Telegram Web Link
⁠⁣ششم خردادماه سالروز درگذشت محمّد قزوینی

نامه‌ای به دکتر محمود افشار


دوست عزیز مکرّم آخرین تعلیقۀ حضرت عالی از بوشهر مورخۀ ۱۴ مارس زیارت گردید ... از نیک‌بینی Optimisme که در خصوص ایران و مردم ایران و اوضاع ایران اظهار داشته بودید خیلی باعث قوت قلب و فرح روحانی گردید، ولی برعکس از منظرۀ چرکین و کثیف (هم صورتاً و هم معناً) روزنامجات «فارسی» ... از این ورق‌‌پاره‌های ننگین من بسیار افسرده شدم و به رأی‌العین می‌بینم که زبان شیرین سعدی و حافظ مبتذل به چه آش شله‌قلمکاری شده است و کم‌کم به‌کلّی دارد از میان می‌رود‌. خدای واحد شاهد است که اغلب عبارات آنها را با وجود دو سه مرتبه تکرار، هیچ نفهمیدم و اگر ده سال دیگر عمر کنم دوباره چشمم به این روزنامه‌های متعفن بیفتد، قطعاً هیچ حتی یک کلمۀ آن را هم نخواهم فهمید.
ای سعدی و ای حافظ، ای انوری، ای فردوسی سر از قبر درآرید ببینید اخلاف ناخلف شما زبان شیرین نمکین عذب‌البیان شما را به چه روزی درآورده‌اند ...
من دوپایی روی قرآن می‌روم و به دو دست بریدۀ حضرت عباس قسم می‌خورم که ضرر روس و انگلیس، بلکه تسلّط و تصرّف آنها ایران را به‌ مراتب ضررش کمتر است از این روزنامجات که در سرتاسر ایران مانند قورباغه صدا به صدا داده و مانند شغال‌ها یکی بعد از دیگری همه به یک آهنگ و به یک رویه همان عبارات و جمل و کلمات مستهجن مستقبح مهوّع را استعمال می‌کنند ...
من هیچ باور نمی‌کردم اینقدر عمر کنم که آخر زبان فارسی را به این طور به خاکستر سیاه نشانده ببینم و هیچ بالله، تالله گمان‌ نمی‌کردم که جنس ایرانی که غارت دویست سیصدسالۀ عرب و استیلای دویست‌سالۀ مغول را دیده و از سر خود رد کرده و زبان خود را از میان آن همه امواج متلاطمۀ حوادث و تاخت و تازهای امم وحشیه سالم و صحیح بیرون آورده و به دست ما اولاد ناخلف عاق والدین داده بالأخره این طور میمون و بوزینه بشود که کلۀ پوچ بی‌مغزش هیچ از خود نداشته و چشم و دهنش به دست عثمانی‌ها و فرانسه‌ها باشد و عین عبارات اولی‌ها و عین ترجمۀ عبارات دومی‌ها را در عبارات خود استعمال کند. مگر عبارات و اصطلاحات فارسی قحط است که انسان گدایی از ملل خارجه که هیچ ربطی و مشاکله‌ای با ما ندارند نماید، مگر در این شصت هزار بیت که فردوسی گفت و تمام تاریخ و افسانۀ ایران را در آن با کمال فصاحت بیان نمود هیچ‌وقت در تغییرات آن‌قدر مضطر شد که از عرب یا ترک مثلاً بگیرد ...
باری ببخشید خیلی عصبانی شدم و عریضه را بی‌جهت طول دادم. هرچه از دستتان برمی‌آید جهاد فی سبیل الله در این راه بفرمایید که فی‌الواقع حسناتش از جهاد با کفار حربی هزار درجه بالاتر است و این را حقیقت می‌گویم نه مبالغۀ شاعرانه چه کفار حربی منتهی چندین هزار آدم می‌کشند ولی ملّت را که از میان نمی‌برند، ولی این میکروب‌های سرطان و وبای زبان فارسی اگر دوام بکنند و تمام بدن لاغر بی‌بنیۀ این زبان شریف را فاسد نمایند، واضح است طولی نمی‌کشد که اصل ملّت ایران مثل هزار ملل تاریخی دیگر به‌کلّی از میان رفته و جزو ملل دیگر و مستهلک در اقوام دیگر می‌شوند ...

مخلص حقیقی
محمّد قزوینی


۲ مۀ ۱۹۲۲، ۵ رمضان ۱۳۴۰

[نامه‌های دوستان، گردآوری دکتر محمود افشار، به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۳، ص ۳۰۹-۳۱۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
دلایل اهمیت کتاب خلیج فارس

- اکثر آثار پیشین دربارۀ خلیج فارس یا نگاهی عمومی به تاریخ این منطقه داشته‌اند یا از دورۀ صفویه عبور سطحی کرده‌اند. این کتاب به ‌صورت متمرکز به سه قرن اول دوران صفوی می‌پردازد؛ یعنی زمانی که روابط بین اروپا و خلیج فارس به شکلی ساختارمند و پایدار آغاز شد.

- تمرکز بر پنج بندر مهم؛ مطالعۀ تاریخی بر پایۀ پنج شهر بندری ساختار کتاب را از یک روایت کلی تاریخی جدا کرده و به آن ریشه‌های محلی، اقتصادی و سیاسی مشخص داده است.

- ویلم فلور برخلاف بسیاری از نویسندگان فارسی‌زبان یا عرب‌زبان، به منابع هلندی، پرتغالی و بریتانیایی از جمله اسناد کمپانی‌های هند شرقی و بایگانی‌های اروپایی دست یافته و تحلیل‌هایش بر پایۀ داده‌های آرشیوی است. این رویکرد تحلیل تاریخی دقیق و بی‌طرفانه‌تری از دورۀ صفویه ارائه می‌دهد.

- نویسنده تأکید می‌کند که خلیج فارس را نمی‌توان جدا از اقیانوس هند، اروپا یا آسیا درک کرد. این نگاه «جهانی» به یک منطقۀ «محلی» نوآورانه است و درک ما را از موقعیت استراتژیک، فرهنگی و اقتصادی خلیج فارس ارتقا می‌دهد.

- در مجموع کتاب فلور نه تنها خلأ موجود در پژوهش‌های دورۀ صفویه دربارۀ خلیج فارس را پر می‌کند بلکه با روش‌شناسی دقیق و استفاده از منابع کمتردیده‌شده افق تازه‌ای را در مطالعات تاریخ خلیج فارس می‌گشاید. نگاه منطقه‌ای و بین‌المللی او به تاریخ بنادر خلیج فارس این کتاب را به منبعی ارزشمند تبدیل کرده است.

- فلور با تحلیل توسعۀ بنادر مهمی چون بندرعباس، بوشهر، بندر لنگه و مسقط سعی دارد نگاه دقیق‌تری به تاریخ خلیج فارس بیندازد و پژوهشگران را به ادامۀ تحقیق در این زمینه ترغیب کند.

- او نتیجه می‌گیرد که اگرچه امروزه شعار «خلیج همیشه فارس» بیانگر حس ملی‌گرایانۀ ایرانیان است، اما در عمل ایران در طول قرون گذشته توجه کافی به این شاهرگ حیاتی تجاری نداشته و آن را به قدرت‌های محلی یا خارجی واگذار کرده است.

فرشته جهانی

https://irna.ir/xjTBMm

[خلیج فارس: تاریخچۀ سیاسی و اقتصادی پنج شهر بندری (۱۵۰۰- ۱۷۳۰م/ ۹۰۵- ۱۱۴۳ق)، ویلم فلور، ترجمۀ آرزو حیدری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
موهبت عظمیٰ و عطیّۀ کبریٰ از انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برندۀ جایزۀ ادبی محمّد قهرمان شد.

پنجمین دورۀ جایزۀ ادبی محمّد قهرمان با محوریت سبک هندی در خراسان، چهارشنبه هفتم خردادماه در مشهد برگزار شد و کتاب موهبت عظمیٰ و عطیّۀ کبریٰ از سراج‌الدّین علی‌خان‌ آرزو که به تصحیح و تحقیق دکتر مهدی رحیم‌پور در انتشارات دکتر محمود افشار به چاپ رسیده است به عنوان اثر برگزیدۀ این جایزه معرفی شد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار کسب این جایزه را به دکتر مهدی رحیم‌پور تبریک می‌گوید و سلامتی و موفقیت روزافزون ایشان را آرزومند است.

[موهبت عظمیٰ و عطیّۀ کبریٰ، سراج‌الدّین علی‌خان آرزو، تصحیح و تحقیق دکتر مهدی رحیم‌پور، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
نهم خرداد سالروز درگذشت فریدون تولّلی

فریدون تولّلی دو دورۀ زندگی داشت. یکی دورۀ جنبش سیاسی همراه نوآوری در شعر بود و دیگر دورۀ کناره‌گیری از جامعه و بازگشت به سنت شعر فارسی. در دورۀ اول چون مردی سیاسی و تندرو بود، جلوه‌ها نمود. پیروان و مقلدان توانا و ناتوان یافت و طبعاً به همین علت در شعر روزگار خویش اثری بی‌چون‌وچرا گذاشت. به قول خودش، شعرش «زمان‌ناپذیر» بود نه «زمان‌پذیر». به سخن دیگر اگر مرد سیاست نشده و به میدان اجتماع در نیفتاده بود، حتماً شعرش از چنان شهرتی برخورداری نداشت و آن‌چنان تأثیرگذار نبود.
در دورۀ دوم که اوضاع سیاسی ایران چهرۀ درهم‌گرفته یافت و «جریده‌روی» و «برکناری» راه سلامت بود، تولّلی هم پس از رنج‌های بی‌شماری که از کوشش‌ سیاسی برده و سختی‌های خردکننده‌ای که حکومت بر او وارد ساخته بود به گوشه‌ای خزید و در را به مصلحت بر خود فروبست و در شعر و هنر راهی دیگر برگزید، راهی که پسند خاطر هنرشناس در خلوت و عزلت بود. اگرچه دیگران را دلپسند نمی‌افتاد و موجب طعنه‌ بر او شده بود.
بی‌گمان تولّلی در هر دو دوره از ارزش‌های هنری والا برخوردار است. هم نوآوری او در شعر پذیرفتنی و پژوهش‌شدنی است و هم بازگشتن او به سنت شعری سزاوار سنجش و نگرش و یافتن راه تأویل در چگونگی آن.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ سوم ۱۴۰۴، ج ۱، ص ۷۹۱-۷۹۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
نشست نقد و گفت‌وگو دربارۀ کتاب کارستان سخن از انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

سخنان دکتر امیر مازیار
یکشنبه ۲۸ اردیبهشت‌ماه

https://youtu.be/vzmJEhkP1pM?si=ieKotGEVnlU3fIHt

این کتاب درآمدی است برای درک جهان متن شاهنامه و کارکردهای آن، بدین مقصود که با عبور از دوگانۀ تاریخ-ادبیات، که در تفسیر متن غالب بوده، طرحی تازه برای رویارویی با «سخن» فردوسی به دست دهد. نویسنده در فصل اوّل با رویکردی هرمنوتیکی کوشیده نسبت متن را با تاریخ و ادبیات یا، به طور کلّی‌تر، واقعیت و تخیّل روشن کند و نشان دهد که امر تخیّلی/ ادبی امری غیر واقعی نیست و از این رو «روایت ادبی» شاهنامه راهی به حقیقت دارد.
در فصل دوم با تکیه بر همین رویکرد و تجزیه و تحلیل متن شاهنامه و شاکلۀ روایی و استعاری آن به بررسی شیوهٔ روایت (بازسازی خیالی) گذشته در شاهنامه پرداخته‌ شده و اهمّیت شناختی/ اخلاقی آن تشریح شده‌ است.

[کارستان سخن: درهم‌تنیدگی تخیّل و واقعیّت در شاهنامه، دکتر ندا غیاثی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
یازدهم خرداد زادروز محمّدامین ریاحی

زبان ما و همسایگان ما


صاحب‌اختیار زبان فارسی ما نیستیم. بلکه این زبان میراث مشترک همۀ اقوام فارسی‌زبان است. نیازی به گفتن نیست که تا یکی دو قرن پیش، یک زبان فارسی بیشتر وجود نداشت. زبان رودکی سمرقندی، عمعق بخارایی، مولوی بلخی، کسایی مروزی، سنایی غزنوی، مسعود سعد لاهوری، خسرو دهلوی، خاقانی شروانی، نظامی گنجه‌ای، فضولی بغدادی، بیدل دهلوی با زبان فردوسی و سعدی و حافظ یکی بود و جز پاره‌ای ویژگی‌های سبکی که در سخن شاعران و نویسندگان هم‌عصر در یک کشور هم مشاهده می‌شود، تفاوت مهمی میان زبان شعر آن جاودانگان نبود و نیست.
امروز هم شعر و ادب در سراسر این سرزمین‌ها یکی است. اشکالی که هست در اصطلاحات علمی و فنی و اداری و تعبیرات مربوط به تمدن جدید است. در یکی دو قرن اخیر که رشته‌های پیوند میان هم‌زبانان ما گسسته بوده در هر منطقه‌ای برای بیان مفاهیم جدید تعبیرات خاص دیگری از زبان‌های فرنگی عاریه گرفته‌اند یا از گنجینۀ لغات کهن انتخاب و معمول کرده‌اند و این چندگونگی اصطلاحات میان زبان برادران فاصله انداخته است و اگر این وضع ادامه یابد در آینده روزی خواهد رسید که فارسی و دری و تاجیکی واقعاً به صورت زبان‌های جداگانه درخواهند آمد.
تا دیر نشده است برای بازبینی تعبیرات علمی و اداری و یکسان کردن آنها باید اقدام اساسی شود. راه کار تشکیل مجامع مشترک از دانشمندان و زبان‌شناسان کشورهای ذی‌نفع است.
امروز ایران و افغانستان و تاجیکستان در تهیۀ کتاب‌های علمی مخصوصاً کتب مورد نیاز دانشگاه‌ها در تنگنا هستند و عمده‌ترین مشکل فقر اصطلاحات علمی است. اگر روزی در مجامع مشترکی با شرکت دانشمندان افغانی و تاجیک وحدت اصطلاحات علمی تأمین گردد، این مشکل رفع خواهد شد. آن وقت کتابی که در هریک از این کشورها تألیف و چاپ می‌شود در تمام منطقه مورد استفاده خواهد بود.
امروز همۀ اقوام منطقه باید خود را مشترکاً وارث و مسئول حفظ و توسعۀ این زبان و فرهنگ بدانند و در تقویت بنیان آن بکوشند تا با همکاری همه‌جانبۀ آنها زبان فردوسی و رودکی و نظامی و مولوی جایگاه دیرین خود را در تمدن امروز جهان بازیابد. موفقیت‌های معنوی به‌دست‌آمده در این راه مقدمۀ دستاوردهای مادی و تقویت بنیان این جوامع و رفاه مردم آنها خواهد بود.

«زبان ما و زبان همسایگان»، محمّدامین ریاحی

[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ، ج ۲، ص ۶۸۴-۶۸۵]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
هفته‌‌بازار در ایران

هفته‌بازار در ایران پیشینه‌ای دراز دارد و از سده‌ها پیش از آغاز دورۀ اسلامی در این سرزمین رایج بوده است. روستاییانِ هر چند روستا نزدیک به یکدیگر برای فروش محصولات افزودۀ زراعی و دست‌ساخت‌ها و چارپایان و دام‌های خود و تأمین نیازهای اولیۀ زندگی در یکی از روزهای هفته، بازاری برپا می‌کردند و زن و مرد در آن حضور یافته و بـه دادوستد می‌پرداخته‌اند. انتخاب یکی از روزهای خاص هفته برای بازار در هر جا به پاره‌ای از عوامل بستگی داشته است. مهم‌‌ترین این عوامل نزدیک بودن و در مجاورت هم قرار داشتن محل‌ها و پرهیز از تداخل روزهای بازار با هم بوده است.
در قدیم، در حوزه‌های جغرافیایی ـ فرهنگی سرزمین ایران بزرگ مانند بخارا، گیلان، مازندران، گرگان، خراسان و خوزستان هفته‌بازارهایی برقرار بوده که در نوشته‌های برخی جغرافی‌‌دانان و تاریخ‌نویسان اسلامی به معروف‌ترین آنها اشاره شده است. این هفته‌بازارها معمولاً به نام روز تشکیلشان در هفته نامیده می‌شده‌اند، مانند شنبه‌بازار، یکشنبه‌بازار ... و جمعه‌بازار. نرشخی در شرح بازارهای ادورای بخارا از پنجشنبه‌بازار اسکجکت، روستـایی در ۴ فرسخی راه بخارا به سمرقند، یاد می‌کند و می‌نویسد که مردم این ده همه بازرگان و توانگرند و از آنجا کرباس بسیار خیزد. مقدسی در وصف سرزمین و مردم دیلمان به هفته‌بازارهای روستایی دشت گرگان اشاره می‌کند و می‌نویسد که هر ده دیلمان یک روز هفته‌بازار داشته است.
از هفته‌بازارهای بسیار کهن و معروف اَرّان، «کُرکی‌بازار» بوده است. جغرافی‌نویسانی مانند مقدسی، ابن حوقل و اصطخری از این بازار یاد کرده‌اند. این بازار در روزهای یکشنبۀ هر هفته در بیرون دروازۀ کُردانِ روستای بزرگ بَردَعه در زمینی به مساحت یک فرسخ برپا می‌شد. کرکی‌بازار در حوزۀ جغرافیایی ـ فرهنگی آن اقلیم چنان اهمیتی داشت که مردم منطقه در روزشماری‌های هفته به جای نام یکشنبه که روز تشکیل بازار بود، نام هفته‌بازار، یعنی «کرکی» یا «کرکی‌بازار» را ذکر می‌کردند، تا اینکه روز بازار از یادها نرود. کالاهایی که در این بازار دادوستد می‌شد، عمدتاً ابریشم و پارچه بود.
کسروی کرکی‌بازار را با «قارقاربازار»، آبادی کوچکی در جنوب غربی شهر تبریز بر سر راه مراغه، تطبیق داده است. او کلمۀ «قارقار» را که در زبان ترکی به معنای کلاغ است، صورت تغییر یافتۀ کلمۀ یونانی «کوریاکوس» یا «کوریاکی» و به معنای «خداوندی» می‌داند و وجه آن را چنین بیان می‌کند: چون ترسایان معتقد بودند که در روز یکشنبه مسیح (ع) از میان مردگان برخاست و به آسمان رفت، ازآن‌رو، آن روز را از آنِ خدا و «کوریاکی» می‌خواندند. وی با استناد به گفتۀ اصطخری که مسلمانان ارّان و آذربایجان یکشنبه را کرکی می‌خواندند، نتیجه می‌گیرد که «قارقاربازار» باید همان «کرکی‌بازار» یا «گیراکی‌بازار»، یعنی یکشنبه‌بازار باشد.

[مردم‌شناسی فرهنگ، کار و تولید و فرآوری خوراک و پوشاک، دکتر علی بلوکباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۱۱۶-۱۱۸]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
یکی از بزرگ‌ترین چاره‌هایی که همواره ملّت ایران برای برانداختن هر بیگانۀ ستمگری کرده است این است که از راه نرمی و ملایمت درآمده و با فرزانگی و آهستگی تمام کار از پیش برده است. بسیاری از ناآزمودگان سبک‌سر در این روزگار ما این نیروی ملّت ایران را به ظاهر می‌نگرند و بر آن عیب می‌گیرند و پدران بزرگوار ما را که پهلوانان این تاریخ هزار و سیصدساله بوده‌اند به خردی و زبونی تهمت‌زده می‌کنند و چنان می‌پندارند که اگر ملّت ایران به درشتی و پرخاشگری به میدان می‌آمد و مرگ را بر تسلیم برتر می‌شمرد بهتر می‌بود، ولی از این نکتۀ بسیار بزرگ بیگانه‌اند که اگر ایرانی در برابر یونانیان و تازیان و ترکان و مغولان و افغانان در این مدّت چندین‌هزار سال ایستادگی کودکانه و سرسختی و گردن‌فرازی می‌کرد تا بدین روزگار زنده نمی‌ماند که امروز کهن‌ترین ملّت‌های مستقل در روی زمین باشد و ناچار در برابر این سیل‌های بنیان‌فکن از پای در می‌آمد و حسرت زندگی را به گورستان می‌برد، چنان‌که مردم دیگر کردند و نابود شدند. در برابر تازیان نیز ایرانیان بدین چاره دست زدند و عاقبت خویش را از آن خطر جانکاه که بسیار ملّت‌های دیگر را نابود کرد، رهانیدند.
در این هنگامۀ چاره‌جویی، پیشوایان ملّت ایران در آن زمان دو راه پیش گرفتند؛ یکی آن بود که در ارکان حکومت تازیان رخنه کنند و خلیفۀ تازی را وسیله‌ای سازند که پیرو آیین جهانبانی ایران گردد، یعنی در ظاهر نام حکمرانی بر خلیفۀ تازی باشد ولی در باطن آیین شهریاری ایران باستان را پیش بگیرد و همه‌جا فرمانروایان ایرانی‌نژاد بر قلمرو ایران حکمرانی کنند، دوم آن بود که در اندیشۀ تازیان رخنه کنند و افکار ایرانی کهن را جامۀ نو بپوشند و بر کرسی نشانند و نگذارند که آیین مذهبی تازیان بر ایران فرمانروایی کند. برای پیش بردن همین اندیشۀ بزرگ بود که مدّت سیصد سال جنبش عظیمی در سراسر ایران آشکار شد.

«جنبش‌های ملّی ایرانیان بر ضدّ تازیان»، سعید نفیسی

[مقالات سعید نفیسی (در زمینۀ زبان و ادب فارسی)، جلد ۴، به کوشش دکتر جواد بشری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۲۳-۲۴]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
چاپ دوم مرقّع ناصری به‌زودی منتشر می‌شود.

این کتاب دربردارندۀ دو مرقّع از قدیمی‌ترین مشق‌های خوشنویسی، طراحی‌ها، اشعار و روزنوشته‌های ناصرالدّین شاه است که در مرکز اسناد کاخ گلستان نگهداری می‌شود. این دو مرقّع را ناصرالدّین شاه خود طی سالیان متمادی فراهم آورده است. آثار گردآمده در آنها، جز سیاه‌مشق‌ها و خطوط کودکی شاه، شامل پرتره‌هایی از مهدعلیا، شاهزادگان و همسران شاه، رجال درباری، فرنگیان و صاحب‌منصبان نظامی و همچنین مناظر و دورنماهایی از عمارت‌های سلطنتی و خانه‌های روستایی، مشق‌های نظامی، صحنه‌های شکار و برخی مراسم درباری است که ناصرالدّین شاه از دوران ولیعهدی به بعد طراحی کرده است. در میان گزارش‌های ناصرالدّین شاه همچنین اطلاعات تاریخی ذیقیمتی دربارۀ برخی رجال، درباریان، اهل حرم، بناها، مناطق و رویدادها در سال‌های اولیۀ سلطنت وی یافت می‌شود.

[مرقّع ناصری، به کوشش مجید عبد امین با همکاری مهدی فراهانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم در دست انتشار]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
شانزدهم خردادماه زادروز نادر نادرپور

... من مرغِ کورِ جنگلِ شب بودم
در قلبِ من همیشه زمستان بود
رنگِ خزان و سایۀ تابستان
در پیشِ چشمِ من همه یکسان بود

می‌سوختم چو هیزمِ تر در خویش
دودم به چشمِ بی‌هنرم می‌رفت
چون آتشِ غروب فرومی‌مرد
تنها، سرم به زیرِ پرم می‌رفت

یک شب که باد سُم به زمین می‌کوفت
وز یالِ او شراره فرومی‌ریخت
یک شب که از خروشِ هزاران رعد
گویی که سنگپاره فرومی‌ریخت

از لابه‌لای تودۀ تاریکی
دستی درون لانۀ من لغزید
وز لرزه‌ای که در تنِ من افتاد
بنیاد آشیانۀ من لرزید

یک دم، فشارِ گرمِ سرانگشتش
چون شعله، بال‌های مرا سوزاند
تا پنجه‌اش به روی تنم لغزید
قلبِ من از تلاشِ تپیدن ماند

غافل که در سپیده‌دمِ این دست
خورشید بود و گرمیِ آتش بود
با سرمه‌ای دو چشمِ مرا وا کرد
این دست را خیالِ نوازش بود

زان پس شبانِ تیرۀ بی‌مهتاب
منقارِ غم به خاک نمالیدم
چون نورِ آرزو به دلم تابید
در آرزوی صبح ننالیدم

این دستِ گرم دست تو بود ای عشق
دستِ تو بود و آتشِ جاویدت
من مرغِ کورِ جنگلِ شب بودم
بینا شدم به سرمۀ خورشیدت

نادرپور (۱۳۰۸-۱۳۷۸) از نوادگان نادرشاه افشار بود. در دانشگاه سوربن پاریس زبان و ادبیات فرانسوی را تا مقطع لیسانس فراگرفت. چندی در وزارت فرهنگ و هنر اشتغال داشت و از اعضای نخستین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران بود. پس از انقلاب به امریکا مهاجرت کرد و در لس‌آنجلس درگذشت.
اشعار نادرپور از زبانی فصیح و روشن و تصاویری بدیع و شاعرانه برخوردار است. دختر جام، شعر انگور، سرمۀ خورشید، از آسمان تا ریسمان، و خون و خاکستر از جمله آثار شعری اوست.

عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار

از راست نادر نادرپور، ایرج افشار، محمدجعفر محجوب لس‌آنجلس، ۲۰ تیر ۱۳۶۹

@AfsharFoundation
سفینۀ کهن رباعیات احیای نسخه‌ای فراموش‌شده

سفینۀ کهن رباعیات مجموعه‌ای ادبی است که شامل ۱۳۱ باب موضوعی از رباعیات فارسی است و به سبک سنتی دیوان‌های شعر تدوین شده است. این اثر با رباعیاتی در توحید آغاز می‌شود و سپس به ترتیب به مدایح، توصیف طبیعت، اوصاف چهره و در نهایت به موضوعات عاشقانه و هزل می‌پردازد.
برخی باب‌ها مانند «در تفاریقات اوحدالدین کرمانی» و «در انواع رباعیات» دارای بیش از یکصد رباعی‌اند در حالی که برخی دیگر تنها ۲ رباعی دارند که این نشان‌‌دهندۀ پراکندگی و تنوع محتوایی مجموعه است.
این سفینه شباهت‌های قابل توجهی با آثاری چون نزهة المجالس و خلاصة الأشعار فی الرباعیات دارد. این شباهت‌ها در ساختار موضوعی و حتی در محتوای برخی رباعیات دیده می‌شود. با این حال مقایسۀ دقیق نشان می‌دهد که میزان رباعیات مشترک میان این مجموعه‌ها کمتر از ۲۵ درصد است که نشان می‌دهد احتمال اقتباس مستقیم میان آن‌ها ضعیف است. این میزان اشتراک به جای تقلید بیشتر از وجود یک گفتمان ادبی مشترک در آن دوران حکایت دارد که به شکل‌گیری مجموعه‌هایی با ساختار مشابه منجر شده است.
در سرآغاز کتاب سفینۀ کهن رباعیات چنین آمده است که رباعی از دیرباز تا امروز یکی از محبوب‌ترین قالب‌های شعر فارسی بوده و به دلیل ساختار کوتاه و بیان موجز حتی در میان عامۀ مردم نیز رواج بسیاری داشته است. این محبوبیت در برخی دوره‌ها و مناطق به ‌قدری بوده که موجب پدید آمدن سفینه‌های مستقلی برای رباعیات شده است؛ پدیده‌ای که در میان دیگر قالب‌های شعری فارسی کمتر دیده می‌شود.
نویسندگان تأکید می‌کنند که این رواج رباعی‌سرایی باعث شده گاه یک رباعی به چند شاعر مختلف در منابع گوناگون نسبت داده شود. اهمیت سفینه‌های رباعی نه ‌فقط در معرفی سرایندگان تازه یا کمتر شناخته‌‌شده بلکه در ساختار و شیوۀ تنظیم آن‌ها نیز نهفته است. با توجه به کم‌یابی چنین سفینه‌هایی انتشار هر نسخۀ موجود اهمیت فراوانی دارد.
کتاب سفینۀ کهن رباعیات از جمله نمونه‌های مهم و نادر این سنت است که بیش از ۱۲۵۰ رباعی را گرد آورده و بیشترین تعداد رباعیات منسوب به خیام در منابع کهن را در خود دارد. (۴۴ رباعی که ۱۳ تای آن‌ها در هیچ منبع کهنی ثبت نشده‌اند).

فرشته جهانی

https://irna.ir/xjTKgV

[سفینۀ کهن رباعیات، تصحیح و تحقیق ارحام مرادی و محمّد افشین‌وفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۴]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
هجدهم خرداد زادروز سعید نفیسی

تسلّط تازیان بر ایران بلای ناگهانی بود و ایرانی هرگز نمی‌توانست به بردباری و خون‌سردی این آسیب روزگار را تاب آورد. به همین جهت از نخستین روزی که حکمرانان تازی بر ایران چیره شدند مردم دیار ما در پی چاره‌ها بودند که دست ایشان را از کشور ایران کوتاه کنند. در این هنگامۀ چاره‌جویی، پیشوایان ملّت ایران در آن زمان دو راه پیش گرفتند؛ یکی آن بود که در ارکان حکومت تازیان رخنه کنند و خلیفۀ تازی را وسیله‌ای سازند که پیرو آیین جهانبانی ایران گردد، یعنی در ظاهر نام حکمرانی بر خلیفۀ تازی باشد ولی در باطن آیین شهریاری ایران باستان را پیش بگیرد و همه‌جا فرمانروایان ایرانی‌نژاد بر قلمرو ایران حکمرانی کنند، دوم آن بود که در اندیشۀ تازیان رخنه کنند و افکار ایرانی کهن را جامۀ نو بپوشند و بر کرسی نشانند و نگذارند که آیین مذهبی تازیان بر ایران فرمانروایی کند. برای پیش بردن همین اندیشۀ بزرگ بود که مدّت سیصد سال جنبش عظیمی در سراسر ایران آشکار شد. این چاره‌جویان نیز به دو دسته قسمت شدند؛ گروهی می‌کوشیدند که دوباره دین باستانی ایران را در میان مردم ایران رواج دهند و بعضی اصلاحات در آن کنند که مردم روزگار به پذیرفتن آن نزدیک‌تر باشند و گروهی دیگر می‌کوشیدند در همان دینی که تازیان به ایران آورده بودند و مردم ایران خواهی نخواهی پذیرفته بودند اصلاح‌ها کنند و آن دین را به آیین باستانی ایران نزدیک کنند و اساس فکر دیرین ایرانی را به کلمات و الفاظ دیگر بیان کنند.
گروهی که خواستند از راه حکمرانی ایران را از چنگ بیگانه رهایی بخشند نیز بر دو تیره‌اند؛ نخست آن کسانی‌اند که خویش را پیرو فرمان خلیفۀ تازی کردند و در حکمرانی دستیار وی شدند تا کم‌کم اختیار را از دست وی بگیرند و نخست او را به تمدّن زمان ساسانی و آیین جهانبانی ایران باستان راهنمایی کنند و چون آن خلیفه از پدران خویش آیین جهانداری را نیاموخته و در قوم خود چیزی سراغ نداشت ناچار این تعلیم را پذیرفت و خلیفۀ تازی در بغداد به همان آیین جهانبانی اردشیر بابکان و خسرو انوشیروان پادشاهی می‌کرد.
گروه دوم کسانی بودند که موقع را مناسب آن دیدند که در اکناف ایران، ایرانیان خود فرمانروایی را به دست گیرند و بنابر همین اندیشه‌ها بود که یعقوب پسر لیث در سیستان به سال ۲۵۴ق و اسماعیل پسر احمد سامانی در ماوراءالنهر به سال ۲۷۹ق و مردآویز پسر زیار در گرگان در سال ۳۱۶ق و علی پسر بویۀ دیلمی در طبرستان و گیلان به سال ۳۲۰ق و اسفار پسر شیرویه در همان ناحیه در سال ۳۱۶ق و ماکان پسر کاکی دیلمی در گیلان به سال ۳۱۷ق هریک گوشه‌ای از ایران را به دست گرفتند و خلیفۀ بغداد ناچار شد که هریک از ایشان را در دیار خود به پادشاهی بشناسد و این مردان بزرگ هرکدام به نوبت خود جان‌فشانی‌ها کردند و گوشه‌ای از دیار خود را از قید تازیان رها ساختند.

[مقالات سعید نفیسی (در زمینۀ زبان و ادب فارسی)، جلد ۴، به کوشش دکتر جواد بشری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۲۱-۲۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
هجدهم خردادماه زادروز پیر لکوک، منتخب بیست و هشتمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار

از آثار بی‌بدیل پیر لکوک کتابی است در زبان‌های فلات مرکزی ایران که هشت گویش را در کوهستان کرکس و حاشیۀ کویر در بر می‌گیرد (Recherches sur les dialectes kermains, 2002). مؤلف مواد گویشی این اثر بزرگ را از قهرود و ابیانه و ابوزیدآباد و طار (از توابع کاشان) و اردستان و نایین و انارک در حاشیۀ کویر و ورزنه در نزدیکی باتلاق گاوخونی در طی پژوهش‌های میدانی سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ گرد آورد. استقلال روش لکوک در تدوین این کتاب قطور کاملاً آشکار است. دستور زبان تطبیقی سازمانی استوار و طرحی روشن دارد و بر بسیاری از ابهامات گویش‌های فلات مرکزی ایران پرتو می‌افکند. گرامر و واژه‌نامه منحصراً مستخرج از متون گفتاری است که همراه با ترجمۀ فرانسوی نیمی از حجم کتاب را در بر می‌گیرد. دستور زبان و متون با استناد متقابل در هم تنیده شده و این روش همراه با قالب‌بندی سازمند صفحات از ابتکارات مؤلف است. با داشتن این مزایا شایسته‌ است که این اثر ارجمند سرمشق گویش‌شناسی زبان‌های ایرانی قرار گیرد.

«ایران‌شناس نستوه»، دکتر حبیب برجیان

[دفترچۀ بیست و هشتمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهداشده به ایران‌‌شناس بلژیکی، پیر لکوک، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۱۶]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
مجلس رونمایی از کتاب دیوان منوچهری دامغانی، به تصحیح و تحقیق راضیه آبادیان

دیوان منوچهری دامغانی از مهم‌ترین متون منظوم زبان فارسی است. تصحیح جدید از دیوان منوچهری، بر اساس شش دستنویس اصلی و شش دستنویس فرعی و با بهره بردن از ده‌ها جُنگ و جُنگ‌واره انجام گرفته است. در این تصحیح کوشش شده است صورت اصیل ابیات حفظ شود و صورت‌های امروزی و آسان‌شدهٔ‌ نسخ متأخّر کنار گذاشته شود.
مصحّح در مقدمهٔ مشبع اثر به شرح‌حال شاعر، معرّفی ممدوحان، شناساندن و دسته‌بندی نسخ، و تبار و خانواده و شجرهٔ این دستنویس‌ها، و نیز توضیحاتی دربارهٔ روش تصحیح پرداخته است. همچنین بخشی از مقدمه، به چاپ‌های پیشین از دیوان و نیز به بعضی تفاوت‌های شاخص در ضبط‌های کلمات در این چاپ و چاپ‌های پیشین اختصاص یافته است.
در تعلیقات، شرح دشواری‌های ابیات و توضیح دربارهٔ جای‌ها، کسان، ممدوحان و سال سرایش اشعار، تأثیر و تأثّرها، و پاره‌ای از نکات مربوط به تصحیح آمده است.
در پایان کتاب، پیش از بخش نمایه‌ها، فهرست اشعار و جای آنها در ۴۴ دستنویس از دیوان منوچهری در جدول مفصّلی آمده است.

سخنرانان:
دکتر تقی پورنامداریان
دکتر محمود عابدی
دکتر مریم حسینی
دکتر مسعود جعفری جزی

دکتر راضیه آبادیان

دبیر جلسه:
شهریار شاهین‌دژی

پنج‌شنبه، ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
ساعت ۱۷

کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار


شرکت برای عموم آزاد است.

همزمان با این مراسم دیوان منوچهری دامغانی با ۳۰٪ تخفیف و دیگر کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با تخفیف ۱۵٪ به علاقه‌مندان عرضه می‌شود.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

تقریرات فروزانفر
دربارۀ تاریخ ادبیات ایران


بدیع‌‌الزمان فروزانفر در تدریس سبکی خاص داشت و این از یادداشت‌هایی که شاگردان از تقریرات وی فراهم آورده‌اند، پیداست. این کتاب جلدی دیگر از مجموعۀ تقریرات درس فروزانفر است در موضوع تاریخ ادبیات، که ضیاء‌الدین سجادی از اول آبان ۱۳۲۲ تا بیستم فروردین ۱۳۲۴ در دانشسرای عالی یادداشت‌ کرده است و در قیاس با دیگر تقریرات استاد در همین باب، مشتمل بر افزوده‌هایی است، از جمله فصل مربوط به تاریخ ادبی دورۀ سلجوقیان تا سقوط دولت خوارزمشاهی. گردآورنده با ذکر مآخذ و منابع سخنان استاد در پانوشت‌ها، استفاده از این تقریرات را برای خوانندگان آسان‌تر کرده است.

[تقریرات فروزانفر دربارۀ تاریخ ادبیات ایران، یادداشت‌برداری ضیاء‌الدین سجادی، به ‌کوشش عنایت‌الله مجیدی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۴]

علاقه‌مندان می‌توانند از بیستم خرداد تا سوم تیر، با مراجعه به نگارخانه و کتابفروشی افشار این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف تهیه کنند.

نشانی:
خیابان ولی‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، شمارۀ ۱۲
روزها و ساعات کاری: یکشنبه تا جمعه از دوازده ظهر تا هشت شب

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
مجلس رونمایی از کتاب دیوان منوچهری دامغانی، به تصحیح و تحقیق دکتر راضیه آبادیان

دیوان منوچهری دامغانی از مهم‌ترین متون منظوم زبان فارسی است. تصحیح جدید از دیوان منوچهری، بر اساس شش دستنویس اصلی و شش دستنویس فرعی و با بهره بردن از ده‌ها جُنگ و جُنگ‌واره انجام گرفته است. در این تصحیح کوشش شده است صورت اصیل ابیات حفظ شود و صورت‌های امروزی و آسان‌شدهٔ‌ نسخ متأخّر کنار گذاشته شود.
مصحّح در مقدمهٔ مشبع اثر به شرح‌حال شاعر، معرّفی ممدوحان، شناساندن و دسته‌بندی نسخ، و تبار و خانواده و شجرهٔ این دستنویس‌ها، و نیز توضیحاتی دربارهٔ روش تصحیح پرداخته است. همچنین بخشی از مقدمه، به چاپ‌های پیشین از دیوان و نیز به بعضی تفاوت‌های شاخص در ضبط‌های کلمات در این چاپ و چاپ‌های پیشین اختصاص یافته است.
در تعلیقات، شرح دشواری‌های ابیات و توضیح دربارهٔ جای‌ها، کسان، ممدوحان و سال سرایش اشعار، تأثیر و تأثّرها، و پاره‌ای از نکات مربوط به تصحیح آمده است.
در پایان کتاب، پیش از بخش نمایه‌ها، فهرست اشعار و جای آنها در ۴۴ دستنویس از دیوان منوچهری در جدول مفصّلی آمده است.

سخنرانان:
دکتر تقی پورنامداریان
دکتر محمود عابدی
دکتر مریم حسینی
دکتر مسعود جعفری جزی
دکتر راضیه آبادیان


دبیر جلسه:
شهریار شاهین‌دژی

پنج‌شنبه، ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
ساعت ۱۷

کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار

شرکت برای عموم آزاد است.

همزمان با این مراسم دیوان منوچهری دامغانی با ۳۰٪ تخفیف و دیگر کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با تخفیف ۱۵٪ به علاقه‌مندان عرضه می‌شود.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
بیست و یکم خردادماه زادروز ادیب برومند

من ایرانی‌ام باشد ایران سرایم
به وصف سرایم، قصیدت سرایم

درخشنده‌فرهنگ ایران‌زمین را
ستایشگر قدر و فرّ و بهایم

به میراث پرارج دانشورانش
چنان بسته‌ام دل که از خود رهایم

هنرهای زیبای این سرزمین را
به جان دوستدارم، به چشم آشنایم

پرستم خدا را، ستایم وطن را
که یزدان‌پرستم که ایران‌ستایم

نیاکانم آزادگان‌اند و رادان
نشاید که دل بگسلم از نیایم

نهم ارج، تاریخ این بوم و بر را
که در وی نهان است راز بقایم

به ملیّت خویش وابسته‌ام من
ادیب برومند ملت‌گرایم

ادیب برومند

[افغان‌نامه، تألیف دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۰، ج ۳، ص ۲۷۲- ۲۷۳]

عبدالعلی ادیب برومند (۱۳۰۳-۱۳۹۵) شاعر میهنی‌سرای و عضو شورای مرکزی جبهۀ ملی ایران. ناله‌های وطن مجموعۀ مقالات و سروده‌های اوست که در نشریاتی چون اخگر، عرفان و نوبهار به چاپ رسیده و سرشار از احساسات میهن‌پرستانه و دلبستگی او به استقلال و آزادی ایران است. دو مجموعۀ شعری سرود رهایی و دردآشنا، به پیشگاه فردوسی و تصحیح بخش کاشان از کتاب خلاصة الاشعار و زبدة الافکار (با همکاری محمدحسین نصیری کهنمویی) از دیگر آثار اوست.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
مجلس رونمایی از کتاب دیوان منوچهری دامغانی، به تصحیح و تحقیق دکتر راضیه آبادیان

دیوان منوچهری دامغانی از مهم‌ترین متون منظوم زبان فارسی است. تصحیح جدید از دیوان منوچهری، بر اساس شش دستنویس اصلی و شش دستنویس فرعی و با بهره بردن از ده‌ها جُنگ و جُنگ‌واره انجام گرفته است. در این تصحیح کوشش شده است صورت اصیل ابیات حفظ شود و صورت‌های امروزی و آسان‌شدهٔ‌ نسخ متأخّر کنار گذاشته شود.
مصحّح در مقدمهٔ مشبع اثر به شرح‌حال شاعر، معرّفی ممدوحان، شناساندن و دسته‌بندی نسخ، و تبار و خانواده و شجرهٔ این دستنویس‌ها، و نیز توضیحاتی دربارهٔ روش تصحیح پرداخته است. همچنین بخشی از مقدمه، به چاپ‌های پیشین از دیوان و نیز به بعضی تفاوت‌های شاخص در ضبط‌های کلمات در این چاپ و چاپ‌های پیشین اختصاص یافته است.
در تعلیقات، شرح دشواری‌های ابیات و توضیح دربارهٔ جای‌ها، کسان، ممدوحان و سال سرایش اشعار، تأثیر و تأثّرها، و پاره‌ای از نکات مربوط به تصحیح آمده است.
در پایان کتاب، پیش از بخش نمایه‌ها، فهرست اشعار و جای آنها در ۴۴ دستنویس از دیوان منوچهری در جدول مفصّلی آمده است.

سخنرانان:
دکتر تقی پورنامداریان
دکتر محمود عابدی
دکتر مریم حسینی
دکتر مسعود جعفری جزی
دکتر راضیه آبادیان


دبیر جلسه:
شهریار شاهین‌دژی

پنج‌شنبه، ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
ساعت ۱۷

کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار

شرکت برای عموم آزاد است.

همزمان با این مراسم دیوان منوچهری دامغانی با ۳۰٪ تخفیف و دیگر کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با تخفیف ۱۵٪ به علاقه‌مندان عرضه می‌شود.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همهٔ جان و تنم
وطنم وطنم وطنم وطنم
همه با یک نام و نشان به تفاوتِ هر رنگ و زبان
ای سرزمین من

روزی اگر بناست که بر تن کفن کنم
من آن کفن به تن ز برای وطن کنم

سبز و سفید و سرخ نکوتر بود کفن
تا من برای خاطر میهن به تن کنم

ایران من، عزیز من ای سرزمین من
مرگ‌ است بی تو گر هوس زیستن کنم

آنجا که پای عشق وطن در میان بود
تاریخ گفته است چه باید که من کنم

دشمن اگر که پای بدین سرزمین نهد
کاری که کرد نادر لشکرشکن کنم

رویین‌تن‌ است دشمن اگر، من تهمتنم
کورَش به تیر غیرت دشمن‌فکن کنم

چون برق حق به خرمن باطل دراوفتم
یزدان‌صفت مبارزه با اهرمن کنم

بر بیستونم ار گذر افتد، حدیث عشق
شیرین حکایتی‌ست که با کوهکن کنم

کمال اجتماعی جندقی

به نقل از:
مجلۀ آینده، شماره‌های ۱۰-۱۲، دی و اسفند ۱۳۵۸، ص ۸۲۰.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
2025/07/07 10:12:37
Back to Top
HTML Embed Code: