Telegram Web Link
🛠 کارگران پروژه‌ای چطور موفق به حفظ یک اعتصاب بلندمدت شدند؟

اعتصاب سراسری کارگران پروژه‌ای صنایع نفت در شُرُف ورود به چهارمین هفتۀ خود است. دستاوردهای این تجربه ارزشمند دو ساله به قدری برای جنبش کارگری ایران مهم است که باید پرسید: چطور این اعتصاب سراسری (آن هم با توان تحمیل ضرر اقتصادی بالا) توانسته به شکلی سراسری، در بلندمدت، آن هم در مناطق ویژۀ اقتصادی، خود را حفظ کند؟

در این مطلب بر همین پرسش تمرکز کرده‌ایم.

🔻 اعتصاب کارگران پروژه‌ای نفت که کلید خورد، پیمانکاران هم بلافاصله هرچه در چنته داشتند برای شکستن اعتصاب رو کردند: اتاق‌های فکر مجازی تشکیل دادند تا اقدماتشان را با هم‌دیگر هماهنگ کنند. اول بخش‌های «دفتری» -اعم از سرپرست، کنترل کیفی و غیره- را سپر خود کردند و مقابل کارگران «اجرایی» گذاشتند. اینکه جواب نداد، بعضاً به کارگرانی که کارگاه را ترک کرده بودند زنگ زدند و تهدید کردند.

🔻 تهدید کردند که اگر به زبان خوش برنگردید، دیگر نه فقط قید بازگشت به آن پروژه را بزنید، بلکه از الآن خود را در «بلک ‌لیست» بدانید؛ حربه‌ای که طراحی شده تا در هماهنگی با حراستِ مناطق ویژۀ اقتصادی، مانعِ صدور مجوز ورود کارگرانِ «دردسرساز» به سایت‌ها شود. قدم بعدی، نامه‌هایی با سربرگ «مانع‌زدایی از تولید» بود که در گروه‌های کارگری پخش شد؛ از جمله نامۀ سرپرست منطقۀ عسلویه به فرمانداری‌ها و مراکز آموزش فنی‌-حرفه‌ای برای ارسال نیروی کار جایگزین. برخی پیمانکاران حتی وانمود کردند که نیروهایی از سایر مناطق جذب کرده‌اند تا پروژه موقتاً لنگ نماند و عمداً خبرش را به گوش کارگران اعتصابیِ خانه‌نشین رساندند تا به خیال‌شان روحیه‌ها را بشکنند.
از طرفی آب و تهویه و غذا را به روی آن دسته از کارگران اعتصابی که در خوابگاه‌ها مانده بودند، قطع کردند. در مواردی حتی کارفرماهایی مثل پیمانکار «شرکت تیام صنعت» پتروشیمی ایلام، نیروی انتظامی را به کارگاه بردند تا به کارگران هشدار دهند که به اعتصاب نپیوندند، اما باز هم موفق نشدند.

🔻 در مقابل، کارگران چه کردند؟
همان‌طور که در اینجا اشاره کردیم، موتور محرکۀ این اعتصاب سراسری را کارگران متخصص و ماهر فنی تشکیل می‌دهند. در نتیجه برخلاف کارگران ساده که همیشه طیفی وسیعی از بیکارانِ جویای کار آمادۀ گرفتن جایشان هستند، جایگزین کردن این دسته از کارگران ماهر برای پیمانکاران امر سریع و ساده‌ای نیست. پیمانکار هم این ریسک را نمی‌کند که نیروی بی‌تجربه استخدام کند، چون هرگونه اهمال و خطا در کار به خاطر بی‌تجربگی، ضررهای هنگفت‌تری را به پروژه و تجهیزاتش وارد خواهد کرد. بنابراین درخواست به سازمان فنی‌حرفه‌ای برای ارسال کارگران نوآموز، بیشتر یک تاکتیک ارعاب بود و نه یک روش عملی برای اعتصاب‌شکنی.

حتی اگر هم در مواردی پیمانکاران این سو و آنسو تعدادی کارگر ماهرِ جایگزین را پیدا کنند، اما ابعاد این اعتصاب به قدری وسیع است که پاسخگوی نیاز موجود نیست و عملاً امکان ارسال چندین هزار نفر نیروی کار متخصص در سایت‌ها و شهرهای مختلف برایشان ناممکن است.

🔻چرا شمشیر اخراج علیه کارگران پروژه‌ای جواب نمی‌دهد؟

درحالی که مهم‌ترین ابزار تهدید علیه کارگران اعتصابی در کارهایی با ماهیت مستمر «اخراج» است، اما در بین کارگران پروژه‌ای دقیقاً به دلیل ماهیتِ موقت کار (از چند هفته تا چند ماه) این روش جواب نمی‌دهد و با دادنِ حکمِ تسویه و اخراج، کار و مبارزه برای یک کارگر پروژه‌ای به پایان نمی‌رسد! چون سنتِ کوچ‌کردن از یک پروژه به پروژۀ بعدی، جزوی از ماهیت کار یک نیروی پروژه‌ای است که سالانه چندین بار ناگزیر از تن دادن به آن است. بنابراین اینکه کارش در یک پروژه چند هفته زودتر «تمام‌شده» اعلام شود، برایش همان تبعاتی را ندارد بود که «اخراج» و «تسویه» برای یک کارگر مستمر است. برای یک کارگر پروژه‌ای، بدترین ضربه نه «اخراج» بلکه قرار گرفتن در «بلک‌لیست» است؛ حربه‌ای که طراحی شده تا با همکاری بخش حراست سایت‌ها، کارگر بلک‌لیست‌شده را از دسترسی به کار در کلیۀ سایت‌های نفت و گازی مناطق محروم کند.
اما حربۀ بلک‌لیست نمی‌تواند علیه چند هزار کارگر اعتصابی یکجا به کار رود؛ نه به لحاظ عملی ممکن است، نه حتی مطلوبِ پیمانکاران! برعکس، این لیست مشخصاً برای فیلتر کردن «کارگران سازمانده» طراحی شده است.
به همین خاطر هم موثرترین ابزار مقابله با آن ترکیب سازماندهی مخفی و علنی است. چیزی که بدون آن این اعتصاب تا امروز دوام نمی‌آورد.

🔻تقسیم کار مخفی و علنی

در مُهر و امضای کمپین‌ها، گروه‌ها و کانال‌ها و پیج‌های سازمانده ترکیب خلاقی از..
برای مطالعه کامل مطلب بر Instant-View کلیک کنید
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌نسخه کامل: بحران آب ایران و راه‌حل سیاسی آن – کمیته عمل سازمانده کارگری
** قابل پخش در گوشی‌های آیفون که مشکل پخش صدا داشتند.
@KSazmandeh
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
📌نسخه کامل: بحران آب ایران و راه‌حل سیاسی آن – کمیته عمل سازمانده کارگری ** قابل پخش در گوشی‌های آیفون که مشکل پخش صدا داشتند. @KSazmandeh
◼️چندشبانه روز است که اعتراضات سریالی به #بی‌آبی در شهرها و روستاهای مختلف #خوزستان در حال وقوع است و در همین مدت کوتاه به کشته شدن چند نفر منجر شده. دقیقاْ سه سال پیش در همین روزها بود که این ویدیو را در واکنش به گشودن گلوله بر روی معترضان به #بی‌آبی در #خرمشهر و #آبادان تهیه کردیم. همان بحران، همان کشتار و همان پرسش‌ها هنوز پابرجاست. با این ملاحظه که بحران آب خوزستان ثمرۀ سیاست‌های یک دولت #سرمایه‌داری #مرکزگرا است. نادیده‌انگاری نقش مناسبات اقتصاد سرمایه‌داری در ایجاد این بحران همانقدر تقلیل‌گرایانه می‌تواند باشد که نادیده‌انگاری نقشی که این #مرکزگرایی و #ستم_ملی در ایجاد این بحران داشته.
◼️صنعت نفت، سدسازی، ایجاد صنایع فولادی در استان‌های خشک مرکزی و کشت و صنعت‌های آلایندۀ نیشکری خوزستان همانقدر که نقش سرمایه‌داری را برجسته می‌کنند، به همان میزان هم نقش این مرکزگرایی را در برنامه‌ریزی‌ها، مکان‌یابی صنایع، اولویت‌یابی زیرساخت‌ها، سیاست‌های ارضی و کشاورزی و... فاش می‌کند.
اعتراضاتی که از هفته‌ها قبل‌تر با فریاد #کشاورزان_عرب برای گرفتن حقابه‌شان کلید خورده بود، چند شبانه‌روز است که با درنوردیدن روستاهای این استان به شهرها رسیده و با بسیج منظم مردمی - از کودک تا میانسال-تبدیل به یک اعتراض گسترده شهری شده. طنین شعارها و یزله‌هایی که برای کارون و کرخه، برای زمین‌های حاصل‌خیزِ اینک شوره‌زارشده و برای هوا و آب و زمین و دام و انسان، خیابان‌ها را شبانه پر کرد. اعتراضی شد که با فریادِ #الشعب_يريد_إسقاط_النظام نه فقط تکثیر صدای آبان، بلکه تکثیر صدای تمام خیزش‌های منطقه‌ای شده که به دست جمهوری اسلامی، رقبا یا هم‌پیمانانش به خون افتادند.
آن همه شور و همبستگی را حکومت چند روز است که با ارسال سلاح‌های سنگین سعی دارد به خاک و خون بکشد. با اینحال نه فقط این موج نایستاده بلکه از غرب استان به بخش‌های لُرنشین شرق، #ایذه، #رامهرمز و... سرایت کرده. نه فقط این موج نایستاد بلکه از دیشب حتی مرزهای خوزستان را هم در نوردیده و به جاده‌بندی در #لرستان رسید. برای کاهش قدرت سرکوب در خوزستان ضروری است که با هر ابزار ممکن اعلام همبستگی کرد.
◾️ تصاویر شعارها از فعالان آذربایجان و صفحه خیابان تریبون.
⭕️ خیزش سراسری جنوب غرب کشور و پنج تجربۀ آبان

◼️اعتراضات خیابانی که بدواً در واکنش به بی‌آبی در مناطق عرب‌نشین خوزستان کلید خورد، در کمتر از یک هفته مثل دومینو شهرها و روستاهای لُرنشین خوزستان را درنوردید و حالا دیگر به پنج استان کشور تسری پیدا کرده است. این تازه به جز اعتراضات نمادینی است که در برخی از دیگر از استان‌ها اینجا و آنجا در همبستگی با این موج اعتراضی ترتیب داده شده است.

◼️به روال آبان ۹۸ حکومت همزمان با ایجاد اختلال در اینترنت، تدارکِ سرکوب دیده است. مناطق جنوب غربی کشور آشکارا وارد فاز اعتراضات سراسری شده‌اند، با اینحال از آنجایی که اختلال در اینترنت به دیگر استان‌ها هم تسری پیدا کرده، این یعنی حکومت احتمال پیوستن سایر مناطق به این اعتراضات خیابانی را هم زیاد می‌بیند.

از آبان ۹۸ تا تیر ۱۴۰۰ اعتراضات سراسری با کوهی از تجاربی جلو آمده که به قیمتی گزاف حاصل شدند؛ یعنی:

🔻#مسلح_شدن توده‌ها یک مرحلۀ اجتناب‌ناپذیر از جنگ ماست: ج.ا با قدرت سلاح برجا مانده و بدون سلاح هم به زیر کشیده نخواهد شد. مسلح‌شدن هر قدر منسجم‌تر و در قالب هسته‌ها و تقسیم وظایف درونی باشد شانس بیشتری برای دخالت و مصونیت امنیتی دارد.
سپاه و ارتش و قوای شبه‌نظامی نزدیک به آنان، نه «برادران» ما که دو بازوی اجرایی سرکوب و حفظ ج.ا هستند و انحلال‌شان بخشی از نبرد ما. تشویق سربازان به تمرد و سرپیچی از اجرای فرمان تیر، اقدامشان برای رساندن سلاح به مردم و پیوستن‌شان به جنگ خیابانی «همراه با سلاح»، ضروری است. (👈🏾 اینجا و اینجا را بخوانید).

🔻 حفظ راه‌های امن ارتباطی در دوران قطع اینترنت، برای تداوم هماهنگی اعتراضات حیاتی است (👈🏾 اینجا و اینجا و اینجا را بخوانید)

🔻مخفی‌کاری و حفظ خود، ضرورت تدوام مبارزه است. قطعاً هیچ فضیلتی در کشته‌ یا زندان شدن نیست! حداقل‌های این مخفی‌کاری، عبارتند از پوشش چهره، از کار انداختن دوربین‌های رصد و شناسایی، محو چهره در فیلم‌ها پیش از انتشار، تشکیل حلقه‌های نجات بازداشت‌شدگان در لحظۀ دستگیری و غیره (👈🏾 اینجا را بخوانید)

🔻 از آبان ۹۸، روش سدبندی جاده‌ها و تجمعات ضربتی و پراکنده، جایگزین روش‌های تجمعات بزرگ در میدان‌های اصلی شهر (به سیاق دی ۹۶) شد. با این روش جدید، هم حرکت سرکوبگران برای رسیدن به نقاط شهری کُند می‌شد و هم پراکندگی، سرکوب را برای جمهوی اسلامی سخت‌تر می‌کرد و هم به لحاظ عملی با تعداد کمتری از معترضان قابل انجام است.

🔻پزشکان، پرستاران و دانشجویان پزشکی در شرایط کشتار، ضروریست که شبکه‌های درمانگر معتمد و زیرزمینی تشکیل دهند تا هم به نجات مجروحان بیایند و هم مکانیسم‌هایی را طراحی کنند که جلوی تحویل مجروحان به نیروهای امنیتی در مراکز درمانی گرفته شود. هزاران هزار مجروح بدون وجود این شبکه‌های درمانگر مستقل نه شانسی برای نجات دارند و نه ادامۀ مبارزه.
⭕️ خیزش سراسری نیازمند پیوند با رادیکالیسم کارگری

خیزشی که یک هفته پیش از خوزستان پا گرفت را عمدتاً حاشیه‌نشینان و فقرای شهری پیش می‌برند که نه فقط «آب» و «هوا» ندارند، بلکه بخش زیادی‌شان «کار» هم ندارند! همبسته شدن این فقرای شهری با کشاورزان آسیب‌دیده از بی‌آبی، جرقه تظاهرات شهری را روشن کرد که در خیابان به جذب و همراهی دیگر اقشار عاصی از تلنبارشدگی محرومیت‌ها و تبعیض و ستم رسید.

◼️اما جای حضور و دخالت کارگران به عنوان یک طبقه برای خود کجاست؟ یکماهگی اعتصاب کارگران پروژه‌ای نفت و پتروشیمی که جغرافیای آن از قضا متمرکز بر همین نواحیِ درگیر اعتراضات خیابانی است، این سؤال را بار دیگر جلو می‌گذارد که چرا از دی ۹۶ تا این لحظه اعتراض در خیابان و محیط کار از هم جدا مانده؟ اصلاً آیا لزومی به این پیوند هست؟ و اگر بله، چطور؟

◼️رادیکالیسمِ طیف وسیع بیکاران و تهیدستان شهری که موتور محرک این خیزش‌ها هستند، ناگزیر می‌بایست به رادیکالیسم کارگرانی که اقتصاد کشور را روی دوش خود سرپا نگه داشته‌اند گره بخورد؛ اگر سلاحِ یکی، جاده بستن و جنگ خیابانی است، آن یکی هم سلاح #اعتصاب_عمومی و خواباندن تولید و توزیع را دارد. این دو، قطعات مکملی از یک اهرم واحد هستند و تنها زمانیکه در جنگ پیش رو توأمان به کار روند می‌توانند جمهوری اسلامی را از پا بیندازند. بدون این دو سلاح، سرنگونی جمهوری اسلامی ممکن نمی‌شود، مگر از طریق دخالت‌های ارتجاعی خارجی که مطلوب هیچ نیروی مترقی نیست.

◾️#جنگ_خیابانی بدون اتصال به #اعتصاب_عمومی شانسی برای پیروزی ندارد. #اعتصاب_عمومی_سیاسی، مهم‌ترین سلاح کارگران است و بنابراین بخشی از شعارهای توده‌ای در خیابان‌ها باید رو به کارگران و با خواست پیوستن‌شان با سلاح #اعتصاب_عمومی به خیزش مردمی باشد.

◼️همبستگی بخش‌هایی از کارگران مثل #معلمان و #نیشکر_هفت‌تپه با این اعتراضات البته ضروری و قابل تقدیر بود. اما در مقیاس کلان، این دست همبستگی‌ها تنها زمانی که هم در شعار و هم در عمل رادیکال‌تر از خیزشِ خیابانی قدم بردارند، می‌توانند باعث جلب اعتماد وسیع توده‌ها برای پذیرش نقش رهبری طبقاتی این خیزش به دست کارگران شوند. ترجمۀ عملی این رادیکالیسم کارگری یعنی «اعتصاب عمومی»!

◼️اگر امروز هنوز شرایط اعتصاب عمومی وجود ندارد، چطور باید برایش تدارک دید؟ از طریق ترویج تاکتیک اعتصاب نمادین در بخش‌های مختلف جنبش کارگری با شعار واحد مخالفت با سرکوب خیابانی! اعتصاباتی که ولو روزانه ۵ دقیقه برگزار شوند، اگر وسیعاً تعمیم پیدا کنند چنان اعتماد به نفسی هم به مردم کف خیابان و خود #طبقه_کارگر تزریق خواهند کرد که فضای روانی و آمادگی ذهنی برای اعتصاب عمومی تدریجاً مهیا و تمرین می‌شود.

◼️اما حتی این رادیکالیسم عملی کارگری هم ناگزیر است که به شعار و برنامه انقلابی مجهز باشد: اعتراضات خیابانی که به سرعت در عرض فقط چند روز از «آب» به «اسقاط النظام» می‌رسد و ریشه ستم (یعنی محرومیت از آب و هوای سالم و کار و ...) را در کلیت نظام حاکم می‌بیند، دیگر به قدری رادیکال شده که اگر کارگرانی بلندگو به دست بگیرند و هنوز مشکل را در فساد و ناکارآمدی این یا آن جناح یا مسئول ببینند، نه فقط پیشتاز این قافله نشده‌اند، بلکه از آن عقب‌تر افتاده‌اند. پس بار دیگر تأکید می‌کنیم، این رادیکالیسم کارگری تنها زمانی موفق به هدایت خیزش عمومی خواهد شد که:

اولاً کارگران به لحاظ عملی نشان داده باشند که خود را جزوی از خیزش عمومی سیاسی حاضر می‌دانند (از طریق همبستگی با اعتصاب علیه سرکوب)
ثانیاً به لحاظ برنامه‌ای بتوانند نقشه‌ای را جلوی راه مردم بگذارند که در آن از محیط‌زیست و آب و کار و شغل تا به رسمیت شناختن حقوق تمام اقلیت‌ها از زبان مادری و تعیین سرنوشت تا مسائل زنان و... در آن لحاظ شده باشد.

مبارزه انقلابی طبقه کارگر نمیتواند بدون پیوند و اتحاد با این بخش از ستمدیدگان اردوی کار صورت گیرد. بافت طبقاتی مناطقی مثل خوزستان و نسبتش با صنعت نفت (به‌عنوان شریان حیاتی کل کشور) به خوبی این سطوح متمایز ستم و استثمار را نشان می‌دهد:
▫️یکسو کارگران رسمی که برای بالابُردن #سقف_مزد و #کاهش_مالیات خود می‌جنگند. اما هنوز در استفاده از اهرم اعتصاب مرددند.
▫️یکسو کارگران قراردادی و پیمانی دائم که برای کسب امتیاز رسمی‌شدن می‌جنگند و آن‌ها نیز کمتر به سمت اعتصاب می‌روند!
▫️سوی دیگر کارگران بی‌ثبات پروژه‌ای که یک ماه است برای مطالبات مُزدی در اعتصابند!
▫️و در آخر حاشیه‌نشینان عربی که بخش مهمی‌شان به خاطر دهه‌ها انهدام اراضی کشاورزی، خود را نه فقط متضرر این صنایع، بلکه محروم از ثروت‌های آن می‌بینند، و با ابزار جاده‌بستن #اعتصاب_بیرونی را به این صنایع تحمیل میکنند: چنانکه در آبان ۹۸، بستن جاده‌های منتهی به پتروشیمی‌های #کنگان و #عسلویه از سوی این دست از معترضان چنین کرد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚑 مردم معترض نیازمند کمک کادر درمان!

◼️ هم‌زمان با شروع اعتراضات، بار دیگر فضاهای بیمارستانیِ مناطق درگیرِ اعتراض، امنیتی و پلیسی شده‌اند. مصدومان از ترسِ دستگیری از مراجعه به #بیمارستان‌ها سر باز می‌زنند و به خاطر عدم درمانِ به موقع، دچار عفونت و نقص عضو و حتی مرگ می‌شوند. این چندمین بار در فقط سه سال گذشته است که مردم بی‌دفاع به خاطر حق اعتراض، به خاک و خون می‌افتند و با زور و ارعاب پلیس از خدمات درمانی محروم می‌شوند.
◼️ کادر درمانیِ باوجدان کشور یک‌بار برای همیشه باید تصمیم بگیرد که به چه نحو می‌تواند به #سوگند_پزشکی خود در قبال این مجروحان عمل کند؟

🗣 لطفاً با کارکنان درمانی که می‌شناسید مطرح کنید.
📲 درباره طرح صیانت.

◾️ دو روز پیش مجلس تصویب کرد که طرح جنجالی «صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی» مشمول اصل ۸۵ قانون اساسی شود؛ یعنی به شکل محرمانه- بدون طرح در صحن علنی مجلس- در قالب کمیسیونی خاص تصویب شده و نهایتاً هم وقتی شورای نگهبان چراغ سبز داد، یک ضرب به طور آزمایشی اجرا شود.

🔘 ماجرا چیست؟
◾️اینترنت در ایران علیرغم فیلترینگ گسترده ظرفیت‌هایی را به نمایش گذاشته که سخت برای حاکمیت نگران‌کننده است: گردش آزاد اطلاعات و امکان بحث، نقد و تبادل نظر، اخبار و اطلاعات و عقب زدن سانسور حکومتی و همینطور ظرفیت سازماندهی اعتراضات در نه فقط محیط کار بلکه در ابعادی سراسری.

◾️در تمام این سال‌ها جمهوری اسلامی هرچه را می‌توانست «فیلتر» کرد، ولی ابزار فیلترینگ عملاً هر بار شکست می‌خورد. پس نیاز دید چاره‌ای اساسی‌تر کند: ایجاد یک «شبکه ملی اطلاعات» به جای شبکه بین‌المللی اینترنت.
معماری این «شبکه ملی اطلاعات» را باید به مانند ساختمانی هِرمی‌ فرض کنیم که در کف آن «زیرساخت»‌های فیزیکی قرار دارند (اعم از سرورها، شبکه‌های توزیع محتوا، گذرگاه‌ها و غیره). طبقه بعدی، «خدمات پایه کاربردی» هستند که روی این زیرساخت‌ها سوار می‌شود (مثل انواع پیام‌رسان‌ها‌، موتور جستجو، پلاتفرم‌های اجتماعی و...) و نهایتاً طبقه آخر این ساختمان، «محتوا»ی تولیدشده در این خدمات پایه است.

◾️حکومت با صرف هزاران میلیارد تومان لایه اول یا فونداسیون شبکه ملی اطلاعات را در زمان دولت روحانی به سرانجام رسانده. پس حالا می‌ماند «خدمات پایه و محتوا». طرح صیانت که عملاً از حدود ۵ سال پیش ایده‌پردازی‌اش کلید خورده بود، دقیقاً برای تکمیل همین قطعه از پازل «اینترانت» درحال تصویب است.
◾️جمهوری اسلامی برای تکمیل این بخش از شبکه ملی اطلاعات، همزمان سه مسیر موازی را می‌پیماید:

▫️ ۱. ایجاد نسخه‌های بومی‌شده و مشابه خدمات خارجی (مثل آپارات، فیلیمو و غیره که جا افتاده‌اند و موتور جستجوی یوز، پیامرسان سروش، اندروید ملی و ده‌ها برنامۀ «ملی» دیگر که بی‌نتیجه رها شدند و فقط میلیاردها پول بابتشان به سطل آشغال ریخته شد).

▫️۲. تلاش برای زد و بند با شرکت‌های غربی ارائه‌کننده خدمات پایه (مثلاً تلگرام تا قبل از فیلتر شدن، سرورهای شبکه توزیع محتوای خود را به ایران آورده بود، ولی چون به فشار امنیتی حکومت برای دادن امکان رمزگشایی داده‌ها تن نداد، مجوزش لغو و بعدتر فیلتر شد. اینستاگرام نیز آنچنان که از زیر زبان برخی مقامات رسمی درز کرده، از سال ۹۷ در کشور ارمنستان سرورهای مشابهی دارد که تحت مدیریت جمهوری اسلامی هستند که البته به احتمال زیاد آن‌ها هم امکان رمزگشایی داده‌ها را برای حکومت فراهم نمی‌کنند، اما در حوزه نظارت و حذف محتوای منتشره همکاری نزدیک‌تری با جمهوری اسلامی دارند).

▫️۳. در نهایت رفتن به سمتِ واردات نسخه‌های جایگزینِ پلاتفرم‌های غربی از کشورهای شرقی، به نحوی که امکان نظارت و رمزگشایی داده‌های کاربران این شبکه‌ها را برای حکومت فراهم کنند (مشخصاً از روسیه، هند و البته چین که در سند تفاهمنامه ۲۵ ساله هم اشاره شده بود).

◾️طرح صیانت، در واقع بیان حقوقی و نقشه اجرایی این راه‌ها است. اگر به نسخه اولیه طرح (۱۳۹۹) نگاه کنیم که مبنای بررسی مجلس بوده، می‌بینیم که اولین اقدامش تغییر ساختار تصمیم‌گیری به نحوی است که با تغییر دولت‌ها امکان تغییر تصمیمات در این حوزه ممکن نباشد: به این ترتیب یک ارگان امنیتی (متشکل از نمایندگان وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه، پدافند غیرعامل، نیروی انتظامی و...) با اختیارات بی حد و حصر بالای سر وزارت ارتباطات تشکیل خواهد شد و برای تمام بندهای پیشنهادی - اعم از مسدودسازی پیامرسان‌های خارجی، اجبار به احزار هویت کاربران، تعیین قیمت بالاتر ترافیک خارجی به نسبت ترافیک داخلی، کاهش پهنای باند پیامرسان‌ها و پلاتفرم‌های خارجی، اعطای مجوز واردات موبایل به شرط نصب پیش‌فرض پیامرسان‌های داخلی، تعیین مجازات فیلترشکن، سپردن مبادی اینترنت به دست نیروهای مسلح و غیره- تصمیم‌گیری خواهد کرد تا بدین وسیله هم کاربران را اجباراً به شبکه‌ها و پیامرسان‌های داخلی کوچ دهد و هم تمام ترافیک و داده‌های خصوصی و محتوای آن‌ها را تحت کنترل داشته باشد.

◾️به علاوه، این نهاد امنیتی بالادستی برای تکمیل آخرین لایه‌های معماری «شبکه ملی اطلاعات» یک «صندوق حمایت» از محتوا و خدمات پایه داخلی درست می‌کند که به معنای ایجاد خیل عظیمی از رانت‌خوران (اپراتورهای تلفن همراه و انواع تولیدکنندگان محتوا و برنامه‌نویسانِ «خودی») حول آن خواهد بود؛ مثلاً هنوز طرح به مرحلۀ تصویب نرسیده، سرویس «روبینو» از اپلیکیشن «روبیکا» متعلق به همراه اول به‌عنوان یکی از کاندیداهای جایگزین اینستاگرام...
👈🏾 بقیه متن در Instant-View 👇🏽
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ کارگران هفت‌تپه در خیابان، حامی تشنگان خوزستان، رسوایی عدالت‌کاسبان!
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
⭕️ کارگران هفت‌تپه در خیابان، حامی تشنگان خوزستان، رسوایی عدالت‌کاسبان!
⭕️ کارگران هفت‌تپه در خیابان، حامی تشنگان خوزستان، رسوایی عدالت‌کاسبان!

◾️نیشکر هفت‌تپه با تمام فراز و فرودها و بُردها و باخت‌هایش، هنوز هم نقطه ارجاع بسیاری از بخش‌های جنبش کارگری است. نزدیک به سه سال مداوم تمرکز ویژه بسیج و جناح رئیسی بر هفت‌تپه -که در روزهای منتهی به انتخابات به اوج خود رسید و با اتمام انتصابات هم افول کرد- بنا داشت مطالبات کارگران را در انبوهی از گرد و خاک رسانه‌ای دفن کند.
◾️برای نشان دادن ابعاد چنین بهره‌برداری‌هایی همین بس که بدانیم در همین هفته‌های اخیرِ اعتصاب سراسری کارگران پروژه‌ای نفت، حاکمیت با همکاری «پروژه‌بگیرهای عدالتخواهش» در حال فعالیت درون بخشی از کارگران پیمانیِ دائمی قسمت تعمیرات سایت‌های عسلویه بود تا انرژی اعتراضی این کارگران را در مجرای لابیگری با جناح اصولگرا (مجلس حزب‌اللهی و رئیسی) تخلیه کند. سردمدار این پروژه (ذبیح‌الله میرزایی) که معمار اصلی ایجاد شورای اسلامی کارگران پیمانی (مستمر) در عسلویه است، در یکی از گفتگوهایش با کارگران، در پاسخ به نقد یک کارگر به او که معتقد بود «اقدام مستقیم کارگری» مؤثرتر از «لابیگری» است، از تجاربی مثل هپکو و هفت‌تپه برای دفاع از دومی مایه می‌گذاشت.

◾️درحالیکه در هفت‌تپه‌ای که رکورددار اعتراض و اعتصاب است، فقط با یک تحریف آشکار می‌توان ادعا کرد که وزن «لابیگری» موثرتر از «اقدام مستقیم کارگری» بوده! برعکس، اصولاً لابی‌گران هرگز سراغ هفت‌تپه نمی‌رفتند اگر ترس از همان کُنش‌های تعرضی کارگری هم نبود. حالا اما دیگر لالایی‌های «عدالتِ» جناح آبروباخته رئیسی در هفت‌تپه هم رنگ باخته؛ خصوصاً وقتی مشخص شده که کلِ ماجرای حکم خلع ید هم یک #شیادی_انتخاباتی بوده!
◾️کارگران نیشکر هفت‌تپه هجده روز اعتصاب آرام در داخل شرکت و محوطه نزدیک آن داشتند که با بی‌اعتنایی و بایکوت رسانه‌های دولتی و تمام آن پروژه‌بگیرها و ستادی‌هایی روبرو شد که در سه سال گذشته نامِ هفت‌تپه از دهان‌شان نمی‌افتاد. فقط زمانی که کارگران پا به خیابان گذاشتند و در چند مورد در مقابل سرکوب‌های جاری در خوزستان و کل کشور (از جمله توطئه قطع اینترنت) موضع گرفتند و سعی کردند با متحدان واقعی خود در خوزستان و سایر نقاط همبسته شوند، مجدداً از دو روز پیش امامان جمعه و پروژه‌بگیرهای بسیجی مثل مور و ملخ بر سرشان ریختند تا «صدایشان باشند»!

◾️از این‌ها آبروباخته‌تر اما آنانی‌اند که خود را «حامی کارگر» جا می‌زنند، اما چنانکه قبلاً اشاره کرده‌ایم «آستانه واقعی تحملشان را در یک اعتصاب تعرضی کارگری باید سنجید، آنجاست که ماسک دموکرات‌مآبی را کنار می‌زنند و از پرتاب اتهامات سنگین به کارگران ابا ندارند ». واکنش‌های هیستریک چند روز گذشتۀ این پلیس‌های جنبش کارگری به اعتراضات هفت‌تپه، فقط از آن روست که کارگران، بحران درون شرکت را نه به عنوان پدیده‌ای در خود، بلکه به عنوان بخشی از دستپخت طبقۀ حاکم در کل کشور طرح کردند. به راستی مگر می‌شود اختلاس و فساد و سقوط تولید در هفت‌تپه، سریال حقوق‌های معوقه، سه سال فرسایش جسم و روان کارگران برای صدور یک کاغذِ بلامصرف به اسم #حکم_خلع_ید، ماستمالی پرونده اسدبیگی، مُشتی پرونده امنیتی و حُکم اخراجی را که حالا به وکیلِ کارگران هم رسیده جدای از بحران‌های بیکاری، آب، برق، کرونا، محدودسازی اینترنت، کشتار مردم و... فهمید؟ آن هم درحالیکه حتی کودکان خوزستانی هم در همین ایام در حال بازداشت یا خون دادن برای اعتراض به مجموعه این بحران‌ها هستند؟

◾️جنبش کارگری ایران یکبار برای همیشه نیازمند جمع‌بندی بر سر خطرناک‌ترین نیروی ضدکارگری و حکومتی است که به اسم «عدالت» آن را تهدید می‌کند. به راستی هم چه کسی برای افشا و بستنِ دست این عدالتخواهانِ حکومتی، داغ‌خورده‌تر و مجهزتر از کارگران هفت‌تپه است، وقتی کمابیش «هیچ‌یک» از مطالبات اصلی آن‌ها از سال ۹۸ تاکنون پاسخ نگرفته؟

◾️علاوه بر این موضوع، تا جاییکه به این اعتصاب مربوط می‌شود، پرداختن به این سوال نیز ضروری است: چه چیزی مانع از آن است که تجربه اعتصاب پارسال عیناً تکرار نشود و با طولانی‌شدن روزهای اعتصاب و با فرارسیدن زمان کشت، مجدداً کارگران را به اسم «نجات تولید» بدون تحقق مطالبه اصلی به سمت شرکت روانه نکنند؟ بیست روز، چهل روز، شصت یا هفتاد روز، آیا این کمّیت روزهای اعتراض است که تأثیر مستقیمی بر میزان فشار بر دولت دارد یا کیفیت اعتصاب؟ موضوعی که پارسال با مروری بر الگوهای مختلف اعتصاب (یکنواخت، پلکانی و تشدیدشونده و...) و با نگاهی به تجربه اعتصاب ۷۰ روزه کارگران هفت‌تپه بررسی کردیم و هنوز هم موضوعیت خود را حفظ کرده‌است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 اذعان یک مقام حکومتی به سیاست تبعیض استخدامی علیه رانندگان #ترکمن در #اسنپ
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
🔘 اذعان یک مقام حکومتی به سیاست تبعیض استخدامی علیه رانندگان #ترکمن در #اسنپ
⭕️ تبعیض استخدامی: شرکتهای جدید، سیاست کهنه

◼️ هنوز خون جان‌باختگان تشنه #خوزستان خشک نشده که تفتیش‌های خانه به خانه و بازداشت‌های خانوادگی معترضان عرب (حتی کودکان) نیز در پی‌اش آمده. اعتراضاتی که گرچه از بی‌آبی جرقه خورد، اما بر انبانی از ستم‌ها و تبعیض‌های چندلایه‌ای سوار شد که یکی از آن‌ها #بیکارسازی و #تبعیض‌های_استخدامی بود. آن هم در حالیکه کمی آنسوتر، همزمان خبر قتل چندبارۀ تعدادی از کولبران کُرد مخابره شده بود. کولبرانی که در بین‌شان بسیارند جوان‌های تحصیل‌کرده‌ای که به خاطر محرومیت استخدامی به قمار با جان‌شان روی می‌آورند.

◼️در بحبوحه همین رویدادها بود که هفته پیش یکی از امنیتی‌کاران فرهنگی و مدافعان دوآتشه #طرح_صیانت (از خفقان اینترنتی) در برنامه زنده تلویزیونی حاضر شد تا از این طرح کذایی دفاع کند. از مغلطه‌های تکراری او که بگذریم، در بخشی از صحبت‌هایش خبری از یک #آپارتاید_استخدامی در یک شرکت استارتاپی از زبانش در رفت و اشاره کرد که شرکت #اسنپ دیگر راننده #ترکمن استخدام نمی‌کند. دلیلش را می‌دانیم: اتحاد رانندگان ترکمن -چه در بخش تاکسی اسنپ و چه در اسنپ فود- و ابتکار آنان در سازماندهی علیه سیاست‌های استثماری، مدت‌هاست که برای مدیران این شرکت یک خطر تلقی شده. دقیقاً به خاطر همین احساس خطر است که در جریان اعتصاب‌های اخیر اسنپ فود، مدیران و سرپرست‌های شرکت سخت در تکاپو بودند تا با حربه تفرقه‌اندازی میان رانندگان ترکمن و غیرترکمن، اعتصاب را از درون چندپاره و تضعیف کنند.

◼️منتها آنچه این امنیتی‌کارِ حکومتی نگفت این بود که این سیاست تیم مدیریتی اسنپ (که از قضا بزرگترین سهامدارِ ایرانیِ آن بنیاد مستضعفان است)، نه استثنا که قاعده است؛ و این قاعده نه مختص اسنپ، که مربوط به همه سرمایه‌داران و در رأس آن خودِ حکومت جمهوری اسلامی است.

از فلان پیمانکار نفتی و گازی در جنوب که از این یا آن طایفه کمتر نیرو می‌گیرد تا مبادا موقع اعتراض به پشتیبانی دسته‌جمعی از یکدیگر در آیند، تا تبعیض سیستماتیک استخدامی در ادارات دولتی و شرکت‌های بزرگ علیه کارگران بومی عرب و بلوچ و کرد تا توسعه‌نیافتگی عامدانه مناطق مرزی و هُل دادن مردم بومی به سمت کولبری و سوختبری و حاشیه‌نشینی، همه نماهای مختلفی از همین سیاست واحد هستند.

◼️منطق پشت این سیاستِ حکومت مرکزی آن است که می‌داند توسعه متوازن در مناطقی مثل خوزستان، بلوچستان و کردستان و جذب نیروی کار بومی، به معنی تقویت حضور این اقلیت‌های ملی در بخش‌های مهم اقتصادی خواهد بود و نتیجتاً شکل‌گیری یک طبقه کارگر قوی و منسجمِ #عرب، #بلوچ یا #کرد که حالا اگر قدرت تشکل و اعتصاب پیدا کند، مثل بمب ساعتی در شاهرگ‌های حیاتی اقتصاد عمل خواهد کرد. نمونه آن نقش غیرقابل انکار پیوندهای #کارگران_پروژه‌ای_اعتصابی #لر در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی است که این روزها بزرگترین اعتصاب تاریخی خود را رقم زده‌اند.

◼️بنابراین جمهوری اسلامی هم درست مثل اسلاف خود از بدو تشکیل دولت ملی و مرکزی، بقای خود را نه فقط به تغییر بافت جمعیتی، سیاست توسعه‌نیافتگی عامدانه، محرومیت زبانی، آبی، سلب مالکیت اراضی کشاورزان، سرکوبِ حداکثری و... بلکه در مراکز کار نیز به تبعیض در استخدام نیروی کار بومی این مناطق گره زده است. این درک ساده‌لوحانه که با اصرار بر یکدست‌سازی مکانیکی این لایه‌های تحتِ ستم درون طبقاتی (زنان، اقلیت‌های ملی، دینی، جنسی و...) لابد اتحاد طبقه کارگر راحت‌تر شکل خواهد گرفت، توهمی بیش نیست. برعکس، سیاست انکار خود به بزرگترین مانع در برابر چنین اتحاد طبقاتی بدل خواهد شد.
🦠 صنعت کشتار کرونا در ایران

تعیین تکلیف تاریخی خامنه‌ای دربارۀ ممنوعیت واردات واکسن آمریکایی و انگلیسی، به سمبلی برای کشتار جمعی کرونایی در پیک پنجمش تبدیل شده‌است. با این حال تقلیل‌گرایانه‌است اگر منافع چند لایۀ طبقۀ حاکم را در پشت کل این کشتار مهندسی‌شده نبینیم و آن را فقط به خرفتی «یک نفر» تقلیل دهیم.

جمهوری اسلامی در چند صحنه، کشتار جمعی کرونا را مهندسی کرد:
◾️با لاپوشانی و آمارسازی از بدو ورود کرونا
◾️با ترویج خرافاتِ طب سنتی به عنوان درمان کرونا از مجرای رسانه‌های جمعی
◾️با گران نگه داشتن آزمایش‌های تشخیصی PCR ، و سیاست ضد و نقیض در پوشش آن تحت بیمه‌های پایه
◾️با پولی‌سازی تمام برنامه‌های تشخیصی و درمانی (آزمایش کرونا، بستری، داروهای ضدویروسی و...) و هُل دادن دارندگان بیمۀ درمانی به سمت بازار آزاد از طریق طولانی‌کردن و پیچیده‌سازی پروسه اداری دریافت خدمات با بیمه.
◾️با عدم اجرای قرنطینه، عدم تضمین حقوق بیکاری و مرخصی در ایام کرونا، با #یارانه‌_کرونایی که به سختی هزینه ۲ کیلو برنج را می‌دهد، با محدود کردن شیفت‌های حمل و نقل عمومی و متراکم کردن مردم در آن‌ها و...
◾️با گروگان گرفتن سازمان تأمین اجتماعی که در صورت استقلال و در کنترل بودنِ کارگران می‌توانست بهترین اهرم نظارتی بر مراکز کار و رعایت پروتکل‌های کرونایی باشد.
◾️با اختصاص منابع مالی‌ای که باید صرف قرنطینه و یارانه‌های عمومی می‌شد، به توزیع رانت میان قرارگاه‌های بسیج به اسم «برنامه‌های جهادی مقابله با کرونا» که صرف اقدامات نمایشی شد.
◾️با اصرار بر برپایی مراسم‌ مذهبی (از جمله محرم) به نفع اقتصاد هیأت‌ها و خیریه‌های حکومتی، آخوندها و مداحانشان که سخت به این مراسم وابسته‌اند.
◾️با استفادۀ پلیسی از «کرونا در زندان» به عنوان اهرم فشار و تهدید به مرگِ زندانیان، مخالفان سیاسی و خانواده‌هایشان.
◾️با عدم اجرای سریع واکسیناسیون عمومی (امری که «حتی» بدون استفاده از واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی هم قابل انجام بود، اما عامدانه از آن امتناع شد). همینطور با مانع‌تراشی بر سر واردات واکسن از سوی نهادهای درمانی عمومی و در عوض باز گذاشتن دستِ شرکت‌های خصوصی برای واردات و ایجاد یک بازار سیاه فروش واکسن تا چند صدمیلیون (سازمان هلال اهمر به تازگی فاش کرد که درخواستش برای مجوز واردات واکسن را دولت ماه‌ها بدون پاسخ گذاشت، درحالیکه شرکت‌های خصوصی ۲۴ ساعته مجوز واردات را می‌گرفتند!).
◾️در نهایت با پمپاژ منابع مالی‌ای که باید صرفِ خرید واکسن و اجرای واکسیناسیون سریع می‌شد، به سمت:
الف: بستن قرارداد شرکت‌هایی مثل بنیاد برکت برای ساخت واکسن ایرانی. ب: تولید و واردات داروهای ضدویروسی که برای بیماران حاد کرونایی تجویز می‌شود.

🔘 ایمنی گله‌ای: مهندسی کشتار

مروری بر جلسات اتاق‌های فکر حکومتی در سال ۹۹ به یاد می‌آورد که استراتژی «ایمنی گله‌ای» در قلب این کشتار جمعی مهندسی‌شده قرار داشت و بنا بود جایگزین برنامۀ «واکسیناسیون عمومی» شود. امتناع و تعلل در واردات واکسن خارجی و در عوض وقت‌کشی برای تولید یک واکسن داخلی (که تأییدیۀ سازمان بهداشت جهانی را هم ندارد)، باید در بستر همین استراتژی فهمید! این اقدامات نه از سر توهم به ظرفیت‌های تولید داخلی، بلکه به خاطر چرتکه‌اندازی و محاسبه‌ای بوده که «ایمنی گله‌ای» را به مراتب ارزان‌تر از «واکسیناسیون عمومی» می‌یافته! با ایجاد جهش در ویروس کووید۱۹ و ظهور گونۀ آلفا (موسوم به «انگلیسی») در پاییز ۱۳۹۹، خواب و خیال‌های جمهوری اسلامی برای «ایمنی گله‌ای» باید بر باد می‌رفت. اما حالا یک کاسبی نان و آب‌دار حول «کشتار با کرونا» شکل گرفته بود!
از گرفتن ودیعه‌ها و پیش‌پرداخت‌های نجومی برای گذاشتنِ اسم بیمار در فهرست بستری تا خالی نماندن تخت‌های آی‌سی‌یو که درآمدزاترین بخش هر بیمارستانِ دولتی و خصوصی هستند، تا درآمدهای هزاران میلیارد تومانی ناشی از جریمه‌بندی بر تردد خودروها در ایام کرونایی و . یکی از این موارد پول‌ساز ایجاد یک بازار بزرگ پررونق از داروهای ضدویروسی مرتبط با کروناست؛ معروف‌ترینش که این روزها زبانزد شده تبدیل ایران به یکی از بزرگترین تولید‌کنندگان و مصرف‌کنندگان جهانی دارویی بود که تا یکسال پیش اصلاً در ایران وجود خارجی نداشت: #رمدسیویر!
در مدت اندک یکساله، نُه شرکت داروسازی داخلی به صف تولید رمدسیویر پیوستند و این تازه به‌جز شرکت‌های بازرگانی است که به کار واردات این دارو می‌پرداختند. از میان شرکت‌های تولیدکنندۀ داخلی رمدسیویر، دو غول داروسازی (برکت و اَکتوور) به چشم می‌خورند که در طول دو سال گذشته هر جا نامی از کرونا بوده، کاسبی رانتی این دو شرکت هم همراهش بوده.
بنیاد برکت از ابتدای سال ۹۹ از طریق یکی از شرکت‌های تابعه‌اش (سبحان آنکولوژی) وارد میدان تولید رمدسیویر شد . در مورد هولدینگی صحبت می‌کنیم که...
👈🏾 ادامه مطلب در Instant-View
#پست_موقت
قدرتگیری #طالبان را می‌شود از منظرهای مختلفی دید:
چرا #افغانستان دو دستی به طالبان واگذار شد؟ چه شد که قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای علیرغم تمام کشمکش‌های میان خود، در این مورد چنین مؤتلف شدند؟ آیا طالبان به سمت تشکیل دولت خواهد رفت؟ آیا با خروج آمریکا چنانکه برخی از چپ‌نماهای مرتجع محور مقاومتی ادعا می‌کنند رؤیای «توسعۀ اقتصادی» و «صنعتی‌سازی» در افغانستان محقق خواهد شد؟ سرنوشت زنان افغانستان چه می‌شود؟ بستن مرزهای شرقی ایران و همدستی جمهوری اسلامی ایران در سرکوب مخالفان طالبان، چه وظایف فوری را برای ما در ایران تعریف کرده؟ این معامله چه درس‌هایی را برای آلترناتیوسازی در ایران دارد؟ و...
در حالیکه فضای شوک و ناباوری و استیصال و اندوه ما را گرفته، ضروری است پیش از هر برنامۀ عملی، پیش از افتادن به دام تبلیغ برای این یا آن جناح فاسدِ متحد طالبان و «آلترناتیونمایی» از آن‌ها، پیش از ترویج اتحادهای مسمومی که امروز افغانستان را به خاک سیاه نشاندند، پاسخ منسجمی برای سؤالات بالا داشت. با اینحال سرعت تحولات در افغانستان و مصیبت‌های دومینوواری که در پی‌اش آمده، به قدری بالاست که حداقل خود ما را از پراختنِ به‌هنگام به آن‌ها بازداشت. امری که جبرانش در صدر اولویت‌هاست و با پرداختن به این شروع خواهد شد:
🚫چرا افغانستان به طالبان تحویل داده شد؟
💰 💣چرا افغانستان با طالبان معامله شد؟

◼️قدرتگیری طالبان را رسانه‌های زیادی به «تصرف» تعبیر کردند. درحالیکه افغانستان با یک تجهیز لجستیکی و تسلیحاتی و دیپلماتیک از «خارج» و یک تسلیم‌طلبیِ مهندسی‌شده از «داخل»، تحویل طالبان شد. شخصیت‌های محلی زیادی در روزهای گذشته شهادت دادند که چطور هرجا در بدنۀ ارتش و نیروهای محلی اراده‌ای برای مقاومت وجود داشت، متحدان دولتی طالبان با دستور از بالا آنان را منع و واگذاری قدرت به طالبان را به آنان تحمیل ‌کردند. نمونه‌ها زیادند: از نمایندۀ فراه در پارلمان که روایت کرد چگونه در گیر و دار مقابله با طالبان، مشاور امنیت ملی افغانستان شخصاً با والی تماس می‌گیرد و فرمان می‌دهد که در برابر طالبان مقاومت نکنند ؛ تا نمونۀ ولایت غزنی، که با همکاری والی و بگو و بخند تحویل طالبان شد ؛ تا وزیر دفاع وقت که گفت «دست‌های ما را از پشت بسته بودند».

◼️تحویل دادن میلیاردها دلار تجهیزات نظامی آمریکایی به طالبان -آن هم در حالی که دو سال قبل از این در موقعیت مشابهی آمریکا هنگام بیرون کشیدن از مرز کوبانی تجهیزات نظامی خود را بمباران کرده بود - نشان می‌دهد که خواست و ارادۀ امریکا این بوده که حتی اگر هم در شهرهایی مقاومت مسلحانه علیه طالبان صورت گیرد، به سرعت در هم بشکند.

◼️اما این ائتلاف خارج و داخل برای بازگرداندن طالبان به قدرت، یک شبه رخ نداد. این دسیسه، ثمرۀ ده سال همکاری و مذاکرات محرمانه و پشت پرده یا علنیِ آمریکا، چین، روسیه، پاکستان، ترکیه و ایران با طالبان بود که در کنفرانس دوحه صرفاً شکل رسمی به خود گرفت.

◼️چرا افغاستان به طالبان تحویل داده شد؟ چرا قدرت‌های منطقه و جهان که ندرتاً بر سر امر مشترکی توافق می‌کنند، این بار در یک ائتلاف جامع کمک کردند تا طالبان قدرت در افغانستان را به دست گیرد؟

قبل از ورود به این بحث، بهتر است نگاهی به تاریخ دولت‌سازی مدرن در افغانستان داشته باشیم.



⭕️ سرفصل‌ها:

🔶دولت‌ملت‌سازی از بیرون

🔶پروژۀ اصلاحات ارضی و حزب دموکراتیک خلق

🔶پروژۀ دولت‌سازی در اقلیم هزار دولت جنگ‌سالاران (دهه ۱۹۹۰)

🔶بازگشت به پروژۀ دولت‌سازی جدید در افغانستان (۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰)

🔶تبدیل جنگ‌سالاران سابق به یک طبقۀ نوکیسۀ رانتی (۲۰۰۱ به بعد)

🔶تبدیل طالبان از «دولت در سایه» به دولت رسمی

🔶اقتصاد سیاسی دولت‌سازی طالبانی

🔶چرا افغانستان با ورود سرمایۀ خارجی به سمت صنعتی‌سازی نخواهد رفت؟

اگر فرصت مطالعه نسخۀ کامل را ندارید، پیشنهاد می‌شود نتیجه‌گیری بحث (دو بخش انتهایی مطلب) را مطالعه کنید.
⭕️مقاومت ضد طالبان: «جهادی و نیابتی» یا «مستقل و مردمی»؟


در هفته‌های گذشته دیدیم چطور تظاهرات خیابانی #زنان_علیه_طالبان، فضای خفقان و رعب بعد از سقوط کابل را شکست. به علاوه امتناع #پنجشیر در برابر تحویل قدرت به طالبان از یک طرف و دخالت هوایی پاکستان برای باز کردن راه فتح آن و در نهایت تظاهرات روزانه و شبانه مردم در چندین منطقه (هرات، غزنی، بلخ، دایکندی، کابل و..) علیه دخالت پاکستان و به دنبالش تظاهرات‌های ضد پاکستانی در ایران پرسش‌های مهمی را پیش رو گذاشت. پرسش‌هایی که اهمیتش فقط به مرزهای افغانستان محدود نمی‌شود.

◼️اهداف و چشم‌اندازهای احمد مسعود در جنگ پنجشیر تا چه حد با جنگِ مردمی پنجشیر و به طور کلی مقاومت مردمی افغانستان انطباق یا اختلاف دارد؟
◼️وقتی ضعف توازن قوا و سازمان‌نیافتگی مردم و تمرکز تسلیحات در دست جنگ‌سالاران، همه چیز را به ضرر پیشبرد یک خط مستقل کرده، چگونه می‌توان جبهۀ سوم را پیش برد؟

پاسخ به این سؤال‌ها نه فقط برای افغانستان، بلکه برای تمام نیروهایی که در سایر کشورها با شرایط مشابهی از ضعف توازن قوا در یک وضعیت جنگی روبرو شده‌اند نیز اهمیت دارد. به همین خاطر هم در این مطلب بر این پرسش‌ها تمرکز کردیم.

🔻 مقاومت برای چه هدفی؟
🔻افغانستانِ احمدمسعود: سوئیسِ جنگ‌سالاران و رؤسای قبایل
🔻بلای نیابتی‌سازی و عدم استقلال
🔻امید افغانستان به جبهۀ سوم

.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اول ماه مهر: برگزاری اعتصاب و تجمع سراسری معلمان در شهرهای #قم #همدان #کرمانشاه #مشهد #ساری #آبادان #قزوین #تبریز #زنجان #کوهدشت #سنندج #دیواندره #کرج #شاهرود #اراک #اردبیل #یزد #ممسنی (فارس)
و علاوه بر مناطق بالا در روز سه‌شنبه ۳۰ شهریور نیز مشابه این تجمعات در #تربت_حیدریه #سبزوار #اهواز #تهران #ایذه #الیگودرز #لرستان نیز برپا شده بود.

نمونه‌ای از شعارها:
◼️تا رتبه‌بندی نشه، کلاسا تعطیل می‌شه!
◼️تجمع، تشکل، حق مسلم ماست!
◼️گوشی و تبلت ما، حریم شخصی ما!
◼️ ۸۰% حل نشه، کلاسا منحل می‌شه!
◼️نه تسلیم، نه سازش! رتبه بدون خواهش!
◼️معلم به پا خیز! برای رفع تبعیض!
.
⭕️ زنگ اول ماه مهر: اعتصاب سراسری معلمان

در این مطلب توضیح می‌دهیم که چطور فریبکاریِ دو دولت روحانی و رئیسی در ازای مطالبات مزدی معلمان، جرقه اعتصاباتی را در آغازین روزهای مهرماه زد که آخرین رد اثر آن در تاریخ به سال ۱۳۵۷ بازمی‌گردد. همچنین از #تشکل‌های_مستقل و سیاستِ سرکوب سخت و نرم گفته و در نهایت به نقش پیشتاز در پیشروی جنبش‌هایی مثل معلمان پرداختیم.

برای مطالعه کامل متن بر Instant-View کلید کنید👇🏽
نمایی از تجمعات سراسری معلمان در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۰ که با محوریت مطالبه #رتبه_بندی در بیش از چهل شهر کشور برگزار شد. از جمله در #مریوان #سنندج #اصفهان #شیراز #سقز #خرم‌آباد #بجنورد #کرمانشاه #زنجان #اهواز #آبادان #تهران #ماهشهر #مازندران #تبریز #بوشهر #شهرکرد #اندیمشک #مشهد #بهبهان #ایذه #الیگودرز #لرستان #خرمشهر #یزد و...

🔻برخی از شعارها:
◾️آموزش رایگان و باکیفیت حق همه کودکان است!
◾️معلم زندانی آزاد باید گردد!
◾️اجرای همترازی! بدون حقه‌بازی!
◾️تا رتبه‌بندی نشه، کلاسا تعطیل می‌شه!
◾️تا حقمو نگیرم، سر کلاس نمی‌رم!
◾️وعده‌های دروغین یگر اثر ندارد - تجمع و اعتراض بازم ادامه دارد!
◾️پولی کردن آموزش را متوقف کنید!
◾️نه تسلیم، نه سازش! رتبه بدون کاهش!
◾️گوشی و تبلت ما، حریم شخصی ما!
◾️همسان‌سازی حق ماست!
2025/07/05 22:42:25
Back to Top
HTML Embed Code: