قوم پرستی و ملت پرستی همواره آلت دست اقلیت ها بوده تا بدان وسیله اکثریت مردم را به هیجان آورده و منافع طبقه خود را تامین می کند.


👤#فروید
📘 آینده یک پندار - بخش قوم پرستی

🏛 @PHILOSOPHI_ZER

باید در عشق جسور بود و تاب این جسارت را آورد،باید هیچ گاه هراس را نیاموخت.

👤 #نیچه
📘#این_است_انسان

🏛 @PHILOSOPHI_ZER

در روزگارِ من تمامِ راه ها به مرداب ختم می شدند
زبانم مرا به جلادان لو می داد
زورم زياد نبود، اما اميد داشتم
که برای زمامداران دردسر فراهم کنم!

عمری که مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت
توش و توانِ ما زياد نبود
مقصد در دوردست بود
از دور ديده می شد اما
من آن را در دسترس نمی ديدم

عمری که مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت
***
آهای آيندگان، شما که از دلِ توفانی بيرون می جهيد
که ما را بلعيده است
وقتی از ضعف هایِ ما حرف می زنيد
يادتان باشد
که از زمانۀ سختِ ما هم چيزی بگوييد
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود

اين را خوب می دانيم:
حتی نفرت از حقارت نيز
آدم را سنگدل می کند
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن می کند

آخ، ما که خواستيم زمين را برای مهربانی مهيا کنيم
خود نتوانستيم مهربان باشيم
اما شما وقتی به روزی رسيديد
که انسان ياورِ انسان بود
دربارۀ ما
با رأفت داوری کنيد.

#به_آیندگان
#برتولت_برشت
ترجمه: #علی_امينی_نجفی

#M_Rezaeian
🏛 @PHILOSOPHI_ZER

اگر فلسفه، بر خلاف الهيات و آیین های دینی و ملی، قرار است به اندیشۀ ما جداً مجال آزادی بدهد، ما نیز برای بهره مندی از این آزادی باید با فلسفه همراه شویم. هیچ مضمون یا درونمایه ای از اندیشۀ کلی یک فیلسوف نباید در پرتو قوت و انسجام بافت کلی فلسفۀ او معتبر تلقی شود. اگر رویکرد مارکس و کی یرکگور به هگل بر این نمط می بود، هرگز بنای اندیشه های تأثیرگذار آنها پی نمی گرفت. وقتی ارسطو می گوید «افلاطون را دوست دارم، اما حقیقت را بیش تر دوست دارم» یا وقتی نیچه شاگرد حق شناس را آنی می داند که از آموزگارش سرپیچی کند، در ضمن به ما راه فلسفه آموختن یا به قولی، مرگ اندیشیدن را می آموزند.
در هر لحظه و در هر برهه ممکن است فیلسوفی بزرگ نظریه ای خطا و حتی مضحک وارد فلسفۀ خود کند؛ ما در مقام فلسفه آموزان باید همان طور که کسی تابلویی را گاه از نزدیک و گاه از دور می نگرد، فلسفه ها را نیز گاه از درون و گاه از برون بنگریم.

👤#سیاوش_جمادی
📘#زمینه_و_زمانه_پدیدارشناسی

#M_Rezaeian
🏛 @PHILOSOPHI_ZER

من از « #آزادی روح» معنایِ کاملِ معینی را در می‌یابم: و آن این است که از‌ حیثِ سرسختی نسبت به خود، از حیثِ پاکیزگی و شهامت، از حیثِ اراده‌ی بی‌قید و شرط به «نه» گفتن، آنجا که «نه» گفتن خطرناک است، صد بار از فیلسوفانِ «حقیقت» و پیروانِ «حقیقت» برتر باشیم.

👤 #فردریش_نیچه
📘 در کتابِ #اراده_قدرت ؛ ۴۶۵

#آزادی

#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

«هیچ می‌فهمی که اگر شما گیوتین را به جلوی صحنه آوردید و آن‌ را با این شادمانی و افتخار برافراشته‌اید و به آسمان رسانده‌اید فقط برای این است که بریدنِ سَر از همه کار آسان‌تر است و پرورشِ اندیشه در سَر از همه کار دشوارتر. شما تنبليد، پرچم شما كهنه پارچه اى بيش نيست؛ نماد ناتوانى!...»

👤 #داستایوفسکی
در کتاب #شیاطین

#زن_زندگی_آزادی

#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

جا داره دوباره شنیده بشه...

دست در دست بدید از امروز
و جهان رو از ترس پاک کنید.
ریسمانِ وحدت،
نورِ اندیشه ی ماست.
روشنی ریشه ی ماست.

@CELLULISM

«راه من-ام. حقیقت و زندگی من-ام. هیچکس به پدر [خدا] نمی‌رسد جز از طریقِ من.»
-انجیل یوحنا


«هیچ راهی [دینی] بجز اسلام پذیرفته نیست و هرکس طریقی دیگر بجوید، در آخرت خسران می‌بیند.»
-قرآن


«به کسانی که راه را از من پرسیده‌اند چنین پاسخ دادم: این راهِ من است، راهِ شما کدام است؟ زیرا که راه وجود ندارد.»
- #فردریش_نیچه
#چنین_گفت_زرتشت



#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

«هرآنکس که پدرِ خوبی ندارد، باید پدرِ خوبی برای خود دست و پا کند.»
- #نیچه

#زن_زندگی_آزادی
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

#آزادی عملی‌ است تاریخی‌، نه عملی‌ ذهنی‌، و همانا توسطِ شرایطِ تاریخی‌ به وجود می‌‌آید. عملِ تاریخی بر حسبِ مراحلِ مختلفِ تکاملِ خود، لاطائلاتِ جوهر، ذات، خودآگاهی‌، نقدِ محض، و همچنین اباطیلِ مذهبی‌ و الاهیاتی را به وجود می‌‌آورد، و بعداً، هنگامی که تکامل به حد کافی‌ پیش رفت، گریبانِ خود را از آن خلاص می‌‌کند...

📘 ایدئولوژی آلمانی‌
👤 #کارل_مارکس ، #فردریش_انگلس
ترجمه‌ی تیرداد نیکی



#زن_زندگی_آزادی
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

بی‌شک زمانی که ملتی نابود می‌شود، زمانی که ایمان به آینده و در نهایت امید به #آزادی از بین می‌رود، آن زمان که نخستین شرطِ سودمندی چیزی نیست جز تسلیم شدن، و فضیلت‌هایِ تسلیم‌شدگان شرطِ حفظِ خویشتن قلمداد می‌شود، باید خدایِ آن قوم نیز تغییر کند.

👤 #فردریش_نیچه
📘 #دجال ، قطعه‌ی ۱۶، ترجمه‌ی فیروزآبادی

#زن_زندگی_آزادی
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

کیست که از بینِ ما جسارت کند و بگوید که جانی آزاده است و انسان‌هایی را بزرگ ندارد که چنین نامی را به عنوانِ دشنام بر آنان نهاده‌اند، و نخواهد گوشه‌ای از آن بارِ دشنام و ترشروییِ عمومی را بر دوش گیرد؟ اما ما می‌توانیم نامِ «جان‌هایِ آزاد» را با جدیتِ تمام (و بدونِ نیاز به هیچ تسلایی) بر خود نهیم، زیرا کشش به #آزادی را قوی‌ترین غریزه‌ی جانِ خود می‌دانیم.

👤 #فردریش_نیچه
📘 #آواره_و_سایه_اش ، قطعه ی 211


#زن_زندگی_آزادی
#M_Rezaeian
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

‍ «بدونِ ایمانِ مسیحی، همچون طبیعت و تاریخ، چیزی جز هیولا و آشوب نخواهید بود».
"پاسکال" بود که اینطور فکر می‌کرد. حالا، ما [با افتخار] این پیشگویی را تحقّق بخشیده‌ایم!

#فردریش_نیچه
#اراده‌_قدرت ؛ قطعه‌ی 83



#زن_زندگی_آزادی
#تن_می‌آشوبد
#M_Rezaeian
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

هدفِ نهاییِ دولت سلطه بر مردم یا کنترلِ آنها با ترس، و منقادسازی و به اطاعت واداشتنِ آنان نیست. بلکه برعکس، هدفِ دولت #آزاد ساختنِ تمامیِ افراد از ترس است تا به قدرِ ممكن در امنیت زندگی کنند و از بالاترین درجه‌ی حقِ طبیعیِ زندگی و عمل، بدونِ آسیب به خود و دیگران، برخوردار باشند. تکرار می‌کنم که هدفِ دولت تبدیلِ انسان‌ها از موجوداتی خردمند به حیوان یا آدمک [automata; puppet] نیست، بلکه هدفِ دولت آن است که بگذارد ذهن‌ها و بدن‌هایِ افراد، به شیوه‌ی طبیعیِ خود، در امنیت و آسایش ببالد، از عقل‌شان بدون هیچ محدودیتی استفاده کنند، و از نزاع و تعدیِ شریرانه‌ی ناشی از نفرت و نیرنگ و غضب بپرهیزند، و از بدخواهی و ستم خودداری کنند. بنابراین در واقع هدفِ اصلیِ دولت #آزادی است.

👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_الاهیاتی_سیاسی ؛ فصل بیستم، پاره‌ی ۶

#M_Rezaeian
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

روشنگری خروجِ انسان از صغارتی است که خود بر خويش تحميل کرده است. صغارت، ناتوانی در به کاربردن فهمِ خود بدونِ راهنمايیِ ديگری است... شعار روشنگری اين است:

Sapere Aude!

[در به کار گيریِ فهمِ خود شهامت داشته باش!]

تنبلی و بزدلی دلايلی هستند بر اين که چرا بخشِ بزرگی از انسان‌ها، زمانی طولانی پس از آن که طبیعت، آنان را به بلوغ جسمی رسانده و از يوغِ قيمومیتِ ديگران آزاد کرده است همچنان با خرسندی در همه‌ٔ عمر صغير می‌مانند؛ و نيز به همين دلايل است که چرا برای ديگران چنان آسان است که خود را قيّم آنان کنند.

چه راحت است صغير بودن! [صغير چنين استدلال می‌کند که] اگر کتابی داشته باشم که به جای فهم‌ام عمل کند، اگر کشيشی داشته باشم که به جای وجدان‌ام عمل کند و اگر پزشکی داشته باشم که به من بگويد که چه چيزهايی بخورم و چه چيزهايی نخورم و ...، در اين صورت نيازی ندارم که به خود زحمت دهم. اصلاً احتياجی ندارم که بيانديشم؛ تا وقتی پول دارم ديگران جورِ مرا می‌کشند. قيّم‌هايی که از سر خيرخواهی، سرپرستیِ انسان‌های صغير را بر عهده گرفته‌اند زود در می‌يابند که بخشِ اعظم نوع بشر، برداشتنِ گام به سوی بلوغِ ذهنی را نه تنها دشوار بلکه بسيار خطرناک می‌دانند.

قيّم‌ها پس از آن که گاوانِ خود را رام کردند و مطمئن شدند که اين زبان‌بسته‌های مطيع و سر به راه بدونِ يوغی که بر گردن دارند گامی بر نخواهند داشت، آنان را برحذر می‌دارند که مبادا اين يوغ را از گردنِ خود بيفکنند و آزادانه گام بردارند؛ چون در آن صورت، خطر آنان را تهديد خواهد کرد. اما اين خطر واقعاً چندان بزرگ نيست؛ زيرا پس از آن که آنان چند بار بر زمين خوردند قطعاً سرانجام راه رفتن را فرا می‌گيرند، اما يک بار زمين خوردن، انسان‌ها را چنان ترسو و وحشت زده می‌کند که ديگر نمی‌کوشند تا بر پای خود بايستند و بی کمکِ ديگران گام بردارند.

از اين رو برای فرد دشوار است که از صغير بودن که فطرتِ [ثانویِ] او شده است خود را بيرون آورد. او از صغير بودنِ خويش خرسند است و در وضع کنونی‌اش از به کار بردن فهمِ خود واقعاً ناتوان است؛ زيرا تاکنون هيچ کس اجازه‌ٔ چنين کاری را به او نداده است.

قوانين و اعتقاداتِ جزمی که ابزارهای مکانيکی برای استفاده (يا بيشتر سوء استفاده‌ٔ) عقلانی از مواهب طبيعی بشرند، بندهايی هستند که صغيربودن فرد را دائمی می‌کنند. حتی اگر کسی بتواند اين بندها را بگسلد در آن صورت هنوز هم در پريدن از روی گودالی بسيار باريک مردّد است، چون که او به اين نوع #آزادی خو نگرفته است، در نتيجه فقط معدودی از انسان‌ها موفق شده‌اند که ذهنِ خود را بپرورند و از صغارت بيرون آيند و راهی مطمئن در پيش گيرند.

📘 ( #ایمانوئل_کانت ؛ رسالهٔ #روشنگری_چیست ؛ برگردانِ یدالله موقن)

#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

بعد از هیتلر، همه ی آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است؛ اما یک چیز نابود شده‌ی اساسی بود که هرکسی نمی‌فهمید و آن، خیانت هیتلر به کلمات بود. خیلی از کلمات شریف، دیگر معنی خود را از دست داده بودند، پوچ و مسخره شده بودند. عوض شده بودند. آشغال شده بودند.

کلماتی مانند #آزادی ، آگاهی، پیشرفت و عدالت.

( #هاینریش_بل، #آدم_کجا_بودی )


#زن_زندگی_آزادی
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

آدمی به کم ترین میزان با پدر و مادرش خویشاوند است.

👤 #نیچه
📘#این_است_انسان ، چرا چنین فرزانه ام 3

🏛 @PHILOSOPHI_ZER

محرم ما آبانِ

هرچیزی، حتی دروغ هم در خدمت حقیقت است.
سایه آفتاب را نفی نمی‌کند.


( گفت و گوی گوستاو یانوش با #کافکا )

🏛 @PHILOSOPHI_ZER

پ.ن:
جا دارد از دوستانی که در حوزه‌ی علوم انسانی فعال‌اند و در این یک ماه و چند روز علیه ستم سکوت اختیار نکرده‌اند، تشکر کنم و دست تک تک شما را می‌بوسم.
کسانی که در حوزه فلسفه به طور تخصصی فعال‌اند مطلع هستند که بر خلاف آنچه اغلب فکر به نظر می‌رسد، اشخاصی که به اصطلاح ارزشی هستند یا همان طرفداران جمهوری اسلامی، نه تنها از فلسفه فراری نیستند بلکه عده کثیری از آنها به فلسفه (چه اسلامی و غربی) علاقه دارند. همین باعث میشود بر خلاف دیگر حوزه ها وقتی پیچ های تخصصی فلسفه علیه جمهوری اسلامی موضع می‌گیرند نه تنها به کاربرانشان اضافه نمی‌شوند، بلکه دچار ریزش می‌شوند، (گمان میکنم یکی از علت های سکوت مدیای فلسفی هم همین باشد) اما به هر حال روزه سکوت گرفتن در برابر رژیم کودک کش ج.ا.ا از عهده من خارج است و عدد فالور ها در برابر خون به ناحق ریخته شده‌ی خواهران و برادرانم پشیزی برایم ارزش ندارد. به امید پیروزی و آزادی مردم ایران.

#امیرحسین_الهی