Forwarded from cnbooks |کتابخانه مدرسه طبیعت
🎯 تضعیف کردن انگیزه درونی برای یادگیری
📍_تبدیل یادگیری به کار_
▪️پیتر گری
کودکان تشنه یادگیری به دنیا میآیند.آنها ذاتاً کنجکاو و بازیگوش هستند و به شیوههایی اکتشاف و بازی میکنند که نحوه سازگاری با دنیای فیزیکی واجتماعی اطرافشان را یاد بگیرند. آنها ماشینهای یادگیری کوچک هستند. {ادامه👇}
📍_تبدیل یادگیری به کار_
▪️پیتر گری
کودکان تشنه یادگیری به دنیا میآیند.آنها ذاتاً کنجکاو و بازیگوش هستند و به شیوههایی اکتشاف و بازی میکنند که نحوه سازگاری با دنیای فیزیکی واجتماعی اطرافشان را یاد بگیرند. آنها ماشینهای یادگیری کوچک هستند. {ادامه👇}
Forwarded from cnbooks |کتابخانه مدرسه طبیعت
تضعیف کردن انگیزه درونی برای یادگیری
_تبدیل یادگیری به کار_
▪️پیتر گری
📍کودکان تشنه یادگیری به دنیا میآیند.آنها ذاتاً کنجکاو و بازیگوش هستند و به شیوههای اکتشاف و بازی میکنند که نحوه سازگاری با دنیای فیزیکی واجتماعی اطرافشان را یاد بگیرند. آنها ماشینهای یادگیری کوچک هستند. در چهارسال اول زندگیشان، بدون هیچ آموزشی، مقدار بسیار زیاد و باورنکردنی از مهارتها
و اطلاعات را یاد میگیرند. آنها راه رفتن، دویدن، پریدن، و بالا رفتن را یاد میگیرند.آنها زبان فرهنگی که در آن متولد شدهاند را میفهمند و صحبت میکنند و با استفاده از این زبان خواسته خود را بیان میکنند، بحث میکنند، میخندانند، اذیت میکنند،دوست میشوند، و سؤال میپرسند. آنها دانش باورنکردنی در مورد دنیای اطرافشان کسب میکنند.
تمام این کارها توسط غرایز و انگیزههای ذاتیشان هدایت میشوند. طبیعت این شوق و ظرفیت عظیم برای یادگیری را زمانی که بچهها پنج یا شش ساله میشوند خاموش نمیکند. ما آن را بهواسطهی سیستم آموزش رسمی خاموش میکنیم.
بزرگترین و ماندگارترین درس مدرسه این است که یادگیری مانند کار است (که درصورت امکان باید از آن پرهیز کرد) نه یک بازی لذتبخش که کودکان بطورطبیعی باور دارند.
طبیعت اجباری آموزش رسمی، یادگیری را به کار تبدیل کرده است. حتی معلمان نیز اسم یادگیری را کار گذاشتهاند: «شما باید قبل از بازی، کار و تکلیفتان را انجام دهید» مهم نیست که معلمها چه نامی برای یادگیری بگذارند، درهرحال، یادگیری در مدرسه نوعی کار است. هر فعالیتی که شخص مجبور است طبق برنامهریزی و با استفاده از روال فرمایشی دیگران انجام دهد، کار است.
صِرفِ کنترل کردن یادگیری کودکان، یادگیری را از لذت و شادی به کار تبدیل میکند.
آلبرت انیشتین ، که عاشق بازی کردن با ریاضیات اما متنفر از مطالعه آن در مدرسه بود، یکی از بیشمار متفکرین بزرگی است که به اثرات زیانبخش آموزش اجباری اشاره کرده است. در زندگینامه شخصی خود مینویسد:
«این کمتر از معجزه نیست که روشهای جدید و مدرن تعلیم هنوز نتوانستهاند بطور کامل سد راه شوق و میل مقدس به جستجو و تحقیق شوند؛ زیرا این گیاه ظریف گذشته از تحریک و انگیزش، بیش از همه به آزاد بودن نیاز دارد؛ بدون آزادی، بیشک جوانه شوق به جستجو، نابود میشود. اشتباه بسیار ناگواری است اگر فکر کنیم که لذت دیدن، فهمیدن و جستجوکردن با استفاده از اجبار و احساس وظیفه ارتقا مییابد وبهتر میشود.»
جای دیگری، در ارتباط با آموزش رسمی، اینشتین نوشت:
«مجبور بودیم، چه خوشمان میآمد چه نمیآمد، تمام این مطالب بدرد نخور را در ذهنمان فروکنیم. این اجبار چنان اثر بازدارندهای داشت که، من بعدازاینکه امتحان پایانی را گذرانده بودم بهمدت یک سالِ کامل از هر نوع مسئله علمی متنفر بودم. »
نبوغ و قابلیت انیشتین در این بود که به نحوی موفق شد بدون از دست دادن دائمی توانایی کاوش و بازی با ایدهها،آموزش رسمی را به پایان برساند. زمانی که دانشآموزان در مورد یادگیریشان مورد ارزیابی قرار میگیرند و با دانشآموزان دیگر مقایسه میشوند (اتفاقی که بطور پیوسته در مدرسه روی میدهد(، یادگیری نهتنها بهنوعی کار، بلکه به منشأ اضطراب نیز تبدیل میشود. دانشآموزانی که در حال یادگیری خواندن هستند و در این کار کمی آهستهتر از بقیه هستند، هنگام خواندن در جمع مضطرب میشوند. آزمونها و ترس از شکست تقریبا در هرکسی که مدرسه را جدی میگیرد ایجاد اضطراب میکند. هنگام تدریس آمار در دانشگاه پی بردهام که درصد زیادی از دانشجویان، حتی در دانشگاه گزینشی ما با دانشجویان گلچین شده، از اضطراب ریاضیات در رنج هستند؛ دلیل آن بطور مشخص احساس حقارتی است که هنگام یادگیری ریاضیات در دوران مدرسه تجربه کردهاند. یک اصل روانشناختی اساسی این است که اضطراب مانع یادگیری میشود. بهترین یادگیری هنگام نشاط و سرحال بودن ذهن روی میدهد، و اضطراب مانع نشاط میشود.
منبع:
[یادگیری آزاد: چگونه با آزاد گذاشتن غریزه بازی، کودکان ما شادمانتر، خودبسندهتر و یادگیرندگان بهتری در همه عمر میشوند | پیتر گری | ترجمه مهدی غلامی| نشر نو، تهران:1401]
_تبدیل یادگیری به کار_
▪️پیتر گری
📍کودکان تشنه یادگیری به دنیا میآیند.آنها ذاتاً کنجکاو و بازیگوش هستند و به شیوههای اکتشاف و بازی میکنند که نحوه سازگاری با دنیای فیزیکی واجتماعی اطرافشان را یاد بگیرند. آنها ماشینهای یادگیری کوچک هستند. در چهارسال اول زندگیشان، بدون هیچ آموزشی، مقدار بسیار زیاد و باورنکردنی از مهارتها
و اطلاعات را یاد میگیرند. آنها راه رفتن، دویدن، پریدن، و بالا رفتن را یاد میگیرند.آنها زبان فرهنگی که در آن متولد شدهاند را میفهمند و صحبت میکنند و با استفاده از این زبان خواسته خود را بیان میکنند، بحث میکنند، میخندانند، اذیت میکنند،دوست میشوند، و سؤال میپرسند. آنها دانش باورنکردنی در مورد دنیای اطرافشان کسب میکنند.
تمام این کارها توسط غرایز و انگیزههای ذاتیشان هدایت میشوند. طبیعت این شوق و ظرفیت عظیم برای یادگیری را زمانی که بچهها پنج یا شش ساله میشوند خاموش نمیکند. ما آن را بهواسطهی سیستم آموزش رسمی خاموش میکنیم.
بزرگترین و ماندگارترین درس مدرسه این است که یادگیری مانند کار است (که درصورت امکان باید از آن پرهیز کرد) نه یک بازی لذتبخش که کودکان بطورطبیعی باور دارند.
طبیعت اجباری آموزش رسمی، یادگیری را به کار تبدیل کرده است. حتی معلمان نیز اسم یادگیری را کار گذاشتهاند: «شما باید قبل از بازی، کار و تکلیفتان را انجام دهید» مهم نیست که معلمها چه نامی برای یادگیری بگذارند، درهرحال، یادگیری در مدرسه نوعی کار است. هر فعالیتی که شخص مجبور است طبق برنامهریزی و با استفاده از روال فرمایشی دیگران انجام دهد، کار است.
صِرفِ کنترل کردن یادگیری کودکان، یادگیری را از لذت و شادی به کار تبدیل میکند.
آلبرت انیشتین ، که عاشق بازی کردن با ریاضیات اما متنفر از مطالعه آن در مدرسه بود، یکی از بیشمار متفکرین بزرگی است که به اثرات زیانبخش آموزش اجباری اشاره کرده است. در زندگینامه شخصی خود مینویسد:
«این کمتر از معجزه نیست که روشهای جدید و مدرن تعلیم هنوز نتوانستهاند بطور کامل سد راه شوق و میل مقدس به جستجو و تحقیق شوند؛ زیرا این گیاه ظریف گذشته از تحریک و انگیزش، بیش از همه به آزاد بودن نیاز دارد؛ بدون آزادی، بیشک جوانه شوق به جستجو، نابود میشود. اشتباه بسیار ناگواری است اگر فکر کنیم که لذت دیدن، فهمیدن و جستجوکردن با استفاده از اجبار و احساس وظیفه ارتقا مییابد وبهتر میشود.»
جای دیگری، در ارتباط با آموزش رسمی، اینشتین نوشت:
«مجبور بودیم، چه خوشمان میآمد چه نمیآمد، تمام این مطالب بدرد نخور را در ذهنمان فروکنیم. این اجبار چنان اثر بازدارندهای داشت که، من بعدازاینکه امتحان پایانی را گذرانده بودم بهمدت یک سالِ کامل از هر نوع مسئله علمی متنفر بودم. »
نبوغ و قابلیت انیشتین در این بود که به نحوی موفق شد بدون از دست دادن دائمی توانایی کاوش و بازی با ایدهها،آموزش رسمی را به پایان برساند. زمانی که دانشآموزان در مورد یادگیریشان مورد ارزیابی قرار میگیرند و با دانشآموزان دیگر مقایسه میشوند (اتفاقی که بطور پیوسته در مدرسه روی میدهد(، یادگیری نهتنها بهنوعی کار، بلکه به منشأ اضطراب نیز تبدیل میشود. دانشآموزانی که در حال یادگیری خواندن هستند و در این کار کمی آهستهتر از بقیه هستند، هنگام خواندن در جمع مضطرب میشوند. آزمونها و ترس از شکست تقریبا در هرکسی که مدرسه را جدی میگیرد ایجاد اضطراب میکند. هنگام تدریس آمار در دانشگاه پی بردهام که درصد زیادی از دانشجویان، حتی در دانشگاه گزینشی ما با دانشجویان گلچین شده، از اضطراب ریاضیات در رنج هستند؛ دلیل آن بطور مشخص احساس حقارتی است که هنگام یادگیری ریاضیات در دوران مدرسه تجربه کردهاند. یک اصل روانشناختی اساسی این است که اضطراب مانع یادگیری میشود. بهترین یادگیری هنگام نشاط و سرحال بودن ذهن روی میدهد، و اضطراب مانع نشاط میشود.
منبع:
[یادگیری آزاد: چگونه با آزاد گذاشتن غریزه بازی، کودکان ما شادمانتر، خودبسندهتر و یادگیرندگان بهتری در همه عمر میشوند | پیتر گری | ترجمه مهدی غلامی| نشر نو، تهران:1401]
Forwarded from نوبانگ اندیشه
نوبانگ اندیشه برگزار میکند:
کارگاه آنلاین تسهیلگری ارتباط کودک با طبیعت
لطفا جهت ثبت نام به شماره ۰۹۹۰۴۷۷۶۱۵۰ در تلگرام یا پیامک، پیام دهید.
📌📌📌📌توجه درصورت ثبتنام تا ۵ تیر ماه شامل ۱۵ درصد تخفیف میشوید.
https://www.tg-me.com/NobangAndisheh
کارگاه آنلاین تسهیلگری ارتباط کودک با طبیعت
لطفا جهت ثبت نام به شماره ۰۹۹۰۴۷۷۶۱۵۰ در تلگرام یا پیامک، پیام دهید.
📌📌📌📌توجه درصورت ثبتنام تا ۵ تیر ماه شامل ۱۵ درصد تخفیف میشوید.
https://www.tg-me.com/NobangAndisheh
Forwarded from خشت کج | نقد نظام آموزشی
🔷️آموزشهای کنترلگر شیفتهی استانداردسازی هستند. آنها حتی شیوههای فکر کردن را هم تابع معیار میکنند.
🖋پائولو فریره
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🖋پائولو فریره
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔴 جهنمسازی تابستان زیبا
#احسان_معصومی
🔷️ تابستان هنوز آغاز نشده، داریم آن را به جهنم فرزندانمان تبدیل میکنیم. این فشار و استرس کشندهی مدرسه، کنکور، کلاس تقویتی و هزار معضل روانی برای بچهها را بالاخره «کی و کجا» متوقف خواهیم کرد؟
بیل گیتس پس از سالها تلاش بیوقفه میگوید:
«وقتی جوان بودم، اعتقادی به تعطیلات و آخر هفتهها نداشتم. به هر کسی که اطرافم بود فشار میآوردم تا ساعتهای بسیار زیادی کار کند. به اهمیت ایجاد تعادل بین کار و زندگی واقف نبودم. به اندازه من صبر نکنید تا این درس را بیاموزید. هر موقع که لازم دارید، استراحت کنید. وقتی اطرافیانتان به زمان نیاز دارند هم به آنها سخت نگیرید.»
هموطنان عزیز!
اوج موفقیت فرزندانمان کجاست؟
میخواهیم موفقتر از بیل گیتس شوند؟
تا کی زندگی بچهها را در رقابتهای «بیمارگونه» و «پر اضطراب» با همسن و سالانشان قرار میدهیم؟ خوشحال نباشیم که فرزندمان رقابتی را برده است. افسوس بخوریم که فرزندمان احتمالاً دیگر معنای ناب و ضروری «دوستی» را نخواهد فهمید. او تا پایان عمر، تنها خواهد بود و نمیتواند به کسی اعتماد کند.
جالب این است که پدر و مادران امروز، خود سالها از این رویه آسیب دیدهاند ولی همان بلا را (پیشرفتهتر) به طور غریزی بر سر بچهها میآورند.
نظام آموزشی مسئول است؟ بله حق با ماست، حتماً مسئول است. اما چه کاری از دست ما برمیآید؟ دست روی دست بگذرایم تا نظام آموزشی درست شود؟
چه کنیم؟
با مدرسه در تماس باشیم. نگذاریم به بچههایمان فشار بیاورند. برخی مدارس، بچهها را پلههایی میبینند که میتوانند با استفاده از آنها امتیاز بگیرند و بالا بروند. چون آنها هم در یک رقابت «بیمارگونه» با مدارس دیگر هستند.
میترسیم بچههایمان دانشگاه نروند؟ مگر خودمان که رفتیم چه شد؟ چند نفرمان از مسیر دانشگاه خوشبخت شدیم؟ در کشورهای توسعهیافته کمتر از بیست درصد بچهها به دانشگاه میروند.
میترسیم که بیرون از دانشگاه موفق نشوند؟ نکته اول این که همین الان و در همین اوضاع، شرایط اقتصادی، روانی و حتی اجتماعی دانشگاهنرفتهها در مجموع بهتر است. دوم اینکه، مقصر ماییم. این ما هستیم که تمام زندگی را در محوطهی دانشگاه تعریف میکنیم و کاری میکنیم که بیرون از آن، زندگی برای فرزندانمان تعریف نمیشود. این ماییم که اجازه نمیدهیم آنها دنیای بیرون از دانشگاه را بسازند و دنبال علاقهی خود بروند.
منظور این نیست که کسی دانشگاه نرود. فرزندمان را کشف کنیم. اگر عاشق و شیفتهی علم است خودش راهش را در دانشگاه پیدا میکند. اگر نیست (که هشتاد درصدشان نیستند)، با کلاس کنکور و تقویتی و ... بیچارهاش نکنیم. همین تلاشها و حمایتهایمان را بگذاریم روی زمینهای که به آن علاقهمند است.
بگذاریم فرزندانمان بازی و استراحت کنند. اگر به سلامت جسم و روانشان آسیب نزنیم، آنها خود راهشان را خواهند یافت.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
#احسان_معصومی
🔷️ تابستان هنوز آغاز نشده، داریم آن را به جهنم فرزندانمان تبدیل میکنیم. این فشار و استرس کشندهی مدرسه، کنکور، کلاس تقویتی و هزار معضل روانی برای بچهها را بالاخره «کی و کجا» متوقف خواهیم کرد؟
بیل گیتس پس از سالها تلاش بیوقفه میگوید:
«وقتی جوان بودم، اعتقادی به تعطیلات و آخر هفتهها نداشتم. به هر کسی که اطرافم بود فشار میآوردم تا ساعتهای بسیار زیادی کار کند. به اهمیت ایجاد تعادل بین کار و زندگی واقف نبودم. به اندازه من صبر نکنید تا این درس را بیاموزید. هر موقع که لازم دارید، استراحت کنید. وقتی اطرافیانتان به زمان نیاز دارند هم به آنها سخت نگیرید.»
هموطنان عزیز!
اوج موفقیت فرزندانمان کجاست؟
میخواهیم موفقتر از بیل گیتس شوند؟
تا کی زندگی بچهها را در رقابتهای «بیمارگونه» و «پر اضطراب» با همسن و سالانشان قرار میدهیم؟ خوشحال نباشیم که فرزندمان رقابتی را برده است. افسوس بخوریم که فرزندمان احتمالاً دیگر معنای ناب و ضروری «دوستی» را نخواهد فهمید. او تا پایان عمر، تنها خواهد بود و نمیتواند به کسی اعتماد کند.
جالب این است که پدر و مادران امروز، خود سالها از این رویه آسیب دیدهاند ولی همان بلا را (پیشرفتهتر) به طور غریزی بر سر بچهها میآورند.
نظام آموزشی مسئول است؟ بله حق با ماست، حتماً مسئول است. اما چه کاری از دست ما برمیآید؟ دست روی دست بگذرایم تا نظام آموزشی درست شود؟
چه کنیم؟
با مدرسه در تماس باشیم. نگذاریم به بچههایمان فشار بیاورند. برخی مدارس، بچهها را پلههایی میبینند که میتوانند با استفاده از آنها امتیاز بگیرند و بالا بروند. چون آنها هم در یک رقابت «بیمارگونه» با مدارس دیگر هستند.
میترسیم بچههایمان دانشگاه نروند؟ مگر خودمان که رفتیم چه شد؟ چند نفرمان از مسیر دانشگاه خوشبخت شدیم؟ در کشورهای توسعهیافته کمتر از بیست درصد بچهها به دانشگاه میروند.
میترسیم که بیرون از دانشگاه موفق نشوند؟ نکته اول این که همین الان و در همین اوضاع، شرایط اقتصادی، روانی و حتی اجتماعی دانشگاهنرفتهها در مجموع بهتر است. دوم اینکه، مقصر ماییم. این ما هستیم که تمام زندگی را در محوطهی دانشگاه تعریف میکنیم و کاری میکنیم که بیرون از آن، زندگی برای فرزندانمان تعریف نمیشود. این ماییم که اجازه نمیدهیم آنها دنیای بیرون از دانشگاه را بسازند و دنبال علاقهی خود بروند.
منظور این نیست که کسی دانشگاه نرود. فرزندمان را کشف کنیم. اگر عاشق و شیفتهی علم است خودش راهش را در دانشگاه پیدا میکند. اگر نیست (که هشتاد درصدشان نیستند)، با کلاس کنکور و تقویتی و ... بیچارهاش نکنیم. همین تلاشها و حمایتهایمان را بگذاریم روی زمینهای که به آن علاقهمند است.
بگذاریم فرزندانمان بازی و استراحت کنند. اگر به سلامت جسم و روانشان آسیب نزنیم، آنها خود راهشان را خواهند یافت.
🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔 @kheshtekaj
Audio
🌻🍃🌻
📚 یادگیری آزاد
✍ پیتر گری
🎙مهناز سیفی
فصل اول: افزایش اختلالات روانی در افراد جوان
🌻🍃🌻
📚 یادگیری آزاد
✍ پیتر گری
🎙مهناز سیفی
فصل اول: افزایش اختلالات روانی در افراد جوان
🌻🍃🌻
Audio
🌻🍃🌻
📚 یادگیری آزاد
✍ پیتر گری
🎙مهناز سیفی
فصل اول: کاهش آزادی کودکان و افزایش اختلالات روانی در آنها
🌻🍃🌻
📚 یادگیری آزاد
✍ پیتر گری
🎙مهناز سیفی
فصل اول: کاهش آزادی کودکان و افزایش اختلالات روانی در آنها
🌻🍃🌻
Forwarded from ترجمان علوم انسانى
🔺 معرفی کتاب وسعت یا عمق؟
🔹 بسیار شنیدهایم که میگویند اگر میخواهید مهارتی را بیاموزید یا در هر کاری سرآمد شوید، باید از سنین کم شروع کنید، تمرکزتان را تماماً وقف آن کار کنید و ساعات زیادی را به تمرین هدفمند اختصاص دهید. اگر متمرکز و مستمر کار نکنید، هرگز به جایی نخواهید رسید. در یک کلام، برای موفقیت باید متخصص شوید. اما دیوید اپستین، در تحقیقی طولانی و روشمند، مسیر موفقیت بسیاری از ورزشکاران، مخترعان و دانشمندان را بررسی کرده و به نتیجهای خیرهکننده رسیده است: در اغلب زمینهها، بهخصوص حوزههای پیچیده و پیشبینیناپذیر، کامیابی از آن متفننهاست نه متخصصها. متفننها به جای تمرکز بر یک حوزه، از این شاخه به آن شاخه میپرند؛ آنها راهشان را دیر پیدا می کنند، اما خلاقتر و چابکترند و راهحلهایی را میبینند که از چشم همتایان متخصصشان پنهان میماند. اپستین در این کتاب ماجراهای متعددی از پیروزیها و شکستها نقل میکند و راهنماییمان میکند که چطور بیآنکه سردرگم شویم و عمری را به بطالت بگذرانیم، جهانمان را وسعت ببخشیم و تواناییهایمان را پرورش دهیم.
✅️ لینک خرید
🔗 https://tarjomaan.com/shop/product/range-7/
🔹 بسیار شنیدهایم که میگویند اگر میخواهید مهارتی را بیاموزید یا در هر کاری سرآمد شوید، باید از سنین کم شروع کنید، تمرکزتان را تماماً وقف آن کار کنید و ساعات زیادی را به تمرین هدفمند اختصاص دهید. اگر متمرکز و مستمر کار نکنید، هرگز به جایی نخواهید رسید. در یک کلام، برای موفقیت باید متخصص شوید. اما دیوید اپستین، در تحقیقی طولانی و روشمند، مسیر موفقیت بسیاری از ورزشکاران، مخترعان و دانشمندان را بررسی کرده و به نتیجهای خیرهکننده رسیده است: در اغلب زمینهها، بهخصوص حوزههای پیچیده و پیشبینیناپذیر، کامیابی از آن متفننهاست نه متخصصها. متفننها به جای تمرکز بر یک حوزه، از این شاخه به آن شاخه میپرند؛ آنها راهشان را دیر پیدا می کنند، اما خلاقتر و چابکترند و راهحلهایی را میبینند که از چشم همتایان متخصصشان پنهان میماند. اپستین در این کتاب ماجراهای متعددی از پیروزیها و شکستها نقل میکند و راهنماییمان میکند که چطور بیآنکه سردرگم شویم و عمری را به بطالت بگذرانیم، جهانمان را وسعت ببخشیم و تواناییهایمان را پرورش دهیم.
✅️ لینک خرید
🔗 https://tarjomaan.com/shop/product/range-7/
Forwarded from [مطالعاتکودکوطبیعت]
میل به بازی، بخش اصلی روش طبیعی کودکان برای خودآموزی است. در نیم قرن اخیر یا بیشتر، ما هر روز شاهد کاهش بیشتر و پیوسته آزادی کودکان برای بازی بودهایم و به تبع آن یک روال پیوسته از سلامت ذهنی-جسمانی جوانان نمایان شده است. اگر این روند ادامه پیدا کند خطر جدی که ما را تهدید میکند تولید نسلهای از بزرگسالان خواهد بود که قادر به یافتن مسیر زندگی خود نیستند.
▪️منبع:
[پیتر گِرِی| یادگیری آزاد| ترجمه مهدی غلامی|فصل اول: چه بر سر کودکی آوردهایم؟]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▪️منبع:
[پیتر گِرِی| یادگیری آزاد| ترجمه مهدی غلامی|فصل اول: چه بر سر کودکی آوردهایم؟]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
BPlus podcast Episode 95
Ali Bandari
95: The Gardener & The Carpenter
اپیزود ۹۵ پادکست فارسی بیپلاس
خلاصه کتاب باغبان و نجار
📌کانال تلگرام بیپلاس
@podcastbplus
📌کانال تلگرام نوبانگ اندیشه
@NobangAndisheh
اپیزود ۹۵ پادکست فارسی بیپلاس
خلاصه کتاب باغبان و نجار
📌کانال تلگرام بیپلاس
@podcastbplus
📌کانال تلگرام نوبانگ اندیشه
@NobangAndisheh
Forwarded from محمد درویش
🟢 نقش کودکیهای محمد درویش در اکنون او به روایت پادکست بینهایت! 🟢
📚 @darvishnameh
✍️ کاش آدمبزرگها بدانند که سادهترین رفتارها و کوتاهترین گفتارهای آنها گاه اثری ماندگارتر در شخصیت آدمکوچیکها مینهد تا برنامهریزی برای برخورداری کودکان از بهترین امکانات ممکن به زعم خودشان البته!
♦️در نشانیهای زیر گفتگوی امیرحسین کاظمپور در پادکست بینهایت را با محمد درویش گوش کنید و ببینید:
https://castbox.fm/vb/722120852
https://youtu.be/K_rxbBDTL-0?si=cciuRXBsyzyxGHEY
https://youtu.be/Gi5mGXW7y74?si=1yajYDHd6YI_emoU
#پادکست_بینهایت
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
✍️ کاش آدمبزرگها بدانند که سادهترین رفتارها و کوتاهترین گفتارهای آنها گاه اثری ماندگارتر در شخصیت آدمکوچیکها مینهد تا برنامهریزی برای برخورداری کودکان از بهترین امکانات ممکن به زعم خودشان البته!
♦️در نشانیهای زیر گفتگوی امیرحسین کاظمپور در پادکست بینهایت را با محمد درویش گوش کنید و ببینید:
https://castbox.fm/vb/722120852
https://youtu.be/K_rxbBDTL-0?si=cciuRXBsyzyxGHEY
https://youtu.be/Gi5mGXW7y74?si=1yajYDHd6YI_emoU
#پادکست_بینهایت
#محمد_درویش
شب عبدالحسین وهابزاده
شبی دیگر از شبهای بخارا به بزرگداشت عبدالحسین وهابزاده ،مدرس، پژوهشگر و مترجم حوزهٔ محیطزیست، بومشناس و بنیانگذار «مدرسه طبیعت» در ایران اختصاص داده شده است که با همکاری مجله بخارا، فصلنامه صنوبر و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
این نشست یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با سخنرانی مژگان احمدیه ،حسن عشایری ،غلامعلی کشانی ،کاوه فیضالهی ،هادی صمدی ،علی دهباشی ،مانیا شفاهی برگزار خواهد شد .
این مراسم در ساعت پنج بعد ازظهر یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی :
خیابان استاد نجاتالهی ( ویلا) ، چهارراه ورشو ،تالار فردوسی برگزار میشود .
شبی دیگر از شبهای بخارا به بزرگداشت عبدالحسین وهابزاده ،مدرس، پژوهشگر و مترجم حوزهٔ محیطزیست، بومشناس و بنیانگذار «مدرسه طبیعت» در ایران اختصاص داده شده است که با همکاری مجله بخارا، فصلنامه صنوبر و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
این نشست یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با سخنرانی مژگان احمدیه ،حسن عشایری ،غلامعلی کشانی ،کاوه فیضالهی ،هادی صمدی ،علی دهباشی ،مانیا شفاهی برگزار خواهد شد .
این مراسم در ساعت پنج بعد ازظهر یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی :
خیابان استاد نجاتالهی ( ویلا) ، چهارراه ورشو ،تالار فردوسی برگزار میشود .
Audio
🌻🍃🌻
📚 یادگیری آزاد
✍ پیتر گری
🎙مهناز سیفی
فصل دوم: زندگی مملو از بازی کودکان شکارگر-خوراکجو
🌻🍃🌻
📚 یادگیری آزاد
✍ پیتر گری
🎙مهناز سیفی
فصل دوم: زندگی مملو از بازی کودکان شکارگر-خوراکجو
🌻🍃🌻
شب عبدالحسین وهابزاده
شبی دیگر از شبهای بخارا به بزرگداشت عبدالحسین وهابزاده ،مدرس، پژوهشگر و مترجم حوزهٔ محیطزیست، بومشناس و بنیانگذار «مدرسه طبیعت» در ایران اختصاص داده شده است که با همکاری مجله بخارا، فصلنامه صنوبر و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
این نشست یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با سخنرانی مژگان احمدیه ،حسن عشایری ،غلامعلی کشانی ،کاوه فیضالهی ،هادی صمدی ،علی دهباشی ،مانیا شفاهی برگزار خواهد شد .
این مراسم در ساعت پنج بعد ازظهر یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی :
خیابان استاد نجاتالهی ( ویلا) ، چهارراه ورشو ،تالار فردوسی برگزار میشود .
شبی دیگر از شبهای بخارا به بزرگداشت عبدالحسین وهابزاده ،مدرس، پژوهشگر و مترجم حوزهٔ محیطزیست، بومشناس و بنیانگذار «مدرسه طبیعت» در ایران اختصاص داده شده است که با همکاری مجله بخارا، فصلنامه صنوبر و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
این نشست یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با سخنرانی مژگان احمدیه ،حسن عشایری ،غلامعلی کشانی ،کاوه فیضالهی ،هادی صمدی ،علی دهباشی ،مانیا شفاهی برگزار خواهد شد .
این مراسم در ساعت پنج بعد ازظهر یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی :
خیابان استاد نجاتالهی ( ویلا) ، چهارراه ورشو ،تالار فردوسی برگزار میشود .
Audio
🌻🍃🌻
📚 یادگیری آزاد
✍ پیتر گری
🎙مهناز سیفی
فصل دوم: استقلال مشارکت و مساوات طلبی
🌻🍃🌻
📚 یادگیری آزاد
✍ پیتر گری
🎙مهناز سیفی
فصل دوم: استقلال مشارکت و مساوات طلبی
🌻🍃🌻