Forwarded from پادکست مداخله
در شمارهی هفتم پادکست از چه منابعی کمک گرفتیم؟
«مداخله» را در کستباکس، اپلپادکست و اسپاتیفای بشنوید.
🎙سالار خوشخو و علی سلطانزاده
با شما از «مدرنیته» و «وضعیت امروز ایران» میگویند.🗞
✅ لینک شنیدن شمارهی هشتم:
https://modakheleh.yek.link
🔗 در کستباکس، اسپاتیفای و اپل پادکست
نام «پادکست مداخله»
را جستوجو کنید و ما را از آنجا بشنوید.
_____
@modakhelehpodcast
«مداخله» را در کستباکس، اپلپادکست و اسپاتیفای بشنوید.
🎙سالار خوشخو و علی سلطانزاده
با شما از «مدرنیته» و «وضعیت امروز ایران» میگویند.🗞
https://modakheleh.yek.link
نام «پادکست مداخله»
را جستوجو کنید و ما را از آنجا بشنوید.
_____
@modakhelehpodcast
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2👎1🔥1
بجز گه سگ، آخ و تف و کون سیگار پیرمردها هیچی توی پارک ندیدم.
ص: ۱۲۴
اگه دافی که باش قرار داری خوشگل باشه، دیگه کی اهمیت میده که دیر کرده؟ هیچکس.
ص: ۱۳۲
📕ناطور دشت
✍جی د. سلینجر
🔃 متین کریمی
@PhilosophyCafe ♨️
ص: ۱۲۴
اگه دافی که باش قرار داری خوشگل باشه، دیگه کی اهمیت میده که دیر کرده؟ هیچکس.
ص: ۱۳۲
📕ناطور دشت
✍جی د. سلینجر
🔃 متین کریمی
@PhilosophyCafe ♨️
❤2
همهی دخترها و پسرها اون دور و ور میپلکیدن و منتظر دوستاشون بودن. همه جور دختری اونجا بود. واقعا آدم حظ میکرد نگاهشون کنه. از طرفی هم دلش میگرفت، آخه نمیدونستی بعدش که از مدرسه و دانشگاه میان بیرون، چه بلایی سرشون میاد. حتما بیشترشون با یه مشت آدم احمق ازدواج میکنن. احمقهایی که همهش دربارهی ایـن حـرف میزنن که با یک لیتر بنزین میشه چند کیلومتر رفت. آدمایی که اگه توی بازی گلف یا حتی پینگ پنگ، ببازن بیاندازه ناراحت میشن و مثل بچه ها قهر میکنن. منظورم اون آدماس. اونایی که اصلا یه خط کتاب هم نخوندن و خیلی هم حوصله آدمو سر میبرن، باید مواظب اونا بود.
ص: ۱۳۰
📕ناطور دشت
✍جی د. سلینجر
🔃 متین کریمی
@PhilosophyCafe ♨️
ص: ۱۳۰
📕ناطور دشت
✍جی د. سلینجر
🔃 متین کریمی
@PhilosophyCafe ♨️
👍8❤1
همه اونایی که بخاطر چیزای مسخره و بیمزهی توی فیلم اشک میریزن، از هر ده نفر، نه نفرشون آدمای حرومزادهای هستن. جدی میگم.
ص: ۱۴۹
ص: ۱۴۹
👎5🤔3👍1🤯1
روح ما مانند آن یتیمانی است که مادران ازدواج نکردهشان در درد و رنج زاییدن آنها میمیرند. راز اصالت پدری ما در قبرهای آنان نهفته است: و باید آن را متوجه شویم.
#موبی_دیک
#هرمان_ملویل
#ترجمه_پرویزداریوش
#موبی_دیک
#هرمان_ملویل
#ترجمه_پرویزداریوش
💔4👍1
🖋 اروپامحوری دقیقاً چیست؟ اروپامحوری در هستۀ خود بیانگر شیوهای خاص از پژوهش است که با سه انگارۀ متقابلاً مرتبط دربارۀ شکل و سرشتِ توسعۀ مدرن پیریزی شده است. نخست، اروپامحوری خاستگاهها و سرچشمههای مدرنیتۀ سرمایهداری را محصول فرایندهای توسعۀ عمدتاً درونی اروپا درک میکند. اروپامحوری با اتکا به این انگاره که هر شکلی از مسیرهای توسعۀ موجود، حاصل پویههای درونماندگارِ متعلق به یک جامعه است، پیدایش مدرنیته را منحصراً به محدودههای جغرافیاییِ مهروموم شده و، از منظر اجتماعی-تاریخی، منسجم اروپا نسبت میدهد. بنابراین، در [روایتهای] تاریخ فرهنگی با چنین [تبیینی] مواجه میشویم که شکوفایی رنسانس منحصراً پدیدهای دروناروپایی بود. ...
بدترین شکل این رویکرد میتواند به آن دست تفاسیر دامن بزند که برای جامعه و فرهنگ اروپایی در نسبت با سایر نقاط دنیا برتری قایل است.
🖋 این دومین انگارۀ هنجاری اروپامحوری را میتوان تقدم تاریخی نامید که تمایز تاریخی بین سنت و مدرنیته را از رهگذر جداسازی فضایی «غرب» و «شرق» بیان میکند. از رهگذر این روش، جوامع غیراروپایی به عنوان یک دیگری ایدئولوژیک مقابل اروپا قرار میگیرند که خاصبودگی و تمایزِ مدرنیتۀ غربی در تقابل با آنها تعریف شده و میشود. ...
از این دو انگاره، سومین گزارۀ پیشگویانه سربرمیآورد: این که تجربۀ اروپاییِ مدرنیته مرحلهای جهانروا از توسعه است که تمامی جوامع باید آن را از سر بگذرانند. این انگارۀ قایل به مرحلهبندی، وجود یک توسعهگراییِ خطی را مسلم میگیرد که در آن فرایندهای درونزادِ تغییر اجتماعی -از سنت به مدرنیته، فئودالیسم به سرمایهداری و غیره- همچون مراحلی جهانروا درک میشوند و به تمامی جهان در زمانها و مکانهای دیگر بسط مییابند. این سه گزاره (درونگرایی روششناختی، تقدم تاریخی و توسعهگراییِ خطی) هستۀ روایتهای اروپامحور را تشکیل میدهند.
📚 از کتاب «غرب چگونه حاکم شد؟»، نوشتۀ الکساندر آنیهواس و کرم نیشانجی اوغلو، ترجمۀ علیرضا خزائی 📚
@philosophycafe
بدترین شکل این رویکرد میتواند به آن دست تفاسیر دامن بزند که برای جامعه و فرهنگ اروپایی در نسبت با سایر نقاط دنیا برتری قایل است.
🖋 این دومین انگارۀ هنجاری اروپامحوری را میتوان تقدم تاریخی نامید که تمایز تاریخی بین سنت و مدرنیته را از رهگذر جداسازی فضایی «غرب» و «شرق» بیان میکند. از رهگذر این روش، جوامع غیراروپایی به عنوان یک دیگری ایدئولوژیک مقابل اروپا قرار میگیرند که خاصبودگی و تمایزِ مدرنیتۀ غربی در تقابل با آنها تعریف شده و میشود. ...
از این دو انگاره، سومین گزارۀ پیشگویانه سربرمیآورد: این که تجربۀ اروپاییِ مدرنیته مرحلهای جهانروا از توسعه است که تمامی جوامع باید آن را از سر بگذرانند. این انگارۀ قایل به مرحلهبندی، وجود یک توسعهگراییِ خطی را مسلم میگیرد که در آن فرایندهای درونزادِ تغییر اجتماعی -از سنت به مدرنیته، فئودالیسم به سرمایهداری و غیره- همچون مراحلی جهانروا درک میشوند و به تمامی جهان در زمانها و مکانهای دیگر بسط مییابند. این سه گزاره (درونگرایی روششناختی، تقدم تاریخی و توسعهگراییِ خطی) هستۀ روایتهای اروپامحور را تشکیل میدهند.
📚 از کتاب «غرب چگونه حاکم شد؟»، نوشتۀ الکساندر آنیهواس و کرم نیشانجی اوغلو، ترجمۀ علیرضا خزائی 📚
@philosophycafe
👍5❤1👎1
Forwarded from پادکست مداخله
https://modakheleh.yek.link
نام «پادکست مداخله»
را جستوجو کنید و ما را از آنجا بشنوید.
_____
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3❤1👎1
Forwarded from پادکست مداخله
✅ منتشر شد.
«مدرنیته و جدایی نادر از سیمین»
🎙️
خیلی از متفکران برای توضیح جایگاه تاریخی ایران، از مفاهیم «سنت» و «مدرنیته» استفاده میکنند. سنت به چه معناست؟ آیا سنت فقط مجموعه اندیشههایی را شامل میشود که چند صد سال از آن گذشته باشد؟ مدرنیته به چه معناست؟ آیا مدرنیته یک مجموعهی منسجمی از اندیشههاست که میتوان کل آن را پذیرفت؟
در قسمت نهم مداخله، با زانیار ابراهیمی، مترجم و پژوهشگر فلسفۀ سیاسی، در اینباره گفتگو کردیم.
لینک شنیدن شمارهی نهم:
https://modakheleh.yek.link
🔗 در کستباکس، اسپاتیفای و اپل پادکست
نام «پادکست مداخله»
را جستوجو کنید و ما را از آنجا بشنوید.
_____
@modakhelehpodcas
«مدرنیته و جدایی نادر از سیمین»
🎙️
خیلی از متفکران برای توضیح جایگاه تاریخی ایران، از مفاهیم «سنت» و «مدرنیته» استفاده میکنند. سنت به چه معناست؟ آیا سنت فقط مجموعه اندیشههایی را شامل میشود که چند صد سال از آن گذشته باشد؟ مدرنیته به چه معناست؟ آیا مدرنیته یک مجموعهی منسجمی از اندیشههاست که میتوان کل آن را پذیرفت؟
در قسمت نهم مداخله، با زانیار ابراهیمی، مترجم و پژوهشگر فلسفۀ سیاسی، در اینباره گفتگو کردیم.
لینک شنیدن شمارهی نهم:
https://modakheleh.yek.link
نام «پادکست مداخله»
را جستوجو کنید و ما را از آنجا بشنوید.
_____
@modakhelehpodcas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6❤1👎1👏1
🗯 چند وقت پیش یکی از دوستانم که توی یه مدرسهای مباحث مرتبط با مطالعات تکنولوژی درس میده، بهم گفت که دو جلسه برم سر اون کلاس و یه خرده در مورد فلسفۀ تکنولوژی برای دانشآموزها حرف بزنم. من اطاعت امر کردم. توی کلاس تلاشم این بود که برای دانشآموزها این مطلب رو جا بندازم که تکنولوژی فقط یه «وسیلۀ صرف» نیست و نگاه ابزاری به تکنولوژی ما رو به فهم تکنولوژی نمیرسونه. نگاه ابزاری به تکنولوژی رو -که یه نگاه رایج دربارۀ تکنولوژیه- اینطور براشون توضیح دادم که عموماً تصور میشه وقتی انسان از کالسکه به ماشین رسید، از شمع به لامپ رسید و از شومینه به شوفاژ رسید؛ حضور تکنولوژی توی زندگی انسان پررنگتر شد. خب تکنولوژی چه تأثیری روی زندگی انسان گذاشت؟ پاسخ اینه: زندگی رو راحتتر، سریعتر و پربازدهتر کرد.
🗯 یعنی گویی ما اهدافی از قبل توی ذهنمون بوده و تکنولوژی اومده که ما رو راحتتر، سریعتر و پربازدهتر به اون اهدافمون برسونه. در نتیجه اون چیزی که توی تکنولوژی حضور داره، فقط بازدهی و کارایی هست، هیچ ارزش یا متافیزیک یا هنجاری توی تکنولوژی تأثیر نداره. این ماییم که میتونیم از تکنولوژی استفادۀ خوب یا سوءاستفاده بکنیم. به این نگاه اصطلاحاً گفته میشه «نگاه ابزاری به تکنولوژی». یه مقدار که از این حرفها زدم، طبق معمول خواستم از دانشآموزها بازخورد بگیرم که ببینم سوال و نکتهای دارن یا نه. توی بازخوردها به این نتیجه رسیدم که عموماً از حرفهام برداشت سیاسی شد. بعضی از دانشآموزها برای اینکه نشون بدن تکنولوژی صرفاً ابزار نیست، داشتن از این حرف میزدن که دولتها و قدرتهای سیاسی نمیخوان که ما توی آسایش باشیم و از حقیقت چیزی بفهمیم.
🗯 برای اینکه فضای ذهنی دانشآموزها رو از نگاه سیاسی دور کنم، براشون به عنوان نمونه توی گوگل به زبان فارسی و انگلیسی سرچ کردم بهترین راههای خودکشی چیه. نگاه ابزاری به گوگل یعنی اینکه گوگل صرفاً یه موتور جستجوئه و وقتی من چنین چیزی سرچ کردم، گوگل فارغ از همۀ ارزشها و هنجارها باید به من اون چیزی رو که میخوام نشون بده؛ یعنی چند تا روش بهم معرفی کنه که چطوری خودکشی کنم. در حالی که توی نتایج گوگل یه چیز عجیب بود. اولین نتیجهای که گوگل به ما نشون داد (هم فارسی و انگلیسی)، لینک سایت یه سرویس رایگان بود که 24 ساعته به آدمهایی که توی شرایط بد عاطفی هستن، خدمات مشاوره ارائه میده. وقتی داریم از دخالت ارزشها و هنجارها توی تکنولوژی حرف میزنیم، این مورد یه مثال ملموس و دم دستیه.
🗯 بعد از اینکه کلاس تموم شد، با یکی از مسئولین مدرسه که توی کلاس نشسته بود، صحبت کردم که ببینم نظرش در مورد محتوای کلاس چطور بود. نظری که اون داشت، برام جالب بود. بعد از یه سری تعریف مقدماتی، بهم گفت بهتره که در مورد نظریات فلسفۀ تکنولوژی با بچه ها صحبت کنم. حرفش برای من خیلی جالب بود. اون دلش میخواست که دانشآموزها از هایدگر و لتور و فینبرگ و میچام و ژاک الول بشنون؛ و من دلم میخواست -تا اونجا که ممکنه- بدون اینکه اسمی از هیچ متفکری بیارم، به دانشآموزها نشون بدم که تکنولوژی صرفاً یه ابزار نیست و به همین دلیل به عنوان یه موضوع قابل بررسی توی علوم انسانی اهمیت داره. این اختلاف دیدگاه برای من از این جهت جالب بود که ما به چه دیدی به فلسفه نگاه میکنیم.
📢 توی جلسۀ بعدی سعی کردم آخر کلاس، برای دانشآموزها از این حرف بزنم که فلسفه و علوم انسانی به این معنا نیست که من بدونم کانت و ارسطو و دورکیم و ابن سینا چه چیزهایی گفتن. فلسفه به نظر من با یه درد شروع میشه. درد از این ناشی میشه که من میبینم یه چیزی توی زندگیم درست پیش نمیره، چرخ زندگیم یه مشکلی پیدا کرده و به همین دلیل با کارهای روزمره نمیتونم اون مشکل رو حل کنم. این درد میتونه یه درد شخصی باشه یا اجتماعی. به همین دلیل به نظرم فلسفه اول از همه با یه احساس درد شروع میشه و توی گام بعدی من باید ببینم متفکرهای بزرگ تاریخ چه دردی داشتن که چنین نظریات و نگاههایی به جهان، انسان و تکنولوژی داشتن. وقتی که درد توی من نباشه، مواجههم با فلسفه و علوم انسانی میشه مواجهۀ ویترینی؛ مواجهه از این جنس که من بلدم کلمۀ «گشتل» رو به کار ببرم، یه مقاله در مورد فینبرگ نوشتم، همچنین 12 تا نظریه در مورد تکنولوژی و نسبت آن با فرهنگ یاد گرفتم!
✅ نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh
«بگو هر کی دلش میخواد با ما آشنا شه؛ جای ما توی کتابائه، نه پشت ویترین تاجر؛ خاطرات مائه که هنوزم توی خیابونائه؛ بلیت ماها رو نمیفروشن پشت باجه» (مهلکه / بهرام نورایی)
@philosophycafe
🗯 یعنی گویی ما اهدافی از قبل توی ذهنمون بوده و تکنولوژی اومده که ما رو راحتتر، سریعتر و پربازدهتر به اون اهدافمون برسونه. در نتیجه اون چیزی که توی تکنولوژی حضور داره، فقط بازدهی و کارایی هست، هیچ ارزش یا متافیزیک یا هنجاری توی تکنولوژی تأثیر نداره. این ماییم که میتونیم از تکنولوژی استفادۀ خوب یا سوءاستفاده بکنیم. به این نگاه اصطلاحاً گفته میشه «نگاه ابزاری به تکنولوژی». یه مقدار که از این حرفها زدم، طبق معمول خواستم از دانشآموزها بازخورد بگیرم که ببینم سوال و نکتهای دارن یا نه. توی بازخوردها به این نتیجه رسیدم که عموماً از حرفهام برداشت سیاسی شد. بعضی از دانشآموزها برای اینکه نشون بدن تکنولوژی صرفاً ابزار نیست، داشتن از این حرف میزدن که دولتها و قدرتهای سیاسی نمیخوان که ما توی آسایش باشیم و از حقیقت چیزی بفهمیم.
🗯 برای اینکه فضای ذهنی دانشآموزها رو از نگاه سیاسی دور کنم، براشون به عنوان نمونه توی گوگل به زبان فارسی و انگلیسی سرچ کردم بهترین راههای خودکشی چیه. نگاه ابزاری به گوگل یعنی اینکه گوگل صرفاً یه موتور جستجوئه و وقتی من چنین چیزی سرچ کردم، گوگل فارغ از همۀ ارزشها و هنجارها باید به من اون چیزی رو که میخوام نشون بده؛ یعنی چند تا روش بهم معرفی کنه که چطوری خودکشی کنم. در حالی که توی نتایج گوگل یه چیز عجیب بود. اولین نتیجهای که گوگل به ما نشون داد (هم فارسی و انگلیسی)، لینک سایت یه سرویس رایگان بود که 24 ساعته به آدمهایی که توی شرایط بد عاطفی هستن، خدمات مشاوره ارائه میده. وقتی داریم از دخالت ارزشها و هنجارها توی تکنولوژی حرف میزنیم، این مورد یه مثال ملموس و دم دستیه.
🗯 بعد از اینکه کلاس تموم شد، با یکی از مسئولین مدرسه که توی کلاس نشسته بود، صحبت کردم که ببینم نظرش در مورد محتوای کلاس چطور بود. نظری که اون داشت، برام جالب بود. بعد از یه سری تعریف مقدماتی، بهم گفت بهتره که در مورد نظریات فلسفۀ تکنولوژی با بچه ها صحبت کنم. حرفش برای من خیلی جالب بود. اون دلش میخواست که دانشآموزها از هایدگر و لتور و فینبرگ و میچام و ژاک الول بشنون؛ و من دلم میخواست -تا اونجا که ممکنه- بدون اینکه اسمی از هیچ متفکری بیارم، به دانشآموزها نشون بدم که تکنولوژی صرفاً یه ابزار نیست و به همین دلیل به عنوان یه موضوع قابل بررسی توی علوم انسانی اهمیت داره. این اختلاف دیدگاه برای من از این جهت جالب بود که ما به چه دیدی به فلسفه نگاه میکنیم.
📢 توی جلسۀ بعدی سعی کردم آخر کلاس، برای دانشآموزها از این حرف بزنم که فلسفه و علوم انسانی به این معنا نیست که من بدونم کانت و ارسطو و دورکیم و ابن سینا چه چیزهایی گفتن. فلسفه به نظر من با یه درد شروع میشه. درد از این ناشی میشه که من میبینم یه چیزی توی زندگیم درست پیش نمیره، چرخ زندگیم یه مشکلی پیدا کرده و به همین دلیل با کارهای روزمره نمیتونم اون مشکل رو حل کنم. این درد میتونه یه درد شخصی باشه یا اجتماعی. به همین دلیل به نظرم فلسفه اول از همه با یه احساس درد شروع میشه و توی گام بعدی من باید ببینم متفکرهای بزرگ تاریخ چه دردی داشتن که چنین نظریات و نگاههایی به جهان، انسان و تکنولوژی داشتن. وقتی که درد توی من نباشه، مواجههم با فلسفه و علوم انسانی میشه مواجهۀ ویترینی؛ مواجهه از این جنس که من بلدم کلمۀ «گشتل» رو به کار ببرم، یه مقاله در مورد فینبرگ نوشتم، همچنین 12 تا نظریه در مورد تکنولوژی و نسبت آن با فرهنگ یاد گرفتم!
✅ نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh
«بگو هر کی دلش میخواد با ما آشنا شه؛ جای ما توی کتابائه، نه پشت ویترین تاجر؛ خاطرات مائه که هنوزم توی خیابونائه؛ بلیت ماها رو نمیفروشن پشت باجه» (مهلکه / بهرام نورایی)
@philosophycafe
👍5❤4👏2👎1
کاربرد یک واژه نامحدود است هرچند که ممکن است کاربردهای مشخص و از پیش تعیین شدهای داشته باشد ولی محدود به آنها نمیشود. ما نمیتوانیم تنها کاربرد تعیین شده را به تمامی موارد دیگر تعمیم دهیم و دچار مطلقگرایی شویم و از طرف دیگر نمیتوان از نامحدودی کاربردها به نسبیگرایی در مفاهیم برسیم. کاربردهای مختلف یک چوب را در نظر بگیرید. چوپانی آن را شکسته است برای راندن گله خود. کوهنوردی از آن استفاده میکند برای بالارفتن از کوه. جوانی آن را مییابد و با آن رقص چوب انجام میدهد. هنرمندی آن را مییابد و با آن یک اثر هنری ایجاد میکند و در شبی تاریک قاتلی به واسطه آن چوب هنرمند را به قتل میرساند و آن چوب تبدیل به آلت قتاله میشود. واژه نیز چنین است. یک ابزار. ابزارهای فیزیکی ملموس هستند و ما تقریبا به راحتی آنها را درک میکنیم اما ابزارهای غیرفیزیکی مانند واژهها و نشانهها خیلی ملموس نیستند و پذیرش ابزار بودن آنها برای ما تا حدی سخت است.
#امید_نادری
@PhilosophyCafe ♨️
#امید_نادری
@PhilosophyCafe ♨️
👍5
Forwarded from گروه بررسیهای راهبردی میراث
گروه بررسیهای راهبردی میراث با همکاری خانه اندیشهورزان برگزار میکند:
📣 نشست رونمایی و نقد گزارش "جدایی از دین در ایران و جهان"
👤 با حضور:
- دکتر علیرضا شجاعی زند
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس
- دکتر احمد شکرچی
استاد جامعه شناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی
✅ حضور برای عموم آزاد است.
🗓 دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳
🕝 ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰
📍خانه اندیشهورزان:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولی عصر(عج) و برادران مظفر شمالی، پلاک ۹٠۷، ساختمان شمالی، طبقه دوم، سالن کنفرانس
🆔️ @mssinst
سایت | توییتر | اینستاگرام | ایتا | بله
📣 نشست رونمایی و نقد گزارش "جدایی از دین در ایران و جهان"
👤 با حضور:
- دکتر علیرضا شجاعی زند
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس
- دکتر احمد شکرچی
استاد جامعه شناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی
✅ حضور برای عموم آزاد است.
🗓 دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳
🕝 ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰
📍خانه اندیشهورزان:
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولی عصر(عج) و برادران مظفر شمالی، پلاک ۹٠۷، ساختمان شمالی، طبقه دوم، سالن کنفرانس
🆔️ @mssinst
سایت | توییتر | اینستاگرام | ایتا | بله
👍1👎1😁1
🖋 اختلاف نظرهای جدی بر سر اینکه دقیقاً چه عواملی در پدید آوردن سرمایهداری نقشی محوری داشتهاند این پرسش را پیش میکشد که «سرمایهداری چیست؟» این پرسش از برخی جهات پرسشی انحرافی است، از این منظر که بیش از آنکه چیزی را برای پژوهش آشکار سازد پنهان میسازد، زیرا محتوای سرمایهداری محتوایی پیچیده است که در مقابل هرگونه تعریف تکخطی مقاومت میکند. مواجهه با سرمایهداری به عنوان «تولید کالایی تعمیمیافته»، یا «انباشت رقابتآمیزِ سرمایه از رهگذر استثمار کار مزدی» یا «وابستگی بازار» در رابطه با برخی جنبهها موفق به درک یک «هستۀ سخت» میشود که سرمایهداری پیرامون آن عمل میکند.
🖋 با این حال ... شبکۀ پیچیدۀ گستردهتری از مناسبات اجتماعی وجود دارد که فهم ما از سرمایهداری را بسی فراتر از آنچه در قالب عبارتهای بالا درک میشود گسترش میدهد...
اینکه بگوییم سرمایهداری چه «هست»، همواره با این مخاطره همراه است که سرمایهداری را به یک چیز فروکاهیم؛ چیزی که معمولاً به مبهم ساختن پیوندهای چندگانهای در جامعه میانجامد که حرکت سرمایهداری را تسهیل میکند و ساختار میبخشد و سرانجام حدومرزی برای بازتولید آن تعیین میکند. ... سرمایه «به عنوان یک چیز» اغلب به سادگی «سود» تلقی میشود، یا تل انباشتهای از پول، یا شاید سازوبرگی که وجودش مستقل از مناسبات اجتماعی وسیعتر است. بنابراین، مواجهه با سرمایه همچون صرف یک «چیز» اغلب به طبیعی و ابدیسازیِ سرمایهداری میانجامد.
📚 از کتاب «غرب چگونه حاکم شد؟»، نوشتۀ الکساندر آنیهواس و کرم نیشانجی اوغلو، ترجمۀ علیرضا خزائی 📚
@philosophycafe
🖋 با این حال ... شبکۀ پیچیدۀ گستردهتری از مناسبات اجتماعی وجود دارد که فهم ما از سرمایهداری را بسی فراتر از آنچه در قالب عبارتهای بالا درک میشود گسترش میدهد...
اینکه بگوییم سرمایهداری چه «هست»، همواره با این مخاطره همراه است که سرمایهداری را به یک چیز فروکاهیم؛ چیزی که معمولاً به مبهم ساختن پیوندهای چندگانهای در جامعه میانجامد که حرکت سرمایهداری را تسهیل میکند و ساختار میبخشد و سرانجام حدومرزی برای بازتولید آن تعیین میکند. ... سرمایه «به عنوان یک چیز» اغلب به سادگی «سود» تلقی میشود، یا تل انباشتهای از پول، یا شاید سازوبرگی که وجودش مستقل از مناسبات اجتماعی وسیعتر است. بنابراین، مواجهه با سرمایه همچون صرف یک «چیز» اغلب به طبیعی و ابدیسازیِ سرمایهداری میانجامد.
📚 از کتاب «غرب چگونه حاکم شد؟»، نوشتۀ الکساندر آنیهواس و کرم نیشانجی اوغلو، ترجمۀ علیرضا خزائی 📚
@philosophycafe
👍4❤1👎1