♦️نمونهای از فحاشیهای ایرانشهریگرایان و ملیگرایان به محدثی
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
#فحاشی
#ملیگرایی
#ایدهئولوژی
#ایران_شهری_گری
@NewHasanMohaddesi
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
#فحاشی
#ملیگرایی
#ایدهئولوژی
#ایران_شهری_گری
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from پسینباستان _ بهرام روشنضمیر
ایران در محاصره جامعهشناسان قرار گرفته، موضوع اصلی پژوهشهای جامعهشناسی در ایران «ظاهرا» این شده: براندازی ایران! تفاوتشان در رتوریک است. یکی به نام ایرانگرایی (شروین وکیلی) و دیگری علنا در دشمنی با همه مظاهر و نمادهای ایران (حسن محدثی) به جنگ با دولت مدرن ملی ایران رفتهاند. به این میپردازیم، آن یکی سر بر میآورد! از همه بدتر اینکه گاهی این دو در روبروی یکدیگر قرار میگیرند تا جامعه مفلوک ایران مجبور باشد بین عقرب جرار و مار غاشیه یکی را برای عقوبت خود برگزیند! (منظورم این برنامه اخیر که جناب آقای صحافی به شکل اصولی به دفاع از ایران و پروژه تجدد پرداختند نیست).
حسن محدثی همچون بقیه هیولاهای جامعهشناس از جمله وکیلی پدیده غریبیست. عقده و کینه نه از طباطبایی که از ایران تمام وجودش را پر کرده که حتی ادب و مرام ایرانی را هم کنار میگذارد و بر ضد کسی که دستش از دنیا کوتاه است اتهامات شخصی و بیربط به بحث مطرح میکند. ابتذال جریانات موسوم به ایرانشهری و ایرانگرا در امثال وکیلی را به طباطبایی نسبت میدهد و هرچه طرف مقابل میگوید خود را به کری میزند!
تریبون و قدرت دست شماست اما ما همچنان خواهیم بود.
حسن محدثی همچون بقیه هیولاهای جامعهشناس از جمله وکیلی پدیده غریبیست. عقده و کینه نه از طباطبایی که از ایران تمام وجودش را پر کرده که حتی ادب و مرام ایرانی را هم کنار میگذارد و بر ضد کسی که دستش از دنیا کوتاه است اتهامات شخصی و بیربط به بحث مطرح میکند. ابتذال جریانات موسوم به ایرانشهری و ایرانگرا در امثال وکیلی را به طباطبایی نسبت میدهد و هرچه طرف مقابل میگوید خود را به کری میزند!
تریبون و قدرت دست شماست اما ما همچنان خواهیم بود.
♦️جامعهشناسان در محاصرهی سهجانبه: موانع حکومت، عوام، ایدهئولوگها (پاسخی به آقای روشنضمیر)
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ خرداد ۱۴۰۴
من آقای روشنضمیر را نمیشناسم. لابد از این به بعد افتخار آشنایی پیدا خواهم کرد.
اما خدمتشان عرض میکنم که جامعهشناسان ایرانی در دهههای اخیر هزینههای زیادی داده اند. بسیاریشان اخراج شده اند. برخیشان زندان و محاکمه را تجربه کرده اند. برخی تعلیق بدون حقوق و تهدید اخراج را تجربه کرده اند و برخیشان دههها با ترس و تهدید زیسته اند. حکومت در ایران عصر پهلوی و پس از آن جامعهشناسی را منفور دیده است؛ زیرا نقد برای حفظ وضع موجود مطلوب تلقی نمیشود. این مانع بزرگی برای رشد و حرکت جامعهشناسی در ایران بوده است. علاوه بر آن بعد از انقلاب خواسته اند با بهانههای مختلف جامعهشناسی را تعطیل کنند یا "جامعهشناسیی اسلامی" را که نمیدانم چیست، جایگزین آن کنند. باری، موانع و محدودیتها و فشارها کم نبوده است. گاه حتا مجالی برای گزارش کردن آنها هم نبوده است.
پس اگر چشمتان را خوب باز کنید و اطلاعاتتان را بیشتر کنید، درخواهید یافت که در ایران جامعهشناسی خود در محاصره بوده است. لذا جامعهشناسان در محاصره نمیتوانسته اند "ایران را محاصره کنند".
اگر قوتی در کارشان میبینید، بیشتر محصول تلاشهای فردیشان است. اما جامعهشناسان غیر از حکومت در ایران عوامل محاصرهکنندهی دیگری هم داشته اند.
عوام ناآشنا با تفکر انتقادی از موانع مهم تحرک جامعهشناسی و زایاییی آن اند. جامعهشناسی دانشی مدرن است و جامعه و فرهنگ را هم نقد میکند. بهعنوان مثال، وقتی جامعهشناس مطالعات خود را در بارهی نیروهای دینی و نیروهای سنتی منتشر میکند و بر اساس آن راهکار میدهد، عوام در برابر این راهکارها بهشدت مقاومت میکنند. بهعنوان مثال بنگرید به مقاومتهای صورت گرفته در برابر دو راهکار ام برای ازدواج و برای شوهرکشی:
۱. ازدواج زمانمند برای حل پیآمدهای ناشی از ازدواج دائم،
۲. حق طلاق برای زنان بهمنظور جلوگیری از شوهرکشی.
نیروی سومی که جامعهشناسی ایران را محاصره کرده و نمیگذارد جامعهشناسان درک و تصویر درستی از ایران به جامعه و مردم عرضه کنند، ایدهئولوگها هستند؛ همانهایی که گفتاری شبیه گفتار شما دارند.
دکتر سیدجواد طباطبایی ایدهئولوگ برجستهی ایرانشهریگری یکی از آنها است. اندیشههای او و ایرانشهریگری فقط مبتذل نیست. اگر فقط مبتذل بود، وقت ام را برایش تلف نمیکردم. مخرب و ضد انسانی و ضد ایران هم هست.
اما از قدرت رسانهایی من سخن گفتید. نمیدانم چه قدرتی دارم. تلویزیون دیگر مرا دعوت نمیکند (بعد از داستان دروغ سیستماتیک). اگر هم دعوت بکند نمیپذیرم. همین امروز رادیو دعوتام کرد راجع به کتابمان "دین و موسیقی در ایران معاصر" در رادیو حرف بزنم که رد کردم.
من دعوتهای رسانهایی متعدد را در هر ماه -چه از داخل و چه از خارج- رد میکنم. اگر این دعوتها و حضورهای گهگاهی را قدرت رسانهای محسوب میکنید، این محصول چند دهه تلاش و کوشش علمی است که با محرومیتهای زیادی همراه بوده است.
پیشنهاد میکنم اگر چنین چیزی برای شما مهم است، این محرومیتها را بهجان بخرید و گام در این راه بگذارید!
بهرغم این شما را به رسانهی آزادفکری معرفی میکنم تا در صورتی که موافق بودند، شما را هم دعوت کنند و بتوانید حرفتان را به گوش مردم برسانید.
گویا شما هم انسانی سنتی هستید و مثل مردهپرستها مخالف نقد شخصیت هستید؛ زیرا مثل عوام معتقد اید که پشت سر مرده نباید حرف زد. اما نقد شخصیت مقوله و فصلی مهم در نقد است که لازم است با آن آشنا شوید.
#ایدهئولوژی
#جامعهشناسی
#ایرانشهریگری
#نقد_شخصیت
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ خرداد ۱۴۰۴
من آقای روشنضمیر را نمیشناسم. لابد از این به بعد افتخار آشنایی پیدا خواهم کرد.
اما خدمتشان عرض میکنم که جامعهشناسان ایرانی در دهههای اخیر هزینههای زیادی داده اند. بسیاریشان اخراج شده اند. برخیشان زندان و محاکمه را تجربه کرده اند. برخی تعلیق بدون حقوق و تهدید اخراج را تجربه کرده اند و برخیشان دههها با ترس و تهدید زیسته اند. حکومت در ایران عصر پهلوی و پس از آن جامعهشناسی را منفور دیده است؛ زیرا نقد برای حفظ وضع موجود مطلوب تلقی نمیشود. این مانع بزرگی برای رشد و حرکت جامعهشناسی در ایران بوده است. علاوه بر آن بعد از انقلاب خواسته اند با بهانههای مختلف جامعهشناسی را تعطیل کنند یا "جامعهشناسیی اسلامی" را که نمیدانم چیست، جایگزین آن کنند. باری، موانع و محدودیتها و فشارها کم نبوده است. گاه حتا مجالی برای گزارش کردن آنها هم نبوده است.
پس اگر چشمتان را خوب باز کنید و اطلاعاتتان را بیشتر کنید، درخواهید یافت که در ایران جامعهشناسی خود در محاصره بوده است. لذا جامعهشناسان در محاصره نمیتوانسته اند "ایران را محاصره کنند".
اگر قوتی در کارشان میبینید، بیشتر محصول تلاشهای فردیشان است. اما جامعهشناسان غیر از حکومت در ایران عوامل محاصرهکنندهی دیگری هم داشته اند.
عوام ناآشنا با تفکر انتقادی از موانع مهم تحرک جامعهشناسی و زایاییی آن اند. جامعهشناسی دانشی مدرن است و جامعه و فرهنگ را هم نقد میکند. بهعنوان مثال، وقتی جامعهشناس مطالعات خود را در بارهی نیروهای دینی و نیروهای سنتی منتشر میکند و بر اساس آن راهکار میدهد، عوام در برابر این راهکارها بهشدت مقاومت میکنند. بهعنوان مثال بنگرید به مقاومتهای صورت گرفته در برابر دو راهکار ام برای ازدواج و برای شوهرکشی:
۱. ازدواج زمانمند برای حل پیآمدهای ناشی از ازدواج دائم،
۲. حق طلاق برای زنان بهمنظور جلوگیری از شوهرکشی.
نیروی سومی که جامعهشناسی ایران را محاصره کرده و نمیگذارد جامعهشناسان درک و تصویر درستی از ایران به جامعه و مردم عرضه کنند، ایدهئولوگها هستند؛ همانهایی که گفتاری شبیه گفتار شما دارند.
دکتر سیدجواد طباطبایی ایدهئولوگ برجستهی ایرانشهریگری یکی از آنها است. اندیشههای او و ایرانشهریگری فقط مبتذل نیست. اگر فقط مبتذل بود، وقت ام را برایش تلف نمیکردم. مخرب و ضد انسانی و ضد ایران هم هست.
اما از قدرت رسانهایی من سخن گفتید. نمیدانم چه قدرتی دارم. تلویزیون دیگر مرا دعوت نمیکند (بعد از داستان دروغ سیستماتیک). اگر هم دعوت بکند نمیپذیرم. همین امروز رادیو دعوتام کرد راجع به کتابمان "دین و موسیقی در ایران معاصر" در رادیو حرف بزنم که رد کردم.
من دعوتهای رسانهایی متعدد را در هر ماه -چه از داخل و چه از خارج- رد میکنم. اگر این دعوتها و حضورهای گهگاهی را قدرت رسانهای محسوب میکنید، این محصول چند دهه تلاش و کوشش علمی است که با محرومیتهای زیادی همراه بوده است.
پیشنهاد میکنم اگر چنین چیزی برای شما مهم است، این محرومیتها را بهجان بخرید و گام در این راه بگذارید!
بهرغم این شما را به رسانهی آزادفکری معرفی میکنم تا در صورتی که موافق بودند، شما را هم دعوت کنند و بتوانید حرفتان را به گوش مردم برسانید.
گویا شما هم انسانی سنتی هستید و مثل مردهپرستها مخالف نقد شخصیت هستید؛ زیرا مثل عوام معتقد اید که پشت سر مرده نباید حرف زد. اما نقد شخصیت مقوله و فصلی مهم در نقد است که لازم است با آن آشنا شوید.
#ایدهئولوژی
#جامعهشناسی
#ایرانشهریگری
#نقد_شخصیت
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from رضا یعقوبی
ترم اول تدریس مسائل فلسفه بر اساس کتاب مسائل اصلی فلسفه نوشته الیوت سوبر.
۱۵ جلسه (مباحث آغاز کتاب تا اواسط کتاب).
(ترم دوم شامل ۱۵ جلسهی دیگر و حاوی مباحث نیمهی دوم کتاب خواهد بود که به طور جداگانه ثبت نام و برگزار خواهد شد).
آغاز دوره از ۱۲ تیر ماه
پنجشنبهها، ساعت ۲۰
هزینهی دوره 2,000,000 (امکان پرداخت در دو قسط فراهم است).
شیوهی برگزاری: آنلاین، در بستر گوگلمیت.
فایل صوتی هر جلسه در گروه تلگرامی کلاس بارگذاری خواهد شد. امکان پرسش و پاسخ و مباحثه در گروه اختصاصی تلگرامی فراهم است.
برای دریافت اطلاعات پرداخت در تلگرام به آیدی @derangsup پیام بدهید.
۱۵ جلسه (مباحث آغاز کتاب تا اواسط کتاب).
(ترم دوم شامل ۱۵ جلسهی دیگر و حاوی مباحث نیمهی دوم کتاب خواهد بود که به طور جداگانه ثبت نام و برگزار خواهد شد).
آغاز دوره از ۱۲ تیر ماه
پنجشنبهها، ساعت ۲۰
هزینهی دوره 2,000,000 (امکان پرداخت در دو قسط فراهم است).
شیوهی برگزاری: آنلاین، در بستر گوگلمیت.
فایل صوتی هر جلسه در گروه تلگرامی کلاس بارگذاری خواهد شد. امکان پرسش و پاسخ و مباحثه در گروه اختصاصی تلگرامی فراهم است.
برای دریافت اطلاعات پرداخت در تلگرام به آیدی @derangsup پیام بدهید.
Forwarded from رضا یعقوبی
سرفصلهای ترم اول دوره:
فلسفه چیست. استدلالهای قیاسی و ربایشی. فلسفه دین. چهار طریق آکویناس. برهان نظم. تکامل و آفرینشگرایی. آیا علم میتواند همه چیز را تبیین کند. برهان وجودی. آیا وجود خدا آزمونپذیر است. پاسکال و خردگریزی. برهان شر. نظریهی معرفت (معرفتشناسی). معرفت (شناخت) چیست. مبناگرایی دکارت. نظریهی اعتمادپذیری معرفت. باور موجه و مسئلهی هیوم درباره استقرا. آیا میشود شکاکیت هیوم را رد کرد. فراسوی مبناگرایی. وجود اعیان خارجی از نگاه لاک.
فلسفه چیست. استدلالهای قیاسی و ربایشی. فلسفه دین. چهار طریق آکویناس. برهان نظم. تکامل و آفرینشگرایی. آیا علم میتواند همه چیز را تبیین کند. برهان وجودی. آیا وجود خدا آزمونپذیر است. پاسکال و خردگریزی. برهان شر. نظریهی معرفت (معرفتشناسی). معرفت (شناخت) چیست. مبناگرایی دکارت. نظریهی اعتمادپذیری معرفت. باور موجه و مسئلهی هیوم درباره استقرا. آیا میشود شکاکیت هیوم را رد کرد. فراسوی مبناگرایی. وجود اعیان خارجی از نگاه لاک.
♦️لزوم خلاصی از بختک مردهگان: پیش به سوی گفتمانی کثرتگرا و مرکززدا در بارهی ایران
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۸ خرداد ۱۴۰۴
برخلاف انتظار اولیه ام، مناظره ام با دکتر ابراهیم صحافی در بارهی اندیشههای دکتر سیدجواد طباطبایی و ایدهئولوژیی ایرانشهریگری بسیار دیده شده و واکنشهای بسیار متنوعی دریافت کرده است؛ اگرچه اغلب واکنشها در یک دو قطبی میگنجند: تایید زیاد و مخالفت شدید.
https://youtu.be/PzXdxFK5Coo
بازتاب وسیع اندیشهی ضد تبعیض و معطوف به کثرتگرایی و مرکززدایی برای من بسیار خوشحال کننده است؛ حتا اگر این اندیشه در ابتدای امر نوعی قطبیسازی کرده باشد. همینکه بتوانیم در این مقطع گفتمانی کثرتگرا، مرکززدایانه، و ضد تبعیض از ایران ارائه کنیم و آن را بهمنزلهی گفتمانی بدیل بشناسانیم و تثبیت کنیم، گام مهمی به پیش است.
در این میان نقدها و نظرات به کمکمان میآید و صدای ما را پژواک بیشتری خواهد داد. من امیدوار ام صاحبنظران ایرانی در بسط و توسعه و تقویت این گفتمان بدیل از ایران به کمکمان بیایند و این گفتمان را که بهطور دایم و همهجانبه از سوی رقبا امنیتیسازی میشود و بهنحو خصمانه ایرانستیزانه معرفی میشود، بیش از پیش تثبیت و تقویت کنند.
اما بیش از همه به جامعهشناسان ایرانی یادآوری میکنم که یکی از مواریث مهم نظریهی اجتماعی در کار بنیانگذاران جامعهشناسی نقد تاریخ یا دستکم اشعار به اهمیت تاریخ بوده است. آگوست کنت گفته بود که جامعه بیش از آنکه از زندهگان ساخته شده باشد، از مردهگان تشکیل شده است. او تذکر داده بود که در اکنون ما حضور مردهگان قویتر از حضور زندهگان است. کارل مارکس هم تاکید کرده بود و هشدار داده بود که "بار سنت تمامی نسلهای گذشته با تمام وزن خود چون کابوسی بر مغز زندگان سنگینی میکند."
لاجرم، من بر مبنای چنین درکی از جامعه و تاریخ است که میکوشم حال و آیندهی جامعهمان را از بختک مردهگان برهانم.
#تاریخ
#گذشته
#کارل_مارکس
#اگوست_کنت
#بختک_مردهگان
#توسعهی_اجتماعی
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۸ خرداد ۱۴۰۴
برخلاف انتظار اولیه ام، مناظره ام با دکتر ابراهیم صحافی در بارهی اندیشههای دکتر سیدجواد طباطبایی و ایدهئولوژیی ایرانشهریگری بسیار دیده شده و واکنشهای بسیار متنوعی دریافت کرده است؛ اگرچه اغلب واکنشها در یک دو قطبی میگنجند: تایید زیاد و مخالفت شدید.
https://youtu.be/PzXdxFK5Coo
بازتاب وسیع اندیشهی ضد تبعیض و معطوف به کثرتگرایی و مرکززدایی برای من بسیار خوشحال کننده است؛ حتا اگر این اندیشه در ابتدای امر نوعی قطبیسازی کرده باشد. همینکه بتوانیم در این مقطع گفتمانی کثرتگرا، مرکززدایانه، و ضد تبعیض از ایران ارائه کنیم و آن را بهمنزلهی گفتمانی بدیل بشناسانیم و تثبیت کنیم، گام مهمی به پیش است.
در این میان نقدها و نظرات به کمکمان میآید و صدای ما را پژواک بیشتری خواهد داد. من امیدوار ام صاحبنظران ایرانی در بسط و توسعه و تقویت این گفتمان بدیل از ایران به کمکمان بیایند و این گفتمان را که بهطور دایم و همهجانبه از سوی رقبا امنیتیسازی میشود و بهنحو خصمانه ایرانستیزانه معرفی میشود، بیش از پیش تثبیت و تقویت کنند.
اما بیش از همه به جامعهشناسان ایرانی یادآوری میکنم که یکی از مواریث مهم نظریهی اجتماعی در کار بنیانگذاران جامعهشناسی نقد تاریخ یا دستکم اشعار به اهمیت تاریخ بوده است. آگوست کنت گفته بود که جامعه بیش از آنکه از زندهگان ساخته شده باشد، از مردهگان تشکیل شده است. او تذکر داده بود که در اکنون ما حضور مردهگان قویتر از حضور زندهگان است. کارل مارکس هم تاکید کرده بود و هشدار داده بود که "بار سنت تمامی نسلهای گذشته با تمام وزن خود چون کابوسی بر مغز زندگان سنگینی میکند."
لاجرم، من بر مبنای چنین درکی از جامعه و تاریخ است که میکوشم حال و آیندهی جامعهمان را از بختک مردهگان برهانم.
#تاریخ
#گذشته
#کارل_مارکس
#اگوست_کنت
#بختک_مردهگان
#توسعهی_اجتماعی
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸
زبان پارسی زبان ملی ایرانیان و زبان توسعه است(نقدی بر دیدگاه دکتر محدثی)
[بخش نخست]
✍️دکتر محمدباقر تاجالدین
۱۸ خرداد ۱۴۰۴
همکار و دوست گرامی اَم اقای دکتر حسن محدثی مدتی است که بحثی دربارۀ زبان پارسی و زبان های قومی و محلی ایران به میان کشیده و طی آن یادآور شده اند که زبان پارسی نمی بایست این گونه بر زبان های قومی و محلی ایران مسلط و چیره می شدند و این که اساساً چرا زبان پارسی به عنوان زبان ملی مطرح شده و سبب تحقیر و از بین رفتن زبان های دیگر ایران زمین شده است؟(نقل به مضمون). این دیدگاه آقای دکتر محدثی از نظر من دارای اشکالات جدی است که به شرح زیر مورد نقد قرار می گیرد:
1.موضوع زبان پارسی و زبان های قومی و محلی و احیاناً نزاع ها و اختلافاتی که در این زمینه در گذشته وجود داشته است امروزه به هیچ وجه مسألۀ مهمی برای عموم ایرانیان نبوده و طرح دوبارۀ آن تاحدودی نادرست است. امروز کشور با صدها مسألۀ بسیار حیاتی و بنیادین روبرو است که طرح چنین مباحث حاشیه ای آن هم توسط جامعه شناسی چون اقای دکتر محدثی اقدامی نادرست و ناپسند است. جامعۀ ایران که طی دهه های گذشته با سرعت و عمق زیاد به سمت و سوی مدرنیته حرکت کرده و در قالب ملیت ایرانی و همچنین نگاه جهانی به مسائل خودش می اندیشد به نظرم موضوع زبان پارسی یا زبان قومی و محلی دیگر برای آنان چندان جایگاه و موضوعیتی نداشته و این مسأله برای شان تا حد زیادی حل شده است. لذا پرداختن به این موضوع به جز اتلاف وقت چیز دیگری نیست.
2.زبان پارسی که از "زبان پارسی باستان" به "زبان پارسی میانه" و سپس "زبان پارسی نو" تحولاتی یافته است یکی از کهن ترین زبان های ایران و بلکه جهان است. دست کم از زمان ساسانیان تا به امروز این زبان به نوعی زبان رسمی مردم ایران بوده است و تمام شاعران، دبیران(نویسندگان)، فیلسوفان، متکلمان، مورخان، سفرنامه نویسان و سایرین با همین زبان نوشته اند و گفته اند و سروده اند و نه با زبان های قومی و محلی. بسیاری از شاعران، نویسندگان، فیلسوفان، متکلمان، فقیهان و دیگران از مناطق مختلف قومی و محلی ایران هم بوده اند اما همگی آنان با زبان پارسی سخن گفته اند و یا نوشته اند. رودکی، نظامی گنجوی، خیام نیشابوری، عطار نیشابوری، فردوسی، حافظ شیرازی، سعدی شیرازی، مولوی، ناصر خسرو قبادیانی، صائب تبریزی، شمس تبریزی، ابوحامد غزالی، نظام الملک طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا، ابونصر فارابی، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و ده ها و بلکه صدها دانشمند دیگر همگی به زبان پارسی نوشته اند و گفته اند.
3.پرسش از آقای دکتر محدثی این است که چرا این دانشمندان و شاعران همگی و بدون استثناء از زبان پارسی برای نوشتن و گفتن استفاده کرده اند؟ یا اگر به زبان های قومی و محلی خود ننوشته اند یعنی به تحقیر زبان قومی و محلی خود پرداخته اند؟ مگر غیر از این بود که زبان پارسی زبان رسمی و فراگیر ایرانیان و مهم تر از آن زبان قابل فهم و پیوند دهندۀ اقوام گوناگون ایرانی بوده و هنوز هم است؟ آیا ایران را با زبانی غیر از زبان پارسی می توان شناخت و به جهان معرفی کرد؟ آیا در تاریخ طولانی ایران این کشور و جامعه به جز با زبان پارسی با زبان دیگری برای جهانیان شناخته می شد؟ بیاییم تاریخ طولانی را رها کنیم و از دوران صفویه به بعد که کم و بیش آشنایی و ارتباط ایران با سایر کشورهای جهان آغاز شد مگر با زبان پارسی چنین ارتباطی صورت نمی گرفت؟ مگر زبان دربار پادشاهان ترک زبانی چون غزنویان و سلجوقیان و صفویان و قاجاریان زبان پارسی نبود؟ و چرا این گونه بود؟ یعنی این پادشاهان ترک زبان آن میزان قدرت نداشتند که زبان دربار و حتی زبان کشور را به زبان ترکی تغییر بدهند؟ و چرا چنین نکردند؟
4.از جناب دکتر محدثی پرسش ساده تر و البته مهمی دارم و آن این است که شما که یک "گیلک زبان" هستید اگر به مدرسه و دانشگاه نمی رفتید و با زبان پارسی آشنا نمی شدید اکنون چگونه می توانستید به عنوان یک جامعه شناس و اندیشمند ایرانی مطرح باشید و از موضوعات و مباحث گوناگون فلسفی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی سخن بگویید و بنویسید؟ راستی را چرا شما کتاب ها و مقالات خود را به "زبان گیلکی" نمی نویسید؟ مگر غیر از این است که اگر شما چون پیشینیان خود در همان گیلان می ماندید و به مدرسه و دانشگاه نمی رفتید و زبان پارسی را فرا نمی گرفتید اکنون به احتمال زیاد با فلسفه و علوم مختلف و حتی جهان آشنایی پیدا نمی کردید؟ و در همان جهان بستۀ سنتی خود باقی می ماندید؟
(ادامه دارد......)
@tajeddin_mohammadbagher
#زبان_فارسی
#محمدباقر_تاجالدین
@NewHasanMohaddesi
زبان پارسی زبان ملی ایرانیان و زبان توسعه است(نقدی بر دیدگاه دکتر محدثی)
[بخش نخست]
✍️دکتر محمدباقر تاجالدین
۱۸ خرداد ۱۴۰۴
همکار و دوست گرامی اَم اقای دکتر حسن محدثی مدتی است که بحثی دربارۀ زبان پارسی و زبان های قومی و محلی ایران به میان کشیده و طی آن یادآور شده اند که زبان پارسی نمی بایست این گونه بر زبان های قومی و محلی ایران مسلط و چیره می شدند و این که اساساً چرا زبان پارسی به عنوان زبان ملی مطرح شده و سبب تحقیر و از بین رفتن زبان های دیگر ایران زمین شده است؟(نقل به مضمون). این دیدگاه آقای دکتر محدثی از نظر من دارای اشکالات جدی است که به شرح زیر مورد نقد قرار می گیرد:
1.موضوع زبان پارسی و زبان های قومی و محلی و احیاناً نزاع ها و اختلافاتی که در این زمینه در گذشته وجود داشته است امروزه به هیچ وجه مسألۀ مهمی برای عموم ایرانیان نبوده و طرح دوبارۀ آن تاحدودی نادرست است. امروز کشور با صدها مسألۀ بسیار حیاتی و بنیادین روبرو است که طرح چنین مباحث حاشیه ای آن هم توسط جامعه شناسی چون اقای دکتر محدثی اقدامی نادرست و ناپسند است. جامعۀ ایران که طی دهه های گذشته با سرعت و عمق زیاد به سمت و سوی مدرنیته حرکت کرده و در قالب ملیت ایرانی و همچنین نگاه جهانی به مسائل خودش می اندیشد به نظرم موضوع زبان پارسی یا زبان قومی و محلی دیگر برای آنان چندان جایگاه و موضوعیتی نداشته و این مسأله برای شان تا حد زیادی حل شده است. لذا پرداختن به این موضوع به جز اتلاف وقت چیز دیگری نیست.
2.زبان پارسی که از "زبان پارسی باستان" به "زبان پارسی میانه" و سپس "زبان پارسی نو" تحولاتی یافته است یکی از کهن ترین زبان های ایران و بلکه جهان است. دست کم از زمان ساسانیان تا به امروز این زبان به نوعی زبان رسمی مردم ایران بوده است و تمام شاعران، دبیران(نویسندگان)، فیلسوفان، متکلمان، مورخان، سفرنامه نویسان و سایرین با همین زبان نوشته اند و گفته اند و سروده اند و نه با زبان های قومی و محلی. بسیاری از شاعران، نویسندگان، فیلسوفان، متکلمان، فقیهان و دیگران از مناطق مختلف قومی و محلی ایران هم بوده اند اما همگی آنان با زبان پارسی سخن گفته اند و یا نوشته اند. رودکی، نظامی گنجوی، خیام نیشابوری، عطار نیشابوری، فردوسی، حافظ شیرازی، سعدی شیرازی، مولوی، ناصر خسرو قبادیانی، صائب تبریزی، شمس تبریزی، ابوحامد غزالی، نظام الملک طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا، ابونصر فارابی، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و ده ها و بلکه صدها دانشمند دیگر همگی به زبان پارسی نوشته اند و گفته اند.
3.پرسش از آقای دکتر محدثی این است که چرا این دانشمندان و شاعران همگی و بدون استثناء از زبان پارسی برای نوشتن و گفتن استفاده کرده اند؟ یا اگر به زبان های قومی و محلی خود ننوشته اند یعنی به تحقیر زبان قومی و محلی خود پرداخته اند؟ مگر غیر از این بود که زبان پارسی زبان رسمی و فراگیر ایرانیان و مهم تر از آن زبان قابل فهم و پیوند دهندۀ اقوام گوناگون ایرانی بوده و هنوز هم است؟ آیا ایران را با زبانی غیر از زبان پارسی می توان شناخت و به جهان معرفی کرد؟ آیا در تاریخ طولانی ایران این کشور و جامعه به جز با زبان پارسی با زبان دیگری برای جهانیان شناخته می شد؟ بیاییم تاریخ طولانی را رها کنیم و از دوران صفویه به بعد که کم و بیش آشنایی و ارتباط ایران با سایر کشورهای جهان آغاز شد مگر با زبان پارسی چنین ارتباطی صورت نمی گرفت؟ مگر زبان دربار پادشاهان ترک زبانی چون غزنویان و سلجوقیان و صفویان و قاجاریان زبان پارسی نبود؟ و چرا این گونه بود؟ یعنی این پادشاهان ترک زبان آن میزان قدرت نداشتند که زبان دربار و حتی زبان کشور را به زبان ترکی تغییر بدهند؟ و چرا چنین نکردند؟
4.از جناب دکتر محدثی پرسش ساده تر و البته مهمی دارم و آن این است که شما که یک "گیلک زبان" هستید اگر به مدرسه و دانشگاه نمی رفتید و با زبان پارسی آشنا نمی شدید اکنون چگونه می توانستید به عنوان یک جامعه شناس و اندیشمند ایرانی مطرح باشید و از موضوعات و مباحث گوناگون فلسفی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی سخن بگویید و بنویسید؟ راستی را چرا شما کتاب ها و مقالات خود را به "زبان گیلکی" نمی نویسید؟ مگر غیر از این است که اگر شما چون پیشینیان خود در همان گیلان می ماندید و به مدرسه و دانشگاه نمی رفتید و زبان پارسی را فرا نمی گرفتید اکنون به احتمال زیاد با فلسفه و علوم مختلف و حتی جهان آشنایی پیدا نمی کردید؟ و در همان جهان بستۀ سنتی خود باقی می ماندید؟
(ادامه دارد......)
@tajeddin_mohammadbagher
#زبان_فارسی
#محمدباقر_تاجالدین
@NewHasanMohaddesi
♦️مرگ مترجم پرتلاش ایرانی آقای بیژن اشتری را به ایرانیان و همهی اهل فرهنگ ایرانی تسلیت عرض میکنم!
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۸ خرداد ۱۴۰۴
خبر بسیار دردناکی است مرگ چنین مترجم پرتلاشی! یاد اش گرامی و زنده باد!
#بیژن_اشتری
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۸ خرداد ۱۴۰۴
خبر بسیار دردناکی است مرگ چنین مترجم پرتلاشی! یاد اش گرامی و زنده باد!
#بیژن_اشتری
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸
♦️زبان پارسی؛ زبان ملّی ایرانیان و زبان توسعه است(نقدی بر دیدگاه دکتر محدثی)
[بخش دوم]
✍️دکتر محمدباقر تاجالدین
۱۹ خرداد ۱۴۰۴
5.زبان پارسی در دورۀ قدیم و سنتی به عنوان "زبان رسمی" ایرانیان کاربرد داشت و در دورۀ جدید به عنوان "زبان ملی" به واسطۀ مدرن شدن جامعه. در مقاله ای با عنوان «ملّی گرایی، زمینه سازِ توسعه در جهان مدرن است» به این موضوع کم و بیش پرداخته ام که ملّت، ملی گرایی، هویت ملّی و زبان ملی آن گونه که امروزه آن را می شناسیم و درک می کنیم امری مدرن بوده که در دورۀ پیشامدرن موضوعیت و موجودیت چندانی نداشته است. براین اساس اگر زبان پارسی به عنوان زبان ملّی شکل نمی گرفت بسیار دور از انتظار بود که جامعه و کشور ایران بتواند با استفاده از زبان های قومی و محلی به سطحی از توسعه دست پیدا کند. نمونه اش کشور افغانستان است که به دلیل قوم گرایی افراطی و چیره بودن زبان های قومی(به رغم رسمی بودن زبان پارسی و البته با آمدن طالبان زبان پشتو) در این کشور هنوز که هنوز است نتوانسته به سطحی از توسعه دست پیدا کند. ساده سازی نمی کنم که فقط زبان ملّی عامل توسعه است اما دست کم یکی از عوامل مهم در کنار سایر عوامل است.
6.در مقام "سیاست گذاری زبانی" ضرورت دارد این نکتۀ مهم یادآوری شود که "تکثرگرایی زبانی" امری معقول و بسیار ارزشمند است که باید رعایت و بلکه ترویج شود تا تمامی اقوام ایرانی بتوانند از زبان های قومی و محلی خودشان به هر نحو استفاده کنند. زبان های قومی و محلی در جای خود بسی ارزشمند و قابل احترام اَند و باید هم ترویج شوند چرا که این موضوع جزیی از حقوق آشکار و نقض ناشدنی تمامی اقوام ایرانی است. تمام ایرانیان حق دارند با زبان های قومی و محلی خودشان سخن بگویند و بنویسند و آواز بخوانند و حتی آن ها را به دیگران و جهانیان معرفی کنند و در جهت حفظ و نگهداشت شان نیز کوشش به خرج دهند چرا که جزیی از میراث فرهنگی ارزشمند ایران زمین محسوب می شوند. این حقی انکار ناشدنی بوده و هیچ نهاد و گروه و فردی تحت هیچ عنوان نمی تواند چنین حقی را از اقوام ایرانی سلب کند. برای آنان که در یادداشت های(کامنت) شان مرا به ایرانشهری بودن و ترویج تک زبانی متهم کرده اند می گویم که من به "تکثرگرایی زبانی" قائل هستم همان گونه که به تکثرگرایی دینی و سیاسی و فرهنگی هم باور و تأکید اساسی دارم. جهان مدرن اساساً جهان تکثرگرایی در تمامی زمینه ها بوده و این امری غیر قابل انکار است.
7. اما می ماند این پرسش مهم که اگر زبانی به عنوان عامل پیوند دهنده و میانجی میان اقوام ایرانی نمی بود این اقوام چگونه باید با یکدیگر ارتباط و تعامل برقرار می کردند؟ ایرانیان طی قرن های گذشته و در حال حاضر با کدام زبان با یکدیگر ارتباط و تعامل دارند؟ و اگر زبان پارسی نمی بود به هر حال زبانی دیگر مثلا ترکی یا کردی می بایست چنین نقشی را ایفا می کرد. به هر دلیل زبان پارسی قرن ها زبان رسمی و در جهان مدرن به عنوان زبان ملّی ایرانیان مورد قبول قرار گرفته است و اکنون تمام ایرانیان از هر قوم و زبانی این زبان را به عنوان زبان رسمی و ملّی ایران پذیرفته اند چرا باید دوباره سیاستی دیگر در پیش گرفته شود که سبب برهم خوردن چنین نظمی بشود و حتی در مواردی سبب چندگانگی و تفرقه؟!! کدام عقل سلیمی می گوید زبان پارسی که طی قرن ها عامل مهم پیوند میان اقوام و طوایف ایرانی بوده و مورد پذیرش نیز قرار گرفته است اکنون به کناری نهاده شود و زبان دیگری جایگزین آن بشود؟! بحث بر "رسمی" و "ملّی" بودنِ زبان پارسی است و نه چیرگی و برتری این زبان بر زبان های دیگر ایران که متأسفانه عده ای اندک به بهانه های پان ترکیسم و پان های دیگر این امر آشکار و و روشن را درک نمی کنند!
8.پرسش مهم تر و بنیادی تر دیگری در این زمینه مطرح است مبنی بر این که اکنون کدام زبان را به عنوان زبان دوم ایران معرفی کنیم؟ زبان ترکی؟ زبان کردی؟ زبان لری؟ و اگر هم قرار بر این باشد چنین امری انجام شود چگونه امکان پذیر است؟ دست کم 70 تا 80 درصد باشندگان ایرانی زبان های ترکی یا کردی یا لری را نمی دانند آن گاه چگونه و. براساس چه سازِکاری می توان این سیاست و ایده را پیاده سازی کرد؟! در گفتگویی حضوری که با آقای دکتر محدثی بر سرِ این موضوع داشتیم ایشان گفته اند که:« من در مقام سیاست گذاری می گویم باید سیاست چند زبانی را ترویج کنیم». اما جناب دکتر محدثی از این نکتۀ مهم غفلت می ورزند که پس از سیاستگذاری نوبت به برنامه ریزی و اجرا هم می رسد، لذا چنین سیاستی چگونه قابل برنامه ریزی و سپس اجرایی شدن است؟
(ادامه دارد...........)
@tajeddin_mohammadbagher
#زبان_فارسی
#محمدباقر_تاجالدین
@NewHasanMohaddesi
♦️زبان پارسی؛ زبان ملّی ایرانیان و زبان توسعه است(نقدی بر دیدگاه دکتر محدثی)
[بخش دوم]
✍️دکتر محمدباقر تاجالدین
۱۹ خرداد ۱۴۰۴
5.زبان پارسی در دورۀ قدیم و سنتی به عنوان "زبان رسمی" ایرانیان کاربرد داشت و در دورۀ جدید به عنوان "زبان ملی" به واسطۀ مدرن شدن جامعه. در مقاله ای با عنوان «ملّی گرایی، زمینه سازِ توسعه در جهان مدرن است» به این موضوع کم و بیش پرداخته ام که ملّت، ملی گرایی، هویت ملّی و زبان ملی آن گونه که امروزه آن را می شناسیم و درک می کنیم امری مدرن بوده که در دورۀ پیشامدرن موضوعیت و موجودیت چندانی نداشته است. براین اساس اگر زبان پارسی به عنوان زبان ملّی شکل نمی گرفت بسیار دور از انتظار بود که جامعه و کشور ایران بتواند با استفاده از زبان های قومی و محلی به سطحی از توسعه دست پیدا کند. نمونه اش کشور افغانستان است که به دلیل قوم گرایی افراطی و چیره بودن زبان های قومی(به رغم رسمی بودن زبان پارسی و البته با آمدن طالبان زبان پشتو) در این کشور هنوز که هنوز است نتوانسته به سطحی از توسعه دست پیدا کند. ساده سازی نمی کنم که فقط زبان ملّی عامل توسعه است اما دست کم یکی از عوامل مهم در کنار سایر عوامل است.
6.در مقام "سیاست گذاری زبانی" ضرورت دارد این نکتۀ مهم یادآوری شود که "تکثرگرایی زبانی" امری معقول و بسیار ارزشمند است که باید رعایت و بلکه ترویج شود تا تمامی اقوام ایرانی بتوانند از زبان های قومی و محلی خودشان به هر نحو استفاده کنند. زبان های قومی و محلی در جای خود بسی ارزشمند و قابل احترام اَند و باید هم ترویج شوند چرا که این موضوع جزیی از حقوق آشکار و نقض ناشدنی تمامی اقوام ایرانی است. تمام ایرانیان حق دارند با زبان های قومی و محلی خودشان سخن بگویند و بنویسند و آواز بخوانند و حتی آن ها را به دیگران و جهانیان معرفی کنند و در جهت حفظ و نگهداشت شان نیز کوشش به خرج دهند چرا که جزیی از میراث فرهنگی ارزشمند ایران زمین محسوب می شوند. این حقی انکار ناشدنی بوده و هیچ نهاد و گروه و فردی تحت هیچ عنوان نمی تواند چنین حقی را از اقوام ایرانی سلب کند. برای آنان که در یادداشت های(کامنت) شان مرا به ایرانشهری بودن و ترویج تک زبانی متهم کرده اند می گویم که من به "تکثرگرایی زبانی" قائل هستم همان گونه که به تکثرگرایی دینی و سیاسی و فرهنگی هم باور و تأکید اساسی دارم. جهان مدرن اساساً جهان تکثرگرایی در تمامی زمینه ها بوده و این امری غیر قابل انکار است.
7. اما می ماند این پرسش مهم که اگر زبانی به عنوان عامل پیوند دهنده و میانجی میان اقوام ایرانی نمی بود این اقوام چگونه باید با یکدیگر ارتباط و تعامل برقرار می کردند؟ ایرانیان طی قرن های گذشته و در حال حاضر با کدام زبان با یکدیگر ارتباط و تعامل دارند؟ و اگر زبان پارسی نمی بود به هر حال زبانی دیگر مثلا ترکی یا کردی می بایست چنین نقشی را ایفا می کرد. به هر دلیل زبان پارسی قرن ها زبان رسمی و در جهان مدرن به عنوان زبان ملّی ایرانیان مورد قبول قرار گرفته است و اکنون تمام ایرانیان از هر قوم و زبانی این زبان را به عنوان زبان رسمی و ملّی ایران پذیرفته اند چرا باید دوباره سیاستی دیگر در پیش گرفته شود که سبب برهم خوردن چنین نظمی بشود و حتی در مواردی سبب چندگانگی و تفرقه؟!! کدام عقل سلیمی می گوید زبان پارسی که طی قرن ها عامل مهم پیوند میان اقوام و طوایف ایرانی بوده و مورد پذیرش نیز قرار گرفته است اکنون به کناری نهاده شود و زبان دیگری جایگزین آن بشود؟! بحث بر "رسمی" و "ملّی" بودنِ زبان پارسی است و نه چیرگی و برتری این زبان بر زبان های دیگر ایران که متأسفانه عده ای اندک به بهانه های پان ترکیسم و پان های دیگر این امر آشکار و و روشن را درک نمی کنند!
8.پرسش مهم تر و بنیادی تر دیگری در این زمینه مطرح است مبنی بر این که اکنون کدام زبان را به عنوان زبان دوم ایران معرفی کنیم؟ زبان ترکی؟ زبان کردی؟ زبان لری؟ و اگر هم قرار بر این باشد چنین امری انجام شود چگونه امکان پذیر است؟ دست کم 70 تا 80 درصد باشندگان ایرانی زبان های ترکی یا کردی یا لری را نمی دانند آن گاه چگونه و. براساس چه سازِکاری می توان این سیاست و ایده را پیاده سازی کرد؟! در گفتگویی حضوری که با آقای دکتر محدثی بر سرِ این موضوع داشتیم ایشان گفته اند که:« من در مقام سیاست گذاری می گویم باید سیاست چند زبانی را ترویج کنیم». اما جناب دکتر محدثی از این نکتۀ مهم غفلت می ورزند که پس از سیاستگذاری نوبت به برنامه ریزی و اجرا هم می رسد، لذا چنین سیاستی چگونه قابل برنامه ریزی و سپس اجرایی شدن است؟
(ادامه دارد...........)
@tajeddin_mohammadbagher
#زبان_فارسی
#محمدباقر_تاجالدین
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸
♦️تصورات نادرست در بارهی زبان
✍دکتر عادل محمدی
دکترای تخصصی زبانشناسی
👇👇👇
#زبان
#زبانشناسی
#زبان_فارسی
#عادل_محمدی
@NewHasanMohaddesi
♦️تصورات نادرست در بارهی زبان
✍دکتر عادل محمدی
دکترای تخصصی زبانشناسی
👇👇👇
#زبان
#زبانشناسی
#زبان_فارسی
#عادل_محمدی
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸
جناب آقای دکتر محدثی
با سلام و احترام
با سپاس از رویکرد علمی، روشنگرانه و دغدغهمند جنابعالی در خصوص موضوعات مرتبط با تنوع زبانی در ایران، بر خود لازم دانستم پیشنهادی را در ادامه مباحث ارزشمند شما در اختیار کانال محترمتان قرار دهم.
در همین راستا و در تأیید سخنان و مواضع جنابعالی، پیرامون جایگاه زبانها در ایران، پیشنهاد میشود کتاب «تصورات نادرست پیرامون زبان» در کانال شما معرفی یا منتشر شود. این اثر، پاسخی مستند و تحلیلی به برداشتهای نادرست افرادی است که زبان فارسی را زبان ملی و تاریخی همه ایرانیها معرفی میکنند، در حالی که این نگرش با واقعیتهای تاریخی و زبانشناختی همخوان نیست.
در صفحه ١٢٩ کتاب آمده است:
استدلالی که ادعا میکند زبان فارسی سبب شده است هزاران سال مردمان ایران با یکدیگر ارتباط داشته باشند و زبان همدیگر را بفهمند، یکی دیگر از تصورات نادرستی است که رایج شده است. ادوارد گرانویل براون، خاورشناس و ایرانشناس برجستهٔ بریتانیایی که نخستین کتاب تاریخ ادبیات فارسی (۱۹۰۲) را نگاشته و در آن به تمجید فراوان از زبان فارسی پرداخته است، خود معتقد بود که در دوران قاجار، اگر از تهران خارج میشدی، کمتر کسی را مییافتی که به زبان فارسی سخن بگوید.
افزون بر این، در گذشتههای دور زبان فارسی بهعنوان مؤلفهای ایدئولوژیک، در قالب یک سیستم آموزشی مدرن و تکزبانه، از سوی دولتـملت بر مردم تحمیل نشده بود تا گویشوران بتوانند همگانی به چهار مهارت زبان فارسی تسلط یابند و از طریق آن با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. از این رو، این تصور که زبان فارسی در طول هزار سال زبان مشترک و رسمی همۀ ساکنان ایران بوده و همگان از طریق آن سخن یکدیگر را میفهمیدهاند، نادرست است.
دلیل زنده و آشکار دیگری که این استدلال را بیاعتبار میسازد، نسلهای پیشین غیرفارسزباناند؛ برای نمونه، گویشوران نسلهای گذشتهٔ کُرد، عرب، تُرک و... که زبان فارسی را در مکتبخانهها نیاموخته بودند، بهسختی میتوانستند با این زبان ارتباط برقرار کنند. حتی امروزه نیز افرادی وجود دارند که در محیطهای فارسیزبان زندگی نکرده و زبان فارسی را فرانگرفتهاند و درنتیجه قادر به برقراری ارتباط مؤثر با این زبان نیستند.
بهطور کلی، مفهوم زبان مشترک و ملی، مفهومی است متعلق به دوران دولتـملت؛ در دورههای پیش از آن، یعنی دوران امپراتوری، زبان نقش محوری و هویتی نداشت و چندزبانگی در سرزمینهایی همچون ایران امروزی یا مصر باستان پدیدهای رایج و طبیعی بود (گریلو، ۱۹۹۸: ۳۷). افزون بر این، ساختارهای امپراتوری نیازی به اتحاد زبانی نداشتند؛ برای انتقال پیامها و فرامین، گروه کوچکی از درباریان مأمور میشدند تا دستورات را از بالا به مردم برسانند (اکارلار، ۲۰۰۹: ۶۴).
بنابراین، این ادعا که زبان فارسی زبان هزارساله و مشترک همۀ گویشوران غیرفارسی در ایران بوده است، پایهای در واقعیتهای زبانشناختی ندارد و از اعتبار علمی برخوردار نیست.
امید است این کتاب نیز بتواند به گسترش آگاهسازی زبانی( Dialect awareness) پیرامون تنوع زبانی در ایران یاری رساند. همچنین کتاب "چهکسانی از آموزش چندزبانی میهراسند"، ترجمه دکتر هیوا ویسی را پیشنهاد میکنم.
با سپاس
✍[دکتر عادل محمدی
دکترای تخصصیی زبانشناسی]
۱۹ خرداد ۱۴۰۴
👇👇👇
#زبان
#کثرتگرایی
#زبانشناسی
#زبان_فارسی
#عادل_محمدی
#توسعهی_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
جناب آقای دکتر محدثی
با سلام و احترام
با سپاس از رویکرد علمی، روشنگرانه و دغدغهمند جنابعالی در خصوص موضوعات مرتبط با تنوع زبانی در ایران، بر خود لازم دانستم پیشنهادی را در ادامه مباحث ارزشمند شما در اختیار کانال محترمتان قرار دهم.
در همین راستا و در تأیید سخنان و مواضع جنابعالی، پیرامون جایگاه زبانها در ایران، پیشنهاد میشود کتاب «تصورات نادرست پیرامون زبان» در کانال شما معرفی یا منتشر شود. این اثر، پاسخی مستند و تحلیلی به برداشتهای نادرست افرادی است که زبان فارسی را زبان ملی و تاریخی همه ایرانیها معرفی میکنند، در حالی که این نگرش با واقعیتهای تاریخی و زبانشناختی همخوان نیست.
در صفحه ١٢٩ کتاب آمده است:
استدلالی که ادعا میکند زبان فارسی سبب شده است هزاران سال مردمان ایران با یکدیگر ارتباط داشته باشند و زبان همدیگر را بفهمند، یکی دیگر از تصورات نادرستی است که رایج شده است. ادوارد گرانویل براون، خاورشناس و ایرانشناس برجستهٔ بریتانیایی که نخستین کتاب تاریخ ادبیات فارسی (۱۹۰۲) را نگاشته و در آن به تمجید فراوان از زبان فارسی پرداخته است، خود معتقد بود که در دوران قاجار، اگر از تهران خارج میشدی، کمتر کسی را مییافتی که به زبان فارسی سخن بگوید.
افزون بر این، در گذشتههای دور زبان فارسی بهعنوان مؤلفهای ایدئولوژیک، در قالب یک سیستم آموزشی مدرن و تکزبانه، از سوی دولتـملت بر مردم تحمیل نشده بود تا گویشوران بتوانند همگانی به چهار مهارت زبان فارسی تسلط یابند و از طریق آن با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. از این رو، این تصور که زبان فارسی در طول هزار سال زبان مشترک و رسمی همۀ ساکنان ایران بوده و همگان از طریق آن سخن یکدیگر را میفهمیدهاند، نادرست است.
دلیل زنده و آشکار دیگری که این استدلال را بیاعتبار میسازد، نسلهای پیشین غیرفارسزباناند؛ برای نمونه، گویشوران نسلهای گذشتهٔ کُرد، عرب، تُرک و... که زبان فارسی را در مکتبخانهها نیاموخته بودند، بهسختی میتوانستند با این زبان ارتباط برقرار کنند. حتی امروزه نیز افرادی وجود دارند که در محیطهای فارسیزبان زندگی نکرده و زبان فارسی را فرانگرفتهاند و درنتیجه قادر به برقراری ارتباط مؤثر با این زبان نیستند.
بهطور کلی، مفهوم زبان مشترک و ملی، مفهومی است متعلق به دوران دولتـملت؛ در دورههای پیش از آن، یعنی دوران امپراتوری، زبان نقش محوری و هویتی نداشت و چندزبانگی در سرزمینهایی همچون ایران امروزی یا مصر باستان پدیدهای رایج و طبیعی بود (گریلو، ۱۹۹۸: ۳۷). افزون بر این، ساختارهای امپراتوری نیازی به اتحاد زبانی نداشتند؛ برای انتقال پیامها و فرامین، گروه کوچکی از درباریان مأمور میشدند تا دستورات را از بالا به مردم برسانند (اکارلار، ۲۰۰۹: ۶۴).
بنابراین، این ادعا که زبان فارسی زبان هزارساله و مشترک همۀ گویشوران غیرفارسی در ایران بوده است، پایهای در واقعیتهای زبانشناختی ندارد و از اعتبار علمی برخوردار نیست.
امید است این کتاب نیز بتواند به گسترش آگاهسازی زبانی( Dialect awareness) پیرامون تنوع زبانی در ایران یاری رساند. همچنین کتاب "چهکسانی از آموزش چندزبانی میهراسند"، ترجمه دکتر هیوا ویسی را پیشنهاد میکنم.
با سپاس
✍[دکتر عادل محمدی
دکترای تخصصیی زبانشناسی]
۱۹ خرداد ۱۴۰۴
👇👇👇
#زبان
#کثرتگرایی
#زبانشناسی
#زبان_فارسی
#عادل_محمدی
#توسعهی_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
تصورات_نادرست_پیرامون_زبان_عادل_محمدی.pdf
44.3 MB
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸
♦️تصورات نادرست در بارهی زبان
✍دکتر عادل محمدی
دکترای تخصصی زبانشناسی
#زبان
#کثرتگرایی
#زبانشناسی
#زبان_فارسی
#عادل_محمدی
#توسعهی_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
♦️تصورات نادرست در بارهی زبان
✍دکتر عادل محمدی
دکترای تخصصی زبانشناسی
#زبان
#کثرتگرایی
#زبانشناسی
#زبان_فارسی
#عادل_محمدی
#توسعهی_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
پادکست ۳۱ چهار خوانش
شهرام اتفاق
♦️نقشههای دکتر سیدجواد طباطبایی و پیروان اش برای ایران: صدای پای فاشیسم ایرانی
امیدوار ام به گوش همهی مردم ایران برسد!👆👆👆
بازنشر در زیر سقف آسمان / ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
⭕️ پادکست ۳۱
«چهار خوانش از طباطبایی»
✍️ اثر شهرام اتفاق
📂 فصل یازدهم:
منتقدان، راویان و پیروان
ناسیونالیسم افراطی
مواضع تئوریک و سیاسی
«ناسیونالیستهای افراطی»،
ملهم از اندیشه ایرانشهری
(بخش دوم)
🎤 با صدای نویسنده
⏰ مدت زمان: ۳۸ دقیقه
📚 ناشر کتاب: ایران آکادمیا
🎧 ناشر صوتی: صدانت
👈 دسترسی به کتاب
↙️ جلسات قبلی
افزوده ➖➖➖➖🔻
گزیدههایی از جواد طباطبایی، جیسون رضا جرجانی، شاهین نژاد و شهرام آریان
پیوستها 📎 ➖➖🔻
۱) جیسون: ماجرای فاشیسم
۲) جنبش فاشیستی altright
۳) جیسون و جنبش altright
۴) گزارش نیویورک تایمز
۵) حزب رستاخیز ایرانگرایان
۶) اعلام موجودیت حزب
۷) همایش سالروز قادسیه
@Sedanet
@ArchiveOfLiberalism
#ایدهئولوژی
#شهرام_اتفاق
#فاشیسم_ایرانی
#ایران_شهری_گری
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
امیدوار ام به گوش همهی مردم ایران برسد!👆👆👆
بازنشر در زیر سقف آسمان / ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
⭕️ پادکست ۳۱
«چهار خوانش از طباطبایی»
✍️ اثر شهرام اتفاق
📂 فصل یازدهم:
منتقدان، راویان و پیروان
ناسیونالیسم افراطی
مواضع تئوریک و سیاسی
«ناسیونالیستهای افراطی»،
ملهم از اندیشه ایرانشهری
(بخش دوم)
🎤 با صدای نویسنده
⏰ مدت زمان: ۳۸ دقیقه
📚 ناشر کتاب: ایران آکادمیا
🎧 ناشر صوتی: صدانت
👈 دسترسی به کتاب
↙️ جلسات قبلی
افزوده ➖➖➖➖🔻
گزیدههایی از جواد طباطبایی، جیسون رضا جرجانی، شاهین نژاد و شهرام آریان
پیوستها 📎 ➖➖🔻
۱) جیسون: ماجرای فاشیسم
۲) جنبش فاشیستی altright
۳) جیسون و جنبش altright
۴) گزارش نیویورک تایمز
۵) حزب رستاخیز ایرانگرایان
۶) اعلام موجودیت حزب
۷) همایش سالروز قادسیه
@Sedanet
@ArchiveOfLiberalism
#ایدهئولوژی
#شهرام_اتفاق
#فاشیسم_ایرانی
#ایران_شهری_گری
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi
♦️فرق زبان، گویش، لهجه، و سبک:
درسهایی زبانشناختی از دکتر عادل محمدی
دکترای تخصصیی زبانشناسی
۱۹ خرداد ۱۴۰۴
👇👇👇
#زبان
#زبانشناسی
#عادل_محمدی
@NewHasanMohaddesi
درسهایی زبانشناختی از دکتر عادل محمدی
دکترای تخصصیی زبانشناسی
۱۹ خرداد ۱۴۰۴
👇👇👇
#زبان
#زبانشناسی
#عادل_محمدی
@NewHasanMohaddesi