Telegram Web Link
تُو مےخوابے وُ
شب را چون ملحفہ‌اے
روےِ خود مےڪِشے
وَ حواست نیست
ڪہ نورِ ماه
عدلْ مےاُفتد
روےِ قلبت
وَ ستاره‌ها
مےاُفتند
بہ جانِ هم...

در طاقِ ڪِسِل وُ
بےحوصلہ‌ے آسمان
اےْ جادوے جان!
مزه‌ے ملسِ ستاره
از سپیدےِ تُوست.

در ڪنارِ تُو
سپید، براے من
مادرِ رنگارنگےست...!

#آرش_شاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

این نور را  به دو نیم کرده‌ام
که دور سرت ببندم
قدیسان را دیده‌ام و طاقه‌های شراب را
این رود را حلقه‌حلقه جدا کرده‌ام
می‌گذارم برشته شود
با مه صبحگاهی تزئین اش کنم
از صبح علی‌الطلوع فرفره‌ها در حافظه‌ام می‌چرخند
سراسر خواب‌های دیشب من
از جرقه‌های حضورت روشن بود
چه کنم
اگر این فیل را از سوراخ مور نگذرانم
و نامش را زیروزبر نکرده
و لیفش را نبافم
چه کنم
اگر  این چشم‌بندی‌ها هم نباشد
تو می‌آیی
و من
برای صبحانه امروز
به‌جز این سطرهای رنگ‌شده چیزی ندارم



#شمس_لنگرودی    
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

در کوی می‌فروشان، گردم ز بی‌نوایی
در دست جام خالی، چون کاسهٔ گدایی

در صبح از سفیدی چون شیر می نماید
مستان ز دختر رز، سازند مومیایی

در کوی بی وفایان دانی سرشک من چیست ؟
چون پیش اهل کوفه، تسبیح کربلایی

کو آن که در اشارت با من ترا هر انگشت
پیچیده نامه ای بود از کاغذ حنایی

چشم و دل و زبانی داری، که کس مبیناد!
ای همچو گل سراپا سامان بی وفایی

آن گل سلیــــم آخر نامهربان برآمد
خوش آن که بود با او آغاز آشنایی

#سلیم_تهرانی        

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
من زخم‌های بی‌نظیری به تن دارم
اما تو
مهربان‌ترینشان بودی
عمیق‌ترینشان
عزیزترینشان...

‌‌میشه این‌طور به زخم عشق نگاه کرد:مهربان، عمیق، عزیز...
این زخم روئین‌تنت میکنه
 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اهلِ دلی ز اهلِ روزگار نیابی
انس طلب چون کنی؟ که یار نیابی

گر دگری ز اتفاق هم‌نفسی یافت
چون تو بجویی، به اختیار نیابی


#خاقانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌ ‍ ‌‌‌‌
تو همچون
نقش ࢪوے سنگ
دࢪ قلبم جاودانه‌ای
اے ڪہ دࢪ قطࢪہ قطࢪه‌ی
خونم خانہ داࢪی،
هࢪ ڪجا ڪہ باشے #دوستت‌داࢪم
ناشناخته‌هايے دࢪ توست،
گوشه‌اے از تاࢪيخ و سࢪنوشت
    ڪہ پا بہ عࢪصه‌اش می‌گذاࢪم....!!


#نزاࢪقبانے


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

حریف و هرزه و دلبر دو چشم خونریزت
چه لشکری زده ابروی مستِ چنگیزت

چقدر لبْ شکری از لبت ترک خوردند
نمانده بوسه ی امنی از آن لبِ هیزت

به فتنه ی تو جهان برگ برگ می ریزد
کجاست آنکه نشد شاعرانه پاییزت

کجا به دل ننشینی گناه پر تکرار
قیامتی شده از محشر دلاویزت

به رد پای تو جوشیده چشمه ی اشکم
هزار لاله شکفته ز خاکِ زر خیزت

به شکر نعمتم افزون کنی که لبریزم
به مرحبای تو وعشوه‌های یکریزت

از آب و خاک و از آتش رهاتری چون باد
و من که عابد صنعانم و به پرهیزت



#اڪــرمـ_نورانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر تو پنداری که رازم بی‌تو پیدا نیست، هست
یا دلم مشتاق آن رخسار زیبا نیست، هست

یا ز عشق لولو و یاقوت شَکَّر بار تو
چشم ‌گوهر بار من هر شب چو دریا نیست، هست

ور تو را صورت همی‌بندد که از چشم و دلم
آب و آتش تا ثَری و تا ثُریّا نیست، هست

گر تو پنداری که بی‌وصل تو جان اندر تنم
مستمند و دردمند و ناشکیبا نیست، هست

ور تو پنداری که از جور و جفای روزگار
در دِماغ و طبع من سودا و صفرا نیست، هست

گر گمان تو چنان است ای صنم ‌کز عشق تو
این بلاها بر من بیچاره تنها نیست، هست

این همه زشتی مکن کامروز را فردا بُود
ور تو گویی از پس امروز فردا نیست، هست

#امیر_معزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خورشید وُ خنده‌هاش
مےڪُنَد ثابت
ڪہ امروز،
روزِ رخشنده‌اےست
ڪہ گردنبندِ مرواریدت؛
استجابتِ صبحِ روان.

شاخہ‌هاے انگور وُ
تصعیدِ چشمْ‌هاے تُو!

اِےْ یار...!
پروانہ‌ے ڪُدام انگشت
تشنہ است
بہ نگاهِ تُو ڪہ مےرِسد؟!

آه...!
سَرَم شعرے‌ست
با چاه‌هاے عمیقِ ڪلمہ

بہ نگاهِ تُو ڪہ مےرِسم...!


#آرش_شاهری
#صبح_بخير

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نبودم وصله ی وصلت از اغاز
که هر کوکی زدم شد کوک ناساز

به هر جهدی نشد تا جفت باشیم
قناری جان!نخواندی با من اواز

برابر کردمت با خواهش ای دل!
برابر شد دلم با عشوه...با ناز

برایت قصه ها از غصه گفتم
کشیدم از نهان ها پرده ی راز

من از داغی که بر دل مانده گفتم
تو از شوق و پریدن ها و پرواز

دلت با دیگری بود و نبودی
دمی با این دل دیوانه دمساز

من و تقدیر زهرالود تلخم
تو با ان مرغک همسایه،ان غاز

برو با نازنیت،نازنینم!
"کبوتر با کبوتر،باز با باز"

#مسیح_مسیحآ    

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسیار زیبا

👌👌


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻧﻴﻜﻪ ﻭﻓـــــﺎ،
ﻗﺼّﻪ ﻱ ﺑﺮﻑ ﺑﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﮔﻞ ﻧﺎﻳﺎﺑﻲ!

ﻭ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﭘﺎﻙ ﺷﻘﺎﻳﻖ ﻫﺎ،
ﻋﺎﺑﺮ ﺑﻲ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﻱ ﻏﻢ ﺟﺎﺭیست!

ﺑﻪ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻢ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺗﺮین...؟

#مهدی_اخوان_ثالث    

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مثلا با صدای پرنده‌ی خوشبختی
بیدار شویم
که پشت پنجره
جست و خیز می‌کند
و به شیشه می‌کوبد!

مثلا پنجره را باز کنیم
و خوشبختی بریزد توی اتاق!

مثلا معجزه ببارد از آسمان
و پروانه‌های کامیابی
روی گل‌های تکاپو نشسته باشند!

مثلا یک صبح که بیدار شدیم
همه چیز عوض شده‌باشد،
شهر عوض شده‌باشد،
آدم‌ها عوض شده‌باشند
و نور، سپاه تاریکی‌ را
از هم پاشیده‌باشد!

مثلا چشم باز کنیم
و دور،
دورِ ما باشد ...

#نرگس_صرافیان_طوفان    

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتی که نخواهیم تو را گر بت چینی
ظنم نه چنان بود که با ما تو چنینی

بر آتش تیزم بنشانی بنشینم
بر دیدهٔ خویشت بنشانم ننشینی


ای بس که بجویی تو مرا باز نیابی
ای بس که بپویی و مرا باز نبینی

با من به زبانی و به دل با دگرانی
هم دوست‌تر از من نبود هر که گزینی


من بر سر صلحم تو چرا جنگ گزینی
من بر سر مهرم تو چرا بر سر کینی

گویی دگری گیر مها شرط نباشد
تو یار نخستین من و بازپسینی

#سنایی   

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هرچند که در آینه شوق نظری نیست
جز آه در این راه مرا هم‌سفری نیست

بیهوده نشستی به تماشای شکفتن
از شاخهٔ خشکیده امید ثمری نیست

عیبم مکن ای دوست اگر چشم به‌راهم
سودی هم اگر نیست، نباشد ضرری نیست

از دربه‌دری خسته و از خیره‌سری سیر
در شهر چو من گم‌شدهٔ بی‌خبری نیست

گیرم همه فردای خوشی داشته باشند
شب‌های پر از وحشت ما را سحری نیست

#نفیسه_سادات_موسوی   

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
2025/07/06 05:46:26
Back to Top
HTML Embed Code: