Telegram Web Link
7⃣ تهافت فیلسوفان قرآنی تاریخ: امر غیرعینی در زندان عینیّت‌گرایی اسلامی!

[قسمت 2 از 3]

◀️ برخی چالش‌ها و مشکلات زیربنایی نیز در این کتاب وجود دارد که در این یادداشت صرفا به برخی از آنها اشاره می‌شود: گرچه نکته قوت اثر حاضر آن است که حاصل تدریس و تجربه 15 ساله‌ی مؤلّف است؛ با این حال، این نقطه قوّت در برخی موارد سایه‌ای منفی بر کتاب افکنده است. خواننده در این کتاب با شماری از فصول مجزّا و منفک از هم رو به رو می‌شود. بحث‌هایی به شکل پراکنده در زمینه‌ی عوامل محرّک تاریخ، قانون‌مندی تاریخ، فرجام‌شناسی در تاریخ و ... در جای جای کتاب به چشم می‌خورد. بین فصول و بخش‌های کتاب، رابطه‌ی نظام مند و مشخّصی به چشم نمی‌خورد و گاهی مطالب دارای ابهام است و مخاطب با یک سیستم فکری مشخّص مواجه نیست و اثر حاضر شبیه درس‌نامه نگاشته شده است. مثلاً رابطه‌ی ادوار، سنن، عوامل محرّک تاریخ و ... در کتاب به شکل نظام‌مند تبیین نشده است و در هر فصل، مطالب به اعتبار ادبیات نوشتاری که در آن حوزه وجود داشته است ـ و نه سامانه فکری نظام‌مند نویسنده ـ سامان یافته است.

◀️ چالش دوم و مهم کتاب عینیّت‌زدگی و نگاه پوزیتیوستی است که به شکل جدّی، بر فهم و نگاه مؤلف کتاب سایه افکنده است. برای نمونه، نویسنده در این اثر، بین تاریخ و جامعه مشابهت برقرار کرده است و جوامع را یاخته‌های تاریخ قلمداد کرده است. ایشان در بحث از اصالت فلسفی(وجودی) تاریخ، بر این باور است که بررسی اصالت فلسفی جامعه برای نشان دادن اصالت فلسفی تاریخ کفایت می‌کند چرا که جوامع، اجزاء و یاخته‌های تاریخند. با این حال، فروکاستن تاریخ به جامعه با تأمل و تردید جدی رو به روست.

◀️ تفاوت تاریخ با جامعه را از جنبه‌های مختلفی می‌توان بررسی کرد که یکی از مهمترین آنها جنبه‌های غیرعینی و سوبژکتیو جامعه است. وجدان کردن یک هویّت جمعی و شناخته شدن به این هویّت از سوی دیگران، مؤلفه بینادین برای شکل‌گیری یک جامعه یا گروه اجتماعی است، امری که در تلقّی نویسنده هیچ جایگاهی ندارد. نویسنده در چند موضع از کتابش تصریح می‌کند که جامعه، مجموعه‌ای از افراد است به علاوه روابطشان! نویسنده در خوانش و فهمی که از جامعه دارد به هیچ عنوان به مقوله خودآگاهی جمعی و هویت جمعی به عنوان پایه شکل‌دهنده یک جامعه توجه نداشته است. لذا انگاشتن جامعه به عنوان یاخته‌های تاریخ آنگونه که نویسنده و برخی فیلسوفان مدنظر دارند، ادعایی گزاف است که مهمترین دلیل آن وجوه غیرعینی، هویتی و خودآگاهانه جامعه است که تاریخ تُهی از آن است.

◀️ یکی دیگر از نمودهای جدی عینیّت‌گرایی نویسنده، نوع مواجهه وی با مفهوم تاریخ است که به شدت نیاز به تأمل دارد. محدود کردن تاریخ به رویدادهای عینی و تاریخ سیاسی و حوادث، امروزه دیگر قابل دفاع نیست. در تقسیم‌بندی مدرنِ رویکردهای تاریخی، مواردی همچون تاریخ اندیشه‌ای، تاریخ فرهنگی، تاریخ مفهومی و ... کاملا حیطه‌های غیرعینی تاریخ‌نگاری هستند. این حوزه‌های تاریخ‌نگاری بی‌گمان بسیار دشوارتر از رویکردهای عینی و رویدادمحور هستند، چرا که علاوه بر فاصله تاریخی مشکل غیرعینی بودن اُبژه دشواری را دو چندان کرده است. این‌گونه مواجهه با تاریخ، همان خوانش سنّتی از تاریخ است، گویا که تاریخ چیزی جز تاریخ تمدّنی، رویدادمحور و تاریخ سیاسی نیست. مواردی همچون تاریخ فلسفه، تاریخ کلام، تاریخ تفسیر، تاریخ حدیث و ... رویکردهای مهم و دشواری از تاریخ‌نگاری‌های غیرعینی هستند که عمدتا ـ حتی از سوی دپارتمان‌های تاریخ ـ بدانها بی‌توجهی می‌شود.

◀️ نویسنده بر اساس همین مواجهه‌ی کلیشه‌ای و سنّتی، تاریخ را به دو بخش تحلیلی و نقلی تقسیم کرده است. براساس این کلیشه، در تاریخ نقلی، صرف انتقال حداکثری رویدادها مدنظر است، اما در تاریخ تحلیلی مسأله نقد منابع و همینطور تبیین علل شکل‌گیری رویدادهای تاریخی نیز جدی گرفته می‌شود. این برداشت و این دوگان کاملا حداقلی است؛ حال آنکه اگر در تاریخ رویکردهای پیچیده‌ای همچون تاریخ اندیشه و تاریخ فرهنگ نیز لحاظ شود، این دوگان بسیار بسیط و ناپخته خواهد بود. در هر صورت این فروکاستن تاریخ به پدیده‌های عینی و رویدادی، نمود دیگری از سلطه نگاه پوزیتیویستی بر کل اثر است.
ای بسا مهمترین نمونه این نوع عینیت‌زدگی در اثر ایشان ـ و البته در شمار دیگری از آثار فیلسوفان تاریخ در ایران ـ تلاش برای خوانش رابطه پدیده‌های تاریخی و به اصطلاح سنن الهی در چارچوب قانون علّیت و پناه بردن به تبیین علّی است؛ در حالی که به نظر می‌رسد رابطه پدیده‌های تاریخی و به خصوص سنن و پدیده‌ها را در چارچوب دیگری به جز قانون علّیت می‌توان تبین کرد.

ادامه👇

🆔 @khanishha
7⃣ تهافت فیلسوفان قرآنی تاریخ: امر غیرعینی در زندان عینیّت‌گرایی اسلامی!

[قسمت 3 از 3]

◀️ براساس این تقریر ـ که برای نخستین بار در اینجا ارائه می‌شود ـ با ملاحظه‌ای دقیق‌تر مشخص می‌شود که رابطه پدیده‌ها و سنن را به دو گونه می‌توان تفسیر و تبیین کرد:1. تبیین علّی 2. تبیین دِلالی(نشانه‌ای).

در تبیین علّی باید علّت و معلول عینی باشند؛ در تاریخ گرچه تک‌رویدادها امور عینی هستند، ولی همانطور که پیشتر ذکر شد شماری از پدیده‌های تاریخی غیرعینی هستند و از همه مهمتر اموری به عنوان فلسفه تاریخ، روح تاریخ، ادوار تاریخ، عوامل محرک تاریخ و ... همگی پدیده‌های غیرعینی هستند، لذا صحبت از تبیین علّی برای «أدوار و أکوان و روح تاریخ» از نظر نگارنده کاملا بی‌معناست.

اما براساس خوانشی که به عنوان تبیین دِلالی پیشنهاد می‌شود، رابطه‌ی دلالی نیز دو گونه است: 1. دلالت اعتباری ـ تشریعی که هم خدا و هم انسان می‌تواند واضع آن باشد؛ مثل وضع قوانین رانندگی در جهت بهبود امر رانندگی یا دلالت طلوع آفتاب بر آغاز زمان روزه‌داری یا اقامه نماز. 2. دلالت تکوینی: در اینگونه از دلالت ظهور پدیده‌ای دالّ بر ظهور پدیده دیگر قرار می‌گیرد به گونه‌ای که این رابطه به صرف حیثیّت دِلالی آن محدود می‌شود و جنبه علّی ندارد. ایجاد چنین سامانه دِلالی که امری تکوینی است، فقط مختصّ پروردگار است و امری بشری نیست. دلالت‌های نجومی و ارتباط بسیاری از گناهان یا امور خیر با سرنوشت یک جامعه در چارچوب این مدل اخیر (یعنی تبیین دلالی تکوینی) قابل تبیین و تفسیر است و تکاپو برای ارائه تبیین علّی عینیت‌زده، راه به جایی نمی‌برد. مثلا در خوانش یک فیلسوف تاریخ قرآنی، سنت خداوند بر آن رفته است که ربا را نابود سازد و صدقات را رشد دهد (یَمحَق الله الربا و یُربِی الصدقات) و یا اینکه ظهور زنا و یا برخی گناهان در جامعه‌ای سبب فقر، زلزله و ... می‌شود؛ تبیین علّی رابطه این پدیده‌ها امکان‌پذیر نیست. در خصوص ربا و رشد مالی، عینیّت ربا عامل رشد عینیّت مال است و نه نابودی آن و به عکس ماجرا در خصوص صدقه. در خصوص زنا نیز عینیّت عمل زنا با ارتباط جنسی مشروع تفاوتی ندارد! پس چگونه است که یکی عامل مشکلات و دیگری عامل برکات است؟! روشن است که در اینجا حیثیّت غیرعینی عصیان پروردگار موجب تمایز است.
البته تفسیر رابطه این پدیده‌ها با یکدیگر در قالب نظام نشانه‌ای به معنی نظر نداشتن به عامل شکل‌گیری پدیده نیست، طبیعتا عواملی در ورای شکل‌گیری پدیده‌هاست که شناخت ما از این عوامل فعلا منحصر به اراده الهی است، اما آن چیزی که از این ارتباط برای دستگاه شناختی ما آشکار شده است، صرفا یک رابطه دلالی و نشانه‌ای تکوینی است. لذا در موضوع ربا و صدقات، ربا و صدقه به ترتیب علت نابودی مال و رشد مال نیستند، بلکه ظهور ربا در جامعه مسلمانان دالّ و گواه بر بروز نابودی مال و ظهور صدقه در همان جامعه دال بر بروز رشد مال در آینده است.

◀️ اگر فیلسوفان قرآنیِ تاریخ نگاه علّی، عینیّت‌زده و اُبژکتیو ـ شما بخوانید پوزیتیویستی ـ به سامانه سنن الهی را کنار بگذارند و آنگونه که فی‌الواقع روح دینداری و ایمان‌مداری اقتضا می‌کند به یک تبیین نشانه‌ای و دلالی اکتفا کنند، نه تنها از تهافت پیش‌گفته می‌رَهند، بلکه این خوانش دلالی و نشانه‌ای امکانات تبیینی ـ جدلی بهتری را برای آنها در مسائل مربوط به حوزه فلسفه تاریخ ـ از جمله جبر تاریخ ـ فراهم می‌کند که شاید در آینده درباره آنها بیشتر گفتیم.

🆔 @khanishha
Audio
#فایل_صوتی

🔹موضوع: تاریخ‌نگاری انگاره‌ای و اندیشه‌ای: چیستی و کاربست
🔹 سخنران: دکتر سید محمدهادی گرامی
🔹 زمان: پنج‌شنبه 28 آذر ماه 1398
🔹 محتوا: تاریخ‌نگاری انگاره‌ای و اندیشه‌ای چیست؟ کاربست و فایده این رویکرد در مطالعات اسلامی چیست؟ مقدمات و مبانی تاریخ‌نگاری انگاره‌ای و اندیشه‌ای چیست؟ گام‌های عملی پژوهشی که باید در این رویکرد دنبال شود، چیست؟

👈 سخنرانی کامل در این زمینه که به شکلی نظام‌مند به عمده ابهامات در این حوزه پاسخ می‌دهد.
🆔 @khanishha
Buni-Michigan-Phd.pdf
7.3 MB
#دانلود_فایل_رساله_دکتری

🔹 عنوان: علوم خفیه در سنت فرهنگی مخطوطات: احمد البونی و خوانندگانش در دوره ممالیک

🔹نویسنده: نوح دیدالوس گاردینر

👈 متن کامل #رساله_دکتری درباره ابوالعباس احمد بن علی بونی صاحب کتاب «شمس المعارف کبری»، یکی از مهمترین کتب سنت #علوم_غریبه در قرون میانه اسلامی که در دانشگاه میشیگان در سال 2014 میلادی دفاع شده است.

#دانلود_رساله_دکتری
#علوم_غریبه

🆔 @khanishha
💢گروه پژوهشی مدیریت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

🔹نشست اول از سلسله نشست‌های
 همایش «روش‌های پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی؛ گذار از داده به دانایی»

🔹سخنرانان:
سیدمحمدهادی گرامی (گذار از داده به دانایی در مطالعات تاریخی_اسلامی با تأکید بر سطوح روش تحقیق)
🔹عبدالمجید مبلغی (معنا و کاربرد روش‌شناسی و روش تحقیق در انسانی)

🔹مدیر جلسه:
فرزانه میرشاه‌ولایتی

🔰چهارشنبه، 13 اردیبهشت 1402
ساعت: 13 تا 15

👈لینک حضور مجازی:

👉https://webinar.ihcs.ac.ir/b/ihc-bqn-kte-6bn
 
🆔https://www.tg-me.com/Khanishha
Forwarded from امیر مازیار (Amir Maziar)
طباطبایی و تاریخ‌نگاری فکر

امیر مازیار

سید جواد طباطبایی اهل تفکر بود و در ایران کنونی تفکرکردن، به معنای حقیقی کلمه، خطر کردن است و او تاوان این خطرکردن را هم داد. محور پروژه طباطبایی تاریخ‌نگاری فکر ایرانی بود.او در این امر اسلوب خاصی داشت که هم خود درباره آن کم گفت و هم دیگران کم بدان پرداخته‌اند و شاید همین باعث شده که 30 سال بعد از انتشار «درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی» و «زوال اندیشه سیاسی» که پروژه‌هایی بسیار بزرگ و شاید تاحدی جاه‌طلبانه بودند هیچ اثری نمی‌بینیم که هم‌سنگ و در قامت آنها ظاهر شده‌باشد، هر چند پژوهش‌های خرد مهمی انجام گرفته و متون بیشتری شناخته شده‌است. شاید به این دلیل که بر خود مفهوم «تاریخ فکر» و اسلوب آن و خصوصا شیوه طباطبایی یعنی «تاریخ‌نگاری فلسفی» تامل اندکی صورت گرفته‌است. تاریخ فکر چیست؟ در تاریخ‌نگاری ایران مشکلی بزرگ وجود دارد و آن ابتنای تاریخ‌نگاری در همه وجوهش (هنر، ادبیات، سیاست، فقه، اندیشه دینی و...) بر طبقه‌بندی‌های گاه‌نگارانه است. یکی از رایج‌ترین این طبقه‌بندی‌ها طبقه‌بندی بر اساس دوره‌های حکمرانی سیاسی نظیر تیموریان، صفویان، قاجاریه و... است. تاریخ‌نگاری غربی اینگونه نیست و تقسیم‌بندی‌هایی نظیر دوره کلاسیک، قرون وسطی، رنسانس، عصر روشنگری و... ربطی به سلسله‌های سیاسی ندارند و‌ بنیاد اندیشگی متفاوتی را معرفی می‌کنند. وقتی از رنسانس و روشنگری سخن می‌گوییم به فکر رنسانس و فکر روشنگری توجه داریم. با اشاره به صفویه و قاجاریه اما به چه نظر داریم؟ گویی این پادشاهان و سلسله‌ها با خود فکر آورده‌اند یا این سلسله‌ها ماهیتی داشته‌اند که به ادبیات و فکر دینی و هنر آنها هم سرایت کرده است! اینگونه نیست و بدین اعتبار ما هنوز تاریخ فکر خود را ننوشته‌ایم. ننوشته‌ایم که در تاریخ ایران جریان تحولات عمومی تاریخ ما و محورهای اندیشگی آن چه بوده‌اند؟ گاه این تقسیم‌بندی‌ را  بسیار ساده و کلان می‌کنند و می‌گویند ما دو سنخ اندیشه داشته‌ایم: اندیشه ایرانشهری پیش از اسلام و اندیشه اسلامی پس از آن. ذات‌گرایی مندرج در این تصور نسبت به ایران و اسلام هر دو، نادرست است . محور پروژه اصلی طباطبایی ایجاد تاریخ‌نگاری جدیدی برای ایران بود که از بند آن تقسیم‌بندی‌های سلسله‌ای رها شود و بتواند بدان محتوای فکری تزریق کند. تاریخ فکر را گاه تاریخ افکار فهمیده‌اند؛ اینکه متفکران و فلاسفه و فقها و ادبا چه گفته‌اند. اما تاریخ فکر تاریخ افکار نیست و طباطبایی به این موضوع اشاره کرده است. تاریخ فکر حتی بخشی از آنچه در یک جامعه می‌گذرد نیست و نمی‌توان گفت جامعه‌ در هر دوره‌ای در کنار صنعت و تجارت و...فکر هم دارد. خیر، فکر از نظر طباطبایی بسیار نزدیک به "ایده" هگل یا "اپیستمه "فوکو است. شاید همین جا بد نباشد گفته شود که رویکرد طباطبایی در تاریخ‌نگاری اندیشه چیزی میان هگل و فوکو بود. البته هرچه پیش آمد به هگل متمایل‌تر شد و سعی شد آن مایه‌های فوکویی کمرنگ شود. نه‌تنها بحث درباب روش‌شناسی در آثار طباطبایی از آغاز کم بوده بلکه به مرور زمان و در ویراست‌های بعدی کمتر نیز شده و برخی مطالب روش‌شناسانه حذف شده‌اند،از جمله اشارات روشن فوکویی .خود طباطبایی هم اشاره کرده که با گسست فوکویی همدلی ندارد و در نهایت پیوستگی هگلی را ترجیح می‌دهد.
فکر از منظر هگل منطق درونی یک دوران را تشکیل می‌دهد؛ منطقی که باعث می‌شود هنر و ادبیات و سیاست و... یک دوره شکل خاصی به خود بگیرد. از این منظر آدم‌هایی با گرایش‌های مختلف در یک دوره بالاستقلال فکر نمی‌کنند و در مواجهه با مسائل زمانه‌ اندیشه فردی خودشان را طرح نمی‌کنند بلکه چیزی اندیشه‌و‌رزی‌های آنها را مقید و متعین می‌کند. بنابراین برای تفکر و عمل نوعی منطق درونی وجود دارد و ما تا این منطق درونی تفکر و عمل را در هر دوره‌ای نفهمیم، تاریخ آن دوره و آن سرزمین را درنیافته‌ایم. صرف‌نظر از توجه طباطبایی به این تلقی از فکر، او مانند هگل به تاریخمندی فکر نیز توجه داشت و همین او را از کسانی چون کربن متفاوت می‌کند. این فکر ادوار و منطق درونی تحول و تغییر دارد گرچه  بر خلاف هگل حوادث زمانه هم می‌توانند در آن اثر کنند و به آن جهت دهند.از نظر طباطبایی اندیشه راه‌هایی را، اقتضائات و مقدراتی را، برای اندیشه بعد از خود مشخص می‌کند. بنیاد این اندیشه هگلی است اما نزد طباطبایی ضرورت منطقی و درون‌باش هگلی وجود ندارد.
از این منظر راه درست فکر کردن به تاریخ اندیشه سیاسی در ایران این است که بپذیریم هسته اصلی اندیشه‌ای وجود داشته با منطق درونی گسترش و تحول و این فکر متناسب با منطق درونی‌اش با حوادث زمانه مواجه می‌شود ،نتایجی را به بار می‌آورد و به فکر بعد از خود محتوا و جهت می‌دهد. این  اندیشه با مسائل زمانه خودش درگیر است اما نمی‌تواند هر پاسخی به این مسائل بدهد.

(گزارش روزنامه هم‌میهن از سخنرانی من )

@amirmaziar1
9️⃣ دروغ، تقیه و تشیع (1): درنگی فلسفی ـ اخلاقی

✍️ سید محمدهادی گرامی

⚠️ «بنیادی‌ترین فلسفه، برای تفسیر هر نظام‌واره اخلاقی دوگان "راستی/دروغ" است»

⬅️ توجه به دروغ و انگاره‌هایی همچون تقیه، توریه و ... و نسبت آن با تشیع بُعدی اندیشه‌ای ـ تاریخی دارد که فارغ از هواداری از جریان‌ها و رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی روز، قابل بررسی است. دروغ یکی از کهن‌ترین انگاره‌های اخلاقی در مواریث معنوی و دینی در طول تاریخ بوده است. تقریبا هیچ مرام، آئین و کیشی را نمی‌توان یافت که اجتناب از آن را توصیه نکرده باشد. با صرف نظر از این گستره تاریخی و آئینی ـ که گستره‎ای کم‌نظیر نسبت به سایر انگاره‌های اخلاقی است ـ توجه به وجه بنیادین این انگاره چه در کلام و چه در سلوک اسلامی و همین‌طور وضعیت آن در تاریخ تشیع بسیار مهم است.

⬅️ بحث‌های کلامی مربوط به اثبات واجب و صانع سابقه‌ای دست‌کم هزارساله در جهان اسلام دارد. چرا که خاستگاه باورمندی به دین عمدتا مبتنی بر علاقنیتی است که تلاش می‌کند بدون اتکای به نقل و شرع، مستقلا وجود خالق و سپس تکین بودن آن ـ یعنی توحیدش ـ را ثابت ‌کند. یکی از مجادلات دامنه‌دار در طول تاریخ اسلام که متکلمان اشعری، معتزلی، امامی و حتی اصولیان نیز بدان پرداخته‌اند، بحث از حیث ذاتی یا شرعی حُسن و قُبح افعال و کنش‌هاست. بدون اینکه بحثی جدلی درباره صحت یکی از این سویه‌ها (ذاتی بودن یا شرعی بودن) داشته باشیم، نباید فراموش کرد که جدال مربوط به حسن و قبح ذاتی افعال در یک نقطه کانونی با مباحث توحیدی و اثبات واجب، پیوند می‌خورد و آن نقطه چیزی جز مقوله دروغ نیست. متکلمی که بحث از اثبات صانع می‌کند و سپس تلاش می‌کند توحید این صانع یعنی تکین بودن آن را اثبات کند، در گام بعدی در پی آن است تا آن را مبنایی برای اثبات ارسال رُسل و ضرورت فرمانبرداری از آنها قرار دهد. در این مسیر وی به ناچار باید قبح دروغ را مبتنی بر قبح ذاتی ـ و نه شرعی ـ بداند، چرا که در غیر این صورت هیچ مسیری برای ارتباط با خدا و دریافت از او ـ به دلیل احتمال دروغگویی ـ در امان از این مفسده نخواهد بود. در این صورت، همه آرزوها برای برساخت یک معرفت دینی و سلوک آئینی به دلیل نداشتن هیچ مسیر امن و قابل اطمینانی برای ارتباط با خدا در هم کوفته خواهد شد.

⬅️ این یادداشت فضای مناسبی برای ورود به بحث‌های درازدامن کلامی نیست، ولی باید تأکید شود که هیچ‌یک از دیگر صفات ذات باری چنین وضعیت کانونی را ـ همانند دروغ ـ ندارد، چرا که عمده آنها همچون عدالت، علم و ... حتی اگر کسی برای آنها حیثیت ذاتی اخلاقی قائل نباشد، در نهایت از مسیر شرع ـ که البته به جز با نفی دروغگویی دسترسی بدان میسر نخواهد شد ـ می‌تواند میسر و فراهم شود.

⬅️ با صرف نظر از جنبه‌های جدلی ـ کلامی و نقش راستی/دروغ در برساخت معرفت دینی و سلوک آئینی توحیدی، آنچه که از بعد رفتاری ـ اخلاقی دست کم در آئین مسلمانی قابل توجه است، مجددا نشان‌دهنده همین وضعیت کانونی است؛ به طوری که دروغگویی بنیان همه کژی‌ها و بدی‌ها دانسته شده است. در نقل قولی جالب توجه، دروغگویی از زنا بدتر دانسته شده است و بیان شده که: مؤمن ای بسا در دام زنا بیفتد اما هیچگاه دروغ نگوید. در این گفته و سایر گفته‌های مشابه آن، دروغ در سویه مقابل ایمان قرار گرفته است، با اینکه در یک درک کلاسیک، انگاره «ایمان» در تقابل با انگاره‌هایی چون «کفر» و «شرک» قرار دارد.

⬅️ با این حال با درنگی عمیق‌تر در متن قرآن، به این فراز برمی‌خوریم که: «تازیان (اعراب) بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم؛ ای پیامبر، بدانها بگو که صرفا اسلام آورده‌اید (تسلیم شده‌اید) و هنوز ایمان وارد قلب‌های شما نشده است». این فراز گواه آن است که بررسی نسبت انگاره‌های حق و باطل در زمینه باورمندی به اسلام، باید براساس نگاهی لایه‌ای و سلسه‌مراتبی انجام شود. بر این اساس، به نظر می‌رسد آنچه که در تقابل با انگاره‌های کفر، شرک و ... قرار دارد، ایمان نیست؛ بلکه «اسلام» است. ایمان نیز در سطحی پایین‌تر و عمیق‌تر در تقابل با انگاره «نفاق» قرار دارد که ذاتش چیزی جز دروغگویی ـ یعنی اظهار چیزی و باور به ضدّ آن ـ نیست.

⬅️ در نهایت، به نظر می‌رسد راستی و سویه مقابل آن یعنی دروغ کانونی‌ترین مؤلفه‌های دیانت اسلامی هستند، چرا که از یک‌سو با بنیادهای معرفت دینی یعنی توحید و نبوت مرتبطند و از سوی دیگر در بُعد شریعت و اخلاق با عمیق‌ترین بخش مفهوم باورمندی به اسلام، یعنی «ایمان» و «نفاق» متناظر هستند.

⬅️ بدین‌گونه است که ای بسا «زناکاران» همچنان در جرگه مؤمنان باشند، اما دروغگویان نه تنها از آنان نیستند، بلکه ای بسا از منافقان باشند.

🆔 @khanishha
💢به یاد ویلفرد مادلونگ خاورشناس «همدل» و «زبردست»

⬅️ بالاخره ویلفرد مادلونگ ـ شیعه‌پژوه و اسلام‌پژوه پرآوازه ـ یکی از آخرین یادگارهای نسل کلاسیک خاورشناسان پرکشید. نسلی که عمدتا با تکیه بر دانش‌های عمیق زبانی و رویکردهای فیلولوژیک بسیاری از زوایای متون کهن اسلامی را برای ما شکافتند؛ هر چند که با همه تحلیل‌های آنان موافق نباشیم. مادلونگ کسی بود که از یکسو در سنت کلاسیک خاورشناسی جایگاه ممتازی داشت و از سوی دیگر پژوهش‌هایش نسبت به تشیع بسیار همدلانه بود.

⬅️ در میان پژوهش‌هاي معاصر غربی در خصوص عنصر اصلي هويّت تشيّع ـ یعنی حقانيت علي (ع) براي رهبري جامعه مسلمانان پس از مرگ پيامبر (ص) ـ اثر بزرگ ويلفرد مادلونگ با عنوان «جانشيني محمد» سایر آثار را مقهور خود کرده است(1). پيش از چاپ اين اثر، تاريخ‌گزاران دانشگاهي از موضوعاتي همچون انتخاب علي (ع) توسط پيامبر (ص) و يا حتي اينكه علي (ع) خود را انتخاب شده مي‌دانست، دور افتاده بودند. پاسخ به برخي پرسش‌ها نه فقط غيرواقعي، بلكه نوعي پوزيتيويسم خشن محسوب مي‌شد(2). در حالي كه بيشتر خاورپژوهان در بررسي‌هاي خود درباره واقعه غدير، به طور عام به منابع اهل سنّت مراجعه و از برداشت‌هاي ايشان گواه مي‌گرفتند و شيعه را فرقه‌اي جداي از جريان كلي اسلامي مطرح مي‌كردند، مادلونگ در میان آنان يك استثنا بود. اثر او «جانشيني محمد (ص)» ريشه در تلاش‌هاي پژوهشمندانه وي در همه متون كهن و معاصر و از جمله برخي از آثار انديشه‌وران شيعي دارد. درونمايه گرانبار اين كتاب و ديدگاه نويني كه نويسنده آن را بازتابانده است، همه پژوهشگران را به اين مهم سوق مي‌دهد كه با بازنگري در متون تاريخي مي‌توان به تحليل رخدادهاي آن عصر پر حادثه پرداخت.

⬅️ رويكرد تحليلي مادلونگ به مسئله جانشيني پيامبر (ص) با تكيه بر بسياري از اصلي‌ترين مآخذ تاريخِ اسلام، ارزشِ ويژه‌اي به اثر وي بخشيده است. مؤلف در اين اثر بر خلاف ساير آثار سنّت شيعه پژوهي غربي كه اغلب اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اكرم (ص) را پديده اي متأخر و از پيامدهاي دعوتِ عبداللّه بن سبا به وصايت علي (ع) مي‌دانند، نخستين بذرهاي اين پديده را در واپسين لحظات حيات ایشان جستجو مي‌كند. نگاه جديد او سبب شده است واقعيّاتي كه تاكنون براي ديگر مؤلّفان اروپايي ناشناخته مانده بود، شناخته شود و در اين ميان روشن شود كه آراي شيعيان در تحليل بسياري از رخدادها به واقعیّت تاریخی نزدیک‌تر است(3).

⬅️ با این حال، بعید به نظر می‌رسد در نسل جدید شیعه‌پژوهان دانشگاهی بتوان کسی را به عنوان جایگزین او بازجست. چرا که به طور کلی سنت کلاسیک خاورشناسی با اتکا بر دین‌شناسی فیلولوژیک، در حال افول است. نسل بعدی جوان‌تر خاورپژوهان و یا حتی کسانی که داعیة شاگردی او را دارند و از صدقه سری او ارتزاق آکادمیک می‌کنند، در حد و اندازه‌های او نیستند و هیچ «ربط ارزشی» با دغدغه‌های علمی مادلونگ و شیوه‌های مطالعاتی او ندارند. این روزها دیگر ـ همانگونه که فان اِس در مقدمه کتاب سترگ الهیات و جامعه می‌نالد ـ جوانان غربی که خود را درگیر مطالعه ابژه‌های اسلامی می‌کنند کمتر از توان و دغدغه‌های علمی سنت کلاسیک خاورشناسی برخوردارند و سر خود را با وَررفتن با نسخه‌های خطی ـ عمدتا قرون میانه‌ای ـ و مطالعۀ جزئی‌نگرانة متون اسلامی با رویکردهای پوزیتویستی و تحلیلی گرم کرده‌اند.

⬅️ من همچنان بعید می‌دانم، اما امید دارم که کسانی هر چند اندک برای تداوم آن سنت کلاسیک بکوشند؛ چرا که اگر سنت خاورشناسی برای ما گفتنی‌هایی داشته باشد از دل همان رویکردهای کلاسیک برمی‌آید و آنچه از برخی جوانان اسلام‌پژوه اخیر غربی عرضه یا ترجمه می‌شود، چنان نیست که نتوان برای آنها بدیلی در سنت پژوهش‌های اسلامی و حوزوی یافت و یا حتی گاهی «زیره به کرمان بردن» است.

*********

1. Madelung, W., The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate. Cambridge University Press, 1996.
2. Gleave, “Recent Research into the History of Early Shiism,” p. 1595.
3. نك: پورطباطبايى، «جانشينى حضرت محمد(ص) از منظر برون دينى».

🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
Buni-Michigan-Phd.pdf
7.3 MB
#دانلود_فایل_رساله_دکتری

🔹 عنوان: علوم خفیه در سنت فرهنگی مخطوطات: احمد البونی و خوانندگانش در دوره ممالیک

🔹نویسنده: نوح دیدالوس گاردینر

👈 متن کامل #رساله_دکتری درباره ابوالعباس احمد بن علی بونی صاحب کتاب «شمس المعارف کبری»، یکی از مهمترین کتب سنت #علوم_غریبه در قرون میانه اسلامی که در دانشگاه میشیگان در سال 2014 میلادی دفاع شده است.

#دانلود_رساله_دکتری
#علوم_غریبه

🆔 @khanishha
💢 طنطاوی جوهری و پیدایش رویکردهای جدید در جهان اسلام

✍️ نویسنده مهمان: دکتر مجید دانشگر

عمدتا شیخ طنطاوی جوهری را به عنوان یکی از پایه‌گذاران اصلی تفسیر مدرن در جهان اسلام می‌شناسند. او بعد از نگارش آثار متعدد در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، ادبی و فقهی، و همزمان با دوران بازنشستگی، یکی از عظیم‌ترین آثارش با عنوان "الجواهر في تفسير القرآن الکريم المشتمل علی عجائب بدائع المکوّنات وغرائب الآيات الباهرات" را در بین سال‌های 1922 تا 1935 منتشر ساخت. او تا حد زیادی تحت تاثیر نوشته‌های غربیان در حوزه علم و دین، ویژگی‌های منحصر به‌فرد طبیعت، جامعه و آموزش بود. علاوه بر اینکه با دانشمند بریتانیایی John Lubbock در تماس بود و تعداد زیادی از تفاسیرش براساس یافته‌های وی بود، به ترجمه آثار فیلسوف آلمانی ایمانوئل کانت نیز پرداخت. ترجمه او از Über Pädagogik اثر کانت چندبار در مصر منتشر شد. همچنین، او بر این باور بود که باید مسلمانان به تاریخ و فلسفه خویش در سده‌های گذشته رجوع کنند، و بدین دلیل بخش‌هایی از تفاسیر و مقالات خود را به اهمیت "الفلسفه العربیة" اختصاص داد. او از اولین مسلمانان حامی محیط زیست و گیاه‌خواری بود و چندین بار علیه شکار بی‌رویه حیوانات به‌ویژه پرندگان و بی‌توجهی به گیاه‌خواری لب به سخن گشود. از دید او، اینکه مسلمانان در مقابله با بیماری واگیردار "وبا" بازمانده‌اند، ریشه در "ناآشنایی" آنها با خُلق و خوی طبیعت دارد، موضوعی که به نظر او در اروپا به‌طور جدی مورد توجه قرار می‌گرفت. بدین جهت، کتابی با عنوان "جمال العالم" را تحت تاثیر آثار Lubbock از جمله "The Beauties of Nature and the Wonders of the World We Live In" منتشر ساخت.

چندی پیش فیلم کوتاه صامتی از وی بدست آمد که مورد توجه گروهی از مصریان قرار گرفت. این فیلم پیوند شیخ طنطاوی با طبیعت را به‌تصویر می‌کشد. از نظر او "شناخت طبیعت برابر است با شناخت آفریدگار آن، موضوعی که می‌تواند تمام انسانها را با یکدیگر متحد سازد". او تلاش بسیار نمود تا اهمیت "طبیعت و سیاست" را با دولتمردان زمان خودش از جمله رضاشاه در ایران، حسین بن علی در مکه و امام یحیی در یمن به اشتراک بگذارد.

لینک فیلم:
https://www.youtube.com/watch?v=RjD7OsyCkg4&feature=youtu.be

دو مدخل در دانشنامه قرآن بریل (لایدن) و دانشنامه اسلام دانشگاه آکسفورد براساس کتاب انگلیسی با عنوان "طنطاوی جوهری و قرآن: تفسیر و دغدغه‌های اجتماعی در قرن بیستم" (انتشارات راتلج در سالهای 2017 و 2019) به طور رایگان در خدمت علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.

https://www.routledge.com/Tantawi-Jawhari-and-the-Quran-Tafsir-and-Social-Concerns-in-the-Twentieth/Daneshgar/p/book/9781138052529

🆔 @khanishha
انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی برگزار می‌نماید.

💢هفدهمین نشست دانش‌افزایی💢

💢تحول گفتمان تفسیری درباره یگانگی نوع بشر در قرآن

🔹ارائه دهنده: دکتر سید محمدهادی گرامی

🔹دبیر نشست: دکتر شیرین رجب‌زاده

زمان: سه‌شنبه ٢٠ تیر ١۴٠٢
ساعت ١٨:٣٠

🔺لینک حضور مجازی
https://meet.google.com/uur-bmsx-cep

🍃🍂🍃
🌐سایت انجمن
https://isqs.ir/

🌐تلگرام
https://www.tg-me.com/motaleate_islami_zanan

🌐اینستاگرام
https://instagram.com/motaleaate_islami_zanan?utm_medium=copy_link

🌐آپارات
https://aparat.com/motaleate_islami_zanan
🔹دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور با همکاری پژوهشکده مطالعات قرآنی و معاونت کاربردی‌سازی پژوهشگاه علوم انسانی برگزار می‌نماید:

💢اولین نشست تخصصی کاربردی سازی مطالعات قرآنی- روایی در سیاستگذاری فرهنگی💢

◼️کاربست روایات مدارج ایمان در سیاست‌گذاری و حکمرانی فرهنگی◼️

*سخنرانان
دکتر احمد پاکتچی
دکتر حمید پارسانیا
دکتر سید مجید امامی
دکتر سید محمد هادی گرامی
دبیر نشست: محمد نصراوی

🔸مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی-سالن حکمت

🔸زمان: ۲۶ تیرماه _ ۱۳:۳۰ الی ۱۵

👈لینک مجازی: https://b2n.ir/q33720
👈حضور برای عموم آزاد است.

🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
Forwarded from تاوان | پژوهش‌های حدیثی (Qana'atgar_m)
🔻سه‌شنبه (۱۸ ژوئیه ۲۰۲۳ / ۲۷ تیر ۱۴۰۲) موسسه مطالعات اسماعیلی، یادبودِ پرفسور «ویلفرد مادلونگ» (۲۰۲۳-۱۹۳۰) را برگزار خواهد کرد.
در این رویداد، ضمن ادای احترام به آن اسلام‌پژوه آلمانی، سهم او در مطالعات اسلامی به طور کلی و مطالعات اسماعیلیه به طور ویژه ارج نهاده خواهد شد.
پژوهشگران از سراسر جهان، چه به صورت حضوری و چه به صورت آنلاین، در مورد میراث علمی پروفسور مادلونگ بحث خواهند کرد.

برای آگاهی از پنل‌های سخنرانی، به لینک پیوست مراجعه کنید.
خوانش‌ها | سیدمحمدهادی‌ گرامی pinned «💢به یاد ویلفرد مادلونگ خاورشناس «همدل» و «زبردست» ⬅️ بالاخره ویلفرد مادلونگ ـ شیعه‌پژوه و اسلام‌پژوه پرآوازه ـ یکی از آخرین یادگارهای نسل کلاسیک خاورشناسان پرکشید. نسلی که عمدتا با تکیه بر دانش‌های عمیق زبانی و رویکردهای فیلولوژیک بسیاری از زوایای متون کهن…»
💢فراخوان مقاله درباره کتاب "مریم در قرآن"

⬅️ دانشگاه ادیان و مذاهب قم با همکاری دانشگاه بن آلمان همایشی دو روزه درباره نقد و بررسی کتاب “مریم در قرآن” نوشته کلاوس فون اشتوش و مونا ططری برگزار می کند.

⬅️ قرار است با حمایت دانشگاه ادیان و مذاهب(قم) و پیگیری دانشگاه بن (آلمان) مقالات برگزیده این همایش در قالب کتاب به صورت مجموعه مقالات در سری شناخته شده بریل با عنوان «مساهمات در الهیات تطبیقی» به چاپ برسند. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.

⬅️ گفتنی است دانشگاه ادیان و مذاهب از نویسندگان برگزیده تحت شرایطی حمایت مالی می کند.

🔰برای اطلاعات بیشتر با این آدرس تماس بگیرید(دکتر زهرا محققیان):

👉[email protected]

👉https://www.ctsi.uni-bonn.de/en/news/events/cfc-mary-in-the-quran

🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
خوانش‌ها | سیدمحمدهادی‌ گرامی
انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی برگزار می‌نماید. 💢هفدهمین نشست دانش‌افزایی💢 💢تحول گفتمان تفسیری درباره یگانگی نوع بشر در قرآن 🔹ارائه دهنده: دکتر سید محمدهادی گرامی 🔹دبیر نشست: دکتر شیرین رجب‌زاده زمان: سه‌شنبه ٢٠ تیر ١۴٠٢ ساعت ١٨:٣٠ …
💢فیلم هفدهمین نشست دانش‌افزایی:
تحول گفتمان تفسیری درباره یگانگی نوع بشر در قرآن


🔹ارائه دهنده: دکتر سید محمدهادی گرامی

🔹دبیر نشست: دکتر شیرین رجب‌زاده

زمان: سه‌شنبه ٢٠ تیر ١۴٠٢
ساعت ١٨:٣٠

🔺لینک فیلم نشست در آپارات:

👉https://www.aparat.com/v/dHOCB

🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
#تازه‌های_نشر

💢توصیف آکادمیای بین الملل علوم انسانی

✍️سیدمحمدهادی گرامی، پیمان اسحاقی، پیمان حسنی

🔰کانون اندیشه جوان، دی 1400

🔹در دنیای امروز فعالیت‌های آکادمیک در حوزه علوم انسانی با گروه‌های قدرت و منافع جمعی، ارتباط مستقیمی برقرار کرده است. این‌ها همه فضایی برای تبادل آراء فراهم آورده تا افکار و اندیشه‌ها بتوانند از مکانی به مکانی دیگر و از شخصی به شخصی دیگر منتقل شوند. از آنجا که این ظرفیت عظیم با اعمال محدودیت‌های مختلف نیز از کار نخواهد افتاد، لذا کشورهای مختلف و گفتمان‌های فکری متفاوت، چاره‌ای جز مشارکت فعّال و نقش‌آفرینی گسترده در این عرصه ندارند. با این وجود باید گفت که تاکنون از این ظرفیت در کشورمان ـ به مثابه دیپلماسی علمیِ علوم انسانی ـ کمتر بهره‌برداری شده است.

🔹 این اثر منحصر به فرد پس از ارائه تصویری کلی از آکادمیای بین‌المللی علوم انسانی در حوزه مسائل مربوط به ایران (مطالعات خاورمیانه، اسلام‌شناسی، ایران‌شناسی و … ) به بررسی چالش‌ها و ظرفیت‌های دیپلماسی ایران برای مشارکت فعال در این زمینه می‌پردازد.

🔰خرید در این لینک و دانلود صفحات آغازین کتاب در این لینک

🆔 https://www.tg-me.com/Khanishha
2025/06/30 22:53:18
Back to Top
HTML Embed Code: