Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
📝دورهی آشنایی با تاریخ ایران در زمان مغول
استاد: دکتر ایرج شهبازی (دکتری ادبیات فارسی و استاد دانشگاه) لینک کانال تلگرامی
توضیحات تکمیلی: لمس|کلیک کنید
ثبت نام از سایت: لمس|کلیک کنید
ثبت نام از طریق تلگرام: @toakademi
برگزار کننده:
🏛 زیر سقف آسمان مهر
🏛 نیکاندیشان زمان
🔹 هزینهی ثبت نام آنلاین: ۳۸۰ هزار تومان
🔹 هزینهی ثبت نام حضوری: ۴۰۰ هزار تومان
🔹 نحوهی برگزاری: حضوری/آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: ۵۰ نفر
🔹 تعداد جلسات: ۴ جلسه
🔹 هر جلسه: ۲ ساعت
🔹 تاریخ شروع: ۲۷ خرداد ۱۴۰۴
🔹 روز برگزاری: سهشنبهها
🔹 ساعت برگزاری: ۱۶:۰۰ تا ۱۸:۰۰
🔹 پلتفرم آنلاین: اسکای روم
🔹 آدرس محل برگزاری: خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷
✅ دسترسی به آفلاین صوتی و تصویری کلاس
✅ گروه تلگرامی پرسش و پاسخ
📌 صدور گواهی
✅ گواهی شرکت در دوره از طرف مؤسسه و با امضای استاد بهصورت رایگان صادر خواهد شد.
❗️این گواهی صرفاً از طرف مؤسسه و استاد است و صرفاً به منظور تایید شرکت در دوره است و اعتبار دیگری ندارد.
برای اطلاع از اخبار و فعالیتهای آکادمی:
@toAkademi_channel
.
استاد: دکتر ایرج شهبازی (دکتری ادبیات فارسی و استاد دانشگاه) لینک کانال تلگرامی
توضیحات تکمیلی: لمس|کلیک کنید
ثبت نام از سایت: لمس|کلیک کنید
ثبت نام از طریق تلگرام: @toakademi
برگزار کننده:
🏛 زیر سقف آسمان مهر
🏛 نیکاندیشان زمان
🔹 هزینهی ثبت نام آنلاین: ۳۸۰ هزار تومان
🔹 هزینهی ثبت نام حضوری: ۴۰۰ هزار تومان
🔹 نحوهی برگزاری: حضوری/آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: ۵۰ نفر
🔹 تعداد جلسات: ۴ جلسه
🔹 هر جلسه: ۲ ساعت
🔹 تاریخ شروع: ۲۷ خرداد ۱۴۰۴
🔹 روز برگزاری: سهشنبهها
🔹 ساعت برگزاری: ۱۶:۰۰ تا ۱۸:۰۰
🔹 پلتفرم آنلاین: اسکای روم
🔹 آدرس محل برگزاری: خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷
✅ دسترسی به آفلاین صوتی و تصویری کلاس
✅ گروه تلگرامی پرسش و پاسخ
📌 صدور گواهی
✅ گواهی شرکت در دوره از طرف مؤسسه و با امضای استاد بهصورت رایگان صادر خواهد شد.
❗️این گواهی صرفاً از طرف مؤسسه و استاد است و صرفاً به منظور تایید شرکت در دوره است و اعتبار دیگری ندارد.
برای اطلاع از اخبار و فعالیتهای آکادمی:
@toAkademi_channel
.
♦️داریوش قاتل بردیا (پسر کورش) بوده است؛ دیدگاه ماریا بروسیوس
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
ماریا بروسیوس در کتاب پارسیان بر آن است که داریوش بردیای راستین یعنی پسر کورش (موصوف به کبیر) را کشته است.
روایت داریوش قاتل روایتی است که مورد علاقهی تاریخنگاران ایرانی نیست و ندیدم یک تاریخنگار ایرانی تاکنون سراغ این روایت هم رفته باشد و آن را بیان کرده باشد. اما برخی مورخان برجستهی غربی داریوش را قاتل پسر کورش میدانند و او را دروغپردازی بزرگ میخوانند؛ همان کسی که دروغ را بلیهای بزرگ خوانده است!
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ صص ۴۰-۳۹.
#بردیا
#دروغ
#کورش
#داریوش
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
ماریا بروسیوس در کتاب پارسیان بر آن است که داریوش بردیای راستین یعنی پسر کورش (موصوف به کبیر) را کشته است.
روایت داریوش قاتل روایتی است که مورد علاقهی تاریخنگاران ایرانی نیست و ندیدم یک تاریخنگار ایرانی تاکنون سراغ این روایت هم رفته باشد و آن را بیان کرده باشد. اما برخی مورخان برجستهی غربی داریوش را قاتل پسر کورش میدانند و او را دروغپردازی بزرگ میخوانند؛ همان کسی که دروغ را بلیهای بزرگ خوانده است!
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ صص ۴۰-۳۹.
#بردیا
#دروغ
#کورش
#داریوش
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
♦️کورش و نیز ایرانیان باستان چندخداپرست بوده اند / دیدگاه ماریا بروسیوس
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۹۳.
#کورش
#داریوش
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۹۳.
#کورش
#داریوش
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
♦️کورش و قتل عام در شهر اوپیس در حملهی به امپراتوریی بابل و رفتار چنگیزوار کورش / دیدگاه ماریا بروسیوس
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
در دو مناظره با دکتر شروین وکیلی و دکتر مهرداد ملکزاده این مورد را گفتم و به این قتل عام اشاره کردم، ولی هر دو آن را منکر شدند و نفی کردند.
👇👇👇
🔻مناظره با دکتر شروین وکیلی در بارهی کورش
https://youtu.be/8dup_SNy_-A?si=J2nG3fydby5w2dRG
🔻مناظره با دکتر مهرداد ملکزاده در بارهی کورش:
https://youtu.be/o0sBcwkBSZI
http://youtube.com/@toAkademi
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۳۳.
#کورش
#اوپیس
#داریوش
#چنگیزخان
#شروین_وکیلی
#مهرداد_ملکزاده
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
در دو مناظره با دکتر شروین وکیلی و دکتر مهرداد ملکزاده این مورد را گفتم و به این قتل عام اشاره کردم، ولی هر دو آن را منکر شدند و نفی کردند.
👇👇👇
🔻مناظره با دکتر شروین وکیلی در بارهی کورش
https://youtu.be/8dup_SNy_-A?si=J2nG3fydby5w2dRG
🔻مناظره با دکتر مهرداد ملکزاده در بارهی کورش:
https://youtu.be/o0sBcwkBSZI
http://youtube.com/@toAkademi
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۳۳.
#کورش
#اوپیس
#داریوش
#چنگیزخان
#شروین_وکیلی
#مهرداد_ملکزاده
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
♦️نحوهی مرگ کمبوجیه دومین پادشاه هخامنشی ابهام دارد / دیدگاه ماریا بروسیوس
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۳۳.
#کورش
#اوپیس
#داریوش
#کمبوجیه
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۳۳.
#کورش
#اوپیس
#داریوش
#کمبوجیه
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
♦️قتل پنجمین پادشاه هخامنشی خشایارشا و ولیعهد اش / دیدگاه ماریا بروسیوس
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۴۸.
#کورش
#اوپیس
#داریوش
#کمبوجیه
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۴۸.
#کورش
#اوپیس
#داریوش
#کمبوجیه
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
♦️جنگ قدرت و قتل هفتمین و هشتمین پادشاه هخامنشی خشایارشاه دوم و سغدیان / دیدگاه ماریا بروسیوس
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۵۱.
#سغدیان
#جنگ_قدرت
#خشایارشا_دوم
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۵۱.
#سغدیان
#جنگ_قدرت
#خشایارشا_دوم
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
♦️جنگ قدرت و قتل اردشیر چهارم دوازدهمین پادشاه هخامنشی / دیدگاه ماریا بروسیوس
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۵۶.
#باگواس
#جنگ_قدرت
#اردشیر_چهارم
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
لطفا خودتان نظر خانم بروسیوس را بخوانید!
بروسیوس، ماریا (۱۳۸۹) تمدن درخشان ایرانیان [پارسیان، اسم اصلیی کتاب]. ترجمهی محمود طلوعی. تهران: انتشارات تهران، چاپ دوم؛ ص ۵۶.
#باگواس
#جنگ_قدرت
#اردشیر_چهارم
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
@NewHasanMohaddesi
♦️نحوهی کسب قدرت و انتقال آن در امپراتوریی هخامنشی: گزارش ماریا بروسیوس از نحوهی مرگ پادشاهان هخامنشی
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
نحوهی مرگ پادشاهان هخامنشی نکات بسیاری در بارهی نحوهی حکمرانی در امپراتوریی هخامنشی به ما میآموزد. بهنظر میرسد تمامیی حکومتهایی که در فلات ایران شکل گرفته اند، در نحوهی انتقال قدرت سیاسی همواره دچار مشکل بوده اند. اگر گزارش شورشهای شکل گرفته در حکومت هخامنشی را هم به این گزارش اضافه کنیم، در مییابیم که در دوران امپراتوریی هخامنشی، ثبات سیاسی در قلمروی این امپراتوری امر کمیابی بوده و دورههای ثبات سیاسی بسیار گذرا بوده اند.
گزارش ماریا بروسیوس در بارهی نحوهی مرگ پادشاهان هخامنشی چنین است:
۱. سیروس دوم یا کورش دوم بنیانگذار امپراتوریی هخامنشی / کشته شدن در جریان جنگ با ماساگتها در سال ۵۳۰ قبل از میلاد (بروسیوس، ۱۳۸۹: ۳۵).
۲. کمبوجیهی دوم و مرگی معماگونه و نامعلوم (خودکشی، مرگ طبیعی یا ؟) (همان: ۳۷-۳۶).
۳. بردیا پسر کورش و برادر کمبوجیه، قتل بهدست داریوش اول در سپتامبر ۵۲۲ قبل از میلاد (همان: ۴۰-۳۸).
۴. داریوش اول، مرگ هنگام لشگرکشی به مصر "در زمستان سال ۴۸۲ قبل از میلاد" (همان: ۴۶)؛
۵. خشایارشا و ولیعهد وی داریوش، قتل "در سال ۴۶۵ قبل از میلاد، در جریان توطئهای در دربار" (همان: ۴۸)؛
۶. اردشیر اول پسر دیگر خشایارشا، مرگ بهصورت طبیعی در سال ۴۲۳ یا ۴۲۴ قبل از میلاد (همان: ۵۱)؛
۷. خشایارشا دوم، قتل پس از "۴۵ روز سلطنت به دست برادرش سغدیان" (همان: ۵۱) یا سغدیانوس؛
۸. سغدیان (یا سغدیانه یا سغدیانوس)، سرنگونی "بهدست برادر ناتنی اش" (همان: ۵۱)؛ "وی پس از کشتن خشایارشأ دوم بین ۴۲۴ تا ۴۲۳ قبل از میلاد بر تخت پادشاهی حکومت کرد. وی نیز دوره پادشاهی کوتاهی داشت اما در این مورد اطلاعات جامعی در دست نیست. گفته میشود که داریوش دوم دستور خفگی در خاکستر را برای کشتن سغدیانه صادر نمود" (لیست پادشاهان هخامنشی از قدیم به جدید، https://www.asriran.com/fa/news/931392/).
۹. داریوش دوم؛ مرگ طبیعی "در سال ۴۰۵ یا ۴۰۴ قبل از میلاد" (بروسیوس، ۱۳۸۹: ۵۱)؛
۱۰. اردشیر دوم، مرگ طبیعی؛
۱۱. اردشیر سوم، مرگ طبیعی یا قتل "در سال ۳۳۸ قبل از میلاد" (همان: ۵۶)؛
۱۲. اردشیر چهارم، قتل "دو سال بعد" از آغاز سلطنت (همان: ۵۶)؛
۱۳. داریوش سوم و شکست از اسکندر مقدونی و مرگ "در ژوئن سال ۳۳۰" قبل از میلاد و به اسارت گرفته شدن "پسر و برادرش به دست نیروهای اسکندر" و پایان امپراتوریی هخامنشی (همان: ۵۸).
ماریا بروسیوس در بارهی مسالهی انتقال قدرت در امپراتوریی هخامنشی آورده است: "قواعد انتخاب جانشین تاج و تخت مبتنی بر این بود که شاهزاده ولیعهد پس از آغاز پادشاهی پدر، و از مادری از طبقه نجبا و بزرگان متولد شده باشد، البته شرایط دیگری مانند شایستگی و لیاقت ولیعهد منتخب برای احراز مقام سلطنت هم در نظر گرفته میشد. با وجود این موضوع جانشین و انتقال قدرت، عملا به عوامل دیگری مانند توطئههای پشت پرده در دربار و جاهطلبی شاهزادگان که برای تصاحب تاج و تخت از قتل و جنایت هم رویگردان نبودند، ارتباط داشت" (همان: ۵۹).
در فرستهی بعدی به شورشهای عصر هخامنشی خواهم پرداخت.
🔸پسنوشت: نکتهی طنزآمیز در پس این گزارش، به یاد آوردن ایدهی باستانگرایان و ملیگرایان در بارهی حقوق بشر در زمان کورش است.
#جنگ_قدرت
#مرگ_پادشاه
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
#پادشاهان_هخامنشی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
نحوهی مرگ پادشاهان هخامنشی نکات بسیاری در بارهی نحوهی حکمرانی در امپراتوریی هخامنشی به ما میآموزد. بهنظر میرسد تمامیی حکومتهایی که در فلات ایران شکل گرفته اند، در نحوهی انتقال قدرت سیاسی همواره دچار مشکل بوده اند. اگر گزارش شورشهای شکل گرفته در حکومت هخامنشی را هم به این گزارش اضافه کنیم، در مییابیم که در دوران امپراتوریی هخامنشی، ثبات سیاسی در قلمروی این امپراتوری امر کمیابی بوده و دورههای ثبات سیاسی بسیار گذرا بوده اند.
گزارش ماریا بروسیوس در بارهی نحوهی مرگ پادشاهان هخامنشی چنین است:
۱. سیروس دوم یا کورش دوم بنیانگذار امپراتوریی هخامنشی / کشته شدن در جریان جنگ با ماساگتها در سال ۵۳۰ قبل از میلاد (بروسیوس، ۱۳۸۹: ۳۵).
۲. کمبوجیهی دوم و مرگی معماگونه و نامعلوم (خودکشی، مرگ طبیعی یا ؟) (همان: ۳۷-۳۶).
۳. بردیا پسر کورش و برادر کمبوجیه، قتل بهدست داریوش اول در سپتامبر ۵۲۲ قبل از میلاد (همان: ۴۰-۳۸).
۴. داریوش اول، مرگ هنگام لشگرکشی به مصر "در زمستان سال ۴۸۲ قبل از میلاد" (همان: ۴۶)؛
۵. خشایارشا و ولیعهد وی داریوش، قتل "در سال ۴۶۵ قبل از میلاد، در جریان توطئهای در دربار" (همان: ۴۸)؛
۶. اردشیر اول پسر دیگر خشایارشا، مرگ بهصورت طبیعی در سال ۴۲۳ یا ۴۲۴ قبل از میلاد (همان: ۵۱)؛
۷. خشایارشا دوم، قتل پس از "۴۵ روز سلطنت به دست برادرش سغدیان" (همان: ۵۱) یا سغدیانوس؛
۸. سغدیان (یا سغدیانه یا سغدیانوس)، سرنگونی "بهدست برادر ناتنی اش" (همان: ۵۱)؛ "وی پس از کشتن خشایارشأ دوم بین ۴۲۴ تا ۴۲۳ قبل از میلاد بر تخت پادشاهی حکومت کرد. وی نیز دوره پادشاهی کوتاهی داشت اما در این مورد اطلاعات جامعی در دست نیست. گفته میشود که داریوش دوم دستور خفگی در خاکستر را برای کشتن سغدیانه صادر نمود" (لیست پادشاهان هخامنشی از قدیم به جدید، https://www.asriran.com/fa/news/931392/).
۹. داریوش دوم؛ مرگ طبیعی "در سال ۴۰۵ یا ۴۰۴ قبل از میلاد" (بروسیوس، ۱۳۸۹: ۵۱)؛
۱۰. اردشیر دوم، مرگ طبیعی؛
۱۱. اردشیر سوم، مرگ طبیعی یا قتل "در سال ۳۳۸ قبل از میلاد" (همان: ۵۶)؛
۱۲. اردشیر چهارم، قتل "دو سال بعد" از آغاز سلطنت (همان: ۵۶)؛
۱۳. داریوش سوم و شکست از اسکندر مقدونی و مرگ "در ژوئن سال ۳۳۰" قبل از میلاد و به اسارت گرفته شدن "پسر و برادرش به دست نیروهای اسکندر" و پایان امپراتوریی هخامنشی (همان: ۵۸).
ماریا بروسیوس در بارهی مسالهی انتقال قدرت در امپراتوریی هخامنشی آورده است: "قواعد انتخاب جانشین تاج و تخت مبتنی بر این بود که شاهزاده ولیعهد پس از آغاز پادشاهی پدر، و از مادری از طبقه نجبا و بزرگان متولد شده باشد، البته شرایط دیگری مانند شایستگی و لیاقت ولیعهد منتخب برای احراز مقام سلطنت هم در نظر گرفته میشد. با وجود این موضوع جانشین و انتقال قدرت، عملا به عوامل دیگری مانند توطئههای پشت پرده در دربار و جاهطلبی شاهزادگان که برای تصاحب تاج و تخت از قتل و جنایت هم رویگردان نبودند، ارتباط داشت" (همان: ۵۹).
در فرستهی بعدی به شورشهای عصر هخامنشی خواهم پرداخت.
🔸پسنوشت: نکتهی طنزآمیز در پس این گزارش، به یاد آوردن ایدهی باستانگرایان و ملیگرایان در بارهی حقوق بشر در زمان کورش است.
#جنگ_قدرت
#مرگ_پادشاه
#ماریا_بروسیوس
#تاریخنگاری_ایرانی
#پادشاهان_هخامنشی
@NewHasanMohaddesi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️سخنان بسیار مناقشهبرانگیز درست و غلط استاد عبدالکریم سروش در جامعهی پسادینی
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
"عبدالکریم سروش:
آقای خمینی از زمان حکومت هخامنشیان تاکنون باسوادترین رهبر این کشور بوده
آقای خمینی مردمیترین رهبری بوده که در این کشور ظهور کرد."
👇👇👇
#معارف_دینی
#آیتالله_خمینی
#عبدالکریم_سروش
#جامعهی_پسادینی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
"عبدالکریم سروش:
آقای خمینی از زمان حکومت هخامنشیان تاکنون باسوادترین رهبر این کشور بوده
آقای خمینی مردمیترین رهبری بوده که در این کشور ظهور کرد."
👇👇👇
#معارف_دینی
#آیتالله_خمینی
#عبدالکریم_سروش
#جامعهی_پسادینی
@NewHasanMohaddesi
♦️سخنان بسیار مناقشهبرانگیز درست و غلط استاد عبدالکریم سروش در جامعهی پسادینی
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
"عبدالکریم سروش:
آقای خمینی از زمان حکومت هخامنشیان تاکنون باسوادترین رهبر این کشور بوده. آقای خمینی مردمیترین رهبری بوده که در این کشور ظهور کرد."
این سخنان استاد عزیز دکتر عبدالکریم سروش بسیار مناقشهبرانگیز شده است و این روزها دو باره در فضای مجازی بهسرعت دست به دست میشود و مورد حمله قرار میگیرد. برای من هم ارسال شده تا ببینند چه میگویم. دانشجویان در کلاس هم از من در این باره پرسیدند.
چرا این سخنان دکتر سروش چنین مناقشهبرانگیز است؟ پاسخ من این است که ما از جامعهی دینی عبور کرده ایم و وارد عصر پسادینی شده ایم و بهنظر میرسد دکتر سروش از این امر بیخبر است.
از نظر من سخن دکتر سروش راست و غلط است. مگر میشود سخنی هم راست و هم غلط باشد؟ میبینیم شده است.
سخن دکتر سروش راست است زیرا آیتالله خمینی در نظام تعلیمی سنتیی حوزوی استاد فقه و عرفان و فلسفه بوده و مدارج عالی را در این سه حوزهی معرفتی طی کرده و در آنها استاد بوده است.
اما چرا سخن دکتر سروش غلط است؟ زیرا در جامعهی پسادینی معارف دینی نظیر فقه اسلامی، عرفان اسلامی، کلام اسلامی، فلسفهی اسلامی، حدیث و رجال سواد محسوب نمیشود. سواد امری اجتماعی است. ایشان فاقد هر گونه تخصص در دانشهای جدید و نظام تعلیمیی مدرن بوده است.
اما قسمت دوم سخن ایشان در مورد اقبال به رهبریی ایتالله خمینی هم همینگونه است. در جامعهی دینی آیتالله خمینی شخصیت بسیار مهمی بوده است. در جامعهی دینی انقلاب کرده ایم و رهبری را بهدست رهبر دینی داده ایم. اما در جامعهی پسادینی اعتبار کارگزار دینی بهشدت افت کرده است. اینک ما وارد عصر پسادینیی جامعه شده ایم و باز هم مخاطبان دکتر سروش در این سخنان مناقشهی شدید وارد کرده اند.
حالا درمییابید چهگونه یک سخن هم درست و هم غلط از آب در میآید؟ این مناقشهی ایجاد شده در مورد سخنان دکتر سروش تبیین جامعهشناختی لازم دارد.
🔸پسنوشت: توجه داشته باشید که ما در ایران دو نظام تعلیمی داریم: سنتی و مدرن. اینک اعتبار نظام تعلیمیی سنتی در جامعهی پسادینی بهشدت کاهش یافته است.
#معارف_دینی
#آیتالله_خمینی
#عبدالکریم_سروش
#جامعهی_پسادینی
#نظام_تعلیمی_مدرن
#نظام_تعلیمی_سنتی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
"عبدالکریم سروش:
آقای خمینی از زمان حکومت هخامنشیان تاکنون باسوادترین رهبر این کشور بوده. آقای خمینی مردمیترین رهبری بوده که در این کشور ظهور کرد."
این سخنان استاد عزیز دکتر عبدالکریم سروش بسیار مناقشهبرانگیز شده است و این روزها دو باره در فضای مجازی بهسرعت دست به دست میشود و مورد حمله قرار میگیرد. برای من هم ارسال شده تا ببینند چه میگویم. دانشجویان در کلاس هم از من در این باره پرسیدند.
چرا این سخنان دکتر سروش چنین مناقشهبرانگیز است؟ پاسخ من این است که ما از جامعهی دینی عبور کرده ایم و وارد عصر پسادینی شده ایم و بهنظر میرسد دکتر سروش از این امر بیخبر است.
از نظر من سخن دکتر سروش راست و غلط است. مگر میشود سخنی هم راست و هم غلط باشد؟ میبینیم شده است.
سخن دکتر سروش راست است زیرا آیتالله خمینی در نظام تعلیمی سنتیی حوزوی استاد فقه و عرفان و فلسفه بوده و مدارج عالی را در این سه حوزهی معرفتی طی کرده و در آنها استاد بوده است.
اما چرا سخن دکتر سروش غلط است؟ زیرا در جامعهی پسادینی معارف دینی نظیر فقه اسلامی، عرفان اسلامی، کلام اسلامی، فلسفهی اسلامی، حدیث و رجال سواد محسوب نمیشود. سواد امری اجتماعی است. ایشان فاقد هر گونه تخصص در دانشهای جدید و نظام تعلیمیی مدرن بوده است.
اما قسمت دوم سخن ایشان در مورد اقبال به رهبریی ایتالله خمینی هم همینگونه است. در جامعهی دینی آیتالله خمینی شخصیت بسیار مهمی بوده است. در جامعهی دینی انقلاب کرده ایم و رهبری را بهدست رهبر دینی داده ایم. اما در جامعهی پسادینی اعتبار کارگزار دینی بهشدت افت کرده است. اینک ما وارد عصر پسادینیی جامعه شده ایم و باز هم مخاطبان دکتر سروش در این سخنان مناقشهی شدید وارد کرده اند.
حالا درمییابید چهگونه یک سخن هم درست و هم غلط از آب در میآید؟ این مناقشهی ایجاد شده در مورد سخنان دکتر سروش تبیین جامعهشناختی لازم دارد.
🔸پسنوشت: توجه داشته باشید که ما در ایران دو نظام تعلیمی داریم: سنتی و مدرن. اینک اعتبار نظام تعلیمیی سنتی در جامعهی پسادینی بهشدت کاهش یافته است.
#معارف_دینی
#آیتالله_خمینی
#عبدالکریم_سروش
#جامعهی_پسادینی
#نظام_تعلیمی_مدرن
#نظام_تعلیمی_سنتی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️حسن محدثی در خصوصِ وضعیتِ دینداری در جامعه سخن میگوید🔺
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️در ستایش خردورزی و معنویت: سپاس نامهای به مناسبت زادروز استاد مصطفی ملکیان
ص۱
✍دکتر علیرضا معینی
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
در آستانهٔ شکفتن گلهای خرداد، زمانی که زمین گرمای نخستین تابشهای خورشید را در سینه میپروراند، ستارهای در آسمان فلسفهٔ ایران درخشیدن گرفت که نورش نه از آتشِ زودگذر که از فروغِ جاودانهٔ خرد و معرفت ساطع میشد. مصطفی ملکیان، آن مرد فرزانه که نامش با تاروپود اندیشهٔ معاصر ایران آمیخته است، در چنین روزی پا به عرصهٔ وجود نهاد تا پیوندی ناگسستنی میان عقلانیت و معنویت برقرار کند. وی که همواره چون سروی استوار در برابر تندبادهای جمود فکری ایستاده است، نه تنها میراثدار حکمت شرق است، بلکه پلی زده است به سوی افقهای گستردهٔ فلسفهٔ غرب، تا نشان دهد که حقیقت، زبانی جهانی دارد و مرزی نمیشناسد.
زندگینامه: از مهندسی مکانیک تا افقهای نامتناهی فلسفه
سرگذشت این اندیشمند، روایتی است از جستوجوی ناآرامِ حقیقت در گذرگاههای پرپیچوخمِ وجود. تولدش در شهرضا، شهری با ریشههای عمیق عرفانی، گویی نویدبخش مسیری بود که میبایست در آن گام نهد. اگرچه در جوانی، همچون بسیاری از همنسلانش، به سفارش خانواده به دنبال رشتههای فنی رفت، اما آتش درونیِ اشتیاق به پرسشهای بنیادین، او را از کلاسهای مهندسی مکانیک در تبریز به حجرههای فلسفهٔ اسلامی در تهران کشاند. این کوچِ وجودی، نه تغییر مسیر که کشفِ سرنوشت بود؛ همانگونه که رودی خروشان ناگزیر به سوی دریا میرود، او نیز ناچار بود ندای وجدان خویش را پیروی کند.
حضورش در حوزهٔ علمیهٔ قم و سپس تدریس در دانشگاههای معتبر کشور، نشان از عمقِ نگاهِ او به حکمت داشت. اما آنچه وی را از دیگران متمایز میساخت، جسارتِ پرسشگری بود؛ جسارتی که او را واداشت تا در زمانی که بسیاری اسیرِ تقلیدِ کورکورانه بودند، پرچمِ «عقلانیت نقادانه» را برافرازد. بازداشتش در دوران پهلوی به جرمِ مطالعهٔ آثار شریعتی،و اخراجش از دانشگاه در زمان احمدی نژاد از بیم ترسیم تفکر انتقادی در دانشجویان و جوانان ، گواهِ همین روحیهٔ آزاداندیشی است که همچون الماسی درخشان در تاریکیِ استبداد میدرخشد.
عقلانیت و معنویت: پیوندی ناگسستنی
مهمترین دستاورد فکری این استاد برجسته، طرحِ نوآورانهٔ «عقلانیت و معنویت» است که همچون نگینی درخشان بر تارکِ فلسفهٔ معاصر ایران میدرخشد. او با ژرفنگریِ کمنظیرش دریافت که بحرانِ انسانِ امروز، نه از کمبودِ دانش که از گسستِ میانِ سر و دل نشأت میگیرد. از این رو، کوشید تا پلی بزند میانِ استدلالِ خردگرا و اشتیاقِ معنوی، تا نشان دهد که این دو نه رقیب که مکمّل یکدیگرند.
در نگاهِ او، عقلانیتِ راستین آن است که انسان را از گردابِ نسبیگراییِ مدرن نجات دهد و معنویتِ اصیل، آن که اسیرِ خرافهپرستیهای کهنه نشود. این نگرش، پاسخِ هوشمندانهای بود به چالشهای دوگانهای که حوزه و دانشگاه با آن روبرو بود؛ چرا که از سویی میکوشید اخلاق را با معیارهای عقلانی سازگار کند و از سوی دیگر، در دامِ تعصّباتِ کور گرفتار میآمد. ملکیان با ظرافتی تحسینبرانگیز نشان داد که میتوان همزمان هم خردمند بود و هم عارف، هم منتقد و هم متعهد، هم زمینی و هم آسمانی.و به نظر خاص این نگارنده : هم روشن اندیش بود هم دلبرده ی معنویت دینی!
آموزههایی برای زمانهٔ پرآشوب
در روزگاری که «رنج» جزئی لاینفک از زیستِ بشری شده است، سخنانِ امیدبخشِ این فیلسوفِ فرزانه چون مرهمی بر زخمهای جان مینشیند. او با صدایی آرام اما استوار یادآور میشود که زندگی در دورانِ ما بیش از حدّ معمول «محنتزا و مشقتآور» شده است، اما همین دشواریهاست که مجالِ رشدِ اخلاقی را فراهم میآورد. توصیهٔ او به «موضع نقادانه» داشتن در برابر همهٔ نهادها و اشخاص، نه نشانهٔ بدبینی که نمودِ خردمندیِ عمیق است؛ زیرا تنها از رهگذرِ نقدِ مستمر میتوان به حقیقتِ متکثّر نزدیک شد.
تأکیدش بر «عشق به مردم» به مثابهٔ محورِ اخلاق، درسی بزرگ برای جامعهٔ امروز ماست. او میآموزد که خدمتِ واقعی، نه در پذیرشِ مسئولیتهای ناشدنی که در انجامِ دقیقِ همان کاری است که از عهدهمان برمیآید. این نگاهِ واقعبینانه اما امیدوارانه، همچون چراغی فروزان راهِ نسلِ جوان را روشن میسازد.
میراث ماندگار: از ترجمه تا تدریس
خدماتِ علمیِ استاد ملکیان تنها به حیطهٔ نظریهپردازی محدود نمیشود. ترجمههای دقیق او از آثار فیلسوفانِ غربی چون ویتگنشتاین، توماس نیگل و ویلیام جیمز، پنجرهای به سوی جهاناندیشهٔ جهانی گشوده است. انتخابِ این آثار نشان از درکِ عمیقِ او از نیازهای فکریِ جامعه دارد؛ آثاری که نه برای تفنّن که برای پاسخگویی به پرسشهای بنیادینِ انسانِ معاصر برگزیده شدهاند.
ادامه👇👇👇
#علیرضا_معینی
#مصطفی_ملکیان
@NewHasanMohaddesi
♦️در ستایش خردورزی و معنویت: سپاس نامهای به مناسبت زادروز استاد مصطفی ملکیان
ص۱
✍دکتر علیرضا معینی
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
در آستانهٔ شکفتن گلهای خرداد، زمانی که زمین گرمای نخستین تابشهای خورشید را در سینه میپروراند، ستارهای در آسمان فلسفهٔ ایران درخشیدن گرفت که نورش نه از آتشِ زودگذر که از فروغِ جاودانهٔ خرد و معرفت ساطع میشد. مصطفی ملکیان، آن مرد فرزانه که نامش با تاروپود اندیشهٔ معاصر ایران آمیخته است، در چنین روزی پا به عرصهٔ وجود نهاد تا پیوندی ناگسستنی میان عقلانیت و معنویت برقرار کند. وی که همواره چون سروی استوار در برابر تندبادهای جمود فکری ایستاده است، نه تنها میراثدار حکمت شرق است، بلکه پلی زده است به سوی افقهای گستردهٔ فلسفهٔ غرب، تا نشان دهد که حقیقت، زبانی جهانی دارد و مرزی نمیشناسد.
زندگینامه: از مهندسی مکانیک تا افقهای نامتناهی فلسفه
سرگذشت این اندیشمند، روایتی است از جستوجوی ناآرامِ حقیقت در گذرگاههای پرپیچوخمِ وجود. تولدش در شهرضا، شهری با ریشههای عمیق عرفانی، گویی نویدبخش مسیری بود که میبایست در آن گام نهد. اگرچه در جوانی، همچون بسیاری از همنسلانش، به سفارش خانواده به دنبال رشتههای فنی رفت، اما آتش درونیِ اشتیاق به پرسشهای بنیادین، او را از کلاسهای مهندسی مکانیک در تبریز به حجرههای فلسفهٔ اسلامی در تهران کشاند. این کوچِ وجودی، نه تغییر مسیر که کشفِ سرنوشت بود؛ همانگونه که رودی خروشان ناگزیر به سوی دریا میرود، او نیز ناچار بود ندای وجدان خویش را پیروی کند.
حضورش در حوزهٔ علمیهٔ قم و سپس تدریس در دانشگاههای معتبر کشور، نشان از عمقِ نگاهِ او به حکمت داشت. اما آنچه وی را از دیگران متمایز میساخت، جسارتِ پرسشگری بود؛ جسارتی که او را واداشت تا در زمانی که بسیاری اسیرِ تقلیدِ کورکورانه بودند، پرچمِ «عقلانیت نقادانه» را برافرازد. بازداشتش در دوران پهلوی به جرمِ مطالعهٔ آثار شریعتی،و اخراجش از دانشگاه در زمان احمدی نژاد از بیم ترسیم تفکر انتقادی در دانشجویان و جوانان ، گواهِ همین روحیهٔ آزاداندیشی است که همچون الماسی درخشان در تاریکیِ استبداد میدرخشد.
عقلانیت و معنویت: پیوندی ناگسستنی
مهمترین دستاورد فکری این استاد برجسته، طرحِ نوآورانهٔ «عقلانیت و معنویت» است که همچون نگینی درخشان بر تارکِ فلسفهٔ معاصر ایران میدرخشد. او با ژرفنگریِ کمنظیرش دریافت که بحرانِ انسانِ امروز، نه از کمبودِ دانش که از گسستِ میانِ سر و دل نشأت میگیرد. از این رو، کوشید تا پلی بزند میانِ استدلالِ خردگرا و اشتیاقِ معنوی، تا نشان دهد که این دو نه رقیب که مکمّل یکدیگرند.
در نگاهِ او، عقلانیتِ راستین آن است که انسان را از گردابِ نسبیگراییِ مدرن نجات دهد و معنویتِ اصیل، آن که اسیرِ خرافهپرستیهای کهنه نشود. این نگرش، پاسخِ هوشمندانهای بود به چالشهای دوگانهای که حوزه و دانشگاه با آن روبرو بود؛ چرا که از سویی میکوشید اخلاق را با معیارهای عقلانی سازگار کند و از سوی دیگر، در دامِ تعصّباتِ کور گرفتار میآمد. ملکیان با ظرافتی تحسینبرانگیز نشان داد که میتوان همزمان هم خردمند بود و هم عارف، هم منتقد و هم متعهد، هم زمینی و هم آسمانی.و به نظر خاص این نگارنده : هم روشن اندیش بود هم دلبرده ی معنویت دینی!
آموزههایی برای زمانهٔ پرآشوب
در روزگاری که «رنج» جزئی لاینفک از زیستِ بشری شده است، سخنانِ امیدبخشِ این فیلسوفِ فرزانه چون مرهمی بر زخمهای جان مینشیند. او با صدایی آرام اما استوار یادآور میشود که زندگی در دورانِ ما بیش از حدّ معمول «محنتزا و مشقتآور» شده است، اما همین دشواریهاست که مجالِ رشدِ اخلاقی را فراهم میآورد. توصیهٔ او به «موضع نقادانه» داشتن در برابر همهٔ نهادها و اشخاص، نه نشانهٔ بدبینی که نمودِ خردمندیِ عمیق است؛ زیرا تنها از رهگذرِ نقدِ مستمر میتوان به حقیقتِ متکثّر نزدیک شد.
تأکیدش بر «عشق به مردم» به مثابهٔ محورِ اخلاق، درسی بزرگ برای جامعهٔ امروز ماست. او میآموزد که خدمتِ واقعی، نه در پذیرشِ مسئولیتهای ناشدنی که در انجامِ دقیقِ همان کاری است که از عهدهمان برمیآید. این نگاهِ واقعبینانه اما امیدوارانه، همچون چراغی فروزان راهِ نسلِ جوان را روشن میسازد.
میراث ماندگار: از ترجمه تا تدریس
خدماتِ علمیِ استاد ملکیان تنها به حیطهٔ نظریهپردازی محدود نمیشود. ترجمههای دقیق او از آثار فیلسوفانِ غربی چون ویتگنشتاین، توماس نیگل و ویلیام جیمز، پنجرهای به سوی جهاناندیشهٔ جهانی گشوده است. انتخابِ این آثار نشان از درکِ عمیقِ او از نیازهای فکریِ جامعه دارد؛ آثاری که نه برای تفنّن که برای پاسخگویی به پرسشهای بنیادینِ انسانِ معاصر برگزیده شدهاند.
ادامه👇👇👇
#علیرضا_معینی
#مصطفی_ملکیان
@NewHasanMohaddesi
♦️در ستایش خردورزی و معنویت: سپاس نامهای به مناسبت زادروز استاد مصطفی ملکیان
ص۲
✍دکتر علیرضا معینی
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
روشِ تدریسِ او نیز خود مکتبی است در آموزشِ فلسفه. شاگردانش روایت میکنند که چگونه کلاسهایش نه فضایی برای تکرارِ محفوظات، که کارگاهی برای پرورشِ اندیشهٔ نقادانه بود. حضورش در مؤسساتِ گوناگون از دانشگاههای دولتی تا مراکز حوزوی، نشانهٔ اعتقاد راسخ او به گفتوگوی میانفرهنگی و ضرورتِ عبور از مرزهای ساختگیِ فکری است.
ای استادِ متعقل و روانشناس!
در روزگاری که بسیاری اسیرِ هیاهوی رسانهها شدهاند، تو چراغِ خرد را در سکوتِ مطالعه و تأمل افروختهای. آنجا که دیگران به دنبالِ شهرتِ زودگذر بودند، تو عمقِ کتابها را کاویدهای تا گوهرِ حقیقت را بیابی. جوانانِ این سرزمین مدیونِ تو هستند؛ نه فقط برای آنچه گفتهای، که برای شیوهای که زیستهای. تو به ما آموختی که میتوان در اوجِ مدرنیته، اصیل زیست؛ در عینِ پایبندی به عقل، عاشق بود؛ و در میانهٔ گردابِ شبهات، آرامشِ معنوی را حفظ کرد.
امروز که بر بلندای ششمین دههٔ زندگیات ایستادهای، نهالهایی که کاشتهای به درختانی تنومند بدل شدهاند. باشد که سایهات همچنان بر سرِ این دیار بماند و نسیمِ اندیشههایت مشامِ جانهای تشنه را نوازش دهد. از ایزدِ دانا سلامتِ روزافزون و فرصتی بیشتر میطلبیم تا از دریای بیکرانِ دانشات گوهری دیگر برگیریم.
باشد که راهت همواره پررهرو باد!
#علیرضا_معینی
#مصطفی_ملکیان
@NewHasanMohaddesi
ص۲
✍دکتر علیرضا معینی
۱۴ خرداد ۱۴۰۴
روشِ تدریسِ او نیز خود مکتبی است در آموزشِ فلسفه. شاگردانش روایت میکنند که چگونه کلاسهایش نه فضایی برای تکرارِ محفوظات، که کارگاهی برای پرورشِ اندیشهٔ نقادانه بود. حضورش در مؤسساتِ گوناگون از دانشگاههای دولتی تا مراکز حوزوی، نشانهٔ اعتقاد راسخ او به گفتوگوی میانفرهنگی و ضرورتِ عبور از مرزهای ساختگیِ فکری است.
ای استادِ متعقل و روانشناس!
در روزگاری که بسیاری اسیرِ هیاهوی رسانهها شدهاند، تو چراغِ خرد را در سکوتِ مطالعه و تأمل افروختهای. آنجا که دیگران به دنبالِ شهرتِ زودگذر بودند، تو عمقِ کتابها را کاویدهای تا گوهرِ حقیقت را بیابی. جوانانِ این سرزمین مدیونِ تو هستند؛ نه فقط برای آنچه گفتهای، که برای شیوهای که زیستهای. تو به ما آموختی که میتوان در اوجِ مدرنیته، اصیل زیست؛ در عینِ پایبندی به عقل، عاشق بود؛ و در میانهٔ گردابِ شبهات، آرامشِ معنوی را حفظ کرد.
امروز که بر بلندای ششمین دههٔ زندگیات ایستادهای، نهالهایی که کاشتهای به درختانی تنومند بدل شدهاند. باشد که سایهات همچنان بر سرِ این دیار بماند و نسیمِ اندیشههایت مشامِ جانهای تشنه را نوازش دهد. از ایزدِ دانا سلامتِ روزافزون و فرصتی بیشتر میطلبیم تا از دریای بیکرانِ دانشات گوهری دیگر برگیریم.
باشد که راهت همواره پررهرو باد!
#علیرضا_معینی
#مصطفی_ملکیان
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 نظریه سیاسی سیدجواد طباطبایی
🔶 مناظره حسن محدثی و ابراهیم صحافی
🔻حسن محدثی: طباطبایی را یک ایدئولوژیساز میدانم. او علیرغم اینکه ایدئولوگهایی نظیر شریعتی را نقد میکند، اما با ایدئولوژی دیگری یعنی ایرانشهری، پا جای آنها میگذارد. در این نگاه، ایران یک استثنا در کل جهان است. شاهنامه برایشان کتاب مقدس است و با استناد به آن از هویت ایرانی میگویند. در حالی که خود شاهنامهپژوهان ملیگرا میگویند حداقل شش هزار بیت به شاهنامه اضافه شده است. این چه هویت تاریخیای است که حتی نتوانسته کتاب مقدسش را حفظ کند؟ حتی حافظ در این نظریه، شاعر ایرانشهری است. مواجهه با هر متنی باید روشمند و براساس شواهد باشد. آگاهی ملی را باید در میان مردم نشان دهیم. در حال حاضر، ما خودمان را ایرانی میدانیم، اما در قرون گذشته چنین چیزی نبوده است. مردم رعیت بودند. از زمان مشروطه، «دولت-ملت» مطرح شد.
🔺ابراهیم صحافی: اندیشه ایرانشهری بحث کانونی نظریه طباطبایی نیست. مخالفانش این ادعا را درباره او مطرح میکنند تا هدف او را بازگشت به گذشته پیش از اسلام معرفی کنند. دغدغه طباطبایی ایران بود و میخواست به تجدد برسیم، اما اعتقاد داشت که نمیتوان بدون شناخت سنتهای خودمان، به تجدد برسیم. او باور داشت که آثاری مانند شاهنامه و دیوان حافظ را نباید صرفا نوعی داستانسرایی و غزلسرایی ببینیم. اینها در واقع بخشی از خاطره جمعی و هویت ایرانیان است. ملت در ایران همواره وجود داشته، اما گاهی دولت خودش را بهدلیل تسلط بیگانگان از دست داده است. همواره اقوام، ادیان و زبانهای مختلف در ایران نوعی مناسبات با یکدیگر داشتند و زبان فارسی از گذشته تا امروز یک زبان ملی است. از آن مناسبات تعبیر به هویت ایرانی میکنیم.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/PzXdxFK5Coo
🆔@AzadSocial
🔶 مناظره حسن محدثی و ابراهیم صحافی
🔻حسن محدثی: طباطبایی را یک ایدئولوژیساز میدانم. او علیرغم اینکه ایدئولوگهایی نظیر شریعتی را نقد میکند، اما با ایدئولوژی دیگری یعنی ایرانشهری، پا جای آنها میگذارد. در این نگاه، ایران یک استثنا در کل جهان است. شاهنامه برایشان کتاب مقدس است و با استناد به آن از هویت ایرانی میگویند. در حالی که خود شاهنامهپژوهان ملیگرا میگویند حداقل شش هزار بیت به شاهنامه اضافه شده است. این چه هویت تاریخیای است که حتی نتوانسته کتاب مقدسش را حفظ کند؟ حتی حافظ در این نظریه، شاعر ایرانشهری است. مواجهه با هر متنی باید روشمند و براساس شواهد باشد. آگاهی ملی را باید در میان مردم نشان دهیم. در حال حاضر، ما خودمان را ایرانی میدانیم، اما در قرون گذشته چنین چیزی نبوده است. مردم رعیت بودند. از زمان مشروطه، «دولت-ملت» مطرح شد.
🔺ابراهیم صحافی: اندیشه ایرانشهری بحث کانونی نظریه طباطبایی نیست. مخالفانش این ادعا را درباره او مطرح میکنند تا هدف او را بازگشت به گذشته پیش از اسلام معرفی کنند. دغدغه طباطبایی ایران بود و میخواست به تجدد برسیم، اما اعتقاد داشت که نمیتوان بدون شناخت سنتهای خودمان، به تجدد برسیم. او باور داشت که آثاری مانند شاهنامه و دیوان حافظ را نباید صرفا نوعی داستانسرایی و غزلسرایی ببینیم. اینها در واقع بخشی از خاطره جمعی و هویت ایرانیان است. ملت در ایران همواره وجود داشته، اما گاهی دولت خودش را بهدلیل تسلط بیگانگان از دست داده است. همواره اقوام، ادیان و زبانهای مختلف در ایران نوعی مناسبات با یکدیگر داشتند و زبان فارسی از گذشته تا امروز یک زبان ملی است. از آن مناسبات تعبیر به هویت ایرانی میکنیم.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/PzXdxFK5Coo
🆔@AzadSocial
♦️نمونهای از شدت خشم ایرانشهریگرایان پس از انتشار نقد بنیادی به ایدهئولوژیی ایرانشهری
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
ایرانشهریگرایان و روانه کردن سیل فحاشی به منتقد در فضای مجازی
#فحاشی
#ایدهئولوژی
#ایران_شهری_گری
@NewHasanMohaddesi
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
ایرانشهریگرایان و روانه کردن سیل فحاشی به منتقد در فضای مجازی
#فحاشی
#ایدهئولوژی
#ایران_شهری_گری
@NewHasanMohaddesi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️قرآن ملیگرایی: "شاهنامه همسنگ و همسان با بسیاری از کتب مقدس"!
✍حسن محدثی
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
وقتی در مناظره در بارهی ایرانشهریگری (با دکتر ابراهیم صحافی) گفتم ایرانشهریگرایان و ملیگرایان باستانگرا شاهنامهی فردوسی را کتاب مقدس خود میدانند، برخی اعتراض کردند که چه کسی چنین گفته است؟
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12790
آنها در نمییابند نوع مواجههشان با شاهنامه و نیز نوع واکنششان در مقابل منتقدان آن و منتقدان فردوسی همان رفتاری است که پیروان یک دین با کتاب مقدسشان دارند.
آنها بهراحتی به خود حق میدهند هر آن چیزی که مایل اند در بارهی کتاب مقدس مسلمانان بگویند، اما همین حق را برای دیگران در مورد شاهنامهی فردوسی قائل نیستند. مایهی شگفتیی بسیار است!
اکنون ببینید که صاحب محترم این تصویر (فرزین طهرانیان) در بارهی شاهنامه چه گفته و آن را چهگونه وصف کرده است:
"از نظر من شاهنامهی فردوسی کاملا همسنگ و همسان است با بسیاری از کتب مقدس"!
🔻سپاس از دکتر بهزاد باغیدوست برای ارسال این ویدئو!
#شاه_نامه
#ملیگرایی
#ایدهئولوژی
#کتاب_مقدس
#ایرانشهریگری
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثی
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
وقتی در مناظره در بارهی ایرانشهریگری (با دکتر ابراهیم صحافی) گفتم ایرانشهریگرایان و ملیگرایان باستانگرا شاهنامهی فردوسی را کتاب مقدس خود میدانند، برخی اعتراض کردند که چه کسی چنین گفته است؟
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/12790
آنها در نمییابند نوع مواجههشان با شاهنامه و نیز نوع واکنششان در مقابل منتقدان آن و منتقدان فردوسی همان رفتاری است که پیروان یک دین با کتاب مقدسشان دارند.
آنها بهراحتی به خود حق میدهند هر آن چیزی که مایل اند در بارهی کتاب مقدس مسلمانان بگویند، اما همین حق را برای دیگران در مورد شاهنامهی فردوسی قائل نیستند. مایهی شگفتیی بسیار است!
اکنون ببینید که صاحب محترم این تصویر (فرزین طهرانیان) در بارهی شاهنامه چه گفته و آن را چهگونه وصف کرده است:
"از نظر من شاهنامهی فردوسی کاملا همسنگ و همسان است با بسیاری از کتب مقدس"!
🔻سپاس از دکتر بهزاد باغیدوست برای ارسال این ویدئو!
#شاه_نامه
#ملیگرایی
#ایدهئولوژی
#کتاب_مقدس
#ایرانشهریگری
@NewHasanMohaddesi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️وضعیت قرآن ملیگرایی از نظر یک شاهنامهپژوه
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
#شاه_نامه
#ملیگرایی
#ایدهئولوژی
#کتاب_مقدس
#ایرانشهریگری
#قرآن_ملیگرایی
#جلال_خالقی_مطلق
@NewHasanMohaddesi
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
#شاه_نامه
#ملیگرایی
#ایدهئولوژی
#کتاب_مقدس
#ایرانشهریگری
#قرآن_ملیگرایی
#جلال_خالقی_مطلق
@NewHasanMohaddesi
♦️حملهی یک ایرانشهری به هموطن ارجمند عرب ایرانی
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
از ویژهگیهای مهم ایدهئولوژیی ایرانشهریگری مرکزگرایی و تمایل به حذف اتنیکهای ایرانی در مرکز و فرهنگ آن است. در نوبت دوم مناظره در بارهی آن سخن خواهم گفت.
ایرانشهری دشمن موجودیت ترک و عرب و دیگر اتنیکهای ایرانی است؛ مگر آنکه آنها در فرهنگ مرکز آسیمیله و ادغام شده باشند.
#اتنیک
#ملیگرایی
#ایدهئولوژی
#عرب_ایرانی
#ایرانشهریگری
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱۶ خرداد ۱۴۰۴
از ویژهگیهای مهم ایدهئولوژیی ایرانشهریگری مرکزگرایی و تمایل به حذف اتنیکهای ایرانی در مرکز و فرهنگ آن است. در نوبت دوم مناظره در بارهی آن سخن خواهم گفت.
ایرانشهری دشمن موجودیت ترک و عرب و دیگر اتنیکهای ایرانی است؛ مگر آنکه آنها در فرهنگ مرکز آسیمیله و ادغام شده باشند.
#اتنیک
#ملیگرایی
#ایدهئولوژی
#عرب_ایرانی
#ایرانشهریگری
@NewHasanMohaddesi