🔸ایران هستهای
اسرائیلیها دارند زلزلههای گهگاه ایران را به آزمایشات هستهای ربط میدهند و چه علاقهای دارند که با این ترتیب پای آمریکا را به ماجرا باز کنند. پیش از این رئیسجمهور فرانسه هم درباره هستهای شدن ایران هشدار دادهبود.
ترجمه متن خبر: "به گفته منابع امنیتی در اسرائیل، ایران در آستانه بمب اتمی قرار دارد، چندی پیش زلزله ای به بزرگی ۴.۳ ریشتر در تبریز شناسایی شد. طبق اطلاعات قبلی زلزلهای در این محدوده نشاندهندهٔ هستهای بودن است."
منبع | در آستان بلوغ | #سیاستخانه
اسرائیلیها دارند زلزلههای گهگاه ایران را به آزمایشات هستهای ربط میدهند و چه علاقهای دارند که با این ترتیب پای آمریکا را به ماجرا باز کنند. پیش از این رئیسجمهور فرانسه هم درباره هستهای شدن ایران هشدار دادهبود.
ترجمه متن خبر: "به گفته منابع امنیتی در اسرائیل، ایران در آستانه بمب اتمی قرار دارد، چندی پیش زلزله ای به بزرگی ۴.۳ ریشتر در تبریز شناسایی شد. طبق اطلاعات قبلی زلزلهای در این محدوده نشاندهندهٔ هستهای بودن است."
منبع | در آستان بلوغ | #سیاستخانه
Telegram
🎗️חדשות ישראל IL🎗️
ע״פ גורמי ביטחון בישראל איראן על סף פצצה גרעינית, לפני זמן קצר זוהתה רעידת אדמה בתבריז בעוצמה של 4.3 בסולם ריכטר - ע״פ נתונים קודמים רעידת אדמה בטווח הזה מצביעה על ניסוי גרעיני.
חדשות ישראל IL -לשיתוף הערוץ -www.tg-me.com/newssil לתיעודים ויצירת קשר לחץ כאן
⭐️פייסבוק…
חדשות ישראל IL -לשיתוף הערוץ -www.tg-me.com/newssil לתיעודים ויצירת קשר לחץ כאן
⭐️פייסבוק…
❤2
🔸ترامپون
بیشتر از دو دهه بعد از بوستونداینامیکز، هر وقت کار به برادران روس و شرکتهای درجه سه چینی برسد، بعد از پروژه دشمنکورکن کرونایاب مستعان، سردار فلانی خواهدآمد و سگ که با فرهنگ ما مغایرت دارد، از خر رباتی به نام ترامپون (ترکیب ترامپ و تامپون)، طراحی و ساختهشده توسط یک دانشآموز بسیجی ساکن باقرآباد ورامین در زیرزمین خانهشان رونمایی خواهدکرد. روی آن هم خواهندنوشت "ایلان ماسک خر است!"
یادداشتها و لینک مرتبط:
• اطلس
• هوشمند
• دوچرخهسوار
• ربات خر چینی
منبع | در آستان بلوغ | #وبگردی | #طنزخانه
بیشتر از دو دهه بعد از بوستونداینامیکز، هر وقت کار به برادران روس و شرکتهای درجه سه چینی برسد، بعد از پروژه دشمنکورکن کرونایاب مستعان، سردار فلانی خواهدآمد و سگ که با فرهنگ ما مغایرت دارد، از خر رباتی به نام ترامپون (ترکیب ترامپ و تامپون)، طراحی و ساختهشده توسط یک دانشآموز بسیجی ساکن باقرآباد ورامین در زیرزمین خانهشان رونمایی خواهدکرد. روی آن هم خواهندنوشت "ایلان ماسک خر است!"
یادداشتها و لینک مرتبط:
• اطلس
• هوشمند
• دوچرخهسوار
• ربات خر چینی
منبع | در آستان بلوغ | #وبگردی | #طنزخانه
Telegram
Sputnik Iran Media
📹شرکت لنوو از یک سگ رباتی شش پا به نام دی استار بوت جی اس رونمایی کرد
🔹این سگ رباتی می تواند در ساخت و ساز، برای بازرسی شرکت ها و در عملیات جستجو و نجات استفاده شود.
📱 ما را در سایت و تلگرام اسپوتنیک دنبال کنید 👇
🔸 Sputnik Iran | Telegram 🔸
🔹این سگ رباتی می تواند در ساخت و ساز، برای بازرسی شرکت ها و در عملیات جستجو و نجات استفاده شود.
📱 ما را در سایت و تلگرام اسپوتنیک دنبال کنید 👇
🔸 Sputnik Iran | Telegram 🔸
👍2🤔1
🔸جایگاه هنر خوشنویسی
به نقل از مهرانخان علیهالسلام، در کاربرد هوش مصنوعی برای تبیین جایگاه هنر خوشنویسی معاصر يک بنده خدايی از چتجیپیتی پرسيدهبود: جیپیتیجان، فدات شم، ما الان وضعيتمان در هنر خوشنویسی چگونه است؟
با کمی چاشنی طنز پاسخ گرفتهبود: شما الان مخصوصاً با نوآوریهايی که انجام شده در اوج قلّه هستيد و چشم همهٔ جهانيان به شماست. همينطور بدرخشيد که شما از کاردرستترينها هستيد، بیرقيبانه.
یادداشت مرتبط:
• خوشنویسی و هوش مصنوعی
• آموزش خوشنویسی
• کشیدن کیسهٔ انجمن | پردهٔ اول
• کشیدن کیسهٔ انجمن | پردهٔ دوم
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه
به نقل از مهرانخان علیهالسلام، در کاربرد هوش مصنوعی برای تبیین جایگاه هنر خوشنویسی معاصر يک بنده خدايی از چتجیپیتی پرسيدهبود: جیپیتیجان، فدات شم، ما الان وضعيتمان در هنر خوشنویسی چگونه است؟
با کمی چاشنی طنز پاسخ گرفتهبود: شما الان مخصوصاً با نوآوریهايی که انجام شده در اوج قلّه هستيد و چشم همهٔ جهانيان به شماست. همينطور بدرخشيد که شما از کاردرستترينها هستيد، بیرقيبانه.
یادداشت مرتبط:
• خوشنویسی و هوش مصنوعی
• آموزش خوشنویسی
• کشیدن کیسهٔ انجمن | پردهٔ اول
• کشیدن کیسهٔ انجمن | پردهٔ دوم
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه
👍2
🔸۱۳ رجب
جناب مسعودخان بابالحوائجی در اعتبار روز ۱۳رجب به عنوان ولادت امام نخست شیعیان میفرمایند:
انتخاب این روز طی برساختی تاریخی صورت گرفته، نه متکی به اعتبار روایی آن. اقوال مورخان و اصحاب حدیث دربارهٔ روز ولادت علیبنابیطالب سخت متعدد و غیر قابل جمع است.
مثلاً شیخ طوسی در این زمینه صاحب دو قول است؛ در دو کتابش تهذیب و مصباح المتهجد (ص ۷۴۱) (از ابن عیاش) قائل به ۱۳ رجب است اما در جلد دوم همین مصباح المتهجد (ص۸۵۲) روایتی صحیحالسند از صفوان بن مهران جمال میآورد که هفتم شعبان را از امام صادق نقل کردهاست.
شیخ مفید نیز به همین شکل، در «ارشاد» خود قائل به روز ۱۳رجب است، اما در کتاب «مسارالشیعه»اش روز ۲۳ شعبان را روز ولادت معرفی میکند.
مجلسی نیز در بحار ج ۳۵ همین ۲۳ شعبان را معتبر میشمارد، اما با نظریه نسئ سعی در جمع دو گونه از روایات دارد.
باز در امالی طوسی قول دیگری میبینیم که ولادت ایشان را در ذیالحجه، که از چهارم تا هفتم متغیر است، در روایت ابنشاذان نقل میکند.
برخی نیز چون صاحب کنزالفوائد علامه کراجکی ماه رمضان را افزودهاند که مسعودی نیز در اثبات الوصیة نیمهی رمضان را روز ولادت معرفی کرده است.
کسانی چون کلینی صاحب کافی دربارهٔ روز ولادت احتیاط و سکوت را ترجیح دادهاند، بیرونی در آثارالباقیه هشتم جمادیالاولی را ترجیح داده و افزوده است.
حالا پرسش این است که با این تعدد اقوال که حتی کسی در پایهٔ شیخ طوسی سه روایت مختلف را در این زمینه آورده، چطور و طی چه فرآیندی روز ۱۳ رجب مشهور و قطعی اعلام شده و میشود؟
با اینکه طبق نقل علامه فتونی درگذشته به سال ۱۱۳۸ که جد صاحب جواهر است، این نقل برگرفته از یکی از امویان به نام «عتاب بن اسید» بودهاست که امیر مکه بود و پسرش هم علیه علی در جمل جنگید و کشته شد. چرا باید قول یکی از امویان بدین پایه از شهرت برسد؟
داستان این است که این اقوال تا زمان صفویه قائلان متعدد خویش را داشت تا اینکه «عبدالحسین خاتون آبادی» مورخ بزرگ عصر شاهسلطانحسین آورده که شاه از این تشتت اقوال آشفته گشته و تصمیم میگیرد که به یکی از این اقوال رسمیت ببخشد. برای همین به ایشکآقاسیباشی فرمان میدهد علمای اصفهان را در مجمعی گِردآورد و پس از بحث و منازعات بسیار، قریب هشتاد تن از ایشان ترجیح میدهند که ۱۳ رجب را روزه ولادت امام نخستین خود اعلام کنند. در پی آن پادشاه صفوی دستور داد آن شب تا صبح به طریق سایر اعیاد نوبه را فروکوفتند و آن روز را مجلس ساختند. اما دیدگاههای معارض و استدلالهای مخالفین برجسته در آن مجمع نادیده انگاشتهشد، تا اينکه امروز از شنیدن هفتم شعبان به عنوان روز میلاد علیبنابیطالب شگفتزده میشوید که شاید اصح اقوال نیز همین باشد.
حتی کسی چون آقاجمال خوانساری که در این موضوع رسالهای بهر شاه نگاشت و به ۱۳ رجب رأی داد، اما در همان رساله اذعان کرده که مستند روایت هفتم شیعیان که منقول از صفوانبنمهران است حدیثی صحیحالسند است در حالی که ۱۳ رجب فاقد چنین مستند صحیح روایی است.
خاتون آبادی که خود از منتقدان رجحانبخشی به ۱۳ رجب بود صریحاً نوشتهاست که تعیین چنین روزی از مخترعات شاهسلطانحسین صفوی است و نقل کرده که تمام آن هشتاد نفر از جملهٔ محققان اَعلام و مبرّز نبودهاند، بلکه ایشکآقاسی از متوسطین طلاب نیز در آن مجمع وارد کردهبود که طبعاً آنها تقلیداً رأی دادهاند نه تحقیقاً. در حالی که بزرگانی که سمت شیخالاسلامی داشتند و نیز پسرش میرمحمد و دامادش ملاعبدالکریم که از مبرّزان علمای حاضر بودند نظرشان بر هفتم شعبان بود که دست کم مستندش حدیث صحیح شیخ طوسی از صفوان است. اما نظر آنها در اقلیت ماند و نادیده انگاشتهشد و به تدریج از یاد رفت.
کوتاه کنم که گرچه این جنس از بحثها، عصر و زمانهٔ ما را نشاید و در خورِ دغدغههای معاصرانهٔ ما نیست، اما نیم نگاهی به فهرست این تاریخچهی مطوّل، ضروری است تا بهرمان آشکار کند که آراء تاریخی چطور از دل برساختهای تاریخ و روابط قدرت سر برمیکنند تا دیدگاههایی مستند و تحقیقیتر.
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه
جناب مسعودخان بابالحوائجی در اعتبار روز ۱۳رجب به عنوان ولادت امام نخست شیعیان میفرمایند:
انتخاب این روز طی برساختی تاریخی صورت گرفته، نه متکی به اعتبار روایی آن. اقوال مورخان و اصحاب حدیث دربارهٔ روز ولادت علیبنابیطالب سخت متعدد و غیر قابل جمع است.
مثلاً شیخ طوسی در این زمینه صاحب دو قول است؛ در دو کتابش تهذیب و مصباح المتهجد (ص ۷۴۱) (از ابن عیاش) قائل به ۱۳ رجب است اما در جلد دوم همین مصباح المتهجد (ص۸۵۲) روایتی صحیحالسند از صفوان بن مهران جمال میآورد که هفتم شعبان را از امام صادق نقل کردهاست.
شیخ مفید نیز به همین شکل، در «ارشاد» خود قائل به روز ۱۳رجب است، اما در کتاب «مسارالشیعه»اش روز ۲۳ شعبان را روز ولادت معرفی میکند.
مجلسی نیز در بحار ج ۳۵ همین ۲۳ شعبان را معتبر میشمارد، اما با نظریه نسئ سعی در جمع دو گونه از روایات دارد.
باز در امالی طوسی قول دیگری میبینیم که ولادت ایشان را در ذیالحجه، که از چهارم تا هفتم متغیر است، در روایت ابنشاذان نقل میکند.
برخی نیز چون صاحب کنزالفوائد علامه کراجکی ماه رمضان را افزودهاند که مسعودی نیز در اثبات الوصیة نیمهی رمضان را روز ولادت معرفی کرده است.
کسانی چون کلینی صاحب کافی دربارهٔ روز ولادت احتیاط و سکوت را ترجیح دادهاند، بیرونی در آثارالباقیه هشتم جمادیالاولی را ترجیح داده و افزوده است.
حالا پرسش این است که با این تعدد اقوال که حتی کسی در پایهٔ شیخ طوسی سه روایت مختلف را در این زمینه آورده، چطور و طی چه فرآیندی روز ۱۳ رجب مشهور و قطعی اعلام شده و میشود؟
با اینکه طبق نقل علامه فتونی درگذشته به سال ۱۱۳۸ که جد صاحب جواهر است، این نقل برگرفته از یکی از امویان به نام «عتاب بن اسید» بودهاست که امیر مکه بود و پسرش هم علیه علی در جمل جنگید و کشته شد. چرا باید قول یکی از امویان بدین پایه از شهرت برسد؟
داستان این است که این اقوال تا زمان صفویه قائلان متعدد خویش را داشت تا اینکه «عبدالحسین خاتون آبادی» مورخ بزرگ عصر شاهسلطانحسین آورده که شاه از این تشتت اقوال آشفته گشته و تصمیم میگیرد که به یکی از این اقوال رسمیت ببخشد. برای همین به ایشکآقاسیباشی فرمان میدهد علمای اصفهان را در مجمعی گِردآورد و پس از بحث و منازعات بسیار، قریب هشتاد تن از ایشان ترجیح میدهند که ۱۳ رجب را روزه ولادت امام نخستین خود اعلام کنند. در پی آن پادشاه صفوی دستور داد آن شب تا صبح به طریق سایر اعیاد نوبه را فروکوفتند و آن روز را مجلس ساختند. اما دیدگاههای معارض و استدلالهای مخالفین برجسته در آن مجمع نادیده انگاشتهشد، تا اينکه امروز از شنیدن هفتم شعبان به عنوان روز میلاد علیبنابیطالب شگفتزده میشوید که شاید اصح اقوال نیز همین باشد.
حتی کسی چون آقاجمال خوانساری که در این موضوع رسالهای بهر شاه نگاشت و به ۱۳ رجب رأی داد، اما در همان رساله اذعان کرده که مستند روایت هفتم شیعیان که منقول از صفوانبنمهران است حدیثی صحیحالسند است در حالی که ۱۳ رجب فاقد چنین مستند صحیح روایی است.
خاتون آبادی که خود از منتقدان رجحانبخشی به ۱۳ رجب بود صریحاً نوشتهاست که تعیین چنین روزی از مخترعات شاهسلطانحسین صفوی است و نقل کرده که تمام آن هشتاد نفر از جملهٔ محققان اَعلام و مبرّز نبودهاند، بلکه ایشکآقاسی از متوسطین طلاب نیز در آن مجمع وارد کردهبود که طبعاً آنها تقلیداً رأی دادهاند نه تحقیقاً. در حالی که بزرگانی که سمت شیخالاسلامی داشتند و نیز پسرش میرمحمد و دامادش ملاعبدالکریم که از مبرّزان علمای حاضر بودند نظرشان بر هفتم شعبان بود که دست کم مستندش حدیث صحیح شیخ طوسی از صفوان است. اما نظر آنها در اقلیت ماند و نادیده انگاشتهشد و به تدریج از یاد رفت.
کوتاه کنم که گرچه این جنس از بحثها، عصر و زمانهٔ ما را نشاید و در خورِ دغدغههای معاصرانهٔ ما نیست، اما نیم نگاهی به فهرست این تاریخچهی مطوّل، ضروری است تا بهرمان آشکار کند که آراء تاریخی چطور از دل برساختهای تاریخ و روابط قدرت سر برمیکنند تا دیدگاههایی مستند و تحقیقیتر.
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه
Telegram
ترجمه ادب و فرهنگ عربی مسعود باب الحوائجی
تحقیقی از مرحوم عبدالحسین خاتونآبادی مورخ برجسته عصر صفوی، درباره رسمیت دادن عید ۱۳ رجب كه در عصر و توسط شخص سلطان حسین صفوی اختراع شده است.
👇👇👇
👇👇👇
👍2
🔸توپک بذر و باغبانی چریکی
راستش آمدم که توصیه و سفارش کنم خیر اموات و درگذشتگان سبزینه (درخت و گیاه) بکاریم و دیدم چه ایدهٔ جالب و خوبیست این توپک بذر یا Seed Ball که هم آمادهاش را میشود خرید و هم خوشخوشان با بچهها میشود ساخت، اما بیشتر که تأمل و البته جستجو کردم دیدم ملاحظاتی هم دارد. در نتیجه عجالتاً ضمن سفارش به این کارِ خوب خواهش میکنم به نکات مرتبط با آن هم توجه کنید.
نکات و الزامات:
- در باغ و بوستان و کشتزار مردم این کار را نکنید. بهطور کلی هدف از این کار توسعهٔ گیاهان در زمینهای بایر است.
- به بافت گیاهی و اکوسیستم منطقه توجه کنید. هر گیاهی را نباید در هرجا کاشت. بهترین کار شاید استفاده از گیاهان بومی همان منطقه باشد. احتیاط و مراقبت کنید که گیاه جدید میتواند در اکوسیستم جدید تبدیل به گونهٔ مهاجم شود.
- بچهها را در ساخت و رهاسازی توپکها شریک و سهیم کنید تا هم یک فعالیت زیستمحیطی را بیاموزند و هم اوقات خوش و خاطرهانگیزی برای آنان بسازید.
- مقدار بذر را بیش از مقدار تعیین شده نکنید چون هنگام جوانهزدن باعث خفه شدن و هدر رفتن بخشی از بذرها خواهد شد.
روش ساخت:
- مواد و بذر را به نسبت وزنی یک واحد بذر، سه واحد کمپوست و پنج واحد خاک رس مخلوط کنید.
- مخلوط را با کمی آب گِل کنید.
- توپکها را با توجه به اندازه بذر به صورت گلولههایی به قطر یکی-دو تا ده سانتیمتر، اندازهٔ یک تیله تا پرتقالی کوچک درست کنید.
- توپکها را یکی-دو روز در هوای آزاد و زیر آفتاب به حال خود بگذارید تا خشک شوند.
- در اولین فرصت که شرایط جوی مناسب بود دست بچهها را بگیرید و برای رهاسازی یک عملیات چریکی به دل کوه و طبیعت بزنید. 😊
- جاهای کمی دورتر از مسیرهای پاکوب یا دور از دسترس مناسبتر هستند. برای دورتر انداختن توپکها استفاده از تیرکمانسنگیهای ۷ شکل پسرها که قدیم خودمان درست میکردیم هم ایدهٔ خوبی است.
موفق باشید و از طبیعت لذت ببرید.
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه
راستش آمدم که توصیه و سفارش کنم خیر اموات و درگذشتگان سبزینه (درخت و گیاه) بکاریم و دیدم چه ایدهٔ جالب و خوبیست این توپک بذر یا Seed Ball که هم آمادهاش را میشود خرید و هم خوشخوشان با بچهها میشود ساخت، اما بیشتر که تأمل و البته جستجو کردم دیدم ملاحظاتی هم دارد. در نتیجه عجالتاً ضمن سفارش به این کارِ خوب خواهش میکنم به نکات مرتبط با آن هم توجه کنید.
نکات و الزامات:
- در باغ و بوستان و کشتزار مردم این کار را نکنید. بهطور کلی هدف از این کار توسعهٔ گیاهان در زمینهای بایر است.
- به بافت گیاهی و اکوسیستم منطقه توجه کنید. هر گیاهی را نباید در هرجا کاشت. بهترین کار شاید استفاده از گیاهان بومی همان منطقه باشد. احتیاط و مراقبت کنید که گیاه جدید میتواند در اکوسیستم جدید تبدیل به گونهٔ مهاجم شود.
- بچهها را در ساخت و رهاسازی توپکها شریک و سهیم کنید تا هم یک فعالیت زیستمحیطی را بیاموزند و هم اوقات خوش و خاطرهانگیزی برای آنان بسازید.
- مقدار بذر را بیش از مقدار تعیین شده نکنید چون هنگام جوانهزدن باعث خفه شدن و هدر رفتن بخشی از بذرها خواهد شد.
روش ساخت:
- مواد و بذر را به نسبت وزنی یک واحد بذر، سه واحد کمپوست و پنج واحد خاک رس مخلوط کنید.
- مخلوط را با کمی آب گِل کنید.
- توپکها را با توجه به اندازه بذر به صورت گلولههایی به قطر یکی-دو تا ده سانتیمتر، اندازهٔ یک تیله تا پرتقالی کوچک درست کنید.
- توپکها را یکی-دو روز در هوای آزاد و زیر آفتاب به حال خود بگذارید تا خشک شوند.
- در اولین فرصت که شرایط جوی مناسب بود دست بچهها را بگیرید و برای رهاسازی یک عملیات چریکی به دل کوه و طبیعت بزنید. 😊
- جاهای کمی دورتر از مسیرهای پاکوب یا دور از دسترس مناسبتر هستند. برای دورتر انداختن توپکها استفاده از تیرکمانسنگیهای ۷ شکل پسرها که قدیم خودمان درست میکردیم هم ایدهٔ خوبی است.
موفق باشید و از طبیعت لذت ببرید.
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه
Telegram
BBCPersian
راکش سوهال - یک بانکدار از ایالت پنجاب هند - با الهام از یک ویدیوی رسانههای اجتماعی از کنیا، شروع به ساخت توپهایی از بذر درختان کرد تا از آنها برای احیای جنگلها استفاده شوند.
توپ بذر اغلب به مناطق غیر قابل دسترس که کاشت گیاه در آنها بسیار دشوار یا حتی…
توپ بذر اغلب به مناطق غیر قابل دسترس که کاشت گیاه در آنها بسیار دشوار یا حتی…
👍1
🔸ابراهیم نبوی
دهها یادداشت در سوگ و بزرگداشت ابراهیم نبوی به همت جناب عیسی سحرخیز و هیچ حرف دیگری برای گفتن ندارم، جز آهی از نهاد دل و خشمی بزرگ از سببسازان این مرگ خودخواسته. یادت گرامی مرد نازنین و شیریندهان مردم ایران.
😔😢
دم شما هم گرم جناب سحرخیز.
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه
دهها یادداشت در سوگ و بزرگداشت ابراهیم نبوی به همت جناب عیسی سحرخیز و هیچ حرف دیگری برای گفتن ندارم، جز آهی از نهاد دل و خشمی بزرگ از سببسازان این مرگ خودخواسته. یادت گرامی مرد نازنین و شیریندهان مردم ایران.
😔😢
دم شما هم گرم جناب سحرخیز.
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه
Telegram
خاطرات و روزنوشت ها
اين يك كانال شخصی برای ارائه تحلیلها، تفسیرها، خاطرات، به ويژه يادداشت هاي روزانه درخور توجه، در مسیر دلمشغولیهای امروز و دغدغههای فرداست؛
این جا همچون رسانه های پيشن، تريبونی است برای بازپخش ديدگاه های گوناگون، حتی متضاد و مخالف نظر مالکِ کانال
این جا همچون رسانه های پيشن، تريبونی است برای بازپخش ديدگاه های گوناگون، حتی متضاد و مخالف نظر مالکِ کانال
👍2
🔸یک آدم عادی
«من به خیابانها رفتم. ولی میدانی چرا؟ چون فقط میخواستم یک زندگی عادی با یک شغل عادی داشته باشم. شغلی که به اندازه کافی درآمد داشته باشد تا بتوانم کمی آزادی داشته باشم و زندگی عادیای را تجربه کنم.»
این به نقل از لویی آرنو، زندانی فرانسوی مبادله شده، حرفهای محسن شکاری چند هفته قبل از اعدام است. فکر میکردم تبدیل چنین آدمی به یک فعال و عملگر سیاسی و به خیابان آوردن و نهایتاً تبدیل او به یک جنازه بر سر دار هنر یک آرمان و عقیدهٔ هدفمند و از پیش تعرفشدهٔ سیاسی نبود، بلکه شاهکار بیتدبیری و لجاجت و تمامیّتخواهی یک سیستم استبدادی و استبداد سیستماتیک و قضاتی متناسب با همین سیستم بود.
یادداشت مرتبط:
• موسوی اردبیلی | در آستان بلوغ
• موسوی اردبیلی | محمدجواد اکبرین
منبع | در آستان بلوغ | #سیاستخانه
«من به خیابانها رفتم. ولی میدانی چرا؟ چون فقط میخواستم یک زندگی عادی با یک شغل عادی داشته باشم. شغلی که به اندازه کافی درآمد داشته باشد تا بتوانم کمی آزادی داشته باشم و زندگی عادیای را تجربه کنم.»
این به نقل از لویی آرنو، زندانی فرانسوی مبادله شده، حرفهای محسن شکاری چند هفته قبل از اعدام است. فکر میکردم تبدیل چنین آدمی به یک فعال و عملگر سیاسی و به خیابان آوردن و نهایتاً تبدیل او به یک جنازه بر سر دار هنر یک آرمان و عقیدهٔ هدفمند و از پیش تعرفشدهٔ سیاسی نبود، بلکه شاهکار بیتدبیری و لجاجت و تمامیّتخواهی یک سیستم استبدادی و استبداد سیستماتیک و قضاتی متناسب با همین سیستم بود.
یادداشت مرتبط:
• موسوی اردبیلی | در آستان بلوغ
• موسوی اردبیلی | محمدجواد اکبرین
منبع | در آستان بلوغ | #سیاستخانه
Telegram
BBCPersian
🔻لوئی آرنو، فرانسوی آزاد شده از اوین: در زندان معترضانی را با دست و پا و دندههای شکسته دیدم
لوئی آرنو، شهروند فرانسوی در اولین مصاحبه خود پس از آزادی از زندان اوین، از دو سال تجربه «هولناک» خود و شرایط سخت «گروگانهای خارجی» و زندانیان سیاسی در زندانهای…
لوئی آرنو، شهروند فرانسوی در اولین مصاحبه خود پس از آزادی از زندان اوین، از دو سال تجربه «هولناک» خود و شرایط سخت «گروگانهای خارجی» و زندانیان سیاسی در زندانهای…
👍2
🔸رسم مملکتداری
چند روزی بود از سر ناخوشدلی و به جای غرُ لند به جان روزُ روزگارُ آدمیزاد نشستهبودم به شنیدن خاطرات جناب "حاج سیّاح" که در وقایع سال ۱۲۸۳ شمسی، ۱۲۰ سال پیش میفرمایند:
"این سال که صدارت با عین الدوله است و ایران بیچاره دچار گرانی غله چندین ساله میباشد، هنوز این بلا و بلاهای تعدیّات حکّام رفع نشده وباء در ایران ظاهر شد. شیوع این مرض اول در عتبات و عربستان بود، در کرمانشاه قرنطینه گذاشته شد، مأمورین و اطبّاء مواظب بودند که کسی مبتلا به این مرض عبور نکند. یک نفر از علماء معروف از نجف با جمعیّت و طلّاب زیادی به عزم مشهد حرکت کرده وارد کرمانشاه شد. اطبّاء و مأمورین خواستند ایشان را در قرنطینه نگاه داشته اطمینان از نبودن مریض پیدا کنند. ایشان گفتند: قدوم حضرت آقا برکت و رحمت است، هر جا وارد شوند بلا رفع میشود. نباید قرنطینه شوند. مأمورین گفتند: حضرت آقا و غیر ایشان از امثال ایشان در نجف و کربلا بودند، پس چطور بلا وارد شد؟ همراهان آقا به این دلیل واضح با چماق جواب داده، طبیب و مأمورین را کتک سخت زدند. در ایران هم به خلاف حکم خدا بر اعمال و جنایات اهل عمامه مواخذه و مجازات نیست. بزور وارد کرمانشاه شدند وباء هم که همراه خود آورده بودند در کرمانشاه طلوع کرد و همان روز جمعی مبتلا شدند و بیست و سه نفر همان روز اول مُردند. همراهان حضرت آقا متفرقاً به بروجرد و اصفهان و همدان و سایر جاها رفتند و مردم که آن چماق را دیده بودند دیگر جلوگیری نکردند، وباء هم همراه ایشان به هر جا وارد شدند نشر کرد. دستهای با آقا به قم آمدند، قم مشتعل شد، بحضرت عبدالعظیم وارد شدند، در آنجا ظاهر شد. خواستند برای طهران جلوگیری کرده قرنطینه بگذارند در طهران هم طلوع کرد. با این کثافت و بیپرستاری و نبودن مریضخانه وباء بنای کشتار گذاشت، مردم دچار وحشت شدند، بزرگان و مقتدران به شمیران و سایر دهات و ییلاقات رفتند. کشتار اینطور بلاها غالباً در فقرا و بیچارگان میشود، تمام بلیّات و صدمات همیشه به ضعفا متوجّه است.
مرض شدّت کرد. برای مریضخانهٔ نِسوان، دختران تارک دنیا را دیده مریضخانهای مرتّب کرده از ایشان پرستار قرار داده، موسیو مرل دکتر فرانسوی را که بسیار مرد درست محترمی است دکتر آنجا قرار دادیم و اعلان کردیم نسوان را آنجا ببرند. از نادانی، اکثر نسوان مریضه یا کسان ایشان راضی نمیشدند به آنجا بروند. چند دفعه مردم وباء دیده بودند، این قدر طول نکشیده بود. این بار زیاد طول کشید. کمکم هوا که رو به خنکی گذاشت وباء هم کم شد تا موقوف گردید. از خود طهران در حدود بیست هزار نفر تلف گردیدند."
از آن زمان که مظفرالدینشاه حکومت میکرده تا حالا محمدعلیشاه آمده، احمدشاه آمده، رضاشاه آمده، محمدرضاشاه آمده، جمهوری اسلامی با ۱۴-۱۵ دولتش آمدهاند، امّا نگاه که میکنی، میبینی در بر همان پاشنه میگردد و ابرُ بادُ مهُ خورشیدُ فلک بیشتر در کار مُلکُ ملّت بودهاند تا هرکس که بر کرسی صدارت و امارت نشستهاند، از آلودگی هوا بگیر تا اقتصادُ فرهنگُ هنرُ امور اجتماعیُ بهداشتُ درمانُ کرونا و تا جدیدترین آن، ناترازی انرژی.
لینک و یادداشت مرتبط:
• حاجی واشنگتن | در آستان بلوغ
• حاجی واشنگتن | رادیو چهرازی
منبع | در آستان بلوغ | #سیاستخانه | #برکات_انقلاب
چند روزی بود از سر ناخوشدلی و به جای غرُ لند به جان روزُ روزگارُ آدمیزاد نشستهبودم به شنیدن خاطرات جناب "حاج سیّاح" که در وقایع سال ۱۲۸۳ شمسی، ۱۲۰ سال پیش میفرمایند:
"این سال که صدارت با عین الدوله است و ایران بیچاره دچار گرانی غله چندین ساله میباشد، هنوز این بلا و بلاهای تعدیّات حکّام رفع نشده وباء در ایران ظاهر شد. شیوع این مرض اول در عتبات و عربستان بود، در کرمانشاه قرنطینه گذاشته شد، مأمورین و اطبّاء مواظب بودند که کسی مبتلا به این مرض عبور نکند. یک نفر از علماء معروف از نجف با جمعیّت و طلّاب زیادی به عزم مشهد حرکت کرده وارد کرمانشاه شد. اطبّاء و مأمورین خواستند ایشان را در قرنطینه نگاه داشته اطمینان از نبودن مریض پیدا کنند. ایشان گفتند: قدوم حضرت آقا برکت و رحمت است، هر جا وارد شوند بلا رفع میشود. نباید قرنطینه شوند. مأمورین گفتند: حضرت آقا و غیر ایشان از امثال ایشان در نجف و کربلا بودند، پس چطور بلا وارد شد؟ همراهان آقا به این دلیل واضح با چماق جواب داده، طبیب و مأمورین را کتک سخت زدند. در ایران هم به خلاف حکم خدا بر اعمال و جنایات اهل عمامه مواخذه و مجازات نیست. بزور وارد کرمانشاه شدند وباء هم که همراه خود آورده بودند در کرمانشاه طلوع کرد و همان روز جمعی مبتلا شدند و بیست و سه نفر همان روز اول مُردند. همراهان حضرت آقا متفرقاً به بروجرد و اصفهان و همدان و سایر جاها رفتند و مردم که آن چماق را دیده بودند دیگر جلوگیری نکردند، وباء هم همراه ایشان به هر جا وارد شدند نشر کرد. دستهای با آقا به قم آمدند، قم مشتعل شد، بحضرت عبدالعظیم وارد شدند، در آنجا ظاهر شد. خواستند برای طهران جلوگیری کرده قرنطینه بگذارند در طهران هم طلوع کرد. با این کثافت و بیپرستاری و نبودن مریضخانه وباء بنای کشتار گذاشت، مردم دچار وحشت شدند، بزرگان و مقتدران به شمیران و سایر دهات و ییلاقات رفتند. کشتار اینطور بلاها غالباً در فقرا و بیچارگان میشود، تمام بلیّات و صدمات همیشه به ضعفا متوجّه است.
مرض شدّت کرد. برای مریضخانهٔ نِسوان، دختران تارک دنیا را دیده مریضخانهای مرتّب کرده از ایشان پرستار قرار داده، موسیو مرل دکتر فرانسوی را که بسیار مرد درست محترمی است دکتر آنجا قرار دادیم و اعلان کردیم نسوان را آنجا ببرند. از نادانی، اکثر نسوان مریضه یا کسان ایشان راضی نمیشدند به آنجا بروند. چند دفعه مردم وباء دیده بودند، این قدر طول نکشیده بود. این بار زیاد طول کشید. کمکم هوا که رو به خنکی گذاشت وباء هم کم شد تا موقوف گردید. از خود طهران در حدود بیست هزار نفر تلف گردیدند."
از آن زمان که مظفرالدینشاه حکومت میکرده تا حالا محمدعلیشاه آمده، احمدشاه آمده، رضاشاه آمده، محمدرضاشاه آمده، جمهوری اسلامی با ۱۴-۱۵ دولتش آمدهاند، امّا نگاه که میکنی، میبینی در بر همان پاشنه میگردد و ابرُ بادُ مهُ خورشیدُ فلک بیشتر در کار مُلکُ ملّت بودهاند تا هرکس که بر کرسی صدارت و امارت نشستهاند، از آلودگی هوا بگیر تا اقتصادُ فرهنگُ هنرُ امور اجتماعیُ بهداشتُ درمانُ کرونا و تا جدیدترین آن، ناترازی انرژی.
لینک و یادداشت مرتبط:
• حاجی واشنگتن | در آستان بلوغ
• حاجی واشنگتن | رادیو چهرازی
منبع | در آستان بلوغ | #سیاستخانه | #برکات_انقلاب
Telegram
کتاب صوتی با ناصر زراعتی
01 #خاطرات_حاج_سیاح
نویسنده: #محمد_علی_سیاح_محلاتی (حاج سیاح )
به کوشش: #حمید_سیاح
به تصحیح: سیف الله گلکار
خاطرات حاج سیاح
نویسنده: محمد علی سیاح محلاتی
گوینده ناصرزراعتی
🔘جهت آشنایی با نویسنده و معرفی کتاب به لینک زیر در همین کانال مراجعه نمایید:
ht…
نویسنده: #محمد_علی_سیاح_محلاتی (حاج سیاح )
به کوشش: #حمید_سیاح
به تصحیح: سیف الله گلکار
خاطرات حاج سیاح
نویسنده: محمد علی سیاح محلاتی
گوینده ناصرزراعتی
🔘جهت آشنایی با نویسنده و معرفی کتاب به لینک زیر در همین کانال مراجعه نمایید:
ht…
👍2
🔸دستهای مادربزرگ
بیل ویثرز Bill Withers
به یاد مادر که امروز سالگرد وفاتش بود.
بیل ویثرز (زادهٔ ۴ ژوئیهٔ ۱۹۳۸ – درگذشته ۳۰ مارس ۲۰۲۰) خواننده، ترانهسرا و موسیقیدان آمریکایی و هنرمند تأثیرگذار موسیقی سول بود که بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۸۵ کار میکرد. ویثرز ترانهٔ معروفی دارد به نام دستهای مادربزرگ که در مورد آن میگوید: "هر موقع آهنگ دستهای مادربزرگ رو اجرا میکنم، کسایی هستن از ملیتهای مختلف، که میان سراغم و میگن که یاد مادربزرگشون افتادن. اولین مسئولیتی که من تو زندگیم داشتم، این بود که مواظب مامانبزرگم باشم. ۵-۶ سالم بود. کار خاصی نمیتونستم بکنم. نهایتش میتونستم اگه تعادلش رو از دست داد و داشت میخورد زمین، مثل بالشت خودم رو بندازم جلوش که بیوفته رو من. این اتفاق ولی هیچوقت نیوفتاد. چون مامانبزرگم هیچ جا به جز کلیسا نمیرفت. کلیسامون از این جاهای غمگین نبود که هر لحظه آرزو کنی مراسم تموم شه و بیای بیرون. کلیسا شور و هیجان داشت که یکی از علتهاش مامانبزرگم بود. مامانبزرگ بود که تمبورین میزد و دستهاش رو میکوبید به هم و کلیسا رو دست میگرفت… من واقعاً، از ته قلبم، عاشق اون پیرزن بودم…"
بردیا برجستهنژاد در پادکست آلبوم داستان آهنگ دستهای مادربزرگ از بیل ویترز را تقدیم کردهاست به تمام مادربزرگها.
دستهای مادربزرگ
صبح یکشنبه در کلیسا دست زدند
Grandma's hands
Clapped in church on Sunday morning
دستهای مادربزرگ
خیلی خوب تنبور مینواخت
Grandma's hands
Played a tambourine so well
دستهای مادربزرگ
برای صدور اخطار استفاده میشود
Grandma's hands
Used to issue out a warning
او میگفت، بیلی اینقدر سریع ندو
ممکن است روی یک تکه شیشه بیفتد
ممکن است مارها در آن علف باشند
She'd say, Billy don't you run so fast
Might fall on a piece of glass
Might be snakes there in that grass
دستهای مادربزرگ
دستهای مادربزرگ
یک مادر مجرد را آرام کرد
Grandma's hands
Grandma's hands
Soothed a local unwed mother
دستهای مادربزرگ
گاهی اوقات برای درد و تورم استفاده میشود
Grandma's hands
Used to ache sometimes and swell
دستهای مادربزرگ
صورتش را بالا میبرد و به او میگفت
او میگفت، عزیزم، مادربزرگ میفهمد
اینکه تو واقعا آن مرد را دوست داری
خودت را به دست عیسی بسپار
Grandma's hands
Used to lift her face and tell her
She'd say, Baby, grandma understands
That you really love that man
Put yourself in Jesus' hands
دستهای مادربزرگ
دستهای مادربزرگ
به من یک آب نبات میداد
Grandma's hands
Grandma's hands
Used to hand me piece of candy
دستهای مادربزرگ
هربار که زمین میخوردم مرا بلند میکرد
Grandma's hands
Picked me up each time I fell
دستهای مادربزرگ
پسر، آنها واقعا به کار آمدند
Grandma's hands
Boy, they really came in handy
او می گفت، متی آن پسر را شلاق نزن
برای چی میخوای اونو بزنی؟
او هیچ هسته سیبی را رها نکرد
She'd say, Matty don' you whip that boy
What you want to spank him for?
He didn' drop no apple core
اما من دیگر مادربزرگ ندارم
اگر به بهشت برسم دنبال دستهای مادربزرگ میگردم.
But I don't have grandma anymore
If I get to heaven I'll look for
Grandma's hands
یادداشت مرتبط:
• مادر
منبع | در آستان بلوغ | #آواخانه
بیل ویثرز Bill Withers
به یاد مادر که امروز سالگرد وفاتش بود.
بیل ویثرز (زادهٔ ۴ ژوئیهٔ ۱۹۳۸ – درگذشته ۳۰ مارس ۲۰۲۰) خواننده، ترانهسرا و موسیقیدان آمریکایی و هنرمند تأثیرگذار موسیقی سول بود که بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۸۵ کار میکرد. ویثرز ترانهٔ معروفی دارد به نام دستهای مادربزرگ که در مورد آن میگوید: "هر موقع آهنگ دستهای مادربزرگ رو اجرا میکنم، کسایی هستن از ملیتهای مختلف، که میان سراغم و میگن که یاد مادربزرگشون افتادن. اولین مسئولیتی که من تو زندگیم داشتم، این بود که مواظب مامانبزرگم باشم. ۵-۶ سالم بود. کار خاصی نمیتونستم بکنم. نهایتش میتونستم اگه تعادلش رو از دست داد و داشت میخورد زمین، مثل بالشت خودم رو بندازم جلوش که بیوفته رو من. این اتفاق ولی هیچوقت نیوفتاد. چون مامانبزرگم هیچ جا به جز کلیسا نمیرفت. کلیسامون از این جاهای غمگین نبود که هر لحظه آرزو کنی مراسم تموم شه و بیای بیرون. کلیسا شور و هیجان داشت که یکی از علتهاش مامانبزرگم بود. مامانبزرگ بود که تمبورین میزد و دستهاش رو میکوبید به هم و کلیسا رو دست میگرفت… من واقعاً، از ته قلبم، عاشق اون پیرزن بودم…"
بردیا برجستهنژاد در پادکست آلبوم داستان آهنگ دستهای مادربزرگ از بیل ویترز را تقدیم کردهاست به تمام مادربزرگها.
دستهای مادربزرگ
صبح یکشنبه در کلیسا دست زدند
Grandma's hands
Clapped in church on Sunday morning
دستهای مادربزرگ
خیلی خوب تنبور مینواخت
Grandma's hands
Played a tambourine so well
دستهای مادربزرگ
برای صدور اخطار استفاده میشود
Grandma's hands
Used to issue out a warning
او میگفت، بیلی اینقدر سریع ندو
ممکن است روی یک تکه شیشه بیفتد
ممکن است مارها در آن علف باشند
She'd say, Billy don't you run so fast
Might fall on a piece of glass
Might be snakes there in that grass
دستهای مادربزرگ
دستهای مادربزرگ
یک مادر مجرد را آرام کرد
Grandma's hands
Grandma's hands
Soothed a local unwed mother
دستهای مادربزرگ
گاهی اوقات برای درد و تورم استفاده میشود
Grandma's hands
Used to ache sometimes and swell
دستهای مادربزرگ
صورتش را بالا میبرد و به او میگفت
او میگفت، عزیزم، مادربزرگ میفهمد
اینکه تو واقعا آن مرد را دوست داری
خودت را به دست عیسی بسپار
Grandma's hands
Used to lift her face and tell her
She'd say, Baby, grandma understands
That you really love that man
Put yourself in Jesus' hands
دستهای مادربزرگ
دستهای مادربزرگ
به من یک آب نبات میداد
Grandma's hands
Grandma's hands
Used to hand me piece of candy
دستهای مادربزرگ
هربار که زمین میخوردم مرا بلند میکرد
Grandma's hands
Picked me up each time I fell
دستهای مادربزرگ
پسر، آنها واقعا به کار آمدند
Grandma's hands
Boy, they really came in handy
او می گفت، متی آن پسر را شلاق نزن
برای چی میخوای اونو بزنی؟
او هیچ هسته سیبی را رها نکرد
She'd say, Matty don' you whip that boy
What you want to spank him for?
He didn' drop no apple core
اما من دیگر مادربزرگ ندارم
اگر به بهشت برسم دنبال دستهای مادربزرگ میگردم.
But I don't have grandma anymore
If I get to heaven I'll look for
Grandma's hands
یادداشت مرتبط:
• مادر
منبع | در آستان بلوغ | #آواخانه
Albumpod
سانگل پنجم«دستهای مادربزرگ» – پادکست فارسی آلبوم
Just another WordPress site
❤5👍1
🔸پیروزی واقعی
میفرمایند "...شهرت سعدی تا فرانسۀ عصر انقلاب هم امتداد داشته. اینطوری که لازار کارنو (۱۷۵۳-۱۸۲۳) ژنرال و ریاضیدانی بود که از روی یک ترجمۀ «گلستان» شیفتهٔ سعدی شد و نام میانی پسرش را سعدی گذاشت. نیکولا سعدی کارنو (۱۷۹۶-۱۸۳۲) فیزیکدانی شد که قانون دوم ترمودینامیک را فرمولبندی کرد و چرخۀ کارنو در ماشینهای گرمایی به اسم اوست. نام او را روی برادرزادهاش، ماری فرانسوا سعدی کارنو (۱۸۳۷-۱۸۹۴) گذاشتند که از ۱۸۸۷ تا زمان ترورش، رییسجمهور فرانسه بود. میتوانید نام زیبای سعدی (Sadi) را روی سنگ قبرهای سعدی کارنو فیزیکدان (در گورستان قدیمی شهر ایوری-سور-سن) و سعدی کارنو سیاستمدار (در پانتئون پاریس) ببینید.
پیروزی واقعی، این شکلی است."
منبع | در آستان بلوغ | #مهندسی
میفرمایند "...شهرت سعدی تا فرانسۀ عصر انقلاب هم امتداد داشته. اینطوری که لازار کارنو (۱۷۵۳-۱۸۲۳) ژنرال و ریاضیدانی بود که از روی یک ترجمۀ «گلستان» شیفتهٔ سعدی شد و نام میانی پسرش را سعدی گذاشت. نیکولا سعدی کارنو (۱۷۹۶-۱۸۳۲) فیزیکدانی شد که قانون دوم ترمودینامیک را فرمولبندی کرد و چرخۀ کارنو در ماشینهای گرمایی به اسم اوست. نام او را روی برادرزادهاش، ماری فرانسوا سعدی کارنو (۱۸۳۷-۱۸۹۴) گذاشتند که از ۱۸۸۷ تا زمان ترورش، رییسجمهور فرانسه بود. میتوانید نام زیبای سعدی (Sadi) را روی سنگ قبرهای سعدی کارنو فیزیکدان (در گورستان قدیمی شهر ایوری-سور-سن) و سعدی کارنو سیاستمدار (در پانتئون پاریس) ببینید.
پیروزی واقعی، این شکلی است."
منبع | در آستان بلوغ | #مهندسی
👍2
🔸انسان
گروگان یا اسیر، نظامی یا غیرنظامی، زن یا مرد، کودک یا بزرگسال، دنیا پُر است از این دوگانهها. کسی نمیگوید چهار انسان، مسئله اینست!
در آستان بلوغ | #سیاستخانه
گروگان یا اسیر، نظامی یا غیرنظامی، زن یا مرد، کودک یا بزرگسال، دنیا پُر است از این دوگانهها. کسی نمیگوید چهار انسان، مسئله اینست!
در آستان بلوغ | #سیاستخانه
👍1🤔1
🔸آدمیزاده و ترسهایش
با یک عزیز نازنینی صحبتی بود در مورد اینکه آدمها چطور در جایی از زندگیشان متوقف میشوند و دیگر قدمی برنمیدارند، تا رسیدیم به اینکه میگفتم:
...هرچه بر آدمیزاد میگذرد در ذهن خود اوست، دنیای دیگری وجود ندارد. ما خود روی زخمهامان را میکَنیم و زخمها و دردهامان را تازه نگه میداریم.
گاه به دلیل ترس است و طبع آدمیزاده چنین است که از ترس آيندهٔ نیامده و نامعلوم به گذشتهٔ هرچند دردآلود اما تجربهشدهٔ خود که به هر حال میشناسد، پناه میبرد. کافیست تنها قدمی بردارد و از این پوسته خارج شود. و این ترسها چه سر درازی در روانشناسی دارند. آدمی که از انتخاب غذای جدید در رستوران ترس دارد... آدمی که از آشنایی با آدمهای جدید در جامعه ترس دارد... آدمی که از عوض کردن شغل ترس دارد... آدمی که از رفتن به محلهای جدید ترس دارد... آدمی که از تجربههای جدید ترس دارد... برای هر آدمی هم شاید این ترسها یک جایش باشد. من ترجیح میدهم به همان رستورانی بروم که همیشه میروم و همان غذایی را سفارش بدهم که همیشه میخورم، اما از آشنایی و گپ زدن با آدمهای جدید خوشحال میشوم. دیگری شاید جور دیگری باشد.
گاه برای جلب توجه و محبت است. به هرحال دردها و رنجهای آدم توجه دیگران را جلب میکند و محبت آنان را میانگیزد.
گاه با تکیه بر پیشینه و تجارب و تربیت آدم است و ارزشگذاریهایی که از کودکی در ذهن ما جاسازی شدهاند.
گاه غر میزنیم و گلایه میکنیم، اما نگاه که میکنی میبینی به وضع موجود خود... به نکبتی که در آن دست پا میزنیم خو کرده و به هم دچاریم.
یادداشت مرتبط:
•
در آستان بلوغ | #جامعه
با یک عزیز نازنینی صحبتی بود در مورد اینکه آدمها چطور در جایی از زندگیشان متوقف میشوند و دیگر قدمی برنمیدارند، تا رسیدیم به اینکه میگفتم:
...هرچه بر آدمیزاد میگذرد در ذهن خود اوست، دنیای دیگری وجود ندارد. ما خود روی زخمهامان را میکَنیم و زخمها و دردهامان را تازه نگه میداریم.
گاه به دلیل ترس است و طبع آدمیزاده چنین است که از ترس آيندهٔ نیامده و نامعلوم به گذشتهٔ هرچند دردآلود اما تجربهشدهٔ خود که به هر حال میشناسد، پناه میبرد. کافیست تنها قدمی بردارد و از این پوسته خارج شود. و این ترسها چه سر درازی در روانشناسی دارند. آدمی که از انتخاب غذای جدید در رستوران ترس دارد... آدمی که از آشنایی با آدمهای جدید در جامعه ترس دارد... آدمی که از عوض کردن شغل ترس دارد... آدمی که از رفتن به محلهای جدید ترس دارد... آدمی که از تجربههای جدید ترس دارد... برای هر آدمی هم شاید این ترسها یک جایش باشد. من ترجیح میدهم به همان رستورانی بروم که همیشه میروم و همان غذایی را سفارش بدهم که همیشه میخورم، اما از آشنایی و گپ زدن با آدمهای جدید خوشحال میشوم. دیگری شاید جور دیگری باشد.
گاه برای جلب توجه و محبت است. به هرحال دردها و رنجهای آدم توجه دیگران را جلب میکند و محبت آنان را میانگیزد.
گاه با تکیه بر پیشینه و تجارب و تربیت آدم است و ارزشگذاریهایی که از کودکی در ذهن ما جاسازی شدهاند.
گاه غر میزنیم و گلایه میکنیم، اما نگاه که میکنی میبینی به وضع موجود خود... به نکبتی که در آن دست پا میزنیم خو کرده و به هم دچاریم.
یادداشت مرتبط:
•
در آستان بلوغ | #جامعه
❤1
🔸مثل غزه...
فرمودهاند: وقتی حکومت دینی تشکیل دادیم باید مقاومت کنیم. مثل غزه، ما هم باید برابر آمریکا مقاومت کنیم. و افزودهاند: مطمئنم تا زمانی که مردم هستند، [موافقان گفتگو] آرزوی مذاکره با آمریکا را به گور میبرند.
...و همین "مثل غزه" بود که سر زخم دلم را گشود. انگار که الان حماس (و البته این تفکر) چه تاجی سر فلسطینیها در غزه زده.
یک جماعتی بودند که به هر فلاکتی بود با یک سگ هار به نقطهٔ تعادل و ثباتی رسیدهبودند و داشتند زندگیشان را میکردند. آمدند طی یک عملیات قهرمانانه آتشی به پا کردند که حالا بعد ۱۵ ماه با ۵۰,۰۰۰ کشته و خیلی بیشتر زخمی و از دست دادن ۷۰٪ از خانه و کاشانه و همان اندک زیرساخت و نیمبند تأسیسات شهری که داشتند، یا نداشتند با این وضع افتضاح برگردند به سرزمین سوختهشان بلکه ۱۰ سال یا ۱۵ سال دیگر رسیده باشند به همان جا که قبل از این شاهکار بودند! که تازه همین هم نه به برکت و ثمر دربهدری کشیدنشان که به فرمودهٔ کدخدا بود که سگش را قلاده زد و گفت تا من برسم این غائله را تمام کردهباشید. واقعاً درک نمیکنم که این چه عزت و شرافتیست برای این جماعت فلکزده؟ ذلت و بدبختی و فلاکت بیش از این؟
خیر آقا، این اسلام نیست، این حکومت هم اسلامی نیست و این مردم هم با شما و این خیالات همراه نیستند و همین مردم نخواهندگذاشت وطن و آب خاک اجدادی آنان را به آتش بکشید. برای همین است که با چنددههزار نفر تیمهای حفاظتی نمیتوانید بین مردم و با مردم زندگی و رفتُ آمد کنید.
در پاسخ به این دهاندریدگی و متناسب با همان حرف باید گفت شما هم این آرزو را به گور خواهید برد که ایران را مثل غزه کنید و مردم لُنگ ببندند!
لینکهای مرتبط:
• سخنان مهم دبیرکل حزبالله
• بازگشت ساکنان غزه | بیبیسی فارسی
• ویرانی گسترده غزه
در آستان بلوغ | #فرمایش_بزرگان | #سیاستخانه | #برکات_انقلاب
فرمودهاند: وقتی حکومت دینی تشکیل دادیم باید مقاومت کنیم. مثل غزه، ما هم باید برابر آمریکا مقاومت کنیم. و افزودهاند: مطمئنم تا زمانی که مردم هستند، [موافقان گفتگو] آرزوی مذاکره با آمریکا را به گور میبرند.
...و همین "مثل غزه" بود که سر زخم دلم را گشود. انگار که الان حماس (و البته این تفکر) چه تاجی سر فلسطینیها در غزه زده.
یک جماعتی بودند که به هر فلاکتی بود با یک سگ هار به نقطهٔ تعادل و ثباتی رسیدهبودند و داشتند زندگیشان را میکردند. آمدند طی یک عملیات قهرمانانه آتشی به پا کردند که حالا بعد ۱۵ ماه با ۵۰,۰۰۰ کشته و خیلی بیشتر زخمی و از دست دادن ۷۰٪ از خانه و کاشانه و همان اندک زیرساخت و نیمبند تأسیسات شهری که داشتند، یا نداشتند با این وضع افتضاح برگردند به سرزمین سوختهشان بلکه ۱۰ سال یا ۱۵ سال دیگر رسیده باشند به همان جا که قبل از این شاهکار بودند! که تازه همین هم نه به برکت و ثمر دربهدری کشیدنشان که به فرمودهٔ کدخدا بود که سگش را قلاده زد و گفت تا من برسم این غائله را تمام کردهباشید. واقعاً درک نمیکنم که این چه عزت و شرافتیست برای این جماعت فلکزده؟ ذلت و بدبختی و فلاکت بیش از این؟
خیر آقا، این اسلام نیست، این حکومت هم اسلامی نیست و این مردم هم با شما و این خیالات همراه نیستند و همین مردم نخواهندگذاشت وطن و آب خاک اجدادی آنان را به آتش بکشید. برای همین است که با چنددههزار نفر تیمهای حفاظتی نمیتوانید بین مردم و با مردم زندگی و رفتُ آمد کنید.
در پاسخ به این دهاندریدگی و متناسب با همان حرف باید گفت شما هم این آرزو را به گور خواهید برد که ایران را مثل غزه کنید و مردم لُنگ ببندند!
لینکهای مرتبط:
• سخنان مهم دبیرکل حزبالله
• بازگشت ساکنان غزه | بیبیسی فارسی
• ویرانی گسترده غزه
در آستان بلوغ | #فرمایش_بزرگان | #سیاستخانه | #برکات_انقلاب
Telegram
BBCPersian
اسرائیل سرانجام صبح امروز (دوشنبه هشتم بهمن) گذرگاه نتزاریم را در مسیر جنوب به شمال غزه باز کرد. دهها هزار فلسطینی آواره که از حدود ۱۵ ماه پیش مجبور به ترک خانههای خود در شمال غزه شده بودند، پای پیاده و با کولهباری از وسایل مختصر خود در امتداد جاده ساحلی…
👍2🤔1
🔸تکوین تاریخی
در ادامهٔ یادداشت قبل، امام یک زمانی در ۱۸ شهریور ۱۳۴۳ در مورد اوقاف گفته بود "دست ما بدهید تا ببینید چه خواهد شد. آن وقت ببینید که ما با همین اوقاف این فقرا را غنیشان میکنیم؛ با همین اوقاف، با همین اوقاف، ما فقرا را غنی میکنیم. شما خاضع بشوید برای چند تا حکم اسلام، شما ما را اجازه بدهید که مالیات اسلامی را به آن طوری که اسلام با شمشیر میگرفت بگیریم از مردم، آن وقت ببینید که دیگر یک فقیر باقی میماند؟ من برای شما راه هم میسازم؛ من برای شما کشتی هم میخرم. بگذارید. شما نخواهید گذاشت". حالا قریب به نیمقرن تمام این مملکت و امکانات آن در اختیار روحانیت بود و دیدیم آنچه که دیدیم. بعضیها میگويند ما در طی فرایند تکوین تاریخی خود یک حکومت به روحانیت بدهکار بودیم، و کاری که جمهوری اسلامی در این نیمقرن کرد کاری بود که اروپاییان در دو قرن و هزاران کُشته انجام دادند تا بتوانند پاپ و کلیسا را به جای خود بنشانند.
لینک مرتبط:
• اوقاف | صحیفه امام
در آستان بلوغ | #سیاستخانه | #جامعه | #برکات_انقلاب
در ادامهٔ یادداشت قبل، امام یک زمانی در ۱۸ شهریور ۱۳۴۳ در مورد اوقاف گفته بود "دست ما بدهید تا ببینید چه خواهد شد. آن وقت ببینید که ما با همین اوقاف این فقرا را غنیشان میکنیم؛ با همین اوقاف، با همین اوقاف، ما فقرا را غنی میکنیم. شما خاضع بشوید برای چند تا حکم اسلام، شما ما را اجازه بدهید که مالیات اسلامی را به آن طوری که اسلام با شمشیر میگرفت بگیریم از مردم، آن وقت ببینید که دیگر یک فقیر باقی میماند؟ من برای شما راه هم میسازم؛ من برای شما کشتی هم میخرم. بگذارید. شما نخواهید گذاشت". حالا قریب به نیمقرن تمام این مملکت و امکانات آن در اختیار روحانیت بود و دیدیم آنچه که دیدیم. بعضیها میگويند ما در طی فرایند تکوین تاریخی خود یک حکومت به روحانیت بدهکار بودیم، و کاری که جمهوری اسلامی در این نیمقرن کرد کاری بود که اروپاییان در دو قرن و هزاران کُشته انجام دادند تا بتوانند پاپ و کلیسا را به جای خود بنشانند.
لینک مرتبط:
• اوقاف | صحیفه امام
در آستان بلوغ | #سیاستخانه | #جامعه | #برکات_انقلاب
Emam.com
سخنرانی در جمع مردم قم (خطر توطئههای استعمار در ممالک اسلامی)
دیگران بدهید ما درست کنیم اختیار فرهنگ را دست ما بدهید
تاسیس «وزارت اوقاف»
حالا تازه ... تازه وزارت اوقاف هم آقایان میخواهند درستش کنند به تخیل اینکه تقلید از یک ... دست ما بدهند و الّا حق با ماست فرهنگ باید ما باشیموزارت اوقاف میخواهید درست کنید باید…
تاسیس «وزارت اوقاف»
حالا تازه ... تازه وزارت اوقاف هم آقایان میخواهند درستش کنند به تخیل اینکه تقلید از یک ... دست ما بدهند و الّا حق با ماست فرهنگ باید ما باشیموزارت اوقاف میخواهید درست کنید باید…
🤔2
🔸نهضت تبیین
جسارتاً بعد ۴۶ سال چرا باید نیاز به تبیین اهداف انقلاب باشد؟
پینوشت: حالا اهداف انقلاب پیشکش، مرحمت کنند این الطاف الهی در پیروزی غزه را تبیین کنند موجب امتنان خواهدبود.
در آستان بلوغ | #سیاستخانه | #برکات_انقلاب
جسارتاً بعد ۴۶ سال چرا باید نیاز به تبیین اهداف انقلاب باشد؟
پینوشت: حالا اهداف انقلاب پیشکش، مرحمت کنند این الطاف الهی در پیروزی غزه را تبیین کنند موجب امتنان خواهدبود.
در آستان بلوغ | #سیاستخانه | #برکات_انقلاب
👍2
🔸چشم شاه و عکس امام
به کوری چشم شاه عکس آقا تو ماهه... اما خدایی عملیات روانی موفقی هم بود. 😄
منبع | در آستان بلوغ | #برکات_انقلاب | #عملیات_روانی
به کوری چشم شاه عکس آقا تو ماهه... اما خدایی عملیات روانی موفقی هم بود. 😄
منبع | در آستان بلوغ | #برکات_انقلاب | #عملیات_روانی
Telegram
کانال رسمی صابرین نیوز
📹طرح ساواک برای آسیب به باورهای مردم با ترویج خرافات؛ دیده شدن تصویر امام خمینی روی کره ماه یکی از این اقدامات بود!
▪️ @Saberin_ir
▪️ @Saberin_ir
🔸هویدا
حق اینست که آدم در این ایامِ بوی گلِ سوسن و یاسمن بنشیند و ماجرای بعضی از کسانی که اعدام شدند را بررسی کند. یکی از ننگینترین این اعدامها قتل امیرعباس هویدا، نخستوزیر معروف پهلوی دوم به دست هادی غفاری (به گفتهٔ صریح محسن رفیقدوست) است.
هویدا کسی بود که واقعاً میپنداشت خطایی نکرده، خونی به گردن ندارد و در یک دادگاه اسلامی محاکمه میشود، در نتیجه از پاسخگویی نگریخت و خود را به نیروهای انقلابی معرفی کرد.
اگر فرصت کردید نه، به نظرم وقت بگذارید و دفاعیات هویدا را جستجو کنید، بخوانید، ببینید یا بشنوید.
پینوشت: سایر افراد پیشنهاد شده: فرخرو پارسا، غلامرضا نیکپی، نادر جهانبانی و...
یادداشت مرتبط:
• محل دفن هویدا
در آستان بلوغ | #برکات_انقلاب
حق اینست که آدم در این ایامِ بوی گلِ سوسن و یاسمن بنشیند و ماجرای بعضی از کسانی که اعدام شدند را بررسی کند. یکی از ننگینترین این اعدامها قتل امیرعباس هویدا، نخستوزیر معروف پهلوی دوم به دست هادی غفاری (به گفتهٔ صریح محسن رفیقدوست) است.
هویدا کسی بود که واقعاً میپنداشت خطایی نکرده، خونی به گردن ندارد و در یک دادگاه اسلامی محاکمه میشود، در نتیجه از پاسخگویی نگریخت و خود را به نیروهای انقلابی معرفی کرد.
اگر فرصت کردید نه، به نظرم وقت بگذارید و دفاعیات هویدا را جستجو کنید، بخوانید، ببینید یا بشنوید.
پینوشت: سایر افراد پیشنهاد شده: فرخرو پارسا، غلامرضا نیکپی، نادر جهانبانی و...
یادداشت مرتبط:
• محل دفن هویدا
در آستان بلوغ | #برکات_انقلاب
Telegram
⟨در آستان بلوغ⟩
🔸محل دفن هویدا
امروز عبدالله عبدی، مدیر رسانه عبدیمدیا ادعا کرده که محل دفن امیرعباس هویدا را یافته. اصل ماجرا را با توضیحات در لینک منبع دنبال کنید.
یادداشت مرتبط:
• تأیید محل دفن
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه | #سیاستخانه
امروز عبدالله عبدی، مدیر رسانه عبدیمدیا ادعا کرده که محل دفن امیرعباس هویدا را یافته. اصل ماجرا را با توضیحات در لینک منبع دنبال کنید.
یادداشت مرتبط:
• تأیید محل دفن
منبع | در آستان بلوغ | #جامعه | #سیاستخانه
🔸آب توبه
یکی دیگر از برکات انقلاب به کوری چشم شما جماعتِ بیبصیرت و ناسپاسِ ضدانقلاب اینست که لامصب مثل آب توبه سر هر ظالم و جانی و فاسد و مجرمی که بریزند، طیّب و طاهر، همچین کانّهُ طفلی میشود که همین دیروز از ننه... یا زن عقدی... یا صیغهای... یا کلفت یا زنِ همسایه یا باجیِ فالگیر زیر سقاخانه یا قمر، دختر خانم عزیزالسلطنه یا بالاخره یکی زاییده شدهباشد.
یعنی شما حساب کن در سیستمی که قاضی مرتضویاش بعد از آنهمه ماجرا و حکم شلاق و زندان و غیره سوءپیشینه نداشتهباشد و بتواند برود پروانه وکالت بگیرد و ماجرایش را کش نداد، خود شیطان علیهالسلام است و میشود پشت سرش نماز خواند.
یادداشتها و لینک مرتبط:
• بنسلمان | مصاحبه عباس پالیزدار
• وکیل مرتضوی | حسن اسدی زیدآبادی
• سعید مرتضوی کجاست؟
• معنا
• سلب و ایجاب
در آستان بلوغ | #برکات_انقلاب | #طنزخانه
یکی دیگر از برکات انقلاب به کوری چشم شما جماعتِ بیبصیرت و ناسپاسِ ضدانقلاب اینست که لامصب مثل آب توبه سر هر ظالم و جانی و فاسد و مجرمی که بریزند، طیّب و طاهر، همچین کانّهُ طفلی میشود که همین دیروز از ننه... یا زن عقدی... یا صیغهای... یا کلفت یا زنِ همسایه یا باجیِ فالگیر زیر سقاخانه یا قمر، دختر خانم عزیزالسلطنه یا بالاخره یکی زاییده شدهباشد.
یعنی شما حساب کن در سیستمی که قاضی مرتضویاش بعد از آنهمه ماجرا و حکم شلاق و زندان و غیره سوءپیشینه نداشتهباشد و بتواند برود پروانه وکالت بگیرد و ماجرایش را کش نداد، خود شیطان علیهالسلام است و میشود پشت سرش نماز خواند.
یادداشتها و لینک مرتبط:
• بنسلمان | مصاحبه عباس پالیزدار
• وکیل مرتضوی | حسن اسدی زیدآبادی
• سعید مرتضوی کجاست؟
• معنا
• سلب و ایجاب
در آستان بلوغ | #برکات_انقلاب | #طنزخانه
Telegram
⟨در آستان بلوغ⟩
🔸بنسلمان
مصاحبهٔ اخیر عباس پالیزدار را اگر نشنیدهاید حتماً گوش کنید و با دقت هم گوش کنید، جالب و به نظرم معنیدار است. من در پادکست عبدیمدیا شنیدم.
سیاست همینقدر چرک و متعفن است در ایران!
منبع | در آستان بلوغ | #سیاستخانه
مصاحبهٔ اخیر عباس پالیزدار را اگر نشنیدهاید حتماً گوش کنید و با دقت هم گوش کنید، جالب و به نظرم معنیدار است. من در پادکست عبدیمدیا شنیدم.
سیاست همینقدر چرک و متعفن است در ایران!
منبع | در آستان بلوغ | #سیاستخانه
🔸آشپزی؛ همچون ابزار دیپلماسی
...بالاخره نوع نگاه هم مهم هست دیگه... یکی آشپزی میکند برای پُرکردن خندق بلا، یکی هم آشپزی میکند به مثابه ابزاری برای دیپلماسی و به قول خودش، نزدیک کردن آدمها به هم.
سالها پیش یک دوستی که برای گفتگو در مورد خرید تجهیزات خاصی همراه با گروه مذاکرهکننده به چین رفته بود میگفت چینیها روی این حساب کردهبودند که اینها اهل بار و خوشگذرانی شبانه نیستند که شب تا دیروقت ببرندشان ددر و صبح اول وقت، نیمهمست و خوابآلود بنشانندشان پای میز مذاکره، اما این را میدانستند که این جماعت مؤمنین اهل قیلوله و خواب میانهٔ روز هستند. در نتیجه ناهار را با غذاهای چرب و سنگین پذیرایی میکردند و جلسات بلافاصله بعد از ناهار تنظیم کردهبودند!
تکمله: بد نیست بدانید بر اساس اصول طب سنتی ما هم غذا را ابزاری برای سلامتی میدانیم که قبلا در یادداشتهای "ادویه به مثابه جادوی آشپزی" عرض کردهام.
یادداشت مرتبط:
• مقلوبهپزان
• ادویه به مثابه جادوی آشپزی | طبع
منبع | در آستان بلوغ | #آشپزخانه
...بالاخره نوع نگاه هم مهم هست دیگه... یکی آشپزی میکند برای پُرکردن خندق بلا، یکی هم آشپزی میکند به مثابه ابزاری برای دیپلماسی و به قول خودش، نزدیک کردن آدمها به هم.
سالها پیش یک دوستی که برای گفتگو در مورد خرید تجهیزات خاصی همراه با گروه مذاکرهکننده به چین رفته بود میگفت چینیها روی این حساب کردهبودند که اینها اهل بار و خوشگذرانی شبانه نیستند که شب تا دیروقت ببرندشان ددر و صبح اول وقت، نیمهمست و خوابآلود بنشانندشان پای میز مذاکره، اما این را میدانستند که این جماعت مؤمنین اهل قیلوله و خواب میانهٔ روز هستند. در نتیجه ناهار را با غذاهای چرب و سنگین پذیرایی میکردند و جلسات بلافاصله بعد از ناهار تنظیم کردهبودند!
تکمله: بد نیست بدانید بر اساس اصول طب سنتی ما هم غذا را ابزاری برای سلامتی میدانیم که قبلا در یادداشتهای "ادویه به مثابه جادوی آشپزی" عرض کردهام.
یادداشت مرتبط:
• مقلوبهپزان
• ادویه به مثابه جادوی آشپزی | طبع
منبع | در آستان بلوغ | #آشپزخانه
Telegram
BBCPersian
🖋از مجموعه «شاهد تاریخ»
سرویس جهانی بیبیسی
میزبانی یک شام در خانه میتواند هیجانانگیز باشد، اما گاهی ممکن است کمی دشوار و طاقتفرسا به نظر بیاید: چه غذایی بپزید؟ چگونه آن را آماده کنید؟ آیا مهمانها غذا را دوست خواهند داشت؟
اما اگر این خانه، کاخ سفید…
سرویس جهانی بیبیسی
میزبانی یک شام در خانه میتواند هیجانانگیز باشد، اما گاهی ممکن است کمی دشوار و طاقتفرسا به نظر بیاید: چه غذایی بپزید؟ چگونه آن را آماده کنید؟ آیا مهمانها غذا را دوست خواهند داشت؟
اما اگر این خانه، کاخ سفید…