Telegram Web Link
«مداخلات سلامت روان در سطح جامعه می‌تواند به پیشگیری از قتل زنان کمک کند»، منتشر شده در:
PLOS Mental Health and Journal of Interpersonal Violence,
دانشکده بهداشت عمومی رولینز در دانشگاه اموری در تاریخ ۲۲ اوت ۲۰۲۴

Community-Level Mental Health Interventions Could Help Prevent Femicide. published by the Rollins School of Public Health at Emory University on August 22, 2024.

این پژوهش شامل پرسشنامه‌هایی بود که به مردان محکوم به قتل زنان (فمی‌ساید) و سایر جرایم خشونت‌آمیز ارائه شد تا عوامل خطر مرتبط با #سلامت_روان و پیامدهای اجتماعی #قتل_زنان بررسی شود.

این مقاله قتل زنان را به‌عنوان یک مسأله بهداشت عمومی جهانی برجسته می‌کند. بر اساس گزارش سازمان ملل، در سال ۲۰۲۳، ۸۵,۰۰۰ زن به‌طور عمدی کشته شدند که ۶۰ درصد آن‌ها توسط شریک صمیمی یا اعضای خانواده به قتل رسیدند. این موضوع بر ضرورت اقدامات پیشگیرانه تأکید دارد.

یافته‌های کلیدی:

عوامل خطرآفرین سلامت روان: مرتکبان قتل زنان نسبت به سایر مجرمان خشونت‌آمیز، سطح بالاتری از پریشانی روانی و مشکلات پیشین مرتبط با سلامت روان یا سوءمصرف مواد گزارش کردند. این نشان می‌دهد که چالش‌های سلامت روان در موارد قتل زنان برجسته‌تر است.

پیامدهای اجتماعی: مرتکبان قتل زنان در مقایسه با مرتکبان قتل‌های دیگر، پیامدهای اجتماعی کمتری (مانند از دست دادن روابط اجتماعی یا انگ اجتماعی) پس از جرم تجربه کردند، احتمالاً به دلیل هنجارهای اجتماعی که خشونت مبتنی بر جنسیت را عادی‌سازی یا کم اهمیت جلوه می‌دهند.

هنجارهای اجتماعی: این مطالعه نشان می‌دهد که هنجارهای اجتماعی در جوامع، به‌ویژه در رابطه با خشونت و جنسیت، نقش مهمی در وقوع قتل زنان ایفا می‌کنند.

توصیه‌ها:
- یافته‌ها بر لزوم مداخلات در سطح جامعه تأکید دارند که شامل تغییر هنجارهای جنسیتی، ارائه خدمات سلامت روان، و حمایت از افرادی با مشکلات سوءمصرف مواد است. این مداخلات می‌توانند با رفع عوامل خطر، از تشدید خشونت به قتل جلوگیری کنند.

-دکتر اوانز تأکید می‌کند که اطلاعات درباره مردانی که دست به خشونت مرگبار می‌زنند، بسیار محدود است و نیاز به شناخت بهتر این افراد داریم.

این مطالعه بر نیاز به رویکردی چندوجهی تأکید می‌کند که شامل موارد زیر است:
- حمایت از سلامت روان: ارائه خدمات سلامت روان و حمایت از افراد در معرض سوءمصرف مواد
- تغییر هنجارهای جنسیتی: رفع نگرش‌های اجتماعی که خشونت علیه زنان را عادی‌سازی می‌کنند.
- مشارکت جامعه: استفاده از جوامع محلی برای شناسایی و کاهش عوامل خطر قتل زنان.

این یافته‌ها به‌ویژه برای متخصصان بهداشت عمومی و سیاست‌گذاران که قصد کاهش خشونت مبتنی بر جنسیت را از طریق مداخلات هدفمند دارند، مفید خواهد بود.

@Shahr_Zanan

https://sph.emory.edu/news/news-release/2024/08/femicide-prevention.html
Forwarded from دیگرشهر
به جای رویکرد پلیسی به امنیت، مطالبات درست مطرح کنیم:
_ شهر امن و شهر دوستدار زنان و کودکان
_ حمل و نقل همگانی فراگیر
_ پاسخگو کردنِ تاکسی رانی و تاکسی های اینترنتی(اسنپ،تپسی،ماکسیم و ...) به نظارت جدی بر راننده ها و توجه به گزارش های مسافران
_ تغییر مسیرِ بودجه های انتظامی از کنترل پوشش زنان و فعالانِ فضای مجازی به تأمین امنیت زنان
_ برقراری امکان فعالیت برای تشکل های مستقل زنان برای مقابله با آزار و خشونت علیه زنان و حمایت از آنها(مانند تجربه دیدبان آزار)
_ حمایت از تشکیل گروه های محله ای زنان برای دیدبانی و مقابله با خشونت(نظیر طرح کاهش مخاطرات فضاهای شهری برای بانوان)
_ توجه جدی به بازآفرینی شهری و توجه به ابعاد ِ اجتماعی آن(از جمله امنیتِ اجتماع محور)
_ فرهنگسازی برای بی تفاوت نبودن در موردِ ناامنی زنان و دست به کاری زدن در مواقعِ مخاطرات
#الهه_حسین_نژاد
Ketabche - Azar va Aziyat khiyabani.pdf
2.5 MB
کتابچه چکونگی مواجه با آزار و اذیت خیابانی
(چند توصیه برای ایمنی زنان در فضای شهر)

🔻مزاحمت و آزار و اذیت خیابانی، براى بسیارى از زنان و دختران رخ می‌دهد و همگى کم یا زیاد تجربیاتى داریم و ممکن است خاطرات ناراحت کننده‌ای براى همه ما تداعى شود.

🔻برای‌اینکه بتوانیم از آثار ناراحت‌کننده این آسیب‌ها کم کنیم، بهتر است #آگاهى خود را بالا برده و به خودمان اعتماد کنیم و در ذهن خود توصیه‌هایى را که در ادامه به همت گروه #شهر_زنان و #دفتر_توسعه_محله_طیب تدوین شده، مرور و آنها را به کار ببریم.

🔻در سال‌ها و روزهای سخت و کم‌نوری زیست می‌کنیم، ویروس و بیماری، مرگ، زندان و فشارهای سیاسی همه را خسته و افسرده کرده، اما باید به حس‌های کم‌نور و به آگاهی ایمان داشت و کورسوهای عشق و دانش را روشن نگه داشت ...

🔻امید است که این کتابچه نوری در تاریکی‌ها باشد و تا آنجا که در توان هر یک از ماست منتشر و در اختیار دختران، زنان و همه اعضای خانواده‌‌ها قرار گیرد.

@Shahr_Zanan
Forwarded from هم‌میهن
آوار جنگ

گزارش میدانی هم‌‏میهن از محلات مورد حمله اسرائیل در تهران و گفت‌‏وگو با دوستان جانباختگان


🖌الناز محمدی و سارا سبزی | گروه جامعه

🔹ساعت 3 بامداد 23 خردادماه، اسرائیل حملاتش را به نقاط مختلفی از تهران،  اصفهان، همدان، خرم‌‏آباد، بروجرد، تبریز، پیرانشهر، کرمانشاه، ایلام و اراک  آغاز کرد و در همان ساعات اول، علاوه بر مواضع نظامی، نقاطی مسکونی را در تهران هدف قرار داد.

🔹آمار شهدای حملات تروریستی اسرائیل، تا پایان روز جمعه در تهران ۷۸ نفر اعلام شده؛ تا لحظه تنظیم این گزارش، آمار جدیدی از تعداد کشته‌‏ها منتشر نشده اما آمار مصدومان به گفته وزارت بهداشت، به 800 نفر رسیده است.

🔹یکی از این خانه‌ها متعلق به احمد ذوالفقاری، دانشمند هسته‌ای بود؛ کوچه آبشوری پاتوریس‌‏لومومبا آتش‌نشان‌‏ها تا ساعت 14 ظهر جمعه، هشت نفر را از زیر تل‏ه‌ای آوار بیرون کشیدند؛ هشت کشته. حالا ظهر روز بعد از حمله است. جنگ شروع شده؛ مردها، زن‌‏ها و بچه‌‏ها با چشم‌‏هایی حیرت‌‏زده، شوکه شده، گوشی به دست و در حال پچ‌‏پچ خبرها، به بالا و پایین شدن لودر مکانیکی در میان آن حجم از غبار خیره شده‌‏اند؛ به جای خالی همسایه‌‏ها و دوستان‌شان، به یک تپه بزرگ از خاک و آهن. ماشین‌‏های آواربرداری، تکه‌‏های باقی‌مانده از خانه را به آهستگی برمی‌‏دارند و روی کامیون‌‏های منتظر در انتهای کوچه سوار می‌کنند.

🔹حورا، زنی است که به همراه همسرش در خانه‌ای در خیابان پاتریس لومومبا زندگی می‌کند. خانه‌ای که در فاصله کمی از محل موشک‌باران خانه یکی از دانشمندان هسته‌ای است. دیوار شمالی خانه آنها تخریب و ساختمان‌شان تخلیه کامل شده است: «فکر می‌کنم حوالی ساعت سه‌ونیم صبح بود اما خیلی مطمئن نیستم. چون خواب بودیم و از صدای انفجار، لرزش زمین و گاز غلیظی که در هوا بود بیدار شدیم. سمت شمالی خانه ما تخریب شده و از خانه بیرون‌آمدن سخت بود.

🔹لیلا و دختر 16 ساله‌اش ساعت 3:20 دقیقه بامداد 23 خردادماه، روی تخت‌شان در تقاطع خیابان البرز و زاگرس شرقی در خیابان مرزداران، با صدای انفجار از خواب پریدند. لیلا و دختر نوجوانش که 17 سال است در خانه‌شان خندیده و گریسته بودند، آن لحظه وحشتی را تجربه کردند که فکرش را هم نمی‌کردند؛ وحشت جنگ. لیلا به «هم‌میهن» می‌گوید، حس کرده در آن ساعت صبح، خانه‌شان در حال خراب‌شدن روی سرشان است و زندگی رو به پایان: «دخترم بیدار شده بود و تپش قلب داشت. نزدیک‌های هفت صبح بود که تصویری در شبکه‌های اجتماعی دیدم که حدس زدم این انفجار نزدیکی‌های خانه ما باشد. آن موقع بود که تازه به بیرون از خانه رفتم.» لیلا وقتی پایش را به خیابان می‌گذارد صحنه‌هایی را می‌بیند که برایش شبیه فیلم بوده؛ یک فیلم جنگی که هیچ‌کس دوست ندارد بازیگرش باشد.

🔹ساختمان سرو اساتید در سعادت‌آباد، یکی دیگر از محل‌های حمله موشکی شب اول در تهران است. اهالی سعادت‌آباد صدای انفجار حمله را شنیدند و به پشت پنجره‌ها و بالکن‌ها آمدند. سپهر، ساکن سعادت‌آباد است و فرزندی هشت ساله دارد. شب اول با صدای مهیب انفجار از خواب می‌پرد و این تجربه برایش تداعی تجربه سال گذشته و حمله اسرائیل به مراکز نظامی است. او دو صدای انفجار را شنیده و درباره آنها به «هم‌میهن» می‌گوید: «دو انفجار خیلی نزدیک بود و من بسیار نگران فرزندم بود. نزدیکی انفجارها به‌حدی بود که مطمئن بودم در شهر است. چنددقیقه بعد متوجه شدم در میدان کتاب سعادت‌آباد و فرحزاد اتفاق افتاده که بسیار به من نزدیک بودند.»

🔹زهرا شمس که دوستانش او را نجمه صدا می‌کردند، یکی دیگر از قربانیان غیرنظامی حمله اسرائیل به مناطق مسکونی در ایران است. زهرا ۳۵ ساله، طبیعت‌گرد بود و علاقه زیادی به دوچرخه‌سواری‌ داشت. حالا الهام، یکی از دوستانش در گفت‌وگو با «هم‌میهن» از زندگی و مرگ او می‌گوید: «من تقریباً هر هفته نجمه را می‌دیدم. چون من در باشگاه اندیشه یک باشگاه نجاری داشتم و با بچه‌هایی که به آنجا می‌آمدند، آشنا شدم. نجمه یکی از کسانی بود که مقابل محدودیت‌هایی که به‌دلیل حجاب برای زنان در آنجا ایجاد می‌کردند، می‌ایستاد با اینکه خودش محجبه بود. بسیار زن فعالی بود و خنده‌هایش جلوی چشمانم است. ما حتی قرار بود با همدیگر یک کارگاه فرشبافی راه بیاندازیم.»

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
‎⁨راهنمای_بقا_در_زمان_جنگ_ایران⁩.pdf
3.2 MB
⭕️ راهنمای بقا در زمان جنگ

شهروندی مسئول و خلاق به اسم Elyar Rose
با الهام از کتابچه راهنمای سوئدی، راهنمایی برای بقا در شرایط بحرانی در ایران ساخته.

🔹 با آرزوی همدلی و همبستگی
🔹از صفحه مریم نصراصفهانی عزیز:
@neocritic

@anthropologyofgender
شهرِ زنان، شهرِ امن
Photo
بنیامین نتانیاهو حمله‌های بی‌امان به ایران را «فرصتی استثنایی برای آزادی» معرفی می‌کند، می‌گوید که می‌خواهد «ملت بزرگ ایران» را از رژیم سرکوب‌گرش نجات بدهد و‌ شعار زن زندگی آزادی را مصادره می‌کند. اما روایت شهروندان و فعالان مدنی چیز دیگری است.

ورق بزنید و روایت‌های کسانی را بخوانید که برای آزادی در ایران مبارزه‌ کرده‌اند، «زن، زندگی، آزادی» سر داده‌اند، زندان و سرکوب را تجربه کرده‌اند. کسانی که حالا برای مخالفتشان با تجاوز نظامی، ویرانی و کشتار غیرنظامیان، از سوی قدرت‌طلبانی که کوچک‌ترین تعهدی به زن و زندگی و آزادی ندارند متهم می‌شوند که مخالفتشان با جنگ به معنای حمایتشان از حاکمیت است.

کنش‌گران داخل ایران وادار شده‌اند زخم‌ها و تروماهای تحمیل‌شده توسط جمهوری اسلامی را باز کنند و به نمایش بگذارند تا برچسب «حامی حکومت» نخورند. آن‌چه می‌خوانید روایت افرادی است که برای زندگی در ایران جنگیده‌اند و حالا وصیت‌نامه می‌نویسند و آواره می‌شوند./دیده‌بان آزار


Voices of Feminist Activists Under Israeli Attack in Iran

Netanyahu presents the unrelenting attacks on Iran as an “exceptional opportunity for freedom.” He claims he wants to liberate the “great Iranian nation” from its repressive regime—while audaciously uttering three words he has no capacity to understand, mistaking a living, collective struggle for a slogan he can hijack.

This is a selection of narratives from feminist activists inside Iran—the torchbearers of “Woman, Life, Freedom”, who have endured prison, violence, and repression. They now find themselves opposing military invasion, destruction, and the mass killing of civilians, even as they are forced to reopen their wounds and publicly relive the traumas inflicted by the Islamic Republic—just to avoid being branded “regime sympathizers” by the war-hungry powers of both the Iranian right and the West.

These are the voices of those who have risked everything for a life of dignity and freedom in Iran—now writing their wills, displaced from their homes, fearful for the future of their families and their people, saying loudly: No To War! Not in our name!

@Shahr_Zanan
دل به غم مسپار
‏نومیدی بران از خویش
‏جای شکرش باز هم باقی است
‏تو هنوز این‌جا مرا داری، من تو را دارم
‏ما هنوز این‌جا شناسائیم. |اخوان ثالث|

معرفی چند صفحات اینستاگرام که به ثبت و انتشار روایت‌های واقعی از جنگ اسرائیل علیه ایران می‌پردازند:

#هدف از معرفی این صفحات، ثبت و انتشار #روایت‌های #واقعی و #بدون_سانسور #مردم_ایران در جریان جنگ با اسرائیل (از خرداد ۱۴۰۴، ژوئن ۲۰۲۵) است تا صدای اون‌ها پشت سانسور داخلی و فشار خارجی مدفون نشه.

ما که خارج هستیم، می‌خوایم این تجربیات رو منتقل کنیم و به دنیا بشناسونیم.

رفقای داخل، لطفاً از ترس، وحشت و اضطراب روزمره‌تون بنویسین تا این احساسات ثبت و فراموش نشه.

رفقای خارج، این روایت‌ها رو ترجمه و منتشر کنید.


۱.
https://www.instagram.com/tinsviewpoint?igsh=Z205YWJ0dWZucGR5
TINS
گزارش‌های مستقیم از داخل ایران، جایی که رسانه‌ها محدودند.

۲.
https://www.instagram.com/justlikeusiran?igsh=MWkzd3NkajJpenlvMg== Justlikeusiran
روایت‌های جان‌باختگان ایرانی با
داستان‌ها، چهره‌ها و نام‌هاشون.
هدف این پیج نشون دادن اینه که این افراد فقط عدد نیستند، بلکه مثل همه‌ی ما انسان بودند.

۳.
https://www.instagram.com/iranwar_unheard?igsh=MThja3Zna3JjenFocQ== Iranwar_unheard
شهادت‌های مردم از ترس، مقاومت و بقا در جنگ.
این صفحه شهادت‌ها و روایت‌های مردم ایران رو در طول جنگ، از ترس، مقاومت و بقا، منتشر می‌کند.



@Shahr_Zanan

#StandAgainstWar
#Iranunderattack
‏⁦ #StopTheWar
زیستن در تهرانِ درگیر جنگ: روایت‌های بی‌واسطه و تجربه‌های زیسته مردم

در حالی که جنگ بین ایران و اسرائیل از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شده، زندگی روزمره در تهران و نقاط دیگر ایران زیر فشار حملات اسرائیل و قطعی اینترنت دستخوش تغییر شده است.

طی دو روز گذشته، با وجود چالش‌های شدید برای دسترسی به اینترنت، مردم از طریق شبکه‌های اجتماعی با تلاش و امتحان فیلترشکن‌های متعدد، صدای خود را منعکس کرده‌اند.

این روایت‌ها، از زبان کسانی است که میان ترس، مقاومت و تلاش برای ادامه زندگی، تجربه‌های واقعی‌شان را ثبت کرده‌اند.


بهمن:
شنبه ساعت یک بعدازظهر
‏از هفت‌تیر تا انقلاب:
‏خیابون‌ها شلوغ‌تر از یک روز تعطیل معمولی و خلوت‌تر از روز کاری.
‏مغازه‌های خیابون ایرانشهر (اعم از پرینتری و کافه) تقریبا نصفشون باز
‏کتابفروشی‌های روبروی دانشگاه تک‌وتوک باز (ازجمله مولی، خوارزمی، امیرکبیر، جادوان خرد و فکر کنم چتر)

فرشته:
پریشب که صداها نزدیک‌تر شده و با صدای خنده‌ی دوستانم بر سر به استهزا گرفتن مرگ ترکیب می‌شد،احساس می‌کردم تنها زندگی است که این‌گونه می‌تواند سنگینی مهیب خود را بر روی ذهن و بدنمان مستولی کند و این سنگینی را باید با تمام وجود پذیرفت. چرا که تنها زندگی می‌تواند نجات دهنده باشد.


نگار:
اون کارگر روزمزد که هشت روزه کار نکرده و درآمدی نداشته، اینجا نیست. هیچ جا نیست. این آدم‌ها تریبون و صدایی ندارن که بگن داره چی بهشون می‌گذره این روزها. روایتی که از جنگ منتشر می‌شه روایت طبقه‌ایه که هنوز نفسش به شماره نیافتاده.


مهسا:
مرسانا که تو این تصویر عکسش هست فامیل ما بود. از یک خانواده چهار نفره فقط برادر ١۶ ساله‌ش زنده مونده.
‏پدر، مجتبی بهرامی، مادر، بهجت سعیدیان و دختر، مرسانا بهرامی زیر آوار موندن و پسر خانواده از پنجره بیرون پرت شده و به طور معجزه‌آسایی زنده مونده.

‏نگذاریم شهدا عدد شوند...

سمر:
دیشب اندازه یک دقیقه نت وصل شد. سر شام بودیم که زلزله اومد، پشت گشت‌های زیادی موندیم تا خواهرم به دکتر برسه و بعد رسیدیم خونه که باصدای پدافندها و ترس بخوابیم. فقط خواستم بنویسم از شما بیزارم. امیدوارم در همین کثافت ذات‌تون بمونید و خفه شید و بمیرید بی‌شرف‌ها.(خطاب به جنگ‌طلبان)

راضیه:
مو به مو دارن سناریوی غزه رو روی ایران پیاده می‌کنن. افراد «معمولی» تو این ساختمونا نبودن، آدم «معمولی» تو صداسیما کار نمی‌کنه، آدم «معمولی» تو بانک سپه حساب نداره. نتیجه: dehumanize کردن کل جمعیت ایران آروم آروم و توجیه کشتارشون.

زینب:
آدم حسابی وطن…
(عکس یک آتشنشان)


صبح‌ها، هنوز صدای قدم‌های عجله‌ای تو کوچه‌ها هست؛ حدود ظهر، با شنیدن انفجارها، خیلی‌ها تو خونه می‌مونن و فقط از پنجره نگاه می‌کنن. شب‌ها، غرش هواپیماها و پدافند، خواب رو مختل کرده؛ یک‌نفر نوشته بود: «شیشه‌ها لرزید، با بچه‌ها زیر میز رفتیم، هنوز قلبم تند می‌زنه.»

زندگی اینجا نه کامل تعطیل شده نه عادی؛ آدما بین جمع کردن وسایل و چک کردن اخبار، روز رو می‌گذرونن. اگه اینترنت بمونه، شاید بتونیم بیشتر این صداها رو بشنویم.

@Shahr_Zanan

https://www.tg-me.com/Shahr_Zanan
2025/07/05 04:42:26
Back to Top
HTML Embed Code: