Telegram Web Link
📝📝📝 اعتصاب کامیون‌داران؛ کارزاری مدنی علیه اقتصاد بیمار

✍🏻فریبا نظری


تا آنجا که بررسی‌ها نشان می‌دهد نخستین اعتصاب گسترده و طولانی کامیون داران در ایران در سال‌های اخیر به سال ۱۳۹۷ باز می‌گردد که شامل پنج دور در ماه‌های خرداد، مرداد، مهر، آبان و دی آن سال در تعداد زیادی از شهرهای کشور برقرار بود.

علت اعتصاب سراسری کامیون‌داران

ثابت بودن کرایه‌ها طی چند سال، نیاز به الگوی محاسبه قانونی کرایه‌ها (منطق رفتار هزینه‌ها بر حسب تن کیلومتر)، افزایش قیمت بیمه‌ها، عوارض اتوبان‌ها، کمیسیون بالای باربری‌ها، هزینه بالای تعمیرات و قیمت بالای لوازم یدکی خودروها، کمبود کرایه، کاهش سهمیه سوخت و گران شدن لوازم خودرو مثل لاستیک و روغن بوده و خواست آن‌ها محاسبه کرایه بر پایه تن کیلومتر، افزایش حقوق بازنشستگی و سختی کار، کسر حق پرداختی بیمه رانندگان، حذف دلالان و واسطه‌ها از پایانه‌ها و باربری‌ها، نظارت بر برخوردهای غلط و سلیقه‌ای مأموران راهنمایی و رانندگی و مجازات مأموران و افسران رشوه‌گیر بود. اعتصاب کامیون داران در سال‌های ۱۴۰۱ و بهار سال جاری ( خرداد ۱۴۰۴) تقریبا با همین مطالبات و مشکلات، تکرار شده است.

اعتصابات صنفی در جوامع، ابزار مدنی مطالبه‌گری گروه‌های متعدد از سطوح مختلف حاکمیت است که در مرحله‌ی نخست، طرح مطالبات و شکایات آن‌ها نادیده گرفته شده و اینک با صدایی رسا و تغییر موقعیت و ترک محیط کار؛ بار دیگر خواسته‌های خود را با مدیران و سیاست گذاران درمیان می‌گذارند؛ بدان امید که شنیده و دیده شوند. در واقع نظام حکمرانی نباید فراموش کند اعتصابات گروه‌های مختلف می‌تواند در قالب بخشی از یک جنبش اجتماعی بزرگتر، ایفای نقش کند و کارکرد یک کارزار مقاومت مدنی را برعهده گیرد …(۱)

تبدیل اعتراضات یک صنف به اعتصابات گسترده و تکرار آن در دوره‌های مختلف با فاصله زمانی قابل اعتنا در کشورمان، می‌تواند به عوامل و رویکردهای زیر مربوط باشد و تا زمانی که آن‌ها تغییر نکند؛ هم‌چنان با این پدیده البته با ویژگی‌های متفاوتی روبرو خواهیم بود:

۱- انباشت مشکلات اقتصادی مستمر برای گروه‌ها و اصناف مختلف در طی سال‌های طولانی مانند تورم افسارگسیخته، تحریم‌های اقتصادی و سیاسی، فساد سیستماتیک
۲- نبود سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی عمیق و بلند مدت برای رفع یا کاهش بحران‌ها و مشکلات اقتصادی
۳- طبیعی شدگی بحران‌های اقتصادی در زندگی گروه‌ها و قشرهای مختلف جامعه از سوی متولیان و سیاست‌گذاران کلان و عالی نظام حکمرانی
۴- شرطی شدن و توهم نظام حکمرانی مبنی بر کنترل و خاموشی موقت اعتصابات با سیاست چندگانه ارعاب، وعده‌های بدون پشتوانه، و اتهام و انتساب آن به دشمنان خارجی و فتنه گران داخلی
۵- ضعف نهادهای مستقل صنفی
۶- نبود امنیت امکان کنش‌گری آزادانه و مقتدرانه صنفی در گروه‌های مختلف اصناف
۷- حل بخشی از مشکلات و مطالبات معترضان و اعتصاب کنندگان بصورت گذرا و دوره‌ای در هر مقطع از اعتصابات
۸- نبود پاسخ گویی نظام مند و شفاف به مطالبات گروه‌های صنفی ازسوی مسئولان و متولیان ارشد
۹- سیاست زدگی و امنیت زدگی کنش گری و مطالبه گری اصناف و گروه‌های مختلف جامعه از سوی متولیان و نظام حکمرانی.

این مورد آخر، یعنی سیاسی و امنیتی شدن اعتراضات و اعتصابات اصناف؛ بسیار اهمیت دارد زیرا هنگامی که مطالبه‌گری اصناف به جای اینکه به عنوان یک مشکل اقتصادی یا صنفی قانونی و قابل قبول دیده شود، توصیف و تفسیر سیاسی یا امنیتی به خود می‌گیرد، نتايج بسیار نامطلوبی به بار می‌آورد، از جمله:
-حل نشدن ریشه‌ای مشکلات با تمرکز بر معلول به جای علل، و استمرار عوامل اصلی نارضایتی و اعتصاب
-برخورد سیاسی/امنیتی به جای شنیدن مطالبات و گفت‌وگو با معترضین و اعتصاب کنندگان‌ و منجر شدن به ایجاد فضای قهری یا -قضایی با معترضین، دوری از حل بحران، عمیق تر شدن نارضایتی‌ها، و بروز دوباره در زمانی دیگر
-بی‌اعتمادی و ناامیدی بیشتر نسبت به مسئولان و متولیان کشور
-رادیکالیزه شدن مطالبات
-تضعیف نهادهای صنفی مستقل
-تضعیف ظرفیت مذاکره و گفت‌وگو
-تکرار چرخه اعتراضات و اعتصابات

  *ایران فردا
@Kaleme
@MostafaTajzadeh
👍36👎3
📝📝📝 تماس گرفتند و گفتند بیایید برای سازش!

خانواده‌های عزادار انفجار بندر شهید رجایی در چهلم عزیزانشان خواهان اعلام رسمی علت فاجعه و معرفی و مجازات مقصران هستند

✍️ نیلوفر حامدی

پیگیری‌های حقوقی این خانواده در تمام این مدت به در بسته خورده و هیچ پیشرفت محسوسی نداشته است: «در تمام این مدت هیچ مقام مسئولی به ما توضیحی درباره این فاجعه بزرگ نداده است. همان ابتدا دو نفر را بازداشت کردند اما در مدت کوتاهی با وثیقه‌های ۵۰ میلیاردی آزاد شدند. روز اول از تهران با ما تماس گرفتند و گفتند می‌خواهند همسرم را به عنوان کارگر نمونه انتخاب کنند و ۱۰۰ میلیون تومان پاداش دهند، چون چند روز بعد آن مصیبت هم روز جهانی کارگر بود. به آنها گفتم که نه عنوان کارگر منتخبشان را می‌خواهیم و نه پولشان را.
 
اگر همسر من کارگر نمونه بود چرا چند ماه قبل او و سایر همکارانش را از ساختمان اداری خارج کردند و با زور به کانکس‌های ناامنی منتقلشان کردند که وسط موقعیت عملیاتی بود؟ چه بسا اگر در روز انفجار آنها در ساختمان اداری بودند جانشان را از دست نمی‌دادند، کمااینکه بسیاری از همکارانشان نیز در ساختمان اداری فقط کمی آسیب دیدند اما همسر من و همه دوستانش که هشت نفر می‌شدند در کانکس از بین رفتند و در آخر تنها چند تکه استخوان به ما تحویل دادند. پیگیری حقوقی هم که به جایی نمی‌رسد. خیلی از خانواده‌ها وقتی برای شکایت به دفاتر خدمات قضائی مراجعه کرده‌اند به آنها جواب داده‌اند که فعلا شکایت مربوط به بندر شهید رجایی را ثبت نمی‌کنیم. شکایت ما را هم که با دوندگی‌های فراوان وکیل ثبت شد، به پاسگاه خون‌سرخ ارجاع دادند و از پاسگاه با ما تماس گرفتند و گفتند: بیایید برای سازش! مگر نزاع خیابانی رخ داده که بیاییم و سازش کنیم؟ پسر ۱۲ ساله من مادرش را از دست داده و هیچ‌کسی هم پاسخ‌گو نیست، با چه کسی سازش کنم؟».

منبع و متن کامل

@kalem
@MostafaTajzadeh
👍58👎1
📝📝📝بجای ممنوعیت، قانونِ سگ‌داری وضع کنید

✍️حسین آخانی
 
سال‌هاست که من با بی‌قانونی در مورد سگ و پت اطلاع رسانی می‌کنم. همه شما می دانید که چقدر مورد حمله قرار گرفتم. این برای من قابل پذیرش نیست که ما برای اصلاح بی‌بند و باری تلاش کنیم، جانمان را به خطر بیاندازیم و سپس بگویند سگ گردانی ممنوع است.

من (مدتی قبل) در آنتن زنده تلویزیون این سیاست را محکوم کردم. دولت باید قانون سگ‌داری را وضع کند و مانند کشورهای پیشرفته:

۱ هر سگ صاحبداری، اعم از سگ گله، نگهبان، پلیس، راهنما نابینا، سگ خانگی (پت) را ثبت نام کند.  همه این سگها عقیم و بیمه شده و دارای شناسنامه سلامت باشند.

۲. سگ های صاحبدار بایستی دارای مسئول مشخصی باشند که اگر باعث مزاحمت و حادثه ای شدند، تمامی هزینه های حقوقی ان به عهده صاحب آن بگذارند.

۳. سگهای صاحبدار باید فقط با قلاده حق تردد داشته باشند و اگر سگ خطرناک هستند علاوه بر آن پوزبند داشته باشند. 

۴. صاحب سگ وظیفه دارد مدفوع سگ خود را در محیط های شهری و روستایی جمع آوری و در محیط های طبیعی (سگ های چوپان) به شکل درستی مدفون کنند.
 
۵. هر سگداری باید مالیات بپردازد. این مالیات به واسطه خطرات این سگها، بخصوص تامین هزینه واکسن هاری و سایر هزینه های بهداشتی و درمانی است که بر دوش نظام سلامت تحمیل می شود.
 
۶. قوانین محکمی برای قربانیان سگ ها (چه سگ صاحبدار و یا سگ ولگرد) وضع شود.
 
۷. در همه شهرها پارک های ویژه ای برای سگ گردانی اختصاص داده شود تا افراد بتوانند با پرداخت ورودی سگ های خود را بگردانند.

۸. هر گونه غذارسانی به سگ وگربه ولگرد و هر حیوان دیگر رها یا وحشی بدون مجوز از سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی،  اداره بهداشت و قوه قضائیه ممنوع شود و متخلفان موظف شوند جریمه های سنگینی بابت تخلف خود بپردازند. این جریمه ها صرف ساماندهی حیوانات ولگرد و یا حفاظت محیط زیست شود. 

۹. کلیه سایتهای کلاهبرداری برای غذارسانی و امداد به سگها و گربه ها بسته شده و با این افراد به خاطر اخلال در نظام مالی و بهداشتی کشور طبق قوانین جاری برخورد شود.
 
۱۰. هر گونه فعالیت در خصوص پت، غذای پت، تولید سگ به شدت تحت کنترل باشد تا مانع هر گونه قاچاق و توله کشی شوند.
 @Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
👍106👎6
📝📝📝اول به‌فكر ايران! دوم به‌فكر ايران!! سوم به فکر ایران!!!

✍🏻 مهدی بازرگان

مقالات اجتماعی و فنی- مجموعه آثار، جلد ۴

مهندس حسیبی نیز شاهد و حاضر بود حسیبی در ضمن نطق خود با نگرانی از اینکه مبادا کارگران در این روزهاي کم‌کاري، به یاد محرومیت‌هاي چندین ساله افتاده فشار تمام توقعات خود را در چنین موقع بی‌پولی به شرکت و به دولت وارد آورند. مهندس حسیبی آنها را نصیحت میکرد و میگفت:

اولاً آقایان باید به فکر ایران باشند که در چه مبارزه عظیمی وارد شده است. دوم به‌فکر شرکت نفت که حالا ملی شده و لازم است اموال و مقررات و انضباط آن حفظ شود. در مرحله سوم به‌فکر سختی‌ها و بدبختی‌هاي خودشان بیفتند و تقاضاها و توقع‌هائی داشته باشند.

پس از نطق مهندس حسیبی یک کارگري که نمی‌دانم اسمش چه بود پشت میکرفن آمد و گفت: آقاي حسیبی مطمئن باشید ما اول به فکر ایرانیم، دوم به فکر ایران و سوم هم به فکر ایران!

ما هیچ چیز براي خودمان نمی‌خواهیم. هر چه داریم و هر چه دولت دکتر مصدق بخواهد می‌دهیم تا مملکت از بدبختی نجات پیدا کند! او می‌گفت و سایر کارگرها فریاد و کف میزدند!

باز هم تکرار می‌کنم اینها حرف ساخته و پرداخته قبلی و براي مجلس‌آرائی و شهرت نبود. زبان یک نفر هم نبود، از دل و زبان همه در می‌آمد!

تمام کارگران خوزستان کم و بیش این طور فکر می‌کنند حاضر به همه گونه فداکاري و هر اندازه محرومیت هستند تا کار نفت تمام شود.

هر قدر در طبقات محروم‌تر و در نقاط دورافتاده و رنجدیده‌تر مناطق نفتی نفوذ می‌کنیم آتش وطن‌پرستی و اشتیاق به‌فداکاري را در راه پیروزي نفت مشتعل‌تر می‌بینیم! البته باید چنین باشد. فعلاً تنها صلاح و وسیله پیروزي در این جنگ نفت، مقاومت و پایداري است.

بزرگترین و شاید تنها خطر اینجا است و کثیف‌ترین دشمنان ما همان کوته‌نظران داخلی هستند که بر مسند راحت تکیه ریاست و تنعم زده و خبر از آه دلِ سایرین ندارند و تحت تأثیر حسادت یا دنائت و حب جاه، کاخ عظیم امید و ایمان ملتی را میخواهند متزلزل سازند!

واقعاً وقتی از شمال تا جنوب ایران، شهري و دهاتی، با زبان و قلم و دست و پول و مالیات کمک میکنند، وقتی کارگران نفت میگویند ما حاضر به‌همه گونه محرومیت و فداکاري هستیم و نصف دستمزد یک ماه خود را هدیه میکنند تا نفت ایران ارزان‌تر به مشتري اول فروخته شود.

وقتی تصفیه‌خانه کرمانشاه با یک ثلث افراد ایرانی میگردد و از چاه‌ها و دستگاه‌هاي تصفیه آن گاز و نفت و بنزین براي مصارف داخلی خارج می‌شود، وقتی متخصصین ایرانی آبادان هم می‌گویند اگر انگلیسی‌ها بروند تصفیه‌خانه را به راه خواهیم انداخت و در انتظار استخدام کارمندان جدید، اقلاً ربع محصول سابق را بیرون خواهیم داد، پس دیگر درد آن سیاست‌بافانی که در تهران سنگ ملت و دولت را به سینه میزنند چیست؟!

این چه پایتخت و اینها چه نمایندگان و نویسندگانی هستند که این اندازه از کشور و ملت خود دورند؟

امروز چشم تمام ملت به تهران دوخته است و می‌گویند تهران! به خوزستان و به ایران خیانت نکن؟

@Nehzatazadiiran

📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید
https://telegra.ph/NAI-05-31
@MostafaTajzadeh
👍47👎3
📝📝📝 سکوت، پاسخ ما به سرکوب نخواهد بود

✍🏻بیانیه‌ی جمعی از تشکل‌های دانشجویی در حمایت از دانشجویان زندانی


این سطور در فضایی نگاشته می‌شود که هر صدا، هر قدم و هر کنشی با نگاهی سرد و بی‌روح رصد می‌شود. فضایی که در آن دانشگاه تحت نظارت پادگانی قرار گرفته‌است و دانشجو باید از شهروندی آزاد به سوژه‌ای مطیع بدل گردد. هر جمع‌شدنی برای تحلیل و بررسی مصائب جمعی، برچسب اجتماع و تبانی می‌خورد، گزارشی از وضعیت روز در شبکه‌ی اجتماعی، تبلیغ علیه نظام حاکم محسوب می‌شود و هر صدای نقد و اعتراضی نسبت به سیاست‌های ضد مردمی، اقدام علیه امنیت همان ملت قلمداد می‌شود. به یک معنا از روزگاری سخن می‌گوییم که زیست روزمره‌ی ما جرم‌انگاری شده و حاصل این سیاست، به بند کشیده شدن تعدادی از هم‌کلاسی‌هایمان است؛ به پشتوانه‌ی اتهاماتی بدون شواهد شفاف یا امکان دادرسی عادلانه.

هم‌کلاسی در بند ما پیش از ورود به زندان، حق تحصیلش را از دست رفته می‌بیند، حق قلم به دست گرفتن، حق تنفس در فضای دانشگاه. اما وقتی درهای زندان پشت سر هم‌کلاسی بسته می‌شود، رنج مضاعف آغاز می‌گردد. حق ملاقات با خانواده و حتی حق یک تماس ساده، به آسانی از او سلب می‌شود. برخی از دانشجویان از زندانی به زندان دیگر تبعید می‌شوند، از شهری به شهر دیگر، گویی جرمشان نه کنش، که خود وجودشان است. بازجویی‌های گاه و بی‌گاه و سلول‌های انفرادی، که عملاً برای خفه‌کردن روح طراحی شده‌اند و بلاتکلیفی حقوقی که گاه ماه‌ها و سال‌ها ادامه می‌یابد، تنها بخشی از این رنج‌هاست. 
اما این مجازات‌ها به زندان ختم نمی‌شود. محرومیت از خدمات عمومی پس از آزادی، از حق استخدام تا دسترسی به امکانات اجتماعی، به مثابه تنبیهی مادام‌العمر است که حتی پس از آزادی، سایه‌ی سنگینش بر زندگی این دانشجویان باقی می‌ماند. این شرایط، نه‌تنها جسم و روح آن‌ها را می‌فرساید، بلکه رؤیا و آینده‌ی آن‌ها را نیز به یغما می‌برد.

سیاست به بند کشیدن دانشجویان، چیزی فراتر از مجازاتی برای کنش فردی آنان است و پرداختن به این موضوع در چارچوب پرونده‌ی حقوقی، تقلیل مسئله‌ی سرکوب دانشگاه است. این سیاست ابزاری است برای خاموش‌کردن صدای جمعی دانشجویان و تثبیت نظمی سلطه‌گر که از اعتراض می‌هراسد. زندان نه محل اجرای حکم که ابزاری‌ست برای هشدار هر روزه به دیگران. این سرکوب، پدیده‌ای مقطعی نیست، بلکه سیاستی تاریخ‌مند و سازمان‌یافته است که با تغییر دولت‌ها و وعده‌های رنگارنگ، همچنان پابرجاست. سیاستی که نه‌تنها ورای اختلاف میان قوای مجریه و قضائیه، بلکه با همدستی این قوا همواره کوشیده دانشگاه را از سیاست تهی کند و صدای خارج از منویات مراد را ساکت کند. بنابراین یک سیاست کلان حکومتی‌ است؛ سیاستی که می‌کوشد با ترسیم خطوط قرمز روزبه‌روز تنگ‌تر، مرزهای مجاز کنش‌گری دانشجویی را بازتعریف کرده و با ایجاد هزینه‌های سنگین، دانشجو را به خودسانسوری سوق داده و جنبش دانشجویی را از نفس بیندازد. همواره باید تعدادی از ما در زندان باشیم تا نمونه‌ی عینی سرکوب ما را از کنش بازدارد.

ما راه رهایی را نه در عقب‌نشینی، که در عبور از این خطوط قرمز می‌دانیم که برایمان ترسیم شده است؛ خطوطی که تنها با ایستادگی جمعی بی‌اعتبار می‌شوند. ما صدای تمام دانشجویان زندانی خواهیم بود تا یادآور شویم که سکوت، پاسخ ما به سرکوب نخواهد بود.

تشکل‌های امضاکننده:
انجمن آزاداندیش دانشگاه علامه
انجمن آرمان دانشگاه علم و صنعت
انجمن رویش دانشگاه علم و صنعت
انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر
مجمع اسلامی دانشگاه الزهرا
انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی تهران

@anjoman_eslami_socialSciences
@MostafaTajzadeh
👍39
📝📝📝اشرف گرامی‌زادگان حقوقدان:
افزایش زن‌کشی‌ نگران‌کننده است؛ قوانین فعلی کارآمد نیستند

✍🏻امتداد-گروه خبر: اشرف گرامی‌زادگان، حقوق‌دان و فعال حقوق زنان، با ابراز نگرانی از موج جدید خشونت‌های خانگی و زن‌کشی‌های اخیر در کشور، خواستار بازنگری جدی در قوانین مربوط به زنان شد.

این حقوقدان در نشست "خشونت علیه زنان و مرثیه ای برای یک لایحه موثر" که توسط موسسه مطالعات و تحقیقات زنان برگزار شده بود، اظهار کرد: ما با حجم بالایی از خشونت علیه زنان مواجه هستیم که در مواردی منجر به زن‌کشی می‌شود. این مسئله نتیجه سال‌ها بی‌توجهی به نیازهای قانونی و ساختاری در حوزه حقوق زنان است. نه فقط در قانون کیفری، بلکه در قانون مدنی نیز با خلأهای زیادی روبه‌رو هستیم.

۱۲ ساله‌ اخیر یکی از افرادی که پیگیر لایحه منع خشونت علیه زنان بوده من بودم، متأسفانه آنچه در نهایت از مجلس بیرون آمد، به هیچ‌وجه پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه نبود. تغییرات واژگانی و محتوایی، لایحه را از خاصیت انداخت. به همین دلیل استرداد آن توسط رئیس‌جمهور تصمیم درستی بود.

متاسفانه نگاه مردسالارانه حاکم بر فرآیند قانون‌گذاری از مشکلات اساسی ماست. وقتی زنان و فعالان اجتماعی صدای خود را بلند می‌کنند، به آن‌ها انگ می‌زنند؛ می‌گویند فمینیست هستند یا علیه خانواده کار می‌کنند. این در حالی است که مطالبه امنیت، کرامت و حقوق برابر، خواسته‌ای انسانی و قانونی است.

نقش قوه قضاییه در اصلاح وضعیت فعالی بسیار کلیدی است. قوه قضاییه می‌تواند و باید پیش‌قدم شود. قضات توانمندی در حوزه خانواده داریم که می‌توانند با بررسی میدانی، خلأهای موجود در قوانین را شناسایی کنند. در دوره آقای روحانی، ۲۲ لایحه در حوزه زنان تهیه شد اما هیچ‌کدام به سرانجام نرسیدند.

اگر اراده‌ای جدی برای مقابله با خشونت و اصلاح قوانین نباشد، موج نارضایتی اجتماعی به‌ویژه در میان جوانان، دختران و پسران، افزایش خواهد یافت. این می‌تواند به تعارض میان جامعه و حاکمیت منجر شود و پیامدهای خطرناکی برای آینده کشور داشته باشد.

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
👍41
پارت هفتم
<unknown>
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده):
‍ ‍ 📝📝📝پادکست گفتگوی  سید مصطفی تاجزاده و آرش کیخسروی
زندان اوین - ۱۴۰۳

بخش هفتم

@MostafaTajzadeh
پارت هشتم
<unknown>
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده):
‍ ‍ 📝📝📝پادکست گفتگوی  سید مصطفی تاجزاده و آرش کیخسروی
زندان اوین - ۱۴۰۳

بخش هشتم

@MostafaTajzadeh
👍20
انالله و‌انا الیه راجعون
جناب آقای جهانبخش خانجانی
درگذشت مادر عزیزتان را خدمت شما و خانواده محترمتان تسلیت می‌گوییم.
روح آن عزیز سفرکرده شاد و دل شما و دیگر بازماندگان آرام.
سیدمصطفی تاج‌زاده
فخرالسادات محتشمی‌پور
👍30
خانواده محترم قریشی

با سلام و احترام
مراتب تسلیت خود به مناسبت درگذشت شادروان سید اصغر قریشی را ابراز می‌دارم.

مرا در غم خود شریک بدانید.

سیدمصطفی تاج‌زاده
👍22
📝📝📝در سایه منبر:
کاظم صدیقی و زخم عمیق بر اعتماد عمومی

✍️حسین محرم‌خانی

مقدمه: از اشک‌های منبر تا فریادهای خیابان

تصورش را بکنید: کاظم صدیقی، با چشمان خیس و صدایی لرزان، در خطبه‌های نماز جمعه تهران از عدالت اسلامی و ساده‌زیستی سخن می‌گوید. جمعیتی که به منبرش خیره شده‌اند، او را نماد ایمان و صداقت می‌بینند.

اما ناگهان پرده‌ها کنار می‌رود: باغ ۴۲۰۰ متری ازگل، انتقال باغ به شرکتی خانوادگی با ارزش هزار میلیارد تومان و بازداشت پسر و عروسش در خرداد ۱۴۰۴ به اتهام تخلفات مالی! این داستان، نه فقط یک رسوایی، بلکه زخمی عمیق بر قلب اعتماد عمومی است.

صدیقی، که باید نگهبان ایمان مردم باشد، چگونه به مظنون خیانت به آن تبدیل شد؟ این مقاله، از زاویه‌ای تازه و تکان‌دهنده به این فاجعه می‌نگرد: صدیقی به‌عنوان قرارداد اجتماعی شکسته‌شده‌ای که حقوق عمومی مردم ایران را به گروگان گرفته است.

آیا نظام می‌تواند این زخم را التیام بخشد یا این شکاف برای همیشه باقی خواهد ماند؟

متن کامل را اینجا بخوانید

@MostafaTajzadeh
👍59👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 *آزاد ارمکی در تحلیل قتل الهه حسین‌نژاد: از جامعه خسته و عصبانی ایران بوی «جنگ داخلی» می‌آید*

آزاد ارمکی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با یورونیوز به بررسی ابعاد قتل الهه حسین‌نژاد پرداخته در همین زمینه بر بازیگری آنها که جز «خشونت» کار دیگری بلند نیستند و «خستگی جامعه»، «بن‌بست اجتماعی» و «فقدان اثرگذاری جامعه مدنی» تاکید دارد. او با بررسی ابعاد جامعه ایران می‌گوید: «بوی جنگ داخلی می‌آید.»

گفت‌وگوی کامل را در وب‌سایت یورونیوز بخوانید: https://l.euronews.com/OTM

@MostafaTajzadeh
👍50👎9
📝📝📝 اظهار تأسف سخنگوی جبهه اصلاحات ایران از نبود آزادی بیان در کشور و زندانی کردن منتقدان

جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات ایران ضمن گرامیداشت سالگرد درگذشت امام خمینی (ره) و نیز مرور رخدادهای آزادیخواهانه ملت ایران از نهضت مشروطه تا ۴۷ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از نبود آزادی بیان در کشور و زندانی کردن منتقدانی چون ابوالفضل قدیانی زندانی سیاسی رژیم شاه با بیش از هشتاد سال سن به اتهام جرایم امنیتی اظهار تأسف کرد.

سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در این خصوص در شبکه ایکس نوشت:
ضمن یاد و گرامیداشت سالگرد رحلت رهبر انقلاب و بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و نیز مروری بر رخدادها و آرمانهای انقلاب مردمی۵۷ و شعارهای ‌آزادیخواهان⁩ این مرز و بوم از نهضت مشروطه، ملی شدن صنعت نفت تا قیام خونین ۱۵ خرداد ، آزادی خرمشهر در ۳ خرداد و پیروزی مجدد مردم در انتخابات ۲ خرداد و…، متاسفانه در کمال ناباوری پس از گذشت ۴۷ سال از عمر این انقلاب هنوز هم می بایست شاهد نبود آزادی بیان و زندانی شدن منتقدانی چون ‌ابوالفضل قدیانی⁩ با بیش از هشتاد سال سن و بیماری که خود از صاحبان اصلی این انقلاب و از زندانیان دوران ‌رژیم ستم شاهی⁩ بوده، به اتهام جرائم امنیتی باشیم.
https://www.tg-me.com/jebheheslahat/1455
@MostafaTajzadeh
👍51👎3
📝📝📝 نامه‌ی سرگشاده‌ی دبیران کل سه تشکل فرهنگیان در اعتراض به مداخله‌ی غیرقانونی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در فرآیند انتصاب مدیران آموزش و پرورش شهرستان‌ها و نواحی

جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام و احترام،

ما دبیران کل سه تشکل فرهنگیان حامی جناب‌عالی (سازمان معلمان ایران، انجمن اسلامی معلمان ایران، و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی)، وظیفه‌ی حرفه‌ای و مسئولیت مدنی خود می‌دانیم که در برابر سیاست‌ها و روندهایی که با اصول حرفه‌گرایی، استقلال نهاد تعلیم و تربیت، و منافع ملی کشور در تضادند، سکوت نکنیم و با صراحت و شجاعت، موضع‌گیری کنیم.

متأسفانه در ماه‌های اخیر، در فرآیند انتصاب رؤسای ادارات شهرستان‌ها و نواحی، رویه‌ای غیرقانونی، غیرشفاف و مخرب در حال شکل‌گیری است که به‌شدت موجب نگرانی و نارضایتی جامعه‌ی فرهنگیان کشور شده است.

بر اساس این سازوکار نانوشته، مدیران کل آموزش و پرورش استان‌ها عملاً ناگزیر به اخذ مجوز غیررسمی از وزارتخانه و از طریق معاونت پارلمانی، با دخالت و اعمال‌نظر نمایندگان مجلس حوزه‌های انتخابیه شده‌اند؛ فرایندی که مغایر با نص صریح قانون، خلاف موازین اداری و مخل استقلال ساختاری آموزش و پرورش است.

این مداخله، نه‌تنها باعث اختلال در روند کارشناسی انتصابات و ایجاد وقفه‌های غیرضروری در چرخه‌ی مدیریت شده، بلکه به حذف نیروهای شایسته‌ای انجامیده که فاقد پشتوانه‌های سیاسی یا پیوندهای جناحی بوده‌اند. پیامد این مداخله‌گری فراقانونی، افزایش ناامیدی و سرخوردگی در میان بدنه‌ی فرهنگیان و تحمیل مدیرانی ضعیف و سفارشی بر ساختار آموزش و پرورش است.

ما با صراحت هشدار می‌دهیم که تداوم این روند، نقض آشکار اصل تفکیک قوا و یکی از مصادیق بارز مداخله‌ی غیرمسئولانه‌ی نهاد قانون‌گذاری در حوزه‌ی اجراست؛ روندی که در تضاد کامل با شعارهای شایسته‌سالاری، عدالت‌محوری و عقلانیت اداری دولت چهاردهم و همچنین وعده‌های انتخاباتی جناب‌عالی قرار دارد.

نهاد آموزش و پرورش، نهادی ملی و فرابخشی است و نباید به عرصه‌ی چانه‌زنی‌های سیاسی و محل موازنه‌ی قدرت میان نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی تبدیل شود. تجربه‌ی تلخ سال‌های گذشته نشان داده است که سیاسی‌کاری و سهم‌خواهی در آموزش و پرورش، مستقیماً کیفیت تربیت نسل آینده را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

در این راستا، ما به‌عنوان نمایندگان بخشی از جامعه‌ی فرهنگیان ایران، خواستار تحقق فوری و صریح موارد زیر هستیم:

۱. توقف کامل رویه‌ی اخذ مجوز از نمایندگان مجلس توسط معاونت پارلمانی وزارت آموزش و پرورش برای انتصاب رؤسای ادارات آموزش و پرورش شهرستان‌ها و نواحی.
۲. واگذاری اختیار کامل انتصاب مدیران محلی به مدیران کل آموزش و پرورش استان‌ها، مبتنی بر ارزیابی‌های حرفه‌ای و شایستگی‌های مدیریتی.
۳. پرهیز وزارت آموزش و پرورش از مماشات با فشارهای سیاسی و مطالبات فراقانونی نمایندگان مجلس، و پایبندی به اصل تفکیک قوا و استقلال نهاد تعلیم و تربیت.
۴. اتخاذ تمهیداتی مؤثر برای تقویت جایگاه تخصصی و غیرسیاسی وزارت آموزش و پرورش و مصون‌سازی آن از نفوذ جریان‌های قدرت و منافع فردی یا جناحی.
۵. اعلام عمومی و شفاف دستورالعمل‌ها و شاخص‌های مربوط به انتصابات در سطوح محلی، به‌منظور بازسازی اعتماد فرهنگیان به فرآیندهای اداری وزارتخانه.

از جناب‌عالی، به‌عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، انتظار داریم که با جلوگیری فوری از ادامه‌ی این روند مخرب، وزارت آموزش و پرورش را به رعایت کامل مقررات اداری،  شفافیت، و احترام به استقلال این نهاد حیاتی موظف فرمایید.

بی‌تردید، صیانت از استقلال آموزش و پرورش، نه یک مطالبه‌ی صنفی، بلکه ضرورتی ملی برای حفظ سرمایه‌ی انسانی کشور است.

با تقدیم احترام
طاهره نقی‌ئی – دبیرکل سازمان معلمان ایران
سیدعبدالرزاق موسوی – دبیرکل انجمن اسلامی معلمان ایران
فرج کمیجانی – دبیرکل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی

۲۰ خرداد ۴۰۴

رونوشت:
وزیر محترم آموزش و پرورش
  جبهه اصلاحات ایران

@majmae_farhangian
@MostafaTajzadeh
👍36
📝📝📝 برزخ شیخ

✍🏻روزنامه سازندگی

حجت‌الاسلام صدیقی در وضعیت چندان خوبی به‌سر نمی‌برد. از طرفی، پسر و عروسش متهم به فساد هستند و از طرف دیگر، خطبه‌های رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر به بازنشر سخنرانی‌های سال‌های گذشته او در شبکه‌های اجتماعی دامن زده و انتقادها به او در جامعه افزایش گسترده‌ای پیدا کرده است.

از جمله خطبه‌های سال ۱۳۹۵ که گفته بود: «خانواده‌ها باید فرزندان خود را از فساد حفظ کرده و از ارتباط آنها با افراد آلوده و شبکه‌های جهنمی جلوگیری کنند، چراکه این رسالت، از مسئولیت‌هایی است که قرآن بر والدین الزامی کرده است.»

کاربران شبکه‌های اجتماعی با بازنشر این سخنان، به تناقض آشکار میان گفتار و کردار او اشاره‌ کرده‌اند.

خبر فساد خانواده صدیقی آن‌قدر تأثیرگذار بود که حتی امیرحسین ثابتی، نماینده فعلی نزدیک به پایداری‌ها در مجلس، نیز به آن واکنش نشان داد.

ثابتی بی‌پرده به صدیقی تاخت و گفت: «یا باید از فساد فرزندانتان اعلام برائت کنید یا از جایگاه‌تان کنار بروید.»

این اظهارنظر در بستر سیاسی امروز ایران که بسیاری مقابل فسادهای درون ساختار مقاومت می‌کنند، اتفاقی کم‌سابقه است.

عزت‌الله ضرغامی هم با انتشار تصویری دونفره از خودش و صدیقی این‌طور پیشنهاد کرد: «امروز مهمان جناب حاج‌آقای صدیقی بودم. خدمتشان پیشنهاد دادم تا تعیین‌تکلیف پرونده قضایی فرزندشان، اقامه امامت جمعه نکنند. خودشان ‌هم چنین نظری داشتند.»

اکنون پسر و عروس صدیقی در بازداشت به‌سر می‌برند و چهره‌ای که همواره داعیه‌دار امر به معروف و نهی از منکر بوده است، نزدیکانش در مرکز یکی از پرونده‌های فساد قرار گرفته‌اند.

این ماجرا تنها یک اتفاق خانوادگی نیست، بلکه آینه‌ای است از زخم‌های عمیق نهادی که باید نقطه امید مردم باشد. وقتی فرزند و عروس امام‌جمعه و رئیس ستاد امربه‌معروف، متهم به فساد اقتصادی می‌شوند، نمی‌توان این خبر را در حد یک تیتر گذرا دید.

@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
👍66
👍25
✍🏻بیژن اشتری

من یک آدم لاییک و غیرمذهبی هستم اما از دوستداران آقای مصطفی تاج‌زاده ام.یک سال از دستگیری ایشان سپری شده بی آن که حتی یک روز به مرخصی آمده باشد.من خواهان آزادی آقای تاج‌زاده ام‌.

یک بار نوشتم هر اپوزیسیونی که دموکرات باشد شایسته حمایت و پشتیبانی ماست.من در زمانی که آقای تاج‌زاده آزاد بود مطالبی در انتقاد از نظراتش نوشتم.بعضی از انتقادهایم واقعا تند بود اما هرگز ‌مقابله به مثل نکرد.خصوصی برایم توضیح داد و نظراتش را روشن کرد.

موقعی که آقای کرباسچی به خاطر مطلبی که درباره سوابق ایشان در اینستاگرام  نوشته بودم از من شکایت کرد آقای تاج‌زاده از معدود کسانی بود که به ابتکار شخصی خودش نزد آقای کرباسچی رفت تا بلکه رضایت او را جلب کند.چرا این کار را کرد؟ما حتی یک بار هم یک‌دیگر را ندیده بودیم ،حتی تلفنی هم با هم حرف نزده بودیم.واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم،از محبتش ،از مهربانی‌اش. البته موفق نشد رضایت  اقای کرباسچی را جلب کند چون طرف  بد جوری کینه مرا به دل گرفته بود.دو بار پیش کرباسچی رفت اما طرف اصرار داشت که اشتری باید مجازات شود.اقای تاج‌زاده گفت باز هم پیش کرباسچی میرم.باری آن ماجرا با پرداخت جریمه نقدی از طرف من  پایان یافت اما تلاش مهربانانه جناب تاج‌زاده هرگز فراموشم نشد.

من اینجور چیزها را هیچوقت،هرگز، فراموش نمی‌کنم.برای من ناراحت‌کننده است که چنین مرد سلیم النفسی در پشت میله‌های زندان باشد.ای کاش می‌توانستم کاری برایش بکنم.من با آقای تاج‌زاده اختلاف نظرهای سیاسی و فکری زیادی داشتم و  دارم اما او را یک انسان شریف می‌دانم .به نظرم جزو اپوزیسیون دموکرات است و جزو سرمایه‌های ملی ما و لذا شایسته حمایت و پشتیبانی همه ماست.

امیدوارم هر چه زودتر شاهد آزادی ایشان و بقیه زندانیان سیاسی از هر حزب و گروه و نحله سیاسی و اعتقادی باشیم.


@bijan_ashtari
@MostafaTajzadeh
👍243👎2
📝📝📝رسوایی برابری جنسی اشتغال برای زنان ایرانی/ ایران در قعر جدول جهانی برابری جنسی در اشتغال برای زنان/ در بازار کار ایران، زن شاغل بیشتر از آن‌که صاحب شغل باشد، نگهبان آن است

✍🏻امتداد-میرا
قربانی فر -بیتا محسنی: کمی قبل از ساعت ۶ صبح از خواب برمی‌خیزد، آماده سپری کردن روزی پرمشقت و طاقت‌فرسا. ابتدا به تهیه صبحانه برای خانواده می‌پردازد و سپس فرزندانش را برای مدرسه آماده می‌کند.

وقتی آن ها را روانه مدرسه کرد، نوبت به خود او می‌رسد که آماده رفتن به محل کار شود.

ساعت ۸ صبح، خانه را ترک می‌کند و در طول مسیر ۴۵ دقیقه‌ای تا شرکت، ذهنش درگیر مرور گزارش‌های کاری و آمادگی برای جلسه با مدیران است.

هر صبح، خانه را با وظایفی تحویل می‌دهد و اداره را با وظایفی تحویل می‌گیرد. هر عصر، با چکیده‌ای از خستگی سیستماتیک بازمی‌گردد. تهیه شام، نظافت خانه، نظارت بر انجام تکلیف فرزندان و در نهایتِ شب، درس خواندن و ارتقای مدرک تحصیلی برای پیشرفت شغلی!

او یکی از میلیون‌ها زن شاغل در ایران است که در میانه مسئولیت‌های خانگی و اداری، نه قهرمان است و نه قربانی، اما همچنان «نامرئی» باقی مانده. نه در سیاست‌گذاری دیده شده، نه در آمار‌های رسمی شنیده. او فقط هست و تکرار می‌شود. در همین چرخه و هر روز.

آمار‌های تکان‌دهنده؛ تصویری از یک فروپاشی سیستماتیک


متن کامل

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
👍48👎7
#اختصاصی

شریف‌زاده اردکانی، وکیل ماشاالله کرمی در گفتگو با امتداد:اعاده دادرسی پرونده موکلم در دیوان به شعبه ارجاع شده/ توقیف اموال ماشاالله کرمی، نباید صورت می‌گرفت/ رفتار موکلم، منطبق با عنصر مادی جرم اجتماع و تبانی و پولشویی نبوده/ رفتاری که موکلم انجام می‌داده، مطلقا جرم علیه امنیت نبوده/ ماشاالله کرمی، صرفا بر سر مزار فرزند خود حاضر شده و غذای نذری تهیه می‌کرده

✍️امتداد-محمد جعفری
: علی شریف‌زاده اردکانی، حقوقدان و وکیل ماشاالله کرمی، پدر جاویدنام محمدمهدی کرمی که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ اعدام شد در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به وضعیت رسیدگی به پرونده موکل خود، اظهار داشت: حدود ۱۰ روز قبل، اعاده دادرسی پرونده موکلم، ماشاالله کرمی را ثبت کرده بودیم و برای پیگیری روند پرونده به همراه همسر ایشان به دیوان مراجعه کردیم. این اعاده دادرسی به شعبه ارجاع شده است.

🔹با رئیس شعبه هم صحبت کرده و گفتیم که موکلم، یک پدر داغدیده است که فرزند خود را از دست داده و البته الان درگیر محکومیت مضاعف شده است.

🔹ما صراحتا عنوان کردیم که توقیف اموال ماشاالله کرمی، اعم از منزل مسکونی و اتومبیل شخصی، نباید انجام می‌شده است. چرا که این اموال از محل کمک‌های مردمی بوده و مردم با نیت خیرخواهانه به موکلم کمک کرده‌اند.

🔹مضاف بر اینکه، رفتاری که موکلم انجام می‌داده، مطلقا جرم علیه امنیت نبوده و صرفا بر سر مزار فرزند خود حاضر می‌شده و غذای نذری تهیه می‌کرده است. خب! یک سری افراد هم که ماشاالله کرمی، اساسا آن‌ها را نمی‌شناخته بر سر مزار فرزند ایشان حاضر شده و جهت ابراز همدردی با او ملاقات می‌کرده‌اند.

🔹پیرو همین مسئله، اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» را به موکلم منتسب کرده‌اند که واقعا اینچنین نبوده است. از سوی دیگر، کمک‌های مردمی هم به موکلم شده، اساسا مصداق پولشویی نبوده است.

🔹ما در این مرحله، اعاده دادرسی هر دو پرونده با عناوین اتهامی «اجتماع و تبانی» و «پولشویی» را ثبت کردیم
رفتار موکلم، منطبق با عنصر مادی جرم اجتماع و تبانی و پولشویی نبوده است.

🔹شغل ایشان هم، دستفروشی بوده و به عنوان یک دستفروش، دستمال کاغذی می‌فروخته است.
تصور می‌کنم که قاعدتاً باید در تیرماه، منتظر اتخاذ تصمیم از سوی مقام قضائی باشیم.

#امتداد
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
👍38
2025/07/13 15:19:00
Back to Top
HTML Embed Code: