مراحل فرآیند BID و نوآوری (BID & Innovation Process)

کانال آموزش دوره مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses

این سند مراحل فرآیند BID و نوآوری را در حوزه مدیریت محصول و استارتاپ تشریح می‌کند. درک صحیح این مراحل برای ذینفعان مختلف در حوزه نوآوری، از جمله کارآفرینان (Entrepreneurs)، سرمایه‌گذاران (Investors)، مدیران (Managers) و سیاست‌گذاران (Policy makers)، ضروری است.
شرح مراحل
1. مرحله اکتشاف (Discovery)
*تحقیقات بنیادی (Basic research):* در این مرحله، تحقیقات علمی و فنی پایه برای توسعه ایده جدید انجام می‌شود. این تحقیقات شامل مطالعات آزمایشگاهی، مدل‌سازی‌های کامپیوتری و سایر روش‌های علمی است.
*تحقیقات کاربردی (Applied research):* در این مرحله، تحقیقات لازم برای تبدیل ایده به یک محصول یا فرآیند کاربردی انجام می‌شود. این تحقیقات شامل بررسی نیازهای بازار، ارزیابی فنی و اقتصادی و توسعه نمونه‌های اولیه است.
2. مرحله توسعه (Development)
*انتقال دانش از زیست‌شناسی به فناوری (Knowledge transfer from biology to technology):* در این مرحله، دانش حاصل از تحقیقات بیولوژیکی به فناوری‌های جدید تبدیل می‌شود. این امر می‌تواند شامل فرآیندهای مهندسی ژنتیک، بیومیمتیک و سایر روش‌های نوآورانه باشد.
*توسعه فناوری (Technology development):* در این مرحله، فناوری‌های جدید توسعه یافته و به یک محصول یا فرآیند قابل استفاده تبدیل می‌شوند. این امر می‌تواند شامل طراحی و ساخت نمونه‌های اولیه، آزمایش و بهینه‌سازی باشد.
3. مرحله تجاری‌سازی (Commercialization)
*انتقال از آزمایشگاه به کاربرد (Transition from lab to market):* در این مرحله، محصول یا فرآیند جدید از محیط آزمایشگاه به بازار عرضه می‌شود. این امر می‌تواند شامل اخذ مجوزهای لازم، ایجاد زیرساخت‌های تولید و بازاریابی و فروش محصول باشد.
*موفقیت به عنوان یک محصول جدید (Success as a new product):* در این مرحله، محصول جدید با موفقیت در بازار عرضه می‌شود و به سودآوری می‌رسد. این امر مستلزم دستیابی به سهم بازار مناسب، جلب رضایت مشتری و حفظ مزیت رقابتی است.
*موفقیت به عنوان یک کسب‌وکار (Success as a business):* در این مرحله، کسب‌وکار مربوط به محصول جدید با موفقیت راه‌اندازی می‌شود و به رشد خود ادامه می‌دهد. این امر مستلزم مدیریت مالی صحیح، توسعه تیم قوی و ایجاد یک استراتژی تجاری مؤثر است.
چالش‌های اصلی
در نمودار حاضر، به برخی از چالش‌های اصلی فرآیند BID و نوآوری اشاره شده است. این چالش‌ها عبارتند از:
*کمبود سرمایه‌گذاری (Lack of investment):* تأمین سرمایه لازم برای انجام تحقیقات و توسعه فناوری‌های جدید می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. این امر مستلزم جذب سرمایه‌گذاری از منابع مختلف دولتی، خصوصی و خطرپذیر است.
*"دره مرگ" نوآوری (Valley of death of innovation):* "دره مرگ" نوآوری به مرحله‌ای اشاره دارد که در آن یک فناوری جدید از مرحله توسعه به مرحله تجاری‌سازی منتقل می‌شود. این مرحله می‌تواند بسیار دشوار و پرمخاطره باشد، زیرا با عدم قطعیت بالا و نیاز به منابع مالی قابل توجه همراه است.
*همکاری بین دانشگاه و صنعت (University-industry collaboration):* ایجاد همکاری مؤثر بین دانشگاه و صنعت برای انتقال دانش و فناوری می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. این امر مستلزم ایجاد اعتماد و درک متقابل، ایجاد ساختارهای سازمانی مناسب و انگیزه‌بخشی به ذینفعان مختلف است.
نتیجه‌گیری
فرآیند BID و نوآوری نقشی حیاتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی ایفا می‌کند. با درک صحیح مراحل و چالش‌های این فرآیند، می‌توان اقدامات لازم را برای ارتقای نوآوری و خلق ارزش در جامعه انجام داد.

کانال آموزش دوره مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 10
عنوان: مثال های فازهای اصلی چرخه محصول در واقعیت

زیرنویس انگلیسی قسمت 10 دوره جامع مدیریت محصول

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 10
عنوان:  مثال های فازهای اصلی چرخه محصول در واقعیت


خب، می‌خواستم چند تا مثال بهتون بدم
تا بتونیم چرخه‌ی عمر محصول رو بهتر درک کنیم.
پس بیایید چند تا محصول رو بررسی کنیم.

اولین محصولی که می‌خوام بهش نگاه کنیم، محصولی هست که تو مرحله‌ی معرفی قرار داره.

این محصول چون خیلی، خیلی اوایل ورودشه
به بازار، یه محصول جدیده که من چند روز پیش پیداش کردم،
اسمش Dreem by Rhythm هست و وب‌سایت‌شون rhythm.co هست.

این محصول یه وسیله‌ی پوشیدنی برای خوابه که به شما کمک می‌کنه خواب بهتری داشته باشید.

هنوز به طور کامل برای عموم مردم عرضه نشده،
اما می‌شه توسط پذیرندگان اولیه خریداری بشه.

اگه روی «همین الان درخواست کنید» کلیک کنید،
می‌تونید ببینید که اولین نسخه‌ی این محصول
به زودی عرضه می‌شه.

و واقعا هم شکی توش نیست. راه‌های زیادی برای پیدا کردن شرکت‌های این‌چنینی وجود داره.
می‌تونید وب‌سایت‌های خبری فناوری رو دنبال کنید
و شرکت‌ها یا محصولاتی رو بررسی کنید که تازه دارن شروع می‌شن.

حالا بیایید یه محصولی رو بررسی کنیم که تو مرحله‌ی رشد قرار داره.

خب، مثال من برای محصولی که تو مرحله‌ی رشد هست، اسنپ‌چت (Snapchat) هست.

اکثر مردم می‌دونن اسنپ‌چت چیه، اما اگه نمی‌دونید،
باید بگم یه شبکه‌ی اجتماعی مبتنی بر عکسه
که خیلی سریع داره رشد می‌کنه.

فقط چند ساله که تاسیس شده، اما هنوز تو مرحله‌ی رشده.

این وب‌سایتشونه که خیلی چیز زیادی بهتون نشون نمی‌ده،
اما یه نشونه‌ی واقعی اینه که اگه برید سراغ Google Trends،
می‌تونید ببینید که با گذشت زمان، علاقه بهش به شدت داره زیاد می‌شه
و هیچ نشونه‌ای از کم شدن اون دیده نمی‌شه.

پس اونا واقعا تو مرحله‌ی رشد هستن،
و خیلی از شرکت‌ها تو این نقطه دارن به فکر رقابت باهاشون می‌افتن.

حالا بریم سراغ محصولی که تو مرحله‌ی بلوغه.

چطوره توییتر (Twitter) رو مثال بزنیم؟

این یه چیزیه که قبلا یه کم در موردش صحبت کردیم،
اما توییتر داره یه سری مشکلات با رشدش داره.

استفاده ازش برای مخاطب عام کمی سخت‌تر شده.

و اگه فقط یه سرچ ساده تو گوگل در مورد آمار اون‌ها انجام بدیم،
می‌تونیم به مقاله‌هایی مثل این برسیم که می‌گن
رشد اون‌ها تو طول زمان داره راکد می‌شه.

تو نمودار می‌تونیم یه حالت سکون رو ببینیم،
شبیه همون چیزی که قبلا اتفاق افتاده،
از ۸ تا ۱۲ و ۱۰ تا ۱۳.

توییترو میشه یه محصول تو مرحله‌ی بلوغ در نظر گرفت،
مگه اینکه بتونن یه کار فوق‌العاده‌ای با محصولشون بکنن،
وگرنه احتمالا همونجوری می‌مونه،
و شاید حتی وارد مرحله‌ی افول بشه.

حالا بیایید یه مثال از محصولی تو مرحله‌ی افول رو بررسی کنیم.

یاهو (Yahoo) یه شرکت واقعا قدیمیه.

و اونا یه مدتیه که تو مرحله‌ی افول هستن،
اما اخیرا اوضاع خیلی بدتر شده.

می‌تونید چیزایی شبیه به این رو ببینید.

فقط یه سرچ ساده تو گوگل،
یا برید سراغ گوگل فایننس، و چیزایی شبیه به این رو می‌بینید،
که می‌تونیم ۵ سال گذشته‌ی تجارت‌شون رو بررسی کنیم.

پس فقط با استفاده از گوگل و جستجو کردن محصولات،
می‌تونید یه ایده‌ی کلی در مورد اینکه یه محصول تو کدوم مرحله از چرخه‌ی عمر قرار داره، به دست بیارید.
همون‌طور که قبلا گفتم، واقعا یه راهنمای قطعی برای اینکه یه شرکت دقیقا تو کدوم مرحله از چرخه قرار داره، وجود نداره،
اما لازمه که واقعا درک کنید که چطور شرکت‌ها از مراحل اولیه‌ی رشد
به مراحل نهایی افول می‌رسن.

خب، متوجه شدید؟

پس ما چهار مرحله‌ی اصلی این چرخه رو داریم،
و می‌تونید فقط با یه سرچ ساده تو اینترنت،
یه ایده‌ی کلی در مورد اینکه یه محصول تو کدوم مرحله قرار داره، به دست بیارید.

تا جلسه‌ی بعد خداحافظ!

اصطلاحات:

مرحله‌ی رشد (Growth Phase):

تو این مرحله، محصول به طور قابل‌توجهی به محبوبیت می‌رسه و فروشش به طور پیوسته افزایش پیدا می‌کنه. تو این مرحله، رقبای جدید وارد بازار می‌شن و سعی می‌کنن سهم بازار رو از محصول مورد نظر بگیرن.

مرحله‌ی بلوغ (Maturity Phase):

تو این مرحله، فروش محصول به بالاترین حد خودش می‌رسه و بازار به یه ثبات نسبی می‌رسه. تو این مرحله، شرکت‌ها برای حفظ سهم بازار خودشون با هم رقابت می‌کنن و ممکنه محصول رو ارتقا بدن یا ویژگی‌های جدیدی بهش اضافه کنن.

مرحله‌ی افول (Decline Phase):

تو این مرحله، فروش محصول شروع به کاهش پیدا می‌کنه و به تدریج از محبوبیت می‌افته. تو این مرحله، ممکنه شرکت‌ها قیمت محصول رو پایین بیارن یا تولیدش رو متوقف کنن.

کانال آموزش دوره جامع مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses

🔑 "راهکارهای موثر برای بهبود فرآیندهای توسعه محصول"

"بهبود فرآیندهای توسعه محصول امری اساسی برای هر سازمان فناوری محور است. با استفاده از استراتژی‌های مناسب می‌توان عملکرد و کیفیت محصول را بهبود بخشید و رقابت‌پذیری را افزایش داد. در این مطلب به برخی از راهکارهای کلیدی برای بهبود فرآیندهای توسعه محصول اشاره خواهیم کرد:

1. 🎯 توسعه محصول مبتنی بر مشتری: تمرکز بر نیازها و خواسته‌های مشتریان از محصول، می‌تواند به بهبود فرآیندهای توسعه کمک کند. این امر با استفاده از تحلیل بازار و بازخوردهای مشتریان قابل دستیابی است.

2. 🤝 اعتماد به کار تیم: ایجاد یک محیط کاری که اعضای تیم احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس داشته باشند، می‌تواند بهبود فرآیندهای توسعه محصول را تسریع بخشد.

3. 🚀 استفاده از فناوری‌های نوین: به‌روزرسانی فناوری‌ها و ابزارهای استفاده شده در فرآیندهای توسعه محصول، می‌تواند کارایی و کیفیت را افزایش دهد.

4. 🔄 مدیریت چرخه عمر محصول: ارزیابی دوره زمانی زندگی محصول و اعمال تغییرات مورد نیاز در طول زمان، می‌تواند بهبود فرآیندهای توسعه محصول را تضمین کند.

5. 📈 انطباق با تغییرات بازار: پیگیری تغییرات در نیازها و ترجیحات مشتریان و اعمال تغییرات مناسب در محصول، می‌تواند رقابت‌پذیری را تضمین کند.

با اجرای این استراتژی‌ها، می‌توانید بهبود مستمر در فرآیندهای توسعه محصول خود را تجربه کنید و محصولاتی با کیفیت و بازارپسند تر ارائه دهید."

کانال آموزش دوره جامع مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 11
عنوان: فرایند توسعه محصول
زبان: انگلیسی

زیرنویس انگلیسی قسمت 11 دوره جامع مدیریت محصول

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 11
عنوان: فرایند توسعه محصول

خب، حالا می‌فهمیم که چطور محصولات و شرکت‌های بزرگ‌تر راه‌اندازی می‌شن،
رشد می‌کنن و در نهایت بالغ می‌شن و افول پیدا می‌کنن.
بذارید در مورد خود محصولات تو یه مقیاس کوچیک‌تر صحبت کنیم.

هر محصولی که توسعه پیدا می‌کنه، یه سری مراحل رو طی می‌کنه.
ما به این مراحل، «فرآیند توسعه‌ی محصول» (Product Development Process) می‌گیم.
گاهی اوقات ممکنه اسم‌های دیگه‌ای مثل «چرخه‌ی عمر توسعه‌ی محصول» (Product Development Life Cycle) رو هم بشنوید،
اما در هر صورت، این همون فرآیندی هست که محصولات موقع توسعه‌شدن ازش عبور می‌کنن.

این فرآیند توسعه‌ی محصول، شامل ۷ مرحله‌ی اصلیه که عبارت‌اند از:

* ایده پردازی (Conceive): تو این مرحله، مشکلات کاربران رو جمع‌آوری می‌کنیم،
راه‌حل‌ها رو طوفان فکری می‌کنیم. در واقع می‌گیم که می‌خوایم یه محصول بسازیم،
اما می‌خوایم بفهمیم که باید چی بسازیم.
تو این مرحله، حوزه‌های کلیدی‌ای رو که می‌خوایم روشون کار کنیم، مشخص می‌کنیم.
بزرگ‌ترین منبع ایده برای این مرحله، معمولا خود کارمندای شرکت هستن.

* برنامه‌ریزی (Plan): تو این مرحله، تحقیقات بازار انجام می‌دیم.
پس حالا ایده‌هامون رو داریم و روی اون ایده‌ها تحقیق می‌کنیم.
به جنبه‌ی تجاری قضیه نگاه می‌کنیم. آیا این محصول می‌تونه برامون سود داشته باشه؟
با مشتری‌ها مصاحبه می‌کنیم و می‌بینیم که آیا اونا این رو یه مشکل می‌دونن یا نه.
همچنین یه برنامه‌ی کلی در مورد چیزی که می‌تونیم بسازیم، مدت زمانی که ممکنه طول بکشه،
و اینکه تو چه نقاطی باید ویژگی‌های خاصی رو داشته باشیم (اگه واقعا می‌خوایم این کار رو انجام بدیم)، تهیه می‌کنیم.

* توسعه (Develop): تو این مرحله، دست به کار می‌شیم.
می‌خوایم جدول‌های زمانی رو مشخص کنیم و ویژگی‌هایی رو که قراره تو این محصول داشته باشیم، لیست کنیم.
قراره داستان‌های کاربر (User Stories) و مشخصات (Specs) رو بنویسیم،
و در مورد تخمین‌های بخش توسعه روی جزئیات خیلی خاص، مثل اینکه چقدر طول می‌کشه
تا یه چیز خاص توسعه پیدا کنه، صحبت می‌کنیم.
تا زمانی که توسعه رو شروع می‌کنیم، الزامات (Requirements) باید مشخص شده باشن
و واقعا نباید تغییر کنن تا زمانی که نوعی تایید روی بخش‌های اولیه‌ی محصول کامل‌شده
یا حداقل محصول قابل‌ارائه (MVP) که بعدا در موردش صحبت می‌کنیم، به دست بیاریم.

* تکرار (Iterate): تو این مرحله، وقتی MVP رو تموم کردیم،
اولین نمونه‌ی اولیه یا حداقل محصول قابل‌ارائه‌ی اولیه‌ی این محصول جدیدی که داریم توسعه می‌دیم، رو می‌سازیم.
از کاربران بازخوردهای اولیه می‌گیریم.
فرضیه‌هایی رو که با ایده‌ی اصلی محصول داشتیم، تست می‌کنیم.
تا زمانی که کارمون کاملا تموم نشده، صبر نمی‌کنیم چون می‌خوایم تست رو هر چه زودتر از کاربران دریافت کنیم.
برای این کار از ابزارهایی مثل آلفا و بتا استفاده می‌کنیم.
احتمالا این مدل‌ها رو بیرون دیده‌اید، جاهایی که می‌تونید تو برنامه‌های بتای نرم‌افزارها شرکت کنید.
دلیلش اینه که این محصولات کامل نیستن و اونا می‌خوان مطمئن بشن که قبل از یه عرضه‌ی کامل،
تو مسیر درست حرکت می‌کنن.

این چهار مرحله‌ی اول یعنی مفهوم‌سازی، برنامه‌ریزی، توسعه و تکرار رو داشتیم
و قراره در جلسه‌ی بعدی در مورد سه مرحله‌ی اصلی بعدی از فرآیند توسعه‌ی محصول صحبت کنیم.
تا جلسه بعد خداحافظ!


Minimum Viable Product (MVP) (حداقل محصول قابل‌ارائه):

اولین نسخه‌ی قابل استفاده‌ی یه محصول که با کمترین مجموعه ویژگی‌های ممکن ساخته می‌شه تا بتونه بازخوردهای اولیه‌ی کاربران رو جمع‌آوری کنه.

مرحله‌ی آلفا (Alpha):

اولین نسخه‌ی اولیه‌ی یه محصول که معمولا داخل شرکت و با یه گروه کاربری محدود تست می‌شه.

مرحله‌ی بتا (Beta):

تو این مرحله، نسخه‌ی اولیه‌ی محصول رو با یه گروه کاربری بزرگ‌تر از نسخه‌ی آلفا تست می‌کنیم.
هدف از این مرحله، جمع‌آوری بازخوردهای بیشتر و شناسایی هر گونه اشکال یا مشکلیه که ممکنه وجود داشته باشه.

مرحله‌ی عرضه‌ی محصول (Launch):

تو این مرحله، محصول رو به طور رسمی به بازار عرضه می‌کنیم.
این کار می‌تونه شامل یه کمپین بازاریابی، یه رویداد رونمایی یا یه انتشار ساده‌ی آنلاین باشه.

مرحله‌ی ثبات (Steady State):

تو این مرحله، محصول رو نگهداری و پشتیبانی می‌کنیم.
این کار می‌تونه شامل رفع اشکالات، انتشار به‌روزرسانی‌ها و اضافه کردن ویژگی‌های جدید باشه.

مرحله‌ی نگهداری یا حذف (Maintain or Kill):

تو این مرحله، باید تصمیم بگیریم که آیا به پشتیبانی از محصول ادامه بدیم یا نه.
اگه محصول موفق باشه، به پشتیبانی و ارتقای اون ادامه می‌دیم.
اما اگه محصول ناموفق باشه، ممکنه مجبور بشیم اون رو کنار بذاریم یا حتی حذف کنیم.

کانال آموزش دوره جامع مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 12
عنوان: عمیق تر شدن در فرایند توسعه محصول
زبان: انگلیسی

زیرنویس انگلیسی قسمت 12 دوره جامع مدیریت محصول

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 12
عنوان: عمیق تر شدن در فرایند توسعه محصول


خب، تو جلسه‌ی قبل، در مورد ۴ مرحله‌ی اول فرآیند توسعه‌ی محصول صحبت کردیم.
شرکت محصول جدید رو ایده پردازی می‌کنه، برنامه‌ریزی می‌کنه، اون رو توسعه می‌ده و قبل از اینکه حتی محصول رو راه‌اندازی کنه، روش تکرار انجام می‌ده.

و شما این کار رو با استفاده از بازخوردهای اولیه‌ی تست یا نسخه‌های آلفا (Alpha) و بتا (Beta) انجام می‌دین،
و چندتا روش دیگه هم برای گرفتن این بازخورد وجود داره. اما بعد از اینکه این کار انجام شد، سه تا کار دیگه می‌خوایم انجام بدیم.
می‌خوایم محصول رو راه‌اندازی کنیم، می‌خوایم اون رو تو یه حالت پایدار نگه داریم و بعد از اون تصمیم می‌گیریم
که می‌خوایم اون رو نگهداری کنیم یا محصول رو حذف کنیم.

حالا بریم سراغ راه‌اندازی (Launch).

می‌خوایم با تیم بازاریابی، تیم حقوقی، تیم روابط عمومی و تیم فروش کار کنیم و می‌خوایم این محصول رو
برای راه‌اندازی عمومی آماده کنیم. بعدش، واقعا اون رو برای عموم مردم عرضه می‌کنیم.
می‌بینیم چه نوع واکنشی می‌گیریم. بعدش، ششمین مرحله‌ی اصلی که حالت پایدار (Steady State) یا فقط
نگهداری اون تو یه وضعیت باثبات هستش. تو این مدت، ما داریم معیارهایی (Metrics) رو در مورد اینکه چطور مردم ازش استفاده می‌کنن،
چند دفعه مردم اون رو می‌خرن، جمع‌آوری می‌کنیم. محصول رو آنالیز می‌کنیم و معیارهای خودمون رو بهینه می‌کنیم.
تو این مدت، سعی می‌کنیم حداکثر بازگشت سرمایه رو برای سرمایه‌گذاری که روی اون انجام دادیم، به دست بیاریم.
همچنین بازاریابی رو داریم که به بازاریابی اون ادامه می‌ده و تیم فروش هم به فروش اون ادامه می‌ده.
ما تلاش‌های مداوم خودمون رو تو اینجا ارزیابی می‌کنیم تا اساسا ببینیم چقدر احتمال داره که با این کار به جلو بریم.

بعدش به هفتمین و آخرین مرحله‌ی فرآیند توسعه‌ی محصول می‌رسیم. نگهداری (Maintain) یا حذف (Kill).

تو این نقطه، با استفاده از تمام اطلاعاتی که قبلا جمع‌آوری کردیم و به خصوص از مرحله‌ی آخر،
تصمیم می‌گیریم. مثلا، مردم چقدر و با چه فرکانسی این محصول رو خریداری می‌کنن؟
آیا ما تو بازار پیشرو هستیم؟ آیا دیگه با این محصول رقابتی هستیم؟
و مهم‌تر از همه، چقدر پول برای نگهداری اون خرج می‌کنیم تا ببینیم که آیا اصلا برای خودش هزینه می‌کنه یا نه؟
بازگشت سرمایه‌ی ما چطوره؟

اگه اوضاعش خیلی خوب نباشه، پس شاید تصمیم بگیریم اون رو حذف کنیم و تصمیم بگیریم به سراغ یه چیز جدید بریم.

یه چیزی که مهمه اینجا بهش اشاره کنیم اینه که شاید اصلا ربطی به درآمد اون محصول یا حتی استفاده ازش نداشته باشه.
فقط می‌تونه دیگه با چشم‌انداز شرکت ما همخوانی نداشته باشه. مدیران و رهبران شرکت ممکنه
فقط بر اساس شرایط بازار تصمیم بگیرن که شرکت الان داره تو یه مسیر متفاوت حرکت می‌کنه.
بنابراین، ما باید بریم جلو و ضررهای خودمون رو روی اون محصول جبران کنیم یا اون رو کلا کنار بذاریم.

اگه تصمیم بگیریم محصول رو حذف کنیم، پس کاری رو انجام می‌دیم که بهش «غروب کردن» (Sun Setting) می‌گن.
احتمالا قبلا این اصطلاح رو شنیده‌اید. این یه گذار آهسته به پایان عمر محصوله.
به کاربرهای خودمون پیام می‌دیم، بهشون می‌گیم که چه خبره و یه برنامه‌ی پایان عمر برای کاربرها و
کسایی که ممکنه روی اون محصول حساب کنن، داریم. بنابراین، اگه یه شرکت یا محصولی داریم که داره برای مردم داده ذخیره می‌کنه،
مثلا، پس شاید بهشون اجازه بدیم که قبل از اینکه محصول رو خاموش کنیم، از داده‌های خودشون پشتیبان تهیه کنن.

احتمالا همه یه محصولی رو دیده‌اید که عاشق استفاده ازش بودن، حذف شده، و این همیشه خیلی ناراحت‌کننده‌ست.
اما متاسفانه، گاهی اوقات کار زیادی نمی‌تونید در موردش انجام بدین.
اما من تجربه‌های خیلی خوبی با محصولاتی داشتم که در حال نابودی و حذف شدن هستن،
اما هنوز بهتون اجازه می‌دن داده‌هاتون رو بیرون بیارید و کارهایی از این قبیل انجام بدین.
این واقعا یه کار خیلی خوبه.

این هفت مرحله‌ی اصلی فرآیند توسعه‌ی محصول هستند: مفهوم‌سازی (ایده پردازی)، برنامه‌ریزی، توسعه، تکرار (Iteration)، راه‌اندازی، حالت پایدار
و در نهایت، نگهداری یا حذف.

مهم است که به خاطر داشته باشی، این فرآیند ممکنه کمی دانشگاهی به نظر برسه. دلیل آن اینه که واقعاً کمی آکادمیک هست.
این فرآیندی است که هر محصولی از آن عبور می‌کند، اما لزوماً از این اصطلاحات به صورت روزانه در محل کار استفاده نخواهید کرد.
به عنوان یه مدیر محصول، خیلی مهمه که بدونید هر نوع محصول یا شرکتی از این مراحل مختلف عبور میکنه و تو هر مرحله نکاتی هست که باید بهشون توجه کنید.
خب، دیگه حرف اضافی نمیزنم. بریم سراغ بخش بعدی. اونجا میبینمتون.


کانال آموزش دوره جامع مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses

اصطلاحات:

* End of Life Plan (برنامه‌ی پایان عمر):
برنامه‌ای که جزئیات نحوه‌ی متوقف کردن یه محصول یا خدمات رو مشخص می‌کنه.
* Sun Setting (غروب کردن):
فرآیند متوقف کردن تدریجی یه محصول یا خدمات.

* Metrics (معیارها):
یه سری از مقادیر که برای اندازه‌گیری عملکرد یه چیز استفاده می‌شن.
* Return on Investment (بازگشت سرمایه):
سودی که از یه سرمایه‌گذاری به دست می‌یاد.


کانال آموزش دوره جامع مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 13
عنوان: فرایند توسعه محصول لین(ناب) چیست؟
زبان: انگلیسی

زیرنویس انگلیسی قسمت 13 دوره جامع مدیریت محصول

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 13
عنوان: فرایند توسعه محصول لین(ناب) چیست؟

فرض کنید قصد راه‌اندازی یک سرویس سفارش غذای مبتنی بر پیامک را داریم. در این سرویس، مشتریان می‌توانند با ارسال پیامک
سفارش خود را ثبت کرده و غذای موردنظر را درب منزل تحویل بگیرند. برای تبدیل این ایده به یک کسب و کار واقعی،
چه اقداماتی باید انجام دهیم؟

از دیدگاه یک کارآفرین که قصد راه‌اندازی این سرویس را دارد، به منابع مورد نیاز برای عملیاتی کردن این ایده بیندیشید.

رویکرد سنتی راه‌اندازی کسب و کار، شامل اقداماتی مانند ثبت شرکت، استخدام راننده و اجرای کمپین‌های تبلیغاتی می‌شود.
علاوه بر این، می‌توان با راه‌اندازی یک سیستم دریافت و مدیریت پیامک‌های اولیه به صورت شخصی، در هزینه‌های اولیه صرفه‌جویی کرد.
با این حال، این روش مستلزم صرف زمان و انرژی قابل توجهی در ابتدای کار است.

با اتخاذ یک رویکرد چابک (Lean Approach)، می‌توانیم تا زمان دستیابی به حجم قابل قبولی از سفارش‌ها، از صرف هزینه‌های غیرضروری
جلوگیری نماییم. به عبارت دیگر، تا زمانی که میزان تقاضا ایجاب نکند، از برون‌سپاری فعالیت‌هایی مانند استخدام راننده اجتناب می‌کنیم.
این رویکرد بر استفاده‌ی بهینه از منابع و اجتناب از سرمایه‌گذاری‌های کلان پیش از اعتبارسنجی ایده، تأکید دارد.

بنابراین، تا رسیدن به نقطه‌ی سر به سر (Break-Even Point) و نیاز به توسعه‌ی کسب و کار، با اتخاذ رویکرد چابک، مدیریت سفارش‌ها
و فرآیند تحویل را به صورت شخصی انجام می‌دهیم.

این رویکرد چابک، به معنای ساخت هوشمندانه‌ی یک کسب و کار است. در این فرآیند، از منابع موجود به بهترین شکل استفاده می‌شود
و تا زمان اطمینان از ضرورت، از تخصیص منابع جدید اجتناب می‌گردد. این رویکرد، ضمن صرفه‌جویی در هزینه‌ها، ریسک شکست
ناشی از عدم تطابق با نیاز بازار را نیز به حداقل می‌رساند.

لازم به ذکر است که رویکرد چابک، صرفاً مختص به حوزه‌ی نرم‌افزار نیست. در مدیریت محصول نیز متدولوژی چابک (Agile) با
تأکید بر بازخوردهای مداوم و انعطاف‌پذیری در تغییر نیازمندی‌ها، وجود دارد. برای درک عمیق‌تر این مفهوم، مطالعه‌ی کتاب«Startup Lean»
اثر اریک ریس، که به طور خاص به این موضوع می‌پردازد، توصیه می‌شود.

* Lean Approach (رویکرد بهینه‌ی منابع):
روشی برای راه‌اندازی کسب و کار با حداقل منابع و تمرکز بر یادگیری و اعتبارسنجی ایده پیش از سرمایه‌گذاری کلان.

* Agile (چابک):
روشی برای توسعه‌ی نرم‌افزار که بر اساس بازخوردهای مداوم و انعطاف‌پذیری در تغییر نیازمندی‌ها بنا شده است.

کانال آموزش دوره جامع مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 14
عنوان: اجایل چیست؟
زبان: انگلیسی

زیرنویس انگلیسی قسمت 14 دوره جامع مدیریت محصول

دوره جامع مدیریت محصول ( از سری آموزشهای لینکدین)
قسمت : 14
عنوان: اجایل چیست؟

همان‌گونه که پیش‌تر در مباحث مطرح شد، رویکرد Lean بر توسعه‌ی بهینه‌ی محصول یا راه‌اندازی کسب‌وکار با تمرکز
بر مدیریت و بهینه‌سازی مصرف منابع تا زمان اثبات تقاضای بازار استوار است. به عبارت دیگر، در این شیوه از
اتلاف هزینه تا زمان ضروری اجتناب می‌شود. حال پرسش این است که Agile چیست؟ آیا این دو رویکرد ماهیت یکسانی
دارند؟ در پاسخ باید گفت که شباهت‌هایی میان آن‌ها وجود دارد، اما وجوه تمایزی نیز قابل شناسایی است.

در این جلسه، قصد داریم به مفهوم Agile و اهمیت درک آن برای مدیران محصول بپردازیم.

در وهله‌ی نخست، درک مفهوم Agile به سادگی امکان‌پذیر است. Agile روشی برای به‌کارگیری ذهنیت Lean در حوزه‌ی
توسعه‌ی نرم‌افزار به شمار می‌رود. کلمه‌ی Agile صفت بوده و مفهوم چابکی و انعطاف‌پذیری را القا می‌کند. با این حال،
در صنعت فناوری و نرم‌افزار، هنگامی که از Agile صحبت به میان می‌آید، اغلب منظور «توسعه‌ی چابک نرم‌افزار» است.
این مفهوم به مجموعه‌ای از چارچوب‌های مدیریت پروژه برای توسعه‌ی نرم‌افزار اشاره دارد.

توسعه‌ی چابک نرم‌افزار (Agile Software Development) روشی تکرارپذیر (Iterative) است. در این روش، فرآیند توسعه
به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم شده و به صورت مرحله‌ای با هدف جلوگیری از اتلاف منابع انجام می‌شود. برای درک بهتر
موضوع، فرض کنید فهرستی از ویژگی‌های ضروری برای یک اپلیکیشن ایجاد کرده‌اید. با رویکرد سنتی، ممکن است
بر توسعه‌ی همه‌ی این ۱۰ ویژگی به صورت همزمان تمرکز شود. اما در رویکرد Agile، احتمالاً بر روی ۲ تا ۵ ویژگی
اول که از اهمیت بیشتری برخوردارند، تمرکز می‌کنیم. این ویژگی‌های کلیدی را طراحی، بررسی، توسعه و نهایتاً
منتشر می‌کنیم. در گام بعدی، با جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل بازخورد کاربران نسبت به این ویژگی‌ها، مسیر توسعه را
برای ارائه‌ی باقی‌مانده‌ی ویژگی‌ها در جلسه‌ی آتی و همچنین معرفی دو چارچوب خاص درون فرآیند توسعه‌ی چابک
به نام‌های Kanban و Scrum، مشخص خواهیم کرد.

اصطلاحات:

* Agile Software Development (ASD):
توسعه‌ی چابک نرم‌افزار - چارچوبی برای مدیریت پروژه‌های نرم‌افزاری بر اساس تکرارپذیری، بازخورد مداوم و انعطاف‌پذیری.
* Iterative Method:
روش تکرارپذیر - روشی برای انجام پروژه‌ به صورت مرحله‌ای و با تکرار فرایند توسعه بر اساس بازخورد حاصله.
* Kanban:
کانبان - یکی از چارچوب‌های مدیریت پروژه در Agile که از یک تابلوی بصری برای نمایش وضعیت وظایف استفاده می‌کند.
* Scrum:
اسکرام - چارچوبی در Agile که بر اساس جلسات کوتاه و تکراری (Sprint) و تیم‌های خودسازمانده استوار است.

کانال آموزش دوره جامع مدیریت محصول 

@ProductManagementCourses