✅ گفتمان «آغلسازی» و پیامدهای آن بر نظام سیاسی ایران
✍امتداد- گروه سیاسی: در روزهای اخیر، و بعد از آتش بس ایران و اسرائیل شاهد رشد دوباره جریان «خالص ساز» هستیم که این بار با نقاب حمله به توده های مردم و تشبیه «وطن» به «آغل» حیوانات سر بر آورده است. این جریان، که خود را هسته سخت و وفادار به نظام میداند، با این پیشفرض عمل میکند که تنها تفکر آنها شایستگی حمایت و اعتماد نظام را دارند و نیازی به بهرهگیری از ظرفیتهای گروههای منتقد یا حتی در میانه هر جنگی هم نیست. این تفکر، که ریشه در نوعی خودبسندگی و انحصارطلبی سیاسی دارد، نهتنها به انزوای گفتمانی منجر میشود، بلکه میتواند تبعات خطرناکی برای مشروعیت و پایداری نظام سیاسی به همراه داشته باشد.
ریشههای گفتمان آغلسازی
🔹گفتمان آغلسازی که نمود روشن آن با اظهارات اخیر یکی از مسئولان صداوسیما مشاهده شد، بر این باور استوار است که نظام تنها باید به نیروهای کاملاً همسو متکی باشد. این جریان، هرگونه نقد یا تفاوت دیدگاه را بهعنوان تهدیدی برای نظام تلقی میکند و بهجای استفاده از ظرفیتهای متنوع اجتماعی و سیاسی، به دنبال محدود کردن دایره حامیان به یک گروه خاص است. این نگاه، که خود را «هسته سخت» نظام میخواند، در واقع به دنبال حذف هرگونه تکثرگرایی در سپهر سیاسی است و معتقد است که نظام بدون توجه به حمایتهای گستردهتر مردمی نیز میتواند به حیات خود ادامه دهد. پیشتر نیز همین تهدید از زبان یکی از افراد نزدیک به این جریان بر زبان جاری شده بود.
🔹این جریان، شادمانی از حمایت گروههای منتقد یا حتی معتدل را نشانه ضعف میداند و به حاکمیت توصیه میکند که نیازی به نمایش پشتوانه مردمی گسترده ندارد. این دیدگاه، در حقیقت، ریشه در نوعی ترس از تکثر و مشارکت حداکثری دارد؛ ترسی که از باز شدن فضا برای حضور صداهای متنوع و احتمال به چالش کشیده شدن انحصار سیاسی ناشی میشود.
پیوند آغلسازی با مشارکت حداقلی
🔹یکی از بارزترین نمودهای این گفتمان را میتوان در رویکرد آن به انتخابات مشاهده کرد. جریان خالصساز، با تأکید بر تأیید صلاحیت صرفاً نیروهای همسو، به دنبال حذف رقابت واقعی و کاهش مشارکت مردمی در هر انتخاباتی بود. این جریان معتقد است که نیازی به حضور گسترده مردم نیست و نظام میتواند با تکیه بر همان «هسته سخت» به حیات خود ادامه دهد. این نگاه، مشارکت حداقلی را نهتنها تهدید نمیبیند، بلکه آن را بهعنوان نشانهای از خلوص و وفاداری به اصول نظام تبلیغ میکند.
🔹اما این رویکرد، در بلندمدت، میتواند به کاهش مشروعیت نظام در میان تودههای مردم منجر شود. مشارکت گسترده مردمی، حتی اگر همراه با نقدهایی به حاکمیت باشد، نشانهای از پویایی و مقبولیت نظام است. محدود کردن این مشارکت به بهانه خالصسازی، در واقع به معنای قطع ارتباط با بخشهای وسیعی از جامعه است که ممکن است با وجود انتقادات، همچنان به اصل نظام وفادار باشند.
مخاطرات آغلسازی برای آینده نظام
گفتمان آغلسازی، با تأکید بر انحصار و حذف دیگران، چند خطر اساسی را ایجاد خواهد کرد:
1. کاهش سرمایه اجتماعی: حمایت گروههای منتقد، حتی اگر مشروط باشد، میتواند نشانهای از مقبولیت نظام در میان اقشار مختلف باشد. نادیده گرفتن این حمایتها، به معنای از دست دادن سرمایه اجتماعی است.
2. ایجاد شکاف در جامعه: تأکید بر خالصسازی، جامعه را به دو قطب «خودی» و «غیرخودی» تقسیم میکند.
3. تضعیف پشتوانه مردمی: هر نظام سیاسی برای بقای خود به پشتوانه مردمی نیاز دارند.
4. انزوای گفتمانی: گفتمان آغلسازی، با حذف صداهای متنوع، نظام را از ظرفیتهای فکری و سیاسی محروم میکند. نقدهای سازنده، حتی اگر تند باشند، میتوانند به اصلاح و بهبود عملکرد نظام کمک کنند. اما این جریان، با حذف این صداها، نظام را در یک فضای بسته و محدود گرفتار میکند.
راه برونرفت
🔹برای مقابله با این گفتمان، حاکمیت نیازمند بازنگری در رویکرد خود به مقوله مشارکت و تکثر سیاسی است. بهجای تأکید بر خالصسازی، باید فضایی برای حضور صداهای متنوع ایجاد شود و امروز بعد از آتش بس شاید بهترین فرصت برای این کار باشد. این به معنای پذیرش بیقیدوشرط همه دیدگاهها نیست، بلکه به معنای ایجاد فضایی است که در آن گروههای مختلف، حتی با وجود انتقادات، بتوانند در چارچوب نظام فعالیت کنند.
🔹در نهایت، نظام سیاسی ایران، با چالشهای داخلی و خارجی متعددی مواجه است. در چنین شرایطی، تکیه بر یک گروه خاص و نادیده گرفتن ظرفیتهای دیگر، نهتنها به تقویت نظام کمکی نمیکند، بلکه میتواند به انزوای سیاسی و اجتماعی آن منجر شود. پذیرش تکثر و استفاده از حمایتهای گستردهتر، حتی اگر همراه با نقد باشد، نشانهای از قدرت و اعتمادبهنفس نظام است، نه ضعف آن.
#امتداد
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
✍امتداد- گروه سیاسی: در روزهای اخیر، و بعد از آتش بس ایران و اسرائیل شاهد رشد دوباره جریان «خالص ساز» هستیم که این بار با نقاب حمله به توده های مردم و تشبیه «وطن» به «آغل» حیوانات سر بر آورده است. این جریان، که خود را هسته سخت و وفادار به نظام میداند، با این پیشفرض عمل میکند که تنها تفکر آنها شایستگی حمایت و اعتماد نظام را دارند و نیازی به بهرهگیری از ظرفیتهای گروههای منتقد یا حتی در میانه هر جنگی هم نیست. این تفکر، که ریشه در نوعی خودبسندگی و انحصارطلبی سیاسی دارد، نهتنها به انزوای گفتمانی منجر میشود، بلکه میتواند تبعات خطرناکی برای مشروعیت و پایداری نظام سیاسی به همراه داشته باشد.
ریشههای گفتمان آغلسازی
🔹گفتمان آغلسازی که نمود روشن آن با اظهارات اخیر یکی از مسئولان صداوسیما مشاهده شد، بر این باور استوار است که نظام تنها باید به نیروهای کاملاً همسو متکی باشد. این جریان، هرگونه نقد یا تفاوت دیدگاه را بهعنوان تهدیدی برای نظام تلقی میکند و بهجای استفاده از ظرفیتهای متنوع اجتماعی و سیاسی، به دنبال محدود کردن دایره حامیان به یک گروه خاص است. این نگاه، که خود را «هسته سخت» نظام میخواند، در واقع به دنبال حذف هرگونه تکثرگرایی در سپهر سیاسی است و معتقد است که نظام بدون توجه به حمایتهای گستردهتر مردمی نیز میتواند به حیات خود ادامه دهد. پیشتر نیز همین تهدید از زبان یکی از افراد نزدیک به این جریان بر زبان جاری شده بود.
🔹این جریان، شادمانی از حمایت گروههای منتقد یا حتی معتدل را نشانه ضعف میداند و به حاکمیت توصیه میکند که نیازی به نمایش پشتوانه مردمی گسترده ندارد. این دیدگاه، در حقیقت، ریشه در نوعی ترس از تکثر و مشارکت حداکثری دارد؛ ترسی که از باز شدن فضا برای حضور صداهای متنوع و احتمال به چالش کشیده شدن انحصار سیاسی ناشی میشود.
پیوند آغلسازی با مشارکت حداقلی
🔹یکی از بارزترین نمودهای این گفتمان را میتوان در رویکرد آن به انتخابات مشاهده کرد. جریان خالصساز، با تأکید بر تأیید صلاحیت صرفاً نیروهای همسو، به دنبال حذف رقابت واقعی و کاهش مشارکت مردمی در هر انتخاباتی بود. این جریان معتقد است که نیازی به حضور گسترده مردم نیست و نظام میتواند با تکیه بر همان «هسته سخت» به حیات خود ادامه دهد. این نگاه، مشارکت حداقلی را نهتنها تهدید نمیبیند، بلکه آن را بهعنوان نشانهای از خلوص و وفاداری به اصول نظام تبلیغ میکند.
🔹اما این رویکرد، در بلندمدت، میتواند به کاهش مشروعیت نظام در میان تودههای مردم منجر شود. مشارکت گسترده مردمی، حتی اگر همراه با نقدهایی به حاکمیت باشد، نشانهای از پویایی و مقبولیت نظام است. محدود کردن این مشارکت به بهانه خالصسازی، در واقع به معنای قطع ارتباط با بخشهای وسیعی از جامعه است که ممکن است با وجود انتقادات، همچنان به اصل نظام وفادار باشند.
مخاطرات آغلسازی برای آینده نظام
گفتمان آغلسازی، با تأکید بر انحصار و حذف دیگران، چند خطر اساسی را ایجاد خواهد کرد:
1. کاهش سرمایه اجتماعی: حمایت گروههای منتقد، حتی اگر مشروط باشد، میتواند نشانهای از مقبولیت نظام در میان اقشار مختلف باشد. نادیده گرفتن این حمایتها، به معنای از دست دادن سرمایه اجتماعی است.
2. ایجاد شکاف در جامعه: تأکید بر خالصسازی، جامعه را به دو قطب «خودی» و «غیرخودی» تقسیم میکند.
3. تضعیف پشتوانه مردمی: هر نظام سیاسی برای بقای خود به پشتوانه مردمی نیاز دارند.
4. انزوای گفتمانی: گفتمان آغلسازی، با حذف صداهای متنوع، نظام را از ظرفیتهای فکری و سیاسی محروم میکند. نقدهای سازنده، حتی اگر تند باشند، میتوانند به اصلاح و بهبود عملکرد نظام کمک کنند. اما این جریان، با حذف این صداها، نظام را در یک فضای بسته و محدود گرفتار میکند.
راه برونرفت
🔹برای مقابله با این گفتمان، حاکمیت نیازمند بازنگری در رویکرد خود به مقوله مشارکت و تکثر سیاسی است. بهجای تأکید بر خالصسازی، باید فضایی برای حضور صداهای متنوع ایجاد شود و امروز بعد از آتش بس شاید بهترین فرصت برای این کار باشد. این به معنای پذیرش بیقیدوشرط همه دیدگاهها نیست، بلکه به معنای ایجاد فضایی است که در آن گروههای مختلف، حتی با وجود انتقادات، بتوانند در چارچوب نظام فعالیت کنند.
🔹در نهایت، نظام سیاسی ایران، با چالشهای داخلی و خارجی متعددی مواجه است. در چنین شرایطی، تکیه بر یک گروه خاص و نادیده گرفتن ظرفیتهای دیگر، نهتنها به تقویت نظام کمکی نمیکند، بلکه میتواند به انزوای سیاسی و اجتماعی آن منجر شود. پذیرش تکثر و استفاده از حمایتهای گستردهتر، حتی اگر همراه با نقد باشد، نشانهای از قدرت و اعتمادبهنفس نظام است، نه ضعف آن.
#امتداد
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
چه چیز ایران را نجات داد؟
✍🏾علیرضا بهشتیشیرازی
🟩وزارت دفاع اسرائیل گزارش کرده است که در جریان جنگ دوازدهروزه ایران پانصد فروند موشک شلیک کرد، با این ادعا که ۸۴٪ آنها رهگیری شدند.
🟩اگر من به جای اسرائیلیها یا آمریکائیها بودم در خلال همان شبها و روزها که درگیری ادامه داشت فیلمهائی از صدها رهگیری موشکهای ایران منتشر میکردم. در آن صورت اولاً این ادعایشان که ایران نتوانسته است کاری از پیش ببرد ثابت میشد. ثانیاً برتری تجهیزات آمریکائی را به رخ جهان میکشیدند. هر تیر از موشکهای گنبد آهنین، که ظاهراً ۷۰۰ هزار دلار به اسرائیل فروخته میشود، بعد از تحقیق و توسعه اولیه ۷۰۰ دلار هم هزینه تولید بر نمیدارد. چرا با تهیه چنین تصاویری دوازده روز تمام در پربینندهترین برنامههای تمامی شبکههای خبری جهان برای چنین محصول پرسودی آگهی مجانی پخش نکردند؟ -این چه حرفی است که میزنیم؟ جنگ که با قواعد کسبوکار اداره نمیشود.
🟩اتفاقاً سؤال من همین است. آن قاعده مدیریت جنگ چیست که موجب هدر دادن چنین فرصتی طلائی میشود. نمیتوان گفت در آن گیرودار عقلشان نرسید، زیرا این کاری بود که قبلاً مشابهش را در مورد عملکرد گنبد آهنین در مقابل موشکهای حماس و حزبالله انجام میدادند. حتی نیاز نبود اداره جنگ روانی ارتش اسرائیل دایرهای را مسئول این کار کند، بلکه کافی بود خبرنگاران را آزاد میگذاشت تا خودشان با کمال میل صحنه رهگیری آن ۴۲۰ موشک را به صورت زنده مخابره کنند.
🔺🔺🔺در حالی که شخصاً جز دو سه مورد از این تصاویر در شبکههای بینالمللی ندیدم. به جای آن، تمامی خبرنگاران از سانسورهای شدید اسرائیل خبر میدادند. خلاصهاش اینکه من بعید میدانم آمارهایی که در مورد عدم موفقیت حملات موشکی ایران میدهند صحیح باشد: الحرب خدعه، جنگیدن سرتاپایش فریب دادن است.
👈🏾در عین حال آنچه ایران را نجات داد عاملی مهمتر بود. ایران هفتاد برابر اسرائیل مساحت دارد، و حتی اگر ۳۰ درصد آن را کویر و غیرقابلزیست در نظر بگیریم باز مناطق باقیمانده پنجاه برابر اسرائیل است. این یعنی همان هشتاد حملهای که موفقیتش را تأیید کردهاند ۵۰ برابر بیشتر، یعنی معادل چهار هزار حمله فشار روانی به وجود آورد، بلکه اگر تراکم پنج برابری جمعیت اسرائیل را هم در مقایسه با ایران مد نظر بگیریم حتی بیشتر. هر قدر هم که این عدد را تعدیل کنیم نتیجه باز چشمگیر خواهد بود. این نکتهای است که صدام نیز در جنگ با ایران از قلم انداخت و چوبش را خورد.
👈🏾◾️دومین عاملی که ما را نجات داد قطعاً واکنش مردم ما در قبال این حملات به عنوان یک ملت یکپارچه بود. دلهای مردم آسمان حقیقی ایران است، که دشمن نتوانست بر آن چیره شود، و لذا تسلطش بر آسمان فیزیکی سودی که میخواست نرساند. در اخبار دیدم که بناست برای تقویت دفاع هوایی از چین جنگنده بخریم.
🟩اگر تجدیدنظری در برخورد با مردم و توجهی به آسمان حقیقی کشور باشد، بالاخره این هزینهها لازم است، و الا اینها چیزی بیشتر از تعدادی اسباببازی درجه دوم نخواهند بود که در این شرائط وخیم اقتصادی میلیاردها دلار از منابع محدود دولت را میبلعند.
▫️وقتی میگوئیم ملت یکپارچه یعنی یک موجود زنده که میتواند به سرعت آرایش خود را تغییر دهد.
▫️🟩در جریان آن دوازده روز این تغییر سریع را دیدیم، به صورتی که دشمن جداً یکه خورد. حاکمان این تغییر را قدر بدانند، زیرا وضعیت روابطشان با مردم میتواند به همان سرعت به حالت قبلی باز گردد.
خبرهایی که از زندان میرسد اصلاً خوب نیست. حاکمان توجه داشته باشند که مردم، به هر علت، این پارههای تن ما را وجدانهای به گروگان گرفته شده خویش میدانند و بدرفتاری با آنها را ملاک میگیرند. طی بیش از شش سال تجربه حبس رؤسای زیادی را در زندان میدیدم. در دوره پنجساله اول، به جز مرحوم علائی که از سر انسانیت و نه سیاست با زندانیان خیراندیشانه برخورد میکرد، هر از چندی رئیسی جدید برای بند میآوردند که میپنداشت قبلیها به ما رو دادهاند و او میداند که چه باید بکند. ولی عِرض (آبروی) خود را میبرد و زحمت ما میداشت. میترسم رؤسای فشافویه در چنین حال و هوائی باشند. هر قدر هم که امکانات کم باشد چپاندن ۳۶ یا ۴۰ نفر در ۳۶ متر جا بودار است. آقای رئیس اگر ببرد فخرش را میفروشد و اگر ببازد هزینهاش را حاکمیت میدهد، و قبل از آن عزیزان ما رنج میکشند.
👈🏾بلکه به حاکمان توصیه میکنم تا این شبهآشتی تمام نشده است از فرصت بهره بر دارند و طی همین یکی دو روز محاسبه کنند که در این شانزده سال از حصر و حبس آزادگان جز ضرر چه سودی بردند؟.
@sobhemagroup
@MostafaTajzadeh
✍🏾علیرضا بهشتیشیرازی
🟩وزارت دفاع اسرائیل گزارش کرده است که در جریان جنگ دوازدهروزه ایران پانصد فروند موشک شلیک کرد، با این ادعا که ۸۴٪ آنها رهگیری شدند.
🟩اگر من به جای اسرائیلیها یا آمریکائیها بودم در خلال همان شبها و روزها که درگیری ادامه داشت فیلمهائی از صدها رهگیری موشکهای ایران منتشر میکردم. در آن صورت اولاً این ادعایشان که ایران نتوانسته است کاری از پیش ببرد ثابت میشد. ثانیاً برتری تجهیزات آمریکائی را به رخ جهان میکشیدند. هر تیر از موشکهای گنبد آهنین، که ظاهراً ۷۰۰ هزار دلار به اسرائیل فروخته میشود، بعد از تحقیق و توسعه اولیه ۷۰۰ دلار هم هزینه تولید بر نمیدارد. چرا با تهیه چنین تصاویری دوازده روز تمام در پربینندهترین برنامههای تمامی شبکههای خبری جهان برای چنین محصول پرسودی آگهی مجانی پخش نکردند؟ -این چه حرفی است که میزنیم؟ جنگ که با قواعد کسبوکار اداره نمیشود.
🟩اتفاقاً سؤال من همین است. آن قاعده مدیریت جنگ چیست که موجب هدر دادن چنین فرصتی طلائی میشود. نمیتوان گفت در آن گیرودار عقلشان نرسید، زیرا این کاری بود که قبلاً مشابهش را در مورد عملکرد گنبد آهنین در مقابل موشکهای حماس و حزبالله انجام میدادند. حتی نیاز نبود اداره جنگ روانی ارتش اسرائیل دایرهای را مسئول این کار کند، بلکه کافی بود خبرنگاران را آزاد میگذاشت تا خودشان با کمال میل صحنه رهگیری آن ۴۲۰ موشک را به صورت زنده مخابره کنند.
🔺🔺🔺در حالی که شخصاً جز دو سه مورد از این تصاویر در شبکههای بینالمللی ندیدم. به جای آن، تمامی خبرنگاران از سانسورهای شدید اسرائیل خبر میدادند. خلاصهاش اینکه من بعید میدانم آمارهایی که در مورد عدم موفقیت حملات موشکی ایران میدهند صحیح باشد: الحرب خدعه، جنگیدن سرتاپایش فریب دادن است.
👈🏾در عین حال آنچه ایران را نجات داد عاملی مهمتر بود. ایران هفتاد برابر اسرائیل مساحت دارد، و حتی اگر ۳۰ درصد آن را کویر و غیرقابلزیست در نظر بگیریم باز مناطق باقیمانده پنجاه برابر اسرائیل است. این یعنی همان هشتاد حملهای که موفقیتش را تأیید کردهاند ۵۰ برابر بیشتر، یعنی معادل چهار هزار حمله فشار روانی به وجود آورد، بلکه اگر تراکم پنج برابری جمعیت اسرائیل را هم در مقایسه با ایران مد نظر بگیریم حتی بیشتر. هر قدر هم که این عدد را تعدیل کنیم نتیجه باز چشمگیر خواهد بود. این نکتهای است که صدام نیز در جنگ با ایران از قلم انداخت و چوبش را خورد.
👈🏾◾️دومین عاملی که ما را نجات داد قطعاً واکنش مردم ما در قبال این حملات به عنوان یک ملت یکپارچه بود. دلهای مردم آسمان حقیقی ایران است، که دشمن نتوانست بر آن چیره شود، و لذا تسلطش بر آسمان فیزیکی سودی که میخواست نرساند. در اخبار دیدم که بناست برای تقویت دفاع هوایی از چین جنگنده بخریم.
🟩اگر تجدیدنظری در برخورد با مردم و توجهی به آسمان حقیقی کشور باشد، بالاخره این هزینهها لازم است، و الا اینها چیزی بیشتر از تعدادی اسباببازی درجه دوم نخواهند بود که در این شرائط وخیم اقتصادی میلیاردها دلار از منابع محدود دولت را میبلعند.
▫️وقتی میگوئیم ملت یکپارچه یعنی یک موجود زنده که میتواند به سرعت آرایش خود را تغییر دهد.
▫️🟩در جریان آن دوازده روز این تغییر سریع را دیدیم، به صورتی که دشمن جداً یکه خورد. حاکمان این تغییر را قدر بدانند، زیرا وضعیت روابطشان با مردم میتواند به همان سرعت به حالت قبلی باز گردد.
خبرهایی که از زندان میرسد اصلاً خوب نیست. حاکمان توجه داشته باشند که مردم، به هر علت، این پارههای تن ما را وجدانهای به گروگان گرفته شده خویش میدانند و بدرفتاری با آنها را ملاک میگیرند. طی بیش از شش سال تجربه حبس رؤسای زیادی را در زندان میدیدم. در دوره پنجساله اول، به جز مرحوم علائی که از سر انسانیت و نه سیاست با زندانیان خیراندیشانه برخورد میکرد، هر از چندی رئیسی جدید برای بند میآوردند که میپنداشت قبلیها به ما رو دادهاند و او میداند که چه باید بکند. ولی عِرض (آبروی) خود را میبرد و زحمت ما میداشت. میترسم رؤسای فشافویه در چنین حال و هوائی باشند. هر قدر هم که امکانات کم باشد چپاندن ۳۶ یا ۴۰ نفر در ۳۶ متر جا بودار است. آقای رئیس اگر ببرد فخرش را میفروشد و اگر ببازد هزینهاش را حاکمیت میدهد، و قبل از آن عزیزان ما رنج میکشند.
👈🏾بلکه به حاکمان توصیه میکنم تا این شبهآشتی تمام نشده است از فرصت بهره بر دارند و طی همین یکی دو روز محاسبه کنند که در این شانزده سال از حصر و حبس آزادگان جز ضرر چه سودی بردند؟.
@sobhemagroup
@MostafaTajzadeh
♦️صدایی که شنیده نمیشود
✍️ محمد خونچمن
در هیاهوی پر تنش سیاست و نزاع بیپایان پایان قدرت صدایی آرام اما پیگیر سال هاست که در حاشیه مانده و کمتر شنیده شده است، صدای خانوادههای زندانیان سیاسی نه آنان که مرتکب جرمهای عمومی شدهاند، بلکه کسانی که تنها بهخاطر دغدغهمندی برای آینده ایران، نقد قدرت، و ایستادگی بر سر اصول و آرمانهای خود، آزادیشان را از دست دادهاند.
این رنج، تنها پشت میلههای زندان نیست؛ بلکه در سکوت پر درد خانههاییست که پدر یا مادرِ خانواده در بند است.
همسران و فرزندانی که هیچ جرمی مرتکب نشدهاند، اما درگیر رنجهایی مکرر، بیپناه و بیصدا، بارِ سنگین تبعیض، محرومیت و نگرانی را به دوش میکشند.
نامهایی چون مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی، سعید مدنی و دیگر دلسوزان ایران، نهتنها برای کنشگری مدنی شناخته میشوند، بلکه هر یک، خانوادههایی دارند که سالهاست در سکوتی پراضطراب، منتظر و نگران ماندهاند.
این زندانیان، با افزایش سن و مشکلات جسمی، نیازمند مراقبتهای ویژه هستند؛ اما در فضایی که حتی دسترسی به درمان ابتدایی نیز سخت و گاه ناممکن است، نگرانی خانوادهها دوچندان شده است.
همسرانی که سالها در تنهایی، بهدور از حمایتهای روانی و اجتماعی، جای خالی شریک زندگی را تاب آوردهاند؛ فرزندانی که بیحضور والدین بزرگ شدهاند، با سؤالهایی بیپاسخ، و آیندهای مبهم در برابرشان.
برای این خانوادهها، هر تماس ناشناس، ضربانی از ترس به دل میاندازد، و هر ملاقات، تقویمی غمگین از ثانیههایی کوتاه با عزیزی پشت شیشه.
اما شاید از خود این دردها تلختر، تظاهر به بیتفاوتی و خاموشیِ آمیخته با ظلم از سوی صاحبان قدرت است؛ سکوتی که نه از درک، که از بیاعتنایی به کرامت انسانی برمیآید.
بیعدالتی نهادینه شده در ساختارهای سیاسی و امنیتی، حتی ابتداییترین حقوق شهروندی را نیز از این خانوادهها دریغ کرده است.
برای آنانی که خود سالها از دلسوزان راستین این کشور بودهاند، این سکوت و این ظلم، زخمی مضاعف است.
دردناکتر آنجاست که هر بار صدایی به نشانهی هشدار یا اصلاح بلند میشود، بهجای گفتوگو، با احضار و محکومیت پاسخ میگیرد.
اینگونه است که جامعه، فرزندان شجاع خود را به جای شنیدن و بهره بردن، طرد میکند؛ و بدینترتیب، نهتنها زخم میزند، که آیندهی خود را نیز تهی از خرد و درایت میسازد.
ای کاش گوشها برای شنیدن گشوده بود، نه برای توبیخ؛ و دلها بیکینه بود، تا نقد مشفقانه را تهدید نپندارد.
جامعهی سالم، جامعهایست که منتقدان دلسوزش را به آغوش میکشد، نه آنکه به زندان بسپارد.
اکنون و در شرایطی که در جنگ دوازدهروزه اخیر، تمامی ایرانیان با هر سلیقه و گرایش سیاسی، یکصدا در دفاع از مام میهن ایستادند، فرصت بینظیری پیشروی حکومت قرار دارد. همراهی و همدلی بیسابقهی مردم با منافع ملی، میتواند نقطهی آغاز آشتی ملی و بازسازی اعتماد از دسترفته میان مردم و حکومت باشد.
در چنین بزنگاهی، اولین گام معنادار از سوی حاکمیت میتواند آزادسازی زندانیان سیاسی باشد؛ آنان که دل در گرو این خاک دارند و تنها بهخاطر آزادی اندیشه و دغدغهی وطن در بندند.
همچنین، برای دیگر زندانیان نیز میتوان شرایطی انسانیتر، عادلانهتر و شرافتمندانهتر فراهم کرد.
چنین اقدامی نهتنها التیامبخش رنجهای خانوادههای زندانیان است، بلکه میتواند آغازی بر ترمیم شکاف عمیق میان دولت و ملت باشد.
شکافی که سالهاست در جان جامعه رسوخ کرده و سرمایه اجتماعی را تحلیل برده است. بدون تردید، این اقدام با استقبال گستردهی افکار عمومی و حمایت اکثریت مردم مواجه خواهد شد.
باشد که گوش شنوایی در این روزگار خطیر، پژواک این صداها را بشنود؛ و این فرصت های تاریخی همچون گوهر قدر دانسته شوند.
@khunchamansabokbal
@MostafaTajzadeh
✍️ محمد خونچمن
در هیاهوی پر تنش سیاست و نزاع بیپایان پایان قدرت صدایی آرام اما پیگیر سال هاست که در حاشیه مانده و کمتر شنیده شده است، صدای خانوادههای زندانیان سیاسی نه آنان که مرتکب جرمهای عمومی شدهاند، بلکه کسانی که تنها بهخاطر دغدغهمندی برای آینده ایران، نقد قدرت، و ایستادگی بر سر اصول و آرمانهای خود، آزادیشان را از دست دادهاند.
این رنج، تنها پشت میلههای زندان نیست؛ بلکه در سکوت پر درد خانههاییست که پدر یا مادرِ خانواده در بند است.
همسران و فرزندانی که هیچ جرمی مرتکب نشدهاند، اما درگیر رنجهایی مکرر، بیپناه و بیصدا، بارِ سنگین تبعیض، محرومیت و نگرانی را به دوش میکشند.
نامهایی چون مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی، سعید مدنی و دیگر دلسوزان ایران، نهتنها برای کنشگری مدنی شناخته میشوند، بلکه هر یک، خانوادههایی دارند که سالهاست در سکوتی پراضطراب، منتظر و نگران ماندهاند.
این زندانیان، با افزایش سن و مشکلات جسمی، نیازمند مراقبتهای ویژه هستند؛ اما در فضایی که حتی دسترسی به درمان ابتدایی نیز سخت و گاه ناممکن است، نگرانی خانوادهها دوچندان شده است.
همسرانی که سالها در تنهایی، بهدور از حمایتهای روانی و اجتماعی، جای خالی شریک زندگی را تاب آوردهاند؛ فرزندانی که بیحضور والدین بزرگ شدهاند، با سؤالهایی بیپاسخ، و آیندهای مبهم در برابرشان.
برای این خانوادهها، هر تماس ناشناس، ضربانی از ترس به دل میاندازد، و هر ملاقات، تقویمی غمگین از ثانیههایی کوتاه با عزیزی پشت شیشه.
اما شاید از خود این دردها تلختر، تظاهر به بیتفاوتی و خاموشیِ آمیخته با ظلم از سوی صاحبان قدرت است؛ سکوتی که نه از درک، که از بیاعتنایی به کرامت انسانی برمیآید.
بیعدالتی نهادینه شده در ساختارهای سیاسی و امنیتی، حتی ابتداییترین حقوق شهروندی را نیز از این خانوادهها دریغ کرده است.
برای آنانی که خود سالها از دلسوزان راستین این کشور بودهاند، این سکوت و این ظلم، زخمی مضاعف است.
دردناکتر آنجاست که هر بار صدایی به نشانهی هشدار یا اصلاح بلند میشود، بهجای گفتوگو، با احضار و محکومیت پاسخ میگیرد.
اینگونه است که جامعه، فرزندان شجاع خود را به جای شنیدن و بهره بردن، طرد میکند؛ و بدینترتیب، نهتنها زخم میزند، که آیندهی خود را نیز تهی از خرد و درایت میسازد.
ای کاش گوشها برای شنیدن گشوده بود، نه برای توبیخ؛ و دلها بیکینه بود، تا نقد مشفقانه را تهدید نپندارد.
جامعهی سالم، جامعهایست که منتقدان دلسوزش را به آغوش میکشد، نه آنکه به زندان بسپارد.
اکنون و در شرایطی که در جنگ دوازدهروزه اخیر، تمامی ایرانیان با هر سلیقه و گرایش سیاسی، یکصدا در دفاع از مام میهن ایستادند، فرصت بینظیری پیشروی حکومت قرار دارد. همراهی و همدلی بیسابقهی مردم با منافع ملی، میتواند نقطهی آغاز آشتی ملی و بازسازی اعتماد از دسترفته میان مردم و حکومت باشد.
در چنین بزنگاهی، اولین گام معنادار از سوی حاکمیت میتواند آزادسازی زندانیان سیاسی باشد؛ آنان که دل در گرو این خاک دارند و تنها بهخاطر آزادی اندیشه و دغدغهی وطن در بندند.
همچنین، برای دیگر زندانیان نیز میتوان شرایطی انسانیتر، عادلانهتر و شرافتمندانهتر فراهم کرد.
چنین اقدامی نهتنها التیامبخش رنجهای خانوادههای زندانیان است، بلکه میتواند آغازی بر ترمیم شکاف عمیق میان دولت و ملت باشد.
شکافی که سالهاست در جان جامعه رسوخ کرده و سرمایه اجتماعی را تحلیل برده است. بدون تردید، این اقدام با استقبال گستردهی افکار عمومی و حمایت اکثریت مردم مواجه خواهد شد.
باشد که گوش شنوایی در این روزگار خطیر، پژواک این صداها را بشنود؛ و این فرصت های تاریخی همچون گوهر قدر دانسته شوند.
@khunchamansabokbal
@MostafaTajzadeh
Telegram
سبکبال (محمد خون چمن)
ساحل معرفت
*⚠️ اثر زخم پنهان جامعه در نشت اطلاعات؛ وقتی جوانان دل زده، داوطلبِ خیانت میشوند*
✍️ *سید علی حسینی*
🔸ماجرای «محمد هادی صالح» ــ جوان لبنانیِ مداحی که داوطلبانه به موساد پیوست و دهها فرمانده حزب الله را به کام ترور کشاند ــ فقط یک رسوایی امنیتی در بیروت نیست؛ آینهای است روبه روی ما که نشان میدهد «خیانتِ خودخواسته» چگونه در خلأ اعتماد، عدالت و آینده امیدبخش ریشه میگیرد. دادستانی نظامی لبنان میگوید صالح، نه با تهدید یا تطمیع کلاسیک، بلکه با چند ایمیل و دلارهای قابلردیابی، اطلاعات طبقه بندیشده را روی میز تلآویو گذاشت. فکت هایی که پرونده فاش کرده، هشدار بلندی برای تهران است:
🔸مسیر خودجوش: موساد هیچ عملیات نفوذ پیچیدهای ترتیب نداد؛ هدف، خودش به در زد. پژوهش مشترک «نیروی زمینی آمریکا و دانشگاه کینگ کالج لندن» (2023) نشان میدهد 57 ٪ از افشاگران اطلاعاتی خاورمیانه طی دهه اخیر، ابتدا داوطلب تماس بودهاند.
🔸زخم انتقام و فساد: منابع لبنانی میگویند پدر صالح عضو یگان رضوان و برادر همسرش شهید حزب الله بود؛ اما خشم شخصی از اختلافات مالیِ خانوادگی، راه را برای خیانت باز کرد. مطالعه بنیاد صلح واشنگتن (2022) روی پروندههای نفوذ در مقاومت عراق تأیید میکند «تنشهای مالی و حیثیتی» مهمترین انگیزه نسل جدیدِ خبرچینهاست.
🔸پوشش مذهبی و احساس مصونیت: مداح بودنِ صالح سپر روانی خوبی بود؛ کسی در حلقه مذهبیاش احتمال خیانت نمیداد. گزارش سالانه MI5 (2021) میگوید عوامل خودی زیر پوشش دینی در 47 درصد پروندههای موفق نفوذ، کمترین احتمال شناسایی را داشتهاند.
🚨 چرا این قصه برای ایران، زنگ خطر است؟
🔻وقتی جوانِ لبنانی با سابقه خانوادگی «مقاومتی» حاضر میشود قیمت دوستانش را روی دلار بگذارد، یعنی شرافت ایدئولوژیک بدون عدالت و رفاه دوام ندارد. نظرسنجی ایسپا (1402) نشان میدهد 67 ٪ جوانان ایرانی اعتقاد دارند «فساد اقتصادی برخورد قاطعی ندارد». جایی که عدالت دیده نشود، وطن هم لنگر امنی نیست.
🔻از سوی دیگر مرکز پژوهشهای مجلس (گزارش امید اجتماعی، زمستان 1402) هشدار میدهد «میل به مهاجرت در میان فارغالتحصیلان ممتاز به 63 ٪ رسیده است». همان مغزهایی که میتوانند موتور نوآوری باشند، در غیاب چشمانداز شفاف و حس مشارکت، مستعد جذب در حلقه های ضدامنیتی میشوند؛ نه لزوماً برای دلار، بلکه برای اثبات ارزش و انتقام از نادیده گرفتهشدن.
🔻باید توجه داشت که ادامه برخورد صرفاً امنیتی با جوانان ناراضی بدون درمان ریشههای نارضایتی، مثل تلاش برای خشککردن چکه سقف، بدون تعمیر لوله پوسیده است.
🔻در پژوهش شفافیت و ریشهکنی فساد سازمانی؛ که بهصورت میدانی روی ۱٬۸۰۰ کارمند دستگاههای دولتی ایران، بلژیک و ترکیه انجام شد، شاخص «ادراک فساد سازمانی» (CPI‑Org) را با «آسیبپذیری اطلاعاتی» (Infosec Vulnerability Index) مقایسه میکند. CPI‑Org بر مبنای پرسشنامهای هفتمحوری (شمول مدیران در مناقصات، شفافیت مالی، تعارض منافع، اِعمال نفوذ سیاسی، پاسخگویی، مجازات فساد و دسترسی به اطلاعات عمومی) از صفر تا ۱۰ امتیازدهی شد؛ IVI نیز با چهار متغیر اصلی (احتمال افشای داده، تمایل به ارتباط با سرویس خارجی، رعایت پروتکلهای طبقهبندی، و نرخ تخلف امنیتی) بین صفر تا ۵ سنجهگذاری شد.
🔻مدل رگرسیون چندمتغیره نشان داد به ازای هر واحد افزایش در CPI‑Org، ضریب آسیبپذیری اطلاعاتی بهطور متوسط ۰٫۴ واحد بالا میرود (β = 0.41, p < 0.01). معنای عملی این ضریب آن است که اگر کارکنان یک سازمان حس کنند سطح فساد از ۴ به ۶ جهش کرده، احتمال نشت اطلاعات طبقهبندیشده تا ۸٪ رشد میکند. پژوهشگران نتیجه میگیرند «فساد ادراکی» نهتنها اخلاقیات بلکه وفاداری امنیتی را فرسایش میدهد و سیاست ضدجاسوسی بدون سیاست ضدفساد عملاً نیمهکاره خواهد بود. (منبع: Journal of Security Studies & Governance, Vol. 8, No. 2, 2024)
🔻اتاقهای فکر دفاعی در آلمان پس از رسوایی «مارکوس رایشل» (2021) الزام کردند سربازان جوان در طراحی سیاستهای رفاهی مشارکت واقعی داشته باشند؛ که در نتیجه نرخ نفوذ پایین آمد.
🔻همانطور که ماجرای هادی صالح نشان داد پوشش دینی ضدضربه نیست.
🔻ترکیه بعد از پرونده «عدنان تانریوردی» (2020) کمیته مشترک وعاظ، روانشناسان و ضدجاسوسی را برای پایش فعالان مذهبی تشکیل داد.
🚨 این پرونده از بیروت تا تهران پیام واحدی دارد
🔸وقتی احساس عدالت، فرصت پیشرفت و مشارکت خفه شود، وفاداری ایدئولوژیک هم شکننده میشود.
🔸پیشگیریِ اطلاعاتی در عصر جوانِ دیجیتالدیده فقط با دوربین و فیلترینگ ممکن نیست؛ باید اعتماد و شفافیت را از خواب زمستانی بیرون کشید، قبل از آنکه «خودیها» داوطلبانه آدرس خانه را برای دشمنان مان پست کنند./ جماران
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1668544
@jamarannews
@MostafaTajzadeh
✍️ *سید علی حسینی*
🔸ماجرای «محمد هادی صالح» ــ جوان لبنانیِ مداحی که داوطلبانه به موساد پیوست و دهها فرمانده حزب الله را به کام ترور کشاند ــ فقط یک رسوایی امنیتی در بیروت نیست؛ آینهای است روبه روی ما که نشان میدهد «خیانتِ خودخواسته» چگونه در خلأ اعتماد، عدالت و آینده امیدبخش ریشه میگیرد. دادستانی نظامی لبنان میگوید صالح، نه با تهدید یا تطمیع کلاسیک، بلکه با چند ایمیل و دلارهای قابلردیابی، اطلاعات طبقه بندیشده را روی میز تلآویو گذاشت. فکت هایی که پرونده فاش کرده، هشدار بلندی برای تهران است:
🔸مسیر خودجوش: موساد هیچ عملیات نفوذ پیچیدهای ترتیب نداد؛ هدف، خودش به در زد. پژوهش مشترک «نیروی زمینی آمریکا و دانشگاه کینگ کالج لندن» (2023) نشان میدهد 57 ٪ از افشاگران اطلاعاتی خاورمیانه طی دهه اخیر، ابتدا داوطلب تماس بودهاند.
🔸زخم انتقام و فساد: منابع لبنانی میگویند پدر صالح عضو یگان رضوان و برادر همسرش شهید حزب الله بود؛ اما خشم شخصی از اختلافات مالیِ خانوادگی، راه را برای خیانت باز کرد. مطالعه بنیاد صلح واشنگتن (2022) روی پروندههای نفوذ در مقاومت عراق تأیید میکند «تنشهای مالی و حیثیتی» مهمترین انگیزه نسل جدیدِ خبرچینهاست.
🔸پوشش مذهبی و احساس مصونیت: مداح بودنِ صالح سپر روانی خوبی بود؛ کسی در حلقه مذهبیاش احتمال خیانت نمیداد. گزارش سالانه MI5 (2021) میگوید عوامل خودی زیر پوشش دینی در 47 درصد پروندههای موفق نفوذ، کمترین احتمال شناسایی را داشتهاند.
🚨 چرا این قصه برای ایران، زنگ خطر است؟
🔻وقتی جوانِ لبنانی با سابقه خانوادگی «مقاومتی» حاضر میشود قیمت دوستانش را روی دلار بگذارد، یعنی شرافت ایدئولوژیک بدون عدالت و رفاه دوام ندارد. نظرسنجی ایسپا (1402) نشان میدهد 67 ٪ جوانان ایرانی اعتقاد دارند «فساد اقتصادی برخورد قاطعی ندارد». جایی که عدالت دیده نشود، وطن هم لنگر امنی نیست.
🔻از سوی دیگر مرکز پژوهشهای مجلس (گزارش امید اجتماعی، زمستان 1402) هشدار میدهد «میل به مهاجرت در میان فارغالتحصیلان ممتاز به 63 ٪ رسیده است». همان مغزهایی که میتوانند موتور نوآوری باشند، در غیاب چشمانداز شفاف و حس مشارکت، مستعد جذب در حلقه های ضدامنیتی میشوند؛ نه لزوماً برای دلار، بلکه برای اثبات ارزش و انتقام از نادیده گرفتهشدن.
🔻باید توجه داشت که ادامه برخورد صرفاً امنیتی با جوانان ناراضی بدون درمان ریشههای نارضایتی، مثل تلاش برای خشککردن چکه سقف، بدون تعمیر لوله پوسیده است.
🔻در پژوهش شفافیت و ریشهکنی فساد سازمانی؛ که بهصورت میدانی روی ۱٬۸۰۰ کارمند دستگاههای دولتی ایران، بلژیک و ترکیه انجام شد، شاخص «ادراک فساد سازمانی» (CPI‑Org) را با «آسیبپذیری اطلاعاتی» (Infosec Vulnerability Index) مقایسه میکند. CPI‑Org بر مبنای پرسشنامهای هفتمحوری (شمول مدیران در مناقصات، شفافیت مالی، تعارض منافع، اِعمال نفوذ سیاسی، پاسخگویی، مجازات فساد و دسترسی به اطلاعات عمومی) از صفر تا ۱۰ امتیازدهی شد؛ IVI نیز با چهار متغیر اصلی (احتمال افشای داده، تمایل به ارتباط با سرویس خارجی، رعایت پروتکلهای طبقهبندی، و نرخ تخلف امنیتی) بین صفر تا ۵ سنجهگذاری شد.
🔻مدل رگرسیون چندمتغیره نشان داد به ازای هر واحد افزایش در CPI‑Org، ضریب آسیبپذیری اطلاعاتی بهطور متوسط ۰٫۴ واحد بالا میرود (β = 0.41, p < 0.01). معنای عملی این ضریب آن است که اگر کارکنان یک سازمان حس کنند سطح فساد از ۴ به ۶ جهش کرده، احتمال نشت اطلاعات طبقهبندیشده تا ۸٪ رشد میکند. پژوهشگران نتیجه میگیرند «فساد ادراکی» نهتنها اخلاقیات بلکه وفاداری امنیتی را فرسایش میدهد و سیاست ضدجاسوسی بدون سیاست ضدفساد عملاً نیمهکاره خواهد بود. (منبع: Journal of Security Studies & Governance, Vol. 8, No. 2, 2024)
🔻اتاقهای فکر دفاعی در آلمان پس از رسوایی «مارکوس رایشل» (2021) الزام کردند سربازان جوان در طراحی سیاستهای رفاهی مشارکت واقعی داشته باشند؛ که در نتیجه نرخ نفوذ پایین آمد.
🔻همانطور که ماجرای هادی صالح نشان داد پوشش دینی ضدضربه نیست.
🔻ترکیه بعد از پرونده «عدنان تانریوردی» (2020) کمیته مشترک وعاظ، روانشناسان و ضدجاسوسی را برای پایش فعالان مذهبی تشکیل داد.
🚨 این پرونده از بیروت تا تهران پیام واحدی دارد
🔸وقتی احساس عدالت، فرصت پیشرفت و مشارکت خفه شود، وفاداری ایدئولوژیک هم شکننده میشود.
🔸پیشگیریِ اطلاعاتی در عصر جوانِ دیجیتالدیده فقط با دوربین و فیلترینگ ممکن نیست؛ باید اعتماد و شفافیت را از خواب زمستانی بیرون کشید، قبل از آنکه «خودیها» داوطلبانه آدرس خانه را برای دشمنان مان پست کنند./ جماران
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1668544
@jamarannews
@MostafaTajzadeh
پایگاه خبری جماران
اثر زخم پنهان جامعه در نشت اطلاعات؛ وقتی جوانان دل زده، داوطلبِ خیانت میشوند
موساد هیچ عملیات نفوذ پیچیدهای ترتیب نداد؛ هدف، خودش به در زد. پژوهش مشترک «نیروی زمینی آمریکا و دانشگاه کینگ کالج لندن» (2023) نشان میدهد 57 ٪ از افشاگران اطلاعاتی خاورمیانه طی دهه اخیر، ابتدا داوطلب تماس بودهاند.
🔴 غلامحسین کرباسچی: خیرخواهان ایران را آزاد کنید/ زندان وحصر را به جاسوسان و نفوذیها اختصاص دهید
کرباسچی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
امروز هم آقای #تاج_زاده عزیز از زندان تهران بزرگ زنگ زد. بسیار شاداب وباروحیه عالی!ولی وضع خوبی آنجا ندارند. هیچوقت اینقدرگلایه مند از وضع زندان نبود.
آقای اژهای این خیرخواهان ایران را آزاد کنید یا لااقل دراین شرایط مرخصی دهید. زندان وحصر را به جاسوسان و نفوذیها اختصاص دهید.
@hammihanonline
@MostafaTajzadeh
کرباسچی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
امروز هم آقای #تاج_زاده عزیز از زندان تهران بزرگ زنگ زد. بسیار شاداب وباروحیه عالی!ولی وضع خوبی آنجا ندارند. هیچوقت اینقدرگلایه مند از وضع زندان نبود.
آقای اژهای این خیرخواهان ایران را آزاد کنید یا لااقل دراین شرایط مرخصی دهید. زندان وحصر را به جاسوسان و نفوذیها اختصاص دهید.
@hammihanonline
@MostafaTajzadeh
🔸پیگیری وضعیت ابوالفضل قدیانی و سید مصطفی تاجزاده در زندان تهران بزرگ توسط خانوادههایشان
✅صبح امروز خانوادههای آقایان قدیانی و تاجزاده به منظور ملاقات با دادستان و پیگیری وضعیت این آزادگان دربند به دادسرا مراجعه کردند. اما متأسفانه دادستان و معاون اول او در دادسرا حاضر نبودند. و در مورد وضعیت دادیاری ناظر بر زندانیان سیاسی هم کسی اطلاعی نداشت یا نخواست که آن را در اختیار خانوادههای زندانیان سیاسی بگذارد.
✅وقتی مسئول دفتر دادستان با اصرار خانوادهها نزد آنان آمد توجیهش برای نحوه انتقال توهینآمیز زندانیان سیاسی رعایت پروتکلهای امنیتی بود که شدیداً مورد اعتراض قرار گرفت.
✅وقتی او از خواسته خانوادهها یعنی آزادی عزیزانشان مطلع شد، از آنان خواست درخواستشان را مکتوب کنند.
✅برخورد مسئول دفتر معاون اول دادستان، برخلاف پویا مسئول دفتر دادستان، بیادبانه و حاکی از عدم درک و شناخت زندانیان سیاسی و موقعیت آنان و خانواده هایشان در شرایط موجود بود.
✅لازم به ذکر است خانوادههای زندانیان سیاسی منتقل شده از زندان اوین با توجه به امکانات محدود و شرایط بسیار بد و غیربهداشتی زندان فشافویه نگرانی جدی برای سلامت عزیزانشان دارند و این نگرانی را مکرر به مسئولان قضائی و اجرایی گوشزد کردهاند.
@MostafaTajzadeh
✅صبح امروز خانوادههای آقایان قدیانی و تاجزاده به منظور ملاقات با دادستان و پیگیری وضعیت این آزادگان دربند به دادسرا مراجعه کردند. اما متأسفانه دادستان و معاون اول او در دادسرا حاضر نبودند. و در مورد وضعیت دادیاری ناظر بر زندانیان سیاسی هم کسی اطلاعی نداشت یا نخواست که آن را در اختیار خانوادههای زندانیان سیاسی بگذارد.
✅وقتی مسئول دفتر دادستان با اصرار خانوادهها نزد آنان آمد توجیهش برای نحوه انتقال توهینآمیز زندانیان سیاسی رعایت پروتکلهای امنیتی بود که شدیداً مورد اعتراض قرار گرفت.
✅وقتی او از خواسته خانوادهها یعنی آزادی عزیزانشان مطلع شد، از آنان خواست درخواستشان را مکتوب کنند.
✅برخورد مسئول دفتر معاون اول دادستان، برخلاف پویا مسئول دفتر دادستان، بیادبانه و حاکی از عدم درک و شناخت زندانیان سیاسی و موقعیت آنان و خانواده هایشان در شرایط موجود بود.
✅لازم به ذکر است خانوادههای زندانیان سیاسی منتقل شده از زندان اوین با توجه به امکانات محدود و شرایط بسیار بد و غیربهداشتی زندان فشافویه نگرانی جدی برای سلامت عزیزانشان دارند و این نگرانی را مکرر به مسئولان قضائی و اجرایی گوشزد کردهاند.
@MostafaTajzadeh
🔴 این تلخی ها یک طرف ماجراست!
🖋️عظیمه تمجید
همسر محمدرضا فقیهی، وکیل زندانی
روزی که زندان اوین را زدند، درست تایمی بود که همسرم وکیل (سید محمد رضا فقیهی) تماس گرفته بودند و مشغول صحبت با ایشان بودم که یکباره تماس قطع شد.ناخودآگاه ترسی تمام وجودم را گرفت و گفتم زندان اوین را زدند و بعد متوجه شدیم اوین را زدند.بعد از مدتی همسرم مجدد تماس گرفتند و وقتی صدایش را شنیدم بی اختیار شروع کردم به گریه کردن. سید خدا اصلا نمیتوانست صحبت کند و اولین حرفش این بوده صبا و دنیا و محمدطاها خوبند؟ گفتم همه خوبند و تو چطوری؟ گفت من مهم نیستم خدا رو شکر که شما خوبید من نتوانستم از شدت ناراحتی با همسرم صحبت کنم و دختر بزرگم (صبا) تلفن را گرفت و داد میزد بابا تو رو خدا مواظب خودت باش میگفت بابا ما چیکار کنیم و....
این تلخی ها یک طرف ماجرا است تا اینکه سازمان زندانها بعد از زدن اوین تصمیم گرفت زندانیان را به سایر زندانها منتقل کند. تماس ها قطع شد و هیچ خبری از همسرم نداشتم و دلشوره و نگرانی وجود ما را فراگرفته بود. تا اینکه بعد از یک روز همسرم تماس کوتاهی گرفت و گفت نگران نباشید ما را شبانه مانند اسرای جنگی با پابند و دستبند به زندان تهران بزرگ منتقل کردند. که این انتقال در تایم بمباران تهران وحشتناک ترین کار ممکن بود و این انتقال از یک و نیم نیمه شب شروع تا اینکه صبح ساعت 7 به تهران بزرگ می رسند
در تماسی که هر روز همسرم برقرار می کنند از وضع نامناسب بهداشت و تغذیه و کوچک بودن یخچال برا 39 نفر در یک اتاق کوچک گله مند هستندو این فاجعه بار است. با این حال، همسرم به فکر دوستان و زندانیان دیگر هستند و مدام میگوید اگر دوستان قصد دارند کاری انجام دهند به ایشان بگو برای من نه برای همهی زندانیان کاری کنند.
اینها و تمام دردها و رنج هایی که زندانیان سیاسی و آنها که به دلیل ابراز عقیده در زندان ها هستند بخش کوچکی از آن مجازاتی است که حق آنها و خانواده آنها نیست و شرایط بد زندان تهران بزرگ وضعیت را بسیار سختر و طاقت فرسا کرده است و نگرانی از وضعیت سلامت عزیزانمان را بیشتر کرده است.
به امید روزی که تمام بیگناهان از بند اسارت آزاد شوند ...
@hoseinrazzagh
@MostafaTajzadeh
🖋️عظیمه تمجید
همسر محمدرضا فقیهی، وکیل زندانی
روزی که زندان اوین را زدند، درست تایمی بود که همسرم وکیل (سید محمد رضا فقیهی) تماس گرفته بودند و مشغول صحبت با ایشان بودم که یکباره تماس قطع شد.ناخودآگاه ترسی تمام وجودم را گرفت و گفتم زندان اوین را زدند و بعد متوجه شدیم اوین را زدند.بعد از مدتی همسرم مجدد تماس گرفتند و وقتی صدایش را شنیدم بی اختیار شروع کردم به گریه کردن. سید خدا اصلا نمیتوانست صحبت کند و اولین حرفش این بوده صبا و دنیا و محمدطاها خوبند؟ گفتم همه خوبند و تو چطوری؟ گفت من مهم نیستم خدا رو شکر که شما خوبید من نتوانستم از شدت ناراحتی با همسرم صحبت کنم و دختر بزرگم (صبا) تلفن را گرفت و داد میزد بابا تو رو خدا مواظب خودت باش میگفت بابا ما چیکار کنیم و....
این تلخی ها یک طرف ماجرا است تا اینکه سازمان زندانها بعد از زدن اوین تصمیم گرفت زندانیان را به سایر زندانها منتقل کند. تماس ها قطع شد و هیچ خبری از همسرم نداشتم و دلشوره و نگرانی وجود ما را فراگرفته بود. تا اینکه بعد از یک روز همسرم تماس کوتاهی گرفت و گفت نگران نباشید ما را شبانه مانند اسرای جنگی با پابند و دستبند به زندان تهران بزرگ منتقل کردند. که این انتقال در تایم بمباران تهران وحشتناک ترین کار ممکن بود و این انتقال از یک و نیم نیمه شب شروع تا اینکه صبح ساعت 7 به تهران بزرگ می رسند
در تماسی که هر روز همسرم برقرار می کنند از وضع نامناسب بهداشت و تغذیه و کوچک بودن یخچال برا 39 نفر در یک اتاق کوچک گله مند هستندو این فاجعه بار است. با این حال، همسرم به فکر دوستان و زندانیان دیگر هستند و مدام میگوید اگر دوستان قصد دارند کاری انجام دهند به ایشان بگو برای من نه برای همهی زندانیان کاری کنند.
اینها و تمام دردها و رنج هایی که زندانیان سیاسی و آنها که به دلیل ابراز عقیده در زندان ها هستند بخش کوچکی از آن مجازاتی است که حق آنها و خانواده آنها نیست و شرایط بد زندان تهران بزرگ وضعیت را بسیار سختر و طاقت فرسا کرده است و نگرانی از وضعیت سلامت عزیزانمان را بیشتر کرده است.
به امید روزی که تمام بیگناهان از بند اسارت آزاد شوند ...
@hoseinrazzagh
@MostafaTajzadeh
♦️ادامه بیتوجهی به وضعیت زندانیان سیاسی در زندان تهران بزرگ
♦️بازدیدی کوتاه فقط برای رفع تکلیف
✅براساس گزارش دریافتی از زندان تهران بزرگ صبح امروز (دوشنبه ۹تیرماه)مسئول تیپ ۲ و چندنفر به عنوان بازرس به محل نگهداری زندانیان سیاسی رفته با سیل اعتراضات زندانیان مواجه شدند.
✅این اعتراضات به نحوه انتقال زندانیان از اوین به مانند اسرای جنگی. بیتوجهی به هشدارها و ندادن مرخصی و آزادی در شرایط جنگی، شرایط وخیم غیربهداشتی بودن محیط با وجود انبوه جانوران موذی چون سوسک و ساس و موش و ازدحام جمعیت بسیار فراتر از گنجایش اتاقها بود و نیز اعتراض به این که روز گذشته هم پس از چند روز تعطیلی و در اولین روز کاری به درخواست ملاقات نماینده زندانیان با مسئولین زندان هیچ توجهی نشده است.
✅براساس این گزارش بازدید کنندگان پس از شنیدن اعتراضات و خواستههای زندانیان سیاسی و مشاهده وضعیت تأسفبار آنان اعلام کردهاند که انجام خواستههای شما در اختیار ما نیست
و تأکید کردهاند که شرایط اضطراری و امکانات ما هم محدود است.
✅ظاهرا این بازدید براثر پیگیریهای جدی خانوادهها و فشار افکار عمومی فقط از سراجبار و برای رفع تکلیف بوده و آمده بودند که بگویند کاری از ما برنمیآید.
بنابراین همچنان همان وضعیت اسفبار روزهای گذشته ادامه دارد و فقط در این چند روزه تعدادی را به جای دیگر منتقل کردهاند ولی در حال حاضر ۱۲۰ نفر در سه اتاق با کمترین امکانات نگهداری میشوند و تعدادی هم در حسینیه میخوابند.
هشدار‼️
لازم به ذکر است زندانیان سیاسی هشدار دادهاند در صورت ادامه این وضعیت وخیم و عدم رسیدگی به خواستههایشان ظرف روزهای آینده تحصن و سپس اعتصاب غذا خواهند کرد.
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
#جان_زندانیان_سیاسی_درخطر_است
#فشافویه#کهریزک#تحصن#اعتصاب_غذا
#قوه_قضائیه_پاسخگو_باشد
@MostafaTajzadeh
♦️بازدیدی کوتاه فقط برای رفع تکلیف
✅براساس گزارش دریافتی از زندان تهران بزرگ صبح امروز (دوشنبه ۹تیرماه)مسئول تیپ ۲ و چندنفر به عنوان بازرس به محل نگهداری زندانیان سیاسی رفته با سیل اعتراضات زندانیان مواجه شدند.
✅این اعتراضات به نحوه انتقال زندانیان از اوین به مانند اسرای جنگی. بیتوجهی به هشدارها و ندادن مرخصی و آزادی در شرایط جنگی، شرایط وخیم غیربهداشتی بودن محیط با وجود انبوه جانوران موذی چون سوسک و ساس و موش و ازدحام جمعیت بسیار فراتر از گنجایش اتاقها بود و نیز اعتراض به این که روز گذشته هم پس از چند روز تعطیلی و در اولین روز کاری به درخواست ملاقات نماینده زندانیان با مسئولین زندان هیچ توجهی نشده است.
✅براساس این گزارش بازدید کنندگان پس از شنیدن اعتراضات و خواستههای زندانیان سیاسی و مشاهده وضعیت تأسفبار آنان اعلام کردهاند که انجام خواستههای شما در اختیار ما نیست
و تأکید کردهاند که شرایط اضطراری و امکانات ما هم محدود است.
✅ظاهرا این بازدید براثر پیگیریهای جدی خانوادهها و فشار افکار عمومی فقط از سراجبار و برای رفع تکلیف بوده و آمده بودند که بگویند کاری از ما برنمیآید.
بنابراین همچنان همان وضعیت اسفبار روزهای گذشته ادامه دارد و فقط در این چند روزه تعدادی را به جای دیگر منتقل کردهاند ولی در حال حاضر ۱۲۰ نفر در سه اتاق با کمترین امکانات نگهداری میشوند و تعدادی هم در حسینیه میخوابند.
هشدار‼️
لازم به ذکر است زندانیان سیاسی هشدار دادهاند در صورت ادامه این وضعیت وخیم و عدم رسیدگی به خواستههایشان ظرف روزهای آینده تحصن و سپس اعتصاب غذا خواهند کرد.
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
#جان_زندانیان_سیاسی_درخطر_است
#فشافویه#کهریزک#تحصن#اعتصاب_غذا
#قوه_قضائیه_پاسخگو_باشد
@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned « ♦️ادامه بیتوجهی به وضعیت زندانیان سیاسی در زندان تهران بزرگ ♦️بازدیدی کوتاه فقط برای رفع تکلیف ✅براساس گزارش دریافتی از زندان تهران بزرگ صبح امروز (دوشنبه ۹تیرماه)مسئول تیپ ۲ و چندنفر به عنوان بازرس به محل نگهداری زندانیان سیاسی رفته با سیل اعتراضات زندانیان…»
#زندانیان_سیاسی زندان تهران بزرگ هشدار دادهاند در صورت تداوم وضع غیر انسانی فعلی اقدام به تحصن و #اعتصاب_غذا خواهند کرد.
@hoseinrazzagh
@MostafaTajzadeh
@hoseinrazzagh
@MostafaTajzadeh
📝📝📝بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی درباره حمله هوایی اسرائیل به «زندان اوین» و هشدار وضعیت نابهنجار و غیر انسانی زندانیان سیاسی و سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه و بگیر و ببندهای فلهای در جامعه
✅این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بیخردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.
✅هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. همزمان نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
✅در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است.
✅ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش میکشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوسها راه میپیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را میشکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت.
✅اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار میگرفت، دهها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بیلیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دستکم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانوادههای ایشان انجامید.
✅زنان زندان اوین هم از آسیبهای روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بینصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلختری از این فاجعه را از سر گذراندند.
✅شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندانهای قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهاند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی همچنان پابرجاست. زندانها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شدهاند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، همچنان نقض میشود.
✅هشدار میدهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فلهای پایان دهد.
اسامی امضا کنندگان:
سیامک ابراهیمی
سعید احمدی
مطلب احمدیان
سجاد ایماننژاد
شهریار براتی
محمدباقر بختیار
مرتضی پروین
مصطفی تاجزاده
خشایار سفیدی
حسین شنبهزاده
سیدمحمدرضا فقیهی
محسن قشقایی
ابوالفضل قدیانی
مهدی محمودیان
علی منصوری
محمد نجفی
@MostafaTajzadeh
✅این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بیخردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.
✅هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. همزمان نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
✅در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است.
✅ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش میکشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوسها راه میپیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را میشکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت.
✅اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار میگرفت، دهها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بیلیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دستکم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانوادههای ایشان انجامید.
✅زنان زندان اوین هم از آسیبهای روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بینصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلختری از این فاجعه را از سر گذراندند.
✅شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندانهای قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهاند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی همچنان پابرجاست. زندانها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شدهاند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، همچنان نقض میشود.
✅هشدار میدهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فلهای پایان دهد.
اسامی امضا کنندگان:
سیامک ابراهیمی
سعید احمدی
مطلب احمدیان
سجاد ایماننژاد
شهریار براتی
محمدباقر بختیار
مرتضی پروین
مصطفی تاجزاده
خشایار سفیدی
حسین شنبهزاده
سیدمحمدرضا فقیهی
محسن قشقایی
ابوالفضل قدیانی
مهدی محمودیان
علی منصوری
محمد نجفی
@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned « 📝📝📝بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی درباره حمله هوایی اسرائیل به «زندان اوین» و هشدار وضعیت نابهنجار و غیر انسانی زندانیان سیاسی و سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه و بگیر و ببندهای فلهای در جامعه ✅این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴…»
با آزادی زندانیان سیاسی و مالی، هدف اسرائیل از حمله به زندان اوین را ناکام بگذارید
شرق نوشت:
✅نگارنده بیم آن دارد که حمله جنایتکارانه اسرائیل به زندان اوین این تفکر را در میان مسئولان مربوطه جا بیندازد که چون ممکن است دشمن، آزادی زندانیهای مزبور از طرف حاکمیت را خروجی کار خود بداند و به حساب خود کارسازی کند، این مهم را به تأخیر بیندازند.
✅آزادسازی زندانیان سیاسی که بنا به ماهیت وجودیشان حاکمیت مستقر را به چالش مدنی کشاندهاند، از سوی حاکمیت نهتنها به حساب ضعف او گذاشته نمیشود، بلکه حتی نقطه قوت او منظور میشود.
#چند_ثانیه
@chandsanieh_news
@MostafaTajzadeh
شرق نوشت:
✅نگارنده بیم آن دارد که حمله جنایتکارانه اسرائیل به زندان اوین این تفکر را در میان مسئولان مربوطه جا بیندازد که چون ممکن است دشمن، آزادی زندانیهای مزبور از طرف حاکمیت را خروجی کار خود بداند و به حساب خود کارسازی کند، این مهم را به تأخیر بیندازند.
✅آزادسازی زندانیان سیاسی که بنا به ماهیت وجودیشان حاکمیت مستقر را به چالش مدنی کشاندهاند، از سوی حاکمیت نهتنها به حساب ضعف او گذاشته نمیشود، بلکه حتی نقطه قوت او منظور میشود.
#چند_ثانیه
@chandsanieh_news
@MostafaTajzadeh
🟢درخواست ائتلاف احزاب زنان اصلاح طلب:
🔰با فراهم کردن زمینه آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، همبستگی و همدلی ملی در برابر دشمن خارجی را تقویت کنید
در جریان بمباران ددمنشانه و حمله نمادین! رژیم صهیونیستی به زندان اوین در روز دوشنبه دوم تیرماه که تاکنون آمار شهدای آن،(اعم از کادر اداری، مددکاران، سرباز وظیفه، زندانی و خانواده های زندانیان و مراجعین و …) ۷۹ نفر اعلام شده است و متعاقب آن، ۶۱ زندانی از بند زنان اوین به زندان قرچک منتقل شدند که خبرهای ناگواری از وضعیت نگهداری آنها به گوش می رسد.
این جنایت جنگی برای زندانیان بی پناه تبعات منفی زیادی به بار آورد؛ از یک سو، انفجار و آسیب جدی به ساختمان های زندان و دلهره جنگ در فضای بسته و دوری از خانواده و از سوی دیگر آنچه پس از آن در پی سؤتدبیر رقمخورد.
در این شرایط نه تنها زندانیان سیاسی آزاد یا مرخص نشدند که گشودگی ها و اقداماتی از این دست می توانست مکمل و مقوم همبستگی و همدلی ملی در برابر دشمن خارجی باشد، بلکه با انتقال آنان به زندان های دیگر وضعیت به مراتب بدتری پیدا کردند و خانواده های آنها در مشقت و اضطراب افزون تری قرار گرفته اند.
علاوه بر زندانیان مرد که در
زندان فشافویه در محیطی محدود با تعدادی زیاد و وضعیت بهداشتی نامناسب قرار دارند، زنان زندانی نیز تبعید در زندان را تجربه می کنند که مصداق بارز مجازات غیرقانونی و تشدید آن است، درست در زمانی که افکار عمومی انتظار گشایش در وضعیت آنان را داشت.
ائتلاف احزاب زنان اصلاح طلب (صدف)ضمن محکوم کردن مجدد تجاوز رژیم سفاک صهیونیستی به خاک میهن و عرض تسلیت مجدد و ابراز همدردی با خانواده های داغدیده و سوگوار، با اعلام نگرانی عمیق نسبت به وضعیت فعلی زندانیان سیاسی، از همه نهادها و مسئولین امر بخصوص مقامات قضایی درخواست می کند که در وضعیت خطیر و شکننده آتش بس، با آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و رفع حصر محصورین، وضعیت آنها را بهبود بخشیده و حس همبستگی و انسجام ملی را تقویت کند.
فراموش نکنیم صلح
توسعه و امنیت پایدار ابتدا باید در درون و در داخل برقرار شود تا در عرصه بین المللی نیز بتوان با پشتوانه مردمی و با قوت برای منافع و مصالح ملی ایستادگی کرد و به مصالحه ای برد- برد رسید. کمترین قدردانی از مصلحان، خیرخواهان و منتقدانی که این روزها دلسوزانه پای کیان ایران و حاکمیت ملی در جنگ اخیر ایستادند، می تواند آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر و حبس آنها باشد.
باشد تا فضای لازم در
زندانها برای حبس و مجازات جاسوسان و نفوذی هایی که در سطوح مختلف پای تجاوز را به مام میهن باز کردند و به استقبال چهره کریه جنگ رفتند، فراهم گردد.
ائتلاف احزاب زنان اصلاح طلب
نهم تیر ۱۴۰۴
@MostafaTajzadeh
🔰با فراهم کردن زمینه آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، همبستگی و همدلی ملی در برابر دشمن خارجی را تقویت کنید
در جریان بمباران ددمنشانه و حمله نمادین! رژیم صهیونیستی به زندان اوین در روز دوشنبه دوم تیرماه که تاکنون آمار شهدای آن،(اعم از کادر اداری، مددکاران، سرباز وظیفه، زندانی و خانواده های زندانیان و مراجعین و …) ۷۹ نفر اعلام شده است و متعاقب آن، ۶۱ زندانی از بند زنان اوین به زندان قرچک منتقل شدند که خبرهای ناگواری از وضعیت نگهداری آنها به گوش می رسد.
این جنایت جنگی برای زندانیان بی پناه تبعات منفی زیادی به بار آورد؛ از یک سو، انفجار و آسیب جدی به ساختمان های زندان و دلهره جنگ در فضای بسته و دوری از خانواده و از سوی دیگر آنچه پس از آن در پی سؤتدبیر رقمخورد.
در این شرایط نه تنها زندانیان سیاسی آزاد یا مرخص نشدند که گشودگی ها و اقداماتی از این دست می توانست مکمل و مقوم همبستگی و همدلی ملی در برابر دشمن خارجی باشد، بلکه با انتقال آنان به زندان های دیگر وضعیت به مراتب بدتری پیدا کردند و خانواده های آنها در مشقت و اضطراب افزون تری قرار گرفته اند.
علاوه بر زندانیان مرد که در
زندان فشافویه در محیطی محدود با تعدادی زیاد و وضعیت بهداشتی نامناسب قرار دارند، زنان زندانی نیز تبعید در زندان را تجربه می کنند که مصداق بارز مجازات غیرقانونی و تشدید آن است، درست در زمانی که افکار عمومی انتظار گشایش در وضعیت آنان را داشت.
ائتلاف احزاب زنان اصلاح طلب (صدف)ضمن محکوم کردن مجدد تجاوز رژیم سفاک صهیونیستی به خاک میهن و عرض تسلیت مجدد و ابراز همدردی با خانواده های داغدیده و سوگوار، با اعلام نگرانی عمیق نسبت به وضعیت فعلی زندانیان سیاسی، از همه نهادها و مسئولین امر بخصوص مقامات قضایی درخواست می کند که در وضعیت خطیر و شکننده آتش بس، با آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و رفع حصر محصورین، وضعیت آنها را بهبود بخشیده و حس همبستگی و انسجام ملی را تقویت کند.
فراموش نکنیم صلح
توسعه و امنیت پایدار ابتدا باید در درون و در داخل برقرار شود تا در عرصه بین المللی نیز بتوان با پشتوانه مردمی و با قوت برای منافع و مصالح ملی ایستادگی کرد و به مصالحه ای برد- برد رسید. کمترین قدردانی از مصلحان، خیرخواهان و منتقدانی که این روزها دلسوزانه پای کیان ایران و حاکمیت ملی در جنگ اخیر ایستادند، می تواند آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر و حبس آنها باشد.
باشد تا فضای لازم در
زندانها برای حبس و مجازات جاسوسان و نفوذی هایی که در سطوح مختلف پای تجاوز را به مام میهن باز کردند و به استقبال چهره کریه جنگ رفتند، فراهم گردد.
ائتلاف احزاب زنان اصلاح طلب
نهم تیر ۱۴۰۴
@MostafaTajzadeh
✅تنها ضامن آتش بس بیرون، آتش بس درون است
✍ ابوالفضل فاتح
آتشبس اعلامی میان ایران و اسرائیل، نه پایان بحران، که مکثی در دل توطئهای عمیق و چندلایه است و درباره پایداری آن فعلا نمی توان قضاوتی داشت.
قطعا، تابآوری و پاسخ ایران فراتر از پیشبینی آنان بود. تفوق هوایی و نخوت تکنولوژیک آنان، به تنهایی قادر به شکست اراده ی ملی نبود و با پاسخ های موشکی بی سابقه ای مواجه شد. آنچه مهاجمان از همراهی داخلی بخشی از ناراضیان تصور کرده بودند، رخ نداد. در خطایی محاسباتی، آنها نمی دانستند،ایرانیان در برابر تجاوز بیگانه و دفاع از خود کوتاه نخواهند آمد و فضای واقعی مردم ایران، در این گونه موارد با فضای تفننی مجازی متفاوت است. البته، به ایران آسیب های بزرگی وارد شد. از شهادت مردم غیر نظامی، تا دانشمندان و فرماندهان ارشد و تخریب تاسیسات زیربنایی کشورمان. ضعف های راهبردی خطرناکی نیز آشکار شد؛ مهم تر از همه غافلگیری و عدم آمادگی غیر قابل توجیه در برابر یک شبیخون قابل پیشبینی، ضعف و شکاف اطلاعاتی و عمیق امنیتی در برابر امواج نفوذ و ناکارآمدی دهشتناک پدافندی که همین امروز باید برای آن فکری کرد.
از معادن نادر اوکراین تنها پانصد تا یک هزار میلیارد دلار به آمریکا می رسد. سرمایه های ایران، هزاران هزار و از شمار خارج است. هر انسان هوشمندی می داند که هدف غایی از این شبیخون ناجوانمردانه ی ویرانگران مدرن یا براندازان جهانی در لباس مدرنیته به میهن چه بوده است؛ تسلط و تاراج منابع چه با تجزیه و چه بدون آن! و اگر مسیر را هموار و فضا را مناسب می دیدند، ابایی نداشتند که در این مسیر به نابودگری های ضد بشری کم سابقه ای دست بزنند.
بی تردید، ماجرا پایان نیافته است. با توقفی تاکتیکی مواجه هستیم. آتش بس به معنی پایان بحران نیست. خطر تحرکات نیابتی، خرابکاری یا ترور های خطرناک و تحرکات دیگر امنیتی وجود دارد. برای همین جنگ جاری سال ها طراحی شده بود. آنها همین حالا مشغول طراحی شبیخون بعدی هستند و با توجه به خصومت ذاتی شان هر وقت بتوانند، اقدام خواهند کرد.
⬅️ برای "کلمه فخیمه ایران"
ویژگی جنگ آن است که دوستان روزهای سخت و متحدان واقعی در بحران را آشکار می سازد. دیدیم که مرجع عالیقدر تشیع در لحظاتی سرنوشت ساز به صحنه آمد. اما انتظار می رود وزارت خارجه توضیح دهد که هر یک از کشورهای مدعی دوستی با ایران از جمله روسیه و چین فراتر از موضع کلامی، چه اقدام حیاتی در حمایت از کشورمان یا تحقق اتش بس به انجام رسانده اند؟ آیا وقت آن نرسیده است که تدبیری برای خروج از این بن بست تنهایی استراتژیک یا خلاء مزمن در پشتیبانی راهبردی بین المللی چاره ای اندیشیده شود؟
نکته ی آخر:
در دل این بحران، وطن دوستی نهفته اما ریشه دار، آشکار شد. بسیاری از ایرانیان خارج از کشور اعم از منتقدان و خاموشان در سراسر جهان، بیهیاهو اما استوار، در جای درست و در کنار رنج هموطنان و برای ایران ایستادند. آنها به روشنی دریافتند، پای «کلمه ی فخیمه ی ایران» وسط است. این سرمایهای است که باید پاس داشته شود، نه نادیده گرفته شود. در این شرایط، نیاز راهبردی کشورمان، «یکپارچگی ملی و بازسازی درون» است. از دل « یکپارچگی راهبردی ملی» است که «ملی شدن دفاع» زاده می شود. در کنار اقتدار موشکی و ظرفیت های دفاعی، هیچ چیز به اندازه اراده و انسجام داخلی، موجب بازدارندگی راهبردی، ناامیدی متجاوزان و پایان سریع این منازعه نبود و در آینده نیز چنین است.
از این پس باید به هر رویکردی که شکاف داخلی را تشدید کرده و هر نظام ارزیابی و گزینشی که ملت را شقه شقه و از ظرفیت هایش تهی و نخبگان و عقول برترش را خانه نشین و ویژه خواران را بر عرش می نشاند، به دیده ی تردید و خیانت نگریست. حالا باید روشن شده باشد نفوذ واقعی از کدام سو صورت گرفته است و چه بسیار نفوذی های ظاهرالصلاح و گرگ های در لباس میش، سرمایه های واقعی کشور را حذف کرده اند و راه را به بیگانه گشوده اند.
همچنین، انتظار می رود حاکمیت با بازنگری در رویه های معیوب گذشته، همه ی جریانات سیاسی حامی وطن را به رسمیت بشناسد، حصرها و محبوسان سیاسی را رها کند و تریبون ها و فرصت های رسمی را به همه ی صدا ها اختصاص دهد و در سطحی وسیعتر نسبت به کسانی که در این حادثه حتی دچار لغزش سیاسی شده اند، انعطاف نشان دهد. استمرار انسجام ملی، نیازمند گشودگی سیاسی است. آقایان، تنها ضامن قطعی آتش بس بیرون، آتش بس درون است.
@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
✍ ابوالفضل فاتح
آتشبس اعلامی میان ایران و اسرائیل، نه پایان بحران، که مکثی در دل توطئهای عمیق و چندلایه است و درباره پایداری آن فعلا نمی توان قضاوتی داشت.
قطعا، تابآوری و پاسخ ایران فراتر از پیشبینی آنان بود. تفوق هوایی و نخوت تکنولوژیک آنان، به تنهایی قادر به شکست اراده ی ملی نبود و با پاسخ های موشکی بی سابقه ای مواجه شد. آنچه مهاجمان از همراهی داخلی بخشی از ناراضیان تصور کرده بودند، رخ نداد. در خطایی محاسباتی، آنها نمی دانستند،ایرانیان در برابر تجاوز بیگانه و دفاع از خود کوتاه نخواهند آمد و فضای واقعی مردم ایران، در این گونه موارد با فضای تفننی مجازی متفاوت است. البته، به ایران آسیب های بزرگی وارد شد. از شهادت مردم غیر نظامی، تا دانشمندان و فرماندهان ارشد و تخریب تاسیسات زیربنایی کشورمان. ضعف های راهبردی خطرناکی نیز آشکار شد؛ مهم تر از همه غافلگیری و عدم آمادگی غیر قابل توجیه در برابر یک شبیخون قابل پیشبینی، ضعف و شکاف اطلاعاتی و عمیق امنیتی در برابر امواج نفوذ و ناکارآمدی دهشتناک پدافندی که همین امروز باید برای آن فکری کرد.
از معادن نادر اوکراین تنها پانصد تا یک هزار میلیارد دلار به آمریکا می رسد. سرمایه های ایران، هزاران هزار و از شمار خارج است. هر انسان هوشمندی می داند که هدف غایی از این شبیخون ناجوانمردانه ی ویرانگران مدرن یا براندازان جهانی در لباس مدرنیته به میهن چه بوده است؛ تسلط و تاراج منابع چه با تجزیه و چه بدون آن! و اگر مسیر را هموار و فضا را مناسب می دیدند، ابایی نداشتند که در این مسیر به نابودگری های ضد بشری کم سابقه ای دست بزنند.
بی تردید، ماجرا پایان نیافته است. با توقفی تاکتیکی مواجه هستیم. آتش بس به معنی پایان بحران نیست. خطر تحرکات نیابتی، خرابکاری یا ترور های خطرناک و تحرکات دیگر امنیتی وجود دارد. برای همین جنگ جاری سال ها طراحی شده بود. آنها همین حالا مشغول طراحی شبیخون بعدی هستند و با توجه به خصومت ذاتی شان هر وقت بتوانند، اقدام خواهند کرد.
⬅️ برای "کلمه فخیمه ایران"
ویژگی جنگ آن است که دوستان روزهای سخت و متحدان واقعی در بحران را آشکار می سازد. دیدیم که مرجع عالیقدر تشیع در لحظاتی سرنوشت ساز به صحنه آمد. اما انتظار می رود وزارت خارجه توضیح دهد که هر یک از کشورهای مدعی دوستی با ایران از جمله روسیه و چین فراتر از موضع کلامی، چه اقدام حیاتی در حمایت از کشورمان یا تحقق اتش بس به انجام رسانده اند؟ آیا وقت آن نرسیده است که تدبیری برای خروج از این بن بست تنهایی استراتژیک یا خلاء مزمن در پشتیبانی راهبردی بین المللی چاره ای اندیشیده شود؟
نکته ی آخر:
در دل این بحران، وطن دوستی نهفته اما ریشه دار، آشکار شد. بسیاری از ایرانیان خارج از کشور اعم از منتقدان و خاموشان در سراسر جهان، بیهیاهو اما استوار، در جای درست و در کنار رنج هموطنان و برای ایران ایستادند. آنها به روشنی دریافتند، پای «کلمه ی فخیمه ی ایران» وسط است. این سرمایهای است که باید پاس داشته شود، نه نادیده گرفته شود. در این شرایط، نیاز راهبردی کشورمان، «یکپارچگی ملی و بازسازی درون» است. از دل « یکپارچگی راهبردی ملی» است که «ملی شدن دفاع» زاده می شود. در کنار اقتدار موشکی و ظرفیت های دفاعی، هیچ چیز به اندازه اراده و انسجام داخلی، موجب بازدارندگی راهبردی، ناامیدی متجاوزان و پایان سریع این منازعه نبود و در آینده نیز چنین است.
از این پس باید به هر رویکردی که شکاف داخلی را تشدید کرده و هر نظام ارزیابی و گزینشی که ملت را شقه شقه و از ظرفیت هایش تهی و نخبگان و عقول برترش را خانه نشین و ویژه خواران را بر عرش می نشاند، به دیده ی تردید و خیانت نگریست. حالا باید روشن شده باشد نفوذ واقعی از کدام سو صورت گرفته است و چه بسیار نفوذی های ظاهرالصلاح و گرگ های در لباس میش، سرمایه های واقعی کشور را حذف کرده اند و راه را به بیگانه گشوده اند.
همچنین، انتظار می رود حاکمیت با بازنگری در رویه های معیوب گذشته، همه ی جریانات سیاسی حامی وطن را به رسمیت بشناسد، حصرها و محبوسان سیاسی را رها کند و تریبون ها و فرصت های رسمی را به همه ی صدا ها اختصاص دهد و در سطحی وسیعتر نسبت به کسانی که در این حادثه حتی دچار لغزش سیاسی شده اند، انعطاف نشان دهد. استمرار انسجام ملی، نیازمند گشودگی سیاسی است. آقایان، تنها ضامن قطعی آتش بس بیرون، آتش بس درون است.
@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
برای زندانیان
کاری کنید
✍ رحیم قمیشی
محسن قشقایی با زحمت از زندان تهران بزرگ تماس گرفته؛
میخواهد کاری کنیم!
میگویم؛ متاسفم محسن! کسی حرف ما را گوش نمیکند. کسی به فکر نیست...
میگوید اینجا با اضافه شدن ما ۱۷ هزار زندانی شدهایم. اینها هزار نفر را نمیتوانند مدیریت کنند!
میگوید الان ما مشکل آب داریم. آب لولهکشی زرد رنگ است و قابل شرب نیست. آب معدنی نیست.
میگوید امکانات درمانی و بهداشتی صفر است.
وسایل سرمایشی مناسبی نیست
میگوید جایمان خیلی تنگ است...
میپرسد واقعا مرخصی دادن به زندانیانی با جرمهای سبک، سخت است!؟
میپرسد یعنی نمیشود با ابزار الکترونیک، مثل پابند، زندانی را کنترل کرد؟
میپرسد چرا یک مقام متوسط هم به ما سر نمیزند.
باورم نمیشود.
او میگوید از اوین با دستبند و پابند منتقل شدیم اینجا، چقدر میتوانستیم وسایل شخصی همراه بیاوریم، در حالیکه شبانه در تهدید پایین آمدن سقف بودیم.
اینجا هم که برای یک دستشویی رفتن در مضیقهایم...
محسن نمیبیند اشکم درآمده...
میگویم محسن چه کاری از دستم برمیآید؟
یک قلم دارم
مقابلم، چشمهایی که نمیبینند
گوشهایی که نمیشنوند
انسانهایی بیاحساس
میگویم محسن ما میگوییم همه زندانیان بیگناه سیاسی باید آزاد شوند
و محسن میگوید ما مهم نیستیم
زندانیان مالی هستند که بخاطر دو سکه بدهی مهریه، بهخاطر یک بدهی چند میلیونی، بهخاطر جرایم سبک، الان دارند از بین میروند...
آیا کسی هست بشنود!
آیا در مملکت فریادرسی هست؟
آنها که سرشان را آرام بر بالین میگذارند!
محسن قشقایی ۲۵ بهمن فقط آمده بود به خیابان
بدون هیچ اقدامی...
و صدها زندانی دیگر
که امروز به نفس نفس افتادهاند
آخر نمیدانید اگر مردم را نداشته باشید
هیچ ندارید...
همهاش که تقصیر اسرائیل نیست.
آنقدر تصمیمگیری سخت است!
یا نمیخواهید تصمیمی بگیرید..
@ghomeishi3
@MostafaTajzadeh
کاری کنید
✍ رحیم قمیشی
محسن قشقایی با زحمت از زندان تهران بزرگ تماس گرفته؛
میخواهد کاری کنیم!
میگویم؛ متاسفم محسن! کسی حرف ما را گوش نمیکند. کسی به فکر نیست...
میگوید اینجا با اضافه شدن ما ۱۷ هزار زندانی شدهایم. اینها هزار نفر را نمیتوانند مدیریت کنند!
میگوید الان ما مشکل آب داریم. آب لولهکشی زرد رنگ است و قابل شرب نیست. آب معدنی نیست.
میگوید امکانات درمانی و بهداشتی صفر است.
وسایل سرمایشی مناسبی نیست
میگوید جایمان خیلی تنگ است...
میپرسد واقعا مرخصی دادن به زندانیانی با جرمهای سبک، سخت است!؟
میپرسد یعنی نمیشود با ابزار الکترونیک، مثل پابند، زندانی را کنترل کرد؟
میپرسد چرا یک مقام متوسط هم به ما سر نمیزند.
باورم نمیشود.
او میگوید از اوین با دستبند و پابند منتقل شدیم اینجا، چقدر میتوانستیم وسایل شخصی همراه بیاوریم، در حالیکه شبانه در تهدید پایین آمدن سقف بودیم.
اینجا هم که برای یک دستشویی رفتن در مضیقهایم...
محسن نمیبیند اشکم درآمده...
میگویم محسن چه کاری از دستم برمیآید؟
یک قلم دارم
مقابلم، چشمهایی که نمیبینند
گوشهایی که نمیشنوند
انسانهایی بیاحساس
میگویم محسن ما میگوییم همه زندانیان بیگناه سیاسی باید آزاد شوند
و محسن میگوید ما مهم نیستیم
زندانیان مالی هستند که بخاطر دو سکه بدهی مهریه، بهخاطر یک بدهی چند میلیونی، بهخاطر جرایم سبک، الان دارند از بین میروند...
آیا کسی هست بشنود!
آیا در مملکت فریادرسی هست؟
آنها که سرشان را آرام بر بالین میگذارند!
محسن قشقایی ۲۵ بهمن فقط آمده بود به خیابان
بدون هیچ اقدامی...
و صدها زندانی دیگر
که امروز به نفس نفس افتادهاند
آخر نمیدانید اگر مردم را نداشته باشید
هیچ ندارید...
همهاش که تقصیر اسرائیل نیست.
آنقدر تصمیمگیری سخت است!
یا نمیخواهید تصمیمی بگیرید..
@ghomeishi3
@MostafaTajzadeh
🚩گزارشی از گفتوگوی تلفنی امروزم با سید مصطفی تاجزاده
🔹طی تماسی که امروز صبح آقای مصطفی تاجزاده از زندان تهران بزرگ با من داشت، از شرایط سختشان پس از انتقال به این زندان مطلع شدم. با این که در این باره اطلاعرسانیهایی هم شده، اما هنوز اقدام کافی و عاجلی برای حل آنها صورت نگرفته است.
🔹کاش اولن همت و تدبیری شود تا زندانیان سیاسی در اوضاع و احوال فعلی پیش خانوادههایشان باشند. این کار برای فضای عمومی و سیاسی کشور هم بسیار مثبت است. همچنین تا زمانی که در زندان هستند، دست کم آنها را از مواردی چون روزنامه و کتاب که بهترین و شاید تنها پناه این زندانیان در شرایط سخت حبس است، محروم نکنند. آنها که تجربه حبس دارند میدانند که این موارد تا چه اندازه برای زندانی مهم است و اصلا با نیاز مایی که در بیرون با انواع و اقسام ارتباطات و دسترسیها مواجهیم قابل قیاس نیست.
🔹آقای تاجزاده گفت که از اواسط جنگ 12 روزه به این سو دیگر روزنامه نداشتهاند و کتابهایشان هم در اوین مانده و امکان دسترسی به کتابخانه زندان جدیدشان را هم ندادهاند. این موارد که دیگر سخت نیست. اینها را دست کم تا حل سایر مسایل میتوان بهسرعت مرتفع کرد.
@hosseinnoorani
@MostafaTajzadeh
🔹طی تماسی که امروز صبح آقای مصطفی تاجزاده از زندان تهران بزرگ با من داشت، از شرایط سختشان پس از انتقال به این زندان مطلع شدم. با این که در این باره اطلاعرسانیهایی هم شده، اما هنوز اقدام کافی و عاجلی برای حل آنها صورت نگرفته است.
🔹کاش اولن همت و تدبیری شود تا زندانیان سیاسی در اوضاع و احوال فعلی پیش خانوادههایشان باشند. این کار برای فضای عمومی و سیاسی کشور هم بسیار مثبت است. همچنین تا زمانی که در زندان هستند، دست کم آنها را از مواردی چون روزنامه و کتاب که بهترین و شاید تنها پناه این زندانیان در شرایط سخت حبس است، محروم نکنند. آنها که تجربه حبس دارند میدانند که این موارد تا چه اندازه برای زندانی مهم است و اصلا با نیاز مایی که در بیرون با انواع و اقسام ارتباطات و دسترسیها مواجهیم قابل قیاس نیست.
🔹آقای تاجزاده گفت که از اواسط جنگ 12 روزه به این سو دیگر روزنامه نداشتهاند و کتابهایشان هم در اوین مانده و امکان دسترسی به کتابخانه زندان جدیدشان را هم ندادهاند. این موارد که دیگر سخت نیست. اینها را دست کم تا حل سایر مسایل میتوان بهسرعت مرتفع کرد.
@hosseinnoorani
@MostafaTajzadeh
🔴 وای بر من، این مهدی بود...
🖋️ حسین رزاق
از دیروز که تصاویری از داخل زندان تهران بزرگ در رسانهها منتشر شده انگار که دنبال گمگشتهای باشم، دنبال عزیزان در بندم، مدام آنرا دیدهام، اما هرچه گشتم چهره آشنایی نیافتم. تا اینکه در نزدیک و دور کردن تصاویر یک تیشرت نظرم را جلب کرد! همین تیشرت خاکستری و مشکی بر تن این زندانی که این میان خوابیده! چندماه قبل آزادی این تیشرت را با تکههای سالمی که از تیشرتهای دیگر میشد قیچی کرد در خیاطی بند ۴ دوخته بودم. کاری که یکی از سرگرمیهایم شده بود و برای دوستانم هم انجام میدادم و معدود زندانی سیاسی بود که بر لباسهایش قیچی من نخورده باشد. دوخت این تیشرت هم مصادف شد با محرم و آقا مصطفی از آنجایی که هیچوقت لباس مشکی نداشت، برداشت تا شبهای عزاداری بپوشد و بعدش هم دیگر تنی به آن نخورد.
بگذریم! دیشب بالاخره وسط دور و نزدیک کردنهای تصویر تا صاحب تیشرت را بشناسم ناگهان بغضم ترکید... لباس بر تن مهدی بود، مهدی محمودیان...
وای بر من، این مهدی بود که دوسال در یک اتاق با هم حبس کشیدیم، یکسال از صبح تا شب باهم کار کردیم اما من او را نشناخته بودم...
دوستانی که ما دو نفر را از نزدیک دیدهاند میدانند سایز تن من و مهدی حداقل یک سایز فرق میکند و سایز آقا مصطفی و مهدی حداقل دو سایز، و این تیشرت بر تن او فقط یک معنی دارد؛ مهدی خیلی لاغر شده. با شرایطی که این روزها بر این وطن گذشته میشود تصور کرد به او هم چه گذشته! کشورت زیر بمب و موشک اجنبی باشد و وطنت اسیر استبداد و خودت در بند خودکامه. آنهم مهدی محمودیان که همه میدانند تمام زندگیاش را وقف رسیدگی به مردم گرفتار کرده و تمام دغدغهاش وطن است و تا توانسته صدای دادخواهی علیه ظلمهای این حکومت ظالم شده. اصلا نیازی به واگویه نیست که با دستان بسته چه بر او و دیگر عزیزان در بندمان رفته. وقتی تصاویر بمبها و موشکها را میدیدند بر این خاک و مردمیکه آواره میشدند. تازه غیر اینها ناگهان لشکر خارجی با بمب به زندان حمله کند و لشکر داخلی با اسلحه تو را به غل و زنجیر بکشد و چون اسرای جنگی با تو رفتار شود! ای وای...
این روزها هیچ خبری نبود که از زندانیان سیاسی برسد و اشکم سرازیر نشود و احساس حقارتی عجیب نداشته باشم که چرا کنارشان نیستم! راستش این اواخر که حکم دو سالهی تعلیقیام را فرستادند برای اجرا و پرونده جدیدی هم گشودند و تهدید کردند ۱۰ سال حبست قطعیست، مجبور شده بودم برای کارهای روی زمین مانده مدتی را مخفی زندگی کنم تا بعد اتمام آنها بروم برای حبس. اما هر پیامی از عزیزان در بندم میرسید، توصیهی اکید بود به جلای وطن برای دیدار پسرم بعد سالها. گرچه هرچه آنها اصرار میکردند من انکار. حتی آخرین بار هم با مهدی بحثمان بالا گرفت و فریاد زدم اصرار نکن من بیرون این خاک دق میکنم و او طبق معمول بعد از فریادهای من آرام گفت خب و کوتاه آمد. اما اصرار عزیزانم که سالها حبس ظالمانه، تماشای قد کشیدن فرزندانشان را از آنها گرفته بود با تمام پاسخهای حتی بیادبانهی من باز هم ادامه داشت. تا اینکه از دماوند و اوین گفتند باید حتی برای چند ماه هم که شده برای پسرت پدری کنی.
تا چند روز مانده به جنگ و بیخبر از خوابی که برای ایرانمان دیدهاند، اصرارها کارگر افتاد. تصمیمی که این روزها شده آئینهی دق برایم؛ یکساعت نشده بیاشک بگذرد. عزیزترین دوستانم، عزیزترین فرزندان این سرزمین، چنین شرایطی را میگذرانند و من کنارشان نیستم! وای بر من که با تمام خیرهسریهایم اینبار حرفتان را گوش کردم تا چنین دور بیفتم از شما. چه بر شما رفته، چه بر سرتان آوردند که مهدی چنین لاغر شده؟ بر حاج آقا قدیانی با ۸۰ سال سن چه؟ مطلب با آن همه بیماری حاد چه میکند؟ چه بر محمد نجفی بعد این سالهای تبعید و بیماری میگذرد؟ آقا مصطفی که روزی یک مشت دارو باید میخورد حالا دارو دارد؟ بر دکتر مدنی در آن تبعید دماوند با این اخبار وطن و عزیزانش چه میگذرد؟!
لعنت بر این استبداد که شرارتش فقط نصیب این مردم و فرزندان وطن میشود. ننگ بر خودکامهی آتشافروزی که خود به پناهگاهی امن گریخته ولی با رجزخوانیهایش ایران را زیر حملهی متجاوزین کشاند.
وای بر من که بر دوراهی وطن و دوستانم یا فرزندم ماندهام...
@hoseinrazzagh
@MostafaTajzadeh
🖋️ حسین رزاق
از دیروز که تصاویری از داخل زندان تهران بزرگ در رسانهها منتشر شده انگار که دنبال گمگشتهای باشم، دنبال عزیزان در بندم، مدام آنرا دیدهام، اما هرچه گشتم چهره آشنایی نیافتم. تا اینکه در نزدیک و دور کردن تصاویر یک تیشرت نظرم را جلب کرد! همین تیشرت خاکستری و مشکی بر تن این زندانی که این میان خوابیده! چندماه قبل آزادی این تیشرت را با تکههای سالمی که از تیشرتهای دیگر میشد قیچی کرد در خیاطی بند ۴ دوخته بودم. کاری که یکی از سرگرمیهایم شده بود و برای دوستانم هم انجام میدادم و معدود زندانی سیاسی بود که بر لباسهایش قیچی من نخورده باشد. دوخت این تیشرت هم مصادف شد با محرم و آقا مصطفی از آنجایی که هیچوقت لباس مشکی نداشت، برداشت تا شبهای عزاداری بپوشد و بعدش هم دیگر تنی به آن نخورد.
بگذریم! دیشب بالاخره وسط دور و نزدیک کردنهای تصویر تا صاحب تیشرت را بشناسم ناگهان بغضم ترکید... لباس بر تن مهدی بود، مهدی محمودیان...
وای بر من، این مهدی بود که دوسال در یک اتاق با هم حبس کشیدیم، یکسال از صبح تا شب باهم کار کردیم اما من او را نشناخته بودم...
دوستانی که ما دو نفر را از نزدیک دیدهاند میدانند سایز تن من و مهدی حداقل یک سایز فرق میکند و سایز آقا مصطفی و مهدی حداقل دو سایز، و این تیشرت بر تن او فقط یک معنی دارد؛ مهدی خیلی لاغر شده. با شرایطی که این روزها بر این وطن گذشته میشود تصور کرد به او هم چه گذشته! کشورت زیر بمب و موشک اجنبی باشد و وطنت اسیر استبداد و خودت در بند خودکامه. آنهم مهدی محمودیان که همه میدانند تمام زندگیاش را وقف رسیدگی به مردم گرفتار کرده و تمام دغدغهاش وطن است و تا توانسته صدای دادخواهی علیه ظلمهای این حکومت ظالم شده. اصلا نیازی به واگویه نیست که با دستان بسته چه بر او و دیگر عزیزان در بندمان رفته. وقتی تصاویر بمبها و موشکها را میدیدند بر این خاک و مردمیکه آواره میشدند. تازه غیر اینها ناگهان لشکر خارجی با بمب به زندان حمله کند و لشکر داخلی با اسلحه تو را به غل و زنجیر بکشد و چون اسرای جنگی با تو رفتار شود! ای وای...
این روزها هیچ خبری نبود که از زندانیان سیاسی برسد و اشکم سرازیر نشود و احساس حقارتی عجیب نداشته باشم که چرا کنارشان نیستم! راستش این اواخر که حکم دو سالهی تعلیقیام را فرستادند برای اجرا و پرونده جدیدی هم گشودند و تهدید کردند ۱۰ سال حبست قطعیست، مجبور شده بودم برای کارهای روی زمین مانده مدتی را مخفی زندگی کنم تا بعد اتمام آنها بروم برای حبس. اما هر پیامی از عزیزان در بندم میرسید، توصیهی اکید بود به جلای وطن برای دیدار پسرم بعد سالها. گرچه هرچه آنها اصرار میکردند من انکار. حتی آخرین بار هم با مهدی بحثمان بالا گرفت و فریاد زدم اصرار نکن من بیرون این خاک دق میکنم و او طبق معمول بعد از فریادهای من آرام گفت خب و کوتاه آمد. اما اصرار عزیزانم که سالها حبس ظالمانه، تماشای قد کشیدن فرزندانشان را از آنها گرفته بود با تمام پاسخهای حتی بیادبانهی من باز هم ادامه داشت. تا اینکه از دماوند و اوین گفتند باید حتی برای چند ماه هم که شده برای پسرت پدری کنی.
تا چند روز مانده به جنگ و بیخبر از خوابی که برای ایرانمان دیدهاند، اصرارها کارگر افتاد. تصمیمی که این روزها شده آئینهی دق برایم؛ یکساعت نشده بیاشک بگذرد. عزیزترین دوستانم، عزیزترین فرزندان این سرزمین، چنین شرایطی را میگذرانند و من کنارشان نیستم! وای بر من که با تمام خیرهسریهایم اینبار حرفتان را گوش کردم تا چنین دور بیفتم از شما. چه بر شما رفته، چه بر سرتان آوردند که مهدی چنین لاغر شده؟ بر حاج آقا قدیانی با ۸۰ سال سن چه؟ مطلب با آن همه بیماری حاد چه میکند؟ چه بر محمد نجفی بعد این سالهای تبعید و بیماری میگذرد؟ آقا مصطفی که روزی یک مشت دارو باید میخورد حالا دارو دارد؟ بر دکتر مدنی در آن تبعید دماوند با این اخبار وطن و عزیزانش چه میگذرد؟!
لعنت بر این استبداد که شرارتش فقط نصیب این مردم و فرزندان وطن میشود. ننگ بر خودکامهی آتشافروزی که خود به پناهگاهی امن گریخته ولی با رجزخوانیهایش ایران را زیر حملهی متجاوزین کشاند.
وای بر من که بر دوراهی وطن و دوستانم یا فرزندم ماندهام...
@hoseinrazzagh
@MostafaTajzadeh
📝📝📝بررسی وضعیت زندان اوین یک هفته پس از حمله اسرائیل و شرایط زندانیان منتقلشده
نگران زندانیان
✍🏻پریسا هاشمی
✅دوم تیر تهران یکی از بیسابقهترین جنایات تاریخ ایران را به خود دید و جنگ و انفجار بر سر زندان اوین سایه افکند. زندان اوین در دومین روز تابستان هدف حمله از طریق پرتابههای اسرائیل قرار گرفت؛ پرتابههایی که عدالت را سوزاندند. این حمله در حالی رخ داد که بسیاری از غیرنظامیان در آنجا حضور داشتند. این حمله در روز و زمانی که بسیاری از کارمندان، مددکاران و مراجعان به اوین تردد داشتند، صورت گرفت تا سالن ملاقات هم به سالن وداع و مرگ تبدیل شود و مادران زیر آوار بمانند. ساختمان اداری، سالن ملاقات و بهداری این زندان مورد اصابت پرتابههای اسرائیلی قرار گرفت و موج انفجار منجر به خسارات جانی و مالی به ساختمانهای مجاور شده است.
✅آنطور که اسرائیل ادعا کرده «هدف علی قناعتکار ماوردیانی، معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ شهید مقدس تهران (اوین) بوده است.» اما در حملهای که برای یک نفر طراحی شده بود 79 شهروند، آسمانی شدند. خرابیها زیاد بود و همسایههای اوین هم از این حمله در امان نبودند و حتی برخی از آنها جان خود را در این حملات از دست دادند. طبق آمار رسمی این 79 نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین که برای ملاقات و یا پیگیری قضایی زندانیان خود به زندان مراجعه کرده بودند و همسایههای مجاور زندان، هستند. به گفته اصغر جهانگیر، سخنگوی قوهقضائیه، در روز حمله عدهای از خانوادهها برای ملاقات و یا پیگیری امور زندانیان خود به اوین مراجعه کرده بودند که متاسفانه سالن مورد اشاره مورد اصابت پرتابه قرار گرفته و تعدادی از هموطنان که در آن محل حضور داشتهاند یا زخمی شده و یا به شهادت میرسند.
✅برخی تحلیلها مبنی بر این است که اسرائیل برای از بین بردن عواملش که در این مدت دستگیر شده بودند، آخرین شب جنگ 12 روزه اوین را هدف قرار داده است.
متن کامل را اینجا بخوانید
@MostafaTajzadeh
نگران زندانیان
✍🏻پریسا هاشمی
✅دوم تیر تهران یکی از بیسابقهترین جنایات تاریخ ایران را به خود دید و جنگ و انفجار بر سر زندان اوین سایه افکند. زندان اوین در دومین روز تابستان هدف حمله از طریق پرتابههای اسرائیل قرار گرفت؛ پرتابههایی که عدالت را سوزاندند. این حمله در حالی رخ داد که بسیاری از غیرنظامیان در آنجا حضور داشتند. این حمله در روز و زمانی که بسیاری از کارمندان، مددکاران و مراجعان به اوین تردد داشتند، صورت گرفت تا سالن ملاقات هم به سالن وداع و مرگ تبدیل شود و مادران زیر آوار بمانند. ساختمان اداری، سالن ملاقات و بهداری این زندان مورد اصابت پرتابههای اسرائیلی قرار گرفت و موج انفجار منجر به خسارات جانی و مالی به ساختمانهای مجاور شده است.
✅آنطور که اسرائیل ادعا کرده «هدف علی قناعتکار ماوردیانی، معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ شهید مقدس تهران (اوین) بوده است.» اما در حملهای که برای یک نفر طراحی شده بود 79 شهروند، آسمانی شدند. خرابیها زیاد بود و همسایههای اوین هم از این حمله در امان نبودند و حتی برخی از آنها جان خود را در این حملات از دست دادند. طبق آمار رسمی این 79 نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین که برای ملاقات و یا پیگیری قضایی زندانیان خود به زندان مراجعه کرده بودند و همسایههای مجاور زندان، هستند. به گفته اصغر جهانگیر، سخنگوی قوهقضائیه، در روز حمله عدهای از خانوادهها برای ملاقات و یا پیگیری امور زندانیان خود به اوین مراجعه کرده بودند که متاسفانه سالن مورد اشاره مورد اصابت پرتابه قرار گرفته و تعدادی از هموطنان که در آن محل حضور داشتهاند یا زخمی شده و یا به شهادت میرسند.
✅برخی تحلیلها مبنی بر این است که اسرائیل برای از بین بردن عواملش که در این مدت دستگیر شده بودند، آخرین شب جنگ 12 روزه اوین را هدف قرار داده است.
متن کامل را اینجا بخوانید
@MostafaTajzadeh
هممیهن
بررسی وضعیت زندان اوین یک هفته پس از حمله اسرائیل و شرایط زندانیان منتقلشده/نگران زندانیان
برخی تحلیلها مبنی بر این است که اسرائیل برای از بین بردن عواملش که در این مدت دستگیر شده بودند، آخرین شب جنگ 12 روزه اوین را هدف قرار داده است.