Telegram Web Link
🔸سرخپوستان "اوجیبوایی" با چوب بید، حلقه ای می ساختند و پایینش را اینطور می بافتند و کمی پر و چیزهای دیگری که به نظرشان مقدس بود را هم آویز آن ریسمان ها می کردند. اسم این "تار عنکبوت" asabikeshiinh اساطیری که به جای حشرات به کابوس ها و بختک ها چشم طمع داشت، "دامِ خواب" یا همان "کابوس گیر" بود.

پیرزن مهربانی در میان سرخپوست های اوجیبوایی بود که عاشق بچه ها بود . بعد یک روز بد و سرد و ابری آمد و پیرزن مجبور شد که مهاجرت کند به جایی دور. شاید هم پیرزن مرده و این داستانی است که سرخپوست ها برای بچه هایشان تعریف می کردند مثل درگذشتگان دوران کودکی ما که همه می رفتند سفر، بی هیچ دلیلی، ناگهانی و بی خبر. پیرزن که می رفت، دلش اما پیش بچه ها بود، پس؛ یاد مادرها داد که این طور با شاخه بید و ریسمان و کمی پر، این کابوس گیر را بسازند.

بعد از آن بود که خوابِ خوب، مثلا خوابِ بوسه مادر، خواب پدر که اسب می شد یا یک پر سرخپوستی قشنگ را می بست پیشانی بچه، خواب یک خوراکی شیرین، خواب یک اسب کوچک مطیع و خوشگل، خواب یک قایق چوبی ، خواب تیر و کمانی که همه دیوها از آن می ترسیدند یا قلابی که ماهی ها برای آویزان شدن به نوک تیزش خل بازی در می آوردند، خلاصه خواب همه چیزهای خوب وقتی به این کابوس گیر می رسید، مجوز عبور داشت. از آن سوراخ وسط وارد می شد، بعضی می گویند مثل قطره گیر میکرد به پرهای پایین و می چکید اما به نظر من مثل رایحه خوش عود می پیچید در ذهن ساده کودک و شبش را می ساخت. خواب بد هم مثل خواب آنها که سُم دارند یا شاخ یا آنها که آتش به دست، آدم را دنبال می کنند یا آنها که پز خوراکی شان را می دهند و اینکه آقاشان بلد است روی اسب پشتک بزند یا آنها که آدم را هل می دهند داخل دره یا کفش های آدم را پا می کنند، این خواب ها، یا بهتر است بگویم کابوس ها، وقتی می رسند به این کابوس گیر، مثل پشه گیر می کنند، کمی دست و پای بیفایده می زنند اما در نهایت همانجا می ماسند و خشک می شوند و می ریزند.

اسطوره ها گاهی از آن دروغ هایی هستند که آدم آرزو می کند؛ کاش تنها راست دنیا بودند. فکرش را بکن، این کابوس گیر واقعن کابوس گیر بود. یکی بالای سرت. بعد، هر شب که می خواستی بخوابی، به جای اینکه صلوات بفرستی و هی فوت کنی به بالش ات، انگار می خواهی آماده شوی برای سفر به سرزمین دوست داشتنی ها. سرزمین آدم هایی که دوست داری، آسمان آبی و پاک، پرنده هایی که مبهوت سبکبالی تو می شوند، آب های آرام و زلالی که انگاری به هماغوشی ات می خوانند و آدم ها! آدم هایی که نگاهشان انگار مخملی نرم اما ضخیم و سبز است که روی احساسات سرمازاده ات گرما و امنیت می کشند و کلمات شان هجاهای گوشنواز اطمینان و اعتمادند. کاش یکی از این کابوس گیرها داشتم کاش اسطوره ها و دروغ ها تنها بازتاب ناخودآگاه و ذهنیت ناکام تاریخی ما نبود، کاش باورها، یک بار هم که شده، تجسمی عینی داشت و التیام زخم هایی بود، که به قول هدایت "مثل خوره آدم را می خورند" گاه در بیداری و گاه در خواب.

✍️سهند ایرانمهر
https://www.instagram.com/p/CNYQYdWFk1h/?igshid=t2bk4wbjnbuy
Forwarded from H Payande
1636745.jpg (800×600)
گزارشی از کتاب #هخامنشیان_در_تورات
نوشته: محمد قایمی

بازتاب‌ِ هخامنشیان در تورات یک کیفیت دوگانه را نشان می‌دهد. از یک سو می‌توان گفت که با سندیت و تاریخیت تورات باید با احتیاط بسیار برخورد کرد ولی از سوی دیگر می‌توان گفت که تورات مانند آینه‌ای صیقل نیافته است که حوادث تاریخی را به گونه‌ای بدون انسجام درونی بازتاب می‌دهد و سرانجام همه‌ی وقایع تاریخی در یک مسیر واحد هدایت می‌شوند یعنی خدمت به دین. کلاً در دین، یا آثار دینی، حوادث تاریخی به دو بخش تقسیم می‌شوند: یا برای دین (حق) هستند یا علیه دین، وسط وجود ندارد.

این نگاه تنها ویژه یهودیت نمی‌باشد، بلکه یک نگاه دینی معمول در تاریخ [تکامل مغز] انسان است، یعنی مرحله‌ی معینی از رشد عقلی [مغزی] انسان است که تاریخ، فرهنگ و دین را به عنوان یک واحد تفکیک‌ناپذیر درک می‌کرد. و در این میان، دین هسته‌ی مرکزی این واحد اتم‌واره‌ی انسانی را تشکیل می‌داد. و درست به همین دلیل در این سامان فکری این سه عنصر تفکیک‌ناپذیر هستند و زمان هیچ نقشی ندارد، زیرا فقط با تفکیک این عناصر از یکدیگر و تعیین مناسبات آنها با یکدیگر است که زمان معنا پیدا می‌کند.

یهودیان از حدود ۷۲۰ پ.م تا ۵۳۹ پ.م در تبعید یا غربت [Diaspora] به سر می‌بردند. تحمل فشارهای بسیار زیاد، رمق را از روح و پیکر آنها گرفته بود. دوران هخامنشی و سیاست فرهنگی گشاده‌نظرانه‌ی آنها برای این اقلیت بسیار کوچک مانند یک هدیه‌ی خدایی بود. عجیب نیست که کوروش تا سطح مسیح و ناجی زمان ارتقاء پیدا می‌کند و یک چهره‌ی روحانی به او داده می‌شود. از نظر یهودیان‌ِ آن روزگاران، هخامنشیان تبلور اراده‌ی یهوه است، به ویژه آن که آنها فصل مشترک‌های بسیاری با خدای پارسی- مادی یعنی اهورا مزدا می‌دیدند. با تثبیت هخامنشیان و سر و سامان پیدا کردن یهودیان، نویسندگان یهودی این امکان را یافتند تا فرهنگ دینی شفاهی و بخشاً نوشتاری خود را به شکلی منسجم ارایه دهند. کاری که بیش از سه سده (مدتها پس از هخامنشیان) ادامه یافت.

برای نویسندگان تورات، کل هخامنشیان به ویژه شاهان و کاخ‌های آن مانند یک صحنه‌ی تآتر بوده که بازی رهبران و شخصیت‌های دینی‌شان بر آن اجرا می‌شد و از این طریق مشروعیت دینی و سیاسی خود را به دست می‌آوردند.

شاهنشاهی هخامنشیان یک امپراتوری بسیار وسیع و در جهان آن روز بی‌رقیب بوده است. سرزمین یهود (یهودا) یک استان کوچک در ساتراپی‌ِ ماورای فرات بوده است. توجه‌ی هخامنشیان به این منطقه، و نه لزوماً سرزمین یهود، فقط به لحاظ سیاسی قابل توجیه است. اهمیت جغرافیای سیاسی این منطقه به دلیل نزدیکی‌اش به مصر بوده است که پادشاهان هخامنشی می‌توانستد از آنجا به مصر، در صورت بروز شورش، نیرو بفرستند. سیاست رواداری دینی هخامنشیان در مورد همه‌ مناطق زیر نفوذشان رعایت می‌شد و در این مسیر یهودیان نیز از آن بهره‌مند شدند. بسیاری از اختلافات دینی که به بحران منجر می‌شد سرانجام توسط بالاترین مرجع یعنی مأموران بلاواسطه‌ی دولت حل و فصل می‌شد. این، هم در مورد اختلافات بین یهودیان بازگشته به سرزمین یهود و اختلافشان با سامره‌ای‌ها صادق است و هم در کشمکش‌های بین یهودیان جزیره‌ی فیل [Elefantine] و مصریان [طبق یافته‌های باستانی در جزیره فیل].
با توجه به آن چه که پژوهشگران به دست آورده‌اند، می‌توان به این نتیجه رسید که رابطه تورات (یهودیت) با هخامنشیان یک رابطه‌ی متناقض است. برآمدن هخامنشیان در تاریخ ایران و جهان از یک سو این فرصت را به اسرائیلیان داد تا هویت دینی خود را به فرجام برسانند یعنی فرآیند تبدیل اسرائیل به یهودیت به پایان برسد ولی از سوی دیگر همین دوره واقعی (هخامنشیان) نشان می‌دهد که دین، در این جا یهودیت، بر بستر وقایع تاریخی شکل گرفته و آن را از کیفیت ماوراء تاریخی (الاهی) تهی می‌کند. به سخن دیگر، نخستین دین «ابراهیمی» که ادیان مسیحیت و اسلام بر آن استوار شده‌اند، مجموعه‌ای را تشکیل می‌دهد که ریشه در وقایع ملموس تاریخی داشته است. و در این جا پیامبران چهره‌ی غیرتاریخی خود را از دست می‌دهند و سرانجام در قالب نویسندگان، مترجمان، حاشیه‌نویسان و ویراستاران تجلی می‌یابند.

@RastarLib

#ادیان_باستان
#ادیان_ایرانی
#تاریخ_ادیان

____________
@persian_mythology
🍀🌹🍀🌹🍀🌹

نقش اساطیر در نام گذاری ماه های ایرانی (4) #تیر


🔹تیر

تیر، دگرگون شده واژه تَشتَر است و تشتر (#تیر) از ایزدانی (فرشتگانی) است که چهارمین ماه هر سال و #سیزدهمین_روز_ماه را به نام ایزد تشتر، تیرماه و تیر روز می گویند. در فرهنگ ها تیر، ایزد موکل باران است که به تدبیر او زمین پاک از باران بهره مند گردد و کشتزارها سیراب شود. (دانشنامه مزدیسنا، 217) تیر را که موکل باران و رزق و روزی است، برابر با میکائیل در باور یهود و اسلام دانسته اند. (فرهنگ اساطیر، 261)
مطابق روایات، تشتر که باران های سودمند تابستان را به همراه می آورد، با اَپوش، #دیو_خشکی که آبها را زندانی ساخته، می جنگد و پس از قربانی کردن و نالیدن به درگاه اهورامزدا، بر او چیره می شود و باران و تگرگ به مزارع هفت کشور می بارد. (اساطیر ایرانی، 22)
تیر همچنین نام دیگر عطارد است، که سیاره نویسندگان است، ایزد نویسندگی و پیام آسمانی و حکمت و پیشگویی است. و به صورت های گوناگون در ادیان ملل باستانی مثل مصر، هند، روم و ... مشابهت دارد. (فرهنگ اساطیر، 263) در ادبیات فارسی قدیم نیز عطارد همواره به عنوان دبیر فلک و به نویسندگی شناخته می شود و همراه لوازم نویسندگی در متون ظاهر می شود.


#اسطوره_در_جهان_امروز
#نامـماههایـایرانی
#اساطیر_ایرانی

—------------------------------------------
منابع: جهانگیر #اوشیدری، دانشنامه #مزدیسنا
علی اکبر #دهخدا، لغت نامه
ژاله #آموزگار، تاریخ اساطیری ایران.
محمد جعفر #یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستان واره ها
ویکی پدیا
💥@persian_mythology
⭕️
عشاق باستانی ایران

تیم تحقیقاتی تپه #حسنلو، در سال ۱۳۵۱ قبری را با دو اسکلت در کنار هم کشف کردند که اکنون در باستان‌شناسی دنیا به «#عشاق_ایرانی» شناخته می‌شوند. تیم مشترک تحقیقاتی #ایران و ‌آمریکا به سرپرستی دکتر رابرت اچ دایسون مشغول تحقیقات در این تپه باستانی بودند و در قبری با قدمت حدود ۳ هزار سال اسکلت دو نفر در آغوش یکدیگر پیدا شد. در این قبر به جز تخته سنگی که در بالای سر شخص سمت چپ قرار دارد هیچ شی دیگری وجود نداشت و از آن زمان آنها لقب «#عشاق» گرفتند.

از سال ۲۰۰۵ تحقیقات در مورد تپه باستانی #حسنلو که ۶ تا ۸ هزار سال قدمت آن تخمین زده شده است، در موزه دانشگاه #پنسلوانیا ادامه دارد و هنوز نتایج آن منتشر نشده است.
با‌گذشت سالها، در موزه دانشگاه پنسلوانیا تصویر عشاق ایرانی یکی از موارد مورد توجه است.
اثر مشهور دیگر این محل، جام طلای حسنلو است که به عصر آهن تعلق داشته و در موزه ایران باستان نگهداری می شود.

🔥@persian_mythology
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸 مراسم زار

بر اساس باورهای قدیمی ساحل‌ نشینان جنوب ایران، پری‌ها، دیوها و ارواح نیک و بد، همه باد یا خیال یا هوا هستند. این بادها در سر آدمیان رخنه می‌کنند و او را «مرکَب» خود می‌سازند. اگر کسی گرفتار یکی از این بادها شود و بتواند از چنگ آن جان سالم به در ببرد، آن وقت به جرگه «اهل هوا» درمی‌آید. برای رام کردن اهل هوا، باید مراسم به خصوصی برگزار شود. مراسمی که اصطلاحا به آن «زار» می‌گویند. هر چند شاید امروز برای سراغ گرفتن از باورهای این‌چنینی، نسبت به ۵۰ سال پیش نیاز به جست‌وجوی بیشتری است، اما هنوز هم می‌توان رد این باورها را در جزیره‌ها و سواحل مشاهده کرد.
#غلامحسین_ساعدی در کتاب #اهل_هوا به این باور مردمان جنوب ایران، پرداخته است.
در این #فایل_ویدیویی شاهد برگزاری #آیین_زار یا همان مراسم جن گیری هستیم.

#مراسم_زار #فرهنگ_ایران #اقوام_ایرانی #جادوگری #ایران

@ketabnak_com

#اساطیر_اقوام_ایرانی

#اساطیر_ایرانی

#زار
#اهل_هوا

@persian_mythology
🔹تخیل آب
سینا جهاندیده

بازی با تخیل آب بازی خطرناکی است. فعال کردن این تخیل که در ادبیات شیعی رمزپردازی شده است، می‌تواند منجر به خشونت‌های غیر قابل کنترل شود
آب بر عکس آتش با احضار طبیعت، آشکار نمی‌شود، بلکه خود کاشف هستی است، هر جا که باشد حیات نیز آشکار می‌شود.
آب در فرهنگ شیعه نه تنها با مقاومت رابطه دارد بلکه یاد‌آور خون است. قطع آب خون‌ها را به جوش می‌آورد؛ به همین دلیل بستن آب بدترین خشونت است. شیعیان امام حسین را مدام با آب به یاد می‌آورند. ایرانیان باستان آناهیتا را خدای آب می‌دانستند بنابراین بین این باور که آب مهریه حضرت زهرا است و آناهیتا الهه آب است در تخیل ایرانیان رابطه وجود دارد.
آب، عنصری است که هم تداعی‌گر خشونت و هم تداعی‌گر آرامش است. سیل و زلالیت دو صفت مهر و خشونت آب است. آب سالها می‌تواند برای نفوذ کردن، صبور باشد اما وقتی بر سدها پیروز می‌شود دیگر رحم نخواهد کرد. خشم آب با هیچ خشمی قابل مقایسه نیست در این حالت همه چیز را با خود می‌برد.
خشکسالی تنها غیاب آب نیست بلکه یادآور تخیل دردناک آب است.
@tabarshenasi_ketab
دوره مجازی زنده و ضبط شده،
بازنمایی زن در اسطوره‌های ایرانی

پروفسور میرجلال‌الدین کزازی

با امکان دریافت گواهی قابل استعلام

از ۱۶ مرداد به مدت ۵ هفته
شنبه‌ها از ۲۰ الی ۲۱:۱۵

بازبینی نشست‌های ضبط شده در طول دوره

شهریه: ۲۵۰ هزار تومان
تخفیف ۵۰ هزار تومانی تا تاریخ ۵ مرداد
کد تخفیف: 551400

نام‌نویسی از طریق لینک مستقیم:
https://elm.ac/course/view.php?id=163

سایر دوره‌های استاد:
drkazzazi.elm.ac

@Elm_Academy
@DrKazzazi

ارتباط با ما
09352000012
02122964234

گروه تلگرامی دپارتمان زبان و ادبیات فارسی:
https://www.tg-me.com/joinchat-IEXR4EStLzwfWHSnbAe-Lw
🔺جلال ستاری از دنیا رفت

🔹جلال ستاری، نویسنده، پژوهشگر، مترجم و اسطوره‌شناس در سن ۹۰ سالگی درگذشت

🔹لاله تقیان، همسر جلال ستاری با تایید این خبر به ایسنا گفت که او حدودا یکی دو ساعت قبل (حوالی ساعت ۵ عصر  امروز (شنبه، نهم مردادماه) از دنیا رفته است./ایسنا

@khabaritel
🌑🌑🌑

عصر که خبر درگذشت ستاری را شنیدم، تصمیم گرفتم فهرستی از آثارش تهیه کنم برای کانال اسطوره‌شناسی. هنوز فهرستش کامل نشده.
صرف نظر از چگونگی اثارش، چقدر مطلب نوشته و ترجمه کرده و مصاحبه و ...

یاد حرف رنه ولک در مورد گوته افتادم: گوته کسی است که به اندازه یک کتابخانه چیز نوشت و به اندازه کتابخانه‌ای حتا بزرگتر از آن درباره او چیز نوشته‌اند. حالا ستاری هم به اندازه یک کتابخانه چیز نوشته ولی البته در ایران چیز چندانی در موردش نخواهند نوشت، چون او، در زمان نامناسب در نقطه کور جغرافیای جهان زاده شده و زندگی کرده است.

ستاری که زندگی‌اش را در این راه خرج کرد که اساطیر از یاد رفته را به یادمان اورد، سالهای آخر زندگی‌اش را در فراموشی گذراند و امیدوارم فراموش نشود.

و همیشه هنگام یادکرد اساطیر و اسطوره‌شناسان، به یاد استاد هاشم رضی می‌افتم، اسطوره‌شناس، باستان‌_زبان شناس و دین‌پژوه بزرگ ایرانی، که سرش سلامت و عمرش افزون باد! _ دانشمند بزرگی، در اندازه و حتا بزرگ‌تر از بسیاری پژوهشگران نام‌آشنای جهان، که به دلیل زادن و زیستن در نقطه کور جغرافیا، گمنام مانده است.

🌷🌷🌷
Forwarded from Arakhsh آرخش
رستم از خداینامه تا شاهنامه

دکتر آرش اکبری مفاخر

چهارشنبه ۲۰ مرداد، ساعت ۲۱.

پخش زنده از اینستاگرام شاهنامه‌خوانی هما
@shahnameh_homa
از آنجا که همکاری انسان‌ها در ابعاد وسیع بر پایه‌ی اسطوره‌ها بنا شده‌است، تغییر این اساطیر-مثلا سر هم کردن داستان‌های متفاوت- می‌تواند روش همکاری مردم را تغییر دهد. تحت شرایط مناسب، اسطوره‌ها می‌توانند به سرعت عوض شوند. در سال ۱۷۸۹ میلادی، ملت فرانسه یک‌شبه اعتقادش را از اسطوره‌ی حقوق الهی شاهان به اسطوره‌ی حق حاکمیت مردم تغییر داد.

📝انسان خردمند، یووال نوح هراری، ترجمه‌ی نیک گرگین، صص۳-۶۲.

@Persian_Mythology - اساطیر ایران و جهان
⚠️هشدار؛ جدی بگیرید

🔴 کرونا و مرگ ناشی از آن بسیار نزدیک است/ مرگ و زندگی تان بسته به رعایت این نکات است

🔹آمار ابتلا به کرونا و مرگ و میر بسیار بالا و بیش از ۱۰۰۰ نفر در روز است؛ گو این که فراگیری کرونا ویروس تازه آغاز شده است.

🔹هیچ کس در امان نیست؛ فوت شدگان امروز، همین ۱۰ روز پیش سالم بودند و داشتند آمار فوتی ها را پیگیری می کردند.

۱ - ماسک بزنید؛ دو تا هم بزنید( یکی جراحی و یکی پارچه ای) و از حضور در جاهای پرجمعیت، خودداری کنید.کرونای دلتا، حتی از رهگذران هم قابل سرایت است.

۲- بلافاصله بعد از رسیدن به خانه، با آب نمک رقیق، غرغره کنید و گلو و داخل بینی تان را شست و شو دهید.( ۹ گرم نمک در یک لیتر آب)

۳- سیستم ایمنی بدن تان را تا می توانید قوی کنید. از گیاه زنجبیل (تازه یا پودر شده) و لیمو ترش غافل نشوید.

۴ - با اولین علائم بیماری، فورا و بدون هدر دادن زمان، به پزشک متخصص مراجعه کنید؛ اغلب فوتی ها، روند درمان خود را دیر شروع کرده اند. در سویه جدید کرونا، ساعت ها هم مهم و حیاتی اند. خوددرمانی نکنید.

🌐این پست را به همه دوستان و عزیزانتان ارسال کنید.

🇮🇷
🆔 @persian_mythology
🌷🌱🌴🌲

نخل محرم


شیء نمادین مهمی به نام نخل در روز عاشورا در مناطق مختلف ایران بویژه در مناطق کویری در عزای امام حسین [ع] توسط دسته‌های عزاداری به دوش کشیده می‌شود. این شیء اتاقکی است چوبی و تابوت‌واره که به آن نخلِ محرم، نخلِ عاشورا، نخلِ عزا، نخلِ ماتم، نخلِ تابوت و نخلِ شهیدان هم می‌گویند. این نخل در دههٔ اوّل محرم و در دو سه روز پیش از تاسوعا توسط نخل‌بند یا نخل‌آرا آذین‌بندی (بسته) می‌شود، که گاه این وظیفه به طور موروثی به یک خانواده تعلق دارد. نخل پس از تزیین و سیاه پوش شدن در روز عاشورا با آداب خاصی در حسینیه‌ها، میدان‌های شهر، گذرها و محله‌ها گردانده میشود. دسته‌های سینه‌زن و زنجیرزن نیز همراه با آن حرکت می‌کنند. حمل آن توسط مردانی قوی هیکل صورت می‌گیرد. تا چندی پیش مراسم نخل‌گردانی در محله‌هایی چون چاله‌حصار، تجریش، امامزاده یحیی و چیذر طی عاشورای حسینی صورت می‌گرفت. در بسیاری دیگر از شهرهای ایران نیز این مراسم انجام می‌شود مثلِ سمنان، کاشان، زواره، نایین، یزد، تفت و ابیانه.
به باور پرویز تناولی، صفویان که به محبوبیت و جایگاه ویژه سَرو در فرهنگ ایرانی واقف بودند، سعی کردند از آن در استقرار مذهب تشیع در ایران بهره‌برداری کنند. به همین منظور، از آن به عنوان یک نماد در مراسم عزاداری امام حسین [ع] بهره جستند. یعنی نوعی سَروِ کوچک و فلزی را که عَلَم نامیده می‌شد با نام خدا و پیغمبر و اهلِ بیتِ او مُشَبَّک نموده و آن را جلو دسته‌های سینه‌زنی به حرکت در‌می‌آوردند. نوع دیگری از آن را نیز که از چوب ساخته می شد، نخل خواندند (۱۳۷۹: ۵۴). درخصوص جایگزینی نام نخل با سَرو هم، نامبرده به ترکیب دو نماد ملی ایرانی و عربی (سرو و نخل) از سوی صفویان اشاره می‌کند که با قرار دادن دو سَرو در مقابلِ هم و پوشاندن کل مجموعه با پارچه‌های سیاه و سبز، بینندگان را به یادِ خیمه آل حسین می‌اندازد. این خیمه هرچند هیچ شباهتی به درخت نخل ندارد و در واقع چیزی جز سَروهای ایستاده نیست، نام نخل را بر خود دارد (همانجا). نخل یا عَلَم در مراسمِ تابوت‌گردانی یا نخل‌گردانی نمادی از تابوتِ سیاوش است. نشانه‌های دیگری از همسانی نخل‌گردانی با آیینِ سوگِ سیاوش می‌توان یافت. مثلا در حدود ۱۰۰ سال پیش، هنگام اجرای این مراسم، پیشاپیشِ نخل، اسبی سیاه حرکت داده می‌شد. این اسب همان است که در همه آیین‌ها و مناسکِ مربوط به سیاوشان وجود دارد. بر این اساس، می‌توان نتیجه گرفت که آیینِ نخل گردانی همان آیینِ سیاوشان است. درباره سیاوش به عنوان خداگیاه در مبحث پَرسیاوش به تفصیل سخن گفتیم (نک: فصل گیاهان اسطوره‌ای). اما در اینجا شاهد تجلی یکی دیگر از نمادهای سیاوش به صورت درخت هستیم. هرچند، چنان چه گفته شد، برخلاف نام این مراسم نخل‌گردانی)، این آیین، در واقع، سَروگردانی است و آراستنِ آن با انواع پارچه‌ها و قفل و آینه، هم به تقدسِ درخت اشاره دارد و هم یادآور تابوت سیاوش است.

#نخل
#سرو
#عاشورا
#سیاوش
#نخل‌محرم

مردم‌گیاه، گیاهانِ آیینی در فرهنگ و فولکلور ایران؛ دکتر پیمان متین؛ فرهامه؛ ۱۳۹۲: ۱۴۱ تا ۱۴۲.


@persian_mythology
👍1
🔹انسان در احاطه‌یِ اسطوره‌هایش

نظم خیالی[در برابر نظم طبیعی] امیال و خواسته‌های ما را شکل می‌دهد. اکثر مردم نمی‌خواهند بپذیرند که نظم حاکم بر زندگی‌شان خیالی است، اما در حقیقت هر کسی در یک نظم خیالیِ "از قبل موجود" متولد می‌شود و خواسته‌هایش از زمان تولد بر اساس اسطوره‌های حاکم شکل می‌گیرد. در نتیجه، امیال و خواسته‌های ما مهمترین توجیه برای نظم خیالی می‌شوند.
مثلا، ارزشمندترین خواسته‌های مردم امروزِ غرب از اسطوره‌های عاشقانه و ناسیونالیستی و انسان‌گرایانه و سرمایه‌داریِ قرون اخیر شکل می‌گیرند. دوستان اغلب به هم اندرز می‌دهند: "از دلت پیروی کن!" اما دل آدمی جاسوس خائنی است که معمولا دستورالعمل‌هایش را از اسطوره‌های جاری حاکم دریافت می‌کند، و اندرزِ "از دلت پیروی کن!" حاصل ترکیبی از اسطوره‌های عشقی قرن نوزدهم و اسطوره‌های مصرف‌گرایانه‌یِ قرن بیستم است که در ذهن ما جایگیر شده‌‌اند. به عنوان مثال، شرکت کوکاکولا نوشابه‌های رژیمی‌اش را با این شعار به بازارهای جهانی عرضه کرده‌است: "کاری را بکن که احساس خوبی بهت می‌دهد. نوشابه‌یِ رژیمی!"
حتی آنچه را مردم شخصی‌ترین امیال[طبیعیِ] خود می‌پندارند معمولا نظم خیالی تعيين می‌کند. اجازه بدهید به‌عنوان‌ مثال از تمایل عمومی برای مسافرت به خارج از کشور صحبت کنیم. در این مورد، هیچ چیزِ طبیعی یا بدیهی‌ای وجود ندارد. یک شامپانزه‌ی نرِ آلفا هرگز به فکرش خطور نمی‌‌کند که از قدرتش استفاده کند و به مسافرتی در قلمرو شامپانزه‌های مجاور برود. نخبگان مصر باستان از ثروت‌شان برای ساختن اهرام و مومیایی کردن جسدشان استفاده می‌کردند، ولی هیچ‌کدامشان به ذهن‌شان نمی‌رسید که برای خرید به بابل بروند یا برای اسکی‌بازی سفری تفريحی به فینیقیه را تدارک ببیند. مردم امروز بخش زیادی از پول خود را صرف سفرهای تفريحی به خارج از کشور می‌کنند، زیرا معتقدانِ راستينِ اسطوره‌های رمانتیکِ مصرف‌گرایی هستند.

انسان خردمند، یووال نوح هراری، صص ۲-۱۷۱.

@Persian_Mythology
👍1
2025/07/13 22:23:10
Back to Top
HTML Embed Code: