Telegram Web Link
بازی با زبان

بازی‌های زبانی (language games) نوعی آشنایی‌زدایی (defamiliarization) یا هنجارگریزی و ساختارشکنی زبانی است که در متن‌های ادبی (به‌ویژه شعر)، مفاهیم جالب و جذابی می‌آفریند. این بازی‌ها معانی ظریف و لطیفی به‌وجود می‌آورد و موجب لذتی دوچندان برای مخاطب می‌شود. برای مثال، در سطح صرفی زبان، شاعری، به‌جای عددهای خسته‌کننده‌ای که در آغازِ «شنبه» تکرار می‌شود، ضمیر «تو» را در اشاره به معشوقِ خود نشانده و «توشنبه» را ساخته‌‌است تا با زبان و بیانی دیگر بگوید فقط «شنبه‌»هایی را دوست دارم که «تو» در آن‌ها باشی.

نه شنبه‌های ملال‌انگیز
نه سه‌شنبه‌های
خسته‌كننده و سنگین
نه جمعه‌های كسل و دلگیر
نه حتی
پنج‌شنبه‌های دوست‌داشتنی،
از روزهای هفته،
من «توشنبه»‌ها را دوست دارم...
(فریبرز علی‌نژاد)

یا دیگری، در بستر خط، تنها با سرهم نوشتنِ یک جملۀ بسیار رایج و گوش‌آشنا، حسی تازه‌ و مفهومی عمیق‌تر به آن بخشیده‌است:
«دوستتدارم: بی‌فاصله، آمیخته، دَرهم.»
(علیرضا‌ متولی)
۱۴‌۰۰‌/‌۱۰/‌۱‌۱‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍9
از_بازی‌های_زبانی_تا_شکل‌های_زندگی؛_محمد_ناطقی.pdf
329.7 KB
محمد ناطقی، «از بازی‌های زبانی تا شکل‌های زندگی»، دوفصلنامۀ علمی ـ تخصصی پرتو خرد، سال ششم (پاییز و زمستان ۱۳۹۴)، ش ۱۰، ص ۱۶۱ـ۱۷۴
کلیدواژه‌ها: بازی‌های زبانی، زبان، کاربرد، معنا، ویتگنشتاین
۱۴‌۰۰‌/‌۱۰/‌۱‌۱‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
👍8👎1
بررسی_زبان_و_بازی‌های_زبانی_در_غزل_پست‌مدرن_ایران؛_منوچهر_اکبری.pdf
526.2 KB
منوچهر اکبری و مهتاب سالاری، «بررسی زبان و بازی‌های زبانی در غزل پست‌مدرن ایران»، پژوهشنامۀ نقد ادبی و بلاغت، سال هشتم (بهار و تابستان ۱۳۹۸)، ش ۱، ص ۲۱ـ۳۹
کلیدواژه‌ها: بازی‌های زبانی، ترفند‌های زبانی، زبان، غزل پست‌مدرن، هنجارشکنی
۱۴‌۰۰‌/‌۱۰/‌۱‌۱‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
👍71👎1
ترجمۀ_بازی‌های_زبانی_و_صنایع_لفظی؛_حسن_هاشمی_میناباد.pdf
528.6 KB
حسن هاشمی میناباد، «ترجمۀ بازی‌های زبانی و صنایع لفظی»، فصلنامۀ مطالعات ترجمه، دورۀ سوم (بهار ۱۳۸۴)، ش ۹، ص ۷ـ۲۷
کلیدواژه‌ها: بازی‌های زبانی، ترجمه، جناس، زبان، صنایع لفظی
۱۴‌۰۰‌/‌۱۰/‌۱‌۱‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
👍91👎1
یک نکته‌ات بگویم!

شاخص‌های پایان‌یافته به واکۀ /e/ (یا های بیان حرکت)، مانند «علامه»، بدون سَریا یا «یِ» نوشته می‌شوند (سریا «یِ»یِ دُم‌بریده‌ای است که روی «ه» گذاشته می‌شود: ۀ). بنابراین می‌نویسیم «علامه مصطفوی»، نه *علامۀ/ *علامه‌ی مصطفوی. اگر برای این شاخص‌ها صفت بیاوریم، سریا یا «یِ» را می‌گذاریم: علامۀ/ علامه‌ی فقید مصطفوی.

این را هم ببینید: شاخص چیست؟
#املا_رسم‌الخط #دستورزبان
‌‌۱۴۰‌۰/‌۱‌۰/‌۱‌‌‌‌۴‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍72
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
🔺آمریکا مهد دموکراسی و آزادی ناشر: انتشارات معارف متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شده‌است. @Matnook_com instagram.com/matnook_com
🔺درآمدی بر مناسبات روحانیت و دولت اسلامی

ناشر: جامعة المصطفی العالمیة
متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شده‌است.
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍5👎2
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
اینستاگرام، تلگرام، واتساپ

۱) «اینستاگرام» آمیزه‌ای است از:
instant camera + telegram
و مانند «تلگرام»، در فارسی، به همین صورت نوشته و تلفظ می‌شود، نه *اینستاگرم.

۲) «تلگرام» واژۀ جدیدی نیست و حدود ۱۵۰ سال است که در فارسی به‌کار می‌رود. بنابراین نباید آن را با پیام‌رسان جدید و معروف «تلگرام» اشتباه گرفت. تلگرام دراصل پیامی بوده که با تلگراف مخابره (= ارسال و دریافت) می‌شده‌است. پس تلگرام و تلگراف مانند پیام و پیام‌رسان‌اند.

۳) در فارسی، «واتساپ» بیشتر به همین صورت نوشته و تلفظ می‌شود، نه به‌صورت *واتس‌اَپ. تلفظ WhatsApp به جملۀ ?What's up (= «چه خبر؟») نزدیک است و در نام‌گذاریِ این برنامه نیز بر همین نزدیکی و معنا نظر داشته‌اند، با این تفاوت که «اَپ» (App) کوتاه‌شدۀ «اپلیکیشن» است.

سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍17
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱) عبارت «روی کسی یا چیزی حساب کردن» یکی از هزاران گرده‌برداریِ رایج در زبان فارسی است و درست است. عبارت انگلیسی آن این است:
to count on someone or something.

۲) این عبارت در گونۀ غیررسمی و گفتاری به‌کار می‌رود و، مانند هزاران تعبیر مَجازی دیگر، درست است. بسنجید با «سر کسی توی حساب بودن» و «کسی را به‌حساب آوردن»، و مانند این‌ها.

۳) اگر بخواهیم «روی کسی یا چیزی حساب کردن» را ــ صِرف این‌که گرده‌برداری است ــ نادرست بدانیم، باید هزاران عبارت این‌چنینی و همانند آن را هم نادرست بدانیم.

۴) این عبارت را می‌توانیم در متن‌‌های گفتاری و غیررسمی، برای مثال در داستان، به‌کار ببریم و در متن‌های معیار، به‌مناسبت، از دیگر تعابیر مشابه استفاده کنیم.

اگر مترجم یا ویراستارید، اینجا را ببینید.
#گرده‌برداری
۱۴‌۰۰‌/‌۱۰/‌۱‌‌۶‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
🔺درآمدی بر مناسبات روحانیت و دولت اسلامی ناشر: جامعة المصطفی العالمیة متنِ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شده‌است. @Matnook_com instagram.com/matnook_com
🔺واکسیناسیون جمعی، مسموم‌ کردن ملت‌ها

ناشر: خصوصی
ترجمهٔ این کتاب در مؤسسۀ متنوک و به کوشش ویراستارانِ مؤسسه ویرایش شده‌است. (گروه متنوک محتوای این اثر را نه رد و نه تأیید می‌کند و صرفاً آن را ویرایش کرده‌است.)
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👎1
«غیر» با واژهٔ پس از خود بافاصله نوشته می‌شود یا بی‌فاصله؟
Anonymous Poll
18%
بافاصله.
31%
بی‌فاصله.
31%
هردو.
20%
می‌خواهم دقیق بدانم.
👍4
یک نکته‌ات بگویم!

واژۀ ایتالیایی influenza از طریق زبان فرانسوی وارد فارسی شده‌است. املای این بیماری، مطابق با تلفظ رایج آن در فارسی، «آنفولانزا» است و درست است. در متن‌های پزشکی و تخصصی، معمولاً «آنفلوآنزا» می‌نویسند و اشکالی ندارد.

یادآوری:
گاهی برخی از واژه‌ها یا نام‌ها، معمولاً به‌دلیل دشواری تلفظشان و تفاوت نظام آوایی زبان‌ها با یکدیگر، به شیوۀ دیگری تلفظ می‌شوند و رواج می‌یابند. در این صورت، تلفظ رایجشان معیار است و بهتر است که با همان املا نیز نوشته شوند.
#واژه‌شناسی #املا_رسم‌الخط
۱۴‌۰۰‌/‌۱۰/‌۲‌۱‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍2
بخش اول از گواهینامه‌های کارگاه آنلاین ویرایش و درست‌نویسی متنوک (آبان ۱۴۰۰)، با همکاری انجمن دانشجویی تاریخ دانشگاه تربیت مدرس، صادر و ایمیل شده‌است و بخش دوم نیز به‌زودی صادر، ایمیل، و اطلاع‌رسانی خواهد شد.
پیگیری:
@MatnookAdmin3
۱۴‌۰۰‌/‌۰‌۹‌/‌‌۲‌۳‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍3
دربارۀ «غیر» در فارسی

۱) واژۀ عربیِ «غیر» به معنای «دیگری، دیگران، یا بیگانه و غریبه» است: مجازات فروش مال غیر در قانون اسلامی (از یک متن حقوقی)؛ همه از دست غیر ناله کنند/ ... (سعدی).

۲) در فارسی، «غیرِ» (اسم + نشانۀ اضافه) دو کاربرد دارد: حرف اضافۀ مرکب؛ پیشوندوارۀ منفی‌ساز.

۲-۱) حرف اضافۀ «غیرِ»، به معنای «جز، به‌جز، و علاوه‌بر»،‌ با واژۀ پس از خود بافاصله نوشته می‌شود: غیرِ من و تو، کسی در خانه نیست. (از اینترنت)؛ .../ دل سرگشتۀ ما غیرِ تو را ذاکر نیست (حافظ).

یادآوری:
«به‌غیرِ»، «غیراز/ غیر از»، و «به‌غیراز/ به غیر از» نیز به‌عنوان حرف اضافۀ مرکب‌ به‌کار می‌روند و به همین صورت فاصله‌گذاری می‌شوند.

۲-۲) پیشوندوارۀ «غیرِ-» با واژۀ پس از خود صفت می‌سازد و معنای مخالف و متضاد به آن می‌دهد. کسرۀ این پیشوندواره خفیف است و تکیۀ واژۀ ساخته‌شده نیز بر روی هجای آخر آن قرار می‌گیرد. بنابراین همیشه با واژۀ پایه‌اش بی‌فاصله نوشته می‌شود. پیشوندوارهٔ «غیرِ-» در فارسی بسیار زایاست:
غیرآلی، غیراجتماعی، غیراختیاری، غیراخلاقی، غیرارادی، غیرارتشی، غیراصولی، غیراقتصادی، غیرانتفاعی، غیرانسانی، غیرایرانی، غیربهداشتی، غیرپزشکی، غیرپُل‌زن (non-bridging)، غیرتخصصی، غیرجنسی، غیرحرفه‌ای، غیرحضوری، غیرخالص، غیردائمی،‌ غیردرسی، غیردولتی، غیررسمی، غیرزمینی، غیرسالم، غیرسرّی، غیرسمی، غیرسیاسی، غیرشخصی، غیرشرعی، غیرشفاف، غیرشفاهی، غیرضرور، غیرضروری، غیرطبیعی، غیرعادی، غیرعاقلانه، غیرعرب، غیرعلمی، غیرعلنی، غیرعمدی، غیرعملی، غیرفارسی‌زبان، غیرفلز، غیرقانونی، غیرقطعی، غیرکافی، غیرکتبی، غیرلازم، غیرمادی، غیرمترقبه، غیرمتعارف، غیرمتناهی، غیرمُجاز، غیرمجرب، غیرمحسوس، غیرمذهبی، غیرمستقیم، غیرمسکونی، غیرمسلح، غیرمسئول، غیرمشروع، غیرمشهور، غیرمطمئن، غیرمعقول، غیرمعمول، غیرمعیار، غیرمفید، غیرمقدور، غیرملفوظ، غیرممکن، غیرمنتظره، غیرمنصرف، غیرمنطقی، غیرمنقول، غیرموجه، غیرنظامی، غیرنفتی، غیروارد، غیرواقعی، غیرواگیردار، غیرهم‌جنس.

یادآوری:
۱) گاهی به‌جای «غیرِ-» می‌توان از «نا-» استفاده کرد: «غیرمحسوس» > «نامحسوس»؛ «غیرممکن» > «ناممکن (/ ناشدنی)». گاهی نیز می‌توان واژۀ دیگری جایگزین کرد: غیرمترقبه > ناگهانی/ نابه‌هنگام.

۲) پیشوندوارۀ «غیرقابلِ-» نیز، که «غیرِ» در آن ترجمۀ پیشوند -in یا -un یا مانند این‌هاست و «قابلِ» در آن ترجمۀ پسوند able- است، با واژۀ پس از خود صفت می‌سازد و با نیم‌فاصله نوشته می‌شود. اما بهتر است که از آن در فارسی معیار پرهیز کنیم و برای مثال، به‌جای آن‌که به زبان بوقلمونی بگوییم و بنویسیم «غیرقابل‌قبول» و «غیرقابل‌قسمت»، بگوییم و بنویسیم «نپذیرفتنی» و «بخش‌ناپذیر».

۳) «غیرذلک»، به‌ معنای «جز آن»، با همین املا و بی‌فاصله نوشته می‌شود. «غیره و ذلک» یا «غیر و ذلک» املای نادرستِ این عبارت است.

۴) «غیره»، که معمولاً در پایانِ جمله‌ می‌آید، عبارتی عربی است که به‌جای آن می‌توان به‌مناسبت از «جز آن(ها)»، «جز او»، یا عبارت‌های مشابه استفاده کرد.

۵) ترکیب اِتباعی «غیره‌مِیره» با نیم‌فاصله، عبارت «ولاغیر» بی‌فاصله، و «در غیر این صورت» کاملاً بافاصله نوشته می‌شود.
#فاصله‌گذاری #دستورزبان
۱۴‌۰۰‌/‌۱۰/‌۲‌‌۳‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍122👎1
نقد_«فرهنگ_فارسی»_محمد_معین؛_علی‌اشرف_صادقی.pdf
280.3 KB
به‌مناسبتِ روز فرهنگ لغت

نقدی بر فرهنگ فارسی محمد معین، از علی‌اشرف صادقی (زبان‌شناس و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی)

منبع مقاله:
محمد غلامرضایی، ارج‌نامۀ محمّد معین: زندگی، آثار، جستارهای متن‌پژوهی (چاپ اول: تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۹)، ص ۱-۱۷

این را هم بخوانید: نقد لغت‌نامۀ دهخدا
۱‌‌۴۰‌۰‌/‌‌۱‌‌۱‌/‌‌۰‌۳‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
«یا چیزی بنویس که به خواندنش بیرزد یا کاری بکن که ارزش نوشتن داشته‌ باشد.» (بنجامین فرانکلین، دانشمند و سیاست‌مدار معروف آمریکایی)
#منهای_ویرایش
۱‌۴۰‌۰‌/‌‌۱‌‌۱‌/‌‌۰‌۵‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
1👍1
«می‌باشد» غلط نمی‌باشد!

۱) مضارع اِخباری فعل «بودن» سه صورت صرفی دارد:
- -‌َم، -ی، -‌َست، -یم، -ید، -‌َند؛
- هستم، هستی، هست، هستیم،‌ هستید، هستند؛
- می‌باشم، می‌باشی، می‌باشد، می‌باشیم، می‌باشید، می‌باشند.

۲)‌ صورت اول و دوم به‌اصطلاح «بی‌نشان‌»‌اند (یعنی متعارف و رایج‌‌اند و در زبان گفتار و نوشتارِ معیار به‌کار می‌روند)، ولی صورت سوم «نشان‌دار» است (یعنی در گفتار مردم و نوشتار معیار به‌ندرت به‌کار می‌رود). بنابراین هر سه صورتِ صرفی «درست»‌اند و فقط تفاوت «سبکی» و «کاربردی» دارند.

۳) در متون قدیم فارسی، کمابیش فعل «می‌باشد» به‌کار رفته‌است:
- «پیرزنِ درویشی بود و معاش او از آن گاو بودی و آن گاو را ازو بخواستند. گفت: من این گاو را نفروشم، که معاش من و عیالگان ازین گاو می‌باشد.» (ترجمۀ تفسیر طبری، ج ۱، ص ۸۴)
- «در شهر مسجدی می‌باشد.» (غزالی، کیمیای سعادت، ج ۲، ص ۵۴۸)
- «مرا در پایْ فتوری می‌باشد.» (نظامی عروضی، چهار مقاله، ص ۱۳۰)
- «ما آسوده می‌باشیم. ایشان مدتی بر سر دره می‌باشند.» (سمک عیار، ج ۵، ص ۵۳۵)
- «مریدی گفت پیر را: چه کنم کز خلایق به رنج اندرم، از بس که به زیارت من همی‌ آیند و اوقات مرا از تردد ایشان تشویش می‌باشد.» (گلستان)
- موشکافی هنر نمی‌باشد/ چشم از عیب دوختن هنر است (صائب)


۴) گاهی، برای پرهیز از تکرارِ «است» یا رسمیت بیشتر،‌ از «می‌باشد» استفاده می‌شود. از آنجا که تکرار فعل همیشه ناپسند نیست و «می‌باشد» نیز صورت نشان‌دار و نامتعارف فعل «بودن» در فارسی امروز ایران است، بهتر است آن را به‌کار نبریم و همه‌جا «است» بنویسیم. بنابراین،
ننویسیم:
همسر اینجانب کارمند شهرداری بوده و متقاضی یک وام ده‌میلیون‌تومانی می‌باشد.
بنویسیم:
همسر اینجانب کارمند شهرداری‌ و متقاضی‌ یک وام ده‌میلیون‌تومانی است.
ننویسیم:
دانشجویانی که متقاضی حذف نیم‌سال تحصیلی می‌باشند.
بنویسیم:
دانشجویانی که متقاضی حذف نیم‌سال تحصیلی هستند.
نگوییم:
مخاطب در دسترس نمی‌باشد.
بگوییم:
مخاطب در دسترس نیست.

یادآوری:
در فارسیِ تاجیکی و افغانستانی، «می‌باشد» و دیگر صیغه‌های «باشیدن» در زبان مردم رایج است و بنابراین در آنجا و در میان آنان صورتی بی‌نشان (= متعارف) به‌شمار می‌آید و کاربرد آن نیز بی‌اشکال است.
#دستورزبان #ویرایش_زبانی
سید محمد بصام
@Matnook_com
www.matnook.com
instagram.com/matnook_com
👍1👌1
واژه‌های «یک»دار.pdf
334.4 KB
فاصله‌گذاری ۳۳۵ واژه و عبارت «یک»دار (رایگان)
با امکان جست‌وجو + ۲ قاعدۀ فاصله‌گذاری
۳ صفحه، پی‌دی‌اف
#فاصله‌گذاری
سید محمد بصام
@Matnook_com
www.matnook.com
🙏7👍1
"The illiterate of the 21st century will not be those who cannot read and write, but those who cannot LEARN, UNLEARN and RELEARN." — Alvin Toffler

«بی‌سوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که خواندن و نوشتن نمی‌دانند، کسانی‌اند که نمی‌توانند بیاموزند، نمی‌توانند آموخته‌های خود را فراموش کنند، و نمی‌توانند دوباره بیاموزند.» (اَلوین تافلر، نویسنده و آینده‌پژوه آمریکایی)
#منهای_ویرایش
۱‌۴۰‌۰‌/‌‌۱‌‌۱‌/‌‌۰‌‌۹‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
2025/07/12 23:30:16
Back to Top
HTML Embed Code: