ایراندل | IranDel
🔴 بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار میکنند: «کلاسهای شاهنامهخوانی» آموزگار: بهمن دمشقی خیابانی زمان: دوشنبه ۲۷ امُرداد ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰ جایگاه: تبریز،…
🔴 بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار میکنند:
«کلاسهای شاهنامهخوانی»
آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی
زمان:
دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
«کلاسهای شاهنامهخوانی»
آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی
زمان:
دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍30
🔴 «شهريار، شاعر ايران»
گَرَم خون ریخت دشمن، شهریارا
به خون دانی چه بندَم نقش؛ ایران
تبريز در آستانه روز ملّی شعر و ادب فارسی، ميزبان اديبان، شهريارپژوهان و ايراندوستان از سراسر جهان:
همایشِ جهانی بزرگداشت استاد «شهريار، شاعر ايران»
چهارشنبه ۲۶ شهريورماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶
تالار وحدت دانشگاه تبریز
با همکاری و نقشآفرینی:
دانشگاه تبریز؛ شهرداری تبريز؛ استانداری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
گَرَم خون ریخت دشمن، شهریارا
به خون دانی چه بندَم نقش؛ ایران
تبريز در آستانه روز ملّی شعر و ادب فارسی، ميزبان اديبان، شهريارپژوهان و ايراندوستان از سراسر جهان:
همایشِ جهانی بزرگداشت استاد «شهريار، شاعر ايران»
چهارشنبه ۲۶ شهريورماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶
تالار وحدت دانشگاه تبریز
با همکاری و نقشآفرینی:
دانشگاه تبریز؛ شهرداری تبريز؛ استانداری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍42
🔴 برچسب «فاشیست» و «نازی» از کجا میآید؟
✍️ مهدی تدینی
صد سال پیش یه چیزی ظهور کرد به اسم کمونیسم (که همون مارکسیسم یا سوسیالیسم انقلابیه) و میخواست انقلابی تمامعیار انجام بده. یعنی نه انقلابی به سبک قدیم که فقط شکل حکومت و اشخاص حاکم رو عوض کنه (مثلاً پادشاهی رو مشروطه یا جمهوری کنه)، بلکه دنبال انقلابی همهجانبه بود: در سیاست، در فرهنگ، در جامعه و به ویژه در اقتصاد! یعنی نظم اقتصادی هم باید عوض میشد. باید مالکیت خصوصی از بین میرفت؛ دیگه کسی نمیتونست صاحب ابزارهای تولید (زمین، کارخونه، مواد و...) باشه، بلکه مالکیت همۀ اینها باید میافتاد دست «جامعه» (سوسیالیزاسیون). خیلی هم بر کلمۀ «جامعه» (سوسیال) تأکید میکردند تا اسم «دولت» رو نیارن، اما در عمل همهچی دولتی میشد و نتیجۀ این انقلاب پیدایش دولتهایی مهیب بود که زندگی فرد رو از گهواره تا گور در اختیار داشتند (یعنی توتالیتاریسم). به این ترتیب جامعۀ سابق مطلقاً متلاشی میشد! ذرهذره میشد. این انقلاب مارکسیستی یا سوسیالیستی بود.
طبعاً گروههای زیادی با این ایده مخالف بودند. محافظهکاران، لیبرالها و حتی بخشی از خود کارگران (به قول مارکسیستها «پرولتاریا») به این روش انقلابی اعتقاد نداشتند؛ بلکه اصلاحطلب بودند. هدف این کارگران اصلاحطلب هم این بود که همه چی سوسیالیستی بشه، اما فکر میکردند این روش انقلابی درست نیست و باید به تدریج به این هدف رسید.
پس آرایش سیاسی این شد: یک گروه چپ رادیکال ــ یعنی کمونیست ــ دنبال انقلابی همهجانبه بود. و بقیۀ جامعه باهاش مخالف بود. هر کدوم از این مخالفان روش خاص خودش رو برای مخالفت با این انقلاب کمونیستی داشت. اما در این اثنا یک اتفاق جدید افتاد که آرایش سیاسی رو بر هم زد. چی شد؟
یک گروه جدید به وجود اومد که قبلاً یا مشابهش نبود، یا نمونهای اینقدر کامل ازش وجود نداشت. یک گروه جدید اومد که تقریباً از همون روشهای کمونیستی استفاده میکرد، اما کمونیست نبود، بلکه صددرصد ضدکمونیست بود! و میخواست با روشهای خشونتآمیز کمونیسم رو ریشهکن کنه. خیلی هم موفق بود! خیابون رو از کمونیستها پس گرفت و کمونیستها رو در مقرهاشون در هم ترکوند.. این گروه جدید اسمش چی بود؟ احسنت: «فاشیسم».
بنابراین، تقسیمبندی اینجوری شد: یک: کمونیستها، دو: مخالفان قدیمی کمونیستها (لیبرالها، محافظهکاران، احزاب مذهبی، کارگران اصلاحطلب)، و سه: مخالفان جدید کمونیستها (فاشیستها). این فاشیستها در خشونتورزی ماهرتر از کمونیستها بودند. یک ایدئولوژی التقاطی هم درست کردند که هم عناصر چپ رو داشت، هم عناصر راست و هم حتی عناصر لیبرال! یک ملغمۀ جدید ساختند که باهاش بشه تودهها رو جذب کرد و از چنگ چپِ درآورد.
اما اینجا کمونیستها خرابکاری بزرگی کردند. به جای اینکه بین مخالفانشون تمایز بگذارند، همهشون رو یککاسه کردند! یعنی چی؟ یعنی به همۀ مخالفانشون بدون تمایز گفتند «فاشیست» (در حالی که اکثرشون فاشیست نبودند). این بزرگترین خطای کمونیستها بود. هر کسی علیه چپ حرف و عمل میکرد، بهش میگفتند «فاشیست». اینکه چپها به مخالفانشون میگفتند و میگن «فاشیست» از اینجا میاد.
این سنت در چپها موند و تا امروز چپها با نهایت گشادهدستی به همۀ مخالفانشون میگن فاشیست. با یک تفاوت خیلی ریز:
اون فاشیستهای قدیم واقعاً نژادپرست بودند (یعنی حاضر بودند کل یک نژاد رو بندازند توی کوره)، کل هستی رو بر اساس امور نژادی درک میکردند، سر سوزنی دموکرات نبودند، دشمن لیبرالیسم بودند، به اطاعت محض در امور اجتماعی باور داشتند، کلام پیشواشون عین قانون بود، به نظم پادگانی در جامعه باور داشتند، هنر و اقتصاد و همۀ ارزشهای فردی و جمعی باید در خدمت حکومت قرار میگرفت و فرد در برابر حکومت مطلقاً هیچ حقی نداشت.
اما اون کسی که امروز «فاشیست» نامیده میشه فقط ممکنه بگه: «کشوری به اسم ایران همیشه وجود داشته»، یا بگه «پرچم یک کشور مهمه»، یا ممکنه بگه «فقط دو جنس زن و مرد داریم»، یا ممکنه بگه «هویت ایرانی برای من مهمه». حالا اینکه این فرد به همۀ آزادیهای فردی باور داشته باشه، به آزادیهای سیاسی، به حق رأی برابر برای همه، به تعیین حکومت بر اساس ارادۀ مردم و برابری انسانها باور داشته باشه... همه و همه هیچ اهمیتی نداره!
این شعبدۀ چپ نوئه! آیا مفهومپریشی از این یاوهتر و خطرناکتر ممکنه؟
اما خب در اینجا کسی که از تعبیر «فاشیست» استفاده میکنه نه دغدغۀ علمی داره، نه دغدغۀ اخلاقی، نه دغدغۀ انسانی و نه دغدغۀ شناختی... بلکه فقط دنبال بدنامسازی کسیه که حرفش رو نمیپسنده و به نفع خودش نمیدونه. به آدم عادی که حق بیان داره نمیشه گفت خفه شو! اما به یک فاشیست و نازی میشه گفت خفه شو! و دهانش رو بست ــ و اگر هم بلایی سرش اومد، میگن: حقش بود! تندرو بود! فاشیست بود! نازی بود!
@IranDel_Channel
💢
🔴 برچسب «فاشیست» و «نازی» از کجا میآید؟
✍️ مهدی تدینی
صد سال پیش یه چیزی ظهور کرد به اسم کمونیسم (که همون مارکسیسم یا سوسیالیسم انقلابیه) و میخواست انقلابی تمامعیار انجام بده. یعنی نه انقلابی به سبک قدیم که فقط شکل حکومت و اشخاص حاکم رو عوض کنه (مثلاً پادشاهی رو مشروطه یا جمهوری کنه)، بلکه دنبال انقلابی همهجانبه بود: در سیاست، در فرهنگ، در جامعه و به ویژه در اقتصاد! یعنی نظم اقتصادی هم باید عوض میشد. باید مالکیت خصوصی از بین میرفت؛ دیگه کسی نمیتونست صاحب ابزارهای تولید (زمین، کارخونه، مواد و...) باشه، بلکه مالکیت همۀ اینها باید میافتاد دست «جامعه» (سوسیالیزاسیون). خیلی هم بر کلمۀ «جامعه» (سوسیال) تأکید میکردند تا اسم «دولت» رو نیارن، اما در عمل همهچی دولتی میشد و نتیجۀ این انقلاب پیدایش دولتهایی مهیب بود که زندگی فرد رو از گهواره تا گور در اختیار داشتند (یعنی توتالیتاریسم). به این ترتیب جامعۀ سابق مطلقاً متلاشی میشد! ذرهذره میشد. این انقلاب مارکسیستی یا سوسیالیستی بود.
طبعاً گروههای زیادی با این ایده مخالف بودند. محافظهکاران، لیبرالها و حتی بخشی از خود کارگران (به قول مارکسیستها «پرولتاریا») به این روش انقلابی اعتقاد نداشتند؛ بلکه اصلاحطلب بودند. هدف این کارگران اصلاحطلب هم این بود که همه چی سوسیالیستی بشه، اما فکر میکردند این روش انقلابی درست نیست و باید به تدریج به این هدف رسید.
پس آرایش سیاسی این شد: یک گروه چپ رادیکال ــ یعنی کمونیست ــ دنبال انقلابی همهجانبه بود. و بقیۀ جامعه باهاش مخالف بود. هر کدوم از این مخالفان روش خاص خودش رو برای مخالفت با این انقلاب کمونیستی داشت. اما در این اثنا یک اتفاق جدید افتاد که آرایش سیاسی رو بر هم زد. چی شد؟
یک گروه جدید به وجود اومد که قبلاً یا مشابهش نبود، یا نمونهای اینقدر کامل ازش وجود نداشت. یک گروه جدید اومد که تقریباً از همون روشهای کمونیستی استفاده میکرد، اما کمونیست نبود، بلکه صددرصد ضدکمونیست بود! و میخواست با روشهای خشونتآمیز کمونیسم رو ریشهکن کنه. خیلی هم موفق بود! خیابون رو از کمونیستها پس گرفت و کمونیستها رو در مقرهاشون در هم ترکوند.. این گروه جدید اسمش چی بود؟ احسنت: «فاشیسم».
بنابراین، تقسیمبندی اینجوری شد: یک: کمونیستها، دو: مخالفان قدیمی کمونیستها (لیبرالها، محافظهکاران، احزاب مذهبی، کارگران اصلاحطلب)، و سه: مخالفان جدید کمونیستها (فاشیستها). این فاشیستها در خشونتورزی ماهرتر از کمونیستها بودند. یک ایدئولوژی التقاطی هم درست کردند که هم عناصر چپ رو داشت، هم عناصر راست و هم حتی عناصر لیبرال! یک ملغمۀ جدید ساختند که باهاش بشه تودهها رو جذب کرد و از چنگ چپِ درآورد.
اما اینجا کمونیستها خرابکاری بزرگی کردند. به جای اینکه بین مخالفانشون تمایز بگذارند، همهشون رو یککاسه کردند! یعنی چی؟ یعنی به همۀ مخالفانشون بدون تمایز گفتند «فاشیست» (در حالی که اکثرشون فاشیست نبودند). این بزرگترین خطای کمونیستها بود. هر کسی علیه چپ حرف و عمل میکرد، بهش میگفتند «فاشیست». اینکه چپها به مخالفانشون میگفتند و میگن «فاشیست» از اینجا میاد.
این سنت در چپها موند و تا امروز چپها با نهایت گشادهدستی به همۀ مخالفانشون میگن فاشیست. با یک تفاوت خیلی ریز:
اون فاشیستهای قدیم واقعاً نژادپرست بودند (یعنی حاضر بودند کل یک نژاد رو بندازند توی کوره)، کل هستی رو بر اساس امور نژادی درک میکردند، سر سوزنی دموکرات نبودند، دشمن لیبرالیسم بودند، به اطاعت محض در امور اجتماعی باور داشتند، کلام پیشواشون عین قانون بود، به نظم پادگانی در جامعه باور داشتند، هنر و اقتصاد و همۀ ارزشهای فردی و جمعی باید در خدمت حکومت قرار میگرفت و فرد در برابر حکومت مطلقاً هیچ حقی نداشت.
اما اون کسی که امروز «فاشیست» نامیده میشه فقط ممکنه بگه: «کشوری به اسم ایران همیشه وجود داشته»، یا بگه «پرچم یک کشور مهمه»، یا ممکنه بگه «فقط دو جنس زن و مرد داریم»، یا ممکنه بگه «هویت ایرانی برای من مهمه». حالا اینکه این فرد به همۀ آزادیهای فردی باور داشته باشه، به آزادیهای سیاسی، به حق رأی برابر برای همه، به تعیین حکومت بر اساس ارادۀ مردم و برابری انسانها باور داشته باشه... همه و همه هیچ اهمیتی نداره!
این شعبدۀ چپ نوئه! آیا مفهومپریشی از این یاوهتر و خطرناکتر ممکنه؟
اما خب در اینجا کسی که از تعبیر «فاشیست» استفاده میکنه نه دغدغۀ علمی داره، نه دغدغۀ اخلاقی، نه دغدغۀ انسانی و نه دغدغۀ شناختی... بلکه فقط دنبال بدنامسازی کسیه که حرفش رو نمیپسنده و به نفع خودش نمیدونه. به آدم عادی که حق بیان داره نمیشه گفت خفه شو! اما به یک فاشیست و نازی میشه گفت خفه شو! و دهانش رو بست ــ و اگر هم بلایی سرش اومد، میگن: حقش بود! تندرو بود! فاشیست بود! نازی بود!
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍37👎7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 لحظهٔ اول از زمامداریِ ۳۷ سال و پنجماههٔ محمدرضاشاه
بیستوپنجم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در زمانی که قوای اشغالگر متفقین در گوشهوکنار کشور مستقر میشدند و رضاشاه تهران را به مقصد جنوب ترک کرده بود، ولیعهد جوان در مجلس شورای ملی حاضر شد و به عنوان شاه جدید ایران، سوگند یاد کرد.
محمدعلی فروغی، نخستوزیر وقت ایران که در برابر پچپچ اغواگران برای اینکه اعلام جمهوری کند و خود رئیسجمهور شود، مقاومت کرده بود، پیشاپیش همه وارد مجلس شد. و بعد خودروی شاه جوان میرسد.
#مستند | #مناسبتها
🔴 بُنمایه: درگاه تلگرامی «گاراژ»
@IranDel_Channel
💢
بیستوپنجم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در زمانی که قوای اشغالگر متفقین در گوشهوکنار کشور مستقر میشدند و رضاشاه تهران را به مقصد جنوب ترک کرده بود، ولیعهد جوان در مجلس شورای ملی حاضر شد و به عنوان شاه جدید ایران، سوگند یاد کرد.
محمدعلی فروغی، نخستوزیر وقت ایران که در برابر پچپچ اغواگران برای اینکه اعلام جمهوری کند و خود رئیسجمهور شود، مقاومت کرده بود، پیشاپیش همه وارد مجلس شد. و بعد خودروی شاه جوان میرسد.
#مستند | #مناسبتها
🔴 بُنمایه: درگاه تلگرامی «گاراژ»
@IranDel_Channel
💢
👍34👎3
🔴 رونمایی از کتابِ «شاعری قومگرا» در روزِ ملّیِ شعر و ادب فارسی و همایشِ جهانی استاد شهریار در تبریز
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی در روز ملّی شعر و ادب فارسی و در همایشِ جهانی استاد شهریار در تبریز، قرار است از کتاب یکی از شاعران قومگرا به نام صالح سجادی، که همواره مواضعی علیه زبان ملّی فارسی اتخاذ میکند، رونمایی شود.!
این فرد کتابی پنججلدی با عنوان تبریزنامه را بهصورت دوزبانه و با حمایتِ مالی شهرداری تبریز منتشر کرده است؛ کتابی که تاکنون چندین بار در نمایشگاهها و همایشهای مختلف، طی مراسمهای رسمی رونمایی شده است.
بخشهایی از دیدگاههای او در خصوص زبان ملی فارسی که «اینجا» منتشر شده، گویای نگاه مغرضانهاش نسبت به این زبان است. او در گفتوگویی با یکی از رسانههای قومگرا، زبان ملّی فارسی را «زبان دربار» دانسته و بسیاری از شاعرانِ بزرگِ فارسیزبان را صرفاً شاعرانِ درباریِ پولپرست معرفی کرده است.!
این در حالی است که بیش از هر کس، عنوان «شاعر درباری» برازندهٔ خود اوست؛ چرا که کتابش بهطور کامل با حمایت مالی و معنوی نهادهای دولتی و شهرداری تبریز منتشر شده و او بارها در محافل رسمی و در حضور مقامات عالی نظام جمهوری اسلامی به شعرخوانی پرداخته است.
اکنون همان حمایتها به ابزار و پوششی تبدیل شده تا او افکار تفرقهافکنانه و قومگرایانهٔ خود را ترویج کند و علیه هویّت ایرانی و زبان ملی فارسی نفرتپراکنی نماید. آیا شایسته است که نهادهای رسمی کشور، در روز ملّی شعر و ادب فارسی، به جای پاسداشت میراث مشترک ملّی، میدان را به کسانی بدهند که جز تخریب و تحقیر زبان فارسی و شاعران بزرگ ایران هدفی ندارند؟!
ما این رویکرد را نه تنها بیاحترامی به زبان فارسی و استاد شهریار، بلکه توهین آشکار به هویت ملّی ایرانیان میدانیم و خواستار پاسخگویی و شفافسازی مسئولان ذیربط هستیم.
🔴 بُنمایه:
مجلّهٔ آذری | آذربایجان جزء لاینفک ایران
@IranDel_Channel
💢
🔴 رونمایی از کتابِ «شاعری قومگرا» در روزِ ملّیِ شعر و ادب فارسی و همایشِ جهانی استاد شهریار در تبریز
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی در روز ملّی شعر و ادب فارسی و در همایشِ جهانی استاد شهریار در تبریز، قرار است از کتاب یکی از شاعران قومگرا به نام صالح سجادی، که همواره مواضعی علیه زبان ملّی فارسی اتخاذ میکند، رونمایی شود.!
این فرد کتابی پنججلدی با عنوان تبریزنامه را بهصورت دوزبانه و با حمایتِ مالی شهرداری تبریز منتشر کرده است؛ کتابی که تاکنون چندین بار در نمایشگاهها و همایشهای مختلف، طی مراسمهای رسمی رونمایی شده است.
بخشهایی از دیدگاههای او در خصوص زبان ملی فارسی که «اینجا» منتشر شده، گویای نگاه مغرضانهاش نسبت به این زبان است. او در گفتوگویی با یکی از رسانههای قومگرا، زبان ملّی فارسی را «زبان دربار» دانسته و بسیاری از شاعرانِ بزرگِ فارسیزبان را صرفاً شاعرانِ درباریِ پولپرست معرفی کرده است.!
این در حالی است که بیش از هر کس، عنوان «شاعر درباری» برازندهٔ خود اوست؛ چرا که کتابش بهطور کامل با حمایت مالی و معنوی نهادهای دولتی و شهرداری تبریز منتشر شده و او بارها در محافل رسمی و در حضور مقامات عالی نظام جمهوری اسلامی به شعرخوانی پرداخته است.
اکنون همان حمایتها به ابزار و پوششی تبدیل شده تا او افکار تفرقهافکنانه و قومگرایانهٔ خود را ترویج کند و علیه هویّت ایرانی و زبان ملی فارسی نفرتپراکنی نماید. آیا شایسته است که نهادهای رسمی کشور، در روز ملّی شعر و ادب فارسی، به جای پاسداشت میراث مشترک ملّی، میدان را به کسانی بدهند که جز تخریب و تحقیر زبان فارسی و شاعران بزرگ ایران هدفی ندارند؟!
ما این رویکرد را نه تنها بیاحترامی به زبان فارسی و استاد شهریار، بلکه توهین آشکار به هویت ملّی ایرانیان میدانیم و خواستار پاسخگویی و شفافسازی مسئولان ذیربط هستیم.
🔴 بُنمایه:
مجلّهٔ آذری | آذربایجان جزء لاینفک ایران
@IranDel_Channel
💢
👍48👎10
Forwarded from ایراندل | IranDel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 صحبتهای علیاصغر دادبه - استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی - دربارۀ ایراندوستی استاد محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار):
«شهریار، بعد از ملکالشعرای بهار، بیشترین اشعارِ میهنی، ایرانگرایانه و ایراندوستانه و توجه به زبان فارسی و تاریخِ ایران دارد.»
بیست و هفتم شهریورماه، روز ملی شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار، یکی از ایراندوستترینِ شاعرانِ معاصرِ ایرانزمین
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
«شهریار، بعد از ملکالشعرای بهار، بیشترین اشعارِ میهنی، ایرانگرایانه و ایراندوستانه و توجه به زبان فارسی و تاریخِ ایران دارد.»
بیست و هفتم شهریورماه، روز ملی شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار، یکی از ایراندوستترینِ شاعرانِ معاصرِ ایرانزمین
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
👍48👎1
Telegram
attach 📎
🔴 تبریز و مولانا
✍️ بهزاد عطارزاده
فارغ از لغزشِ کلامی رئیس کمیسیون آموزش مجلس دربارهٔ زبان اشعارِ جلالالدین بلخی، این ادعای او که میگوید «مولانا دستپروردهٔ مکتب تبریز است چرا که خود گفته من هرچه دارم از شمس تبریزی دارم»، نیازمند توضیح است.
اگر بخواهیم معنایی برای مکتب تبریز در اندیشه و تجربهٔ شمس تبیین کنیم، باید گفت که این «مکتبِ تبریزِ شمس» چیزی جز شعبهای از فرهنگِ ایرانی نبوده است. شمس، زادهٔ تبریز، شهر تاریخی ایران، بود و مادرش به گویشی از زبان فارسی (پهلوی) تکلم میکرد – زمانی که هنوز تُرکی آذری در تبریز غالب نشده بود. خود شمس به فارسی مینوشت و فارسی را زبان اندیشهٔ خود میدانست، چهآنکه جز فارسی که گنجینهٔ معانی و فرهنگِ ایرانی بود، زبان دیگری را یارای بیان اندیشه خود نمیدید.
شمس میگوید: «زبان پارسی را چه شده است بدین لطیفی و خوبی؟ که آن معانی و لطافت که در زبانِ پارسی آمده است و در تازی نیامده است»! (مَقالاتِ شمس، تصحیح محمدعلی موحد)
مولانا جلالالدین نیز به پیروی از مُراد خود، معتقد بود معنای حقیقت به هر زبانی بیان میشود، اما انتخابِ او زبان پارسی است:
پارسی گو، گرچه تازی خوشتر است
عشق را خود صد زبان دیگر است
🔴 بُنمایه:
درگاه تلگرامی «سیاست ملّی»
@IranDel_Channel
💢
🔴 تبریز و مولانا
✍️ بهزاد عطارزاده
فارغ از لغزشِ کلامی رئیس کمیسیون آموزش مجلس دربارهٔ زبان اشعارِ جلالالدین بلخی، این ادعای او که میگوید «مولانا دستپروردهٔ مکتب تبریز است چرا که خود گفته من هرچه دارم از شمس تبریزی دارم»، نیازمند توضیح است.
اگر بخواهیم معنایی برای مکتب تبریز در اندیشه و تجربهٔ شمس تبیین کنیم، باید گفت که این «مکتبِ تبریزِ شمس» چیزی جز شعبهای از فرهنگِ ایرانی نبوده است. شمس، زادهٔ تبریز، شهر تاریخی ایران، بود و مادرش به گویشی از زبان فارسی (پهلوی) تکلم میکرد – زمانی که هنوز تُرکی آذری در تبریز غالب نشده بود. خود شمس به فارسی مینوشت و فارسی را زبان اندیشهٔ خود میدانست، چهآنکه جز فارسی که گنجینهٔ معانی و فرهنگِ ایرانی بود، زبان دیگری را یارای بیان اندیشه خود نمیدید.
شمس میگوید: «زبان پارسی را چه شده است بدین لطیفی و خوبی؟ که آن معانی و لطافت که در زبانِ پارسی آمده است و در تازی نیامده است»! (مَقالاتِ شمس، تصحیح محمدعلی موحد)
مولانا جلالالدین نیز به پیروی از مُراد خود، معتقد بود معنای حقیقت به هر زبانی بیان میشود، اما انتخابِ او زبان پارسی است:
پارسی گو، گرچه تازی خوشتر است
عشق را خود صد زبان دیگر است
🔴 بُنمایه:
درگاه تلگرامی «سیاست ملّی»
@IranDel_Channel
💢
👍45👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بازی تیمهای استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز در ورزشگاه باغشمال تبریز در سالِ ۱۳۸۰ خورشیدی با گزارش رضا معصومیان، گزارشگر خاطرهانگیز سیمای مرکز تبریز
🔴 پینوشت:
در ویدئوی فوق در ورزشگاه تبریز طرفداران تیم استقلال با آرامش حضور دارند و پارچهنوشتهٔ "پرسپولیس محبوب قلبها" در تصویر دیده میشود. یعنی در شهر تبریز نیز تیمهای پرسپولیس و استقلال تهران طرفداران زیادی داشتند.
تیمهای تراکتورسازی و ماشینسازی، تیمهای اصیل و مردمی و پرطرفدار شهر تبریز، تیمهایی بازیکنساز بوده و بازیکنان قَدری برای تیم ملی فوتبال ایران تربیت میکردند.
روزگاری که فوتبال برای فوتبال بود و در سکوها نفرتپراکنی علیه تیمهای پرطرفدار دیگر و طرفدرانشان و نفرتپراکنی علیه کلیت کشور و شهروندان ایرانی صورت نمیگرفت.
مدیران تراکتورسازی مدام در حال تفرتپراکنی نبودند.
گزارشگر فوتبال تبریز با کُریخوانی نابهجا و حرفهای بیربط، نفرتپراکنی نمیکرد.
و ..
به راستی با چه نیت و هدفی در سال ۱۳۸۸ خورشیدی تیم تراکتورسازی تبریز به لیگ برتر برگردانده شد و با تبدیل آن به "تراختور" منبع نفرتپراکنی و تعرض به کلیت کشور کردند؟!
@IranDel_Channel
💢
🔴 پینوشت:
در ویدئوی فوق در ورزشگاه تبریز طرفداران تیم استقلال با آرامش حضور دارند و پارچهنوشتهٔ "پرسپولیس محبوب قلبها" در تصویر دیده میشود. یعنی در شهر تبریز نیز تیمهای پرسپولیس و استقلال تهران طرفداران زیادی داشتند.
تیمهای تراکتورسازی و ماشینسازی، تیمهای اصیل و مردمی و پرطرفدار شهر تبریز، تیمهایی بازیکنساز بوده و بازیکنان قَدری برای تیم ملی فوتبال ایران تربیت میکردند.
روزگاری که فوتبال برای فوتبال بود و در سکوها نفرتپراکنی علیه تیمهای پرطرفدار دیگر و طرفدرانشان و نفرتپراکنی علیه کلیت کشور و شهروندان ایرانی صورت نمیگرفت.
مدیران تراکتورسازی مدام در حال تفرتپراکنی نبودند.
گزارشگر فوتبال تبریز با کُریخوانی نابهجا و حرفهای بیربط، نفرتپراکنی نمیکرد.
و ..
به راستی با چه نیت و هدفی در سال ۱۳۸۸ خورشیدی تیم تراکتورسازی تبریز به لیگ برتر برگردانده شد و با تبدیل آن به "تراختور" منبع نفرتپراکنی و تعرض به کلیت کشور کردند؟!
@IranDel_Channel
💢
👍53👎8
ایراندل | IranDel
🔴 بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار میکنند: «کلاسهای شاهنامهخوانی» آموزگار: بهمن دمشقی خیابانی زمان: دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰ جایگاه: تبریز،…
🔴 بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار میکنند:
«کلاسهای شاهنامهخوانی»
آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی
زمان:
دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۵:۴۵
(به تغییر ساعت شروع کلاس، توجه شود.)
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
«کلاسهای شاهنامهخوانی»
آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی
زمان:
دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۵:۴۵
(به تغییر ساعت شروع کلاس، توجه شود.)
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍32👎2
🔴 نشستِ تخصّصیِ بررسی «شاهنامهٔ بزرگ ایلخانی تبریز»
ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان شرقی با همکاری دانشگاه هنر اسلامی تبریز برگزار میکند:
نشستِ تخصصیِ بررسی «شاهنامهٔ بزرگ ایلخانی تبریز»، کهنترین نسخهٔ مصور شاهنامهٔ فردوسی در دورهٔ ایلخانی
در این نشست، دکتر ابوالعلا سودآور، از چهرههای بینالمللی ایرانشناسی و عضو هیئت امنای کتابخانه و موزهٔ ملک و هیئت امنای مجموعهٔ موقوفات حاج کاظم ملکالتجار تبریزی، سخنرانی خواهد کرد.
زمان:
چهارشنبه دوم مهر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی؛
ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰
جایگاه:
تبریز، تالار موزهٔ آذربایجان
پس از پایان سخنرانی، آیین رونمایی از نمایشنامهٔ «آخرین نبرد شاه اسماعیل صفوی» در مجموعهٔ تاریخی مسجد کبود تبریز برگزار خواهد شد.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
ادارهٔ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان شرقی با همکاری دانشگاه هنر اسلامی تبریز برگزار میکند:
نشستِ تخصصیِ بررسی «شاهنامهٔ بزرگ ایلخانی تبریز»، کهنترین نسخهٔ مصور شاهنامهٔ فردوسی در دورهٔ ایلخانی
در این نشست، دکتر ابوالعلا سودآور، از چهرههای بینالمللی ایرانشناسی و عضو هیئت امنای کتابخانه و موزهٔ ملک و هیئت امنای مجموعهٔ موقوفات حاج کاظم ملکالتجار تبریزی، سخنرانی خواهد کرد.
زمان:
چهارشنبه دوم مهر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی؛
ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰
جایگاه:
تبریز، تالار موزهٔ آذربایجان
پس از پایان سخنرانی، آیین رونمایی از نمایشنامهٔ «آخرین نبرد شاه اسماعیل صفوی» در مجموعهٔ تاریخی مسجد کبود تبریز برگزار خواهد شد.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍25👎1
Forwarded from ایراندل | IranDel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روزی که هشت سال طول کشید
در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ خورشیدی چه گذشت؟
[ یاد و نام شهدای دفاع مقدس میهنی جاوید ]
@IranDel_Channel
💢
در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ خورشیدی چه گذشت؟
[ یاد و نام شهدای دفاع مقدس میهنی جاوید ]
@IranDel_Channel
💢
👍27
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حسین منزوی زنجانی؛ غزلسرای ایرانی
یکم مهر ۱۳۲۵ در زنجان کودکی چشم به جهان گشود که سالها بعد نامش بر بلندای غزل معاصر ایران نشست: حسین منزوی. شاعری که با زبان تازه و نگاهی نو، غزل را از تکرار و یکنواختی رها کرد و به افقهای دیگری رساند. او نهتنها در غزل، که در شعر نیمایی و ترانه نیز توانمند بود و رد پای ماندگارش در موسیقی و ادبیات معاصر پیداست. منزوی شاعری آذری بود و اشعاری نیز به زبان ترکی سروده بود اما بیش از هر چیز دل در گرو ایران داشت و سرودههایش پر است از عشق، درد و دغدغهٔ این سرزمین.
با همه این عظمت، منزوی در زادگاهش، غریب ماند. عمران صلاحی، دوست نزدیک او، از قول وی گفته بود: «شهریار را تبریزیها شهریار کردند، مرا هم زنجانیها منزوی.». در حالی که بسیاری از شهرها برای شاعران و هنرمندان خود آیینهای بزرگداشت و کنگرههای بینالمللی برگزار میکنند، زنجان در برابر نام و یاد منزوی سکوت کرده است؛ نه مراسمی در زادروز و نه یادبودی در سالروز درگذشت او.
@IranDel_Channel
💢
یکم مهر ۱۳۲۵ در زنجان کودکی چشم به جهان گشود که سالها بعد نامش بر بلندای غزل معاصر ایران نشست: حسین منزوی. شاعری که با زبان تازه و نگاهی نو، غزل را از تکرار و یکنواختی رها کرد و به افقهای دیگری رساند. او نهتنها در غزل، که در شعر نیمایی و ترانه نیز توانمند بود و رد پای ماندگارش در موسیقی و ادبیات معاصر پیداست. منزوی شاعری آذری بود و اشعاری نیز به زبان ترکی سروده بود اما بیش از هر چیز دل در گرو ایران داشت و سرودههایش پر است از عشق، درد و دغدغهٔ این سرزمین.
با همه این عظمت، منزوی در زادگاهش، غریب ماند. عمران صلاحی، دوست نزدیک او، از قول وی گفته بود: «شهریار را تبریزیها شهریار کردند، مرا هم زنجانیها منزوی.». در حالی که بسیاری از شهرها برای شاعران و هنرمندان خود آیینهای بزرگداشت و کنگرههای بینالمللی برگزار میکنند، زنجان در برابر نام و یاد منزوی سکوت کرده است؛ نه مراسمی در زادروز و نه یادبودی در سالروز درگذشت او.
@IranDel_Channel
💢
👍45👎1
ایراندل | IranDel
🎥 حسین منزوی زنجانی؛ غزلسرای ایرانی یکم مهر ۱۳۲۵ در زنجان کودکی چشم به جهان گشود که سالها بعد نامش بر بلندای غزل معاصر ایران نشست: حسین منزوی. شاعری که با زبان تازه و نگاهی نو، غزل را از تکرار و یکنواختی رها کرد و به افقهای دیگری رساند. او نهتنها در غزل،…
🔴 شب «حسین منزوی» در شهر زنجان
از مجموعه «شبهای بخارا»
به مناسبت زادروز حسین منزوی، هشتصد و هشتاد و نهمین شب از شبهای بخارا به بزرگداشت این شاعر اختصاص یافته است. این نشست در ساعت ۱۷:۳۰ پنجشنبه سوم مهرماه ۱۴۰۴ خورشیدی با سخنرانی محمود درگاهی، قربان ولیئی، مصطفی بیات، مصدق آقاجانلو، کاظم واعظزاده، مختار مهدیزاده و علی دهباشی، در مجموعۀ فرهنگان زنجان برگزار خواهد شد.
حسین منزوی (زادهٔ ۱ مهر ۱۳۲۵ زنجان – درگذشتهٔ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ تهران) شاعریست که در طول حیات ادبیاش، آثار درخوری از خود برجای گذاشته است.
از وی بیش از ده اثر در حوزۀ غزل و شعر نو منتشر شده است که از جملۀ آنها میتوان به «از ترمه و تغزل»، «از کهربا و کافور» و همچنین «با عشق تاب میآورم» اشاره کرد. حسین منزوی در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ دیده از جهان فرو بست.
زمان:
پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۷:۳۰
جایگاه:
زنجان، خیابان خیام، ایستگاه راهآهن، بنای تاریخی راهآهن، فروشگاه فرهنگان
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
از مجموعه «شبهای بخارا»
به مناسبت زادروز حسین منزوی، هشتصد و هشتاد و نهمین شب از شبهای بخارا به بزرگداشت این شاعر اختصاص یافته است. این نشست در ساعت ۱۷:۳۰ پنجشنبه سوم مهرماه ۱۴۰۴ خورشیدی با سخنرانی محمود درگاهی، قربان ولیئی، مصطفی بیات، مصدق آقاجانلو، کاظم واعظزاده، مختار مهدیزاده و علی دهباشی، در مجموعۀ فرهنگان زنجان برگزار خواهد شد.
حسین منزوی (زادهٔ ۱ مهر ۱۳۲۵ زنجان – درگذشتهٔ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ تهران) شاعریست که در طول حیات ادبیاش، آثار درخوری از خود برجای گذاشته است.
از وی بیش از ده اثر در حوزۀ غزل و شعر نو منتشر شده است که از جملۀ آنها میتوان به «از ترمه و تغزل»، «از کهربا و کافور» و همچنین «با عشق تاب میآورم» اشاره کرد. حسین منزوی در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ دیده از جهان فرو بست.
زمان:
پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۷:۳۰
جایگاه:
زنجان، خیابان خیام، ایستگاه راهآهن، بنای تاریخی راهآهن، فروشگاه فرهنگان
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍32👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بامهر آمد و بامهر رفت...
استاد محمدرضا شجریان
۱ مهر ۱۳۱۹
۱۷ مهر ۱۳۹۹
صدایی که بخشی از میراث ماندگار فرهنگی و هنری ایران است.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
استاد محمدرضا شجریان
۱ مهر ۱۳۱۹
۱۷ مهر ۱۳۹۹
صدایی که بخشی از میراث ماندگار فرهنگی و هنری ایران است.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
👍30👎10
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مشکل اقتصاد ایران چیست؟ | مناظرهٔ موسی غنینژاد (استاد اقتصاد) و سید یاسر جبرائیلی (کنشگر رسانهای اصولگرا)
🔴 مناظره را میتوان از طریق «یوتیوب» هم «تماشا» کرد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 مناظره را میتوان از طریق «یوتیوب» هم «تماشا» کرد.
@IranDel_Channel
💢
👍15
🔴 بیت نوشته شده به سردرِ «کاخ توپکاپی استانبول» از کاخهای سلطانهای عثمانی:
گشاده باد به دولت، همیشه این درگاه
به حقِّ اشهد ان لا اله الا الله
#مستند
@IranDel_Channel
💢
گشاده باد به دولت، همیشه این درگاه
به حقِّ اشهد ان لا اله الا الله
#مستند
@IranDel_Channel
💢
👍40👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 پاسخی به یاسر جبرائیلی: افسانهٔ نابودی کشاورزی ایران در دورانِ پهلوی دوم
مهدی الیاسی، پژوهشگر تاریخ اقتصاد، پاسخ میدهد
@IranDel_Channel
💢
مهدی الیاسی، پژوهشگر تاریخ اقتصاد، پاسخ میدهد
@IranDel_Channel
💢
👍32👎13
🔴 ذاتِ مشروطه
✍️ مصطفی نصیری، پژوهشگر اندیشهٔ سیاسی
اکثر ما، وقتی نام «مشروطه» را میشنویم، ناخودآگاه و بهدرستی یاد ترکیبِ «حکومتِ قانون» میافتیم، که در این ترکیب، جزء اول یعنی حکومت، در سنّتِ قُدمایی ما، امرِ معهودی است که در یک درازنای نزدیک به سههزاره، در صورتِ «شاهنشاهی»، خود را نشان داده بود. اما جزء قانون، امرِ جدیدی بود که در سنتِ قدمایی ما، سابقهای نداشت.
پس ترکیب حکومتِ قانون، دارای دو عنصر؛ قدیم (حکومت) و جدید (قانون) است. یعنی مفهومِ قانون، امر جدیدی بود که در مشروطه به آن رسیدیم، و از منظر این جزء جدیدِ قانون است که امرِ قدیمِ حکومت، به امرِ جدیدِ دولت، تبدیل میشود.
پرسشی که پیش میآید؛ لفظ و مضمون امر قانون، بهعنوان جزء مهم و جدیدِ مشروطه، از کجا و یا چگونه پیدا شد یا بهدست آمد؟
ما در فرهنگ و زبانِ خودمان، واژهٔ قانون را در معنای «کانونِ یونانی» داشتیم. چهبسا مهمترین کاربرد آن هم در عنوانِ کتابِ پزشکی معروف ابنسینا، به نامِ «القانون فیالطب» است که بیانگر چگونگی مکانیسمِ عملِ بدن و نیز چگونگی تأثیر، موجباتِ تندرستی و عوامل زوالِ آن میباشد. در کاربردهایی مانند قانونِ الهی یا قانونِ طبیعی نیز چنین معنایی - نظمِ کلّیِ طبیعی - مورد نظر است. اما مضمونِ جدیدی که در مشروطه به واژهٔ قانون بار شد، عبارت از قواعد و مقرراتی است که برخی نهادهای خاص، به نمایندگی از ملّتِ ایران، آن را تعریف و تصویب میکنند.
حال چنانچه اشاره شد، پرسش اساسی این است که مضمون جدیدِ قانون، از کجا و چگونه به دست آمد؟ در پاسخ به این پرسش است که تفسیر حقوقی و برجستهٔ دکتر جواد طباطبایی از «مشروطه» بهعنوانِ «حکومتِ قانون»، تکوین و تدوین میشود. برمبنای توضیح مبسوطی که استاد در دو کتابِ مکتبِ تبریز و نظریهٔ حکومتِ قانون آورده است؛ آنچه مضمون قانونِ جدید را ساخت و مقدماتِ گذار از فقه به حقوق را فراهم آورد، عبارت از تبدیل نظامهای فقه به نظامهای حقوقِ جدید بود. به بیانی دیگر، قانون در معنای جدید که «حکومتِ مستقل» را به «حکومتِ قانون» تبدیل کرد، عبارت از ریختنِ مضامینِ احکام فقهی در ظرفِ حقوقی بود که نتیجه آن، تدوینِ قانونهای جدید شد، و بدینوسیله، حکومتِ مستقل به عنوان امرِ قدیم، با مقیّد شدن به «قانون»، به حاکمیّت یا دولت در معنای جدید تبدیل شد. دو قانون بسیار مهم؛ قانون اساسی مشروطه - بویژه متمم - و قانون مدنی بهعنوان نمادهای قانونگذاری جدید، و نیز سایر قوانین مترقی، مانند آنچه در نهایت، صورتِ آیینِ دادرسیِ مدنی بهخود گرفت، رهآورد و مصداقِ چنین تحولِ مضمونی در مفهوم قانون هستند.
شاید این موضوع را از منظر دیگری بهتر بتوانیم درک کنیم، و آن، الهیاتِ سیاسی است که در غرب، در میدان جاذبهٔ دینِ بدون شریعت و بدون سیاستِ مسیحیت، طرح و تناورده شد. از پرسشهای دورانساز در اندیشهٔ غربی، این بود که مفاهیم تجدّد، آیا از درونِ نظامِ سنتِ قدمایی، زاده شدند؟ یا این مفاهیم در دورهای و مقطعی از تاریخ، بدون هیچ رجوعی به سنتِ قدیم و در انقطاعی کامل از آن، ابداء شدند؟
از مجموع مباحثی که در پرتو پرسش پیشگفته طرح شده، باورمندان به دیدگاه اول، جایگاه برجستهای را اشغال کردهاند، و بر این اساس، بسیاری از مفاهیمِ دنیای قدیم، بهجهت پُری، مفاهیم آبستنی بودند که مضامین جدیدی را در قالب مفاهیمِ قدیم ریختند و آنها را زاییدند. به سخنی دیگر، مفاهیمِ جدید، همان صورتِ عرفیشدهٔ مفاهیمِ آبستنِ قدیم هستند.
بدون اینکه نیازی و فرصتی به پرداختن به مکانیسم این تحوّل مفهومی باشد، مصداق چنین تحوّلی را در ایران، در جنبشِ مشروطه میبینیم که عبارت از گذار از «نظامِ سنّتی فقه» به «نظامِ حقوقی جدید» است.
حال بار دیگر به این نکته اساسی برگشته و تأکید میکنیم که آنچه از حیثِ نظری در کانونِ جنبشِ مشروطه قرار دارد، عنصر قانون و منابع آن است که جز در رویکردِ حقوقیِ شادروان دکتر طباطبایی در تفسیرِ مشروطه، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برمبنای این تفسیر، قانونها قابلِ انتقال از کشوری به کشور دیگری نیستند، و اگر ما در مشروطه، صاحب قانون در معنا و مضمون جدید شدیم، لاجرم از دلِ سنّتِ ما، زاده شد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 ذاتِ مشروطه
✍️ مصطفی نصیری، پژوهشگر اندیشهٔ سیاسی
اکثر ما، وقتی نام «مشروطه» را میشنویم، ناخودآگاه و بهدرستی یاد ترکیبِ «حکومتِ قانون» میافتیم، که در این ترکیب، جزء اول یعنی حکومت، در سنّتِ قُدمایی ما، امرِ معهودی است که در یک درازنای نزدیک به سههزاره، در صورتِ «شاهنشاهی»، خود را نشان داده بود. اما جزء قانون، امرِ جدیدی بود که در سنتِ قدمایی ما، سابقهای نداشت.
پس ترکیب حکومتِ قانون، دارای دو عنصر؛ قدیم (حکومت) و جدید (قانون) است. یعنی مفهومِ قانون، امر جدیدی بود که در مشروطه به آن رسیدیم، و از منظر این جزء جدیدِ قانون است که امرِ قدیمِ حکومت، به امرِ جدیدِ دولت، تبدیل میشود.
پرسشی که پیش میآید؛ لفظ و مضمون امر قانون، بهعنوان جزء مهم و جدیدِ مشروطه، از کجا و یا چگونه پیدا شد یا بهدست آمد؟
ما در فرهنگ و زبانِ خودمان، واژهٔ قانون را در معنای «کانونِ یونانی» داشتیم. چهبسا مهمترین کاربرد آن هم در عنوانِ کتابِ پزشکی معروف ابنسینا، به نامِ «القانون فیالطب» است که بیانگر چگونگی مکانیسمِ عملِ بدن و نیز چگونگی تأثیر، موجباتِ تندرستی و عوامل زوالِ آن میباشد. در کاربردهایی مانند قانونِ الهی یا قانونِ طبیعی نیز چنین معنایی - نظمِ کلّیِ طبیعی - مورد نظر است. اما مضمونِ جدیدی که در مشروطه به واژهٔ قانون بار شد، عبارت از قواعد و مقرراتی است که برخی نهادهای خاص، به نمایندگی از ملّتِ ایران، آن را تعریف و تصویب میکنند.
حال چنانچه اشاره شد، پرسش اساسی این است که مضمون جدیدِ قانون، از کجا و چگونه به دست آمد؟ در پاسخ به این پرسش است که تفسیر حقوقی و برجستهٔ دکتر جواد طباطبایی از «مشروطه» بهعنوانِ «حکومتِ قانون»، تکوین و تدوین میشود. برمبنای توضیح مبسوطی که استاد در دو کتابِ مکتبِ تبریز و نظریهٔ حکومتِ قانون آورده است؛ آنچه مضمون قانونِ جدید را ساخت و مقدماتِ گذار از فقه به حقوق را فراهم آورد، عبارت از تبدیل نظامهای فقه به نظامهای حقوقِ جدید بود. به بیانی دیگر، قانون در معنای جدید که «حکومتِ مستقل» را به «حکومتِ قانون» تبدیل کرد، عبارت از ریختنِ مضامینِ احکام فقهی در ظرفِ حقوقی بود که نتیجه آن، تدوینِ قانونهای جدید شد، و بدینوسیله، حکومتِ مستقل به عنوان امرِ قدیم، با مقیّد شدن به «قانون»، به حاکمیّت یا دولت در معنای جدید تبدیل شد. دو قانون بسیار مهم؛ قانون اساسی مشروطه - بویژه متمم - و قانون مدنی بهعنوان نمادهای قانونگذاری جدید، و نیز سایر قوانین مترقی، مانند آنچه در نهایت، صورتِ آیینِ دادرسیِ مدنی بهخود گرفت، رهآورد و مصداقِ چنین تحولِ مضمونی در مفهوم قانون هستند.
شاید این موضوع را از منظر دیگری بهتر بتوانیم درک کنیم، و آن، الهیاتِ سیاسی است که در غرب، در میدان جاذبهٔ دینِ بدون شریعت و بدون سیاستِ مسیحیت، طرح و تناورده شد. از پرسشهای دورانساز در اندیشهٔ غربی، این بود که مفاهیم تجدّد، آیا از درونِ نظامِ سنتِ قدمایی، زاده شدند؟ یا این مفاهیم در دورهای و مقطعی از تاریخ، بدون هیچ رجوعی به سنتِ قدیم و در انقطاعی کامل از آن، ابداء شدند؟
از مجموع مباحثی که در پرتو پرسش پیشگفته طرح شده، باورمندان به دیدگاه اول، جایگاه برجستهای را اشغال کردهاند، و بر این اساس، بسیاری از مفاهیمِ دنیای قدیم، بهجهت پُری، مفاهیم آبستنی بودند که مضامین جدیدی را در قالب مفاهیمِ قدیم ریختند و آنها را زاییدند. به سخنی دیگر، مفاهیمِ جدید، همان صورتِ عرفیشدهٔ مفاهیمِ آبستنِ قدیم هستند.
بدون اینکه نیازی و فرصتی به پرداختن به مکانیسم این تحوّل مفهومی باشد، مصداق چنین تحوّلی را در ایران، در جنبشِ مشروطه میبینیم که عبارت از گذار از «نظامِ سنّتی فقه» به «نظامِ حقوقی جدید» است.
حال بار دیگر به این نکته اساسی برگشته و تأکید میکنیم که آنچه از حیثِ نظری در کانونِ جنبشِ مشروطه قرار دارد، عنصر قانون و منابع آن است که جز در رویکردِ حقوقیِ شادروان دکتر طباطبایی در تفسیرِ مشروطه، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برمبنای این تفسیر، قانونها قابلِ انتقال از کشوری به کشور دیگری نیستند، و اگر ما در مشروطه، صاحب قانون در معنا و مضمون جدید شدیم، لاجرم از دلِ سنّتِ ما، زاده شد.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍17👎6