▪️بهترین مستندهای سال ٢٠٢۴ به انتخاب منتقدین فیلماستیج
— The Best Documentaries of 2024 | The Film Stge
• Dahomey (Mati Diop)
• Daughters (Natalie Rae and Angela Patton)
• Flipside (Chris Wilcha)
• God Save Texas: Hometown • • Prison (Richard Linklater)
• Last Things (Deborah Stratman)
• Made in England: The Films of • Powell and Pressburger(David Hinton)
• No Other Land (Basel Adra, Hamdan Ballal, Yuval Abraham, Rachel Szor)
• Pictures of Ghosts (Kleber Mendonça Filho)
• Porcelain War (Brendan Bellomo and Slava Leontyev)
• Ryuichi Sakamoto | Opus (Neo Sora)
• Soundtrack to a Coup d’Etat (Johan Grimonprez)
• Sugarcane (Julian Brave NoiseCat and Emily Kassie)
• The Tuba Thieves (Alison O’Daniel)
• Youth (Hard Times) and Youth (Homecoming) (Wang Bing)
🎥 @CinemaParadisooo
— The Best Documentaries of 2024 | The Film Stge
• Dahomey (Mati Diop)
• Daughters (Natalie Rae and Angela Patton)
• Flipside (Chris Wilcha)
• God Save Texas: Hometown • • Prison (Richard Linklater)
• Last Things (Deborah Stratman)
• Made in England: The Films of • Powell and Pressburger(David Hinton)
• No Other Land (Basel Adra, Hamdan Ballal, Yuval Abraham, Rachel Szor)
• Pictures of Ghosts (Kleber Mendonça Filho)
• Porcelain War (Brendan Bellomo and Slava Leontyev)
• Ryuichi Sakamoto | Opus (Neo Sora)
• Soundtrack to a Coup d’Etat (Johan Grimonprez)
• Sugarcane (Julian Brave NoiseCat and Emily Kassie)
• The Tuba Thieves (Alison O’Daniel)
• Youth (Hard Times) and Youth (Homecoming) (Wang Bing)
🎥 @CinemaParadisooo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️سالییری: با حیرت به آن زندگی روزمره و عادی که او هنرش را از آن میگرفت نگاه کردم. هر دوی ما آدمهای معمولی بودیم، او و من. ولی او از چیزهای معمولی افسانهها میساخت... و من... از افسانهها چیزهای معمولی میساختم!
ــــ آمادئوس ــ پیتر شفر ــ ترجمه فریده رازی
▪️On Wolfgang Amadeus Mozart
— 27 January 1756 – 5 December 1791
▫️Amadeus (1984)
▫️Dir. Miloš Forman
🎥 @CinemaParadisooo
ــــ آمادئوس ــ پیتر شفر ــ ترجمه فریده رازی
▪️On Wolfgang Amadeus Mozart
— 27 January 1756 – 5 December 1791
▫️Amadeus (1984)
▫️Dir. Miloš Forman
🎥 @CinemaParadisooo
▪️فیلمهای برتر سال ٢٠٢۴ به انتخاب نشریه سایت اند ساوند
— 50 Best Films Of 2024 | Sight and Sound
41. Afternoons of Solitude
— Albert Serra
41. All of Us Strangers
— Andrew Haigh
41. April
— Dea Kulumbegashvili
41. Black Dog
— Guan Hu
41. Conclave
— Edward Berger
41. Dune: Part Two
— Denis Villeneuve
41. Green Border
— Agnieszka Holland
41. The Holdovers
— Alexander Payne
41. I’m Still Here
— Walter Salles
41. Juror #2
— Clint Eastwood
35. About Dry Grasses
— Nuri Bilge Ceylan
35. By the Stream
— Hong Sangsoo
35. Misericordia
— Alain Guiraudie
35. Sanatorium Under the Sign of the Hourglass
— Quay Brothers
35. The Seed of the Sacred Fig
— Mahommad Rasoulof
35. The Taste of Things
— Tran Anh Hung
31. The Beast
— Bertrand Bonello
31. Civil War
— Alex Garland
31. Furiosa: A Mad Max Saga
— George Miller
31. The Room Next Door
— Pedro Almodóvar
25. Crossing
— Levan Akin
25. Kneecap
— Rich Peppiat
25. On Becoming a Guinea Fowl
— Rungano Nyoni
25. The Shrouds
— David Cronenberg
25. Soundtrack to a Coup d’Etat
— Johan Grimonprez
25. Universal Language
— Matthew Rankin
21. Close Your Eyes
— Victor Erice
21. A Different Man
— Aaron Schimberg
21. Do Not Expect Too Much from the End of the World
— Radu Jude
21. Henry Fonda for President
— Alexander Horwarth
17. The Brutalist
— Brady Corbet
17. Emilia Pérez
— Jacques Audiard
17. Grand Tour
— Miguel Gomes
17. Megalopolis
— Francis Ford Coppola
16. Perfect Days
— Wim Wenders
14. Janet Planet
— Annie Baker
14. The Zone of Interest
— Jonathan Glazer
13. Challengers
— Luca Guadagnino
12. Evil Does Not Exist
— Ryûsuke Hamaguchi
11. I Saw the TV Glow
— Jane Schoenbrun
10. Nickel Boys
— RaMell Ross
9. No Other Land
— Basel Adra, Hamdan Ballal, Yuval Abraham and Rachel Szor
7. Love Lies Bleeding
— Rose Glass
7. The Substance
— Coralie Fargeat
6. Caught by the Tides
— Jia Zhang-ke
5. Hard Truths
— Mike Leigh
4. Dahomey
— Mati Diop
3. La chimera
— Alice Rohrwacher
2. Anora
— Sean Baker
1. All We Imagine as Light
— Payal Kapadia
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
▪️فیلمهای برتر سال ٢٠٢۴ به انتخاب نشریه سایت اند ساوند
— 50 Best Films Of 2024 | Sight and Sound
41. Afternoons of Solitude
— Albert Serra
41. All of Us Strangers
— Andrew Haigh
41. April
— Dea Kulumbegashvili
41. Black Dog
— Guan Hu
41. Conclave
— Edward Berger
41. Dune: Part Two
— Denis Villeneuve
41. Green Border
— Agnieszka Holland
41. The Holdovers
— Alexander Payne
41. I’m Still Here
— Walter Salles
41. Juror #2
— Clint Eastwood
35. About Dry Grasses
— Nuri Bilge Ceylan
35. By the Stream
— Hong Sangsoo
35. Misericordia
— Alain Guiraudie
35. Sanatorium Under the Sign of the Hourglass
— Quay Brothers
35. The Seed of the Sacred Fig
— Mahommad Rasoulof
35. The Taste of Things
— Tran Anh Hung
31. The Beast
— Bertrand Bonello
31. Civil War
— Alex Garland
31. Furiosa: A Mad Max Saga
— George Miller
31. The Room Next Door
— Pedro Almodóvar
25. Crossing
— Levan Akin
25. Kneecap
— Rich Peppiat
25. On Becoming a Guinea Fowl
— Rungano Nyoni
25. The Shrouds
— David Cronenberg
25. Soundtrack to a Coup d’Etat
— Johan Grimonprez
25. Universal Language
— Matthew Rankin
21. Close Your Eyes
— Victor Erice
21. A Different Man
— Aaron Schimberg
21. Do Not Expect Too Much from the End of the World
— Radu Jude
21. Henry Fonda for President
— Alexander Horwarth
17. The Brutalist
— Brady Corbet
17. Emilia Pérez
— Jacques Audiard
17. Grand Tour
— Miguel Gomes
17. Megalopolis
— Francis Ford Coppola
16. Perfect Days
— Wim Wenders
14. Janet Planet
— Annie Baker
14. The Zone of Interest
— Jonathan Glazer
13. Challengers
— Luca Guadagnino
12. Evil Does Not Exist
— Ryûsuke Hamaguchi
11. I Saw the TV Glow
— Jane Schoenbrun
10. Nickel Boys
— RaMell Ross
9. No Other Land
— Basel Adra, Hamdan Ballal, Yuval Abraham and Rachel Szor
7. Love Lies Bleeding
— Rose Glass
7. The Substance
— Coralie Fargeat
6. Caught by the Tides
— Jia Zhang-ke
5. Hard Truths
— Mike Leigh
4. Dahomey
— Mati Diop
3. La chimera
— Alice Rohrwacher
2. Anora
— Sean Baker
1. All We Imagine as Light
— Payal Kapadia
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
👍1
▪️لودویگ ویتگنشتاین
ـــ فرهنگ و ارزش ــ ترجمه صالح نجفی
ـــ اگر عشق کسی نصیبت شده باشد با هیچ قربانی کردنی نمیتوانی آن را جبران کنی؛ اما هر قربانی کردنی بزرگتر از آن است که به کار خریدن آن عشق بیاید.
کم و بیش به همین سان تفاوتی هست میان خواب عمیق و خوابِ سبک: هستند افکاری که در عمق روی مینمایند و هستند افکاری که روی سطح به تکاپو میافتند.
نمیتوان بذر را از دل خاک بیرون کشید. فقط میتوان به آن گرما و رطوبت و نور رساند؛ آنگاه خودش رشد خواهد کرد. (حتی نمیتوان لمسش کرد مگر با مراقبت بسیار.)
قشنگ نمیتواند زیبا باشد.
آدم در اتاقی که درش قفل نیست و به داخل باز میشود، مادام که به ذهنش خطور نکند که در را به جای کشیدن هُل بدهد، زندانی خواهد ماند.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ فرهنگ و ارزش ــ ترجمه صالح نجفی
ـــ اگر عشق کسی نصیبت شده باشد با هیچ قربانی کردنی نمیتوانی آن را جبران کنی؛ اما هر قربانی کردنی بزرگتر از آن است که به کار خریدن آن عشق بیاید.
کم و بیش به همین سان تفاوتی هست میان خواب عمیق و خوابِ سبک: هستند افکاری که در عمق روی مینمایند و هستند افکاری که روی سطح به تکاپو میافتند.
نمیتوان بذر را از دل خاک بیرون کشید. فقط میتوان به آن گرما و رطوبت و نور رساند؛ آنگاه خودش رشد خواهد کرد. (حتی نمیتوان لمسش کرد مگر با مراقبت بسیار.)
قشنگ نمیتواند زیبا باشد.
آدم در اتاقی که درش قفل نیست و به داخل باز میشود، مادام که به ذهنش خطور نکند که در را به جای کشیدن هُل بدهد، زندانی خواهد ماند.
🎥 @CinemaParadisooo
👍5
▪️مارشال بریکمن
ـــ زندگی من به هیچ وجه نمونه خوبی برای یک زندگی خلاقانه نیست. تنها فلسفه من انتخاب پروژههایی است که ناهار خوردن با سازندگانش من را ناراحت نکند.
▪️وودی آلن
ـــ به غیر از «گلولهها بر فراز برادوی» فیلمنامۀ دیگری را به یاد نمیآورم که نوشته فیلمنامهنویسی به جز بریکمن باشد؛ آن روزها برای من بسیار ویژه بودند. نوشتن فیلم به تنهایی کار بسیار طاقتفرسایی است. احساس تنهایی میکنم. بسیاری از طریق کمدی کسب درآمد میکنند، اما آدمهای واقعاً شوخ زیاد نیستند. احساس میکردم مارشال یک شوخ واقعی است ــ با شوخطبعی شگفتآور. او در جمع برجسته بود.
▫️Marshall Brickman (August 25, 1939 — November 29, 2024)
— A great serio-comic screenwriter, who co-wrote four screenplays with Woody Allen (Sleeper, Annie Hall, Manhattan, and Manhattan Murder Mystery).
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ زندگی من به هیچ وجه نمونه خوبی برای یک زندگی خلاقانه نیست. تنها فلسفه من انتخاب پروژههایی است که ناهار خوردن با سازندگانش من را ناراحت نکند.
▪️وودی آلن
ـــ به غیر از «گلولهها بر فراز برادوی» فیلمنامۀ دیگری را به یاد نمیآورم که نوشته فیلمنامهنویسی به جز بریکمن باشد؛ آن روزها برای من بسیار ویژه بودند. نوشتن فیلم به تنهایی کار بسیار طاقتفرسایی است. احساس تنهایی میکنم. بسیاری از طریق کمدی کسب درآمد میکنند، اما آدمهای واقعاً شوخ زیاد نیستند. احساس میکردم مارشال یک شوخ واقعی است ــ با شوخطبعی شگفتآور. او در جمع برجسته بود.
▫️Marshall Brickman (August 25, 1939 — November 29, 2024)
— A great serio-comic screenwriter, who co-wrote four screenplays with Woody Allen (Sleeper, Annie Hall, Manhattan, and Manhattan Murder Mystery).
🎥 @CinemaParadisooo
❤2👍1
▪️آلن بدیو
ـــ در باب بکت
ـــ هر روز که به وجود ما نيازى نيست. در واقع، ما مشخصا به درد کسی نمىخوريم. ديگران هم با اين مسئله ــ اگر نگوييم بهتر ــ همينطور برخورد مىکنند. آن نالههاى کمک که هنوز در گوشمان صدا مىکند، خطاب به همۀ بشريت بود! ولى در اين مکان، در اين لحظۀ خاص، تمام بشريت، خواه ناخواه ما هستيم.
بر روى صحنۀ تئاتر در لباس شخصيتهايى که تمام حالات بشريت را به نمايش مىگذارد، ما، دو به دو، براى خندۀ همگان، «زمان و مکانى» را در اختيار داريم که همۀ ما را دور هم جمع مىکند و بر اين انديشه صحه مىگذارد که هر کس با ديگرى برابر است.
بدون شک ما هرگز نمىتوانيم بفهميم گودو «چه کسی» است، اما همين ما را بس که او نماد ميل خستگىناپذير انسان براى رخداد چيزى است. با اين همه وقتی پوتزو مىپرسد: «شما که هستيد؟» مىتوان به راحتی فهميد ــ در ادامۀ اريستوفانِس و پلوتوس, موليِر و گولدونى و همينطور چاپلين ــ که چرا ولاديمير اينگونه پاسخ مىدهد (که بنا به دستور بکت، سکوتى را در پى دارد):
ــ ما انسان هستيم.
— Samuel Beckett and Alberto Giacometti looking at the tree for “Waiting for Godot”, 1961.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ در باب بکت
ـــ هر روز که به وجود ما نيازى نيست. در واقع، ما مشخصا به درد کسی نمىخوريم. ديگران هم با اين مسئله ــ اگر نگوييم بهتر ــ همينطور برخورد مىکنند. آن نالههاى کمک که هنوز در گوشمان صدا مىکند، خطاب به همۀ بشريت بود! ولى در اين مکان، در اين لحظۀ خاص، تمام بشريت، خواه ناخواه ما هستيم.
بر روى صحنۀ تئاتر در لباس شخصيتهايى که تمام حالات بشريت را به نمايش مىگذارد، ما، دو به دو، براى خندۀ همگان، «زمان و مکانى» را در اختيار داريم که همۀ ما را دور هم جمع مىکند و بر اين انديشه صحه مىگذارد که هر کس با ديگرى برابر است.
بدون شک ما هرگز نمىتوانيم بفهميم گودو «چه کسی» است، اما همين ما را بس که او نماد ميل خستگىناپذير انسان براى رخداد چيزى است. با اين همه وقتی پوتزو مىپرسد: «شما که هستيد؟» مىتوان به راحتی فهميد ــ در ادامۀ اريستوفانِس و پلوتوس, موليِر و گولدونى و همينطور چاپلين ــ که چرا ولاديمير اينگونه پاسخ مىدهد (که بنا به دستور بکت، سکوتى را در پى دارد):
ــ ما انسان هستيم.
— Samuel Beckett and Alberto Giacometti looking at the tree for “Waiting for Godot”, 1961.
🎥 @CinemaParadisooo
▪️ژنرال رالف لاندری (جیمز برولین): «روزی که خروشچف از سِمت خود کنارهگیری میکرد یا کنار گذاشته میشد، به نفر بعدی خود، یعنی برژنف که قرار بود به صندلی قدرت تکیه بزند و دبیر حزب کمونیست در شوروی شود، گفت: من برای تو دو تا نامه مینویسم برژنف، هر زمان که در میانۀ کار با مشکل مواجه شدی، نامه اول را باز کن، در آنجا نوشتم که تمامی مشکلات را بر گردن من بینداز، ولی وقتی در هنگام مسؤلیت خود با بحران عظیم روبهرو شدی و نتوانستی راه حلی پیدا کنی، برای برون رفت از آن بحران، نامه دوم را باز کن، آنجا نوشتم؛ دو تا نامه بنویس برای جانشین بعدی خود!»
▫️Traffic (2000)
▫️Dir. Steven Soderbergh
🎥 @CinemaParadisooo
▫️Traffic (2000)
▫️Dir. Steven Soderbergh
🎥 @CinemaParadisooo
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️آندری تارکفسکی
ـــ پیکرتراشی در زمان ــ ترجمه صالح نجفی
ـــ وقتی برمیخوریم به تمامی نشانههای پرقدرت سکوتی که حکایت از قریبالوقوعیِ آخرالزمان دارد، آیا امیدی به جانبهدربردن میتوان داشت؟ شاید جواب این سؤال را باید در حکایتِ ایستادگیِ درخت تشنهلبی بیبهره از آب زندگانی بازجُست که مبنای فیلم قربانی بود و جایگاهی بس سرنوشتساز در زندگیِ هنری من داشته است. آوردهاند راهبی قدم به قدم و دَلو به دَلو از تپه بالا میرفت تا به درخت خشکِ بالای تپه آب دهد. مرد راهب به ضرورت کاری که میکرد بیچونوچرا ایمان داشت و هرگز حتی یک دم در ایمانش به نیروی اِعجازِ ایمان خودش به خداوند سست نشد. آنقدر زنده ماند تا معجزه را به چشم ببیند: یک صبح سرانجام درخت ناگهان جان یافت و شاخههایش پر شد از برگهای نورُسته. و آن «معجزه» بیگمان چیزی بیش از حقیقت نیست.
▫️The Sacrifice (1986)
▫️Dir. Andrei Tarkovsky
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ پیکرتراشی در زمان ــ ترجمه صالح نجفی
ـــ وقتی برمیخوریم به تمامی نشانههای پرقدرت سکوتی که حکایت از قریبالوقوعیِ آخرالزمان دارد، آیا امیدی به جانبهدربردن میتوان داشت؟ شاید جواب این سؤال را باید در حکایتِ ایستادگیِ درخت تشنهلبی بیبهره از آب زندگانی بازجُست که مبنای فیلم قربانی بود و جایگاهی بس سرنوشتساز در زندگیِ هنری من داشته است. آوردهاند راهبی قدم به قدم و دَلو به دَلو از تپه بالا میرفت تا به درخت خشکِ بالای تپه آب دهد. مرد راهب به ضرورت کاری که میکرد بیچونوچرا ایمان داشت و هرگز حتی یک دم در ایمانش به نیروی اِعجازِ ایمان خودش به خداوند سست نشد. آنقدر زنده ماند تا معجزه را به چشم ببیند: یک صبح سرانجام درخت ناگهان جان یافت و شاخههایش پر شد از برگهای نورُسته. و آن «معجزه» بیگمان چیزی بیش از حقیقت نیست.
▫️The Sacrifice (1986)
▫️Dir. Andrei Tarkovsky
🎥 @CinemaParadisooo
❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️جیم جارموش
ـــ فیلمهای تو دربارۀ عشقاند، دربارۀ اعتماد و بیاعتمادی، دربارۀ درد تنهایی، غم و شادی، وجد و حال، کودنی و نفهمی. فیلمهای تو دربارۀ بیقراری و بیتابیاند، دربارۀ مستی، دربارۀ نرمش و شهوت، دربارۀ شوخطبعی و کلهشقی، ناتوانی از فهم منظور همدیگر و ترس. اما بیش از همه دربارۀ عشقاند و تماشاگر را به جایی میبرند بس عمیقتر از لایههایی که هر پژوهشی در باب «صورتهای روایت» و «قالبهای قصهگویی» میتواند به آنها ره یابد. آه، بله، تو فیلمساز بزرگی هستی، یکی از فیلمسازان محبوب من. ولی عمیقترین اشراق حاصل از تماشای فیلمهایت این است: نوار سلولوئید یک چیز است و زیبایی و غرابت و غموض تجربۀ انسانی چیزی دیگر.
آه، جان کاساوِتیس، آفرین و هزاران آفرین بر تو. از صمیم دل و جانم میستایم تو را.
— The Films of John Cassavetes.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ فیلمهای تو دربارۀ عشقاند، دربارۀ اعتماد و بیاعتمادی، دربارۀ درد تنهایی، غم و شادی، وجد و حال، کودنی و نفهمی. فیلمهای تو دربارۀ بیقراری و بیتابیاند، دربارۀ مستی، دربارۀ نرمش و شهوت، دربارۀ شوخطبعی و کلهشقی، ناتوانی از فهم منظور همدیگر و ترس. اما بیش از همه دربارۀ عشقاند و تماشاگر را به جایی میبرند بس عمیقتر از لایههایی که هر پژوهشی در باب «صورتهای روایت» و «قالبهای قصهگویی» میتواند به آنها ره یابد. آه، بله، تو فیلمساز بزرگی هستی، یکی از فیلمسازان محبوب من. ولی عمیقترین اشراق حاصل از تماشای فیلمهایت این است: نوار سلولوئید یک چیز است و زیبایی و غرابت و غموض تجربۀ انسانی چیزی دیگر.
آه، جان کاساوِتیس، آفرین و هزاران آفرین بر تو. از صمیم دل و جانم میستایم تو را.
— The Films of John Cassavetes.
🎥 @CinemaParadisooo
👎4👍1
▪️فریدون رهنما
ـــ یقین دارم سیاوش من، درختهای روشنی و آگاهی میرویاند و من و این مردم ـــ که شاید امروز فرسنگها از من و مانند من دورند ـــ روزی در آغوش هم خواهیم رفت. چه زنده باشم چه مرده. درخت فردا از میان آغوش ما خواهد رُست. اگر آواز خواندهام برای همین بوده است. خونشان در من میدود و روزی خون من در آنان...
▫️Siavash in Persepolis (1967)
▫️Dir. Fereydoun Rahnema
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ یقین دارم سیاوش من، درختهای روشنی و آگاهی میرویاند و من و این مردم ـــ که شاید امروز فرسنگها از من و مانند من دورند ـــ روزی در آغوش هم خواهیم رفت. چه زنده باشم چه مرده. درخت فردا از میان آغوش ما خواهد رُست. اگر آواز خواندهام برای همین بوده است. خونشان در من میدود و روزی خون من در آنان...
▫️Siavash in Persepolis (1967)
▫️Dir. Fereydoun Rahnema
🎥 @CinemaParadisooo
👎4
▪️پیر پائولو پازولینی
ـــ بند اول از شعر «نشاط مأیوس» ــ ترجمه صالح نجفی
ـــ انگار که در فیلمی از گدار: تنها/ در اتوموبیلی که میتازد در آزادراههای/ نو-سرمایهداریِ لاتینی ـــ در راه بازگشت از فرودگاه ـــ/ «آنجا که موراویا پشت سر ماند، تک و تنها میان چمدانهایش/ تنها «میتازد با آلفا رومئویش»/ در آفتابی چنان ملکوتی که/ نمیتوان با قافیههایی نازیبا وصف کردش/ ـــ زیباترین آفتابی که در تمام سال داشتهایم ـــ/ انگار که در فیلمی از گدار:/ زیر آفتابی که خون از دست میدهد بیحرکت/ یکتا،/ کانالِ بندرِ فیومیچینو/ ـــ قایقی موتوری بازمیگردد، کسی نگاهش نمیکند/ ـــ ملوانهای ناپلی با کهنهرختهای پشمین/ تصادف اتوموبیلی، و ناظری چند در اطراف ...
ـــ انگار که در فیلمی از گدار ـــ رمانتیسمی/ بازیافته در زمانۀ/ بدبینی و سنگدلیِ نو-سرمایهداری ـــ/ پشت فرمان/ در جادهی منشعب از فیومیچینو ـــ/ کاخ آنجاست (وه/چه راز شیرینی از برای فیلمنامهنویس فرانسوی،/ این غولِ پاپنشین در آفتابِ دیرینهسال و/ بیپایان و جانفرسا، با برج و بارویش/ بر فراز پرچینها و ردیف کشتزارها در چشمانداز دلگیرِ رعیتهای دهقان) ...
ـــ به گربهای میمانم زنده زنده سوخته/ لِه شده زیر چرخهای تریلی،/ که پسربچهها آویختهاند جسدش را/ از شاخ درخت انجیری،
اما از هفت جانی که دارد/ شش تایش همچنان باقیست/ مثل ماری خُرد و خمیر که نمانده از وجودش/ جز پارهگوشتی خونآلود/ یکی مارماهیِّ نیمخورده
ـــ گونههایی گودرفته زیر چشمهای درمانده،/ موها باریک گشته در فرق سر، خوفناک / بازوها آب رفته مثل بازوی بچهای خردسال/ ـــ گربهای که خرخر نخواهد کرد، بلموندو/ «پشت فرمانِ آلفا رومئویش»/ که در منطقِ خودشیفتهگونِ مونتاژ/ برون میپرد از زمان و جایمیدهد/ خود را/ در تصویرهایی که ربطی ندارد هیچ/ به ملالِ ساعتهای کشدار .../ یا تابشِ آهستۀ خورشید بعد از ظهر هنگام مرگ ...
مرگ این نیست که/ نمیتوانی حرفت را به کسی بگویی/ مرگ این است که دیگر کسی نمیفهمد حرفت را.
و آن غولِ پاپنشین، که خالی از/ ملاحت نیست ـــ خاطرهی/ زمینهایی که نجیبزادگان بخشیدند،/ هدیههایی بیخطر، بیخطر/ مثل تسلیم رعیتهای زرخرید ـــ/ در آفتابی که/ قرنها/ هزاران نیمروز/ یگانه میهمانِ اینجا بود،
آن غول پاپنشین، کِز کرده/ با برج و بارویش میان بیشههای ساحل/ سپیدارها و کرتهای هندوانه، نهرها،
آن غول پاپنشین پوشانده بود/ نارنجیِ چشمنوازِ رُم را/ در غلافِ برج و بارویش/ شهری که فرومیریزد/ مثل سازهای از روم قدیم یا تمدن اِتروسکها،
و کم کم دیگر کسی نمیفهمد زبانش را.
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
▪️پیر پائولو پازولینی
ـــ بند اول از شعر «نشاط مأیوس» ــ ترجمه صالح نجفی
ـــ انگار که در فیلمی از گدار: تنها/ در اتوموبیلی که میتازد در آزادراههای/ نو-سرمایهداریِ لاتینی ـــ در راه بازگشت از فرودگاه ـــ/ «آنجا که موراویا پشت سر ماند، تک و تنها میان چمدانهایش/ تنها «میتازد با آلفا رومئویش»/ در آفتابی چنان ملکوتی که/ نمیتوان با قافیههایی نازیبا وصف کردش/ ـــ زیباترین آفتابی که در تمام سال داشتهایم ـــ/ انگار که در فیلمی از گدار:/ زیر آفتابی که خون از دست میدهد بیحرکت/ یکتا،/ کانالِ بندرِ فیومیچینو/ ـــ قایقی موتوری بازمیگردد، کسی نگاهش نمیکند/ ـــ ملوانهای ناپلی با کهنهرختهای پشمین/ تصادف اتوموبیلی، و ناظری چند در اطراف ...
ـــ انگار که در فیلمی از گدار ـــ رمانتیسمی/ بازیافته در زمانۀ/ بدبینی و سنگدلیِ نو-سرمایهداری ـــ/ پشت فرمان/ در جادهی منشعب از فیومیچینو ـــ/ کاخ آنجاست (وه/چه راز شیرینی از برای فیلمنامهنویس فرانسوی،/ این غولِ پاپنشین در آفتابِ دیرینهسال و/ بیپایان و جانفرسا، با برج و بارویش/ بر فراز پرچینها و ردیف کشتزارها در چشمانداز دلگیرِ رعیتهای دهقان) ...
ـــ به گربهای میمانم زنده زنده سوخته/ لِه شده زیر چرخهای تریلی،/ که پسربچهها آویختهاند جسدش را/ از شاخ درخت انجیری،
اما از هفت جانی که دارد/ شش تایش همچنان باقیست/ مثل ماری خُرد و خمیر که نمانده از وجودش/ جز پارهگوشتی خونآلود/ یکی مارماهیِّ نیمخورده
ـــ گونههایی گودرفته زیر چشمهای درمانده،/ موها باریک گشته در فرق سر، خوفناک / بازوها آب رفته مثل بازوی بچهای خردسال/ ـــ گربهای که خرخر نخواهد کرد، بلموندو/ «پشت فرمانِ آلفا رومئویش»/ که در منطقِ خودشیفتهگونِ مونتاژ/ برون میپرد از زمان و جایمیدهد/ خود را/ در تصویرهایی که ربطی ندارد هیچ/ به ملالِ ساعتهای کشدار .../ یا تابشِ آهستۀ خورشید بعد از ظهر هنگام مرگ ...
مرگ این نیست که/ نمیتوانی حرفت را به کسی بگویی/ مرگ این است که دیگر کسی نمیفهمد حرفت را.
و آن غولِ پاپنشین، که خالی از/ ملاحت نیست ـــ خاطرهی/ زمینهایی که نجیبزادگان بخشیدند،/ هدیههایی بیخطر، بیخطر/ مثل تسلیم رعیتهای زرخرید ـــ/ در آفتابی که/ قرنها/ هزاران نیمروز/ یگانه میهمانِ اینجا بود،
آن غول پاپنشین، کِز کرده/ با برج و بارویش میان بیشههای ساحل/ سپیدارها و کرتهای هندوانه، نهرها،
آن غول پاپنشین پوشانده بود/ نارنجیِ چشمنوازِ رُم را/ در غلافِ برج و بارویش/ شهری که فرومیریزد/ مثل سازهای از روم قدیم یا تمدن اِتروسکها،
و کم کم دیگر کسی نمیفهمد زبانش را.
🎥 @CinemaParadisooo
🎥 @CinemaParadisooo
👎4❤1
فدریکو فلینی
ـــ نیات خیرخواهانه و احساسات صادقانه و باور و شیفتگی پر از شور و احساس به ایدهآلهای مشخص، ممکن است که به یک روش سیاسی فوقالعاده و یا یک فعالیت مفید اجتماعی تبدیل شود ــ چیزهایی که ممکن است از سینما مفیدتر باشند ــ ولی لزوماً منجر به ساختن یک فیلم خوب نخواهند شد. و واقعاً هیچ چیزی زشتتر و غمانگیزتر (به این علت که کاملاً بیهوده و بیثمر است)، از یک فیلم بد سیاسی نیست.
— Federico Fellini & Jacques Tati.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ نیات خیرخواهانه و احساسات صادقانه و باور و شیفتگی پر از شور و احساس به ایدهآلهای مشخص، ممکن است که به یک روش سیاسی فوقالعاده و یا یک فعالیت مفید اجتماعی تبدیل شود ــ چیزهایی که ممکن است از سینما مفیدتر باشند ــ ولی لزوماً منجر به ساختن یک فیلم خوب نخواهند شد. و واقعاً هیچ چیزی زشتتر و غمانگیزتر (به این علت که کاملاً بیهوده و بیثمر است)، از یک فیلم بد سیاسی نیست.
— Federico Fellini & Jacques Tati.
🎥 @CinemaParadisooo
👎4👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️من آنقدر زیاد رؤیا بافتهام و کمتر زیستهام، که گاهی تنها سه سالهام، اما روز بعد، اگر خوابی که دیدهام محزون باشد و تار، سیصد سالهام. تو اینطور نیستی؟ در لحظاتی بهنظرت نمیرسد که در آستانهٔ آغاز زندگی هستی بیآنکه حتی آنرا بشناسی ــ و زمانی دیگر سنگینی چندین هزار قرنی را که از آن خاطراتی مبهم و تأثیراتی جانگداز در دل داری، روی دوش خود حس نمیکنی؟ چرا آمدهایم و به کجا میرویم؟ هر چیز امکان دارد، چرا که همهچیز نامعلوم است.
ـــ از نامههای ژرژ ساند به گوستاو فلوبر ــ کتاب «آوازهای کوچکی برای ماه» ــ ترجمه گلاره جمشیدی.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ از نامههای ژرژ ساند به گوستاو فلوبر ــ کتاب «آوازهای کوچکی برای ماه» ــ ترجمه گلاره جمشیدی.
🎥 @CinemaParadisooo
❤25👍5👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️یاسوجیرو ازو
❍ من فکر نمیکنم فیلم دستور زبانی داشته باشد. به گمانم فیلم یک فرم بیشتر ندارد. اگر فیلمی خوب از آب درآمده، پس دستور زبان خودش را خلق کرده است.
❍ من سبک کارگردانی خودم را در ذهنم فرموله کردهام، بدون هیچ گونه تقلید غیرضروری از دیگران.
❍ من خود را وقف هنرهای خُرد کردهام.
❍ هرچند ممکن است در چشم دیگران همیشه همان به نظر برسم، اما از دید خودم هر چیزی که تولید میکنم یک بیان تازه است، و من همیشه هر یک از کارهایم را از سر علاقهای تازه میسازم، مثل نقاشی که همیشه همان گل سرخ را نقاشی میکند.
▫️Yasujirō Ozu
— 12 December 1903 – 12 December 1963
🎥 @CinemaParadisooo
❍ من فکر نمیکنم فیلم دستور زبانی داشته باشد. به گمانم فیلم یک فرم بیشتر ندارد. اگر فیلمی خوب از آب درآمده، پس دستور زبان خودش را خلق کرده است.
❍ من سبک کارگردانی خودم را در ذهنم فرموله کردهام، بدون هیچ گونه تقلید غیرضروری از دیگران.
❍ من خود را وقف هنرهای خُرد کردهام.
❍ هرچند ممکن است در چشم دیگران همیشه همان به نظر برسم، اما از دید خودم هر چیزی که تولید میکنم یک بیان تازه است، و من همیشه هر یک از کارهایم را از سر علاقهای تازه میسازم، مثل نقاشی که همیشه همان گل سرخ را نقاشی میکند.
▫️Yasujirō Ozu
— 12 December 1903 – 12 December 1963
🎥 @CinemaParadisooo
❤24👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️دانلد ریچی
ـــ هنگامی که کیدو شیرو، رئیس شرکتی که اُزو بیشترِ فیلمهایش را با همکاریِ آن ساخته بود، به دیدنِ کارگردان که در بستر مرگ بود رفت، اُزو نگاهی کرد و گفت: «خوب، آقای کیدو، گویا درامِ خانگی قرار است تمام شود.»
فیلمهای اُزو، بنا بر بالاترین معنیِ این اصطلاح، بهواقع «درام خانگی»اند. این فیلمها، سادگیهای پیشپاافتادۀ زندگیِ روزمره را وامیدارند تا پرده از اجزای تشکیلدهندۀ خود بردارند، و در سیرِ این روند، بهتعبیری، چکّهچکّه عصارهای بهدست میآید گاه تلخ که همانا حقیقت است:
کیوکو: زندگی یأسآور نیست؟
نوریکو: چرا، هست.
کیوکو (با لبخند): مواظب خودت باش.
نوریکو: ممنون. خداحافظ.
[داستان توکیو]
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ هنگامی که کیدو شیرو، رئیس شرکتی که اُزو بیشترِ فیلمهایش را با همکاریِ آن ساخته بود، به دیدنِ کارگردان که در بستر مرگ بود رفت، اُزو نگاهی کرد و گفت: «خوب، آقای کیدو، گویا درامِ خانگی قرار است تمام شود.»
فیلمهای اُزو، بنا بر بالاترین معنیِ این اصطلاح، بهواقع «درام خانگی»اند. این فیلمها، سادگیهای پیشپاافتادۀ زندگیِ روزمره را وامیدارند تا پرده از اجزای تشکیلدهندۀ خود بردارند، و در سیرِ این روند، بهتعبیری، چکّهچکّه عصارهای بهدست میآید گاه تلخ که همانا حقیقت است:
کیوکو: زندگی یأسآور نیست؟
نوریکو: چرا، هست.
کیوکو (با لبخند): مواظب خودت باش.
نوریکو: ممنون. خداحافظ.
[داستان توکیو]
🎥 @CinemaParadisooo
❤28👎3👍1
▪️بهرام بیضایی
ـــ در گفتگو با زاون قوكاسيان
ـــ هر جای دنیا اگر نوازنده یا رقصنده یا نویسنده یا خواننده یا کارگردان یا نقاش یا بازیگر خوبی بودی میشدی هنرمند خلق و عناوین و القاب مشابهش... اینجا اگر خیلی خیلی خوب بودی از هستی ساقطتت میکنند. اینجا باید سعی کنی متوسط بمانی. میخواهید بدانید دليل مخالفت با سوسن چه بود؟ دلیلش اینست که خوب بازی میکرد!
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ در گفتگو با زاون قوكاسيان
ـــ هر جای دنیا اگر نوازنده یا رقصنده یا نویسنده یا خواننده یا کارگردان یا نقاش یا بازیگر خوبی بودی میشدی هنرمند خلق و عناوین و القاب مشابهش... اینجا اگر خیلی خیلی خوب بودی از هستی ساقطتت میکنند. اینجا باید سعی کنی متوسط بمانی. میخواهید بدانید دليل مخالفت با سوسن چه بود؟ دلیلش اینست که خوب بازی میکرد!
🎥 @CinemaParadisooo
👍39❤12👎3
▪️بهترین فیلمهای سال ٢٠٢۴ به انتخاب منتقدین نشریه فیلم کامنت
— The 20 Best Films of 2024 | Film Comment
🎥 @CinemaParadisooo
— The 20 Best Films of 2024 | Film Comment
🎥 @CinemaParadisooo
👎4
▪️اورسن ولز
ـــ عدالتی در کار نیست، مردم یا خوششانسی میارن یا بدشانسی...
— Orson Welles and Francis Ford Coppola at an awards dinner given by the National Alliance of Theatre Owners, 1979.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ عدالتی در کار نیست، مردم یا خوششانسی میارن یا بدشانسی...
— Orson Welles and Francis Ford Coppola at an awards dinner given by the National Alliance of Theatre Owners, 1979.
🎥 @CinemaParadisooo
❤2👍1👎1
▪️آنتونیو گرامشی
ـــ من پارتیزانم، زندهام و در وجدانهای ستبرِ همسوی خویش صدای تپشِ کنشگریِ شهر آیندهای را میشنوم که بخش من دارد آن را میسازد؛ و در آن، زنجیرۀ اجتماعی روی معدودی افراد سنگینی نمیکند و در آن هر چیزی که روی میدهد اتفاقی و قضا قدری نیست و هوشمندانه است عملکرد شهروندان. در آن شهر هیچکس نیست که بر پنجره به تماشا بماند آنگاه که اندک کسانی دارند از جان خویش در میگذرند و رگهایشان در این فداکاری دریده میشوند و به همراه او کسی هم نیست که بر پنجره بماند و کمین کند تا از اندک خیری که کنشگریِ کسانی چون او به همراه آورده استفاده کند و اوهام خویش را با توهین به آن که دست از جان شسته و رگش دریدهشده بیرون بریزد که چرا در نیل به ارادۀ خویش موفق نبوده است.
من زندهام. من پارتیزانم. پس بیزارم از آن که مشارکت نمیکند. من از بیتفاوتها بیزارم.
🎥 @CinemaParadisooo
ـــ من پارتیزانم، زندهام و در وجدانهای ستبرِ همسوی خویش صدای تپشِ کنشگریِ شهر آیندهای را میشنوم که بخش من دارد آن را میسازد؛ و در آن، زنجیرۀ اجتماعی روی معدودی افراد سنگینی نمیکند و در آن هر چیزی که روی میدهد اتفاقی و قضا قدری نیست و هوشمندانه است عملکرد شهروندان. در آن شهر هیچکس نیست که بر پنجره به تماشا بماند آنگاه که اندک کسانی دارند از جان خویش در میگذرند و رگهایشان در این فداکاری دریده میشوند و به همراه او کسی هم نیست که بر پنجره بماند و کمین کند تا از اندک خیری که کنشگریِ کسانی چون او به همراه آورده استفاده کند و اوهام خویش را با توهین به آن که دست از جان شسته و رگش دریدهشده بیرون بریزد که چرا در نیل به ارادۀ خویش موفق نبوده است.
من زندهام. من پارتیزانم. پس بیزارم از آن که مشارکت نمیکند. من از بیتفاوتها بیزارم.
🎥 @CinemaParadisooo