Forwarded from مدرسهٔ تردید
این هفته در مدرسۀ تردید

جلسه «آیا فرزندآوری اخلاقاً موجه است؟»

با حضور:
▫️امیرحسین خداپرست
▫️حسین دباغ
▫️ستاره عزت‌آبادی

تاریخ: ۱۱ آبان ۱۴۰۲

زمان: ساعت ۱۸

شرکت در این رویداد برای همه علاقمندان آزاد است.

لینک شرکت در رویداد:
https://www.skyroom.online/ch/tardidschool/farzand


کانال تلگرام مدرسۀ تردید
@tardidschool
فرزندآوری
مدرسه تردید
فایل صوتی رویداد 🔊

آیا فرزندآوری اخلاقاً موجه است؟

با حضور:

00:00 مقدمه‌ای از امیرحسین خداپرست
17:40 حسین دباغ
1:01:42 ستاره عزت‌آبادی
2:07:25 پرسش و پاسخ

@tardidschool
جنگ حماس و اسرائیل: یک تحلیل اخلاقی
✍️ حسین دباغ

این نوشتار به زبان انگلیسی برای انتشار در بلاگ انجمن فلسفی آمریکا نوشته شده است. ترجمه آن را می‌توانید در وبسایت صدانت بخوانید.

ارائه یک تحلیل جامع از جنگ و نزاع دراز­دامن بین اسرائیل و حماس متضمن در نظر آوردن عوامل تاریخی و سیاسی در کنار ملاحظات فلسفی و اخلاقی است. بروز خشونت آشکار از هر دو سو به اختلاف نظرهای بنیادین در مورد ماهیت عدالت و دولت، مشروعیت مقاومت در برابر اشغالگری، و شاید مهم تر از بقیه مفهوم "قربانی بودن" بر می­گردد.

حماس فلسطینیان را قربانی سرکوب استعماری می­داند و مقاومت خشونت آمیز خود را به عنوان ابزاری برای مقابله موجه می­پندارد. در مقابل، اسرائیل نیز یهودیان را قربانی ظلم سیستماتیک تاریخی می­داند و اشغال غیرقانونی و گسترش قلمرو خود را توجیه می­کند...

The conflict between Israel and Hamas embodies a complex interplay of historical and political factors alongside philosophical and ethical considerations. The visible manifestations of violence are underpinned by profound disagreements on the nature of justice, the essence of statehood, the legitimacy of resistance versus occupation, and the notion of victimhood. Hamas views Palestinians as victims of colonial oppression, justifying their violent resistance as a means of opposition. Conversely, Israel perceives itself as a victim too, justifying its illegal occupation and territorial expansion.

Through the prism of war ethics, International Humanitarian Law (IHL) offers a framework for evaluating the conduct of both parties. While IHL provides a legal framework for assessing hostilities, ethical scrutiny within this framework unveils deeper truths. It reveals that wars not only manifest in visible atrocities but also initiate a sphere of conceptual disruption, with the idea of “innocence” being significantly impacted among various concepts. Yet, there’s potential that an ethical exploration through IHL can elucidate the nuanced facets of innocence, thereby facilitating a more informed navigation of war ethics...

@hossein_dabbagh
سکولاریسم در ایران: پروژه غربی یا بومی؟

برای مجله فلسفی Aeon

✍️ حسین دباغ و پاتریک حسن

آیا سکولاریسم در ایران را باید محصول یک تحمیل استعماری و پروژه امپریالیستی دانست؟ برخی از روشنفکران پسااستعماری و حاکمان ایران متفق القولند که سکولاریسم محضا یک پروژه امپریالیستی و استعماری در لباس مبدل است که از جانب غرب بر ما حقنه می شود و به همین سبب باید مقابل آن مقاومت نشان داد.

من و همکارم پاتریک حسن اما در این مقاله استدلال می کنیم که حاکمان ایران، اسلامگرایان سیاسی و این نظریه‌پردازان پسااستعماری با این تصور که سکولاریسم ذاتاً غربی و امپریالیستی است، یک خطای فلسفی-منطقی را تکرار می کنند. سکولاریسم در ایران را نباید فقط نوعی «امپریالیسم» غربی دانست.

این تصور و فرض که ایرانیان ذاتاً قادر نیستند در مورد ارزش‌ها، اعتقادات و اعمال خود خارج از چارچوب دین بحث کنند به شکل غیرقابل قبولی ذات گرایانه و حتی نژادپرستانه است.

برای مطالعه این مقاله به زبان فارسی اینجا کلیک کنید.

Our latest article in Aeon challenges prevailing views on secularism in Iran. My colleague and friend, Patrick Hassan, and I argue in this piece that in maintaining that secularism is inherently Western and imperial, political Islamists and postcolonial theorists make the same mistake. Secularism in Iran is not just a form of Western 'imperialism'.

💡 Amidst Iran's historic uprisings for women's freedoms, a critical question arises: Is secularism merely a Western concept, or does it resonate deeper within Iranian society?

👁‍🗨 Is Iranian secularism a colonial imposition? Some postcolonial intellectuals and Iran’s rulers agree that secularism is just Western imperialism in disguise. 

برای مطالعه این نوشتار به زبان انگلیسی اینجا کلیک کنید.‌

@hossein_dabbagh
کار گروه فلسفه، دین و اخلاق مرکز تحقیقات و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی دانشگاه شهید بهشتی برگزار می کند:

تاملی درباب نسبت میان اخلاق، سیاست و حقوق بشر

سخنرانان: حسین دباغ و جواد حیدری
دبیر علمی نشست:سعیده مزینانیان
زمان: شنبه ۱۸ آذر ساعت ۱۹

من در این نشست درباره حق نافرمانی مدنی به عنوان یک‌ حق اخلاقی و چالشهای حقوقی آن سخن خواهم گفت.

ورود از طریق لینک زیر:

https://join.skype.com/DtJljdFZOeEm
Forwarded from BBCPersian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻پرگار این هفته: هوش مصنوعی و آینده ما

وقتی از هوش مصنوعی می‌ترسیم از چه می‌ترسیم؟ از خودمان یا از چیزی ناشناخته ورای خود ما؟

میهمان‌ها:
حسین دباغ، مدرس فلسفه اخلاق
علی سوفسطایی، پژوهشگر هوش مصنوعی

@BBCPersian
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️حسین دباغ در خصوصِ ترس از هوش مصنوعی سخن می‌گوید🔺

مشاهده در یوتیوب

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
Audio
در این نشست برنامه پرگار، درباره فرصت‌ها و تهدیدات هوش مصنوعی سخن گفتم.

استدلال اصلی من این بود که هوش مصنوعی مشابه یک “دین” در صورتی که با آموزش اخلاقی و انتقادی همراه نباشد می‌تواند خطرآفرین باشد.

این تلقی که هوش مصنوعی – همچون پدیده ای رازآلود – به قدری توانمند و عاری از خطاست که می‌توان در همه امور به آن تکیه و اعتماد کرد، خطراتی جدی‌ برای ذهنیت انتقادی نسل آینده دارد.

وظیفه فیلسوفان و سیاست‌گذاران در درجه اول تشویق و تربیت نگاه انتقادی نسبت به محصولات هوش مصنوعی است.

آموزش اخلاق و سیاست هوش مصنوعی باید به مثابه سایر آموزش‌های دیگر مثل آموزش جنسی برای دانش آموزان اجباری شود.

📻پادکست برنامه این هفته پرگار: «هوش مصنوعی و آینده ما»

وقتی از هوش مصنوعی می‌ترسیم از چه می‌ترسیم؟ از خودمان یا از چیزی ناشناخته ورای خود ما؟

🔻میهمان‌ها:
حسین دباغ، مدرس فلسفه اخلاق
علی سوفسطایی، پژوهشگر هوش مصنوعی

لینک یوتوب برنامه:
https://bbc.in/46ZbVnq

@hossein_dabbagh
اخلاق آتش‌بس میان اسرائیل و حماس

✍️ حسین دباغ

منتشر شده در بلاگ فلسفه سیاسی What to do about now

در این نوشته از ضرورت اخلاقی آتش‌بس میان اسرائیل و حماس دفاع کرده‌ام. همچنین تلاش کرده‌ام به دغدغه های مخالفان آتش بس (که عموما از جانب هواداران اسرائیل طرح می‌شود) پاسخ دهم.

استدلال من که بر ایده فلسفی "بلندمدت گرایی" (longtermism) بنا شده است، تبعات اخلاقی بلندمدت تصمیمات، سیاستها و قوانین را جدی می گیرد و ما را دعوت می کند تا مزایا و منافع کوتاه مدت را در برابر هزینه های بلندمدت بر اساس ارزشهای اخلاقی تحلیل هزینه-فایده کنیم. مطابق با بلندمدت گرایی، در نظر آوردن اینکه چگونه اعمال و سیاست های امروز ما میتوانند مسیر تاریخ را برای آیندگان شکل و تغییر دهد و بر نسلهای آینده تأثیر بگذارد، از وظایف اخلاقی ماست.

بلندمدت گرایی می تواند برای تحلیل وضعیت پیچیده جنگ میان اسرائیل-حماس به کار آید. آتش بس هر چند ممکن است در کوتاه مدت به نفع حماس به نظر برسد، اما با در نظر آوردن یک چشم انداز بلندمدت می‌توان یک توجیه اخلاقی به نفع آن ارائه داد. نگاه بلندمدت ایجاب می کند تا درباره نتایج و پیامدهای تصمیمات خود برای نسل آینده عمیقا تامل کنیم.

نزاع جاری میان اسرائیل-حماس نه تنها منجر به فاجعه از دست دادن جانهای بیگناه شده است، بلکه بنیان های حقوق بین‌المللی بشردوستانه را نیز تضعیف می کند. چنین تضعیفی میتواند تبعات منفی بلندمدت و هزینه گزافی برای نسل های آینده داشته باشد. اگر شهروندان به موسسات بین المللی حقوق بشری بی‌ اعتماد شوند و اهمیت دست آوردهای حقوق بشری در نظر آنان بی اثر شود، جوامع ما در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت. به همین دلیل است که باید میان منافع کوتاهمدت در مقابل هزینه‌های بلندمدت تعادلی برقرار کرد. هزینه از دست رفتن اعتماد شهروندان به آموزه های حقوق بشر در بلندمدت با هیچ منفعت کوتاه مدتی قابل قیاس نیست.

همچنین مطابق با بلندمدت گرایی می توان استدلال کرد که هدف اسرائیل برای فروپاشی حماس (و متقابلا هدف حماس برای محو کردن اسرائیل) نه تنها با موانع عملی همراه است بلکه به اذعان تاریخ ماهیت پایدار جنبشهای مقاومت چنان است که تلاشها برای سرکوب این گروهها اغلب به طور ناخواسته به احیای مجدد آنها منجر میشود، گاها حتی به شکلی پیچیده‌تر.

پذیرش آتش بس نهایتا یک گام اولیه است، هدف اصلی تغییر مسیر به سوی صلحی پایدار است. تعامل با عناصر میانه‌رو در جامعه فلسطین و اسرائیل می تواند درها را برای گفتگو باز کند. پرداختن به مسائل اصلی مانند گسترش مستمر شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری، که طبق قوانین بینالمللی غیرقانونی تلقی میشود (نقض کنوانسیون چهارم ژنو)، و چالش های اقتصادی-اجتماعی غزه برای صلح پایدار بسیار حائز اهمیت است. تحقق راه حل دوکشوری با ایجاد یک دولت فلسطینی مستقل می تواند چارچوبی برای همزیستی میان اسرائیلیان و فلسطینیان فراهم کند.

برای مطالعه این نوشتار به زبان انگلیسی اینجا کلیک کنید.‌

@hossein_dabbagh
Forwarded from Law, Morality, and Right
سخنان شنیدنی #دکتر_حسین_دباغ در باب ارتباط ”اخلاق و حقوق“
ایشان در این سخنرانی استدلال‌هایی علیه قانون‌گذاریِ اخلاق رایج و متعارفی اقامه می‌کنند که می‌تواند حقوق و آزادی‌های فردی را در محاق ببرد و به جرم‌انگاری آن‌ها بپردازد- مسائلی همچون جرم‌انگاری #همجنس‌خواهی، چه در جلوت و چه در خلوت، در بریتانیای دهه‌ی پنجاه؛ استناد به #اخلاق_رایج_و_متعارف جامعه برای مسئله‌ی حجاب اجباری و جرم‌انگاری عدم رعایت حجاب (که به اعتقاد ایشان پیش از #جنبش_مهسا عموماً بر اساس ادله‌ی فقهی با مسئله‌ی بی‌حجابی برخورد می‌شد اما اکنون استدلال آمران در خصوص حجاب اجباری بر پایه‌ی نقض اخلاق رایج و متعارف جامعه است)؛ و نیز ربط و نسبت این مسائل با حق بر #نافرمانی_مدنی از سوی شهروندان.

#Homosexuality
#Conventional_Morality
#Civil_Disobedience
#Rights
#Freedoms
#Criminalization_of_Amoral_Subjects
(= جرم‌انگاریِ موضوعات غیراخلاقی/ اخلاق‌گریز)
#Immoral_Criminalization
(= جرم‌انگاریِ ضداخلاقی/ اخلاق‌‌ستیز)
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

گفت‌وگو با حسین دباغ

با موضوع:

حقوق و اخلاق

جمعه ۳۱ شهریور ماه



.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
چرا شرکت در انتخابات ظالمانه است؟
✍️ حسین دباغ

بحث از شرکت یا عدم شرکت در انتخابات پیش رو در ایران دوباره داغ شده است. پرسش این مقاله چنین است: یک شهروند مسئول که به آینده جامعه خود حساس است و تاثیر رفتار خود بر دیگران و آیندگان را جدی می انگارد چه باید کند؟ در انتخابات شرکت کند یا با عدم شرکت مقاومت خود را نشان دهد؟ استدلال من در این نوشته علیه شرکت در انتخابات است. ادعای من این است که شرکت در انتخابات از آن حیث که در طولانی مدت ساختار ظلم را تقویت می کند رفتاری ظالمانه و اخلاقا نارواست. نتیجه اینکه بر هر شهروند مسئولی واجب است تا در انتخابات پیش رو شرکت نکند. در زیر دلایل خود برای عدم شرکت را عنوان می کنم. مفروض من در استدلال ذیل این است که ساختار سیاسی نظام فعلی در ایران ساختاری استبدادی و ظالمانه است.

برای مطالعه این مقاله اینجا کلیک کنید

@hossein_dabbagh
استدلال اخلاقی له تحریم

دکتر حسین دبّاغ، پژوهشگر و مدرّس فلسفه در انگلستان، مقاله‌ای نوشته است که با استدلال اخلاقی نشان می‌دهد شرکت در این به اصطلاح انتخابات، نه فقط یک خطای سیاسی، که اخلاقاً «ظالمانه» است. با این حساب، تحریمِ انتخابات اخلاقاً رواست. مقاله‌ی آقای دبّاغ با یک پرسش اساسی، و اخلاقی، آغاز می‌شود: “یک شهروندِ مسئول که به آینده‌ی جامعه خود حسّاس است و تأثیر رفتار خود بر دیگران و آیندگان را جدّی می‌انگارد، چه باید کند؟” در این پرسش اوّلاً سخن از شهروندِ مسئول است که بارِ مسئولیّتِ اخلاقی را بر دوش خود حسّ می‌کند و خود را در برابر انتخاب و اختیارش، مسئول می‌بیند و مسئولانه انتخاب می‌کند. ثانیاً، سخن از احساسِ مسئولیّت در برابر آینده و آیندگان، یعنی نوعی عاقبت‌اندیشی و دورنمایی است. یعنی باید در برابر پی‌آمدهای محتمل از انتخاب خود نیز مسئول بود.

دکتر دبّاغ، از منظر اخلاقِ سیاسی، به این پرسش پاسخ می‌دهد. با این فرض بنیادین که ساختار سیاسی حاکم، ساختاری «استبدادی و ظالمانه» است. مقاله سه دلیل آورد که نشان دهد شرکت در این انتخابات، ظالمانه است: نخست، شرکت در انتخابات مشروعیّت‌آور است. در جهانِ دموکراسی‌ها، مشارکت در انتخابات به نوعی سندِ مشروعیّتِ مردمی است که نظام سیاسی با آن، هم می‌تواند خود را به رخ جهانیان بکشد، و هم به مخالفان داخلی خود تفاخر کند؛ همچنان که نظام درحال التماس برای رأی‌‌گرفتن است. دوّم، شرکت در انتخابات، ساختارهای ظالمانه را در درازمدّت تثبیت و تقویّت می‌کند. انتخاباتِ مهندسی‌شده، به نحوی اثبات و استقرارِ ساختارهای ظالمانه است که راه را بر اصلاح و تغییرِ ساختاری می‌بندد و کُنشِ شهروندی را خرج استمرار ساختارهای ظالمانه می‌کند. و سوّم، بی‌اعتنایی به صدای بی‌صدایان است؛ راه مقاومت در برابر ظلم به اقلّیّت‌ها را می‌بندد. ساختارِ ظالمانه با مشروعیّت مردمی و با تداوم ظلم، با خیال آسوده اقلّیّت‌ها را خفه می‌کند.

استدلالِ اخلاقیِ مقاله، معطوف به «عدالت» و «فایده» است، و به نحوی فایده‌گری قاعده‌مند و عدالت‌مدار است. بنابر اخلاقِ فایده‌‌مندِ مبتنی بر عدالت، در سازوکارِ ناعادلانه و ظالمانه نباید شرکت جُست؛ این عمل مشارکت در پیش‌بردِ ناعدالتی و ظلم است. شهروندِ مسئولِ اخلاقی، که هم دل در گروی عدالت دارد و هم در پی فایده‌ی عامّ است، آگاهانه از یک بازیِ منصفانه که قواعد ناعادلانه دارد، کنار می‌کشد و از التزام به نهادها و رویه‌های ناعادلانه امتناع می‌ورزد. این امر چونان «نافرمانی مدنی» در برابر ساختار ناعادلانه رخ می‌نماید.

https://www.tg-me.com/hossein_dabbagh/399

@shahrvand_sabz
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️حسین دباغ در خصوص دموکراسی و فرهنگِ آن سخن می‌گوید.

♦️وی نحوه‌ای دیگر از دموکراسی را عنوان می‌کند که آن را متاملانه و عادلانه‌تر می‌داند🔺

مشاهده در یوتیوب

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قانونگذاری در رویارویی با دوقطبی‌ها: گذار از حکمرانی پدرانه به حکمرانی مادرانه

فرض کنید با جامعه‌ای مواجه هستیم که شهروندانش در قبال یک موضوع چالش برانگیز به یک یا چند دسته تقسیم شده‌اند. برای مثال، عموم شهروندان معتقدند حضور زنان در ورزشگاه اخلاقا مذموم است و باید ممنوع شود. سایر شهروندان اما چنین امری را مذموم تلقی نمی کنند. یا تصور کنید عموم افراد مسلمان جامعه بر این باورند که حجاب شرعی زنان باید توسط قانونگذار بر همگان (حتی غیرمسلمانان) تحمیل شود.

وظیفه قانونگذار در چنین وضعیتی چیست؟ آیا وظیفه قانونگذار تبعیت از اکثریت جامعه است؟ اگر بلی، با حقوق اقلیت چه باید کرد؟ آیا معقول است که حقوق اقلیت را فدای ارزشهای مورد پسند اکثریت جامعه کنیم؟

در این جلسه به همراه کاوه بهبهانی عزیز تلاش کردیم سوالات بالا را به بحث بگذاریم و پاسخی مستدل و فلسفی برای آنها فراهم کنیم.‌

ادعا و استدلال من در این نشست اینست که پاسداشت حقوق اقلیتی که قدرت و نفوذ اجتماعی و سیاسی محدودتری دارند از وظایف اخلاقی و عقلانی قانونگذار است. در صورت عدم پاسداشت حقوق اقلیت، آنان بحق می توانند روی به نافرمانی مدنی بیاورند.

@hossein_dabbagh
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 وضعیت انقلابی در ایران؟
🔸گفتگوی حسین دباغ و رضا یعقوبی

🔻رضا یعقوبی: اتفاقی که در کشور ما افتاده، شبیه انقلاب فرانسه است. نهادهای میانجی از بین رفته‌اند و جامعه در حالت پراکندگی است. این بی‌نظمی باعث می‌شود که جامعه اقتدار مرکزی قدرتمند و دیکتاتوری را به شرایط پراکنده ترجیح بدهد.

🔻حسین دباغ: تصور افراد این است که در فضای دیجیتال انقلاب رخ داده است و بهتر است نام جنبش مهسا را انقلاب مهسا بگذاریم، اما از نظر من با اینکه جنبش مهسا بسیار اتفاق نیکویی بود، نمی‌توان نام انقلاب بر آن گذاشت.


🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/PQSPu8k6nEw

🆔@AzadSocial
🔍 پارادوکسِ دموکراسی

▫️باطل‌نمای دموکراسی، یا به عبارت دقیق‌تر باطل‌نمای حکومتِ اکثریّت، یعنی امکان اینکه اکثریت تصمیم بگیرد كه يك حاكم جبّار فرمان براند[استبدادِ اکثریّت، یا استبدادِ جبّار به رأی اکثریّت].

▫️گرچه نهادِ انتخابات عمومی حائز بالاترین اهمّیّت است[به عنوان ابزار ضروری دموکراسی]، ویژگی دموکراسی منحصر به حکومتِ اکثریّت نیست زیرا اکثریّت ممکن است با جبر و زورگویی حکومت کند[یعنی حکومتِ اکثریّت، به سرکوبیِ اقلّیّت‌ها فتوا دهد]. مثلاً اکثریّت کسانی که قدشان کوتاه‌تر از یک متر و ۸۰ سانتی‌متر است ممکن است تصمیم بگیرند همه مالیات‌ها را باید اقلیّتی بپردازند که قدشان بلندتر از یک متر و ۸۰ سانتی‌متر است[یا اکثریّتِ مسلمان، تصمیم بگیرند که علیه اقلّیّتِ نامسلمان، تبعیض روا دارند].

▫️ در دموکراسی، قدرت و اختیارات حکمرانان باید محدود باشد[اصلِ مهارِ قدرت]. ملاکِ دموکراسی این است که در چنین نظامی حکمرانان - یعنی حکومت - را مردمِ تحتِ حکومت باید بتوانند بدون خونریزی برکنار کنند[امکان و توانِ عزلِ مسالمت‌آميزِ حکمرانان، به دست مردم بدون انقلاب و خشونت]. پس اگر مصادر قدرت، از تضمینِ نهادهایی خودداری ورزند که آن نهادها امکانِ فعالیّتِ اقلّیّت را برای حصولِ تغییراتِ مسالمت‌آمیز تأمین می‌کنند، حكومت‌شان جابرانه است[یعنی حکومتِ اکثریّت، حتّی به پشتوانه و حمایتِ اکثریّت، اگر توان عزلِ مسالمت‌آمیز را از اقلّیّت بگیرند، جبّارانه و ستمگرانه است].

▫️کافی است حکومت‌ها را فقط به دو نوع تقسیم کنیم: اوّل حکومت‌های دارای این‌گونه نهادها[نهادهای عزل‌پذیر]؛ یعنی دموکراسی و دوّم تمام حکومت‌های دیگر[دارای نهادهای عزل‌ناپذیر؛ یعنی حکومت‌های جبّار[اعمّ از حکومتِ یک شخص، حکومتِ یک گروه، حکومتِ اقلّیّت و حکومتِ اکثریّت‌]. برای اینکه ساختِ قانونی يک حكومت دموکراتیک از تضادّ برکنار بماند، بايد فقط یک نوع تغییر را در نظام حقوقی منع کند و آن تغییری است که کیفیّت و خصلتِ دموكراتیک آن را به خطر بیندازد.

🖋کارل پوپر
📖 کتاب «جامعه‌ی باز و دشمنان آن»، بخش دوّم: فصل بیستم، ترجمه‌ی عزت الله فولادوند، انتشارات خوارزمی.

@hossein_dabbagh
2024/04/27 14:16:54
Back to Top
HTML Embed Code: