Telegram Web Link
Forwarded from اسکان نیوز
🎥 ضدعفونی کردن کارگران شرکت خصوصی هفت تپه اهواز. این چنین تحقیرانه و با منت ضدعفونی‌شان می کنند بی آنکه ماسک و دستکشی به آنان بدهند!

▫️از صفحه اینستاگرام اسماعیل بخشی در ارتباط با بی‌حرمتی به کارگران نی‌بر هفت تپه.

@eskannews_com
instagram.com/eskannews
🔸شب در حضور شاه بودیم.. حکيم الممالك که از آن تملقات خنك دارد بنا کرد به شکر کردن، که الحمدالله به زیر سایه شاه نه وبا داریم نه بلا، نه جنگ داریم و نه منگ .

روز دیگر سرناهار بودیم. سیدعبدالکریم خان‌برادر انیس الدوله که از طهران آمده بود به شاه قسم می خورد که در تهران وبا نیست، اما به من اشاره می‌کرد که هست و شدت هم دارد.

✔️روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه

🔸از ترس اهل دولت می‌گفتند: وبای گیلان از «پر خوردن و سختی هواست»، در خراسان هم به‌جهت «اراجیف و تخلف گوئی» است.

روحانیون نیز که مردم را در طول شیوع و با با روضه‌خوانی و سینه‌زنی و رفتن به مصلی سر‌گرم می‌کردند و بعنوان درمان خوردن «تربت سيدالشهدا» را تجویز می‌نمودند، به هنگام مصيبت در اعتقاد خودشان سستی پیدا می‌شد و زودتر از دیگران میدان را خالی می‌کردند و دیرتر باز می‌گشتند.

روحانیون ثروتمند قبل از همه فرار نمودند بنحویکه اهل قم دیدند که وبا به‌کلی رفع شده بود، اما «حاکم و آقای متولی» از ترس جان به شهر نمی‌آمدند.

✔️کنت آرتور دوگوبینو، سه سال در ایران
عکس بالا: اعتمادالسلطنه
پایین: گوبینو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارش احمدی لاشکی نماینده چالوس، نوشهر، کلاردشت به واعظی رییس دفتر روحانی در مورد‌اوضاع بغرنج‌ مازندران . او‌ از واعظی می‌خواهد که دولت هرچه زودتر مسیرهای منتهی به این‌مناطق را‌ مسدود کنند وگرنه مردم خود این‌کار را‌ خواهند کرد. پاسخ واعظی یک جمله است:
مملکت صاحب داره، الکی نیست.
☑️بیانیه کانون وکلای دادگستری مرکز درباره بحران شيوع ويروس کرونا:

⬅️مهار ویروس کرونا در گرو مشارکت همدلانه مردم و تدابیر عالمانه کل حاکمیت است

🌈حیات و سلامت، حقی بنیادین و مورد حمایت نظام حقوق داخلی و بین ‏المللی است و هرگونه تسامح و کوتاهی برای حفاظت از آن، خطا و بلکه جنایتی نابخشودنی است. ...
🌈ناشناختگی و درمان‏ ناپذیری این ویروس مهلک، اتخاذ تدابیری ویژه را ایجاب می‏ کند...
🌈با آزمون و خطاهای خطرناک نمی ‏توان حیات یک ملت را به مخاطرات جبران ‏ناپذیر افکند....
🌈انکار موضوع و سپس مقاومت در مقابل قرنطینۀ کامل شهر مبدأ شیوع، کشور را اکنون به عرصۀ کارزاری فراگیر تبدیل کرده است که نبرد با آن مستلزم توان و امکاناتی فوق‏ العاده است. از حاکمیت و ستاد ملی مبارزه با این ویروس انتظار می‏رود به الزامات علمی بهداشتی و پیامدهای مختلف عدم توجه به این الزامات توجه به‏ موقع نشان دهد. تعلل در قرنطینه ‏سازی شهرهای پرخطر و عدم ایجاد محدوديت تردد و مسدودسازی محورهای مواصلاتی کشور به ‏عنوان جدی ‏ترین و مؤثرترین راهکارهای قطع چرخۀ انتقال ویروس همچنان محل پرسش و افزایش نگرانی‏ هاست و شعار در خانه ماندن در تعارض جدی با وضعی است که وکلا و‌ سایر افراد باید در محاکم و سایر مراجع اداری حضور یابند...
🌈متأسفانه اخبار ناگواری که از عدم کفایت مواد و ملزومات اولیۀ مراقبتی و درمانی در سطح بیمارستان‏ها و درمانگاه‏ ها حتی برای کادر خدوم درمانی مخابره شده است، نشان از ضعف تدبیر و نظارت در امور دارد. در این میان، تعلل و عدم جدیت لازم در جلوگیری از سوداگری های حیرت ‏انگیز برخی نامردمانِ سودجو نیز محل تأمل و تألم عمومی است....
🌈دانستن حق مردم است. حقایق را نمی ‏توان در پای مصالح ذبح کرد.....اکنون روشن شده است که تقدم برخی مصلحت ‏اندیشی‏ ها بر منافع عمومی و کتمان یا ارائۀ دیرهنگام هشدارهای لازم موجب گسترش هولناک این ویروس در سراسر کشور و زیان و تاوان سنگین شهروندان شده است....
🌈در وضعیت اضطراری حاضر، هم گرایی و همبستگی بین مردم و دولت برای عبور از این شرایط وخیم بسیار حیاتی است. ...پیداست که همبستگی ملی در گرو تضمین حقوق شهروندی افراد ملت و تکریم عملی شخصیت و حیثیت آنهاست....
🌈دفع یا تخفیف و جبران این آشفتگی‏ های مالی و اقتصادی محتاج تدابیر تأمینی و مساعدت‏ها و مودت‏های نوع‏ دوستانۀ مردم است اما در عین حال، برای جلوگیری از تشدید وخامت‏های اقتصادی نمی‏ توان از اولویت حفاظت از حیات و سلامت عمومی غفلت کرد. به‏ نظر می‏رسد با توجه به شدت دامنگیری بحران، سیاست‏های کنونی ستاد ملی مبارزه با کرونا به ‏ویژه در بُعد نحوۀ ادامۀ فعالیت سازمان‏های دولتی و عمومی محتاج بازنگری است...
🌈در کنار توجهات و سیاست‏های عمومی، برخی گروه‏های جمعیتی در این شرایط نیازمند توجهات ویژه هستند. ...

🌈 ملت ایران قدردانِ خادمان پاکبازِ نظام سلامت کشور است. افکار عمومی عملکرد مسئولان را به دقت زیر نظر دارد. وجدان بیدار شهروندان خدمتگزاران پرکار و دلسوز را از افراد بی ‏مسئولیت یا درمانده در حل معضلات تمیز می‏ دهد. از دادستان محترم کل کشور انتظار می‏ رود با نظر به حقوق ملت و تکالیف حکومت، به ‏ویژه با نظر به مادۀ ٥٧٠ قانون تعزیرات و مجازات‏های بازدارنده (کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی) تمام کسانی که افراد ملت را عامدانه و عالمانه از حقِ دانستن و آگاهی در خصوص چنین تهدیدی محروم کرده‏ اند، همچنین کسانی که به هر میزانی در موضع صاحب ‏منصب و کارگزار در ایجاد یا تشدید وضعیت ناگوار کنونی سببیت داشته ‏اند، نیز کسانی که با سوداگری‏ های جنایتکارانه، جان و روان مردم را به بازی گرفته ‏اند، تحت تعقیب جزایی قرار دهد و جلوه‏ ای تابناک از قوۀ قضائیه را -آنچنان که در قانون اساسی به‏ عنوان «پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی» تصویر شده است- به نمایش گذارد.
🌈 از مردم فهیم و نوع ‏دوست ایران در
اقشار اجتماعی مختلف انتظار می‏ رود هر یک به تناسب، گامی برای بهبود شرایط و کمک به تقلیل دردها و خسارات خود و هموطنان بردارند. از جامعۀ بزرگ وکلای کشور می‏خواهیم در این همیاری ملی همچون همیشه به انحای مقتضی مشارکت فعال داشته و همدلانه در کنار سایر هموطنان بمانند.

🔹متن کامل در لینک زیر
http://icbar.ir/News/5471
در هواي حقوق بشر pinned «☑️بیانیه کانون وکلای دادگستری مرکز درباره بحران شيوع ويروس کرونا: ⬅️مهار ویروس کرونا در گرو مشارکت همدلانه مردم و تدابیر عالمانه کل حاکمیت است 🌈حیات و سلامت، حقی بنیادین و مورد حمایت نظام حقوق داخلی و بین ‏المللی است و هرگونه تسامح و کوتاهی برای حفاظت از…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻دکتر فریبرز رئیس دانا، نویسنده و اقتصاددان صبح امروز در بیمارستان پارس تهران بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.

به گفته ناصر زرافشان وی از شش روز پیش بر اثر ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری بود.

آقای رئیس‌دانا متولد ۱۳۲۷ در تهران، از استادان اقتصاد دانشگاه تهران و عضو کانون نویسندگان ایران بود که تحصیلاتش را در سطح دکتری رشته اقتصاد و علوم سیاسی مدرسه اقتصاد لندن گذارنده بود.

وی بیش از ۱۵ جلد کتاب در خصوص مسائل اقتصادی و سیاسی تالیف کرده و چندین کتاب شناخته شده را نیز به فارسی ترجمه کرده بود.
در هواي حقوق بشر
🔻دکتر فریبرز رئیس دانا، نویسنده و اقتصاددان صبح امروز در بیمارستان پارس تهران بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. به گفته ناصر زرافشان وی از شش روز پیش بر اثر ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری بود. آقای رئیس‌دانا متولد ۱۳۲۷ در تهران، از استادان اقتصاد دانشگاه…
🔸فریبرز رییس دانا ،استاد اقتصاد دانشگاه تهران، عضو کانون نویسندگان ایران، دانش‌آموختهٔ دکتری اقتصاد از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی از مدرسه اقتصاد لندن و عضو کانون نویسندگان ایران که مدتها در جدال با سرطان بود، بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.

رییس دانا در دیدگاه های اقتصادی خود بیشتر رویکردی سوسیالیستی(یا به قول خود اقتصاد حامی کارگران) را دنبال میکرد خود او در مصاحبه ای (ندای ایرانیان)در باره ریشه این رویکرد گفته بود:
"پدرم از خان‌های منطقه ابراهیم آباد بوئین زهرای قزوین ( هم ولایتی منوچهر گنجی وزیر آموزش و پرورش در دولتهای امیرعباس هویدا،جمشید آموزگار وجعفر شریف‌امامی ) بود. اما تحصیلاتم را در تهران و درس خوانده در دبستان مولوی در شاپور و دبیرستان حکیم نظامی در خانی آباداز‌‌ همان دبیرستان دغدغه‌های کارگری داشتم و فعالیت سیاسی می‌کردم. چون وضعیت خود را با طبقه کارگر جامعه مقایسه می‌کردم با همسایه‌ها و هم ولایتی‌ها. تحصیل دانشگاهی‌ام در دانشگاه ملی ایران‌‌، دانشکدهٔ اقتصاد و علوم سیاسی رشتهٔ اقتصاد بود و در همانجا نیز دورهٔ فوق لیسانس اقتصاد با گرایش اقتصادسنجی را گذراندم. پیش از پایان این دوره به عنوان مربی آموزشی به استخدام همین دانشگاه درآمدم در جاهای دیگر هم کار تدریس دانشگاهی کرده‌ام. دورهٔ دکتری اقتصاد با گرایش اقتصادسنجی برای توسعه را در دانشگاه لندن مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی، یا ال اس‌ای گذراندم. برای رسالهٔ دکتری در زمینهٔ مهاجرت کارگران از روستا به شهر در کشورهای توسعه نیافته کار کردم. ..

...وقتی از تهران به روستای پدرم می‌رفتم، تحت تاثیر وضعیت بد روستا نشینان قرار می‌گرفتم از‌‌ همان زمان دوست داشتم برای آن‌ها کاری کنم، خانه ما آجری و خانه آن‌ها کاه گلی بود در طبقه متوسط اجتماعی قرار داشتیم اما همیشه دغدغه کارگران را داشتم همیشه و همه جا سرمایه داری بر ایران حاکم بود هیچ‌گاه این فرصت پیش نیامد که طبقه کارگر بر جامعه حاکم شود.
🌿🌸🍃🌿🌸🍃🌿🌸🍃 ✔️شادباشِ نوروزی: 👇

🔹نوروز، آئینۀ آئین های ایرانی، معبر زمان، کارگاه آفرینش، نمودار دوراندیشی نیاکان و دوام ابدی است؛ نوروز، ارمغان شوق و شادی، جنبش طبیعت و جشن پروازِ دل آدمی است؛ تا جامه بپیرایی و غبار کهنگی از خود بروبی و زنگار زشتی و روزمرگی از زمینه و زمانۀ زندگی ات بزدایی و پای در راه نهی و از فرش زمین به عرش آسمان بَر شوی، سَر شوی، فرازمند و برتر شوی؛ عاشق شوی وعاشقانه بنگری و مهر بورزی و کین و کدورت را دور ریزی و برخیزی؛ برخیزی و چون رستخیزی ناگهان، شوری برانگیزی! نوروز، نویدِ نُو نَوارِ بهار است و بهار، ترنّمِ تَرِ ترانۀ طراواتِ باران. بهار است و باران و جوانۀ سبزینۀ طبیعت، تو نیز بهاروار می رویی و سبز می شوی! نوروز، آغاز روزِ نو، ماه نو، و سال نو است و به تمامی، راوی الهام اهورایی انسان از زایش زمین و تجدید زمانه.

نوروز را به همۀ ایرانیان، به ویژه مخاطبان ارجمند این کانال شادباش می گویم و برای همگان سالی خوب و حالی
خوش آرزو می کنم.
(محمدرضا عظيمي)
در هواي حقوق بشر pinned «🌿🌸🍃🌿🌸🍃🌿🌸🍃 ✔️شادباشِ نوروزی: 👇»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽فلسفه هفت سين به روايت دكتر محمدعلي دادخواه (حقوقبان و نويسنده كتاب نوروز و فلسفه هفت سين)
✔️بهر وطن‌ عیش‌ و خوشی کن درست!

✍️دكتر ميلاد عظيمي:

🔹ملک‌الشعرا بهار مخالف شاه شدن رضاخان سردارسپه بود. تیغ مخالفان سردارسپه نبرید و رضاخان شاه ایران شد. در نوروز ۱۳۰۵ بهار در نخستین مراسم سلام نوروزی شاه جدید شرکت کرد و منظومۀ چهارخطابه را در خطاب به او خواند؛ شعری بلند در مدیح شاه و اندرز به او؛ اندرزهایی که به یک معنا فهرست کتاب آرزوهای اصلاحی شاعر بزرگ برای ایران بود. خواندنی است این شعر بهار!... می‌گوید عشق و آرزویش همیشه این بوده که در ایران نابغه‌ای صالح و ایران‌پرست قد بفرازد و رشتۀ افکار بگیرد به دست تا...
دورۀ او عصر فضیلت شود... دورۀ آسایش ملّت شود... نعمت امنیت و صحّت رسد... نو شود آزادی و قانون به او... زنده شود دین قویم نبی... ختم شود دورۀ لامذهبی... فارسی از جهد وی احیا شود...بند چو شاپور به کارون کشد... خاک وطن جمله زراعت شود...کارکنان کشف معادن کنند...در همه‌جا کارگران گرم کار... صادر ما وافر و وارد قلیل... یک ترن از شرق بیفتد به راه... یک ترن از غرب شود سوت‌زن... راست نیوشیم و بگوییم راست... خوار کند مفسد و جاسوس را... متّحدالشکل بود لشکرش... دفع اجانب را جدی شویم... قوّت ما قوّت رستم شود... سرحد آن [= مرز ایران] دجله و جیحون شود...

یکی از آرزوهای بهار و یکی از خواسته‌های او از شاه تازه‌نفس، «شادی» بود. از شاه می‌خواهد که برای مردم عیش و خوشی درست کند. به شاه پیشنهاد می‌کند که برای شادکردن مردم جشن‌های کهن ایرانی را زنده و نو کند. در ایران باستان روزهای ماه اسم داشت. مثلاً شانزدهم هر ماه روز مِهر بود. وقتی روز مهر در ماه مهر می‌رسید٬ جشن می‌گرفتند؛ جشن بسیار مهم و بزرگ مهرگان که تا مدتها پس از اسلام هم برگزار می‌شد و در عصر حکومت ترکان فراموش شد. بهار از رضاشاه می‌خواهد، در کنار عید بزرگ نوروز که به گفتۀ شاعر روز خرّمی بی‌عدد بوَد، جشن‌های کهن ملّی دیگر را هم زنده‌سازد تا زندگی مردم ایران در جشن و شادی غوطه بخورد. تا مردم شاد باشند. گرد هم بیایند و دست بیفشانند و پای بکوبند و از ته دل بخندند. زیرا شاعر خرد و روشن‌بینی و ایران خوب می‌دانست که تنها، مردمی که شاد و امیدوار هستند، می‌توانند دست در دست هم دهند به‌مهر و میهن خویش را کنند آباد. مردم بی‌لبخند را نای و نوای برخاستن از خاک و خلوارۀ سستی و کاستی و ناراستی نیست.
این را هم بنویسم. هربار این ابیات بهار را می‌خوانم ٬ که خویشکاری شاه را ساختن خرّمی و شادی برای مردم ِخود دانسته، به یاد این تکّه از کتیبۀ داریوش بزرگ٬ که بر الوندکوه نبشته شده٬ می‌افتم:

«اهورامزدا خدای بزرگ است...که این زمین را آفرید...که آن آسمان را آفرید...که مردم را آفرید... که شادی را برای مردم آفرید... که داریوش را شاه کرد»...
پیوندخوردن مردم با شادی و قرین‌شدن شادی با شاهی... ای شادی!... ای‌ شادیِ شادی...

آرزوی بهار را بخوانید:

نو شود اعیاد و رسوم کهن
خلق به هر جشن کنند انجمن

تازه شود جشن خوش مهرگان
آن که شد از غفلت ترک از میان

آتش جشن سده روشن شود
شهر ز بهمنجنه گلشن شود

روز چو با ماه برابر شدی
بودی جشنی و مکرر شدی

پادشها! عیش وطن عیش تست
بهر وطن ‌عیش‌ و خوشی کن درست

گوی که اعیاد کهن نو کنند
یاد ز عهد جم و خسرو کنند...
یكی است شاد به سیم و یكی است شاد به زر //
یكی است شاد به چنگ و یكی است شاد به رود//
همه به چیزی شادند و خرم‌اند و لیك //
مرا به خرمی مُلك شاد باید بود .
(ملك الشعرا بهار)
✔️ روز جهانی نوروز: 👇👇👇
🔹مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۸ برابر با 18 فوریه ۲۰۱۰ با تصویب قطعنامه‌ ای روز ۲۱ مارس برابر با اول فروردین را در چارچوب منشور ملل متحد و ذیل مورد 49 دستور کار فرهنگ صلح به عنوان روز جهانی نوروز به تصویب رساند و در تقویم روزهای بین المللی خود جای داد تا نوروز ایرانی به‌عنوان یک مناسبت بین ‌المللی به رسمیت شناخته شود.
قطعنامۀ نوروز به ابتکار نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد و با همکاری جمهوری آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان آماده و به مجمع عمومی سازمان ملل ارایه شد؛ ضمن اینکه ۳ کشور هند، آلبانی و مقدونیه نیز در روز رأی ‌گیری به کشورهای تهیه‌ کنندۀ این قطعنامه پیوستند. در اطلاعیۀ دفتر روابط عمومی مجمع عمومی سازمان ملل آمده ‌است که امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در ایران، افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و سایر کشورهای آسیای میانه و قفقاز، در منطقۀ بالکان، حوزۀ دریای سیاه و خاورمیانه آغاز فصل بهار را با سنت باستانی عید نوروز که تأکیدی است بر زندگی در هماهنگی و تعادل با طبیعت، جشن می‌ گیرند. در متن قطعنامۀ مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشۀ ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد، توصیف شده‌است.
پیشتر و در تاریخ ۸ مهر 1388عید نوروز به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشری، در سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل، یونسکو، به ثبت رسیده بود.
قطعنامه_سازمان_ملل_درباره_روز_بین_.pdf
195.9 KB
📌 متن قطعنامۀ A/RES/64/253 مجمع عمومی سازمان ملل متحد دربارۀ «روز بین المللی نوروز»👆
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼 تصنيف بهار دلكش/ تكنوازي تار: محمدرضا لطفي/خواننده: محمدرضا شجريان/ اجراي تلويزيون ملي ايران
✍️اشرف الدين حسيني متخلص به نسيم شمال (١٢٤٩- ١٣١٣ ه.ش):

▪️عيد آمد و ما قبا نداريم
با کهنه قبا صفا نداريم
گرديد لباس پاره پاره
در پيکر خود عبا نداريم
جز سنگ و کلوخ و آجر و خشت
ما بالش و متکا نداريم
مردند تمام قوم و خويشان
غمخوار به جز خدا نداريم
جز گاو براي کسب روزي
در مزرعه رهنما نداريم
آجيل و لباس و پول خوب است
اما چه کنم که ما نداريم
خوب است بساط ساز و آواز
افسوس که ما صدا نداريم

در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون

عيدي بدهيد فصل عيد است
اين عيد براي ما سعيد است
جمشيد جم اين بساط چيدست
از جم به عجم مهين نويد است
شيريني و هفت سين بياريد
از هموطنان مرا اميد است
قليان و گلاب و نقل و شربت
با چايي لاهيجان مفيد است
طفلي که قباي تازه دارد
در موسم عيد رو سفيد است
افسوس که ما فکل نداريم
امروز فکل مد جديد است
اين شعر مناسب است افسوس
گوينده شعر ناپديد است

در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون

بايد شب عيد را پلو خورد
آن ماهي شور با چلو خورد
در سال جديد وقت تحويل
با باقلوا شکر پلو خورد
افشرد به ماهي آب نارنج
پس تازه بتازه نوبنو خورد
آن جوجه پخته را به يکدم
بلعيد و نديدمش چطو خورد
کوکوي برشته را ز بشقاب
قاپيد بحالت چپو خورد
اندر سر سبزه مرد زارع
اين شعر بخواند و نان جو خورد

در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون

صد شکر تمام شد زمستان
شد فصل بهار عيش مستان
منقل بکشيد بسوي مطبخ
کرسي ببريد از شبستان
آن سيني هفت سين بياريد
با سبزه و سنجد و سپستان
سورنج و سماق و سرکه و سير
آريد به صفحه گلستان
ريزيد شراب ارغواني
اندر قدح بلور مستان
ياد از فقرا نمود ناگاه
ديشب يکي از خداپرستان
عريان و برهنه در شب عيد
ميگفت يکي ز تنگدستان

در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون

ياران چه کنم که کس ندارم
بلبل شدم و قفس ندارم
خواهم بگريزم از زمانه
اصلا ره پيش و پس ندارم
بازار وطن شده پر از دزد
يک شحنه و يک عسس ندارم
گلدسته باغ عقل و هوشم
من طاقت خار و خس ندارم
جز علم و ترقي معارف
اندر دل خود هوس ندارم
عيد است براي پختن آش
پول نخود و عدس ندارم

در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
🔷بر طبیعت نمی‌توان پیروز شد مگر با تبعیت از او.

🔅فرانسیس بیکن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزيده اي از كلاژهاي Ugurgallen هنرمند تركيه اي.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
... انديشه مكن كه بهار است و تو نرگس و سوسن نيستى

به حسرت زنده رود، زنده نمى‏شود رود،

خاكت را زير و رو كن

ريشه و آبى مباد كه نمانده باشد،

سقفى دارد زندگى

كف نيستى ناپديد است،

به رنگ و بوى تو خود شادمان مى‏توان بود،

گُل نيلوفر مردابه اين جهانيم

و به نيلوفر بودن خود شادمانيم. .... (شمس لنگرودی)
در هواي حقوق بشر
... انديشه مكن كه بهار است و تو نرگس و سوسن نيستى به حسرت زنده رود، زنده نمى‏شود رود، خاكت را زير و رو كن ريشه و آبى مباد كه نمانده باشد، سقفى دارد زندگى كف نيستى ناپديد است، به رنگ و بوى تو خود شادمان مى‏توان بود، گُل نيلوفر مردابه اين جهانيم و به…
✍️شمس لنگرودی:

خلاصه بهارى ديگر
                 بى حضور تو
                             از راه مى‏ رسد، ...

و آن‏چه كه زيبا نيست زندگى نيست
روزگار است،

گُل نيلوفر مردابه اين جهانيم
و به نيلوفر بودن خود شادمانيم،
سقفى دارد شادكامى
كف ناكامى ناپديد است.

هر رودخانه‏ اى به درياچه خود فرو مى‏ ريزد
به حسرت زنده رود زنده نمى‏ شود رود
نمى‏ شود آب را تا كرد و به رودخانه ديگرى ريخت
به رود بودن خود شادمان مى‏ توان بود.

بهار، بهار است، و بر سرِ سبز كردن شاخه‏ ها نيست
برف، برف است، هواى شكستن شاخه‏ هاى درخت را ندارد
برگ را، به تمنا، نمى‏ شود از ريزش باز داشت

با فصل‏ هاى سال همسفر شو،
سقفى دارد بهار
كف يخبندان‏ ها ناپديد است.

دستى براى نوازش و
زانوئى براى رسيدن اگر مانده است
با خود مهربان باش،
اگرچه تو نيز دروغى مى‏ گوئى گاهى مثل من
دروغت را چون قندى در دهان گسم آب مى‏ كنم
با خود مهربان باش.

نبودم اگر نبودى،
دروغ تو را
خار تشنه كاكتوسى مى‏ بينم
كه پرندگان مهيبت را دور مى‏ كند
به پرنده كوچك پناه مى‏ دهد،

سقف دارد راستى
كف ناراستى ناپديد است

اى ماه شقه شقه صبور باش!
چه‏ ها كه نديده ‏ئى
چه‏ ها كه نخواهى شنيد

ما التيام زخم‏ هاى تو را بر سينه مجروحت باز مى‏ شناسيم
ماه لكه لكه!
مثل حبابى بر دريا بدرخش و
با آسمان خالى خود شادمان باش،

جشنواره آب است زندگى
چراغانى رودها كه به درياها مى‏ رسند
زخم خورده بادها، زورق‏ ها، صخره ‏ها

سقفى دارد روشنى
كرانه تاريكى ناپديد است.
انديشه مكن كه بهار است و تو نرگس و سوسن نيستى
به حسرت زنده رود زنده نمى‏ شود رود،
خاكت را زير و رو كن
ريشه و آبى مباد كه نمانده باشد،

سقفى دارد زندگى
كف نيستى ناپديد است،
به رنگ و بوى تو خود شادمان مى‏ توان بود،
گُل نيلوفر مردابه اين جهانيم
و به نيلوفر بودن خود شادمانيم.
2025/10/24 10:43:25
Back to Top
HTML Embed Code: