همه جوان ها بالاخره یک روز عاشق می شوند ولی همه زندگی به همان عشق اول ختم نمی شود. معمولا آدم با عشق اولش ازدواج نمی کند، حتی گاهی با او حرف هم نمی زند، اما احساس قشنگی است که همیشه خاطرات آدم را شیرین می کند.
عشق های دوران جوانی همین ستاره ها هستند و تو هر وقت به ستاره ها نگاه کنی، می فهمی که یک جایی، یک جایی از دنیا یک کسی هست که وقتی به تو فکر می کند ته قلبش گرم می شود..
#چهل_سالگی
#ناهید_طباطبایی

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

فهمیدم دوستت دارم
همان شبی که با یک حرفِ ساده‌یِ تو،
تا صبح لبخند زدم.

سوال واقعی این نیست که
آیا زندگی بعد مرگ وجود دارد
سوال واقعی این است که
آیا قبل از مرگ زندگی کرده ای .

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

‌   ‌        ‌‌‌  ‌ ‌‌‌‌‌ ‌  
بی‌تو قمار از سکّه افتاد !

تنها گاهی شب‌ها
مردانی سرِ بازگشتِ تو شرط‌بندی کردند ...

و سحرگاه
آنچه می‌باختند
جانشان بود !

خوبش این است که می‌دانیم
لیوان برای آب خوردن‌ست؛
بدش این که نمی‌دانیم
تشنه‌ی چیستیم
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

‏جای خالی آدمها:
‏اولش ترسناک
‏بعدش غمگین
‏بعدش عادت
‏بعدش لذت
‏بعد از لذت از تنهاییت دیگه برات اصلا مهم نیست!

محمود درویش
حرف قشنگی میزنه میگه منو ببر تو اون حالی که قبل تو بودم
بعد ترکم کن...


به عکس های خودم خیره ام کدام منم؟
زمانـه خاطـره های مـرا کجا برده ‌ست
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

« هذا قلبي، من هٌنا مرّ القساة... »
+این قلب من است، سنگدلان از اینجا گذشتند..

بگذار چیزی را به تو بگویم که تا به حال، به هیچکس نگفته‌ام…
هر یک از ما، با تعدادی کبریت در وجودمان متولد می‌شویم. اما خودمان قادر نیستیم آن کبریت‌ها را روشن کنیم. محتاج شعله‌ی شمعی هستیم تا آن را بیفروزد، و اکسیژنی که آن را ماندگار کند.
شمع می‌تواند پیام، کلام، موسیقی یا حتی یک صدا باشد.
اکسیژن می‌تواند نفس کسی باشد که دوستش داریم.
لحظه‌ای می‌رسد که این ترکیب شگفت، کبریت وجود ما را شعله ور می‌کند و آن شعله‌ با گرمایی خوشایند، وجود ما را فرا می‌گیرد…
این آتش برافروخته، غذای روح ماست و آن را زنده نگه می‌دارد.
کبریت‌های ما، اگر به موقع برافروخته نشوند، نم می‌کشند، دیگر هرگز روشن نمی‌شوند و روحمان، از سرما و گرسنگی می‌میرد
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

‏این جمله خیلی به دلم نشست:
علی الانسان أن یشیخ مع
أحدهم و لیس بسبب أحدهم
آدمی باید در کنار کسی پیر شود
نه به سبب کسی...

با خودتان جوری برخورد نکنید
که انگار مانده اید روی دست خودتان،
مانند جنس های باد کرده توی مغازه
که به هر مشتری ای با هر قیمتی
جنس مانده روی دست را میدهی ببرد..
اگر خودت با خودت اینگونه برخورد کردی
مطمئن باش دیگران بدتر از آن برخورد میکنند،
دیگر کسی خریدارتان نخواهد شد،
و اگر هم کسی پیداشد آنگاه حتما با اکراه
قیمت ارزانی را به شما نسبت میدهد و
با منت شما را خواهد گرفت..
لطفا با ارزش باشید.



آدما وقتی یهویی بد میشن،
دارن خوبیاشونو یه جا دیگه خرج می‌کنن ...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

قبل از اینکه به کسی خوبی کنید
رو یه قسمت پوستش امتحان کنید
شاید حساسیت داشته باشن !

‍ گفتم از عشقت به دریا میزنم
دل را
درون شهری از غم ها
نمی خواهم بدون تو نمی مانم دگر اینجا
که بی رویت پر از طوفانی ام امشب

ببین من مست مستم
مثل یک بیهوش سرمستم
من از دنیا نمی‌ترسم
من از عقبی نمی‌ترسم
به هنگامی که آن دستت بماند در پی دستم
چرا ترسانی ام امشب؟؟
منی کز روی تو مجنون
زنم بر سوی صحراها
کنم جانم همه قایق
برم در قلب دریاها
چرا غرقانی ام امشب؟؟

نگفتم جان من بسته همه بر تاری از مویت
تمام دلخوشی هایم
نشسته در ره کویت
منی کز اشک‌ مژگانت دلم آشفته می گردد
خودم را در جنون یابم
اگر لبخند تو میرد
ببین زندانی ام امشب!!

شدم زندانی تو، در میان حبس دستانت
عجب آغوش اعجازت
مرا تا در بغل گیرد
از آن‌ بوی بهشت آید
مرا در شرح صدر خود
کجاها می‌بری جانا
منی که دل خوشت بودم
چرا میرانی ام امشب؟؟

اگر از گوشه ی اینجا مرا راندی
روم آن سو
روم در کوی بد مستان زنم در را
گشودم چون بفرما گفت
دهم من ساغرم گویم 
بیا جامی بریزم می
بریزم از شراب خود
از آن دردانه ته جامت
که مِیل ام این چنین باشد
که بد مستانی ام امشب!!!

#حسان را در ره آنجا زنم در خانه اش گویم
بیا عزم سفر دارم
از این منزلگه تاریک
سراغ نور و آگاهی زنم من کوچه ها امشب
به امید وصال او
بیا ره توشه بردار و
ببندا کوله ات محکم
اگر دردی به دل داری
اگر غم مشترک داری
بزن کوچه
که من دردانی ام امشب

به او گفتم که پیر ما شبی در گوش من نجوا
که معشوقه اگر با ما
کمی مرد سفر باشد
چه ها با او توان دیدن
از آن هفت آسمان بالا
شود معراج او رفتن
شروعش باده‌ی لب ها
میانِ ره کمی مویش از آن جعدی که در شب ها گنه از روی آن بارد
منم دست از دلم‌ شستم هوس کردم لبانش را
بگیرم موی آن در کف
به استشمام آن باشم
به او گفتم شود آیا مرا هم در عبای خود
کمی پوشانی‌ام امشب

خدا داند کریمانه دو دستم را به دستانش
کمی از خمره‌ی مستان به روی چشم من
جاری
وضو کردم به جام می
کمی انگور سبزی بود
درون کام‌ِ ما دادش
عجب طعمی گلویم شد
نمیدانم همه مستان مثال من شوند آیا؟؟؟
که بعد از آن همه مستی به درگاهش کنون گویم
که غیر از جود موجودت
نشاید غیر تو ربی
شود یارب کنار مِی
نشینم جلد دامانت
فقط امشب شوم عاشق
مرا یک دم بغل افشانی‌ام امشب

خداوندا گهنکارم
شبی من مسجدی رفتم
نشستم تا سحر ذکر و
سر سجاده اطعام و
نشستم معتکف هردم
هزاران سجده آوردم
برای یک بهشت تو ،از این بیهوده گویی ها
خدایا توبه ها دارم
تو را امشب که بد مستم گذر از حال ما یک دم
من از تو واهمه کردم
ببخشایم
که ترسیدم ،ندانستم که رحمانی
کنون من در کنار تو کنار خیل مستانم
تو را بر جان بی عقلان
تو را بر خیل بد مستان قسم یک دم
کویرم من، پر از دوزخ
منِ تنهای سوزان را ببارانم
شود
بارانی ام امشب؟؟

حبیبا !!
عاشقا !!
معشوقه‌ی من !!
در سطور شعر نالانم
شنو امشب همه درد دل من را
به لب در ظاهری خندم
به دل اما نگویم من
خودت دانی
هزاران غم زده یک جا درون درد من پنهان
بگو صد بی دل تنها همه در جان من خفته
صدوده مست خون‌آلود
که در سجاده ها خفته
همه در ذکر تسبیحم
خودم من معترف گویم مثال لیلی و مجنون
که صد پله از آن بدتر درون من کسی پنهان
زلیخا و همه بدنامی اش یک‌دم
از این آشفته حالی ها
اگر مضطر بگویم من که در متنم پر آتش
بگو یا رب خداوندا که می خندانی‌ام امشب؟

ولی از وصل تو خندان
مثال شیخ و چون پیران
بیا امشب کنار من
که حالم حال نیکویی ست
هوس دارم کنار تو زنم مِی تا شب محشر
هوس دارم به آغوشت همه شب را برقصم من
سماع گرد دامانت
نشینم کعبه ات یارب
طواف خانه ات آیم...

بیا امشب که خوشحالم
ببند این خانه ی دنیا درش را تخته کن جانا همه مرخص نما یک جا
فقط من باشم و تو
می شود آیا
مرا دستی به دستانت
نگاهم در نگاه تو؟

دعایم مستجابی گو
برقصانی ام امشب؟

#حسان
#هفت_آسمان

1402/8/6


پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌

@Razedelema

@monajat124

آخرین پناه خوابیدن بود

که خواب دیدن خرابش کرد..

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

شاخه آمد تا به برگش خو کند، پاییز شد...


از خودش پرسید:
ثمرهٔ هر بار پناه بردن به کسی
برای کاستن از تنهایی و یافتنِ آرامش چه بود؟
و خودش پاسخ داد:
«زخم‌های شبیهِ هم»

نامه‌اش را با این جمله به پایان رسانده بود: «دلم برایت تنگ می‌شود حتما»
و آن کلمه‌‌ی شکوهمند حتما، که در جای درستی نشسته بود. حسن ختام تمام واژه ها به شکل اشاره‌ای از یقین.
اینکه با ایمانی وافر از دلتنگی‌اش می‌گفت و از آفتِ تردید خبری نبود... ستودنی بود.
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

شما بهش میگید«دوستت دارم» ولی غسان میگه:
«تو
اما وارد رگ هایم شدی،
و همه چیز تمام شد..
و خیلی سخت است بخواهم از تو شفا یابم!»

عشق عینک سبزی است که انسان با آن کاه را یونجه می ببند

راز دل ما:
‌
نصیحت امروز

از این دسته آدمایی که شیرینی رو با دیگران میخورن

از قند خونشون با شما حرف میزنن
به هر قیمتی دوری کنید
️ ‌https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124


‏تو کتاب "هنر و زندگی پیکاسو" یه جمله‌ی بی نظیری بود که میگه:

«وقتی برای دیگران لقمه بزرگتر از دهانشان باشی، آنها چاره ای ندارند جز آنکه خُردت کنند، تا برایشان اندازه شوی، پس مراقب معاشرت هایت باش..»

داشتیم از گذشته می‌گفتیم
گفت خداراشکر تمام شد
گفتم خداراشکر شروع شد
گفت چی
گفتم تو شروع شدی
ریشه کردی
جوانه زدی
بهار شدی
گرچه پاییز است
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124


اگر از کسی بدمان می‌آید؛
در واقع از چیزی درون آن شخص نفرت داریم که درون خودمان نیز هست.
چیزی که جزیی از ما نباشد مارا درگیر نمی‌کند!

‌ ‌ ‌‌‌
با هیچ‌کس مثل خودش رفتار نکنید
از دستتون دلخور میشه....

حاج آقا ببخشید با این زخم ها نماز درسته؟
رضا مارمولک: عزیزِ برادر اصلا به این حرفا نیست! آدم باید ذاتش درست باشه!

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
واما...
خلاصه ی کنفرانس یکی از روانشناس های معروف دنیا این بود، که میگفت:
«برای حذف آدم های سمی زندگیتون هیچوقت احساس گناه،خجالت و پشیمونی نکنید. فرقی هم نمیکنه از بستگانتون باشه یا عشقتون و یا یک آشنای تازه. مجبور نیستید برای کسی که باعث رنج و احساس حقارت در شما میشه جایی باز کنید.!»
و به نظرم اینو باید تا ابد تو زندگیمون اجرا کنیم.

‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
عباس کیارستمی :
دوستانم می‌رنجاندنم مدام
از دشمنانم چیزی در خاطرم نیست .

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

سلام بر شکستگی های قلبت، که صدایی از خود ندارند.

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

اگر انسان ها را وزن میکنی مواظب باش
‏تنها بر اساس مدرکشان وزن نکنی
‏بعضی ها با مدرک، خالی از درکند
‏و برخی بی مدرک
‏سرشارند از درک و شعور…

‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌

‍ « در دلم شوری به پا بود و نمی دانم چه بود
جای تو خالی ست امشب نازنین اما چه سود»


روز وصلت جانی اندر من به پاشد... آتشی
نامه‌ای دادی نوشتی بر #حسان صدها درود


جان شاعر بعد از آن پایان غمگین و وداع
شعله ها زد در دلش از اشک رخسار و سرود


شاخه آمد تا به برگش خو کند پاییز شد
جنگلش آتش گرفت و پُر شد از آتش، وَ دود


لیلی این قصه هم چون قصه‌ها رفت و نماند
گوئیا در خواب و وهمم بوده و هرگز نبود


من چو مجنون دفتر شعرم به دادم آمده
این قلم بازم سرودش دور از گفت و شنود


حضرتش از دین ما رفته خدایی میکند
قبله اش پرسیده ام تا من برم اذن سجود


مرغک آمین قلبم بام صدها خانه رفت
خانه ی او را بدید و پر زد و آمد فرود


گفته‌ای وقتی رهایت کرده می‌خوانی ورا؟؟
راز آن باشد به لبهایش بود کشف و شهود


جعد موی و رنگ رویش همره صد‌ها دعاست
ذکر چشمانش فقط باشد مرا صدها صعود


فرش جانم گوئیا رنگ و لعابش هم از اوست
رد دستش بر وجودم مانده چون تاری و پود


جان من را فرض کن یک خیمه ای باشد نحیف
باد اگر خیزد دو دستش میشود آن را عمود


یا اگر مستی شدم یک شب سر سجاده‌ای
گوش من گوید بگو یا رب حبیبی یا ودود


ذکر نام آن عزیز خفته در خون و رگم
و ان یکادی چون نگهدارد ز هر بخل و حسود


یک دم خفتن میان دست پر اعجاز او
می نشاید گفتنش چون میبرد درد از وجود


با خیال او اگر بردن به سر باشد گناه
من غریق این گنه هستم شوم دوزخ ورود


عاقبت  میخانه ها رفتم خراب از باده ها
این هزاران مرتبه بهتر ز صد ذکر و خَمود


هر که پرسد او تو را بنهاد و رفته یا که هست
گویمش هستی ، کنم صورت به سیلی من کبود


تا تو باشی من همه حرفی به گفتن میزنم
یک تنی ، اما مرا باشی برابر با جنود


خاطرت مانده شبی گفتم نرو تا میروی
غم آیدم؟! زندگی بعدت بُوَد همچون رکود


رفتی و اکنون منم  با کوله بار خالی ام
یک دوتا عکس تکی، عطرت همین حد و حدود


#حسان
#مرغک_آمین

1402/9/4


پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌

@Razedelema

@monajat124

گر  ناله کنان دل به  تو  بندم  عجبی نیست
جنسی  که نفیس  است به فریاد فروشند.....!!



بعض التجارب جميله
مثل حبك ….

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
‌
گاهی انقدر از رفتنش میترسی که نمیتونی از بودنش لذت ببری!
‌

مدت زیادے در این جسم نخواهید بود
با شرف زندگے ڪنید!》‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

برای کسی که به دامپزشک احتیاج داره روانپزشک نباشید!


قلب فقط کارش خونرسانی نیست، رزق و روزیتون رو هم میرسونه،
خوش قلب باشید..

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
‌
‌اینطور که معلومه غم خیلی قد بلنده، چون همه فقط زانوشو بغل میکنن!


هم از سکوت گریزان
و
هم از صدا بیزار ...