لعنتی ۲۹ تیر نزدیکه …
من یادمه و زندگی می‌کنم.
اِنحصار
تمام طول تابستان هیچ ‌کار نکردم. تنها منتظر خودم بودم تا دوباره به خودم برگردم.
واقعا یاد روزهای زجر آور تابستون پارسال میوفتم.میخندم بی حس میگم میدونم …
ببین چقدر سختی کشیدم تا بشم الان
تا سفت بشم و شکل بدم خودمو.
تا شکست بخورم و بفهمم فقط خودم و انسانیتم مهمه :)
اِنحصار
کاش سردردام خوب شه:)
از اینجا شروع کردم …
اِنحصار
دلم برای پدربزرگ و مادربزرگم تنگ شده:)
و کاش این دوتا انسان میموندن برام:)
نباید باهم میرفتن
اما خب خوب شد رفتن
گذشته رو مرور کن
هر دفعه یه درسی بهت میده که قبلا بهش توجه نکردی.
شب خوش
«هرقدر انسان، شریف تر و نجیب تر و حساس تر باشد از دیگران بیشتر رنج می‌برد! و این دو علت دارد یکی اینکه خود را مستحق خیانت نمی‌بیند و دیگر اینکه انتظار ندارد بقیه با او جوری رفتار کنند که خودِ او با بقیه رفتار نکرده است..!🕊»
تو می‌دونی آدمی که مدام از احساس می‌زنه و با منطق زندگی می‌کنه تهش چی به سرش میاد؟
اینکه قراره پا رو دلم بذارم اولین بار نیست
ولی هربار یه چیزی از وجودم کم میشه:)
نمی‌دونم روزی مادر میشم یا نه
نمی‌دونم تشکیل خانواده میدم یا نه
ولی نمی‌ذارم فرزندم به حال امشب من برسه.
بهش شجاعت ، جسارت و اراده داشتن رو یاد میدم و میگم تو هرکاری عزت نفس داشته باش.
سر صبحی ، بعد از فروپاشی ۱۰ روزه که شدتش دو شب قبل بود. امروز این بیت اومد تو ذهنم؛

نه تو آنی که همانی ، نه من آنم که تو دانی.
😉❤️

و باز هم شخصیت جدید به وجود من تزریق شد . از عوامل فشار ممنونم شما دوست داشتنی هستین.🌹📜
کلمات توی ذهنم می‌چرخه ، نمی‌تونم کنار هم بچینمشون.
رنج دیده
آسیب
تاوان
سزاوار
پوچ
ادعا
احساس
فضا
دوست داشتن
ذوق
عمر
ساده
وقت
گناه
وجدان
اشک
انتظار
ذات
اصیل
بی گناه
گذر
صبر
زمان
آینده
هدف
پول
آرامش
تفریح
کتاب
آگاهی
2024/05/10 02:03:51
Back to Top
HTML Embed Code: