Forwarded from əcirli (کیانی اجیرلی)
هشدار دکتر محدثی به مردم گیلان از بابت محو و ویرانی طبیعت گیلان و نیز زبان و فرهنگش را باید جدی گرفت .به این دلیل که این وضعیت در سایر استان های حاشیه نشین نیز صادق است . قبلا در مورد شهر پارسااباد با تحلیلی که ارائه دادم نشان دادم که چگونه حاشیه شهر ،زمین های زراعی را تبدیل به سکونتگاه ها کرده است و نیز این واقعیت که فلسفه گسترش بنگاهای ملکی در این شهر به صرف بلعیدن این زمین ها است . و در این مورد شهرداری ، شوراها ،بنگاه ها ملکی هوای همدیگر را دارند .اما در مغان اساسا گوش شنوایی برای شنیدن وجود ندارد .انگار این عضو مهم خدادادی به این وادی وارد نشده است .حساسیت ها از بین رفته و هرکسی دوست دارد بار مسئولیت را دیگری بکشد و خود تماشاگر این وضع باشد. گویی وقایع داستان طاعون کامو در این شهر روی داده ،قبرستانها هر روز وسعت می یابد فربه می شود و ادم ها مریض حال و لاغر و مردنی .
✍بهنام کیانی اجیرلی
✍بهنام کیانی اجیرلی
👍25👌5
Audio
❤6👍3
♦️مقالات و آثاری در بارهی تبعیض اتنیکی در ایران
✍️سپیده آبادپور
۲۷ مهر ۱۴۰۴
بنده نیز یک سری مقالات دیگر در رابطه با تبعیض قومی در ایران تقدیم حضور دکتر معدنی میکنم:
@SaeedMaadani
1- تأثیر احساس تبعیض قومی در هویت جمعی جوانان کرد کرمانج خراسان شمالی (مورد مطالعه: شهرهای کرمانج نشین خراسان شمالی -سال ۱۳۹۹ )
http://noo.rs/rHOiQ
2- تهدیدشناسی اجتماعی در نشریات دانشجویی(مطالعه موردی دانشگاههای دولتی اهواز، کردستان و تبریز)
http://noo.rs/O3oWO
3- مطالعه پدیدارشناختی تجربه تبعیض و نابرابری قومی در بین دانشجویان کرد در دانشگاههای ایران
http://noo.rs/ez8ps
4- ضعف آموزش در مدارس مناطق دو زبانه
http://noo.rs/N1yDH
5- بررسی پتانسیل تضاد قومی با تاکید بر نابرابری اجتماعی (مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان)
http://noo.rs/Mhyi3
6- Ethnic Ineqality in Iran: An Overview
https://doi.org/10.1017/S0020743800052284
7- The Politics of Persianization in Pahlavi Iran: A Study of Kurdish Cultural Discrimination
https://www.academia.edu/127492472/The_Politics_of_Persianization_in_Pahlavi_Iran_A_Study_of_Kurdish_Cultural_Discrimination
8- Multifaceted Discrimination: The Perception of Iranian Sunni Kurds About the Experience of Social Justice
https://www.jstor.org/stable/48829009
9- Iran’s Multi-ethnic Mosaic: A 23-Year Perspective
https://rdcu.be/eLsio
10- Minoritized Communities in Iran: The Struggle for Unconditional Equality
https://doi.org/10.1017/irn.2024.6
11- Ethnicity and Identities in Iran: Progress and Equality
https://doi.org/10.21600/ijoks.1148638
12- Ethnic Minorities and the Politics of Identity in Iran
https://doi.org/10.1080/00210862.2016.1118949
13- Ethnic Challenges in Iran: A Case Study of Ardabil
http://dx.doi.org/10.3968/j.css.1923669720130903.3291
🔻مرتبط با:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/13584
#سعید_معدنی
#تبعیض_اتنیکی
#سپیده_آبادپور
#نابرابری_قومیتی
@NewHasanMohaddesi
✍️سپیده آبادپور
۲۷ مهر ۱۴۰۴
بنده نیز یک سری مقالات دیگر در رابطه با تبعیض قومی در ایران تقدیم حضور دکتر معدنی میکنم:
@SaeedMaadani
1- تأثیر احساس تبعیض قومی در هویت جمعی جوانان کرد کرمانج خراسان شمالی (مورد مطالعه: شهرهای کرمانج نشین خراسان شمالی -سال ۱۳۹۹ )
http://noo.rs/rHOiQ
2- تهدیدشناسی اجتماعی در نشریات دانشجویی(مطالعه موردی دانشگاههای دولتی اهواز، کردستان و تبریز)
http://noo.rs/O3oWO
3- مطالعه پدیدارشناختی تجربه تبعیض و نابرابری قومی در بین دانشجویان کرد در دانشگاههای ایران
http://noo.rs/ez8ps
4- ضعف آموزش در مدارس مناطق دو زبانه
http://noo.rs/N1yDH
5- بررسی پتانسیل تضاد قومی با تاکید بر نابرابری اجتماعی (مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان)
http://noo.rs/Mhyi3
6- Ethnic Ineqality in Iran: An Overview
https://doi.org/10.1017/S0020743800052284
7- The Politics of Persianization in Pahlavi Iran: A Study of Kurdish Cultural Discrimination
https://www.academia.edu/127492472/The_Politics_of_Persianization_in_Pahlavi_Iran_A_Study_of_Kurdish_Cultural_Discrimination
8- Multifaceted Discrimination: The Perception of Iranian Sunni Kurds About the Experience of Social Justice
https://www.jstor.org/stable/48829009
9- Iran’s Multi-ethnic Mosaic: A 23-Year Perspective
https://rdcu.be/eLsio
10- Minoritized Communities in Iran: The Struggle for Unconditional Equality
https://doi.org/10.1017/irn.2024.6
11- Ethnicity and Identities in Iran: Progress and Equality
https://doi.org/10.21600/ijoks.1148638
12- Ethnic Minorities and the Politics of Identity in Iran
https://doi.org/10.1080/00210862.2016.1118949
13- Ethnic Challenges in Iran: A Case Study of Ardabil
http://dx.doi.org/10.3968/j.css.1923669720130903.3291
🔻مرتبط با:
https://www.tg-me.com/NewHasanMohaddesi/13584
#سعید_معدنی
#تبعیض_اتنیکی
#سپیده_آبادپور
#نابرابری_قومیتی
@NewHasanMohaddesi
www.noormags.ir
تأثیر احساس تبعیض قومی در هویت جمعی جوانان کرد کرمانج خراسان شمالی (مورد مطالعه: شهرهای کرمانج نشین خراسان شمالی -سال ۱۳۹۹ )-نورمگز
سوسن صفا,فرح ترکمان,حبیب صبوری خسروشاهیمجله: امنیت ملی; بهار 1402 - شماره 47;
❤14👏4
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️ایران، آریایی، هویتسازی مصنوعی
ص۱
✍دکتر سیدعبدالمجید الهامی
۲۷ مهر ۱۴۰۴
دروغ ها منشا کجی و انحراف اند. اگر آنسانهای مدعی نژادگرا فقط ۱۵ دقیقه تفکر کنند و به خودشان بگویند چرا نژادگرا هستند، بخصوص مدعیان آریایی گری به خود بگویند یعنی چی آریایی هستیم؟ و اصلا آریایی بودن چه مزیتی دارد؟ و یا آیا خون آریایی رنگین تر است؟ یا اگر بگویم آریایی بودن، هوش و ذکاوت ما بیشتر می شود؟ آیا خدا آریایی ها رو موجوداتی استثنایی خلق کرده است؟
حالا اگر کروموزوم های ما کم و زیاد بشوند یعنی پولدارتر و موفق تر می شویم؟ آیا فردای قیامت اول میگویند آریایی ها بیاند جلو بروند بهشت؟
پس اگر هنوز در جهل آریایی غوطه ور هستند! یعنی تفکر نکردند. فقط دیدند کلمه ی قشنگی است گفتند بگذارید به کار ببریم. کلاس دارد! چهار تا کلیپ با ملودی حماسی هم براش ساختند تا خلقی ناآگاه را فریب بدهند.
آیا هنوز نمی دانند بالا بردن این کلمه و نژادگرایی برای جدایی انداختن بین مردمان در یک منطقه حیاتی و حساس است.
باید اهتمام آن باشد تا با قدرت علیه جعلیات و تحریفات تاریخیِ حکومت ها، پادشاهان و مردمان مغرض، فعالیت شود تا با نژادپرستی و قومیت گرایی مقابله گردد تا باعث گسست اجتماع ایرانیان نگردد.
""آریایینژاد خواندن ایرانیان تفکری غلط و خطرناک است و اصطلاح «نژاد آریایی» برساختهای تخیلی و مجعول است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی توسط اروپاییان ساخته و در قرن بیستم بدل به ایدئولوژی رسمی «حزب نازی» شد. عبارت «نژاد آریایی» از همان دهههای پایانی قرن نوزده توسط تعدادی از روشنفکران ایرانی وارد متون فارسی شد و در سال های بعد به یکی از مفاهیم محوری ناسیونالیسم ایرانی بدل گشت.
لغت «آریایی» در متون باستانی هندوها و متونی چون اوستا آمده است، ولی در این متون معنی روشنی ندارد و دلالت های گوناگونی دارد؛ از اشاره به طبقه روحانیون و مومنان به دین مهر تا اشاره به اشراف و پادشاهان. کاربرد واژه آریایی در دورانهای مختلف زبان فارسی به یک معنا نبوده و مثلا در شاهنامه فردوسی عبارت آریاییها وجود ندارد. معنی مدرن و نژادی کلمه آریایی در قرن نوزدهم توسط متفکران ضد مدرنیته اروپایی جعل شد و نه تنها سابقهای پیش از آن نداشت بلکه از لحاظ علمی نیز کاملا مهمل و بیاساس بود.
در قرن نوزدهم کشف بزرگی در زبانشناسی رخ داد: سر ویلیام جونز با مطالعه در ساختارهای زبانهای باستانی متوجه شد که زبانهای اروپایی، ایرانی و هندی ریشه مشترکی دارند و آنها را ذیل زبانهای هندواروپایی قرار داد. در همان دوران یک شرقشناس فرانسوی به نام نکوتیل-دوپیرون کتاب اوستا را به فرانسوی ترجمه کرد و لغت آریایی را در زبانهای جدید مطرح کرد.
تمام مباحث جونز و دوپرون مربوط به زبان و «ساختارهای زبانی» بود و هیچ دلالتی بر مسئله «نژاد» نداشت. اما در قرن نوزدهم و با فراگیری رمانتیسیسم متفکران آلمانی از واژه آریایی برای دلالت بر نژاد استفاده کردند. این گروه ناسیونالیستهای تندرویی بودند که اساس ایدئولوژی نازیسم توسط آنها ساخته شد.
طرح اسطوره نژاد آریایی از سوی اروپاییان از خواسته و تمایل آنها برای یافتن انسانی در هند باستان که از یهودیت و مسیحیت ریشه و سابقهای کهنتر و برتر داشته باشد، سرچشمه میگرفت. رمانتیکها که اساسا ضد ارزشهای عصر روشنگری و برابری انسانها بودند، واژه آریایی را در تقابل با سامی و یهودی به کار بردند. عبارت سامی به ریشهی زبانهایی چون عبری دلالت داشت که متفکران رمانتیک آن را زبان یهودیت و مسیحیت، و عامل انحطاط تمدن میدانستند.""
در قبال خوانش ایرانیان قرن نوزده از مهفوم ناسیونالیسم، اکثرا رونویس تئوریهای غربیان بودند، و چه آش شله قلمکاری از آن بدرآمد. دنیای غرب مفهوم ناسیونالیسم و چارچوب فدرالیسم را از دوران روشنگری عصر دائره المعارف استحصال کردند؛ و نتیجهی چندین دهه مطالعات اندیشه ها و اتاق فکرها بود. حال اینکه ما در سرآغاز قرن بیستم خواهان جا انداختن ناسیونالیسم به تعریف غربی آن در یک جامعه عقب مانده ایالاتی و دهاتی بدون در نظر گرفتن سواد و رشد عقلانیت و مفاهیم سیاسی و فلسفی بودیم، همانند طرفداران کمونیسم که بدون وجود کارگر شعار حمایت از کارگر میدادند.
اشخاص و افرادی که از ایران به خارج رفته و در برلین حلقهی کاوه و مجلهی ایرانشهر را به سرکردگی کاظم زاده ایرانشهر، تقی زاده، محمود افشار یزدی و امیر اعلم راه انداخته بودند، بدون وجود زمینه های علمی و جاری بودن اندیشه همگانی و دغدغه مند بودن مردم نسبت به این موضوع آن را تنها راه رهایی ایران می دانستند.
ادامه دارد👇👇👇
#ایران
#اریایی
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
♦️ایران، آریایی، هویتسازی مصنوعی
ص۱
✍دکتر سیدعبدالمجید الهامی
۲۷ مهر ۱۴۰۴
دروغ ها منشا کجی و انحراف اند. اگر آنسانهای مدعی نژادگرا فقط ۱۵ دقیقه تفکر کنند و به خودشان بگویند چرا نژادگرا هستند، بخصوص مدعیان آریایی گری به خود بگویند یعنی چی آریایی هستیم؟ و اصلا آریایی بودن چه مزیتی دارد؟ و یا آیا خون آریایی رنگین تر است؟ یا اگر بگویم آریایی بودن، هوش و ذکاوت ما بیشتر می شود؟ آیا خدا آریایی ها رو موجوداتی استثنایی خلق کرده است؟
حالا اگر کروموزوم های ما کم و زیاد بشوند یعنی پولدارتر و موفق تر می شویم؟ آیا فردای قیامت اول میگویند آریایی ها بیاند جلو بروند بهشت؟
پس اگر هنوز در جهل آریایی غوطه ور هستند! یعنی تفکر نکردند. فقط دیدند کلمه ی قشنگی است گفتند بگذارید به کار ببریم. کلاس دارد! چهار تا کلیپ با ملودی حماسی هم براش ساختند تا خلقی ناآگاه را فریب بدهند.
آیا هنوز نمی دانند بالا بردن این کلمه و نژادگرایی برای جدایی انداختن بین مردمان در یک منطقه حیاتی و حساس است.
باید اهتمام آن باشد تا با قدرت علیه جعلیات و تحریفات تاریخیِ حکومت ها، پادشاهان و مردمان مغرض، فعالیت شود تا با نژادپرستی و قومیت گرایی مقابله گردد تا باعث گسست اجتماع ایرانیان نگردد.
""آریایینژاد خواندن ایرانیان تفکری غلط و خطرناک است و اصطلاح «نژاد آریایی» برساختهای تخیلی و مجعول است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی توسط اروپاییان ساخته و در قرن بیستم بدل به ایدئولوژی رسمی «حزب نازی» شد. عبارت «نژاد آریایی» از همان دهههای پایانی قرن نوزده توسط تعدادی از روشنفکران ایرانی وارد متون فارسی شد و در سال های بعد به یکی از مفاهیم محوری ناسیونالیسم ایرانی بدل گشت.
لغت «آریایی» در متون باستانی هندوها و متونی چون اوستا آمده است، ولی در این متون معنی روشنی ندارد و دلالت های گوناگونی دارد؛ از اشاره به طبقه روحانیون و مومنان به دین مهر تا اشاره به اشراف و پادشاهان. کاربرد واژه آریایی در دورانهای مختلف زبان فارسی به یک معنا نبوده و مثلا در شاهنامه فردوسی عبارت آریاییها وجود ندارد. معنی مدرن و نژادی کلمه آریایی در قرن نوزدهم توسط متفکران ضد مدرنیته اروپایی جعل شد و نه تنها سابقهای پیش از آن نداشت بلکه از لحاظ علمی نیز کاملا مهمل و بیاساس بود.
در قرن نوزدهم کشف بزرگی در زبانشناسی رخ داد: سر ویلیام جونز با مطالعه در ساختارهای زبانهای باستانی متوجه شد که زبانهای اروپایی، ایرانی و هندی ریشه مشترکی دارند و آنها را ذیل زبانهای هندواروپایی قرار داد. در همان دوران یک شرقشناس فرانسوی به نام نکوتیل-دوپیرون کتاب اوستا را به فرانسوی ترجمه کرد و لغت آریایی را در زبانهای جدید مطرح کرد.
تمام مباحث جونز و دوپرون مربوط به زبان و «ساختارهای زبانی» بود و هیچ دلالتی بر مسئله «نژاد» نداشت. اما در قرن نوزدهم و با فراگیری رمانتیسیسم متفکران آلمانی از واژه آریایی برای دلالت بر نژاد استفاده کردند. این گروه ناسیونالیستهای تندرویی بودند که اساس ایدئولوژی نازیسم توسط آنها ساخته شد.
طرح اسطوره نژاد آریایی از سوی اروپاییان از خواسته و تمایل آنها برای یافتن انسانی در هند باستان که از یهودیت و مسیحیت ریشه و سابقهای کهنتر و برتر داشته باشد، سرچشمه میگرفت. رمانتیکها که اساسا ضد ارزشهای عصر روشنگری و برابری انسانها بودند، واژه آریایی را در تقابل با سامی و یهودی به کار بردند. عبارت سامی به ریشهی زبانهایی چون عبری دلالت داشت که متفکران رمانتیک آن را زبان یهودیت و مسیحیت، و عامل انحطاط تمدن میدانستند.""
در قبال خوانش ایرانیان قرن نوزده از مهفوم ناسیونالیسم، اکثرا رونویس تئوریهای غربیان بودند، و چه آش شله قلمکاری از آن بدرآمد. دنیای غرب مفهوم ناسیونالیسم و چارچوب فدرالیسم را از دوران روشنگری عصر دائره المعارف استحصال کردند؛ و نتیجهی چندین دهه مطالعات اندیشه ها و اتاق فکرها بود. حال اینکه ما در سرآغاز قرن بیستم خواهان جا انداختن ناسیونالیسم به تعریف غربی آن در یک جامعه عقب مانده ایالاتی و دهاتی بدون در نظر گرفتن سواد و رشد عقلانیت و مفاهیم سیاسی و فلسفی بودیم، همانند طرفداران کمونیسم که بدون وجود کارگر شعار حمایت از کارگر میدادند.
اشخاص و افرادی که از ایران به خارج رفته و در برلین حلقهی کاوه و مجلهی ایرانشهر را به سرکردگی کاظم زاده ایرانشهر، تقی زاده، محمود افشار یزدی و امیر اعلم راه انداخته بودند، بدون وجود زمینه های علمی و جاری بودن اندیشه همگانی و دغدغه مند بودن مردم نسبت به این موضوع آن را تنها راه رهایی ایران می دانستند.
ادامه دارد👇👇👇
#ایران
#اریایی
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
👍17❤5👎1
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️ایران، آریایی، هویتسازی مصنوعی
ص۲
✍دکتر سیدعبدالمجید الهامی
۲۷ مهر ۱۴۰۴
آنها با تقلید از تز موهوم آریایی المانها و اروپایی ها خود را ملتی اروپایی دانسته و بدنبال جا انداختن شعار ناسیونالیسم آریایی گری در قبال عرب گرایی و بعدها ترک گرایی شدند.
در همین امتداد فکر کردند آن گمشده را یافتند و همانند ارشمیدس به فریاد برآمدند که یافتیم. با برآمدن رضا شصت تیر و افرادی همانند فروغی و تیمورتاش و داور به تئوریزه کردن این مفهوم غریب با هویت مردم ایران پرداختند. این تئوریزه کردن آنچنان بهوسیله سنت سیاسی و استبدادی نظام پهلوی عجین و تبلیغ شد که حتی روشنفکران ملی مذهبی هم مرعوب و تحت سیطرهی آن قرار گرفتند؛ بدان گونه که دکتر شریعتی تضاد آریایی گری و سامی گری در هویت ملی و مذهبی را تئوریزه کرد و نشر داد. شریعتی که نظر دیگری و صدای دیگری از او برمی آمد در این فقره خود مبلغ ناسیونالیسم حکومتی شد؛ ناسیونالیسمی بر مبنای اریایی گری که ببشترین پایگاه آن در مرکزنشینان قرار داشت.
البته مشهدیها هم با فردوسی مابی به آن دامن زدند. این موضوع حتی مهندس سحابی را واداشت که اسلام ایرانی را از اسلامی عربی متمایز داند. این فقره در نزد بزرگان ملی مذهبی چنان پرورنده شد که به گونهای یکبار دیگر شعوبیه نوین از مشهد برآمد. جدیدا هم متیراییسم، نوزوزمابی و سده گرایی و تمامی مظاهر زرتشتی گری را مبلغ شده اند.
آریایی تبار خواندن ایرانیان نخستین بار در نوشتههای میرزا آقاخان کرمانی اتفاق افتاد. وی این واژه را در متون فرانسوی دیده بود و آن را با همان املای فرانسوی به فارسی مینوشت. میرزا آقاخان کرمانی تحت تاثیر میرزا فتحعلی آخوندزاده این مبحث را مطرح میکرد. آخوندزاده در نوشتههای خود با گلایه از وضعیت اسفناک ایران، آرزو داشت ایران بدل به کشوری مدرن شده و به کاروان ترقی و عقلانیت غربی بپیوندد و گفتمان ناسیونالیستی را یکی از راهکارهای این هدف میدانست. اما نکته منفی این نوع از ناسیونالیسم، قومی بودن آن است. این گفتمان ناسیونالیستها اساسا بر حرمان گذشته و شکوهمندی ساختگی از ایران باستان بنا یافته بود. این نگاه بلندپروازنه دربارهی ماهیت ایرانی بر افتخارات ایران پیش از اسلام تکیه داشت و اساسا توسط شرق شناسان مطرح شده و تا آن زمان در داخل ایران غریب و ناشناخته بود.
پس از میرزا آقاخان کرمانی به تدریج واژه آریایی در زبان فارسی جا افتاد و با کتاب «حسن پیرنیا» همهگیر شد. پیرنیا که خود از دولتمردان حکومت پهلوی بود، تهیهی نخستین کتابهای درسی عصر پهلوی را به عهده داشت و تاثیر او بر شناخت هویت ایرانی از طریق متون درسی تاثیری عمیق بود. از همین روی کتاب تاریخ قدیم ایران اولین کتاب درسی نوشتهی پیرنیا که توسط وزارت معارف وقت نشر شد، اهمیت خاصی دارد. این کتاب فصلی دارد زیر عنوان «نژادها، نژاد سفیدپوست و مردمان هند و اروپایی» که کاملا با توسل به «علم نژاد» و به طور مشخص بر اساس «علم تفکیک نژادها و شکل و کیفیت انسانهای متعلق به آنها» نوشته شده است.
این فصل کتاب کاملا به شیوه اروپایی آن زمان که انسان را به نژادهای آریایی، سامی و امثال آن دستهبندی میکرد نوشته شده، و از ترمینولوژی ادیان ابراهیمی که نسل بشر را به سه پسر نوح (سام، حام و یافث) میرساند به مثابه ابزار دستهبندی نژادی کار گرفته است. در این کتاب فرض بر این است که اجداد آریاییان یا هند و اروپاییان امروزی دارای یک خاستگاه اولیه بودهاند. پیرنیا در این زمینه نظریهی رایج اوایل قرن بیستم را که ادعا داشت خاستگاه آریاییان شبه جزیره اسکندیناوی است، با صراحت پذیرفت. بنابر فرضیه پیرنیا ایرانیها مردمانیاند که از اسکندیناوی به فلات ایران کوچیدهاند. پس از روی کار آمدن حزب نازی در آلمان و گسترش روابط ایران و آلمان در دورهی هیتلر، دلالت های نژادپرستانه واژهی نژاد آریایی بیشتر شد. با شکل گیری فاشیسم در دهه سی قرن ۲۰، افسانه آریایی بدل به ایدئولوژی رسمی المانها شد و فجایع آفرید.
آنچه در برخی برهه ها ـ مثلا در سالهای انحطاط فروپاشی پادشاهی ساسانیان، دورهی افول سلطنت صفویه و متعاقب سقوط رضاشاه و ایام سلطنت فرزندش ـ خلاف آمد این سنت و قاعده اتفاق افتاد، پیآمد تحمیل زورمدارانهی هویت برساخته حکومتی بر مردم بوده است؛ هویتی مصنوعی که زمانی (از جمله در عهد ساسانی ها و پهلوی ها)، برپایهی قومیت انحصاری و نژادگرایانه آریایی، و زمانی دیگر بر پایهی مذاهب وابسته به حکومت ها، نظیر شریعت زرتشتی (در عهد ساسانیان)، مذهب شافعی (در عهد سلجوقیان) و شیعی دوازده امامی (در عهد صفویه و جمهوری اسلامی).
ادامه دارد👇👇👇
#ایران
#اریایی
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
♦️ایران، آریایی، هویتسازی مصنوعی
ص۲
✍دکتر سیدعبدالمجید الهامی
۲۷ مهر ۱۴۰۴
آنها با تقلید از تز موهوم آریایی المانها و اروپایی ها خود را ملتی اروپایی دانسته و بدنبال جا انداختن شعار ناسیونالیسم آریایی گری در قبال عرب گرایی و بعدها ترک گرایی شدند.
در همین امتداد فکر کردند آن گمشده را یافتند و همانند ارشمیدس به فریاد برآمدند که یافتیم. با برآمدن رضا شصت تیر و افرادی همانند فروغی و تیمورتاش و داور به تئوریزه کردن این مفهوم غریب با هویت مردم ایران پرداختند. این تئوریزه کردن آنچنان بهوسیله سنت سیاسی و استبدادی نظام پهلوی عجین و تبلیغ شد که حتی روشنفکران ملی مذهبی هم مرعوب و تحت سیطرهی آن قرار گرفتند؛ بدان گونه که دکتر شریعتی تضاد آریایی گری و سامی گری در هویت ملی و مذهبی را تئوریزه کرد و نشر داد. شریعتی که نظر دیگری و صدای دیگری از او برمی آمد در این فقره خود مبلغ ناسیونالیسم حکومتی شد؛ ناسیونالیسمی بر مبنای اریایی گری که ببشترین پایگاه آن در مرکزنشینان قرار داشت.
البته مشهدیها هم با فردوسی مابی به آن دامن زدند. این موضوع حتی مهندس سحابی را واداشت که اسلام ایرانی را از اسلامی عربی متمایز داند. این فقره در نزد بزرگان ملی مذهبی چنان پرورنده شد که به گونهای یکبار دیگر شعوبیه نوین از مشهد برآمد. جدیدا هم متیراییسم، نوزوزمابی و سده گرایی و تمامی مظاهر زرتشتی گری را مبلغ شده اند.
آریایی تبار خواندن ایرانیان نخستین بار در نوشتههای میرزا آقاخان کرمانی اتفاق افتاد. وی این واژه را در متون فرانسوی دیده بود و آن را با همان املای فرانسوی به فارسی مینوشت. میرزا آقاخان کرمانی تحت تاثیر میرزا فتحعلی آخوندزاده این مبحث را مطرح میکرد. آخوندزاده در نوشتههای خود با گلایه از وضعیت اسفناک ایران، آرزو داشت ایران بدل به کشوری مدرن شده و به کاروان ترقی و عقلانیت غربی بپیوندد و گفتمان ناسیونالیستی را یکی از راهکارهای این هدف میدانست. اما نکته منفی این نوع از ناسیونالیسم، قومی بودن آن است. این گفتمان ناسیونالیستها اساسا بر حرمان گذشته و شکوهمندی ساختگی از ایران باستان بنا یافته بود. این نگاه بلندپروازنه دربارهی ماهیت ایرانی بر افتخارات ایران پیش از اسلام تکیه داشت و اساسا توسط شرق شناسان مطرح شده و تا آن زمان در داخل ایران غریب و ناشناخته بود.
پس از میرزا آقاخان کرمانی به تدریج واژه آریایی در زبان فارسی جا افتاد و با کتاب «حسن پیرنیا» همهگیر شد. پیرنیا که خود از دولتمردان حکومت پهلوی بود، تهیهی نخستین کتابهای درسی عصر پهلوی را به عهده داشت و تاثیر او بر شناخت هویت ایرانی از طریق متون درسی تاثیری عمیق بود. از همین روی کتاب تاریخ قدیم ایران اولین کتاب درسی نوشتهی پیرنیا که توسط وزارت معارف وقت نشر شد، اهمیت خاصی دارد. این کتاب فصلی دارد زیر عنوان «نژادها، نژاد سفیدپوست و مردمان هند و اروپایی» که کاملا با توسل به «علم نژاد» و به طور مشخص بر اساس «علم تفکیک نژادها و شکل و کیفیت انسانهای متعلق به آنها» نوشته شده است.
این فصل کتاب کاملا به شیوه اروپایی آن زمان که انسان را به نژادهای آریایی، سامی و امثال آن دستهبندی میکرد نوشته شده، و از ترمینولوژی ادیان ابراهیمی که نسل بشر را به سه پسر نوح (سام، حام و یافث) میرساند به مثابه ابزار دستهبندی نژادی کار گرفته است. در این کتاب فرض بر این است که اجداد آریاییان یا هند و اروپاییان امروزی دارای یک خاستگاه اولیه بودهاند. پیرنیا در این زمینه نظریهی رایج اوایل قرن بیستم را که ادعا داشت خاستگاه آریاییان شبه جزیره اسکندیناوی است، با صراحت پذیرفت. بنابر فرضیه پیرنیا ایرانیها مردمانیاند که از اسکندیناوی به فلات ایران کوچیدهاند. پس از روی کار آمدن حزب نازی در آلمان و گسترش روابط ایران و آلمان در دورهی هیتلر، دلالت های نژادپرستانه واژهی نژاد آریایی بیشتر شد. با شکل گیری فاشیسم در دهه سی قرن ۲۰، افسانه آریایی بدل به ایدئولوژی رسمی المانها شد و فجایع آفرید.
آنچه در برخی برهه ها ـ مثلا در سالهای انحطاط فروپاشی پادشاهی ساسانیان، دورهی افول سلطنت صفویه و متعاقب سقوط رضاشاه و ایام سلطنت فرزندش ـ خلاف آمد این سنت و قاعده اتفاق افتاد، پیآمد تحمیل زورمدارانهی هویت برساخته حکومتی بر مردم بوده است؛ هویتی مصنوعی که زمانی (از جمله در عهد ساسانی ها و پهلوی ها)، برپایهی قومیت انحصاری و نژادگرایانه آریایی، و زمانی دیگر بر پایهی مذاهب وابسته به حکومت ها، نظیر شریعت زرتشتی (در عهد ساسانیان)، مذهب شافعی (در عهد سلجوقیان) و شیعی دوازده امامی (در عهد صفویه و جمهوری اسلامی).
ادامه دارد👇👇👇
#ایران
#اریایی
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
👍16👎1
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️ایران، آریایی، هویتسازی مصنوعی
ص۳
✍دکتر سیدعبدالمجید الهامی
۲۷ مهر ۱۴۰۴
این نوع برنامه های یکسان سازی قومی، فرهنگی و مذهبی (ایدیٔولوژیک)، برخلاف مدعیات برنامه ریزان و مجریان آن، نه فقط کمکی به توسعه و پیشرفت جامعه نکرد بلکه با از بین بردن تنوع و تفاوت های فکری فرهنگی، جامعه را از یک پیشزمینه ضروری برای بروز ابتکار و نوآوری محروم و از انگیزه سبقتجویی در عرصهی آفرینش آثار بدیع فرهنگی، علمی و فناوری تهی ساخت.
مضافا این که معمولا به مثابه دستآویزی توسط دولت های اقتدارگرا برای تمرکز قدرت همهی منابع تولید اقتصادی و فرهنگی از طریق حذف همهی گروهها و جریان های فکری، سیاسی، ناهماهنگ با گرایش غالب و مسلط بکار گرفته شدند. چون عموما با اعمال تبعیض های آشکار مادی و فرهنگی آزار دهنده بر ضد جماعت های مطرود و قربانی همراه بودند.
متعاقبا علاوه بر تعمیق شکاف بی اعتمادی میان ملت و دولت، ظرفیت رواداری و همدردی بین اقوام و گرایش های مذهبی متفاوت را نیز کاهش داده آنها را تحریک پذیر و مستعد درگیر شدن در نزاعهای قومی مذهبی می نمود.
خصومت و نزاع بین افراد و پیروان اقوام و مذاهب مختلف که خود قربانی تبعیض و بی عدالتی قدرت های متمرکز سیاسی و اقتصادی اند، باعث تقویت روحیه خودمداری و عصبیت های قومی و مذهبی می شود.
در نتیجه مطالبه سیاست های مبتنی بر عدالت و برابری از صاحبان قدرت، با اعمال تبعیض و خشونت نسبت به افراد اقوام و پیروان مذاهب «رقیب» همراه می گردد. از این وضعیت آشفته و آلوده به زهر بی اعتمادی و خصومت و سوء ظن نسبت به یکدیگر، تنها جریان ها و عوامل زیر منتفع می شوند: ناسیونالیست های نژادگرای به لحاظ فرهنگی تمامیت خواه، قوم گرایان افراطی جدایی طلب، نیروهای اقتدار گرای داخلی و قدرت های استیلاجوی و توسعه طلب خارجی.
#ایران
#اریایی
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
♦️ایران، آریایی، هویتسازی مصنوعی
ص۳
✍دکتر سیدعبدالمجید الهامی
۲۷ مهر ۱۴۰۴
این نوع برنامه های یکسان سازی قومی، فرهنگی و مذهبی (ایدیٔولوژیک)، برخلاف مدعیات برنامه ریزان و مجریان آن، نه فقط کمکی به توسعه و پیشرفت جامعه نکرد بلکه با از بین بردن تنوع و تفاوت های فکری فرهنگی، جامعه را از یک پیشزمینه ضروری برای بروز ابتکار و نوآوری محروم و از انگیزه سبقتجویی در عرصهی آفرینش آثار بدیع فرهنگی، علمی و فناوری تهی ساخت.
مضافا این که معمولا به مثابه دستآویزی توسط دولت های اقتدارگرا برای تمرکز قدرت همهی منابع تولید اقتصادی و فرهنگی از طریق حذف همهی گروهها و جریان های فکری، سیاسی، ناهماهنگ با گرایش غالب و مسلط بکار گرفته شدند. چون عموما با اعمال تبعیض های آشکار مادی و فرهنگی آزار دهنده بر ضد جماعت های مطرود و قربانی همراه بودند.
متعاقبا علاوه بر تعمیق شکاف بی اعتمادی میان ملت و دولت، ظرفیت رواداری و همدردی بین اقوام و گرایش های مذهبی متفاوت را نیز کاهش داده آنها را تحریک پذیر و مستعد درگیر شدن در نزاعهای قومی مذهبی می نمود.
خصومت و نزاع بین افراد و پیروان اقوام و مذاهب مختلف که خود قربانی تبعیض و بی عدالتی قدرت های متمرکز سیاسی و اقتصادی اند، باعث تقویت روحیه خودمداری و عصبیت های قومی و مذهبی می شود.
در نتیجه مطالبه سیاست های مبتنی بر عدالت و برابری از صاحبان قدرت، با اعمال تبعیض و خشونت نسبت به افراد اقوام و پیروان مذاهب «رقیب» همراه می گردد. از این وضعیت آشفته و آلوده به زهر بی اعتمادی و خصومت و سوء ظن نسبت به یکدیگر، تنها جریان ها و عوامل زیر منتفع می شوند: ناسیونالیست های نژادگرای به لحاظ فرهنگی تمامیت خواه، قوم گرایان افراطی جدایی طلب، نیروهای اقتدار گرای داخلی و قدرت های استیلاجوی و توسعه طلب خارجی.
#ایران
#اریایی
#سیدعبدالمجید_الهامی
@NewHasanMohaddesi
👌20❤7👎3👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️وطنی فراتر از خاک، فراتر از قوم و قبیله
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۲۸ مهر ۱۴۰۴
بر من میتازند که چهطور میگذاری در گروه ات برخی خشمگینانه سخن بگویند؟ آیا نمیبینی؟
میگویم بگذار خشمشان را فریاد بزنند اما کنار ما بمانند. اگر ایرانی بزرگ و آباد میخواهیم، بر مردمان اش حرمت بگذاریم، در دردها و رنجها و شادیهایشان شریک شویم، اگر از دستمان کاری بر نمیآید به قدر یک فریاد، بهقدر یک گام همدلی کنیم.
آسانترین کار راندن و خاموش کردن و تهمت زدن است. اما گاهی فقط باید شنید. از راه شراکت با مردم است که میتوانیم بذر مهر وطن را در سراسر این فلات بزرگ و قدیمی بکاریم. وطن بهقدر همدردی و همراهیهای ما وسعت مییابد و حتا از این فلات نیز فراتر میرود.
وطن بدون دیگری چه معنایی دارد؟ وطن بدون تفاوت و کثرت قلمرویی حقیر است. من گاهی احساس میکنم با یک دنیا انسان هموطن ام.
#وطن
#کثرت
#فراتر_از_قوم
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۲۸ مهر ۱۴۰۴
بر من میتازند که چهطور میگذاری در گروه ات برخی خشمگینانه سخن بگویند؟ آیا نمیبینی؟
میگویم بگذار خشمشان را فریاد بزنند اما کنار ما بمانند. اگر ایرانی بزرگ و آباد میخواهیم، بر مردمان اش حرمت بگذاریم، در دردها و رنجها و شادیهایشان شریک شویم، اگر از دستمان کاری بر نمیآید به قدر یک فریاد، بهقدر یک گام همدلی کنیم.
آسانترین کار راندن و خاموش کردن و تهمت زدن است. اما گاهی فقط باید شنید. از راه شراکت با مردم است که میتوانیم بذر مهر وطن را در سراسر این فلات بزرگ و قدیمی بکاریم. وطن بهقدر همدردی و همراهیهای ما وسعت مییابد و حتا از این فلات نیز فراتر میرود.
وطن بدون دیگری چه معنایی دارد؟ وطن بدون تفاوت و کثرت قلمرویی حقیر است. من گاهی احساس میکنم با یک دنیا انسان هموطن ام.
#وطن
#کثرت
#فراتر_از_قوم
@NewHasanMohaddesi
❤36👏14🤔4👍2
♦️علم زبان: مصاحبه با نوام چامسکی
✍نویسنده: جیمز مک گیلوری
ترجمهی دکتر هیوا ویسی
ناشر: پرسمان
۲۹ مهر ۱۴۰۴
#زبانشناسی
#هیوا_ویسی
#نوام_چامسکی
#جیمیز_مک_گیلوری
@NewHasanMohaddesi
✍نویسنده: جیمز مک گیلوری
ترجمهی دکتر هیوا ویسی
ناشر: پرسمان
۲۹ مهر ۱۴۰۴
#زبانشناسی
#هیوا_ویسی
#نوام_چامسکی
#جیمیز_مک_گیلوری
@NewHasanMohaddesi
❤13👍3👎2😍1
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
🎞 ملیگرایی ایرانی؛ بازاندیشی جامعهشناختی
گفتوگویی میان دکتر حسن محدثی و دکتر سید جواد میری
پیرامون چیستی، ریشهها، چالشها، مخاطرات و فرصتهای ملیگرایی در ایران معاصر.
🗓 پنجشنبه ۱ آبان، ساعت ۲۱
📍 در یوتیوب آکادمی
🔗 youtube.com/@toakademi
ملیگرایی در ایران نه صرفاً یک احساس جمعی، بلکه گفتمانی چندلایه است که در بستر تاریخ، سیاست و فرهنگ ایرانی شکل گرفته است. بهعنوان یکی از گفتمانهای محوری در تاریخ معاصر ایران، همواره در مرز میان هویت فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی در نوسان بوده است.
فهم فرصتها، چالشها و مخاطرات آن میتواند به بازشناسی نسبت میان هویت ملی، دین و دولت یاری رساند و افقهای تازهای برای اندیشیدن به جامعه ایرانی بگشاید.
گفتوگویی میان دکتر حسن محدثی و دکتر سید جواد میری
پیرامون چیستی، ریشهها، چالشها، مخاطرات و فرصتهای ملیگرایی در ایران معاصر.
🗓 پنجشنبه ۱ آبان، ساعت ۲۱
📍 در یوتیوب آکادمی
🔗 youtube.com/@toakademi
ملیگرایی در ایران نه صرفاً یک احساس جمعی، بلکه گفتمانی چندلایه است که در بستر تاریخ، سیاست و فرهنگ ایرانی شکل گرفته است. بهعنوان یکی از گفتمانهای محوری در تاریخ معاصر ایران، همواره در مرز میان هویت فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی در نوسان بوده است.
فهم فرصتها، چالشها و مخاطرات آن میتواند به بازشناسی نسبت میان هویت ملی، دین و دولت یاری رساند و افقهای تازهای برای اندیشیدن به جامعه ایرانی بگشاید.
👍20👏5👎4
♦️فردوسی زنستیز یا زنستای؟!
✍️علی مرادی مراغه ای
بازنشر: ۳۰ مهر ۱۴۰۴
برخی دوستداران او این دو بیت موهن را از آنِ فردوسی نمیدانند:
زن و اژدها هر دو در خاک به
جهان پاک از این هر دو ناپاک به
و :
«زنان را ستایی سگان را ستای
که یک سگ به از صد زن پارسای
آنها معتقدند این ابیات در نسخههای اصلی شاهنامه نیامده. اینجا فرصت اثبات یا نفیِ آنرا نداریم، اما تا مشروطه کمتر شاعری بوده که زن ستیز نبوده باشد!.
دوستداران فردوسی برخی زنان شاهنامه(مانند گردآفريد، همای و گرديه) را دلیل بر زن ستایی او میدانند اما توجه نمیکنند:
اولا، اینها استثنا بوده،
ثانیا، اینها هم سرانجام خیانتکار میشوند!
مثلا گردیه سرانجام همسرش را میکشد! یا همای، فرزندش را بخاطر تصاحب تخت در آب رها می کند!
ثالثا، در نظر نمیگیرند در یک کتاب حماسی(شاهنامه) زن نمیتواند مقامی برابر با مرد داشته باشد و بخاطر همین بارها از زبان قهرمانان مرد مانند مهراب، رستم، افراسياب...زنان سرزنش شده اند.
رابعا، اگر فردوسی از نادر زنان قهرمانش ستایش کرده او از قهرمان داستانش ستایش کرده نه از زن نوعی.
او از خردمندیِ گردیه گفته که با تبرگ ميجنگد به سپهسالاری ميرسد امّا سرانجام خسرو پرويز از او میخواهد همسرش(گستهم) را بکشد و همسر او گردد و به مقام برسد و او اطاعت کرده همسرش را میکشد:
چو شب تيره شد روشنایی بکشت
لب شوی بگرفت ناگه به مشت
می بینید که حتی زنان خوب هم عاقبت خیانتکار میگردند!
گردآفريد دختر گژدهم هم با همۀ دليری، نيرنگباز است و سهراب را می فريبد!
شاهنامه که به عنوان یک اثر حماسی باید اغراق کند اما حتی پس از بالا بردن نادر قهرمانان زنش، در آخر آنها را بر زمین میزند!
در حالیکه مثلا زنان ایده آل فردوسی هستند!
پس از مرگ اردشير، همای تاج بر سر نهاده اهل بخشش، دهش، دادگری..است اما از جاه طلبی و عشق بـقدرت، سرانجام بر مهر مادری چشم پوشیده فرزنـدش را در صـندوقی در دريا رها میکند!
فردوسی وقتی به زن نوع اشاره ميکنند نگاهش کهتر بینی زن است:
در داستان زال و رودابه، فرستادن زن به عنوان سفير را ننگ میداند:
که جايي کجا مايه چندين بود
فرستادن زن چه آيين بود
در ماجرای سودابه و سياوش، کيکاووس از سياوش ميخواهد يکی از خواهرانش را بعنوان همسر برگزیند سياوش ميگويد:
چه آموزم اندر شبستان شاه
به دانش زنان کی نمايند راه
کيکاووس میگوید:
همی خواست ديدن در راستی
ز کار زن آيد همی کاستی
هنگامی که سياوش کشته ميشود، رستم به کيکاووس ميگويد:
کسی کاو بود مهتر انجمن
کفن بهتر او را ز فرمان زن
سياوش به گفتار زن شد به باد
خجسته زنی کو ز مادر نزاد
سخن افراسياب به هنگاميکه منيژه عاشق بيژن شده بود:
کرا از پس پرده دختر بود
اگر تاج دارد بداختر بود
کرا دختر آيد به جای پسر
که از پرده عيب آورد بر نژاد
هنگامي که اسفنديار با مادرش برای رفتن به جنگ مشورت می کند پشیمان می گردد چرا با زن مشورت کرده!
که پيش زنان راز هرگز مگوی
چو گويی سخن بازيابی به کوی
مکن هيچ کاری به فرمان زن
که هرگز نبينی زنی رایزن
یا سخن اسفنديار خطاب به بهمن:
بدو گفت کز مردم سرفراز
نزيبد که با زن نشيند به راز
و پند اردشير به مخاطبان:
دگر بشکنی گردن آز را
نگویی به پيش زنان راز را
یا در داستان بيژن و منيژه:
که گر لب بدوزی ز بهر گزند
زنان را زبان کم بماند به بند
هنگامي که فريدون سه دختر شاه يمن را برای سه پسرش میخواهد شاه يمن گويد:
به اختر کس آن دان که دخترش نيست
چو دختر بود روشن اخترش نيست
و نظر فرستاده زال به کنيزکان رودابه:
بدان تاش دختر نباشد ز بن
نبايد شنيدنش ننگ سخن
پس از آگاهی مهراب از ماجرای دلدادگی رودابه ميگويد:
مرا گفت چون دختر آمد پديد
ببايستش اندر زمان سر بريد
در داستان بهرام شاه، دهی تنها بخاطر سروری زنان، ویران و درختانش خشک میگردد!
بدين ده زن و کودکان مهترند
کسی را نبايد که فرمان برند
تنها هنر زن نشستن در خانه و زاييدن و البته پسر زاییدن!
زنان را همين بس بود يک هنر
نشينند و زايند شيران نر
دوستداران فردوسی از شاعرِ فضای مردسالار ده قرن پیش میخواهند ستایشگر زن و تفکر فمنيستي امروزی بیرون کشند!
برای پی بردن به فضای هولناکِ مردانه تنها نمونه خاقانی را بنگرید که از تولد دخترش سرافکنده و چون خر در گل میرود اما وقتی دخترش در سه سالگی می میرد آنوقت چون اسب از شادی تاخته عمری دوباره می یابد!
سرفکنده شدم چو دختر زاد
بر فلک سر فراختم چو برفت
بودم از عجز چون خر اندر گل
بر جهان اسب تاختم چو برفت
ذهن و روح انسان امروز ایرانی از همان فرهنگ مردسالار برمی آید.
تاریخ گذشته از فقیه، فیلسوف و شاعرش گرفته تا شاهش، شرمسار زنان است و زنان راهی ندارند جز نقدِ گذشته و نگاه به آینده و افقهای دوردست...
🔻منبع:
https://www.tg-me.com/tarikhanehmoradi/2502
#شاهنامه
#زنستیزی
#فرهنگ_مذکر
#ابوالقاسم_فردوسی
#علی_مرادی_مراغهای
@NewHasanMohaddesi
Telegram
تاریخانه: تاریخ معاصر به روایت علی مرادی مراغهای
💥فردوسی زن ستیز یا زن ستای؟!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅برخی دوستداران او این دو بیت موهن را از آنِ فردوسی نمیدانند:
زن و اژدها هر دو در خاک به
جهان پاک از این هر دو ناپاک به
و :
«زنان را ستایی سگان را ستای
که یک سگ به از صد زن پارسای
آنها معتقدند اینها…
✍️علی مرادی مراغه ای
✅برخی دوستداران او این دو بیت موهن را از آنِ فردوسی نمیدانند:
زن و اژدها هر دو در خاک به
جهان پاک از این هر دو ناپاک به
و :
«زنان را ستایی سگان را ستای
که یک سگ به از صد زن پارسای
آنها معتقدند اینها…
👍43❤9👏9👎7😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️مرزهای انفسی و درونی را بزداییم!
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱ آبان ۱۴۰۴
مرزهای کشورها را بهرسمیت بشناسیم (چون مستظهر به قوانین بینالمللی هستند)، اما مرزهای قومیتی را از ذهن و درون خود بزداییم! کرد و ترک و عرب و بلوچ و فارس و افغانستانی جزوی از خانوادهی بشریت اند.
گشودهگی به روی دیگریی متفاوت، از فضیلتهای والای انسانی است. دیگری را با فرهنگ و تفاوتهایش بهرسمیت بشناسیم و اندیشهی حذف را حذف کنیم.
🔻منبع ویدئو:
https://www.instagram.com/reel/DQHmdHEiBpQ/?igsh=MWJuM3ZlMDZnczl5ag==
#گشودهگی
#تکثر_اجتماعی
#مرزهای_انفسی
#چندفرهنگگرایی
#مرزهای_جغرافیایی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱ آبان ۱۴۰۴
مرزهای کشورها را بهرسمیت بشناسیم (چون مستظهر به قوانین بینالمللی هستند)، اما مرزهای قومیتی را از ذهن و درون خود بزداییم! کرد و ترک و عرب و بلوچ و فارس و افغانستانی جزوی از خانوادهی بشریت اند.
گشودهگی به روی دیگریی متفاوت، از فضیلتهای والای انسانی است. دیگری را با فرهنگ و تفاوتهایش بهرسمیت بشناسیم و اندیشهی حذف را حذف کنیم.
🔻منبع ویدئو:
https://www.instagram.com/reel/DQHmdHEiBpQ/?igsh=MWJuM3ZlMDZnczl5ag==
#گشودهگی
#تکثر_اجتماعی
#مرزهای_انفسی
#چندفرهنگگرایی
#مرزهای_جغرافیایی
@NewHasanMohaddesi
👍24❤12👎3👌3
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 ملیگرایی ایرانی؛ بازاندیشی جامعهشناختی
گفتوگویی میان دکتر حسن محدثی و دکتر سید جواد میری
پیرامون چیستی، ریشهها، چالشها، مخاطرات و فرصتهای ملیگرایی در ایران معاصر.
🗓 پنجشنبه ۱ آبان، ساعت ۲۱
📍 در یوتیوب آکادمی
🔗 youtube.com/@toakademi
ملیگرایی در ایران نه صرفاً یک احساس جمعی، بلکه گفتمانی چندلایه است که در بستر تاریخ، سیاست و فرهنگ ایرانی شکل گرفته است. بهعنوان یکی از گفتمانهای محوری در تاریخ معاصر ایران، همواره در مرز میان هویت فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی در نوسان بوده است.
فهم فرصتها، چالشها و مخاطرات آن میتواند به بازشناسی نسبت میان هویت ملی، دین و دولت یاری رساند و افقهای تازهای برای اندیشیدن به جامعه ایرانی بگشاید.
#ملی_گرایی
#ناسیونالیسم
#ایرانشهر
#ایران
#انواع_ملی_گرایی
گفتوگویی میان دکتر حسن محدثی و دکتر سید جواد میری
پیرامون چیستی، ریشهها، چالشها، مخاطرات و فرصتهای ملیگرایی در ایران معاصر.
🗓 پنجشنبه ۱ آبان، ساعت ۲۱
📍 در یوتیوب آکادمی
🔗 youtube.com/@toakademi
ملیگرایی در ایران نه صرفاً یک احساس جمعی، بلکه گفتمانی چندلایه است که در بستر تاریخ، سیاست و فرهنگ ایرانی شکل گرفته است. بهعنوان یکی از گفتمانهای محوری در تاریخ معاصر ایران، همواره در مرز میان هویت فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی در نوسان بوده است.
فهم فرصتها، چالشها و مخاطرات آن میتواند به بازشناسی نسبت میان هویت ملی، دین و دولت یاری رساند و افقهای تازهای برای اندیشیدن به جامعه ایرانی بگشاید.
#ملی_گرایی
#ناسیونالیسم
#ایرانشهر
#ایران
#انواع_ملی_گرایی
👌16👏8❤3👍1👎1
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 ملیگرایی ایرانی؛ بازاندیشی جامعهشناختی
گفتوگویی میان دکتر حسن محدثی و دکتر سید جواد میری
پیرامون چیستی، ریشهها، چالشها، مخاطرات و فرصتهای ملیگرایی در ایران معاصر.
برای تماشای این گفتوگو کلیک کنید
لینک: https://youtu.be/ETZtHDaGEOA
ملیگرایی در ایران نه صرفاً یک احساس جمعی، بلکه گفتمانی چندلایه است که در بستر تاریخ، سیاست و فرهنگ ایرانی شکل گرفته است. بهعنوان یکی از گفتمانهای محوری در تاریخ معاصر ایران، همواره در مرز میان هویت فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی در نوسان بوده است.
فهم فرصتها، چالشها و مخاطرات آن میتواند به بازشناسی نسبت میان هویت ملی، دین و دولت یاری رساند و افقهای تازهای برای اندیشیدن به جامعه ایرانی بگشاید.
کانال تلگرام آکادمی را دنبال کنید:
@toakademi_channel
#ملی_گرایی
#ناسیونالیسم
#ایرانشهر
#ایران
#انواع_ملی_گرایی
گفتوگویی میان دکتر حسن محدثی و دکتر سید جواد میری
پیرامون چیستی، ریشهها، چالشها، مخاطرات و فرصتهای ملیگرایی در ایران معاصر.
برای تماشای این گفتوگو کلیک کنید
لینک: https://youtu.be/ETZtHDaGEOA
ملیگرایی در ایران نه صرفاً یک احساس جمعی، بلکه گفتمانی چندلایه است که در بستر تاریخ، سیاست و فرهنگ ایرانی شکل گرفته است. بهعنوان یکی از گفتمانهای محوری در تاریخ معاصر ایران، همواره در مرز میان هویت فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی در نوسان بوده است.
فهم فرصتها، چالشها و مخاطرات آن میتواند به بازشناسی نسبت میان هویت ملی، دین و دولت یاری رساند و افقهای تازهای برای اندیشیدن به جامعه ایرانی بگشاید.
کانال تلگرام آکادمی را دنبال کنید:
@toakademi_channel
#ملی_گرایی
#ناسیونالیسم
#ایرانشهر
#ایران
#انواع_ملی_گرایی
❤20
♦️دامن زدن به مناقشهی کرد و ترک خیانت به ایران است
✍حسن محدثیی گیلوایی
۲ آبان ۱۴۰۴
🔻یک مخاطب محترم:
"ضمن سلام و احترام
آقای دکتر به وحدانیت و حقانیت خالق کائنات، اگر نسوزم چنین تعابیری بکار نمی بندم. شما حق بدین به ما. آخه چطوری قابل توجيهِ که مهمان ناخوانده و آواره دیروز، امروز تو خونه خودت برات تعیین تکلیف و امر و نهی کنه
حکومت های ایدئولوژیک مبتنی بر ایرانگراییِ طاغوت و ظاهرا جمهوری اسلامی برای حفظ سلطه خود به هر ریسمانی چنگ زده است منجمله پناه بردن به قدرت تروریستی اکراد. گربه رقصانی تروریست های قندیل نشین در اورمیه با عنوان کارناوال نوروز آنهم در لیالی قدر را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا گمان نمی کنید اگر چراغ سبز حکومت به ظاهر اسلامی نبود اکراد مهاجری که تا چندی پیش اعتقادی به فلسفه نوروز نداشتند چنین گستاخی ی در حق میزبان و علی ابن ابیطالب مرتکب شوند؟ دشمن شمشیر را از رو بسته. چنان بی محابا می تازد که اگر آزربایجان و آزربایجانی بیدار نشوند قاراباغی دیگر در پیش است."
🔸محدثی:
سلام برادر عزیز!
دامن زدن به اختلاف میان کرد و ترک در کشور خیانت به کشور است. به این موضوع نباید دامن زد بلکه باید حل اش کرد. کرد و ترک هر دو شهروند ایران اند و از حقوق شهروندیی برابر برخوردارند. هیچیک مالک شهرهای ایران نیستند. ادعای مالکیت بر شهرها ادعایی قومگرایانه و قبیلهگرایانه است؛ از ان نوع که یک قبیله در گذشته میگفت این مرتع و آن کوه و کمر مال قبیلهی ما است.
در داخل کشور، مطابق قانون همهی ما حق مهاجرت داریم. مهاجر خواندن کردها برای محروم کردن آنها از حقوق شهروندی خطا است. به این معنا که شما میگویید من هم یک گیلک مهاجر هستم. نخست برای ادامهی تحصیل در دانشگاه مهاجرت کردم به تهران و سپس مدتی طولانی در این شهر ساکن شدم و الان هم در حاشیهی آن زندهگی میکنم.
بارها نوشته ام قوممداری عقبماندهگی است. ترک و کرد در حقوق شهروندی با هم برابر اند. ادعای مالکیت بر شهرها از جمله شهرهای آذربایجان غربی ادعای باطلی است و از طرف هیچ جمعیتی قابل قبول نیست؛ همچنان که ادعای مالکیت قوم فارس بر تهران غیر قابل قبول است. مطابق قانون شهرهای مختلف ایران به همهی افراد ایرانی بهیکسان تعلق دارد.
هر جمعیتی که از قوانین عام و منطقی و عاری از تبعیض کشور تخطی کند، باید بهنحو شایستهای به عمل ذیل قوانین مدنی و شهروندی برگردانده شود.
🔸پسنوشت: کردها هم فقط شهروند ارومیه هستند. کردی که گفته است "ارومیه کردستان است"، خطا کرده است. ترکی که میگوید کرد مهاجر است و باید به کردستان برگردد هم به همان میزان خطا میکند. ارومیه هم ایران است.
#کرد
#ترک
#مهاجر
#ارومیه
#قوممداری
#حقوق_شهروندی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۲ آبان ۱۴۰۴
🔻یک مخاطب محترم:
"ضمن سلام و احترام
آقای دکتر به وحدانیت و حقانیت خالق کائنات، اگر نسوزم چنین تعابیری بکار نمی بندم. شما حق بدین به ما. آخه چطوری قابل توجيهِ که مهمان ناخوانده و آواره دیروز، امروز تو خونه خودت برات تعیین تکلیف و امر و نهی کنه
حکومت های ایدئولوژیک مبتنی بر ایرانگراییِ طاغوت و ظاهرا جمهوری اسلامی برای حفظ سلطه خود به هر ریسمانی چنگ زده است منجمله پناه بردن به قدرت تروریستی اکراد. گربه رقصانی تروریست های قندیل نشین در اورمیه با عنوان کارناوال نوروز آنهم در لیالی قدر را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا گمان نمی کنید اگر چراغ سبز حکومت به ظاهر اسلامی نبود اکراد مهاجری که تا چندی پیش اعتقادی به فلسفه نوروز نداشتند چنین گستاخی ی در حق میزبان و علی ابن ابیطالب مرتکب شوند؟ دشمن شمشیر را از رو بسته. چنان بی محابا می تازد که اگر آزربایجان و آزربایجانی بیدار نشوند قاراباغی دیگر در پیش است."
🔸محدثی:
سلام برادر عزیز!
دامن زدن به اختلاف میان کرد و ترک در کشور خیانت به کشور است. به این موضوع نباید دامن زد بلکه باید حل اش کرد. کرد و ترک هر دو شهروند ایران اند و از حقوق شهروندیی برابر برخوردارند. هیچیک مالک شهرهای ایران نیستند. ادعای مالکیت بر شهرها ادعایی قومگرایانه و قبیلهگرایانه است؛ از ان نوع که یک قبیله در گذشته میگفت این مرتع و آن کوه و کمر مال قبیلهی ما است.
در داخل کشور، مطابق قانون همهی ما حق مهاجرت داریم. مهاجر خواندن کردها برای محروم کردن آنها از حقوق شهروندی خطا است. به این معنا که شما میگویید من هم یک گیلک مهاجر هستم. نخست برای ادامهی تحصیل در دانشگاه مهاجرت کردم به تهران و سپس مدتی طولانی در این شهر ساکن شدم و الان هم در حاشیهی آن زندهگی میکنم.
بارها نوشته ام قوممداری عقبماندهگی است. ترک و کرد در حقوق شهروندی با هم برابر اند. ادعای مالکیت بر شهرها از جمله شهرهای آذربایجان غربی ادعای باطلی است و از طرف هیچ جمعیتی قابل قبول نیست؛ همچنان که ادعای مالکیت قوم فارس بر تهران غیر قابل قبول است. مطابق قانون شهرهای مختلف ایران به همهی افراد ایرانی بهیکسان تعلق دارد.
هر جمعیتی که از قوانین عام و منطقی و عاری از تبعیض کشور تخطی کند، باید بهنحو شایستهای به عمل ذیل قوانین مدنی و شهروندی برگردانده شود.
🔸پسنوشت: کردها هم فقط شهروند ارومیه هستند. کردی که گفته است "ارومیه کردستان است"، خطا کرده است. ترکی که میگوید کرد مهاجر است و باید به کردستان برگردد هم به همان میزان خطا میکند. ارومیه هم ایران است.
#کرد
#ترک
#مهاجر
#ارومیه
#قوممداری
#حقوق_شهروندی
@NewHasanMohaddesi
❤30👍19👎8
🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸
♦️ایران ملک مشاع ایرانیان
✍️دکتر سیدجواد میری
۲ آبان ۱۴۰۴
سلام و ادب
من هم موافقم با رویکرد شما
ایران ملک مشاع ایرانیان است و تمایزات قومی و زبانی نمیتواند "حق مالکیت" ایجاد کند.
بر طبق قانون اساسی و مبتنی بر مبانی حقوقی شهروندان باید از حقوق برابر برخوردار باشند. ما کورد و تورک ... نداریم.
اول و بالذات شهروندان ایرانی هستیم با تمایزاتی که در قانون جمهوری اسلامی صریحاً به آنها اشاره شده که میتوانند (اصل ۱۵) از آنها بهره بگیرند. تمرکز ما باید بر روی این مسائل حقوقی و دموکراتیک باشد نه آذربایجان و کوردستان کردن آذربایجان و کردستان.
والسلام من اتبع الهدی
سیدجواد میری
#کرد
#ترک
#مهاجر
#ارومیه
#قوممداری
#حقوق_شهروندی
#سید_جواد_میری
@NewHasanMohaddesi
♦️ایران ملک مشاع ایرانیان
✍️دکتر سیدجواد میری
۲ آبان ۱۴۰۴
سلام و ادب
من هم موافقم با رویکرد شما
ایران ملک مشاع ایرانیان است و تمایزات قومی و زبانی نمیتواند "حق مالکیت" ایجاد کند.
بر طبق قانون اساسی و مبتنی بر مبانی حقوقی شهروندان باید از حقوق برابر برخوردار باشند. ما کورد و تورک ... نداریم.
اول و بالذات شهروندان ایرانی هستیم با تمایزاتی که در قانون جمهوری اسلامی صریحاً به آنها اشاره شده که میتوانند (اصل ۱۵) از آنها بهره بگیرند. تمرکز ما باید بر روی این مسائل حقوقی و دموکراتیک باشد نه آذربایجان و کوردستان کردن آذربایجان و کردستان.
والسلام من اتبع الهدی
سیدجواد میری
#کرد
#ترک
#مهاجر
#ارومیه
#قوممداری
#حقوق_شهروندی
#سید_جواد_میری
@NewHasanMohaddesi
👍25👎23❤2👌1
♦️آزموده را آزمودن خطاست
ص۱
✍ دکتر علیرضا معینی
۳ آبان ۱۴۰۴
🔶 ◼️ مقدمه
آزمودۀ ناموفّق را دوباره تکرار کردن، هم خسران بودجه و منابع است و هم خطر فرسایشِ سرمایهٔ اجتماعی و کرامتِ فردی. رویکردهای قهری در عرصهٔ پوشش — بهویژه در شرایطی که دیگر مسائل اقتصادی و اجتماعی بحرانیاند — نه تنها کارآمدیِ لازم را ندارند، بلکه موجِ جدیدی از بیاعتمادی و نافرمانی تولید میکنند.
🔶 ◼️ پیشینهٔ رویداد و وضعیت فعلی (خلاصه و مستند)
۱) گزارشهای رسانهای دربارهٔ تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» و بهکارگیری بیش از ۸۰,۰۰۰ نفر به عنوان «آمر به معروف / ناظران مردمی» منتشر شده است؛ این اخبار توسط چند رسانهٔ داخلی و بینالمللی بازنشر شدهاند. (مؤمننسب: خبر تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» و فعالسازی ۸۰ هزار نیروی آموزشدیده؛ خبرگزاری خبرآنلاین و خبرگزاریهای داخلی).
۲) همزمان، مقامات عالی دولت (از جمله رئیسجمهور مسعود پزشکیان) در بیانیهها و مصاحبهها از «عدم اجرای قهری» قانون حجاب سخن گفتهاند و صراحتاً اعلام کردهاند که قصد ندارند قانون را با قهر اجباری به اجرا گذارند. این موضعگیری در چند خبر و گزارش داخلی ثبت شده است.
۳) وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی کشور نشاندهندهٔ وجود فقرِ قابلتوجه و اولویتهای بدیهی در حوزهٔ معیشت و رفاه است؛ گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ فقر و ابعادِ فقرِ چندبعدی را در گزارشهای شاخص خود بررسی کردهاند. (گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس دربارهٔ فقر و شاخصهای فقر چندبعدی).
🔶 ◼️ چرا تکرار این آزمون (بهویژه در این شکلِ کنونی) خطاست؟ — استدلالهای محوری با پشتوانهٔ پژوهشی
🔸 اول — هدررفت منابع و «هزینهٔ فرصت» وقتی که اولویتها اقتصادیاند: گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که بیش از یکسوم مردم در معرض فقرند؛ در چنین شرایطی، تخصیص قابلتوجه نیروی انسانی و بودجه به طرحهای نظارتیِ پوشش، مصداق تخصیص نابجای منابع به امور نمادین است (مرکز پژوهشهای مجلس، «پایش ابعاد فقر سال ۱۴۰۲»، گزارشهای مرتبط، ۱۴۰۳–۱۴۰۴).
🔸 دوم — خلق مقاومت روانی و «نافرمانیِ نمادین»: پژوهشهای جامعهشناسی رفتاری و مشاهدات میدانی در ایران و سایر کشورها نشان میدهد که فشار بیرونی بر حریمِ شخصی معمولاً عکسالعملِ مقاومت (نه تبعیت واقعی) تولید میکند؛ تجربهٔ اخیر ایران پس از مرگِ مهسا امینی نمونهٔ برجستهای است که نشان داد مسئلهٔ پوشش میتواند بدل به محملِ اعتراضِ حیثیتی شود. (تحلیل رسانهای و گزارشهای میدانی دربارهٔ جنبشِ مهسا امینی و واکنشهای عمومی).
🔸 سوم — تضعیفِ سرمایهٔ اجتماعی و کرامتِ خانوادگی: کارِ پژوهشی دربارهٔ اعتماد و سرمایهٔ اجتماعی در ایران نشان میدهد مداخلات قهری در حوزهٔ خصوصی رابطهٔ دولت-جامعه را تضعیف میکند و اعتماد را فرسایش میدهد (آثار جمعی دربارهٔ «اعتماد اجتماعی»، از جمله مجموعهٔ مقالاتِ در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران، نشر پارسه).
🔸 چهارم — شواهد تطبیقی از ناکامیِ رویکردهای قهری: پژوهشهای تطبیقی نشان دادهاند که سیاستهای قهری در حوزهٔ حجاب یا پوشش، در کوتاهمدت شاید ظاهرِ نظم ایجاد کنند؛ ولی در میانمدت اجتماعات را به سمت دوگانگی هنجاری، مقاومت پنهان یا خروج از مشارکت مدنی سوق میدهند (بحثهای نظری و مطالعات موردی منطقهای؛ نمونه: تجزیه و تحلیل تجربیات کشورهای مسلمان و غیرمسلمان).
🔶 ◼️ پیآمدها و مخاطراتِ عملی
🔹 هزینهٔ مالی و اداری: سازماندهی و آموزشِ ۸۰ هزار نفر، ایجاد ساختارهای اداری جدید و نظارتی، پرداخت حقوق یا کمکهزینه، هزینههای لجستیک و نظارت — همگی بار بودجهای بزرگی دارند که در شرایطِ فقرِ عمومی، سیاسی و اخلاقی توجیه ضعیفی دارد. (گزارشهای خبری دربارهٔ «۸۰ هزار نیروی آموزشدیده»؛ گزارشهای مرکز پژوهشها دربارهٔ فقر).
🔹 پراکندگی مسئولیت و پیامدهای حقوقی-اجتماعی: هنگامی که وظیفهٔ «نظارت بر پوشش» به شبکههای گستردهٔ غیررسمی یا داوطلبان واگذار شود، تناقضهای قانونی، سوءاستفادههای احتمالی و تضعیفِ پاسخگویی رسمی رخ میدهد؛ این مسئله میتواند منجر به بحرانِ اعتماد و افزایش شکوائیهها شود. (گزارشهای تحلیلی داخلی).
ادامه👇👇👇
#حجاب
#علی_رضا_معینی
@NewHasanMohaddesi
ص۱
✍ دکتر علیرضا معینی
۳ آبان ۱۴۰۴
🔶 ◼️ مقدمه
آزمودۀ ناموفّق را دوباره تکرار کردن، هم خسران بودجه و منابع است و هم خطر فرسایشِ سرمایهٔ اجتماعی و کرامتِ فردی. رویکردهای قهری در عرصهٔ پوشش — بهویژه در شرایطی که دیگر مسائل اقتصادی و اجتماعی بحرانیاند — نه تنها کارآمدیِ لازم را ندارند، بلکه موجِ جدیدی از بیاعتمادی و نافرمانی تولید میکنند.
🔶 ◼️ پیشینهٔ رویداد و وضعیت فعلی (خلاصه و مستند)
۱) گزارشهای رسانهای دربارهٔ تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» و بهکارگیری بیش از ۸۰,۰۰۰ نفر به عنوان «آمر به معروف / ناظران مردمی» منتشر شده است؛ این اخبار توسط چند رسانهٔ داخلی و بینالمللی بازنشر شدهاند. (مؤمننسب: خبر تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» و فعالسازی ۸۰ هزار نیروی آموزشدیده؛ خبرگزاری خبرآنلاین و خبرگزاریهای داخلی).
۲) همزمان، مقامات عالی دولت (از جمله رئیسجمهور مسعود پزشکیان) در بیانیهها و مصاحبهها از «عدم اجرای قهری» قانون حجاب سخن گفتهاند و صراحتاً اعلام کردهاند که قصد ندارند قانون را با قهر اجباری به اجرا گذارند. این موضعگیری در چند خبر و گزارش داخلی ثبت شده است.
۳) وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی کشور نشاندهندهٔ وجود فقرِ قابلتوجه و اولویتهای بدیهی در حوزهٔ معیشت و رفاه است؛ گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ فقر و ابعادِ فقرِ چندبعدی را در گزارشهای شاخص خود بررسی کردهاند. (گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس دربارهٔ فقر و شاخصهای فقر چندبعدی).
🔶 ◼️ چرا تکرار این آزمون (بهویژه در این شکلِ کنونی) خطاست؟ — استدلالهای محوری با پشتوانهٔ پژوهشی
🔸 اول — هدررفت منابع و «هزینهٔ فرصت» وقتی که اولویتها اقتصادیاند: گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که بیش از یکسوم مردم در معرض فقرند؛ در چنین شرایطی، تخصیص قابلتوجه نیروی انسانی و بودجه به طرحهای نظارتیِ پوشش، مصداق تخصیص نابجای منابع به امور نمادین است (مرکز پژوهشهای مجلس، «پایش ابعاد فقر سال ۱۴۰۲»، گزارشهای مرتبط، ۱۴۰۳–۱۴۰۴).
🔸 دوم — خلق مقاومت روانی و «نافرمانیِ نمادین»: پژوهشهای جامعهشناسی رفتاری و مشاهدات میدانی در ایران و سایر کشورها نشان میدهد که فشار بیرونی بر حریمِ شخصی معمولاً عکسالعملِ مقاومت (نه تبعیت واقعی) تولید میکند؛ تجربهٔ اخیر ایران پس از مرگِ مهسا امینی نمونهٔ برجستهای است که نشان داد مسئلهٔ پوشش میتواند بدل به محملِ اعتراضِ حیثیتی شود. (تحلیل رسانهای و گزارشهای میدانی دربارهٔ جنبشِ مهسا امینی و واکنشهای عمومی).
🔸 سوم — تضعیفِ سرمایهٔ اجتماعی و کرامتِ خانوادگی: کارِ پژوهشی دربارهٔ اعتماد و سرمایهٔ اجتماعی در ایران نشان میدهد مداخلات قهری در حوزهٔ خصوصی رابطهٔ دولت-جامعه را تضعیف میکند و اعتماد را فرسایش میدهد (آثار جمعی دربارهٔ «اعتماد اجتماعی»، از جمله مجموعهٔ مقالاتِ در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران، نشر پارسه).
🔸 چهارم — شواهد تطبیقی از ناکامیِ رویکردهای قهری: پژوهشهای تطبیقی نشان دادهاند که سیاستهای قهری در حوزهٔ حجاب یا پوشش، در کوتاهمدت شاید ظاهرِ نظم ایجاد کنند؛ ولی در میانمدت اجتماعات را به سمت دوگانگی هنجاری، مقاومت پنهان یا خروج از مشارکت مدنی سوق میدهند (بحثهای نظری و مطالعات موردی منطقهای؛ نمونه: تجزیه و تحلیل تجربیات کشورهای مسلمان و غیرمسلمان).
🔶 ◼️ پیآمدها و مخاطراتِ عملی
🔹 هزینهٔ مالی و اداری: سازماندهی و آموزشِ ۸۰ هزار نفر، ایجاد ساختارهای اداری جدید و نظارتی، پرداخت حقوق یا کمکهزینه، هزینههای لجستیک و نظارت — همگی بار بودجهای بزرگی دارند که در شرایطِ فقرِ عمومی، سیاسی و اخلاقی توجیه ضعیفی دارد. (گزارشهای خبری دربارهٔ «۸۰ هزار نیروی آموزشدیده»؛ گزارشهای مرکز پژوهشها دربارهٔ فقر).
🔹 پراکندگی مسئولیت و پیامدهای حقوقی-اجتماعی: هنگامی که وظیفهٔ «نظارت بر پوشش» به شبکههای گستردهٔ غیررسمی یا داوطلبان واگذار شود، تناقضهای قانونی، سوءاستفادههای احتمالی و تضعیفِ پاسخگویی رسمی رخ میدهد؛ این مسئله میتواند منجر به بحرانِ اعتماد و افزایش شکوائیهها شود. (گزارشهای تحلیلی داخلی).
ادامه👇👇👇
#حجاب
#علی_رضا_معینی
@NewHasanMohaddesi
👍6😍1
♦️آزموده را آزمودن خطاست
ص۲
✍ دکتر علیرضا معینی
۳ آبان ۱۴۰۴
🔹 تشدید نابرابری جنسیتی و خدشه به حرمت: تحمیل قضاییِ هنجارهای جنسیتی، بهویژه در شرایطی که جامعه خواستار گفتوگو و بازنگری است، میتواند کرامتِ زنان و نقشِ خانوادگی را خدشهدار کند و به واکنشهای هویتی منجر شود. (مطالعات تطبیقی و گزارشهای میدانی دربارهٔ واکنش زنان نسبت به اجبار پوشش).
🔶 ◼️ خلاصۀ تحلیلی و پیامِ اخلاقی ـ فلسفی
در جمعبندی: آزمودگیِ منفیِ سیاستِ نظارت قهری بر پوشش — که از تجربههای داخلی و بینالمللی قابل مستندکردن است — نشان میدهد تکرارِ همان سیاست، امحاءکنندهٔ اعتماد است و در بهترین حالت تنها «ظاهرِ نظم» را حفظ میکند. از منظر اخلاق عمومی و شریعتِ عرفپذیر نیز، دین و اخلاقیّت زمانی پایدار میمانند که بر انتخاب، معرفت و احترام مبتنی باشند نه بر اجبار و تحمیل. (برای بحثِ منظری: مجموعهٔ مقالات «در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران»، نشر پارسه؛ برای نمونههای تطبیقی: کتابِ «چه شد؟ داستان افول اجتماع در ایران»؛ گزارشهای مرکز پژوهشها
#حجاب
#علی_رضا_معینی
@NewHasanMohaddesi
ص۲
✍ دکتر علیرضا معینی
۳ آبان ۱۴۰۴
🔹 تشدید نابرابری جنسیتی و خدشه به حرمت: تحمیل قضاییِ هنجارهای جنسیتی، بهویژه در شرایطی که جامعه خواستار گفتوگو و بازنگری است، میتواند کرامتِ زنان و نقشِ خانوادگی را خدشهدار کند و به واکنشهای هویتی منجر شود. (مطالعات تطبیقی و گزارشهای میدانی دربارهٔ واکنش زنان نسبت به اجبار پوشش).
🔶 ◼️ خلاصۀ تحلیلی و پیامِ اخلاقی ـ فلسفی
در جمعبندی: آزمودگیِ منفیِ سیاستِ نظارت قهری بر پوشش — که از تجربههای داخلی و بینالمللی قابل مستندکردن است — نشان میدهد تکرارِ همان سیاست، امحاءکنندهٔ اعتماد است و در بهترین حالت تنها «ظاهرِ نظم» را حفظ میکند. از منظر اخلاق عمومی و شریعتِ عرفپذیر نیز، دین و اخلاقیّت زمانی پایدار میمانند که بر انتخاب، معرفت و احترام مبتنی باشند نه بر اجبار و تحمیل. (برای بحثِ منظری: مجموعهٔ مقالات «در جستجوی اعتماد اجتماعی در ایران»، نشر پارسه؛ برای نمونههای تطبیقی: کتابِ «چه شد؟ داستان افول اجتماع در ایران»؛ گزارشهای مرکز پژوهشها
#حجاب
#علی_رضا_معینی
@NewHasanMohaddesi
👏7😍1
Forwarded from زیر سقف آسمان
🔸🔸🔸تبلیغ رایگان برای یک دوست کشاورز🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/toskarice/18
🌺توسکا را بیازمایید!
عرضهکنندهی برنج گیلان و مازندران
🔻شمارهی تماس:
علی عشقی / 09392023576
ارسال به تمام شهرهای کشور
@toskarice
@NewHasanMohaddesi
https://www.tg-me.com/toskarice/18
🌺توسکا را بیازمایید!
عرضهکنندهی برنج گیلان و مازندران
🔻شمارهی تماس:
علی عشقی / 09392023576
ارسال به تمام شهرهای کشور
@toskarice
@NewHasanMohaddesi
❤5😍1
Forwarded from کانال انجمن ایرانی مطالعات زنان (Baran)
📔رونمایی کتاب
یکصد روایت از آزار جنسی در محیط کار و راههای عبور از آن
دکتر کتایون مصری: نویسنده کتاب
سخنرانان
دکتر الهه کولایی
دکتر حسن محدثی
دکتر زهرا نژاد بهرام
دبیر نشست
دکتر محمد نبهان
زمان دوشنبه ۵ آبان ساعت ۱۶ ماه ۱۴۰۴
مکان میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمدار رفیع، باغ موزه نگارستان
https://www.tg-me.com/IranAWS
انجمن ایرانی مطالعات زنان
یکصد روایت از آزار جنسی در محیط کار و راههای عبور از آن
دکتر کتایون مصری: نویسنده کتاب
سخنرانان
دکتر الهه کولایی
دکتر حسن محدثی
دکتر زهرا نژاد بهرام
دبیر نشست
دکتر محمد نبهان
زمان دوشنبه ۵ آبان ساعت ۱۶ ماه ۱۴۰۴
مکان میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمدار رفیع، باغ موزه نگارستان
https://www.tg-me.com/IranAWS
انجمن ایرانی مطالعات زنان
❤5❤🔥1👏1
