روز ۱۴ شهریور به کدامتان قول دادم که کجا بیایم؟
اگر قولی دادم، لطفا یادآوری کنید!
اگر قولی دادم، لطفا یادآوری کنید!
😁4
عجب کلاهبردار و کلاشیه این
فکر کنم تنها فن بدل براش اینه که ایران رسما ترامپ رو نامرد جایزه صلح نوبل کنه
:)
https://www.tg-me.com/SharghDaily/131729
فکر کنم تنها فن بدل براش اینه که ایران رسما ترامپ رو نامرد جایزه صلح نوبل کنه
:)
https://www.tg-me.com/SharghDaily/131729
Telegram
شرق
🎥ادعای نتانیاهو : ایران در حال توسعه موشک های قارهپیما با قابلیت حمل کلاهک هستهای برای حمله به آمریکاست!
@sharghdaily
sharghdaily.com
@sharghdaily
sharghdaily.com
💅2👍1
Forwarded from اعتمادآنلاین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 صعود والیبالیستهای جوان ایران به نیمه نهایی قهرمانی جهان
🔹تیم ملی والیبال جوانان ایران امروز در مرحله یک چهارم نهایی والیبال قهرمانی جوانان جهان مقابل چین با نتیجه ۳ بر ۰ به پیروزی رسید و راهی مرحله نیمه نهایی شد.
#ورزشی
@EtemadOnline
🔹تیم ملی والیبال جوانان ایران امروز در مرحله یک چهارم نهایی والیبال قهرمانی جوانان جهان مقابل چین با نتیجه ۳ بر ۰ به پیروزی رسید و راهی مرحله نیمه نهایی شد.
#ورزشی
@EtemadOnline
❤7🔥1
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️علی اصغر سیدآبادی در خصوص دادگاه محمد مصدق سخن میگوید🔺
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
❤1
Forwarded from ورزش سه
خیالمان از آینده راحت است؛
⚡️ نسل جدید و ترسناکی در راه است
تیم ملی #والیبال ایران با پیروزی مقتدرانه 3-0 برابر آمریکا در نیمهنهایی رقابتهای قهرمانی زیر 21 سال جهان به فینال صعود کردند.
🇮🇷 25 | 25 | 25
🇺🇸 21 | 20 | 20
ایران برای دفاع از عنوان قهرمانی خود باید در فینال به مصاف ایتالیا برود.
🆔 @varzesh3 | اپلیکیشن
تیم ملی #والیبال ایران با پیروزی مقتدرانه 3-0 برابر آمریکا در نیمهنهایی رقابتهای قهرمانی زیر 21 سال جهان به فینال صعود کردند.
ایران برای دفاع از عنوان قهرمانی خود باید در فینال به مصاف ایتالیا برود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤9
در پاسخ به مهدی خلجی
شاهنامه؛ متن خواندنی ۱۰۰۰ساله
همینقدر که باید از کنار لودگی خانم زینب موسوی دربارهی شاهنامهی فردوسی بیاعتنا گذشت، باید سخنان به ظاهر فاضلانه و با اعتماد به نفس کسانی مثل مهدی خلجی را نقد کرد.
من با بخشی از سخنان خلجی موافقم و هیچ مشکلی با طرح انتقاد از جامعهی ایرانی ندارم، اما مشکلم از آنجایی شروع میشود که خلجی معتقد است که خواندن شاهنامه و ربطش به هویت ملی پدیدهای جدید و ۱۰۰ ساله است و ایرانیان شاهنامه نمیخواندهاند و ارجاع میدهد به بیهقی و حافظ و …. که ذکری از شاهنامه نیاوردهاند. البته در سخنان خودش نقض ادعایش نهفته است که میگوید شاهنامه را نقالان در قهوهخانهها میخواندهاند. شاید به نظرش خواندن در قهوهخانه از نظر هویت ملی ارزشی ندارد.
با این حال همان ادعای اولش با ذکر نام کسانی که در طول تاریخ شاهنامه خواندهاند و از قضا برای بازآفرینی ایدهی ایران و یکپارچگی سرزمینیاش و آنچه امروز هویت ملی مینامیم بهره گرفتهاند، رد شدنی است. اولا در تاریخ ادبی ایران ما همواره نظیرهسرابی شاهنامه وجود داشته است. از جمله اسدی توسی در گرشاسبنامه و ایرانشان در دو کتاب فرامرزنامه و بهمن نامه در همان وزن شاهنامه. ارجاع به مضمونها و بویژه شخصیتهای شاهنامه در شعر شاعران بزرگی چون حافظ و خیام و دیگران پررنگ است و از قضا کتابت و نگارگری شاهنامه را نیز به قصد یکپارچگی ایران ، دستکم از دورهی ایلخانان مغول و بعد دوره تیموریان و صفویان در دسترس داریم. خانم مهشید کاخکی در کتاب « پاسداری از هویت ایرانی زیر سیطره مغول» از تاثیر شاهنامه بر شاعران آن دوران برای زنده نگهداشتن ایدهی ایران را به تحقیق نشان دادهاند.
با این حال خوانده شدن شاهنامه در قهوهخانهها از قضا اهمیتی بیشتر در نشان دادن نقش ملی شاهنامه دارد. شاهنامه پیش از شکلگیری قهوهخانهها در دوران صفوی، در میان مردم کوچه و بازار نیز خوانده میشده و فردوسی از کسانی یاد میکند که به رایگان از روی شاهنامه رونویسی میکردند تا در کوی و برزن برای مردم بخوانند.
حتی پیش از شاهنامهی فردوسی، پیش و پس از اسلام پای این داستانها به مکه و مدینه هم باز شده بود، چنان که شاید پیش از ظهور صفویان به دربار عثمانی هم رسیده بود و نشانههایش در نامه سلطان بایزید عثمانی که در نصیحت شاه اسماعیل جوان و خونریز نوشته، پیداست.
اروپامداری یا اروپاگرابی در تحقیقات تاریخی و بویژه در بحث از ملت و هویت ملی پیشتر مورد نقد قرار گرفته است. دستکم دربارهی هویت ملی در ایران نمیتوان به تقلید از صرفا یک الگوی اروپایی سخن گفت. چنان که برخی از اروپاییان تیز بحث ملتهای قدیم را با ملتهایی که در چند صد سال اخیر شکل گرفتهاند، یادآوری کردهاند.
فردوسی از قرن چهارم کم و بیش به استمرار در ایران خوانده شده و تاریخ|داستانهای ایران باستان را به دوران اسلامی پیوند زده و آنها را در خاطرهی جمعی مردم ماندگار کرده است و به همین دلیل بارها به قصد تقویت ایرانگرایی مورد توجه شاعران و دربارها بوده است.
https://www.tg-me.com/khalajich/4480
شاهنامه؛ متن خواندنی ۱۰۰۰ساله
همینقدر که باید از کنار لودگی خانم زینب موسوی دربارهی شاهنامهی فردوسی بیاعتنا گذشت، باید سخنان به ظاهر فاضلانه و با اعتماد به نفس کسانی مثل مهدی خلجی را نقد کرد.
من با بخشی از سخنان خلجی موافقم و هیچ مشکلی با طرح انتقاد از جامعهی ایرانی ندارم، اما مشکلم از آنجایی شروع میشود که خلجی معتقد است که خواندن شاهنامه و ربطش به هویت ملی پدیدهای جدید و ۱۰۰ ساله است و ایرانیان شاهنامه نمیخواندهاند و ارجاع میدهد به بیهقی و حافظ و …. که ذکری از شاهنامه نیاوردهاند. البته در سخنان خودش نقض ادعایش نهفته است که میگوید شاهنامه را نقالان در قهوهخانهها میخواندهاند. شاید به نظرش خواندن در قهوهخانه از نظر هویت ملی ارزشی ندارد.
با این حال همان ادعای اولش با ذکر نام کسانی که در طول تاریخ شاهنامه خواندهاند و از قضا برای بازآفرینی ایدهی ایران و یکپارچگی سرزمینیاش و آنچه امروز هویت ملی مینامیم بهره گرفتهاند، رد شدنی است. اولا در تاریخ ادبی ایران ما همواره نظیرهسرابی شاهنامه وجود داشته است. از جمله اسدی توسی در گرشاسبنامه و ایرانشان در دو کتاب فرامرزنامه و بهمن نامه در همان وزن شاهنامه. ارجاع به مضمونها و بویژه شخصیتهای شاهنامه در شعر شاعران بزرگی چون حافظ و خیام و دیگران پررنگ است و از قضا کتابت و نگارگری شاهنامه را نیز به قصد یکپارچگی ایران ، دستکم از دورهی ایلخانان مغول و بعد دوره تیموریان و صفویان در دسترس داریم. خانم مهشید کاخکی در کتاب « پاسداری از هویت ایرانی زیر سیطره مغول» از تاثیر شاهنامه بر شاعران آن دوران برای زنده نگهداشتن ایدهی ایران را به تحقیق نشان دادهاند.
با این حال خوانده شدن شاهنامه در قهوهخانهها از قضا اهمیتی بیشتر در نشان دادن نقش ملی شاهنامه دارد. شاهنامه پیش از شکلگیری قهوهخانهها در دوران صفوی، در میان مردم کوچه و بازار نیز خوانده میشده و فردوسی از کسانی یاد میکند که به رایگان از روی شاهنامه رونویسی میکردند تا در کوی و برزن برای مردم بخوانند.
حتی پیش از شاهنامهی فردوسی، پیش و پس از اسلام پای این داستانها به مکه و مدینه هم باز شده بود، چنان که شاید پیش از ظهور صفویان به دربار عثمانی هم رسیده بود و نشانههایش در نامه سلطان بایزید عثمانی که در نصیحت شاه اسماعیل جوان و خونریز نوشته، پیداست.
اروپامداری یا اروپاگرابی در تحقیقات تاریخی و بویژه در بحث از ملت و هویت ملی پیشتر مورد نقد قرار گرفته است. دستکم دربارهی هویت ملی در ایران نمیتوان به تقلید از صرفا یک الگوی اروپایی سخن گفت. چنان که برخی از اروپاییان تیز بحث ملتهای قدیم را با ملتهایی که در چند صد سال اخیر شکل گرفتهاند، یادآوری کردهاند.
فردوسی از قرن چهارم کم و بیش به استمرار در ایران خوانده شده و تاریخ|داستانهای ایران باستان را به دوران اسلامی پیوند زده و آنها را در خاطرهی جمعی مردم ماندگار کرده است و به همین دلیل بارها به قصد تقویت ایرانگرایی مورد توجه شاعران و دربارها بوده است.
https://www.tg-me.com/khalajich/4480
Telegram
Mehdi Khalaji مهدی خلجی
تا دقایقی دیگر همزمان در کلابهاوس و یوتیوب
توضیح میدهم چرا ایرانگرایی مد روز امروز همانقدر میتواند فاشیستی باشد که بنیادگرایی اسلامی
https://www.youtube.com/live/DLwfn7mKjw4?si=x1Hqj9_ErHy2kUCB
توضیح میدهم چرا ایرانگرایی مد روز امروز همانقدر میتواند فاشیستی باشد که بنیادگرایی اسلامی
https://www.youtube.com/live/DLwfn7mKjw4?si=x1Hqj9_ErHy2kUCB
👍10👎3🤔1
کاش تو همه چی مثل والیبال جوانان بودیم. هم چین رو سه- صفر میزدیم، هم آمریکا رو.
https://www.tg-me.com/Sporte_Fouri/147979
https://www.tg-me.com/Sporte_Fouri/147979
Telegram
ورزش فوری 🥇
🎥 تیم ملی والیبال جوانان ایران قهرمان جهان شد
🔹 تیم ملی والیبال جوانان ایران امروز در در دیدار فینال مسابقات والیبال قهرمانی جوانان جهان با نتیجه 3-1 مقابل ایتالیا به پیروزی رسید و قهرمان جهان شد.
⚽️ @Sporte_Fouri
🔹 تیم ملی والیبال جوانان ایران امروز در در دیدار فینال مسابقات والیبال قهرمانی جوانان جهان با نتیجه 3-1 مقابل ایتالیا به پیروزی رسید و قهرمان جهان شد.
⚽️ @Sporte_Fouri
❤16👍1👎1
نوکیشی، تعصب و تندروی
اخیرا ویدیویی دیدم از کسی که سالها مشغول پروندهسازی دربارهی نویسندگان و روشنفکران برای نهادهای امنیتی بود و چه زندگیها را که با همان پروندههای سردستی و غیر مسئولانه در فلان روزنامه و نشریه و احتمالا گزارشهایش به رنج نیالود و چه روزگارها را که سیاه نکرد. حالا تغییر کرده است و از آن سوی بام افتاده است و با همان قواعد فقهی و استدلالی که بلد بود از تجاوز اسرائیل به ایران چنان دفاع میکند که گویی از همان آغاز دل در گروی صهیونیسم داشت. برخی البته چنین ظن و گمانی دارند که یا در گذشته نماینده موساد در اینجا بوده با حالا نماینده جایی در آنجاست.
در این هم نمیتوان تردید کرد که بالاخره تصمیم سازی برخی از پروژههای مردمآزار چه بسا حاصل جمع نفوذ کسانی و حماقت کسانی دیگر باشد، اما از سخن اصلی دور نیافتم و آن نوکیشی است.
همینطور در حافظه از خواندهها که مرور میکنم، به نظرم میرسد، معمولا نوکیشان در دین متعصبترند و در سیاست تندروتر. یا شاید تندروها استعداد بیشتری برای چرخشهای ناگهانی دارند و در هر سوی که باشند، همان هستند که بودند.
در خیابان برای گردش به راست یا چپ، معمولا باید پیش از پیچ در سمتی قرار گرفت که قصد گردش داری، اما رانندگانی هستند که ناگهان از راستترین قسمت خیابان گردش به چپ میکنند یا برعکس و شما دیدهاید که چه اتفاقی میافتد.
حالا حکایت برخی از چرخشهای سیاسی است از چپ به راست و از راست به چپ. معمولا این نوع چرخشها و گردشها چه صادقانه باشد، چه در اثر محاسبههای درست یا غلط، نیازمند اثبات خود به همکیشان جدید است و این به دست نمیآید مگر با تندروی یا به عبارتی کاتولیکتر شدن از پاپ.
اخیرا ویدیویی دیدم از کسی که سالها مشغول پروندهسازی دربارهی نویسندگان و روشنفکران برای نهادهای امنیتی بود و چه زندگیها را که با همان پروندههای سردستی و غیر مسئولانه در فلان روزنامه و نشریه و احتمالا گزارشهایش به رنج نیالود و چه روزگارها را که سیاه نکرد. حالا تغییر کرده است و از آن سوی بام افتاده است و با همان قواعد فقهی و استدلالی که بلد بود از تجاوز اسرائیل به ایران چنان دفاع میکند که گویی از همان آغاز دل در گروی صهیونیسم داشت. برخی البته چنین ظن و گمانی دارند که یا در گذشته نماینده موساد در اینجا بوده با حالا نماینده جایی در آنجاست.
در این هم نمیتوان تردید کرد که بالاخره تصمیم سازی برخی از پروژههای مردمآزار چه بسا حاصل جمع نفوذ کسانی و حماقت کسانی دیگر باشد، اما از سخن اصلی دور نیافتم و آن نوکیشی است.
همینطور در حافظه از خواندهها که مرور میکنم، به نظرم میرسد، معمولا نوکیشان در دین متعصبترند و در سیاست تندروتر. یا شاید تندروها استعداد بیشتری برای چرخشهای ناگهانی دارند و در هر سوی که باشند، همان هستند که بودند.
در خیابان برای گردش به راست یا چپ، معمولا باید پیش از پیچ در سمتی قرار گرفت که قصد گردش داری، اما رانندگانی هستند که ناگهان از راستترین قسمت خیابان گردش به چپ میکنند یا برعکس و شما دیدهاید که چه اتفاقی میافتد.
حالا حکایت برخی از چرخشهای سیاسی است از چپ به راست و از راست به چپ. معمولا این نوع چرخشها و گردشها چه صادقانه باشد، چه در اثر محاسبههای درست یا غلط، نیازمند اثبات خود به همکیشان جدید است و این به دست نمیآید مگر با تندروی یا به عبارتی کاتولیکتر شدن از پاپ.
👏4❤2👍2👎1
Forwarded from شرق
همایون شجریان در میدان آزادی برای مردم میخواند
همایون شجریان، خواننده موسیقی ایرانی:
🔹جمعه ۱۴ شهریور ساعت ۱۰ شب در میدان آزادی برای مخاطبانم اجرای رایگان خواهم داشت.
🔹 بعد از سالها که این آرزو را در سر داشتهام، بالاخره مجوز این اجرا داده شد.
🔹خوشحالم که حالا عملی میشود.
🔹امکان دارد برگزاری چنین اجراهایی ادامهدار باشد.
🔹 قطعات این کنسرت همان قطعات از پیش اجراشده من است.
💢بیشتر بخوانید
@sharghdaily
sharghdaily.com
همایون شجریان، خواننده موسیقی ایرانی:
🔹جمعه ۱۴ شهریور ساعت ۱۰ شب در میدان آزادی برای مخاطبانم اجرای رایگان خواهم داشت.
🔹 بعد از سالها که این آرزو را در سر داشتهام، بالاخره مجوز این اجرا داده شد.
🔹خوشحالم که حالا عملی میشود.
🔹امکان دارد برگزاری چنین اجراهایی ادامهدار باشد.
🔹 قطعات این کنسرت همان قطعات از پیش اجراشده من است.
💢بیشتر بخوانید
@sharghdaily
sharghdaily.com
❤13👎1
مجموعه «نوبت شاهنامهخوانی» عنوان پرفروشترین کتاب نوجوان تالیفی را در فروشگاههای شهر کتاب کسب کرده است.
البته که از این ماجرا خوشحالم، اما واقعیت این است که این مجموعه بیش از این که به خاطر قلم من پسندیده شود، به خاطر نام فردوسی و نام شاهنامه به دل نشسته است و تصویرهای زیبا و طراحی روی جلد آن نیز موثر است.
شاهنامه فردوسی در دهههای اخیر بارها و بارها بازنویسی شده است. این علاقه به فردوسی ریشهی فرهنگی و سیاسی دارد، اما آنچه فردوسی و شاهنامه را برای من عزیز میکند، توجه به ارزشهایی است که ما امروز با آن آشناییم؛ برابری نژادی، دگرپذیری و خرد.
البته که مثل هر اثر از دنیای قدیم با خود ارزشهایی را حمل میکند که قابل نقدند و در بازآفرینی و بازنویسیها باید به آنها توجه کرد. همچنان که خود فردوسی با متنهای پیش از زمان خودش چنین کرده است.
نکتهی دیگر این که این مجموعه را چهارم- پنجم دبستان به بالاتر راحت میخوانند.
https://www.tg-me.com/Bookcityinst/995
البته که از این ماجرا خوشحالم، اما واقعیت این است که این مجموعه بیش از این که به خاطر قلم من پسندیده شود، به خاطر نام فردوسی و نام شاهنامه به دل نشسته است و تصویرهای زیبا و طراحی روی جلد آن نیز موثر است.
شاهنامه فردوسی در دهههای اخیر بارها و بارها بازنویسی شده است. این علاقه به فردوسی ریشهی فرهنگی و سیاسی دارد، اما آنچه فردوسی و شاهنامه را برای من عزیز میکند، توجه به ارزشهایی است که ما امروز با آن آشناییم؛ برابری نژادی، دگرپذیری و خرد.
البته که مثل هر اثر از دنیای قدیم با خود ارزشهایی را حمل میکند که قابل نقدند و در بازآفرینی و بازنویسیها باید به آنها توجه کرد. همچنان که خود فردوسی با متنهای پیش از زمان خودش چنین کرده است.
نکتهی دیگر این که این مجموعه را چهارم- پنجم دبستان به بالاتر راحت میخوانند.
https://www.tg-me.com/Bookcityinst/995
👏7❤5
.
از دیروز که خبر کنسرت رایگان همایون شجریان و ۹ خوانندهی دیگر در میدان آزادی اعلام شده است، گروهی در شبکههای اجتماعی به او حمله میکنند که همکار حکومت است و فلان و بهمان.
این روزها بازار کنسرت و نمایش داغ است و گروهها و افراد مختلفی مجوز اجرا گرفتهاند. قیمت بلیت هم گاهی تا یک میلیون و ششصد هزارتومان میرسد. برخی از خوانندگان هم بیش از ۱۰ شب پشت سر هم اجرا داشتهاند، یعنی کسانی توانایی پرداخت مبلغ سنگین بلیت را دارند که خدا زیادشان کند، هیچ کس هم به این افراد و گروهها فحش نداده و کنسرتهایشان را دارای معنای سیاسی ارزیابی نکرده، اما به اجرای رایگان همایون شجریان که رسیده ناگهان انبوهی از صفحههای بینام و نشان در شبکهی ایکس فحش و ناسزا را شروع کردهاند و برای این که محکمکاری کنند که برگزار نشود، فراخوان سیاسی هم تهش چسباندهاند.
به نظرم با توجه به قیمت بلیت کنسرتها، اجرای کنسرت رایگان گروهی از بهترین خوانندگان ایران برای مردمی که نیاز به شادی دارند، بخشی از عدالت در دسترسی به آثار فرهنگی و هنری و شایستهی تحسین است و به هر فرد و نهاد و گروه و پشتیبانی که دستی در این کار دارد، باید آفرین گفت!
از دیروز که خبر کنسرت رایگان همایون شجریان و ۹ خوانندهی دیگر در میدان آزادی اعلام شده است، گروهی در شبکههای اجتماعی به او حمله میکنند که همکار حکومت است و فلان و بهمان.
این روزها بازار کنسرت و نمایش داغ است و گروهها و افراد مختلفی مجوز اجرا گرفتهاند. قیمت بلیت هم گاهی تا یک میلیون و ششصد هزارتومان میرسد. برخی از خوانندگان هم بیش از ۱۰ شب پشت سر هم اجرا داشتهاند، یعنی کسانی توانایی پرداخت مبلغ سنگین بلیت را دارند که خدا زیادشان کند، هیچ کس هم به این افراد و گروهها فحش نداده و کنسرتهایشان را دارای معنای سیاسی ارزیابی نکرده، اما به اجرای رایگان همایون شجریان که رسیده ناگهان انبوهی از صفحههای بینام و نشان در شبکهی ایکس فحش و ناسزا را شروع کردهاند و برای این که محکمکاری کنند که برگزار نشود، فراخوان سیاسی هم تهش چسباندهاند.
به نظرم با توجه به قیمت بلیت کنسرتها، اجرای کنسرت رایگان گروهی از بهترین خوانندگان ایران برای مردمی که نیاز به شادی دارند، بخشی از عدالت در دسترسی به آثار فرهنگی و هنری و شایستهی تحسین است و به هر فرد و نهاد و گروه و پشتیبانی که دستی در این کار دارد، باید آفرین گفت!
👍60👎17❤2😐2
علیاصغر سیدآبادی
. از دیروز که خبر کنسرت رایگان همایون شجریان و ۹ خوانندهی دیگر در میدان آزادی اعلام شده است، گروهی در شبکههای اجتماعی به او حمله میکنند که همکار حکومت است و فلان و بهمان. این روزها بازار کنسرت و نمایش داغ است و گروهها و افراد مختلفی مجوز اجرا گرفتهاند.…
درباره دو استدلال مخالفان کنسرت شجریان
حالا که کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی لغو شد و خیال کسانی که نگران بودند، برطرف شد، دوست دارم به دو نکته اشاره کنم که منتقدان رویش انگشت میگذاشتند.
مخالفت با کنسرت رایگان همایون شجریان با چند استدلال انجام میگرفت:
۱- توهم این که حکومت برای پرت کردن حواس مردم یا فریب یا عادی جلوه دادن و به قول برخی خونشویی یا هر چیزی این نمایش بزرگ را ترتیب داده است و همایون در نقش عامل حکومت در این فریب بزرگ بازی میکند تا مردم را گول بزند.
۲- این کنسرت رایگان نیست، چون بانک صادرات اسپانسر آن است و احتمالا هزینههای آماده سازی و دستمزد گروه پر تعداد و خواننده را تامین میکند.
اشکالات استدلال اول که با لغو کنسرت در میدان آزادی معلوم شد. حکومتی که زیر بمباران راهپیمایی غدیر برگزار میکند و در این نوع کارهای خیابانی سازمان و تبحر دارد، اگر میخواست برگزاری این کنسرت برایش کاری نداشت.
از روزی که بحث این کنسرت مطرح شد، برخی نیروهای ارزشی آن را تجمع بیحجابی و بی عفتی …. ارزیابی کردند و طیفهایی از براندازان هم فریب حکومت، اما آنچه که این کنسرت را به تعطیلی کشاند، قطعا آن طیفهای براندازان نبودند، اما سستی استدلالهایشان رو شد.
درباره اسپانسرینگ هم، کسانی که اندک آشنایی با ساز و کار برگزاری کنسرت داشته باشند، میدانند که یکی از راههای درآمد کنسرتها علاوه بر بلیت اسپانسرها هستند.
اسپانسرها معمولا از محل بودجهی تبلیغات و در پارهای موارد مسئولیتهای اجتماعی در پرداخت هزینههای اجرایی مشارکت میکنند و نامشان در پوستر و صحنه و …. میآید. یعنی اگر مثلا این مبلغ برای کنسرت همایون شجریان هزینه نمیشد، در کار دیگری هزینه میشد که به بهتر دیده شدن یا تبلیغات بانک کمک کند. البته که اسپانسرینگ فسادهای خود را هم دارد.
با این حال رایگان بودن کنسرت معنایش این بود که مردم بدون پرداخت پول بلیت - که الان برای کنسرتهایی در این حد بیش از یک میلیون تومان است- کنسرت میدیدند.
این که اسپانسر چه مبلغی اختصاص داده و این مبلغ به چه نسبتی قرار بود صرف آمادهسازی دکور و صندلی و نور و صدا و دستمزد نوازندگان گروه و همایون شجریان و همکاران خدماتیشان تقسیم بشود، اطلاعی ندارم، اما چه خوب که در این گونه موارد شفاف اعلام شود و چه خوب که همه فعالیتها از جمله شبکههای تلویزیونی و سایتها و تلویزیونهای اینترنتی از نظر مالی شفاف شوند و به مخاطبان خود گزارش بدهند.
درباره دو استدلال مخالفان کنسرت شجریان
حالا که کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی لغو شد و خیال کسانی که نگران بودند، برطرف شد، دوست دارم به دو نکته اشاره کنم که منتقدان رویش انگشت میگذاشتند.
مخالفت با کنسرت رایگان همایون شجریان با چند استدلال انجام میگرفت:
۱- توهم این که حکومت برای پرت کردن حواس مردم یا فریب یا عادی جلوه دادن و به قول برخی خونشویی یا هر چیزی این نمایش بزرگ را ترتیب داده است و همایون در نقش عامل حکومت در این فریب بزرگ بازی میکند تا مردم را گول بزند.
۲- این کنسرت رایگان نیست، چون بانک صادرات اسپانسر آن است و احتمالا هزینههای آماده سازی و دستمزد گروه پر تعداد و خواننده را تامین میکند.
اشکالات استدلال اول که با لغو کنسرت در میدان آزادی معلوم شد. حکومتی که زیر بمباران راهپیمایی غدیر برگزار میکند و در این نوع کارهای خیابانی سازمان و تبحر دارد، اگر میخواست برگزاری این کنسرت برایش کاری نداشت.
از روزی که بحث این کنسرت مطرح شد، برخی نیروهای ارزشی آن را تجمع بیحجابی و بی عفتی …. ارزیابی کردند و طیفهایی از براندازان هم فریب حکومت، اما آنچه که این کنسرت را به تعطیلی کشاند، قطعا آن طیفهای براندازان نبودند، اما سستی استدلالهایشان رو شد.
درباره اسپانسرینگ هم، کسانی که اندک آشنایی با ساز و کار برگزاری کنسرت داشته باشند، میدانند که یکی از راههای درآمد کنسرتها علاوه بر بلیت اسپانسرها هستند.
اسپانسرها معمولا از محل بودجهی تبلیغات و در پارهای موارد مسئولیتهای اجتماعی در پرداخت هزینههای اجرایی مشارکت میکنند و نامشان در پوستر و صحنه و …. میآید. یعنی اگر مثلا این مبلغ برای کنسرت همایون شجریان هزینه نمیشد، در کار دیگری هزینه میشد که به بهتر دیده شدن یا تبلیغات بانک کمک کند. البته که اسپانسرینگ فسادهای خود را هم دارد.
با این حال رایگان بودن کنسرت معنایش این بود که مردم بدون پرداخت پول بلیت - که الان برای کنسرتهایی در این حد بیش از یک میلیون تومان است- کنسرت میدیدند.
این که اسپانسر چه مبلغی اختصاص داده و این مبلغ به چه نسبتی قرار بود صرف آمادهسازی دکور و صندلی و نور و صدا و دستمزد نوازندگان گروه و همایون شجریان و همکاران خدماتیشان تقسیم بشود، اطلاعی ندارم، اما چه خوب که در این گونه موارد شفاف اعلام شود و چه خوب که همه فعالیتها از جمله شبکههای تلویزیونی و سایتها و تلویزیونهای اینترنتی از نظر مالی شفاف شوند و به مخاطبان خود گزارش بدهند.
👎19❤13👌4👍2👏1
کتاب برگزیده ـ کتاب پرفروش
نگاهی به گزارش تحلیل بازار کتاب کودک و نوجوان مؤسسهٔ شهر کتاب
مؤسسهٔ شهر کتاب در کاری نوآورانه گزارشی از فروش سالانهٔ کتابهای کودک و نوجوان را در یک سال ارائه کرده و کوشیده است وضعیت فروش کتاب، رفتارها و علاقههای خریداران و روندهای مهم کتاب کودک و نوجوان ایران را تحلیل کند.
این گزارش با معرفی مدیرعامل جدید مؤسسهٔ شهر کتاب، علی جعفرآبادی، همزمان شده که هم اهل نوآوری و تجربههای تازه است و هم دوستدار دانایی و دانش؛ و این امید را ایجاد میکند که چنین کارهایی با رفع کاستیها و اشکالها مستمر باشد.
این گزارش بر پایهٔ دادههای ۲۸ کتابفروشی شهر کتاب در تهران و شهرستانها گرد آمده است و علیالقاعده نمیتواند نمایندهٔ تمام بازار باشد، اما در همین اندازه هم میتواند تصویری از واقعیتها به ما ارائه کند.
اگر ما در سالهای پیدرپی چنین گزارشهایی داشتیم، میتوانستیم از روندها و دگرگونیهای کتاب کودک و نوجوان شناخت بهتری به دست بیاوریم و تحلیلهای ثانویه نیز در شناخت کودکان و نوجوانان به کارمان میآمد.
این گزارش نشان میدهد بخش بزرگی از بازار در اختیار ناشران اندکشماری است و همچنین از چیرگی تمامعیار ترجمه بر تألیف حکایت دارد که نیازمند درنگ در چرایی آن هستیم؛ اما بخشی از آن وامدار استفاده از روشهای بازاریابی در فضای مجازی است.
گزارش شهر کتاب نشان میدهد که ۵۵ درصد از کتابهای راهیافته به فهرست لاکپشت پرنده و ۵۱ درصد از کتابهای راهیافته به فهرست شورای کتاب کودک در میان کتابهای پرفروش جای دارند.
طبیعی است که در بازار فرهنگ، از جمله سینما، میان آثار پرفروش و آثار برگزیده فاصلهٔ بسیار است. اینکه بیش از ۵۰ درصد کتابهای برگزیده در میان فهرستهای پرفروشاند، نشان از اثرگذاری این فهرستها و نقطهای امیدوارکننده است. اهمیت این فهرستها در این است که گروهی از کارشناسان هم کیفیت این کتابها را تأیید کردهاند و هم دستکم در این دو فهرست، ارزشهای جهانشمول و ملی را در نظر داشتهاند. اکنون باید با گفتوگوهای گروهی به این پرسشها پاسخ بدهیم که:
۱. چه کارهایی باید انجام داد تا کتابهای باکیفیت راهیافته به فهرستها سهم بیشتری در میان پرفروشها داشته باشند؟
۲. کتابهای پرفروش چه ویژگیهایی دارند و نقش ویژگیهای کتاب و عاملهای بیرونی در پرفروششدن آنها چقدر است؟
https://www.bookcity.org/blog/6153/bookcitychildbooksreview/
نگاهی به گزارش تحلیل بازار کتاب کودک و نوجوان مؤسسهٔ شهر کتاب
مؤسسهٔ شهر کتاب در کاری نوآورانه گزارشی از فروش سالانهٔ کتابهای کودک و نوجوان را در یک سال ارائه کرده و کوشیده است وضعیت فروش کتاب، رفتارها و علاقههای خریداران و روندهای مهم کتاب کودک و نوجوان ایران را تحلیل کند.
این گزارش با معرفی مدیرعامل جدید مؤسسهٔ شهر کتاب، علی جعفرآبادی، همزمان شده که هم اهل نوآوری و تجربههای تازه است و هم دوستدار دانایی و دانش؛ و این امید را ایجاد میکند که چنین کارهایی با رفع کاستیها و اشکالها مستمر باشد.
این گزارش بر پایهٔ دادههای ۲۸ کتابفروشی شهر کتاب در تهران و شهرستانها گرد آمده است و علیالقاعده نمیتواند نمایندهٔ تمام بازار باشد، اما در همین اندازه هم میتواند تصویری از واقعیتها به ما ارائه کند.
اگر ما در سالهای پیدرپی چنین گزارشهایی داشتیم، میتوانستیم از روندها و دگرگونیهای کتاب کودک و نوجوان شناخت بهتری به دست بیاوریم و تحلیلهای ثانویه نیز در شناخت کودکان و نوجوانان به کارمان میآمد.
این گزارش نشان میدهد بخش بزرگی از بازار در اختیار ناشران اندکشماری است و همچنین از چیرگی تمامعیار ترجمه بر تألیف حکایت دارد که نیازمند درنگ در چرایی آن هستیم؛ اما بخشی از آن وامدار استفاده از روشهای بازاریابی در فضای مجازی است.
گزارش شهر کتاب نشان میدهد که ۵۵ درصد از کتابهای راهیافته به فهرست لاکپشت پرنده و ۵۱ درصد از کتابهای راهیافته به فهرست شورای کتاب کودک در میان کتابهای پرفروش جای دارند.
طبیعی است که در بازار فرهنگ، از جمله سینما، میان آثار پرفروش و آثار برگزیده فاصلهٔ بسیار است. اینکه بیش از ۵۰ درصد کتابهای برگزیده در میان فهرستهای پرفروشاند، نشان از اثرگذاری این فهرستها و نقطهای امیدوارکننده است. اهمیت این فهرستها در این است که گروهی از کارشناسان هم کیفیت این کتابها را تأیید کردهاند و هم دستکم در این دو فهرست، ارزشهای جهانشمول و ملی را در نظر داشتهاند. اکنون باید با گفتوگوهای گروهی به این پرسشها پاسخ بدهیم که:
۱. چه کارهایی باید انجام داد تا کتابهای باکیفیت راهیافته به فهرستها سهم بیشتری در میان پرفروشها داشته باشند؟
۲. کتابهای پرفروش چه ویژگیهایی دارند و نقش ویژگیهای کتاب و عاملهای بیرونی در پرفروششدن آنها چقدر است؟
https://www.bookcity.org/blog/6153/bookcitychildbooksreview/
❤2👍2🙏2
Forwarded from بهمن دارالشفایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آغاز به کار ارکستر سمفونیک جوانان ایران
با اجرایی برای بازدیدکنندگان از موزه هنرهای معاصر تهران
.
با اجرایی برای بازدیدکنندگان از موزه هنرهای معاصر تهران
.
❤7👏1
Forwarded from خبرگزاری ایرنا
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤4👍4
«باشو غریبه کوچک» یکی از انسانیترین فیلمهایی بود که دربارهی جنگ تحمیلی صدام علیه ایران ساخته شده است، فیلمی که در آن میهندوستی فراتر از زبان و رنگ و اقلیم و همچون مفهومی اخلاقی-انسانی ستوده میشود.
این فیلم کماکان یکی از بهترین فیلمها برای کودکان و نوجوانان است که در آن مفاهیمی مانند دگرپذیری، درک تفاوتها و مصائب جنگ را میتوان احساس کرد.
در جشنواره ونیز این فیلم را به مناسبت ۴۰ سالگیاش ستودهاند و محمد رسولاف پیام بهرام بیضایی را خوانده است.
بیضایی در پیامش آن جنگ هشت ساله را بیمعنا خوانده است. من از جنگ بیزارم، اما آن جنگ برای ما ایرانیان بیمعنا نبود.
ما میتوانیم به ادامهی جنگ یا شیوهی مواجهه با آن انتقاد کنیم، اما دفاع از آب و خاکمان در مقابل یکی از مستبدان هرگز بیمعنا نبود. ایستادگی در برابر تجاوز به کشور بیمعنا نیست، حتی اگر از ادارهکنندگان کشور دل خوشی نداشته باشیم. این دگرگون کردن معناها از کسی مثل بیضایی پذیرفته نیست.
https://www.tg-me.com/emtedadnet/102597
این فیلم کماکان یکی از بهترین فیلمها برای کودکان و نوجوانان است که در آن مفاهیمی مانند دگرپذیری، درک تفاوتها و مصائب جنگ را میتوان احساس کرد.
در جشنواره ونیز این فیلم را به مناسبت ۴۰ سالگیاش ستودهاند و محمد رسولاف پیام بهرام بیضایی را خوانده است.
بیضایی در پیامش آن جنگ هشت ساله را بیمعنا خوانده است. من از جنگ بیزارم، اما آن جنگ برای ما ایرانیان بیمعنا نبود.
ما میتوانیم به ادامهی جنگ یا شیوهی مواجهه با آن انتقاد کنیم، اما دفاع از آب و خاکمان در مقابل یکی از مستبدان هرگز بیمعنا نبود. ایستادگی در برابر تجاوز به کشور بیمعنا نیست، حتی اگر از ادارهکنندگان کشور دل خوشی نداشته باشیم. این دگرگون کردن معناها از کسی مثل بیضایی پذیرفته نیست.
https://www.tg-me.com/emtedadnet/102597
Telegram
امتداد
🎥«نفرین بر سودبران هر جنگی»: پیام بهرام بیضایی پس از دریافت جایزه از جشنواره ونیز برای فیلم «باشو غریبه کوچک»
🔹 اهدای جایزه بهترین فیلم ترمیمشده به بهرام بیضایی برای «باشو غریبه کوچک» در جشنواره ونیز
🔹«محمد رسولاف» به نیابت از بیضایی این جایزه را دریافت…
🔹 اهدای جایزه بهترین فیلم ترمیمشده به بهرام بیضایی برای «باشو غریبه کوچک» در جشنواره ونیز
🔹«محمد رسولاف» به نیابت از بیضایی این جایزه را دریافت…
❤13👍5👌2👎1💩1
Forwarded from هنرستان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زنان شاهنامه؛ خوانش انتقادی
🔺 جایگاه زنان در شاهنامه همواره با پرسش همراه بوده است: آیا آنها تنها در حاشیه روایتاند یا در بطن داستانها حضوری فعال و اثرگذار دارند؟ نگاه انتقادی به متن فردوسی نشان میدهد که پاسخ به این پرسش پیچیدهتر از تصور رایج است.
📜 مهشید گوهری در دورهٔ «زنان شاهنامه، خوانش انتقادی» بر این نکته تأکید میکند که زنان شاهنامه صرفاً ابژهای برای زیبایی یا عشقورزی نیستند؛ بلکه در بسیاری از موارد کنشگر و تصمیمسازند. چنین خوانشی فاصلهٔ میان برداشت عمومی و واقعیت متن را آشکار میکند.
👈بخشی از صحبتهای مهشید گوهری در دورهٔ «زنان شاهنامه، خوانش انتقادی» در #هنرستان
🔹 این دوره هماکنون بهصورت آفلاین در دسترس است.
اطلاعات بیشتر و ثبتنام در هنرستان👇🏻
https://honarestan.org/courses/79
هنرستان؛
آموزش برای همگان
🔗🔗وبسایت | یوتیوب | اینستاگرام | تلگرام
📜 مهشید گوهری در دورهٔ «زنان شاهنامه، خوانش انتقادی» بر این نکته تأکید میکند که زنان شاهنامه صرفاً ابژهای برای زیبایی یا عشقورزی نیستند؛ بلکه در بسیاری از موارد کنشگر و تصمیمسازند. چنین خوانشی فاصلهٔ میان برداشت عمومی و واقعیت متن را آشکار میکند.
👈بخشی از صحبتهای مهشید گوهری در دورهٔ «زنان شاهنامه، خوانش انتقادی» در #هنرستان
اطلاعات بیشتر و ثبتنام در هنرستان👇🏻
https://honarestan.org/courses/79
هنرستان؛
آموزش برای همگان
🔗🔗وبسایت | یوتیوب | اینستاگرام | تلگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👎1
Forwarded from Neemaad News Media | پایگاه خبری نیماد
چه کسی ایراندوست است و آیا شاهنامه بهتازگی هویتبخش شده؟
🔹کمتر کسیست در درستی این گزاره تردید داشته باشد که شاهنامه حکیم طوس در دوران کنونی از عناصر هویت ملی ایرانیان است. از این رو سخنان اخیر یک طنزپرداز درباره فردوسی به سرعت واکنشبرانگیز شد و خشم بسیاری را علیه او برانگیخت. اما هر پدیدهای پرسشهایی را هم میتواند به همراه داشته باشد و اینجا یکی از پرسشها درباره ایراندوستی بود و اینکه چگونه میتوان کسی را ایراندوست دانست یا این عنوان را از او سلب کرد.
🔹باز اما ماجرا به همینجا محدود نماند و این بحث یا ادعا در ادامه پیش کشیده شد که شاهنامه اساسا اهمیتش محدود به دوران مدرن است، نه آنکه از دیرباز در فرهنگ ایران پژواکی داشته و عنصری هویتبخش محسوب میشده است.
🔹علی سیدآبادی، پژوهشگر فرهنگی، بحث دوم را یک مغلطه میداند و اگرچه قائل به این امر است که شاهنامه فردوسی در دوران پهلوی اول به عنوان نماد هویت ایرانی معرفی شد، اما از همان قرن پنجم هجری از عناصر مهم هویت ایرانی بوده، طی ادوار مختلف و به ویژه در هنگامههای افول به احیای دوباره ایران کمک کرده و همواره در فرهنگ ایران و ادبیات فارسی پژواک داشته است. بحث نخست نیز از نگاه او به مغالطهای دیگر انجامیده که آن انحصار ایراندوستی است.
صحبتهای کامل علی سیدآبادی را در یوتوب نیماد تماشا کنید.
https://youtu.be/UIp_bSUHL1I?si=CZ-YHCKPqNR0W_AH
🔹کمتر کسیست در درستی این گزاره تردید داشته باشد که شاهنامه حکیم طوس در دوران کنونی از عناصر هویت ملی ایرانیان است. از این رو سخنان اخیر یک طنزپرداز درباره فردوسی به سرعت واکنشبرانگیز شد و خشم بسیاری را علیه او برانگیخت. اما هر پدیدهای پرسشهایی را هم میتواند به همراه داشته باشد و اینجا یکی از پرسشها درباره ایراندوستی بود و اینکه چگونه میتوان کسی را ایراندوست دانست یا این عنوان را از او سلب کرد.
🔹باز اما ماجرا به همینجا محدود نماند و این بحث یا ادعا در ادامه پیش کشیده شد که شاهنامه اساسا اهمیتش محدود به دوران مدرن است، نه آنکه از دیرباز در فرهنگ ایران پژواکی داشته و عنصری هویتبخش محسوب میشده است.
🔹علی سیدآبادی، پژوهشگر فرهنگی، بحث دوم را یک مغلطه میداند و اگرچه قائل به این امر است که شاهنامه فردوسی در دوران پهلوی اول به عنوان نماد هویت ایرانی معرفی شد، اما از همان قرن پنجم هجری از عناصر مهم هویت ایرانی بوده، طی ادوار مختلف و به ویژه در هنگامههای افول به احیای دوباره ایران کمک کرده و همواره در فرهنگ ایران و ادبیات فارسی پژواک داشته است. بحث نخست نیز از نگاه او به مغالطهای دیگر انجامیده که آن انحصار ایراندوستی است.
صحبتهای کامل علی سیدآبادی را در یوتوب نیماد تماشا کنید.
https://youtu.be/UIp_bSUHL1I?si=CZ-YHCKPqNR0W_AH
YouTube
چه کسی ایراندوست است و آیا شاهنامه بهتازگی هویتبخش شده؟
🔹کمتر کسیست در درستی این گزاره تردید داشته باشد که شاهنامه حکیم طوس در دوران کنونی از عناصر هویت ملی ایرانیان است. از این رو سخنان اخیر یک طنزپرداز درباره فردوسی به سرعت واکنشبرانگیز شد و خشم بسیاری را علیه او برانگیخت. اما هر پدیدهای پرسشهایی را هم…
❤2👏1
موقعیت نادره رضایی
نمایندهی پایداری گفته است که پیگیریهای او و همکارانش در کمیسیون فرهنگی - که اقلیت پر سر و صداو هزینهسازی هستند- نتیجه داده و نادره رضایی از معاونت امور هنری کنار گذاشته شده است، اما نگفته پیداست که نتیجهی یک کار منسجم گروهی را به حساب خود نوشته است.
گروهی از جوانانی هم که امید به تغییر داشتند و بویژه آنان که در حنگ ۱۲ روزه فعال بودند، این اتفاق را مایوسکننده یافته و نشانهی بسته شدن راههای اصلاح و حتی بیش از آن نشانهی مسدود بودن فعالیتهای موثر از مجاری رسمی برشمردهاند.
این حجم از واکنش نشان میدهد ما با پدیدهای نمادین طرفیم. نادره رضایی در ظاهر و پوشش و گفتار و عملکرد مدیر متفاوتی بود و اهل مصلحتسنجیهای مرسوم در ساختار بروکراتیک ایران نبود و ایدههایش را با سماجت پیش میبرد و امیدواران به اصلاح و تغییر امیدوار بودند، این تفاوت راهی به تنوع و فصای بازتر بگشاید.
قصد ندارم دربارهی چرایی و چگونگی ماجرا توضیحی بدهم. قصدم ذکر خیری از او هنگام خداحافظی با اشارهای به نکتهای ظریف است که بدون توجه به آن با تغییرات مکانیکی ساختار هم کاری از پیش نمیرود.
روزی گرم در سال ۱۴۰۳ در حالی که برای شرکت در انتخابات تردید داشتم، به دعوت بزرگواری به نشستی برای دیدار با یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری رفتم که بعد صلاحیتش رد شد. او احتمالا یکی از روشنفکرترین و جدیترین نامزدها در آن روز بود، اما در میان حاضران سری چرخاندم و دیدم حاضران هیچ شباهتی از نظر پوشش و قیافه و ظاهر به مردم کوچه و خیابان ندارند. چند دقیقهای از همین فاصله گفتم که خود را در ظاهر نشان میدهد.
حکایت نظام اداری ما هم همین است. کافی است شما در خیابان چهار- پنج مدیر یا حتی کارمند را با هم ببینید. بلافاصله آنها را از ظاهر متفاوتشان با بقیه مردم میشناسید. همه با هم انگار از بک جا لباس میخرند و بک جا موی سر و روی خود را اصلاح میکنند و هیچ تنوعی میانشان راه ندارد. این شباهت حاصل نظام گزینشی است که سالهاست اعمال میشود و حتی خلق و خوی مشابه آفریده است و تجربههای یکسان به رفتار و کنش و واکنشهای مشابه و قواعد نانوشته در رشد و ارتقا و استمرار انجامیده است.
موقعیت نادره رضایی و هر مدیری که از درون این نظام اداری برنیامده باشد یا چنین مناسباتی را در جایی نیاموخته باشد، موقعیتی متزلزل و پیچیده خواهد بود که علیالقاعده به این خلق و خو و رفتار عادت نخواهد داشت و روشی دیگر برای پیشبرد کارهایش در پیش خواهد گرفت که با آن قواعد همخوانی ندارد.
برخی گمان میکنند، برکناری او پیامد کنسرت برگزار نشدهی همایون شجریان است، اما مخالفان او از روز اول او را وصلهی ناجوری میدانستند که باید از دستش راحت شوند و برای این که بتوانند از هر دستاویزی استفاده میکردند.
نمایندهی پایداری گفته است که پیگیریهای او و همکارانش در کمیسیون فرهنگی - که اقلیت پر سر و صداو هزینهسازی هستند- نتیجه داده و نادره رضایی از معاونت امور هنری کنار گذاشته شده است، اما نگفته پیداست که نتیجهی یک کار منسجم گروهی را به حساب خود نوشته است.
گروهی از جوانانی هم که امید به تغییر داشتند و بویژه آنان که در حنگ ۱۲ روزه فعال بودند، این اتفاق را مایوسکننده یافته و نشانهی بسته شدن راههای اصلاح و حتی بیش از آن نشانهی مسدود بودن فعالیتهای موثر از مجاری رسمی برشمردهاند.
این حجم از واکنش نشان میدهد ما با پدیدهای نمادین طرفیم. نادره رضایی در ظاهر و پوشش و گفتار و عملکرد مدیر متفاوتی بود و اهل مصلحتسنجیهای مرسوم در ساختار بروکراتیک ایران نبود و ایدههایش را با سماجت پیش میبرد و امیدواران به اصلاح و تغییر امیدوار بودند، این تفاوت راهی به تنوع و فصای بازتر بگشاید.
قصد ندارم دربارهی چرایی و چگونگی ماجرا توضیحی بدهم. قصدم ذکر خیری از او هنگام خداحافظی با اشارهای به نکتهای ظریف است که بدون توجه به آن با تغییرات مکانیکی ساختار هم کاری از پیش نمیرود.
روزی گرم در سال ۱۴۰۳ در حالی که برای شرکت در انتخابات تردید داشتم، به دعوت بزرگواری به نشستی برای دیدار با یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری رفتم که بعد صلاحیتش رد شد. او احتمالا یکی از روشنفکرترین و جدیترین نامزدها در آن روز بود، اما در میان حاضران سری چرخاندم و دیدم حاضران هیچ شباهتی از نظر پوشش و قیافه و ظاهر به مردم کوچه و خیابان ندارند. چند دقیقهای از همین فاصله گفتم که خود را در ظاهر نشان میدهد.
حکایت نظام اداری ما هم همین است. کافی است شما در خیابان چهار- پنج مدیر یا حتی کارمند را با هم ببینید. بلافاصله آنها را از ظاهر متفاوتشان با بقیه مردم میشناسید. همه با هم انگار از بک جا لباس میخرند و بک جا موی سر و روی خود را اصلاح میکنند و هیچ تنوعی میانشان راه ندارد. این شباهت حاصل نظام گزینشی است که سالهاست اعمال میشود و حتی خلق و خوی مشابه آفریده است و تجربههای یکسان به رفتار و کنش و واکنشهای مشابه و قواعد نانوشته در رشد و ارتقا و استمرار انجامیده است.
موقعیت نادره رضایی و هر مدیری که از درون این نظام اداری برنیامده باشد یا چنین مناسباتی را در جایی نیاموخته باشد، موقعیتی متزلزل و پیچیده خواهد بود که علیالقاعده به این خلق و خو و رفتار عادت نخواهد داشت و روشی دیگر برای پیشبرد کارهایش در پیش خواهد گرفت که با آن قواعد همخوانی ندارد.
برخی گمان میکنند، برکناری او پیامد کنسرت برگزار نشدهی همایون شجریان است، اما مخالفان او از روز اول او را وصلهی ناجوری میدانستند که باید از دستش راحت شوند و برای این که بتوانند از هر دستاویزی استفاده میکردند.
👍13❤3👎1👏1
