فیلم در لینک زیر👇🏼👇🏼👇🏼
https://www.instagram.com/reel/DMSJdgioYyR/?igsh=cndjdm9wejg5dmd5
👍3
در هر کشوری که به افراد ضعیف برای تغییر دولت و یا اصلاحات اعتماد شده، نتیجه فاجعه بار بوده است. برای مثال، اپوزیسیون دولتها در مصر و لیبی و سوریه مخالف دیکتاتوری بودند با این حال چون توان تشکیل آلترناتیو و دولت جایگزین را نداشتند، با تضعیف دولت مرکزی، این کشورها را به ورطه نابودی کشاندند و در نهایت کار را به جایی رساندند که مردم این کشورها دوباره به بازگشت دیکتاتوری رضایت دادند. و چه بسا آرزویشان بازگشت رژیم قذافی و اسد باشد.
پیش از اعتماد به این اساتید دانشگاهی که وارد شبکههای اجتماعی شدهاند، ابتدا کارنامه سیاسی و علمی این افراد را بررسی کنید. برای مثال، موضع گیری این افراد در تحولات حساس چگونه بوده؟ از نظر علمی، آیا این افراد، کتاب یا مقالهای در سطح جهانی داشتهاند؟ و یا باعث حل یک مشکل در منطقه شدهاند؟ یا از نظر علمی، توانایی جذب چند کارشناس سیاسی و علمی را دارند؟ برای مثال، آیا میتوانند یک شورای ده نفره از کارشناسان سیاسی و اقتصادی را تشکیل دهند
اگر چنین نیست، پس این افراد را در شبکههای اجتماعی مشهور نکنید...
#علیکسیری
@AKasiri
https://www.instagram.com/reel/DMaklJ1I28X/?igsh=N2NrbTczbnVuMXN4
پیش از اعتماد به این اساتید دانشگاهی که وارد شبکههای اجتماعی شدهاند، ابتدا کارنامه سیاسی و علمی این افراد را بررسی کنید. برای مثال، موضع گیری این افراد در تحولات حساس چگونه بوده؟ از نظر علمی، آیا این افراد، کتاب یا مقالهای در سطح جهانی داشتهاند؟ و یا باعث حل یک مشکل در منطقه شدهاند؟ یا از نظر علمی، توانایی جذب چند کارشناس سیاسی و علمی را دارند؟ برای مثال، آیا میتوانند یک شورای ده نفره از کارشناسان سیاسی و اقتصادی را تشکیل دهند
اگر چنین نیست، پس این افراد را در شبکههای اجتماعی مشهور نکنید...
#علیکسیری
@AKasiri
https://www.instagram.com/reel/DMaklJ1I28X/?igsh=N2NrbTczbnVuMXN4
❤4
هرچند ابعاد قحطی مصنوعی در غزه بسیار گسترده است، با این حال باید چند نکته را در نظر داشت:
یک: بخشی از این قحطی توسط حماس به مردم غزه تحمیل شده و حماس در حال سواستفاده از شرایط غزه است. برای مقایسه، از آغاز محاصره غزه، حماس با اختصاص کمکها به حامیانش، در حال تقویت پایگاه اجتماعی حماس و تقویت شبهنظامیان حماس بوده. بنابراین، تنها طرفداران حماس امکان برخورداری از کمکهای بینالمللی را داشتند و شرایط مخالفان حماس رو به وخامت گذاشته.
به زبان ساده، اگر با حماس نیستی، برو از گرسنگی بمیر.
دو، بخشی از تصاویر قحطی در غزه، ساختگی است و توسط کلاه سفیدها تولید میشود تا باعث محکومیت اسرائیل در نزد افکار جامعه جهانی شود. برای مثال، در تصاویر بسیاری از مردم غزه، آثار گرسنگی وجود ندارد و تنها تعدادی از مردم دچار لاغری شدید هستند. برای مثال، در یکی از این تصاویر، وقتی فردی از شدت گرسنگی به بیمارستان آورده میشود، تنها او دچار لاغری شدید است و کادر درمان و تمام حاضران از نظر بدنی در شرایط مناسب قرار دارند.
کلاه سفیدها در جنگ سوریه نیز بارها با ساخت فیلمهای دروغین تلاش کردند، جامعه جهانی را نسبت به جنایات بشار اسد تحریک کنند و موفق هم بودند.
این حرف به معنای تایید جنایات اسرائیل و اسد نیست، اما باید در نظر داشت که رسانههای وابسته به حماس در حال سواستفاده از شرایط هستند. به جز حماس، ترکیه نیز با وجود اختلاف با اسرائیل در مساله سوریه، با هدف ضربه زدن به حیثیت دولت اسرائیل، در حال پوشش گسترده تحولات در غزه است. این در حالیست که دولت ترکیه در کردستان ترکیه و سوریه، چه بسا مرتکب جنایات بدتری شده. برای مقایسه، نسلکشی کردها در کوبانی و جزیره. همچنین از نظر اقتصادی ازجمله شرکای بزرگ اسرائیل در منطقه است.
@AKasiri
علی کسیری
یک: بخشی از این قحطی توسط حماس به مردم غزه تحمیل شده و حماس در حال سواستفاده از شرایط غزه است. برای مقایسه، از آغاز محاصره غزه، حماس با اختصاص کمکها به حامیانش، در حال تقویت پایگاه اجتماعی حماس و تقویت شبهنظامیان حماس بوده. بنابراین، تنها طرفداران حماس امکان برخورداری از کمکهای بینالمللی را داشتند و شرایط مخالفان حماس رو به وخامت گذاشته.
به زبان ساده، اگر با حماس نیستی، برو از گرسنگی بمیر.
دو، بخشی از تصاویر قحطی در غزه، ساختگی است و توسط کلاه سفیدها تولید میشود تا باعث محکومیت اسرائیل در نزد افکار جامعه جهانی شود. برای مثال، در تصاویر بسیاری از مردم غزه، آثار گرسنگی وجود ندارد و تنها تعدادی از مردم دچار لاغری شدید هستند. برای مثال، در یکی از این تصاویر، وقتی فردی از شدت گرسنگی به بیمارستان آورده میشود، تنها او دچار لاغری شدید است و کادر درمان و تمام حاضران از نظر بدنی در شرایط مناسب قرار دارند.
کلاه سفیدها در جنگ سوریه نیز بارها با ساخت فیلمهای دروغین تلاش کردند، جامعه جهانی را نسبت به جنایات بشار اسد تحریک کنند و موفق هم بودند.
این حرف به معنای تایید جنایات اسرائیل و اسد نیست، اما باید در نظر داشت که رسانههای وابسته به حماس در حال سواستفاده از شرایط هستند. به جز حماس، ترکیه نیز با وجود اختلاف با اسرائیل در مساله سوریه، با هدف ضربه زدن به حیثیت دولت اسرائیل، در حال پوشش گسترده تحولات در غزه است. این در حالیست که دولت ترکیه در کردستان ترکیه و سوریه، چه بسا مرتکب جنایات بدتری شده. برای مقایسه، نسلکشی کردها در کوبانی و جزیره. همچنین از نظر اقتصادی ازجمله شرکای بزرگ اسرائیل در منطقه است.
@AKasiri
علی کسیری
👍4❤2👎1