🔸🔸🔸از رنجها🔸🔸🔸
♦️فریاد یک استاد: میان عشق و نیاز
✍دکتر محسن محمودی
استادیار فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی
سلام بر شما
در هیاهوی روزمره، گاه فریادهایی از دل برمیآید؛ فریادهایی از جنس دلتنگی، درماندگی و امیدی که دارد کمفروغ میشود. فریاد کسی که سالها عمر خود را صرف دانش و پرورش جوانان این سرزمین کرده، اما امروز، در تنگنای معیشت، نفسهایش به شماره افتاده است.
من، عضو هیئت علمی، استادیار فلسفه در دانشگاه آزاد، روزگاری با عشق به تدریس و پژوهش به این راه آمدم. اما اکنون با حقوقی نابسنده، گاه حتی از تأمین حداقلهای زندگی خود ناتوانم. محبت دانشجویان و همکاران، دلگرمم میکند، اما این محبتها نه سفره را پُر میکند، نه اجارهخانه را میپردازد.
۵۴ سالهام، و این روزها گاه به این میاندیشم که آیا باید دانشگاه را ترک کنم و به دنبال شغلی دیگر بروم؟ اما هر بار این اندیشه را در ذهن میپرورانم، زخمی تازه در دلم باز میشود:
اگر بروم، پس رسالتم چه میشود؟
آیا باید آنچه سالها با جان و دل برایش زیستهام—شوق آموختن و آموزاندن—را به فراموشی بسپارم؟
گاه افسردگی چنان سنگین میشود که حتی اندیشهٔ مرگ به سراغم میآید. آیا این باید سرنوشت معلمی باشد که قرار بود الهامبخش باشد، اما خود در تاریکی فرو رفته است؟
امّا فریادم را بلند میکنم:
آیا جامعهای که دم از تکریم معلم میزند، حاضر است به درد این قشر گوش بسپارد؟ آیا کسی هست که صدای ما را بشنود؟ یا باید در سکوت سوخت و فراموش شد؟
من هنوز هم به رسالتم باور دارم.
اما گرسنگی و تحقیر، حتی یک فیلسوف را هم از پا درمیآورد.
به امید روزی که معیشت معلمان دغدغهشان نباشد و بتوانند بیدغدغه، تنها به عشق تعلیم و تربیت بیندیشند.
— یک استاد خسته، اما هنوز امیدوار
#روز_معلم
#معلم_مظلوم
#صدای_معلم
#معیشت_معلم
#استاد_دانشگاه
#دانشگاه_آزاد
#آموزش_عالی
#کرامت_معلم
#فلسفه
#استادیار
@Mahmudi_mohsenn
@NewHasanMohaddesi
♦️فریاد یک استاد: میان عشق و نیاز
✍دکتر محسن محمودی
استادیار فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی
سلام بر شما
در هیاهوی روزمره، گاه فریادهایی از دل برمیآید؛ فریادهایی از جنس دلتنگی، درماندگی و امیدی که دارد کمفروغ میشود. فریاد کسی که سالها عمر خود را صرف دانش و پرورش جوانان این سرزمین کرده، اما امروز، در تنگنای معیشت، نفسهایش به شماره افتاده است.
من، عضو هیئت علمی، استادیار فلسفه در دانشگاه آزاد، روزگاری با عشق به تدریس و پژوهش به این راه آمدم. اما اکنون با حقوقی نابسنده، گاه حتی از تأمین حداقلهای زندگی خود ناتوانم. محبت دانشجویان و همکاران، دلگرمم میکند، اما این محبتها نه سفره را پُر میکند، نه اجارهخانه را میپردازد.
۵۴ سالهام، و این روزها گاه به این میاندیشم که آیا باید دانشگاه را ترک کنم و به دنبال شغلی دیگر بروم؟ اما هر بار این اندیشه را در ذهن میپرورانم، زخمی تازه در دلم باز میشود:
اگر بروم، پس رسالتم چه میشود؟
آیا باید آنچه سالها با جان و دل برایش زیستهام—شوق آموختن و آموزاندن—را به فراموشی بسپارم؟
گاه افسردگی چنان سنگین میشود که حتی اندیشهٔ مرگ به سراغم میآید. آیا این باید سرنوشت معلمی باشد که قرار بود الهامبخش باشد، اما خود در تاریکی فرو رفته است؟
امّا فریادم را بلند میکنم:
آیا جامعهای که دم از تکریم معلم میزند، حاضر است به درد این قشر گوش بسپارد؟ آیا کسی هست که صدای ما را بشنود؟ یا باید در سکوت سوخت و فراموش شد؟
من هنوز هم به رسالتم باور دارم.
اما گرسنگی و تحقیر، حتی یک فیلسوف را هم از پا درمیآورد.
به امید روزی که معیشت معلمان دغدغهشان نباشد و بتوانند بیدغدغه، تنها به عشق تعلیم و تربیت بیندیشند.
— یک استاد خسته، اما هنوز امیدوار
#روز_معلم
#معلم_مظلوم
#صدای_معلم
#معیشت_معلم
#استاد_دانشگاه
#دانشگاه_آزاد
#آموزش_عالی
#کرامت_معلم
#فلسفه
#استادیار
@Mahmudi_mohsenn
@NewHasanMohaddesi
💔19👌7🥴2
Forwarded from مواجید
Telegraph
کاسبکاران ارزشهای انسانی
بهنظرم میتوان کینتوزی را در تکتک واژگان این جمله جستوجو کرد. البته هرچه فکر میکنم تنها کینتوزی برای تحلیل این جریان کفایت نمیکند و توأمان باید دستکم به دو مفهوم دیگر برای فهم آن تکیه کرد. یکی از این مفاهیم را از مارکس میگیرم، یعنی بورژوازی کُمپرادور…
https://telegra.ph/%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%A8%E2%80%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-05-02
—————
@mavaajid
—————
@mavaajid
❤2👌1
تقدیم به دکتر محدثی استاد ارجمند و بزرگوارم.
امروز در روستای پدری ام چند صد متر را دویدم، انگار که همین حال اکنون بود که به دنبال پدرم می دویدم.
خورشید از روزنه ای کوچک پشت پنجره خانه صدایم می زند صدای گنجشک ها
روی درخت کوچک خانه هلهله دارند.
من چشمانم را به ماه ام مادر و و جای خالی پدر وا می کنم.
حضرت خورشید به ما سادگی نور گرمی میدهد که مادر است، انگار بی پدری ام را مشق می کنم.
آماده رفتن چرخاندن چند بز و بزغاله میشوم وقت تنگ نیست مثل دل آبادی.
راهی می شوم
راه مرا می خواند، کوه های زاگرس ایستاده اند به صلابت و صبوری و سادگی بی پدری ام که اینان تکیه گاه من اند.
هم ولایتی هایم
آره چقدر خانه ساده، روان ،خالی از بنجولات و شیشه های کذایی است.
چقدر مهربانی موج می زند وقتی پیرمردی کنار اتوبان همت بی همت رها شده و در پارک دانشجو جویای حیرت تخیل نیستم شکر خدا وقت تنگ نیست!
بر می گردم
به همان ساعت کودکی که سالها ساده پر از لبخند بودم.
این است میدان انقلاب من
گیسوهای مادر
میدان آزادی من ، دستان زنان پیر ساده ده من است.
و اینک من شهر به شهر زندگی می کنم خیابان خیابان پز میدهم.
سلبریتی نیستم، سیل ام می خروشم.
موجیم آرام نگیریم.
ما اینگونه زندگی را زندگی می کنیم.
✍️زهرا نجاتی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔸محدثی: سپاس از شما! پیروز باشید! روستا یا شهر یا پشت کوه، هر جا که ارزشهای انسانی و کنشهای ارزشمند و روابط اجتماعیی مطلوب هست، آنجا وطنی انسانی است و شایستهی احترام و تکریم. ما با کیفیت بودنمان و کنشهایمان آفریده میشویم و بازساخته میشویم. اگر چه هویتمندیی مکانی در پیوند با خاطرات زندهگی شکل میگیرد، ولی خواستنیترین وطن وجودهای گشودهی انسانها به روی هم است. پس میتوان وطن را وطنتر کرد.
راست اش برای من زادهی شهر و روستا بودن بهخودیی خود مهم نیست. هر جا که انسانیت و تکریم انسانیت هست، آنجا موطن ما است. اما وقتی روستایی بودن با تحقیر همراه میشود، دفاع از روستا و روستایی دیگر دفاع از خود نیست بلکه دفاع از هویت و کرامت کثیری از انسانها است. آنجا است که من میگویم به روستایی بودن ام افتخار میکنم.
#روستایی
#هویتمندی_مکانی
@NewHasanMohaddesi
امروز در روستای پدری ام چند صد متر را دویدم، انگار که همین حال اکنون بود که به دنبال پدرم می دویدم.
خورشید از روزنه ای کوچک پشت پنجره خانه صدایم می زند صدای گنجشک ها
روی درخت کوچک خانه هلهله دارند.
من چشمانم را به ماه ام مادر و و جای خالی پدر وا می کنم.
حضرت خورشید به ما سادگی نور گرمی میدهد که مادر است، انگار بی پدری ام را مشق می کنم.
آماده رفتن چرخاندن چند بز و بزغاله میشوم وقت تنگ نیست مثل دل آبادی.
راهی می شوم
راه مرا می خواند، کوه های زاگرس ایستاده اند به صلابت و صبوری و سادگی بی پدری ام که اینان تکیه گاه من اند.
هم ولایتی هایم
آره چقدر خانه ساده، روان ،خالی از بنجولات و شیشه های کذایی است.
چقدر مهربانی موج می زند وقتی پیرمردی کنار اتوبان همت بی همت رها شده و در پارک دانشجو جویای حیرت تخیل نیستم شکر خدا وقت تنگ نیست!
بر می گردم
به همان ساعت کودکی که سالها ساده پر از لبخند بودم.
این است میدان انقلاب من
گیسوهای مادر
میدان آزادی من ، دستان زنان پیر ساده ده من است.
و اینک من شهر به شهر زندگی می کنم خیابان خیابان پز میدهم.
سلبریتی نیستم، سیل ام می خروشم.
موجیم آرام نگیریم.
ما اینگونه زندگی را زندگی می کنیم.
✍️زهرا نجاتی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔸محدثی: سپاس از شما! پیروز باشید! روستا یا شهر یا پشت کوه، هر جا که ارزشهای انسانی و کنشهای ارزشمند و روابط اجتماعیی مطلوب هست، آنجا وطنی انسانی است و شایستهی احترام و تکریم. ما با کیفیت بودنمان و کنشهایمان آفریده میشویم و بازساخته میشویم. اگر چه هویتمندیی مکانی در پیوند با خاطرات زندهگی شکل میگیرد، ولی خواستنیترین وطن وجودهای گشودهی انسانها به روی هم است. پس میتوان وطن را وطنتر کرد.
راست اش برای من زادهی شهر و روستا بودن بهخودیی خود مهم نیست. هر جا که انسانیت و تکریم انسانیت هست، آنجا موطن ما است. اما وقتی روستایی بودن با تحقیر همراه میشود، دفاع از روستا و روستایی دیگر دفاع از خود نیست بلکه دفاع از هویت و کرامت کثیری از انسانها است. آنجا است که من میگویم به روستایی بودن ام افتخار میکنم.
#روستایی
#هویتمندی_مکانی
@NewHasanMohaddesi
❤18👍4👏4👌2🥴1🤣1
♦️برخی از خصومتورزیهای خودفروشانه علیه من و دیگر اهل فرهنگ
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
خودفروشی یک خصلت اجتماعی است. واجدان این خصلت اجتماعی همهجا هستند. آنها اغلب زیست انگلی دارند و زیست انگلیشان پستترین نوع زیست انگلی است. آنها منتظر اند ببینید دیگران چه میکنند و آنگاه از رهگذر تخریب آنها تغذیه میکنند. من معمولاً مایل نیستم وقت خود ام را برای توجه به اینگونه افراد تباه کنم، امّا آنهایی را که خصومت میورزند، فراموش نمیکنم. یک گوشهای کارهایشان را ثبت میکنم تا حواس ام به آنها باشد.
این کاراکتر موسوم به خرمگس مدتها است علیه من و همکاران ام و دیگر اهل فرهنگ مینویسد. لاجرم، از مخاطبان ام میخواهم که این موجود را بشناسند؛ فقط برای اینکه بیشتر شناخته شود.
او در فرستههای مختلف علیه من و همکاران ام بهانحای گوناگون و به بهانههای گوناگون نوشته است. بد نیست در اینجا برخی موارد را منتشر کنم تا مخاطبان بیشتر او را بشناسند. 👇👇👇
#خودفروشی
#فرهاد_قنبری
@NewHasanMohaddesi
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
خودفروشی یک خصلت اجتماعی است. واجدان این خصلت اجتماعی همهجا هستند. آنها اغلب زیست انگلی دارند و زیست انگلیشان پستترین نوع زیست انگلی است. آنها منتظر اند ببینید دیگران چه میکنند و آنگاه از رهگذر تخریب آنها تغذیه میکنند. من معمولاً مایل نیستم وقت خود ام را برای توجه به اینگونه افراد تباه کنم، امّا آنهایی را که خصومت میورزند، فراموش نمیکنم. یک گوشهای کارهایشان را ثبت میکنم تا حواس ام به آنها باشد.
این کاراکتر موسوم به خرمگس مدتها است علیه من و همکاران ام و دیگر اهل فرهنگ مینویسد. لاجرم، از مخاطبان ام میخواهم که این موجود را بشناسند؛ فقط برای اینکه بیشتر شناخته شود.
او در فرستههای مختلف علیه من و همکاران ام بهانحای گوناگون و به بهانههای گوناگون نوشته است. بد نیست در اینجا برخی موارد را منتشر کنم تا مخاطبان بیشتر او را بشناسند. 👇👇👇
#خودفروشی
#فرهاد_قنبری
@NewHasanMohaddesi
👎43👍13🤣7🥴1
Forwarded from خرمگس
به عقیده مکلوهان در جهان پساسیاست، انسان ایرانی خاورمیانهای به سرنوشت تلخ خود که گرفتاری در چنگال دگماتیسم فقاهتگرای سوداگر است پایان بخشیده و از مرحله تلاش برای معاش آرنتی به مرحله زیستسازگانی محیطگرا ارتقاء خواهد یافت.
بر این اساس و با ارجاع به آرای میشل فوکو میتوان پیشبینی کرد که حیات دینی به آخرین مرحله خود رسیده است و انسان ربع دوم قرن بیست و یکم وارد پساتاریخ خود شده و شیوه نمو جدیدی را به منصه ظهور خواهد رسانید.
بر این اساس جمهوری اسلامی آخرین یکتاتوری تئوکراتیک آنجهانی خواهد بود که بر این جهان حکومت کرده است و در موزه آئینه عبرت تاریخ برای انسانهای عصر ارتباطات و هوش مصنوعی به نمایش گذاشته خواهد شد.
در این الگوی تعریف شده که خطوط متمایز و پررنگ خود را از آرای سانتا کروز تا اسکاچپول نشان میدهد ائتلافی از تاجزاده-شاهزاده در یک سو و ترامپ- نتانیاهو در سوی دیگر به زعامت و هدایت و بشارت شاهزاده رضا پهلوی شکل خواهد گرفت و بشر نوینی در خاورمیانه پساآخوند که ضریب هوشی اش بالاتر از صد و سی است متولد شده و نجاتبخش تمام سرزمینهای تحت ستم از هارتلند تا گرینلند خواهد بود.
@kharmagaas
بر این اساس و با ارجاع به آرای میشل فوکو میتوان پیشبینی کرد که حیات دینی به آخرین مرحله خود رسیده است و انسان ربع دوم قرن بیست و یکم وارد پساتاریخ خود شده و شیوه نمو جدیدی را به منصه ظهور خواهد رسانید.
بر این اساس جمهوری اسلامی آخرین یکتاتوری تئوکراتیک آنجهانی خواهد بود که بر این جهان حکومت کرده است و در موزه آئینه عبرت تاریخ برای انسانهای عصر ارتباطات و هوش مصنوعی به نمایش گذاشته خواهد شد.
در این الگوی تعریف شده که خطوط متمایز و پررنگ خود را از آرای سانتا کروز تا اسکاچپول نشان میدهد ائتلافی از تاجزاده-شاهزاده در یک سو و ترامپ- نتانیاهو در سوی دیگر به زعامت و هدایت و بشارت شاهزاده رضا پهلوی شکل خواهد گرفت و بشر نوینی در خاورمیانه پساآخوند که ضریب هوشی اش بالاتر از صد و سی است متولد شده و نجاتبخش تمام سرزمینهای تحت ستم از هارتلند تا گرینلند خواهد بود.
@kharmagaas
👍21🤣8👌3👎2🥴1
Forwarded from خرمگس
وقتی چهار تا متلک به روشنفکران و شبهروشنفکران ایرانی که عموما بحث سیاسی را با بحثهای خالهزنکی اشتباه میگیرند، مینویسیم، با صدها توهین و تمسخر که فلانی «جو گیر شدهاید» و «توهم خود بزرگبینی دارید» و «شما که هستید که به مقام فلان استاد معظم بیاحترامی کنید» و امثالهم مواجه میشویم، ولی طرف وقتی با خواندن یک جزوه ناقص از لنین و چند شعر نو بند تنبانی یا امروز با یک مدرک دکتری دانشگاه آزاد، نقد شاهنامه و سعدی و حافظ و مولوی میکند، را به عنوان استاد و منتقد و فلان میشناسیم.
دوستان اگر ما به خاطر چند متلک به مهدی نصیری و مهرآیین و محدثی و حاتم قادری و زیبا کلام و انبوهی از این نامها دچار توهم خودبزرگبینی هستیم (و شاید هم هستیم) آنکه با مطالعه چهار خط از ترجمههای عموما بد و نامفهوم لاکان و ژیژک و فوکو و دریدا و آرنت و امثالهم مشغول نقد حافظ و مولوی است رسما دچار شیدایی و پارانویای حاد است.
@kharmagaas
دوستان اگر ما به خاطر چند متلک به مهدی نصیری و مهرآیین و محدثی و حاتم قادری و زیبا کلام و انبوهی از این نامها دچار توهم خودبزرگبینی هستیم (و شاید هم هستیم) آنکه با مطالعه چهار خط از ترجمههای عموما بد و نامفهوم لاکان و ژیژک و فوکو و دریدا و آرنت و امثالهم مشغول نقد حافظ و مولوی است رسما دچار شیدایی و پارانویای حاد است.
@kharmagaas
👌34👎6🤣4🥴1
🔸رویداد🔸🔸🔸
♦️قهرمانیی تیم فوتبال تراکتور تبریز را تبریک عرض میکنم!
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
تیم تراکتور تبریز یکی از تیمهای با سابقهی فوتبال ایران است. در قبل از انقلاب و در جام موسوم به "تخت جمشید" نیز تبریز دو تیم معروف داشت: ماشینسازی و تراکتورسازی.
من عمری را در فوتبال سپری کرده ام. اما در مسابقات امسال لیگ برتر اتفاق متفاوتی رخ داده است که بهنظر ام تاکنون نظیر نداشته است: شش تیم نخست جام از شش استان مختلف هستند.
برای منی که مخالف مرکزگرایی هستم، این رویداد خوشحال کننده است. رقابت سالم بین استانها در حوزههای مختلف بهنفع ایران است.
اول: تراکتور از استان آذربایجان شرقی
دوم: سپاهان از استان اصفهان
سوم: پرسپولیس از استان تهران
چهارم: فولاد از استان خوزستان
پنجم: گلگهر سیرجان از استان کرمان
ششم: ملوان از استان گیلان
علاوه بر این، تیمهای استان یزد (چادرملو اردکان) و استان لرستان (خیبر خرمآباد) و استان مرکزی (آلومینیوم اراک) نیز نهم تا یازدهم شده اند. برای اولین بار تیمهای این استانها چنین موفق بوده اند.
#فوتبال
#تراکتورسازی
#مرکززدایی
@NewHasanMohaddesi
♦️قهرمانیی تیم فوتبال تراکتور تبریز را تبریک عرض میکنم!
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
تیم تراکتور تبریز یکی از تیمهای با سابقهی فوتبال ایران است. در قبل از انقلاب و در جام موسوم به "تخت جمشید" نیز تبریز دو تیم معروف داشت: ماشینسازی و تراکتورسازی.
من عمری را در فوتبال سپری کرده ام. اما در مسابقات امسال لیگ برتر اتفاق متفاوتی رخ داده است که بهنظر ام تاکنون نظیر نداشته است: شش تیم نخست جام از شش استان مختلف هستند.
برای منی که مخالف مرکزگرایی هستم، این رویداد خوشحال کننده است. رقابت سالم بین استانها در حوزههای مختلف بهنفع ایران است.
اول: تراکتور از استان آذربایجان شرقی
دوم: سپاهان از استان اصفهان
سوم: پرسپولیس از استان تهران
چهارم: فولاد از استان خوزستان
پنجم: گلگهر سیرجان از استان کرمان
ششم: ملوان از استان گیلان
علاوه بر این، تیمهای استان یزد (چادرملو اردکان) و استان لرستان (خیبر خرمآباد) و استان مرکزی (آلومینیوم اراک) نیز نهم تا یازدهم شده اند. برای اولین بار تیمهای این استانها چنین موفق بوده اند.
#فوتبال
#تراکتورسازی
#مرکززدایی
@NewHasanMohaddesi
❤64👍8👎7🤣1
♦️آقای اشکان زارع ممنون میشوم مشخصات آقای سیروس پرویزی را منتشر کنید!
✍حسن محدثی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
آقای اشکان زارع از طرفداران دکتر سیدجواد طباطبایی خبر داده اند آقای سیروس پرویزی را میشناسند:
"این مقاله را زمانی که من در قلمیاران بودم از آقای پرویزی منتشر کردم. من سیروس پرویزی را میشناسم. جناب محدثی کارتان نشود آن کار مگس و سیمرغ که حافظ گفته."
خدمت ایشان عرض میکنم که مهم نیست چه میشود و شما چهطور ارزیابی میکنید. الان مهم این است که دامن دکتر سیدجواد طباطبایی از این اتهام که بهدست سردبیر اندیشهی پویا منتشر شده مبنی بر اینکه وی سه مقاله با نام مستعار سیروس پرویزی منتشر کرده، پاک شود.
بنابراین، خواهش میکنم اگر سیروس پرویزی را میشناسید مشخصات و عکس اش را منتشر کنید تا با ایشان آشنا بشویم و اعلام برائت آقای دکتر طباطبایی را از اتهام خودبزرگسازی و خودتمجیدگری منتشر کنیم.
در ضمن بهخاطر داشته باشید مقالهای که در مجلهی قلمیاران منتشر شده و مورد بحث من بوده، بهنام سیروس پرویزیان است نه سیروس پرویزی.
#اشکان_زارع
#سیروس_پرویزی
#سیروس_پرویزیان
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
آقای اشکان زارع از طرفداران دکتر سیدجواد طباطبایی خبر داده اند آقای سیروس پرویزی را میشناسند:
"این مقاله را زمانی که من در قلمیاران بودم از آقای پرویزی منتشر کردم. من سیروس پرویزی را میشناسم. جناب محدثی کارتان نشود آن کار مگس و سیمرغ که حافظ گفته."
خدمت ایشان عرض میکنم که مهم نیست چه میشود و شما چهطور ارزیابی میکنید. الان مهم این است که دامن دکتر سیدجواد طباطبایی از این اتهام که بهدست سردبیر اندیشهی پویا منتشر شده مبنی بر اینکه وی سه مقاله با نام مستعار سیروس پرویزی منتشر کرده، پاک شود.
بنابراین، خواهش میکنم اگر سیروس پرویزی را میشناسید مشخصات و عکس اش را منتشر کنید تا با ایشان آشنا بشویم و اعلام برائت آقای دکتر طباطبایی را از اتهام خودبزرگسازی و خودتمجیدگری منتشر کنیم.
در ضمن بهخاطر داشته باشید مقالهای که در مجلهی قلمیاران منتشر شده و مورد بحث من بوده، بهنام سیروس پرویزیان است نه سیروس پرویزی.
#اشکان_زارع
#سیروس_پرویزی
#سیروس_پرویزیان
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
👍27👌3❤1👏1🥴1
♦️توهینهای یک ایرانگرا (عبدالله عسگری)
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
#توهین
#ایرانگرایی
#عبدالله_عسگری
@NewHasanMohaddesi
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
#توهین
#ایرانگرایی
#عبدالله_عسگری
@NewHasanMohaddesi
👎19❤2🥴1
♦️توهینهای یک ایرانگرا (عبدالله عسگری)
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
#توهین
#ایرانگرایی
#عبدالله_اصغری
@NewHasanMohaddesi
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
#توهین
#ایرانگرایی
#عبدالله_اصغری
@NewHasanMohaddesi
👎19🤔2👍1👏1🥴1💔1
♦️توهینهای یک ایرانگرا (عبدالله اصغری) و پاسخ من
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻عبدالله عسگری:
"من روستایی ام
ده مرو ده مرد را احمق کند
مرد حق را کافر مطلق کند
آنکه روزی باشد اندر روستا
عقل او تا ماهکی نباید بجا
آنکه ماهی باشد اندر روستا
عقل او تا سالها ناید بجا
آنکه سالی باشد اندر روستا
عقل او واویلا واویلا واویلا
آنکه ۲۴ سال باشد اندر روستا
می شود حسن محدثی گیلوایی"
🔸محدثی:
خیلی ممنون! من از ایرانگرایان انواع فحشهای ناموسی شنیدم در این سالها. اینکه چیزی نیست. راحت باشید! من فقط مصممتر میشوم در نقد ایرانپرستیی ضد انسانیی شما و امثال شما! بهنحو سلبی نیرو میگیرم و نیرو گرفته ام از این توهینها.
#توهین
#ایرانگرایی
#عبدالله_عسگری
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻عبدالله عسگری:
"من روستایی ام
ده مرو ده مرد را احمق کند
مرد حق را کافر مطلق کند
آنکه روزی باشد اندر روستا
عقل او تا ماهکی نباید بجا
آنکه ماهی باشد اندر روستا
عقل او تا سالها ناید بجا
آنکه سالی باشد اندر روستا
عقل او واویلا واویلا واویلا
آنکه ۲۴ سال باشد اندر روستا
می شود حسن محدثی گیلوایی"
🔸محدثی:
خیلی ممنون! من از ایرانگرایان انواع فحشهای ناموسی شنیدم در این سالها. اینکه چیزی نیست. راحت باشید! من فقط مصممتر میشوم در نقد ایرانپرستیی ضد انسانیی شما و امثال شما! بهنحو سلبی نیرو میگیرم و نیرو گرفته ام از این توهینها.
#توهین
#ایرانگرایی
#عبدالله_عسگری
@NewHasanMohaddesi
👍71❤13👎9👏6🤣3💔3👌1🥴1
پیش از این توهینهای ایرانشهری و غیرایرانشهری به دکتر محدثی با تعبیر «روستایی»، در پاسخ موهن دکتر طباطبایی به دکتر کامران متین هم با تعبیر «دهکوره» راجع به کردستان مواجه شده بودم. اما این چه ایرانی است - و چه وحدت در کثرت و کثرت در وحدتی؟ - که «روستایی» در آن جایی ندارد؟ حتی اگر تحصیلکرده، محقق و مدرس دانشگاه باشد؟
یا ایرانی که این بزرگواران میخواهند، جای دیگری در سوئیس و آمریکاست (شاید هم تنها مناطقی در بالای تهران)، یا برخلاف ادعایشان از تمام جغرافیا و مردمش با تمام وجود نفرت دارند. مثلاً برای نام «خلیج فارس» یقه میدرند، اما رنج زندگی مردم خلیج فارس برایشان مهم نیست. به رنج مردمی که برای زنده ماندن به کولبری و سوختبری روی آوردهاند، توجه ندارند، اما بلوچ و کرد را تجزیهطلب، تروریست و قاچاقچی تلقی میکنند. روستایی و ایلیاتی بودن که نزد اینان مصداق توحش است.
زمانی که پژوهش تکنگاری حاجیآباد لکها را در مورد روستایی کویری در گذار به شهر انجام دادیم و چاپ کردیم، به نقد این دیدگاهها پرداختیم. فصلی از کتاب به نگرش مرکزگرا و شهرگرا به روستا و ایل میپردازد؛ خاصه تصورات موهومی که شهر را نماد تمدن و آرامش و ایل را مرکز غارت و تنازع بقا میپنداشته.
@RezaNassaji
#توهین
#ایرانگرایی
#رضا_نساجی
@NewHasanMohaddesi
یا ایرانی که این بزرگواران میخواهند، جای دیگری در سوئیس و آمریکاست (شاید هم تنها مناطقی در بالای تهران)، یا برخلاف ادعایشان از تمام جغرافیا و مردمش با تمام وجود نفرت دارند. مثلاً برای نام «خلیج فارس» یقه میدرند، اما رنج زندگی مردم خلیج فارس برایشان مهم نیست. به رنج مردمی که برای زنده ماندن به کولبری و سوختبری روی آوردهاند، توجه ندارند، اما بلوچ و کرد را تجزیهطلب، تروریست و قاچاقچی تلقی میکنند. روستایی و ایلیاتی بودن که نزد اینان مصداق توحش است.
زمانی که پژوهش تکنگاری حاجیآباد لکها را در مورد روستایی کویری در گذار به شهر انجام دادیم و چاپ کردیم، به نقد این دیدگاهها پرداختیم. فصلی از کتاب به نگرش مرکزگرا و شهرگرا به روستا و ایل میپردازد؛ خاصه تصورات موهومی که شهر را نماد تمدن و آرامش و ایل را مرکز غارت و تنازع بقا میپنداشته.
@RezaNassaji
#توهین
#ایرانگرایی
#رضا_نساجی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
زیر سقف آسمان
♦️توهینهای یک ایرانگرا (عبدالله اصغری) و پاسخ من
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻عبدالله عسگری:
"من روستایی ام
ده مرو ده مرد را احمق کند
مرد حق را کافر مطلق کند
آنکه روزی باشد اندر روستا
عقل او تا ماهکی نباید بجا
آنکه ماهی باشد اندر روستا
عقل…
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔻عبدالله عسگری:
"من روستایی ام
ده مرو ده مرد را احمق کند
مرد حق را کافر مطلق کند
آنکه روزی باشد اندر روستا
عقل او تا ماهکی نباید بجا
آنکه ماهی باشد اندر روستا
عقل…
👍46👎5👌2❤1🥴1
♦️تبار روستایی
بحث تبار روستایی پیش آمده و این تبار، بعنوان یک نقطه ضعف و کسری یاد شده و انسانهای وارسته را با آن طعنه و شماتت می کنند آن هم از سوی افراد افاده ای پر فیس که هیچ ثمری برای جامعه ندارند.
باید یاد آور شد اکثریت مردم ایران خاستگاه ایلاتی و عشایری و دهاتی و روستایی دارند تا مشروطه ده درصد جمعیت ایران شهرنشین بوده که شاید 5 درصد آن در اطراف شهر بودند یا همان حلبی آباد و 90 درصد روستایی و عشایر بودند.
در نهضت نفت 25 درصد به 75 درصد بود در عهد انقلاب 60 به چهل بود و حلبی آبادی ها هم وسیعی بوجود آمد و این مدل همینطور ادامه دار است.
همه ماها با فاصله یک نسل یا دو نسل تبار روستایی و عشایری داریم و این سرکوفت و سرافکندگی ندارد سعدی علی الرحمه "می گوید پسر وزیر به گدای رسید و پسر روستایی به وزیری رسید". به مضمون
این تبار همه ایرانیان هست. کسی هم از این تبار رها ندارد اینجا دستاورد و پیامد کدام برای جامعه موثر بوده و هست.
استاد عزیز به تبار خویش آگاهانه ببالید که هیچ خللی در آن نیست. بنده وام دار و خادم تبار ایلاتی و عشایری و روستایی خود هستم و هر چه دارم و داریم از این تبار است.
استاد کارنامه شما نشان از پیامد و دستاوردها و مثمرثمر بودن برای جامعه است و این خود سخن می گوید لازم نیست که کسی یادی بنماید اما این طعنه زنان چه دستاوردی دارند.
پدر بزرگ بنده یک دایره المعارف تاریخی و یک تولیدگر بود. مادر بزرگم گنجینه امثال و الحکم بود. پدرم یک مهندس اتومبیل امریکایی و اروپایی بود و مادرم یک مدیر مدبر بود بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن بدانند.
✍قربان شما الهامی
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔸محدثی: مخلص ام دکتر الهامیی عزیز! از لطف شما است! امیدوار ام خادم شایستهای در حوزهی فرهنگ و اندیشه برای مردم ایران عزیز باشم! عزیز باشید سرور گرامی!
#روستایی
#ایرانگرایی
#فرهنگ_تحقیر
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
بحث تبار روستایی پیش آمده و این تبار، بعنوان یک نقطه ضعف و کسری یاد شده و انسانهای وارسته را با آن طعنه و شماتت می کنند آن هم از سوی افراد افاده ای پر فیس که هیچ ثمری برای جامعه ندارند.
باید یاد آور شد اکثریت مردم ایران خاستگاه ایلاتی و عشایری و دهاتی و روستایی دارند تا مشروطه ده درصد جمعیت ایران شهرنشین بوده که شاید 5 درصد آن در اطراف شهر بودند یا همان حلبی آباد و 90 درصد روستایی و عشایر بودند.
در نهضت نفت 25 درصد به 75 درصد بود در عهد انقلاب 60 به چهل بود و حلبی آبادی ها هم وسیعی بوجود آمد و این مدل همینطور ادامه دار است.
همه ماها با فاصله یک نسل یا دو نسل تبار روستایی و عشایری داریم و این سرکوفت و سرافکندگی ندارد سعدی علی الرحمه "می گوید پسر وزیر به گدای رسید و پسر روستایی به وزیری رسید". به مضمون
این تبار همه ایرانیان هست. کسی هم از این تبار رها ندارد اینجا دستاورد و پیامد کدام برای جامعه موثر بوده و هست.
استاد عزیز به تبار خویش آگاهانه ببالید که هیچ خللی در آن نیست. بنده وام دار و خادم تبار ایلاتی و عشایری و روستایی خود هستم و هر چه دارم و داریم از این تبار است.
استاد کارنامه شما نشان از پیامد و دستاوردها و مثمرثمر بودن برای جامعه است و این خود سخن می گوید لازم نیست که کسی یادی بنماید اما این طعنه زنان چه دستاوردی دارند.
پدر بزرگ بنده یک دایره المعارف تاریخی و یک تولیدگر بود. مادر بزرگم گنجینه امثال و الحکم بود. پدرم یک مهندس اتومبیل امریکایی و اروپایی بود و مادرم یک مدیر مدبر بود بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن بدانند.
✍قربان شما الهامی
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔸محدثی: مخلص ام دکتر الهامیی عزیز! از لطف شما است! امیدوار ام خادم شایستهای در حوزهی فرهنگ و اندیشه برای مردم ایران عزیز باشم! عزیز باشید سرور گرامی!
#روستایی
#ایرانگرایی
#فرهنگ_تحقیر
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
👍28❤4👎2🥴2
♦️در ستایش کرامت انسان، در نکوهش تحقیر اقوام
به انگیزه توهینهای اخیر به [...] دکتر حسن محدثی گیلوایی
نخست، بهعنوان یک تبریزی، سپاس خود را تقدیم جناب دکتر حسن محدثی میکنم که با نگاهی فراجناحی و انسانی، قهرمانی تیم تراکتور تبریز را تبریک گفتند. این تبریک ساده، نشانهای از همبستگی، احترام به اقوام، و توجه به حس غرور و هویت مردمیست که گاه نادیده گرفته میشوند.
در همین روزها، متأسفانه شاهد هتاکی برخی چهرههای مدعی «ایرانگرایی» نسبت به دکتر محدثی هستیم؛ با زبانی لبریز از تحقیر، توهین و تمسخر روستانشینی، اقوام و فرهنگهای بومی. این افراد، در حالی که خود را عاشق ایران میخوانند، به صراحت مردمان شریف روستاها و خطههای مختلف ایران را «عقلناقص» و «واویلا» مینامند! به راستی، اگر این است «ایراندوستی»، پس مرز میان وطنپرستی و نژادپرستی کجاست؟
روستازادگی، نه عیب است، نه نشانهی کمعقلی؛ بلکه ریشه در زمین دارد و پیوند با زندگی. استاد محدثی، نه تنها از گیلان برخاسته، بلکه از ژرفای خاک و مردم، اندیشهای اصیل و منتقد پرورده است؛ اندیشهای که به جای مدح افراطی «ایران»، به نقد قدرت، قومپرستی، و اسطورههای ناسالم نشسته است.
توهین به دکتر محدثی، فقط حمله به یک شخص نیست؛ بلکه تحقیر اندیشهایست که خواهان برابری، عدالت، و گفتوگوی میان فرهنگهاست. او نه تنها فرزند گیلان، که فرزند راستین روشنگری در این سرزمین است.
ما بر این باوریم:
ایران، بدون تنوع فرهنگیاش، ایران نیست.
وطندوستی، بدون احترام به اقوام و روستاها، چیزی جز خودفریبی نیست.
و صدای آزادی، با فحش و هتاکی خاموش نخواهد شد.
✍سعید الهیاری
دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی
#حسن_محدثی
#تراکتور_تبریز
#آذربایجان
#گیلان
#نه_به_تحقیر
#ایران_متکثر
#روستا_ریشه_است
#کرامت_انسانی
#نقد_ایرانپرستی
🔸محدثی: سلام و سپاس برادر عزیز! بسیار ممنون ام از بینش خردمندانهی شما! امیدوار ام بیش از پیش کنار هم باشیم و صدای مردم عزیزمان در جای جای این سرزمین باشیم. فارغ از هر زبان و قوم و دیانت و گرایش و رنگ و جنسیت و روستایی یا شهری بودن، از حقوق انسان در همهی جای این سرزمین دفاع کنیم تا جهان اجتماعیی مطلوبتری بسازیم.
#روستایی
#ایرانگرایی
#فرهنگ_تحقیر
#سعید_الهیاری
@NewHasanMohaddesi
به انگیزه توهینهای اخیر به [...] دکتر حسن محدثی گیلوایی
نخست، بهعنوان یک تبریزی، سپاس خود را تقدیم جناب دکتر حسن محدثی میکنم که با نگاهی فراجناحی و انسانی، قهرمانی تیم تراکتور تبریز را تبریک گفتند. این تبریک ساده، نشانهای از همبستگی، احترام به اقوام، و توجه به حس غرور و هویت مردمیست که گاه نادیده گرفته میشوند.
در همین روزها، متأسفانه شاهد هتاکی برخی چهرههای مدعی «ایرانگرایی» نسبت به دکتر محدثی هستیم؛ با زبانی لبریز از تحقیر، توهین و تمسخر روستانشینی، اقوام و فرهنگهای بومی. این افراد، در حالی که خود را عاشق ایران میخوانند، به صراحت مردمان شریف روستاها و خطههای مختلف ایران را «عقلناقص» و «واویلا» مینامند! به راستی، اگر این است «ایراندوستی»، پس مرز میان وطنپرستی و نژادپرستی کجاست؟
روستازادگی، نه عیب است، نه نشانهی کمعقلی؛ بلکه ریشه در زمین دارد و پیوند با زندگی. استاد محدثی، نه تنها از گیلان برخاسته، بلکه از ژرفای خاک و مردم، اندیشهای اصیل و منتقد پرورده است؛ اندیشهای که به جای مدح افراطی «ایران»، به نقد قدرت، قومپرستی، و اسطورههای ناسالم نشسته است.
توهین به دکتر محدثی، فقط حمله به یک شخص نیست؛ بلکه تحقیر اندیشهایست که خواهان برابری، عدالت، و گفتوگوی میان فرهنگهاست. او نه تنها فرزند گیلان، که فرزند راستین روشنگری در این سرزمین است.
ما بر این باوریم:
ایران، بدون تنوع فرهنگیاش، ایران نیست.
وطندوستی، بدون احترام به اقوام و روستاها، چیزی جز خودفریبی نیست.
و صدای آزادی، با فحش و هتاکی خاموش نخواهد شد.
✍سعید الهیاری
دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی
#حسن_محدثی
#تراکتور_تبریز
#آذربایجان
#گیلان
#نه_به_تحقیر
#ایران_متکثر
#روستا_ریشه_است
#کرامت_انسانی
#نقد_ایرانپرستی
🔸محدثی: سلام و سپاس برادر عزیز! بسیار ممنون ام از بینش خردمندانهی شما! امیدوار ام بیش از پیش کنار هم باشیم و صدای مردم عزیزمان در جای جای این سرزمین باشیم. فارغ از هر زبان و قوم و دیانت و گرایش و رنگ و جنسیت و روستایی یا شهری بودن، از حقوق انسان در همهی جای این سرزمین دفاع کنیم تا جهان اجتماعیی مطلوبتری بسازیم.
#روستایی
#ایرانگرایی
#فرهنگ_تحقیر
#سعید_الهیاری
@NewHasanMohaddesi
👏29❤11👍7🥴3👎2
جناب دکتر محدثی عزیز
نیک می دانم که شما مایه ی افتخار هم زادگاهیان خود هستید، شما مایه ی افتخار همکاران، هم دانشگاهیان ،دانشجویان و فکر کنم هر کس که درون شما را شناخته ، هستید!
اما نه به خاطر همولایتی بودن یا هم دانشگاهی و همکار بودن
، بلکه چون انسانی آزاده اید
چون آگاهید
چون متمدنید
و معلمی عاشقید.
شما ریشه در خاک این سرزمین دارید اما نه به خاطر این که روستازاده اید ، بل به خاطر این که تعلق به اهل اندیشه و دانش و فرهنگ این آب و خاک دارید!
محل تولد هیچ کس به اراده و اختیار خودش نبوده و نیست،
اما منظر و جهت نگاه و نیز میزان عمق اندیشه اش در گرو اراده ی خود اوست؛
نتیجه ی تلاش ها و شب نخوابیدن ها و مقاومت در برابر انجماد فکری دیگران و انس با کتاب و کلاس و قلم است
که شما سال هاست در این راهید !
قصه ی زندگی شما قصه ی آن مردی است که مولانا در دفتر ششم مثنوی می گوید و این قصه ی نمادین مولانا را خیلی دوست دارم.
مولانا داستان واعظی را بیان میکند که روزی شخصی از او می پرسد : اگر مرغی بر سر یک بارو نشسته باشد، سرش بهتر است یا دمش؟ او پاسخ می دهد که هر جهتی از مرغ که رو به سوی شهر دارد، بهتر است و آن جهتی که رو به روستا دارد، آن بدتر است. و البته که شهر در سروده های مولانا نشانه ی پویایی و وسعت اندیشه و روستا نشانه ی ایستایی و وابستگی است.
به نظر من شما از آن انسان هایی هستید که روی و جهت اندیشه تان سوی شهر است ولو در روستا به دنیا آمده باشید! همین!
✍رویا بلوری
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔸محدثی: سپاسگزار ام! این همه از لطف شما است! در بارهی دوگانههای تحقیرگرانهی روستایی/ شهری و فارسی / غیرفارسی و تهرانی / غیر تهرانی خواهم نوشت.
#روستایی
#ایرانگرایی
#رویا_بلوری
#فرهنگ_تحقیر
@NewHasanMohaddesi
نیک می دانم که شما مایه ی افتخار هم زادگاهیان خود هستید، شما مایه ی افتخار همکاران، هم دانشگاهیان ،دانشجویان و فکر کنم هر کس که درون شما را شناخته ، هستید!
اما نه به خاطر همولایتی بودن یا هم دانشگاهی و همکار بودن
، بلکه چون انسانی آزاده اید
چون آگاهید
چون متمدنید
و معلمی عاشقید.
شما ریشه در خاک این سرزمین دارید اما نه به خاطر این که روستازاده اید ، بل به خاطر این که تعلق به اهل اندیشه و دانش و فرهنگ این آب و خاک دارید!
محل تولد هیچ کس به اراده و اختیار خودش نبوده و نیست،
اما منظر و جهت نگاه و نیز میزان عمق اندیشه اش در گرو اراده ی خود اوست؛
نتیجه ی تلاش ها و شب نخوابیدن ها و مقاومت در برابر انجماد فکری دیگران و انس با کتاب و کلاس و قلم است
که شما سال هاست در این راهید !
قصه ی زندگی شما قصه ی آن مردی است که مولانا در دفتر ششم مثنوی می گوید و این قصه ی نمادین مولانا را خیلی دوست دارم.
مولانا داستان واعظی را بیان میکند که روزی شخصی از او می پرسد : اگر مرغی بر سر یک بارو نشسته باشد، سرش بهتر است یا دمش؟ او پاسخ می دهد که هر جهتی از مرغ که رو به سوی شهر دارد، بهتر است و آن جهتی که رو به روستا دارد، آن بدتر است. و البته که شهر در سروده های مولانا نشانه ی پویایی و وسعت اندیشه و روستا نشانه ی ایستایی و وابستگی است.
به نظر من شما از آن انسان هایی هستید که روی و جهت اندیشه تان سوی شهر است ولو در روستا به دنیا آمده باشید! همین!
✍رویا بلوری
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔸محدثی: سپاسگزار ام! این همه از لطف شما است! در بارهی دوگانههای تحقیرگرانهی روستایی/ شهری و فارسی / غیرفارسی و تهرانی / غیر تهرانی خواهم نوشت.
#روستایی
#ایرانگرایی
#رویا_بلوری
#فرهنگ_تحقیر
@NewHasanMohaddesi
❤20👍5🥴1🤣1
4_5798485482035746952.pdf
722.3 KB
♦️مویه کن سرزمین من
✍دکتر بهرام جلیلیی تقویان
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
#بندر_عباس
#بهرام_جلیلی_تقویان
@NewHasanMohaddesi
✍دکتر بهرام جلیلیی تقویان
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
#بندر_عباس
#بهرام_جلیلی_تقویان
@NewHasanMohaddesi
🥴2👍1
♦️تهران روستاىِ من
استفاده از اصطلاح "محدثی روستایی" نهتنها بیاحترامی به دکتر حسن محدثی است، بلکه نشاندهنده عدم درک عمیق از تاریخ و تحولات اجتماعی ایران میباشد. تهران که امروزه به عنوان پایتخت و کلانشهر بزرگ شناخته میشود، در گذشتهای نه چندان دور یک روستا بود. این موضوع نشان میدهد که هر مکانی میتواند با تلاش و علم، به مرکزیت و اعتبار برسد.
دکتر حسن محدثی گيلوايى یکی از نخبگان علمی کشور است که با آثار و پژوهشهای خود در حوزه جامعهشناسی، به غنای علمی و فرهنگی ایران کمک کرده است. استفاده از اصطلاحات تحقیرآمیز نهتنها بیاحترامی به شخصیتهای علمی است، بلکه فرهنگ بیاحترامی و سطحینگری را ترویج میدهد.
در دنیای علم و فرهنگ، بهتر است به نظرات مختلف احترام بگذاریم و به جای تحقیر، از نقدهای سازنده و دیالوگهای منطقی بهره ببریم. این نوع نگاه به سرمایههای انسانی و علمی کشور آسیب میزند و مانع از پیشرفت میشود. هر چند (هر چه مرا تبر زدى زخم نشد جوانه شد)بنابراین، به جای تحقیر، تاريخ ايران را بخوانيم و در راستای توسعه علمی و فرهنگی کشور تلاش کنیم.
✍نوشين نيكفرد
ايرانيی متولد شده در روستاىِ تهران
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
#روستایی
#ایرانگرایی
#نوشین_نیکفرد
#فرهنگ_تحقیر
@NewHasanMohaddesi
استفاده از اصطلاح "محدثی روستایی" نهتنها بیاحترامی به دکتر حسن محدثی است، بلکه نشاندهنده عدم درک عمیق از تاریخ و تحولات اجتماعی ایران میباشد. تهران که امروزه به عنوان پایتخت و کلانشهر بزرگ شناخته میشود، در گذشتهای نه چندان دور یک روستا بود. این موضوع نشان میدهد که هر مکانی میتواند با تلاش و علم، به مرکزیت و اعتبار برسد.
دکتر حسن محدثی گيلوايى یکی از نخبگان علمی کشور است که با آثار و پژوهشهای خود در حوزه جامعهشناسی، به غنای علمی و فرهنگی ایران کمک کرده است. استفاده از اصطلاحات تحقیرآمیز نهتنها بیاحترامی به شخصیتهای علمی است، بلکه فرهنگ بیاحترامی و سطحینگری را ترویج میدهد.
در دنیای علم و فرهنگ، بهتر است به نظرات مختلف احترام بگذاریم و به جای تحقیر، از نقدهای سازنده و دیالوگهای منطقی بهره ببریم. این نوع نگاه به سرمایههای انسانی و علمی کشور آسیب میزند و مانع از پیشرفت میشود. هر چند (هر چه مرا تبر زدى زخم نشد جوانه شد)بنابراین، به جای تحقیر، تاريخ ايران را بخوانيم و در راستای توسعه علمی و فرهنگی کشور تلاش کنیم.
✍نوشين نيكفرد
ايرانيی متولد شده در روستاىِ تهران
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
#روستایی
#ایرانگرایی
#نوشین_نیکفرد
#فرهنگ_تحقیر
@NewHasanMohaddesi
👍32👎3🥴3
♦️بار دیگر از آقای اشکان زارع تقاضا میکنم آقای سیروس پرویزی را به ما معرفی بکنند. مهم است که در بارهی دکتر سیدجواد طباطبایی که اینک در میان ما نیست، از جادهی انصاف خارج نشویم.
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
پیام شخصیی من به آقای اشکان زارع در اینستاگرام: "سلام آقای زارع! من منتظر هستم. قرار است در بارهی سلامت دانشگاهی صحبت بکنم. اگر مدارکی دارید منتشر بکنید تا من از آقای دکتر طباطبایی رفع اتهام بکنم. ممنون ام!"
#اشکان_زارع
#سیروس_پرویزی
#سیروس_پرویزیان
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
پیام شخصیی من به آقای اشکان زارع در اینستاگرام: "سلام آقای زارع! من منتظر هستم. قرار است در بارهی سلامت دانشگاهی صحبت بکنم. اگر مدارکی دارید منتشر بکنید تا من از آقای دکتر طباطبایی رفع اتهام بکنم. ممنون ام!"
#اشکان_زارع
#سیروس_پرویزی
#سیروس_پرویزیان
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
👍21🤔2🥴1
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
پنجمین آئین اهدای نشان علوم اجتماعی
نشان دکتر غلامحسین صدیقی
زمان : روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ تا ۱۹
مکان: خیابان جلال آل احمد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تالار ابن خلدون
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
نشان دکتر غلامحسین صدیقی
زمان : روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ تا ۱۹
مکان: خیابان جلال آل احمد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تالار ابن خلدون
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
👍9👎1
♦️معرفیی کتاب چهارده جلدیی تاریخ هخامنشیان
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
در تکمیل مطالعات ام راجع به ایران باستان و در جریان تکمیل کتاب در دست نگارش کورش، جنگجوی جهانگشای چندخداپرست مجموعهی ۱۴ جلدیی تاریخ هخامنشیان را تهیه کردم.
این مجموعهی ۱۴ جلدی ترجمهی آقای مرتضی ثاقبفر است. در اینجا بهسهم خویش از این مترجم پرتلاش تشکر میکنم!
#ایران_باستان
#مرتضی_ثاقبفر
#تاریخ_هخامنشیان
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
در تکمیل مطالعات ام راجع به ایران باستان و در جریان تکمیل کتاب در دست نگارش کورش، جنگجوی جهانگشای چندخداپرست مجموعهی ۱۴ جلدیی تاریخ هخامنشیان را تهیه کردم.
این مجموعهی ۱۴ جلدی ترجمهی آقای مرتضی ثاقبفر است. در اینجا بهسهم خویش از این مترجم پرتلاش تشکر میکنم!
#ایران_باستان
#مرتضی_ثاقبفر
#تاریخ_هخامنشیان
@NewHasanMohaddesi
❤11👍5👎4