مربوط به یادداشت بالا
پوستر همایش حفظ انسجام امت اسلامی در سیره و سنت پیامبر، امام حسن و امام رضا علیهمالسلام
@MohsenAlviri
پوستر همایش حفظ انسجام امت اسلامی در سیره و سنت پیامبر، امام حسن و امام رضا علیهمالسلام
@MohsenAlviri
اَلسَّلامُ عَلَیک یا خاتمَ النَّبِیینَ اَشْهَدُ اَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ الرِّسالَةَ وَاَقَمْتَ الصَّلوةَ وَ اتَیتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتّی اَتیک الْیقینُ فَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیک وَرَحْمَتُهُ (بخشی از زیارتنامه پیامبر صلی الله علیه و آله)
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ (بخشی از زیارتنامه امام حسن مجتبی علیهالسلام)
سالروز رحلت پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و امام حسن مجتبی علیهالسلام تسلیت باد.
🇮🇷◾️ارائه سخنرانی با عنوان "ما و عاشورا؛ نگاهی به مناسبات هویت دینی و هویت ملی" ـ بخش اول از دو قسمت
یکشنبه و دوشنبه ۵ و ۶ امرداد ۱۴۰۴، یک سخنرانی با عنوان "ما و عاشورا؛ نگاهی به مناسبات هویت دینی و هویت ملی" در مسجد اعظم املش ارائه و در پایان هر سخنرانی به پرسشها و ملاحظات ارائه شده از سوی حاضران پاسخ داده شد.
این سخنرانی به دعوت آقای محمدباقر شعبانپورِ امام، دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه باقر العلوم علیهالسلام و عضو هیأت امنای مسجد اعظم املش و به عنوان بخشی از سلسله اقدامات علمی و فرهنگی مسجد برای تقویت ارتباطات جوانان شهر با مسجد و احیای رونق پیشین این مسجد صورت گرفت. به گفته مطلعان، مسجد اعظم املش یکی از اصلیترین کانونهای انقلاب در این منطقه بوده و قبر مرحوم حاج شیخ ابوالمکارم ربانی املشی و مرحوم حاج شیخ حسن رهبری املشی به ترتیب پدر و عموی مرحوم آیتالله محمدمهدی ربانی املشی (۱۳۱۳ ـ ۱۳۶۴ ش.) دادستان اسبق کشور و دارای چندین مسؤولیت انتصابی و انتخابی دیگر در محوطه بیرونی این مسجد قرار دارد.
محور اصلی این سخنرانیها پاسخ به این پرسش بود که با توجه به نوع و گستره عزاداری ما ایرانیان در باره امام حسین علیه السلام، چه تحلیلی در باره مناسبات هویت ملی و هویت دینی میتوان ارائه داد.
در ابتدا برای نشان دادن اهمیت پرداختن به مناسبات هویت دینی و هویت ملی به این محورها اشاره شد:
• ضرورت رسیدن به یک موضع روشن نسبت به کسانی که در یک سر طیف بر این باورند که رویداد عاشورا به دلیل مرتبط بودن با عربها ربطی به ایرانیان ندارد و کسانی که در سوی دیگر طیف بر این باورند که افزون بر اقامه عزا در ماه محرم، باید یک عزاداری دیگر هم مطابق تقویم شمسی برای شهادت امام حسین علیهالسلام برگزار کرد.
• ضرورت رسیدن به یک موضع روشن در مقدم بودن مناسبتهای دینی یا مناسبتهای ملی در صورت همزمانی اینها مانند همزمان شدن ایام شهادت معصومان علیهمالسلام یا شبهای قدر با ایام نوروز.
• ضرورت رسیدن به یک پاسخ روشن در باره مناسبات ایران و امت اسلامی و تقدم یکی از این دو بر دیگری.
• ضرورت رسیدن به درکی روشن از چالشهای دو قرن اخیر کشورمان بین کسانی که هویت ملی را در برابر هویت دینی قربانی کردهاند و کسانی که هویت دینی را در برابر هویت ملی قربانی کردهاند. خوشحالی نکردن از پیروزیهای ملی ایران در عرصههای فرهنگی و ورزشی، عدم اهتمام به فراگیری تاریخ ایران پیش از اسلام، پاس نداشتن زبان فارسی و مواردی از این دست نمونهای از رفتارهای گروه اول و عدم شرکت در مراسم مذهبی، پرهیز از نامهای اسلامی در نامگذاریها، عدم اهتمام به فراگیری تاریخ پیشوایان دینی و مواردی از این دست، نمونههای از رفتارهای گروه دوم به شمار میرود.
• ضرورت افزایش آگاهیهای خود برای فهم و تبیین دیدگاههای رهبری معظم انقلاب در مواردی مانند:
"یکی از چیزهایی که از معلّمین عزیز و محترم انتظار میرود این است که احساس هویّت ایرانی و اسلامی و شخصیّت ملّی را در کودکان این کشور باید زنده کنید. مسئلهی زبان مهم است، مسئلهی ملّیّت مهم است، مسئلهی پرچم مهم است؛ دلبسته باید باشد؛ اینها چیزهای لازمی است، اینها اساسی است. بایستی این شناخت را، این هویّتشناسی ملّی و شخصی را در دانشآموز زنده کنید؛ ... مفاخر ملّی، سابقهی فرهنگی، عزّت تاریخی، وقتی که به نوجوان و جوان نشان داده بشود، در او احساس عزّت به وجود میآید. دیگران تاریخی ندارند، برای خودشان تاریخ درست میکنند، فیلمش را هم میفرستند اینجا در تلویزیون ما پخش میشود؛ نه چنان قهرمانهایی دارند، نه چنان آدمهایی دارند، [ولی] درست میکنند؛ هنر است، هنر فیلمسازی است.
ما این همه گذشتهی تاریخیِ پُر از حماسه و پُر از شجاعت و پُر از صفات عالیهی بشری و انسانی و اجتماعی داریم، اینها مسکوت میماند."
(۱۴۰۲/۰۲ /۱۲)
(ادامه دارد.)
۳۰ امرداد ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ (بخشی از زیارتنامه امام حسن مجتبی علیهالسلام)
سالروز رحلت پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و امام حسن مجتبی علیهالسلام تسلیت باد.
🇮🇷◾️ارائه سخنرانی با عنوان "ما و عاشورا؛ نگاهی به مناسبات هویت دینی و هویت ملی" ـ بخش اول از دو قسمت
یکشنبه و دوشنبه ۵ و ۶ امرداد ۱۴۰۴، یک سخنرانی با عنوان "ما و عاشورا؛ نگاهی به مناسبات هویت دینی و هویت ملی" در مسجد اعظم املش ارائه و در پایان هر سخنرانی به پرسشها و ملاحظات ارائه شده از سوی حاضران پاسخ داده شد.
این سخنرانی به دعوت آقای محمدباقر شعبانپورِ امام، دانشجوی دکتری تاریخ اسلام دانشگاه باقر العلوم علیهالسلام و عضو هیأت امنای مسجد اعظم املش و به عنوان بخشی از سلسله اقدامات علمی و فرهنگی مسجد برای تقویت ارتباطات جوانان شهر با مسجد و احیای رونق پیشین این مسجد صورت گرفت. به گفته مطلعان، مسجد اعظم املش یکی از اصلیترین کانونهای انقلاب در این منطقه بوده و قبر مرحوم حاج شیخ ابوالمکارم ربانی املشی و مرحوم حاج شیخ حسن رهبری املشی به ترتیب پدر و عموی مرحوم آیتالله محمدمهدی ربانی املشی (۱۳۱۳ ـ ۱۳۶۴ ش.) دادستان اسبق کشور و دارای چندین مسؤولیت انتصابی و انتخابی دیگر در محوطه بیرونی این مسجد قرار دارد.
محور اصلی این سخنرانیها پاسخ به این پرسش بود که با توجه به نوع و گستره عزاداری ما ایرانیان در باره امام حسین علیه السلام، چه تحلیلی در باره مناسبات هویت ملی و هویت دینی میتوان ارائه داد.
در ابتدا برای نشان دادن اهمیت پرداختن به مناسبات هویت دینی و هویت ملی به این محورها اشاره شد:
• ضرورت رسیدن به یک موضع روشن نسبت به کسانی که در یک سر طیف بر این باورند که رویداد عاشورا به دلیل مرتبط بودن با عربها ربطی به ایرانیان ندارد و کسانی که در سوی دیگر طیف بر این باورند که افزون بر اقامه عزا در ماه محرم، باید یک عزاداری دیگر هم مطابق تقویم شمسی برای شهادت امام حسین علیهالسلام برگزار کرد.
• ضرورت رسیدن به یک موضع روشن در مقدم بودن مناسبتهای دینی یا مناسبتهای ملی در صورت همزمانی اینها مانند همزمان شدن ایام شهادت معصومان علیهمالسلام یا شبهای قدر با ایام نوروز.
• ضرورت رسیدن به یک پاسخ روشن در باره مناسبات ایران و امت اسلامی و تقدم یکی از این دو بر دیگری.
• ضرورت رسیدن به درکی روشن از چالشهای دو قرن اخیر کشورمان بین کسانی که هویت ملی را در برابر هویت دینی قربانی کردهاند و کسانی که هویت دینی را در برابر هویت ملی قربانی کردهاند. خوشحالی نکردن از پیروزیهای ملی ایران در عرصههای فرهنگی و ورزشی، عدم اهتمام به فراگیری تاریخ ایران پیش از اسلام، پاس نداشتن زبان فارسی و مواردی از این دست نمونهای از رفتارهای گروه اول و عدم شرکت در مراسم مذهبی، پرهیز از نامهای اسلامی در نامگذاریها، عدم اهتمام به فراگیری تاریخ پیشوایان دینی و مواردی از این دست، نمونههای از رفتارهای گروه دوم به شمار میرود.
• ضرورت افزایش آگاهیهای خود برای فهم و تبیین دیدگاههای رهبری معظم انقلاب در مواردی مانند:
"یکی از چیزهایی که از معلّمین عزیز و محترم انتظار میرود این است که احساس هویّت ایرانی و اسلامی و شخصیّت ملّی را در کودکان این کشور باید زنده کنید. مسئلهی زبان مهم است، مسئلهی ملّیّت مهم است، مسئلهی پرچم مهم است؛ دلبسته باید باشد؛ اینها چیزهای لازمی است، اینها اساسی است. بایستی این شناخت را، این هویّتشناسی ملّی و شخصی را در دانشآموز زنده کنید؛ ... مفاخر ملّی، سابقهی فرهنگی، عزّت تاریخی، وقتی که به نوجوان و جوان نشان داده بشود، در او احساس عزّت به وجود میآید. دیگران تاریخی ندارند، برای خودشان تاریخ درست میکنند، فیلمش را هم میفرستند اینجا در تلویزیون ما پخش میشود؛ نه چنان قهرمانهایی دارند، نه چنان آدمهایی دارند، [ولی] درست میکنند؛ هنر است، هنر فیلمسازی است.
ما این همه گذشتهی تاریخیِ پُر از حماسه و پُر از شجاعت و پُر از صفات عالیهی بشری و انسانی و اجتماعی داریم، اینها مسکوت میماند."
(۱۴۰۲/۰۲ /۱۲)
(ادامه دارد.)
۳۰ امرداد ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر قبر پدر و عموی مرحوم آیتالله محمدمهدی ربانی املشی در مسجد اعظم املش
@MohsenAlviri
تصویر قبر پدر و عموی مرحوم آیتالله محمدمهدی ربانی املشی در مسجد اعظم املش
@MohsenAlviri
🇮🇷◾️ارائه سخنرانی با عنوان "ما و عاشورا؛ نگاهی به مناسبات هویت دینی و هویت ملی" ـ بخش دوم از دو قسمت
در ادامه ضمن برشمردن نمونههایی از مناسبات هویت دینی و هویت ملی از عهد نبوی تا پایان عصر اول خلافت عباسی، بر این نکته تأکید شد که هر چند تا پیش از دوران معاصر، مناسبات هویت دینی و هویت ملی یک موضوع گاه چالشبرانگیز در جهان اسلام بوده است، ولی هیچگاه این موضوع به یک مسأله عمومی و یا بحران تبدیل نشد؛ ولی در آغاز دوران معاصر این موضوع به یک مسأله نخبگانی و در چند دهه اخیر به یک مسأله عمومی و اگر اغراق نباشد به یک شبهبحران تبدیل شد.
یکی از پیامدهای مثبت جنگ ناجوانمردانه تحمیلی اخیر فراهم آمدن فضایی مناسب برای نشان دادن شکل مطلوب پیوند هویت دینی با هویت ملی بود. در بخش بعدی صحبت، با اشاره به آیه ۱۳ سوره مبارکه حجرات، فراگیر بودن هویت دینی و قرار گرفتن همه انواع دیگر هویتهای قومی و نژادی ذیل آن توضیح داده شد.
و سپس بر پایه این مقدمات چنین نتیجهگیری شد که هویت ملی امری انکارناشدنی و غیرقابل چشمپوشی است و سطح و تراز هویت دینی خیلی بالاتر از این است که همسطح هویت ملی باشد و لذا اصولا تعارضی بین این دو وجود ندارد، چون همسطح نیستند. هویت ملی مانند شخصیت یک انسان که در یک انباشت تاریخی شکل میگیرد همواره با او همراه است و هویت دینی هم سمت و سو دهنده به مسیر زندگی اوست.
با ذکر چند مثال توضیح داده شد که همان طور که چه بسا بین چند شهر یک رقابت وجود داشته باشد ولی همین چند شهر ذیل هویت استانی با هم پیوند و اشتراک پیدا میکنند و به همین ترتیب رقابت استانها با هم، ذیل هویت ایرانی به یک همگرایی تبدیل میشود، به همین ترتیب، ملیتها و ملتهای مختلف هم ضمن جواز و بلکه ضرورت شناخت گذشته خود و ضمن رقابت با یکدیگر، ذیل یک هویت فراگیرتر به نام هویت دینی میتوانند همگرایی پیدا کنند.
در بخش پایانی این دو سخنرانی، پس از اشاره به برخی درسهای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس اخیر، بر ضرورت گسترش فضای گفتگو در مساجد و اهتمام هر چه ببیشتر به تقویت هویت ملی در مساجد و دیگر محافل مذهبی تأکید شد.
در میان پرسشها و ملاحظات گوناگون ارائه شده از سوی مخاطبان محترم، این موارد دارای اهمیت بیشتری بود: ثبات یا متغیر بودن هویت، امکان تغییر هویت با گذشت زمان، ضرورت همراه بودن این بحثها با مثالها و مصداقهایی از جامعه امروز، نهاد متولی آشنا ساختن مردم با هویت دینی و ملی خود، جایگاه هویت در تمدنسازی، فرق ماهوی تمدن دینی و تمدن غیردینی از نظر هویت تمدنسازان.
۳۰ امرداد ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
در ادامه ضمن برشمردن نمونههایی از مناسبات هویت دینی و هویت ملی از عهد نبوی تا پایان عصر اول خلافت عباسی، بر این نکته تأکید شد که هر چند تا پیش از دوران معاصر، مناسبات هویت دینی و هویت ملی یک موضوع گاه چالشبرانگیز در جهان اسلام بوده است، ولی هیچگاه این موضوع به یک مسأله عمومی و یا بحران تبدیل نشد؛ ولی در آغاز دوران معاصر این موضوع به یک مسأله نخبگانی و در چند دهه اخیر به یک مسأله عمومی و اگر اغراق نباشد به یک شبهبحران تبدیل شد.
یکی از پیامدهای مثبت جنگ ناجوانمردانه تحمیلی اخیر فراهم آمدن فضایی مناسب برای نشان دادن شکل مطلوب پیوند هویت دینی با هویت ملی بود. در بخش بعدی صحبت، با اشاره به آیه ۱۳ سوره مبارکه حجرات، فراگیر بودن هویت دینی و قرار گرفتن همه انواع دیگر هویتهای قومی و نژادی ذیل آن توضیح داده شد.
و سپس بر پایه این مقدمات چنین نتیجهگیری شد که هویت ملی امری انکارناشدنی و غیرقابل چشمپوشی است و سطح و تراز هویت دینی خیلی بالاتر از این است که همسطح هویت ملی باشد و لذا اصولا تعارضی بین این دو وجود ندارد، چون همسطح نیستند. هویت ملی مانند شخصیت یک انسان که در یک انباشت تاریخی شکل میگیرد همواره با او همراه است و هویت دینی هم سمت و سو دهنده به مسیر زندگی اوست.
با ذکر چند مثال توضیح داده شد که همان طور که چه بسا بین چند شهر یک رقابت وجود داشته باشد ولی همین چند شهر ذیل هویت استانی با هم پیوند و اشتراک پیدا میکنند و به همین ترتیب رقابت استانها با هم، ذیل هویت ایرانی به یک همگرایی تبدیل میشود، به همین ترتیب، ملیتها و ملتهای مختلف هم ضمن جواز و بلکه ضرورت شناخت گذشته خود و ضمن رقابت با یکدیگر، ذیل یک هویت فراگیرتر به نام هویت دینی میتوانند همگرایی پیدا کنند.
در بخش پایانی این دو سخنرانی، پس از اشاره به برخی درسهای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس اخیر، بر ضرورت گسترش فضای گفتگو در مساجد و اهتمام هر چه ببیشتر به تقویت هویت ملی در مساجد و دیگر محافل مذهبی تأکید شد.
در میان پرسشها و ملاحظات گوناگون ارائه شده از سوی مخاطبان محترم، این موارد دارای اهمیت بیشتری بود: ثبات یا متغیر بودن هویت، امکان تغییر هویت با گذشت زمان، ضرورت همراه بودن این بحثها با مثالها و مصداقهایی از جامعه امروز، نهاد متولی آشنا ساختن مردم با هویت دینی و ملی خود، جایگاه هویت در تمدنسازی، فرق ماهوی تمدن دینی و تمدن غیردینی از نظر هویت تمدنسازان.
۳۰ امرداد ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
🇮🇷◾️بازدید از قلعه گردن
شهر املش همچون بسیاری از شهرهای کشور عزیزمان دربردارنده آثار تاریخی قابل توجهی است. در ویکی پدیا مدخلی با عنوان "تمدن املش" وجود دارد که یافتههای تمدنی این منطقه را تا عصر آهن و تمدن اورارتویی به عقب برمیگرداند. افزون بر چندین تالاب و چشمه و آبشار و غار و روستا در اطراف املش، سازهها و بناهایی مانند مساجد، عمارتهای متعلق به خاندان صوفی، برج، میل، قلعه، بقعه، قبرستان و پل هم در درون شهر و اطراف نزدیک آن وجود دارد که از نظر تاریخی دارای اهمیت است. متأسفانه فرصت بازدید از هیچ از این آثار تاریخی جز قلعه موسوم به قلعه گردن، در سفر اخیر دست نداد.
ظاهرا دو روستا به نام قلعه گردن در شمال ایران وجود دارد؛ یکی در جنوب غربی شهر خرمآباد در استان مازندران و دیگری روستایی در اطراف رودسر در استان گیلان.
قلعهای که ما (بنده به همراهی و راهنمایی آقای محمدباقر شعبانپور امام) امکان بازدید آن را یافتیم، روستای دوم در مجاورت روستای تول لات بخش رحیم آباد از توابع رودسر بود که پس از عبور از مسیری بسیار زیبا وپرجاذبه از نظر جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی به آن رسیدیم. این قلعه در شرق روستان قلعه گردن و مشرف بر رودخانه پلرود قرار دارد و به دلیل مجاورت با روستای تول لات گاه به این نام نیز از آن یاد میشود.
قدمت این قلعه را که نخست متعلق به عصر تیموری شمرده میشد با توجه به کشف یک گور باستانی متعلق به عصر آهن در پایین قلعه تا ۳۵۰۰ سال پیش هم حدس زدهاند.
قلعه با سنگهای تراش داده نشده و با ملاطی خاص ساخته شده است. گفته میشود درصد زیادی از این بنا در زلزله سال ۱۳۶۹ خورشیدی تخریب شده است. این بنای تاریخی در امرداد ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. مسیر رفتن به سوی قلعه به صورت پلکانی سنگفرش شده است.
سایتهای مختلفی این عبارت را به نقل از آقای علی اصغر مونسان وزیر اسبق میراث فرهنگ، گردشگری و صنایع دستی در حساب کاربری خود در اینستاگرام نقل کردهاند:
"قسمت شمالی قلعه به دره رودخانه کشکو، بخش جنوبی به پرتگاه صخرهای رودخانه پل رود، قسمت شرقی به یک خندق و ۶ تپه ماهور سکو مانند و قسمت غربی آن به دو خندق منتهی می شود و در ضلع جنوبی سه سکوی سنگی احتمالا محل نگهبانی احداث شده که دو مورد از آنها مشخص و دیگری در زیر خاک پنهان است. ورودی قلعه از قسمت شرقی و بعد از گذر از مصطبهها (سکو) و خندق بوده و در قسمت دیوارهای داخلی بنا دو محل تعبیه تیرهای چوبی جهت سقف طبقه پایین و کف طبقه بالا قابل رویت است که میتواند مبین سه طبقه بودن قلعه باشد. ... منوچهر ستوده در دهه ۴۰ خورشیدی این قلعه را از نزدیک دیده و در کتاب از آستارا تا استارباد مینویسد: قلعه تول لات قلعهای سنگی عظیمی است که نزدیک اراضی و مسلط بر بستر اصلی رودخانه پل رود واقع است که مصالح اصلی ساخت این قلعه از سنگ و گچ تشکیل شده است. سنگهای این قلعه نتراشیده اما نبشی است، بلندی باروی موجود آن در حدود ۱۰ متر ، قطر دیوارها بیش از یک متر و درازای بنای قلعه در حدود ۵۰ متر و پهنای آن در حدود ۴۰ متر است و آب انباری در جهت شمالی آن از سنگ و ساروج ساخته شده است و در نزدیک دیوار شرقی چاهی عمیق وجود دارد که احتمال میرود که چاه آب یا نقب قرارگاه قلعه باشد."
۳۱ امرداد ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
شهر املش همچون بسیاری از شهرهای کشور عزیزمان دربردارنده آثار تاریخی قابل توجهی است. در ویکی پدیا مدخلی با عنوان "تمدن املش" وجود دارد که یافتههای تمدنی این منطقه را تا عصر آهن و تمدن اورارتویی به عقب برمیگرداند. افزون بر چندین تالاب و چشمه و آبشار و غار و روستا در اطراف املش، سازهها و بناهایی مانند مساجد، عمارتهای متعلق به خاندان صوفی، برج، میل، قلعه، بقعه، قبرستان و پل هم در درون شهر و اطراف نزدیک آن وجود دارد که از نظر تاریخی دارای اهمیت است. متأسفانه فرصت بازدید از هیچ از این آثار تاریخی جز قلعه موسوم به قلعه گردن، در سفر اخیر دست نداد.
ظاهرا دو روستا به نام قلعه گردن در شمال ایران وجود دارد؛ یکی در جنوب غربی شهر خرمآباد در استان مازندران و دیگری روستایی در اطراف رودسر در استان گیلان.
قلعهای که ما (بنده به همراهی و راهنمایی آقای محمدباقر شعبانپور امام) امکان بازدید آن را یافتیم، روستای دوم در مجاورت روستای تول لات بخش رحیم آباد از توابع رودسر بود که پس از عبور از مسیری بسیار زیبا وپرجاذبه از نظر جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی به آن رسیدیم. این قلعه در شرق روستان قلعه گردن و مشرف بر رودخانه پلرود قرار دارد و به دلیل مجاورت با روستای تول لات گاه به این نام نیز از آن یاد میشود.
قدمت این قلعه را که نخست متعلق به عصر تیموری شمرده میشد با توجه به کشف یک گور باستانی متعلق به عصر آهن در پایین قلعه تا ۳۵۰۰ سال پیش هم حدس زدهاند.
قلعه با سنگهای تراش داده نشده و با ملاطی خاص ساخته شده است. گفته میشود درصد زیادی از این بنا در زلزله سال ۱۳۶۹ خورشیدی تخریب شده است. این بنای تاریخی در امرداد ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. مسیر رفتن به سوی قلعه به صورت پلکانی سنگفرش شده است.
سایتهای مختلفی این عبارت را به نقل از آقای علی اصغر مونسان وزیر اسبق میراث فرهنگ، گردشگری و صنایع دستی در حساب کاربری خود در اینستاگرام نقل کردهاند:
"قسمت شمالی قلعه به دره رودخانه کشکو، بخش جنوبی به پرتگاه صخرهای رودخانه پل رود، قسمت شرقی به یک خندق و ۶ تپه ماهور سکو مانند و قسمت غربی آن به دو خندق منتهی می شود و در ضلع جنوبی سه سکوی سنگی احتمالا محل نگهبانی احداث شده که دو مورد از آنها مشخص و دیگری در زیر خاک پنهان است. ورودی قلعه از قسمت شرقی و بعد از گذر از مصطبهها (سکو) و خندق بوده و در قسمت دیوارهای داخلی بنا دو محل تعبیه تیرهای چوبی جهت سقف طبقه پایین و کف طبقه بالا قابل رویت است که میتواند مبین سه طبقه بودن قلعه باشد. ... منوچهر ستوده در دهه ۴۰ خورشیدی این قلعه را از نزدیک دیده و در کتاب از آستارا تا استارباد مینویسد: قلعه تول لات قلعهای سنگی عظیمی است که نزدیک اراضی و مسلط بر بستر اصلی رودخانه پل رود واقع است که مصالح اصلی ساخت این قلعه از سنگ و گچ تشکیل شده است. سنگهای این قلعه نتراشیده اما نبشی است، بلندی باروی موجود آن در حدود ۱۰ متر ، قطر دیوارها بیش از یک متر و درازای بنای قلعه در حدود ۵۰ متر و پهنای آن در حدود ۴۰ متر است و آب انباری در جهت شمالی آن از سنگ و ساروج ساخته شده است و در نزدیک دیوار شرقی چاهی عمیق وجود دارد که احتمال میرود که چاه آب یا نقب قرارگاه قلعه باشد."
۳۱ امرداد ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر شماره ۳ ـ ادامه مسیر پلکانی سنگفرش شده در امتداد یکی از سکوها به سمت قلعه گردن
@MohsenAlviri
تصویر شماره ۳ ـ ادامه مسیر پلکانی سنگفرش شده در امتداد یکی از سکوها به سمت قلعه گردن
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر شماره ۴ ـ بقایای یک دیوار با سنگهای تراش داده نشده و ملاط خاص در قلعه گردن
@MohsenAlviri
تصویر شماره ۴ ـ بقایای یک دیوار با سنگهای تراش داده نشده و ملاط خاص در قلعه گردن
@MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
تصویر شماره ۹ ـ آقای محمدباقر شعبانپور امام، راهنمای بازدید از قلعه گردن
@MohsenAlviri
تصویر شماره ۹ ـ آقای محمدباقر شعبانپور امام، راهنمای بازدید از قلعه گردن
@MohsenAlviri
🇮🇷 🔸انتشار گزارشی از سخنرانی "امتگرایی در کنش سیاسی امام حسن علیه السلام"
در همایش ملی حفظ انسجام امت اسلامی در سیره و سنت پیامبر، امام حسن و امام رضا علیهم السلام، روز چهارشنبه ۲۹ امرداد ۱۴۰۴ از سوی سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی ـ دفتر قم به عنوان پنجمین سوگواره علمی فرهنگی امام رضا علیهالسلام برگزار شد، عنوان بحث بنده چنین بود: "امتگرایی در کنش سیاسی امام حسن علیه السلام".
امید است سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی ـ دفتر قم متن کامل و ویراسته همه سخنرانیهای این نشست را در دسترس علاقمندان قرار دهد.
🔻گزارشی از این سخنرانی و دیگر سخنرانیهای ارائه شده در این همایش، از سوی خبرگزاری رسمی حوزه به نشانی زیر منتشر شده است:
https://hawzahnews.com/xdXnM
▫️متن کامل گزارش خبرگزاری حوزه با ویرایشی بسیار اندک و حذف دو بند پایانی آن که با مطالب ارائه شده همخوانی کامل نداشت، چنین است:
"امتگرایی در کنش سیاسی امام حسن مجتبی (ع): تأکید بر مصالح عمومی، حفظ وحدت و پیشگیری از نزاع در سیاست اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری:
در آموزههای اسلامی، مفهوم امت به جامعهای اشاره دارد که از لحاظ اقلیمی، مذهبی، کلامی، اجتماعی و فرهنگی دارای تنوع فراوان است. چنین گوناگونی در بطن جامعه اسلامی، چالشها و پیچیدگیهایی را برای رهبری آن به وجود میآورد و بنابراین تصمیمات سیاسی باید در راستای منافع و مصالح عمومی این جامعه گسترده اتخاذ شوند.
نمونهای بارز از رویکرد امتمحور در سیاست اسلامی را میتوان در تصمیم امام حسن علیهالسلام برای واگذاری حکومت مشاهده کرد. این انتخاب نه صرفاً یک تصمیم محدود به درون شیعیان، بلکه پاسخی به ضرورت حفظ وحدت اجتماعی و پیشگیری از نزاع و خونریزی در جامعه مسلمانان بود؛ به گونهای که مصالح عمومی امت در اولویت قرار گرفت و هدف اصلی، جلوگیری از آسیب دیدن مسلمانان بود.
برای درک بهتر تصمیم امام حسن علیهالسلام در موضوع صلح، باید این رخداد را در بستر رویدادهای تاریخی قبل و بعد آن بررسی کرد و ضمن مرور زمینههای تاریخی، به تبیین علل و پیامدهای این تصمیم پرداخت.
رویکرد دیگر تحلیل، مرور گفتهها، مواضع و بیانات امام علیهالسلام است که در متون شیعی منعکس شدهاند؛ این روش بیشتر به فهم معنای کلی و تحلیل سیاسی کنش امام توجه دارد و از لحاظ سندی جزئیات را مد نظر قرار نمیدهد.
مطالعه روایتها نکات مهمی را درباره تأثیر مصالح عمومی بر تصمیمات امام حسن علیهالسلام روشن میسازد.
نخست، امام معتقد بود که رشد و کمال امت اسلامی منوط به اداره آن توسط بهترین فرد است؛ در غیر این صورت جامعه دچار تفرقه و گسست خواهد شد. این دیدگاه، ابزاری تحلیلی برای مخاطبان فراهم میکند تا رویدادها را ارزیابی کرده و مدیریت جامعه را بسنجند.
دوم، تطبیق حاکمیت با عینیت امامت اهمیت دارد؛ هرچند جایگاه امام همواره محفوظ است، ولی تحقق آن نیازمند فراهم بودن زمینههای بیرونی و ظرفیت پذیرش در جامعه است. درست همانگونه که یک دانشمند بدون فضایی برای بیان دانش خود نمیتواند نقش مؤثر داشته باشد، جامعه نیز اگر پذیرش امامت را نداشته باشد، اهداف امام قابل تحقق نخواهد بود.
سوم، رفتار و شرایط مردم بر تصمیمات امام تاثیرگذار بود؛ ایشان همواره به دنبال حفظ صلاح و امنیت امت و جلوگیری از ریخته شدن خون مسلمانان بودند. بنابراین مصالح عمومی و حفظ جان افراد، عامل مهمی در اتخاذ تصمیم صلح محسوب میشد.
چهارم، تصمیم امام حسن علیهالسلام ریشه در سابقه تاریخی و سنت پیامبر و امیرالمؤمنین دارد؛ توجه به مصالح عمومی و پرهیز از اختلافات همواره مورد تأکید بزرگان اهلبیت بوده است. این نکته نشان میدهد که اهمیت دادن به منافع امت و تلاش برای حفظ وحدت، بخشی از سنت سیاسی و اجتماعی ایشان بوده است.
امام حسن علیهالسلام تحت تأثیر عوامل مختلفی، از جمله منافع عمومی امت، عمل کرد و هدف ایشان تأمین خیر و صلاح جامعه اسلامی بود؛ (به تعبیر امام باقر علیه السلام) درست همانگونه که خورشید بر همه میتابد، ایشان نیز بهترین منفعت را برای امت مد نظر داشتند. این رویکرد نمونهای برجسته از امتگرایی در سیاست اسلامی است که در آن منافع جمعی بر منافع محدود ارجحیت دارد.
بازنگری در تجربه سیاسی امام حسن علیهالسلام برای جوامع امروز اهمیت فراوانی دارد. در دنیای معاصر که اختلافات اجتماعی گسترده است، الگوگیری از تصمیمات و رفتار ایشان میتواند راهکاری موثر برای کاهش تنشها، ترویج تعامل سازنده و ایجاد همبستگی میان گروههای مختلف باشد. اصولی چون احترام به منافع عمومی، مدارا، عقلانیت و رعایت حقوق دیگران همچنان جایگاه خود را حفظ کردهاند."
۵ شهریور ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
در همایش ملی حفظ انسجام امت اسلامی در سیره و سنت پیامبر، امام حسن و امام رضا علیهم السلام، روز چهارشنبه ۲۹ امرداد ۱۴۰۴ از سوی سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی ـ دفتر قم به عنوان پنجمین سوگواره علمی فرهنگی امام رضا علیهالسلام برگزار شد، عنوان بحث بنده چنین بود: "امتگرایی در کنش سیاسی امام حسن علیه السلام".
امید است سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی ـ دفتر قم متن کامل و ویراسته همه سخنرانیهای این نشست را در دسترس علاقمندان قرار دهد.
🔻گزارشی از این سخنرانی و دیگر سخنرانیهای ارائه شده در این همایش، از سوی خبرگزاری رسمی حوزه به نشانی زیر منتشر شده است:
https://hawzahnews.com/xdXnM
▫️متن کامل گزارش خبرگزاری حوزه با ویرایشی بسیار اندک و حذف دو بند پایانی آن که با مطالب ارائه شده همخوانی کامل نداشت، چنین است:
"امتگرایی در کنش سیاسی امام حسن مجتبی (ع): تأکید بر مصالح عمومی، حفظ وحدت و پیشگیری از نزاع در سیاست اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری:
در آموزههای اسلامی، مفهوم امت به جامعهای اشاره دارد که از لحاظ اقلیمی، مذهبی، کلامی، اجتماعی و فرهنگی دارای تنوع فراوان است. چنین گوناگونی در بطن جامعه اسلامی، چالشها و پیچیدگیهایی را برای رهبری آن به وجود میآورد و بنابراین تصمیمات سیاسی باید در راستای منافع و مصالح عمومی این جامعه گسترده اتخاذ شوند.
نمونهای بارز از رویکرد امتمحور در سیاست اسلامی را میتوان در تصمیم امام حسن علیهالسلام برای واگذاری حکومت مشاهده کرد. این انتخاب نه صرفاً یک تصمیم محدود به درون شیعیان، بلکه پاسخی به ضرورت حفظ وحدت اجتماعی و پیشگیری از نزاع و خونریزی در جامعه مسلمانان بود؛ به گونهای که مصالح عمومی امت در اولویت قرار گرفت و هدف اصلی، جلوگیری از آسیب دیدن مسلمانان بود.
برای درک بهتر تصمیم امام حسن علیهالسلام در موضوع صلح، باید این رخداد را در بستر رویدادهای تاریخی قبل و بعد آن بررسی کرد و ضمن مرور زمینههای تاریخی، به تبیین علل و پیامدهای این تصمیم پرداخت.
رویکرد دیگر تحلیل، مرور گفتهها، مواضع و بیانات امام علیهالسلام است که در متون شیعی منعکس شدهاند؛ این روش بیشتر به فهم معنای کلی و تحلیل سیاسی کنش امام توجه دارد و از لحاظ سندی جزئیات را مد نظر قرار نمیدهد.
مطالعه روایتها نکات مهمی را درباره تأثیر مصالح عمومی بر تصمیمات امام حسن علیهالسلام روشن میسازد.
نخست، امام معتقد بود که رشد و کمال امت اسلامی منوط به اداره آن توسط بهترین فرد است؛ در غیر این صورت جامعه دچار تفرقه و گسست خواهد شد. این دیدگاه، ابزاری تحلیلی برای مخاطبان فراهم میکند تا رویدادها را ارزیابی کرده و مدیریت جامعه را بسنجند.
دوم، تطبیق حاکمیت با عینیت امامت اهمیت دارد؛ هرچند جایگاه امام همواره محفوظ است، ولی تحقق آن نیازمند فراهم بودن زمینههای بیرونی و ظرفیت پذیرش در جامعه است. درست همانگونه که یک دانشمند بدون فضایی برای بیان دانش خود نمیتواند نقش مؤثر داشته باشد، جامعه نیز اگر پذیرش امامت را نداشته باشد، اهداف امام قابل تحقق نخواهد بود.
سوم، رفتار و شرایط مردم بر تصمیمات امام تاثیرگذار بود؛ ایشان همواره به دنبال حفظ صلاح و امنیت امت و جلوگیری از ریخته شدن خون مسلمانان بودند. بنابراین مصالح عمومی و حفظ جان افراد، عامل مهمی در اتخاذ تصمیم صلح محسوب میشد.
چهارم، تصمیم امام حسن علیهالسلام ریشه در سابقه تاریخی و سنت پیامبر و امیرالمؤمنین دارد؛ توجه به مصالح عمومی و پرهیز از اختلافات همواره مورد تأکید بزرگان اهلبیت بوده است. این نکته نشان میدهد که اهمیت دادن به منافع امت و تلاش برای حفظ وحدت، بخشی از سنت سیاسی و اجتماعی ایشان بوده است.
امام حسن علیهالسلام تحت تأثیر عوامل مختلفی، از جمله منافع عمومی امت، عمل کرد و هدف ایشان تأمین خیر و صلاح جامعه اسلامی بود؛ (به تعبیر امام باقر علیه السلام) درست همانگونه که خورشید بر همه میتابد، ایشان نیز بهترین منفعت را برای امت مد نظر داشتند. این رویکرد نمونهای برجسته از امتگرایی در سیاست اسلامی است که در آن منافع جمعی بر منافع محدود ارجحیت دارد.
بازنگری در تجربه سیاسی امام حسن علیهالسلام برای جوامع امروز اهمیت فراوانی دارد. در دنیای معاصر که اختلافات اجتماعی گسترده است، الگوگیری از تصمیمات و رفتار ایشان میتواند راهکاری موثر برای کاهش تنشها، ترویج تعامل سازنده و ایجاد همبستگی میان گروههای مختلف باشد. اصولی چون احترام به منافع عمومی، مدارا، عقلانیت و رعایت حقوق دیگران همچنان جایگاه خود را حفظ کردهاند."
۵ شهریور ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
خبرگزاری حوزه
بررسی علمی راهکارهای تمدنسازی و انسجام امت اسلامی در سیره پیامبر و اهل بیت (ع)
کارشناسان در همایش «حفظ انسجام امت اسلامی در سیره و سنت پیامبر، امام حسن و امام رضا علیهمالسلام» به تبیین موضوعاتی چون هویت امت اسلام در عصر غیبت، مهندسی فرهنگی پیامبر (ص) در حفظ وحدت، نقش گفتوگو در کاهش تنشهای اجتماعی و امتگرایی در سیاست اهل بیت (ع)…
🇮🇷🔹 انتشار مصاحبهای در باره مفهوم تمدنی بودن نبرد با اسرائیل ـ بخش نخست از دو قسمت
خبرگزاری شبستان در تاریخ یکشنبه ۲۶ امرداد ۱۴۰۴ مصاحبهای (کد خبر 1829835) را در باره مفهوم تمدنی بودن نبرد با اسرائیل به نشانی زیر منتشر کرده است:
https://shabestan.news/xkz7B
متن کامل این مصاحبه با اصلاح یکی دو عبارت و حذف دو سوتیتر آن چنین است:
"حجتالاسلام دکتر الویری در گفتگو با شبستان مطرح کرد:
رژیم صهیونیستی سلطه تمدنی گذشته غرب را در منطقه دنبال میکند.
حجت الاسلام دکتر «محسن الویری»، عضو هیأت علمی و مدیر گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام در گفتگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان در رابطه با بررسی و تحلیل جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران از منظر تمدنی، اظهارداشت: سوال اصلی این است که نبرد رژیم صهیونیستی اسرائیل علیه ایران و پیش از آن نبرد آنها با مردم غزه و همچنین مردم لبنان، به چه معنا یک نبرد تمدنی است؟ در مقام پاسخ عرض می کنم که این نبرد از سه منظر و به سه معنا یک نبرد تمدنی به شمار می رود.
نخست از منظر و از جانب طرف غربی، چرا از منظر تمدن غرب باید این برخورد را را برخودر تمدنی شمرد؟ دوم از جانب کشورهای اسلامی چه ایران و چه غیرایران، که این یک جنگ تمدنی محسوب می شود. سوم منهای جانب غربی و شرقی و از نظر آرمانها و ارزشهایی که در این رویارویی مقابل هم قرار گرفتند نیز می توان آن را یک نبرد تمدنی دانست.
کارشناس تاریخ و تمدن ملل مسلمان در پاسخ به این سوال که چرا از منظر غربیها این یک نبرد تمدنی است؟، تصریح کرد: غربیها بعد از پیدایش رنسانس و قدرت گرفتن غرب از قرن ۱۷میلادی - تقریبا ۳۰۰ تا ۳۵۰ سال پیش- راهی سرزمین های شرقی (به معنای عام) و کشورهای شرقی اسلامی (به معنای خاص) شدند و در بسیاری از این کشورها به صورت فیزیکی حضور پیدا کرده و اداره آنها را به دست گرفتند.
وی خاطرنشان کرد: با هوشیار شدن مردم مشرق زمین به ویژه شرق اسلامی، غربی ها از مشرق زمین بیرون رانده شدند و با بیرون رانده شدنشان «مرحله استعمار نو» و سپس «عصر پسااستعمار» آغاز شد. اما آنها از دهه ۴۰ قرن ۲۰ میلادی به این باور رسیدند که هرچند از کشورهای اسلامی بیرون رانده شده اند اما باید یک جای پای مشخص در غرب و مشرق اسلامی داشته باشند تا بتوانند سلطه تمدنی پیشین خود را در دوران استعمار و عصر پسااستعمار حفظ کنند. بر اساس این معنا، رژیم صهیونیستی مجموعه سلطه تمدنی چند قرن پیش غربیها را در این منطقه نمایندگی می کند و ادامه و تداوم آن است.
حجت الاسلام دکتر الویری تصریح کرد: چون مفهوم آن سلطه، سیطره تمدن غرب بر شرق بود این تتمه افیونی (عَفِن درست است) آنها به نام اسرائیل هم باقیمانده و ادامه آن به حساب می آید و کارهایی که انجام می دهد به نمایندگی از غرب است. همچنان که وزیر خارجه آلمان همین را حتی به زبان آورد و گفت: «اسرائیل کارهای کثیف ما را انجام می دهد» یعنی اسرائیل ادامه کار کثیفی است که استعمار غرب در دوران سلطهاش بر شرق انجام می داد.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام ادامه داد: از جانب جهان اسلام نیز اگر نگاه کنیم بر اساس قراین و شواهد فراوانی که تاریخ پژوهان و تمدن پژوهان اذعان و اتفاق نظر دارند مسلمانان از یکی دو قرن قبل یک خیز تمدنی را آغاز کردند. یک تمدن جدید به نام «تمدن نوین اسلامی» که در حال شکل گیری و پیدایش است. تمدن پژوهانی مانند هانتینگتون بر این باورند که در میان تمدنهای گوناگون کنونی که در سطح جهان هستند، «تمدن اسلامی» و «چینی» اصلیترین و نگرانکنندهترین رقیب برای تمدن غرب محسوب می شوند.
دکتر الویری تصریح کرد: تمدن نوین اسلامیِ در حال شکلگیری در این مرحله جابجایی (شیفت تمدنی) به صورت طبیعی میخواهد خود را به شکل کامل از سلطه تمدن غرب رها کند. بنابراین پایمردی، رشادت و جهادی که مسلمانان در برابر رژیم صهیونیستی انجام می دهند از یک منظر، گامهایی است برای اعتلای دوباره و بازگشت به مجد تمدنی خودشان و در راستای احیای آن پیشینه تمدنی درخشان قبل از فائق آمدن تمدن غربی. بنابراین «مقاومت» هم یک «مقاومت تمدنی» است.
(ادامه دارد)
۷ شهریور ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
خبرگزاری شبستان در تاریخ یکشنبه ۲۶ امرداد ۱۴۰۴ مصاحبهای (کد خبر 1829835) را در باره مفهوم تمدنی بودن نبرد با اسرائیل به نشانی زیر منتشر کرده است:
https://shabestan.news/xkz7B
متن کامل این مصاحبه با اصلاح یکی دو عبارت و حذف دو سوتیتر آن چنین است:
"حجتالاسلام دکتر الویری در گفتگو با شبستان مطرح کرد:
رژیم صهیونیستی سلطه تمدنی گذشته غرب را در منطقه دنبال میکند.
حجت الاسلام دکتر «محسن الویری»، عضو هیأت علمی و مدیر گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام در گفتگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان در رابطه با بررسی و تحلیل جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران از منظر تمدنی، اظهارداشت: سوال اصلی این است که نبرد رژیم صهیونیستی اسرائیل علیه ایران و پیش از آن نبرد آنها با مردم غزه و همچنین مردم لبنان، به چه معنا یک نبرد تمدنی است؟ در مقام پاسخ عرض می کنم که این نبرد از سه منظر و به سه معنا یک نبرد تمدنی به شمار می رود.
نخست از منظر و از جانب طرف غربی، چرا از منظر تمدن غرب باید این برخورد را را برخودر تمدنی شمرد؟ دوم از جانب کشورهای اسلامی چه ایران و چه غیرایران، که این یک جنگ تمدنی محسوب می شود. سوم منهای جانب غربی و شرقی و از نظر آرمانها و ارزشهایی که در این رویارویی مقابل هم قرار گرفتند نیز می توان آن را یک نبرد تمدنی دانست.
کارشناس تاریخ و تمدن ملل مسلمان در پاسخ به این سوال که چرا از منظر غربیها این یک نبرد تمدنی است؟، تصریح کرد: غربیها بعد از پیدایش رنسانس و قدرت گرفتن غرب از قرن ۱۷میلادی - تقریبا ۳۰۰ تا ۳۵۰ سال پیش- راهی سرزمین های شرقی (به معنای عام) و کشورهای شرقی اسلامی (به معنای خاص) شدند و در بسیاری از این کشورها به صورت فیزیکی حضور پیدا کرده و اداره آنها را به دست گرفتند.
وی خاطرنشان کرد: با هوشیار شدن مردم مشرق زمین به ویژه شرق اسلامی، غربی ها از مشرق زمین بیرون رانده شدند و با بیرون رانده شدنشان «مرحله استعمار نو» و سپس «عصر پسااستعمار» آغاز شد. اما آنها از دهه ۴۰ قرن ۲۰ میلادی به این باور رسیدند که هرچند از کشورهای اسلامی بیرون رانده شده اند اما باید یک جای پای مشخص در غرب و مشرق اسلامی داشته باشند تا بتوانند سلطه تمدنی پیشین خود را در دوران استعمار و عصر پسااستعمار حفظ کنند. بر اساس این معنا، رژیم صهیونیستی مجموعه سلطه تمدنی چند قرن پیش غربیها را در این منطقه نمایندگی می کند و ادامه و تداوم آن است.
حجت الاسلام دکتر الویری تصریح کرد: چون مفهوم آن سلطه، سیطره تمدن غرب بر شرق بود این تتمه افیونی (عَفِن درست است) آنها به نام اسرائیل هم باقیمانده و ادامه آن به حساب می آید و کارهایی که انجام می دهد به نمایندگی از غرب است. همچنان که وزیر خارجه آلمان همین را حتی به زبان آورد و گفت: «اسرائیل کارهای کثیف ما را انجام می دهد» یعنی اسرائیل ادامه کار کثیفی است که استعمار غرب در دوران سلطهاش بر شرق انجام می داد.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام ادامه داد: از جانب جهان اسلام نیز اگر نگاه کنیم بر اساس قراین و شواهد فراوانی که تاریخ پژوهان و تمدن پژوهان اذعان و اتفاق نظر دارند مسلمانان از یکی دو قرن قبل یک خیز تمدنی را آغاز کردند. یک تمدن جدید به نام «تمدن نوین اسلامی» که در حال شکل گیری و پیدایش است. تمدن پژوهانی مانند هانتینگتون بر این باورند که در میان تمدنهای گوناگون کنونی که در سطح جهان هستند، «تمدن اسلامی» و «چینی» اصلیترین و نگرانکنندهترین رقیب برای تمدن غرب محسوب می شوند.
دکتر الویری تصریح کرد: تمدن نوین اسلامیِ در حال شکلگیری در این مرحله جابجایی (شیفت تمدنی) به صورت طبیعی میخواهد خود را به شکل کامل از سلطه تمدن غرب رها کند. بنابراین پایمردی، رشادت و جهادی که مسلمانان در برابر رژیم صهیونیستی انجام می دهند از یک منظر، گامهایی است برای اعتلای دوباره و بازگشت به مجد تمدنی خودشان و در راستای احیای آن پیشینه تمدنی درخشان قبل از فائق آمدن تمدن غربی. بنابراین «مقاومت» هم یک «مقاومت تمدنی» است.
(ادامه دارد)
۷ شهریور ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
شبستان
رژیم صهیونیستی سلطه تمدنی گذشته غرب را در منطقه دنبال میکند
آیینه تمدن غرب به غایت سیاهی است. یعنی پیشرفت در جنبه فناوری با این بُنمایه توحش و وحشیگری به معنای واقعی کلمه. این صحنه، صحنه به نمایش گذاشتن جوهره تمدن غرب است. حال در این جانب ما در لبنان، در غزه و در کشور عزیزمان ایران شاهد رشادتهای بی مانند، افتخارآفرینی…
🇮🇷🔹 انتشار مصاحبهای در باره مفهوم تمدنی بودن نبرد با اسرائیل ـ بخش دوم از دو قسمت
وی خاطرنشان کرد: این مقاومت هم از این منظر که می خواهد دنبالهی افیون ِ(عَفِن درست است) نفرت آفرین ِتمدن ِغرب را بزداید، «مقاومتی تمدنی» است و هم از این بابت که می خواهد آن مجد و عظمتِ تمدنی ِمسلمانان را احیا کند، یک «نبرد تمدنی» محسوب می شود.
کارشناس تاریخ و تمدن ملل مسلمان دربخش دیگری از سخنان خود به موضوع نشانههای رفتار و کنشِ تمدنی اشاره کرد و گفت: از این منظر هم که نگاه می کنیم این رویارویی و برخورد، یک پدیده تمدنی محسوب می شود چه از جانب طرف اسرائیلی و چه ازطرف ایرانی.
حجت الاسلام الویری افزود: دررابطه با تمدنغربی باید صادقانه اعتراف کنیم که این تمدن دستاوردهایی داشته و از نظر فناوری، جهشی در زندگی بشر ایجاد کرده، در برخی جنبهها مانند نظم اداری و... دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته است که باید آنها را به عنوان تجربه بشری شناخت و استفاده کرد. اما بُن مایه این تمدن (یا یکی از بن مایههای آن) وحشیگری و خشونت است. تمدن غربی اینگونه نبوده که فرآیند شکلگیری آن هم یک فرآیند تمدنی باشد، یک فرآیند فرهیخته باشد، بلکه تمدنی است در غایتِ سیاهی، تباهی، خشونت، بی رحمی، قتل و غارت و زیرپا گذاشتن حقوق میلیونها انسان.
وی یادآور شد: امروز تمدن غرب در ایستگاه آخر زندگی خود ایستاده است ـ وقتی از ایستگاه آخر حرف می زنیم، مقیاس ما تمدنی است یعنی شاید این ایستگاه آخر، یکصد سال دیگر طول بکشد تا به پایان برسد - اما در این ایستگاه آخر آنچه امروز در غزه می بینید در حقیقت جوهره تمدن غرب است که در مقابل همه ما ایستاده است. فناوری در بالاترین درجه اما اخلاق، هیچ! حتی اگر بخواهیم این رویه را به حیوان تشبیه کنیم آنها از حیوان هم وحشیتر و به مراتب پستتر و دون مایهتر هستند. همچنان که قرآن کریم در وصف برخی افراد میفرماید: «أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ؛ آنها بسان چهارپایان بلکه از آنها گمراه ترند».
کارشناس تاریخ و تمدن ملل مسلمان خاطرنشان کرد: این آیینه تمدن غرب است. یعنی پیشرفت در جنبه فناوری با این بُنمایه توحش و وحشیگری به معنای واقعی کلمه. این صحنه، صحنه به نمایش گذاشتن جوهره تمدن غرب است. حال در این جانب ما در لبنان، در غزه و در کشور عزیزمان ایران شاهد رشادتهای بی مانند، افتخارآفرینیهای بینظیر در تاریخ بشریت هستیم. این که چگونه قدرت ایمان به آنها توان می دهد تا همچنان که توانستند با دست خالی رژیم تا بُن دندان مسلح پهلوی را به سقوط بکشانند امروز نیز به رغم پیشرفتهای خوبی که در جنبه های فناوری وجود دارد با اعتماد به نفس بالا و با قدرت ایمانی در مقابل تمدن غرب و نماینده خبیث آن ایستاده اند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام در پایان خاطرنشان کرد: این باطن تمدن اسلامی است. این همان چیزی است که ما در صدر اسلام در سپاه بدر می بینیم که مسلمانان چگونه در کنار پیامبر (ص) ایستادند. بنابراین، نشانه های تمدن غربی و تمدن اسلامی امروز آشکارا هر دو در مقابل هم هستند.
این دو نشان می دهند که چشم اندازی که پیش روی بشریت است کدام یک از این دو خواهد بود؟ اگر هر یک از این دو تمدن پیروز شود آینده بشریت همانگونه رقم می خورد. در یک طرف مظلومیت و ایمان را می بینیم اعتماد به نفس و اتکای به خدای متعال را می بینیم. این چشم انداز الهی و معنوی است و در طرف دیگر وحشیگری به تمام معنا با بهره گیری از همه فناوریهایی که بشر به آن دست یافته، خیانت به دستاوردهای بشری و نشان دادن یک باطن وحشی، خبیث، پست و پلشت. از این نظر هم که این صحنه، صحنه به نمایش گذاشتن ارزش و آرمانهای بنیادی این دو تمدن است این مواجهه یک رویارویی تمدنی شمرده می شود."
۷ شهریور ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
وی خاطرنشان کرد: این مقاومت هم از این منظر که می خواهد دنبالهی افیون ِ(عَفِن درست است) نفرت آفرین ِتمدن ِغرب را بزداید، «مقاومتی تمدنی» است و هم از این بابت که می خواهد آن مجد و عظمتِ تمدنی ِمسلمانان را احیا کند، یک «نبرد تمدنی» محسوب می شود.
کارشناس تاریخ و تمدن ملل مسلمان دربخش دیگری از سخنان خود به موضوع نشانههای رفتار و کنشِ تمدنی اشاره کرد و گفت: از این منظر هم که نگاه می کنیم این رویارویی و برخورد، یک پدیده تمدنی محسوب می شود چه از جانب طرف اسرائیلی و چه ازطرف ایرانی.
حجت الاسلام الویری افزود: دررابطه با تمدنغربی باید صادقانه اعتراف کنیم که این تمدن دستاوردهایی داشته و از نظر فناوری، جهشی در زندگی بشر ایجاد کرده، در برخی جنبهها مانند نظم اداری و... دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته است که باید آنها را به عنوان تجربه بشری شناخت و استفاده کرد. اما بُن مایه این تمدن (یا یکی از بن مایههای آن) وحشیگری و خشونت است. تمدن غربی اینگونه نبوده که فرآیند شکلگیری آن هم یک فرآیند تمدنی باشد، یک فرآیند فرهیخته باشد، بلکه تمدنی است در غایتِ سیاهی، تباهی، خشونت، بی رحمی، قتل و غارت و زیرپا گذاشتن حقوق میلیونها انسان.
وی یادآور شد: امروز تمدن غرب در ایستگاه آخر زندگی خود ایستاده است ـ وقتی از ایستگاه آخر حرف می زنیم، مقیاس ما تمدنی است یعنی شاید این ایستگاه آخر، یکصد سال دیگر طول بکشد تا به پایان برسد - اما در این ایستگاه آخر آنچه امروز در غزه می بینید در حقیقت جوهره تمدن غرب است که در مقابل همه ما ایستاده است. فناوری در بالاترین درجه اما اخلاق، هیچ! حتی اگر بخواهیم این رویه را به حیوان تشبیه کنیم آنها از حیوان هم وحشیتر و به مراتب پستتر و دون مایهتر هستند. همچنان که قرآن کریم در وصف برخی افراد میفرماید: «أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ؛ آنها بسان چهارپایان بلکه از آنها گمراه ترند».
کارشناس تاریخ و تمدن ملل مسلمان خاطرنشان کرد: این آیینه تمدن غرب است. یعنی پیشرفت در جنبه فناوری با این بُنمایه توحش و وحشیگری به معنای واقعی کلمه. این صحنه، صحنه به نمایش گذاشتن جوهره تمدن غرب است. حال در این جانب ما در لبنان، در غزه و در کشور عزیزمان ایران شاهد رشادتهای بی مانند، افتخارآفرینیهای بینظیر در تاریخ بشریت هستیم. این که چگونه قدرت ایمان به آنها توان می دهد تا همچنان که توانستند با دست خالی رژیم تا بُن دندان مسلح پهلوی را به سقوط بکشانند امروز نیز به رغم پیشرفتهای خوبی که در جنبه های فناوری وجود دارد با اعتماد به نفس بالا و با قدرت ایمانی در مقابل تمدن غرب و نماینده خبیث آن ایستاده اند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام در پایان خاطرنشان کرد: این باطن تمدن اسلامی است. این همان چیزی است که ما در صدر اسلام در سپاه بدر می بینیم که مسلمانان چگونه در کنار پیامبر (ص) ایستادند. بنابراین، نشانه های تمدن غربی و تمدن اسلامی امروز آشکارا هر دو در مقابل هم هستند.
این دو نشان می دهند که چشم اندازی که پیش روی بشریت است کدام یک از این دو خواهد بود؟ اگر هر یک از این دو تمدن پیروز شود آینده بشریت همانگونه رقم می خورد. در یک طرف مظلومیت و ایمان را می بینیم اعتماد به نفس و اتکای به خدای متعال را می بینیم. این چشم انداز الهی و معنوی است و در طرف دیگر وحشیگری به تمام معنا با بهره گیری از همه فناوریهایی که بشر به آن دست یافته، خیانت به دستاوردهای بشری و نشان دادن یک باطن وحشی، خبیث، پست و پلشت. از این نظر هم که این صحنه، صحنه به نمایش گذاشتن ارزش و آرمانهای بنیادی این دو تمدن است این مواجهه یک رویارویی تمدنی شمرده می شود."
۷ شهریور ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
یاد شهیدان رجایی و باهنر گرامی باد
🇮🇷🔸انتشار یادداشت "اصرار بر نوزایی بیثمر؛ چرا تمدن ایرانی یک پدیده تاریخی پایان یافته است؟"
شماره ۴ و ۵ مجله "نقد اندیشه؛ مجله تفکر انتقادی و ایدههای متضاد" (سال سوم، تابستان و پاییز ۱۴۰۴) در پایان بخش فارسی خود از صفحه ۲۵۷ تا ۳۵۷ که "آرمانشهر؛ چشماندازها و تحلیلها" نام دارد، پروندهای با عنوان "چگونه ملتی میمیرد؟" گشوده است که در بردارنده "۳۳ بحث در باب بزرگترین مخاطرات تمدن ایرانی" است.
مطالعه این پرونده و این شماره از مجله را که ۴۲۶ صفحه همراه با ضمائم دارد و به صاحب امتیازی و مدیریت مسؤول و سردبیری آقای پیام فضلینژاد منتشر شده است، به دغدغهمندان آینده تمدنی ایران توصیه میکنم.
در صفحههای ۳۰۴ و ۳۰۵ این پرونده، یادداشتی با عنوان "اصرار بر نوزایی بیثمر؛ چرا تمدن ایرانی یک پدیده تاریخی پایان یافته است؟" منتشر شده است. موضوع این یادداشت در بخش پایانیِ فراز نخستین آن این گونه بیان شده است:
"بیتردید یکی از بنیادیترین پرسشها در کشور ما که پاسخ آن پیامدهای بسیاری دارد، چگونگی پیوند بین سه مؤلفه اسلام، ایران و تمدن است. ترکیب این سه مؤلفه ما را با مفاهیم و اصطلاحات و تعابیری دیگر روبرو میسازد که همه آنها شایسته و بل نیازمند درنگ و ژرفکاوی است، همچون: تمدن ایرانی، ایران تمدنی، تمدن اسلامی، اسلام تمدنی، تمدن ایرانی اسلامی، جایگاه اسلام در حرکت تمدنی ایران، جایگاه ایران در تمدن اسلامی پیشین، و جایگاه ایران در تمدن نوین اسلامی. در این نوشتار کوتاه، چیستی تمدن ایرانی و امکانسنجی بازآفرینی آن و سپس نسبت وضعیت تمدنی ایران با حرکت تمدنی جهان اسلام مورد بررسی قرار گرفته است."
به دلیل تفاوتهای ویرایشی متن اولیه ارسال شده به مجله با متن منتشر شده، امکان در دسترس قرار دادن فایل مستقل مقاله در قالب وُرد وجود ندارد.
۸ شهریور ۱۴۰۴
@MohsenAlviri
🇮🇷🔸انتشار یادداشت "اصرار بر نوزایی بیثمر؛ چرا تمدن ایرانی یک پدیده تاریخی پایان یافته است؟"
شماره ۴ و ۵ مجله "نقد اندیشه؛ مجله تفکر انتقادی و ایدههای متضاد" (سال سوم، تابستان و پاییز ۱۴۰۴) در پایان بخش فارسی خود از صفحه ۲۵۷ تا ۳۵۷ که "آرمانشهر؛ چشماندازها و تحلیلها" نام دارد، پروندهای با عنوان "چگونه ملتی میمیرد؟" گشوده است که در بردارنده "۳۳ بحث در باب بزرگترین مخاطرات تمدن ایرانی" است.
مطالعه این پرونده و این شماره از مجله را که ۴۲۶ صفحه همراه با ضمائم دارد و به صاحب امتیازی و مدیریت مسؤول و سردبیری آقای پیام فضلینژاد منتشر شده است، به دغدغهمندان آینده تمدنی ایران توصیه میکنم.
در صفحههای ۳۰۴ و ۳۰۵ این پرونده، یادداشتی با عنوان "اصرار بر نوزایی بیثمر؛ چرا تمدن ایرانی یک پدیده تاریخی پایان یافته است؟" منتشر شده است. موضوع این یادداشت در بخش پایانیِ فراز نخستین آن این گونه بیان شده است:
"بیتردید یکی از بنیادیترین پرسشها در کشور ما که پاسخ آن پیامدهای بسیاری دارد، چگونگی پیوند بین سه مؤلفه اسلام، ایران و تمدن است. ترکیب این سه مؤلفه ما را با مفاهیم و اصطلاحات و تعابیری دیگر روبرو میسازد که همه آنها شایسته و بل نیازمند درنگ و ژرفکاوی است، همچون: تمدن ایرانی، ایران تمدنی، تمدن اسلامی، اسلام تمدنی، تمدن ایرانی اسلامی، جایگاه اسلام در حرکت تمدنی ایران، جایگاه ایران در تمدن اسلامی پیشین، و جایگاه ایران در تمدن نوین اسلامی. در این نوشتار کوتاه، چیستی تمدن ایرانی و امکانسنجی بازآفرینی آن و سپس نسبت وضعیت تمدنی ایران با حرکت تمدنی جهان اسلام مورد بررسی قرار گرفته است."
به دلیل تفاوتهای ویرایشی متن اولیه ارسال شده به مجله با متن منتشر شده، امکان در دسترس قرار دادن فایل مستقل مقاله در قالب وُرد وجود ندارد.
۸ شهریور ۱۴۰۴
@MohsenAlviri