Forwarded from Канал &---
پسرای واندی و که میشناسی🤝
پنج تا پسرن که سال ۲۰۱۵ با یه تصمیم که برگای کل فندوم و ریزوند رفتن استراحت😐💔
۲۰۱۵ به بعد خیلی اتفاقا افتاد🚶🏻♀
هرکدوم از پسرا تو راه خودشون موفق بودن👀
ولی ما همشونو با هم میخوایم🤷🏻♀...
این چنل همه چیو با هم داره🌝
ما هنوز زین و عضو بند میدونیم💛
میتونین با ادیتا گریه کنین🗿
با مومنتا بخندید😂
و با ما جامه بدرید😉🤝
به دریده شدگان بپیوندید🫂
°• @onedfan_channel
°• @onedfan_channel
پنج تا پسرن که سال ۲۰۱۵ با یه تصمیم که برگای کل فندوم و ریزوند رفتن استراحت😐💔
۲۰۱۵ به بعد خیلی اتفاقا افتاد🚶🏻♀
هرکدوم از پسرا تو راه خودشون موفق بودن👀
ولی ما همشونو با هم میخوایم🤷🏻♀...
این چنل همه چیو با هم داره🌝
ما هنوز زین و عضو بند میدونیم💛
میتونین با ادیتا گریه کنین🗿
با مومنتا بخندید😂
و با ما جامه بدرید😉🤝
به دریده شدگان بپیوندید🫂
°• @onedfan_channel
°• @onedfan_channel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💚✨💚✨💚
تبسم کردی و صبحم
چه زیبا شد دل افروزم
خوشا چشمی که صبح او
به لبخند تو وا گردد ...
[محمد عسگری]
💚• #Harry / #poem / #wall
💚• http://T.me/Magiconed
تبسم کردی و صبحم
چه زیبا شد دل افروزم
خوشا چشمی که صبح او
به لبخند تو وا گردد ...
[محمد عسگری]
💚• #Harry / #poem / #wall
💚• http://T.me/Magiconed
هی گایز✨
به خاطر مشکلاتی که برای ادمین اصلی پیش اومده فعالیت چنل چند روزی ممکنه مختل بشه و مثل قبل نباشه💔
ممنون از کسایی که صبوری میکنن و از ما حمایت میکنن🍃
- تیم مجیک واندی
- T.me/MagicOneD
به خاطر مشکلاتی که برای ادمین اصلی پیش اومده فعالیت چنل چند روزی ممکنه مختل بشه و مثل قبل نباشه💔
ممنون از کسایی که صبوری میکنن و از ما حمایت میکنن🍃
- تیم مجیک واندی
- T.me/MagicOneD
اگه عاشق چشماش شدی
دیگه هیچوقت نمیتونی فراموشش کنی!🙃
💙• #louis / #text / #profile
💙• http://T.me/MagicOneD
دیگه هیچوقت نمیتونی فراموشش کنی!🙃
💙• #louis / #text / #profile
💙• http://T.me/MagicOneD
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زل زدن به چشم های تو یکی از دلایل ادامه زندگیمه لویی🥺✨ 💙
💙• #Louis / #update /#video
💙• http://T.me/MagicOneD
💙• #Louis / #update /#video
💙• http://T.me/MagicOneD
افسوس
این دنیا
برای دوست داشتنت
خیلی کوچک است
خیلی کوچک ...💚💙
💟[فروغ فرخزاد]
💙• #Larry / #profile
💚• http://T.me/MagicOneD
این دنیا
برای دوست داشتنت
خیلی کوچک است
خیلی کوچک ...💚💙
💟[فروغ فرخزاد]
💙• #Larry / #profile
💚• http://T.me/MagicOneD
افسوس
این دنیا
برای دوست داشتنت
خیلی کوچک است
خیلی کوچک ...❤️💛
[فروغ فرخزاد]
❤️• #Ziam / #profile
💛• http://T.me/MagicOneD
این دنیا
برای دوست داشتنت
خیلی کوچک است
خیلی کوچک ...❤️💛
[فروغ فرخزاد]
❤️• #Ziam / #profile
💛• http://T.me/MagicOneD
📲 | آهنگ ‘Sunshine’ حالا در همه پلتفرم‌ها منتشر شده!!! 🔆🔆
استریم بزنید❤️🥺🌞
Spotify:
https://open.spotify.com/album/3EUNQSlJDx66zBXQFtRXjZ?si=G1kJQLnvScqw4iM-9b6Mjg&dl_branch=1
Youtube:
https://www.youtube.com/watch?v=RHy8tR6pERE
❤️• #Liam
❤️• http://T.me/MagicOneD
استریم بزنید❤️🥺🌞
Spotify:
https://open.spotify.com/album/3EUNQSlJDx66zBXQFtRXjZ?si=G1kJQLnvScqw4iM-9b6Mjg&dl_branch=1
Youtube:
https://www.youtube.com/watch?v=RHy8tR6pERE
❤️• #Liam
❤️• http://T.me/MagicOneD
‼️مهم‼️
سلام بچه‌ها. به‌خاطر تاخیر و وفقه‌ی چند هفته‌ای عذرخواهی می‌کنم. مشکلاتی پیش اومده بود و نتونستم چنل رو درست اداره کنم.
فعالیت چنل از امروز دوباره شروع می‌شه و رمان My Policeman از پارت اول توی چنل گذاشته می‌شه. ممنونم از تمام کسایی که منتظر موندن و لفت ندادن.
برای دسترسی به PDF رمان، روی این [لینک] کلیک کنید.
و در آخر، لطفا برای حمایت از ما چنل رو Share کنید و به بقیه معرفی کنید تا ریزش چنل یه‌کمی جبران بشه✨
ممنون از همه‌تون💙
- #MyPoliceMan
- T.me/MagicOneD
سلام بچه‌ها. به‌خاطر تاخیر و وفقه‌ی چند هفته‌ای عذرخواهی می‌کنم. مشکلاتی پیش اومده بود و نتونستم چنل رو درست اداره کنم.
فعالیت چنل از امروز دوباره شروع می‌شه و رمان My Policeman از پارت اول توی چنل گذاشته می‌شه. ممنونم از تمام کسایی که منتظر موندن و لفت ندادن.
برای دسترسی به PDF رمان، روی این [لینک] کلیک کنید.
و در آخر، لطفا برای حمایت از ما چنل رو Share کنید و به بقیه معرفی کنید تا ریزش چنل یه‌کمی جبران بشه✨
ممنون از همه‌تون💙
- #MyPoliceMan
- T.me/MagicOneD
Because nothing makes me happier
and nothing makes me sadder
than you🖤
🖤• #1D • #Wall • #LockScreen
🖤• T.me/MagicOneD
and nothing makes me sadder
than you🖤
🖤• #1D • #Wall • #LockScreen
🖤• T.me/MagicOneD
تا هنگامی که هنوز کلماتی دارم
تا عشق خود را به تو ابراز کنم، زنده‌ام.
به این زندگی دل بسته‌ام
و آن را روز به روز پُربارتر می‌خواهم.
تو آخرین چوب کبریتی هستی که می‌باید به آتشی عظیم مبدل شوی و از زندگی من،
در برابر سرمای مرگ در این بیابان پر از وحشت دفاع کنی.
اگر این چوب نگیرد، مرگ در این برهوت حتمی است!🤍
- احمد شاملو
🤍• #1D • #LockScreen • #Poem
🤍• T.me/MagicOneD
تا عشق خود را به تو ابراز کنم، زنده‌ام.
به این زندگی دل بسته‌ام
و آن را روز به روز پُربارتر می‌خواهم.
تو آخرین چوب کبریتی هستی که می‌باید به آتشی عظیم مبدل شوی و از زندگی من،
در برابر سرمای مرگ در این بیابان پر از وحشت دفاع کنی.
اگر این چوب نگیرد، مرگ در این برهوت حتمی است!🤍
- احمد شاملو
🤍• #1D • #LockScreen • #Poem
🤍• T.me/MagicOneD
[ 🖤جادویِ یِک جَهَتـ❱❱❱❱ ] via @chToolsBot
هی گایز✨ به‌خاطر قوانین کپی رایت مجبور شدیم رمان My Policeman رو توی چنل پرایوت قرار بدیم تا چنل اصلی ریپورت نشه🍃 رمان به زبان انگلیسی هست و طبق صحبتی که با ادمین اصلی داشتم قراره که تیمِ ما، این رمان رو ترجمه کنه؛ ولی به‌خاطر امتحانات نهایی که ادمین‌های…
🌸شروع ترجمه‌ی رمان My Policeman:
اسم رمان: پلیسِ من
نویسنده: بتهن رابرتز
قسمت‌ها: 5 فصل/35 قسمت
شخصیت‌های اصلی: تام برگِس، پاتریک هیزِل‌وود، ماریان تیلور
✨توضیحات تکمیلی:
رمان شامل 5 فصل و 35 قسمت هست که بعضی از قسمت‌هاش خیلی طولانی هستن و ممکنه به بخش‌های کوچیک‌تری تقسیم بشن.
میتونین با هشتگ:
#MyPoliceman
رمان رو دنبال کنید و لینک چنل رو برای کسایی که میخوان رمان رو بخونن، به اشتراک بذارید. و پارت‌ها هرهفته جمعه آپدیت می‌شن.
همچنین میتونین PDF رمان رو از [اینجا] و یا پیام ریپلای شده دانلود کنید.
‼️مهم:
کسایی که نمیخوان رمان براشون اسپویل بشه، لطفا فقط ردش کنن. اما خب همون‌طور که می‌دونین همیشه کتاب‌ها از فیلم‌ها کامل‌تر بودن. پس اگه می‌خواین کامل و با جزئیات داستان رو متوجه بشین، کتاب رو بخونین.
💚• #MyPoliceman • #Starter
💚• T.me/MagicOneD
اسم رمان: پلیسِ من
نویسنده: بتهن رابرتز
قسمت‌ها: 5 فصل/35 قسمت
شخصیت‌های اصلی: تام برگِس، پاتریک هیزِل‌وود، ماریان تیلور
✨توضیحات تکمیلی:
رمان شامل 5 فصل و 35 قسمت هست که بعضی از قسمت‌هاش خیلی طولانی هستن و ممکنه به بخش‌های کوچیک‌تری تقسیم بشن.
میتونین با هشتگ:
#MyPoliceman
رمان رو دنبال کنید و لینک چنل رو برای کسایی که میخوان رمان رو بخونن، به اشتراک بذارید. و پارت‌ها هرهفته جمعه آپدیت می‌شن.
همچنین میتونین PDF رمان رو از [اینجا] و یا پیام ریپلای شده دانلود کنید.
‼️مهم:
کسایی که نمیخوان رمان براشون اسپویل بشه، لطفا فقط ردش کنن. اما خب همون‌طور که می‌دونین همیشه کتاب‌ها از فیلم‌ها کامل‌تر بودن. پس اگه می‌خواین کامل و با جزئیات داستان رو متوجه بشین، کتاب رو بخونین.
💚• #MyPoliceman • #Starter
💚• T.me/MagicOneD
[ 🖤جادویِ یِک جَهَتـ❱❱❱❱ ]
🌸شروع ترجمه‌ی رمان My Policeman: اسم رمان: پلیسِ من نویسنده: بتهن رابرتز قسمت‌ها: 5 فصل/35 قسمت شخصیت‌های اصلی: تام برگِس، پاتریک هیزِل‌وود، ماریان تیلور ✨توضیحات تکمیلی: رمان شامل 5 فصل و 35 قسمت هست که بعضی از قسمت‌هاش خیلی طولانی هستن و ممکنه به بخش‌های…
"فصل اول - قسمت اول - بخش A"
پیس‌هیون، اکتبر 1999
در نظر داشتم با این کلمات شروع کنم: دیگه قصد کشتنت رو ندارم. چون واقعاً هم همچین قصدی رو ندارم. اما بعد فکر کردم این توی نظرت، زیادی ملودراماتیک جلوه می‌کنه. همیشه از ملودراما متنفر بودی و منم قصد آشفته کردنت رو ندارم؛ نه با وضعیتی که داری؛ نه وقتی که ممکنه این روزا، روزای پایانی زندگیت باشه.
چیزی که قصد دارم انجام بدم، اینه که همه‌ی این‌هارو روی کاغذ بنویسم، بلکه بتونم درست درکش کنم. این یه‌جور یه اعتراف نامه محسوب می‌شه و ارزشش رو داره که به جزئیاتش پرداخته بشه. وقتی که تموم شد، قصد دارم این نامه رو واسه‌ت بخونم، پاتریک. چون تو دیگه توان جواب دادن رو نداری و به من توصیه شده که به حرف زدن باهات ادامه بدم. حرف زدن، دکترا می‌گن که برای بهتر شدنت، ضروریه.
قدرت حرف زدنت تقریباً از بین رفته. با این وجود که همین‌جا توی خونه‌ی منی، ما از طریق کاغذ ارتباط برقرار می‌کنیم. منظورم از کاغذ فلش کارت‌هاییه که با انگشت بهشون اشاره می‌کنی. نمیتونی کلمه‌ها رو به زبون بیاری، اما می‌تونی با اشاره چیزایی که می‌خوای رو، نشون بدی؛ نوشیدنی، دستشویی، ساندویچ. من می‌دونم که این چیزا رو می‌خوای، حتی قبل از این‌که انگشتت به عکس برسه، اما به‌هرحال می‌ذارم نشونشون بدی. مستقل بودن واسه‌ت بهتره.
هیچوقت این قسمتِ ساحل رو دوست نداشتی. اسمش رو گذاشته بودی "درندشتِ دریا"، جایی که آدم‌های پیر می‌رن تا به غروب آفتاب خیره بشن و منتظر مرگشون بشینن. منطقه‌ای خالی از سکنه، پر از باد، متروکه، و بدون هیچ محافظتی؛ مثلِ همه‌ی شهرک‌های کنار دریایی بریتانیا (شهرک‌های ساحلی). آیا توی همون زمستونِ وحشتناک سال 63 نبود که اسم اینجا رو گذاشتن سیبری؟
الآن اینجا دیگه اون‌قدراهم دلگیر نیست. هرچند هنوزم مثلِ قدیمه.
قابل پیش‌بینی بودنش به من حتی یکم آسایش‌خاطر هم می‌ده. اینجا توی پیس‌هیون، خیابون‌ها همه مثل هم هستن؛ سرتاسر پوشیده و پر از خونه‌های ساده‌ی ییلاقی، باغ‌وحش‌ها، و دارای منظره‌های متمایل به روی دریا.
خیلی با ایده‌ی تام واسه‌ی نقل مکان کردن و مهاجرت به اینجا مخالفت می‌کردم. چرا کسی مثل من که سال‌های زیادی ساکن برایتون بودم باید به زندگی توی یه خونه‌ی یه‌طبقه راضی بشم؟ خونه‌ی یه‌طبقه‌ای که بیشتر مثل خونه‌های ییلاقیه، ولی مشاور املاک بهش "کلبه‌ی سوئیسی" می‌گه.
چرا به راهروهای باریک ساختمون تعاونی، و بوی افتضاحِ روغن مونده از مغازه کباب و پیتزا فروشی جو راضی بشم؟ به 4 تا سالن تشییع جنازه، یه مغازه‌ی حیوانات خانگی که اسمش "جادوی حیوانات" هست و یه خشک‌شویی که کارگر‌هاش به قول خودشون "توی لندن آموزش دیدن."؟
چرا به چنین چیزایی راضی بشم، اونم بعد از برایتون؟
برایتون؛ جایی که کافه‌ها همیشه شلوغن و مغازه‌ها بیشتر از حد نیاز که نه، حتی بیشتر از حد تصور جنس واسه‌ی فروش دارن؛ و اسکله‌ای که همیشه باز و روشنه؟ و البته اغلب هم یکم ابری.
~~~
💚• #MyPoliceMan • #Part_1 • #Chapter_1
💚• T.me/MagicOneD
پیس‌هیون، اکتبر 1999
در نظر داشتم با این کلمات شروع کنم: دیگه قصد کشتنت رو ندارم. چون واقعاً هم همچین قصدی رو ندارم. اما بعد فکر کردم این توی نظرت، زیادی ملودراماتیک جلوه می‌کنه. همیشه از ملودراما متنفر بودی و منم قصد آشفته کردنت رو ندارم؛ نه با وضعیتی که داری؛ نه وقتی که ممکنه این روزا، روزای پایانی زندگیت باشه.
چیزی که قصد دارم انجام بدم، اینه که همه‌ی این‌هارو روی کاغذ بنویسم، بلکه بتونم درست درکش کنم. این یه‌جور یه اعتراف نامه محسوب می‌شه و ارزشش رو داره که به جزئیاتش پرداخته بشه. وقتی که تموم شد، قصد دارم این نامه رو واسه‌ت بخونم، پاتریک. چون تو دیگه توان جواب دادن رو نداری و به من توصیه شده که به حرف زدن باهات ادامه بدم. حرف زدن، دکترا می‌گن که برای بهتر شدنت، ضروریه.
قدرت حرف زدنت تقریباً از بین رفته. با این وجود که همین‌جا توی خونه‌ی منی، ما از طریق کاغذ ارتباط برقرار می‌کنیم. منظورم از کاغذ فلش کارت‌هاییه که با انگشت بهشون اشاره می‌کنی. نمیتونی کلمه‌ها رو به زبون بیاری، اما می‌تونی با اشاره چیزایی که می‌خوای رو، نشون بدی؛ نوشیدنی، دستشویی، ساندویچ. من می‌دونم که این چیزا رو می‌خوای، حتی قبل از این‌که انگشتت به عکس برسه، اما به‌هرحال می‌ذارم نشونشون بدی. مستقل بودن واسه‌ت بهتره.
هیچوقت این قسمتِ ساحل رو دوست نداشتی. اسمش رو گذاشته بودی "درندشتِ دریا"، جایی که آدم‌های پیر می‌رن تا به غروب آفتاب خیره بشن و منتظر مرگشون بشینن. منطقه‌ای خالی از سکنه، پر از باد، متروکه، و بدون هیچ محافظتی؛ مثلِ همه‌ی شهرک‌های کنار دریایی بریتانیا (شهرک‌های ساحلی). آیا توی همون زمستونِ وحشتناک سال 63 نبود که اسم اینجا رو گذاشتن سیبری؟
الآن اینجا دیگه اون‌قدراهم دلگیر نیست. هرچند هنوزم مثلِ قدیمه.
قابل پیش‌بینی بودنش به من حتی یکم آسایش‌خاطر هم می‌ده. اینجا توی پیس‌هیون، خیابون‌ها همه مثل هم هستن؛ سرتاسر پوشیده و پر از خونه‌های ساده‌ی ییلاقی، باغ‌وحش‌ها، و دارای منظره‌های متمایل به روی دریا.
خیلی با ایده‌ی تام واسه‌ی نقل مکان کردن و مهاجرت به اینجا مخالفت می‌کردم. چرا کسی مثل من که سال‌های زیادی ساکن برایتون بودم باید به زندگی توی یه خونه‌ی یه‌طبقه راضی بشم؟ خونه‌ی یه‌طبقه‌ای که بیشتر مثل خونه‌های ییلاقیه، ولی مشاور املاک بهش "کلبه‌ی سوئیسی" می‌گه.
چرا به راهروهای باریک ساختمون تعاونی، و بوی افتضاحِ روغن مونده از مغازه کباب و پیتزا فروشی جو راضی بشم؟ به 4 تا سالن تشییع جنازه، یه مغازه‌ی حیوانات خانگی که اسمش "جادوی حیوانات" هست و یه خشک‌شویی که کارگر‌هاش به قول خودشون "توی لندن آموزش دیدن."؟
چرا به چنین چیزایی راضی بشم، اونم بعد از برایتون؟
برایتون؛ جایی که کافه‌ها همیشه شلوغن و مغازه‌ها بیشتر از حد نیاز که نه، حتی بیشتر از حد تصور جنس واسه‌ی فروش دارن؛ و اسکله‌ای که همیشه باز و روشنه؟ و البته اغلب هم یکم ابری.
~~~
💚• #MyPoliceMan • #Part_1 • #Chapter_1
💚• T.me/MagicOneD