Telegram Web Link
Forwarded from شرق
به یاد حسن کامشاد، مترجم و پژوهشگر ادبی؛
🔺خاطره‌های رسته از فراموشی

🔹حسن کامشاد مترجم و پژوهشگر ادبی، در سن صد سالگی در لندن از دنیا رفت. کامشاد تیر ماه سال ۱۳۰۴ در شهر اصفهان به دنیا آمد و تحصیلات اولیه را در دبیرستان ادب اصفهان گذراند و در آن ایام با مصطفی رحیمی، ارحام صدر و شاهرخ مسکوب هم‌کلاسی بود و دوستی‌اش با مسکوب تا آخر عمر او ادامه یافت. بعد از آن به تهران آمد و در دانشکده‌ حقوق دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت.

🔹اینک که کامشاد پس از زیستن در قرنی پر تب و تاب زندگی را ترک گفته است، خاطره‌های رسته از فراموشی او مانده و ترجمه‌هایش از آثاری ناب و خواندنی، که به قول خودش «به زندگی شور می‌بخشند» و چه‌بسا مکاشفه‌ای برای بازماندگان نیز باشد.

💢بیشتر بخوانید

@sharghdaily
🏛️ اندیشکدهٔ ناربلا برای نخستین بار در ایران برگزار می‌کند

دوره‌ای متفاوت با محوریت کتاب: منشور آزادی (The Constitution of Liberty) هایک

━━━━━━━━━━━━━━━

🌟 برخی از عناوین و سرفصل‌های بحث:

🔹 تعریف هایِک از آزادی فردی و آزادی اصیل چیست؟

🔸 از آزادی چه تعاریف و برداشت‌هایی وجود دارد؟ کدام‌یک صحیح و کدام نادرست است؟

🔹 آیا آزادی فردی، همان آزادی مدنی و سیاسی است؟

🔸 آزادی؛ سلبی است یا ایجابی؟

🔹 آیا آزادی مطلق ممکن است؟ معیار محدودسازی آزادی‌ها چیست؟

🔸 اجبار چیست و حدود اِعمال آن کدام است؟

🔹 رابطه آزادی و قانون چیست؟ مراد از قانون حقیقی کدام است: نوموس (قواعد جودجوش و ضامن آزادی) یا تِزیس (قواعد تحمیلی و مصوّبه‌های حکومتی)؟

━━━━━━━━━━━━━━━

🎁 برخی از مزایای دوره:

آشنایی با معنای دقیق و روشن «آزادی فردی»

📖 تسلّط بر متن کتاب و شیوهٔ متن‌خوانی فلسفی

🧠 زمینه و درآمدی بر شناخت دقیق‌تر منظومهٔ فکری، فلسفی و سیاسی هایک

🌍 مقدمه‌ای برای آشنایی با سایر نظریه‌های آزادی از سوی دیگر فیلسوفان

💸 تخفیف ۲۵٪ برای شرکت در دوره‌های بعدی مرتبط با اندیشه‌های هایک (۱.دموکراسی قانونی/ ۲. حفاظ‌ها و ضمانت‌های صیانت از آزادی فردی)

🎓 امکان برخورداری از مشاوره تخصّصی استاد، برای مطالعات گسترده‌تر در فلسفه سیاسی هایک

🔊 دریافت رایگان صوت جلسه اول

📜 اعطای گواهی‌نامهٔ معتبر پایان‌دوره از سوی اندیشکدهٔ ناربلا

━━━━━━━━━━━━━━━

🧾 ویژگی‌ها و توضیحات دوره:

📘 متن‌خوانی و شرح دقیق فصل اول از کتاب منشور آزادی (عنوان: «آزادی و آزادی‌ها»)

🗓 دوره شامل ۱۵ جلسه آموزشی + ۵ جلسه کارگاهی پرسش و پاسخ

✍️ ارائه خلاصه مکتوب هر بند از فصل

برگزاری به‌صورت آفلاین (۳ جلسه در هفته که در گروه مربوطه بارگزاری می‌شود) + ۱ جلسه کارگاهی

👥 ظرفیت محدود: ۲۰ نفر (با اولویت ثبت‌نام زودتر)

━━━━━━━━━━━━━━━

جهت ثبت‌نام و اطلاع از جزئیات، با آی دی زیر در ارتباط باشید:

📬 @AmirAsgharpour

━━━━━━━━━━━━━━━

معاونت روابط عمومی اندیشکدهٔ ناربلا
🖋 روزی روزگاری، در یکی از گوشه‌های پرت و دورافتادۀ عالَمی، که خود مجموعۀ پراکنده‌ای است از منظومه‌های خورشیدی بی‌شمارِ چشمک‌زن، ستارۀ کوچکی وجود داشت که در یکی از سیّارات آن جانورانی زیرک، دانستن [معرفت] را اختراع کردند. این واقعه بی‌شک کبرآمیزترین و کاذب‌ترین لحظۀ «تاریخ جهانی» بود، و با این حال چیزی جز یک لحظه نبود. پس از آنکه طبیعت چند باری نفس کشید، ستاره سرد و منجمد شد و جانوران زیرکِ ما نیز به ناچار تسلیم مرگ شدند.
هر کسی می‌تواند چنین حکایتی را جعل کند و با وجود این، روایت او هنوز هم حق مطلب را ادا نمی‌کند و این حقیقت را به خوبی روشن نمی‌سازد که عقل بشری در متن طبیعت تا چه حد مفلوک، بی‌ریشه، گذرا، سرگردان و مصنوعی است.

🖋 برای زمانی به درازای ابدیت از این عقل خبری نبود، و پس از پایان حکایت آن نیز هیچ تغییری در عالم رخ نخواهد داد. زیرا این عقل فاقد هرگونه رسالت اضافی است که آن را به فراسوی زندگی بشری رهنمون شود. برعکس، این عقلی صرفاً بشری است و فقط مالک و والدش آن را چنین جدی می‌گیرد -تو گویی محور چرخش جهان در همین عقل جای دارد. ولی اگر می‌توانستیم با پشه‌ها ارتباط برقرار کنیم، درمی‌یافتیم که آن‌ها نیز با همین جدیّت و وقار در هوا پرواز می‌کنند و چنین احساس می‌کنند که مرکز متحرک عالَم در دل آن‌هاست.

📚 از مقالۀ «در باب حقیقت و دروغ به مفهومی غیراخلاقی»، نوشتۀ فردریش نیچه، ترجمۀ مراد فرهادپور 📚

@philosophycafe
Forwarded from Frontiers
🔴 دعوت به مشارکت در آزمایش عصب‌شناختی (EEG)

📌 در حال انجام مطالعه‌ای در حوزه علوم اعصاب شناختی با موضوع «Decision-Making» هستیم و برای ثبت سیگنال‌های (EEG)، از داوطلبان علاقه‌مند به شرکت در آزمایش، دعوت به همکاری می‌کنیم. این آزمایش کاملاً ایمن است و شامل قرار دادن کلاه مخصوص ثبت سیگنال برای ثبت فعالیت مغزی در حالت نشسته، و پاسخ به چند سؤال ساده است.

🔸 محل: آزمایشگاه ملی نقشه‌برداری مغز، دانشگاه تهران
🔸 زمان: حدود 60 دقیقه
🎉 هدیه: هدیه نقدی کوچک همراه با گواهی شرکت در آزمایش از دانشگاه صنعتی شریف

📌 شرایط حضور
🔸 سن 20 تا 40 سال
🔸 سلامت عمومی و نداشتن اختلالات مغزی

💢 در صورت تمایل به شرکت یا دریافت اطلاعات بیشتر، لطفاً با شماره 09361084571 تماس بگیرید یا در واتس اپ یا تلگرام پیام ارسال کنید.
https://www.tg-me.com/sharif_unii

🌺 از حمایت شما در پیشبرد علم و پژوهش صمیمانه سپاسگزاریم.
🗯 [توی نوشته‌های هایدگر واژه‌ای وجود داره به اسم Das Seiende که توی فارسی به «موجودات» ترجمه می‌کنن. تعبیر «موجودات» توی اندیشۀ هایدگر اونقدر وسیعه که به هر ذاتی که ما باهاش سروکار داریم، دلالت می‌کنه؛ چه مادّی باشه، چه غیرمادّی، چه واقعی، چه موهوم و خیالی. یه واژۀ مهم دیگه توی نوشته‌های هایدگر «دازاین» هست. دازاین یعنی موجودی که خود «وجود» براش مسئله و موضوع بحث شده. عموماً منظور هایدگر انسان‌هاست، ولی دازاین معادل انسان‌ها نیست. بخشی از نوشتۀ هایدگر رو ببینیم:]

🖋 «چرا موجودات اصولاً هستند، به جای عدم؟» پرسش این است. ظاهراً این پرسش، پرسشی خودسرانه نیست. «چرا موجودات اصولاً هستند، به جای عدم؟» -بدیهی است که این پرسش، نخستین پرسش از میان همۀ پرسش‌هاست. البته نخستین پرسش، به معنای تقویمی کلمه، نیست. افراد و همچنین اقوام در سیر گذر تاریخی‌شان در ظرف زمان، بسی پرسش‌ها می‌پرسند. پیش از مبادرت به این پرسش که «چرا موجودات اصولاً هستند به جای عدم؟» بسی انواع چیزها را بررسی، کاوش و آزمایش می‌کنند. بسیاری از افراد هرگز با این پرسش مواجه نمی‌شوند، البته اگر از مواجهه با این پرسش، نه صرف شنیدن و خواندن این جملۀ سؤالی به شکلی که مطرح می‌شود، بلکه پرسیدن این پرسش، یعنی موضع گرفتن در قبال آن، طرح آن، ناگزیر یافتن خویش از ورود به حالتِ این پرسش‌گری، در مدّنظر باشد.
و با این همه، هر یک از ما یک بار، شاید هرازگاهی، تحت تأثیر نیروی پنهان این پرسش قرار گرفته‌ایم، بی آن‌که حقیقتاً درکی از آنچه برایمان واقع می‌شود، داشته باشیم.

🖋 برای مثال در یأس شدید، آن‌گاه که ممکن است موجودات همۀ اعتبار خود را از کف بدهند و معنای چیزها به ابهام بگراید، این پرسش رخ می‌نُماید. شاید این پرسش فقط یک بار بسانِ صدای گرفتۀ یک زنگ که در دازاین طنین می‌افکند و به تدریج خاموش می‌شود، برای ما مطرح شود. این پرسش در شعف عمیق حضور دارد، چه در آن هنگام همۀ موجودات دگرگون شده و چنان است که گویی برای نخستین بار است که ما را در میان گرفته‌اند، چنان است که گویی آسان‌تر این است که فکر کنیم که آن‌ها نیستند به جای آنکه تصور کنیم که آن‌ها هستند و هستند به همان صورتی که هستند. این پرسش در حین ملال، بر ما عرضه می‌شود، در آن هنگام که به یک اندازه از یأس و شعف دوریم، ولی در آن هنگام روزمره گی بی‌امان موجودات، برهوتی را می‌گشاید که در آن دیگر دغدغۀ آن را نداریم که آیا موجودات هستند یا نیستند- و در این صورت، در یک شکل مشخص، این پرسش یک بار دیگر، طنین‌انداز می‌شود: که «چرا موجودات اصولاً هستند به جای عدم؟»

📚 از کتاب «درآمد به متافیزیک»، نوشتۀ مارتین هایدگر، ترجمۀ انشاءالله رحمتی 📚

@philosophycafe
Forwarded from Sharif Sophia
«دولت و جامعه در ایران از نگاه همایون کاتوزیان»

🔈 ارائه کننده: علی سلطان‌زاده
(دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه شریف)

زمان: دوشنبه ۱۲ خردادماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۶ تا ۱۸

📍مکان: مجتمع خدمات فناوری دانشگاه شریف- واحد ۳۰۵

💢جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به آیدی تلگرام @SharifSophia مراجعه فرمایید.
.
اپیزود چهارم فصل دوم «مداخله»،
پنجشنبه، ۸ خرداد ساعت ۱۶ منتشر می‌شود.
.

«مدرنیته، لورل یا هاردی»
.

اگر پرسیده شود که معروف‌ترین سریال طنز سیاسی بعد از انقلاب چیست، احتمالاً به راحتی و بدون تردید می‌توان پاسخ داد: «شب‌های برره». اما اگر بپرسیم برره چرا اینقدر برای مخاطب ایرانی جذاب بود، احتمالاً پاسخ‌های متفاوتی داده می‌شود. فارغ از توانایی‌های سازندگان این سریال در ساخت و اجرا، هستۀ روایت «شب‌های برره» برای مخاطب ایرانی آشنا بود. شاید تعجب کنید اگر بگوییم این هستۀ مرکزی ده‌ها سال است که هستۀ مرکزی تاریخ‌نویسی در ایران را نیز شکل می‌دهد. این هستۀ مرکزی این است: یک دانای ناتوان (کیانوش استقرارزاده)، در میان جمعی نادان و شرور (اهالی برره). در قسمت بعدی مداخله، توضیح خواهیم داد که چرا ادعا می‌کنیم بخش وسیعی از روایت‌های تاریخی ما از گذشته‌مان این هستۀ مرکزی را حفظ کرده است.
.
🔗 در کست‌باکس، اسپاتیفای و اپل پادکست
نام پادکست مداخله را
جست‌وجو کنید و ما را از آن‌جا بشنوید.
.
تهیه‌شده در «گوشه‌ی پادکست»
.
📌این پادکست با حمایت «نشر چرخ»،
ناشر تخصصی علوم‌انسانی، منتشر می‌شود.
@charkhpublication
یارب این نامه‌سِیَه‌کرده‌ی بی‌فایده‌عُمْر

هم‌چُنان، از کَرَمَت بَر نگرفته‌ست امید

گَر به زندانِ عقوبت بَریـَم روزِ شُمار

جای آن است که محبوس بمانم، جاوید

هر درختی، ثمری دارد و؛ هرکس، هُنَری

منِ بی‌مایه‌ی بدبخت، تهی‌دست، چو بید

لیکن از مشرقِ الطافِ الهی نه عجب

که چو شب روز شود، بر همه تابَد خورشید

ما، کیانیم که در معرضِ یاران آییم؟

ماکیان را چه محل در نظرِ بازِ سپید؟

#سعدی
🗯 چند روز پیش یه نشستی توسط کانون نبض اندیشه و انجمن زروان توی دانشگاه تهران برگزار شد با عنوان «روان‌کاوی؛ علم یا شبه‌علم؟». امیرمحمد موسوی از این موضع دفاع می‌کرد که نظریات فروید رو میشه علمی دونست (هر چند نقدهایی بهش وارده) و شروین وکیلی از این موضع دفاع می‌کرد که نظریات فروید جزو شبه‌علم قرار می‌گیره (هر چند نکات جالبی در اون‌ها وجود داره). من دو نکته دربارۀ محتوای حرف‌های این دو بزرگوار به نظرم می‌رسه که اینجا می‌نویسم. حواسم به این موضوع هست که آدم توی حرف‌زدن قطعاً دقت کمتری رو نسبت به نوشتن به خرج میده و به همین دلیل توی حرف زدن ممکنه گاهی اوقات تناقض‌گویی، ارائۀ اطلاعات اشتباه یا ادعاهای نادرست رخ بده. به همین دلیل من از این موارد جزئی می‌گذرم، چون به نظرم طبیعیه.

🗯 با اینکه موسوی و وکیلی مواضع مختلفی دربارۀ فروید داشتن، اما توی یک بحث مرکزی با هم اشتراک نظر داشتن و اون اشتراک نظر این بود که «می‌توان علم را تعریف کرد». یعنی موسوی معتقد بود که مثلاً علم 4 تا ویژگی داره و کارهای فروید با این 4 ویژگی منطبقه و وکیلی هم معتقد بود که مثلاً علم 4 تا ویژگی داره و کارهای فروید با این 4 ویژگی منطبق نیست. برای مثال وکیلی رسیدگی‌پذیری (یا تأییدپذیری) و نقدپذیری رو جزو ویژگی‌های علم می‌دونست و موسوی شفافیت، موفقیت در کسب اجماع جامعۀ علمی و ماتریالیسم رو جزو ویژگی‌هایی می‌دونست که می‌تونه باعث بشه ما یه نظریه رو «علمی» بدونیم. ملاحظۀ انتقادی‌ای که من دربارۀ این نوع نگاه‌ها به علم دارم، اینه این نگاه‌ها به پدیدۀ «علم» غیرتاریخیه؛ به همین دلیل توی چنین نگاه‌هایی با ما تعاریف فراتاریخی از علم روبه‌رو میشیم.

🗯 منظورم چیه از این حرف که باید نگاه تاریخی به پدیدۀ «علم» داشت؟ اون برداشتی که ما امروز از تعریفِ علم داریم، با اون برداشتی که در قرن نوزدهم از تعریفِ علم داشتن، با اون برداشتی که در قرن هفدهم از تعریفِ علم وجود داشته، همگی با هم متفاوته. به همین دلیل در طول تاریخ علم، هر بار که یه نظریۀ به طور مبنایی جدید مطرح شده، جامعۀ علمی در برابرش مقاومت کرده و اون رو نپذیرفته. ایرادی که به امثال گالیله و نیوتن از طرف جامعۀ علمی وارد می‌شد صرفاً این نبود که این افراد برای نظریات خودشون شواهد تجربی ندارن (که این ایراد هم می‌گرفتن)، بلکه اصلی‌ترین ایراد مخالفان این بود که اصلاً کارهای گالیله و نیوتن «علمی» نیست. اگه مثلاً معیار «ماتریالیسم» رو که موسوی مطرح کرد، توی قرن هفدهم مبنا قرار می‌دادیم، اتفاقاً حق با دکارتی‌ها بود که نظریات نیوتن رو نمی‌پذیرفتن.

🗯 حرف دکارتی‌ها در نقد نظریات نیوتن این بود که اجسام نمی‌تونن از دور روی هم کنش داشته باشن و چنین حرف‌هایی که نیوتن می‌زنه (مثل گرانش عمومی) بیشتر به خرافه و جادو نزدیکه تا علم. یا مخالفت کسی مثل دکارت با گالیله بر اساس روش‌شناسی بود و معتقد بود گالیله «بنایِ بدون پِی» ساخته. به همین دلیل من معتقدم باید رویکرد تاریخی به علم داشت و دقیقاً باید اون قسمت‌هایی از تاریخ علم رو با دقت بیشتری بررسی کرد که بین گروه‌هایی از «دانشمند»ها نزاع نظری پیش میاد. اون‌جاها بیشتر معلوم میشه که بسیاری از این تعریف‌های فراتاریخی که از علم ارائه میشه، «دود می‌شوند و به هوا می‌روند». اختلاف نظرها توی چنین بخش‌هایی از تاریخ علم اینقدر مبنایی و بنیادین میشه که این سوال پیش میاد که «پس علم چیه؟» منتها بعد از مدتی حرف‌های مخالفان گالیله، نیوتن، داروین و غیره در روایت‌های تاریخی گم میشه و تقلیل داده میشه به «تعصبات دینی» و «عقاید عوامانه»ای که اون زمان داشتن. راست گفتن که تاریخ رو فاتحان می‌نویسن؛ و این حرف توی تاریخ علم و تاریخ اندیشه بیشتر نمود داره.

📢 یه نکته‌ای رو هم جناب موسوی توی این نشست گفت که من با این حرف همدل نیستم. موسوی معتقد بود که اون روان‌کاوی «اصیل» که توسط فروید ایجاد شد، بعدها توسط خیلی از روان‌کاوها و افراد دیگه به انحراف کشیده شد. بعد، موسوی دربارۀ این نکته حرف زد که خیلی از افرادی که امروز دربارۀ فروید کتاب و مقاله می‌نویسن، کار کلینیکی نکردن (بلکه جزو اهالی علوم انسانی‌ان) و به همین دلیل صلاحیت علمی لازم رو برای توضیح اندیشه‌های فروید ندارن. پاسخم به جناب موسوی اینه که تعدادی از «معروف‌»ترین کتاب‌های فروید از جمله «توتم و تابو» (سال 1913)، «آیندۀ یک پندار» (سال 1927)، «تمدن و ملالت‌های آن» (سال 1930) و «موسی و یکتاپرستی» (سال 1939) جزو «گفتمان کلینیکی» به حساب نمیان و دربارۀ موضوعاتی مثل فرهنگ و دین هستنن. وقتی فروید به چنین عرصه‌هایی ورود کرده، طبیعیه که اهالی علوم انسانی هم تفسیر و یا حتی نقد دربارۀ اندیشه‌های فروید بنویسن. در واقع، این بازی‌ای هست که خود فروید شروع کرده.

نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh
«باید یاد گرفت، سوخت، عبور کرد، رفت» (چرخه / بهرام نورایی)

@philosophycafe
Forwarded from Sharif Sophia
«دولت و جامعه در ایران از نگاه همایون کاتوزیان»

🔈 ارائه کننده: علی سلطان‌زاده
(دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه شریف)

زمان: دوشنبه ۱۲ خردادماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۶ تا ۱۸

📍مکان: مجتمع خدمات فناوری دانشگاه شریف- واحد ۳۰۵

💢جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به آیدی تلگرام @SharifSophia مراجعه فرمایید.
Forwarded from Sharif Sophia
Philosophy Cafe ♨️
«دولت و جامعه در ایران از نگاه همایون کاتوزیان» 🔈 ارائه کننده: علی سلطان‌زاده (دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه شریف) زمان: دوشنبه ۱۲ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ تا ۱۸ 📍مکان: مجتمع خدمات فناوری دانشگاه شریف- واحد ۳۰۵ 💢جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به آیدی…
«دولت و جامعه در ایران از نگاه همایون کاتوزیان»

🔖شرحی مختصر از آقای علی سلطان‌زاده:

برای اینکه دولت یک کشور و آن جامعه را بشناسیم، به کجا باید رجوع کنیم؟ شاید رایج‌ترین نظر در میان افراد این باشد: اخبار! عموماً افراد معتقدند که رجوع به اخبار (آن هم از طریق رسانه‌های متضاد و متنوع) می‌تواند تصویری قابل اتکا از آن دولت و جامعه در اختیار ما بگذارد. همانطور که پیگیری اخبار رسانه‌های مربوط به علم، چیز چندانی دربارۀ «چیستی یا چگونگیِ علم» به من ارائه نمی‌دهد، اخبار سیاسی نیز سازوکارهای موجود در دولت و جامعه را نشان نمی‌دهد. دولت و جامعه (مانند علم، دین، سرمایه‌داری و غیره) پدیده‌هایی تاریخی‌اند و برای شناخت پدیده‌های تاریخی چاره‌ای نداریم جز بررسی تاریخ آن‌ها. وقتی از «تاریخ» سخن گفته می‌شود، عموماً تصور افراد این است که تاریخ (مخصوصاً تاریخ معاصر) چیزی نیست جز مجموعه‌ای از نقل‌های افراد مختلف از مشاهدات و تجربیات‌شان. چیزی که معمولاً از آن غفلت می‌شود این است که برای شناخت تاریخ (همچنان که برای شناخت طبیعت) ما احتیاج به نظریه داریم. تاریخ صرفاً با مشاهدۀ صرف شناخته نمی‌شود. همایون کاتوزیان جزو متفکرانی است که نسبت به بسیاری از مطالعاتی که دربارۀ وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران انجام شده است نقد دارد، چرا که او این نظریات را مناسب مطالعۀ جوامع اروپایی می‌داند؛ و نه ایران. در این ارائه، به این قسمت از نظریات کاتوزیان خواهم پرداخت و تا حد توانم، آن را بررسی
خواهم کرد.
🖋 این پرسش که «چرا موجودات اصولاً هستند به جای عدم؟»، به لحاظ رتبه برای ما نخستین پرسش است. به این اعتبار که گسترده‌ترین، ژرف‌ترین و بالأخره اصیل‌ترین پرسش است.
این پرسش به لحاظ دامنه، گسترده‌ترین پرسش است. به هیچ موجود [خاصی] از هر نوع که باشد، محدود نمی‌شود. این پرسش همۀ آن‌چه را هست شامل می‌شود، و این نه فقط به معنای آن‌چه در وسیع‌ترین معنای کلمه، اینک حی و حاضر است، بلکه به معنای آن‌چه قبلاً بوده است و در آینده خواهد بود، نیز هست. دامنۀ این پرسش فقط به آن‌چه حقیقتاً نیست و هرگز نبوده است یعنی به عدم، محدود می‌شود. هر آن‌چه عدم نیست، در این پرسش قرار می‌گیرد، و در نهایت حتی خود عدم نیز مشمول آن است -[اما] نه به دلیل آنکه گویی [عدم،] چیزی است، یک موجود است، زیرا بالأخره هرچه باشد ما درباره‌اش سخن می‌گوییم. ...
این پرسش همانطور که گسترده‌ترین است، ژرف‌ترین نیز هست: چرا موجودات اصولاً هستند... ؟

🖋 چرا -یعنی، بر چه مبنایی؟ موجودات از چه مبنایی منبعث می‌شوند؟ موجودات بر چه مبنایی استوارند؟ موجودات به سوی چه مبنایی می‌روند [یا ویران می‌شوند]؟ ...
بالأخره، این پرسش، که گسترده‌ترین و ژرف‌ترین پرسش است، اصیل‌ترین پرسش نیز هست. مراد ما از این چیست؟ اگر پرسش خویش را در کل گسترۀ آن‌چه ذیل پرسش قرار می‌گیرد، یعنی موجودات بماهی موجودات و چونان یک کل، در مدنظر قرار دهیم، در آن صورت خواهیم دید که در این پرسش، خویش را از هرگونه موجود جزئی خاص، دقیقاً به این اعتبار که فلان یا بهمان موجود است، کاملاً دور نگه داشته‌ایم. ... به لحاظ گسترۀ بی‌حد این پرسش، هر موجودی به اندازۀ هر موجود دیگر اهمیت دارد / همۀ موجودات برابرند. یک فیل در جنگلی در هندوستان، درست همان‌قدر موجود است که یک جریان احتراق شیمیایی در سیّارۀ مریخ و هر آن چیز دیگری که فکرش را بکنید.

📚 از کتاب «درآمد به متافیزیک»، نوشتۀ مارتین هایدگر، ترجمۀ انشاءالله رحمتی 📚

@philosophycafe
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
منتشر شد.

🔗 لینک شنیدن
https://castbox.fm/vb/813111391

فصل دوم، اپیزود چهارم
«مدرنیته، لورل یا هاردی»
.

در قسمت‌های قبلی پادکست مداخله، سعی کردیم این روایت قهرمان‌محور از تاریخ ایران را نقد کنیم که معتقد است «ایرانِ امروز ساختۀ شاهانی مانند نادرشاه / آغامحمدخان / رضاشاه است». در این قسمت به نقد یک روایت رایج دیگر قهرمان‌محور از تاریخ معاصر ایران می‌پردازیم که معتقد است «اصلاح‌گران پیشرویی مانند قائم‌مقام / امیرکبیر / فروغی / مصدق / بازرگان» خواستند وضعیت را اصلاح کنند، اما «نگذاشتند». این روایت هر چند به اندازۀ روایت اول، در ایرانِ امروز پرطرفدار نیست، اما آنقدر طرفدار جدی دارد که باید به نقد و بررسی آن پرداخت؛ روایتی که می‌توان رد آن را در گفتمان دوم خرداد نیز دنبال کرد..
.

🔗 در کست‌باکس، اسپاتیفای و اپل پادکست نام پادکست مداخله را
جست‌وجو کنید و ما را از آن‌جا بشنوید.
___
تهیه‌شده در «گوشه‌ی پادکست»
__

📌این پادکست با حمایت «نشر چرخ»،
ناشر تخصصی علوم‌انسانی، منتشر می‌شود.
@modakhelehpodcast

لینک گفت‌وگوی محمد مالجو و ابراهیم توفیق اشاره شده در پادکست:
https://www.tg-me.com/charkhpublication/817
🖋 اگر این پرسش را که «چرا موجودات اصولاً هستند به جای عدم؟» در معنای آن به عنوان یک پرسش به طور صحیح دنبال کنیم، باید از تأکید بر هر موجود جزئی خاص، و حتی از تمرکز بر وجود بشری / انسان، بر حذر باشیم. زیرا، بالأخره هر چه باشد، [مگر] این موجود [یعنی انسان] چیست؟ در نظر بگیرید زمین را در بزرگی تاریک فضا در گیتی. می‌توان آن را به دانۀ خردی از شن، مانند کرد. در فاصلۀ میان آن و دانۀ بعدی با همان اندازه، بیش از یک کیلومتر خلأ وجود دارد. بر سطح این دانۀ خُردِ شن، انبوه گیج و ویج حیوانات فرضاً هوشمندی که با هم می‌خزند و مدت کوتاهی است که دانایی را ابداع کرده‌اند، روزگار می‌گذرانند. [مقایسه کنید با، نیچه، «دربارۀ راست و دروغ در معنای فرااخلاقی»]. و عمر بشر، در میان هزاران هزار سال، چیست [و چه قدری دارد]؟ به زحمت در حد حرکت یک ثانیه گرد، یک دَم، است.

🖋 در متن موجودات چونان یک کل، هیچ توجیهی نمی‌توان یافت برای آنکه دقیقاً بر این موجود که انسان نامیده شده است و ما خود از قضا به آن تعلق داریم، تأکید بورزیم.
ولی اگر موجودات چونان یک کل، اصولاً در معرض پرسش ما قرار گرفته باشند، در آن صورت این پرسیدن نسبت متمایزی با آن‌ها پیدا می‌کند -متمایز است زیرا بی‌بدیل است- و موجودات نسبت متمایزی با این پرسیدن، می‌یابند. زیرا از طریق این پرسیدن، موجودات چونان یک کل، برای نخستین بار، در حد ذات خود و با نظر به مبنای احتمالی‌شان، گشوده شده و در این پرسیدن، گشوده مانده‌اند. ... آن‌چه در این پرسش مورد پرسش، است گریبان‌گیر خود این پرسیدن نیز می‌شود، زیرا این پرسیدن، موجودات چونان یک کل را به چالش می‌خواند، ولی با این همه خود را از آن‌ها جدا نمی‌کند [زیرا خود این پرسش هم یک موجود است].

📚 از کتاب «درآمد به متافیزیک»، نوشتۀ مارتین هایدگر، ترجمۀ انشاءالله رحمتی 📚

@philosophycafe
بی‌معنایی زمانی معنا می‌یابد، که به آن معنا ببخشید و در این حال در عین اینکه دیگر بی‌معنا نیست همچنان بی‌معنا خواهد ماند.

#امید_نادری

@PhilosophyCafe ♨️
2025/06/30 00:49:50
Back to Top
HTML Embed Code: