علاجِ قلبِ دلتنگ و پریشان چیست؟دیدار است
اگرچه پاسخش آسان ولی این راه دشوار است

بیا ای ماه پایین‌تر، کمی در نزد من بنشین
که دیگر عمرمان کوتاه امّا حرف بسیار است

#حمیدرضا_آب‌روان
وطن دارد به حال زارمان پیوسته می‌گرید
شبیهِ مادری بی بال و پر در سوگ فرزند است

#حمیدرضا_آب‌روان
#الهه‌ـ‌حسین‌نژاد
H.R.A
کوچه ها را دوره کردم تا ببینم روی او شوق دیدارش مرا هی می‌کشانَد سوی او از جنون سرشارم و لبریز از دلتنگی‌ام عشق می‌داند چه با من می‌کند جادوی او #حمیدرضا_آب‌روان
از همان روزی که سر بر شانه‌های من گذاشت
مانده بر پیراهنم عطر خوشی از بوی او

چون نقاب از چهره بردارد تحمّل کی کنم؟
طاقت از دل می‌بَرَد آن چشم و آن ابروی او

#حمیدرضا_آب‌روان
H.R.A
رنج و آشوب مکرّر، غم و بی حوصلگی
از همه خسته‌ام و دست به دامان توام

ترسم این بود که جانم برود بر سر عشق
عشق با خنده‌ی خود گفت که من جانِ توام

#حمیدرضا_آب‌روان
به دل افتاده می‌گیرم تو را این بار در آغوش
اگر‌چه بین ما امروز صد فرسنگ دیوار است

#حمیدرضا_آب‌روان
H.R.A
خود خواسته‌ام واله و شیدای تو باشم
گیرم که بمیرم ز غمت مسئله‌ای نیست

#حمیدرضا_آب‌روان
H.R.A
به دل افتاده می‌گیرم تو را این بار در آغوش اگر‌چه بین ما امروز صد فرسنگ دیوار است #حمیدرضا_آب‌روان
مرا گفتی که ترکِ عاشقی کن تا نبینی رنج
تصوّر کن پذیرفتم، مگر دل دست بردار است؟

#حمیدرضا_آب‌روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
زده‌ای ریشه چنان بر همه اعضای تنم
که شدی جان من و شهر و دیار و وطنم

#حمیدرضا_آب‌روان
H.R.A
زده‌ای ریشه چنان بر همه اعضای تنم که شدی جان من و شهر و دیار و وطنم #حمیدرضا_آب‌روان
ایران از پای نمی‌اُفتد

ایران از پای نمی‌اُفتد، می‌تپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمی‌خیزد؛ مانندِ دُلفین جَست می‌زند و پیدا می‌شود و نهان می‌شود، و باز از نو پدیدار.
هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.

هزاران هزار صدا در خرابه‌هایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابه‌هایِ دیگر نیز پیچیده‌ است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان می‌آیند و می‌روند، غولان می‌آیند و می‌روند، دوالپایان پاورچین پاورچین می‌گذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، می‌ماند.


فصلنامهٔ هستی
#محمد‌علی_اسلامی_ندوشن

پاینده باد ایران 🌹
H.R.A
چگونه لذّتِ یک خواب راحت را بفهمانم به چشمانی که مشتاقانه شب‌تا‌صبح بیدار است #حمیدرضا_آب‌روان
بیاور شانه‌ات را تا گذارم سر، دهم جان را
که در آیین ما این‌گونه مُردن بهترین کار است

دعای وصل خواندیم و نیامد پاسخ از ایزد
خدا هم مثل ما شاید سرش گرم و گرفتار است

#حمیدرضا_آب‌روان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دستگیره در را که می چرخانی
خانه پر می شود از
طراوت باران
از اشک شوق
از لبخندهای ریز

خسته از راه می‌رسی
چون کویری خسته از سراب
به آغوش می‌کشم تو را
چون پیچکی که دیوارهای خانه را...


#حمیدرضا_آب‌روان
صدایت‌ مثل یک‌ چشمه زلال‌ و‌ ناب و جان‌بخش است
که حتی می‌کند زنده، شبی گل‌های قالی را

#حمیدرضا_آب‌روان
H.R.A
سالیانی‌ست که دلتنگم و دلداری نیست
حجم این درد به اندازه‌ی دریاست هنوز

گرچه دورم ز تو ای ماه، خیالت امّا
سایه‌ای هست که هر ثانیه با ماست هنوز

#حمیدرضا_آب‌روان
2025/06/26 20:44:02
Back to Top
HTML Embed Code: