برایِ بیشترِ مردم، تفکّرِ انتزاعی کاري طاقتفرساست ــ برایِ من، در روزهایِ خوش، جشن است و ازخودبیخودی.
(#فردریش_نیچه ؛ #آخرین_یادداشت_ها ؛ دفترِ یادداشتِ شمارهی 34، آوریل-ژوئن 1885؛ قطعهی 130؛ ترجمهیِ #ایرج_قانونی ؛ نشرِ آگه)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
نظر هایدگر در مورد این قطعه👇🏼👇🏼👇🏼(در کپشن)
https://www.instagram.com/p/CQBuLGjB7Fv/?utm_source=ig_web_copy_link
(#فردریش_نیچه ؛ #آخرین_یادداشت_ها ؛ دفترِ یادداشتِ شمارهی 34، آوریل-ژوئن 1885؛ قطعهی 130؛ ترجمهیِ #ایرج_قانونی ؛ نشرِ آگه)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
نظر هایدگر در مورد این قطعه👇🏼👇🏼👇🏼(در کپشن)
https://www.instagram.com/p/CQBuLGjB7Fv/?utm_source=ig_web_copy_link
«ناممکن است همگان را واداشت تا از رویِ یک نسخه سخن بگویند. برعکس، هر چقدر بیشتر تلاش کنند تا مردم را از آزادیِ بیان محروم سازند، مردم با سماجتِ بیشتری مقاومت خواهند کرد.»
👤 #اسپینوزا
📘 در کتابِ #رساله_الاهیاتی_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ (بِنِدیکت) اسپینوزا
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👤 #اسپینوزا
📘 در کتابِ #رساله_الاهیاتی_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ (بِنِدیکت) اسپینوزا
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👍1
▪️پارادوکسِ واعظانِ نوعدوست
@PHILOSOPHI_ZER
برای پی بردن به این مقصود که جامعه چه کسی را «انسانِ نیک»، «اخلاقی»، «با فضیلت» و ... میداند پژوهشی ضرورت ندارد. بایک نظر میتوان پی برد که صفات مذکور در ثنای کسی گفته میشود که خود را در راه دیگران و به عبارتی جامعه و یا به قول نیچه «گلّه» فدا میکند.
ناگفته نماند که انسان قربانیِ فضایل خویش است.
اما اگر از خود گذشتن و قربانی کردن خویش فضیلت است، چگونه است که واعظان و خطیبان هیچ گاه مردمانِ پای منبر را علیه خود نمیشورانند؟ بلکه بالعکس، ایشان را توصیه به خدمت و تکریم دیگران (که خود بخشی از دیگری است) مینمایند!
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
(این متن از قطعه 21 کتاب اول #حکمت_شادان #نیچه اقتباس گردیده)
#امیرحسین_الهی - دوازدهم جون 2019
@PHILOSOPHI_ZER
برای پی بردن به این مقصود که جامعه چه کسی را «انسانِ نیک»، «اخلاقی»، «با فضیلت» و ... میداند پژوهشی ضرورت ندارد. بایک نظر میتوان پی برد که صفات مذکور در ثنای کسی گفته میشود که خود را در راه دیگران و به عبارتی جامعه و یا به قول نیچه «گلّه» فدا میکند.
ناگفته نماند که انسان قربانیِ فضایل خویش است.
اما اگر از خود گذشتن و قربانی کردن خویش فضیلت است، چگونه است که واعظان و خطیبان هیچ گاه مردمانِ پای منبر را علیه خود نمیشورانند؟ بلکه بالعکس، ایشان را توصیه به خدمت و تکریم دیگران (که خود بخشی از دیگری است) مینمایند!
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
(این متن از قطعه 21 کتاب اول #حکمت_شادان #نیچه اقتباس گردیده)
#امیرحسین_الهی - دوازدهم جون 2019
👍1
پیوندِ درونی بینِ گرسنگی، که زحمتکشترین لایههایِ جامعه از آن رنج میبرند، و مصرفِ افراطی، زُمُخت، یا ظریفِ ثروتمندان، که پایههایِ آن بر انباشتِ سرمایهداری استوار است، تنها زمانی آشکار میشود که قانونهایِ اقتصادی شناخته شوند. در خصوصِ وضعِ مسکن، موضوع به گونهی دیگری است. هر ناظرِ بیغرضی میداند که با تمرکزِ بیشترِ وسایلِ تولید، و به دنبالِ آن، تمرکزِ بیشترِ کارگران در فضایی معین و بنابراین، انباشتِ هر چه سریعترِ سرمایه، وضعیتِ مسکنِ طبقهی کارگر فلاکتبارتر میشود. «نوسازیِ» شهرها مانندِ تخریبِ محلاتِ بد ساخت، احداثِ کاخهایی برایِ مؤسساتِ بانکی، فروشگاههایِ بزرگ و غیره، عریض کردنِ خیابانها برایِ رفتوآمدهایِ تجاری، برایِ ترددِ کالسکههایِ [بخوانید اتومبیلهای] تجملی، برای احداثِ تراموا و غیره، که با پیشرفتِ ثروت همراه است، آشکارا تهیدستان را به محلاتی بدتر و پر ازدحامتر میراند.
📘 در کتابِ #سرمایه ، جلدِ اول (صفحهی ۶۷۴)
👤 #کارل_مارکس
ترجمهی حسن مرتضوی
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
📘 در کتابِ #سرمایه ، جلدِ اول (صفحهی ۶۷۴)
👤 #کارل_مارکس
ترجمهی حسن مرتضوی
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👍2
نقد بر مذهب، پیششرطِ همهی نقدهاست...
این انسان است که مذهب را میآفریند و مذهب نیست که انسان را میآفریند. در واقع مذهب خودآگاهی و عاطفهی انسانی است که هنوز خود را نیافته و یا خود را دوباره گم کرده است. البته انسان٬ موجودی انتزاعی نیست که خارج از جهان لمیده باشد. انسان در رابطه با جهانِ بشری، حکومت و جامعه وجود دارد. این حکومت و این جامعه است که مذهب (یعنی) جهانِ آگاهیِ وارونه را میسازد. زیرا که مذهب تئوریِ عمومیِ این جهانِ وارونه است...
👤 #کارل_مارکس
📘 از کتاب «نقد فلسفهی حق هگل»، نوشتهی کارل مارکس
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
این انسان است که مذهب را میآفریند و مذهب نیست که انسان را میآفریند. در واقع مذهب خودآگاهی و عاطفهی انسانی است که هنوز خود را نیافته و یا خود را دوباره گم کرده است. البته انسان٬ موجودی انتزاعی نیست که خارج از جهان لمیده باشد. انسان در رابطه با جهانِ بشری، حکومت و جامعه وجود دارد. این حکومت و این جامعه است که مذهب (یعنی) جهانِ آگاهیِ وارونه را میسازد. زیرا که مذهب تئوریِ عمومیِ این جهانِ وارونه است...
👤 #کارل_مارکس
📘 از کتاب «نقد فلسفهی حق هگل»، نوشتهی کارل مارکس
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👍2
بدبینی نه یک مسئله که یک نشانهی بیماری است؛ به جای این واژه میتوان «هیچانگاری» گذاشت؛ و این پرسش که آیا نبودن بهتر از بودن نیست، خود یک بیماری است، نشانه ای از انحطاط . . .
(#نیچه، #اراده_قدرت، قطعه 38)
🧠 @PHILOSOPHI_ZER
🇬🇧 English translation
بدبینی نه یک مسئله که یک نشانهی بیماری است؛ به جای این واژه میتوان «هیچانگاری» گذاشت؛ و این پرسش که آیا نبودن بهتر از بودن نیست، خود یک بیماری است، نشانه ای از انحطاط . . .
(#نیچه، #اراده_قدرت، قطعه 38)
🧠 @PHILOSOPHI_ZER
🇬🇧 English translation
مطلب را در اینستاگرام به صورت کامل بخوانید 👇🏻
https://www.instagram.com/p/CQdmVd1B4fW/?utm_medium=copy_link
https://www.instagram.com/p/CQdmVd1B4fW/?utm_medium=copy_link
اشخاصِ زیادی هستند که قبول نمیکنند هیچگونه خطایی در کُتُبِ مقدّس وجود دارد، چون بر این موضعاند که خدا مطابقِ مشیّتی خاص کتابِ آسمانی را به تمامی از هر خطایی مصون نگاه داشته است. حکم میکنند که قرائتهایِ متفاوت حاکی از اسراری عمیقاند، و این را دربارهی ۲۸ ستارهای [منظور علامتِ * یا asterisk است که به مقصودی خاص در متون و نوشتهها به کار میرود] که جملگی در میانِ پاراگرافی [در کتابِ مقدّس] آمدهاند نیز میگویند، و حتى اصرار میورزند که اسراری شگرف در علائم و خطخوردگیهایِ اطرافِ حروف نهفتهاند. نمیدانم آیا این را از سرِ کودنی میگویند یا ایمانِ کور، یا از سرِ غرور و خباثت، تا این باور را در مردم ایجاد کنند که تنها ایشان به اسرارِ خدا آگاهاند، اما آنچه میدانم این است: من چیزی در آنها نخواندهام که به اسراری ژرف شبيه باشد، بلکه جملگی بسیار کودکانه است. من همچنین با گروههایی که خود را با قبالاگری [کابالیسم: گرایشی عرفانی در یهودیت] سرگرم میکنند آشنایی داشتهام و دربارهشان مطالعه کردهام؛ بلاهتِ آنان از باور بیرون است.
👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_الاهیاتی_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ (بِنِدیکت) اسپینوزا، فصلِ نهم، 13
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_الاهیاتی_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ (بِنِدیکت) اسپینوزا، فصلِ نهم، 13
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👍2
«شجاعت داشته باش و فهم خود را به کار گیر»
💬 گریزی به آموزههای اساسی و کاربردی کانت و نیچه
در اینستاگرام نیچه و فلسفه بخوانید:
https://www.instagram.com/p/CQtjmVWpDkO/?utm_medium=copy_link
💬 گریزی به آموزههای اساسی و کاربردی کانت و نیچه
در اینستاگرام نیچه و فلسفه بخوانید:
https://www.instagram.com/p/CQtjmVWpDkO/?utm_medium=copy_link
ما فقط میگوییم «هگل یا اسپینوزا»، و نه برعکس، زیرا این اسپینوزاست که بدیلِ واقعیِ فلسفهی هگل را میآفریند [و بعد از او میآید]. بنابراین بحثی را که ما پیش خواهیم برد، بیش از یک هدف را دنبال میکند. این بحث فقط کاستیهای نظامِ هگلی را به مثابهِ سیستمی که کلیتِ آن الزاماً تاریخی است، آشکار نمیکند، بلکه به طور همزمان به ما این امکان را میدهد که خودمان را از مفهومِ تکاملیِ تاریخِ فلسفه که میراثِ هگلگرایی است، رها کنیم. هگل خود را بر مبنای این مفهوم به عنوانِ تنها بديلِ اسپینوزا معرفی کرد؛ کسی که جای خود را در این حرکتِ معراجگونه، که بسیار شبیه به حرکتِ خودِ روحِ هگل است، به آن کسی که بعد از خود می آید واگذار کرد. ولی ما در این جا مایلیم تأثیر و کارآمدی این تفسیر تکاملی و وحدت بخش از تاریخ فلسفه را که فقط به طور ظاهری دیالکتیکی است، ساقط کنیم... در اینجاست که مفهومِ تکاملیِ تاریخِ فلسفه رو به نابودی میرود، زیرا این اسپینوزا است که هگل را عیناً رد میکند.
👤 #پییر_ماشری
📘 در #هگل_یا_اسپینوزا ، ص. ۵۴
💡توضیح: هگل معتقد بود تاریخ سیری تکاملی به سوی یک غایت دارد، و در این سیر هر دوره کاملتر میگردد. روح در تاریخ تکامل مییابد، و متناظر با آن، فلسفهها نیز متکامل میشوند. از این منظر، اسپینوزا مرحلهای تاریخی و پلهای از پلکان تاریخِ فلسفه بوده است که در نهایت میبایست به نفعِ فلسفهی کاملتر از خود کنار رود. این فلسفهی کاملتر، به قولِ هگل، همان فلسفهی هگل است. از این رو تاریخِ فلسفه به مثابهِ یک روح رشد میکند، و این روح در کاملترین صورتِ خود به شکلِ فلسفهی هگل در میآید. بدینسان، فلسفهی اسپینوزا نیز خود مرحلهای از مراحلِ رشدِ این روح است. گویی روحِ خودِ هگل است که در افلاطون دورانِ نوزادی را طی میکند، به اسپینوزا که میرسد جوانی خام است و درنهایت در فلسفهی خودش بالغ و کامل میگردد. ماشری در پیِ خوانش دوبارهی اسپینوزا، قصد دارد این سرنوشتِ محتوم و خطیِ اندیشه را رد کند: چه میشود اگر بگوییم نه هگل، بلکه این اسپینوزاست که پختگی و بلوغِ فلسفهی هگلی است؟ از نو: چه میشود اگر نظریهی تاریخیِ هگل را رها کنیم، دست از سرِ روحِ انتزاعی بر داریم، به فیکشنها و اوهام پایان دهیم، و خطاهای هولناکِ هگل را، به کمکِ اسپینوزا، فاش گردانیم؟
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👤 #پییر_ماشری
📘 در #هگل_یا_اسپینوزا ، ص. ۵۴
💡توضیح: هگل معتقد بود تاریخ سیری تکاملی به سوی یک غایت دارد، و در این سیر هر دوره کاملتر میگردد. روح در تاریخ تکامل مییابد، و متناظر با آن، فلسفهها نیز متکامل میشوند. از این منظر، اسپینوزا مرحلهای تاریخی و پلهای از پلکان تاریخِ فلسفه بوده است که در نهایت میبایست به نفعِ فلسفهی کاملتر از خود کنار رود. این فلسفهی کاملتر، به قولِ هگل، همان فلسفهی هگل است. از این رو تاریخِ فلسفه به مثابهِ یک روح رشد میکند، و این روح در کاملترین صورتِ خود به شکلِ فلسفهی هگل در میآید. بدینسان، فلسفهی اسپینوزا نیز خود مرحلهای از مراحلِ رشدِ این روح است. گویی روحِ خودِ هگل است که در افلاطون دورانِ نوزادی را طی میکند، به اسپینوزا که میرسد جوانی خام است و درنهایت در فلسفهی خودش بالغ و کامل میگردد. ماشری در پیِ خوانش دوبارهی اسپینوزا، قصد دارد این سرنوشتِ محتوم و خطیِ اندیشه را رد کند: چه میشود اگر بگوییم نه هگل، بلکه این اسپینوزاست که پختگی و بلوغِ فلسفهی هگلی است؟ از نو: چه میشود اگر نظریهی تاریخیِ هگل را رها کنیم، دست از سرِ روحِ انتزاعی بر داریم، به فیکشنها و اوهام پایان دهیم، و خطاهای هولناکِ هگل را، به کمکِ اسپینوزا، فاش گردانیم؟
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
🧭 گریزی بر مقوله «قدرت» نزد نیچه و اسپینوزا به قلم ژیل دلوز:
در اینستاگرام نیچه و فلسفه بخوانید 👇🏻
https://www.instagram.com/p/CQwIafdpTAm/?utm_medium=copy_link
در اینستاگرام نیچه و فلسفه بخوانید 👇🏻
https://www.instagram.com/p/CQwIafdpTAm/?utm_medium=copy_link
چه بسیار کسان که میخواستند دیوِشان را از خود بیرون کِشند و خود به گُراز بدل شدند.
(#نیچه، #چنین_گفت_زرتشت، بخش یکم، دربارهی پارسایی، ترجمه داریوش آشوری)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
🇬🇧 English translation
(#نیچه، #چنین_گفت_زرتشت، بخش یکم، دربارهی پارسایی، ترجمه داریوش آشوری)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
🇬🇧 English translation
من تفکری را دوست دارم که در آن اثری از گوشت و خون حفظ شده باشد و ایدهی ناشی از تنشِ جنسی یا افسردگیِ عصبی را هزار بار به انتزاعاتی توخالی ترجیح میدهم . . .
متن کامل را اینجا👇🏼 بخوانید
https://www.instagram.com/p/CQ5sF-NJHsH/?utm_source=ig_web_copy_link
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
متن کامل را اینجا👇🏼 بخوانید
https://www.instagram.com/p/CQ5sF-NJHsH/?utm_source=ig_web_copy_link
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
💡پیشداوری ها به مثابه «خر زیبا و قویِ» فیلسوف!
در اینستاگرام نیچه و فلسفه بخوانید:
https://www.instagram.com/p/CQ9asMapqre/?utm_medium=copy_link
در اینستاگرام نیچه و فلسفه بخوانید:
https://www.instagram.com/p/CQ9asMapqre/?utm_medium=copy_link
نیچه و فلسفه / Amirhossein pinned «💡پیشداوری ها به مثابه «خر زیبا و قویِ» فیلسوف! در اینستاگرام نیچه و فلسفه بخوانید: https://www.instagram.com/p/CQ9asMapqre/?utm_medium=copy_link»
One would make a fit little boy stare if one asked him: “Would you like to become virtuous?”— but he will open his eyes wide if asked: “Would you like to become stronger than your friends?”— How does one become stronger?— By coming to decisions slowly; and by clinging tenaciously to what one has decided. Everything else follows.
(#Nietzsche, #THE_WILL_TO_POWER , aphorism 918)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
یک کودک خردسال حیرت زده میشود اگر از او بپرسند: «آیا دوست داری صاحب فضیلت شوی؟»؛ اما اگر از او پرسیده شود: «آیا دوست داری نیرومندتر از دوستانت شوی؟» چشمانش برق خواهد زد.
آدمی چگونه نیرومندتر میشود؟ با نرم نرمک به تصمیم رسیدن، و با سفت و سخت چسبیدن به آنچه تصمیم گرفته است: هر چیز دیگری در پی آن میآید.
(#نیچه ؛ #اراده_قدرت ، قطعهی ۹۱۸)
.
(#Nietzsche, #THE_WILL_TO_POWER , aphorism 918)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
یک کودک خردسال حیرت زده میشود اگر از او بپرسند: «آیا دوست داری صاحب فضیلت شوی؟»؛ اما اگر از او پرسیده شود: «آیا دوست داری نیرومندتر از دوستانت شوی؟» چشمانش برق خواهد زد.
آدمی چگونه نیرومندتر میشود؟ با نرم نرمک به تصمیم رسیدن، و با سفت و سخت چسبیدن به آنچه تصمیم گرفته است: هر چیز دیگری در پی آن میآید.
(#نیچه ؛ #اراده_قدرت ، قطعهی ۹۱۸)
.
ما انسان دوست نیستیم!
هیچگاه جرأت صحبت از «عشق به انسانیت» را نخواهیم داشت. برای بیان چنین صحبتهایی به اندازه ی کافی «بازیگر» نیستیم!
(#نیچه، #حکمت_شادان، قطعه 337)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
هیچگاه جرأت صحبت از «عشق به انسانیت» را نخواهیم داشت. برای بیان چنین صحبتهایی به اندازه ی کافی «بازیگر» نیستیم!
(#نیچه، #حکمت_شادان، قطعه 337)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
هرچه انسان از لحاظ درونی غنیتر باشد، دیگران را تُهیتر مییابد و بسیاری از چیزهائی که افراد عادی را ارضا میکند برای او سطحی و پوچ است.
(آرتور #شوپنهاور، #در_باب_حکمت_زندگی)
🧠 @PHILOSOPHI_ZER
(آرتور #شوپنهاور، #در_باب_حکمت_زندگی)
🧠 @PHILOSOPHI_ZER
«گذر از خلالِ» فلسفهی #اسپینوزا بر همه واجب است، زیرا در فلسفهی اوست که نسبتِ اساسی مابینِ فکر و امرِ مطلق بسط مییابد. فلسفهی اسپینوزا چشماندازی است بینظیر که از خلالِ آن، واقعیتْ در تمامیتش آشکار میگردد، به طوری که در آن عقلْ چیزی بیرون از خود ندارد، و همه چیز را در درونِ خود حمل میکند. بدینترتیب از رهگذرِ فلسفهی اسپینوزا است که تمامِ فلسفهها، و تمامیِ فلسفه، ممکن میگردند.
👤 #پییر_ماشری
📘 در کتاب #هگل_یا_اسپینوزا ، p. 13
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👤 #پییر_ماشری
📘 در کتاب #هگل_یا_اسپینوزا ، p. 13
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER