اگر به شخصی وکالت بلاعزل داده شود سپس موکل محجور شود و پساز مدتی از موکل رفع حجر شود تکلیف چیست؟
Anonymous Quiz
25%
در مدت حجر وکالت زائل شده و پس از رفع حجر وکالت ابقاء می شود
50%
پس از حدوث حجر وکالت کلا زائل میشود
17%
وکالت باقی میماند
8%
حاکم ضم امین میکند
کامران به آرش در ضمن عقد لازمی وکالت بلا عزل داده است اگر کامران بعد از مدتی مجنون شود وضعیت وکالت آرش چگونه خواهد شد ؟
Anonymous Quiz
9%
1- عقد وکالت صحیح است و به قوت خود باقی می ماند
25%
2-عقد وکالت چون در ضمن عقد لازمی شرط شده است صحیح است و به قوت خود باقی می ماند
54%
3- عقد وکالت از زمان جنون منفسخ میشود
12%
4) وکالت باطل است
✅ چند نکته مهم در مورد وکالت بلاعزل :
🔺نکته اول
وکالت بلاعزل اگرچه وکالت ساده نیست و جزء وکالت غیر قابل فسخ و پایدار به شمار می رود؛ ولی از لحاظ ماهیتی، عقدی جایز است و همانند وکالت ساده با فوت یا جنون طرفین منفسخ و ازبین می رود و دیگر ارزش عملی ندارد و باطل می شود و اگر این وکالت چندین بار هم تفویض شده باشد باز هم با این اسباب ازبین می رود.ولی اگر وکیل مالی را از موکل به موجب عقد بیع خریده باشد و از موکل(فروشنده) وکالت بلاعزل فروش گرفته باشد؛در این حال مثلا اگر موکل بمیرد هر چند وکالت بلاعزل باطل و ازبین می رود؛ولی به منزله اسقاط حق وکیل (یعنی خریدار) نیست و مالکیت آن پابرجا است؛ چرا که قبلا طبق عقد بیع مالک مال بوده است.و در این حال وراث موکل باید آن مال را به صورت رسمی به وکیل انتقال دهند. بنابراین لازم است که مردم بعد از گرفتن وکالت بلاعزل فروش در مورد املاک یا خودرو، در عرصه وقت اقدام به انتقال قطعی و رسمی در دفاتر اسناد رسمی بدون حضور موکل(فروشنده) اقدام کنند؛ چرا که با فوت مثلا موکل(فروشنده) دیگر آن وکالت ارزشی ندارد و باید وراث متوفی جهت انتقال و امضاء سند رسمی اقدام کنند که این فرآیند وقت گیر و دارای مشکلات عدیده ای می باشد.
🔹نکته دوم
وکالت بلاعزل صرفا به منزله نمایندگی از طرف موکل به وکیل در انجام مورد وکالت دارد؛ و به منزله انتقال مورد وکالت نیست و هیچ کس نمی تواند با وکالت بلاعزل ادعای مالکیت کند مگر اینکه طبق عقودی مثل بیع یا صلح یا هبه به آن منتقل شده باشد. لذا افراد در خرید و فروش اموال خود باید حتما در قالب عقد بیع معامله انجام دهند و مالکیت خود را ایجاد نمایند؛ چرا که اگر کسی به صورت وکالتی معامله نماید بدون اینکه عقد بیع تنظیم کرده باشند؛و آنگاه مثلا موکل بمیرد در این صورت همان طور که گفته شد وکالت از بین می رود و ظاهرا دیگر وکیل با این وکالت نمی تواند اثبات مالکیت کند و اثبات مالکیت آن مشکل می شود مگر اینکه وکیل با دلایل و مستنداتی مالکیت خود را اثبات نماید.
🔺نکته سوم
در مورد وکالت بلاعزل یک سوال به ذهن می آید و آن اینکه آیا موکل در وکالت بلاعزل می تواند خودش مورد وکالت را انجام دهد؛یعنی اگر مورد وکالت فروش یک باب خانه باشد؛ موکل با اینکه حق عزل وکیل را از خود سلب کرده، می تواند خود اقدام به فروش نماید یا نه؟در جواب باید گفت که وکالت بلاعزل با انجام مورد وکالت دو مقوله مجزا و جداگانه است و انجام مورد وکالت در وکالت بلاعزل توسط خود موکل منع قانونی ندارد و موکل می تواند همان کاری را که به دیگری وکالت داده خودش آن را انجام دهد و در این صورت عقد وکالت منفسخ می شود.اما باید توجه داشت اگر موکل ضمن عقد خارج لازم انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط کرده باشد در این صورت موکل هم حق عزل وکیل را ساقط نموده و هم حق انجام مورد وکالت را نخواهد داشت.
همچنین اگر موکل مال منقول یا غیرمنقول خود را به وکیل در قالب عقد بیع فروخته باشد و آنگاه موکل به وکیل وکالت بلاعزل فروش داده باشد؛ در این صورت هم موکل حق انجام مورد وکالت را ندارد زیرا مالکیت از ید موکل خارج گردیده و انجام مورد وکالت توسط موکل به عنوان جرم و فروش مال غیر محسوب می شود.لذا شهروندان عزیز لازم است نسبت به اموال خود(اعم از ملک یا اتومبیل) یا اقدام به انتقال سند رسمی نمایند یا اگر به خاطر موانع و مشکلاتی نمی توانند انتقال رسمی دهند حتما قبل از تنظیم وکالت بلاعزل فروش، مبایع نامه (بیع عادی) تنظیم کنند و در فرصت مناسب توسط وکالت فروش بلاعزل بدون حضور موکل انتقال رسمی دهند.
همچنین به سران دفاتر اسناد رسمی هم پیشنهاد می شود که در تنظیم وکالت بلاعزل فروش ملک یا اتومبیل که قبلا توسط موکل فروخته شده، شرط «موکل ضمن عقد خارج لازم، انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط نمود» را قید نمایند.
🔹نکته چهارم
با اینکه وکالت بلاعزل در بیشتر موارد اهداف طرفین قرارداد را تامین می کند و دارای پاره ای محاسن می باشد؛ ولی در برخی موارد دارای پیامدها و مشکلات اساسی می باشد و با امضاء یک وکالت نامه رسمی بلاعزل ناخواسته افراد تمام دارایی و اموال خود را ازدست می دهند و این به خاطر عدم علم کافی و اطلاع لازم از وکالت بلاعزل می باشد؛بنابراین به شهروندان محترم توصیه می شود در دادن وکالت بلاعزل به فرد یا افراد دقت لازم را داشته باشند که در آینده دچار مشکل نشوند.چرا که بعضی از افراد از طریق همین وکالت اقدام به کلاهبرداری می نمایند.
لذا اولا وکالت بلاعزل در امور جزئی داده شود نه کلی ثانیا در وکالت بلاعزل مورد وکالت توسط طرفین با دقت مطالعه و ملاحظه گردد و همان موردی باشد که طرفین، مد نظر دارند؛تقریر شده باشد.ثالثا این نوع وکالت در موارد خاص مثلا در مورد مالی که به وکیل منتقل شده باشد؛اصولا داده شود.⚜
🔺نکته اول
وکالت بلاعزل اگرچه وکالت ساده نیست و جزء وکالت غیر قابل فسخ و پایدار به شمار می رود؛ ولی از لحاظ ماهیتی، عقدی جایز است و همانند وکالت ساده با فوت یا جنون طرفین منفسخ و ازبین می رود و دیگر ارزش عملی ندارد و باطل می شود و اگر این وکالت چندین بار هم تفویض شده باشد باز هم با این اسباب ازبین می رود.ولی اگر وکیل مالی را از موکل به موجب عقد بیع خریده باشد و از موکل(فروشنده) وکالت بلاعزل فروش گرفته باشد؛در این حال مثلا اگر موکل بمیرد هر چند وکالت بلاعزل باطل و ازبین می رود؛ولی به منزله اسقاط حق وکیل (یعنی خریدار) نیست و مالکیت آن پابرجا است؛ چرا که قبلا طبق عقد بیع مالک مال بوده است.و در این حال وراث موکل باید آن مال را به صورت رسمی به وکیل انتقال دهند. بنابراین لازم است که مردم بعد از گرفتن وکالت بلاعزل فروش در مورد املاک یا خودرو، در عرصه وقت اقدام به انتقال قطعی و رسمی در دفاتر اسناد رسمی بدون حضور موکل(فروشنده) اقدام کنند؛ چرا که با فوت مثلا موکل(فروشنده) دیگر آن وکالت ارزشی ندارد و باید وراث متوفی جهت انتقال و امضاء سند رسمی اقدام کنند که این فرآیند وقت گیر و دارای مشکلات عدیده ای می باشد.
🔹نکته دوم
وکالت بلاعزل صرفا به منزله نمایندگی از طرف موکل به وکیل در انجام مورد وکالت دارد؛ و به منزله انتقال مورد وکالت نیست و هیچ کس نمی تواند با وکالت بلاعزل ادعای مالکیت کند مگر اینکه طبق عقودی مثل بیع یا صلح یا هبه به آن منتقل شده باشد. لذا افراد در خرید و فروش اموال خود باید حتما در قالب عقد بیع معامله انجام دهند و مالکیت خود را ایجاد نمایند؛ چرا که اگر کسی به صورت وکالتی معامله نماید بدون اینکه عقد بیع تنظیم کرده باشند؛و آنگاه مثلا موکل بمیرد در این صورت همان طور که گفته شد وکالت از بین می رود و ظاهرا دیگر وکیل با این وکالت نمی تواند اثبات مالکیت کند و اثبات مالکیت آن مشکل می شود مگر اینکه وکیل با دلایل و مستنداتی مالکیت خود را اثبات نماید.
🔺نکته سوم
در مورد وکالت بلاعزل یک سوال به ذهن می آید و آن اینکه آیا موکل در وکالت بلاعزل می تواند خودش مورد وکالت را انجام دهد؛یعنی اگر مورد وکالت فروش یک باب خانه باشد؛ موکل با اینکه حق عزل وکیل را از خود سلب کرده، می تواند خود اقدام به فروش نماید یا نه؟در جواب باید گفت که وکالت بلاعزل با انجام مورد وکالت دو مقوله مجزا و جداگانه است و انجام مورد وکالت در وکالت بلاعزل توسط خود موکل منع قانونی ندارد و موکل می تواند همان کاری را که به دیگری وکالت داده خودش آن را انجام دهد و در این صورت عقد وکالت منفسخ می شود.اما باید توجه داشت اگر موکل ضمن عقد خارج لازم انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط کرده باشد در این صورت موکل هم حق عزل وکیل را ساقط نموده و هم حق انجام مورد وکالت را نخواهد داشت.
همچنین اگر موکل مال منقول یا غیرمنقول خود را به وکیل در قالب عقد بیع فروخته باشد و آنگاه موکل به وکیل وکالت بلاعزل فروش داده باشد؛ در این صورت هم موکل حق انجام مورد وکالت را ندارد زیرا مالکیت از ید موکل خارج گردیده و انجام مورد وکالت توسط موکل به عنوان جرم و فروش مال غیر محسوب می شود.لذا شهروندان عزیز لازم است نسبت به اموال خود(اعم از ملک یا اتومبیل) یا اقدام به انتقال سند رسمی نمایند یا اگر به خاطر موانع و مشکلاتی نمی توانند انتقال رسمی دهند حتما قبل از تنظیم وکالت بلاعزل فروش، مبایع نامه (بیع عادی) تنظیم کنند و در فرصت مناسب توسط وکالت فروش بلاعزل بدون حضور موکل انتقال رسمی دهند.
همچنین به سران دفاتر اسناد رسمی هم پیشنهاد می شود که در تنظیم وکالت بلاعزل فروش ملک یا اتومبیل که قبلا توسط موکل فروخته شده، شرط «موکل ضمن عقد خارج لازم، انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط نمود» را قید نمایند.
🔹نکته چهارم
با اینکه وکالت بلاعزل در بیشتر موارد اهداف طرفین قرارداد را تامین می کند و دارای پاره ای محاسن می باشد؛ ولی در برخی موارد دارای پیامدها و مشکلات اساسی می باشد و با امضاء یک وکالت نامه رسمی بلاعزل ناخواسته افراد تمام دارایی و اموال خود را ازدست می دهند و این به خاطر عدم علم کافی و اطلاع لازم از وکالت بلاعزل می باشد؛بنابراین به شهروندان محترم توصیه می شود در دادن وکالت بلاعزل به فرد یا افراد دقت لازم را داشته باشند که در آینده دچار مشکل نشوند.چرا که بعضی از افراد از طریق همین وکالت اقدام به کلاهبرداری می نمایند.
لذا اولا وکالت بلاعزل در امور جزئی داده شود نه کلی ثانیا در وکالت بلاعزل مورد وکالت توسط طرفین با دقت مطالعه و ملاحظه گردد و همان موردی باشد که طرفین، مد نظر دارند؛تقریر شده باشد.ثالثا این نوع وکالت در موارد خاص مثلا در مورد مالی که به وکیل منتقل شده باشد؛اصولا داده شود.⚜
اگر حق العمل کار موضوع حق العمل کاری را به مبلغی کمتر از آنچه که آمر مقرر کرده بفروشد تکلیف چیست؟
Anonymous Quiz
5%
معامله باطل است
30%
معامله غیر نافذ و منوط به تنفیذ آمر است
61%
معامله صحیح است اما حق العمل کار اصولا مسئول تفاوت قیمت است
4%
حق العمل کار علی الاصول مسئولیتی ندارد
اجرت حق العمل کار در چه صورت به او تعلق می گیرد؟
Anonymous Quiz
26%
درصورت انعقاد معامله موضوع حق العمل کاری
47%
در صورت اجرای معامله موضوع حق العمل کاری
8%
در صورت پیدا کردن طرف معامله
19%
در صورت انعقادمعامله موضوع حق العمل کاری به شرط آنکه منحل نشود
حق العمل کاری و وکالت در کدام مورد زیر با یکدیگر تفاوت دارند ؟وکالت ۹۹
Anonymous Quiz
13%
امانی بودن ید شخص
28%
امکان انتفاع در اصل معامله
18%
جایز بودن قرارداد
41%
مسئولیت در اجرای قرارداد
در خصوص حق العمل کاری کدام مورد صحیح نیست ؟وکالت ۹۸
Anonymous Quiz
12%
آمر حق رجوع از معامله و امر خود را دارد .
46%
در هر صورت حق العمل کار حق دریافت حق الزحمه را دارد خواه کار انجام شده یا نشده باشد .
22%
حق العمل کار مستحق دریافت هزینههایی که برای انجام معامله و به نفع آمر بوده است میباشد .
20%
حق العمل کار به هیچ عنوان در بیمه نمودن اموال موضوع معامله مسئولیت نداردمگرآنکه آمر دستورداده باشد .
✅ خلاصه نکات از حق العمل کاری
🔻حق العمل کاری عقدی است که به موجب آن شخصی به نام حق العمل کار در برابر شخص دیگری به نام آمر متعهد می شود که معا موملاتی را به اسم خود اما به حساب آمر انجام دهد و در ازای این عمل، اجرتی دریافت کند.
🔻به حق العمل کار (کمیسیون) گفته می شود. طرفین عقد حق العمل کاری را آمر و حق العمل کار می نامند.
🔻در عقد حق العمل کاری مانند سایر عقود، باید شرایط صحت معامله رعایت شود.
🌱وظایف حق العمل کار
🔻حق العمل کار باید آمر را از جریان اقدامات خود آکاه کند و در صورت انجام مأموریت به فوریت آن را اطلاع دهد. م
359 ق.ت
🔻1 )حق العمل کار مکلف به بیمه کردن اموال موضوع معامله نیست، مگر مطابق با م 36 ق.ت آمر دستور داده باشد.
🔻2 )حق العمل کار باید در حدود اختیارات و دستورات آمر عمل کند.
🔻3 )حق العمل کار باید مصلحت آمر را رعایت کند. م 362
🔻حق العمل کاری عقدی است که به موجب آن شخصی به نام حق العمل کار در برابر شخص دیگری به نام آمر متعهد می شود که معا موملاتی را به اسم خود اما به حساب آمر انجام دهد و در ازای این عمل، اجرتی دریافت کند.
🔻به حق العمل کار (کمیسیون) گفته می شود. طرفین عقد حق العمل کاری را آمر و حق العمل کار می نامند.
🔻در عقد حق العمل کاری مانند سایر عقود، باید شرایط صحت معامله رعایت شود.
🌱وظایف حق العمل کار
🔻حق العمل کار باید آمر را از جریان اقدامات خود آکاه کند و در صورت انجام مأموریت به فوریت آن را اطلاع دهد. م
359 ق.ت
🔻1 )حق العمل کار مکلف به بیمه کردن اموال موضوع معامله نیست، مگر مطابق با م 36 ق.ت آمر دستور داده باشد.
🔻2 )حق العمل کار باید در حدود اختیارات و دستورات آمر عمل کند.
🔻3 )حق العمل کار باید مصلحت آمر را رعایت کند. م 362
☑️فسخ حق العمل کاری
🔻حق العمل کاری را باید جز عقود جایز دانست، بنابراین هم از جانب امر و هم از جانب حق العمل کار قابل فسخ خواهد بود.
🌱در این خصوص ذکر دو مطلب قابل توجه است:
🔻الف) اگر حق العمل کار معامله ایی را منعقد کرده باشد و خبر انعقاد معامله را برای امر ارسال کرده باشد، حق العمل کاری خاتمه می یابد و امر |حقوق آنلاین|نمی تواند حق العمل کاری را فسخ کند. در این خصوص تفاوتی ندارد که حق العمل کار با خودش معامله کرده باشد یا با شخص ثالث.
🔻ب) اگر حق العمل کار معامله را منعقد کرده باشد و خبر انعقاد معامله را برای امر ارسال نکرده باشد، با دو حالت مواجه ایم:
🌱۱ )اگر مال موضوع حق العمل کاری را با خودش معامله نکرده باشد، حق العمل کاری خاتمه یافته و امر نمی تواند
حق العمل کاری را فسخ کند.
🌱2 )اگر مال موضوع حق العمل کاری را با خودش معامله کرده باشد: امر می تواند از حق العمل کاری رجوع کند و اگر حق العمل کار قبل ار آنکه|حقوق آنلاین|خبر معامله با خودش را برای امر ارسال کند از این رجوع مطلعه شود، در این صورت معامله ایی که حق العمل کار با خودش منعقد کرده است، منفسخ می شود.
#حقوق_تجارت
🔻حق العمل کاری را باید جز عقود جایز دانست، بنابراین هم از جانب امر و هم از جانب حق العمل کار قابل فسخ خواهد بود.
🌱در این خصوص ذکر دو مطلب قابل توجه است:
🔻الف) اگر حق العمل کار معامله ایی را منعقد کرده باشد و خبر انعقاد معامله را برای امر ارسال کرده باشد، حق العمل کاری خاتمه می یابد و امر |حقوق آنلاین|نمی تواند حق العمل کاری را فسخ کند. در این خصوص تفاوتی ندارد که حق العمل کار با خودش معامله کرده باشد یا با شخص ثالث.
🔻ب) اگر حق العمل کار معامله را منعقد کرده باشد و خبر انعقاد معامله را برای امر ارسال نکرده باشد، با دو حالت مواجه ایم:
🌱۱ )اگر مال موضوع حق العمل کاری را با خودش معامله نکرده باشد، حق العمل کاری خاتمه یافته و امر نمی تواند
حق العمل کاری را فسخ کند.
🌱2 )اگر مال موضوع حق العمل کاری را با خودش معامله کرده باشد: امر می تواند از حق العمل کاری رجوع کند و اگر حق العمل کار قبل ار آنکه|حقوق آنلاین|خبر معامله با خودش را برای امر ارسال کند از این رجوع مطلعه شود، در این صورت معامله ایی که حق العمل کار با خودش منعقد کرده است، منفسخ می شود.
#حقوق_تجارت
کدام مورد دربارۀ اسباب انحلال عقد صحیح نیست؟
Anonymous Quiz
23%
در عقود لازم امکان اقاله و فسخ قرارداد، قاعده و اصل نیست.
22%
فقط در عقود صحیح ممکن است؛ لذا بطلان از اسباب انحلال قهری عقد نیست.
26%
برخی از اسباب انحلال مشترک میان عقد جایز و لازم هستند.
29%
فقط انفساخ سبب انحلال قهری عقد است که سبب آن میتواند قانون یا تراضی باشد.
اگر علیرضا خانه خود را به منظور انتفاع و بدون تعیین مدت در اختیار سارا قرار دهد، آیا از جهت تحلیلی
فوت مالک و منتفع باعث انحلال عقد میشود؟
فوت مالک و منتفع باعث انحلال عقد میشود؟
Anonymous Quiz
25%
فقط فوت مالک باعث انحلال عقد میشود
18%
فوت هیچ کدام از مالک و منتفع باعث انحلال عقد نمیشود.
14%
فقط فوت منتفع باعث انحلال عقد میشود
43%
فوت هر کدام از مالک و منتفع باعث انحلال عقد میشود
✅دلایل منحل شدن عقد
🔹عقد به سه دلیل منحل مے شود:
1⃣ اقاله (تفاسخ)
2⃣ فسخ
3⃣ حڪم قانون (انفساخ)
⭕️هر عقد صحیحی یا اقاله می شود ، یا فسخ می شود و یا منفسخ می شود.
1⃣ اقاله (تفاسخ)
همان دو نفری ڪه عقد را بسته اند توافق ڪنند و عقد را بر هم بزنند . یعنی توافق طرفین عقد در بر هم زدن عقد را *اقاله* گویند.
اقاله مربوط به طرفین عقد است یعنی اگر یڪ طرف بمیرد دیگر اقاله ممڪن نیست و وراث نمی توانند اقالہ ڪنند.
⭕اقالہ خودش یڪ عقد است. تعریف عقد شامل اقالہ هم می شود. (توافق دو یا چند اراده به منظور ایجاد اثر حقوقی) اثر حقوقی اقالہ به هم خوردن عقد قبلی است.
‼️اقالہ فقط مربوط به عقد است یعنی ایقاع را نمی توان اقالہ ڪرد. موضوع اقالہ عقد است، ایقاع قابل اقالہ نیست و فقط عقد را می توان اقالہ ڪرد.
‼️اقالہ فقط مربوط به عقود لازم است و عقود جایز را دو طرف می توانند فسخ ڪنند.
****
⭕سه عقد لازم را نمی توان اقاله ڪرد
🔰نڪاح
🔰وقف
🔰ضمان
‼️اقالہ وقف و نڪاح باطل ولی اقالہ ضمان غیر نافذ می باشد.
*
2⃣ فسخ
فسخ به هم زدن عقد است با یڪ اراده. اقالہ عقد است اما فسخ ایقاع است.
‼️اقالہ فقط در عقود لازم است اما فسخ هم در عقود لازم است و هم در عقود جایز.
*
3⃣ حڪم قانون
گاهے اوقات یڪ حادثہ ای رخ می دهد و قانون به سبب آن حادثه حڪم به انحلال عقد مے دهد. یعنی اراده ای در آن نیست و ڪسی نمی خواهد عقد منحل شود. به این انحلال انفساخ گویند ڪه قهری است. انفساخ هم در عقود لازم اتفاق می افتد و هم در عقود جایز. انفساخ در عقود لازم هم داریم مثل ماده 387 قانون مدنی (تلف مبیع از طرف بایع بدون تقصیر و اهمال).
🔎#نڪات_مهم_آزمونی
📒#حقوق_مدنی
🔹عقد به سه دلیل منحل مے شود:
1⃣ اقاله (تفاسخ)
2⃣ فسخ
3⃣ حڪم قانون (انفساخ)
⭕️هر عقد صحیحی یا اقاله می شود ، یا فسخ می شود و یا منفسخ می شود.
1⃣ اقاله (تفاسخ)
همان دو نفری ڪه عقد را بسته اند توافق ڪنند و عقد را بر هم بزنند . یعنی توافق طرفین عقد در بر هم زدن عقد را *اقاله* گویند.
اقاله مربوط به طرفین عقد است یعنی اگر یڪ طرف بمیرد دیگر اقاله ممڪن نیست و وراث نمی توانند اقالہ ڪنند.
⭕اقالہ خودش یڪ عقد است. تعریف عقد شامل اقالہ هم می شود. (توافق دو یا چند اراده به منظور ایجاد اثر حقوقی) اثر حقوقی اقالہ به هم خوردن عقد قبلی است.
‼️اقالہ فقط مربوط به عقد است یعنی ایقاع را نمی توان اقالہ ڪرد. موضوع اقالہ عقد است، ایقاع قابل اقالہ نیست و فقط عقد را می توان اقالہ ڪرد.
‼️اقالہ فقط مربوط به عقود لازم است و عقود جایز را دو طرف می توانند فسخ ڪنند.
****
⭕سه عقد لازم را نمی توان اقاله ڪرد
🔰نڪاح
🔰وقف
🔰ضمان
‼️اقالہ وقف و نڪاح باطل ولی اقالہ ضمان غیر نافذ می باشد.
*
2⃣ فسخ
فسخ به هم زدن عقد است با یڪ اراده. اقالہ عقد است اما فسخ ایقاع است.
‼️اقالہ فقط در عقود لازم است اما فسخ هم در عقود لازم است و هم در عقود جایز.
*
3⃣ حڪم قانون
گاهے اوقات یڪ حادثہ ای رخ می دهد و قانون به سبب آن حادثه حڪم به انحلال عقد مے دهد. یعنی اراده ای در آن نیست و ڪسی نمی خواهد عقد منحل شود. به این انحلال انفساخ گویند ڪه قهری است. انفساخ هم در عقود لازم اتفاق می افتد و هم در عقود جایز. انفساخ در عقود لازم هم داریم مثل ماده 387 قانون مدنی (تلف مبیع از طرف بایع بدون تقصیر و اهمال).
🔎#نڪات_مهم_آزمونی
📒#حقوق_مدنی
✅انواع طُرُق انحلال عقد لازم :
🔴فسخ معامله(یک طرفه)
🔻اینکه یکی یا هر دو طرف معامله جدا جدا برای خودشون حق فسخ معامله را داشته باشن به استناد خیارات که در فصل خیارات اومده
🌱*خُب نکته: تفاوت خیار شرط با خیار تخلف شرط رو دوست دارم بهتون بگم😉 اونم اینه که تو خیار شرط برای دارنده خیار(ذوالخیار) به صورت عشقی و دلبخواهی هر وقت بخواد حق فسخ معامله وجود داره
🌱 ولی تو خیار تخلف شرط باید طرف مقابل ذوالخیار اول یه تخلفی انجام بده تا خیار تخلف شرط فعال بشه و ذوالخیار بتونه اونو اعمال کنه
🟡اقاله (دوطرفه) حالا چیه ؟؟
🔻که ماهیتی شبیه عقد داره و با تلاقی اراده طرفین محقق میشه و احکام عقد بر اون مترتب هست
🟣انفساخ که بهش تفاسخ یا تقایل هم میگن
🔻این همون اقاله هست میگین چطور؟
🌱در حقیقت انفساخ اقاله ی معلقه یعنی چی یعنی اینکه تو اقاله قراردادی طرفین اول کار میان با هم شرط و شروط میزارن و توافق میکنن که اگر مثلا فلان اتفاق افتاد معامله خود به خودی منحل بشه
یعنی ایجادش ارادیه ولی اعمالش قهری و غیرارادی هست
#حقوق_مدنی
🔴فسخ معامله(یک طرفه)
🔻اینکه یکی یا هر دو طرف معامله جدا جدا برای خودشون حق فسخ معامله را داشته باشن به استناد خیارات که در فصل خیارات اومده
🌱*خُب نکته: تفاوت خیار شرط با خیار تخلف شرط رو دوست دارم بهتون بگم😉 اونم اینه که تو خیار شرط برای دارنده خیار(ذوالخیار) به صورت عشقی و دلبخواهی هر وقت بخواد حق فسخ معامله وجود داره
🌱 ولی تو خیار تخلف شرط باید طرف مقابل ذوالخیار اول یه تخلفی انجام بده تا خیار تخلف شرط فعال بشه و ذوالخیار بتونه اونو اعمال کنه
🟡اقاله (دوطرفه) حالا چیه ؟؟
🔻که ماهیتی شبیه عقد داره و با تلاقی اراده طرفین محقق میشه و احکام عقد بر اون مترتب هست
🟣انفساخ که بهش تفاسخ یا تقایل هم میگن
🔻این همون اقاله هست میگین چطور؟
🌱در حقیقت انفساخ اقاله ی معلقه یعنی چی یعنی اینکه تو اقاله قراردادی طرفین اول کار میان با هم شرط و شروط میزارن و توافق میکنن که اگر مثلا فلان اتفاق افتاد معامله خود به خودی منحل بشه
یعنی ایجادش ارادیه ولی اعمالش قهری و غیرارادی هست
#حقوق_مدنی
وکالت ۱۴۰۰
هرگاه معامله مشروط به شرط تعليقي باشد و همچنين شرط شده باشد كه مخارجي كه دلال ميكند به او داده شود، كدام مورد درخصوص دلال صحيح است؟
هرگاه معامله مشروط به شرط تعليقي باشد و همچنين شرط شده باشد كه مخارجي كه دلال ميكند به او داده شود، كدام مورد درخصوص دلال صحيح است؟
Anonymous Quiz
36%
پس از حصول شرط تعلیقی، مستحق اجرت خواهد بود، ولی حتی اگر معامله سرنگیرد، مستحق اخذ مخارج خواهد بود
25%
درصورتی مستحق اخذ مخارج است که معامله انجام شود، ولی اخذ اجرت منوط به تحقق شرط تعلیقی است
22%
پس از حصول شرط تعلیقی، مستحق اجرت و اخذ مخارج است.
18%
به محض انجام معامله، مستحق اجرت و اخذ مخارج است.
اگر دلال بر خلاف عرف تجاری محل از طرف مقابل موکل خود وجهی دریافت کند.........
Anonymous Quiz
30%
فقط مستحق اجرت نخواهد
17%
علاوه بر عدم استحقاق اجرت به مجازات کلاهبرداری محکوم خواهد شد
36%
علاوه بر عدم استحقاق اجرت به مجازات خیانت در امانت محکوم خواهد شد
17%
علاوه بر عدم استحقاق اجرت به جزای نقدی ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ ریال محکوم خواهد شد
در صورتی که مبالغه دلال در خصوص اوصاف مبیع باعث شود مشتری مورد معامله را به قیمتی بیشتر از ثمن متعارف خریداری کند و بعداً هم معامله را به دلیل خیار غبن فسخ کند تکلیف اجرت دلال چه میشود ؟سراسری ۹۵
آگ
آگ
Anonymous Quiz
8%
پرداخت اجرت دلال بر عهده شخصی است که معامله را فسخ کرده است .
16%
پرداخت اجرت دلال بر عهده بایعی است که مشتری را مغبون کرده است .
49%
دلال استحقاق اجرت ندارد .
27%
پرداخت اجرت دلال بر عهده آمر است .
دلال در چه صورتی مستحق اجرت نیست؟
Anonymous Quiz
5%
اقاله معامله
6%
فسخ معامله
50%
اقدام به نفع طرف دیگر معامله
39%
هر سه مورد