لیستی از صفات مهم انگلیسی برای توضیح مشخصات فرد :
#بخش_اول
1. Young = جوان
2. Old = پیر
3. Middle-aged = میان سال
4. Thin = باریک، نحیف
5. Skinny = لاغر
6. Slim = باریک اندام
7. Fat = چاق
8. Plump = چاق، گوشتالو
9. Well-built = خوش اندام
10. Short = کوتاه قد
11. Tall = بلند قد
12. Medium height = قد متوسط
@Learn_English_Official
#بخش_اول
1. Young = جوان
2. Old = پیر
3. Middle-aged = میان سال
4. Thin = باریک، نحیف
5. Skinny = لاغر
6. Slim = باریک اندام
7. Fat = چاق
8. Plump = چاق، گوشتالو
9. Well-built = خوش اندام
10. Short = کوتاه قد
11. Tall = بلند قد
12. Medium height = قد متوسط
@Learn_English_Official
🔶️ واژگان لغات ۱
🔶️ سطح: متوسطه
🔶️موضوع: حفظ لغات در کوتاه مدت
What چه
Your از شما
Full مکمل
Name نام
Sentence جمله
Can توانستن
I من
ID شناسنامه، تذکره
Have داشتن
Do انجام دادن
Work کار کردن
Study مطالعه کردن، درس خواندن
Time وقت
Free بیکار
During در جریان
Holiday رخصتی
Where کجا
From از
Nationality ملیت
Prefer ترجیح دادن
Home cooked خانگی
Meal غذا
Popular مشهور
Country کشور
Favorite دلخواه
Actress هنر پیشه که زن باشد
Actor هتر میشه که مرد باشد
Field رشته
Major رشته
@Learn_English_Official
🔶️ سطح: متوسطه
🔶️موضوع: حفظ لغات در کوتاه مدت
What چه
Your از شما
Full مکمل
Name نام
Sentence جمله
Can توانستن
I من
ID شناسنامه، تذکره
Have داشتن
Do انجام دادن
Work کار کردن
Study مطالعه کردن، درس خواندن
Time وقت
Free بیکار
During در جریان
Holiday رخصتی
Where کجا
From از
Nationality ملیت
Prefer ترجیح دادن
Home cooked خانگی
Meal غذا
Popular مشهور
Country کشور
Favorite دلخواه
Actress هنر پیشه که زن باشد
Actor هتر میشه که مرد باشد
Field رشته
Major رشته
@Learn_English_Official
🔷 متن ذيل را مشاهده نمایید. مهارت گفتاری انگلیسی شما به مرورزمان بهبود پیدا خواهد کرد.
🔺بخش 1
👱🏻 Hi. How's it going?
👩🏻 Fine, thanks. How are things?
👱🏻سلام. اوضاع چطوره؟
👩🏻 خوبه، تشکر. اوضاع چطوره؟
👱🏻 Pretty good. My name is Steve Hill. What's your name?
👩🏻 I'm Emma. Emma Lori Shaw.
👱🏻خیلی خوبه. اسم من استیو هِل است. اسم شما چیه؟
👩🏻 من اِما هستم. اِما لوری شاء.
👱🏻 It's nice to meet you.
👩🏻 Nice to meet you, too.
👱🏻از ملاقات شما خوشبختم.
👩🏻 منم از ملاقات شما خوشبختم.
👱🏻 Well, it's time for class. See you later.
👩🏻 Take it easy.
👱🏻خوب، وقت کلاسه. بعدا میبینمت.
👩🏻 مواظب خودت باش.
🔺بخش 2
(Woman) Hi, Antonio.
(Man) Hey, Celia.
(Woman) How's it going?
(Man) Great.
(Woman) Are you going to class?
(Man) Yeah.
(Woman) See you later.
(زن) سلام آنتونیو.
(مرد) سلام سِلیا.
(زن) اوضاع چطوره؟
(مرد) عالیه.
(زن) داری میری کلاس؟
(مرد) آره.
(زن) مواظب خودت باش.
(Woman) Hello, Mr. Brown.
(Man) Hello, Miss Lee.
(Woman) How are you this evening?
(Man) Very well, thank you. How about you?
(Woman) Just fine.
(Man) Oh, there's my bus.
(Woman) Good night.
(زن) سلام آقای براوون.
(مرد) سلام خانم لی.
(زن) امشب حالت جطوره؟
(مرد) خیلی خوبه، تشکر. در مورد شما چی؟
(زن) خوبم.
(مرد) اوه، اتوبوسم اومد.
(زن) شب بخیر.
(Woman) Hey, Tony! How are you doing?
(Man) Not bad. You?
(Woman) I'm OK.
(Man) How are classes?
(Woman)They're all right. I have to go.
(Man) Bye!
(مرد) سلام تونی! حالت چطوره؟
(مرد) بد نیستم. شما چطور؟
(زن) من خوبم.
(مرد) کلاسها چطوراً؟
(زن) خوب هستن. باید برم.
(مرد) خداحافظ!
(Woman) Hello, Todd.
(Man) Good morning, Mrs. Jones. How are you today?
(Woman) Great, thank you.
(Man) Is that your car?
(Woman) Yes, it is.
(Man) It's really nice.
(Woman) Thank you.
(Man) Well, I'm off to work. Goodbye.
(Woman) Goodbye.
(زن) سلام تاد.
(مرد) صبح بخیر خانم جونز. امروز چطوری؟
(زن) عالی، تشکر.
(مرد) این ماشین شماست؟
(زن) بله هستش.
(مرد) واقعا جالب هست.
(زن) ممنونم.
(مرد) خوب، سر کار برم. خداحافظ.
(زن) خداحافظ.
@Learn_English_Official
🔺بخش 1
👱🏻 Hi. How's it going?
👩🏻 Fine, thanks. How are things?
👱🏻سلام. اوضاع چطوره؟
👩🏻 خوبه، تشکر. اوضاع چطوره؟
👱🏻 Pretty good. My name is Steve Hill. What's your name?
👩🏻 I'm Emma. Emma Lori Shaw.
👱🏻خیلی خوبه. اسم من استیو هِل است. اسم شما چیه؟
👩🏻 من اِما هستم. اِما لوری شاء.
👱🏻 It's nice to meet you.
👩🏻 Nice to meet you, too.
👱🏻از ملاقات شما خوشبختم.
👩🏻 منم از ملاقات شما خوشبختم.
👱🏻 Well, it's time for class. See you later.
👩🏻 Take it easy.
👱🏻خوب، وقت کلاسه. بعدا میبینمت.
👩🏻 مواظب خودت باش.
🔺بخش 2
(Woman) Hi, Antonio.
(Man) Hey, Celia.
(Woman) How's it going?
(Man) Great.
(Woman) Are you going to class?
(Man) Yeah.
(Woman) See you later.
(زن) سلام آنتونیو.
(مرد) سلام سِلیا.
(زن) اوضاع چطوره؟
(مرد) عالیه.
(زن) داری میری کلاس؟
(مرد) آره.
(زن) مواظب خودت باش.
(Woman) Hello, Mr. Brown.
(Man) Hello, Miss Lee.
(Woman) How are you this evening?
(Man) Very well, thank you. How about you?
(Woman) Just fine.
(Man) Oh, there's my bus.
(Woman) Good night.
(زن) سلام آقای براوون.
(مرد) سلام خانم لی.
(زن) امشب حالت جطوره؟
(مرد) خیلی خوبه، تشکر. در مورد شما چی؟
(زن) خوبم.
(مرد) اوه، اتوبوسم اومد.
(زن) شب بخیر.
(Woman) Hey, Tony! How are you doing?
(Man) Not bad. You?
(Woman) I'm OK.
(Man) How are classes?
(Woman)They're all right. I have to go.
(Man) Bye!
(مرد) سلام تونی! حالت چطوره؟
(مرد) بد نیستم. شما چطور؟
(زن) من خوبم.
(مرد) کلاسها چطوراً؟
(زن) خوب هستن. باید برم.
(مرد) خداحافظ!
(Woman) Hello, Todd.
(Man) Good morning, Mrs. Jones. How are you today?
(Woman) Great, thank you.
(Man) Is that your car?
(Woman) Yes, it is.
(Man) It's really nice.
(Woman) Thank you.
(Man) Well, I'm off to work. Goodbye.
(Woman) Goodbye.
(زن) سلام تاد.
(مرد) صبح بخیر خانم جونز. امروز چطوری؟
(زن) عالی، تشکر.
(مرد) این ماشین شماست؟
(زن) بله هستش.
(مرد) واقعا جالب هست.
(زن) ممنونم.
(مرد) خوب، سر کار برم. خداحافظ.
(زن) خداحافظ.
@Learn_English_Official
🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢
30 طریقه متفاوت برای گفتن HELLO :
Hi there
Howdy
Greetings
Hey, What’s up?
Morning/afternoon/evening
What’s going on?
Hey! There she/he is
How’s everything?
How are things?
Good to see you
Great to see you
Nice to see you
What’s happening
How’s it going?
Good evening
Hey, boo
How are you?
Nice to meet you!
Long time no see
What’s the good word?
What’s new?
Look who it is!
How have you been?
Nice to see you again.
Greetings and salutations!
How are you doing today?
What have you been up to?
How are you feeling today?
Look what the cat dragged in!
Good afternoon, sir, how are you today?
🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢
@Learn_English_Official
30 طریقه متفاوت برای گفتن HELLO :
Hi there
Howdy
Greetings
Hey, What’s up?
Morning/afternoon/evening
What’s going on?
Hey! There she/he is
How’s everything?
How are things?
Good to see you
Great to see you
Nice to see you
What’s happening
How’s it going?
Good evening
Hey, boo
How are you?
Nice to meet you!
Long time no see
What’s the good word?
What’s new?
Look who it is!
How have you been?
Nice to see you again.
Greetings and salutations!
How are you doing today?
What have you been up to?
How are you feeling today?
Look what the cat dragged in!
Good afternoon, sir, how are you today?
🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢
@Learn_English_Official
So many men think women want money, cars, and gifts.
But the right woman wants a man's time, effort, passion, honesty, loyalty, smile, and him choosing to put her as his priority.
بسیاری از مردها فکر می کنند که زنان پول ، ماشین و هدیه می خواهند.
اما یک زن مناسب زمان ، تلاش ، اشتیاق ، صداقت ، وفاداری ، و لبخند یک مرد را می خواهد و انتظار دارد که در اولویت تصمیم ها و انتخاب های یک مرد باشد.
"Charles Orlando "
@Learn_English_Official
But the right woman wants a man's time, effort, passion, honesty, loyalty, smile, and him choosing to put her as his priority.
بسیاری از مردها فکر می کنند که زنان پول ، ماشین و هدیه می خواهند.
اما یک زن مناسب زمان ، تلاش ، اشتیاق ، صداقت ، وفاداری ، و لبخند یک مرد را می خواهد و انتظار دارد که در اولویت تصمیم ها و انتخاب های یک مرد باشد.
"Charles Orlando "
@Learn_English_Official
10 صفت بعلاوه حروف اضافه با جملات مهم انگلیسی:
#بخش_دوم
1. Anxious about/to = مشتاق بودن
I’m anxious to get home to open my presents.
مشتاقم به خانه بروم تا هدیه های خود را باز کنم.
2. Opposed to = مخالف با
She remained bitterly opposed to the idea of moving abroad.
او همچنان مخالف ایده جابجایی به خارج از کشور بود.
3. Appreciated for = قدردانی
We appreciate the need for immediate action.
ما از روی نیاز اقدام فوری را قدردانی می کنیم.
4. Ashamed of = شرمنده از
I’m not ashamed of what I did.
من از آنچه انجام دادم شرمنده نیستم.
5. Associated with/at/by = وابسته
I don’t want my children associating with drug addicts and alcoholics.
من نمی خواهم بچه هایم را با دارو و الکل وابسته بسازم.
6. Attached to = ضمیمه کردن
I don’t attach any importance/significance to these rumours.
من هیچ اهمیت و اعتباری را به این شایعات ضمیمه نمی کنم.
7. Aware of = آگاهی از
Were you aware of the risks at the time?
آیا در آن زمان از خطرات آگاه بودید؟
8. Awful at = افتضاح در
I’m awful at names.
من از اسم افتضاح هستم.
9. Bad at/for = بد بودن
Jack is really bad at keeping his promises.
جک در حفظ وعده های خود واقعا بد است.
10. Based on = بر اساس
The film is based on a short story by Thomas Mann.
این فیلم براساس داستان کوتاهی از توماس مان ساخته شده است.
@Learn_English_Official
#بخش_دوم
1. Anxious about/to = مشتاق بودن
I’m anxious to get home to open my presents.
مشتاقم به خانه بروم تا هدیه های خود را باز کنم.
2. Opposed to = مخالف با
She remained bitterly opposed to the idea of moving abroad.
او همچنان مخالف ایده جابجایی به خارج از کشور بود.
3. Appreciated for = قدردانی
We appreciate the need for immediate action.
ما از روی نیاز اقدام فوری را قدردانی می کنیم.
4. Ashamed of = شرمنده از
I’m not ashamed of what I did.
من از آنچه انجام دادم شرمنده نیستم.
5. Associated with/at/by = وابسته
I don’t want my children associating with drug addicts and alcoholics.
من نمی خواهم بچه هایم را با دارو و الکل وابسته بسازم.
6. Attached to = ضمیمه کردن
I don’t attach any importance/significance to these rumours.
من هیچ اهمیت و اعتباری را به این شایعات ضمیمه نمی کنم.
7. Aware of = آگاهی از
Were you aware of the risks at the time?
آیا در آن زمان از خطرات آگاه بودید؟
8. Awful at = افتضاح در
I’m awful at names.
من از اسم افتضاح هستم.
9. Bad at/for = بد بودن
Jack is really bad at keeping his promises.
جک در حفظ وعده های خود واقعا بد است.
10. Based on = بر اساس
The film is based on a short story by Thomas Mann.
این فیلم براساس داستان کوتاهی از توماس مان ساخته شده است.
@Learn_English_Official
🔶️ واژگان لغات ۳
🔶️ سطح: متوسطه
🔶️موضوع: حفظ لغات در کوتاه مدت
What چه
Would میل داشتن
You شما
Like خوش داشتن، مانند
I من
Mutton گوشت گوسفند
Beef گوشت گاو
Veal گوشت گوساله
Need ضرورت داشتن
What چه
You شما
Bottle بوتل
Milk شیر
Where کجا
From از
Have داشتن
Soft نرم
Drinks نوشابه
Soft drinks نوشابه غیر الکولی
How چطور
Who که
About در باره
Diet رژیمی
Please لطفا
Bring آوردن
Bring me برایم بیاور
Can توانستن، بوتل
Coke نوشابه کوکا کولا
Still تاهنوز، آرام ،بدون حرکت، نوشابه بدون گازدار
Sparkling گاز دار,جرقه دار
Mineral منرال، معدنی
Water آب
Fizzy کف کننده، جوش زننده
Fizzy drinks نوشابه گاز دار
Banana کیله
Banana milk shake جوس مخلوط از شیر و کیله
Shake تکان
Prefer ترجیح دادن
Through از طریق، توسط
Straw نی,چوب بوریایی یا نی که از خس ساخته شده
Like مانند، خوش داشتن
Dislike خوش نداشتن
Weak ضعیف
Weak tea چای کمرنگ
Strong قوی
Strong tea چای پررنگ، یا تیره رنگ
Help کمک کردن
You شما
Your از شما
Yourself خودشما، خودتان
Treat رویه کردن، مهمان کردن
Treat me از خودتان پذیرایی کنید
@Learn_English_Official
🔶️ سطح: متوسطه
🔶️موضوع: حفظ لغات در کوتاه مدت
What چه
Would میل داشتن
You شما
Like خوش داشتن، مانند
I من
Mutton گوشت گوسفند
Beef گوشت گاو
Veal گوشت گوساله
Need ضرورت داشتن
What چه
You شما
Bottle بوتل
Milk شیر
Where کجا
From از
Have داشتن
Soft نرم
Drinks نوشابه
Soft drinks نوشابه غیر الکولی
How چطور
Who که
About در باره
Diet رژیمی
Please لطفا
Bring آوردن
Bring me برایم بیاور
Can توانستن، بوتل
Coke نوشابه کوکا کولا
Still تاهنوز، آرام ،بدون حرکت، نوشابه بدون گازدار
Sparkling گاز دار,جرقه دار
Mineral منرال، معدنی
Water آب
Fizzy کف کننده، جوش زننده
Fizzy drinks نوشابه گاز دار
Banana کیله
Banana milk shake جوس مخلوط از شیر و کیله
Shake تکان
Prefer ترجیح دادن
Through از طریق، توسط
Straw نی,چوب بوریایی یا نی که از خس ساخته شده
Like مانند، خوش داشتن
Dislike خوش نداشتن
Weak ضعیف
Weak tea چای کمرنگ
Strong قوی
Strong tea چای پررنگ، یا تیره رنگ
Help کمک کردن
You شما
Your از شما
Yourself خودشما، خودتان
Treat رویه کردن، مهمان کردن
Treat me از خودتان پذیرایی کنید
@Learn_English_Official
👱🏻Hello?
👱🏻سلام؟
👩🏻 Hi, Ken. How are you feeling?
👩🏻 سلام، کِن. حالت چطور است؟
👱🏻Awful. I still have this terrible cold.
👱🏻افتضاح. هنوز این سرماخوردگی وحشتناک را دارم.
👩🏻 That's too bad. Are you taking anything for it?
👩🏻 خیلی بد است. برای آن هیچی مصرف میکنی؟
👱🏻 Just some cold medicine.
👱🏻فقط کمی داروی سرماخوردگی.
👩🏻 Hmm. I never take that stuff when I have a cold. But if I get a really bad cold, I drink hot vinegar with honey. I can make you some.
👩🏻 ام. من هیچوقت آن چیز را وقتی که سرما خوردم نمیخورم. ولی اگر یک سرماخوردگی واقعا بد بگیرم، سرکه داغ با عسل میخورم. میتوانم برایت مقداری درست کنم.
👱🏻Oh, no thanks! I don't feel that bad! 👱🏻اوه، نه ممنون! آنقدر احساس بد ندارم (آنقدر مریض نیستم)!
@Learn_English_Official
👱🏻سلام؟
👩🏻 Hi, Ken. How are you feeling?
👩🏻 سلام، کِن. حالت چطور است؟
👱🏻Awful. I still have this terrible cold.
👱🏻افتضاح. هنوز این سرماخوردگی وحشتناک را دارم.
👩🏻 That's too bad. Are you taking anything for it?
👩🏻 خیلی بد است. برای آن هیچی مصرف میکنی؟
👱🏻 Just some cold medicine.
👱🏻فقط کمی داروی سرماخوردگی.
👩🏻 Hmm. I never take that stuff when I have a cold. But if I get a really bad cold, I drink hot vinegar with honey. I can make you some.
👩🏻 ام. من هیچوقت آن چیز را وقتی که سرما خوردم نمیخورم. ولی اگر یک سرماخوردگی واقعا بد بگیرم، سرکه داغ با عسل میخورم. میتوانم برایت مقداری درست کنم.
👱🏻Oh, no thanks! I don't feel that bad! 👱🏻اوه، نه ممنون! آنقدر احساس بد ندارم (آنقدر مریض نیستم)!
@Learn_English_Official
کلمات و عبارات که جهت تکرار در زبان انگلیسی میتوانید به کار ببرید :
⏰A few times
🕰چند بار
⏰️All day
🕰️ تمام روز
⏰Almost always
🕰 تقریبا همیشه
⏰️Almost never
🕰️تقریبا هرگز
⏰Always
🕰همیشه
⏰At times
🕰گاهی اوقات
⏰️Constantly
🕰️ بطور مداوم
⏰Continuously
🕰بطور پیوسته
⏰Daily
🕰 روزانه
⏰️Every hour
🕰️ هرساعت
⏰Every now and then
🕰هر از گاهی
⏰Every week
🕰هر هفته
⏰️Frequently
🕰️اغلب
⏰Generally
🕰عموما
⏰Hardly ever
🕰خیلی بندرت
⏰Many times
🕰بدفعات
⏰Monthly
🕰ماهانه
⏰️Most times
🕰️ اکثر اوقات
⏰Nearly always
🕰تقریبا همیشه
⏰Never
🕰 هرگز
⏰️Normally
🕰️بطور طبیعی
⏰Not often
🕰 نه زیاد
⏰Occasionally
🕰 بندرت
⏰️Off and on
🕰️گاهی اوقات
⏰Often
🕰 اغلب
⏰Once
🕰یک بار
⏰️Once in a blue moon
🕰️خیلی بندرت
⏰Once in a while
🕰هر از گاهی
⏰Quite often
🕰بدفعات زیاد
⏰Rarely
🕰️بندرت
⏰Regularly
🕰 مرتب
⏰Seldom
🕰بندرت
⏰️Several times
🕰️چندین بار
⏰Sometimes
🕰گاهی اوقات
⏰Twice
🕰دوبار
⏰️Usually
🕰️ معمولا
⏰Very often
🕰خیلی زیاد، به دفعات
⏰Weekly
🕰 هفتگی
⏰Yearly
🕰️سالانه
@Learn_English_Official
⏰A few times
🕰چند بار
⏰️All day
🕰️ تمام روز
⏰Almost always
🕰 تقریبا همیشه
⏰️Almost never
🕰️تقریبا هرگز
⏰Always
🕰همیشه
⏰At times
🕰گاهی اوقات
⏰️Constantly
🕰️ بطور مداوم
⏰Continuously
🕰بطور پیوسته
⏰Daily
🕰 روزانه
⏰️Every hour
🕰️ هرساعت
⏰Every now and then
🕰هر از گاهی
⏰Every week
🕰هر هفته
⏰️Frequently
🕰️اغلب
⏰Generally
🕰عموما
⏰Hardly ever
🕰خیلی بندرت
⏰Many times
🕰بدفعات
⏰Monthly
🕰ماهانه
⏰️Most times
🕰️ اکثر اوقات
⏰Nearly always
🕰تقریبا همیشه
⏰Never
🕰 هرگز
⏰️Normally
🕰️بطور طبیعی
⏰Not often
🕰 نه زیاد
⏰Occasionally
🕰 بندرت
⏰️Off and on
🕰️گاهی اوقات
⏰Often
🕰 اغلب
⏰Once
🕰یک بار
⏰️Once in a blue moon
🕰️خیلی بندرت
⏰Once in a while
🕰هر از گاهی
⏰Quite often
🕰بدفعات زیاد
⏰Rarely
🕰️بندرت
⏰Regularly
🕰 مرتب
⏰Seldom
🕰بندرت
⏰️Several times
🕰️چندین بار
⏰Sometimes
🕰گاهی اوقات
⏰Twice
🕰دوبار
⏰️Usually
🕰️ معمولا
⏰Very often
🕰خیلی زیاد، به دفعات
⏰Weekly
🕰 هفتگی
⏰Yearly
🕰️سالانه
@Learn_English_Official
📚 The Peacock and the Tortoise
📕 ONCE upon a time a peacock and a tortoise became great friends. The peacock lived on a tree by the banks of the stream in which the tortoise had his home. Everyday, after he had a drink of water, the peacock will dance near the stream to the amusement of his tortoise friend.
One unfortunate day, a bird-catcher caught the peacock and was about to take him away to the market. The unhappy bird begged his captor to allow him to bid his friend, the tortoise good-bye.
The bird-catcher allowed him his request and took him to the tortoise. The tortoise was greatly disturbed to see his friend a captive.
The tortoise asked the bird-catcher to let the peacock go in return for an expensive present. The bird-catcher agreed. The tortoise then, dived into the water and in a few seconds came up with a handsome pearl, to the great astonishment of the bird-catcher. As this was beyond his exceptions, he let the peacock go immediately.
A short time after, the greedy man came back and told the tortoise that he had not paid enough for the release of his friend, and threatened to catch the peacock again unless an exact match of the pearl is given to him. The tortoise, who had already advised his friend, the peacock, to leave the place to a distant jungle upon being set free, was greatly enraged at the greed of this man.
“Well,” said the tortoise, “if you insist on having another pearl like it, give it to me and I will fish you out an exact match for it.” Due to his greed, the bird-catcher gave the pearl to the tortoise, who swam away with it saying, “I am no fool to take one and give two!” The tortoise then disappeared into the water, leaving the bird-catcher without a single pearl
📚طاووس و لاک پشت
📕 روزی روزگاری،طاووس و لاک پشتی بودن که دوستای خوبی برای هم بودن.طاووس نزدیک درخت کنار رودی که لاک پشت زندگی می کرد، خونه داشت.. هر روز پس از اینکه طاووس نزدیک رودخانه آبی می خورد ، برای سرگرم کردن دوستش می رقصید.
یک روز بدشانس، یک شکارچی پرنده، طاووس را به دام انداخت و خواست که اونو به بازار ببره. پرنده غمگین، از شکارچی اش خواهش کرد که بهش اجازه بده از لاک پشت خداحافظی کنه.
شکارچی خواهش طاووس رو قبول کرد و اونو پیش لاک پشت برد. لاک پشت از این که میدید دوستش اسیر شده خیلی ناراحت شد.اون از شکارچی خواهش کرد که طاووس رو در عوض دادن هدیه ای باارزش رها کنه. شکارچی قبول کرد.بعد، لاکپشت داخل آب شیرجه زد و بعد از لحظه ای با مرواریدی زیبا بیرون اومد. شکارچی که از دیدن این کار لاک پشت متحیر شده بود فوری اجازه داد که طاووس بره. مدت کوتاهی بعد از این ماجرا، مرد حریص برگشت و به لاک پشت گفت که برای آزادی پرنده ، چیز کمی گرفته و تهدید کرد که دوباره طاووس رو اسیر میکنه مگه اینکه مروارید دیگه ای شبیه مروارید قبلی بگیره. لاک پشت که قبلا به دوستش نصیحت کرده بود برای آزاد بودن ، به جنگل دوردستی بره ،خیلی از دست مرد حریص، عصبانی شد.
لاک پشت گفت:بسیار خوب، اگه اصرار داری مروارید دیگه ای شبیه قبلی داشته باشی، مروارید رو به من بده تا عین اونو برات پیدا کنم. شکارچی به خاطر طمعش ،مروارید رو به لاک پشت داد. لاک پشت درحالیکه با شنا کردن از مرد دور می شد گفت: من نادان نیستم که یکی بگیرم و دوتا بدم. بعد بدون اینکه حتی یه مروارید به شکارجی بده، در آب ناپدید شد
@Learn_English_Official
📕 ONCE upon a time a peacock and a tortoise became great friends. The peacock lived on a tree by the banks of the stream in which the tortoise had his home. Everyday, after he had a drink of water, the peacock will dance near the stream to the amusement of his tortoise friend.
One unfortunate day, a bird-catcher caught the peacock and was about to take him away to the market. The unhappy bird begged his captor to allow him to bid his friend, the tortoise good-bye.
The bird-catcher allowed him his request and took him to the tortoise. The tortoise was greatly disturbed to see his friend a captive.
The tortoise asked the bird-catcher to let the peacock go in return for an expensive present. The bird-catcher agreed. The tortoise then, dived into the water and in a few seconds came up with a handsome pearl, to the great astonishment of the bird-catcher. As this was beyond his exceptions, he let the peacock go immediately.
A short time after, the greedy man came back and told the tortoise that he had not paid enough for the release of his friend, and threatened to catch the peacock again unless an exact match of the pearl is given to him. The tortoise, who had already advised his friend, the peacock, to leave the place to a distant jungle upon being set free, was greatly enraged at the greed of this man.
“Well,” said the tortoise, “if you insist on having another pearl like it, give it to me and I will fish you out an exact match for it.” Due to his greed, the bird-catcher gave the pearl to the tortoise, who swam away with it saying, “I am no fool to take one and give two!” The tortoise then disappeared into the water, leaving the bird-catcher without a single pearl
📚طاووس و لاک پشت
📕 روزی روزگاری،طاووس و لاک پشتی بودن که دوستای خوبی برای هم بودن.طاووس نزدیک درخت کنار رودی که لاک پشت زندگی می کرد، خونه داشت.. هر روز پس از اینکه طاووس نزدیک رودخانه آبی می خورد ، برای سرگرم کردن دوستش می رقصید.
یک روز بدشانس، یک شکارچی پرنده، طاووس را به دام انداخت و خواست که اونو به بازار ببره. پرنده غمگین، از شکارچی اش خواهش کرد که بهش اجازه بده از لاک پشت خداحافظی کنه.
شکارچی خواهش طاووس رو قبول کرد و اونو پیش لاک پشت برد. لاک پشت از این که میدید دوستش اسیر شده خیلی ناراحت شد.اون از شکارچی خواهش کرد که طاووس رو در عوض دادن هدیه ای باارزش رها کنه. شکارچی قبول کرد.بعد، لاکپشت داخل آب شیرجه زد و بعد از لحظه ای با مرواریدی زیبا بیرون اومد. شکارچی که از دیدن این کار لاک پشت متحیر شده بود فوری اجازه داد که طاووس بره. مدت کوتاهی بعد از این ماجرا، مرد حریص برگشت و به لاک پشت گفت که برای آزادی پرنده ، چیز کمی گرفته و تهدید کرد که دوباره طاووس رو اسیر میکنه مگه اینکه مروارید دیگه ای شبیه مروارید قبلی بگیره. لاک پشت که قبلا به دوستش نصیحت کرده بود برای آزاد بودن ، به جنگل دوردستی بره ،خیلی از دست مرد حریص، عصبانی شد.
لاک پشت گفت:بسیار خوب، اگه اصرار داری مروارید دیگه ای شبیه قبلی داشته باشی، مروارید رو به من بده تا عین اونو برات پیدا کنم. شکارچی به خاطر طمعش ،مروارید رو به لاک پشت داد. لاک پشت درحالیکه با شنا کردن از مرد دور می شد گفت: من نادان نیستم که یکی بگیرم و دوتا بدم. بعد بدون اینکه حتی یه مروارید به شکارجی بده، در آب ناپدید شد
@Learn_English_Official
🔷 متن را مشاهده نمایید. مهارت شنیداری و گفتاری انگلیسی شما به مرور بهبود پیدا خواهد کرد.
👱🏻 Hi, Maria.
👩🏻 Hey, Chris.
👱🏻 سلام ماریا.
👩🏻 سلام کریس.
👱🏻 It’s really nice today, isn’t it?
👩🏻 Yeah, it’s beautiful.
👱🏻 امروز واقعا روز خوبیه، نه؟
👩🏻 آره، زیباست.
👱🏻 So, how are things at school?
👩🏻 They’re OK. It’s a busy isn’t it?
👱🏻 خوب، مدرسه چه خبر؟
👩🏻 خوبه. ترم شلوغی بود، نه؟
👱🏻 I know. It is. I don’t have much free time.
👩🏻 Me neither. What are you listening to?
👱🏻 میدونم. هستش. من زمان آزاد، خیلی ندارم.
👩🏻 منم ندارم. به چی گوش میدی؟
👱🏻 Oh, it’s my favorite song. Here, listen.
👩🏻 It’s…um…interesting.
👱🏻 اوه، اون آهنگ مورد علاقه من هستش. اینجا، گوش کن.
👩🏻 اون .. اوم... جذابه.
@Learn_English_Official
👱🏻 Hi, Maria.
👩🏻 Hey, Chris.
👱🏻 سلام ماریا.
👩🏻 سلام کریس.
👱🏻 It’s really nice today, isn’t it?
👩🏻 Yeah, it’s beautiful.
👱🏻 امروز واقعا روز خوبیه، نه؟
👩🏻 آره، زیباست.
👱🏻 So, how are things at school?
👩🏻 They’re OK. It’s a busy isn’t it?
👱🏻 خوب، مدرسه چه خبر؟
👩🏻 خوبه. ترم شلوغی بود، نه؟
👱🏻 I know. It is. I don’t have much free time.
👩🏻 Me neither. What are you listening to?
👱🏻 میدونم. هستش. من زمان آزاد، خیلی ندارم.
👩🏻 منم ندارم. به چی گوش میدی؟
👱🏻 Oh, it’s my favorite song. Here, listen.
👩🏻 It’s…um…interesting.
👱🏻 اوه، اون آهنگ مورد علاقه من هستش. اینجا، گوش کن.
👩🏻 اون .. اوم... جذابه.
@Learn_English_Official
🟠حروف ربط (CONJUNCTIONS )🟠
بخش اول: 👇
👉1. Now = اکنون
🟥They NOW live in Herat City centre.
🟨آنها اکنون در شهر هرات زندگی می کنند.
👉2. Now that = حال که
🟥NOW THAT police arrested the thief،he will be punished.
🟨حال که پلیس دزد را دستگیر کرده است، او مجازات خواهد شد.
👉3. Now when = حالا کی
🟥We arrived here yesterday, NOW WHEN you show us the items?
🟨ما دیروز اینجا رسیدیم، حالا کی شما اجناس را به ما نشان می دهید؟
👉4. Once = یک بار
🟥I’ve only met her ONCE.
🟨من او را فقط یک بار ملاقات کرده ام.
👉5. Provided = در صورتیکه
🟥 He can come with us, PROVIDED he pays for his own meals.
🟨او میتواند با ما همراه شود، در صورتیکه پول غذایی خود را پرداخت کند.
👉6. Provided that = به شرطی که
🟥He can come with us to Bazzar. PROVIDED THAT he becomes a polite boy.
🟨او میتواند با ما به بازار بیاید، به شرطی که بچه با ادبی باشد..
👉7. Rather than =نسبت به، به عنوان
🟥 I think you’d call it a lecture RATHER THAN a talk.
🟨من فکر میکنم شما آن را عنوان یک کنفرانس میخوانید نه یک گفتگو.
👉8. Since = از وقتیکه
🟥 SINCE she left Kabul ten years ago, I haven’t seen her.
🟨از وقتیکه او ده سال پیش کابل را ترک کرد، من او را ندیده ام.
👉SO THAT- طوری که
🟥The weather is too cold, SO THAT my teeth Shakes.
🟨هوا بسیار سرد است طوری که دندان هایم میلرزد.
👉10. Supposing = فرض کردن
🟥Look, SUPPOSE you lost your job tomorrow, what will you do?
🟨 ببین ، فرض کن فردا کار خود را از دست داده ای ، چه کار خواهی کرد؟
@Learn_English_Official
بخش اول: 👇
👉1. Now = اکنون
🟥They NOW live in Herat City centre.
🟨آنها اکنون در شهر هرات زندگی می کنند.
👉2. Now that = حال که
🟥NOW THAT police arrested the thief،he will be punished.
🟨حال که پلیس دزد را دستگیر کرده است، او مجازات خواهد شد.
👉3. Now when = حالا کی
🟥We arrived here yesterday, NOW WHEN you show us the items?
🟨ما دیروز اینجا رسیدیم، حالا کی شما اجناس را به ما نشان می دهید؟
👉4. Once = یک بار
🟥I’ve only met her ONCE.
🟨من او را فقط یک بار ملاقات کرده ام.
👉5. Provided = در صورتیکه
🟥 He can come with us, PROVIDED he pays for his own meals.
🟨او میتواند با ما همراه شود، در صورتیکه پول غذایی خود را پرداخت کند.
👉6. Provided that = به شرطی که
🟥He can come with us to Bazzar. PROVIDED THAT he becomes a polite boy.
🟨او میتواند با ما به بازار بیاید، به شرطی که بچه با ادبی باشد..
👉7. Rather than =نسبت به، به عنوان
🟥 I think you’d call it a lecture RATHER THAN a talk.
🟨من فکر میکنم شما آن را عنوان یک کنفرانس میخوانید نه یک گفتگو.
👉8. Since = از وقتیکه
🟥 SINCE she left Kabul ten years ago, I haven’t seen her.
🟨از وقتیکه او ده سال پیش کابل را ترک کرد، من او را ندیده ام.
👉SO THAT- طوری که
🟥The weather is too cold, SO THAT my teeth Shakes.
🟨هوا بسیار سرد است طوری که دندان هایم میلرزد.
👉10. Supposing = فرض کردن
🟥Look, SUPPOSE you lost your job tomorrow, what will you do?
🟨 ببین ، فرض کن فردا کار خود را از دست داده ای ، چه کار خواهی کرد؟
@Learn_English_Official
🔹متن مکالمه
🔹سطح: پایه
🔹موضوع: توصیف رفتار افراد
(1) So tell me about your new friend, Ella. What’s she like?
(2) She’s really neat. She’s great to be with because she makes me laugh all the time.
(3) Oh, yeah?
(4) Yeah, she’s always telling jokes.
(1) خوب در مورد دوست جدیدت به من بگو الا. چجوریه اون؟
(2) او واقعا مرتب هستش. او عالیه که با او باشی چون تمام وقت من رو میخندونه.
(3) اوه، آره؟
(4) آره، او همیشه در حال گفتن جک هست.
(1) What’s your friend Lauren like?
(2) She’s nice.
(3) Is she shy?
(4) Shy? You must be kidding. She tells her whole life story to everyone she meets.
(1) دوستت چجوریه لورن؟
(2) او خوب و نجیب هست.
(3) خجالتی هست؟
(4) خجالتی؟ حتما شوخی میکنی. او کل داستان زندگیش رو برای هر کسی که ملاقات میکنه، تعریف میکنه.
(1) Do you know Thomas Brown?
(2) Oh, sure. I like Tom.
(3) Yeah, me, too. He makes me laugh. He’s always doing crazy things.
(4) Yeah, I know.
(1) توماس براون رو میشناسی؟
(2) اوه، مطمئنا. از تام خوشم میاد.
(3) آره منم. او من رو میخندونه. او همیشه کارای احمقانه (دیوانهوار) میکنه.
(4) آره، میدونم.
@Learn_English_Official
🔹سطح: پایه
🔹موضوع: توصیف رفتار افراد
(1) So tell me about your new friend, Ella. What’s she like?
(2) She’s really neat. She’s great to be with because she makes me laugh all the time.
(3) Oh, yeah?
(4) Yeah, she’s always telling jokes.
(1) خوب در مورد دوست جدیدت به من بگو الا. چجوریه اون؟
(2) او واقعا مرتب هستش. او عالیه که با او باشی چون تمام وقت من رو میخندونه.
(3) اوه، آره؟
(4) آره، او همیشه در حال گفتن جک هست.
(1) What’s your friend Lauren like?
(2) She’s nice.
(3) Is she shy?
(4) Shy? You must be kidding. She tells her whole life story to everyone she meets.
(1) دوستت چجوریه لورن؟
(2) او خوب و نجیب هست.
(3) خجالتی هست؟
(4) خجالتی؟ حتما شوخی میکنی. او کل داستان زندگیش رو برای هر کسی که ملاقات میکنه، تعریف میکنه.
(1) Do you know Thomas Brown?
(2) Oh, sure. I like Tom.
(3) Yeah, me, too. He makes me laugh. He’s always doing crazy things.
(4) Yeah, I know.
(1) توماس براون رو میشناسی؟
(2) اوه، مطمئنا. از تام خوشم میاد.
(3) آره منم. او من رو میخندونه. او همیشه کارای احمقانه (دیوانهوار) میکنه.
(4) آره، میدونم.
@Learn_English_Official
🌹لیست از سوالات با جواب های آن که در صحبت های روزانه لازم تان میشود :
Question: How much meat would you like?
چه مقدار میخواهید شما؟
Answer:
– I’d like half a kilo.
من نیم کلو میخواهم.
– I’d like 200 grams of meat please.
من 200 گرام گوش می خواهم لطفا.
Question: Can you offer me any discount?
آیا می توانید تخفیفی به من پیشنهاد دهید؟
Answer:
– I can’t offer you that discount.
من نمی توانم به شما تخفیف ارائه دهم.
– I’m sure I could offer you a discount.
مطمئنا می توانم به شما تخفیف ارائه دهم.
Question: Do you need any help packing?
آیا به بسته بندی کمک نیاز دارید؟
Answer: I can manage myself thank you.
من می توانم خودم را مدیریت کنم از شما متشکرم.
Question: Would you like a receipt?
آیا رسید می خواهید؟
Answer:
– Yes, thanks.
بله، ممنونم.
– That would be great.
عالی خواهد بود.
Question: What times are you open?
در کدام ساعات مغازه شما باز است؟
Answer: We’re open from 8am to 9pm, seven days a week.
مغازه ما از ساعت 8 صبح تا 9 شب، 7 روز در هفته باز است.
@Learn_English_Official
Question: How much meat would you like?
چه مقدار میخواهید شما؟
Answer:
– I’d like half a kilo.
من نیم کلو میخواهم.
– I’d like 200 grams of meat please.
من 200 گرام گوش می خواهم لطفا.
Question: Can you offer me any discount?
آیا می توانید تخفیفی به من پیشنهاد دهید؟
Answer:
– I can’t offer you that discount.
من نمی توانم به شما تخفیف ارائه دهم.
– I’m sure I could offer you a discount.
مطمئنا می توانم به شما تخفیف ارائه دهم.
Question: Do you need any help packing?
آیا به بسته بندی کمک نیاز دارید؟
Answer: I can manage myself thank you.
من می توانم خودم را مدیریت کنم از شما متشکرم.
Question: Would you like a receipt?
آیا رسید می خواهید؟
Answer:
– Yes, thanks.
بله، ممنونم.
– That would be great.
عالی خواهد بود.
Question: What times are you open?
در کدام ساعات مغازه شما باز است؟
Answer: We’re open from 8am to 9pm, seven days a week.
مغازه ما از ساعت 8 صبح تا 9 شب، 7 روز در هفته باز است.
@Learn_English_Official
10 صفت بعلاوه حروف اضافه با جملات مهم انگلیسی:
#بخش_دوم
1. Anxious about/to = مشتاق بودن
I’m anxious to get home to open my presents.
مشتاقم به خانه بروم تا هدیه های خود را باز کنم.
2. Opposed to = مخالف با
She remained bitterly opposed to the idea of moving abroad.
او همچنان مخالف ایده جابجایی به خارج از کشور بود.
3. Appreciated for = قدردانی
We appreciate the need for immediate action.
ما از روی نیاز اقدام فوری را قدردانی می کنیم.
4. Ashamed of = شرمنده از
I’m not ashamed of what I did.
من از آنچه انجام دادم شرمنده نیستم.
5. Associated with/at/by = وابسته
I don’t want my children associating with drug addicts and alcoholics.
من نمی خواهم بچه هایم را با دارو و الکل وابسته بسازم.
6. Attached to = ضمیمه کردن
I don’t attach any importance/significance to these rumours.
من هیچ اهمیت و اعتباری را به این شایعات ضمیمه نمی کنم.
7. Aware of = آگاهی از
Were you aware of the risks at the time?
آیا در آن زمان از خطرات آگاه بودید؟
8. Awful at = افتضاح در
I’m awful at names.
من از اسم افتضاح هستم.
9. Bad at/for = بد بودن
Jack is really bad at keeping his promises.
جک در حفظ وعده های خود واقعا بد است.
10. Based on = بر اساس
The film is based on a short story by Thomas Mann.
این فیلم براساس داستان کوتاهی از توماس مان ساخته شده است.
@Learn_English_Official
#بخش_دوم
1. Anxious about/to = مشتاق بودن
I’m anxious to get home to open my presents.
مشتاقم به خانه بروم تا هدیه های خود را باز کنم.
2. Opposed to = مخالف با
She remained bitterly opposed to the idea of moving abroad.
او همچنان مخالف ایده جابجایی به خارج از کشور بود.
3. Appreciated for = قدردانی
We appreciate the need for immediate action.
ما از روی نیاز اقدام فوری را قدردانی می کنیم.
4. Ashamed of = شرمنده از
I’m not ashamed of what I did.
من از آنچه انجام دادم شرمنده نیستم.
5. Associated with/at/by = وابسته
I don’t want my children associating with drug addicts and alcoholics.
من نمی خواهم بچه هایم را با دارو و الکل وابسته بسازم.
6. Attached to = ضمیمه کردن
I don’t attach any importance/significance to these rumours.
من هیچ اهمیت و اعتباری را به این شایعات ضمیمه نمی کنم.
7. Aware of = آگاهی از
Were you aware of the risks at the time?
آیا در آن زمان از خطرات آگاه بودید؟
8. Awful at = افتضاح در
I’m awful at names.
من از اسم افتضاح هستم.
9. Bad at/for = بد بودن
Jack is really bad at keeping his promises.
جک در حفظ وعده های خود واقعا بد است.
10. Based on = بر اساس
The film is based on a short story by Thomas Mann.
این فیلم براساس داستان کوتاهی از توماس مان ساخته شده است.
@Learn_English_Official
📚 A hard life
📕Jerry Floyd is talking to his grandfather about his new job:
جری فلوید با پدربزرگش در مورد کار جدیدش صحبت می کند
🎅"It's terrible, Grandpa. I have to get up at seven o'clock because I have to catch the bus to work.
Because I'm new, I have to make the coffee at work. I have to work hard during the week. I'm only happy on weekends. I don't have to work then."
این افتضاحه پدربزرگ. من مجبورم ساعت 7 صبح از خواب بیدار شوم بخاطر اینکه مجبورم به اتوبوس محل کارم برسم. چون من تازه کارم مجبورم سر کار قهوه درست کنم باید در طول هفته سخت کار کنم فقط آخر هفته ها خوشحالم چون مجبور نیستم کار کنم.
🔹His grandfather isn't very sympathetic:
پدربزرگش خیلی همدل و دلسوز نیست.
🕵"I had to start work when I was fourteen. I lived in West Virginia, and there wasn't much work. I had to work in the coal mines. We had to work twelve hours a day. We didn't have to work on Sundays, but we had to work the other six days of the week."
من مجبور بودم وقتی 14 سالم بود کار کنم. من در غرب ویریجینا زندگی کردم و خیلی کار نبود مجبور بودم در معدن زغال سنگ کار کنم ما باید 12 ساعت در روز کار میکردیم و یکشنبه ها نباید کار می کردیم. اما شش روز دیگه هفته باید کار می کردیم.
🕵When I was eighteen World War II started. I joined the army. I had to wear a uniform, and I had to go to Europe. We had to obey the officers. A lot of my friends died."
وقتی که 18 سالم بود جنگ جهانی دوم شروع شد وارد ارتش شدم و مجبود بودم لباس نظامی بپوشم و برم اروپا. ما باید از افسرها اطاعت می کردیم. خیلی از دوستهام فوت کردند.
🕵When I was sixty, I had to go into the hospital because of the dust from the mines. It was the only quiet time in my life. I didn't have to work, and I didn't have to earn money."
وقتی 60 سالم بود بخاطر گرد غبار معدن مجبور شدم برم بیمارستان. این تنها زمانیه بود که تو زندگی آرامش داشتم. مجبور نیستم کار کنم و مجبور نیستم پول در بیارم.
🕵"I retired when I was sixty-five. Nowadays I don't work, and I don't have to get up early. But I had to live on my pension, and life is still difficult. So, Jerry, I don't feel sorry for you."
وقتی که 65 سالم بود بازنشسته شدم. این روزها کار نمی کنم و مجبور نیستم زود از خواب بیدار شوم اما مجبورم با درد زندگی کنم و زندگی هنوز مشکله. بخاطر همین جری برات احساس تاسف نمی کنم.
@Learn_English_Official
📕Jerry Floyd is talking to his grandfather about his new job:
جری فلوید با پدربزرگش در مورد کار جدیدش صحبت می کند
🎅"It's terrible, Grandpa. I have to get up at seven o'clock because I have to catch the bus to work.
Because I'm new, I have to make the coffee at work. I have to work hard during the week. I'm only happy on weekends. I don't have to work then."
این افتضاحه پدربزرگ. من مجبورم ساعت 7 صبح از خواب بیدار شوم بخاطر اینکه مجبورم به اتوبوس محل کارم برسم. چون من تازه کارم مجبورم سر کار قهوه درست کنم باید در طول هفته سخت کار کنم فقط آخر هفته ها خوشحالم چون مجبور نیستم کار کنم.
🔹His grandfather isn't very sympathetic:
پدربزرگش خیلی همدل و دلسوز نیست.
🕵"I had to start work when I was fourteen. I lived in West Virginia, and there wasn't much work. I had to work in the coal mines. We had to work twelve hours a day. We didn't have to work on Sundays, but we had to work the other six days of the week."
من مجبور بودم وقتی 14 سالم بود کار کنم. من در غرب ویریجینا زندگی کردم و خیلی کار نبود مجبور بودم در معدن زغال سنگ کار کنم ما باید 12 ساعت در روز کار میکردیم و یکشنبه ها نباید کار می کردیم. اما شش روز دیگه هفته باید کار می کردیم.
🕵When I was eighteen World War II started. I joined the army. I had to wear a uniform, and I had to go to Europe. We had to obey the officers. A lot of my friends died."
وقتی که 18 سالم بود جنگ جهانی دوم شروع شد وارد ارتش شدم و مجبود بودم لباس نظامی بپوشم و برم اروپا. ما باید از افسرها اطاعت می کردیم. خیلی از دوستهام فوت کردند.
🕵When I was sixty, I had to go into the hospital because of the dust from the mines. It was the only quiet time in my life. I didn't have to work, and I didn't have to earn money."
وقتی 60 سالم بود بخاطر گرد غبار معدن مجبور شدم برم بیمارستان. این تنها زمانیه بود که تو زندگی آرامش داشتم. مجبور نیستم کار کنم و مجبور نیستم پول در بیارم.
🕵"I retired when I was sixty-five. Nowadays I don't work, and I don't have to get up early. But I had to live on my pension, and life is still difficult. So, Jerry, I don't feel sorry for you."
وقتی که 65 سالم بود بازنشسته شدم. این روزها کار نمی کنم و مجبور نیستم زود از خواب بیدار شوم اما مجبورم با درد زندگی کنم و زندگی هنوز مشکله. بخاطر همین جری برات احساس تاسف نمی کنم.
@Learn_English_Official
مجموعه لغات ضروری:
☘ Forward 🗣 فور وارد
👈 رو به جلو
☘ Hill 🗣 اِیل
👈 تپه
☘ Level 🗣 لِیوَل
👈 سطح
☘ Lone 🗣 لان
👈 تنها
☘ Puddle 🗣 پادَل
👈 چاله آب، گودال
☘ Response 🗣 رِسپانز
👈 پاسخ
☘ Season 🗣 سِیزَن
👈 فصل
☘ Solution 🗣 سولوشَن
👈 راه حل
☘ Waste 🗣 وَیست
👈 هدر دادن
☘ Whether 🗣 وَدَر
👈 که آیا
☘ Argue 🗣 آرگِیو
👈 بحث کردن
☘ Communicate 🗣 کَمونِیکِیت
👈 ارتباط برقرار کردن
☘ Crowd 🗣 کَرَود
👈 جمعیت زیاد
@Learn_English_Official
☘ Forward 🗣 فور وارد
👈 رو به جلو
☘ Hill 🗣 اِیل
👈 تپه
☘ Level 🗣 لِیوَل
👈 سطح
☘ Lone 🗣 لان
👈 تنها
☘ Puddle 🗣 پادَل
👈 چاله آب، گودال
☘ Response 🗣 رِسپانز
👈 پاسخ
☘ Season 🗣 سِیزَن
👈 فصل
☘ Solution 🗣 سولوشَن
👈 راه حل
☘ Waste 🗣 وَیست
👈 هدر دادن
☘ Whether 🗣 وَدَر
👈 که آیا
☘ Argue 🗣 آرگِیو
👈 بحث کردن
☘ Communicate 🗣 کَمونِیکِیت
👈 ارتباط برقرار کردن
☘ Crowd 🗣 کَرَود
👈 جمعیت زیاد
@Learn_English_Official
چند عبارت تعارفی
💮 Help your self.
♻️ تعارف برای خوردن.
💮 You first.
♻️ شما بفرمائید.
💮 After you.
♻️ شما بفرمائید.
💮 Ladies first.
♻️ خانمها مقدم ترند.
💮 Please be seated.
♻️ بفرمائید بنشینید.
💮 Go on/ Go ahead.
♻️ بفرمائید ادامه دهید.
💮 Who is speaking.
♻️ بفرمائید شما کی هستید.
📢 اگر بخواهیم وجود اسمی را در مکانی بیان
کنیم در حالت مفرد از There is و در حالت جمع
از There are استفاده میشود. مثال: 👇
📋 There is a pen in my pocket,
come and take it.
📋 یک خودکار به جیبم است بیا بگیرش.
📋 When I came in, There were two
pens on my desk.
📋 وقتی آمدم دو تا خودکار روی میزم بود.
@Learn_English_Official
💮 Help your self.
♻️ تعارف برای خوردن.
💮 You first.
♻️ شما بفرمائید.
💮 After you.
♻️ شما بفرمائید.
💮 Ladies first.
♻️ خانمها مقدم ترند.
💮 Please be seated.
♻️ بفرمائید بنشینید.
💮 Go on/ Go ahead.
♻️ بفرمائید ادامه دهید.
💮 Who is speaking.
♻️ بفرمائید شما کی هستید.
📢 اگر بخواهیم وجود اسمی را در مکانی بیان
کنیم در حالت مفرد از There is و در حالت جمع
از There are استفاده میشود. مثال: 👇
📋 There is a pen in my pocket,
come and take it.
📋 یک خودکار به جیبم است بیا بگیرش.
📋 When I came in, There were two
pens on my desk.
📋 وقتی آمدم دو تا خودکار روی میزم بود.
@Learn_English_Official
گرامر
#Here_and_There
🖍 خود Here به مفهوم اینجا و There به
معنای آنجا هر دو قید مکان جمله می باشند.
برای تاکید می توان آنها را در اول جمله قرار داد
در این حالت اگر فاعل ما اسم باشد فعل به قبل
از آن منتقل می گردد.
☑️ Here + فعل کمکی + ضمیر فاعلی
☑️ There + فعل کمکی + ضمیر فاعلی
✔️ Here + اسم+ فعل
✔️ There + اسم+ فعل
مثال: ↙️↙️
✏️ Here I am ▶️ من اینجا هستم
✏️ Here you are ▶️ بفرما
✏️ Here it is ▶️ اینجا هست
✏️ There they are ▶️ آنجا هستند
✏️ There are the children ▶️ آنجا هستند کودکان
✏️ Here comes the bus ▶️
◀️اینجا بس آمد
@Learn_English_Official
#Here_and_There
🖍 خود Here به مفهوم اینجا و There به
معنای آنجا هر دو قید مکان جمله می باشند.
برای تاکید می توان آنها را در اول جمله قرار داد
در این حالت اگر فاعل ما اسم باشد فعل به قبل
از آن منتقل می گردد.
☑️ Here + فعل کمکی + ضمیر فاعلی
☑️ There + فعل کمکی + ضمیر فاعلی
✔️ Here + اسم+ فعل
✔️ There + اسم+ فعل
مثال: ↙️↙️
✏️ Here I am ▶️ من اینجا هستم
✏️ Here you are ▶️ بفرما
✏️ Here it is ▶️ اینجا هست
✏️ There they are ▶️ آنجا هستند
✏️ There are the children ▶️ آنجا هستند کودکان
✏️ Here comes the bus ▶️
◀️اینجا بس آمد
@Learn_English_Official
Always همیشه
Usually بیشتر اوقات
Sometimes بعضی اوقات
Hardly ever کمتر اوقات
Never هیچ وقت
🗨
He usually plays football
او بیشتر اوقات فوتبال بازی میکنه
I never think about it
هیچ وقت در موردش فکر نمیکنم
🎯
Thing چیز
Things چیز ها
Important مهم
Important things چیز های مهم
Important points نکات مهم
Important questions سوالات مهم
🗯
Big بزرگ
Problem مشکل
Problems مشکلات
It's a big problem این یه مشکل بزرگه
For برای
Write for me برای من بنویس
Read for me برای من بخوان
♨️
Relative فامیل
Relatives اقوام
Related = relevant مرتبط
Relativity نسبیت
✔
Theory of relativity تئوری نسبیت
It is related that آورده اند که
@Learn_English_Official
Usually بیشتر اوقات
Sometimes بعضی اوقات
Hardly ever کمتر اوقات
Never هیچ وقت
🗨
He usually plays football
او بیشتر اوقات فوتبال بازی میکنه
I never think about it
هیچ وقت در موردش فکر نمیکنم
🎯
Thing چیز
Things چیز ها
Important مهم
Important things چیز های مهم
Important points نکات مهم
Important questions سوالات مهم
🗯
Big بزرگ
Problem مشکل
Problems مشکلات
It's a big problem این یه مشکل بزرگه
For برای
Write for me برای من بنویس
Read for me برای من بخوان
♨️
Relative فامیل
Relatives اقوام
Related = relevant مرتبط
Relativity نسبیت
✔
Theory of relativity تئوری نسبیت
It is related that آورده اند که
@Learn_English_Official