the most poisonous words against the senses have not come from the impotent, not even from the ascetics. They have come from the impossible ascetics, from those who were in need of being ascetics . . .


(#NIETZSCHE , #TWILIGHT_OF_THE_IDOLS)

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

این ناتوانانِ جنسی نبودند که زهرآگین‌ترین سخنان را درباره‌یِ حس‌ها گفتند. پارسایان هم نبودند؛ بلکه آنانی بودند که پارسایی از ایشان برنمی‌آمد است؛ کسانی که می‌بایست به زور پارسایی پیشه کنند...


(#نیچه، #غروب_بت_ها، قطعه 2 اخلاق همچون ضدِ طبیعت، ترجمه داریوش آشوری)

⏺️زمین پوستی دارد و این پوست بیماری‌هایی. از جمله، یکی از این بیماری‌ها انسان نام دارد. #فردریش_نیچه
#چنین_گفت_زرتشت .
.
ژیل دلوز:
▪️در حقیقت، پویایی‌شناسیِ نیروها ما را به نتیجه‌ای غم‌انگیز می‌رساند. هنگامی که نیرویِ واکنش‌گر نیرویِ کنش‌گر را از آن‌چه می‌تواند کرد جدا می‌کند، نیرویِ کنش‌گر نیز واکنش‌گر می‌شود. نیروهایِ کنش‌گر واکنش‌گر می‌شوند. و کلمه‌یِ شدن را باید به قوی‌ترین معنایِ ممکن فهمید: شدنِ نیروها همچون واکنش‌گر-شدن پدیدار می‌شود. آیا شدن‌هایی دیگر وجود ندارد؟ در هر حال ما، شدنِ دیگری غیر از واکنش‌گر-شدن را حس نمی‌کنیم، نمی‌آزماییم و نمی‌شناسیم. ما نه‌فقط وجودِ نیروهایِ واکنش‌گر، بلکه چیرگی‌شان را همه‌جا شاهدیم. نیروهایِ واکنش‌گر با چگونه چیره می‌شوند؟ با خواستِ نیستی، به لطفِ قرابتِ واکنش‌گری با نه‌گویی. نه‌گویی چیست؟ یکی از کیفیت‌هایِ خواستِ توان است. آن‌چه که کیفیتِ خواستِ توان را به منزله‌یِ هیچ‌انگاری یا خواستِ نیستی رقم می‌زند، نه‌گویی است. نه‌گویی است که واکنش‌گر-شدنِ نیروها را سبب می‌شود. نباید گفت که نیرویِ کنش‌گر از آن‌رو واکنش‌گر می‌شود که نیروهایِ واکنش‌گر چیرگی می‌یابند؛ برعکس، نیروهایِ واکنش‌گر از آن‌رو چیرگی می‌یابند که با جداکردنِ نیرویِ کنش‌گر از آن‌چه می‌تواند کرد، این نیرو را تسلیمِ خواستِ نیستی می‌کنند، تسلیمِ واکنش‌گر-شدنی عمیق‌تر از خودشان. از این روست که اَشکالِ چیرگیِ نیروهایِ واکنش‌گر (کینه‌توزی، وجدانِ معذب، آرمانِ زهد) پیش از هر چیز شکل‌هایِ هیچ‌انگاری‌اند. واکنش‌گر-شدنِ نیروها، هیچ‌انگارشدن، چیزی است که به نظر می‌رسد نسبتِ نیرو با نیرو ذاتاً متضمنِ آن است. آیا شدنی دیگر وجود دارد؟ همه چیز ما را فرا می‌خواند که چنین «بیندیشیم». اما این امر حساسیتی دیگر می‌طلبد، یا چنان‌که نیچه اغلب می‌گوید، طریقِ دیگری از احساس کردن. هنوز نمی‌توانیم این پرسش را پاسخ گوییم، دستِ‌بالا می‌توانیم آن را پیش‌بینی کنیم. اما می‌توانیم بپرسیم از چه‌رو فقط واکنش‌گر-شدن را حس می‌کنیم و می‌شناسیم. آیا این بدان سبب نیست که انسان ذاتاً واکنش‌گر است؟ بدان سبب که واکنش‌گر-شدن مؤلفه‌یِ ذاتیِ انسان است؟ کینه‌توزی، وجدانِ معذب و هیچ‌انگاری نه ویژگی‌هایِ روانش‌شناختی بلکه بنیادِ انسانیت در انسان‌اند. این سه اصلِ موجود، انسانی‌اند، از آن حیث که انسان است. انسان، «بیماریِ پوستیِ زمین»، واکنشِ زمین... در این معنا است که زرتشت از «خوارداشتِ بزرگِ» انسان سخن می‌گوید، و از «تهوعِ بزرگ».
.
.
( #ژیل_دلوز ؛ #نیچه_و_فلسفه ؛ ترجمه #عادل_مشایخی )
.
.
#M_Rezaeian

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

"The preaching of chastity amounts to a public incitement to antinature. Every kind of contempt for sex, . . . is the crime par excellence against life ___ is the real sin against the holy spirit of life."

(#NIETZSCHE , #ECCE_HOMO)

join us : رسانۀ جهانی نیچه و فلسفه
📚 @PHILOSOPHI_ZER

«موعظه‌ی پاکدامنی نوعی تحریکِ عمومی بر ضدِ طبیعت است. هر نوع تحقیرِ سکس . . . سرآمدِ جنایات علیهِ زندگی‌ست ___ و این گناهِ حقیقی علیه روحِ مقدسِ زندگی است.»

(#نیچه، #این_است_انسان، قطعه 5 چرا کتاب هایی چنین خوب می‌نگارم، ترجمه #امیرحسین_الهی)

شادیِ مشترک و نه رنجِ مشترک دوستی را به وجود می‌آورد.

(#نیچه، #انسانی_زیاده_انسانی، قطعه 499 انسان در تنهایی خویش)

🇬🇧 English translation
🇹🇷 Türkçe çeviri

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

#اسپینوزا در جهان بسیار تنها بود؛ بدون خانواده، بدون عضویت در جامعه‌ی دینی، کسی که کتاب‌هایش حقیقت جهان را تغییر داد. او سیر سکولاریسم، شیوه‌ی حکومت لیبرال دموکرات و طلوع علوم طبیعی را سرعت بخشید و بدین ترتیب زمینه را برای عصر روشنگری هموار کرد. حقیقتِ طرد شدنش توسطِ یهودیان در بیست‌وچهار سالگی و سانسور شدنِ آثارش در بقیه‌ی عمر توسطِ مسیحیان همیشه مرا مسحور خود کرده بود، شاید دلیلش گرایش من به بت‌شکنی است. حسِ نزدیکیِ عجیب به اسپینوزا با دانستنِ اینکه اینشتین، یکی از اولین قهرمانان‌ام، اسپینوزایی بوده است تقویت شد. وقتی اینشتین از خدا حرف می‌زد، از خدای اسپینوزا حرف می‌زد؛ خدایی که کاملاً با طبیعت برابر است، خدایی که شاملِ همه چیز می‌شود و خدایی که «با کائنات تاس بازی نمی‌کند»؛ بدین ترتیب منظور او این است که هر اتفاقی، بدون استثنا، قوانین و نظمِ طبیعت را دنبال می‌کند.

👤 اروین د یالوم
📘 مسئله‌ی اسپینوزا، مقدمه

#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

دوستانی که علاقه به فلسفه علم دارند پست جدید اینستاگرام را از دست ندهند👇🏻
https://www.instagram.com/tv/CPd-bHdhQ7w/?utm_medium=copy_link

سخت‌کوش‌ترینِ دوران‌ها که همانا دورانِ ماست، نمی‌داند با کارِ سخت و پولِ خود چه چیزی بیافریند، جز همواره پولِ بیشتر و کارِ سخت‌تر؛
چراکه خرج کردن از به‌دست‌آوردن نبوغِ بیشتری می‌طلبد ! . . .

(#نیچه، #حکمت_شادان، قطعه 21 کتاب اول، ترجمه #امیرحسین_الهی)

🇬🇧 English translation

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

این مطلب را به صورت کامل در کپشن اینستاگرام بخوانید👇🏻
https://www.instagram.com/p/CPlj2rWh5S7/?utm_medium=copy_link

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

فریتش مؤلفِ یهودستیز و نژادپرستی بود که برای نیچه نامه و کتابش را می‌فرستاد. نیچه که صبرش لبریز شده بود با پتک خاص خودش در نامه‌ای به او پاسخ داد و افزود:

ادامه متن در لینک زیر :

https://www.instagram.com/p/CPoS0NPhweH/?utm_medium=copy_link

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

من بر حسب تجربه مخالف گیاه‌خواری بوده‌ام، درست مانند ریشارد واگنری که مرا بی‌دین کرد.


(#نیچه، #این_است_انسان، قطعه 1 چرا چنین هوشمندم)

🇬🇧 English translation


🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

نظر شما در مورد گیاهخواری چیست؟

بدخُلقی یک بیماریِ جسمانی است که به هیچ وجه با حذفِ عاملِ بدخلقی از میان نمی‌رود.

(#نیچه، #انسانی_زیاده_انسانی، قطعه 505 انسان در تنهایی خویش)

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

🇬🇧 English translation
🇹🇷 Türkçe çeviri

«چطور تو را باروخ می‌نامند و اینگونه سخن می‌گویید؟ واقعاً انکار می‌کنید که خدواند یهودیان را برگزیده، آنها را قرینِ لطفِ خود قرار داده، به آنها یاری رسانده است و از آنها بیش از این انتظار دارد؟»

«ژاکوب، درباره‌ی آنچه گفتی دوباره فکر کن، یکبارِ دیگر به شما یادآور می‌شوم؛ انسان انتخاب می‌کند، لطف می‌کند، یاری می‌رساند، ارزش قائل می‌شود، انتظار دارد، اما خدا؟ خداوند می‌تواند این صفاتِ انسانی را داشته باشد؟ به یاد بیاور درباره‌ی تفکرِ غلطِ شبیه بودنِ خدا با خودمان چه گفتم. به یاد بیاور درباره‌ی مثلث‌ها و خدایِ مثلثی چه گفتم.»

ژاکوب گفت: «ما شبیهِ او آفریده شده‌ایم. به سِفرِ پیدایش مراجعه کن. بگذار این گفته را نشانت بدهم.»

#اسپینوزا بدونِ مراجعه به کتاب از بر خواند: «سپس خدا فرمود: انسان را شبیهِ خود بسازیم تا بر حیوانات زمین و ماهیان دریا و پرندگانِ آسمان، بر همه‌ی زمین، بر همه‌ی جنبندگان فرمانروایی کند. پس خدا انسان را شبیهِ خود آفرید، مرد و زن را آفريد...»

ژاکوب گفت: «دقیقاً. باروخ، اینها کلامِ کتابِ مقدس هستند. آيا تقوایِ تو به اندازه‌ی حافظه‌‌ات خوب است؟ اگر اینها کلامِ خداوند است، پس شما که هستید که بخواهید آن را زیر سؤال ببرید؟»

«ژاکوب، از خردمندیِ خدادادیِ خود استفاده کنید. ما نمی‌توانیم چنین گفتارهایی را واژه به واژه درک کنیم. آنها استعاره هستند. به راستی باور دارید که ما انسان‌های فانی، که برخی ناشنوا یا کلاهبردار یا یُبس یا مفلوک هستیم، شبیهِ خدا آفریده شده‌ایم؟ به کسانی مانندِ مادرِ من فکر کنید که در بیست سالگی از دنیا رفته‌اند، آنهایی که نابینا یا ناقص یا دیوانه با حفره‌ای بزرگ از آب در سرشان متولد شده‌اند، مبتلایان به سل غدد لنفاوی گردن، کسانی که ریه‌هایشان صدمه دیده و خون بالا می‌آورند، کسانی که مال‌اندوز یا آدمکش هستند، آنها شبیهِ خداوند هستند؟ فکر می‌کنید خداوند تواناییِ ذهنیِ مشابهِ ما را دارد و آرزو می‌کند تملق‌اش را بگویند و حسادت می‌کند و اگر از فرمان‌هایش سرپیچی کنیم، از ما کینه به دل می‌گیرد؟ آیا چنین شیوه‌ی تفکرِ معیوبی ممکن است در موجودی کامل نمایان شود؟ این صرفأ شيوه‌ی گفتارِ کسانی است که کتابِ مقدس را نوشتند.»

«کسانی که کتاب مقدس را نوشتند؟! با حالتِ تحقیر‌آمیزی درباره‌ی حضرتِ موسی، یوشع، پیامبران و داوران صحبت می‌کنید؟ انکار می‌کنید که کتابِ مقدس کلامِ خداست؟»

صدایِ ژاکوب با هر جمله بلندتر می‌شد و فرانکو که سخت جذبِ گفته‌های اسپینوزا شده بود، دستش را روی بازویِ او گذاشت تا او را آرام کند.

اسپینوزا گفت: «من هیچ‌کس را تحقیر نمی‌کنم. این نتیجه‌گیریِ ذهنِ شماست، بلکه می‌گویم واژه‌ها و دیدگاه‌های کتابِ مقدس از ذهنِ بشر می‌آید. از ذهنِ کسانی که این متون را نوشته و تخیل کرده‌اند. یا بهتر است بگویم، می‌خواستند که همانندِ خدا باشند و شبیهِ خدا آفريده شوند.»

«پس انکار می‌کنید که خدا از طریقِ پیامبران با ما سخن می‌گوید؟»

«روشن است که هر کلامی که در کتابِ مقدس به عنوانِ كلامِ خدا به آن اشاره شده است، فقط از تخیلِ پیامبرانِ مختلف سرچشمه گرفته است.»

👤 اروین د یالوم
📘 در کتابِ «مسئله‌ی اسپینوزا»،‌ فصلِ نهم، ترجمه‌ی زهرا حسینیان

#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

هیچ موجودی در جهان، نفرت‌انگیز تر و ملال‌آور تر از کسی نیست که نبوغِ خود را کنار زده باشد و آن را نادیده انگارد. او پوسته‌ای بی‌هسته خواهد شد، مثل جامه‌ای رنگین و پرنقش و نگار، یا شبحی تزئین شده که دیگر حتی ترس و همدردی را هم برنمی‌انگیزد.

(#نیچه، #تاملات_نابهنگام، #شوپنهاور_به_مثابه_آموزگار، قطعه 1)


🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

تمامیِ هیولا هایِ دیرینهِ اخلاق در این باره هم‌زبان اند که «شور ها را باید کُشت.»
نامدار ترین دستور در این باره در عهدِ جدید یافت می‌شود، در آن «موعظه بر فرازِ کوه»* . . . برای مثال، به عنوانِ درسِ عمل در بابِ مسائلِ جنسی گفته شده است : «اگر چشم‌ات تو را لعزاند، آن را برکن.» امّا چه خوب است که هیچ مسیحی‌ای از این دستور پیروی نمی‌کند.
امروزه به نظرِ ما نابود کردنِ شور ها و هوس ها تنها برایِ پرهیز از حماقت ها و پی‌آمد های ناخوشِ حماقت‌هاشان، خود نهایتِ حماقت است.

(#نیچه، #غروب_بت_ها، قطعه 1 اخلاق همچون ضدِ طبیعت، ترجمه داریوش آشوری)


🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

پی نوشت این پست را در استوری اینستاگرام بخوانید:
https://www.instagram.com/philosophi_zer

هرزگی ، تباهی و اضمحلال را نبایست محکوم کرد ؛
این‌ها پی‌آمد های ضروریِ زندگی و رشدِ زندگی هستند.
پدیده‌ی انحطاط همچون هر اوج‌گیری و پیشرفتِ زندگی امری ضروری است.

(#نیچه، #اراده_قدرت، قطعه 40، ترجمه #امیرحسین_الهی)


🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER


🇬🇧 English translation
🇹🇷 Türkçe çeviri