This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دستگیره در را که می چرخانی
خانه پر می شود از
طراوت باران
از اشک شوق
از لبخندهای ریز
خسته از راه میرسی
چون کویری خسته از سراب
به آغوش میکشم تو را
چون پیچکی که دیوارهای خانه را...
#حمیدرضا_آبروان
خانه پر می شود از
طراوت باران
از اشک شوق
از لبخندهای ریز
خسته از راه میرسی
چون کویری خسته از سراب
به آغوش میکشم تو را
چون پیچکی که دیوارهای خانه را...
#حمیدرضا_آبروان
❤5🥰4👍3👏1
صدایت مثل یک چشمه زلال و ناب و جانبخش است
که حتی میکند زنده، شبی گلهای قالی را
#حمیدرضا_آبروان
که حتی میکند زنده، شبی گلهای قالی را
#حمیدرضا_آبروان
👏6❤2👎1
H.R.A
Haamim – Hanoozam
سالیانیست که دلتنگم و دلداری نیست
حجم این درد به اندازهی دریاست هنوز
گرچه دورم ز تو ای ماه، خیالت امّا
سایهای هست که هر ثانیه با ماست هنوز
#حمیدرضا_آبروان
حجم این درد به اندازهی دریاست هنوز
گرچه دورم ز تو ای ماه، خیالت امّا
سایهای هست که هر ثانیه با ماست هنوز
#حمیدرضا_آبروان
👌7
از همان روزی که خالق، آسمان را آفرید
با مرور چشمهایت کهکشان را آفرید
بعد از اینکه خلقتِ اندام تو پایان گرفت
با اضافات گِلِ جسمت جهان را آفرید
#حمیدرضا_آبروان
با مرور چشمهایت کهکشان را آفرید
بعد از اینکه خلقتِ اندام تو پایان گرفت
با اضافات گِلِ جسمت جهان را آفرید
#حمیدرضا_آبروان
❤5👌3🔥2👏2👎1
H.R.A
اگر از یاد تو غافل بشوم میمیرم آه! مجنونم و عاقل بشوم میمیرم #حمیدرضا_آبروان
نورِ خورشیدی و من تاب ندارم چون برف
بر تنِ گرم تو نازل بشوم میمیرم
عاشقم مثلِ نهنگی که به خشکی دل بست
که اگر واردِ ساحل بشوم میمیرم
#حمیدرضا_آبروان
بر تنِ گرم تو نازل بشوم میمیرم
عاشقم مثلِ نهنگی که به خشکی دل بست
که اگر واردِ ساحل بشوم میمیرم
#حمیدرضا_آبروان
❤5👏5
💯5💔4👌3👏2
H.R.A
همیشه آن چه میخواهی نخواهد شد خودم را از هوسهایم جدا کردم #حمیدرضا_آبروان
درون سینهام صد حرفِ ناگفتهست
چه صحبتها که تنها با خدا کردم
خرابی گاه زیباتر از آبادی است
دلم را با شکستن آشنا کردم
#حمیدرضا_آبروان
چه صحبتها که تنها با خدا کردم
خرابی گاه زیباتر از آبادی است
دلم را با شکستن آشنا کردم
#حمیدرضا_آبروان
👌4💔4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتم که میبوسم لبت، گفتی که پنهانش کنم
گفتم که کمتر ناز کن، گفتی دو چندانش کنم
گفتم که در آغوش تو، خواهم رها باشد تنم
گفتی چو گیرم در بغل، در بند و زندانش کنم
#حمیدرضا_آبروان
گفتم که کمتر ناز کن، گفتی دو چندانش کنم
گفتم که در آغوش تو، خواهم رها باشد تنم
گفتی چو گیرم در بغل، در بند و زندانش کنم
#حمیدرضا_آبروان
🔥4👏4❤3❤🔥2👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در نماز آمد به یادم چهرهی معشوقهام
از همان ساعت گرفته جانمازم بوی عشق
از جنون سرشارم و لبریز از دلتنگیام
عقل میداند چه با من میکند جادوی عشق
#حمیدرضا_آبروان
از همان ساعت گرفته جانمازم بوی عشق
از جنون سرشارم و لبریز از دلتنگیام
عقل میداند چه با من میکند جادوی عشق
#حمیدرضا_آبروان
❤5👏5🕊1