کتاب :
📓 #آناتومی_دولت
نویسنده :
✍️ #مورای_نیوتون_روتبارد
ترجمه :
🔃 #شیدوش_سپهرداد
💬انیستیتو میزس
🆔 @Bookreade
📓 #آناتومی_دولت
نویسنده :
✍️ #مورای_نیوتون_روتبارد
ترجمه :
🔃 #شیدوش_سپهرداد
💬انیستیتو میزس
🆔 @Bookreade
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند میدزدد. در به کارگیری این دیدگاه به تاریخ آمریکا، روتبارد از کار جان سی. کالون استفاده می کند.
موری نیوتن رتبارد اقتصاددان، تاریخدان و نظریهپرداز سیاسی امریکایی از چهرههای نامدار نحله اتریشی اقتصاد بود که با ایجاد گونهای از آنارشیسم بازار آزاد، که خود آن را آنارکو-کاپیتالیسم مینامید به گونهای بنیادین بر جنبش لیبرترین آمریکا و اندیشه معاصر لیبرترین و لیبرالیسم کلاسیک تأثیر گذاشت. رتبارد بیش از بیست کتاب نوشتهاست و از او بهعنوان چهرهای مهم در جنبش لیبرتارین آمریکا و جهان یاد میشود.
کتاب :
📓 #آناتومی_دولت
نویسنده :
✍️ #مورای_نیوتون_روتبارد
ترجمه :
🔃 #شیدوش_سپهرداد
💬انیستیتو میزس
🆔 @Bookreade
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند میدزدد. در به کارگیری این دیدگاه به تاریخ آمریکا، روتبارد از کار جان سی. کالون استفاده می کند.
موری نیوتن رتبارد اقتصاددان، تاریخدان و نظریهپرداز سیاسی امریکایی از چهرههای نامدار نحله اتریشی اقتصاد بود که با ایجاد گونهای از آنارشیسم بازار آزاد، که خود آن را آنارکو-کاپیتالیسم مینامید به گونهای بنیادین بر جنبش لیبرترین آمریکا و اندیشه معاصر لیبرترین و لیبرالیسم کلاسیک تأثیر گذاشت. رتبارد بیش از بیست کتاب نوشتهاست و از او بهعنوان چهرهای مهم در جنبش لیبرتارین آمریکا و جهان یاد میشود.
کتاب :
📓 #آناتومی_دولت
نویسنده :
✍️ #مورای_نیوتون_روتبارد
ترجمه :
🔃 #شیدوش_سپهرداد
💬انیستیتو میزس
🆔 @Bookreade
Mises Institute
Anatomy of the State
This gives a succinct account of Rothbard’s view of the state. Following Franz Oppenheimer and Albert Jay Nock, Rothbard regards the state as a predatory entity. It does not produce anything but rather steals resources from those engaged in production. In…
آناتومی دولت.pdf
808.3 KB
«هدف ما چیزی کمتر از پیروزی آزادی بر دولت لویاتانی نیست، ما در این راه سست نخواهیم شد، ما از این هدف برنخواهیم گشت، و برای دستیابی به آن کسی را به بدکرداری تشویق نخواهیم کرد. ما با اطمینان از اینکه حق با ماست، با الهام از عزم راسخ و دلیری پیشینیانمان، خود را وقف اصیلترین هدف تمامی دوران، یعنی آزادی فردی، میکنیم.» (مورای روتبارد)
کتاب :
📓 #آناتومی_دولت
نویسنده :
✍️ #مورای_نیوتون_روتبارد
ترجمه :
🔃 #شیدوش_سپهرداد
💬انیستیتو میزس
🆔 @Bookreade
دولت چه نیست
دولت تقریباً به طور عمومی به عنوان نهاد خدمات اجتماعی در نظر گرفته می شود. برخی نظریه پردازان دولت را در مقام ایزد جامعه تکریم می کنند؛ دیگران آن را سازمانی نیک فطرت، اگرچه غالباً ناکارآمد، برای دستیابی به اهداف اجتماعی در نظر می گیرند؛ ولی بیشتر آنان دولت را ابزاری لازم برای دستیابی به اهداف بشریت میدانند، ابزاری که در برابر «بخش خصوصی» قرار میگیرد و غالباً در رقابت بر سر منابع بر او فائق میآید. با ظهور دموکراسی، یکی پنداشتن دولت با جامعه دوچندان شده، تا جایی که شنیدن احساساتی، مانند «ما حکومت هستیم»، که اصول خرد و عقل سلیم را نقض می کند، معمول و متداول گشته است. مفهوم جمع گرایانهی «ما» این امکان را پدید آورده که پوششی ایدئولوژیک بر واقعیت حیات سیاسی کشیده شود. اگر «ما حکومت هستیم»، پس هر کاری که حکومت با یک فرد انجام می دهد، نه تنها عادلانه و نامستبدانه است، بلکه از طرف فرد مربوطه «داوطلبانه» هم هست. اگر حکومت بدهی عمومی عظیمی را متحمل شود که باید با مالیات ستانی از یک گروه به نفع گروه دیگری پرداختش کند، این واقعیت با گفتن «ما بدهکار خودمان هستیم» مبهم میماند. اگر حکومت مردی را به سربازی اجباری ببرد، یا او را به خاطر عقیده ی متفاوتش به زندان بیفکند، پس آن فرد «این کار را با خودش انجام داده» و، بنابراین، هیچ اتفاق ناگواری نیفتاده است. برهمین اساس، هر یهودی که توسط حکومت نازی کشته شد، کشته نشده، بلکه آنها باید «خودکشی کرده باشند»، زیرا آنها حکومت بودند (که به شکل دموکراتیک انتخاب شده بود) و، بنابراین، هر کاری که حکومت با آنان انجام داد کاری داوطلبانه از سوی آنان بود. تصور نمی شود که بحث بر سر این نکته لازم باشد، و با این حال بخش اعظمی از مردم این مغالطه را کم و بیش درک می کنند.
بنابراین، ما باید تأکید ورزیم که «ما» حکومت نیستیم؛ حکومت «ما» نیست. حکومت به معنای دقیق، اکثریت مردم را «نمایندگی» نمیکند. ولی، اگر چنین می کرد، حتی اگر هفتاد درصد مردم تصمیم به کشتار سی درصد باقی مانده میگرفتند، این امر همچنان کشتار است تصمیم داوطلبانهی اقلیت سلاخی شده. هیچ استعارهی ارگانیستی، هیچ اظهارنظر مبتذل بی ربط که «ما همه جزئی از یکدیگر هستیم»، نباید مجاز به پنهان کردن این حقیقت بنیادین باشد.
پس، اگر دولت «ما» نباشد، اگر «خانوادهی انسانی» نباشد تا دربارهی مسائل حیاتی تصمیم گیری کند، اگر انجمن اخوت یا باشگاه محلی نباشد، پس چیست؟ به طور خلاصه، دولت سازمانی در جامعه است که می کوشد انحصار استفاده از زور و خشونت در قلمرو سرزمینی مشخص را حفظ کند؛ به طور خاص، تنها سازمان در جامعه است که درآمد خود را نه با مشارکت داوطلبانه یا پرداخت در ازای ارائه خدمات، که با اجبار به دست می آورد. درحالی که دیگر افراد و نهادها با تولید کالا و خدمات و فروش مسالمت آمیز و داوطلبانهی این کالا و خدمات به دیگران کسب درآمد میکنند، دولت درآمد خود را با استفاده از اجبار، یعنی با استفاده و تهدید به زندان و سرنیزه، به دست می آورد. دولت، با استفاده از زور و خشونت برای کسب درآمد، به طور عمومی به سوی تنظیم و دیکته کردن دیگر کنشهای افراد تابع خود پیش می رود. می توان تصور کرد که مشاهدهی سادهی دولتها در سراسر تاریخ و سرتاسر جهان به اندازه ی کافی گواه این ادعا خواهد بود؛ ولی اسطورهی میاسما [*] چنان در لباس دولت پنهان شده که تفصیل آن ضروری است.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 6 و 7 و 8 و 9 | 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
دولت تقریباً به طور عمومی به عنوان نهاد خدمات اجتماعی در نظر گرفته می شود. برخی نظریه پردازان دولت را در مقام ایزد جامعه تکریم می کنند؛ دیگران آن را سازمانی نیک فطرت، اگرچه غالباً ناکارآمد، برای دستیابی به اهداف اجتماعی در نظر می گیرند؛ ولی بیشتر آنان دولت را ابزاری لازم برای دستیابی به اهداف بشریت میدانند، ابزاری که در برابر «بخش خصوصی» قرار میگیرد و غالباً در رقابت بر سر منابع بر او فائق میآید. با ظهور دموکراسی، یکی پنداشتن دولت با جامعه دوچندان شده، تا جایی که شنیدن احساساتی، مانند «ما حکومت هستیم»، که اصول خرد و عقل سلیم را نقض می کند، معمول و متداول گشته است. مفهوم جمع گرایانهی «ما» این امکان را پدید آورده که پوششی ایدئولوژیک بر واقعیت حیات سیاسی کشیده شود. اگر «ما حکومت هستیم»، پس هر کاری که حکومت با یک فرد انجام می دهد، نه تنها عادلانه و نامستبدانه است، بلکه از طرف فرد مربوطه «داوطلبانه» هم هست. اگر حکومت بدهی عمومی عظیمی را متحمل شود که باید با مالیات ستانی از یک گروه به نفع گروه دیگری پرداختش کند، این واقعیت با گفتن «ما بدهکار خودمان هستیم» مبهم میماند. اگر حکومت مردی را به سربازی اجباری ببرد، یا او را به خاطر عقیده ی متفاوتش به زندان بیفکند، پس آن فرد «این کار را با خودش انجام داده» و، بنابراین، هیچ اتفاق ناگواری نیفتاده است. بر
بنابراین، ما باید تأکید ورزیم که «ما» حکومت نیستیم؛ حکومت «ما» نیست. حکومت به معنای دقیق، اکثریت مردم را «نمایندگی» نمیکند. ولی، اگر چنین می کرد، حتی اگر هفتاد درصد مردم تصمیم به کشتار سی درصد باقی مانده میگرفتند، این امر همچنان کشتار است تصمیم داوطلبانهی اقلیت سلاخی شده. هیچ استعارهی ارگانیستی، هیچ اظهارنظر مبتذل بی ربط که «ما همه جزئی از یکدیگر هستیم»، نباید مجاز به پنهان کردن این حقیقت بنیادین باشد.
پس، اگر دولت «ما» نباشد، اگر «خانوادهی انسانی» نباشد تا دربارهی مسائل حیاتی تصمیم گیری کند، اگر انجمن اخوت یا باشگاه محلی نباشد، پس چیست؟ به طور خلاصه، دولت سازمانی در جامعه است که می کوشد انحصار استفاده از زور و خشونت در قلمرو سرزمینی مشخص را حفظ کند؛ به طور خاص، تنها سازمان در جامعه است که درآمد خود را نه با مشارکت داوطلبانه یا پرداخت در ازای ارائه خدمات، که با اجبار به دست می آورد. درحالی که دیگر افراد و نهادها با تولید کالا و خدمات و فروش مسالمت آمیز و داوطلبانهی این کالا و خدمات به دیگران کسب درآمد میکنند، دولت درآمد خود را با استفاده از اجبار، یعنی با استفاده و تهدید به زندان و سرنیزه، به دست می آورد. دولت، با استفاده از زور و خشونت برای کسب درآمد، به طور عمومی به سوی تنظیم و دیکته کردن دیگر کنشهای افراد تابع خود پیش می رود. می توان تصور کرد که مشاهدهی سادهی دولتها در سراسر تاریخ و سرتاسر جهان به اندازه ی کافی گواه این ادعا خواهد بود؛ ولی اسطورهی میاسما [*] چنان در لباس دولت پنهان شده که تفصیل آن ضروری است.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 6 و 7 و 8 و 9 | 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چه هست؟
فرانتس اوپنهایمر، جامعه شناس بزرگ آلمانی، اشاره کرده است که دو شیوه ی مانعهالجمع و ناسازگار برای کسب ثروت وجود دارد، یکی شیوهی تولید و مبادله است که در بالا ذکر شد، و او آن را «شیوهی اقتصادی» می نامد. راه دیگر ساده تر است، و در آن نیازی به بهرهوری نیست؛ این روش، شیوهی مصادره ی کالاها و خدمات دیگری با استفاده از زور و خشونت است. این روش غصب یک طرفه، روش دزدی دارایی دیگران است. این روشی است که اوپنهایمر آن را «شیوه ی سیاسی» کسب ثروت نامیده. باید واضح باشد که استفادهی مسالمت آمیز از خرد و نیرو در تولید، الگوی «طبیعی» انسان است: وسیله ای برای بقا و رفاه او در زمین. به همان اندازه باید واضح باشد که شیوهی اجبار و استثمار مغایر با قانون طبیعت است؛ انگل گونه است، زیرا به جای افزودن بر تولید، از آن می کاهد. «شیوهی سیاسی» تولید را پنهانی می دزدد و به افراد یا گروههای انگلوار و مخرب می دهد، و این دزدی نه تنها از مقدار تولید می کاهد، که انگیزهی تولیدکننده برای تولید فراتر از معاش خود را نیز کاهش می دهد. در طولانی مدت، سارق با تضعیف یا حذف منبع تأمین خود، معیشت خود را از بین میبرد. ولی نه فقط این، حتی در کوتاه مدت، غارتگر برخلاف طبیعت راستین خود به عنوان یک انسان عمل می کند.
حال در جایگاهی هستیم که به این پرسش پاسخ کامل بدهیم: دولت چیست؟دولت، به گفتهی اوپنهایمر، «سازمان شیوهی سیاسی» است؛ دولت نظام مند کردن روند چپاول در قلمرویی معین است.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 11 و 12| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
فرانتس اوپنهایمر، جامعه شناس بزرگ آلمانی، اشاره کرده است که دو شیوه ی مانعهالجمع و ناسازگار برای کسب ثروت وجود دارد، یکی شیوهی تولید و مبادله است که در بالا ذکر شد، و او آن را «شیوهی اقتصادی» می نامد. راه دیگر ساده تر است، و در آن نیازی به بهرهوری نیست؛ این روش، شیوهی مصادره ی کالاها و خدمات دیگری با استفاده از زور و خشونت است. این روش غصب یک طرفه، روش دزدی دارایی دیگران است. این روشی است که اوپنهایمر آن را «شیوه ی سیاسی» کسب ثروت نامیده. باید واضح باشد که استفادهی مسالمت آمیز از خرد و نیرو در تولید، الگوی «طبیعی» انسان است: وسیله ای برای بقا و رفاه او در زمین. به همان اندازه باید واضح باشد که شیوهی اجبار و استثمار مغایر با قانون طبیعت است؛ انگل گونه است، زیرا به جای افزودن بر تولید، از آن می کاهد. «شیوهی سیاسی» تولید را پنهانی می دزدد و به افراد یا گروههای انگلوار و مخرب می دهد، و این دزدی نه تنها از مقدار تولید می کاهد، که انگیزهی تولیدکننده برای تولید فراتر از معاش خود را نیز کاهش می دهد. در طولانی مدت، سارق با تضعیف یا حذف منبع تأمین خود، معیشت خود را از بین میبرد. ولی نه فقط این، حتی در کوتاه مدت، غارتگر برخلاف طبیعت راستین خود به عنوان یک انسان عمل می کند.
حال در جایگاهی هستیم که به این پرسش پاسخ کامل بدهیم: دولت چیست؟
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 11 و 12| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه خود را حفظ می کند
هنگامی که دولت استقرار یافت، مشکل گروه حاکم یا «کاست» این است که چگونه حکومت خود را حفظ کنند (۷). درحالی که زور شیوه ی عملکرد آنهاست، مشکل اساسی و بلندمدت آنان ایدئولوژیک است. زیرا برای ادامهی کار، هر حکومتی (نه فقط یک حکومت «دموکراتیک») باید از پشتیبانی اکثریت اتباع خود بهره مند باشد. لازم به ذکر است که این پشتیبانی حتما نباید جدیتی فعال باشد؛ بلکه میتواند تسلیم منفعلانه باشد، چنانکه گویی یک قانون طبیعی بدیهی است. ولی پشتیبانی به مفهوم پذیرش، باید به نوعی وجود داشته باشد، در غیر این صورت، اقلیت حاکمان دولتی، در نهایت با مقاومت فعالانه ی اکثریت مردم مغلوب خواهند شد.
از آنجاکه غارتگری باید به واسطهی مازاد تولید پشتیبانی شود، الزاماً درست است که طبقهی تشکیل دهندهی دولت -بروکراسی همیشگی - میباید اقلیت کوچکی در سرزمین باشد، اگرچه ممکن است که دولت متحدانی را از میان گروههای مهم کشور برای خود بخرد. بنابراین وظیفهی اصلی حاکمان همواره حفظ مقبولیت فعال یا منفعلانهی اکثریت شهروندان است (۸)، (۹).
البته، یکی از روشهای حفظ پشتیبانی، از طریق خلق منافع اقتصادی مطلق و مسلم است. بنابراین، شاه نمی تواند به تنهایی حکم براند؛ او باید گروه قابل ملاحظه ای از پیروان را داشته باشد که از پیش نیازهای حکمرانی برخوردارند، مانند اعضای دستگاه دولت، همچون بروکراسی همیشگی یا اشراف ثابت (۱۰). ولی این هنوز تنها اقلیتی از حامیان پر اشتیاق را تأمین می کند و حتی خرید عمدهی حمایت با یارانهها و اعطای امتیاز رضایت اکثریت را به دست نمی آورد. برای این پذیرش بنیادین، اکثریت باید با ایدئولوژی متقاعد شوند که حکومتشان خوب، خردمندانه و، دستکم، اجتناب ناپذیر، و به یقین بهتر از سایر جایگزینهای قابل تصور است. ترویج این ایدئولوژی در میان مردم وظیفهی اجتماعی حیاتی «روشنفکران» است. زیرا تودههای مردم ایده های خاص خود را خلق نمی کنند، یا در واقع با این ایده ها به طور مستقل فکر نمی کنند؛ آنها منفعلانه از ایده های پذیرفته شده و منتشرشده از سوی مجموعه ی روشنفکران پیروی می کنند. بنابراین روشنفکران «نظر پردازان» جامعه هستند. و از آنجاکه این دقیقاً قالب ریزی عقیده ای است که دولت مستأصلانه به آن نیاز دارد، بنیان اتحاد دیرپای دولت و روشنفکران پدیدار میشود.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 16 و 17 و 18 و 19| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
هنگامی که دولت استقرار یافت، مشکل گروه حاکم یا «کاست» این است که چگونه حکومت خود را حفظ کنند (۷). درحالی که زور شیوه ی عملکرد آنهاست، مشکل اساسی و بلندمدت آنان ایدئولوژیک است. زیرا برای ادامهی کار، هر حکومتی (نه فقط یک حکومت «دموکراتیک») باید از پشتیبانی اکثریت اتباع خود بهره مند باشد. لازم به ذکر است که این پشتیبانی حتما نباید جدیتی فعال باشد؛ بلکه میتواند تسلیم منفعلانه باشد، چنانکه گویی یک قانون طبیعی بدیهی است. ولی پشتیبانی به مفهوم پذیرش، باید به نوعی وجود داشته باشد، در غیر این صورت، اقلیت حاکمان دولتی، در نهایت با مقاومت فعالانه ی اکثریت مردم مغلوب خواهند شد.
از آنجاکه غارتگری باید به واسطهی مازاد تولید پشتیبانی شود، الزاماً درست است که طبقهی تشکیل دهندهی دولت -بروکراسی همیشگی - میباید اقلیت کوچکی در سرزمین باشد، اگرچه ممکن است که دولت متحدانی را از میان گروههای مهم کشور برای خود بخرد. بنابراین وظیفهی اصلی حاکمان همواره حفظ مقبولیت فعال یا منفعلانهی اکثریت شهروندان است (۸)، (۹).
البته، یکی از روشهای حفظ پشتیبانی، از طریق خلق منافع اقتصادی مطلق و مسلم است. بنابراین، شاه نمی تواند به تنهایی حکم براند؛ او باید گروه قابل ملاحظه ای از پیروان را داشته باشد که از پیش نیازهای حکمرانی برخوردارند، مانند اعضای دستگاه دولت، همچون بروکراسی همیشگی یا اشراف ثابت (۱۰). ولی این هنوز تنها اقلیتی از حامیان پر اشتیاق را تأمین می کند و حتی خرید عمدهی حمایت با یارانهها و اعطای امتیاز رضایت اکثریت را به دست نمی آورد. برای این پذیرش بنیادین، اکثریت باید با ایدئولوژی متقاعد شوند که حکومتشان خوب، خردمندانه و، دستکم، اجتناب ناپذیر، و به یقین بهتر از سایر جایگزینهای قابل تصور است. ترویج این ایدئولوژی در میان مردم وظیفهی اجتماعی حیاتی «روشنفکران» است. زیرا تودههای مردم ایده های خاص خود را خلق نمی کنند، یا در واقع با این ایده ها به طور مستقل فکر نمی کنند؛ آنها منفعلانه از ایده های پذیرفته شده و منتشرشده از سوی مجموعه ی روشنفکران پیروی می کنند. بنابراین روشنفکران «نظر پردازان» جامعه هستند. و از آنجاکه این دقیقاً قالب ریزی عقیده ای است که دولت مستأصلانه به آن نیاز دارد، بنیان اتحاد دیرپای دولت و روشنفکران پدیدار میشود.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 16 و 17 و 18 و 19| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
بدیهیست که دولت به روشنفکران نیازمندست، ولی واضح نیست که چرا روشنفکران به دولت نیاز دارند؟ به بیان ساده، می توانیم بیان کرد که معیشت روشنفکر در بازار آزاد چندان تأمین شده نیست؛ زیرا روشنفکر باید به ارزشها و انتخابهای تودهی همنوعان خود وابسته باشد، و این دقیقاً خاصیت تودههاست که عموماً به مسائل فکری بیعلاقه اند. از سوی دیگر، دولت مایل است که به روشنفکران لنگرگاهی امن و دائمی در دستگاه دولت، و بدین ترتیب، درآمد مطمئن و اعتبار همه جانبه ارائه دهد. زیرا روشنفکران به خاطر عملکرد مهمی که برای حاکمان دولت، که اکنون بخشی از آن هستند، انجام میدهد، پاداش سخاوتمندانهای می گیرند (۱۱).
(این به هیچ روی بدین معنا نیست که همهی روشنفکران با دولت متحد میشوند)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 19| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
(این به هیچ روی بدین معنا نیست که همهی روشنفکران با دولت متحد میشوند)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 19| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه خود را حفظ می کند
از نمونههای متعدد میتوانیم به توسعهی «علم» استراتژی اشاره کرد که در خدمت بازوی اصلی خشونت پرور حکومت، یعنی ارتش، است (۱۳). علاوه براین، نهاد محترم تاریخ نگار رسمی یا «درباری» وجود دارد، که متعهد به تفهیم دیدگاههای حاکمان نسبت به اقدامات خود و پیشینیانشان است (۱۴).
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 21| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
از نمونههای متعدد میتوانیم به توسعهی «علم» استراتژی اشاره کرد که در خدمت بازوی اصلی خشونت پرور حکومت، یعنی ارتش، است (۱۳). علاوه براین، نهاد محترم تاریخ نگار رسمی یا «درباری» وجود دارد، که متعهد به تفهیم دیدگاههای حاکمان نسبت به اقدامات خود و پیشینیانشان است (۱۴).
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 21| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه خود را حفظ می کند
استدلالهای زیاد و متنوعی وجود داشته است که دولت و روشنفکرانش با آنها شهروندان را مجبور به پشتیبانی از حکومتشان کرده اند. به طور کلی، رشتههای استدلال را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد: الف) دولتمردان انسانهای بزرگ و خردمند هستند (آنها «با حق الهی فرمان می رانند»، آنها «اشراف» هستند، آنها «متخصصان علمی» هستند)، بسیار بزرگتر و خردمندتر از شهروندان خوب ولی ساده ی خود، و ب) حکمرانی با حکومت گسترده، گریزناپذیر، مطلقاً ضروری، و بسیار بهتر از شرارتهای توصیف ناپذیری است که در پی سقوط آن حاصل میشود. اتحاد کلیسا و دولت یکی از قدیمیترین و موفق ترین ابزارهای ایدئولوژیک بود. حاکم یا از سوی خدا تدهین شده بود یا، در حکومت مطلق بسیاری از استبدادهای شرقی، خود خدا بود؛ از این رو، هرگونه مقاومتی در برابر فرمانروایی او کفر میبود.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 22| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
استدلالهای زیاد و متنوعی وجود داشته است که دولت و روشنفکرانش با آنها شهروندان را مجبور به پشتیبانی از حکومتشان کرده اند. به طور کلی، رشتههای استدلال را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد: الف) دولتمردان انسانهای بزرگ و خردمند هستند (آنها «با حق الهی فرمان می رانند»، آنها «اشراف» هستند، آنها «متخصصان علمی» هستند)، بسیار بزرگتر و خردمندتر از شهروندان خوب ولی ساده ی خود، و ب) حکمرانی با حکومت گسترده، گریزناپذیر، مطلقاً ضروری، و بسیار بهتر از شرارتهای توصیف ناپذیری است که در پی سقوط آن حاصل میشود. اتحاد کلیسا و دولت یکی از قدیمیترین و موفق ترین ابزارهای ایدئولوژیک بود. حاکم یا از سوی خدا تدهین شده بود یا، در حکومت مطلق بسیاری از استبدادهای شرقی، خود خدا بود؛ از این رو، هرگونه مقاومتی در برابر فرمانروایی او کفر میبود.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 22| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه خود را حفظ می کند
ابزار موفق دیگر القای ترس از هرگونه نظام جایگزین حکومتی یا غیرحکومتی بود. حاکمان فعلی خدمتی اساسی به شهروندان ارائه میدادند که شهروندان باید از آنان سپاسگزار باشند: حفاظت از مردم در برابر جنایتکاران و غارتگران پراکنده. زیرا دولت، جهت حفظ انحصار غارتگری خود، در واقع مراقب بود که جرایم خصوصی و غیرنظاممند حداقل بمانند؛ و همواره نسبت به حفظ خود هشیار و حساس بود. به ویژه در سده های اخیر، دولتها در القای ترس از حاکمان دیگر موفق بوده اند. از آنجاکه مساحت زمین میان دولتهای خاصی تقسیم شده، یکی از آموزههای بنیادین دولت این است که خود را با قلمرویی که بر آن فرمان می راند بشناساند و تعریف کند. و از آنجاکه بیشتر انسانها وطنشان را دوست میدارند، یکی دانستن آن سرزمین و مردمش با دولت، وسیلهای برای ایجاد میهن پرستی به سود دولت بود. اگر «روریتانیا» مورد حملهی «والداویا» قرار می گرفت، نخستین وظیفهی دولت و روشنفکران این بود که مردم روریتانیا را متقاعد کنند که این حمله در واقع به مردم است نه کاست و حاكم. بدین ترتیب جنگ بین حاکمان تبدیل به جنگ میان مردم شد، مردمی که باور داشتند حاکمان از آنان دفاع می کنند. این ابزار «ناسیونالیسم» تنها در سدههای اخیر، در تمدن غربی، موفق بوده است؛ چندی پیش از آن، خیلی از مردم جنگها را به مثابهی نبردهای غیرضروری بین گروههای مختلف اشراف قلمداد می کردند.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 23 و 24| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
ابزار موفق دیگر القای ترس از هرگونه نظام جایگزین حکومتی یا غیرحکومتی بود. حاکمان فعلی خدمتی اساسی به شهروندان ارائه میدادند که شهروندان باید از آنان سپاسگزار باشند: حفاظت از مردم در برابر جنایتکاران و غارتگران پراکنده. زیرا دولت، جهت حفظ انحصار غارتگری خود، در واقع مراقب بود که جرایم خصوصی و غیرنظاممند حداقل بمانند؛ و همواره نسبت به حفظ خود هشیار و حساس بود. به ویژه در سده های اخیر، دولتها در القای ترس از حاکمان دیگر موفق بوده اند. از آنجاکه مساحت زمین میان دولتهای خاصی تقسیم شده، یکی از آموزههای بنیادین دولت این است که خود را با قلمرویی که بر آن فرمان می راند بشناساند و تعریف کند. و از آنجاکه بیشتر انسانها وطنشان را دوست میدارند، یکی دانستن آن سرزمین و مردمش با دولت، وسیلهای برای ایجاد میهن پرستی به سود دولت بود. اگر «روریتانیا» مورد حملهی «والداویا» قرار می گرفت، نخستین وظیفهی دولت و روشنفکران این بود که مردم روریتانیا را متقاعد کنند که این حمله در واقع به مردم است نه کاست و حاكم. بدین ترتیب جنگ بین حاکمان تبدیل به جنگ میان مردم شد، مردمی که باور داشتند حاکمان از آنان دفاع می کنند. این ابزار «ناسیونالیسم» تنها در سدههای اخیر، در تمدن غربی، موفق بوده است؛ چندی پیش از آن، خیلی از مردم جنگها را به مثابهی نبردهای غیرضروری بین گروههای مختلف اشراف قلمداد می کردند.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحهٔ 23 و 24| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه خود را حفظ می کند
سلاحهای ایدئولوژیکای که دولت طی سده ها به کار گرفته بسیار زیاد و ظریفاند. یک سلاح ممتاز، سنت (دیرینگی) بوده است. هرچه سلطهی یک دولت بتواند خود را بیشتر حفظ کند، این سلاح قدرتمندتر است؛ زیرا در آن موقع، دودمان الف، یا دولت ب، وزن ظاهری سدهها دیرینگی را در کارنامهی خود دارد (۱۶). پس، پرستش اجداد، تبدیل به ابزاری خیلی ظریف برای پرستش نیاکان فرمانروا میشود. بزرگترین خطر برای دولت نقد فکری مستقل است؛ هیچ راه بهتری برای فرونشاندن این نقد به جز حمله به هر صدای تک افتاده، هر تردید جدید بیدار کننده، با عنوان بیحرمتی به خرد نیاکان او وجود ندارد. دیگر نیروی قدرتمند ایدئولوژیک، تقبیح و تحقیر فرد و تمجید از جمع گرایی جامعه است. زیرا از آنجاکه هر حاکمیت مستقلی مستلزم پذیرش اکثریت است، هر خطر ایدئولوژیک برای آن حاکمیت تنها می تواند از سوی یک یا تعدادی فرد مستقل اندیش آغاز شود. ایدهی جدید میبایست در مقام عقیدهی اقلیتی کوچک آغاز گردد؛ بنابراین دولت باید با تمسخر هر دیدگاهی که عقیدهی عموم را تحریک به مخالفت میکند، آن را در نطفه خفه کند. در نتیجه، «تنها به برادران خود گوش دهید» یا «با جامعه همرنگ شوید» تبدیل به سلاحهای ایدئولوژیک برای از بین بردن مخالفان فردی میشود (۱۷). با چنین اقداماتی، توده ها هرگز مطلع نخواهند شد که امپراتور برهنه است (۱۸). این همچنین برای دولت اهمیت دارد که حکمرانی خود را گریزناپذیر جلوه دهد؛ حتی اگر حاکمیتاش مورد نفرت باشد، پس با تسلیم منفعلانه مواجه خواهد شد، که گواهی است از پیوند آشنای «مرگ و مالیات.» یک روش، القای جبرگرایی تاریخ نگارانه در مقابل آزادی ارادهی فرد است. اگر دودمان الف بر ما فرمان براند، این بدین خاطر است که قوانین تغییرناپذیر تاریخ (یا ارادهی الهی، یا استبداد، یا نیروهای مولد مادی) چنین حکم کردهاند و هر کاری که افراد انجام دهند نمی توانند این حکم گریزناپذیر را تغییر دهند. همچنین برای دولت مهم است که به اتباع خود بیزاری از هرگونه «تئوری توطئه ی تاریخ» را القا کند؛ زیرا جست وجوی «توطئهها» به معنی جست وجوی انگیزه ها و بازخواست بدکرداریها و گناهان تاریخی است. ولی اگر هر استبداد تحمیل شده از سوی دولت، یا رشوه گیری، یا جنگ تجاوزگرانه، نه توسط حاکمان، بلکه توسط «نیروهای اجتماعی» مرموز و سری، یا وضعیت ناقص جهان انجام میشد، و یا اگر به هر نحوی، همگان مسئول بودند (به طوری که یک شعار می گوید: «ما همه قاتل هستیم»)، پس دلیلی برای مردم وجود نداشت که رنجیده خاطر شده یا علیه چنین تبهکاریهایی به پا خیزند. علاوه براین، حمله به «تئوری توطئه» بدین معناست که اتباع در باور به براهین «رفاه عمومی» که همواره از سوی دولت برای انجام هرگونه اقدام مستبدانهای مطرح می شود، ساده تر و زودباورتر می شوند. «تئوری توطئه» میتواند با ایجاد شک و تردید عمومی نسبت به پروپاگاندای ایدئولوژیک دولتی پایههای نظام را متزلزل کند.
روش واقعی و آزموده شدهی دیگری که برای تعظیم اتباع در برابر ارادهی دولت به کار می رود، القای گناه است. هرگونه افزایش رفاه فردی می تواند به مثابهی «حرص و طمع خلاف وجدان»، «مادی گرایی»، یا «ثروت هنگفت» مورد حمله قرار گیرد، به سودآوری به عنوان «استثمار» و «ربا» حمله میشود، مبادلات دوطرفهی سودآور به مثابهی «خودخواهی» محکوم میشوند، به طوری که همواره نتیجه گرفته میشود که منابع بیشتری باید از بخش خصوصی دزدیده، و به «بخش عمومی» منتقل شود. القای گناه مردم را برای انجام این کار آماده میکند. زیرا درحالی که افراد میل به «حرص و طمع خودخواهانه» دارند، اینگونه تصور میشود که شکست حاکمان در مبادلات نمایانگر از خودگذشتگی آنان برای اهداف عالیتر و شریفتر است -غارتگری انگل گونه، در مقایسه با کار مولد و مسالمت آمیز، در ظاهر اخلاقی و، به لحاظ زیبایی شناختی، شکوهمند به نظر می آید.
در عصر سکولار تر کنونی، حق الهی دولت با تکیه بر خدای جدید، یعنی علم، تکمیل شده است. دولت امروزه خود را فوق علمی، و متشکل از برنامه ریزی کارشناسان می خواند. ولی درحالی که «عقل» بیشتر از سدههای گذشته مورد استناد قرار می گیرد، این دلیل واقعی فرد و به کارگیری ارادهی آزاد نیست؛ این امر هنوز جمع گرایانه و جبرگرایانه است، هنوز نشان دهندهی کل گرایی و دستکاری اجباری شهروندان منفعل توسط حاکمانشان است.
سلاحهای ایدئولوژیکای که دولت طی سده ها به کار گرفته بسیار زیاد و ظریفاند. یک سلاح ممتاز، سنت (دیرینگی) بوده است. هرچه سلطهی یک دولت بتواند خود را بیشتر حفظ کند، این سلاح قدرتمندتر است؛ زیرا در آن موقع، دودمان الف، یا دولت ب، وزن ظاهری سدهها دیرینگی را در کارنامهی خود دارد (۱۶). پس، پرستش اجداد، تبدیل به ابزاری خیلی ظریف برای پرستش نیاکان فرمانروا میشود. بزرگترین خطر برای دولت نقد فکری مستقل است؛ هیچ راه بهتری برای فرونشاندن این نقد به جز حمله به هر صدای تک افتاده، هر تردید جدید بیدار کننده، با عنوان بیحرمتی به خرد نیاکان او وجود ندارد. دیگر نیروی قدرتمند ایدئولوژیک، تقبیح و تحقیر فرد و تمجید از جمع گرایی جامعه است. زیرا از آنجاکه هر حاکمیت مستقلی مستلزم پذیرش اکثریت است، هر خطر ایدئولوژیک برای آن حاکمیت تنها می تواند از سوی یک یا تعدادی فرد مستقل اندیش آغاز شود. ایدهی جدید میبایست در مقام عقیدهی اقلیتی کوچک آغاز گردد؛ بنابراین دولت باید با تمسخر هر دیدگاهی که عقیدهی عموم را تحریک به مخالفت میکند، آن را در نطفه خفه کند. در نتیجه، «تنها به برادران خود گوش دهید» یا «با جامعه همرنگ شوید» تبدیل به سلاحهای ایدئولوژیک برای از بین بردن مخالفان فردی میشود (۱۷). با چنین اقداماتی، توده ها هرگز مطلع نخواهند شد که امپراتور برهنه است (۱۸). این همچنین برای دولت اهمیت دارد که حکمرانی خود را گریزناپذیر جلوه دهد؛ حتی اگر حاکمیتاش مورد نفرت باشد، پس با تسلیم منفعلانه مواجه خواهد شد، که گواهی است از پیوند آشنای «مرگ و مالیات.» یک روش، القای جبرگرایی تاریخ نگارانه در مقابل آزادی ارادهی فرد است. اگر دودمان الف بر ما فرمان براند، این بدین خاطر است که قوانین تغییرناپذیر تاریخ (یا ارادهی الهی، یا استبداد، یا نیروهای مولد مادی) چنین حکم کردهاند و هر کاری که افراد انجام دهند نمی توانند این حکم گریزناپذیر را تغییر دهند. همچنین برای دولت مهم است که به اتباع خود بیزاری از هرگونه «تئوری توطئه ی تاریخ» را القا کند؛ زیرا جست وجوی «توطئهها» به معنی جست وجوی انگیزه ها و بازخواست بدکرداریها و گناهان تاریخی است. ولی اگر هر استبداد تحمیل شده از سوی دولت، یا رشوه گیری، یا جنگ تجاوزگرانه، نه توسط حاکمان، بلکه توسط «نیروهای اجتماعی» مرموز و سری، یا وضعیت ناقص جهان انجام میشد، و یا اگر به هر نحوی، همگان مسئول بودند (به طوری که یک شعار می گوید: «ما همه قاتل هستیم»)، پس دلیلی برای مردم وجود نداشت که رنجیده خاطر شده یا علیه چنین تبهکاریهایی به پا خیزند. علاوه براین، حمله به «تئوری توطئه» بدین معناست که اتباع در باور به براهین «رفاه عمومی» که همواره از سوی دولت برای انجام هرگونه اقدام مستبدانهای مطرح می شود، ساده تر و زودباورتر می شوند. «تئوری توطئه» میتواند با ایجاد شک و تردید عمومی نسبت به پروپاگاندای ایدئولوژیک دولتی پایههای نظام را متزلزل کند.
روش واقعی و آزموده شدهی دیگری که برای تعظیم اتباع در برابر ارادهی دولت به کار می رود، القای گناه است. هرگونه افزایش رفاه فردی می تواند به مثابهی «حرص و طمع خلاف وجدان»، «مادی گرایی»، یا «ثروت هنگفت» مورد حمله قرار گیرد، به سودآوری به عنوان «استثمار» و «ربا» حمله میشود، مبادلات دوطرفهی سودآور به مثابهی «خودخواهی» محکوم میشوند، به طوری که همواره نتیجه گرفته میشود که منابع بیشتری باید از بخش خصوصی دزدیده، و به «بخش عمومی» منتقل شود. القای گناه مردم را برای انجام این کار آماده میکند. زیرا درحالی که افراد میل به «حرص و طمع خودخواهانه» دارند، اینگونه تصور میشود که شکست حاکمان در مبادلات نمایانگر از خودگذشتگی آنان برای اهداف عالیتر و شریفتر است -غارتگری انگل گونه، در مقایسه با کار مولد و مسالمت آمیز، در ظاهر اخلاقی و، به لحاظ زیبایی شناختی، شکوهمند به نظر می آید.
در عصر سکولار تر کنونی، حق الهی دولت با تکیه بر خدای جدید، یعنی علم، تکمیل شده است. دولت امروزه خود را فوق علمی، و متشکل از برنامه ریزی کارشناسان می خواند. ولی درحالی که «عقل» بیشتر از سدههای گذشته مورد استناد قرار می گیرد، این دلیل واقعی فرد و به کارگیری ارادهی آزاد نیست؛ این امر هنوز جمع گرایانه و جبرگرایانه است، هنوز نشان دهندهی کل گرایی و دستکاری اجباری شهروندان منفعل توسط حاکمانشان است.
دولت چگونه خود را حفظ می کند
به کارگیری فزایندهی اصطلاحات دست و پاشکستهی علمی به روشنفکران دولتی اجازه داده است که دفاعیات ظلمت پرستانه ای برای سلطهی دولت ببافند، که درعصری ساده تر مورد استهزای مردم خواهد بود . سارقی که دزدی خود را این گونه توجیه می کند که با هزینههای خود موجب رونق تجارت خرد شده، و بدین ترتیب به قربانیان خود کمک می کند، پیروان کمی می یابد؛ ولی هنگامی که این نظریه، جامهی معادلات کینزی و ارجاعات چشمگیر «اثر فزاینده» به تن می کند، شوربختانه معتقدان بیشتری پیدا میکند. و بنابراین حمله به عقل سلیم ادامه مییابد، که هر عصری وظیفهی خود را به شیوهی خود انجام میدهد. بنابراین، پشتیبانی ایدئولوژیک برای دولت حیاتی است، و باید بیوقفه تلاش کند تا مردم را با «مشروعیَت» خود تحت تاثیر قرار دهد، تا اقدامات خود را از راهزنی و غارت متمایز گرداند. عزم بیامان دولت برای حمله به عقل سلیم تصادفی نیست.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحات 24 تا 30| 💬بنیاد میزس
به کارگیری فزایندهی اصطلاحات دست و پاشکستهی علمی به روشنفکران دولتی اجازه داده است که دفاعیات ظلمت پرستانه ای برای سلطهی دولت ببافند، که در
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحات 24 تا 30| 💬بنیاد میزس
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه از محدودیتهای خود فراتر میرود؟
در آغاز کار، در اروپای غربی، مفهوم حاکمیت الهی بر این مبنا بود که شاهان تنها میتوانند بر اساس قانون الهی حکومت کنند؛ پادشاهان این مفهوم را به مهر تایید الهی بر یکایک اقدامات خود تبدیل کردند. مفهوم دموکراسی پارلمانی ابتدا به عنوان مانعی بزرگ در برابر سلطنت مطلقه آغاز به کار کرد؛ و درحالی به پایان رسیده که پارلمان جزو اساسی دولت و تمام اقدامات مقتدرانهی اوست. چنانکه ژونیل نتیجه می گیرد:
به طور مشابه، آموزههای خاص تر: «حقوق طبیعی» افراد، که در رسالهی جان لاک و منشور حقوق به آن اشاره رفته است، به «حق انجام کار» دولت گرایانه تبدیل شد؛ فایده گرایی، از استدلالهایی در دفاع از آزادی، به استدلالهایی علیه مقاومت در برابر تهاجمات دولت به آزادی تبدیل شد، و بدین ترتیب.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحه 31 و 32| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
در آغاز کار، در اروپای غربی، مفهوم حاکمیت الهی بر این مبنا بود که شاهان تنها میتوانند بر اساس قانون الهی حکومت کنند؛ پادشاهان این مفهوم را به مهر تایید الهی بر یکایک اقدامات خود تبدیل کردند. مفهوم دموکراسی پارلمانی ابتدا به عنوان مانعی بزرگ در برابر سلطنت مطلقه آغاز به کار کرد؛ و درحالی به پایان رسیده که پارلمان جزو اساسی دولت و تمام اقدامات مقتدرانهی اوست. چنانکه ژونیل نتیجه می گیرد:
به طور مشابه، آموزههای خاص تر: «حقوق طبیعی» افراد، که در رسالهی جان لاک و منشور حقوق به آن اشاره رفته است، به «حق انجام کار» دولت گرایانه تبدیل شد؛ فایده گرایی، از استدلالهایی در دفاع از آزادی، به استدلالهایی علیه مقاومت در برابر تهاجمات دولت به آزادی تبدیل شد، و بدین ترتیب.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحه 31 و 32| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه از محدودیتهای خود فراتر میرود؟
يقيناً منشور حقوق و دیگر بخشهای محدودکنندهی قانون اساسی آمریکا، بلندپروازانه ترین تلاش برای اعمال محدودیت بر دولت بودهاند که در آن، محدودیتهای مکتوب برای حکومت، تبدیل به قانون بنیادینی شدهاند که توسط قوهی قضاییهی به ظاهر مستقل از دیگر شاخههای حکومت، تفسیر میشود. همهی آمریکاییها با فرایندی که طی آن ساختار محدودیتها در قانون اساسی به طور برگشت ناپذیری در قرن گذشته فراخ تر و گسترده تر شده اند، آشنا هستند. ولی عدهی اندکی همچون پرفسور چارلز بلک مشتاق بودهاند که ببینند دولت، در این فرایند، بازبینی قضایی را از دستگاهی محدودکننده، به ابزاری برای بخشیدن مشروعیت ایدئولوژیک به اقدامات حکومتی، تبدیل کرده است. زیرا اگر حکم قضایی مبنی بر «خلاف قانون اساسی بودن» (نامشروطه بودن) یک اقدام، مانعی قدرتمند برای قدرت حکومت باشد، پس یک رأی ضمنی و صریح مبنی بر «مشروطه بودن» یک اقدام می تواند سلاحی قدرتمند برای تقویت پذیرش عمومی قدرت روزافزون حکومت باشد.
پروفسور بلک تحلیل خود را با اشاره به اهمیت حیاتی «مشروعیت»، که هر حکومتی برای پایداری به آن نیازمند است، آغاز می کند؛ این مشروعیت نمایانگر پذیرش ریشهای حکومت و اقدامات آن از سوی اکثریت است (۲۱). پذیرش مشروعیت به مشکلی عمده در کشوری نظیر ایالات متحده تبدیل شده است، جایی که «محدودیتهای اساسی در نظریه ای که دولت با تکیه بر آن بنا شده است» وجود دارد. بلک می افزاید، آنچه موردنیاز است وسیله ایست که حکومت می تواند با آن به عموم اطمینان بخشد که قدرت روزافزون او درواقع «مشروطه» (مبتنی بر قانون اساسی) است. سپس نتیجه می گیرد که این عملکرد تاریخی اصلی بازنگری قضایی بوده است.
بگذارید خود بلک مسئله را به تصویر بکشد:
بزرگترین ریسک برای حکومت این است که نارضایتی و احساس خشم به طور گسترده در میان مردم پراکنده شود، و همینطور حکومت اقتدار اخلاقی خود را از دست بدهد، هرچند ممکن است تا مدتها با اجبار یا نیروی قهری یا فقدان آلترناتیو جذاب و در دسترس سرپا بماند. تقریباً هر کسی که زیر سایهی حکومتی با قدرت محدود زندگی میکند، دیر یا زود با برخی اقدامات حکومتی مواجه میشود که به نظر شخصی او خارج از محدوده ی اختیارات حکومت قلمداد می شود، یا به طور مثبت برای حکومت ممنوع است. مردی به سربازی گرفته می شود، با اینکه او هیچ چیزی دربارهی خدمت اجباری در قانون اساسی نمی یابد... به کشاورز گفته میشود که چه مقدار گندم می تواند بکارد؛ او باور دارد، و میداند برخی وکلای آبرومند با او هم عقیدهاند، که حکومت حق ندارد که به او بگوید چه مقدار گندم میتواند بکارد به همان اندازه که حق ندارد به او بگوید دخترش می تواند با چه کسی ازدواج کند. مردی به خاطر گفتن آنچه می خواسته به زندان فدرال می رود، سلولش را می پیماید و چنین زمزمه می کند: «کنگره نباید هیچ قانونی برای محدود کردن آزادی بیان وضع کند.» به یک تاجر گفته می شود که می تواند، و باید، دوغ بخواهد.
خطر به قدری واقعی است که هریک از این افراد، رویارویی مفهوم محدودیت حکومت با واقعیت فراتر رفتن آشکار حکومت از محدودیتها را میبیند، و دربارهی وضعیت مشروعیت حکومت، آشکارا نتیجه گیری میکند (۲۲).
با طرح این آموزه از سوی دولت که یک نهاد باید تصمیم نهایی دربارهی قانونی بودن اقدامات او را بگیرد و این نهاد، باید بخشی از حکومت فدرال باشد، این خطر دفع میشود (۲۳). زیرا درحالی که استقلال ظاهری قوهی قضاییهی فدرال نقش حیاتی در تبدیل اقداماتش به کتاب مقدس برای اکثر مردم داشته، حقیقتی که نباید از نظر دور داشته شود این است که قوهی قضاییه بخشی از پیکرهی حکومت است و مقاماتش توسط قوه مجریه و مقننه منصوب میگردند. بلک اعتراف میکند این بدان معناست که دولت خود را قاضی امور خود قرار داده است و، بدین ترتیب، یک اصل اساسی قضایی به منظور تصمیم گیری عادلانه را نقض کرده است. و به طرز وحشیانه ای امکان هرگونه جایگزینی را رد می کند (۲۴).
بلک اضافه می کند:
بنابراین، مسئله، ابداع چنین ابزارهای حکومتی برای تصمیم گیری است؛ زیرا می تواند از شدت اعتراض به اینکه حکومت به نفع خود قضاوت می کند، بکاهد. با انجام این کار، تنها می توان امید داشت که این اعتراض، هرچند به لحاظ نظری همچنان پابرجاست، ولی در عمل چنان نیروی خود را از دست بدهد که مشروعیت نهاد تصمیم گیرنده بتواند مورد پذیرش عمومی قرار گیرد (۲۵).
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحات 32 تا 44| 💬بنیاد میزس
يقيناً منشور حقوق و دیگر بخشهای محدودکنندهی قانون اساسی آمریکا، بلندپروازانه ترین تلاش برای اعمال محدودیت بر دولت بودهاند که در آن، محدودیتهای مکتوب برای حکومت، تبدیل به قانون بنیادینی شدهاند که توسط قوهی قضاییهی به ظاهر مستقل از دیگر شاخههای حکومت، تفسیر میشود. همهی آمریکاییها با فرایندی که طی آن ساختار محدودیتها در قانون اساسی به طور برگشت ناپذیری در قرن گذشته فراخ تر و گسترده تر شده اند، آشنا هستند. ولی عدهی اندکی همچون پرفسور چارلز بلک مشتاق بودهاند که ببینند دولت، در این فرایند، بازبینی قضایی را از دستگاهی محدودکننده، به ابزاری برای بخشیدن مشروعیت ایدئولوژیک به اقدامات حکومتی، تبدیل کرده است. زیرا اگر حکم قضایی مبنی بر «خلاف قانون اساسی بودن» (نامشروطه بودن) یک اقدام، مانعی قدرتمند برای قدرت حکومت باشد، پس یک رأی ضمنی و صریح مبنی بر «مشروطه بودن» یک اقدام می تواند سلاحی قدرتمند برای تقویت پذیرش عمومی قدرت روزافزون حکومت باشد.
پروفسور بلک تحلیل خود را با اشاره به اهمیت حیاتی «مشروعیت»، که هر حکومتی برای پایداری به آن نیازمند است، آغاز می کند؛ این مشروعیت نمایانگر پذیرش ریشهای حکومت و اقدامات آن از سوی اکثریت است (۲۱). پذیرش مشروعیت به مشکلی عمده در کشوری نظیر ایالات متحده تبدیل شده است، جایی که «محدودیتهای اساسی در نظریه ای که دولت با تکیه بر آن بنا شده است» وجود دارد. بلک می افزاید، آنچه موردنیاز است وسیله ایست که حکومت می تواند با آن به عموم اطمینان بخشد که قدرت روزافزون او درواقع «مشروطه» (مبتنی بر قانون اساسی) است. سپس نتیجه می گیرد که این عملکرد تاریخی اصلی بازنگری قضایی بوده است.
بگذارید خود بلک مسئله را به تصویر بکشد:
بزرگترین ریسک برای حکومت این است که نارضایتی و احساس خشم به طور گسترده در میان مردم پراکنده شود، و همینطور حکومت اقتدار اخلاقی خود را از دست بدهد، هرچند ممکن است تا مدتها با اجبار یا نیروی قهری یا فقدان آلترناتیو جذاب و در دسترس سرپا بماند. تقریباً هر کسی که زیر سایهی حکومتی با قدرت محدود زندگی میکند، دیر یا زود با برخی اقدامات حکومتی مواجه میشود که به نظر شخصی او خارج از محدوده ی اختیارات حکومت قلمداد می شود، یا به طور مثبت برای حکومت ممنوع است. مردی به سربازی گرفته می شود، با اینکه او هیچ چیزی دربارهی خدمت اجباری در قانون اساسی نمی یابد... به کشاورز گفته میشود که چه مقدار گندم می تواند بکارد؛ او باور دارد، و میداند برخی وکلای آبرومند با او هم عقیدهاند، که حکومت حق ندارد که به او بگوید چه مقدار گندم میتواند بکارد به همان اندازه که حق ندارد به او بگوید دخترش می تواند با چه کسی ازدواج کند. مردی به خاطر گفتن آنچه می خواسته به زندان فدرال می رود، سلولش را می پیماید و چنین زمزمه می کند: «کنگره نباید هیچ قانونی برای محدود کردن آزادی بیان وضع کند.» به یک تاجر گفته می شود که می تواند، و باید، دوغ بخواهد.
خطر به قدری واقعی است که هریک از این افراد، رویارویی مفهوم محدودیت حکومت با واقعیت فراتر رفتن آشکار حکومت از محدودیتها را میبیند، و دربارهی وضعیت مشروعیت حکومت، آشکارا نتیجه گیری میکند (۲۲).
با طرح این آموزه از سوی دولت که یک نهاد باید تصمیم نهایی دربارهی قانونی بودن اقدامات او را بگیرد و این نهاد، باید بخشی از حکومت فدرال باشد، این خطر دفع میشود (۲۳). زیرا درحالی که استقلال ظاهری قوهی قضاییهی فدرال نقش حیاتی در تبدیل اقداماتش به کتاب مقدس برای اکثر مردم داشته، حقیقتی که نباید از نظر دور داشته شود این است که قوهی قضاییه بخشی از پیکرهی حکومت است و مقاماتش توسط قوه مجریه و مقننه منصوب میگردند. بلک اعتراف میکند این بدان معناست که دولت خود را قاضی امور خود قرار داده است و، بدین ترتیب، یک اصل اساسی قضایی به منظور تصمیم گیری عادلانه را نقض کرده است. و به طرز وحشیانه ای امکان هرگونه جایگزینی را رد می کند (۲۴).
بلک اضافه می کند:
بنابراین، مسئله، ابداع چنین ابزارهای حکومتی برای تصمیم گیری است؛ زیرا می تواند از شدت اعتراض به اینکه حکومت به نفع خود قضاوت می کند، بکاهد. با انجام این کار، تنها می توان امید داشت که این اعتراض، هرچند به لحاظ نظری همچنان پابرجاست، ولی در عمل چنان نیروی خود را از دست بدهد که مشروعیت نهاد تصمیم گیرنده بتواند مورد پذیرش عمومی قرار گیرد (۲۵).
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحات 32 تا 44| 💬بنیاد میزس
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه از محدودیتهای خود فراتر میرود؟
بلک، در تحلیل نهایی، دستیابی به عدالت و مشروعیت به واسطهی قضاوت همیشگی دولت به سود خود را «چیزی شبیه معجزه» می داند (۲۶).
پروفسور بلک، با استفاده از تز خود دربارهی درگیری معروف بین دیوان عالی و نیودیل (New Deal)، به شدت همکاران هوادار نیودیل اش را، به دلیل کوته بینی در محکومیت دستگاه قضایی به خاطر ممانعت از عدالت، نکوهش می کند:
نسخه ی رایج داستان نیودیل و دیوان عالی، گرچه در نوع خود دقیق است، ولی نقطهی تأکید و موضع گیری را جابه جا می کند.. داستان بر دشواریها متمرکز میشود؛ تقریباً این را که کل ماجرا چگونه پیش رفت فراموش می کند. نتیجهی ماجرا و چیزی که دوست دارم بر آن تأکید ورزم این بود که پس ۲۴ ماه طفره رفتن... دیوان عالی، بدون هیچ تغییری در قانون ساختاری خود، یا در واقع، در علت واقعی بنیانگذاری خود، مهر مشروعیت را پای نیودیل، و تصور کلی جدید از حکومت در آمریکا، گذاشت (۲۷).
بدین ترتیب، دیوان عالی توانست تعداد زیادی از آمریکاییانی را، که اعتراضات نیرومند مبتنی بر قانون اساسی نسبت به نیودیل داشتند، آرام کند:
البته همگان راضی نبودند. لسهفر، همچون شاهزاده چارلی برازنده [*]، همچنان قلوب متعصبین را برمیانگیخت. ولی دیگر هیچ شک و تردید دربارهی قدرت قانونی (مشروطه) کنگره برای برقراری اقتصاد ملی وجود نداشت...
ما هیچ وسیلهی دیگری به جز دیوان عالی برای مشروعیت بخشیدن به نیودیل نداشتیم (۲۸).
همان طور که بلک نیز تشخیص داده است، یکی از مهمترین نظریه پردازانی که خلأ مشهود قانون در واگذاری قدرت تفسیر نهایی به دستان دیوان عالی را تشخیص داد، جان سی. کلهون بود. کلهون به «معجزه» خواندن آن اکتفا نکرد، بلکه به تحلیل عمیق مشکل قانون اساسی پرداخت. او، در رسالهی تفخصی در باب حکومت، تمایل ذاتی دولت برای گذر از محدودیتهای قانون اساسی را نشان داده است:
قانون اساسی مکتوب مطمئناً مزایای فراوان و قابل توجهی دارد، ولی اشتباه بزرگی است که تصور کنیم صرف درج مفادی برای محدود کردن قدرت حکومت، بدون سرمایهگذاری بر آن دسته از موارد محافظت کنندهای، که با اعمال آن میتوان از سوءاستفاده ی حزب غالب از قدرتش جلوگیری کرد، کافی خواهد بود. آنها، به عنوان حزب در قدرت، از همان قانون اساسی بشر که حکومت را برای حفاظت از جامعه ضروری می داند، طرفدار اختیاراتی هستند که حکومت به آنان واگذار کرده، و مخالف محدودیتهاییاند که آنان را محدود کرده است... برعکس، حزب ضعیف تر یا اقلیت، راه مخالفت را در پیش می گیرد و آن محدودیتها را برای محافظت از خود در برابر حزب در قدرت ضروری می کند... ولی جایی که هیچ وسیله ای وجود ندارد که بتوان با آن حزب غالب را مجبور به رعایت محدودیتها کرد، تنها مأمن باقی مانده، ساختار سختگیرانه ی قانون اساسی است... از این نظر حزب در قدرت با ساختار لیبرال مخالف است... این امر سبب قرار گرفتن ساختار در برابر ساختار میشود یکی ساختار قرارداد و دیگر افزایش حداکثری قدرت حکومت. ولی ساختار سختگیرانه ی حزب اقلیت، در مقابل ساخت لیبرال اکثریت، چه فایده ای خواهد داشت، وقتی که یک طرف از تمام قدرت حکومت برای عملی کردن آن ساخت برخوردار است و دیگری از هر ابزاری برای اعمال ساختار خود بی بهره است؟ در رقابتی کاملاً نابرابر، نتیجه چندان نامعلوم نیست. حزب موافق محدودیتها درهم شکسته خواهد شد... پایان رقابت، براندازی قانون اساسی خواهد بود... محدودیتها در نهایت منسوخ و ملغی شده، و حکومت تبدیل به قدرتی نامحدود می شود (۲۹).
یکی از معدود دانشمندان سیاسی که تحلیل کلهون از قانون اساسی را ارج نهاده است، پروفسور جی. آلن اسمیت بود. اسمیت اشاره می کند که قانون اساسی با نظارت و توازن برای محدود ساختن هر قدرت حکومتی طراحی شده و با این وجود، دیوان عالی با قدرت انحصاری تفسیر نهایی تأسیس گردیده است. اگر دولت فدرال برای جلوگیری از تهاجم دولتهای ایالتی به آزادی فردی تشکیل شده است، چه کسی قدرت دولت فدرال را مهار می کند؟ اسمیت بر این است که در ایدهی نظارت و توازن قانون اساسی دیدگاه همزمانی وجود داشت که هیچ یک از شاخههای حکومت نمیتواند قدرت تفسیر نهایی را داشته باشد: «مردم تصور میکردند که حکومت جدید نمیتواند مجاز به تعیین محدودیت اختیارات خود باشد، زیرا این امر حکومت را به مقام برتر می رساند، و نه قانون اساسی را.» (۳۰)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحات 32 تا 44| 💬بنیاد میزس
بلک، در تحلیل نهایی، دستیابی به عدالت و مشروعیت به واسطهی قضاوت همیشگی دولت به سود خود را «چیزی شبیه معجزه» می داند (۲۶).
پروفسور بلک، با استفاده از تز خود دربارهی درگیری معروف بین دیوان عالی و نیودیل (New Deal)، به شدت همکاران هوادار نیودیل اش را، به دلیل کوته بینی در محکومیت دستگاه قضایی به خاطر ممانعت از عدالت، نکوهش می کند:
نسخه ی رایج داستان نیودیل و دیوان عالی، گرچه در نوع خود دقیق است، ولی نقطهی تأکید و موضع گیری را جابه جا می کند.. داستان بر دشواریها متمرکز میشود؛ تقریباً این را که کل ماجرا چگونه پیش رفت فراموش می کند. نتیجهی ماجرا و چیزی که دوست دارم بر آن تأکید ورزم این بود که پس ۲۴ ماه طفره رفتن... دیوان عالی، بدون هیچ تغییری در قانون ساختاری خود، یا در واقع، در علت واقعی بنیانگذاری خود، مهر مشروعیت را پای نیودیل، و تصور کلی جدید از حکومت در آمریکا، گذاشت (۲۷).
بدین ترتیب، دیوان عالی توانست تعداد زیادی از آمریکاییانی را، که اعتراضات نیرومند مبتنی بر قانون اساسی نسبت به نیودیل داشتند، آرام کند:
البته همگان راضی نبودند. لسهفر، همچون شاهزاده چارلی برازنده [*]، همچنان قلوب متعصبین را برمیانگیخت. ولی دیگر هیچ شک و تردید دربارهی قدرت قانونی (مشروطه) کنگره برای برقراری اقتصاد ملی وجود نداشت...
ما هیچ وسیلهی دیگری به جز دیوان عالی برای مشروعیت بخشیدن به نیودیل نداشتیم (۲۸).
همان طور که بلک نیز تشخیص داده است، یکی از مهمترین نظریه پردازانی که خلأ مشهود قانون در واگذاری قدرت تفسیر نهایی به دستان دیوان عالی را تشخیص داد، جان سی. کلهون بود. کلهون به «معجزه» خواندن آن اکتفا نکرد، بلکه به تحلیل عمیق مشکل قانون اساسی پرداخت. او، در رسالهی تفخصی در باب حکومت، تمایل ذاتی دولت برای گذر از محدودیتهای قانون اساسی را نشان داده است:
قانون اساسی مکتوب مطمئناً مزایای فراوان و قابل توجهی دارد، ولی اشتباه بزرگی است که تصور کنیم صرف درج مفادی برای محدود کردن قدرت حکومت، بدون سرمایهگذاری بر آن دسته از موارد محافظت کنندهای، که با اعمال آن میتوان از سوءاستفاده ی حزب غالب از قدرتش جلوگیری کرد، کافی خواهد بود. آنها، به عنوان حزب در قدرت، از همان قانون اساسی بشر که حکومت را برای حفاظت از جامعه ضروری می داند، طرفدار اختیاراتی هستند که حکومت به آنان واگذار کرده، و مخالف محدودیتهاییاند که آنان را محدود کرده است... برعکس، حزب ضعیف تر یا اقلیت، راه مخالفت را در پیش می گیرد و آن محدودیتها را برای محافظت از خود در برابر حزب در قدرت ضروری می کند... ولی جایی که هیچ وسیله ای وجود ندارد که بتوان با آن حزب غالب را مجبور به رعایت محدودیتها کرد، تنها مأمن باقی مانده، ساختار سختگیرانه ی قانون اساسی است... از این نظر حزب در قدرت با ساختار لیبرال مخالف است... این امر سبب قرار گرفتن ساختار در برابر ساختار میشود یکی ساختار قرارداد و دیگر افزایش حداکثری قدرت حکومت. ولی ساختار سختگیرانه ی حزب اقلیت، در مقابل ساخت لیبرال اکثریت، چه فایده ای خواهد داشت، وقتی که یک طرف از تمام قدرت حکومت برای عملی کردن آن ساخت برخوردار است و دیگری از هر ابزاری برای اعمال ساختار خود بی بهره است؟ در رقابتی کاملاً نابرابر، نتیجه چندان نامعلوم نیست. حزب موافق محدودیتها درهم شکسته خواهد شد... پایان رقابت، براندازی قانون اساسی خواهد بود... محدودیتها در نهایت منسوخ و ملغی شده، و حکومت تبدیل به قدرتی نامحدود می شود (۲۹).
یکی از معدود دانشمندان سیاسی که تحلیل کلهون از قانون اساسی را ارج نهاده است، پروفسور جی. آلن اسمیت بود. اسمیت اشاره می کند که قانون اساسی با نظارت و توازن برای محدود ساختن هر قدرت حکومتی طراحی شده و با این وجود، دیوان عالی با قدرت انحصاری تفسیر نهایی تأسیس گردیده است. اگر دولت فدرال برای جلوگیری از تهاجم دولتهای ایالتی به آزادی فردی تشکیل شده است، چه کسی قدرت دولت فدرال را مهار می کند؟ اسمیت بر این است که در ایدهی نظارت و توازن قانون اساسی دیدگاه همزمانی وجود داشت که هیچ یک از شاخههای حکومت نمیتواند قدرت تفسیر نهایی را داشته باشد: «مردم تصور میکردند که حکومت جدید نمیتواند مجاز به تعیین محدودیت اختیارات خود باشد، زیرا این امر حکومت را به مقام برتر می رساند، و نه قانون اساسی را.» (۳۰)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحات 32 تا 44| 💬بنیاد میزس
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت چگونه از محدودیتهای خود فراتر میرود؟
راه حلی که از سوی کلهون (و دوباره در این سده توسط نویسندگانی همچون اسمیت) ارائه شد، آموزهی معروف «اکثریت همسو» [*] بود. اگر منافع عمدهی اقلیت در کشور، به ویژه حکومت ایالتی، بر این بود که دولت فدرال از اختیارات خود فراتر رفته و به اقلیت تجاوز میکند، اقلیت حق دارد که اعمال قدرت را به عنوان اقدامات خلاف قانون اساسی وتو کند. این نظریه، که دربارهی حکومتهای ایالتی کاربرد داشت، نیازمند حق «ابطال» (Nullification) قانون فدرال یا تصمیم یک دادگاه ایالتی بود.
در عالم نظر، پیامد نظام مبتنی بر قانون اساسی (مشروطه) اطمینان میدهد که دولت فدرال از هرگونه تعرض دولت ایالتی به حقوق فردی جلوگیری می کند، درحالی که دولتهای ایالتی از اعمال قدرت بیش از حد دولت فدرال بر فرد ممانعت میکنند. و با این همه، درحالی که محدودیتها بیگمان مؤثرتر از حال بودند، اشکالات و مسائل زیادی در راه حل پیشنهادی کلهون وجود داشت. اگر منفعت شهروندان می بایست در زمینهی موضوعات مربوط به آن دارای حق وتو باشد، پس چرا با دولت کنار می آییم؟ چرا حق وتو به شهرستانها، شهرها، بخشها داده نمی شود؟ علاوه براین، منافع فقط منافع محلی نیستند، منافع شغلی، اجتماعی، و غیره نیز وجود دارند. منافع نانوایان، رانندگان تاکسی یا هر شغل دیگری چطور؟ آیا آنها مجاز به داشتن حق وتو در امور زندگیشان نیستند؟ این امر ما را به نقطهی مهمی می رساند که، نظریهی «ابطال» تنها منحصر به موانعی است که بر سر راه نهادهای خود حکومت می گذارد. نباید فراموش کرد که حکومت فدرال و حکومتهای ایالتی، و شاخههایشان، همچنان دولت هستند، و همچنان براساس منافع دولتی خودشان عمل میکنند، و نه منافع خصوصی شهروندان. درصورتی که دولتهای ایالتی به شهروندان خود ستم کرده و مداخلهی دولت فدرال برای متوقف کردن استبداد آنها را وتو کنند، چه چیزی مانع وارونه عمل کردن نظام پیشنهادی کلهون می شود؟ یا اگر دولتها به استبداد دولت فدرال تن در دهند؟ چه چیزی از تشکیل اتحادهای سودآور دوجانبهی دولت فدرال و دولتهای ایالتی برای استثمار شهروندان، جلوگیری می کند؟ و حتی اگر به گروههای تجاری خصوصی نوعی نمایندگی «عملکردی» در حکومت داده شود، چه چیزی از استفادهی آنان از دولت برای کسب یارانهها و دیگر امتیازات خاص، یا از تحمیل کارتلهای اجباری به اعضای آن حرفه ممانعت می کند؟
به طور خلاصه، کلهون نظریهی دوران ساز خود دربارهی همزمانی (همسویی) را به اندازه ی کافی جلو نبرد: او این نظریه را تا سطح فرد پیش نبرد. اگر فرد، شخصی است که باید از حقوقاش پاسبانی شود، پس نظریهی همزمانی باید حق وتو را به هر فردی بدهد، یعنی، نوعی «اصل یگانگی آراء.» زمانی که کلهون نوشت «واداشتن حکومت به کاری، یا منع او از یک عمل، «بدون رضایت همزمان همگان باید غیرممکن باشد» شاید ناخواسته چنین نتیجهای را مدنظر داشت. (۳۱) ولی چنین گمانهزنیهایی ما را از هدف خود دور می کند؛ زیرا در این مسیر نظامهای سیاسیای جای می گیرند که به سختی می توانند «دولت» نامیده شوند. (۳۲)
به یک دلیل، درست همانطور که حق ابطال برای یک دولت منطقاً در بردارندهی حق جدایی آن است، بنابراین حق ابطال فرد نیز متضمن حق هر فرد برای «جدا شدن» از دولتی است که زیر لوای آن زندگی میکند.(33)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحات 32 تا 44| 💬بنیاد میزس
راه حلی که از سوی کلهون (و دوباره در این سده توسط نویسندگانی همچون اسمیت) ارائه شد، آموزهی معروف «اکثریت همسو» [*] بود. اگر منافع عمدهی اقلیت در کشور، به ویژه حکومت ایالتی، بر این بود که دولت فدرال از اختیارات خود فراتر رفته و به اقلیت تجاوز میکند، اقلیت حق دارد که اعمال قدرت را به عنوان اقدامات خلاف قانون اساسی وتو کند. این نظریه، که دربارهی حکومتهای ایالتی کاربرد داشت، نیازمند حق «ابطال» (Nullification) قانون فدرال یا تصمیم یک دادگاه ایالتی بود.
در عالم نظر، پیامد نظام مبتنی بر قانون اساسی (مشروطه) اطمینان میدهد که دولت فدرال از هرگونه تعرض دولت ایالتی به حقوق فردی جلوگیری می کند، درحالی که دولتهای ایالتی از اعمال قدرت بیش از حد دولت فدرال بر فرد ممانعت میکنند. و با این همه، درحالی که محدودیتها بیگمان مؤثرتر از حال بودند، اشکالات و مسائل زیادی در راه حل پیشنهادی کلهون وجود داشت. اگر منفعت شهروندان می بایست در زمینهی موضوعات مربوط به آن دارای حق وتو باشد، پس چرا با دولت کنار می آییم؟ چرا حق وتو به شهرستانها، شهرها، بخشها داده نمی شود؟ علاوه براین، منافع فقط منافع محلی نیستند، منافع شغلی، اجتماعی، و غیره نیز وجود دارند. منافع نانوایان، رانندگان تاکسی یا هر شغل دیگری چطور؟ آیا آنها مجاز به داشتن حق وتو در امور زندگیشان نیستند؟ این امر ما را به نقطهی مهمی می رساند که، نظریهی «ابطال» تنها منحصر به موانعی است که بر سر راه نهادهای خود حکومت می گذارد. نباید فراموش کرد که حکومت فدرال و حکومتهای ایالتی، و شاخههایشان، همچنان دولت هستند، و همچنان براساس منافع دولتی خودشان عمل میکنند، و نه منافع خصوصی شهروندان. درصورتی که دولتهای ایالتی به شهروندان خود ستم کرده و مداخلهی دولت فدرال برای متوقف کردن استبداد آنها را وتو کنند، چه چیزی مانع وارونه عمل کردن نظام پیشنهادی کلهون می شود؟ یا اگر دولتها به استبداد دولت فدرال تن در دهند؟ چه چیزی از تشکیل اتحادهای سودآور دوجانبهی دولت فدرال و دولتهای ایالتی برای استثمار شهروندان، جلوگیری می کند؟ و حتی اگر به گروههای تجاری خصوصی نوعی نمایندگی «عملکردی» در حکومت داده شود، چه چیزی از استفادهی آنان از دولت برای کسب یارانهها و دیگر امتیازات خاص، یا از تحمیل کارتلهای اجباری به اعضای آن حرفه ممانعت می کند؟
به طور خلاصه، کلهون نظریهی دوران ساز خود دربارهی همزمانی (همسویی) را به اندازه ی کافی جلو نبرد: او این نظریه را تا سطح فرد پیش نبرد. اگر فرد، شخصی است که باید از حقوقاش پاسبانی شود، پس نظریهی همزمانی باید حق وتو را به هر فردی بدهد، یعنی، نوعی «اصل یگانگی آراء.» زمانی که کلهون نوشت «واداشتن حکومت به کاری، یا منع او از یک عمل، «بدون رضایت همزمان همگان باید غیرممکن باشد» شاید ناخواسته چنین نتیجهای را مدنظر داشت. (۳۱) ولی چنین گمانهزنیهایی ما را از هدف خود دور می کند؛ زیرا در این مسیر نظامهای سیاسیای جای می گیرند که به سختی می توانند «دولت» نامیده شوند. (۳۲)
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحات 32 تا 44| 💬بنیاد میزس
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت از چه می هراسد؟
بی گمان آنچه دولت بیش از همه چیز از آن می هراسد هرگونه تهدید اساسی قدرت و موجودیتاش است. مرگ دولت به دو شیوهی عمده میتواند رخ دهد:
۱- از طریق فتح آن توسط دولتی دیگر یا ۲- از طریق سرنگونی انقلابی آن توسط شهرونداناش به طور خلاصه، با جنگ یا انقلاب.
جنگ و، انقلاب به عنوان تهدیدهایی بنیادین همواره سبب برانگیختن تکاپو و پروپاگاندای حداکثری دولتمردان در میان مردم شده است. چنانکه ذکر شد، همواره باید از هر راهی جهت بسیج مردم برای دفاع از دولت استفاده کرد، با این باور که در حال دفاع از خودشاناند. مغلطه بودن این ایده زمانی آشکار میشود که خدمت اجباری علیه کسانی به کار گرفته میشود.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحه 47| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
بی گمان آنچه دولت بیش از همه چیز از آن می هراسد هرگونه تهدید اساسی قدرت و موجودیتاش است. مرگ دولت به دو شیوهی عمده میتواند رخ دهد:
۱- از طریق فتح آن توسط دولتی دیگر یا ۲- از طریق سرنگونی انقلابی آن توسط شهرونداناش به طور خلاصه، با جنگ یا انقلاب.
جنگ و، انقلاب به عنوان تهدیدهایی بنیادین همواره سبب برانگیختن تکاپو و پروپاگاندای حداکثری دولتمردان در میان مردم شده است. چنانکه ذکر شد، همواره باید از هر راهی جهت بسیج مردم برای دفاع از دولت استفاده کرد، با این باور که در حال دفاع از خودشاناند. مغلطه بودن این ایده زمانی آشکار میشود که خدمت اجباری علیه کسانی به کار گرفته میشود.
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحه 47| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت از چه می هراسد؟
قدرت دولت در زمان جنگ به نهایت خود میرسد و زیر لوای شعارهای «دفاع» و «اضطرار» میتواند چنان استبدادی را به مردم تحمیل کند که بی گمان در زمان صلح مورد مقاومت قرار میگرفت بنابراین جنگ مزایای زیادی برای دولت دارد و در واقع هر جنگ مدرنی میراث جاودانهی تحمیل قدرت روزافزون دولت را برای مردم در حال جنگ به ارمغان آورده است. علاوه براین، جنگ به دولت فرصتهای وسوسه انگیزی برای تصرف سرزمینهایی را میدهد که دولت بتواند انحصار زور و اجبار خود را بر آنان تحمیل کند راندولف بورن هنگامی که نوشت «جنگ سلامتی دولت است»، مطمئناً درست می گفت، ولی جنگ برای هر دولتی میتواند سلامتی یا جراحتی سخت به همراه بیاورد. (۳۵)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحه 48| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
قدرت دولت در زمان جنگ به نهایت خود میرسد و زیر لوای شعارهای «دفاع» و «اضطرار» میتواند چنان استبدادی را به مردم تحمیل کند که بی گمان در زمان صلح مورد مقاومت قرار میگرفت بنابراین جنگ مزایای زیادی برای دولت دارد و در واقع هر جنگ مدرنی میراث جاودانهی تحمیل قدرت روزافزون دولت را برای مردم در حال جنگ به ارمغان آورده است. علاوه براین، جنگ به دولت فرصتهای وسوسه انگیزی برای تصرف سرزمینهایی را میدهد که دولت بتواند انحصار زور و اجبار خود را بر آنان تحمیل کند راندولف بورن هنگامی که نوشت «جنگ سلامتی دولت است»، مطمئناً درست می گفت، ولی جنگ برای هر دولتی میتواند سلامتی یا جراحتی سخت به همراه بیاورد. (۳۵)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحه 48| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
دولت از چه می هراسد؟
میتوانیم این فرضیه را که دولت، بیشتر به دنبال محافظت از خود است تا شهروندان خود، با این پرسش بیازماییم:
دولت کدام دسته از جرایم را بیشتر تعقیب و مجازات میکند، جرایمی که علیه شهروندان حقیقی صورت می گیرد یا آنهایی که علیه خود او انجام می گیرند؟ سنگینترین جرایم در قاموس دولت تقریباً همیشه تجاوز به دارایی شخصی افراد نیست، بلکه خطراتی است که برای دولت تهدید آمیز است، مثلاً خیانت به کشور، فرار از مقابل دشمن، عدم ثبت نام برای خدمت سربازی، براندازی و توطئهی براندازانه ، ترور حاکمان و جرایم اقتصادی علیه دولت نظیر جعل پول دولتی یا فرار از مالیات بر درآمد. یا میزان حمیّت و تعصّبی را که دولت به تعقیب فرد مهاجم به پلیس اختصاص میدهد با توجهی که دولت به مهاجم به یک شهروند عادی نشان میدهد مقایسه کنید. با این حال، به طرز شگفت انگیزی اولویت آشکار دولت برای دفاع از خود برابر اغتشاشات عمومی با علّت وجودی ادعایی آن ناسازگار و در تضاد است. (۳۶)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحه 49| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
میتوانیم این فرضیه را که دولت، بیشتر به دنبال محافظت از خود است تا شهروندان خود، با این پرسش بیازماییم:
دولت کدام دسته از جرایم را بیشتر تعقیب و مجازات میکند، جرایمی که علیه شهروندان حقیقی صورت می گیرد یا آنهایی که علیه خود او انجام می گیرند؟ سنگینترین جرایم در قاموس دولت تقریباً همیشه تجاوز به دارایی شخصی افراد نیست، بلکه خطراتی است که برای دولت تهدید آمیز است، مثلاً خیانت به کشور، فرار از مقابل دشمن، عدم ثبت نام برای خدمت سربازی، براندازی و توطئهی براندازانه ، ترور حاکمان و جرایم اقتصادی علیه دولت نظیر جعل پول دولتی یا فرار از مالیات بر درآمد. یا میزان حمیّت و تعصّبی را که دولت به تعقیب فرد مهاجم به پلیس اختصاص میدهد با توجهی که دولت به مهاجم به یک شهروند عادی نشان میدهد مقایسه کنید. با این حال، به طرز شگفت انگیزی اولویت آشکار دولت برای دفاع از خود برابر اغتشاشات عمومی با علّت وجودی ادعایی آن ناسازگار و در تضاد است. (۳۶)
➖ معرفی کتاب
📥 دانلود کتاب آناتومی دولت
کتاب : #آناتومی_دولت| نویسنده : #مورای_نیوتون_روتبارد| صفحه 49| 💬بنیاد میزس
🆔 @Bookreade
Telegram
📚 کتابخوانی 📚
معرفی مختصر کتابچه و نویسنده
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…
کتابچه گزارش مختصری از دیدگاه روتبارد نسبت به دولت میدهد. پس از فرانتس اوپنهایمر و آلبرت جی ناک، روتبارد دولت را به عنوان یک نهاد غارتگر در نظر می گیرد. این دولت چیزی تولید نمیکند بلکه منابع را از کسانی که درگیر تولید هستند…