Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معرفی کتاب «اقیانوس انتهای جاده»، نوشتهی نیل گیمن، توسط اعضای باشگاه کتابخوانی کانگورو
این کتاب در جلسهٔ بررسی، نمرهی ۷.۴ کانگورو را به خود اختصاص داد.
@KangarooBookClub
معرفی کتاب «اقیانوس انتهای جاده»، نوشتهی نیل گیمن، توسط اعضای باشگاه کتابخوانی کانگورو
این کتاب در جلسهٔ بررسی، نمرهی ۷.۴ کانگورو را به خود اختصاص داد.
@KangarooBookClub
من یک هیولا هستم!
یادداشتی بر رمان «تهِ کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر»
✍️نوشتهی امیر قبادی، عضو باشگاه کتابخوانی کانگورو.
@kangaroobookclub
یادداشتی بر رمان «تهِ کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر»
✍️نوشتهی امیر قبادی، عضو باشگاه کتابخوانی کانگورو.
@kangaroobookclub
باشگاه کانگورو
من یک هیولا هستم! یادداشتی بر رمان «تهِ کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر» ✍️نوشتهی امیر قبادی، عضو باشگاه کتابخوانی کانگورو. @kangaroobookclub
من یک هیولا هستم!
لوییس سکر شخصیت اصلی رمانش را «برادلی چاکرز» دانش آموزی که در کلاس درس همانند یک جزیره، تهِ کلاس- ردیف آخر- صندلی آخر مینشیند، معرفی میکند.
برادلی عاشق خط خطی کردن کاغذ است؛ زمانی که خانم ایبل معلم کلاس درحال تدریس است او به درس توجه نمیکند و از تکلیف نوشتن متنفر است.
دانش آموز جدیدی بهنام جِف وارد کلاس آنها میشود و بهنظر میرسد از برادلی بدش نمیآید و این باعث تعجب همه از جمله خودِ برادلی میشود.
سکر در این رمان به مضامین روانشناختی و درگیری هایی که نوجوان تجربه میکند، میپردازد و سعی میکند مفاهیمی را که در جامعه حول محور نوجوانان تثبیت شده است را به چالش بکشد و سوال ها و انتقادات خود را نیز، مطرح کند.
برادلی دوست دارد تغییر کند و سعی میکند تا در درس هایش پیشرفت کند و روابط دوستانه ای تشکیل دهد، اما از همکلاس ها و مسئول کتابخانهی مدرسه گرفته تا خانوادهی او میلی که برای تغییر دارد را نادیده میگیرند و به تلاش هایش بیتوجه هستند.
از کتاب:
...تو کتاب امانت گرفتی؟
نه، خانم ويلكوت بهم اجازه نمی دهد خیلی وقت پیش، قبل از آنکه شما را ببینم امانت میگرفتم میگرفتم و پس نمی آوردم. خط خطی شان می کردم. تکه پاره شان میکردم. برای همین، دیگر بهم اجازه نمی دهد کتابی امانت بگیرم. زنگ تفریح هم وقتی رفتم کتابخانه چهار چشمی مواظبم بود و بهم گفت: «برادلی دلم نمیخواهد به خاطر تو به دردسر بیفتم!»
یک حلقهی دیگر خیار خورد و ادامه داد: من فقط میخواستم کتابی را نگاه کنم، نمی خواستم که خرابش کنم.
کارلا گفت: «من میدانم. خانم ویلکوت هم بعد از مدتی متوجه می شود.
برادلی گفت: «دارم سعی میکنم خوب باشم ولی بهم فرصت نمی دهند.»...
نکته ای که در اینجا خواننده باید به آن توجه کند، مِلاک های ارزشگذاری جامعه،مدارس، مربی ها و... بین انسان ها است. آیا صرفاً داشتن موفقیت ها، خوب بودن در تحصیل و ارزش های بیرونی افراد، ملاک درستی برای ارتباط با یکدیگر است؟
آیا اگر فردی ارزش هایی که معمولاً توسط جامعه و آموزش های والدین تجلیل میشوند را کسب نکرده باشد، نباید با او ارتباط گرفت؟
برادلی به این دلیل که در مدرسه و دنیای واقعی نمیتواند دوستانی داشته باشد و از سمت همسنی هایش پس زده میشود، با به کار انداختن قوهی تخیلش به گفتگو، دوستی و شخصیت پردازی عروسک هایش میپردازد تا احساس تنهایی را از خود دور کند و جای خالی «دوستی» را با عروسک ها پر میکند.
نقطهی تغییر برادلی، ابتدا با آمدن جِف به کلاسشان اتفاق میافتد و با آمدن مشاور جدید مدرسه، «کارلا» و گفتوگوی با آن بیشتر و بیشتر میشود.
کارلا با دانشآموزان ارتباط خوبی میگیرد و سعی میکند در بهبود وضعیت ذهنی و حل مشکلات به آنها کمک کند. او نمیخواهد خودش مستقیما آن گره ها را باز کند، بلکه با گفتگو و تحلیل و با استفاده از دانش روانشناسی، کمک میکند تا خود دانشآموزان متوجه اشتباهاتشان بشوند.
در پایان، کارلا به برادلی فهماند که او یک هیولا نیست و فقط اشتباهاتی دارد که قابل تغییر هستند.
طرح و پیرنگ داستان ساده،روان و فاقد پیچیدهگی است.
بهنظر میرسد به دلیل رد شدن کتاب از تیغ سانسور، نام اصلی آن:
There's a Boy in the Girls' Bathroom
(پسری در دستشویی دخترانه)
توسط مترجم و ناشر تغییر یافته و خوانندهی فارسی زبان یکی از مهمترین مضامین داستان را از دست میدهد:
اهمیت و جذابیت دنیای دختران برای پسران و تلاش آنها برای شناخت دنیای همدیگر.
از کتاب:
«...واقعیت این بود که برادلی هیچگاه پایش را در هیچ دستشویی دخترانه ای نگذاشته بود. دلش پر می زد که بفهمد دستشویی دخترها چه جور جایی است
در خیالش مجسم میکرد که کف آن با طلا دیوارهایش با کاغذ دیواری صورتی و صندلی های توالتش با مخمل سرخ پوشیده شده است! گمان می کرد توالت دخترها به توالت پسرها هیچ شباهتی ندارد فکر میکرد احتمالاً خیلی زیباتر است و شاید هم از شیر هایش به جای آب معمولی، آب رنگی میآید.»...
گویی پسرها دنیای دختران را عجیب و بسیار جذابتر از دنیای خودشان میپندارند؛ زیرا این تمایل توسط فاصله ها و محدودیت ها نادیده گرفتهشده است و نوجوان لاجرم، دست به خیالبافی میزند.
+ در باشگاه کتابخوانی کانگورو، پیش از این رمان «گودال ها» از این نویسنده بررسی شده و بهنظر اعضای باشگاه، گودال ها جذابیت بیشتری داشته است.
@kangaroobookclub
لوییس سکر شخصیت اصلی رمانش را «برادلی چاکرز» دانش آموزی که در کلاس درس همانند یک جزیره، تهِ کلاس- ردیف آخر- صندلی آخر مینشیند، معرفی میکند.
برادلی عاشق خط خطی کردن کاغذ است؛ زمانی که خانم ایبل معلم کلاس درحال تدریس است او به درس توجه نمیکند و از تکلیف نوشتن متنفر است.
دانش آموز جدیدی بهنام جِف وارد کلاس آنها میشود و بهنظر میرسد از برادلی بدش نمیآید و این باعث تعجب همه از جمله خودِ برادلی میشود.
سکر در این رمان به مضامین روانشناختی و درگیری هایی که نوجوان تجربه میکند، میپردازد و سعی میکند مفاهیمی را که در جامعه حول محور نوجوانان تثبیت شده است را به چالش بکشد و سوال ها و انتقادات خود را نیز، مطرح کند.
برادلی دوست دارد تغییر کند و سعی میکند تا در درس هایش پیشرفت کند و روابط دوستانه ای تشکیل دهد، اما از همکلاس ها و مسئول کتابخانهی مدرسه گرفته تا خانوادهی او میلی که برای تغییر دارد را نادیده میگیرند و به تلاش هایش بیتوجه هستند.
از کتاب:
...تو کتاب امانت گرفتی؟
نه، خانم ويلكوت بهم اجازه نمی دهد خیلی وقت پیش، قبل از آنکه شما را ببینم امانت میگرفتم میگرفتم و پس نمی آوردم. خط خطی شان می کردم. تکه پاره شان میکردم. برای همین، دیگر بهم اجازه نمی دهد کتابی امانت بگیرم. زنگ تفریح هم وقتی رفتم کتابخانه چهار چشمی مواظبم بود و بهم گفت: «برادلی دلم نمیخواهد به خاطر تو به دردسر بیفتم!»
یک حلقهی دیگر خیار خورد و ادامه داد: من فقط میخواستم کتابی را نگاه کنم، نمی خواستم که خرابش کنم.
کارلا گفت: «من میدانم. خانم ویلکوت هم بعد از مدتی متوجه می شود.
برادلی گفت: «دارم سعی میکنم خوب باشم ولی بهم فرصت نمی دهند.»...
نکته ای که در اینجا خواننده باید به آن توجه کند، مِلاک های ارزشگذاری جامعه،مدارس، مربی ها و... بین انسان ها است. آیا صرفاً داشتن موفقیت ها، خوب بودن در تحصیل و ارزش های بیرونی افراد، ملاک درستی برای ارتباط با یکدیگر است؟
آیا اگر فردی ارزش هایی که معمولاً توسط جامعه و آموزش های والدین تجلیل میشوند را کسب نکرده باشد، نباید با او ارتباط گرفت؟
برادلی به این دلیل که در مدرسه و دنیای واقعی نمیتواند دوستانی داشته باشد و از سمت همسنی هایش پس زده میشود، با به کار انداختن قوهی تخیلش به گفتگو، دوستی و شخصیت پردازی عروسک هایش میپردازد تا احساس تنهایی را از خود دور کند و جای خالی «دوستی» را با عروسک ها پر میکند.
نقطهی تغییر برادلی، ابتدا با آمدن جِف به کلاسشان اتفاق میافتد و با آمدن مشاور جدید مدرسه، «کارلا» و گفتوگوی با آن بیشتر و بیشتر میشود.
کارلا با دانشآموزان ارتباط خوبی میگیرد و سعی میکند در بهبود وضعیت ذهنی و حل مشکلات به آنها کمک کند. او نمیخواهد خودش مستقیما آن گره ها را باز کند، بلکه با گفتگو و تحلیل و با استفاده از دانش روانشناسی، کمک میکند تا خود دانشآموزان متوجه اشتباهاتشان بشوند.
در پایان، کارلا به برادلی فهماند که او یک هیولا نیست و فقط اشتباهاتی دارد که قابل تغییر هستند.
طرح و پیرنگ داستان ساده،روان و فاقد پیچیدهگی است.
بهنظر میرسد به دلیل رد شدن کتاب از تیغ سانسور، نام اصلی آن:
There's a Boy in the Girls' Bathroom
(پسری در دستشویی دخترانه)
توسط مترجم و ناشر تغییر یافته و خوانندهی فارسی زبان یکی از مهمترین مضامین داستان را از دست میدهد:
اهمیت و جذابیت دنیای دختران برای پسران و تلاش آنها برای شناخت دنیای همدیگر.
از کتاب:
«...واقعیت این بود که برادلی هیچگاه پایش را در هیچ دستشویی دخترانه ای نگذاشته بود. دلش پر می زد که بفهمد دستشویی دخترها چه جور جایی است
در خیالش مجسم میکرد که کف آن با طلا دیوارهایش با کاغذ دیواری صورتی و صندلی های توالتش با مخمل سرخ پوشیده شده است! گمان می کرد توالت دخترها به توالت پسرها هیچ شباهتی ندارد فکر میکرد احتمالاً خیلی زیباتر است و شاید هم از شیر هایش به جای آب معمولی، آب رنگی میآید.»...
گویی پسرها دنیای دختران را عجیب و بسیار جذابتر از دنیای خودشان میپندارند؛ زیرا این تمایل توسط فاصله ها و محدودیت ها نادیده گرفتهشده است و نوجوان لاجرم، دست به خیالبافی میزند.
+ در باشگاه کتابخوانی کانگورو، پیش از این رمان «گودال ها» از این نویسنده بررسی شده و بهنظر اعضای باشگاه، گودال ها جذابیت بیشتری داشته است.
@kangaroobookclub
باشگاه کتابخوانی نوجوانان
در دنیایی که توسط شبکههای اجتماعی مغز انسانها روز به روز ناتوانتر و ناخلاقتر میشود، و حوصلهٔ خواندن یک متن بلند از انسانها رفته رفته رخت برمیبندد، جمعهای کتابخوانی برای نوجوانان فرصتی شایسته است برای جلوگیری از این معضل.
باشگاه کتابخوانی کانگورو را برای همین کار در نظر گرفتهایم. خو گرفتن به کتاب و لذت خواندن رمان، آن هم همراه با تحلیل، در جمع همسن و سالانشان را به آنها هدیه کنیم.
@KangarooBookClub
باشگاه کتابخوانی نوجوانان
در دنیایی که توسط شبکههای اجتماعی مغز انسانها روز به روز ناتوانتر و ناخلاقتر میشود، و حوصلهٔ خواندن یک متن بلند از انسانها رفته رفته رخت برمیبندد، جمعهای کتابخوانی برای نوجوانان فرصتی شایسته است برای جلوگیری از این معضل.
باشگاه کتابخوانی کانگورو را برای همین کار در نظر گرفتهایم. خو گرفتن به کتاب و لذت خواندن رمان، آن هم همراه با تحلیل، در جمع همسن و سالانشان را به آنها هدیه کنیم.
@KangarooBookClub
باشگاه کانگورو
علاقمندان به هدیه دادنِ عضویتِ باشگاه کانگورو به یک نوجوان، با «ادمین طوبیٰ» هماهنگ کنند.
کلاسهای باشگاه کتابخوانی نوجوانان در دو سطح سنی است:
۹ تا ۱۳ سال
۱۳ تا ۱۹ سال
اطلاعات و جزئیات دقیقتر را از ادمین طوبیٰ طلب کنید.
@KangarooBookClub
کلاسهای باشگاه کتابخوانی نوجوانان در دو سطح سنی است:
۹ تا ۱۳ سال
۱۳ تا ۱۹ سال
اطلاعات و جزئیات دقیقتر را از ادمین طوبیٰ طلب کنید.
@KangarooBookClub
هدیه برای نوجوانان
دوستی بخشی از هزینهٔ شهریهٔ ثبتنام هشت ترم برای نوجوانان تازهوارد به باشگاه کتابخوانی کانگورو را هدیه کرده است.
کسانی که مایل هستند از این هدیه استفاده کنند، با »ادمین طوبیٰ« هماهنگ کنند.
@KangarooBookClub
هدیه برای نوجوانان
دوستی بخشی از هزینهٔ شهریهٔ ثبتنام هشت ترم برای نوجوانان تازهوارد به باشگاه کتابخوانی کانگورو را هدیه کرده است.
کسانی که مایل هستند از این هدیه استفاده کنند، با »ادمین طوبیٰ« هماهنگ کنند.
@KangarooBookClub
این کلاس امشب است.
باشگاه کتابخوانی کانگورو در دو سطح سنی برای نوجوانان برقرار است.
علاقهمندان میتوانند اطلاعات عضویت را از مدیر ثبتنام دریافت کنند.
@KangarooBookClub
این کلاس امشب است.
باشگاه کتابخوانی کانگورو در دو سطح سنی برای نوجوانان برقرار است.
علاقهمندان میتوانند اطلاعات عضویت را از مدیر ثبتنام دریافت کنند.
@KangarooBookClub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امشب یک انیمیشنِ حالخوبکن و عمیق در باشگاه کانگورو میبینیم و دربارهٔ آن با دوستان نوجوانمان گفتگو میکنیم.
انیمیشن «پسرک، موش کور، روباه و اسب» بر اساس کتابی با همین نام، اثر چارلی مکِسی هنرمند، تصویرگر و نویسنده، است که دربرگیرندهٔ مفاهیمی ساده و عمیق دربارهٔ زندگیست.
تماشا و تأمل بر این انیمیشن را به دوستان بزرگسال نیز توصیه میکنیم.
+ تماشا در سایت آپارات
@KangarooBookClub
امشب یک انیمیشنِ حالخوبکن و عمیق در باشگاه کانگورو میبینیم و دربارهٔ آن با دوستان نوجوانمان گفتگو میکنیم.
انیمیشن «پسرک، موش کور، روباه و اسب» بر اساس کتابی با همین نام، اثر چارلی مکِسی هنرمند، تصویرگر و نویسنده، است که دربرگیرندهٔ مفاهیمی ساده و عمیق دربارهٔ زندگیست.
تماشا و تأمل بر این انیمیشن را به دوستان بزرگسال نیز توصیه میکنیم.
+ تماشا در سایت آپارات
@KangarooBookClub