Telegram Web Link
🔴 واکنش عباس آخوندی به تعطیلی شنبه‌ها:
دعوا سر لحاف ملا‌ است

🔸عباس آخوندی: کشوری که مراودات مالی و بازرگانی‌اش با تحریم روبه‌رو است و فعالیت‌های تجاری‌اش با ده‌ها واسطه و هزینه‌های مالی متعدد صورت می‌گیرد، چه شنبه‌ها تعطیل باشد و چه پنج‌شنبه! چه فرقی می‌کند؟

🔸کل داستان سرِکاری است. وگرنه تعطیلات پدیده‌ای مدرن است و به دین ربطی ندارد.
منطقه در شرایط امنیتی ویژه‌ای قرار دارد. کشور عزیز ما #ایران شرایط سختی را سپری می‌کند. #هلیکوپتر_رئیس_جمهور دچار سانحه گشته‌است و همه‌ی ملت ایران نگران سلامتی ایشان هستند. وحدت ملی، هم‌دلی و آرزوی سلامتی برای ایشان و همراهان با وجود تمام اختلاف دیدگاه‌های اساسی خواست هر ایرانی وطنخواه است.
🔲تقدم حاکمیت قانون بر انتخابات

🖋عباس آخوندی، 4خرداد1403

برترین و نخستین معیار حضور در انتخابات ریاست جمهوری پیشِ‌ رو حاکمیت قانون است. چنانچه نشانه‌های قابل اعتماد از تعهد به قانون و پذیرش و تن‌دادن به اراده‌ی ملت در مجریان و ناظران انتخابات مشاهده شود، اصل بر مشارکت در انتخابات است. وگرنه، تنها در حالتی مشارکت در انتخابات با معنی است ‌که ضرورت دوم به‌اندازه‌ی کافی اهمیت حیاتی برای کشور داشته باشد. و وجدان ملی بر آن صحه بگذارد.
حادثه تلخ سقوط هواپیمای رییس جمهور فقید رئیسی سبب شد که ملت عزیز ایران از جمله سیاست‌ورزان ملی، احزاب، جمعیت‌ها و انجمن‌های سیاسی و اجتماعی در موقعیتی قرارگیرند که به‌اضطرار باید تصمیمی استراتژیک در مدت زمانی کوتاه بگیرند. تصمیمی که در شرایط عادی می‌بایست در فرایندی یک‌ساله اتخاذ می‌شد، اگر نگوییم پنج‌ساله. آن هم در دوره‌ای تاریخی از کشور که به حسب شرایط طبیعی بیشترین احتمال تغییر قدرت در سطحی بالاتر و مساله جانشینی محتمل است. واقعیت این است که رفتار گروه‌های سیاسی در انتخابات هم‌زمان ساختار‌ حاکمیت ملی و رفتارهای سیاسی حاکمان و ملت را برای یک مدت طولانی شکل می‌دهد. البته این انتخابات، به‌طور خاص، با توجه به حساسیتی که دربر دارد، از جمله شکل‌دهی به فضای سیاسی پس از جانشینی از اهمیت چندچندان برخوردار است. بنابراین، هم‌چنان‌که این انتخابات برای کسانی که در صدد حفظ قدرت هستند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، در ترسیم و تثبیت سرنوشت ملی و چشم‌انداز فضای سیاسی آینده‌ی ایران و منطقه و حتی جهان اسلام برای مدتی طولانی نیز دارای اهمیت است.
به هر صورت پنجره‌ای ناخواسته به روی ملت گشوده شده‌است و خِرَد ایجاب می‌کند که از آن حد اکثر بهره‌برداری به نفع ملت صورت گیرد. فرض نخست در رویارویی با پدیده‌ی انتخابات مشارکت فعال در آن است. مگر آن‌که خلاف آن ثابت گردد. و گرنه، فرض بر عدم مشارکت نیست. پیش از ادامه‌ی بحث، ابتدا باید بر این نکته تاکید شود که نظر نویسنده به هیچ‌وجه و در هیچ شرایطی به سمت و سوی براندازی میل نمی‌کند. چون هم تجربه‌های تاریخی نشان داده است که زیان آن بر سود آن می‌چربد، به ویژه در شرایط ناپایداری که منطقه در آن گرفتار آمده‌است و گرگ‌های خوانخواری که آماده دریدن ملت ایران و ملت‌های منطقه هستند. در کنار نقاط قوت برتری نظامی ایران پس از انقلاب، چالش شکل‌گیری دولت مدرن در ایران، گسترش شکاف دولت-ملت، دستِ زیرینِ ایران در توان رقابت‌پذیری اقتصادی، اختلال کلی در مبادلات تجاری و مالی بین‌المللی، عقب‌ماندگی فناورانه، توسعه‌ی فقر، تورم مزمن و کاهش درآمد ناخالص سرانه و عدم قطعیت حاکم بر محیط اقتصادی ایران در مقایسه با کشورهای هم‌تراز خود قابل چشم‌پوشی نیستند. بر این‌ها سقوط اخلاقی و فرهنگی و دوپارگی و شاید چندپارگی اجتماعی را نیز باید افزود. در چنین شرایطی، براندازی آتشی بر خرمن منافع ملی ایران خواهد بود. و راهی برای تسلط اجانب و مزدوران آنان بر تاراج کیان و جان و ثروت ایرانیان فراهم خواهد آورد. عقل جز مراقبت از مام ایران و بهبود تدریجی، تحول و اصلاح گام‌به‌گام را حکم نمی‌کند، هرچند بسیار کُند و افتان و خیزان. البته توسعه و تثبیت حاکمیت اندیشه‌ای مشابه خوارج و یا اخوان شیعی نیز آینده‌ی تاریکی را فراروی ملت ایران قرار خواهد داد.
حال با توجه به شرایط پیش‌گفته، دو راهبرد پیشِ روی نیروهای اصلاح طلب و تحول‌خواه وجود دارد.
1- تقدم حاکمیت قانون بر هر مصلحت دیگری از جمله شرکت در انتخابات.
2- مراقبت از نهاد انتخابات در هر شرایطی حتی در فرضی که تنها نامی از آن باقی‌مانده باشد به امید آن‌که روزی امکان اصلاح آن فراهم خواهد آمد.
اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس به دو دسته تقسیم شدند. کم‌وبیش مبنای دوپاره‌شدن آنان همین دو استراتژی پیش‌گفته بود. هرچند با این عنوان‌ها و به این آشکاری بیان نشد. به نظر این قلم، تبیین آشکار مواضع برای برقراری ارتباط سالم سیاسی و از موضع صداقت و اصالت با ملت ضروری است. گروه‌های سیاسی باید به یک سری اصول اخلاق عمومی و جمعی، فرایِ اخلاق فردی پایبند باشند تا آحاد ملت بتوانند بدانها تکیه کنند. وگرنه، رفتارهای زیگزاگی، موجب بدگمانی ملت و سردرگمی افراد در ارزیابی و تحلیل مواضع گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی خواهد شد. رفتار جناب آقای سید محمد خاتمی در اتخاذ استراتژی نخست، نه تنها مایه‌ی بازآفرینی موقعیت ایشان در جامعه گردید که موجب جلب توجه بسیاری از جوانان و دغدغه‌مندان ملی به مواضع اصلاح‌طلبان متعهد به اصول اخلاقی معین شد.
بر اساس دو استراتژی پیش گفته دو دسته تصمیم صددرصد مختلف فراروی نیروهای منتقد وضع موجود قرار می‌گیرد. در استراتژی تقدم حاکمیت قانون بر انتخابات، نیروی سیاسی باید نامزد و یا حداکثر سه نامزد مورد قبول خود در شرایط عادی و نه در شرایط اضطرار را معرفی کند. بر این باور باشد که نامزدهای معرفی‌شده واجد شرایط قانونی هستند. بنابراین، زیرِ بار تصمیم ردِّ صلاحیت از سوی شورای نگهبان نرود و در صورت عدم امکان استیفای حقوق قانونی خود، باز به معنی ترک صحنه نیست. در آن صورت به عنوان نیروی منتقد بسته به شرایط، با تشخیص ضرورت دوم متناسب با منافع حیاتی ملت ایران و نه مصلحت گروهی و مقطعی اتخاذ تصمیم کند.
در استراتژی دوم، البته می‌توان برنامه‌های اقدام متفاوتی نوشت. با این وجود؛ به صورت کلی، قاعدتا نیروهای منتقد باید از تمام کسانی که در خود ظرفیت و شایستگی می‌بینند درخواست کنند تا ثبت نام کنند. آن‌گاه منتظر تقدیر بمانند تا ببینند نتیجه‌ی بررسی شورای نگهبان چه خواهد شد. پیروِ آن، از میان تایید صلاحیت شدگان، از یکی جانبداری کنند. در این استراتژی استفاده حداکثر از کمترین فرصت ممکن و پاسداری از نهاد انتخابات به هر قیمت اصل است. مهم گشوده‌ نگه‌داشتن راهی به درون حاکمیت، محدودسازی توان تحرک تندوران و اثر گذاری مثبت به مقدار ممکن است.
استراتژی پیشنهادی این قلم آشکارا استراتژی نخست است. سیّالیّت استراتژی دوم آن‌قدر زیاد است که هیچ منفعت مشخص ملی و هیچ برنامه‌ی عمل مشخصی بر بنیان آن نه قابل تعریف است و نه شکل خواهد گرفت. هرچند ممکن است که آثار مثبتی در کوتاه‌مدت داشته باشد، آثار بلندمدت آن بسیار تباه‌کننده است. مرز میان آن و بی‌اخلاقی روشن نیست. فراتر آنکه هیچ‌گاه حاکمیت قانون که مبنای توسعه ملی و تامین حقوق شهروندان است محقق نخواهد شد. کشسانی این استراتژی نهایتا کار را بدانجا می‌کشد که اگر شورای نگهبان به عنوان مثال، افراد را مخیر به انتخاب بین پایداری و شانا و مانا کند، باید برای نگاهداری از نهاد انتخابات یکی را انتخاب کنند.
و مراد از قانون چیست؟ قانون وجدان جمعی یک ملت است. وقتی اکثریت ملت رفتار دستگاه برگزاری انتخابات را نمی‌پسندد به نحوی‌که با تمام تبلیغات شبانه‌روزی و صدور احکام شرعی و دیگر، حدود شصت درصد از ملت انتخابات را منصفانه نمی‌داند و در آن شرکت نمی‌کند، یعنی آنان به قانونی بودن آن اعتراض دارند. قانون الفاظ بی‌روح و جامد نیست. قانون وجدان جامعه است. وقتی تصمیم شورای نگهبان به نحوی است که حتی رهبری را نیز قانع نمی‌کند و می‌گویند: "در جریان عدم احراز صلاحیت به برخی کسانی که احراز صلاحیت نشدند جفا و ظلم شد"، تکیه بر الفاظ و بیان این‌که آنان مطابق اختیارات قانونی خود عمل کرده‌اند چه دردی را دوا می‌کند؟ تمام این فرایندها برای حصول اطمینان از رعایت حقوق قانونی ملت است و نه نگهبانی از اراده‌های خاص. اساسا، قانون برای مشروط ساختن اراده‌های خاص وضع می‌شود و نه بر عکس آن. این تفسیری که از قانون در ایران اخیرا توسط هسته‌ی قدرت جاری است، دقیقا بر خلاف ماهیت و معنای قانون است.
نکته آخر، توجه به ویژگی نامزدانی است که از سوی نیروهای تحول‌خواه و اصلاح‌طلب معرفی می‌شوند. به گمان نویسنده، برترین ویژگی افزون بر صلاحیت‌های مذکور در قانون اساسی، توان و اقتدار فردی بر پایبندی و پایمردی تا سرحد جان بر عهدی است که با ملت می‌بندد. به ویژه در این روزگاران. اخیرا به عنوان مثال، رییس جمهور پیشین، نامه‌ای از سرِ درد، در باره جفایی که به وی در ردِّ صلاحیتش در انتخابات مجلس خبرگان شده‌است، انتشار داد. همه می‌دانیم، در سه انتخابات غیرقابل دفاع اخیر در سال‌های 1398 و 1400 که به صورت گسترده و فلّه‌ای صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهرها و ریاست جمهوری رد شد، هم او مجری قانون اساسی بود و سوگند یاد کرده بود که از حقوق ملت دفاع کند. با این وجود، او در استیفای حقوق شهروندان تلاش درخوری نکرد تا خود گرفتار همین تله شد و در آسیاب دوران نوبت خودش فرا رسید. از این‌رو، در این دوره، افزون بر قدرت راهبری دستگاه اجرایی و هماهنگی با سایر نهادهای قانونی، می‌بایست به ویژگی شجاعت نامزدان انتخابات ریاست جمهوری توجه ویژه شود.
به‌نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد

🔹یک ملت، یک دولت
ملت عزیز ایران
من نگران ایرانم، نگران فقر، منازعه‌ی بین‌المللی و فروپاشی اجتماعی و فرهنگی ملتی که هسته‌ی مرکزی یک تمدن چندین هزار ساله‌است. ملتی که باید عنصر اصلی پیوند ملت‌های منطقه و مایه‌ی ثبات و توسعه خود و پیرامون باشد، دچار کشمکش‌های بی‌پایان و بی‌انتهایی شده‌است. سرزمینی که چهارراه تبادل جهان است، فرقه‌ای از سر جهل و عناد چهارطرف آن را بسته‌اند و آن را تبدیل به قلعه‌ای محصور نموده‌اند. تمدن ایران محصول تجارت آزاد و آمدوشد اقوام و خرده‌ فرهنگ‌های گوناگون و گفت‌وگوی فرهنگی و مدنی شرق و غرب و شمال و جنوب عالم بوده‌است. حصر هیچ‌گاه سرنوشت و ویژگی ملت ایران نبوده‌است. لیکن اینک به‌نام فریبنده خودکفایی و با سلب آزادی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تجاری تبدیل به ملتی بریده از جهان و درحسرت حضور در میدان‌های رقابت جهانی شده‌است. بیهوده نیست که شاهد سیل مهاجرت ایرانیان از پیر و جوان هستیم. با این وجود من به ذخیره فرهنگی این ملت و نیروی اندیشه تک‌تک ایرانیان باور دارم. لیکن به هوش باشیم که این نیرو تنها در یک صورت از قوه به فعل در می‌آید و آن هم هم‌افزایی ار رهگذر یک گفتمان ملی است. من گفتمان ایده‌ی ایران را در میان می‌گذارم. گفتمانی که بر بنیان آموزه‌های تمدنی ایران، ارزش‌های ملی ایرانیان، شناخت دقیق فرصت‌ها و ویژگی‌های سرزمینی ایران و بازخوانی تاریخ ایران اعم از پیش از اسلام، دوره اسلامی، دوره مدرن به ویژه مشروطه استوار شده‌است و به دو عنصر هویتی دیگر ایرانیان شامل اسلام و مدرنیته توجه دارد. به گمان من انتخابات 1403 با هدف تغییر و تحول در گفتمان حاکم که سراسر محدودیت و وادارندگی است باید تبدیل به میدان رقابت گفتمان‌ها شود. اشخاص توان محدودی دارند. لیکن توانایی ملت ایران در صورت سامان‌یابی ذیل گفتمان ایده‌ی ایران بی‌انتها است. انتخابات و دولت ملی برآمده از آن می‌تواند مبنایی برای تصحیح مسیر باشد تا ملت ایران در یک فرایند تاریخی و با صبوری به مسیر توسعه بازگردد.
هم‌وطنان عزیز
من می‌فهمم که شما پدیده‌ی چنددولتی و یا بی‌دولتی را با تمام رگ و پوست‌تان حس می‌کنید. شما با تجربه تورم بالای 40درصد برای مدتی بیش از پنج‌سال دریافتید که دولتی ملی با دغدغه‌ی رفاه و توسعه‌ی ایران در راس کار نیست. اساسا دولتی در کار نیست و منافع ملی در زیر چرخ رقابت دولت‌های متعدد در حال له شدن است. اندیشه‌ی ضدآزادی‌های فرهنگی که به‌ویژه در این سه سال اخیر بر این کشور چیره شده‌بود، و هر روز با عنوانی علیه سبک زندگی انتخابی ملت صف‌آرایی می‌کرد شما را در وضعیت استیصال قرار داده بود. شما دیدید که دولت مستقر امکان سیاست‌گذاری ندارد، به بازی گرفته نمی‌شود و توان به نتیجه رساندن حتی سیاست‌های اغلب بی‌بنیان خود چون صیانت و طرح نور را نیز ندارد.
سطح عمومی قیمت‌ها و بهای اقلام خوراکی هرروز افزایش می‌یابد و هیچ کس فردا را نمی‌تواند پیش‌بینی کند. نرخ ارزهای خارجی تغییر و زندگی و معیشت تک‌تک مردم ایران را تهدید می‌کند. اقشار عادی و مردمی که هیچ‌گاه در اندیشه‌ی نرخ ارز نبودند، امروزه هر روز باید نگران فراز و فرود ارزش واحد پول بیگانگان باشند. کارکنان و کارمندان دولت و غیر دولت و بازنشستگان عزیز هر روز می‌بینند که قدرتِ خریدِ مستمریِ دریافتی‌شان کاهش می‌یابد. و شوربختانه چتر شوم فقر بیش از 30 میلیون نفر از ملت ایران را فراگرفته است. اینک هیچ راهی فراروی ملت ایران جز توسعه وجود ندارد. آنان‌که به دورغ و با سالوس ملت ایران را با توزیع موقتی چند کالا فریب می‌دهند، خیر خواه ملت ایران نیستند. اینک، تنها دولتی می‌تواند منافع ملی ملت ایران را تامین کند که بر مبنای یک گفتمان ملی چون ایده‌ی ایران، توسعه را هدف قرار دهد و نه هیچ چیز دیگر. دولتی که متعهد شود که تمام سنگ‌های فراروی توسعه ملی ایران را یکی یکی از سر راه بردارد. مابقی، جز شعارهای توخالی هیچ چیز دیگری نیست.
شهروندان عزیز
به گمان من انتخابات یک قرارداد اجتماعی میان رییس جمهور و یکایک شما است. این یک قرارداد واقعی است. رییس جمهور باید به حقوق شهروندان اعتراف کند و تعهدات خود به شهروندان را به وضوح بگوید تا قرارداد به صورت درست و صحیح منعقد و جاری شود و گرنه، این قرارداد ناروشن و نامعین است.
با توجه به دانش نظری، تجربه عملی در بزرگترین طرح‌های توسعه و عمرانی کشور، چون بازآفرینی شهری، احداث شهرهای جدید، احداث بیش از یکصد بیمارستان، بالاترین تجربه‌ی توسعه شبکه آزاد راه‌ها، بزرگ‌راه‌ها، و راه‌های فرعی و روستایی ایران، طرح توسعه‌ی بندرهای ایران از جمله فاز 3 توسعه بندر شهید رجایی، بندر چابهار، بندر امام و سایر بنادر شمال و جنوب ایران، عقد قرارداد خرید دویست فروند هواپیمای نو مستقیما از ایرباس و بوئینگ با منابع بین‌المللی که با کارشکنی عناصر
ضد توسعه ناتمام ماند، نوسازی سیستم ناتوبری هوایی و توسعه شبکه‌ی فرودگاه‌های ایران که مردم اغلب مناطق ایران شاهد آن هستند، برترین توسعه شبکه‌ی ریلی ایران از جمله اتصال 5 مرکز استان به ریل و دوخطه کردن بسیاری از خطوط راه‌آهن، راه‌اندازی راه‌آهن حومه کلانشهرها و نوسازی و توسعه سسیستم ناوبری ریلی ایران به میدان می‌آیم تا با توسعه‌ی فناوری‌های نوین و اکوسیستم نوآوری، ارتقای رقابت اقتصادی در تمام حوزه‌های صنعتی از جمله حوزه‌هایی که ایران دارای مزیت‌های نسبی و رقابتی است چون صنایع نفت، پتروشیمی، گاز، ساختمانی، کشاورزی، صنایع خلاقه‌ی فرهنگی و خدمات، رفع تبعیض در دسترسی به اعتبارات و اطلاعات، بازتعریف نظام یارانه‌ها و سهولت کسب‌وکار، ظرفیت اشتغال را افزایش دهم و با اجرای برنامه‌های توسعه ملی با تکیه بر توسعه‌ی مناطق از شدت فقر ملت ایران بکاهم.
عدالت، آزادی و رقابت منصفانه وجه‌های یک حقیقت واحد به نام توسعه‌اند. اگر از حاکمیت قانون و حکمروایی خوب و مشروط بودن قدرت سخن به‌میان می‌آید و یا از شفافیت، مبارزه با فساد و مشارکت شهروندان سخن گفته می‌شود، هیچ‌کدام در غیاب این سه اصل قابل دسترسی نیستند. جامعه‌ی مدنی، توسعه نهادهای مردم نهاد، فعالیت‌های سیاسی و حزبی، و یا حرفه‌ای و صنفی و هم‌چنین سندیکاهای کارگری همه در سایه‌ی عدالت، آزادی و رقابت قابل دستیابی هستند. و من برای تحقق این سه هدف پا به این میدان گذاشته‌ام و هر سه را در چارچوب قانون اساسی تعهد می‌کنم.
در ایده‌ی ایرانی که من به آن باور دارم، ایران چهار راه جهان و ستون فقرات راهِ ابریشم نوین و مرکز گفتگوی ملت‌ها است. بنابراین، برترین ماموریت ما در جهان بازنگاه داشتن این چهارراه و حفظ امنیت و روانی حرکت در این راه است. بر این باورم که اسرائیل، برهم‌زننده‌ی امنیت و نظم این منطقه است. بنابراین، به‌جای متشتت ساختن توجه‌مان به جهت‌های مختلف باید از هرگونه رقابت درون منطقه‌ای دست برداریم و تنها با این رژیم نژادپرست از مجرای اعمال سیاست ضد آپارتاید، ضد پاکسازی و نسل‌کشی قومی از مجاری بین‌المللی و همراه با مبارازات مدنی و آگاهی و همبستگی افکار عمومی جهان دست‌وپنجه نرم کنیم. و صلح پایدار منطقه‌ای را برقرار سازیم. می‌آیم تا در مسیر استقرار صلح و رفع تحریم‌های ظالمانه سیاست کشور را با قوت هر چه بیشتر به‌پیش ببرم و اقتصاد را آن‌چنان به تعهدات سیاسی منظمّ کنم که عدم بازگشت تحریم‌ها تبدیل به سازوکاری درونی شود.
من عباس آخوندی شهروند ایران، دانش‌آموخته دانشکده فنی دانشگاه تهران و هم‌چنین فارغ‌التحصیل دانشگاه لندن با تجربه‌های آموخته از عضویت در اولین شورای مرکزی جهاد سازندگی و مسئولیت ستادبازسازی پشتیبانی جنگ، معاون سیاسی و اجتماعی وزیر کشور، رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، وزیر مسکن و شهرسازی، قائمقام رئیس سازمان صدا و سیما، وزیر راه و شهرسازی و اینک عضو هیات علمی دانشگاه تهران، آن‌چه در بالا گفتم را به منزله‌ی قرارداد اجتماعی میان خود و ملت تعهد می‌‌کنم. تا چنانچه مورد استقبال ملت قرار گرفت امانت ایشان را با قوت برگیرم و خداوند را بر این عهد، گواه و ملت را داور قرار می‌دهم.
شهروند ایران
عباس آخوندی
14/3/1403
Forwarded from عکس نگار
🔹غربت ایران در ایران

🖋عباس آخوندی

ایران در ایران غریب است. ایران را در یابیم.

#ایده‌ی_ایران
#یک_ملت_یک_دولت
#دولت_ملی_مدرن
Translate post
🔹پیش به سوی شکل‌دهی #دولت_ملی_مدرن

🖋عباس آخوندی

بر خلاف روح قانون اساسی نهادهای مذکور در آن را به دولت‌های مستقل تبدیل کرده‌اند. حال آن‌که دولت در ایران یگانه است. رهبری در راس، رئیس جمهور به عنوان مجری قانون اساسی با همکاری دو قوه‌ی دیگر، دولت ملی ایران را شکل می‌دهند.
در این وضعیت چنددولتی، دولت‌های چندگانه به جای پرداختن به درد مردم در پی جنگ و نزاع با یکدیگرند. خود را مستقل از ملت و ملت را مواجب‌بگیر خود می‌دانند. بر اساس قانون اساسی ایران تنها یک دولت دارد. آن هم موجودیتی جز اراده‌ی ملت ندارد و باید مظهر اراده‌ی ملت باشد.

#ایده‌ی_ایران
#یک_ملت_یک_دولت
Forwarded from عکس نگار
برای دکتر جعفر میلی منفرد

ازشمار دو چشم‌ یک‌تن کم/ وز شمار خرد هزاران بیش

امروز خبر از دست دادن استاد مسلم دانشگاه جناب آقای دکتر جعفر‌ میلی منفرد اهل دانش، علاقمندان به توسعه علم و فناوری، دوستداران، هم‌دانشگاهیان و دانشجویان ایشان‌ را غمگین کرد. به‌خانواده محترمشان و تمام‌علاقمندان ایشان تسلیت می‌گویم.‌

بی‌گمان فقدان مردان نیکی چون ایشان برای جامعه‌ی ایران خبری سهمگین و تلخ است. ولی چه توان کرد که این تقدیر الهی است و باید رضا به رضای او بود. این راهی است که همگان باید بپیماییم،‌ چه نیکوتر که چون ایشان به نیکنامی طی مسیر کنیم.

از درگاه الهی برای ایشان غفران و رضوان و برای خانواده گرامی‌شان و دوستدارانش شکیبایی و سزای نیک مسالت می‌کنیم.‌ 
۱۸خرداد۱۴۰۳
عباس آخوندی
Forwarded from عکس نگار
🔹ما و انتخابات پیشِ رو

🖋عباس آخوندی، 19 خرداد 1403

🔻نخست از حسن اعتماد مجمع عمومی اصلاح‌طلبان سپاس‌گزارم. بی‌گمان این اعتماد و این پشتیبانی در این مقطع تاریخی بار سنگینی بر دوش من است. امید که بتوانم با رعایت اصالت در مواضع، صداقت در گفتار و رفتار و با پذیرش مسئولیت این بار را به سرمنزل بعدی برسانم.

🔻دوم آن‌که اصلاح‌طلبان، تحول‌خواهان و آنان‌که انتخابات را تحریم کرده‌اند بخش عمده‌ای از ملت و جامعه ایران را شکل می‌دهند. هدف جبهه اصلاحات و مردان ملی و وطن‌خواه توسعه، افزایش رفاه و امنیت ملت ایران است و از هرگونه خشونت به‌دور هستند. در صورت حاکمیت قانون بر فرایند انتخابات 1403 امید می‌رود که تعارض و شکاف اجتماعی موجود کاهش یابد و امید اجتماعی در ایران باز جوانه زند.

🔻سوم، شورای نگهبان در این روزها بی‌گمان در معرض دریافت اخبار و گزارش‌های فراوان راست و دروغ است. من با شناختی که از خود و سایر نامزدهای پیشنهادشده از سوی جبهه دارم، مطمئن هستم که همگی واجد صلاحیت مصرح در قانون اساسی هستیم و هیچ دلیلی برای رد صلاحیت هیچ یک از ما وجود ندارد. امید دارم که هر یک از اعضای شورای نگهبان در صورت دریافت هرگونه ابهام، مستقیم با ما تماس بگیرد و بر اساس ظن و گمان اقدام نکند. و به آموزه قران عمل نماید که فرمود: یا ایها الذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنباء فتبینوا أن تصیبوا قوما بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، چنانچه فاسقی برای‌تان خبری آورد، بررسی کنید تا مبادا نادانسته به قومی اسیب برسانید و آن‌گاه بر کرده‌ی خویش پشیمان شوید» (حجرات: 6). و هم‌چنین به قانون عمل کنند. به هر روی محروم ساختن یک شخص و ملت از انتخاب شدن و انتخاب کردن، دلیل محکمه پسند می‌خواهد و وجدان جامعه باید آن را بپذیرد.

🔻چهارم آن‌که انتخابات نوعی داوری ملی و مدیریت تعارض در سطح جامعه است. امیدوارم که حکومت به این داوری تن دهد و با برگزاری انتخابات ازاد و منصفانه شرایط مدیریت تعارض در جامعه را فراهم آورد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹فروپاشی اجتماعی و مساله تبعیض


🖋عباس آخوندی ۱۹ خرداد ۱۴۰۳

🔻بر اثر اعمال تبعیض طولانی میان شهروندان، جامعه ایران به دو جامعه شهروندان درجه یک با نمایندگی دولت مستقر و جامعه شهروندان درجه ۲، بی‌دولت و محروم از بسیاری از حقوق اجتماعی تقسیم شده‌است.


🔻برترین ماموریت رئیس جمهور اتخاذ یک سیاست اجتماعی است که حاشیه را به متن آورد. بر این‌ تبعیض جان‌فرسا نقطه‌ی پایانی بگذارد و این شکاف اجتماعی را با تضمین حقوق شهروندان مطابق قانون اساسی پُر کند.
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: ورود دانشمند به سیاست راهگشاست

👈 عباس موسایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی برای "راهبرد" در پاسخ به نوشته اخیر عبدالله گنجی علیه عباس آخوندی نوشت:

آقای عبدالله گنجی، فعال رسانه‌ای اصولگرا که چندی پیش از رویکرد مثبت جبهه اصلاحات ایران برای ورود به انتخابات ریاست‌جمهوری ابراز خشنودی کرده بود، پس از معرفی کاندیدا از سوی جبهه اصلاحات، با ادبیاتی تهاجمی نسبت به انتخاب دکتر عباس آخوندی در جبهه اصلاحات، واکنش نشان داده و مدعی شده است که «ورود روشنفکر به سیاست، سم است».

از طرفی ایشان گفتمان آقای دکتر آخوندی را «عبور از اسلام به لیبرالیسم»  دانسته که «از جلسات ایرانشهری ایشان و مرحوم دکتر سیدجواد طباطبایی» ناشی شده است.

به زعم گنجی، «مهمترین شاخص اصلاح‌طلبان برای معرفی کاندیدا، میزان واگرایی و فاصله طرف با نظام است» و «دوگانه کردن ایران و اسلام و بی‌ملاحظه بودن در بیان و لحن، علت این انتخاب است».

به دلایل زیر می‌توان گفت که ادعاهای جناب گنجی، ناشی از سطحی‌نگری، انگ‌زنی برای از میدان بیرون کردن رقیب و نتیجه دستپاچگی و عجولانگی در برابر انسجام حداکثری جبهه اصلاحات ایران در دفاع از حقوق اساسی شهروندان، ایستادگی بر اصول اصلاح‌طلبی توسط جبهه و انشقاق و اعوجاجی باشد که بر جریان یکدست‌ساز حاکم شده است.

۱/ هر چند آخوندی به گواه مواضع شفاف، اصولی، منسجم و معطوف به مختصات سیاست در کشور، بر اندیشه‌های روشنفکران ایرانی و جریانات ِ روشنفکری ایران و جهان، آگاه است؛ اما ایشان در سپهر سیاسی کشور نه به‌عنوان یک روشنفکر، که به‌عنوان یک سیاستمدار شناخته می‌شود. سیاستمداری که شجاعت در عمل را از بصیرت در نظر، کسب کرده است. بدیهی است که یک سیاستمدار برجسته، حتی اگر سیاست را از سطوح پایینی تا سطوح عالی، تجربه کرده باشد، زمانی می‌تواند به شناختی عمیق از وضعیت دست یابد که علاوه بر ساحت تجربه و عمل، به وادی نظر و اندیشه نیز اشراف داشته باشد. فقدانی که در بسیاری از سیاستمداران کشور ما، نتایجی ناگوار برای کشور و ملت و حکمرانی داشته است. تبدیل و بازنمایی نقطه ی قوت و قدرت آخوندی به نقطه ضعف وی و‌ نادیدن عامدانه پختگی، سیاست و کیاستی که لازمه سیاست‌ورزی و سیاستمردی است، فقط از سوی کسانی ممکن است که عرصه سیاست و امر عمومی را محل آزمون و خطای خود و هم‌سلکان خود می‌خواهند!

۲/ آخوندی نه از اسلام عبور کرده و نه به وادی روایت بسته‌ای که هم‌سلکان آقای گنجی از لیبرالیسم دارند، گرائیده است. نقطه عزیمت ایشان در دفاع از حقوق اساسی، حاکمیت قانون، حقوق  شهروندی، آزادی و برابری، از منطق اصیل و اجتهاد فقیهان مشروطه‌خواه آمده است. سازگاری این اصول بنیادین با مسلمانی، منتج از تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، نه‌تنها در عرصه روشنفکری، که در حوزه‌های علمیه شیعی است. لیبرالیسم افراطی و مطلق‌گرایی  که نه‌تنها با آموزه‌های اسلام و تشیع ناسازگار است که با حقوق طبیعی انسان و نیز لیبرالیسم انسان‌گرای نخستین نیز نمی‌خواند، در اندیشه آخوندی جایگاهی ندارد. پذیرش اصول بنیادین حقوق‌بشر و تاکید بر وجوهی از لیبرالیسم که نه‌تنها مخالف اسلام نیست که مورد تأیید بزرگان دین قرار گرفته است را نمی‌توان نقطه ضعف دانست. مگر نه آنکه شهید بزرگوار آیت‌الله مطهری می‌گفتند که اگر چراغ عقل در حوزه‌های ما به خاموشی نمی‌گرایید، قبل از آنکه غربیان به اعلامیه جهانی حقوق‌بشر می‌رسیدند، ما می‌رسیدیم؟ (نقل به مضمون)

۳/ گنجی بهره‌گیری آخوندی از وجوهی از اندیشه مرحوم دکتر سیدجواد طباطبایی (فیلسوف ایران) در خصوص اهمیت اندیشیدن پیرامون ایران و مسئله ایران را نقطه ضعف دیگر ایشان برشمرده است. طباطبایی اندیشمند بزرگ ایرانی است که ایران را در کانون توجهات خویش قرار داده بود و نه‌تنها نسبت به اسلام تقابل نداشت که ضمن تاکید بر اهمیت مشروطیت ایران، فقیهان بلندمرتبه شیعه، فیلسوفان سیاسی‌ای می‌دانست که چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزیدند تا طرحی نو بیفکنند. اینکه کاندیدای ریاست‌جمهوری ایران، از اهمیت التفات به مسئله ایران سخن بگوید - مسئله‌ای که نمی‌تواند بی‌التفات به وجه برجسته اندیشه ی دینی در ایران باشد- نه‌تنها نقطه ضعف او نیست که اتفاقا از ممیزات و برتری‌های برجسته ی وی بر دیگران است. اینکه آخوندی، که خود فرزند روایتی سنتی از فرهنگ ایران است، بدون تقابل رادیکال با وجوه مثبت سنت، حفاظت از وجوه بنیادین و مستحکم سنت، تمامیت ارضی، توسعه ملی و رهایی ایران از ناوضعیت کنونی را صراحتا بیان می‌کند، نه‌تنها به معنای تقابل ِ اسلام و ایران نیست؛ که به معنای برساختن ِ گفتمانی اصیل برای حفاظت همزمان از ایران و اسلام است.

@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: ورود دانشمند به سیاست راهگشاست

▪️بخش دوم و پایانی

۴/ پیرامون این ادعای گنجی که مهمترین دلیل اصلاح‌طلبان در انتخاب کاندیداها را واگرایی با نظام می‌داند، نیز سخن بسیار است.‌ پرسیدنی است که کدام‌یک از کاندیداهای حاضر در صحنه، به اندازه هر سه کاندیدای انتخابی توسط اصلاح‌طلبان (آخوندی، پزشکیان و جهانگیری)، سابقه حضور در سطوح مختلف نظام، وفاداری به منافع و مصالح ملی، تاکید بر حفظ نظام را دارند. بدیهی است که روایت اصلاح‌طلبان از ساختار سیاسی کشور با روایت جریانی که آقای گنجی نمایندگی می‌کنند، بسی متفاوت است. در روایت جبهه اصلاحات ایران و جناب آقای خاتمی به‌عنوان راهبر این جریان، حفاظت از ایران و ایرانیان، اقتدار و امنیت ملی، ناشی از ترمیم شکاف ملت و حاکمیت، کانونی شدن حقوق ملت، اولویت قرار دادن منافع و مصالح ملی، از اصول بنیادین است.

اصلاح‌طلبان نشان داده‌اند که علیرغم ِ همه بی‌مهری‌ها، به حکم عقلانیت، دانش و تجارب بشری و نیز آنچه از تاریخ پرفرازونشیب معاصر آموخته‌اند، مصالحه و گفت‌وگوی ملی را بر منازعه و تقابل‌های ایران ویران‌کن، ارجح می‌دانند و علیرغم هجمه‌های جریان‌های ضدملی، همچنان بر اصلاح از درون امیدوارند و بر آن پای می‌فشارند.

منافع ملی و مصالح کشور را بر منافع و مصالح جناحی و شخصی ارجح می‌شمارند و مرزبندی پررنگ خود را بر هر نوع براندازی‌خواهی ترسیم کرده‌اند.
منافع و مصالح ملی به وقت اکنون ایجاب می‌کند که جناب گنجی و همفکران‌شان نیز مصالح جناحی،  شخصی و باندی را در رتبه‌ای پایین‌تر از منافع ملی بیاورند.

سخن پایانی آنکه آخوندی نماد اعتقاد و التزام اصلاح‌طلبی به ایران و منافع ملی و توسعه، پزشکیان نماد مردمی و پاکدستی بودن گفتمان اصلاحات و جهانگیری نماد اهمیت تجربه و سازندگی است.

ظرفیت اصلاح‌طلبی در این افراد خلاصه نمی‌شود و نه.تنها علیه وضع موجود نیست که اصلاح‌گر و ترمیم‌کننده نابسندگی‌ها است. آن را پاس بداریم.

@javadrooh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹زنان ایران


🖋عباس آخوندی ۲۰ خرداد ۱۴۰۳

🔻مساله زنان در ایران را باید در چارچوب فراخ‌تر تغییر «سبک زندگی» و «دنیای جدید» دید.

🔻در سبک زندگی جدید باید بر مساله تبعیض میان زن و مرد غلبه کرد و امکان حضور موثر زنان در تمام حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حکمروایی را فراهم آورد.
حاکمیت_قانون بر #انتخابات‌ مقدم است.

نامه #جبهه_اصلاحات به #شورای_نگهبان

در جهت رعایت قانون در فرایند رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخابات


عدم پیش بینی مراحل اعتراض به تصمیم‌ شورای نگهبان در قانون انتخابات ریاست جمهوری نافی ماده واحده «لزوم رسیدگی دقیق به شکایات داوطلبان رد صلاحیت شده در انتخابات مختلف» مصوب ۱۳۷۸/۰۸/۲۲ مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست و نمی‌تواند باشد. ماده واحده مذکور عام است و همه‌ی انتخابات را شامل می‌شود و تا کنون توسط #مجمع_تشخیص_مصلحت لغو و یا اصلاح نشده است.
Forwarded from عکس نگار
🔹گفتگو و پشتیبانی از دکتر پزشکیان

در جهت حفظ وحدت #جبهه_اصلاحات_ایران امشب در دفتر دوست ارجمندم جناب آقای دکتر #پزشکیان حضور یافتم تا پشتیبانی خود را از نامزدی ایشان در انتخابات ریاست جمهوری اعلام نمایم. گفتگوی گرم و صمیمانه‌ای داشتیم. حضور ایشان در این صحنه گشودن دریچه‌ای به سوی سیاست‌ورزی در روزگار مرگ سیاست در ایران است. ابن فرصت را باید قدر بدانیم. انتخابات رقابتی آزاد و منصفانه آخرین دستاورد بشری برای حاکمیت #اراده‌ی_ملی است. آنچه به انتخابات مشروعیت می‌بخشد #حاکمیت_قانون است. در این رهگذر #شورای_نگهبان که همگان را به قانون دعوت می‌کند، خود باید در تعهد به قانون نسبت به دیگران پیشتاز باشد. توجه فقیهان و حقوقدانان را به این گفته امام صادق (ع) جلب می‌کنم که فرمود "کونوا دعاه للناس بغیر السنتکم"؛ مردمان را بجز از زبان [با کردار خود] به [نیکی] دعوت کنید. به هر روی دریغ از یک خط پاسخ حقوقی به نامه جبهه و اینجانب. با همه‌ی این‌ها عشق ما به این سرزمین، حفظ یکپارچگی، و تلاش در راه توسعه و آبادانی آن و رفاه #ملت_ایران تابعی از رفتار شورای نگهبان نیست. ما در راه سرفرازی و سربلندی #ایران از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد. من در این رهگذر سه اندیشه‌ی بنیادین و استراتژی را پیشنهاد می‌کنم و با جناب پزشکیان نیز در میان گذاشتم: #ایده‌ی_ایران #یک_ملت_یک_دولت و #دولت_ملی_مدرن از پزشکیان عزیز درخواست دارم که به این سه استراتژی توجه کند. البته ایشان باید خودشان باشند و تنها آنچه را باور دارند با مردم در میان بگذارند. ما تنها می‌توانییم‌پیشنهاد دهیم.
Forwarded from عکس نگار
نامه به رئیس قوه‌ی قضائیه
 
مهم‌ترین اثر انتخابات در جامعه مدیریت تعارض و تثبیت #ارده‌ی_ملی در نظام حکمرانی است و این تنها از رهگذر #حاکمیت_قانون امکان‌پذیر می‌شود.
 
این‌که #شورای_نگهبان همگان را دعوت به تبعیت از قانون کند و خود به آن تن ندهد مورد پذیرش هیچ خردمندی نیست. درخواست پاسخگویی این شورا به ملت از رهگذر فرایندی‌های قانونی و استفاده از ظرفیت‌های حقوقی یک تمرین سیاست‌ورزی ملی است که می‌تواند در آینده آثار تعیین‌کننده‌ای داشته‌باشد.    
 
از ابتدای شروع فرایند انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری 1403 صداوسیما به غلط تبلیغ می‌کرد که در انتخابات ریاست جمهوری امکان اعتراض به عدم تایید صلاحیت‌ها وجود ندارد. و پس از اعلام اسامی فضاسازی می‌کرد تا نامزدان بدون اعتراض تمکین کنند. حال آن‌که این خلاف مسلم اصول #قانون_اساسی و #قانون_لزوم_رسیدگی_دقیق_به_شکایات_داوطلبین_رد_صلاحیت‌شده_در_انتخابات_مختلف بود و هست. این قانون هم‌اکنون در تارنمای مرکز پژوهش‌های مجلس در دسترس همگان است و تنها انتخاباتی که طی آن مستثنی شده انتخابات خبرگان رهبری است.
 
تظلم من به رییس قوه قضائیه لزوما جنبه‌ی شخصی ندارد. من از جناب آقای دکتر پزشکیان پشتیبانی کردم. لیکن این پشتیبانی موجب نمی‌شود که اینجانب از حقوق قانونی خود و رای‌دهندگان صرف‌نظر کنم. از این‌رو، طی نامه پیوست از جناب محسنی اژه‌ای درخواست کردم تا فرصت بیش از این از دست نرفته در استیفای حق اینجانب و یک حق انتخاب تمام واجدان شرایط رای دادن اقدام قانونی کنند.
افرادی که تمایل به دیدن سوابق مکاتبات دارند به لینک زیر مراجعه کنند: https://vrgl.ir/18Zop
 
#ایده‌ی_ایران
#یک_ملت_یک_دولت
#دولت_ملی_مدرن
 
2024/06/17 14:26:32
Back to Top
HTML Embed Code: