Telegram Web Link
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲ نکتۀ املایی و فاصله‌گذاری

ترکیب‌های عطفی، بافاصله یا نیم‌فاصله؟
«باطری» یا «باتری»؟ «قاطی» یا «قاتی»؟

بخشی از کارگاه آنلاین ویرایش متنوک
مدرس: سید محمد بصام

ویدئو شرکت‌کنندگان قبلی:👇
https://www.tg-me.com/Matnook_01
کانال مؤسسهٔ متنوک:👇
@Matnook_com
👍41
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
کدبانوی خانه

در فرهنگ درست‌نویسی سخن می‌خوانیم:‌
«کد» به معنی «خانه، منزل» است و «کدبانو» به معنی «خانم خانه» است. بنابراین با ذکر «کدبانو» نیازی به آوردن «خانه» نیست. (مدخل «کدبانوی خانه»)

و در پاسخ می‌گوییم:
۱) واژۀ «کد» در «کدبانو» تیره است و در فارسیِ امروز به معنای «خانه» نیست. «کدبانو» نیز به‌تنهایی در معنای «بانوی خانه» به‌کار نمی‌رود. بنابراین طبیعی است که «خانه»، به‌منظور شفافیتِ معنا و تصریح به مقصود، در پی آن بیاید.

۲)‌ امروزه «کدبانو» معمولاً به بانویی گفته می‌شود که در خانه‌داری و ادارۀ خانه و اهلش، کاردان و باسلیقه باشد و به قول معروف، از هر انگشتش یک هنر بریزد. پس هر بانویی لزوماً کدبانو نیست.

۳) «کدبانوی خانه»، به معنای «بانوی خانه»، دست‌کم از قرن پنجم در فارسی شاهد دارد:

- قرن ۵: کلیدش به کدبانوی خانه داد/ تنش را بدان خام بیگانه داد (فردوسی، تصحیح خالقی مطلق)

- قرن ۶: «دیدنِ دیگدان به خواب بر دو وجه بُوَد: یکی کدخدای خانه و دوم کدبانوی. [...] اگر این خواب مَرد بیند، دلیل کند که کدبانوی خانه بمیرد.» (حُبَیش تفلیسی،‌ کامل‌التعبیر، ج ۱، ص ۴۸۲)

- معاصر: «موش و نازخاتون شروع کردن به زندگی کردن و نازخاتون شد کدبانوی خانه.» (علی‌اشرف درویشیان، فرهنگ افسانه‌های مردم ایران، ج ۱۵، ص ۱۰۱)

۴) درنتیجه «کدبانوی خانه»، چنان‌که برخی پنداشته‌اند، نه حشو است و نه نادرست است و نه کاربردش اشکالی دارد.

سید محمد بصام
@Matnook_com
10👍7
دستورزبان و فاصله‌گذاری!

فاصله‌گذاریِ درست مستلزم درک دقیقی از دستورزبان و شناخت اجزای جمله و نقش آن‌هاست. برای مثال، «بیش‌ازحد» کاملاً نیم‌فاصله، و «کمتر از حد» کاملاً بافاصله نوشته می‌شود،‌ زیرا دستور زبان‌شناختی و قواعد ساخت‌واژه به ما می‌گوید که «بیش‌ازحد» به مقولهٔ قید و صفت تعلق دارد و به‌لحاظ آوایی نیز یک تکیۀ اصلی دارد. بنابراین نیم‌فاصله نوشته می‌شود و در فرهنگ‌های لغت نیز به‌عنوان یک واحد واژگانی می‌آید. مثال:
قید: پدرم بیش‌ازحد کار می‌کند.
صفت: ستایشِ بیش‌ازحد چاپلوسی است. (نهج‌البلاغه)

اکنون به این جمله دقت کنید:
کارگاه آنلاین ویرایش متنوک بیش‌از حدِ انتظارم بود!

اینجا هم دستور زبان‌شناختی به ما می‌گوید که «بیش‌از حدِ انتظارم» یک گروه حرف‌اضافه‌ای در نقش مُسند است و حرف اضافۀ «بیش‌از» نیز هستۀ این گروه است و مابعدش وابستهٔ آن. بنابراین، از آنجا که اجزای گروه‌های نحوی بافاصله نوشته می‌شوند، گروه «بیش‌از حدِ ...» نیز بافاصله نوشته می‌شود. ضمن این‌که به‌جای «حد انتظارم» می‌توان نوشت «... حد لازم»، «... اندازۀ معمول»، و مانند این‌ها.

عبارت «کمتر از حدِ ...» نیز یک گروه نحوی غیرواژگانی است. توضیح آن‌که «کمتر» گروه صفتی است و «از حد» نیز متمم آن است. به بیان دیگر، «کمتر» می‌تواند با هر متممی به‌کار رود: کمتر از حد/ توان/ من/ نصف/ ... . بنابراین کاملاً بافاصله نوشته می‌شود.

یادآوری:
«بیش» و «کمتر» هردو صفت‌اند، ولی «بیش‌از» حرف اضافهٔ مرکب ‌شده‌است و نیم‌فاصله نوشته می‌شود، اما «کمتر از ...» صرفاً یک گروه صفتی است که با «از» متمم می‌گیرد و بافاصله نوشته می‌شود. بسنجید با «بیشتر از ...» که همیشه بافاصله نوشته می‌شود.

پس گاهی با آموختن چند قاعدۀ سادۀ دستوری می‌توانیم عبارت‌ها و واژه‌های بسیاری را درست فاصله‌گذاری کنیم و از اختلاف‌نظرهایی که سردرگممان می‌کنند رهایی یابیم.
۱‌‌۴‌‌۰‌‌‌۱‌/‌‌‌۰‌‌‌‌‌۳‌/۳۱‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
3👍2
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک (سید محمد بصام)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«هیئت» یا «هیأت»؟
سه نکتهٔ املایی و فاصله‌گذاری
۱۴‌۰۰‌/۰‌‌۷‌/۲‌‌۸‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍52
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
۳ نکتۀ ویرایش از متنوک
در خبرنامۀ فرهنگستان
(گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی، خبرنامه، شمارهٔ ۶۸، ص ۲۱)
@Matnook_com
5👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
واکاوی نقش زبان فارسی
در ساخت و شکل‌گیری هویت ایرانی (۱)
گفت‌و‌گو با دکتر علی‌اشرف صادقی‌

منبع: انجمن علمی ـ دانشجویی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی (مؤسسهٔ آتوسا)
۱‌‌۴‌‌۰‌‌‌۱‌/‌‌‌‌۰‌‌‌‌‌‌۴‌/۰۴‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
واکاوی نقش زبان فارسی
در ساخت و شکل‌گیری هویت ایرانی (۲)
گفت‌وگو با دکتر علی‌اشرف صادقی

منبع: انجمن علمی ـ دانشجویی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی (مؤسسهٔ آتوسا)
۱‌‌۴‌‌۰‌‌‌۱‌/‌‌‌‌۰‌‌‌‌‌‌۴‌/۰۴‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍1
«موسیقایی» یا «موسیقیایی»؟

۱) واژۀ «موسیقی» از ریشه‌ای یونانی و برگرفته از Μούσα (نام الاهگان الهام‌بخش هنر و شاعری در یونان باستان) است که به عربی رفته و سپس به فارسی رسیده‌است (در انگلیسی نیز Muse الاههٔ شعر و موسیقی و از ریشۀ یونانی است).

۲) «موسیقی»، در اصلِ عربی، «مُوسِیقَیٰ» /mūsīqā/ است (مختوم به /ā/) و در فارسی، با افزودن «-ی»، صفت «موسیقایی» را از آن ساخته‌اند (بسنجید با شوریٰ/ شورا > شورایی؛ محتویٰ/ محتوا > محتوایی) (در عربی، صفت آن «مُوسِیقِيّ» است). همچنین، از آنجا که در فارسی این واژه را مختوم به /i/ می‌خوانند و می‌نویسند،‌ صفت آن را به‌صورت «موسیقیایی» نیز به‌کار می‌برند (بسنجید با شیلی > شیلیایی؛ شیمی > شیمیایی). پس «موسیقایی» و «موسیقیایی» هردو به‌عنوان صفت «موسیقی» درست‌اند.

۳) با استناد به «پیکرۀ فارسی امروز» (به کوشش و سرپرستی حمید حسنی)، کاربرد «موسیقایی» بیش از سی‌برابر «موسیقیایی» است. بنابراین املا و تلفظ «موسیقایی» بر «موسیقیایی» ترجیح دارد (به‌لحاظ آوایی هم کوتاه‌تر است). در فرهنگ‌های معتبر نیز (مانند فرهنگ بزرگ سخن، حسن انوری و فرهنگ فارسی، غلامحسین صدری افشار) تنها «موسیقایی» آمده‌است.
۱‌‌۴‌‌۰‌‌‌۱‌/‌‌‌‌۰‌‌‌‌‌‌۴‌/‌۰۵‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
7👍6
دورۀ جامع ویرایش متنوک یک دورۀ تخصصی با موضوع ویرایش و درست‌نویسی است که آن را بر پایۀ دستورزبان زبان‌شناختی آموزش می‌دهیم.

در این دوره، که با روش جدید ما (دستورمحور) ارائه‌ می‌شود، هر کسی با هر شرایطی می‌تواند ویرایش و درست‌نویسی را در ۳۰ ساعت بیاموزد.

بیش از ۶۰ درصد از منابع و مطالب این دوره جدید است و در هیچ کارگاهی در ایران تدریس نمی‌شود. همچنین براساس تحقیقات ۱۵سالۀ ما و تجربیاتمان در آموزش به بیش از ۵۰۰۰ دانشجوست که به‌صورت کاربردی، فشرده، و پیشرفته در اختیار ویرایش‌آموزان قرار می‌گیرد.

💎سرفصل‌های دورۀ جامع ویرایش (۱۴ عنوان، ۱۴۴ زیرعنوان)

👩🏻‍💻اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام آسان:👇
@MatnookAdmin3
🎞 ویدیو شرکت‌کنندگان قبلی:👇
@Matnook_01
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍41
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
به‌مناسبتِ ۹ تیر (۳۰ ژوئن)
روز شبکه‌های اجتماعی

در عربی، واژۀ «شبکَة» به معنای «تور» و «دام» است و در فارسیِ قدیم نیز به همین معانی به‌کار می‌رفته‌ (← فرهنگ بزرگ سخن، سرواژۀ «شبکه»، معنای پنجم). پس از گسترش فناوری و به‌وجود آمدنِ شبکه‌های رایانه‌ای، واژۀ «شبکه» در عربی به‌جای واژۀ انگلیسیِ network به‌کار رفت و سپس با همین معنا و کاربرد در فارسی نیز پذیرفته شد و رواج یافت. امروزه فرهنگستان، در حوزه‌های گوناگون، چندین واژه‌ را با استفاده از «شبکه» ساخته و تصویب کرد‌ه‌است.

اینک ۱۲ واژۀ «شبکه‌»دار که نیم‌فاصله نوشته می‌شوند:
درون‌شبکه‌ای، شبکه‌بندی، شبکه‌دار، شبکه‌ساز، شبکه‌سازی، شبکه‌شبکه، شبکه‌کاری، شبکه‌کاو، شبکه‌گذاری، شبکه‌مدار، شبکه‌مند، ‌شبکه‌وار.
۱‌۴۰‌۰/۰‌۴‌/۰‌۹‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍53
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از کارگاه آنلاین ویرایش متنوک

تفاوت املا با رسم‌الخط چیست؟

سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍54
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
شکسته‌نویسی فعل‌های فارسی (۱)

آمدن/ اومدن
- اومدم، اومدی، اومد، اومدیم، اومدین، اومدن.
- نیومدم، نیومدی، نیومد، نیومدیم، نیومدین، نیومدن.
- اومده‌م، اومدی، اومده، اومدیم، اومدین، اومده‌ن.
- می‌آم، می‌آی، می‌آد، می‌آیْم، می‌آیْن، می‌آن.
- می‌اومدم، می‌اومدی، می‌اومد، می‌اومدیم، می‌اومدین، می‌اومدن.
- بیام، بیای، بیاد، بیایْم، بیایْن، بیان.

آوردن/ اُوُردن
- اُوُردم، اُوُردی، اُوُرد، اُوُردیم، اُوُردین، اُوُردن.
- نَیوردم، نَیوردی، نَیورد، نَیوردیم، نَیوردین، نَیوردن.
- اُوُرده‌م، اُوُردی، اُوُرده، اُوُردیم، اُوُردین، اُوُرده‌ن.
- می‌‌آرم، می‌‌آری، می‌‌آره، می‌‌آریم، می‌‌آرین، می‌‌آرن.
- می‌اُوُردم، می‌اُوُردی، می‌اُوُرد، می‌اُوُردیم، می‌اُوُردین، می‌اُوُردن.
- بیارم، بیاری، بیاره، بیاریم، بیارین، بیارن.

سید محمد بصام
@Matnook_com
👍12
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
شکسته‌نویسی فعل‌های فارسی (۲)

افتادن
- بیفتم، بیفتی، بیفته، بیفتیم، بیفتین، بیفتن.
- نیفتادم، نیفتادی، نیفتاد، نیفتادیم، نیفتادین، نیفتادن.
- می‌افتم، می‌افتی، می‌افته، می‌افتیم، می‌افتین، می‌افتن.

انداختن
- ننداختم، ننداختی، ننداخت، ننداختیم، ننداختین، ننداختن.
- بندازم، بندازی، بندازه، بندازیم، بندازین،‌ بندازن.
- می‌ندازم، می‌ندازی، می‌ندازه، می‌ندازیم، می‌ندازین، می‌ندازن.
- می‌نداختم،‌ می‌نداختی، می‌نداخت، می‌نداختیم، می‌نداختین، می‌نداختن.

سید محمد بصام
@Matnook_com
👍12
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
شکسته‌نویسی فعل‌های فارسی (۳)

۱) واایستادن > وایسـ(تـ)ادن
vâ'istâdan > vâys(t)âdan

در فرایند بالا، y صورت تغییریافتۀ i در istâdan است و باید به «س» بچسبد. بنابراین:

- وایسادم، وایسادی، وایساد، وایسادیم، وایسادین، وایسادن.
- وایسم، وایسی، وایسه، وایسیم، وایسین، وایسن.
- وایسا، وایسین.

۲) وانایستادن > وانَیسـ(تـ)ادن > واینَسـ(تـ)ادن
vâna'istâdan > vânays(t)âdan > vâynas(t)âdan

در نتیجۀ فرایند بالا:

یا: - واینَسادم‌، واینَسادی، واینَساد،‌ واینَسادیم،‌ واینَسادین، واینَسادن.
یا: - وانَیسادم، وانَیسادی، وانَیساد، وانَیسادیم، وانَیسادین، وانَیسادن.
و
یا: - واینَسَم، واینَسی، واینَسه، واینَسیم، واینَسین، واینَسَن.
یا: - وانَیسَم، وانَیسی،‌ وانَیسه، وانَیسیم، وانَیسین، وانَیسَن.

۳) در صیغه‌هایی که «می»،‌ به‌عنوان پیشوندی مستقل، در وسط فعل می‌آید، منطقی‌تر است که از دو طرف نیم‌فاصله شود. مضافاً این‌که خوش‌خوان‌تر هم می‌‌شود. بنابراین:

- وای‌می‌سم، وای‌می‌سی، وای‌می‌سه،‌ وای‌می‌سیم، وای‌می‌سین،‌ وای‌می‌سن.
- وای‌می‌سادم،‌ وای‌می‌سادی،‌ وای‌می‌ساد، وای‌می‌سادیم،‌ وای‌می‌سادین، وای‌می‌سادن.

یادآوری (۱): در گفتارِ مؤکد و کمتر شکسته،‌ در بعضی از صیغه‌های این فعل، گاهی واج /ت/ نیز تلفظ می‌شود، مانند /وای‌می‌ستم/. اما /ت/ در حالت شکسته‌تر تلفظ نمی‌شود: /وای‌می‌سم/.

یادآوری (۲): گاهی نیز واج /ت/ حذف و واج /س/ مشدد می‌شود،‌ مانند /وای‌می‌سته/ > /وای‌می‌سّه/. بنابراین، در حالت غیرتأکیدی، برخی از صیغه‌های این فعل بدون /ت/ و بدون مشدد شدنِ /س/ تلفظ می‌شود: /وای‌می‌سه/ (/vâymise/).

سید محمد بصام/ فرهاد قربان‌زاده
@Matnook_com
👍16👌1
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک (سید محمد بصام)
یک نکته‌ات بگویم!

«را»، در گفتاری‌نویسی، پس از واژ‌ه‌های پایان‌یافته به «ی» (/i/)، به دو صورت نوشته می‌شود، زیرا هم به‌صورت /‌o/ تلفظ می‌شود و هم /r‌‌o‌/:
۱) ...ـی‌و/ ...ی‌و: صندلی‌و ببر؛ کتری‌و بذار رو گاز.
۲) ...ـی رو/ ...ی رو: بستنی رو بریز تو کاسه؛ کیوی رو بده من.

یادآوری:
در این مورد می‌توان «رو» را نیم‌فاصله هم نوشت، گرچه مرسوم نیست: بستنی‌رو، کیوی‌رو.
۱‌۴۰‌۰‌/‌‌۱‌‌‌۲‌/‌‌‌۲‌۸‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍224
گفت‌وگویی با ابوالحسن نجفی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
تابستان ۱۳۹۳

ک.آ.: واژ‌ه‌های عربیِ بسیاری وارد زبان ما شده‌است. آیا نیاز نمی‌بینید برای آن‌ها برابرسازی کنیم؟
ابوالحسن نجفی: باشد. چه اشکالی دارد؟ این واژه‌ها دیگر بخشی از فرهنگ ما شده‌است. امروز ما از زبان عربی دیگر واژه‌ای قرض نمی‌گیریم. ورود واژه از عربی به فارسی تقریباً متوقف شده‌است. یک زمانی زبان عربی زبان علم بود و واژه‌های زیادی وارد زبان فارسی شد. اما به زبان ما آسیبی نزد، بلکه باعث غنای آن هم شد. امروز بیشتر باید از زبان انگلیسی بترسیم. این سَره‌گرایانِ افراطی فقط با عربی لج دارند. زبانِ علمْ امروز انگلیسی است و اگر مراقب نباشیم، زبانِ ما پر از واژه‌های انگلیسی می‌شود.

ک.آ.: یعنی شما با سره‌گرایی مخالفت می‌کنید؟
ا.ن.: مخالف سره‌گرایی نیستم، با افراط در هر چیزی مخالفم. زدودنِ واژه‌های عربی از زبان فارسی هیچ سودی ندارد و به هیچ‌ جایی نمی‌رسد. کسانی که در این راه تلاش می‌کنند دراصل برای کتابخانه‌ها می‌نویسند. درحالی‌که این واژه‌ها را نمی‌توان از زبان مردم بیرون‌ کرد. این‌ها در فرهنگ مردم رفته‌است. به نظر من، سره‌گراییِ افراطی کاری کاملاً بیهوده است.

ک.آ.: از خطر زبان انگلیسی گفتید. بیشتر توضیح می‌دهید؟
ا.ن.: از زمان مشروطه، کمی پیش از آن و پس از آن، شاهد هجوم واژه‌های فرانسوی به فارسی بودیم، مانند «آلاگارسون»، «لوستر»، و ... . این‌ها به‌خاطر نفوذ فرانسوی‌ها بود. همچنین دانشجوها و روشنفکرهایی بودند که برای تحصیل به فرانسه می‌رفتند و پس از مدتی که برمی‌گشتند، برای این‌که خودشان را باسواد نشان دهند، از واژه‌های فرانسوی در صحبت‌هایشان استفاده می‌کردند. حالا مشابهِ همین موضوع دربارۀ انگلیسی پیش‌ آمده و البته به مراتب بدتر، چراکه دنیای امروز دنیای ارتباطات است و همه‌چیز سریع اتفاق می‌افتد. فرهنگستان باید جدی‌تر به این مسئله بپردازد.

ک.آ.: پس مشکل از کجاست؟
ا.ن.: مشکل که زیاد است. ادبیاتی‌ها با زبان‌شناس‌ها آبشان در یک جوی نمی‌رود. چرایش را نمی‌دانم. هرکدام ساز خودشان را می‌زنند. تا زمانی که این دو با هم همکاری نکنند، فایده نخواهد کرد.

ک.آ.: فرهنگستان‌های پیشین چطور بودند؟
ا.ن.: بله، زمانی که خانلری‌ها، نفیسی‌ها و بهارها بودند، فرهنگستان جان دیگری داشت. نمی‌گویم در این فرهنگستان کاری انجام نشده، اما آن‌ زمان خروجیِ بهتری وجود داشت.

ک.آ.: به‌جز مسائلی که فرمودید، برای جلوگیری از ورود واژه‌های انگلیسی به زبان فارسی، چه کارهای دیگری باید انجام داد؟
ا.ن.: اقتصاد. زبانِ برتر زبانی است که اقتصادش قوی باشد. زمانی‌ که چیزی تولید می‌کنم، روی آن اسم می‌گذارم، مثل تلویزیون، تلفن، و ... . کشورها و زبان‌های دیگر هم چاره‌ای ندارند جز پذیرفتن واژه‌های آن. یا نهایتاً کمی دگرگون یا با قواعد زبانی خود سازگارش کنند. اگر اقتصادِ قدرتمندی داشته باشیم، بی‌شک زبانمان را هم می‌توانیم صادر کنیم. به‌جز آن، فرهنگستان باید به‌ گوش باشد که اگر کالا یا هر چیز دیگری وارد کشور شد، پیش از فراگیر شدنِ آن محصول، باید برایش واژه بسازد. یعنی آن را با واژه‌اش وارد جامعه کند. وگرنه دیگر نمی‌توان جلو واژه‌ای که گسترش پیدا کرده *را گرفت، مانند «ماتیک» و «رُژ».

ک.آ.: پس می‌فرمایید واژه پیش از محصول وارد کشور شود؟
ا.ن.: کاملاً درست است. این هم وظیفۀ فرهنگستان است و نباید اجازه دهد این کار دست غیرمتخصص بیفتد. البته درست است که زبان برای مردم است و این مردم هستند که تعیین می‌کنند زبان چگونه باشد و چگونه نباشد، اما وظیفۀ *متخصصینِ زبان، به‌جز شناختِ زبان، هدایتِ مسیرِ آن هم هست.

ک.آ.: نظرتان دربارۀ تعصب زبانی چیست؟
ا.ن.: تعصب در هیچ زمینه‌ای خوب نیست. در زبان نه باید خیلی ولنگار بود و نه خیلی سفت و سخت. بسیاری از جاها باید آسان برخورد کنیم. همین زبانِ انگلیسی بیشترین وام‌واژه‌ها را در خود دارد. ورود واژه‌های جدید باعث غنای زبان می‌شود، اما به‌شرط آن‌که کارشناسی‌شده برخورد شود. تعصبْ کارِ سره‌گرایانِ افراطی است. همچنین باید توجه کنیم که رشد و دگرگونیِ زبان این روزها خیلی بیشتر و متفاوت‌تر از قرن‌های پیش است.

ک.آ.: نظرتان دربارۀ نوشتن فرهنگ سره اما به‌شکلی کاملاً متعادل و دور از تعصب چیست؟
ا.ن.: بیهوده است. زبان برای مردم است. کسی نمی‌تواند زبان را به مردم تجویز کند، حتی فرهنگستان. فرهنگستان فهرستی از واژه‌ها را پیشنهاد می‌کند، اما درنهایت از هزار تا تنها چند تایی از آن‌ها میان مردم باقی می‌ماند. کسی نمی‌تواند «سلام» را از مردم بگیرد و به‌جایش «درود» بگذارد. هرکدام کاربردهای خودش را دارد.

ک.آ.: نظرتان دربارۀ تغییر خط چیست؟
ا.ن.: با *شرایط کنونی امکان‌پذیر نیست.
۱۴۰۱/۰۴/۲۳
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍1913
👍21
اندر استعمال «آنچ که» و «هرچ که»

زمخشری، ادیب و دانشمند بلندآوازۀ ایرانی در سدۀ پنجم و ششم، در فرهنگ عربی ـ فارسی مقدمة‌الأدب (چاپ مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه تهران، ۱۳۸۶)، هفت بار «آنچ که» و دو بار «هرچ که» را به‌کار برده‌است:
«اندر آسمان و آنچ كه دروست» (ص ۵)
«اندر زمين و آنچ كه ازوست‏» (ص ۸)
«اندر كان‌ها و آنچ كه ازو خيزد» (ص ۹)
«اندر آنچ كه از زمين رويد» (ص ۱۴)
«اندر سراى با آنچ كه در نهاد او دارند» (ص ۲۳)
«اندر آنچ كه سرای‌ها را سازوبرگ است‏» (ص ۲۵)
«اندر آنچ كه مر بز با گوسپندان را از پشم با كرک با پستان با رنگ باشد» (ص ۷۳)
«اندر بهشت جاويدان با هرچ كه در اوست‏» (ص ۵۰)
«اندر نام هرچ كه چهارپايان راست از آخور، پالان با بار با ستورگاه‏» (ص ۷۳)

یادآوری:
حذف «ه» از «چه» و «که» شیوۀ نگارشِ کاتبانِ دورۀ قدیمِ رسم‌الخطِ فارسی است که از سدۀ پنجم تا دهم کمابیش رواج داشته و سپس این حذف رفته‌رفته کاهش یافته‌ و البته در برخی از واژه‌ها همچنان به‌جا مانده‌است.
#پرسه_در_متون
۱‌‌۴‌‌‌۰‌‌۱/‌‌۰‌‌‌‌۴/۲‌۷
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
👍13
رسم‌الخط فارسی در قرن پنجم هجری.pdf
3.8 MB
جلال متینی، «رسم‌الخط فارسی در قرن پنجم هجری» (بازنویسی و برگردان سخنرانی ایشان در بیست‌وهفتمین کنگرۀ بین‌المللی مستشرقان (۲۲ تا ۲۸ مرداد ۱۳۴۶) در دانشگاه میشیگان از زبان انگلیسی)، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات مشهد، سال سوم (تابستان و پاییز ۱۳۴۶)، شمارۀ ۲-۳، ص ۱۵۹ تا ۲۰۶.
۱‌‌۴‌‌‌۰‌‌۱/‌‌۰‌‌‌‌۴/۲‌۷
سید محمد بصام
@Matnook_com
👍6
2025/07/10 16:05:11
Back to Top
HTML Embed Code: