🔴 هفتسین نماد عشق، زندگی و همبستگی ایرانیان و کهنترین نماد مانای تاریخ بشر که پس از گذشت هزاران سال همچنان باشکوه مانده است...
درباره نمادهای سفره هفت سین 👇👇
@persian_mythology
درباره نمادهای سفره هفت سین 👇👇
@persian_mythology
🌿🍎🌿🍎🌿
اسطورههای بهاری (۵)
نمادهای سفره هفت سین
🌿🌿 در بخش پیشین بحث شد که #هفت_سین شباهت به آیینی اسطوره ای دارد ولی اسطوره نیست و در پیوند با عدد اسطوره ای #هفت و زیبایی نمادین آن، همه گیر شده است. برخی آیین های مشابه هفت سین، مثل سفره آراسته به خوراکی های گوناگون برای خوشامد فروهران یا سبز کرده سبزه در ایام نوروز، تاریخی طولانی دارد و هفت سین نیز بر بنیاد آنها ساخته شده است. اما محدود و مشترک بودن «سین» هایی که بر سفره هفت سین می چینند، باعث شده است که این نمونه ها ارزش نمادین و آیینی بیابند. در این بخش به نمادشناسی محصولات سفره هفت سین پرداخته می شود. کم و بیش با اندکی تفاوت در برخی نقاط، سین های معروف سفره نوروزی عبارتند از: سنجد، سیب، سبزه، سمنو، سیر، سرکه و سماق. جز این ها، موارد دیگری هم بر سفره مشاهده می شود که ارزش نمادین دارند. به نظر می رسد که برخی از آنها بازمانده سفره آرایی های قدیمیتر جشنها هستند که هفت سین بعدها به آنها اضافه شده است. مثل آب، آینه و کتاب مقدس ادیان. سکه و تخم مرغ نیز کم و بیش ضرورت حضور خود را تثبیت کرده اند.
نمادهای سفره هفت سین، اغلب بر اساس ذوق و سلیقه های گوناگون تفسیر شده اند که خالی از لطف هم نیست. در مواردی هم با اتکا به طب قدیم و خواص گیاهی و همچنین پاره ای باورهای نجومی، یا پژوهشهای زبانی، تحلیلی شبه-علمی ارایه کرده اند. برخی از این تفسیرها چنین اند:
🥖 سنجد:
سنجد نشانهی سنجيده عمل كردن و خردورزی است، میگويند اول چيزی كه خداوند خلق نمود عقل بود. شايد كمتر ملتی را بيابيد كه به اندازهی ايران در سابقهی حكمتهای خود تاكيد بر خردوزی داشته باشند.
🍎سيب:
سيب ميوهی سلامتی است و مشهور به ميوهی بهشتی است. همچنین نماد مهر و محبت و دوستی و دلباختگی است.
🌿سبزه
سبزه با رنگ و طراوت خود دلها را شادمان میسازد و با نگریستن به آن طلوع سال جدید را زیباتر میکند. سبزه نشان طبيعت و نشان طراوت، سادگي و ايثار است. درخت سبز آفتاب را تحمل كرده و سايهی خود را به بشر تقديم میكند. سبزه و به طور كلی گياهان، مايهی دوام حيات موجودات هستند.
🥘سمنو
نماد خواربار، زایش گیاهی و بارور شدن گیاهان، فراوانی خوراک و غذاهای خوب و پر نیرو است. سمنو سمبل قدرت و شجاعت است. سمنو را غذای مرد آفرين میگفتند. اين غذا از جوانهی گندم درست میشود و تمام حكمت آن نيز در همين است.
🥜سیر
نماد زدودن چشم زخم است که باید حتماً بر سر سفره نهاده شود. برخی سير را به نشان گندزدايی و پاكيزگی محيط زيست در سفره قرار میدهند اما در فرهنگ ايرانيان، برای سیر نقش محافظتکننده از شر قائل بودند و از سير به عنوان نگهبان سفره ياد كرده اند.
🍶سركه
سركه نشان از جوش و خروش است. طبيعت اسيدی سركه در خاك را همگان ديدهاند و از اين رو برای ياد دادن پذيرش ناملايمات بر سفره میگذارند.
🍝 سماق
نشانه صبر و تحمل و وقار و خویشتن داری است. سماق مکیدن، که به معنای انتظار کشیدن در ادبیات به کار رفته است، از این انگاره آمده است.
🌿🌿
🔹#اسطوره_در_جهان_امروز
🔹#جشنـهای_ایرانی
🔹#آیینهای_نوروزی
—------------------------------------------
منابع:
علی محمد دادخواه، نوروز و فلسفه هفت سین.
اینترنت، ویکی پدیا
محمد بشرا، طاهر طاهری، باورهای عامیانه مردم گیلان
🍎 @persian_mythology
🌿🌷
اسطورههای بهاری (۵)
نمادهای سفره هفت سین
🌿🌿 در بخش پیشین بحث شد که #هفت_سین شباهت به آیینی اسطوره ای دارد ولی اسطوره نیست و در پیوند با عدد اسطوره ای #هفت و زیبایی نمادین آن، همه گیر شده است. برخی آیین های مشابه هفت سین، مثل سفره آراسته به خوراکی های گوناگون برای خوشامد فروهران یا سبز کرده سبزه در ایام نوروز، تاریخی طولانی دارد و هفت سین نیز بر بنیاد آنها ساخته شده است. اما محدود و مشترک بودن «سین» هایی که بر سفره هفت سین می چینند، باعث شده است که این نمونه ها ارزش نمادین و آیینی بیابند. در این بخش به نمادشناسی محصولات سفره هفت سین پرداخته می شود. کم و بیش با اندکی تفاوت در برخی نقاط، سین های معروف سفره نوروزی عبارتند از: سنجد، سیب، سبزه، سمنو، سیر، سرکه و سماق. جز این ها، موارد دیگری هم بر سفره مشاهده می شود که ارزش نمادین دارند. به نظر می رسد که برخی از آنها بازمانده سفره آرایی های قدیمیتر جشنها هستند که هفت سین بعدها به آنها اضافه شده است. مثل آب، آینه و کتاب مقدس ادیان. سکه و تخم مرغ نیز کم و بیش ضرورت حضور خود را تثبیت کرده اند.
نمادهای سفره هفت سین، اغلب بر اساس ذوق و سلیقه های گوناگون تفسیر شده اند که خالی از لطف هم نیست. در مواردی هم با اتکا به طب قدیم و خواص گیاهی و همچنین پاره ای باورهای نجومی، یا پژوهشهای زبانی، تحلیلی شبه-علمی ارایه کرده اند. برخی از این تفسیرها چنین اند:
🥖 سنجد:
سنجد نشانهی سنجيده عمل كردن و خردورزی است، میگويند اول چيزی كه خداوند خلق نمود عقل بود. شايد كمتر ملتی را بيابيد كه به اندازهی ايران در سابقهی حكمتهای خود تاكيد بر خردوزی داشته باشند.
🍎سيب:
سيب ميوهی سلامتی است و مشهور به ميوهی بهشتی است. همچنین نماد مهر و محبت و دوستی و دلباختگی است.
🌿سبزه
سبزه با رنگ و طراوت خود دلها را شادمان میسازد و با نگریستن به آن طلوع سال جدید را زیباتر میکند. سبزه نشان طبيعت و نشان طراوت، سادگي و ايثار است. درخت سبز آفتاب را تحمل كرده و سايهی خود را به بشر تقديم میكند. سبزه و به طور كلی گياهان، مايهی دوام حيات موجودات هستند.
🥘سمنو
نماد خواربار، زایش گیاهی و بارور شدن گیاهان، فراوانی خوراک و غذاهای خوب و پر نیرو است. سمنو سمبل قدرت و شجاعت است. سمنو را غذای مرد آفرين میگفتند. اين غذا از جوانهی گندم درست میشود و تمام حكمت آن نيز در همين است.
🥜سیر
نماد زدودن چشم زخم است که باید حتماً بر سر سفره نهاده شود. برخی سير را به نشان گندزدايی و پاكيزگی محيط زيست در سفره قرار میدهند اما در فرهنگ ايرانيان، برای سیر نقش محافظتکننده از شر قائل بودند و از سير به عنوان نگهبان سفره ياد كرده اند.
🍶سركه
سركه نشان از جوش و خروش است. طبيعت اسيدی سركه در خاك را همگان ديدهاند و از اين رو برای ياد دادن پذيرش ناملايمات بر سفره میگذارند.
🍝 سماق
نشانه صبر و تحمل و وقار و خویشتن داری است. سماق مکیدن، که به معنای انتظار کشیدن در ادبیات به کار رفته است، از این انگاره آمده است.
🌿🌿
🔹#اسطوره_در_جهان_امروز
🔹#جشنـهای_ایرانی
🔹#آیینهای_نوروزی
—------------------------------------------
منابع:
علی محمد دادخواه، نوروز و فلسفه هفت سین.
اینترنت، ویکی پدیا
محمد بشرا، طاهر طاهری، باورهای عامیانه مردم گیلان
🍎 @persian_mythology
🌿🌷
👍1
Forwarded from بر بال اندیشهها (H Mohamadyan)
به حضور #ماهی های قرمز بر سفره #هفت_سین، «نه» بگوییم.
اندوه یک ماهی زندانی، کدام شادی را می تواند به ارمغان آورد؟
ماهی قرمز نخرید تا این تجارت آلوده از رونق بیفتد
@bar_bal_andisheha
اندوه یک ماهی زندانی، کدام شادی را می تواند به ارمغان آورد؟
ماهی قرمز نخرید تا این تجارت آلوده از رونق بیفتد
@bar_bal_andisheha
Forwarded from 🌱 شعر زیستار
بیبهار
پیامبر کدام بهار است
این ماهی کوچک در دام افتاده
پیش رویش دیوار و پشت سرش دیوار
بهار
آزادی جوانههاست از زندان خاک و
بال گشودن درناها در آسمان پاک
رنگ پریده از اضطراب مرگ زودهنگام
پیامآور کدام بهار است
این ماهی کوچک پاییزی
با سرنوشت بدفرجام.
بهار شادمانی گنجشکهاست بر شکوفههای درخت آلوچه.
99-12-29
#شعر_زیستار
@Sherzistar
www.tg-me.com/sherzistar
پیامبر کدام بهار است
این ماهی کوچک در دام افتاده
پیش رویش دیوار و پشت سرش دیوار
بهار
آزادی جوانههاست از زندان خاک و
بال گشودن درناها در آسمان پاک
رنگ پریده از اضطراب مرگ زودهنگام
پیامآور کدام بهار است
این ماهی کوچک پاییزی
با سرنوشت بدفرجام.
بهار شادمانی گنجشکهاست بر شکوفههای درخت آلوچه.
99-12-29
#شعر_زیستار
@Sherzistar
www.tg-me.com/sherzistar
🌹🌹🌹
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دلافروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
خیام
امیدوارم سال نو سرآغاز تازه و امیدبخش زندگی تان باشد.
#سال_نو_مبارک
@bar_bal_andisheha
@persian_mythology
🌺🌺🌺🌺
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دلافروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
خیام
امیدوارم سال نو سرآغاز تازه و امیدبخش زندگی تان باشد.
#سال_نو_مبارک
@bar_bal_andisheha
@persian_mythology
🌺🌺🌺🌺
Forwarded from اساطیر ایران و جهان (h mohamadyan)
گستره جغرافیایی جشن نوروز
جشن #نوروز در گستره ای از مغولستان تا آلبانی در شرق اروپا و از هند تا تاتارستان در روسیه برگزار میشود. در بعضی از این کشورها این روز جشن می گیرند، در بعصی از آن ها تعطیل ملی است.
@persian_mythology
جشن #نوروز در گستره ای از مغولستان تا آلبانی در شرق اروپا و از هند تا تاتارستان در روسیه برگزار میشود. در بعضی از این کشورها این روز جشن می گیرند، در بعصی از آن ها تعطیل ملی است.
@persian_mythology
Forwarded from کتاب پاپیروس (simin)
با سلام به اهل کتاب
نشانی جدید کانال کتاب پاپیروس از این پس به نام کانال کتاب باز۱۰ تغییر مییابد .
بدین وسیله از شما اهل کتاب دعوت می گردد به کانال کتاب باز ۱۰ ملحق شوید.
با احترام : سیمین بهار
@ketabbaz10
T.me/ketabbaz10
نشانی جدید کانال کتاب پاپیروس از این پس به نام کانال کتاب باز۱۰ تغییر مییابد .
بدین وسیله از شما اهل کتاب دعوت می گردد به کانال کتاب باز ۱۰ ملحق شوید.
با احترام : سیمین بهار
@ketabbaz10
T.me/ketabbaz10
Forwarded from بر بال اندیشهها (H Mohamadyan)
🌷🌱🌷
نعمت دیدار
چه بهخاطر پیچوخمهای زندگی روزمره، یا محدودیتهای کرونا، امسال هم از دیدار برخی دوستان محروم ماندیم.
فرهیختگان و فرزانگان ما، دیدار دوستان را باعث شکوفایی و شکفتگی جان و روان دانستهاند. دو نمونه مشهور آن یادکرد #سعدی در مقدمه گلستان است، که با دیدار و همصحبتی با دوستی یکدل، آغاز به نوشتن گلستان میکند و یکی از شاهکارهای تمدن بشری را رقم می زند و شگفتانگیزتر از او دیدار #مولانا و #شمس است که شمس بر این باور است که هدف از خلقت او، دیدار با دوستان است:
"...که در عالَم هیچ کاری ندارم الّا دیدار.(مقالات شمس تبریزی، ص ۳۳۴) و "مقصود از وجود عالَم ملاقات دو دوست بُوَد."(مقالات، ص ۶۲۸)
شمس دیدار با مولانا را حادثه ی مبارکی می شمارد که را از حالت مردابی و بویناکی رهایی داده است:
"آبی بودم، بر خود میجوشیدم، و میپیچیدم،
و بوی میگرفتم تا وجود مولانا بر من زد، روان شد. اکنون میرود، خوش و تازه و خرّم"
(همان، ص۱۴۲)
دیداری که موجب شکوفا شدن استعدادهای درونی عظیم مولانا گردید و او را به دریایی جوشان بدل کرد، و مولانا با تعبیری زیبا از آن به بوسه ی چراغ تعبیر می کند: "چراغی افروخته، چراغی ناافروخته را بوسه داد و رفت..."(فیه مافیه).
زندگانی تان سرشار از دیدار دوستان باد!
@bar_bal_andisheha
🌺🌷🌹
نعمت دیدار
چه بهخاطر پیچوخمهای زندگی روزمره، یا محدودیتهای کرونا، امسال هم از دیدار برخی دوستان محروم ماندیم.
فرهیختگان و فرزانگان ما، دیدار دوستان را باعث شکوفایی و شکفتگی جان و روان دانستهاند. دو نمونه مشهور آن یادکرد #سعدی در مقدمه گلستان است، که با دیدار و همصحبتی با دوستی یکدل، آغاز به نوشتن گلستان میکند و یکی از شاهکارهای تمدن بشری را رقم می زند و شگفتانگیزتر از او دیدار #مولانا و #شمس است که شمس بر این باور است که هدف از خلقت او، دیدار با دوستان است:
"...که در عالَم هیچ کاری ندارم الّا دیدار.(مقالات شمس تبریزی، ص ۳۳۴) و "مقصود از وجود عالَم ملاقات دو دوست بُوَد."(مقالات، ص ۶۲۸)
شمس دیدار با مولانا را حادثه ی مبارکی می شمارد که را از حالت مردابی و بویناکی رهایی داده است:
"آبی بودم، بر خود میجوشیدم، و میپیچیدم،
و بوی میگرفتم تا وجود مولانا بر من زد، روان شد. اکنون میرود، خوش و تازه و خرّم"
(همان، ص۱۴۲)
دیداری که موجب شکوفا شدن استعدادهای درونی عظیم مولانا گردید و او را به دریایی جوشان بدل کرد، و مولانا با تعبیری زیبا از آن به بوسه ی چراغ تعبیر می کند: "چراغی افروخته، چراغی ناافروخته را بوسه داد و رفت..."(فیه مافیه).
زندگانی تان سرشار از دیدار دوستان باد!
@bar_bal_andisheha
🌺🌷🌹
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
نقش اساطیر در نام گذاری ماه های ایرانی
#فروردین
در نام ماه های دوازده گانه ایرانی، بخش مهمی از اساطیر ایرانی محفوظ مانده است. در ریشه این نام ها، حیات فکری و فرهنگی ملتی دیرسال، تا به امروز امتداد یافته است. فروردین سرآغاز سال شمسی به روان غیر مادی موجودات جهان اشاره دارد.
🔹 فروردین:
ترکیب یافته از دو واژه فَروَهَر (farvahar) (تداول امروزی: foruhar) و دَئِنا (daena) است. فَرَوَرتی = فَرَوَشی = فروهر، به معنی نگهداری کردن و پناه بخشیدن است. (اوشیدری، 372) در دین زرتشت، فروهر صورت غیر مادی هر یک از مخلوقات اهورا مزدا، چه مادی وچه معنوی، است و این صورت غیر مادی و مینوی، بر اساس خواست اهورامزدا در زمان معینی به شکل مادی تجسم خواهد یافت. فروهر وظیفه دارد که تا زمان مرگ از او محافظت کند و پس از مرگ، به عالم بالا می رود ولی با صورت جسمانی ترک علاقه نمی کند و بازماندگان هماره منظور او هستند و از ساحت اهورا مزدا خوشی و خرمی آنان را خواستار است. فروهر غیر ازروان است. روان مسوول اعمال انسان و کیفر پذیر است ولی فروهر همچنان پاک می ماند.
دَئنا که در پهلوی و فارسی به دین بدل شده است به معنی کیش و آیین، و در آیین زرتشتی غالباً به معنی وجدان و حس روحانی و ایزدی انسان است. این نیروی ایزدی مستقل از جسمِ فناپدیر است و آن را آغاز و انجامی نیست.
بنابر بر باورهای دینی زرتشتیان، ده روز پیش از آغاز هر سال، فروهر درگذشتگان که با روان و دین (وجدان) از تن جدا گشته و به سوی جهان مینوی گراییده اند، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سرمی برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیاکان، جشن نوروز را جشن فرئردیان /فروردگان یا فروردین گفته اند. (اوشیدری، صص 371-376)
فروردین = در زبان پهلوی فرورتن، مآخوذ ار فارسی باستان فروَرتینام، و ظاهراً جمع مونث کلمه فرورتی در حالت اضافی است و جمعاً به معنی فروردهای پاکان و فروهرهای پارسایان است. «ین» علامت نسبت نیست. (لغت نامه دهخدا)
🔹نام فرشته ای است از خازنان بهشت که تدبیر امور و مصالح ماه فروردین و روز فروردین (نوزدهم هر ماه) به او محول است. (همان)
فروردین یشت، بخشی از #اوستا در ستایش فروهر و یاری خواستن از آن هاست.
#اسطوره_در_جهان_امروز
—------------------------------------------
منابع: اوشیدری، دانشنامه #مزدیسنا
معین، فرهنگ معین
#دهخدا، لغت نامه –
💥 @persian_mythology
🌺🌿🌺🌿🌺🌿
نقش اساطیر در نام گذاری ماه های ایرانی
#فروردین
در نام ماه های دوازده گانه ایرانی، بخش مهمی از اساطیر ایرانی محفوظ مانده است. در ریشه این نام ها، حیات فکری و فرهنگی ملتی دیرسال، تا به امروز امتداد یافته است. فروردین سرآغاز سال شمسی به روان غیر مادی موجودات جهان اشاره دارد.
🔹 فروردین:
ترکیب یافته از دو واژه فَروَهَر (farvahar) (تداول امروزی: foruhar) و دَئِنا (daena) است. فَرَوَرتی = فَرَوَشی = فروهر، به معنی نگهداری کردن و پناه بخشیدن است. (اوشیدری، 372) در دین زرتشت، فروهر صورت غیر مادی هر یک از مخلوقات اهورا مزدا، چه مادی وچه معنوی، است و این صورت غیر مادی و مینوی، بر اساس خواست اهورامزدا در زمان معینی به شکل مادی تجسم خواهد یافت. فروهر وظیفه دارد که تا زمان مرگ از او محافظت کند و پس از مرگ، به عالم بالا می رود ولی با صورت جسمانی ترک علاقه نمی کند و بازماندگان هماره منظور او هستند و از ساحت اهورا مزدا خوشی و خرمی آنان را خواستار است. فروهر غیر ازروان است. روان مسوول اعمال انسان و کیفر پذیر است ولی فروهر همچنان پاک می ماند.
دَئنا که در پهلوی و فارسی به دین بدل شده است به معنی کیش و آیین، و در آیین زرتشتی غالباً به معنی وجدان و حس روحانی و ایزدی انسان است. این نیروی ایزدی مستقل از جسمِ فناپدیر است و آن را آغاز و انجامی نیست.
بنابر بر باورهای دینی زرتشتیان، ده روز پیش از آغاز هر سال، فروهر درگذشتگان که با روان و دین (وجدان) از تن جدا گشته و به سوی جهان مینوی گراییده اند، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سرمی برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیاکان، جشن نوروز را جشن فرئردیان /فروردگان یا فروردین گفته اند. (اوشیدری، صص 371-376)
فروردین = در زبان پهلوی فرورتن، مآخوذ ار فارسی باستان فروَرتینام، و ظاهراً جمع مونث کلمه فرورتی در حالت اضافی است و جمعاً به معنی فروردهای پاکان و فروهرهای پارسایان است. «ین» علامت نسبت نیست. (لغت نامه دهخدا)
🔹نام فرشته ای است از خازنان بهشت که تدبیر امور و مصالح ماه فروردین و روز فروردین (نوزدهم هر ماه) به او محول است. (همان)
فروردین یشت، بخشی از #اوستا در ستایش فروهر و یاری خواستن از آن هاست.
#اسطوره_در_جهان_امروز
—------------------------------------------
منابع: اوشیدری، دانشنامه #مزدیسنا
معین، فرهنگ معین
#دهخدا، لغت نامه –
💥 @persian_mythology
🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🪴🪴🌷🪴
گلهای اسطورهای
بخش سوم: گل سوسن در اساطیر ایرانی
گل سوسن هم در اساطیر ایرانی، هم در اساطیر جهان و همچنین در ادبیات فارسی جایگاه بلندی دارد. در دیوان اغلب شاعران به ویژگیهای زیبایی خیره کننده، زبان گویا و آزادگی و صفا و پاکی آن اشاره شده است.
در #بندهش همچنین از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپندبانو «#خُرداد» نام برده شده است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، ...» که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است.
در استورههای ایرانی از آنجا که در این جهان نگاهبانی از آبها خویشکاری امشاسپندبانو «خرداد» است و «سوسن» گل ویژه امشاسپند بانو «خرداد» است پس سوسن را به «آناهیتا» ایزدبانوی آبهای روان نیز منسوب دانسته و از این روی جنبه آزادگی ناهید را به سوسن نسبت دادهاند.
نام شهر شوش و شوشتر، را برگرفته از سوسن دانسته اند، گفته اند که شهر شوش نام خود را از گل سوسن یا شوشن یا شوشان گرفته است. در تفسیر این موضوع همچنین گفتهاند که چون شوش در روزگاران کهن -چنانکه در لوحهای سومری نیز اشاره شده- شهری چند زبانه و کانون زندگی مردمان گوناگون با دهها زبان و گویش گوناگون بوده، مفهوم «سوسن ده زبان» را میتوان نزدیک به «شوش ده زبان» یا چند زبان دانست و این مفهوم در ادب فارسی به صورت سوسن زبانآور و صد زبان زنده مانده است.
سرایندگان صفت «آزادگی» سوسن را دستمایه شعر خود قرار دادهاند. چنانکه مولوی بلخی گوید:
داد سخن دادمی، سوسن آزادمی
لیک ز غیرت گرفت دل ره گفتار من
ادب فارسی سوسن در عین «زبانآوری»، «خاموش» است. چنانکه عطار نیشابوری نیز گوید:
سوسن چو زبان داشت، فرو شد به خموشی
در سینه او گوهر اسرار نهادند
ادامه دارد...
#اساطیر_جهان
#اساطیر_یونان
#اسطوره_شناسی_گیاهان
منابع:
محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستانوارهها
@persian_mythology
🌱
گلهای اسطورهای
بخش سوم: گل سوسن در اساطیر ایرانی
گل سوسن هم در اساطیر ایرانی، هم در اساطیر جهان و همچنین در ادبیات فارسی جایگاه بلندی دارد. در دیوان اغلب شاعران به ویژگیهای زیبایی خیره کننده، زبان گویا و آزادگی و صفا و پاکی آن اشاره شده است.
در #بندهش همچنین از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپندبانو «#خُرداد» نام برده شده است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، ...» که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است.
در استورههای ایرانی از آنجا که در این جهان نگاهبانی از آبها خویشکاری امشاسپندبانو «خرداد» است و «سوسن» گل ویژه امشاسپند بانو «خرداد» است پس سوسن را به «آناهیتا» ایزدبانوی آبهای روان نیز منسوب دانسته و از این روی جنبه آزادگی ناهید را به سوسن نسبت دادهاند.
نام شهر شوش و شوشتر، را برگرفته از سوسن دانسته اند، گفته اند که شهر شوش نام خود را از گل سوسن یا شوشن یا شوشان گرفته است. در تفسیر این موضوع همچنین گفتهاند که چون شوش در روزگاران کهن -چنانکه در لوحهای سومری نیز اشاره شده- شهری چند زبانه و کانون زندگی مردمان گوناگون با دهها زبان و گویش گوناگون بوده، مفهوم «سوسن ده زبان» را میتوان نزدیک به «شوش ده زبان» یا چند زبان دانست و این مفهوم در ادب فارسی به صورت سوسن زبانآور و صد زبان زنده مانده است.
سرایندگان صفت «آزادگی» سوسن را دستمایه شعر خود قرار دادهاند. چنانکه مولوی بلخی گوید:
داد سخن دادمی، سوسن آزادمی
لیک ز غیرت گرفت دل ره گفتار من
ادب فارسی سوسن در عین «زبانآوری»، «خاموش» است. چنانکه عطار نیشابوری نیز گوید:
سوسن چو زبان داشت، فرو شد به خموشی
در سینه او گوهر اسرار نهادند
ادامه دارد...
#اساطیر_جهان
#اساطیر_یونان
#اسطوره_شناسی_گیاهان
منابع:
محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستانوارهها
@persian_mythology
🌱
❤1
بیست و پنجم فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری، شاعر بزرگ قرن ششم ایران است. عطار که بخشی از برترین آثار ادبیات فارسی را پدید آورده است، در کتاب #منطقالطیر، تفسیر تازهای از اسطوره ایرانی #سیمرغ ارایه داده است که پس از او در ادبیات عرفانی ایران بارها تکرار شده است.
یاد و نام #عطار جاودانه باد!
@persian_mythology
🌱
یاد و نام #عطار جاودانه باد!
@persian_mythology
🌱
☘️🌹🍃🌷🎋
سیمرغ در اساطیر و ادبیات ایران
بخش اول
#سیمرغ، در آثار ایران باستان، پرنده ای است که بر بالای درخت شگفت آور «هَرویسپ تخمک» یعنی درخت «همه تخم» یا دربردارنده همه رستنی ها،که در میان دریای #فراخکرت است، آشیان دارد. هرگاه که سیمرغ بر می خیزد هزار شاخه از آن درخت می روید و هرگاه بر آن می نشیند، هزار شاخه شکسته می شود و دانه های آن به اطراف می پراکند و از آن گیاهان گوناگون می روید. (مینوی خرد، به نقل از اوشیدری، 340) کسی که استخوان یا پری از این مرغ دلیر داشته باشد، هیچ کس نمی تواند او را براندازد و آن پر او را همیشه نزد دیگران احترام و اعتبار می بخشد. (دهخدا،لغت نامه) سیمرغ دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. و در برخی صفات با انسان مشترک است. صورتش چون صورت آدمیان است و مثل انسان دست دارد. «به زبان آدمی سخن می گوید و مامور پیام آوری و حفظ اسرار است... معروف است که پر سیمرغ زخم ها را شفا می دهد و سیمرغ خود به عنوان یک حکیم شفا بخش معرفی شده است.» (ژان شوالیه، 710)
🔹در ادبیات فارسی، بسیار از سیمرغ سخن رفته است ولی مهم ترین آثاری که از این پرنده سخن گفته اند یکی #شاهنامه فردوسی است و دیگری #منطق_الطیر عطار نیشابوری. سیمرغ در این دو اثر چندان شباهتی به همدیگر ندارد. در شاهنامه فردوسی، بر فراز البرز کوه آشیانه دارد و راهنما و خردمند است. به تدبیر و حمایت او، زال (پدر رستم) که پس از تولد از خانه رانده شده است، در کنار جوجه های سیمرغ می بالد و جوان دلاوری می گردد و چند پر از او به یادگار می گیرد که در زمان درماندگی، با آتش زدن آنها، سیمرغ به یاری اش بشتابد. به هنگام زادن رستم، هنگامی که مادرش در آستانه مرگ بود، به تدبیر سیمرغ پهلوی رودابه را می شکافند و رستم را بیرون می آورند و با مالیدن پر سیمرغ بر زخم پهلوی رودابه، درمانش می کنند. همچنین در گیر و دارِ جنگ رستم و اسفندیار، سیمرغ دوباره فراخانده می شود و رستم را به پیروزی راهنمایی می کند. (برخی پژوهشگران سیمرغ را توتم_نماد یا نیروی نگهبان_ خانواده زال دانسته اند.)
🔹در منطق الطیر عطار، و به دنبال آن در همه آثار عرفانی، سیمرغ در کوه قاف آشیان دارد و قاف کوهی است در دورترین نقطه گرداگرد عالم. پرندگان بسیاری در جستجوی سیمرغ راه می افتند و با تحمل رنج های فراوان و گذر از هفت وادی (بیابان) سهمناک، بسیاری از راه باز می مانند و عاقبت، سی مرغ باقی مانده به حضور سیمرغ می رسند و سیمرغ را نیز در خود می یابند. سیمرغ در منطق الطیر نماد حقیقت متعالی است که در وجود انسان نهفته است و با رنج کشیدن هویدا می گردد. و یا «ذات باری تعالی است و این که سرانجام سی مرغ یه سیمرغ می رسند، وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نشان داده است.» (یاحقی، 505)
#مولانا نیز در ادامه سنت عرفانی عطار، سیمرغ را نماینده عالم بالا و مظهر عالی ترین پروازهای روح و انسان کامل شناخته است. (همان)
آثار به جا مانده از دوره ساسانیان، نقش سیمرغ را بر روی ظروف و الواح زیادی نشان می دهد. شاید نقش سیمرغ مثل نماد و نشانی برای حکومت ساسانی شناخته می شده است.
❄️
#پرندگان اساطیری #عطار_نیشابوری
—------------------------------
منابع:
جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا
علی اکبر دهخدا، لغت نامه
ژان شوالیه و آلن گربران، فرهنگ نمادها، ج3
محمدجعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر در ادب فارسی
ویکی پدیا، دانشنامه آزاد
🌱 @persian_mythology
سیمرغ در اساطیر و ادبیات ایران
بخش اول
#سیمرغ، در آثار ایران باستان، پرنده ای است که بر بالای درخت شگفت آور «هَرویسپ تخمک» یعنی درخت «همه تخم» یا دربردارنده همه رستنی ها،که در میان دریای #فراخکرت است، آشیان دارد. هرگاه که سیمرغ بر می خیزد هزار شاخه از آن درخت می روید و هرگاه بر آن می نشیند، هزار شاخه شکسته می شود و دانه های آن به اطراف می پراکند و از آن گیاهان گوناگون می روید. (مینوی خرد، به نقل از اوشیدری، 340) کسی که استخوان یا پری از این مرغ دلیر داشته باشد، هیچ کس نمی تواند او را براندازد و آن پر او را همیشه نزد دیگران احترام و اعتبار می بخشد. (دهخدا،لغت نامه) سیمرغ دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. و در برخی صفات با انسان مشترک است. صورتش چون صورت آدمیان است و مثل انسان دست دارد. «به زبان آدمی سخن می گوید و مامور پیام آوری و حفظ اسرار است... معروف است که پر سیمرغ زخم ها را شفا می دهد و سیمرغ خود به عنوان یک حکیم شفا بخش معرفی شده است.» (ژان شوالیه، 710)
🔹در ادبیات فارسی، بسیار از سیمرغ سخن رفته است ولی مهم ترین آثاری که از این پرنده سخن گفته اند یکی #شاهنامه فردوسی است و دیگری #منطق_الطیر عطار نیشابوری. سیمرغ در این دو اثر چندان شباهتی به همدیگر ندارد. در شاهنامه فردوسی، بر فراز البرز کوه آشیانه دارد و راهنما و خردمند است. به تدبیر و حمایت او، زال (پدر رستم) که پس از تولد از خانه رانده شده است، در کنار جوجه های سیمرغ می بالد و جوان دلاوری می گردد و چند پر از او به یادگار می گیرد که در زمان درماندگی، با آتش زدن آنها، سیمرغ به یاری اش بشتابد. به هنگام زادن رستم، هنگامی که مادرش در آستانه مرگ بود، به تدبیر سیمرغ پهلوی رودابه را می شکافند و رستم را بیرون می آورند و با مالیدن پر سیمرغ بر زخم پهلوی رودابه، درمانش می کنند. همچنین در گیر و دارِ جنگ رستم و اسفندیار، سیمرغ دوباره فراخانده می شود و رستم را به پیروزی راهنمایی می کند. (برخی پژوهشگران سیمرغ را توتم_نماد یا نیروی نگهبان_ خانواده زال دانسته اند.)
🔹در منطق الطیر عطار، و به دنبال آن در همه آثار عرفانی، سیمرغ در کوه قاف آشیان دارد و قاف کوهی است در دورترین نقطه گرداگرد عالم. پرندگان بسیاری در جستجوی سیمرغ راه می افتند و با تحمل رنج های فراوان و گذر از هفت وادی (بیابان) سهمناک، بسیاری از راه باز می مانند و عاقبت، سی مرغ باقی مانده به حضور سیمرغ می رسند و سیمرغ را نیز در خود می یابند. سیمرغ در منطق الطیر نماد حقیقت متعالی است که در وجود انسان نهفته است و با رنج کشیدن هویدا می گردد. و یا «ذات باری تعالی است و این که سرانجام سی مرغ یه سیمرغ می رسند، وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نشان داده است.» (یاحقی، 505)
#مولانا نیز در ادامه سنت عرفانی عطار، سیمرغ را نماینده عالم بالا و مظهر عالی ترین پروازهای روح و انسان کامل شناخته است. (همان)
آثار به جا مانده از دوره ساسانیان، نقش سیمرغ را بر روی ظروف و الواح زیادی نشان می دهد. شاید نقش سیمرغ مثل نماد و نشانی برای حکومت ساسانی شناخته می شده است.
❄️
#پرندگان اساطیری #عطار_نیشابوری
—------------------------------
منابع:
جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا
علی اکبر دهخدا، لغت نامه
ژان شوالیه و آلن گربران، فرهنگ نمادها، ج3
محمدجعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر در ادب فارسی
ویکی پدیا، دانشنامه آزاد
🌱 @persian_mythology
Forwarded from اساطیر ایران و جهان (h mohamadyan)
مرکز مطالعات ایرانشناسی یارشاطر
در دانشگاه کلمبیا نسخه آنلاین #ایرانیکا را به صورت رایگان ارائه و در دسترس قرار داده است از لینک زیر ببینید.
https://brill.com/view/db/eiro
@persian_mythology
@ketabnand
🌱
در دانشگاه کلمبیا نسخه آنلاین #ایرانیکا را به صورت رایگان ارائه و در دسترس قرار داده است از لینک زیر ببینید.
https://brill.com/view/db/eiro
@persian_mythology
@ketabnand
🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🪴🪴🌷🪴
گلهای اسطورهای
بخش چهارم: گل #سوسن در اساطیر جهان
گل سوسن، نمادی در کلیساهای کاتولیک است. در یک تعبیر این گل، سمبلی از باکرگی بودن مریم مقدس، مادر عیسی، دارد. سفیدی و زیبایی این گل نشان از طهارت و پاکی مریم مقدس است. گل سوسن همچنان نمادی از تثلیث است. تثلیث شامل سه وجود یعنی پدر، پسر و روحالقدس است. گرهای که به دور گل سوسن است هم نمادی از مریم تعبیر میشود که این سه را به هم متصل کردهاست و نشانهای است که به دنیا آورنده پسر خدا (عیسی مسیح) است.
به نظر می رسد که ارتباط گل سوسن با مریم مقدس، بازآفرینی ارتباط نزدیک گل سوسن و آناهیتا در فرهنگ ایرانی است. چنانکه در نمونههایی از مُهرهای مسطح دوره ساسانی تصویر زن یا دختری در حالت ایستاده در حالی دیده میشود که دست راست خود را به سمت راست دراز نموده و گل سوسن در دست دارد که به نظر می رسد این تصویر متعلق به ایزدبانو #آناهیتاست. همچنین در انجیل، سوزانا یا سوسن، یکی از زنانی است که یاریگر عیسا(ع) بودند.
اما نماد سوسن یا طرح ((fleur-de-lis برگرفته از گونهای سوسن زرد یا Lilium bosniacum و گاهی زنبق زرد یا Iris pseudacorus به عنوان نماد کمال، نور و زندگی در بسیاری از کشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا به عنوان نشان ملی، نشان خانوادگی، نشان نجابت، نماد پادشاهی و به عنوان یک نشانه هنری و یا تزئینی کهن در بسیاری از بناهای تاریخی، پرچمها، آرم کشورها، علامت تیمهای ورزشی، نشان پیشاهنگی، نشانهای نظامی و مدالها از دیرباز تاکنون به کار میرود و گاه به عنوان نماد پاکی در ارتباط با مریم باکره جنبه مذهبی مییابد. سوسن دارای علامت خانوادگی اشراف دارای ۶ گلبرگ بود که باش شعاع و خورشید به منزله شش جهت همزاد می شود چرخی که محیط دایرهاش نامعلوم است، یعنی شش شعاع خورشید. (فرهنگ نمادها، سوسن)
در اساطیر یونان تفسیر متفاوتی برای سوسن وجود دارد، دلارام و ندیم آپولون پس از دگردیسی تبدیل به هوا یا سوسن سرخ شد یادآور عشق ممنوع بود پرسفونه، در حین جمع کردن سوسن یا نرگس بود که هادی که شیفتهاش شده بود، او را از سوراخی که ناگهان در زمین ایجاد شده بود، تا قلمرو زیرزمینی اش کشید، و در این حالت می توان سوسن را وسوسه یا دروازه جهنم تعبیر کرد. در رساله اسطوره گیاهان آنجلو گوبرناتیس می نویسد انتصاب سوسن به ونوس و به صورت رمز بدون شک به خاطر مادگی این گیاه است در نتیجه سوسن نماد توالد و تناسل است آنچه که به تعبیر همین نویسنده موجب شده که شاهان فرانسه سوسن را به عنوان نماد خوشبختی و سعادت این ملت انتخاب کنند. (فرهنگ نمادها، سوسن)
#اساطیر_جهان
#اساطیر_یونان
#اسطوره_شناسی_گیاهان
#گیاهان_اسطورهای
#سوسن
منابع:
ژان شوالیه، فرهنگ نمادها، فضایلی
محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستانوارهها
@persian_mythology
🌱
گلهای اسطورهای
بخش چهارم: گل #سوسن در اساطیر جهان
گل سوسن، نمادی در کلیساهای کاتولیک است. در یک تعبیر این گل، سمبلی از باکرگی بودن مریم مقدس، مادر عیسی، دارد. سفیدی و زیبایی این گل نشان از طهارت و پاکی مریم مقدس است. گل سوسن همچنان نمادی از تثلیث است. تثلیث شامل سه وجود یعنی پدر، پسر و روحالقدس است. گرهای که به دور گل سوسن است هم نمادی از مریم تعبیر میشود که این سه را به هم متصل کردهاست و نشانهای است که به دنیا آورنده پسر خدا (عیسی مسیح) است.
به نظر می رسد که ارتباط گل سوسن با مریم مقدس، بازآفرینی ارتباط نزدیک گل سوسن و آناهیتا در فرهنگ ایرانی است. چنانکه در نمونههایی از مُهرهای مسطح دوره ساسانی تصویر زن یا دختری در حالت ایستاده در حالی دیده میشود که دست راست خود را به سمت راست دراز نموده و گل سوسن در دست دارد که به نظر می رسد این تصویر متعلق به ایزدبانو #آناهیتاست. همچنین در انجیل، سوزانا یا سوسن، یکی از زنانی است که یاریگر عیسا(ع) بودند.
اما نماد سوسن یا طرح ((fleur-de-lis برگرفته از گونهای سوسن زرد یا Lilium bosniacum و گاهی زنبق زرد یا Iris pseudacorus به عنوان نماد کمال، نور و زندگی در بسیاری از کشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا به عنوان نشان ملی، نشان خانوادگی، نشان نجابت، نماد پادشاهی و به عنوان یک نشانه هنری و یا تزئینی کهن در بسیاری از بناهای تاریخی، پرچمها، آرم کشورها، علامت تیمهای ورزشی، نشان پیشاهنگی، نشانهای نظامی و مدالها از دیرباز تاکنون به کار میرود و گاه به عنوان نماد پاکی در ارتباط با مریم باکره جنبه مذهبی مییابد. سوسن دارای علامت خانوادگی اشراف دارای ۶ گلبرگ بود که باش شعاع و خورشید به منزله شش جهت همزاد می شود چرخی که محیط دایرهاش نامعلوم است، یعنی شش شعاع خورشید. (فرهنگ نمادها، سوسن)
در اساطیر یونان تفسیر متفاوتی برای سوسن وجود دارد، دلارام و ندیم آپولون پس از دگردیسی تبدیل به هوا یا سوسن سرخ شد یادآور عشق ممنوع بود پرسفونه، در حین جمع کردن سوسن یا نرگس بود که هادی که شیفتهاش شده بود، او را از سوراخی که ناگهان در زمین ایجاد شده بود، تا قلمرو زیرزمینی اش کشید، و در این حالت می توان سوسن را وسوسه یا دروازه جهنم تعبیر کرد. در رساله اسطوره گیاهان آنجلو گوبرناتیس می نویسد انتصاب سوسن به ونوس و به صورت رمز بدون شک به خاطر مادگی این گیاه است در نتیجه سوسن نماد توالد و تناسل است آنچه که به تعبیر همین نویسنده موجب شده که شاهان فرانسه سوسن را به عنوان نماد خوشبختی و سعادت این ملت انتخاب کنند. (فرهنگ نمادها، سوسن)
#اساطیر_جهان
#اساطیر_یونان
#اسطوره_شناسی_گیاهان
#گیاهان_اسطورهای
#سوسن
منابع:
ژان شوالیه، فرهنگ نمادها، فضایلی
محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستانوارهها
@persian_mythology
🌱
بدن انسان، بدن کیهان
گفتاری از استاد زرقانی، دانشگاه فردوسی مشهد
در آثار زرتشتی، جهان که دارای بدنی عظیم الجثه، ساختاریافته و منسجم است، همراه با بدن انسان، به عنوان عنصر مرکزی، هستی را به سوی فرشکرد پیش می برند. در این نظام تعریف شده، هر کس جایگاه و نقش ویژه خود را بازی می کند؛ اهورامزدا در جای مناسب خویش ایستاده، ایزدان و فرشتگان در قرارگاه از پیش تعریف شده خودشان قرار دارند و انسان هم بر مسند خویش تکیه زده است. نیروهای خیر شناسنامه دارند، نیروهای شر معلومند و هیچ نقطه کوری در هستی وجود ندارد. علاوه بر انسان و موجودات خیر و شر،خود جهان نیز دارای بدنی است که در متون زرتشتی از آن به «بدن کیهان» تعبیر می شود؛ در بندهش آمده که اهورامزدا «آتش را مانند تنی نیکو آفرید و باد را به مانند تن مرد جوان پانزده ساله و آسمان را اندیشمند و سخنور و کنش مند و آگاه، چونان گرد ارتشتاری که زره پوشیده باشد و زمین را به پیکر مردی ساخت که همه سوی تن او را جامه در بر گرفته است» (بندهش، ۱۳۸۰: ۴۰-۳۹). در وزیدگی های زادسپرم هم آتش، زمین، باد و آب به مثابه موجودات بدن مند معرفی شده اند که هریک وظیفه و خویشکاری ویژه خود را دارند (وزیدگی های زادسپرم، ۱۳۸۵: ۷۴؛ موله، ۱۳۹۵: ۶۶). در دینکرد مدن (۱۹۱۱: ۲۷۸) هم می خوانیم که عناصر مادی کیهان و عناصر تن انسان در کنار هم قرار دارند، اجزای تن کیهان را آب، باد، آتش و خاک و اجزای بدن مردمان را باد، خون، سودا و بلغم تشکل می دهند.اما بدن کیهان وقتی بهتر به چشم می آید که در تقارن با بدن انسان قرار می گیرد. در متون زرتشتی پیوسته قرینه سازی هایی میان بدن انسان و بدن هستی صورت گرفته که استوار است بر شباهت کارکردی و ساختاری در بدن: اشک در بدن انسان، قرینه آب در بدن کیهان است؛ پوست در بدن انسان، قرینه آسمان در بدن کیهان؛ گوشت در بدن انسان، قرینه زمین در بدن کیهان؛ استخوان در بدن انسان، قرینه کوه در بدن کیهان؛ رگ در بدن انسان، قرینه رود در بدن کیهان.
زرقانی، سیدمهدی(1397).تاریخ بدن در ادبیات. تهران؛ نشر هرمس. ص 60
https://www.tg-me.com/smzarghani
🌱 @persian_mythology
گفتاری از استاد زرقانی، دانشگاه فردوسی مشهد
در آثار زرتشتی، جهان که دارای بدنی عظیم الجثه، ساختاریافته و منسجم است، همراه با بدن انسان، به عنوان عنصر مرکزی، هستی را به سوی فرشکرد پیش می برند. در این نظام تعریف شده، هر کس جایگاه و نقش ویژه خود را بازی می کند؛ اهورامزدا در جای مناسب خویش ایستاده، ایزدان و فرشتگان در قرارگاه از پیش تعریف شده خودشان قرار دارند و انسان هم بر مسند خویش تکیه زده است. نیروهای خیر شناسنامه دارند، نیروهای شر معلومند و هیچ نقطه کوری در هستی وجود ندارد. علاوه بر انسان و موجودات خیر و شر،خود جهان نیز دارای بدنی است که در متون زرتشتی از آن به «بدن کیهان» تعبیر می شود؛ در بندهش آمده که اهورامزدا «آتش را مانند تنی نیکو آفرید و باد را به مانند تن مرد جوان پانزده ساله و آسمان را اندیشمند و سخنور و کنش مند و آگاه، چونان گرد ارتشتاری که زره پوشیده باشد و زمین را به پیکر مردی ساخت که همه سوی تن او را جامه در بر گرفته است» (بندهش، ۱۳۸۰: ۴۰-۳۹). در وزیدگی های زادسپرم هم آتش، زمین، باد و آب به مثابه موجودات بدن مند معرفی شده اند که هریک وظیفه و خویشکاری ویژه خود را دارند (وزیدگی های زادسپرم، ۱۳۸۵: ۷۴؛ موله، ۱۳۹۵: ۶۶). در دینکرد مدن (۱۹۱۱: ۲۷۸) هم می خوانیم که عناصر مادی کیهان و عناصر تن انسان در کنار هم قرار دارند، اجزای تن کیهان را آب، باد، آتش و خاک و اجزای بدن مردمان را باد، خون، سودا و بلغم تشکل می دهند.اما بدن کیهان وقتی بهتر به چشم می آید که در تقارن با بدن انسان قرار می گیرد. در متون زرتشتی پیوسته قرینه سازی هایی میان بدن انسان و بدن هستی صورت گرفته که استوار است بر شباهت کارکردی و ساختاری در بدن: اشک در بدن انسان، قرینه آب در بدن کیهان است؛ پوست در بدن انسان، قرینه آسمان در بدن کیهان؛ گوشت در بدن انسان، قرینه زمین در بدن کیهان؛ استخوان در بدن انسان، قرینه کوه در بدن کیهان؛ رگ در بدن انسان، قرینه رود در بدن کیهان.
زرقانی، سیدمهدی(1397).تاریخ بدن در ادبیات. تهران؛ نشر هرمس. ص 60
https://www.tg-me.com/smzarghani
🌱 @persian_mythology