This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌀من اصلا حال شنیدن این حرف را هم ندارم که یک کافر حربی، رهبر انقلاب را تهدید به مرگ بکند...
🔸جنگ ۱۲ روزه نمونه: "از علم به عین آمد و از گوش به آغوش"
🔹 در توحید ضعیفیم که ترامپ رهبر مسلمین را تهدید می کند
📻 #آیت_الله_جوادی_آملی
#الاهیات_جنگ
#روایت_الهی
🌏 eitaa.com/rastakhiz_ir/1411
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
🔸جنگ ۱۲ روزه نمونه: "از علم به عین آمد و از گوش به آغوش"
🔹 در توحید ضعیفیم که ترامپ رهبر مسلمین را تهدید می کند
📻 #آیت_الله_جوادی_آملی
#الاهیات_جنگ
#روایت_الهی
🌏 eitaa.com/rastakhiz_ir/1411
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
بسم الله
#حدیث
🔸 تقدیر الهی و اختیار انسان: تفکیک میان مشیت تکوینی و رضایت تشریعی خداوند در انجام امور
🔸
✅ قال الله تعالی فی کتابه الکریم:
🔻«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَىٰٓ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ، وَعَسَىٰٓ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ، وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
(سوره مبارکه بقرة، آیه ۲۱۶)
⚡ «جنگ و جهاد (با کفار) بر شما مقرر شده است، در حالی که برایتان ناخوشایند است. و چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و آن برای شما خیر است، و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما شر است. و خدا میداند و شما نمیدانید.»
🔸
🔸 حدیث اول
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/453593
غرر الحکم و درر الکلم، ج ۱، ص ۲۲۲
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/153724
عیون الحکم و المواعظ، ج ۱، ص ۱۴۹
قائل: امیرالمؤمنین (علیه السلام)
---
🔻 إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ يُجْرِي اَلْأُمُورَ عَلَی مَا يَقْتَضِيهِ، لَا عَلَی مَا تَرْتَضِيهِ؛ (لاَ عَلَى مَا تَرْضَاهُ).
⚡ همانا خداوند سبحان، کارها و امور را بر اساس آنچه اقتضایشان هست (در حکمت و مصلحت الهی)، به جریان میاندازد، نه بر اساس آنچه تو میپسندی (که مطابق میل تو باشد).
🔸
🔸 حدیث دوم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/hadith/104289
الکافي، ج ۱، ص ۱۵۱
قائل: امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 علي بن إبراهيم عن أبيه عن علي بن معبد عن درست بن أبي منصور عن فضيل بن يسار قال سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) يقول:
⚡ از فضیل بن یسار روایت شده که گفت از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که میفرمود:
🔻 شَاءَ وَ أَرَادَ وَ لَمْ يُحِبَّ وَ لَمْ يَرْضَ،
⚡ خداوند در مشیتش خواسته و اراده کرده است (در اراده تکوینی و قضاء)، درعین حال آن را دوست نداشته و راضی نبوده است (در اراده تشریعی و رضاء).
🔻 شَاءَ أَنْ لَا يَكُونَ شَيْءٌ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ أَرَادَ مِثْلَ ذَلِكَ، وَ لَمْ يُحِبَّ أَنْ يُقَالَ «ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ» وَ لَمْ يَرْضَ «لِعِبَادِهِ اَلْكُفْرَ».
⚡ خداوند (تکوینا) خواسته است که چیزی نباشد مگر به علمش، و مثل آن را که به علم و مشیت خواسته، اراده هم کرده است، درحالی که دوست نداشته که (در کفرگویی مسیحیان) گفته شود: «[خدا] سومیِ سه تاست» [یعنی خدایی که او را کنار خلایقش دانسته و سومِ سه تا بدانند؛ مثل قول مسیحیان].
⚡و خداوند راضی نیست به کفر و کفرگویی برای بندگانش (و آن کفرگویی مسیحیان را که در علم و ارادهی قضاءش بوده که چنین میکنند، اما رضایت به آن ندارد و نپسندیده است).
🔸
🔸 حدیث سوم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/223416
بحار الأنوار، ج ۵، ص ۱۲۱
قائل: امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 سن، [المحاسن]، النضر عن هشام و عبيد بن زرارة عن حمران عن أبي عبد الله (علیه السلام) قال: كُنْتُ أَنَا وَ اَلطَّيَارُ جَالِسَيْنِ فَجَاءَ أَبُو بَصِيرٍ فَأَفْرَجْنَا لَهُ فَجَلَسَ بَيْنِي وَ بَيْنَ اَلطَّيَّارِ فَقَالَ فِي أَيِّ شَيْءٍ أَنْتُمْ فَقُلْنَا كُنَّا فِي اَلْإِرَادَةِ وَ اَلْمَشِيَّةِ وَ اَلْمَحَبَّةِ.
⚡ از حمران روایت شده که گفت: من و طیار نشسته بودیم که ابوبصیر آمد، پس ما برایش جا باز کردیم و او میان من و طیار نشست. پس گفت: درباره چه چیزی [صحبت میکردید]؟ گفتیم: درباره اراده و مشیت و محبت [خداوند] بودیم.
🔻 فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (علیه السلام): شَاءَ لَهُمُ اَلْكُفْرَ وَ أَرَادَهُ؟
⚡ پس ابوبصیر گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: [آیا خداوند] برای آنان (کافران) کفر را خواست و اراده کرد؟
🔻 فَقَالَ نَعَمْ.
⚡ فرمود: آری.
🔻 قُلْتُ فَأَحَبَّ ذَلِكَ وَ رَضِيَهُ؟
⚡ گفتم: پس آن را دوست داشت و به آن راضی بود؟
🔻 فَقَالَ لَا.
⚡ فرمود: نه.
🔻 قُلْتُ شَاءَ وَ أَرَادَ مَا لَمْ يُحِبَّ وَ لَمْ يَرْضَ؟
⚡ گفتم: پس خواست و اراده کرد چیزی را که دوست نداشت و به آن راضی نبود؟
🔻 قَالَ هَكَذَا خَرَجَ إِلَيْنَا.
⚡ فرمود: اینگونه به ما [از جانب خداوند] رسیده است.
🔸
🔸 حدیث چهارم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/310598
التوحيد، ج ۱، ص ۳۶۹
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/303746
تحف العقول عن آل الرسول (علیهم السلام)، ج ۱، ص ۲۰۶
قائل: امیرالمؤمنین (علیه السلام) > امام رضا (علیه السلام)
---
🔻 حدثنا أبو الحسن محمد بن عمرو بن علي البصري ... قال سمعت أبي علي بن أبي طالب (علیه السلام) يقول:
⚡ از امام رضا (علیه السلام) به نقل از پدرانشان تا امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند:
#حدیث
🔸 تقدیر الهی و اختیار انسان: تفکیک میان مشیت تکوینی و رضایت تشریعی خداوند در انجام امور
🔸
✅ قال الله تعالی فی کتابه الکریم:
🔻«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَىٰٓ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ، وَعَسَىٰٓ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ، وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
(سوره مبارکه بقرة، آیه ۲۱۶)
⚡ «جنگ و جهاد (با کفار) بر شما مقرر شده است، در حالی که برایتان ناخوشایند است. و چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و آن برای شما خیر است، و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما شر است. و خدا میداند و شما نمیدانید.»
🔸
🔸 حدیث اول
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/453593
غرر الحکم و درر الکلم، ج ۱، ص ۲۲۲
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/153724
عیون الحکم و المواعظ، ج ۱، ص ۱۴۹
قائل: امیرالمؤمنین (علیه السلام)
---
🔻 إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ يُجْرِي اَلْأُمُورَ عَلَی مَا يَقْتَضِيهِ، لَا عَلَی مَا تَرْتَضِيهِ؛ (لاَ عَلَى مَا تَرْضَاهُ).
⚡ همانا خداوند سبحان، کارها و امور را بر اساس آنچه اقتضایشان هست (در حکمت و مصلحت الهی)، به جریان میاندازد، نه بر اساس آنچه تو میپسندی (که مطابق میل تو باشد).
🔸
🔸 حدیث دوم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/hadith/104289
الکافي، ج ۱، ص ۱۵۱
قائل: امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 علي بن إبراهيم عن أبيه عن علي بن معبد عن درست بن أبي منصور عن فضيل بن يسار قال سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) يقول:
⚡ از فضیل بن یسار روایت شده که گفت از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که میفرمود:
🔻 شَاءَ وَ أَرَادَ وَ لَمْ يُحِبَّ وَ لَمْ يَرْضَ،
⚡ خداوند در مشیتش خواسته و اراده کرده است (در اراده تکوینی و قضاء)، درعین حال آن را دوست نداشته و راضی نبوده است (در اراده تشریعی و رضاء).
🔻 شَاءَ أَنْ لَا يَكُونَ شَيْءٌ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ أَرَادَ مِثْلَ ذَلِكَ، وَ لَمْ يُحِبَّ أَنْ يُقَالَ «ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ» وَ لَمْ يَرْضَ «لِعِبَادِهِ اَلْكُفْرَ».
⚡ خداوند (تکوینا) خواسته است که چیزی نباشد مگر به علمش، و مثل آن را که به علم و مشیت خواسته، اراده هم کرده است، درحالی که دوست نداشته که (در کفرگویی مسیحیان) گفته شود: «[خدا] سومیِ سه تاست» [یعنی خدایی که او را کنار خلایقش دانسته و سومِ سه تا بدانند؛ مثل قول مسیحیان].
⚡و خداوند راضی نیست به کفر و کفرگویی برای بندگانش (و آن کفرگویی مسیحیان را که در علم و ارادهی قضاءش بوده که چنین میکنند، اما رضایت به آن ندارد و نپسندیده است).
🔸
🔸 حدیث سوم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/223416
بحار الأنوار، ج ۵، ص ۱۲۱
قائل: امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 سن، [المحاسن]، النضر عن هشام و عبيد بن زرارة عن حمران عن أبي عبد الله (علیه السلام) قال: كُنْتُ أَنَا وَ اَلطَّيَارُ جَالِسَيْنِ فَجَاءَ أَبُو بَصِيرٍ فَأَفْرَجْنَا لَهُ فَجَلَسَ بَيْنِي وَ بَيْنَ اَلطَّيَّارِ فَقَالَ فِي أَيِّ شَيْءٍ أَنْتُمْ فَقُلْنَا كُنَّا فِي اَلْإِرَادَةِ وَ اَلْمَشِيَّةِ وَ اَلْمَحَبَّةِ.
⚡ از حمران روایت شده که گفت: من و طیار نشسته بودیم که ابوبصیر آمد، پس ما برایش جا باز کردیم و او میان من و طیار نشست. پس گفت: درباره چه چیزی [صحبت میکردید]؟ گفتیم: درباره اراده و مشیت و محبت [خداوند] بودیم.
🔻 فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (علیه السلام): شَاءَ لَهُمُ اَلْكُفْرَ وَ أَرَادَهُ؟
⚡ پس ابوبصیر گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: [آیا خداوند] برای آنان (کافران) کفر را خواست و اراده کرد؟
🔻 فَقَالَ نَعَمْ.
⚡ فرمود: آری.
🔻 قُلْتُ فَأَحَبَّ ذَلِكَ وَ رَضِيَهُ؟
⚡ گفتم: پس آن را دوست داشت و به آن راضی بود؟
🔻 فَقَالَ لَا.
⚡ فرمود: نه.
🔻 قُلْتُ شَاءَ وَ أَرَادَ مَا لَمْ يُحِبَّ وَ لَمْ يَرْضَ؟
⚡ گفتم: پس خواست و اراده کرد چیزی را که دوست نداشت و به آن راضی نبود؟
🔻 قَالَ هَكَذَا خَرَجَ إِلَيْنَا.
⚡ فرمود: اینگونه به ما [از جانب خداوند] رسیده است.
🔸
🔸 حدیث چهارم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/310598
التوحيد، ج ۱، ص ۳۶۹
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/303746
تحف العقول عن آل الرسول (علیهم السلام)، ج ۱، ص ۲۰۶
قائل: امیرالمؤمنین (علیه السلام) > امام رضا (علیه السلام)
---
🔻 حدثنا أبو الحسن محمد بن عمرو بن علي البصري ... قال سمعت أبي علي بن أبي طالب (علیه السلام) يقول:
⚡ از امام رضا (علیه السلام) به نقل از پدرانشان تا امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند:
🔻 اَلْأَعْمَالُ عَلَی ثَلَاثَةِ أَحْوَالٍ: فَرَائِضُ وَ فَضَائِلُ وَ مَعَاصِي:
⚡ اعمال بر سه گونهاند: واجبات، مستحبات (فضائل) و گناهان.
🔻 وَ أَمَّا اَلْفَرَائِضُ فَبِأَمْرِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِرِضَی اَللَّهِ وَ قَضَاءِ اَللَّهِ وَ تَقْدِيرِهِ وَ مَشِيَّتِهِ وَ عِلْمِهِ، [يَعْمَلُهَا اَلْعَبْدُ فَيَنْجُو مِنَ اَللَّهِ بِهَا].
⚡ اما واجبات، به امر خداوند (عز و جل)، به رضایت خدا، به قضای خدا، به تقدیر خدا، به مشیت خدا و به علم خداست، [بنده آن را انجام میدهد و به وسیله آن از [عذاب] خدا نجات مییابد].
🔻 وَ أَمَّا اَلْفَضَائِلُ فَلَيْسَتْ بِأَمْرِ اَللَّهِ وَ لَكِنْ بِرِضَی اَللَّهِ وَ بِقَضَاءِ اَللَّهِ وَ بِقَدَرِ اَللَّهِ وَ بِمَشِيَّتِهِ وَ بِعِلْمِهِ، [يَعْمَلُهَا اَلْعَبْدُ فَيُثَابُ عَلَيْهَا].
⚡ و اما مستحبات، به امر خدا نیست، ولی به رضایت خدا، به قضای خدا، به تقدیر خدا، به مشیت خدا و به علم خداست، [بنده آن را انجام میدهد و بر آن پاداش داده میشود].
🔻 وَ أَمَّا اَلْمَعَاصِي فَلَيْسَتْ بِأَمْرِ اَللَّهِ [وَ لَا بِرِضَاهُ] وَ لَكِنْ بِقَضَاءِ اَللَّهِ وَ بِقَدَرِ اَللَّهِ وَ بِمَشِيَّتِهِ وَ بِعِلْمِهِ ثُمَّ يُعَاقِبُ عَلَيْهَا.
⚡ و اما گناهان، به امر خدا نیست [و نه به رضایت او]، ولی به قضای خدا، به تقدیر خدا، به مشیت خدا و به علم خداست، سپس بر آن کیفر میدهد.
🔻 [وَ بِقَدَرِهِ يُقَدِّرُهَا لِوَقْتِهَا فَيَفْعَلُهَا اَلْعَبْدُ بِاخْتِيَارِهِ فَيُعَاقِبُهُ اَللَّهُ عَلَيْهَا لِأَنَّهُ قَدْ نَهَاهُ عَنْهَا فَلَمْ يَنْتَهِ.]
⚡ [و به تقدیرش آن را برای زمان انجامش مقدّر میکند، پس بنده با اختیار خود آن را انجام میدهد و خداوند او را بر آن کیفر میدهد، زیرا او را از آن نهی کرده بود ولی او باز نایستاد.]
🔸
🔸 حدیث پنجم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/345157
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۱۳۸
قائل: امیرالمؤمنین (علیه السلام)
---
🔻 حدثنا علي بن أحمد بن محمد بن عمران الدقاق رضي الله عنه ... عن ابن عباس قال: لَمَّا اِنْصَرَفَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) مِنَ اَلصِّفِّينِ قَامَ إِلَيْهِ شَيْخٌ من [مِمَّنْ] شَهِدَ مَعَهُ اَلْوَاقِعَةَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنَا عَنْ مَسِيرِنَا هَذَا بِقَضَاءٍ مِنَ اَللَّهِ تَعَالَى وَ قَدَرِهِ.
⚡ از ابن عباس روایت شده که گفت: هنگامی که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) از صفین بازگشت، پیری از کسانی که در آن واقعه همراه ایشان بود برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین، ما را از این مسیرمان آگاه کن، آیا به قضا و قدر الهی بود؟
🔻 فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) أَجَلْ يَا شَيْخُ فَوَ اَللَّهِ مَا عَلَوْتُمْ تَلْعَةً وَ لَا هَبَطْتُمْ بَطْنَ وَادٍ إِلَّا بِقَضَاءٍ مِنَ اَللَّهِ وَ قَدَرِهِ.
⚡ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او فرمود: آری ای شیخ، به خدا سوگند از هیچ تپهای بالا نرفتید و به هیچ درهای فرود نیامدید مگر به قضا و قدر الهی.
🔻 فَقَالَ اَلشَّيْخُ عِنْدَ اَللَّهِ أَحْتَسِبُ عَنَائِي يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ؟ فَقَالَ (علیه السلام) مَهْلًا يَا شَيْخُ لَعَلَّكَ تَظُنُّ قَضَاءً حَتْماً وَ قَدَراً لَازِماً.
⚡ شیخ پرسید: ای امیرمؤمنان، پس آیا رنج و زحمت من نزد خدا به حساب میآید [و اجری دارد]؟ امام (علیه السلام) فرمود: آرام باش ای شیخ! شاید گمان میکنی قضایی حتمی و قدری لازم [و جبر] بوده است؟
🔻 لَوْ كَانَ كَذَلِكَ لَبَطَلَ اَلثَّوَابُ وَ اَلْعِقَابُ وَ اَلْأَمْرُ وَ اَلنَّهْيُ وَ اَلزَّجْرُ وَ أُسْقِطَ مَعْنَى اَلْوَعْدِ وَ اَلْوَعِيدِ وَ لَمْ تَكُنْ عَلَى اَلْمُسِيءِ لَائِمَةٌ وَ لَا لِمُحْسِنٍ مَحْمَدَةٌ وَ لَكَانَ اَلْمُحْسِنُ أَوْلَى بِاللَّائِمَةِ مِنَ اَلْمُذْنِبِ وَ اَلْمُذْنِبُ أَوْلَى بِالْإِحْسَانِ مِنَ اَلْمُحْسِنِ.
⚡ اگر چنین بود (که جبر باشد)، ثواب و عقاب کنار میرفت، و امر و نهی الهی باطل میشد، و معنای وعده و وعید از بین میرفت، و نه بر بدکار سرزنشی بود، و نه برای نیکوکار ستایشی، بلکه نیکوکار به سرزنش سزاوارتر از گنهکار بود، و گنهکار به احسان شدن سزاوارتر از نیکوکار.
🔻 تِلْكَ مَقَالَةُ عَبَدَةِ اَلْأَوْثَانِ وَ خُصَمَاءِ اَلرَّحْمَنِ وَ قَدَرِيَّةِ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ وَ مَجُوسِهَا. يَا شَيْخُ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى كَلَّفَ تَخْيِيراً وَ نَهَى تَحْذِيراً وَ أَعْطَى عَلَى اَلْقَلِيلِ كَثِيراً وَ لَمْ يُعْصَ مَغْلُوباً وَ لَمْ يُطَعْ مُكْرِهاً.
⚡ اعمال بر سه گونهاند: واجبات، مستحبات (فضائل) و گناهان.
🔻 وَ أَمَّا اَلْفَرَائِضُ فَبِأَمْرِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِرِضَی اَللَّهِ وَ قَضَاءِ اَللَّهِ وَ تَقْدِيرِهِ وَ مَشِيَّتِهِ وَ عِلْمِهِ، [يَعْمَلُهَا اَلْعَبْدُ فَيَنْجُو مِنَ اَللَّهِ بِهَا].
⚡ اما واجبات، به امر خداوند (عز و جل)، به رضایت خدا، به قضای خدا، به تقدیر خدا، به مشیت خدا و به علم خداست، [بنده آن را انجام میدهد و به وسیله آن از [عذاب] خدا نجات مییابد].
🔻 وَ أَمَّا اَلْفَضَائِلُ فَلَيْسَتْ بِأَمْرِ اَللَّهِ وَ لَكِنْ بِرِضَی اَللَّهِ وَ بِقَضَاءِ اَللَّهِ وَ بِقَدَرِ اَللَّهِ وَ بِمَشِيَّتِهِ وَ بِعِلْمِهِ، [يَعْمَلُهَا اَلْعَبْدُ فَيُثَابُ عَلَيْهَا].
⚡ و اما مستحبات، به امر خدا نیست، ولی به رضایت خدا، به قضای خدا، به تقدیر خدا، به مشیت خدا و به علم خداست، [بنده آن را انجام میدهد و بر آن پاداش داده میشود].
🔻 وَ أَمَّا اَلْمَعَاصِي فَلَيْسَتْ بِأَمْرِ اَللَّهِ [وَ لَا بِرِضَاهُ] وَ لَكِنْ بِقَضَاءِ اَللَّهِ وَ بِقَدَرِ اَللَّهِ وَ بِمَشِيَّتِهِ وَ بِعِلْمِهِ ثُمَّ يُعَاقِبُ عَلَيْهَا.
⚡ و اما گناهان، به امر خدا نیست [و نه به رضایت او]، ولی به قضای خدا، به تقدیر خدا، به مشیت خدا و به علم خداست، سپس بر آن کیفر میدهد.
🔻 [وَ بِقَدَرِهِ يُقَدِّرُهَا لِوَقْتِهَا فَيَفْعَلُهَا اَلْعَبْدُ بِاخْتِيَارِهِ فَيُعَاقِبُهُ اَللَّهُ عَلَيْهَا لِأَنَّهُ قَدْ نَهَاهُ عَنْهَا فَلَمْ يَنْتَهِ.]
⚡ [و به تقدیرش آن را برای زمان انجامش مقدّر میکند، پس بنده با اختیار خود آن را انجام میدهد و خداوند او را بر آن کیفر میدهد، زیرا او را از آن نهی کرده بود ولی او باز نایستاد.]
🔸
🔸 حدیث پنجم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/345157
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۱۳۸
قائل: امیرالمؤمنین (علیه السلام)
---
🔻 حدثنا علي بن أحمد بن محمد بن عمران الدقاق رضي الله عنه ... عن ابن عباس قال: لَمَّا اِنْصَرَفَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) مِنَ اَلصِّفِّينِ قَامَ إِلَيْهِ شَيْخٌ من [مِمَّنْ] شَهِدَ مَعَهُ اَلْوَاقِعَةَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنَا عَنْ مَسِيرِنَا هَذَا بِقَضَاءٍ مِنَ اَللَّهِ تَعَالَى وَ قَدَرِهِ.
⚡ از ابن عباس روایت شده که گفت: هنگامی که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) از صفین بازگشت، پیری از کسانی که در آن واقعه همراه ایشان بود برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین، ما را از این مسیرمان آگاه کن، آیا به قضا و قدر الهی بود؟
🔻 فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) أَجَلْ يَا شَيْخُ فَوَ اَللَّهِ مَا عَلَوْتُمْ تَلْعَةً وَ لَا هَبَطْتُمْ بَطْنَ وَادٍ إِلَّا بِقَضَاءٍ مِنَ اَللَّهِ وَ قَدَرِهِ.
⚡ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او فرمود: آری ای شیخ، به خدا سوگند از هیچ تپهای بالا نرفتید و به هیچ درهای فرود نیامدید مگر به قضا و قدر الهی.
🔻 فَقَالَ اَلشَّيْخُ عِنْدَ اَللَّهِ أَحْتَسِبُ عَنَائِي يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ؟ فَقَالَ (علیه السلام) مَهْلًا يَا شَيْخُ لَعَلَّكَ تَظُنُّ قَضَاءً حَتْماً وَ قَدَراً لَازِماً.
⚡ شیخ پرسید: ای امیرمؤمنان، پس آیا رنج و زحمت من نزد خدا به حساب میآید [و اجری دارد]؟ امام (علیه السلام) فرمود: آرام باش ای شیخ! شاید گمان میکنی قضایی حتمی و قدری لازم [و جبر] بوده است؟
🔻 لَوْ كَانَ كَذَلِكَ لَبَطَلَ اَلثَّوَابُ وَ اَلْعِقَابُ وَ اَلْأَمْرُ وَ اَلنَّهْيُ وَ اَلزَّجْرُ وَ أُسْقِطَ مَعْنَى اَلْوَعْدِ وَ اَلْوَعِيدِ وَ لَمْ تَكُنْ عَلَى اَلْمُسِيءِ لَائِمَةٌ وَ لَا لِمُحْسِنٍ مَحْمَدَةٌ وَ لَكَانَ اَلْمُحْسِنُ أَوْلَى بِاللَّائِمَةِ مِنَ اَلْمُذْنِبِ وَ اَلْمُذْنِبُ أَوْلَى بِالْإِحْسَانِ مِنَ اَلْمُحْسِنِ.
⚡ اگر چنین بود (که جبر باشد)، ثواب و عقاب کنار میرفت، و امر و نهی الهی باطل میشد، و معنای وعده و وعید از بین میرفت، و نه بر بدکار سرزنشی بود، و نه برای نیکوکار ستایشی، بلکه نیکوکار به سرزنش سزاوارتر از گنهکار بود، و گنهکار به احسان شدن سزاوارتر از نیکوکار.
🔻 تِلْكَ مَقَالَةُ عَبَدَةِ اَلْأَوْثَانِ وَ خُصَمَاءِ اَلرَّحْمَنِ وَ قَدَرِيَّةِ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ وَ مَجُوسِهَا. يَا شَيْخُ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى كَلَّفَ تَخْيِيراً وَ نَهَى تَحْذِيراً وَ أَعْطَى عَلَى اَلْقَلِيلِ كَثِيراً وَ لَمْ يُعْصَ مَغْلُوباً وَ لَمْ يُطَعْ مُكْرِهاً.
⚡ این، گفتار بتپرستان و دشمنان خدای رحمان و قَدَریه و مجوس این امت است. ای شیخ، همانا خداوند متعال با اختیار تکلیف کرده و با برحذر داشتن نهی نموده، و بر [عمل] کم، [پاداش] بسیار عطا کرده است. و از روی مغلوب شدن نافرمانی نشده و به اکراه اطاعت نشده است.
🔻 وَ لَمْ يَخْلُقِ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ مٰا بَيْنَهُمٰا بٰاطِلاً ذٰلِكَ ظَنُّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ اَلنّٰارِ
⚡ و آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است را بیهوده نیافریده است؛ «این گمان کسانی است که کافر شدند، پس وای بر کافران از آتش».
🔻قَالَ فَنَهَضَ اَلشَّيْخُ وَ هُوَ يَقُولُ:
أَنْتَ اَلْإِمَامُ اَلَّذِي نَرْجُو بِطَاعَتِهِ يَوْمَ اَلنَّجَاةِ مِنَ اَلرَّحْمَنِ غُفْرَاناً
أَوْضَحْتَ مِنْ دِينِنَا مَا كَانَ مُلْتَبِساً جَزَاكَ رَبُّكَ عَنَّا فِيهِ إِحْسَاناً...
⚡راوی گوید: پس آن شیخ برخاست در حالی که میگفت:
تو آن امامی هستی که به طاعتش امید داریم / روز نجات از خدای رحمان، آمرزش را.
از دین ما آنچه را پیچیده بود روشن ساختی / پروردگارت تو را از جانب ما در این باره جزای خیر دهد.
🔸
🔸 حدیث ششم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/106228
الکافي، ج ۲، ص ۲۴۶
قائل: حديث قدسی > پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) > امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد ... قالا سمعنا أبا عبد الله (علیه السلام) يقول قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):
🔻قَالَ اَللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): مَا تَرَدَّدْتُ فِي شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِي فِي مَوْتِ عَبْدِيَ اَلْمُؤْمِنِ.
⚡ از منصور صیقل و معلی بن خنیس روایت شده که گفتند شنیدیم امام صادق (علیه السلام) میفرمود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
⚡خداوند (عز و جل) فرمود: من در هیچ کاری که انجامدهندهی آنم، (در مقام فعل) تردید نکردهام، مانند تردیدم در [گرفتن جان و] مرگ بنده مؤمنم (بخاطر حال کراهت و ترددی که نفس مؤمن هنگام مرگش دارد).
🔻 إِنَّنِي لَأُحِبُّ لِقَاءَهُ وَ يَكْرَهُ اَلْمَوْتَ فَأَصْرِفُهُ عَنْهُ، وَ إِنَّهُ لَيَدْعُونِي فَأُجِيبُهُ وَ إِنَّهُ لَيَسْأَلُنِي فَأُعْطِيهِ.
⚡ همانا من دیدار او را دوست دارم و او مرگ را ناخوش میدارد، پس مرگ را از او بازمیگردانم. و همانا او مرا میخواند، پس اجابتش میکنم و همانا از من درخواست میکند، پس به او عطا میکنم.
🔻 وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِي اَلدُّنْيَا إِلَّا وَاحِدٌ مِنْ عَبِيدِي مُؤْمِنٌ لَاسْتَغْنَيْتُ بِهِ عَنْ جَمِيعِ خَلْقِي وَ لَجَعَلْتُ لَهُ مِنْ إِيمَانِهِ أُنْساً لَا يَسْتَوْحِشُ إِلَی أَحَدٍ.
⚡ و اگر در دنیا جز یک بنده مؤمن از بندگانم نبود، فقط او برایم از میان همه خلقتم کافی بود، و از ایمانش [به خدا] برای او چنان انسی قرار میدادم که احتیاجی به هیچکس نداشته باشد و احساس وحشت [و غربت و تنهایی] نکند (چون همیشه مونس حقیقیاش خداست).
🔸
🔸 حدیث هفتم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/108215
الکافي، ج ۳، ص ۱۳۴
قائل: امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد ... عن أبي عبد الله (علیه السلام) قال: قُلْتُ: أَصْلَحَكَ اَللَّهُ، مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اَللَّهِ أَحَبَّ اَللَّهُ لِقَاءَهُ، وَ مَنْ أَبْغَضَ لِقَاءَ اَللَّهِ أَبْغَضَ اَللَّهُ لِقَاءَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ.
⚡ از یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) روایت شده که گفت: به امام عرض کردم: خدا کارتان را به صلاح آورد، [آیا این درست است که] هر کس دیدار خدا را دوست داشته باشد، خدا دیدارش را دوست دارد و هر کس دیدار خدا را ناخوش بدارد، خدا دیدارش را ناخوش میدارد؟
⚡امام (ع) فرمودند: آری.
🔻 قُلْتُ: فَوَ اَللَّهِ إِنَّا لَنَكْرَهُ اَلْمَوْتَ.
⚡ گفتم: پس به خدا سوگند، ما مرگ را ناخوش میداریم.
🔻 فَقَالَ: لَيْسَ ذَلِكَ حَيْثُ تَذْهَبُ، إِنَّمَا ذَلِكَ عِنْدَ اَلْمُعَايَنَةِ، إِذَا رَأَى مَا يُحِبُّ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يَتَقَدَّمَ وَ اَللَّهُ تَعَالَى يُحِبُّ لِقَاءَهُ وَ هُوَ يُحِبُّ لِقَاءَ اَللَّهِ حِينَئِذٍ،
⚡ فرمود: آنگونه که تو فکر میکنی نیست. این [دوست داشتن یا نداشتن] مربوط به هنگام مشاهده [لحظه مرگ] است. هنگامی که [مؤمن] آنچه را دوست دارد میبیند، چیزی برایش دوستداشتنیتر از آن نیست که [به سوی آن] پیش رود، و خداوند متعال نیز دیدار او را دوست دارد و او در آن هنگام دیدار خدا را دوست دارد.
🔻 وَ إِذَا رَأَى مَا يَكْرَهُ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَبْغَضَ إِلَيْهِ مِنْ لِقَاءِ اَللَّهِ وَ اَللَّهُ يُبْغِضُ لِقَاءَهُ.
⚡ و هنگامی که [کافر] آنچه را ناخوش میدارد میبیند، چیزی برایش ناخوشایندتر از دیدار خدا نیست و خداوند نیز دیدار او را ناخوش میدارد.
🔻 وَ لَمْ يَخْلُقِ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ مٰا بَيْنَهُمٰا بٰاطِلاً ذٰلِكَ ظَنُّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ اَلنّٰارِ
⚡ و آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است را بیهوده نیافریده است؛ «این گمان کسانی است که کافر شدند، پس وای بر کافران از آتش».
🔻قَالَ فَنَهَضَ اَلشَّيْخُ وَ هُوَ يَقُولُ:
أَنْتَ اَلْإِمَامُ اَلَّذِي نَرْجُو بِطَاعَتِهِ يَوْمَ اَلنَّجَاةِ مِنَ اَلرَّحْمَنِ غُفْرَاناً
أَوْضَحْتَ مِنْ دِينِنَا مَا كَانَ مُلْتَبِساً جَزَاكَ رَبُّكَ عَنَّا فِيهِ إِحْسَاناً...
⚡راوی گوید: پس آن شیخ برخاست در حالی که میگفت:
تو آن امامی هستی که به طاعتش امید داریم / روز نجات از خدای رحمان، آمرزش را.
از دین ما آنچه را پیچیده بود روشن ساختی / پروردگارت تو را از جانب ما در این باره جزای خیر دهد.
🔸
🔸 حدیث ششم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/106228
الکافي، ج ۲، ص ۲۴۶
قائل: حديث قدسی > پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) > امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد ... قالا سمعنا أبا عبد الله (علیه السلام) يقول قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):
🔻قَالَ اَللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): مَا تَرَدَّدْتُ فِي شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِي فِي مَوْتِ عَبْدِيَ اَلْمُؤْمِنِ.
⚡ از منصور صیقل و معلی بن خنیس روایت شده که گفتند شنیدیم امام صادق (علیه السلام) میفرمود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
⚡خداوند (عز و جل) فرمود: من در هیچ کاری که انجامدهندهی آنم، (در مقام فعل) تردید نکردهام، مانند تردیدم در [گرفتن جان و] مرگ بنده مؤمنم (بخاطر حال کراهت و ترددی که نفس مؤمن هنگام مرگش دارد).
🔻 إِنَّنِي لَأُحِبُّ لِقَاءَهُ وَ يَكْرَهُ اَلْمَوْتَ فَأَصْرِفُهُ عَنْهُ، وَ إِنَّهُ لَيَدْعُونِي فَأُجِيبُهُ وَ إِنَّهُ لَيَسْأَلُنِي فَأُعْطِيهِ.
⚡ همانا من دیدار او را دوست دارم و او مرگ را ناخوش میدارد، پس مرگ را از او بازمیگردانم. و همانا او مرا میخواند، پس اجابتش میکنم و همانا از من درخواست میکند، پس به او عطا میکنم.
🔻 وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِي اَلدُّنْيَا إِلَّا وَاحِدٌ مِنْ عَبِيدِي مُؤْمِنٌ لَاسْتَغْنَيْتُ بِهِ عَنْ جَمِيعِ خَلْقِي وَ لَجَعَلْتُ لَهُ مِنْ إِيمَانِهِ أُنْساً لَا يَسْتَوْحِشُ إِلَی أَحَدٍ.
⚡ و اگر در دنیا جز یک بنده مؤمن از بندگانم نبود، فقط او برایم از میان همه خلقتم کافی بود، و از ایمانش [به خدا] برای او چنان انسی قرار میدادم که احتیاجی به هیچکس نداشته باشد و احساس وحشت [و غربت و تنهایی] نکند (چون همیشه مونس حقیقیاش خداست).
🔸
🔸 حدیث هفتم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/108215
الکافي، ج ۳، ص ۱۳۴
قائل: امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد ... عن أبي عبد الله (علیه السلام) قال: قُلْتُ: أَصْلَحَكَ اَللَّهُ، مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اَللَّهِ أَحَبَّ اَللَّهُ لِقَاءَهُ، وَ مَنْ أَبْغَضَ لِقَاءَ اَللَّهِ أَبْغَضَ اَللَّهُ لِقَاءَهُ؟ قَالَ: نَعَمْ.
⚡ از یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) روایت شده که گفت: به امام عرض کردم: خدا کارتان را به صلاح آورد، [آیا این درست است که] هر کس دیدار خدا را دوست داشته باشد، خدا دیدارش را دوست دارد و هر کس دیدار خدا را ناخوش بدارد، خدا دیدارش را ناخوش میدارد؟
⚡امام (ع) فرمودند: آری.
🔻 قُلْتُ: فَوَ اَللَّهِ إِنَّا لَنَكْرَهُ اَلْمَوْتَ.
⚡ گفتم: پس به خدا سوگند، ما مرگ را ناخوش میداریم.
🔻 فَقَالَ: لَيْسَ ذَلِكَ حَيْثُ تَذْهَبُ، إِنَّمَا ذَلِكَ عِنْدَ اَلْمُعَايَنَةِ، إِذَا رَأَى مَا يُحِبُّ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يَتَقَدَّمَ وَ اَللَّهُ تَعَالَى يُحِبُّ لِقَاءَهُ وَ هُوَ يُحِبُّ لِقَاءَ اَللَّهِ حِينَئِذٍ،
⚡ فرمود: آنگونه که تو فکر میکنی نیست. این [دوست داشتن یا نداشتن] مربوط به هنگام مشاهده [لحظه مرگ] است. هنگامی که [مؤمن] آنچه را دوست دارد میبیند، چیزی برایش دوستداشتنیتر از آن نیست که [به سوی آن] پیش رود، و خداوند متعال نیز دیدار او را دوست دارد و او در آن هنگام دیدار خدا را دوست دارد.
🔻 وَ إِذَا رَأَى مَا يَكْرَهُ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَبْغَضَ إِلَيْهِ مِنْ لِقَاءِ اَللَّهِ وَ اَللَّهُ يُبْغِضُ لِقَاءَهُ.
⚡ و هنگامی که [کافر] آنچه را ناخوش میدارد میبیند، چیزی برایش ناخوشایندتر از دیدار خدا نیست و خداوند نیز دیدار او را ناخوش میدارد.
🔸
🔸 حدیث هشتم
جامع الأحادیث
https://hadith.inoor.ir/hadith/441328
کلیات حدیث قدسی، ج ۱، ص ۶۲۵
قائل: امام سجاد (علیه السلام)
---
🔻 الحسن بن محمد بن الحسن الطوسي ... عن أبي عبد الله (علیه السلام) قال قال علي بن الحسين (علیهما السلام): قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
⚡ از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که امام سجاد (علیه السلام) فرمود: خداوند (عز و جل) فرمود:
🔻 مَا تَرَدَّدْتُ فِي شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عَنْ قَبْضِ رُوحِ اَلْمُؤْمِنِ، يَكْرَهُ اَلْمَوْتَ وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ، فَإِذَا حَضَرَهُ أَجَلُهُ اَلَّذِي لَا تَأْخِيرَ فِيهِ بَعَثْتُ إِلَيْهِ بِرَيْحَانَتَيْنِ مِنَ اَلْجَنَّةِ تُسَمَّى إِحْدَاهُمَا اَلْمُسْخِيَةَ وَ اَلْأُخْرَى اَلْمُنْسِيَةَ، فَأَمَّا اَلْمُسْخِيَةُ فَتُسْخِيهِ عَنْ مَالِهِ، وَ أَمَّا اَلْمُنْسِيَةُ فَتُنْسِيهِ أَمْرَ اَلدُّنْيَا.
⚡ من در هیچ کاری که انجامدهنده آنم، تردید نکردهام، مانند تردیدم درباره گرفتن جان مؤمن. او مرگ را ناخوش میدارد و من ناراحتی او را ناخوش میدارم. پس چون اجلش که تأخیری در آن نیست، فرا رسد، دو شاخه ریحان از بهشت به سوی او میفرستم که یکی «مُسخِیَه» (سخاوتمند کننده) و دیگری «مُنْسِیَه» (فراموشیآور) نام دارد. اما «مُسخِیَه»، او را نسبت به مالش سخاوتمند میکند، و اما «مُنْسِیَه»، امور دنیا را از یادش میبرد.
🔸
🔸مهمترین نکات حدیث:
🔻 حاکمیت حکمت الهی بر امیال انسانی: حدیث اول، اصل بنیادینِ حاکم بر تمامی تقدیرات الهی را بیان میکند: «إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ يُجْرِي اَلْأُمُورَ عَلَی مَا يَقْتَضِيهِ، لَا عَلَی مَا تَرْتَضِيهِ» (خداوند کارها را بر اساس اقتضای آن امور -در حکمت خویش- به جریان میاندازد، نه بر اساس پسند تو). پذیرش این اصل، مقدمه ورود به مقام تسلیم و رضاست و به انسان میآموزد که در برابر وقایعی که برخلاف میل اوست، به علم و حکمت مطلق خداوند اعتماد کند.
🔸
🔻 تفکیک مشیت تکوینی و رضایت تشریعی (جمعبندی احادیث ۲، ۳، ۴ و ۵): این مجموعه روایات به روشنی میان سطوح مختلف اراده الهی تمایز قائل میشوند. خداوند در حوزه تکوین «میخواهد و اراده میکند» («شَاءَ وَ أَرَادَ») که کفر و گناه در عالم (در بستر اختیار انسان) رخ دهد، اما هرگز در حوزه تشریع آن را «دوست ندارد و به آن راضی نیست» («وَ لَمْ يُحِبَّ وَ لَمْ يَرْضَ»). این قضا و قدر تکوینی، به معنای جبر نیست؛ چنانکه در حدیث پنجم، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به آن شیخ فرمودند این گمان که قضا و قدر «حتمی و لازم» است («قَضَاءً حَتْماً وَ قَدَراً لَازِماً») باطل است، چرا که در این صورت امر و نهی و ثواب و عقاب بیمعنا میشود. بلکه قضای الهی بر این تعلق گرفته که انسان مختار باشد «إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى كَلَّفَ تَخْيِيراً وَ نَهَى تَحْذِيراً» (خداوند با اختیار تکلیف کرده و با برحذر داشتن نهی نموده). این اختیار، خود جزئی از نظام قضا و قدر است تا انتخابِ عاشقانه ایمان و طاعت، موجب کمال مقام رضا و بهشت رضوان الهی برای بنده شود.
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۱۳۸
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/345157
🔸
🔻 هماهنگی هدایت تکوینی و تشریعی برای رشد مؤمن (جمعبندی احادیث ۶، ۷ و ۸): خداوند همانگونه که در هدایت تشریعی (قرآن) میفرماید چه بسا امری ناخوشایند برای شما خیر باشد «وَعَسَىٰٓ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ»، در هدایت تکوینی نیز همین لطف را جاری میسازد. اوامر تکوینی (مانند مرگ مؤمن) که ممکن است ظاهری ناخوشایند داشته باشند، در باطن با رضایت تشریعی او برای کمال مؤمن هماهنگ است. خداوند از کراهت مؤمن نسبت به مرگ آگاه است و چون، طبق حدیث هشتم ، «ناراحتی او را ناخوش میدارد» («أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ»)، در لحظه احتضار با هدایت تکوینی، با چشاندن «روایح بهشتی» («بِرَيْحَانَتَيْنِ مِنَ اَلْجَنَّةِ») و نمایاندن لذت لقاء، حالت کراهت را به رضایت و شوق تبدیل میکند تا انتقال او به آخرت، آنگونه که در حدیث هفتم آمده، با تسلیم و عشق صورت پذیرد.
🔸
🔻 "رضا"؛ عالیترین مقام بندگی و ثمره محبت الهی: این روایات نشان میدهند که هدف غایی تربیت الهی، رساندن بنده به «مقام رضا» است.
⚡«رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ» (رأس طاعت خدا، صبر و رضایت از خداست).
الکافي، ج ۲، ص ۶۰
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/105475
⚡«عَلَامَةُ رِضَا اَللَّهِ... رِضَاهُ بِمَا قَضَى» (نشانه رضایت خدا از بنده، رضایت بنده از قضای الهی است).
غرر الحکم و درر الکلم، ج ۱، ص ۴۶۷
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/456447
🔸 حدیث هشتم
جامع الأحادیث
https://hadith.inoor.ir/hadith/441328
کلیات حدیث قدسی، ج ۱، ص ۶۲۵
قائل: امام سجاد (علیه السلام)
---
🔻 الحسن بن محمد بن الحسن الطوسي ... عن أبي عبد الله (علیه السلام) قال قال علي بن الحسين (علیهما السلام): قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
⚡ از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که امام سجاد (علیه السلام) فرمود: خداوند (عز و جل) فرمود:
🔻 مَا تَرَدَّدْتُ فِي شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عَنْ قَبْضِ رُوحِ اَلْمُؤْمِنِ، يَكْرَهُ اَلْمَوْتَ وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ، فَإِذَا حَضَرَهُ أَجَلُهُ اَلَّذِي لَا تَأْخِيرَ فِيهِ بَعَثْتُ إِلَيْهِ بِرَيْحَانَتَيْنِ مِنَ اَلْجَنَّةِ تُسَمَّى إِحْدَاهُمَا اَلْمُسْخِيَةَ وَ اَلْأُخْرَى اَلْمُنْسِيَةَ، فَأَمَّا اَلْمُسْخِيَةُ فَتُسْخِيهِ عَنْ مَالِهِ، وَ أَمَّا اَلْمُنْسِيَةُ فَتُنْسِيهِ أَمْرَ اَلدُّنْيَا.
⚡ من در هیچ کاری که انجامدهنده آنم، تردید نکردهام، مانند تردیدم درباره گرفتن جان مؤمن. او مرگ را ناخوش میدارد و من ناراحتی او را ناخوش میدارم. پس چون اجلش که تأخیری در آن نیست، فرا رسد، دو شاخه ریحان از بهشت به سوی او میفرستم که یکی «مُسخِیَه» (سخاوتمند کننده) و دیگری «مُنْسِیَه» (فراموشیآور) نام دارد. اما «مُسخِیَه»، او را نسبت به مالش سخاوتمند میکند، و اما «مُنْسِیَه»، امور دنیا را از یادش میبرد.
🔸
🔸مهمترین نکات حدیث:
🔻 حاکمیت حکمت الهی بر امیال انسانی: حدیث اول، اصل بنیادینِ حاکم بر تمامی تقدیرات الهی را بیان میکند: «إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ يُجْرِي اَلْأُمُورَ عَلَی مَا يَقْتَضِيهِ، لَا عَلَی مَا تَرْتَضِيهِ» (خداوند کارها را بر اساس اقتضای آن امور -در حکمت خویش- به جریان میاندازد، نه بر اساس پسند تو). پذیرش این اصل، مقدمه ورود به مقام تسلیم و رضاست و به انسان میآموزد که در برابر وقایعی که برخلاف میل اوست، به علم و حکمت مطلق خداوند اعتماد کند.
🔸
🔻 تفکیک مشیت تکوینی و رضایت تشریعی (جمعبندی احادیث ۲، ۳، ۴ و ۵): این مجموعه روایات به روشنی میان سطوح مختلف اراده الهی تمایز قائل میشوند. خداوند در حوزه تکوین «میخواهد و اراده میکند» («شَاءَ وَ أَرَادَ») که کفر و گناه در عالم (در بستر اختیار انسان) رخ دهد، اما هرگز در حوزه تشریع آن را «دوست ندارد و به آن راضی نیست» («وَ لَمْ يُحِبَّ وَ لَمْ يَرْضَ»). این قضا و قدر تکوینی، به معنای جبر نیست؛ چنانکه در حدیث پنجم، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به آن شیخ فرمودند این گمان که قضا و قدر «حتمی و لازم» است («قَضَاءً حَتْماً وَ قَدَراً لَازِماً») باطل است، چرا که در این صورت امر و نهی و ثواب و عقاب بیمعنا میشود. بلکه قضای الهی بر این تعلق گرفته که انسان مختار باشد «إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى كَلَّفَ تَخْيِيراً وَ نَهَى تَحْذِيراً» (خداوند با اختیار تکلیف کرده و با برحذر داشتن نهی نموده). این اختیار، خود جزئی از نظام قضا و قدر است تا انتخابِ عاشقانه ایمان و طاعت، موجب کمال مقام رضا و بهشت رضوان الهی برای بنده شود.
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۱۳۸
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/345157
🔸
🔻 هماهنگی هدایت تکوینی و تشریعی برای رشد مؤمن (جمعبندی احادیث ۶، ۷ و ۸): خداوند همانگونه که در هدایت تشریعی (قرآن) میفرماید چه بسا امری ناخوشایند برای شما خیر باشد «وَعَسَىٰٓ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ»، در هدایت تکوینی نیز همین لطف را جاری میسازد. اوامر تکوینی (مانند مرگ مؤمن) که ممکن است ظاهری ناخوشایند داشته باشند، در باطن با رضایت تشریعی او برای کمال مؤمن هماهنگ است. خداوند از کراهت مؤمن نسبت به مرگ آگاه است و چون، طبق حدیث هشتم ، «ناراحتی او را ناخوش میدارد» («أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ»)، در لحظه احتضار با هدایت تکوینی، با چشاندن «روایح بهشتی» («بِرَيْحَانَتَيْنِ مِنَ اَلْجَنَّةِ») و نمایاندن لذت لقاء، حالت کراهت را به رضایت و شوق تبدیل میکند تا انتقال او به آخرت، آنگونه که در حدیث هفتم آمده، با تسلیم و عشق صورت پذیرد.
🔸
🔻 "رضا"؛ عالیترین مقام بندگی و ثمره محبت الهی: این روایات نشان میدهند که هدف غایی تربیت الهی، رساندن بنده به «مقام رضا» است.
⚡«رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ» (رأس طاعت خدا، صبر و رضایت از خداست).
الکافي، ج ۲، ص ۶۰
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/105475
⚡«عَلَامَةُ رِضَا اَللَّهِ... رِضَاهُ بِمَا قَضَى» (نشانه رضایت خدا از بنده، رضایت بنده از قضای الهی است).
غرر الحکم و درر الکلم، ج ۱، ص ۴۶۷
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/456447
🔻خداوند در حدیث قدسی به حضرت موسی (علیه السلام) میفرماید: «أَنَّ رِضَايَ فِي رِضَاكَ بِقَضَائِي» (همانا رضایت من در رضایت تو به قضای من است).
بحار الأنوار، ج ۱۳، ص ۳۵۸
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/227699
🔻این «مقام رضا» آنچنان والاست که خداوند به پیامبرش میفرماید هر مؤمنی که به قضای الهی راضی باشد، او را «أَكْتُبْهُ... مِنَ اَلصِّدِّيقِينَ عِنْدِي» (از صدیقین نزد خود مینویسم).
الکافی، ج ۲، ص ۶۱
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/105480
🔸
🔻 خیر مطلق در تقدیر الهی برای مؤمن: از منظر ایمان، هیچ قضای الهی برای مؤمن جز خیر نیست. این اصل بنیادین در کلام امام صادق (علیه السلام) به زیبایی بیان شده است:
⚡«عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ اَلْمُسْلِمِ لاَ يَقْضِي اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ قَضَاءً إِلاَّ كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقَارِيضِ كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَكَ مَشَارِقَ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا كَانَ خَيْراً لَهُ»
(در شگفتم از مرد مسلمان که خداوند برای او هیچ قضایی مقرر نمیکند مگر آنکه برایش خیر است، اگر با قیچیها تکه تکه شود برایش خیر است و اگر مالک شرق و غرب زمین شود برایش خیر است).
الکافی، ج ۲، ص ۶۲
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/105482
🔻 این باور، ریشه در تسلیم محض به علم و حکمت پروردگار دارد، همانطور که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«فِي كُلِّ قَضَاءِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خِيَرَةٌ لِلْمُؤْمِنِ» (در هر قضای خداوند برای مؤمن خیری نهفته است).
عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۴۱
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/345161
🔸
🔻 پس هر قضاء و تقدیر الهی برای هر نفس مطمئن به خدا، تجلیای از لطف خدا به اوست، و نفس انسان با رضای کامل به آن قضاء الهی به «بهشت عشق ذات الهی و لذت بینهایتِ رضایتِ ربّ خویش» میرسد:
⚡ يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً، فَادْخُلِي فِي عِبادِي، وَ ادْخُلِي جَنَّتِي
🔻خداوند انسان را برای رسیدن به همین «بهشت رضوان و مقام رضا» آفرید.
🔻مولوی میگوید:
گفت بهلول آن یکی درویش را
چونی ای درویش واقف کن مرا
گفت چون باشد، کسی که جاودان
بر مراد او رود کار جهان
سیل و جوها بر مراد او روند
اختران زان سان که خواهد آن شوند
زندگی و مرگ سرهنگان او
بر مراد او روانه کو بکو
هر کجا خواهد فرستد تعزیت
هر کجا خواهد ببخشد تهنیت
سالکانِ راه هم بر گام او
ماندگان از راه هم در دام او
هیچ دندانی نخندد در جهان
بی رضا و امر آن فرمانروان
گفت ای شه راست گفتی همچنین
در فر و سیمای تو پیداست این
این و صد چندینی ای صادق ولیک
شرح کن این را بیان کن نیک نیک
گفت این باری یقین شد پیش عام
که جهان در امر یزدانست رام
هیچ برگی در نیفتد از درخت
بی قضا و حکم آن سلطان بخت
از دهان، لقمه نشد سوی گلو
تا نگوید لقمه را حق که «ادخلوا»
میل و رغبت کان زمام آدمیست
جنبش آن رامِ امرِ آن غنیست
در زمینها و آسمانها ذرهای
پر نجنباند نگردد پرهای
⚡چون قضای حق رضای بنده شد
⚡حکم او را بندهاش خواهنده شد
بی تکلف نه پی مزد و ثواب
بلک طبع او چنین شد مستطاب
هست ایمانش برای خواست او
نه برای جنت و اشجار و جو
ترک کفرش هم برای حق بود
نه ز بیم آنک در آتش رود
این چنین آمد ز اصل، آن خوی او
نه ریاضت نه به جست و جوی او
آنگهان خندد که او بیند «رضا»
همچو حلوای شکر او را «قضا»
بندهای کش خوی و خلقت این بود
نُهجهان بر امر و فرمانش رود
🔸
🔻 سعدی هم چنین میسراید:
ای یار ناگزیر که دل در هوای توست
جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست
غوغای عارفان و تمنای عاشقان
حرص بهشت نیست، که شوق لقای توست
گر تاج میدهی غرض ما قبول تو
ور تیغ میزنی طلب ما رضای توست
سعدی رضای دوست طلب کن، نه حظّ خویش
عبد آن کند که رأی خداوندگار اوست
🔸
🔻 و حافظ شیرازی میفرماید:
ای درد تواَم درمان، در بستر ناکامی
و ای یاد تواَم مونس، در گوشهی تنهایی
در دایرهی قسمت، ما نقطهی تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
🔸
🔻 باباطاهر هم «مقام رضا» را اینگونه توصیف میکند:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
🔸
🔻 فیض کاشانی هم چنین با «خدای عزیز» عاشقانه میگوید:
فخر دو عالمیم و گدای تو آمدیم
بر درگه تو بهر عطای تو آمدیم
در گوش ما فتاد بناگه ندای «کن»
جستیم از عدم، به ندای تو آمدیم
ما را نبود هیچ مهمی در آب و خاک
در آتش بلا به هوای تو آمدیم
ما از کجا و خون جگر خوردن از کجا
بر خوان اینجهان به صلای تو آمدیم
این آمدن برای تو بود و برای تو
بهر تو آمدیم و برای تو آمدیم
بحار الأنوار، ج ۱۳، ص ۳۵۸
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/227699
🔻این «مقام رضا» آنچنان والاست که خداوند به پیامبرش میفرماید هر مؤمنی که به قضای الهی راضی باشد، او را «أَكْتُبْهُ... مِنَ اَلصِّدِّيقِينَ عِنْدِي» (از صدیقین نزد خود مینویسم).
الکافی، ج ۲، ص ۶۱
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/105480
🔸
🔻 خیر مطلق در تقدیر الهی برای مؤمن: از منظر ایمان، هیچ قضای الهی برای مؤمن جز خیر نیست. این اصل بنیادین در کلام امام صادق (علیه السلام) به زیبایی بیان شده است:
⚡«عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ اَلْمُسْلِمِ لاَ يَقْضِي اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ قَضَاءً إِلاَّ كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقَارِيضِ كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَكَ مَشَارِقَ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا كَانَ خَيْراً لَهُ»
(در شگفتم از مرد مسلمان که خداوند برای او هیچ قضایی مقرر نمیکند مگر آنکه برایش خیر است، اگر با قیچیها تکه تکه شود برایش خیر است و اگر مالک شرق و غرب زمین شود برایش خیر است).
الکافی، ج ۲، ص ۶۲
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/105482
🔻 این باور، ریشه در تسلیم محض به علم و حکمت پروردگار دارد، همانطور که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«فِي كُلِّ قَضَاءِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خِيَرَةٌ لِلْمُؤْمِنِ» (در هر قضای خداوند برای مؤمن خیری نهفته است).
عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۴۱
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/345161
🔸
🔻 پس هر قضاء و تقدیر الهی برای هر نفس مطمئن به خدا، تجلیای از لطف خدا به اوست، و نفس انسان با رضای کامل به آن قضاء الهی به «بهشت عشق ذات الهی و لذت بینهایتِ رضایتِ ربّ خویش» میرسد:
⚡ يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً، فَادْخُلِي فِي عِبادِي، وَ ادْخُلِي جَنَّتِي
🔻خداوند انسان را برای رسیدن به همین «بهشت رضوان و مقام رضا» آفرید.
🔻مولوی میگوید:
گفت بهلول آن یکی درویش را
چونی ای درویش واقف کن مرا
گفت چون باشد، کسی که جاودان
بر مراد او رود کار جهان
سیل و جوها بر مراد او روند
اختران زان سان که خواهد آن شوند
زندگی و مرگ سرهنگان او
بر مراد او روانه کو بکو
هر کجا خواهد فرستد تعزیت
هر کجا خواهد ببخشد تهنیت
سالکانِ راه هم بر گام او
ماندگان از راه هم در دام او
هیچ دندانی نخندد در جهان
بی رضا و امر آن فرمانروان
گفت ای شه راست گفتی همچنین
در فر و سیمای تو پیداست این
این و صد چندینی ای صادق ولیک
شرح کن این را بیان کن نیک نیک
گفت این باری یقین شد پیش عام
که جهان در امر یزدانست رام
هیچ برگی در نیفتد از درخت
بی قضا و حکم آن سلطان بخت
از دهان، لقمه نشد سوی گلو
تا نگوید لقمه را حق که «ادخلوا»
میل و رغبت کان زمام آدمیست
جنبش آن رامِ امرِ آن غنیست
در زمینها و آسمانها ذرهای
پر نجنباند نگردد پرهای
⚡چون قضای حق رضای بنده شد
⚡حکم او را بندهاش خواهنده شد
بی تکلف نه پی مزد و ثواب
بلک طبع او چنین شد مستطاب
هست ایمانش برای خواست او
نه برای جنت و اشجار و جو
ترک کفرش هم برای حق بود
نه ز بیم آنک در آتش رود
این چنین آمد ز اصل، آن خوی او
نه ریاضت نه به جست و جوی او
آنگهان خندد که او بیند «رضا»
همچو حلوای شکر او را «قضا»
بندهای کش خوی و خلقت این بود
نُهجهان بر امر و فرمانش رود
🔸
🔻 سعدی هم چنین میسراید:
ای یار ناگزیر که دل در هوای توست
جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست
غوغای عارفان و تمنای عاشقان
حرص بهشت نیست، که شوق لقای توست
گر تاج میدهی غرض ما قبول تو
ور تیغ میزنی طلب ما رضای توست
سعدی رضای دوست طلب کن، نه حظّ خویش
عبد آن کند که رأی خداوندگار اوست
🔸
🔻 و حافظ شیرازی میفرماید:
ای درد تواَم درمان، در بستر ناکامی
و ای یاد تواَم مونس، در گوشهی تنهایی
در دایرهی قسمت، ما نقطهی تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
🔸
🔻 باباطاهر هم «مقام رضا» را اینگونه توصیف میکند:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
🔸
🔻 فیض کاشانی هم چنین با «خدای عزیز» عاشقانه میگوید:
فخر دو عالمیم و گدای تو آمدیم
بر درگه تو بهر عطای تو آمدیم
در گوش ما فتاد بناگه ندای «کن»
جستیم از عدم، به ندای تو آمدیم
ما را نبود هیچ مهمی در آب و خاک
در آتش بلا به هوای تو آمدیم
ما از کجا و خون جگر خوردن از کجا
بر خوان اینجهان به صلای تو آمدیم
این آمدن برای تو بود و برای تو
بهر تو آمدیم و برای تو آمدیم
هم راه را بهما تو نمودی ز ابتدا
هم گام گام را به هِدای تو آمدیم
با پای سعی خود بکجا میتوان رسید
این راه را تمام، بهپای تو آمدیم
این راه پرنشیب و فراز خطیر را
در آرزوی وصل و لقای تو آمدیم
ما را تو میسری و توئی آب روی ما
ما خاکیان ولی نه سزای تو آمدیم
امر امر توست، هرچه تو گوئی چنان کنیم
در دایرهی قَدَر، به قضای تو آمدیم
کاری برای خود نکنیم و هوای خود
فرمانبرانِ رأی و رضای تو آمدیم
هرجا که رفتهایم ز بهر تو رفتهایم
هرجا که آمدیم برای تو آمدیم
تو آنِ خویش باشی و ما نیز آنِ تو
ما مای خود نهایم که مای تو آمدیم
بیفیضِ تو ز فیض نیاید نَفَس زدن
در فن شاعری به رضای تو آمدیم
🔸
🔻 جمعبندی نهایی:
⚡مجموعه این روایات، تصویری جامع از نظام حکیمانه الهی ارائه میدهند. اساس این نظام بر حکمت مطلق خداوند استوار است (حدیث اول) که بر امیال ما برتری دارد. در این چارچوب، خداوند به انسان قدرت انتخاب داده (حدیث پنجم) و به همین دلیل، میان «مشیت تکوینی» او (اجازه وقوع امور، حتی گناهان) و «رضایت تشریعی» او (محبت به نیکیها و کراهت از بدیها) تفاوت وجود دارد (احادیث ۲، ۳ و ۴) .
⚡غایت سلوک مؤمن، رسیدن به مقام «رضا» و تسلیم عاشقانه در برابر این تقدیر حکیمانه است، با این ایمان که هر آنچه برای او رقم میخورد، عین خیر است. اوج این لطف الهی در سختترین لحظات، یعنی مرگ، تجلی مییابد؛ جایی که خداوند با هدایت تکوینی و محبتآمیز خود، ترس طبیعی مؤمن را به شوقی برای وصال تبدیل میکند (احادیث ۶، ۷ و ۸) .
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
هم گام گام را به هِدای تو آمدیم
با پای سعی خود بکجا میتوان رسید
این راه را تمام، بهپای تو آمدیم
این راه پرنشیب و فراز خطیر را
در آرزوی وصل و لقای تو آمدیم
ما را تو میسری و توئی آب روی ما
ما خاکیان ولی نه سزای تو آمدیم
امر امر توست، هرچه تو گوئی چنان کنیم
در دایرهی قَدَر، به قضای تو آمدیم
کاری برای خود نکنیم و هوای خود
فرمانبرانِ رأی و رضای تو آمدیم
هرجا که رفتهایم ز بهر تو رفتهایم
هرجا که آمدیم برای تو آمدیم
تو آنِ خویش باشی و ما نیز آنِ تو
ما مای خود نهایم که مای تو آمدیم
بیفیضِ تو ز فیض نیاید نَفَس زدن
در فن شاعری به رضای تو آمدیم
🔸
🔻 جمعبندی نهایی:
⚡مجموعه این روایات، تصویری جامع از نظام حکیمانه الهی ارائه میدهند. اساس این نظام بر حکمت مطلق خداوند استوار است (حدیث اول) که بر امیال ما برتری دارد. در این چارچوب، خداوند به انسان قدرت انتخاب داده (حدیث پنجم) و به همین دلیل، میان «مشیت تکوینی» او (اجازه وقوع امور، حتی گناهان) و «رضایت تشریعی» او (محبت به نیکیها و کراهت از بدیها) تفاوت وجود دارد (احادیث ۲، ۳ و ۴) .
⚡غایت سلوک مؤمن، رسیدن به مقام «رضا» و تسلیم عاشقانه در برابر این تقدیر حکیمانه است، با این ایمان که هر آنچه برای او رقم میخورد، عین خیر است. اوج این لطف الهی در سختترین لحظات، یعنی مرگ، تجلی مییابد؛ جایی که خداوند با هدایت تکوینی و محبتآمیز خود، ترس طبیعی مؤمن را به شوقی برای وصال تبدیل میکند (احادیث ۶، ۷ و ۸) .
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
علامه میرجهانی
زندگانی عالمان @Alemin
🎙 #صوت منتشرشده مربوط است به مرحوم #آیت_الله_سیدحسن_میرجهانی (متوفی ۱۳۷۱) از ملازمان آیتالله العظمی #سیدابوالحسن_اصفهانی.
در این صوت، داستان #تشرف سید ابوالحسن و همچنین #بحرالعلوم_یمنی و شیعه شدن بیش از ۲۰۰۰ نفر از مقلدان وی روایت میشود.
" زندگانی عالمان "
🔰 https://eitaa.com/Alemin/1504
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
در این صوت، داستان #تشرف سید ابوالحسن و همچنین #بحرالعلوم_یمنی و شیعه شدن بیش از ۲۰۰۰ نفر از مقلدان وی روایت میشود.
" زندگانی عالمان "
🔰 https://eitaa.com/Alemin/1504
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴پیام فرزند شهید سید حسن نصرالله به مردم ایران
#حزب_الله_لبنان
#حزب_الله_پیروز_است
#سید_مقاومت
#انا_علی_العهد
#قرارگاه_ثامن_قم
🔹 eitaa.com/samenqom313/28838
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
#حزب_الله_لبنان
#حزب_الله_پیروز_است
#سید_مقاومت
#انا_علی_العهد
#قرارگاه_ثامن_قم
🔹 eitaa.com/samenqom313/28838
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💥از "صفین" تا "برجام" ❗️
بسیار زیبا ساخته! وقتی که برای نگاه کردن به آن گذاشته میشود ارزش دارد!
برای این کلیپ خیلی زحمت کشیده شده
و مناسب با این روزهای کشور ما است.
🔹 eitaa.com/omidreza_sattari/2579
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
بسیار زیبا ساخته! وقتی که برای نگاه کردن به آن گذاشته میشود ارزش دارد!
برای این کلیپ خیلی زحمت کشیده شده
و مناسب با این روزهای کشور ما است.
🔹 eitaa.com/omidreza_sattari/2579
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
نماز شب
استاد فیاض بخش
🎙 🔹#استاد_فیاض_بخش🔹
✨ منافقین در قیامت
از نور اعمال خیر محروماند...
💡 از جمله: نورِ #نماز_شب
که بهرهای از آن ندارند.
🕯 ولی مؤمن،
با #نماز_شب، نوری پیدا میکند
که نگهدار او از گناه است.
🌙 حالِ مناجات مؤمن
در دل شب با خدا...
چهحال لطیفیست...😢😢😢
📥 بشنوید این صوت نورانی...
التماس دعا
#نماز_شب
اَلــِــفِ قامَـــتِ دوسْــــــت👇🏻
https://eitaa.com/ghamt_dost/250
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
✨ منافقین در قیامت
از نور اعمال خیر محروماند...
💡 از جمله: نورِ #نماز_شب
که بهرهای از آن ندارند.
🕯 ولی مؤمن،
با #نماز_شب، نوری پیدا میکند
که نگهدار او از گناه است.
🌙 حالِ مناجات مؤمن
در دل شب با خدا...
چهحال لطیفیست...😢😢😢
📥 بشنوید این صوت نورانی...
التماس دعا
#نماز_شب
اَلــِــفِ قامَـــتِ دوسْــــــت👇🏻
https://eitaa.com/ghamt_dost/250
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
🖼️ #لوح | سید بوی خدا را می دهد..
✏️ برگرفته از دست خط تازه منتشر شده #حاج_قاسم نسبت به سید حسن نصرالله
📆 به مناسبت سالگرد #شهادت سید مقاومت
#سید_حسن_نصرالله
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
✏️ برگرفته از دست خط تازه منتشر شده #حاج_قاسم نسبت به سید حسن نصرالله
📆 به مناسبت سالگرد #شهادت سید مقاومت
#سید_حسن_نصرالله
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥سیّدحسن نصرالله و حزبالله لبنان، ثروتی برای دنیای اسلام
🔸رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی اخیر، یاد شهید سیّدحسن نصرالله را به مناسبت سالگرد شهادت این مجاهد کبیر گرامی داشتند و حزبالله را ثروتی برای دنیای اسلام دانستند. این فیلم را ببینید.
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
🔸رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی اخیر، یاد شهید سیّدحسن نصرالله را به مناسبت سالگرد شهادت این مجاهد کبیر گرامی داشتند و حزبالله را ثروتی برای دنیای اسلام دانستند. این فیلم را ببینید.
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠آیت الله جوادی آملی: فقط در یک مجلس ترحیم تا آخر نشستم و گریستم!
🔻آیت الله جوادی آملی: معمولاً ما که مجلس ترحیم می رفتیم، مجلس عزا بالاخره یک فاتحه ای می خواندیم و رسم بود؛ تا آخر که نمی نشینیم.
🔸️آن شب ( تا آخر، یعنی تا آخر ) نشستم، گریه کردم " گریه خجالت ". نه برای اینکه ثواب ببرم! اینقدر آدم مجاهد می شود؟! خُب مرگ روبرویت است! گفتند نه، سنگر را خالی نمی کنیم؛ اینها عمود دین هستند.
🌹هفته دفاع مقدس گرامی باد
#شهادت #جنگ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🔺کانال معرفتي طَریقُ السُّلُوک «کانال تخصصی یادنامه اولیاء الله و احوالات بزرگان عالم اسلام»
https://eitaa.com/solook110/5877
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
🔻آیت الله جوادی آملی: معمولاً ما که مجلس ترحیم می رفتیم، مجلس عزا بالاخره یک فاتحه ای می خواندیم و رسم بود؛ تا آخر که نمی نشینیم.
🔸️آن شب ( تا آخر، یعنی تا آخر ) نشستم، گریه کردم " گریه خجالت ". نه برای اینکه ثواب ببرم! اینقدر آدم مجاهد می شود؟! خُب مرگ روبرویت است! گفتند نه، سنگر را خالی نمی کنیم؛ اینها عمود دین هستند.
🌹هفته دفاع مقدس گرامی باد
#شهادت #جنگ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🔺کانال معرفتي طَریقُ السُّلُوک «کانال تخصصی یادنامه اولیاء الله و احوالات بزرگان عالم اسلام»
https://eitaa.com/solook110/5877
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
بسم الله
#حدیث
🔸 مهریه آسمانی و زمینی حضرت زهرا (علیها السلام) و تأسیس سنت نبوی (مهر السنة) در ازدواج
🔸
حدیث اول
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378969
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۱
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۶۹
قائل: امام باقر (علیه السلام)
---
🔻 وَ فِي اَلْجِلَاءِ وَ اَلشِّفَاءِ فِي خَبَرٍ طَوِيلٍ عَنِ اَلْبَاقِرِ (علیه السلام): وَ جُعِلَتْ نِحْلَتُهَا مِنْ عَلِيٍّ خُمُسَ اَلدُّنْيَا وَ ثُلُثَيِ اَلْجَنَّةِ وَ جُعِلَتْ لَهَا فِي اَلْأَرْضِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ اَلْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ نَهْرَوَانُ وَ نَهْرُ بَلْخٍ فَزَوِّجْهَا يَا مُحَمَّدُ بِخَمْسِمِائَةِ دِرْهَمٍ تَكُونُ سُنَّةً لِأُمَّتِكَ اَلْخَبَرَ.
⚡ و در کتاب «الجلاء و الشفاء» در خبری طولانی از امام باقر (علیه السلام) آمده است: و عطیه و مهریه او [حضرت زهرا] از جانب علی، یک پنجم دنیا و دو سوم بهشت قرار داده شد، و در زمین چهار رودخانه برای او مقرر گشت: فرات، نیل مصر، نهروان و رود بلخ. پس ای محمد، او را با مهریه پانصد درهم به ازدواج [علی] درآور تا سنتی برای امت تو باشد.
🔸
حدیث دوم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378970
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۲
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۷۰
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
---
🔻 وَ فِي حَدِيثِ خَبَّابِ بْنِ اَلْأَرَتِّ: ثُمَّ قَالَ اَلنَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) زَوَّجْتُ اِبْنَتِي فَاطِمَةَ مِنْكَ بِأَمْرِ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى صَدَاقِ خُمُسِ اَلْأَرْضِ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ وَ ثَمَانِينَ دِرْهَماً لِلْآجِلِ خُمُسُ اَلْأَرْضِ وَ اَلْعَاجِلِ أَرْبَعُمِائَةٍ وَ ثَمَانِينَ دِرْهَماً.
⚡ و در حدیث خباب بن ارت آمده است: سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: دخترم فاطمه را به امر خداوند متعال با مهریه یک پنجم زمین و چهارصد و هشتاد درهم به ازدواج تو درآوردم؛ مهریه غیر نقد، یک پنجم زمین و مهریه نقد، چهارصد و هشتاد درهم است.
🔸
حدیث سوم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378965
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۱
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۶۵
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) >امام حسین (علیه السلام)
---
🔻 اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (علیه السلام) فِي خَبَرٍ: زَوَّجَ اَلنَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) فَاطِمَةَ عَلِيّاً عَلَى أَرْبَعِمِائَةٍ وَ ثَمَانِينَ دِرْهَماً وَ رُوِيَ: أَنَّ مَهْرَهَا أَرْبَعُمِائَةِ مِثْقَالٍ فِضَّةً وَ رُوِيَ: أَنَّهُ كَانَ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ.
⚡ امام حسین بن علی (علیه السلام) در روایتی فرمود: پیامبر (صلی الله علیه و آله) فاطمه را با مهریه چهارصد و هشتاد درهم به ازدواج علی درآورد. و روایت شده است که مهریه ایشان چهارصد مثقال نقره بوده و نیز روایت شده که پانصد درهم بوده است.
🔸
حدیث چهارم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378961
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۰
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۶۱
قائل: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
---
🔻 وَ خَطَبَ اَلنَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) عَلَى اَلْمِنْبَرِ فِي تَزْوِيجِ فَاطِمَةَ خُطْبَةً رَوَاهَا يَحْيَى بْنُ مَعِينٍ فِي أَمَالِيهِ وَ اِبْنُ بُطَّةَ فِي اَلْإِبَانَةِ بِإِسْنَادِهِمَا عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ مَرْفُوعاً وَ رُوِّينَاهَا عَنِ اَلرِّضَا (علیه السلام) فَقَالَ: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلْمَحْمُودِ بِنِعْمَتِهِ اَلْمَعْبُودِ بِقُدْرَتِهِ اَلْمُطَاعِ فِي سُلْطَانِهِ اَلْمَرْغُوبِ إِلَيْهِ فِيمَا عِنْدَهُ اَلْمَرْهُوبِ مِنْ عَذَابِهِ اَلنَّافِذِ أَمْرُهُ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ خَلَقَ اَلْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ مَيَّزَهُمْ بِأَحْكَامِهِ وَ أَعَزَّهُمْ بِدِينِهِ وَ أَكْرَمَهُمْ بِنَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ.
⚡ و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر منبر در مراسم ازدواج فاطمه خطبهای خواند که یحیی بن معین در امالی خود و ابن بطه در الابانه با اسنادشان از انس بن مالک به صورت مرفوع روایت کردهاند و ما نیز آن را از امام رضا (علیه السلام) روایت کردهایم، پس فرمود: سپاس خدایی را که به نعمتش ستوده، به قدرتش پرستیده، در سلطنتش اطاعت میشود، به آنچه نزد اوست رغبت میشود، از عذابش هراسیده میشود، و امرش در آسمان و زمینش نافذ است. مخلوقات را با قدرتش آفرید و با احکامش آنان را متمایز ساخت و با دینش عزت بخشید و با پیامبرش محمد گرامی داشت.
🔻 إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ اَلْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقاً وَ أَمْراً مُفْتَرَضاً وَ شَجَّ بِهَا اَلْأَرْحَامَ وَ أَلْزَمَهَا اَلْأَنَامَ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى «وَ هُوَ اَلَّذِي خَلَقَ مِنَ اَلْمٰاءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» (الفرقان، ۵۴).
#حدیث
🔸 مهریه آسمانی و زمینی حضرت زهرا (علیها السلام) و تأسیس سنت نبوی (مهر السنة) در ازدواج
🔸
حدیث اول
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378969
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۱
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۶۹
قائل: امام باقر (علیه السلام)
---
🔻 وَ فِي اَلْجِلَاءِ وَ اَلشِّفَاءِ فِي خَبَرٍ طَوِيلٍ عَنِ اَلْبَاقِرِ (علیه السلام): وَ جُعِلَتْ نِحْلَتُهَا مِنْ عَلِيٍّ خُمُسَ اَلدُّنْيَا وَ ثُلُثَيِ اَلْجَنَّةِ وَ جُعِلَتْ لَهَا فِي اَلْأَرْضِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ اَلْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ نَهْرَوَانُ وَ نَهْرُ بَلْخٍ فَزَوِّجْهَا يَا مُحَمَّدُ بِخَمْسِمِائَةِ دِرْهَمٍ تَكُونُ سُنَّةً لِأُمَّتِكَ اَلْخَبَرَ.
⚡ و در کتاب «الجلاء و الشفاء» در خبری طولانی از امام باقر (علیه السلام) آمده است: و عطیه و مهریه او [حضرت زهرا] از جانب علی، یک پنجم دنیا و دو سوم بهشت قرار داده شد، و در زمین چهار رودخانه برای او مقرر گشت: فرات، نیل مصر، نهروان و رود بلخ. پس ای محمد، او را با مهریه پانصد درهم به ازدواج [علی] درآور تا سنتی برای امت تو باشد.
🔸
حدیث دوم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378970
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۲
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۷۰
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
---
🔻 وَ فِي حَدِيثِ خَبَّابِ بْنِ اَلْأَرَتِّ: ثُمَّ قَالَ اَلنَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) زَوَّجْتُ اِبْنَتِي فَاطِمَةَ مِنْكَ بِأَمْرِ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى صَدَاقِ خُمُسِ اَلْأَرْضِ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ وَ ثَمَانِينَ دِرْهَماً لِلْآجِلِ خُمُسُ اَلْأَرْضِ وَ اَلْعَاجِلِ أَرْبَعُمِائَةٍ وَ ثَمَانِينَ دِرْهَماً.
⚡ و در حدیث خباب بن ارت آمده است: سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: دخترم فاطمه را به امر خداوند متعال با مهریه یک پنجم زمین و چهارصد و هشتاد درهم به ازدواج تو درآوردم؛ مهریه غیر نقد، یک پنجم زمین و مهریه نقد، چهارصد و هشتاد درهم است.
🔸
حدیث سوم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378965
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۱
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۶۵
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) >امام حسین (علیه السلام)
---
🔻 اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (علیه السلام) فِي خَبَرٍ: زَوَّجَ اَلنَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) فَاطِمَةَ عَلِيّاً عَلَى أَرْبَعِمِائَةٍ وَ ثَمَانِينَ دِرْهَماً وَ رُوِيَ: أَنَّ مَهْرَهَا أَرْبَعُمِائَةِ مِثْقَالٍ فِضَّةً وَ رُوِيَ: أَنَّهُ كَانَ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ.
⚡ امام حسین بن علی (علیه السلام) در روایتی فرمود: پیامبر (صلی الله علیه و آله) فاطمه را با مهریه چهارصد و هشتاد درهم به ازدواج علی درآورد. و روایت شده است که مهریه ایشان چهارصد مثقال نقره بوده و نیز روایت شده که پانصد درهم بوده است.
🔸
حدیث چهارم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378961
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۰
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۶۱
قائل: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
---
🔻 وَ خَطَبَ اَلنَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) عَلَى اَلْمِنْبَرِ فِي تَزْوِيجِ فَاطِمَةَ خُطْبَةً رَوَاهَا يَحْيَى بْنُ مَعِينٍ فِي أَمَالِيهِ وَ اِبْنُ بُطَّةَ فِي اَلْإِبَانَةِ بِإِسْنَادِهِمَا عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ مَرْفُوعاً وَ رُوِّينَاهَا عَنِ اَلرِّضَا (علیه السلام) فَقَالَ: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلْمَحْمُودِ بِنِعْمَتِهِ اَلْمَعْبُودِ بِقُدْرَتِهِ اَلْمُطَاعِ فِي سُلْطَانِهِ اَلْمَرْغُوبِ إِلَيْهِ فِيمَا عِنْدَهُ اَلْمَرْهُوبِ مِنْ عَذَابِهِ اَلنَّافِذِ أَمْرُهُ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ خَلَقَ اَلْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ مَيَّزَهُمْ بِأَحْكَامِهِ وَ أَعَزَّهُمْ بِدِينِهِ وَ أَكْرَمَهُمْ بِنَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ.
⚡ و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر منبر در مراسم ازدواج فاطمه خطبهای خواند که یحیی بن معین در امالی خود و ابن بطه در الابانه با اسنادشان از انس بن مالک به صورت مرفوع روایت کردهاند و ما نیز آن را از امام رضا (علیه السلام) روایت کردهایم، پس فرمود: سپاس خدایی را که به نعمتش ستوده، به قدرتش پرستیده، در سلطنتش اطاعت میشود، به آنچه نزد اوست رغبت میشود، از عذابش هراسیده میشود، و امرش در آسمان و زمینش نافذ است. مخلوقات را با قدرتش آفرید و با احکامش آنان را متمایز ساخت و با دینش عزت بخشید و با پیامبرش محمد گرامی داشت.
🔻 إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ اَلْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقاً وَ أَمْراً مُفْتَرَضاً وَ شَجَّ بِهَا اَلْأَرْحَامَ وَ أَلْزَمَهَا اَلْأَنَامَ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى «وَ هُوَ اَلَّذِي خَلَقَ مِنَ اَلْمٰاءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» (الفرقان، ۵۴).
⚡ همانا خداوند متعال ازدواج و وصلت را نسبی پیوستنی و امری واجب قرار داد و به وسیله آن ارحام را به هم پیوند زد و آن را بر مردمان لازم شمرد. خداوند متعال فرمود: «و اوست کسی که از آب، بشری آفرید و او را [دارای خویشاوندی] نسبی و سببی قرار داد» (فرقان، ۵۴).
🔻 ثُمَّ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ أُزَوِّجَ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِيٍّ وَ قَدْ زَوَّجْتُهَا إِيَّاهُ عَلَى أَرْبَعِمِائَةِ مِثْقَالِ فِضَّةٍ إِنْ رَضِيتَ يَا عَلِيُّ؟ قَالَ رَضِيتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ.
⚡ سپس همانا خداوند متعال به من امر فرمود که فاطمه را به ازدواج علی درآورم، و من او را با مهریه چهارصد مثقال نقره به ازدواج او درآوردم، آیا راضی هستی ای علی؟ [علی] عرض کرد: راضیام ای رسول خدا.
🔸
حدیث پنجم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/214319
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۴، ص ۳۱۱
شناسه حدیث: ۲۱۴۳۱۹
قائل: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
---
🔻البحار ، و مدينة المعاجز ، نقلا عن مسند فاطمة (علیها السلام) عن هارون بن موسى عن أبيه عن أحمد بن محمد بن أبي الغريب عن محمد بن زكريا بن دينار عن شعيب بن واقد عن الليث عن جعفر بن محمد عن أبيه عن جده (علیهم السلام) عن جابر قال:
🔻 لَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ يُزَوِّجَ فَاطِمَةَ عَلِيّاً (علیهما السلام) قَالَ لَهُ اُخْرُجْ يَا أَبَا اَلْحَسَنِ إِلَى اَلْمَسْجِدِ فَإِنِّي خَارِجٌ فِي أَثَرِكَ وَ مُزَوِّجُكَ بِحَضْرَةِ اَلنَّاسِ إِلَى أَنْ ذَكَرَ خُرُوجَهُ وَ خُطْبَتَهُ (صلی الله علیه و آله) فِي اَلْمَسْجِدِ وَ قَالَ فِي آخِرِهِ وَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُزَوِّجَ كَرِيمَتِي فَاطِمَةَ بِأَخِي وَ اِبْنِ عَمِّي وَ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) وَ إِنَّ اَللَّهَ قَدْ زَوَّجَهُ فِي اَلسَّمَاءِ بِشَهَادَةِ اَلْمَلَائِكَةِ وَ أَمَرَنِي أَنْ أُزَوِّجَهُ وَ أُشْهِدَكُمْ عَلَى ذَلِكَ.
⚡ بحار و مدینة المعاجز به نقل از مسند فاطمه (علیها السلام) از جابر روایت کردهاند که گفت: هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواستند فاطمه را به ازدواج علی (علیهما السلام) درآورند، به او فرمود: ای ابالحسن به مسجد برو که من نیز پشت سر تو میآیم و تو را در حضور مردم به ازدواج [او] درمیآورم. تا آنجا که خروج ایشان و خطبه خواندنشان (صلی الله علیه و آله) در مسجد را ذکر کرد و در پایان آن فرمود: و همانا خداوند (عز و جل) به من امر فرمود که دختر گرامیم فاطمه را به برادرم، پسرعمویم و سزاوارترین مردم به من، علی بن ابی طالب (علیه السلام) تزویج کنم، و همانا خداوند او را در آسمان با گواهی فرشتگان به ازدواج [فاطمه] درآورده و به من نیز امر فرمود که او را به ازدواج درآورم و شما را بر آن گواه میگیرم.
🔻 ثُمَّ جَلَسَ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا عَلِيُّ فَاخْطُبْ لِنَفْسِكَ إِلَى أَنْ سَاقَ خُطْبَتَهُ (علیه السلام) وَ قَالَ فِي آخِرِهِ وَ هَذَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) زَوَّجَنِي اِبْنَتَهُ فَاطِمَةَ (علیها السلام) عَلَى صَدَاقِ أَرْبَعِمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ دِينَارٍ قَدْ رَضِيتُ بِذَلِكَ فَاسْأَلُوهُ وَ اِشْهَدُوا فَقَالَ اَلْمُسْلِمُونَ زَوَّجْتَهُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ اَلْمُسْلِمُونَ بَارَكَ اَللَّهُ لَهُمَا وَ عَلَيْهِمَا وَ جَمَعَ شَمْلَهُمَا.
⚡ سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشستند و فرمودند: ای علی برخیز و برای خود خطبه بخوان. تا آنجا که خطبه ایشان [امیرالمؤمنین] (علیه السلام) را نقل کرد و در پایانش فرمود: و این محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) است که دخترش فاطمه (علیها السلام) را با مهریه چهارصد درهم و دینار به ازدواج من درآورد، و من به آن راضی شدم. پس از ایشان بپرسید و گواه باشید. مسلمانان گفتند: ای رسول خدا آیا او را تزویج کردی؟ فرمود: آری. مسلمانان گفتند: خداوند این ازدواج را برای آن دو و بر آن دو مبارک گرداند و پریشانیشان را به سامان رساند.
🔸
حدیث ششم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/288176
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج ۱۰۰، ص ۲۷۲
شناسه حدیث: ۲۸۸۱۷۶
قائل: امام جواد (علیه السلام)
---
🔻 أَقُولُ قَدْ مَضَى بِسَنَدَيْنِ فِي أَبْوَابِ تَارِيخِ اَلْجَوَادِ (علیه السلام): أَنَّهُ لَمَّا أَرَادَ اَلْمَأْمُونُ أَنْ يُزَوِّجَهُ اِبْنَتَهُ قَالَ لَهُ أَ تَخْطُبُ يَا أَبَا جَعْفَرٍ قَالَ نَعَمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ لَهُ اَلْمَأْمُونُ اُخْطُبْ لِنَفْسِكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَدْ رَضِيتُكَ لِنَفْسِي وَ أَنَا مُزَوِّجُكَ أُمَّ اَلْفَضْلِ اِبْنَتِي وَ إِنْ رَغِمَ قَوْمٌ لِذَلِكَ.
🔻 ثُمَّ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ أُزَوِّجَ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِيٍّ وَ قَدْ زَوَّجْتُهَا إِيَّاهُ عَلَى أَرْبَعِمِائَةِ مِثْقَالِ فِضَّةٍ إِنْ رَضِيتَ يَا عَلِيُّ؟ قَالَ رَضِيتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ.
⚡ سپس همانا خداوند متعال به من امر فرمود که فاطمه را به ازدواج علی درآورم، و من او را با مهریه چهارصد مثقال نقره به ازدواج او درآوردم، آیا راضی هستی ای علی؟ [علی] عرض کرد: راضیام ای رسول خدا.
🔸
حدیث پنجم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/214319
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۴، ص ۳۱۱
شناسه حدیث: ۲۱۴۳۱۹
قائل: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
---
🔻البحار ، و مدينة المعاجز ، نقلا عن مسند فاطمة (علیها السلام) عن هارون بن موسى عن أبيه عن أحمد بن محمد بن أبي الغريب عن محمد بن زكريا بن دينار عن شعيب بن واقد عن الليث عن جعفر بن محمد عن أبيه عن جده (علیهم السلام) عن جابر قال:
🔻 لَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ يُزَوِّجَ فَاطِمَةَ عَلِيّاً (علیهما السلام) قَالَ لَهُ اُخْرُجْ يَا أَبَا اَلْحَسَنِ إِلَى اَلْمَسْجِدِ فَإِنِّي خَارِجٌ فِي أَثَرِكَ وَ مُزَوِّجُكَ بِحَضْرَةِ اَلنَّاسِ إِلَى أَنْ ذَكَرَ خُرُوجَهُ وَ خُطْبَتَهُ (صلی الله علیه و آله) فِي اَلْمَسْجِدِ وَ قَالَ فِي آخِرِهِ وَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُزَوِّجَ كَرِيمَتِي فَاطِمَةَ بِأَخِي وَ اِبْنِ عَمِّي وَ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) وَ إِنَّ اَللَّهَ قَدْ زَوَّجَهُ فِي اَلسَّمَاءِ بِشَهَادَةِ اَلْمَلَائِكَةِ وَ أَمَرَنِي أَنْ أُزَوِّجَهُ وَ أُشْهِدَكُمْ عَلَى ذَلِكَ.
⚡ بحار و مدینة المعاجز به نقل از مسند فاطمه (علیها السلام) از جابر روایت کردهاند که گفت: هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خواستند فاطمه را به ازدواج علی (علیهما السلام) درآورند، به او فرمود: ای ابالحسن به مسجد برو که من نیز پشت سر تو میآیم و تو را در حضور مردم به ازدواج [او] درمیآورم. تا آنجا که خروج ایشان و خطبه خواندنشان (صلی الله علیه و آله) در مسجد را ذکر کرد و در پایان آن فرمود: و همانا خداوند (عز و جل) به من امر فرمود که دختر گرامیم فاطمه را به برادرم، پسرعمویم و سزاوارترین مردم به من، علی بن ابی طالب (علیه السلام) تزویج کنم، و همانا خداوند او را در آسمان با گواهی فرشتگان به ازدواج [فاطمه] درآورده و به من نیز امر فرمود که او را به ازدواج درآورم و شما را بر آن گواه میگیرم.
🔻 ثُمَّ جَلَسَ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا عَلِيُّ فَاخْطُبْ لِنَفْسِكَ إِلَى أَنْ سَاقَ خُطْبَتَهُ (علیه السلام) وَ قَالَ فِي آخِرِهِ وَ هَذَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) زَوَّجَنِي اِبْنَتَهُ فَاطِمَةَ (علیها السلام) عَلَى صَدَاقِ أَرْبَعِمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ دِينَارٍ قَدْ رَضِيتُ بِذَلِكَ فَاسْأَلُوهُ وَ اِشْهَدُوا فَقَالَ اَلْمُسْلِمُونَ زَوَّجْتَهُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ اَلْمُسْلِمُونَ بَارَكَ اَللَّهُ لَهُمَا وَ عَلَيْهِمَا وَ جَمَعَ شَمْلَهُمَا.
⚡ سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشستند و فرمودند: ای علی برخیز و برای خود خطبه بخوان. تا آنجا که خطبه ایشان [امیرالمؤمنین] (علیه السلام) را نقل کرد و در پایانش فرمود: و این محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) است که دخترش فاطمه (علیها السلام) را با مهریه چهارصد درهم و دینار به ازدواج من درآورد، و من به آن راضی شدم. پس از ایشان بپرسید و گواه باشید. مسلمانان گفتند: ای رسول خدا آیا او را تزویج کردی؟ فرمود: آری. مسلمانان گفتند: خداوند این ازدواج را برای آن دو و بر آن دو مبارک گرداند و پریشانیشان را به سامان رساند.
🔸
حدیث ششم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/288176
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج ۱۰۰، ص ۲۷۲
شناسه حدیث: ۲۸۸۱۷۶
قائل: امام جواد (علیه السلام)
---
🔻 أَقُولُ قَدْ مَضَى بِسَنَدَيْنِ فِي أَبْوَابِ تَارِيخِ اَلْجَوَادِ (علیه السلام): أَنَّهُ لَمَّا أَرَادَ اَلْمَأْمُونُ أَنْ يُزَوِّجَهُ اِبْنَتَهُ قَالَ لَهُ أَ تَخْطُبُ يَا أَبَا جَعْفَرٍ قَالَ نَعَمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ لَهُ اَلْمَأْمُونُ اُخْطُبْ لِنَفْسِكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَدْ رَضِيتُكَ لِنَفْسِي وَ أَنَا مُزَوِّجُكَ أُمَّ اَلْفَضْلِ اِبْنَتِي وَ إِنْ رَغِمَ قَوْمٌ لِذَلِكَ.
⚡ میگویم: پیش از این با دو سند در بابهای تاریخ امام جواد (علیه السلام) گذشت: که چون مأمون خواست دخترش را به ازدواج ایشان درآورد، به او گفت: ای اباجعفر، آیا خطبه میخوانی؟ فرمود: آری ای امیرالمؤمنین. مأمون به او گفت: فدایت شوم، برای خودت خطبه بخوان، که من تو را برای خودم پسندیدهام و دخترم امالفضل را به ازدواج تو درمیآورم، هرچند گروهی از این کار ناخشنود باشند.
🔻 فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام): اَلْحَمْدُ لِلَّهِ إِقْرَاراً بِنِعْمَتِهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اَللَّهُ إِخْلَاصاً لِوَحْدَانِيَّتِهِ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى سَيِّدِ بَرِيَّتِهِ وَ اَلْأَصْفِيَاءِ مِنْ عِتْرَتِهِ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ كَانَ مِنْ فَضْلِ اَللَّهِ عَلَى اَلْأَنَامِ أَنْ أَغْنَاهُمْ بِالْحَلَالِ عَنِ اَلْحَرَامِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ «وَ أَنْكِحُوا اَلْأَيٰامىٰ مِنْكُمْ وَ اَلصّٰالِحِينَ مِنْ عِبٰادِكُمْ وَ إِمٰائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرٰاءَ يُغْنِهِمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اَللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ» (النور، ۳۲).
⚡ پس ابوجعفر (علیه السلام) فرمود: سپاس خدای را به جهت اقرار به نعمتش، و معبودی جز الله نیست به جهت اخلاص در یگانگیاش، و درود خدا بر سرور مخلوقاتش و برگزیدگان از خاندانش. اما بعد، از فضل خداوند بر مردمان این بود که آنان را با حلال از حرام بینیاز ساخت و فرمود: «مردان و زنان بیهمسر خود و غلامان و کنیزان صالح خویش را به ازدواج درآورید. اگر فقیر باشند، خداوند آنان را از فضل خود بینیاز میسازد و خداوند گشایشدهنده و داناست» (نور، ۳۲).
🔻 ثُمَّ إِنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى يَخْطُبُ أُمَّ اَلْفَضْلِ بِنْتَ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْمَأْمُونِ وَ قَدْ بَذَلَ لَهَا مِنَ اَلصَّدَاقِ مَهْرَ جَدَّتِهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ جِيَاداً فَهَلْ زَوَّجْتَهُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ بِهَا عَلَى هَذَا اَلصَّدَاقِ اَلْمَذْكُورِ فَقَالَ اَلْمَأْمُونُ نَعَمْ زَوَّجْتُكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ أُمَّ اَلْفَضْلِ بِنْتِي عَلَى اَلصَّدَاقِ اَلْمَذْكُورِ فَهَلْ قَبِلْتَ اَلنِّكَاحَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ قَدْ قَبِلْتُ ذَلِكَ وَ رَضِيتُ بِهِ.
⚡ سپس همانا محمد بن علی بن موسی، ام الفضل دختر عبدالله مأمون را خواستگاری میکند و برای او از مهریه، مَهرِ جدهاش فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه و آله) را که پانصد درهم نیکو است، قرار داده است. آیا ای امیرالمؤمنین او را با این مهریه مذکور به ازدواج او درمیآوری؟ مأمون گفت: آری، ای اباجعفر، دخترم امالفضل را با مهریه مذکور به ازدواج تو درآوردم، آیا این نکاح را پذیرفتی؟ ابوجعفر (علیه السلام) فرمود: آن را پذیرفتم و به آن راضی شدم.
🔸
حدیث هفتم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/214320
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۴، ص ۳۱۲
شناسه حدیث: ۲۱۴۳۲۰
---
🔻و عن أبي المفضل عن بدر بن عمار الطبرستاني عن الصدوق عن محمد بن المحمود عن أبيه قال:
🔻 حَضَرْتُ مَجْلِسَ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) حِينَ تَزَوَّجَ بِنْتَ اَلْمَأْمُونِ إِلَى أَنْ ذَكَرَ خُطْبَتَهُ (علیه السلام) وَ فِي آخِرِهَا وَ هَذَا أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ زَوَّجَنِي اِبْنَتَهُ عَلَى مَا جَعَلَ اَللَّهُ لِلْمُسْلِمِينَ عَلَى اَلْمُسْلِمِينَ مِنْ إِمْسَاكِ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٍ بِإِحْسَانٍ وَ قَدْ بَذَلْتُ لَهَا مِنَ اَلصَّدَاقِ مَا بَذَلَهُ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِأَزْوَاجِهِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ نَحَلْتُهَا مِنْ مَالِي مِائَةَ أَلْفِ دِرْهَمٍ زَوَّجْتَنِي يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ.
⚡ و از ابیالمفضل... از پدر محمد بن المحمود روایت شده است: در مجلس ابوجعفر [امام جواد] (علیه السلام) هنگامی که با دختر مأمون ازدواج کرد، حاضر بودم. تا آنجا که خطبه ایشان (علیه السلام) را ذکر کرد و در پایان آن آمده است: و این امیرالمؤمنین دخترش را بر اساس آنچه خداوند برای مسلمانان بر مسلمانان قرار داده یعنی «نگاهداری به شایستگی یا رها کردن به نیکی» به ازدواج من درآورد و من از مهریه، آنچه را رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای همسرانش قرار داد، یعنی پانصد درهم، برای او بذل کردم و از مال خودم نیز صد هزار درهم به او بخشیدم. ای امیرالمؤمنین، آیا مرا به ازدواج او درآوردی؟
🔻 فَقَالَ اَلْمَأْمُونُ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ إِنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ (علیه السلام) خَطَبَ أُمَّ اَلْفَضْلِ بِنْتَ عَبْدِ اَللَّهِ وَ بَذَلَ لَهَا مِنَ اَلصَّدَاقِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ قَدْ زَوَّجْتُهُ فَهَلْ قَبِلْتَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ قَدْ قَبِلْتُ هَذَا اَلتَّزْوِيجَ بِهَذَا اَلصَّدَاقِ اَلْخَبَرَ.
🔻 فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام): اَلْحَمْدُ لِلَّهِ إِقْرَاراً بِنِعْمَتِهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اَللَّهُ إِخْلَاصاً لِوَحْدَانِيَّتِهِ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى سَيِّدِ بَرِيَّتِهِ وَ اَلْأَصْفِيَاءِ مِنْ عِتْرَتِهِ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ كَانَ مِنْ فَضْلِ اَللَّهِ عَلَى اَلْأَنَامِ أَنْ أَغْنَاهُمْ بِالْحَلَالِ عَنِ اَلْحَرَامِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ «وَ أَنْكِحُوا اَلْأَيٰامىٰ مِنْكُمْ وَ اَلصّٰالِحِينَ مِنْ عِبٰادِكُمْ وَ إِمٰائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرٰاءَ يُغْنِهِمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اَللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ» (النور، ۳۲).
⚡ پس ابوجعفر (علیه السلام) فرمود: سپاس خدای را به جهت اقرار به نعمتش، و معبودی جز الله نیست به جهت اخلاص در یگانگیاش، و درود خدا بر سرور مخلوقاتش و برگزیدگان از خاندانش. اما بعد، از فضل خداوند بر مردمان این بود که آنان را با حلال از حرام بینیاز ساخت و فرمود: «مردان و زنان بیهمسر خود و غلامان و کنیزان صالح خویش را به ازدواج درآورید. اگر فقیر باشند، خداوند آنان را از فضل خود بینیاز میسازد و خداوند گشایشدهنده و داناست» (نور، ۳۲).
🔻 ثُمَّ إِنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى يَخْطُبُ أُمَّ اَلْفَضْلِ بِنْتَ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْمَأْمُونِ وَ قَدْ بَذَلَ لَهَا مِنَ اَلصَّدَاقِ مَهْرَ جَدَّتِهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ جِيَاداً فَهَلْ زَوَّجْتَهُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ بِهَا عَلَى هَذَا اَلصَّدَاقِ اَلْمَذْكُورِ فَقَالَ اَلْمَأْمُونُ نَعَمْ زَوَّجْتُكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ أُمَّ اَلْفَضْلِ بِنْتِي عَلَى اَلصَّدَاقِ اَلْمَذْكُورِ فَهَلْ قَبِلْتَ اَلنِّكَاحَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ قَدْ قَبِلْتُ ذَلِكَ وَ رَضِيتُ بِهِ.
⚡ سپس همانا محمد بن علی بن موسی، ام الفضل دختر عبدالله مأمون را خواستگاری میکند و برای او از مهریه، مَهرِ جدهاش فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه و آله) را که پانصد درهم نیکو است، قرار داده است. آیا ای امیرالمؤمنین او را با این مهریه مذکور به ازدواج او درمیآوری؟ مأمون گفت: آری، ای اباجعفر، دخترم امالفضل را با مهریه مذکور به ازدواج تو درآوردم، آیا این نکاح را پذیرفتی؟ ابوجعفر (علیه السلام) فرمود: آن را پذیرفتم و به آن راضی شدم.
🔸
حدیث هفتم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/214320
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۴، ص ۳۱۲
شناسه حدیث: ۲۱۴۳۲۰
---
🔻و عن أبي المفضل عن بدر بن عمار الطبرستاني عن الصدوق عن محمد بن المحمود عن أبيه قال:
🔻 حَضَرْتُ مَجْلِسَ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) حِينَ تَزَوَّجَ بِنْتَ اَلْمَأْمُونِ إِلَى أَنْ ذَكَرَ خُطْبَتَهُ (علیه السلام) وَ فِي آخِرِهَا وَ هَذَا أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ زَوَّجَنِي اِبْنَتَهُ عَلَى مَا جَعَلَ اَللَّهُ لِلْمُسْلِمِينَ عَلَى اَلْمُسْلِمِينَ مِنْ إِمْسَاكِ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٍ بِإِحْسَانٍ وَ قَدْ بَذَلْتُ لَهَا مِنَ اَلصَّدَاقِ مَا بَذَلَهُ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِأَزْوَاجِهِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ نَحَلْتُهَا مِنْ مَالِي مِائَةَ أَلْفِ دِرْهَمٍ زَوَّجْتَنِي يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ.
⚡ و از ابیالمفضل... از پدر محمد بن المحمود روایت شده است: در مجلس ابوجعفر [امام جواد] (علیه السلام) هنگامی که با دختر مأمون ازدواج کرد، حاضر بودم. تا آنجا که خطبه ایشان (علیه السلام) را ذکر کرد و در پایان آن آمده است: و این امیرالمؤمنین دخترش را بر اساس آنچه خداوند برای مسلمانان بر مسلمانان قرار داده یعنی «نگاهداری به شایستگی یا رها کردن به نیکی» به ازدواج من درآورد و من از مهریه، آنچه را رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای همسرانش قرار داد، یعنی پانصد درهم، برای او بذل کردم و از مال خودم نیز صد هزار درهم به او بخشیدم. ای امیرالمؤمنین، آیا مرا به ازدواج او درآوردی؟
🔻 فَقَالَ اَلْمَأْمُونُ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ إِنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ (علیه السلام) خَطَبَ أُمَّ اَلْفَضْلِ بِنْتَ عَبْدِ اَللَّهِ وَ بَذَلَ لَهَا مِنَ اَلصَّدَاقِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ قَدْ زَوَّجْتُهُ فَهَلْ قَبِلْتَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ قَدْ قَبِلْتُ هَذَا اَلتَّزْوِيجَ بِهَذَا اَلصَّدَاقِ اَلْخَبَرَ.
⚡ پس مأمون گفت: الحمدلله... تا آنجا که گفت: سپس همانا محمد بن علی (علیه السلام) امالفضل دختر عبدالله را خواستگاری کرد و برای او از مهریه پانصد درهم بذل نمود و من او را به ازدواج درآوردم. پس آیا پذیرفتی ای ابوجعفر؟ ابوجعفر (علیه السلام) فرمود: این ازدواج را با این مهریه پذیرفتم.
🔸
حدیث هشتم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/113512
الکافي، ج ۵، ص ۳۷۶
شناسه حدیث: ۱۱۳۵۱۲
قائل: امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ اَلْحُصَيْنِ عَنْ أَبِي اَلْعَبَّاسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (علیه السلام) عَنِ اَلصَّدَاقِ هَلْ لَهُ وَقْتٌ قَالَ لَا ثُمَّ قَالَ كَانَ صَدَاقُ اَلنَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) اِثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً وَ نَشّاً وَ اَلنَّشُّ نِصْفُ اَلْأُوقِيَّةِ وَ اَلْأُوقِيَّةُ أَرْبَعُونَ دِرْهَماً فَذَلِكَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ.
⚡ از ابوالعباس روایت شده است: از امام صادق (علیه السلام) درباره مهریه پرسیدم که آیا حد معینی دارد؟ فرمود: نه. سپس فرمود: مهریه [همسران] پیامبر (صلی الله علیه و آله) دوازده و نیم اُوقیه بود. نشّ، نصف اوقیه است و هر اوقیه چهل درهم است؛ پس مجموع آن پانصد درهم میشود.
🔸
حدیث نهم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/113514
الکافي، ج ۵، ص ۳۷۶
شناسه حدیث: ۱۱۳۵۱۴
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) >امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (علیه السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ قَالَ أَبِي: مَا زَوَّجَ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) سَائِرَ بَنَاتِهِ وَ لَا تَزَوَّجَ شَيْئاً مِنْ نِسَائِهِ عَلَى أَكْثَرَ مِنِ اِثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً وَ نَشٍّ اَلْأُوقِيَّةُ أَرْبَعُونَ وَ اَلنَّشُّ عِشْرُونَ دِرْهَماً.
⚡ از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که میفرمود پدرم گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هیچ یک از دخترانش را تزویج نکرد و با هیچ یک از زنانش ازدواج ننمود با مهریهای بیش از دوازده و نیم اوقیه؛ هر اوقیه چهل درهم و هر نشّ بیست درهم است. (پس مجموع آن پانصد درهم میشود)
🔸
حدیث دهم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/113516
الکافي، ج ۵، ص ۳۷۶
شناسه حدیث: ۱۱۳۵۱۶
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) >امام کاظم (علیه السلام)
---
🔻 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ اَلْخَزَّازِ عَنْ رَجُلٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ (علیه السلام) عَنْ مَهْرِ اَلسُّنَّةِ كَيْفَ صَارَ خَمْسَمِائَةٍ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوْجَبَ عَلَى نَفْسِهِ أَلَّا يُكَبِّرَهُ مُؤْمِنٌ مِائَةَ تَكْبِيرَةٍ وَ يُسَبِّحَهُ مِائَةَ تَسْبِيحَةٍ وَ يُحَمِّدَهُ مِائَةَ تَحْمِيدَةٍ وَ يُهَلِّلَهُ مِائَةَ تَهْلِيلَةٍ وَ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مِائَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ يَقُولَ اَللَّهُمَّ زَوِّجْنِي مِنَ اَلْحُورِ اَلْعِينِ إِلَّا زَوَّجَهُ اَللَّهُ حَوْرَاءَ عَيْنٍ وَ جَعَلَ ذَلِكَ مَهْرَهَا.
⚡ از حسین بن خالد روایت شده است: از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم که «مهر السنة» چگونه پانصد [درهم] شد؟ فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی بر خود واجب کرده که هیچ مؤمنی او را صد مرتبه تکبیر، صد مرتبه تسبیح، صد مرتبه تحمید، صد مرتبه تهلیل نگوید و صد مرتبه بر محمد و آلش صلوات نفرستد و سپس بگوید «خداوندا مرا با حورالعین تزویج فرما»، مگر اینکه خداوند حورالعینی را به ازدواج او درآورد و آن [اذکار] را مهریه او قرار دهد.
🔻 ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِيِّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ سُنَّ مُهُورَ اَلْمُؤْمِنَاتِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَفَعَلَ ذَلِكَ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَيُّمَا مُؤْمِنٍ خَطَبَ إِلَى أَخِيهِ حُرْمَتَهُ فَقَالَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ فَلَمْ يُزَوِّجْهُ فَقَدْ عَقَّهُ وَ اِسْتَحَقَّ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلَّا يُزَوِّجَهُ حَوْرَاءَ.
⚡ سپس خداوند (عز و جل) به پیامبرش (صلی الله علیه و آله) وحی فرمود که مهریه زنان باایمان را پانصد درهم سنت قرار ده، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین کرد. و هر مؤمنی که از دختر برادر [دینی] خود خواستگاری کند و [مهریه را] پانصد درهم بگوید ولی او [پدر دختر] تزویج نکند، با او قطع رحم کرده و سزاوار آن است که خداوند (عز و جل) او را به ازدواج حورالعین درنیاورد.
🔸
حدیث هشتم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/113512
الکافي، ج ۵، ص ۳۷۶
شناسه حدیث: ۱۱۳۵۱۲
قائل: امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ اَلْحُصَيْنِ عَنْ أَبِي اَلْعَبَّاسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (علیه السلام) عَنِ اَلصَّدَاقِ هَلْ لَهُ وَقْتٌ قَالَ لَا ثُمَّ قَالَ كَانَ صَدَاقُ اَلنَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) اِثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً وَ نَشّاً وَ اَلنَّشُّ نِصْفُ اَلْأُوقِيَّةِ وَ اَلْأُوقِيَّةُ أَرْبَعُونَ دِرْهَماً فَذَلِكَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ.
⚡ از ابوالعباس روایت شده است: از امام صادق (علیه السلام) درباره مهریه پرسیدم که آیا حد معینی دارد؟ فرمود: نه. سپس فرمود: مهریه [همسران] پیامبر (صلی الله علیه و آله) دوازده و نیم اُوقیه بود. نشّ، نصف اوقیه است و هر اوقیه چهل درهم است؛ پس مجموع آن پانصد درهم میشود.
🔸
حدیث نهم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/113514
الکافي، ج ۵، ص ۳۷۶
شناسه حدیث: ۱۱۳۵۱۴
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) >امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (علیه السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ قَالَ أَبِي: مَا زَوَّجَ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) سَائِرَ بَنَاتِهِ وَ لَا تَزَوَّجَ شَيْئاً مِنْ نِسَائِهِ عَلَى أَكْثَرَ مِنِ اِثْنَتَيْ عَشْرَةَ أُوقِيَّةً وَ نَشٍّ اَلْأُوقِيَّةُ أَرْبَعُونَ وَ اَلنَّشُّ عِشْرُونَ دِرْهَماً.
⚡ از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که میفرمود پدرم گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هیچ یک از دخترانش را تزویج نکرد و با هیچ یک از زنانش ازدواج ننمود با مهریهای بیش از دوازده و نیم اوقیه؛ هر اوقیه چهل درهم و هر نشّ بیست درهم است. (پس مجموع آن پانصد درهم میشود)
🔸
حدیث دهم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/113516
الکافي، ج ۵، ص ۳۷۶
شناسه حدیث: ۱۱۳۵۱۶
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) >امام کاظم (علیه السلام)
---
🔻 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ اَلْخَزَّازِ عَنْ رَجُلٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ (علیه السلام) عَنْ مَهْرِ اَلسُّنَّةِ كَيْفَ صَارَ خَمْسَمِائَةٍ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوْجَبَ عَلَى نَفْسِهِ أَلَّا يُكَبِّرَهُ مُؤْمِنٌ مِائَةَ تَكْبِيرَةٍ وَ يُسَبِّحَهُ مِائَةَ تَسْبِيحَةٍ وَ يُحَمِّدَهُ مِائَةَ تَحْمِيدَةٍ وَ يُهَلِّلَهُ مِائَةَ تَهْلِيلَةٍ وَ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مِائَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ يَقُولَ اَللَّهُمَّ زَوِّجْنِي مِنَ اَلْحُورِ اَلْعِينِ إِلَّا زَوَّجَهُ اَللَّهُ حَوْرَاءَ عَيْنٍ وَ جَعَلَ ذَلِكَ مَهْرَهَا.
⚡ از حسین بن خالد روایت شده است: از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم که «مهر السنة» چگونه پانصد [درهم] شد؟ فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی بر خود واجب کرده که هیچ مؤمنی او را صد مرتبه تکبیر، صد مرتبه تسبیح، صد مرتبه تحمید، صد مرتبه تهلیل نگوید و صد مرتبه بر محمد و آلش صلوات نفرستد و سپس بگوید «خداوندا مرا با حورالعین تزویج فرما»، مگر اینکه خداوند حورالعینی را به ازدواج او درآورد و آن [اذکار] را مهریه او قرار دهد.
🔻 ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِيِّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ سُنَّ مُهُورَ اَلْمُؤْمِنَاتِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَفَعَلَ ذَلِكَ رَسُولُ اَللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَيُّمَا مُؤْمِنٍ خَطَبَ إِلَى أَخِيهِ حُرْمَتَهُ فَقَالَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ فَلَمْ يُزَوِّجْهُ فَقَدْ عَقَّهُ وَ اِسْتَحَقَّ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلَّا يُزَوِّجَهُ حَوْرَاءَ.
⚡ سپس خداوند (عز و جل) به پیامبرش (صلی الله علیه و آله) وحی فرمود که مهریه زنان باایمان را پانصد درهم سنت قرار ده، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین کرد. و هر مؤمنی که از دختر برادر [دینی] خود خواستگاری کند و [مهریه را] پانصد درهم بگوید ولی او [پدر دختر] تزویج نکند، با او قطع رحم کرده و سزاوار آن است که خداوند (عز و جل) او را به ازدواج حورالعین درنیاورد.
🔸
حدیث یازدهم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378972
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۲
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۷۲
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) >امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 أَمَالِي اَلطُّوسِيِّ قَالَ اَلصَّادِقُ (علیه السلام) فِي خَبَرٍ: وَ سَكَبَ اَلدَّرَاهِمَ فِي حَجْرِهِ فَأَعْطَى مِنْهَا قَبْضَةً كَانَتْ ثَلَاثَةً وَ سِتِّينَ أَوْ سِتَّةً وَ سِتِّينَ إِلَى أُمِّ أَيْمَنَ لِمَتَاعِ اَلْبَيْتِ وَ قَبْضَةً إِلَى أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ لِلطِّيبِ وَ قَبْضَةً إِلَى أُمِّ سَلَمَةَ لِلطَّعَامِ وَ أَنْفَذَ عَمَّاراً وَ أَبَا بَكْرٍ وَ بِلَالًا لِاِبْتِيَاعِ مَا يُصْلِحُهَا.
⚡ در کتاب امالی طوسی، امام صادق (علیه السلام) ضمن روایتی فرمودند: و [پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)] درهمها را در دامان خود ریخت، سپس مشتی از آن را که شصت و سه یا شصت و شش درهم بود، برای تهیه اسباب خانه به «امّ ایمن» داد، و مشتی را برای [خرید] عطر و مواد خوشبو کننده به «اسماء بنت عمیس»، و مشتی را برای [تهیه] غذا به «امّ سلمه» داد. و عمار، ابوبکر و بلال را برای خرید آنچه مورد نیاز ایشان [حضرت زهرا] بود، فرستاد.
🔻 وَ كَانَ مِمَّا اِشْتَرَوْهُ قَمِيصٌ بِسَبْعَةِ دَرَاهِمَ وَ خِمَارٌ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ وَ قَطِيفَةٌ سَوْدَاءُ خَيْبَرِيَّةٌ وَ سَرِيرٌ مُزَمَّلٌ بِشَرِيطٍ وَ فِرَاشَانِ مِنْ خَيْشِ مِصْرَ حَشْوُ أَحَدِهِمَا لِيفٌ وَ حَشْوُ اَلْآخَرِ مِنْ جَزِّ اَلْغَنَمِ وَ أَرْبَعُ مَرَافِقَ مِنْ أَدَمِ اَلطَّائِفِ حَشْوُهَا إِذْخِرٌ وَ سِتْراً مِنْ صُوفٍ وَ حَصِيرٌ هَجَرِيٌّ وَ رَحَاءُ اَلْيَدِ وَ سِقَاءٌ مِنْ أَدَمٍ وَ مِخْضَبٌ مِنْ نُحَاسٍ وَ قَعْبُ لِلَّبَنِ وَ شَنٌّ لِلْمَاءِ وَ مَطْهَرَةٌ مُزَفَّتَةٌ وَ جَرَّةٌ خَضْرَاءُ وَ كِيزَانُ خَزَفٍ.
⚡ و از جمله چیزهایی که خریدند، پیراهنی به هفت درهم، روسری (مقنعه) به چهار درهم و یک قطیفه (روانداز) سیاه خیبری بود. و یک تخت که با نوار (بافته شده از لیف خرما) پوشانده شده بود، دو تشک از جنس کتان مصری که داخل یکی از آنها از لیف خرما و داخل دیگری از پشم گوسفند پر شده بود، و چهار بالش از پوست دباغی شده طائف که درون آنها از گیاه خوشبوی «اِذخِر» پر شده بود. و یک پرده پشمین، یک حصیر هَجَری (ساخت منطقه هَجَر)، یک آسیاب دستی، یک مشک آب از پوست، یک طشت مسی، یک کاسه چوبی برای شیر، یک مشک کهنه برای آب، یک آفتابه قیراندود، یک سبوی سبز، و چند کوزه سفالی.
🔻 وَ فِي رِوَايَةٍ: وَ نَطْعٌ مِنْ أَدَمٍ وَ عَبَاءٌ قَطَوَانِيٌّ وَ قِرْبَةُ مَاءٍ.
⚡ و در روایتی دیگر آمده است: و یک سفره چرمین، یک عبای قطوانی (سفید رنگ و کرکدار)، و یک مشک آب.
🔸
🔸مهمترین نکات احادیث:
🔻 مهریه آسمانی و زمینی؛ تجلی جایگاه حضرت زهرا (علیها السلام): روایات نشان میدهند که ازدواج صدیقه طاهره (علیها السلام) دارای دو جنبه مهریه بوده است. مهریه آسمانی و باطنی ایشان که به امر خدا تعیین شد، شامل «یک پنجم دنیا»، «دو سوم بهشت» و چهار رود بزرگ جهان بود که نشاندهنده جایگاه تکوینی و عظمت معنوی ایشان است. اما در کنار آن، مهریه زمینی و مادی نیز تعیین شد تا «سُنَّةً لِأُمَّتِكَ» (سنتی برای امت) باشد و الگویی عملی برای ازدواج فراهم آورد.
🔻 «مهر السنة»؛ سنت نبوی در ازدواج: گرچه در روایات مقادیر مختلفی چون ۴۰۰ مثقال نقره یا ۴۸۰ درهم ذکر شده، اما مشهورترین و مستندترین مقدار، «پانصد درهم» نقره است که به «مهر السنة» یا «مهر نبوی» معروف شد. این مقدار که معادل دوازده و نیم اوقیه بوده، مهریه تمام همسران و دختران پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است و ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز بر آن تأکید داشته و آن را در ازدواجهای خود (مانند ازدواج امام جواد علیه السلام) سنت قرار دادند.
🔻 فلسفه معنوی پانصد درهم: امام کاظم (علیه السلام) راز تعیین این مقدار را به یک حقیقت معنوی پیوند میزنند. همانطور که مهریه حورالعین در بهشت، اذکار تسبیحات اربعه و صلوات است، خداوند به پیامبرش وحی فرمود که مهریه زنان مؤمنه در دنیا را نیز پانصد درهم قرار دهد تا پیوندی نمادین بین ازدواج دنیوی و پاداش اخروی برقرار شود. این نگاه، به مهریه ارزشی معنوی میبخشد.
🔻 سادگی و برکت در ازدواج: خطبههای عقد که توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مسجد و در حضور مردم خوانده شد، و همچنین استفاده فوری از مبلغ مهریه برای تهیه جهیزیهای بسیار ساده و ضروری، همگی بر فرهنگ ازدواج آسان، پرهیز از تجملات، و قراردادن برکت در سادگی تأکید دارند.
حدیث یازدهم
جامع الاحادیث
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/378972
المناقب، ج ۳، ص ۳۵۲
شناسه حدیث: ۳۷۸۹۷۲
قائل: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) >امام صادق (علیه السلام)
---
🔻 أَمَالِي اَلطُّوسِيِّ قَالَ اَلصَّادِقُ (علیه السلام) فِي خَبَرٍ: وَ سَكَبَ اَلدَّرَاهِمَ فِي حَجْرِهِ فَأَعْطَى مِنْهَا قَبْضَةً كَانَتْ ثَلَاثَةً وَ سِتِّينَ أَوْ سِتَّةً وَ سِتِّينَ إِلَى أُمِّ أَيْمَنَ لِمَتَاعِ اَلْبَيْتِ وَ قَبْضَةً إِلَى أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ لِلطِّيبِ وَ قَبْضَةً إِلَى أُمِّ سَلَمَةَ لِلطَّعَامِ وَ أَنْفَذَ عَمَّاراً وَ أَبَا بَكْرٍ وَ بِلَالًا لِاِبْتِيَاعِ مَا يُصْلِحُهَا.
⚡ در کتاب امالی طوسی، امام صادق (علیه السلام) ضمن روایتی فرمودند: و [پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)] درهمها را در دامان خود ریخت، سپس مشتی از آن را که شصت و سه یا شصت و شش درهم بود، برای تهیه اسباب خانه به «امّ ایمن» داد، و مشتی را برای [خرید] عطر و مواد خوشبو کننده به «اسماء بنت عمیس»، و مشتی را برای [تهیه] غذا به «امّ سلمه» داد. و عمار، ابوبکر و بلال را برای خرید آنچه مورد نیاز ایشان [حضرت زهرا] بود، فرستاد.
🔻 وَ كَانَ مِمَّا اِشْتَرَوْهُ قَمِيصٌ بِسَبْعَةِ دَرَاهِمَ وَ خِمَارٌ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ وَ قَطِيفَةٌ سَوْدَاءُ خَيْبَرِيَّةٌ وَ سَرِيرٌ مُزَمَّلٌ بِشَرِيطٍ وَ فِرَاشَانِ مِنْ خَيْشِ مِصْرَ حَشْوُ أَحَدِهِمَا لِيفٌ وَ حَشْوُ اَلْآخَرِ مِنْ جَزِّ اَلْغَنَمِ وَ أَرْبَعُ مَرَافِقَ مِنْ أَدَمِ اَلطَّائِفِ حَشْوُهَا إِذْخِرٌ وَ سِتْراً مِنْ صُوفٍ وَ حَصِيرٌ هَجَرِيٌّ وَ رَحَاءُ اَلْيَدِ وَ سِقَاءٌ مِنْ أَدَمٍ وَ مِخْضَبٌ مِنْ نُحَاسٍ وَ قَعْبُ لِلَّبَنِ وَ شَنٌّ لِلْمَاءِ وَ مَطْهَرَةٌ مُزَفَّتَةٌ وَ جَرَّةٌ خَضْرَاءُ وَ كِيزَانُ خَزَفٍ.
⚡ و از جمله چیزهایی که خریدند، پیراهنی به هفت درهم، روسری (مقنعه) به چهار درهم و یک قطیفه (روانداز) سیاه خیبری بود. و یک تخت که با نوار (بافته شده از لیف خرما) پوشانده شده بود، دو تشک از جنس کتان مصری که داخل یکی از آنها از لیف خرما و داخل دیگری از پشم گوسفند پر شده بود، و چهار بالش از پوست دباغی شده طائف که درون آنها از گیاه خوشبوی «اِذخِر» پر شده بود. و یک پرده پشمین، یک حصیر هَجَری (ساخت منطقه هَجَر)، یک آسیاب دستی، یک مشک آب از پوست، یک طشت مسی، یک کاسه چوبی برای شیر، یک مشک کهنه برای آب، یک آفتابه قیراندود، یک سبوی سبز، و چند کوزه سفالی.
🔻 وَ فِي رِوَايَةٍ: وَ نَطْعٌ مِنْ أَدَمٍ وَ عَبَاءٌ قَطَوَانِيٌّ وَ قِرْبَةُ مَاءٍ.
⚡ و در روایتی دیگر آمده است: و یک سفره چرمین، یک عبای قطوانی (سفید رنگ و کرکدار)، و یک مشک آب.
🔸
🔸مهمترین نکات احادیث:
🔻 مهریه آسمانی و زمینی؛ تجلی جایگاه حضرت زهرا (علیها السلام): روایات نشان میدهند که ازدواج صدیقه طاهره (علیها السلام) دارای دو جنبه مهریه بوده است. مهریه آسمانی و باطنی ایشان که به امر خدا تعیین شد، شامل «یک پنجم دنیا»، «دو سوم بهشت» و چهار رود بزرگ جهان بود که نشاندهنده جایگاه تکوینی و عظمت معنوی ایشان است. اما در کنار آن، مهریه زمینی و مادی نیز تعیین شد تا «سُنَّةً لِأُمَّتِكَ» (سنتی برای امت) باشد و الگویی عملی برای ازدواج فراهم آورد.
🔻 «مهر السنة»؛ سنت نبوی در ازدواج: گرچه در روایات مقادیر مختلفی چون ۴۰۰ مثقال نقره یا ۴۸۰ درهم ذکر شده، اما مشهورترین و مستندترین مقدار، «پانصد درهم» نقره است که به «مهر السنة» یا «مهر نبوی» معروف شد. این مقدار که معادل دوازده و نیم اوقیه بوده، مهریه تمام همسران و دختران پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است و ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز بر آن تأکید داشته و آن را در ازدواجهای خود (مانند ازدواج امام جواد علیه السلام) سنت قرار دادند.
🔻 فلسفه معنوی پانصد درهم: امام کاظم (علیه السلام) راز تعیین این مقدار را به یک حقیقت معنوی پیوند میزنند. همانطور که مهریه حورالعین در بهشت، اذکار تسبیحات اربعه و صلوات است، خداوند به پیامبرش وحی فرمود که مهریه زنان مؤمنه در دنیا را نیز پانصد درهم قرار دهد تا پیوندی نمادین بین ازدواج دنیوی و پاداش اخروی برقرار شود. این نگاه، به مهریه ارزشی معنوی میبخشد.
🔻 سادگی و برکت در ازدواج: خطبههای عقد که توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مسجد و در حضور مردم خوانده شد، و همچنین استفاده فوری از مبلغ مهریه برای تهیه جهیزیهای بسیار ساده و ضروری، همگی بر فرهنگ ازدواج آسان، پرهیز از تجملات، و قراردادن برکت در سادگی تأکید دارند.
🔻 معادلسازی «مهر السنة» به نرخ امروز:
بنا بر اکثر روایات، مهریه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ۵۰۰ درهم (سکه نقره) است. هر ۱۰ درهم نیز برابر با یک دینار (سکه طلا در آن زمان) است و یک دینار هم برابر با یک مثقال شرعی طلا (در آن زمان) است.
⚡با این حساب مهریه آن حضرت با مثقال آن زمان، ۵۰ مثقال طلا بوده است.
⚡با مراجعه به کتب فقهی متوجه می شویم که یک مثقال طلای آن زمان، برابر با دو سوم مثقال این زمان است.
⚡در نتیجه مهریه حضرت زهرا (سلام الله علیها) برابر با ۳۳ مثقال و ۳۳ سوت طلای امروز است.
⚡وزن یک مثقال، معادل با ۴/۶۰۸۳ گرم است.
۳۳ مثقال * ۴.۶۰۸۳ گرم = ۱۵۲.۰۷۴ گرم
۷۴ سوت + ۳۳ سوت = ۱۰۷ سوت
⚡پس مهریه ایشان معادل ۱۵۲ گرم و ۱۰۷ سوت طلای امروز است.
از طرفی هر سکه تمام بهار آزادی ۸ گرم و ۱۳۳ سوت است.
بنابراین:
۱۵۲.۱۰۷ گرم / ۸.۱۳۳ گرم = ۱۸.۷۰۲ سکه تمام
🔻 یعنی مهریه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) امروزه معادل حدود ۱۸.۷ سکه بهار آزادی است (١۸ سکه تمام، و ۱ نیمسکه و ۱ ربعسکه).
✅ اگر به بالا رندش کنیم، معادل ۱۹ سکه طلای بهار آزادی میشود.
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786
بنا بر اکثر روایات، مهریه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ۵۰۰ درهم (سکه نقره) است. هر ۱۰ درهم نیز برابر با یک دینار (سکه طلا در آن زمان) است و یک دینار هم برابر با یک مثقال شرعی طلا (در آن زمان) است.
⚡با این حساب مهریه آن حضرت با مثقال آن زمان، ۵۰ مثقال طلا بوده است.
⚡با مراجعه به کتب فقهی متوجه می شویم که یک مثقال طلای آن زمان، برابر با دو سوم مثقال این زمان است.
⚡در نتیجه مهریه حضرت زهرا (سلام الله علیها) برابر با ۳۳ مثقال و ۳۳ سوت طلای امروز است.
⚡وزن یک مثقال، معادل با ۴/۶۰۸۳ گرم است.
۳۳ مثقال * ۴.۶۰۸۳ گرم = ۱۵۲.۰۷۴ گرم
۷۴ سوت + ۳۳ سوت = ۱۰۷ سوت
⚡پس مهریه ایشان معادل ۱۵۲ گرم و ۱۰۷ سوت طلای امروز است.
از طرفی هر سکه تمام بهار آزادی ۸ گرم و ۱۳۳ سوت است.
بنابراین:
۱۵۲.۱۰۷ گرم / ۸.۱۳۳ گرم = ۱۸.۷۰۲ سکه تمام
🔻 یعنی مهریه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) امروزه معادل حدود ۱۸.۷ سکه بهار آزادی است (١۸ سکه تمام، و ۱ نیمسکه و ۱ ربعسکه).
✅ اگر به بالا رندش کنیم، معادل ۱۹ سکه طلای بهار آزادی میشود.
🔸
@SalehiBooks
@Salehi786