Telegram Web Link
♦️سیاست‌های غلط مهاجرپذیری و آسیب زدن به امنیت کشور

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۷ تیر ۱۴۰۴


چند ماه قبل از شروع جنگ با اسراییل از عوارض امنیتی و توسعه‌ای‌ی ورود وسیع مهاجران افغانستانی نوشته بودم و در این باره به سهم خویش سیاست‌های غلط مهاجرپذیری در دهه‌های اخیر را نقد کرده بودم.

بعد از دوازده روز جنگ با اسراییل از دوست عزیز ام جناب سرهنگ آگاهی حال اش را پرسیدم. برایم نوشت:

"سالمم اما از لحاظ جسمی فقط. روحی و روانی داغونم. خیلی از همکارام شهید شدن".

حالا از او در باره‌ی نقش افغانستانی‌های مهاجر در هم‌کاری با حکومت اسرائیل علیه کشورمان پرسیدم تا اطلاعات دقیق‌تری به‌دست بیاورم. جناب سرهنگ عزیز ما ناراحت و عصبانی است. من در ادامه، نوشته‌ی او را در این مورد تقدیم مخاطبان گرامی می‌کنم.

👇👇👇
#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸



♦️[سیاست‌های ضد امنیتی و آسیب‌زا در ورود بی‌حساب مهاجران افغانستانی به کشور]

جناب سرهنگ آگاهی

۷ تیر ۱۴۰۴

در سازمان پلیس هر وقت پرونده‌های تحت رسیدگی ما به اتباع افغانی می‌خورد، می‌دانستیم عملا به بن‌بست خورده ایم، چون هیچ مشخصاتی از آن‌ها در هیچ کجا ثبت نبود و امکان تعقیب وجود نداشت، از همین رو باب بود که می‌گفتیم: «پرونده به افغانی خورده».

برای کسی که اندکی از اخبار روز جامعه مطلع باشد، خنده‌آور و چه بسا توهین‌آمیز است که بخواهی به وی بقبولانی ورود ۸ الی ۱۰ میلیون نفر اتباع افغان غیرمجاز به کشور، بدون هماهنگی مسئولان تصمیم گیرنده کشور بوده است. در حالی که کول‌بران مرزهای غرب و شمال غرب کشور هدف تیراندازی نیروهای مرزبانی قرار می‌گیرند، ورود ۸ الی ۱۰ میلیون افغانی به کشور چه توجیهی دارد!

مشخص نیست در ذهن مسوولان دولت سیزدهم چه می‌گذشت که چشم‌شان را بر روی ورود سیل‌آسای اتباع افغان بستند! آیا در نتیجه‌ی ناکامی در سیاست‌های فرزندآوری و ازدیاد جمعیت، به دنبال تامین نیروی انسانی و کار جامعه، با اتباع افغان را داشتند؟! اگر چنین باشد، هیچ یک پیامدهای امنیتی این ماجرا را در نظر نگرفتند که چه فجایعی به بار می‌آورد. آیا به دنبال تجربه‌ی سازماندهی اتباع افغانستانی در تیپ‌های رزمی فاطمیون و اعزام به سوریه، مرزهای کشور بر روی اتباع افغان باز گذاشته شد؟

جواب، نامشخص و مبهم است و بعید به نظر می‌رسد کسی باشد که جوابگوی این ابهامات باشد. به هر روی پس از تهاجم رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، مشخص شد عوامل بی‌شماری از داخل با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن همکاری مستقیم و رزمی داشته‌اند و تحت عنوان جاسوس و پیاده نظام با عوامل موساد فعالیت داشته‌اند.

ناراحت کننده است. با تفکر مهمان‌نوازی و انسانی، منابع و امکانات کشور حتی فضاهای آموزشی و درمانی و بهداشتی در اختیار مهاجران قرار گیرد، اما همان مهاجران در همکاری با دشمن صهیونیستی با ناسپاسی پهباد انتحاری و راکت‌های انفجاری بر سر صاحب‌خانه بریزند. مجال گله و درد دل نیست.

انگیزه‌های جاسوسی متنوع و متفاوت هستند؛ از قبیل:
مالی
ایدئولوژیک
ضعف‌های شخصیتی
تخاصم قومی
ضدیت مذهبی
انتقام جویانه
و  ...

آن‌چه به نظر می‌رسد در میان مهاجران افغانستانی پررنگ باشد، انگیزه‌های مالی و ضدیت مذهبی از نوع وابسته‌گی به گروهای تندرو و سلفی باشد که از دید سیاست‌گذاران امنیتی مورد غفلت واقع شده است.

بعد از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، بسیاری از افراد و نظامیان وابسته به حکومت پیشین افغانستان، از ترس مجازات و اعدام توسط طالبان، از کشور خود گریختند و به ایران پناه آوردند. این افراد بدون پایش، آزادانه به کار و زندگی در ایران مشغول شدند و دستگاه‌های امنیتی بدون توجه به این تهدید امنیتی به اموراتی دیگر مشغول بودند.

به‌طور مثال، طرف در افغانستان سرهنگ اطلاعات عملیات ارتش افغانستان بوده و پس از ورود به ایران به کار عملگی ساختمان در مجاورت وزارت دفاع مشغول شده است. چنین فردی نگاه تیزبین امنیتی دارد و تمام توجهش به تردد خودروهای شخصیت‌ها و محافظان و تیم‌های امنیتی است و یک سوژه‌ی بسیار ارزشمند برای سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه است. یا فردی که در دستگاه‌های اطلاعاتی افغانستان مشغول به کار بوده، امروز در قالب رفتگر در استخدام شهرداری است، در حاشیه‌ی خیابان‌ها و بزرگ‌راه‌های تهران مشغول رفتگری و جمع آوری اطلاعات است.

اگر قرار است شهروندان، جنازه‌ی متلاشی برادر، فرزند، فامیل، همسایه‌ و هم‌وطنان خود را از زیر آوار بیرون بکشند، اگر قرار است شاهد رژه‌ی جنگنده‌های دشمن در آسمان بی دفاع وطن باشند، اگر قرار است خود و خانواده‌‌شان و همه هست و نیست‌شان با افتخار برای دفاع از وطن‌مان کشته و نابود شوند، پیش از شهادت این حق را دارند بگویند آقایان سیاسی و تصمیم گیرنده‌ی کشور که از صدر تا ذیل، منابع و امکانات کشور را صرف حفظ قدرت جناحی و زد و بندهای سیاسی خود کردید، در پیشگاه خدا و مردم ایران طلب بخشش کنید!

‏یک سرباز نگهبان اگر سر پست نگهبانی خوابش بگیرد، به جرم سستی در امر نگهبانی طبق آئین نامه باید دادگاهی می‌شود. در دوران وزارت و ریاست وزرای [...] و دیگر دستگاه‌های هم‌عرض امنیتی، عوامل موساد و سرویس‌های بیگانه مانند مور و ملخ به کشور نفوذ کردند. چرا نباید وزیر [...] و سایر افراد و دستگاه‌های ذی‌ربط امنیتی را دادگاهی کرد و از آن‌ها بابت خواب سنگین‌شان توضیح خواست؟!

آن‌ها که مرزها را به روی ده میلیون افغانستانی باز کردند، پیامدهای امنیتی‌اش را نمی‌دانستند؟!

ادامه👇👇👇

#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
ما ۱۴۰۰ سال پیش در تهاجم اعراب مغلوب شدیم. پس از سال‌ها هنوز برخی از پیامدهای آن شکست سخن می‌گویند و رگه‌های کینه و تخاصم و عداوت در برخی اذهان هنوز پابرجا است. هنوز، جای خون از غرور ملی ما در شکست‌ها جاری است. غرور یک ملت از باخت در مسابقه فوتبال جریحه‌دار می‌شود. مگر جنگ و تهاجم نظامی و مانور جنگنده‌های دشمن در آسمان وطن شوخی است؟!

شهروند مسوول و آگاه امروز نیز موظف است هر گونه به کارگیری و تجمع مهاجران افغانستانی را به نهادهای ذی‌ربط اطلاع بدهد.



🔸محدثی: ضمن تشکر از جناب سرهنگ عزیز، امیدوار ام تمام راه‌های نفوذ عوامل حکومت اسرائیل و دیگر عوامل دشمن به کشورمان شناسایی و مسدود شود و هر چه زودتر فکری برای پتانسیل داخلی‌ی مخرب و مستعد هم‌کاری با دشمنان کشور بشود و البته در همه‌ی برخوردها و مواجهات، عدالت و رعایت حقوق انسانی سرلوحه‌ی کار باشد و کاملا مطابق با قوانین عادلانه عمل شود! ضروری است سیاست‌های مهاجرپذیری بازنگری شوند و سیاست درستی در این باره اتخاذ شود.

🔸پس‌نوشت: ضروری است اطلاعات دقیقی در مورد عواملی که با اسراییل هم‌کاری کرده اند، منتشر شود تا بتوانیم در مورد این موضوع عادلانه‌تر و دقیق‌تر قضاوت کنیم.


#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from No+
حسن محدثی در خدمت نئوفاشیسم افغانستانی ستیز

همچنان که قبلا نوشتیم حسن محدثی به هر دلیلی تئوری نئوفاشیست‌های ایرانی در افغانستانی ستیزی را پیش گرفته است. در فرصت بعدی با تفضیل نشان خواهیم داد چگونه دیدگاه‌های افغانستانی ستیز محدثی راه را برای خشونت علیه این مردم باز کرده است و احکام غیر علمی علیه این ضعیف ترین مردم صادر کرده است حتی اگر تعدادی جاسوسی باشند که در بین ایرانیان هم کم نیستند.
@GoftandNO
#افغانستانی‌ستیزی
Forwarded from No+
🔴تئوری‌پردازی برای نئوفاشیسم افغانستانی ستیز

🟨اگر مایلید ببینید چطور در ایران امروز که راست‌گرای افراطی و نئوفاشیسم همه‌گیر شده، تئوری نئوفاشیستی افغانستانی ستیز می‌سازند به این نوشته دکتر حسن محدثی، استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی مراجعه کنید.
هیچ توضیحی لازم ندارد، همه چیز روشن است. ویدیوهای اتومبیلی که کودکی افغانستانی را دنبال می‌کنند که زیر بگیرند ببینید، ویدیوی اردوگاه اخراج این ضعیف‌ترین مردمی که گرفتار نئوفاشیست‌های ایرانی خودبرتر پندار شده‌اند ببینید. هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی» را ببینید و بعد به متن دکتر محدثی نگاه کنید.
اینگونه برای نئوفاشیسم افغانستانی ستیز نظریه‌پردازی می‌شود.
@GoftandNO
#افغانستانی‌ستیزی
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️این‌بار، اتهامات پان‌ترک‌ها و ترکوفیل‌ها از راه می‌رسند (بعد انتشار گزارشی از ترکیه)

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲ فروردین ۱۴۰۴

تعصب و پیش‌داوری و گروه‌گرایی و تعلقات ایده‌ئولوژیک در این سال‌ها در ایران به اوج خود رسیده است و حتا در میان دانش‌گاهیان و فرهیخته‌گان نیز بسیار دیده می‌شود.

انسان محقق هم‌اکنون در ایران از هر سو آماج اتهام و برچسب است. بعد از انتشار گزارشی از درون ترکیه، یک مخاطب احتمالا ترکوفیل، اتهامات جدیدی را حواله‌ ام کرده است. مبارک ام باشد!

"جناب محدثی عزیز متاسفانه جنابعالی تو دو زمینه با حضرات ویرانشهری اشتراک دارید یک ترک‌ستیزی و دو حمایت از تروریسم کردی".

در پاسخ عرض می‌کنم که

اتهام‌زنی سکه‌ی رایج روز است. از بس اتهامات فراوان به من زده اند که دیگر مایه‌ی خنده و شادی است برای من. تقریبا هر ماه انواع جدیدی از اتهامات و برچسب‌زنی را تجربه می‌کنم و می‌خندم به مردمانی که فکر می‌کنند با اتهام‌زنی و پرونده‌سازی و برچسب‌زنی می‌توانند جهان را برای خود امن و مطلوب بسازند.

#ترکیه
#تهمت‌زنی
#ترکوفیل
#پان‌ترکیسم
#برچسب‌زنی
#پرونده‌سازی

@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️ادامه‌ی پرونده‌سازی و فحاشی توسط ایران‌پرستان!

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱۴ تیر ۱۴۰۱

🔻به خاطر نقدهایی که به تاریخ ایران نوشته ام و آن را تاریخ بنده‌گی خوانده ام و به خاطر مستبد خواندن و ستم‌گر خواندن شاهانی چون کورش، و نیز به خاطر نقد به فرهنگ و جامعه‌ی ایران و فقدان مدنیت رایج در جامعه هم‌چنان در معرض فحاشی و پرونده‌سازی قرار دارم.

🔻جدیدترین اتهام، مصرف تریاک است. گویا ایران‌پرستان و سلطنت‌طلبان هم لشکر سایبری دارند و هر وقت که لازم شد، لشکرشان را فرا می‌خوانند و به اهل نظری و مخالفی حمله می‌برند و مبادرت به فحاشی و پرونده‌سازی می‌کنند.

🔻این بار هم به بهانه‌ی حمله‌ی شخصی به نام ”وحید بهمن” 👇مرا آماج حمله قرار داده اند و مرا به انواع چیزها از جمله مصرف تریاک متهم کرده اند.

🔻خنده‌دار این است که بیش از دو سال است که همان دو سه نخ سیگار نحیف کوتاه (کنت نانوی ۱) را هم ترک کرده ام!

🔻از جمله اتهامات و فحاشی‌های جدید: ”دکتر جمهوری اسلامی”، ”پلشت فرومایه”، ”افسار پاره‌کرده”، ”معتاد تریاک”.

#نقد
#تریاک
#توهین
#فحاشی
#ایران‌پرستان
#وحید_بهمن

@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️استوری‌ی سمیرا نیک‌نوروزی و بازنشر آن توسط مجتبی نریمان: جهت ثبت و ضبط
۲۹ فروردین ۱۴۰۴


#زن‌ستیزی
#زبان_فارسی
#مجتبی_نریمان
#سمیرا_نیک‌نوروزی
#خودمداری_ایرانی
@‌NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️فرهنگ تکفیر و اتهام در ایران: چپول کافر فاشیست لیبرال نیهیلیست پوزیتیویست!

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱۹ مرداد ۱۴۰۳

وقتی اسلام‌گراهایی را که از اسلام ایده‌ئولوژی ساخته اند، نقد کردم، مرا کافر و غرب‌زده خواندند؛

وقتی هایدگریست‌های اسلامی را نقد کردم، مرا نیهیلیست و غرب‌زده و پوزیتیویست خواندند؛

وقتی ملی‌گرایی‌ی باستان‌گرا و اسطوره‌های ملی‌گرایی‌ی ایرانی را نقد کردم، مرا چپ و چپول و پنجاه و هفتی خواندند؛

و وقتی کمونیسم را نقد کردم، مرا لیبرال و فاشیست خواندند.

نه این‌که من تافته‌ی جدابافته‌ای باشم؛ خیر. این سرنوشت تمام ناقدان ایرانی است. ما هنوز فرهنگ نقد را پدید نیاورده ایم. بسیاری از ما ایرانیان هنوز به مرحله‌ی بلوغ گفت‌وگو با مخالف نرسیده ایم. شنیدن حرف موافق که کاری ندارد. تحمل سخن مخالف و مدارا با او است که مدنیت ما را نمایان می‌سازد. دموکراسی و حقوق بشر و مداراگری و فرهنگ آن‌ها، اموری وارداتی نیستند؛ آفریدنی اند.

🔸پس‌نوشت: توسعه‌ی فرهنگی نیازمند انسان مدنی‌ی مداراگر کثرت‌گرا و واجد بلوغ گفت‌وگو با مخالف و برخوردار از فرهنگ نقد است.

#توسعه‌ی_فرهنگی
#ایده‌ئولوژی
#کمونیسم
#توهم
#نقد
@NewHasanMohaddesi
♦️من و اتهامات بی‌شمار: بسط دایره‌ی اتهامات ناقد

✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی

۷ تیر ۱۴۰۴


تعداد اتهاماتی که تاکنون به من زده شده کم‌کم دارد دایره‌ی بسیار وسیعی پیدا می‌کند. حالا به مجموعه‌ی اتهامات قبلی، نئوفاشیست هم اضافه شده است. بدین ترتیب اکنون شده ام:

کافر و غرب‌زده (اتهامات اسلام‌گراها)

نیهیلیست و غرب‌‌گرا و پوزیتیویست (اتهامات فردیدی‌ها و هایدگریست‌ها)

چپ و چپول و پنجاه و هفتی و معتاد و ایران‌ستیز و زن‌ستیز و پان گیلک و پان‌ترک و دکتر جمهوری‌ی اسلامی و شریعتیست (اتهامات ملی‌گراها و باستان‌گراها و سلطنت‌طلبان و ایران‌شهری‌گرایان)

لیبرال و فاشیست و نئوفاشیست و افغانستانی‌ستیز (اتهامات چپ‌ها)

ملی‌گرا و ایران‌شهری و ترک‌ستیز و حامی‌ی پان‌کردها (اتهامات پان‌ترک‌ها)


اتهام نئوفاشیست و افغانستانی‌ستیز را مجازی‌نگار چپ به من اعطا نموده است. چپ‌ها از نیرومندترین جریان‌های ضد اندیشه‌ی انتقادی در ایران بوده اند و همیشه تلاش کرده اند برای نیروهای مخالف خود پرونده‌سازی کنند و آن‌ها را از طریق اشکالی از خشونت کلامی کنار بزنند یا تضعیف کنند. چپ‌ها در ایران معاصر از قوی‌ترین مولدان خشونت کلامی بوده اند و می‌دانیم که خشونت کلامی مقدمه‌ای است برای اشکال دیگر خشونت.

این اتهام جدید، محصول نقدهایی است که به سیاست‌های مهاجرپذیری‌ در جمهوری‌ی اسلامی در دهه‌های اخیر نوشته ام.

🔻منبع جدیدترین اتهام:
https://www.tg-me.com/GoftandNO/4583

https://www.tg-me.com/GoftandNO/4585
#چپ
#برچسب‌زنی
#پرونده‌سازی
#خشونت_کلامی
#سیاست‌های_مهاجرپذیری
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸نقد🔸🔸🔸


♦️[پیام برادر افغانستانی ام: در نقد نوشته‌ی جناب سرهنگ آگاهی]

عبدالمهدی یونسی

۸ تیر ۱۴۰۰

درود استاد عزیز!

بله خوب است که از مهاجرت بی‌رویه‌ی انسان افغانستانی جلوگیری شود، غیرقانونی‌ها اخراج شوند و قانونی‌ها نیز مدیریت شوند. اما این متن و امثال این متن خطابه‌های تحریک‌‌آمیزی استند و پیامدهای مخربی برای انسان افغانستانی دارند.

به نظر می‌رسد مهاجرین افغانستانی طی این بیست- سی‌سال یک‌دست باقی نمانده اند. حتما یک عده نسل دو و سه هستند و یک عده دیگر هم دانش‌جو، اهل فرهنگ و... .
اما این‌ روزا، تحلیل‌گران، مدام از مهاجرین افغانستانی به صورت کلی سخن می‌گویند و اگر جرمی هم بعضی آن‌ها مرتکب شده‌اند که بعید نیست، به تمام مهاجرین نسبت می‌دهند که اقعا این کمی دور از انصاف است.

طبق گفته‌ی شما استاد عزیز، منتظر شواهد و آمار دقیق می‌مانیم، اما تا آن وقت، پیامد چنین خطابه‌های، تر و خشک را یک‌جا می‌سوزاند.

دوست داشتم نگویم، اما چاره‌ی نیست. من شخصاً جهت ادامه تحصیل، مهر ۱۴۰۰ وارد ایران شدم و تا همین جنگ ۱۲ روزه آن‌چنان رفتار ناپسندی از سوی انسان ایرانی و نیروی انتظامی ندیده‌ام، اما در این چند روز، چنان توهین و تحقیر شده‌ام که گاهی می‌گویم کاش مکانی به نام افغانستان و انسانی به نام انسان افغانستانی نبود.  و فکر می‌کنم یکی از عوامل اش همین کلی سخن گفتن و نوشتن و برچسپ زدن در مورد مهاجرین است.


🔻محدثی: پژواک صدای برادران و خواهران افغانستانی در این روزهایی که انگشت اتهام به سوی آنان گرفته شده، وظیفه‌‌ای انسانی و اخلاقی است. از برادر عزیز ام عبدالمهدی‌ی یونسی بابت ارسال این پیام تشکر می‌کنم و از انجام رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی با برادران و خواهران افغانستانی بسیار متاسف ام!


#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
#عبدالمهدی_یونسی
@NewHasanMohaddesi
🔸🔸🔸پژواک🔸🔸🔸


♦️[صدای افغانستانی‌ی متهم به هم‌کاری با اسراییل]

تنویر
احمد قسیم
۸ تیر ۱۴۰۴

سلام آقای دکتر و دوستان نازنین!

در یک روز فقط ۳۰۰۰۰ هزار انسان را رد مرز کردند و تا آخر هفته نزدیک به ۱۰۰ هزار میرسد.اخراج و رد مرز،بدون مدرک حالا جایز اما بایست تدریجی،آبرومندانه،انسانی باشد نه به صورت گَله‌ی و گوسفندی.

حالا چرا اینقدر شدت  در پسا جنگ؟ برای ضعف اطلاعاتی و کاستن فشار اجتماعی مگر دیواری کوتاه تر از اتباع داریم.(خودی واژه‌ی اتباع باری معنای دشنام تقلیل پیدا کرده است).

اتفاقا بعد از هر حادثه‌ی اولین کسانی نشانه گرفته می شود،اتباع اند.در قتل زنده یاد آقای مهرجویی هنوز مراجع قانونی چیزی نگفته بودند که موج مهاجر هراسی بالا گرفت اما اطلاعات پولیس که اتباع نبود.ختم بخیر شد.

در تجاوز اسرائیل به خاک ایران،اظهر من الشمس بود که موج افغان هراسی بالا نگیرد.دوستانی هم در کمین نشسته و به صورت سیستماتیک در پی سَم‌پاشی و مهاجر هراسی کار میکنند.تا اذهان جامعه‌ را به خود جلب کنند.

در مورد نفوذی موساد زیاد عجیب نیست.اگر در جنگ عراق و ایران،مهاجران به حرمت میهن و دفاع از آن بالای ۱۰۰۰ هزار کشته و زخمی دادند.

و برای دفاع از حرم و دفاع از ایران،لشکر فاطمیون تشکیل دادند وبه خاطر حاج آقا(کاری به درست بودن و نادرست بودن اش ندارم) بیش از ۱۰۰۰۰هزار چوب سوخت شدند و بر نگشتند تا آبروی حرم حفظ و از بشار اسد دفاع کنند.در این میان هم می‌تواند ۳۰،۲۰،۱۰ کمتر یا بیشتر هم نفوذی اسرائیل شود. البته فقط با یک اعتراف اجباری و صحت و سقم آن هنوز معلوم نیست. آیا بایست همه‌ی مهاجران را نشانه گرفت؟ که جاسوس اند و نمک خوردند و نمک‌دان شکستند.قبل این اتفاقات خانم رضا کبرای توسط شهروند ایرانی تکه،تکه و جسد اش پیدا شد.آیا بایست همه‌ی ایرانیان شریف را نشانه گرفت؟هرگز.

به فرض که درست؛آیا باور کرد که چند کارگر ساده،نفوذی موساد شود.آن عملیات پیچیده را طرح ریزی،و بفهمد که کدام سرلشکر کجا،خانه اش کجا،چه ساعتی به خواب می‌رود،چه وقت دست شویی،اتاق خواب اش کجاست و عملیات را بسیار فنی اجرا کند.پس اگر چنین کند که خیلی سیستم فَشل و بی خبری است که از پس کارگران ساده بر‌نمیاید و چقدر موساد احمق است آن عملیات پیچیده را به کمک اتباع اجرا کند.کمتر با عقل جُور می آید.

از میان مهاجران که بعد از سقوط به ایران مهاجرت کردند.ارتشی ها و اطلاعاتی ها دولت افغانستان،اداره‌ی کشور میزبان اطلاعاتی خوبی دارند.اقامه دارند،زیر نظر اند،تسهیلاتی بیش‌تری برای شان فراهم ‌می کنند و از نظر ایدئولوژی هم نزدیک با سیاست جمهوری اسلامی است.چطور موساد از طریق آنان وارد عمل شود.

باور کنید امروز در ایکس فقط یک توییت کوتاه در مورد وضعیت جاری نوشتم.ده بار خواهرم، خودم، مهاجران، افغانستان فحش و ناسزا و مورد عنایت قرار گرفتم.گریه کردم نه برای فحش ها.برای اینکه ترویج کنندگان نژاد پرستی نمی‌دانند،نژاد پرستی نه تنها به قربانیان آن آسیب میزند بل آنانیکه آنرا ترویج می‌کنند به خود جامعه هم ضرر و چه تاثیراتی منفی بجا میگزارند.
روزی که به ایران تجاوز شد.در شهر تالقان/تخار، دها جوان و مردان پیر را دیدم که گریه میکردند و ناراحت بودند و افسوس می‌خوردند که جنگ مسلحانه و روبرو شود که برویم از حریم ایران دفاع کنیم و جواب تجاوز اسرائیل را بدهیم.حالا اینکه چقدر عمل می‌کردند یا خیر اما به خودی خود ارزش‌مند بود.ایران برای ما مقدس است؛هرچند که مرز اش جدا باشد.

هرچند الان اخراج گله‌ی به سرعت جریان دارد.معتقدم دولت هیچ تدبیری برای حفاظت و مدیریت مرزها نخواهد داشت.
در این ۴۶  سال که هیچ نداشته است.چون یکی از منابع سود دهی،رفت و برگشت مهاجران از طریق قاچاق و توزیع روزانه ویزا بالای ۱۰۰۰ به شهروندان افغانستانی است.
اینکه رفت و برگشت ها گاها شدت میگیرد اما از سوی دگر خود زمینه‌ی برگشت آنان از دو طریق مساعد می‌سازد.سود اش را دولت اما پیامد منفی اش را ممکن جامعه‌ی مهاجر پذیر ببیند.

تا جای که من دانستم و پژوهش های هم صورت گرفته.ایران به ۳ میلیون کمتر یا بیش‌تر به کارگر ساده مثل بنایی،چاه کنی،گچ کار،چوپانی،کشاورزی و...نیاز دارد.چه مهاجران افغان باشند یا نباشند.چنین نیروی را از  داخل پیدا نمی‌کند.
به امید اینکه مرزها مدیریت،حفظ و از ورود اتباع به صورت قاچاق جلوگیری کنند.هرچند امیدی است نابجا.

آقای دکتر محدثی،بجا خواهد بود.شما هم روزه‌ی سکوت را بشکنید و از اخراج گله‌ی و غیر انسانی،مهاجران واکنش نشان دهید.

باور کنید،در مرز اسلام قلعه/هرات،وحشت وغیر انسانی است.انسان بماهو انسان ارزش‌مند است.اگر غیر قانونی آمدن جرم است،درست.اما اطفال معصوم و شیرخوار هیچ گناهی ندارند.صدای ناله‌ های آنان در روز های گرم تابستان باشیم.

#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
#تنویر_احمد_قسیم
@NewHasanMohaddesi
می‌دانم دولت با گرفتاری و اخراج بسیار سریع، در پی کاستن خشم جامعه و فراموشی جامعه از اتفاقات که پیش آمد/هست. اما فاصله‌ی دولت و ملت با این چنین کارها نزدیک نخواهد شد.


🔸محدثی: مهم‌ترین کاری که در این لحظه می‌توانم انجام بدهم، انعکاس صدای برادران و خواهران افغانستانی است. با آنان باید مطابق قانون و اخلاق و به‌نحو انسانی رفتار بکنیم.


#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#جناب_سرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
#تنویر_احمد_قسیم
@NewHasanMohaddesi
♦️عوام‌فریبی‌ی جریان چپ: نه به افغانستانی‌ستیزی و نه به پذیرش بی حساب و کتاب جمعیت افغانستانی

✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی

۸ تیر ۱۴۰۴


۱. انسان افغانستانی به‌طور کلی انسانی است تیره‌روزتر از انسان ایرانی. دهه‌ها جنگ داخلی و خارجی افغانستان را ویران کرده و زنده‌گی در امنیت و آسایش را در این کشور هم‌سایه نابود کرده است؛ چندان‌که وقتی به انسان افغانستانی می‌اندیشم جز اشک و آه بروزات دیگری ندارم. ستم کردن به چنین انسانی و ستیزه‌جویی با او چه معنایی می‌تواند داشته باشد جز نژادپرستی‌ی سبعانه یا نژادپرستی‌ی کور؟!

۲. اما وجود فاجعه و بدبختی‌ی مداوم در سرزمین هم‌سایه مانع از مدیریت عقلانی در ایران نیست. از این رو، وظیفه‌ی حاکمان و مدیران کشورمان این است که ضمن بیش‌ترین هم‌دلی و کمک به مردمان کشور هم‌سایه، مدیریت درست و عقلانی در باره‌ی پذیرش مهاجران داشته باشند. آن‌ها وظیفه دارند جلوی هر نوع مهاجرت غیر قانونی به کشور را بگیرند. کوتاهی در این باره غیر قابل قبول است.

۳. چنان‌چه پذیرش بخشی از جمعیت افغانستانی در شرایط فاجعه‌بار ضروری باشد، لازم است در همان منطقه‌ی مرزی آن‌هم به‌طور موقت اردوگاه‌هایی زده شود تا مردم آسیب دیده و در خطر افغانستانی در این اردوگاه‌ها پذیرفته شوند و خدمات مناسب به آن‌ها داده شود تا از خطر برهند و سپس وقتی شرایط عادی پدید آمد، به کشور خود برگردند.

۴. دولت وظیفه دارد برنامه‌ی دقیقی برای مهاجرپذیری داشته باشد که نه تنها از آسیب وارد کردن به کشورمان جلوگیری کند، بل‌که منافع جامعه را تامین نماید.

۵. بنابراین‌، جریان‌های فکری‌ی چپ یا غیر چپی که نقد سیاست‌های غلط مهاجرپذیری را افغانستانی‌ستیزی جا می‌زنند، در حال عوام‌فریبی هستند.

۶. بار دیگر به‌صراحت عرض می‌کنم که با افغانستانی‌ستیزی و تمام اشکال نژادپرستی مخالف ام اما با سیاست مهاجرپذیری‌ی اعمال شده در چند دهه‌ی اخیر نیر به‌جد مخالف ام.

۷. ضروری است سیاست دقیقی در باره‌ی مهاجرپذیری تدوین شود که جوانب مختلف موضوع در آن لحاظ شود و سپس وقتی فردی به‌عنوان مهاجر در کشور پذیرفته شد، با او مطابق اخلاق و قانون و حقوق شهروندی رفتار کنیم.

عوام‌فریبی‌ی جریان چپ را که می‌کوشد نقد سیاست‌های نادرست مهاجرپذیری را افغانستانی‌ستیزی جا بزند و منتقدان را فاشیست و نژادپرست و نئوفاشیست بخواند، برملا کنیم.


🔻لینک‌های چپ‌ مجازی‌نگار اتهام‌زننده:

https://www.tg-me.com/GoftandNO/4583

https://www.tg-me.com/GoftandNO/4585

https://www.tg-me.com/GoftandNO/4587

https://www.tg-me.com/GoftandNO/4588

#جنگ
#ایران
#امریکا
#اسراییل
#عوام‌فریبی
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
#مهاجران_افغانستانی

@NewHasanMohaddesi
Forwarded from No+
🔴گزاره‌هایی که حسن محدثی بکار می‌برد مصداق نئوفاشیسم افغانستانی‌ستیز

بخش اول:
🟨حسن محدثی٬ مجازی‌نگاری ضد چپ است و پنهان هم نمی‌کند و البته از راستگرایان چه سکولار و چه مذهبی یا مثل ایشان نصفه مذهبی تعجبی هم ندارد.
او یک نقد به مطلبش که کاملا پارامترهای «نئوفاشیسم افغانستانی ستیز» دارد را به «عوامفریبی جریان چپ» که اساسا مشخص نیست چیست٬ وصل می‌کند.
حال این «عوامفریبی جریان چپ» چیست؟ چرا این چپ‌ها اینقدر شیطان صف‌اند؟

بطور خلاصه، اگر کسی با متون راست‌افراطی/نئوفاشیسم اروپایی-آمریکایی ‌آشنا باشد٬ تشابه شگرفی میان گزاره‌های محدثی و راست‌گرایان افراطی اروپایی-آمریکایی در زمینه مهاجر ستیزی مشاهده می‌کند.
🔻با ارجاع به پست‌های محدثی او چه می‌گوید:

در مطلب ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ با عنوان «مساله‌ی چند وجهی‌ی جمعیت افغانستانی در ایران» اعتراف می‌کند که دانشی درباره افغانستانی‌ها در ایران ندارد اما همان جا می‌گوید: «مردم ما به‌درستی می‌گویند: درست است که در مورد هم‌سایه‌گان خود وظایفی داریم، اما در درجه‌ی اول لازم است به کشور خود و مردم اش فکر کنیم و مشکلات و مسایل‌شان را حل کنیم. من با نگرانی‌های مردم عزیزمان در این مورد هم‌دلی دارم و امیدوار ام به این نگرانی‌ها به‌نحو شایسته‌ای توجه شود.»
این دقیقا استدلالی است که شما در متون تولید شده راست‌گرایان افراطی ضد مهاجران در اروپا و آمریکا می‌بینید. (البته ایشان و مریدانشان احتمالا می‌گویند چه ایرادی دارد خیلی هم خوب است. فرمول مندرس شاید فاشیست‌ها هم بهره‌ای از حقیقت داشته باشند) ایشان رسما می‌گوید با چنین تفکری همدلی دارد همان تفکری که به شعار فاشیستی «نه غزه، نه لبنان» انجامید و روشنفکران راست‌گرایی ایرانی به راهی رفتند که کمتر صدایی در دفاع از نسل‌کشی در غزه در بین ایرانیان بلند شد.
همان جا می‌گوید: «از منظر امنیتی-سیاسی ضرورت دارد جمعیت مهاجر محدود بماند و همان جمعیت محدود نیز با برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی، به‌تدریج در درون جامعه‌ی ایرانی ادغام شود و با آن تا حد ممکن یکی گردد.»
این گزاره هم دقیقا گزاره تکراری راست‌گرایان افراطی در غرب است: جمعیت مهاجر محدود بماند و با برنامه‌ریزی انجام شود و خصوصا این بخش که آنها باید «ادغام» (اینتگریت) شوند و مهمتر «تا حد ممکن یکی» شوند (آسیمیلاسیون). (و کیست که پژوهشگر این حوزه باشد و نداند که یک مهاجر هرگز از نگاه غربی به اندازه کافی اینتگریت نمی شود)
پس تا اینجا گزاره‌های ایشان مو به مو با گزاره‌های نئوفاشیست‌های اروپایی- آمریکایی مشابه است. بنابراین کسی که این گزاره‌ها را بکار ببرد یک رویکرد نئوفاشیستی به مهاجران دارد.
این مجازی‌نگار در مطلب دیگری با عنوان «برون‌ریختگی فرهنگی جمعی» می‌نویسد: «ما در ایران معاصر با پدیده‌ی برون‌ریخته‌گی‌ی فرهنگی‌ی جمعی مواجه ایم. از این رو، اینک جامعه‌ی ایران با هیچ‌یک از کشورهای منطقه و کشورهای مسلمان‌نشین از این لحاظ قابل مقایسه نیست.»
ایشان دقیقا اینجا در دام همان «استثناگرایی» می‌افتد که در نقد ناسیونالیسم ایرانی دنبال بی اعتبار کردن آن بود. به همین دلیل نقد او به ناسیونالیسم ایرانی از حد نوعی بیانیه سیاسی فراتر نمی‌رود (که این روزها دیگر به تکرار مکررات تبدیل شد و ایده جدیدی ندارد) چرا که نمی‌تواند در این نقد افغانستانی‌ها را ببیند. افغانستانی‌ها در نقد ایشان به ناسیونالیسم ایرانی أساسا دیده نمی‌شوند. ایران را
جامعه‌ای دیدن که با هیچ یک از کشورهای منطقه و مسلمان قابل مقایسه نیست، سخنی غیرعلمی، استثناگرایانه و ناسیونالیستی است. (نگاه کنید به کتاب رضا ضیا ابراهیمی....
ادامه در پست بعدی
@GoftandNO
#افغانستانی‌ستیزی
Forwarded from No+
🔴گزاره‌هایی که حسن محدثی بکار می‌برد مصداق نئوفاشیسم افغانستانی‌ستیز
بخش دوم:‌
🟨...در ادامه همان مطلب برون ریخته‌گی می‌گوید: «بر اساس چنین منطق و چنین تحلیلی است که معتقد ام ورود میلیون‌ها یا حتا صدها هزار مهاجر به داخل کشور (خواه افغانستانی و خواه کرد و خواه عراقی) که هرگز چنین تجربه‌ی تاریخی‌ی بزرگی را نداشته اند، می‌تواند ثمرات ارزش‌مند این برون‌ریخته‌گی‌ی فرهنگی‌ی جمعی را از بین ببرد یا آن‌ها را تضعیف کند. فرزندآوری‌ی زیاد این خانواده‌های مهاجر نیز به این روند مخرب دامن خواهد زد. از نظر من ایران در مرحله‌ی جدیدی از تاریخ خود قرار دارد و لازم است این پتانسیل حفظ گردد و پاس داشته شود.»
این پاراگراف بالا شاهد غیرقابل انکاری است که ایشان نه تنها حضور میلیون‌ها افغانستانی در ایران را مضر می‌داند که حتی چند صد هزار نفر را هم مضر می‌داند چرا که ایران استثنایی‌شان به خطر می‌افتد که أساسا حرف مهملی است. نه تنها می‌گوید افغانستانی، که «کرد و عراقی» را هم به آن می‌افزاید؟ (که هیچ‌گاه کسی نپرسید منظورت از کرد و عراقی چیست؟) اینکه افغانستانی‌ها و کردها و عراقی ها «چنین تجربه‌ی تاریخی‌ی بزرگی» را نداشته‌اند کاملا با متون نئوفاشیست‌های غربی مشابه است که مهاجران جنوب جهانی را در سطح پایین‌تری می‌بینند.
در پست «عوامفریبی جریان چپ» در پاراگراف اول با عوامفریبی جریان راست نیمه مذهبی آغاز می‌کند یعنی کمی روضه خواندن برای «انسان افغانستانی» و بعد خشن‌ترین پیشنهادها را علیه آنها لیست کردن. با روضه‌خوانی و اشک و آها شروع وبعد فاشیستی‌ترین گزاره نئوفاشیست‌های مهاجر ستیز غربی را تکرار می‌کند: «أن‌ها[دولتی‌ها] وظیفه دارند جلوی هر نوع مهاجرت غیر قانونی به کشور را بگیرند. کوتاهی در این باره غیر قابل قبول است. »
یعنی اون روضه به اینجا رسید که باید جلوی هر نوع مهاجرت غیرقانونی گرفته شود. امری ضد انسانی و ضد حقوق بین‌المللی مهاجران در کنوانسیون‌های مختلف بین‌المللی.
در پاراگراف بعدی می‌گوید: «چنان‌چه پذیرش بخشی از جمعیت افغانستانی در شرایط فاجعه‌بار ضروری باشد، لازم است در همان منطقه‌ی مرزی آن‌هم به‌طور موقت اردوگاه‌هایی زده شود تا مردم آسیب دیده و در خطر افغانستانی در این اردوگاه‌ها پذیرفته شوند و خدمات مناسب به آن‌ها داده شود تا از خطر برهند و سپس وقتی شرایط عادی پدید آمد، به کشور خود برگردند.»
این پیشنهاد از نظر کنوانسیون‌های حقوق مهاجران و پناهجویان ضد انسانی‌ترین پیشنهاد است و در بسیاری از بیانیه‌های سازمان‌های مختلف حمایت از پناهجویان محکوم شده است و از أساس پیشنهاد نئوفاشیسم‌های غربی است که البته در بسیاری از موارد مردم اون کشورها و خصوصا چپ‌ها (بلکه چپ‌های عوام فریب!!!!) مانع چنین کثافت کاریی شدند.
🔻در یک نگاه کلی، مجازی‌نگار ما گزارهای راست‌گرایان افراطی /نئوفاشیست‌های غربی را برای انگ‌زدن به افغانستانی‌ها بکرات بکار گرفته است و برای کسی که پژوهش و کارش ناسیونالیسم و نژادپرستی است، این گزارها چیزی نیست جز گزاره‌های نئوفاشیستی که متاسفانه در آکادمی و جامعه ایرانی هر روزه شاهدشان هستیم. روشنفکری قرار بود همراه موج‌های ضد انسانی دولت/رسانه ساز نشود و با پژوهش و تعمق همواره «بر» قدرت بماند نه «با» قدرت. البته این ویژگی روشنفکری چپ است نه راست. آنچه این مجازی نگار می‌کند در زمینه افغانستانی ستیزی همراهی با قدرت حاکم است که ده‌ها هزار نفر مهاجر افغانستانی را با خشن‌ترین و ضد انسانی‌ترین شکلی راهی مرز کرده‌اند و پیشنهادهای ظاهرا خیرخواهانه‌اش تماما ضد انسانی، مشابه راست‌گرایانه افراطی در جهان غرب و ضد افغانستانی‌هاست و در این موج کثیف اخراج جمعی افغانستانی‌ها سهیم است.
@GoftandNO
#افغانستانی‌ستیزی
♦️چپ‌ و ژست مزورانه‌ی انسان‌گرایی: آرزواندیشی‌ی مخرب

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۸ تیر ۱۴۰۴


ژست انسان‌گرایی از مزیت‌های ظاهری‌ی مارکسیسم است. مارکسیسم از همان آغاز -یعنی از اندیشه‌ها و آثار خود مارکس- ارزش‌های والای انسانی را به پرچم خود بدل کرده است، اما در مقام تحقق، ضد انسانی‌ترین چهره را در حکومت‌های مارکسیستی از خود بروز داده است.

علت این امر چیست؟ علت آن از نظر من این است که مارکسیسم در ژست ارزش‌های انسانی نظیر رهایی‌بخشی، برابری، و تحقق ابعاد وجودی‌ی انسان، آرزواندیشی را به خورد مردم داده است، اما در عمل ضد انسانی‌ترین حکومت‌ها را پدید آورده است.

نگاه آرزواندیشانه و اتوپیایی در مارکسیسم همان جنبه‌ای از مارکسیسم است که به جای تحقق بهشت، جهنم آفریده است؛ زیرا تمنای ساختن انسانی طراز نوین و جامعه‌ای طراز نوین از خطرناک‌ترین اندیشه‌ها است. آنانی که می‌خواهند دست‌کاری‌های بزرگ را ترتیب بدهند، بزرگ‌ترین فجایع را می‌آفرینند.

چپ ایرانی در قالب همین ژست انسان‌گرایانه‌ی آرزواندیشانه مانده است. عوام‌فریبی‌ی چپ ایرانی در باره‌ی مهاجران افغانستانی در ایران ریشه در همین بیماری‌ی قدیمی و مزمن مارکسیسم دارد: ژست انسان‌گرایانه و آرزواندیشی در سامان‌دهی‌ی جامعه‌ای طراز نوین.

چپ ایرانی جرات ندارد مستقیم با جمهوری‌ی اسلامی در بیافتد و سیاست‌ها و عمل‌کرد آن را نقد کند، اما با چسباندن امثال من به جمهوری‌ی اسلامی مثلا عرض اندام می‌کند!

نمونه‌ی برجسته‌ی نقد چپ ایرانی، نقد چیزی ساخته‌گی به نام نولیبرالیسم در ایران است، اما چپ هرگز به نقد فقه اسلامی و سازمان روحانیت و اسلام سنتی که از دل‌شان طرح جامعه‌ی قدسی و چنین نظامی پدید آمدند، نپرداخت.

تا زمانی که چپ ایرانی ژست انسان‌گرایانه دارد، ولی به‌طور مستقیم با وضع موجود درنمی‌افتد، نقاب تزویر اش باقی خواهد ماند.

ژست انسان‌گرایانه‌ی چپ ایرانی در باب مهاجران افغانستانی ظاهری مترقیانه دارد، اما هم‌چنان از آرزواندیشی در رنج است. آن‌ها هرگز طرحی برای حل مساله ندارند، جز این‌که مخالفان خود را به نظام سیاسی‌ی موجود و نئوفاشیسم و (البته قبلا امپریالیسم) منسوب کنند. آن‌ها اهریمنی داخلی و جهانی علم می‌کنند و مخالفان خود را بدان منسوب می‌کنند.

این راه‌برد کثیف چپ جهانی و ایرانی (اتهام شراکت با اهریمن داخلی یا جهانی) راه‌بردی قدیمی و شناخته شده است.


🔻انتساب محدثی به حکومت و به نئوفاشیسم:
https://www.tg-me.com/GoftandNO/4596

https://www.tg-me.com/GoftandNO/4597

#چپ
#اهریمن
#مارکسیسم
#آرزواندیشی
#عوام‌فریبی
#جمهوری_اسلامی
#سیاست_مهاجرپذیری
#مهاجران_افغانستانی

@NewHasanMohaddesi
2025/06/29 17:55:15
Back to Top
HTML Embed Code: