به مناسبت ایجاد یک گروه تلگرامی مطلب زیر را نوشتم.
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
محمدی
👇👇
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
محمدی
👇👇
سلام و تشکر آقای معین عزیز که این گروه را ایجاد کردید و عزیزانی را مجازاً گرد آوردید. ناامیدت نکنم، ولی اتفاق چندانی نخواهد افتاد. ما یه گرفتاریهای مشترکی داریم که مانع گشودن راه و گشايشهای بزرگ میشود. سیاست فکر و ذکر و خيال ما را چنان تنیده است که چشم ما به بیرون از آن باز نمیشود. در حالیکه مشکل سیاست کشور ما در درون سیاست حل نمیشود، گویا سیاست در جامعه و تاریخ ما عقیم شده است. یه چیزهایی در بیرونِ سیاست هست که اگر به آنها نپردازیم و در آنجا راه را باز نکنیم، سیاست و سیاستمداران به همین شکل که بودند و هستند، باز هم خواهند بود...
گزارشی از "تاریخ مشروطه" احمد کسروی درباره شکلگیری تضاد و ستیز مشروعهخواهان و مشروطهخواهان.
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
#تاریخ_مشروطه
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
#تاریخ_مشروطه
اشاره:
در گروه "کتابخانه اجتماعی" https://www.tg-me.com/ketabkhaneheejtemaaee در گفتگو با دوستان بحثی در مورد "خوانش نصوص مقدس و عقل مدرن" مطرح کردم که فایلهای آن را در اینجا هم قرار میدهم.
رحیم محمدی
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
👇👇
در گروه "کتابخانه اجتماعی" https://www.tg-me.com/ketabkhaneheejtemaaee در گفتگو با دوستان بحثی در مورد "خوانش نصوص مقدس و عقل مدرن" مطرح کردم که فایلهای آن را در اینجا هم قرار میدهم.
رحیم محمدی
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
👇👇
Telegram
کتابخانه اجتماعي
گروه گفتگوهای علوم انسانی و اجتماعی
اشاره:
خب به هر حال دکتر بیژن عبدالکریمی پیرو گفتمانی است که گویشگران مشهورش جلال آلاحمد و احمد فردید و احسان طبری و علی شریعتی و محمد نخشب و مرتضی آوینی و رضا داوری بودند.
هرچند گویشگران این گفتمان در نسل و زمانهی ما خیلی خیلی محدود شدهاند و دیگر نمیتوانند خودشان را بازتولید کنند، ولی هنوز هم چند نفری هستند. از جمله مترجم فارسی آثار هانری کربن جناب دکتر انشاءالله رحمتی.
رحیم محمدی
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
#بیژن_عبدالکریمی
#انشاءالله_رحمتی
خب به هر حال دکتر بیژن عبدالکریمی پیرو گفتمانی است که گویشگران مشهورش جلال آلاحمد و احمد فردید و احسان طبری و علی شریعتی و محمد نخشب و مرتضی آوینی و رضا داوری بودند.
هرچند گویشگران این گفتمان در نسل و زمانهی ما خیلی خیلی محدود شدهاند و دیگر نمیتوانند خودشان را بازتولید کنند، ولی هنوز هم چند نفری هستند. از جمله مترجم فارسی آثار هانری کربن جناب دکتر انشاءالله رحمتی.
رحیم محمدی
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
#بیژن_عبدالکریمی
#انشاءالله_رحمتی
Forwarded from زیر سقف آسمان
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸
♦️پان ترکیسم و کوره راه تحجر
ص۱
✍ افشین بدری
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دو روز پیش تر، یادداشتی از خودم را، برای جناب دکتر محدثی گران قدر فرستادم که در کانال شأن منتشر فرمودند.
در آن، ضمن اشاره به فرهنگ خوزستانی که برآیند هم زیستی متعالی میان اقوام بزرگ، کهن و دیرپای گوناگون است عقیده خود را مبنی بر الگو بودن این هم زیستی شریف بیان کردم. در ضمن آن، جریان بی اعتبار و شبه علمی پانترکیسم را به عنوان جریانی فاسد خطاب قرار دادم. دلایلی را نیز مختصراً بر شمردم. از اینکه این جریان بی اعتبار، می کوشد به لطائف الحیلی در تاریخ، جعل و در تعاریف، جرح وارد کند تا به اهدافی سخیف نائل شود.
سخن بر پان ترکها گران آمد و طبق آنچه از ایشان بر می آید واکنش نشان دادند. طرفه اینکه جرات ندارند خود را «پانترک» معرفی کنند اما از این مخفی کاری چه سود که به استناد نوشتارشان، بشدت مبتلا به خودبرتر بینی، قوم محوری و ایران ستیزی استند.
یکی از ایشان چنین افاضه کرده که:
...اگر اجداد ما گندی زده اند، رو دارایی که خودشان با خون خودشان بدست آورده بودند گند زدند. اول باید ایرانی وجود داشته باشد تا بعد به آن گند بزنند.....
«بخشی از کامنت یک پان ترک »
همانطور که می بینید این جماعت، ایران را اصولا «موجود» نمی دانند. نوشته است که ....باید ایرانی وجود داشته باشد تا «بعد» به آن گند بزنند....
از منظر وطن ستیزان، ایران اصلا وجود تاریخی نداشته و چطور به آنچه وجود نداشته می توان گند زد؟؟
از طرفی، این که پادشاهی بی درایت و کیاست مملکتی را به جنگ و خاک و خون بکشد حق دارد چرا که « مال» خودش است و به چه کسی مربوط است؟ از منظر این جماعت، آنچه ما ایران مینامیم، تیول قوم برتر ترک است و حق دارند به خاک و خونش بکشانند کما این که آخرین نفر از شاهان صفوی چنان در رذائل اخلاقی و حرمسراداری مغروق بود که فی النهایه با خفت و خواری با دست خود تاج بر سر افغان فاتح نهاد و آن یکی خواجه قجری، کرمانیان را کور و مقتول کرد و نواده گانش بخشهای عزیزی از میهن را به باد فنا دادند. چشمان اهل کرمان و خون مقتولان در برابر افغان و خاک ارمنستان و آذربایجان و ...همه «مال» ایشان بود و خب کیست که اختیار «مال» خود را نداشته باشد؟؟ و غلط کرده هر کس معترض شود!
فضاحت پان زده گی را یکی دیگر از ایشان بیشتر افشا میکند: وقتی می شنود که حکومت صفویه از عثمانی چنان منفصل و مستقل بوده که حتا دوبار با هم جنگیده اند می نویسد:
جنگ داشته که داشته
جنگ دو تا ترکمن یا دو تا پسر عمو به هیچکس جز خودشون مربوط نیست
در مواقعی هم به کمکش اومدن
عثمانی دو بار مردم آذربایجان و از دست جانیان و تروریستهای مزدور و عمله انگلیس نجات داده...
دقت فرمایید: جنگ کرده که کرده !!
چه اهمیت دارد آثار مخرب آن بر حال آینده کشور چه باشد فقط به دلیل این که میان دو ترکمان بوده لذا به هیچ کس مربوط نیست! یعنی غیر ترکمان حق ندارد حتا از نتایج فاجعه بار آن شکایت کند!!
در سطر به سطر این نوشته ها، تفرعن، خود برتر بینی، تکذیب موجودیت ایران، استبداد قومیتی و در یک کلام پان زده گی فریاد می زند! آنچه عرب جاهلی بدان دچار و غیر عرب را موالی می نامید، اکنون در قالب پان ترکها، جوانه زده است!!
حالا به بخشی از ادعای یکی دیگر از ایشان توجه فرمایید:
...."زبان فارسی و هویت فارسی آیه قرآن نیست
و هیچ جای قانون اساسی هم
موضوعی بنام زبان و هویت ملی وجود ندارد
در قانون به زبان رسمی
که همان تعبیر زبان ارتباطی و اداری است"
و صرفا" بعنوان یک وسیله
و ابزار ارتباطی مشترک
اشاره شده است....
فلسفه و ماهیت ایران
در تنوع و کثرت هویتی و زبانی آن است
و ایران بجز چند ملت
چند زبان
و چند فرهنگ
نیست.....
زیر سایه سیاه و فاشیستی یک قوم و هویت ببرد
و بعد از آن هم
اگر دیگران از اصل کثرت و برابری حرف بزنند ...
اصل کثرت!!
از اینجا فهمیده می شود هدف از جعل آماری پانترکها چیست! اصل کثرت. یعنی ایشان کثیرند و بیشتر از باقی اقوامند و لذا طبق اصل کثرت و افاضاتی که از آن دو پان تورک قبلی خواندیم، محق اند به هر آنچه می خواهند عمل کنند ولو تجزیه ایران!
ستیزش با زبان فارسی هم بلا مانع است.به چه دلیل؟ چون آیه قرآن نیست!
ستیزش با زبان فارسی و تضعیف و تحریم آن، رکن نخستین تجزیه کشور است. چرا که زبان، ستون استواریست که توجه را از «خرد» به « کلان» و از « قومیت» به «ملیت» جلب می نماید و بار تمام اشتراکات فرهنگی را حمل می کند. زبان فارسی را همه ساکنان ایران می شناسند و می فهمند و ابزار ارتباط کل کشور است و حس همگونی را در اذهان ملت زنده می کند.
👇👇👇
#پانترکیسم
#ایدهئولوژی
#افشین_بدری
@NewHasanMohaddesi
♦️پان ترکیسم و کوره راه تحجر
ص۱
✍ افشین بدری
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دو روز پیش تر، یادداشتی از خودم را، برای جناب دکتر محدثی گران قدر فرستادم که در کانال شأن منتشر فرمودند.
در آن، ضمن اشاره به فرهنگ خوزستانی که برآیند هم زیستی متعالی میان اقوام بزرگ، کهن و دیرپای گوناگون است عقیده خود را مبنی بر الگو بودن این هم زیستی شریف بیان کردم. در ضمن آن، جریان بی اعتبار و شبه علمی پانترکیسم را به عنوان جریانی فاسد خطاب قرار دادم. دلایلی را نیز مختصراً بر شمردم. از اینکه این جریان بی اعتبار، می کوشد به لطائف الحیلی در تاریخ، جعل و در تعاریف، جرح وارد کند تا به اهدافی سخیف نائل شود.
سخن بر پان ترکها گران آمد و طبق آنچه از ایشان بر می آید واکنش نشان دادند. طرفه اینکه جرات ندارند خود را «پانترک» معرفی کنند اما از این مخفی کاری چه سود که به استناد نوشتارشان، بشدت مبتلا به خودبرتر بینی، قوم محوری و ایران ستیزی استند.
یکی از ایشان چنین افاضه کرده که:
...اگر اجداد ما گندی زده اند، رو دارایی که خودشان با خون خودشان بدست آورده بودند گند زدند. اول باید ایرانی وجود داشته باشد تا بعد به آن گند بزنند.....
«بخشی از کامنت یک پان ترک »
همانطور که می بینید این جماعت، ایران را اصولا «موجود» نمی دانند. نوشته است که ....باید ایرانی وجود داشته باشد تا «بعد» به آن گند بزنند....
از منظر وطن ستیزان، ایران اصلا وجود تاریخی نداشته و چطور به آنچه وجود نداشته می توان گند زد؟؟
از طرفی، این که پادشاهی بی درایت و کیاست مملکتی را به جنگ و خاک و خون بکشد حق دارد چرا که « مال» خودش است و به چه کسی مربوط است؟ از منظر این جماعت، آنچه ما ایران مینامیم، تیول قوم برتر ترک است و حق دارند به خاک و خونش بکشانند کما این که آخرین نفر از شاهان صفوی چنان در رذائل اخلاقی و حرمسراداری مغروق بود که فی النهایه با خفت و خواری با دست خود تاج بر سر افغان فاتح نهاد و آن یکی خواجه قجری، کرمانیان را کور و مقتول کرد و نواده گانش بخشهای عزیزی از میهن را به باد فنا دادند. چشمان اهل کرمان و خون مقتولان در برابر افغان و خاک ارمنستان و آذربایجان و ...همه «مال» ایشان بود و خب کیست که اختیار «مال» خود را نداشته باشد؟؟ و غلط کرده هر کس معترض شود!
فضاحت پان زده گی را یکی دیگر از ایشان بیشتر افشا میکند: وقتی می شنود که حکومت صفویه از عثمانی چنان منفصل و مستقل بوده که حتا دوبار با هم جنگیده اند می نویسد:
جنگ داشته که داشته
جنگ دو تا ترکمن یا دو تا پسر عمو به هیچکس جز خودشون مربوط نیست
در مواقعی هم به کمکش اومدن
عثمانی دو بار مردم آذربایجان و از دست جانیان و تروریستهای مزدور و عمله انگلیس نجات داده...
دقت فرمایید: جنگ کرده که کرده !!
چه اهمیت دارد آثار مخرب آن بر حال آینده کشور چه باشد فقط به دلیل این که میان دو ترکمان بوده لذا به هیچ کس مربوط نیست! یعنی غیر ترکمان حق ندارد حتا از نتایج فاجعه بار آن شکایت کند!!
در سطر به سطر این نوشته ها، تفرعن، خود برتر بینی، تکذیب موجودیت ایران، استبداد قومیتی و در یک کلام پان زده گی فریاد می زند! آنچه عرب جاهلی بدان دچار و غیر عرب را موالی می نامید، اکنون در قالب پان ترکها، جوانه زده است!!
حالا به بخشی از ادعای یکی دیگر از ایشان توجه فرمایید:
...."زبان فارسی و هویت فارسی آیه قرآن نیست
و هیچ جای قانون اساسی هم
موضوعی بنام زبان و هویت ملی وجود ندارد
در قانون به زبان رسمی
که همان تعبیر زبان ارتباطی و اداری است"
و صرفا" بعنوان یک وسیله
و ابزار ارتباطی مشترک
اشاره شده است....
فلسفه و ماهیت ایران
در تنوع و کثرت هویتی و زبانی آن است
و ایران بجز چند ملت
چند زبان
و چند فرهنگ
نیست.....
زیر سایه سیاه و فاشیستی یک قوم و هویت ببرد
و بعد از آن هم
اگر دیگران از اصل کثرت و برابری حرف بزنند ...
اصل کثرت!!
از اینجا فهمیده می شود هدف از جعل آماری پانترکها چیست! اصل کثرت. یعنی ایشان کثیرند و بیشتر از باقی اقوامند و لذا طبق اصل کثرت و افاضاتی که از آن دو پان تورک قبلی خواندیم، محق اند به هر آنچه می خواهند عمل کنند ولو تجزیه ایران!
ستیزش با زبان فارسی هم بلا مانع است.به چه دلیل؟ چون آیه قرآن نیست!
ستیزش با زبان فارسی و تضعیف و تحریم آن، رکن نخستین تجزیه کشور است. چرا که زبان، ستون استواریست که توجه را از «خرد» به « کلان» و از « قومیت» به «ملیت» جلب می نماید و بار تمام اشتراکات فرهنگی را حمل می کند. زبان فارسی را همه ساکنان ایران می شناسند و می فهمند و ابزار ارتباط کل کشور است و حس همگونی را در اذهان ملت زنده می کند.
👇👇👇
#پانترکیسم
#ایدهئولوژی
#افشین_بدری
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️پان ترکیسم و کوره راه تحجر
ص۲
✍ افشین بدری
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
اینجانب معتقدم اگر کسی مقدماتی از الفبای جامعهشناسی را مطالعه کند می فهمد که جامعه، کلیتی ست که فراتر از جمع جبری اقوام و مردم تشکیل دهنده خود است.جامعه از آنجا جامعیت پیدا می کند که دارای روح و شخصیتی جدا از عناصر تشکیل دهنده خود خواهد بود. ایران متکثر، ماهیتی مستقل و قابل اعتنا دارد که نمی توان آن را به تجمع چند فرهنگ و زبان تقلیل داد.
به اسپانیا دقت کنید: جامعهای متشکل از کاتالان ها، گالیسی، باتسکی، اسپانیایی و... اما با زبان اسپانیولی و تحت یک ملیت واحد. فرانسه، زبان رسمی این کشور فرانسوی است و هیچ زبان دیگری در این کشور به رسمیت شناخته نمیشود. گویشهای منطقهای مانند گویش پرونسی، برتون، آلزاسین و... در موقعیتهای غیررسمی در برخی مناطق صحبت میشود. در نواحی فرادریایی فرانسه هم زبانهای فرانسوی، کریول پتوا و ماهوری (نوعی از سواهیلی) صحبت میشود.
وجود این که زبان مردم این منطقه، فرانسوی است، با این حال نژاد مردم فرانسه تلفیقی از نژادهای رومی، گول، فرانک و نورمن است و فرهنگ این کشور از تلفیق فرهنگ این نژادها ایجاد شده است. در سال 1872 زبان های محلی به نفع زبان رسمی فرانسوی سرکوب شدند هر چند زبان های محلی فقط رسمیت ندارند اما وجود دارند. با این وجود فرانسه یک ملیت واحد است. بریتانیایی ها نیز به هم چنین: ساکسون ها، انگل ها و... تکلیف جوامعی مانند آمریکا که دیگر واضح و عیان است. در امارات متحده عربی، بیشترین گویش بعد از عربی، زبان لارستانی و سپس بلوچی ست اما یک ملت واحده هستند.
این موارد به خوبی نشان میدهند که تنوع قومیتی و در نتیجه آن تکثر زبانی در تمام کشورهای بزرگ جهان وجود دارد اما همه جا به نفع یک کل واحد، کنترل شده اند. اصرار بر تضعیف و تحدید زبان فارسی، هدفش صرفا تجزیه کشور بر پایه تولید منازعه نژادی ست، نه یک حق قومی. پان ترکها، اصلی به نام اکثریت پیش می کشند سپس جعل آمار می کنند تا اکثریت شناخته شوند و در نهایت رویای مضحک خود را عملی نمایند. اگر این مخلان وحدت در ادعای خود مبنی بر حسن نیت و پرهیز از تجربه طلبی صادقند باید بگویند چرا مطالبات خود را در قالب یک جزء از کلیت ایرانی مطرح نمی کنند؟ بهگفتهٔ ولادیمیر مینورسکی خاورشناس: «هر جا که پرسش حلنشدهای در زمینهٔ فرهنگ قومهای شرق باستان پدید آید پان ترکها بیدرنگ دست خود را همانجا دراز میکنند». مینورسکی بیان میدارد که «مسائل علمی حلنشدهای در زمینهٔ فرهنگ اقوام شرق باستان» وجود دارد که بستری برای جعل تاریخی و توجیه مقاصد ایدئولوژیک پانترکیسم فراهم ساخته است.
استنباط من این است مباحثی که جناب دکتر محدثی در خصوص بازبینی و عیارسنجی زبان فارسی گشودند، توسط پان تورک ها مصادره به مطلوب می شود و ایشان از آن مباحث فنی و علمی، مقاصد ویژه خود را تامین کرده اند و می کوشند عقاید خود را بر مطالب کانال زیر سقف آسمان، بار کنند. قصدم تحلیل پان تورکیسم نبود فقط دلایلی برشمردم تا نشان دهم با چه طرفیم و چرا اینان را بیگانه میخوانم. لازم به ذکر است که اینجانب دامان شریف آذربایجانیان را که در هر جای ایران گسترده شده باشند و نیز قشقاییان و دیگر هم تبارانشان را از آلوده گی و رجس قوم گرایی پالوده می دانم. پان ترکها اقلیتی بسیار خفیف اند که نمی توانند نماینده گی آذری زبان های شریف ما را عهدهداری کنند. آذریانی که خون پاکشان مرزهای ایران را سرخ آذین کرده و پاسداری نموده است از عداد این عده قلیل متحجر خارج اند.
از نگاه من، قومیت تا بدانجا ارزشمند است که ذیل کلیتی به نام ایران و همه ایرانیان تعریف شود. هر چند با ایرانپرستی افراطی و خودبرتربینی همیشه و شدیدا مخالف بوده و هستم اما به هر حال ایران ملک مشاع همه فرهنگ های شریفی ست که در همنوایی تاریخی_اجتماعی با هم کلیتی به نام ایران را می سازند و همه باید در نگاه داشت و پالوده گی این ملک مشاع بلکه این مولود مشروع کوشا باشند. متاسفانه در تقابل با پانزدهها، عدهای متخیل و متوهم چنان بر طبل ایرانپرستی میکوبند که به نژادپرستی افتاده و دست پان ترکها را از پشت بسته اند. ایران باستان نیز در مقام یک جامعه انسانی، و نه یک آرمان شهر، مدینه فاضله نبوده است. اکنون پاکسازی آن و آذین بندی اش به فضائل انسانی، در گرو هم زیستی متعالی و فارغ از قوم گرایی و تحجر است.
معتقدم، هر آن کس که به هر نحو می کوشد ایران، این مولود ارزشمند همزیستی تاریخی اقوام شریف را، با تیغ تجربه طلبی و قوم گرایی مثله نماید، متحجر و بی گانه ای بیش نیست. متحجر است زیرا از قالب قوم و قبیله گرایی فراتر نرفته و بی گانه است زیرا قلبا و عمیقأ از ایران بریده و «بود» خود را در «نبود» این سرزمین می بیند.
نفر سوم از پان ترکها گفته که ایران چیزی جز چند فرهنگ و ملت و زبان نیست.
#افشین_بدری
@NewHasanMohaddesi
ص۲
✍ افشین بدری
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
اینجانب معتقدم اگر کسی مقدماتی از الفبای جامعهشناسی را مطالعه کند می فهمد که جامعه، کلیتی ست که فراتر از جمع جبری اقوام و مردم تشکیل دهنده خود است.جامعه از آنجا جامعیت پیدا می کند که دارای روح و شخصیتی جدا از عناصر تشکیل دهنده خود خواهد بود. ایران متکثر، ماهیتی مستقل و قابل اعتنا دارد که نمی توان آن را به تجمع چند فرهنگ و زبان تقلیل داد.
به اسپانیا دقت کنید: جامعهای متشکل از کاتالان ها، گالیسی، باتسکی، اسپانیایی و... اما با زبان اسپانیولی و تحت یک ملیت واحد. فرانسه، زبان رسمی این کشور فرانسوی است و هیچ زبان دیگری در این کشور به رسمیت شناخته نمیشود. گویشهای منطقهای مانند گویش پرونسی، برتون، آلزاسین و... در موقعیتهای غیررسمی در برخی مناطق صحبت میشود. در نواحی فرادریایی فرانسه هم زبانهای فرانسوی، کریول پتوا و ماهوری (نوعی از سواهیلی) صحبت میشود.
وجود این که زبان مردم این منطقه، فرانسوی است، با این حال نژاد مردم فرانسه تلفیقی از نژادهای رومی، گول، فرانک و نورمن است و فرهنگ این کشور از تلفیق فرهنگ این نژادها ایجاد شده است. در سال 1872 زبان های محلی به نفع زبان رسمی فرانسوی سرکوب شدند هر چند زبان های محلی فقط رسمیت ندارند اما وجود دارند. با این وجود فرانسه یک ملیت واحد است. بریتانیایی ها نیز به هم چنین: ساکسون ها، انگل ها و... تکلیف جوامعی مانند آمریکا که دیگر واضح و عیان است. در امارات متحده عربی، بیشترین گویش بعد از عربی، زبان لارستانی و سپس بلوچی ست اما یک ملت واحده هستند.
این موارد به خوبی نشان میدهند که تنوع قومیتی و در نتیجه آن تکثر زبانی در تمام کشورهای بزرگ جهان وجود دارد اما همه جا به نفع یک کل واحد، کنترل شده اند. اصرار بر تضعیف و تحدید زبان فارسی، هدفش صرفا تجزیه کشور بر پایه تولید منازعه نژادی ست، نه یک حق قومی. پان ترکها، اصلی به نام اکثریت پیش می کشند سپس جعل آمار می کنند تا اکثریت شناخته شوند و در نهایت رویای مضحک خود را عملی نمایند. اگر این مخلان وحدت در ادعای خود مبنی بر حسن نیت و پرهیز از تجربه طلبی صادقند باید بگویند چرا مطالبات خود را در قالب یک جزء از کلیت ایرانی مطرح نمی کنند؟ بهگفتهٔ ولادیمیر مینورسکی خاورشناس: «هر جا که پرسش حلنشدهای در زمینهٔ فرهنگ قومهای شرق باستان پدید آید پان ترکها بیدرنگ دست خود را همانجا دراز میکنند». مینورسکی بیان میدارد که «مسائل علمی حلنشدهای در زمینهٔ فرهنگ اقوام شرق باستان» وجود دارد که بستری برای جعل تاریخی و توجیه مقاصد ایدئولوژیک پانترکیسم فراهم ساخته است.
استنباط من این است مباحثی که جناب دکتر محدثی در خصوص بازبینی و عیارسنجی زبان فارسی گشودند، توسط پان تورک ها مصادره به مطلوب می شود و ایشان از آن مباحث فنی و علمی، مقاصد ویژه خود را تامین کرده اند و می کوشند عقاید خود را بر مطالب کانال زیر سقف آسمان، بار کنند. قصدم تحلیل پان تورکیسم نبود فقط دلایلی برشمردم تا نشان دهم با چه طرفیم و چرا اینان را بیگانه میخوانم. لازم به ذکر است که اینجانب دامان شریف آذربایجانیان را که در هر جای ایران گسترده شده باشند و نیز قشقاییان و دیگر هم تبارانشان را از آلوده گی و رجس قوم گرایی پالوده می دانم. پان ترکها اقلیتی بسیار خفیف اند که نمی توانند نماینده گی آذری زبان های شریف ما را عهدهداری کنند. آذریانی که خون پاکشان مرزهای ایران را سرخ آذین کرده و پاسداری نموده است از عداد این عده قلیل متحجر خارج اند.
از نگاه من، قومیت تا بدانجا ارزشمند است که ذیل کلیتی به نام ایران و همه ایرانیان تعریف شود. هر چند با ایرانپرستی افراطی و خودبرتربینی همیشه و شدیدا مخالف بوده و هستم اما به هر حال ایران ملک مشاع همه فرهنگ های شریفی ست که در همنوایی تاریخی_اجتماعی با هم کلیتی به نام ایران را می سازند و همه باید در نگاه داشت و پالوده گی این ملک مشاع بلکه این مولود مشروع کوشا باشند. متاسفانه در تقابل با پانزدهها، عدهای متخیل و متوهم چنان بر طبل ایرانپرستی میکوبند که به نژادپرستی افتاده و دست پان ترکها را از پشت بسته اند. ایران باستان نیز در مقام یک جامعه انسانی، و نه یک آرمان شهر، مدینه فاضله نبوده است. اکنون پاکسازی آن و آذین بندی اش به فضائل انسانی، در گرو هم زیستی متعالی و فارغ از قوم گرایی و تحجر است.
معتقدم، هر آن کس که به هر نحو می کوشد ایران، این مولود ارزشمند همزیستی تاریخی اقوام شریف را، با تیغ تجربه طلبی و قوم گرایی مثله نماید، متحجر و بی گانه ای بیش نیست. متحجر است زیرا از قالب قوم و قبیله گرایی فراتر نرفته و بی گانه است زیرا قلبا و عمیقأ از ایران بریده و «بود» خود را در «نبود» این سرزمین می بیند.
نفر سوم از پان ترکها گفته که ایران چیزی جز چند فرهنگ و ملت و زبان نیست.
#افشین_بدری
@NewHasanMohaddesi
نکته:
هنوز یک تحلیل پژوهشی و مستقل از سفر ترامپ رئیس جمهور آمریکا به منطقهی ما و دیدگاه و حرفهای او، در این سفر نخواندهام.
عزیزان ایران فقط سیاستاش نابود نشده، روزنامهنگاری و رسانههای بخش خصوصیاش هم نابوده ...
آیا این سفر مستقیماً به سرنوشت منطقه و کشور ما در حال و آینده تأثیر ندارد؟
رحیم محمدی
شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
#روزنامه_نگاری_ایران
#رئیس_جمهور_امریکا
هنوز یک تحلیل پژوهشی و مستقل از سفر ترامپ رئیس جمهور آمریکا به منطقهی ما و دیدگاه و حرفهای او، در این سفر نخواندهام.
عزیزان ایران فقط سیاستاش نابود نشده، روزنامهنگاری و رسانههای بخش خصوصیاش هم نابوده ...
آیا این سفر مستقیماً به سرنوشت منطقه و کشور ما در حال و آینده تأثیر ندارد؟
رحیم محمدی
شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
#روزنامه_نگاری_ایران
#رئیس_جمهور_امریکا
اطلاعیه:
به اطلاع عزیزان و دوستانی که عضو انجمن جامعهشناسی ایران هستند، میرسانم بر اساس بررسی که کردم، من هم "کاندیدای" هیئت مدیره انجمن جامعهشناسی شدم.
امیدوارم در صورت مؤفقیت بتوان با همکاری بقیهی منتخبان به بازاندیشی و توسعهی انجمن جامعهشناسی ایران مؤفق شد.
انتخابات هیئت مدیره در ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد.
رحیم محمدی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
به اطلاع عزیزان و دوستانی که عضو انجمن جامعهشناسی ایران هستند، میرسانم بر اساس بررسی که کردم، من هم "کاندیدای" هیئت مدیره انجمن جامعهشناسی شدم.
امیدوارم در صورت مؤفقیت بتوان با همکاری بقیهی منتخبان به بازاندیشی و توسعهی انجمن جامعهشناسی ایران مؤفق شد.
انتخابات هیئت مدیره در ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد.
رحیم محمدی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
اشاره:
اشارهای در مورد تعریفِ انسان؛
تعریفِ انسان در ایرانْ پیش از آنکه ما با علوم دانشگاهی مثل فلسفهی جدید و جامعهشناسی و علوم اجتماعی آشنا شویم، ناممکن بود. این عدمِ امکان نتیجهی یک تناقض در درون تعریفِ انسان بود. زیرا در دوران قدیم (عصر سنت) انسان یا بنده بود یا رعیّت و البته غالباً هر دو هم بود. بنابراین بنده بودن و رعیت بودنِ انسان به مثابه یک تناقض در درون هر تعریفی بود، چون تعریف مذکور از انسان بنده و رعیت را در بر نمیگرفت. در حقیقت حضور واقعی و حقیقی بنده و رعیت، آن تعریف یا بیان مفهومی را بیاعتبار میساخت.
نتیجه: بنابراین در هر نظم معرفتی نمیتوان از هر چیزی تعریفی معتبر به دست داد.
پرسش: آیا به راستی انسان در میان هستیها و مخلوقات «اَشرف» بود؟
رحیم محمدی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
#تعریف_انسان
اشارهای در مورد تعریفِ انسان؛
تعریفِ انسان در ایرانْ پیش از آنکه ما با علوم دانشگاهی مثل فلسفهی جدید و جامعهشناسی و علوم اجتماعی آشنا شویم، ناممکن بود. این عدمِ امکان نتیجهی یک تناقض در درون تعریفِ انسان بود. زیرا در دوران قدیم (عصر سنت) انسان یا بنده بود یا رعیّت و البته غالباً هر دو هم بود. بنابراین بنده بودن و رعیت بودنِ انسان به مثابه یک تناقض در درون هر تعریفی بود، چون تعریف مذکور از انسان بنده و رعیت را در بر نمیگرفت. در حقیقت حضور واقعی و حقیقی بنده و رعیت، آن تعریف یا بیان مفهومی را بیاعتبار میساخت.
نتیجه: بنابراین در هر نظم معرفتی نمیتوان از هر چیزی تعریفی معتبر به دست داد.
پرسش: آیا به راستی انسان در میان هستیها و مخلوقات «اَشرف» بود؟
رحیم محمدی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
#تعریف_انسان
نظرم در مورد صنعت هستهای کشور:
به هر حال این صنعت هستهای که به مرحلهی کنونی رسیده است، در مدت چهار دهه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم به شکل کلان به کشور و مردم ایران تحمیل کرده است.
بنابراين ضروری است، این صنعت در سطح صلحآمیز و مسالمتآمیز برای کشور و آینده حفظ شود تا ملت ما هم از منافع صلحآمیز آن بهرهای ببرد. امروز صحبتهای وزیر خارجه آمریکا در مجلسشان را هم گوش دادم، آنها هم خوابهای بدی برای ایران و امنیت و توسعهی ما دیدهاند. ما "حق" نداریم از سر نفرت و خشم از حاکمان فعلی ایران، منافع و مصالح دراز مدت کشورمان را معامله کنیم یا هدیه دهیم. آنچه روشن است حُکام و سیاستمداران میآیند و میروند، اما آنچه میماند منافع و مصالح کنونی و درازمدت ایران و ملت ایران است.
رحیم محمدی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
#صنعت_هستهای
به هر حال این صنعت هستهای که به مرحلهی کنونی رسیده است، در مدت چهار دهه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم به شکل کلان به کشور و مردم ایران تحمیل کرده است.
بنابراين ضروری است، این صنعت در سطح صلحآمیز و مسالمتآمیز برای کشور و آینده حفظ شود تا ملت ما هم از منافع صلحآمیز آن بهرهای ببرد. امروز صحبتهای وزیر خارجه آمریکا در مجلسشان را هم گوش دادم، آنها هم خوابهای بدی برای ایران و امنیت و توسعهی ما دیدهاند. ما "حق" نداریم از سر نفرت و خشم از حاکمان فعلی ایران، منافع و مصالح دراز مدت کشورمان را معامله کنیم یا هدیه دهیم. آنچه روشن است حُکام و سیاستمداران میآیند و میروند، اما آنچه میماند منافع و مصالح کنونی و درازمدت ایران و ملت ایران است.
رحیم محمدی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
#صنعت_هستهای
جامعه ایرانی
نظرم در مورد صنعت هستهای کشور: به هر حال این صنعت هستهای که به مرحلهی کنونی رسیده است، در مدت چهار دهه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم به شکل کلان به کشور و مردم ایران تحمیل کرده است. بنابراين ضروری است، این صنعت در سطح صلحآمیز و مسالمتآمیز برای کشور و…
اشاره:
وقتی نظر صریح فوق دربارهی «صنعت هستهای کشور» را نوشتم، کسانی از دوستان و منتقدان عزیز تا حد سرزنش من پیش آمدند و برخی اشاره کردند که من یک پژوهشگر اجتماعی یا اندکی جامعهشناس هستم و سیاست را به درستی نمیشناسم. اما چه کنم که فهم و شناختم همان است که نوشتم. البته من هم به اشاره میخواهم بگویم؛ شاید یکی از وظایف «مردمانِ آگاهِ زمانه» آن باشد که باب میل افکار عمومی و نیمهعمومی مسیر و گفتار خود را انتخاب نکند، بلکه بر حسب دادههای خِرد و علم و اخلاقِ آزادی سخن و مسیر خود را انتخاب کند و منافع و مصالح جمعی و ملّی کشور و مردمش را آشکار سازد. زمانی اهمیت چنین انتخابی معلوم میشود که آبها از آسیاب بیفتند و فشارهایِ سیاسی از بین بروند و «خـردِ سرد» ظهور کند.
با احترام
رحیم محمدی
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
#صنعت_هستهای
وقتی نظر صریح فوق دربارهی «صنعت هستهای کشور» را نوشتم، کسانی از دوستان و منتقدان عزیز تا حد سرزنش من پیش آمدند و برخی اشاره کردند که من یک پژوهشگر اجتماعی یا اندکی جامعهشناس هستم و سیاست را به درستی نمیشناسم. اما چه کنم که فهم و شناختم همان است که نوشتم. البته من هم به اشاره میخواهم بگویم؛ شاید یکی از وظایف «مردمانِ آگاهِ زمانه» آن باشد که باب میل افکار عمومی و نیمهعمومی مسیر و گفتار خود را انتخاب نکند، بلکه بر حسب دادههای خِرد و علم و اخلاقِ آزادی سخن و مسیر خود را انتخاب کند و منافع و مصالح جمعی و ملّی کشور و مردمش را آشکار سازد. زمانی اهمیت چنین انتخابی معلوم میشود که آبها از آسیاب بیفتند و فشارهایِ سیاسی از بین بروند و «خـردِ سرد» ظهور کند.
با احترام
رحیم محمدی
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
#صنعت_هستهای
سلام و تشکر عزیز
شما نگاه کنید، همین الان کشورهایی هستند که روی پروژه فضا و مثلاً پروژهی مریخ هزینه میکنند و حتی سرمایهها هدر میدهند، تاکنون هم بهره چندانی از آن نبردهاند، آیا آنها عقل ندارند؟
به هر حال ملتها و کشورها مراحل رشد و پیشرفت را همینجوری طی میکنند.
من فکر میکنم و آرزو میکنم که ملت و مردم ایران هم بتوانند در این رشد و پیشرفت از علمی و فرهنگی تا تکنولوژیکی یک سهمی و یک مشارکتی داشته باشند.
آیا بهتر نیست ما هم اندکی به آیندهها فکر کنیم؟ و اندکی بزرگ و فارغ از گرفتاریها و مشکلات کنونی فکر کنیم؟
در واقع من فکر میکنم ملتی که "ایدهی ترقی" و "اندیشهی پیشرفت" نداشته باشد، اون ملت، هرچند ملت و کشور تاریخی باشد، او پایان یافته است.
رحیم محمدی
۲ خرداد ۱۴۰۴
شما نگاه کنید، همین الان کشورهایی هستند که روی پروژه فضا و مثلاً پروژهی مریخ هزینه میکنند و حتی سرمایهها هدر میدهند، تاکنون هم بهره چندانی از آن نبردهاند، آیا آنها عقل ندارند؟
به هر حال ملتها و کشورها مراحل رشد و پیشرفت را همینجوری طی میکنند.
من فکر میکنم و آرزو میکنم که ملت و مردم ایران هم بتوانند در این رشد و پیشرفت از علمی و فرهنگی تا تکنولوژیکی یک سهمی و یک مشارکتی داشته باشند.
آیا بهتر نیست ما هم اندکی به آیندهها فکر کنیم؟ و اندکی بزرگ و فارغ از گرفتاریها و مشکلات کنونی فکر کنیم؟
در واقع من فکر میکنم ملتی که "ایدهی ترقی" و "اندیشهی پیشرفت" نداشته باشد، اون ملت، هرچند ملت و کشور تاریخی باشد، او پایان یافته است.
رحیم محمدی
۲ خرداد ۱۴۰۴
Forwarded from مسعود حمزه دکترای تاریخ ایران بعد از اسلام و پژوهشگر تاریخ اندیشه ایرانی
👈 درودها جناب دکتر محمدی عزیز
از اولین مرقومه شما در باره انرژی هسته ای تا به امروز خیلی با خودم کلنجار رفته ام که چیزی ننویسم ولی دیدم دیگر نمی شود .
جناب دکتر محمدی بنده با آن نظر زیر بنایی جنابعالی در خصوص آن که ملت باید حواسش باشد که به خاطر مخالفت با نظام حاکم و سیاست های غلط آن نا آگاهانه ، یا غفلتا و یا حتی آگاهانه سرمایه های ملی خود را تخریب و از میان نبرد. و از جمله سرمایه های ملی این سرزمین که از سالهای اولیه پهلوی دوم روی آن سرمایه گذاری شده است انرژی هسته ای کشور است .
این کلیت کاملا درست است اما اگر دقیقتر شویم نکات ظریفی در آن نهفته است. مثلا اگر یک حکومتی و نظامی بنا بر سیاست های غلط خود بر روی پروژه غیر لازم و غیر ضروری سرمایه گذاری های کلان کند و یک مسیر طولانی را پی ریزی نماید ، حتی اگر از اساس غلط هم باشد به صرف این که سرمایه گذاری ملی شده است نسل ها و نظامات بعدی باید هم چن. آن راه غلط را ادامه دهند؟! در این صورت تا سریا می رود دیوار کج.
به طور مثال در خصوص همین انرژی هستهای . سال ها پیش ما همسایه جوانی داشتیم به نام دکتر محمدی که همین حالا هم استاد گروه فیزیک دانشگاه اصفهان هستند و از اتفاق دکترای فیزیک هسته ای داشت و در پروژه نطنز هم کار می کرد. او میگفت : اولا این سیستم سانتریفوژها متعلق است به نسل اول سیستم انرژی هسته ای در اروپا و کاملا منسوخ شده است و با تکنولوژی های نوین کل آنچه را مثلا در پروژه عظیم نطنز دارند دنبال می کنند در یک تاسیسات خیلی خیلی جمع و جور کوچک می توان تولید کرد . منتهی هم اروپاییان می خواهند این تکنولوژی های کهنه انبار شدشان را به جهان سومی ها بفروشند و هم کسانی در داخل از این مسیر نان های بزرگ و کلفت می خورند.
او چیزهای بسیاری در این خصوص میگفت : مثلا میگفت که هر یک از این سانتریفوژها کلید برق ویژه ای دارند که عمرشان بسیار کوتاه است حدود چند ده ساعت و باید تعویض شوند. میگفت من یک کلید برق ساختم با عمر طولانی و قیمت ارزان، بردم سازمان انرژی اتمی و نشان دادم . رییس وقت سازمان گفت این را بیانداز دور ، ما قرارداد خرید چندین سال این کلیدها را با آلمان بسته آیم . و نکته های زیاد دیگری .
اما باز گردم به پاسخ امروز شما به آن دوست گرامیتان.
بله درست است که کشورها و جوامع در فرایند آینده نگری های بلند مدت خود سرمایه گذاری های بزرگ می کنند . مثل پروژه مریخ ، مثل ابر پروژه بین المللی همجوشی هسته ای هادرون و بسیاری پروژه های دیگر.
اما جناب دکتر محمدی عزیز ، اولا که آنها با اتکا به دانش ها و تکنولوژی های روز و بر اساس حساب و کتاب دقیق این پروژه ها را دنبال می کنند و دوم آن که در بسیاری موارد به محض این که متوجه می شوند که پروژه به اشتباه تعریف شده و بی نتیجه خواهد بود بلافاصله آن را متوقف می کنند و از هدر رفت سرمایه ها جلوگیری می نمایند. به طور مثال شوروی بزرگ و حتی روسیه پس از آن سالها بر روی پروژه استخراج انرژی از اعماق زمین سرمایه گذاری کرد و عمیق ترین چاه دنیا رابا عمق حدود 11400 متر حفر کردند ولی وقتی فهمیدند که با تکنولوژی حال حاضر جهان امکان دست یابی به هسته زمین نیست آن را رها کرده و درب آن چاه را پلمپ کردند. از این دست پروژه ها و یا ابر پروژه ها در دنیا بسیار است که با یک سرچ ساده می توانیم گزارش های آن ها را بیابیم.
حال با توجه به قدیمی و فرسوده بودن تکنولوژی انرژی هسته ای کشورمان و بی نتیجه بودن آن تا امروز و خسارت های گران باری که برای کشور و جامعه داشته است به نظرتان همچنان نسل های بعدی موظف به حفظ و ادامه آن هستند؟! و آیا براستی به نظر شما قصد نظام حاکم از سرمایه گذاری روی انرژی هستهای حل مشکلات زیر بنایی کشور بوده است یا حقیقتا اهداف نظامی رویا گونه هسته ای در پس پرده آن نهفته است.
به نظر شما اگر این سرمایه های عظیم به درستی در زمینه های دیگر و یا حتی همین انرژی هسته ای با تکنولوژی روز و کار آمد هزینه شده بود ما الان گرفتار چنین وضعی بودیم. اگر به جای روس ها آلمان ها در نیروگاه بوشهر به کارشان ادامه داده بودند باز وضع آن امروز همین گونه بود؟!
اتفاقا منافع ملی اقتضا میکند تا هر کجا راه خطا و سرمایه گذاری های اشتباه صورت گرفته است فورا جلو آن گرفته شود.
بنده به لحاظ این که قبل از آن که تاریخ بخوانم در دو رشته فنی تحصیل کرده ام و بنا به علاقه مطالب دنیای علم را دنبال میکنم در این باره ها سخن بسیار برای گفتن دارم ولی در اینجا به همین اندازه بسنده می نمایم.
سپاس و بدرود.
از اولین مرقومه شما در باره انرژی هسته ای تا به امروز خیلی با خودم کلنجار رفته ام که چیزی ننویسم ولی دیدم دیگر نمی شود .
جناب دکتر محمدی بنده با آن نظر زیر بنایی جنابعالی در خصوص آن که ملت باید حواسش باشد که به خاطر مخالفت با نظام حاکم و سیاست های غلط آن نا آگاهانه ، یا غفلتا و یا حتی آگاهانه سرمایه های ملی خود را تخریب و از میان نبرد. و از جمله سرمایه های ملی این سرزمین که از سالهای اولیه پهلوی دوم روی آن سرمایه گذاری شده است انرژی هسته ای کشور است .
این کلیت کاملا درست است اما اگر دقیقتر شویم نکات ظریفی در آن نهفته است. مثلا اگر یک حکومتی و نظامی بنا بر سیاست های غلط خود بر روی پروژه غیر لازم و غیر ضروری سرمایه گذاری های کلان کند و یک مسیر طولانی را پی ریزی نماید ، حتی اگر از اساس غلط هم باشد به صرف این که سرمایه گذاری ملی شده است نسل ها و نظامات بعدی باید هم چن. آن راه غلط را ادامه دهند؟! در این صورت تا سریا می رود دیوار کج.
به طور مثال در خصوص همین انرژی هستهای . سال ها پیش ما همسایه جوانی داشتیم به نام دکتر محمدی که همین حالا هم استاد گروه فیزیک دانشگاه اصفهان هستند و از اتفاق دکترای فیزیک هسته ای داشت و در پروژه نطنز هم کار می کرد. او میگفت : اولا این سیستم سانتریفوژها متعلق است به نسل اول سیستم انرژی هسته ای در اروپا و کاملا منسوخ شده است و با تکنولوژی های نوین کل آنچه را مثلا در پروژه عظیم نطنز دارند دنبال می کنند در یک تاسیسات خیلی خیلی جمع و جور کوچک می توان تولید کرد . منتهی هم اروپاییان می خواهند این تکنولوژی های کهنه انبار شدشان را به جهان سومی ها بفروشند و هم کسانی در داخل از این مسیر نان های بزرگ و کلفت می خورند.
او چیزهای بسیاری در این خصوص میگفت : مثلا میگفت که هر یک از این سانتریفوژها کلید برق ویژه ای دارند که عمرشان بسیار کوتاه است حدود چند ده ساعت و باید تعویض شوند. میگفت من یک کلید برق ساختم با عمر طولانی و قیمت ارزان، بردم سازمان انرژی اتمی و نشان دادم . رییس وقت سازمان گفت این را بیانداز دور ، ما قرارداد خرید چندین سال این کلیدها را با آلمان بسته آیم . و نکته های زیاد دیگری .
اما باز گردم به پاسخ امروز شما به آن دوست گرامیتان.
بله درست است که کشورها و جوامع در فرایند آینده نگری های بلند مدت خود سرمایه گذاری های بزرگ می کنند . مثل پروژه مریخ ، مثل ابر پروژه بین المللی همجوشی هسته ای هادرون و بسیاری پروژه های دیگر.
اما جناب دکتر محمدی عزیز ، اولا که آنها با اتکا به دانش ها و تکنولوژی های روز و بر اساس حساب و کتاب دقیق این پروژه ها را دنبال می کنند و دوم آن که در بسیاری موارد به محض این که متوجه می شوند که پروژه به اشتباه تعریف شده و بی نتیجه خواهد بود بلافاصله آن را متوقف می کنند و از هدر رفت سرمایه ها جلوگیری می نمایند. به طور مثال شوروی بزرگ و حتی روسیه پس از آن سالها بر روی پروژه استخراج انرژی از اعماق زمین سرمایه گذاری کرد و عمیق ترین چاه دنیا رابا عمق حدود 11400 متر حفر کردند ولی وقتی فهمیدند که با تکنولوژی حال حاضر جهان امکان دست یابی به هسته زمین نیست آن را رها کرده و درب آن چاه را پلمپ کردند. از این دست پروژه ها و یا ابر پروژه ها در دنیا بسیار است که با یک سرچ ساده می توانیم گزارش های آن ها را بیابیم.
حال با توجه به قدیمی و فرسوده بودن تکنولوژی انرژی هسته ای کشورمان و بی نتیجه بودن آن تا امروز و خسارت های گران باری که برای کشور و جامعه داشته است به نظرتان همچنان نسل های بعدی موظف به حفظ و ادامه آن هستند؟! و آیا براستی به نظر شما قصد نظام حاکم از سرمایه گذاری روی انرژی هستهای حل مشکلات زیر بنایی کشور بوده است یا حقیقتا اهداف نظامی رویا گونه هسته ای در پس پرده آن نهفته است.
به نظر شما اگر این سرمایه های عظیم به درستی در زمینه های دیگر و یا حتی همین انرژی هسته ای با تکنولوژی روز و کار آمد هزینه شده بود ما الان گرفتار چنین وضعی بودیم. اگر به جای روس ها آلمان ها در نیروگاه بوشهر به کارشان ادامه داده بودند باز وضع آن امروز همین گونه بود؟!
اتفاقا منافع ملی اقتضا میکند تا هر کجا راه خطا و سرمایه گذاری های اشتباه صورت گرفته است فورا جلو آن گرفته شود.
بنده به لحاظ این که قبل از آن که تاریخ بخوانم در دو رشته فنی تحصیل کرده ام و بنا به علاقه مطالب دنیای علم را دنبال میکنم در این باره ها سخن بسیار برای گفتن دارم ولی در اینجا به همین اندازه بسنده می نمایم.
سپاس و بدرود.
جامعه ایرانی
👈 درودها جناب دکتر محمدی عزیز از اولین مرقومه شما در باره انرژی هسته ای تا به امروز خیلی با خودم کلنجار رفته ام که چیزی ننویسم ولی دیدم دیگر نمی شود . جناب دکتر محمدی بنده با آن نظر زیر بنایی جنابعالی در خصوص آن که ملت باید حواسش باشد که به خاطر مخالفت با…
و پاسخ کوتاه من ...
محمدی ۳ خرداد ۱۴۰۴
👇👇
محمدی ۳ خرداد ۱۴۰۴
👇👇