Forwarded from کتابخانه و انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب (Mahdi Mohammadi Shojaie)
💢 معرفی کتاب «تنوع تجارب معنوی»
این کتاب جدید که در سال 2022 توسط آقایان یادن و نیوبرگ منتشر شده است، با الهام از اثر ماندگار ویلیام جیمز «تنوع تجارب دینی»* به مسئله تجارب ویژه ی معنوی می پردازد. نویسندگان متخصص علوم اعصاب اند و در پی آن هستند که تجارب ویژه معنوی را بر اساس رخدادهای مغزی تبیین کنند. کتاب در سه بخش به اموری چون مغز انسان، فیزیولوژی تجارب معنوی، انواع تجارب معنوی، تفاسیر تجارب معنوی، پیامدهای تجارب معنوی و مسائل مربوط به درمان می پردازد.
در ادامه نخست فایل کتاب و سپس فایل های سه جلسه گزارش شنیدنی دکتر آذرخش مکری را از کتاب خدمتتان می فرستم.
* حسین کیانی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات حکمت آن را منتشر کرده است.
💠 @Sohrabifar_Vahid
این کتاب جدید که در سال 2022 توسط آقایان یادن و نیوبرگ منتشر شده است، با الهام از اثر ماندگار ویلیام جیمز «تنوع تجارب دینی»* به مسئله تجارب ویژه ی معنوی می پردازد. نویسندگان متخصص علوم اعصاب اند و در پی آن هستند که تجارب ویژه معنوی را بر اساس رخدادهای مغزی تبیین کنند. کتاب در سه بخش به اموری چون مغز انسان، فیزیولوژی تجارب معنوی، انواع تجارب معنوی، تفاسیر تجارب معنوی، پیامدهای تجارب معنوی و مسائل مربوط به درمان می پردازد.
در ادامه نخست فایل کتاب و سپس فایل های سه جلسه گزارش شنیدنی دکتر آذرخش مکری را از کتاب خدمتتان می فرستم.
* حسین کیانی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات حکمت آن را منتشر کرده است.
💠 @Sohrabifar_Vahid
👍3❤1
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from دکتر آذرخش مکری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کتابخانه و انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب (Mahdi Mohammadi Shojaie)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گزارش تصویری مراسم رونمایی از کتاب اخلاق اصالت / نوشته چارلز تیلور، ترجمه دکتر وحید سهرابیفر در غرفه انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب در سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران.
📱کانالهای کتابخانه و انتشارات دانشگاه ادیان 🔻🔻
⏮ | سایت:
🌐 www.adyanpub.com
⏮ | ایتا
📲 http://eitaa.com/libadyan
⏮ | تلگرام
📲 @ketabsara_adyan
⏮ | اینستاگرام
📲 https://instagram.com/libadyan
⏮ | واتساپ
https://chat.whatsapp.com/EZkvKCGCDgPGiTAes9Fh50
📱کانالهای کتابخانه و انتشارات دانشگاه ادیان 🔻🔻
⏮ | سایت:
🌐 www.adyanpub.com
⏮ | ایتا
📲 http://eitaa.com/libadyan
⏮ | تلگرام
📲 @ketabsara_adyan
⏮ | اینستاگرام
📲 https://instagram.com/libadyan
⏮ | واتساپ
https://chat.whatsapp.com/EZkvKCGCDgPGiTAes9Fh50
🔺سلسله نشستهای علمی درآمدی به اخلاق قرآنی (انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی)
✅عنوان: انسان امروز و نگاه اخلاقی قرآن
✔️دکتر وحید سهرابیفر؛ استادیار فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب
📅زمان: جمعه ۱۲ خرداد؛ ساعت ۱۷
👈لینک ورود: https://webinaronline.ir/Link/S2328721230
⭕️ @Sohrabifar_Vahid
✅عنوان: انسان امروز و نگاه اخلاقی قرآن
✔️دکتر وحید سهرابیفر؛ استادیار فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب
📅زمان: جمعه ۱۲ خرداد؛ ساعت ۱۷
👈لینک ورود: https://webinaronline.ir/Link/S2328721230
⭕️ @Sohrabifar_Vahid
💠کرسی علمی «پوچی و روایت معنادار از زندگی»
1/2
ارائه کننده: دکتر وحید سهرابی فر
ناقد: دکتر حامد قدیری
دبیر جلسه: آقای هادی ولی پور
چهارشنبه، 17/3/1402 دانشگاه ادیان و مذاهب.
چکیده بحث در ادامه می آید.
💢 @Sohrabifar_Vahid
1/2
ارائه کننده: دکتر وحید سهرابی فر
ناقد: دکتر حامد قدیری
دبیر جلسه: آقای هادی ولی پور
چهارشنبه، 17/3/1402 دانشگاه ادیان و مذاهب.
چکیده بحث در ادامه می آید.
💢 @Sohrabifar_Vahid
💠کرسی علمی «پوچی و روایت معنادار از زندگی»
2/2
ارائه کننده: دکتر وحید سهرابی فر
ناقد: دکتر حامد قدیری
دبیر جلسه: آقای هادی ولی پور
چهارشنبه، 17/3/1402 دانشگاه ادیان و مذاهب
Abstract
Absurdity is a crucial philosophical problem that has widespread social consequences. In this paper, I discuss three accounts of absurdity: Purposelessness of the world, lack of reasonability and seriousness, and failure and boredom. I suggest that to discuss absurdity, one should look at the question of meaning in life as the question of narrative of life. Narratives are the way to make life intelligible and understandable. However, contradictory narratives to meanigful life necessitate criteria for evaluating different narratives. I take a step toward such criteria that covers both subjective and objective aspects of truth to evaluate narratives. For doing so, I try to make a connection between Narrative and Understanding. Moreover, theoretical and practical reasoning establish a ground to evaluate narratives. I argue that based on the criteria, one can prefer a meaningful narrative of life. One of the important resources for meaningful narrative is religious faith. Faith can introduce new realities and also new interpretations of different aspects of life and hence help to develop a meaningful narrative of life.
💢 @Sohrabifar_Vahid
2/2
ارائه کننده: دکتر وحید سهرابی فر
ناقد: دکتر حامد قدیری
دبیر جلسه: آقای هادی ولی پور
چهارشنبه، 17/3/1402 دانشگاه ادیان و مذاهب
Abstract
Absurdity is a crucial philosophical problem that has widespread social consequences. In this paper, I discuss three accounts of absurdity: Purposelessness of the world, lack of reasonability and seriousness, and failure and boredom. I suggest that to discuss absurdity, one should look at the question of meaning in life as the question of narrative of life. Narratives are the way to make life intelligible and understandable. However, contradictory narratives to meanigful life necessitate criteria for evaluating different narratives. I take a step toward such criteria that covers both subjective and objective aspects of truth to evaluate narratives. For doing so, I try to make a connection between Narrative and Understanding. Moreover, theoretical and practical reasoning establish a ground to evaluate narratives. I argue that based on the criteria, one can prefer a meaningful narrative of life. One of the important resources for meaningful narrative is religious faith. Faith can introduce new realities and also new interpretations of different aspects of life and hence help to develop a meaningful narrative of life.
💢 @Sohrabifar_Vahid
Audio
فایل صوتی کرسی علمی «پوچی و روایت معنادار از زندگی»
ارائه کننده: دکتر وحید سهرابی فر
ناقد: دکتر حامد قدیری
17/3/1402
دانشگاه ادیان و مذاهب
💢 @Sohrabifar_Vahid
ارائه کننده: دکتر وحید سهرابی فر
ناقد: دکتر حامد قدیری
17/3/1402
دانشگاه ادیان و مذاهب
💢 @Sohrabifar_Vahid
👍6
Forwarded from حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی (Yaser Mirdamadi)
🌿 اعادهی حیثیّت به «الهیات طبیعی» (در دو فرسته)
🖋 یاسر میردامادی
۱. انواع الهیات
🔻 الهیات (خداشناسی نظری) را معمولا به دو دستهی الهیات طبیعی و الهیات وحیانی تقسیم میکنند. در الهیات طبیعی از عقل مستقل از وحی برای مدللسازی خداباوری و نیز فهم صفات و افعال الهی استفاده میشود. در الهیات وحیانی اما اصل وجود خدا فرض گرفته میشود و برای فهم صفات و افعال الهی منحصرا به وحی مراجعه میشود و عقل تنها جایگاه خوانششناختی (هرمنوتیکی) دارد، یعنی تنها ابزار فهم نقل است. هم الهیات وحیانی مخالفانی داشته و دارد هم الهیات طبیعی، و هم الهیات به طور کل. الهیات طبیعی و الهیات وحیانی تاریخ پر تنشی داشتهاند و تلاشهای پردامنهای برای سازگاری الهیات طبیعی و الهیات وحیانی صورت گرفته و همچنان صورت میگیرد.
🔻در این میان، خداناباوران و ندانمانگاران با هر گونه الهیات (طبیعی، چه رسد به وحیانی) مخالف بوده و هستند. در حاشیه بگویم که برای سادهسازی بحث، موردهای پیچیدهای مثل «الهیاتِ مرگ خدا» و نیز «الهیات ناواقعگرایی دینی» را کنار مینهیم؛ زیرا این موردها در دوگانهی سادهسازیشدهی «خداناباوری یا الهیات» نمیگنجند.
۲. بازگشت تنش میان الهیات طبیعی و وحیانی
🔻مخالفان الهیات طبیعی عموما به ناتوانی عقل برای «اثبات» خدا یا فهم صفات و افعال الهی استناد میکنند. الهیات طبیعی در نظر آنها در حکم شنیدن قصهی ایمان است اما الهیات وحیانی در حکم دیدن صورت ایمان است و البته «شنیدن کِی بود مانند دیدن»: «گوشم شنید قصهی ایمان و مست شد / کو قسم چشم، صورت ایمانام آرزو است». مخالفت با الهیات طبیعی ممکن است عقلستیزانه به نظر آید و حتی خرافی و ارتجاعی. اما بلای خانمانسوزی که نظرا و عملا بر سر «عقلگرایی حداکثری» (اثباتگرایی) به ویژه در هفتاد سال اخیر آمده است، زمینه را برای بازگشت به الهیات وحیانی یا دستکم باز گذاشتن امکان آن فراهم کرده است.
🔻در حالی که در نیمهی دوم قرن نوزدهم و نیمهی اول قرن بیستم امیدها به علمآیینی (ساینتیسم) و عقلِ اثباتگر در اوج بود، برخی رخدادهای سیاسی و فکری موجب تغییر مسیر شد. جنگهای جهانی اول و دوم، افول پوزیتیویسم، احیای هویتهای دینی در جهان اسلام، یهودیت و مسیحیت (و حتی میان بودائیان و هندوها)، رونق دوبارهی فلسفهی دین و بلکه فلسفههای دینی در سنت فلسفهی تحلیلی از نیمهی قرن بیستم بدین سو (آن هم در سنتی که روزگاری زبان دین را بیمعنا میانگاشت) همه و همه دست به دست هم داد تا عقلگرایی را فروتن کند. حالا عقل دیگر اثباتگر نبود و دین، معنویت و عرفان مجموعههایی بیمعنا یا خرافی تلقی نمیشدند.
🔻از سوی دیگر اما جان گرفتن دوبارهی نیروهای حیرت در مقابل نیروهای دقت، پیامدهای بهتری از عقلگرایی حداکثری نداشت و موجب شکلگیری حکومتهای مبتنی بر «شرع» (در عربستان سعودی، ایران، افغانستان، موریتانی، برونئی، پاکستان و غیره) یا شکلگیری کشورهایی مبتنی بر هویت مذهبی (مثل دولت اشغالگر اسراییل و آپارتاید قومی-مذهبیاش) شد، رخدادهای خسارتباری که بیشوکم هنوز با ماست. اما این رخدادهای دینی-هویتی، دینگرایی را دستکم در نظر طبقهی فرهیخته فروتن کرده است (اگر نگوییم که به کل ریشهکن کرده است)، گرچه عقلگرایی حداکثری (عقلگرایی نافروتن) هنوز در میان بخشی از طبقهی تحصیلکرده رایج است.
۳. آریگویی به «الهیات طبیعی»
🔻با نظر به این پسزمینه، حالا میتوان اِشکال الهیات وحیانی به الهیات طبیعی را دیگربار جدی گرفت و از پشت عینک معوّج عقلستیزی، خرافه و ارتجاع بدان ننگریست. یک اشکال به الهیات طبیعی این است:
«اگر خدا مورد مواجهه باشد، تردیدی درباره واقعیت الهی وجود نخواهد داشت و اگر مورد مواجهه نباشد، هیچ استدلالی جایگزین این مواجهه نخواهد شد» (به نقل از توییت وحید سهرابیفر، دینپژوه ایرانی).
🔻این را میتوان اِشکالی به الهیات طبیعی دانست. «مواجهه با خدا» را در اینجا نه تنها به معنای خود تجربهی دینی میتوان به حساب آورد، بلکه همچنین به معنای وسیع مواجهه با خدا از طریق امر حاصل از تجربهی دینی (وحی در قالب قرآن و روایات مثلا) میتوان به شمار آورد. به تعبیر ساده، «مواجهه با خدا» از جمله به معنای الهیات وحیانی است. «استدلال» را نیز در اینجا به معنای الهیات طبیعی میتوان گرفت. [ادامه در فرستهی بعد]👇🏿 @YMirdamadi
🖋 یاسر میردامادی
۱. انواع الهیات
🔻 الهیات (خداشناسی نظری) را معمولا به دو دستهی الهیات طبیعی و الهیات وحیانی تقسیم میکنند. در الهیات طبیعی از عقل مستقل از وحی برای مدللسازی خداباوری و نیز فهم صفات و افعال الهی استفاده میشود. در الهیات وحیانی اما اصل وجود خدا فرض گرفته میشود و برای فهم صفات و افعال الهی منحصرا به وحی مراجعه میشود و عقل تنها جایگاه خوانششناختی (هرمنوتیکی) دارد، یعنی تنها ابزار فهم نقل است. هم الهیات وحیانی مخالفانی داشته و دارد هم الهیات طبیعی، و هم الهیات به طور کل. الهیات طبیعی و الهیات وحیانی تاریخ پر تنشی داشتهاند و تلاشهای پردامنهای برای سازگاری الهیات طبیعی و الهیات وحیانی صورت گرفته و همچنان صورت میگیرد.
🔻در این میان، خداناباوران و ندانمانگاران با هر گونه الهیات (طبیعی، چه رسد به وحیانی) مخالف بوده و هستند. در حاشیه بگویم که برای سادهسازی بحث، موردهای پیچیدهای مثل «الهیاتِ مرگ خدا» و نیز «الهیات ناواقعگرایی دینی» را کنار مینهیم؛ زیرا این موردها در دوگانهی سادهسازیشدهی «خداناباوری یا الهیات» نمیگنجند.
۲. بازگشت تنش میان الهیات طبیعی و وحیانی
🔻مخالفان الهیات طبیعی عموما به ناتوانی عقل برای «اثبات» خدا یا فهم صفات و افعال الهی استناد میکنند. الهیات طبیعی در نظر آنها در حکم شنیدن قصهی ایمان است اما الهیات وحیانی در حکم دیدن صورت ایمان است و البته «شنیدن کِی بود مانند دیدن»: «گوشم شنید قصهی ایمان و مست شد / کو قسم چشم، صورت ایمانام آرزو است». مخالفت با الهیات طبیعی ممکن است عقلستیزانه به نظر آید و حتی خرافی و ارتجاعی. اما بلای خانمانسوزی که نظرا و عملا بر سر «عقلگرایی حداکثری» (اثباتگرایی) به ویژه در هفتاد سال اخیر آمده است، زمینه را برای بازگشت به الهیات وحیانی یا دستکم باز گذاشتن امکان آن فراهم کرده است.
🔻در حالی که در نیمهی دوم قرن نوزدهم و نیمهی اول قرن بیستم امیدها به علمآیینی (ساینتیسم) و عقلِ اثباتگر در اوج بود، برخی رخدادهای سیاسی و فکری موجب تغییر مسیر شد. جنگهای جهانی اول و دوم، افول پوزیتیویسم، احیای هویتهای دینی در جهان اسلام، یهودیت و مسیحیت (و حتی میان بودائیان و هندوها)، رونق دوبارهی فلسفهی دین و بلکه فلسفههای دینی در سنت فلسفهی تحلیلی از نیمهی قرن بیستم بدین سو (آن هم در سنتی که روزگاری زبان دین را بیمعنا میانگاشت) همه و همه دست به دست هم داد تا عقلگرایی را فروتن کند. حالا عقل دیگر اثباتگر نبود و دین، معنویت و عرفان مجموعههایی بیمعنا یا خرافی تلقی نمیشدند.
🔻از سوی دیگر اما جان گرفتن دوبارهی نیروهای حیرت در مقابل نیروهای دقت، پیامدهای بهتری از عقلگرایی حداکثری نداشت و موجب شکلگیری حکومتهای مبتنی بر «شرع» (در عربستان سعودی، ایران، افغانستان، موریتانی، برونئی، پاکستان و غیره) یا شکلگیری کشورهایی مبتنی بر هویت مذهبی (مثل دولت اشغالگر اسراییل و آپارتاید قومی-مذهبیاش) شد، رخدادهای خسارتباری که بیشوکم هنوز با ماست. اما این رخدادهای دینی-هویتی، دینگرایی را دستکم در نظر طبقهی فرهیخته فروتن کرده است (اگر نگوییم که به کل ریشهکن کرده است)، گرچه عقلگرایی حداکثری (عقلگرایی نافروتن) هنوز در میان بخشی از طبقهی تحصیلکرده رایج است.
۳. آریگویی به «الهیات طبیعی»
🔻با نظر به این پسزمینه، حالا میتوان اِشکال الهیات وحیانی به الهیات طبیعی را دیگربار جدی گرفت و از پشت عینک معوّج عقلستیزی، خرافه و ارتجاع بدان ننگریست. یک اشکال به الهیات طبیعی این است:
«اگر خدا مورد مواجهه باشد، تردیدی درباره واقعیت الهی وجود نخواهد داشت و اگر مورد مواجهه نباشد، هیچ استدلالی جایگزین این مواجهه نخواهد شد» (به نقل از توییت وحید سهرابیفر، دینپژوه ایرانی).
🔻این را میتوان اِشکالی به الهیات طبیعی دانست. «مواجهه با خدا» را در اینجا نه تنها به معنای خود تجربهی دینی میتوان به حساب آورد، بلکه همچنین به معنای وسیع مواجهه با خدا از طریق امر حاصل از تجربهی دینی (وحی در قالب قرآن و روایات مثلا) میتوان به شمار آورد. به تعبیر ساده، «مواجهه با خدا» از جمله به معنای الهیات وحیانی است. «استدلال» را نیز در اینجا به معنای الهیات طبیعی میتوان گرفت. [ادامه در فرستهی بعد]👇🏿 @YMirdamadi
👍1
Forwarded from حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی (Yaser Mirdamadi)
🔻[ادامه از فرستهی قبل]☝🏿در باب این اِشکال چه میتوان گفت؟ هیچ تردیدی نیست در اینکه استدلال به سود خدا جای دیدار الهی را نمیگیرد. درست همان طور که شنیدن وصف محبوبی جای دیدار روی محبوب را نمیگیرد، استدلالهای خداباورانه هم جای دیدار الهی را نمیگیرد. اما این مستلزم مضر بودن استدلال یا حتی بی حاصلی آن نیست. در یک کلام، عقل در بارگاه قدس هیچکاره نیست. نمیتوان همنوا با سعدی گفت: «ماجرای عقل پرسیدم ز «شرع» / گفت معزول است و فرمانیش نیست» (به جای «شرع» در شعر سعدی «عشق» آمده است). زیرا عقل میتواند زمینهساز دیدار الهی شود.
🔻عقل گرچه توان اثباتی (بیرون از ریاضیات و منطق قیاسی) ندارد، به سود معقولیت خداباوری و ارزشمندی آن میتواند استدلال آورد. نمیتوان انتظار مواجهه با امری را داشت که معقول انگاشته نمیشود. مثلا اگر کسی قاطعانه منکر اژدهای هفتسر باشد، آنگاه حتی اگر واقعا اژدهای هفتسری وجود داشته باشد و او هم از قضا آن را ببیند، به چشمهای خود شک خواهد کرد و باز هم باور نخواهد آورد، گرچه این مواجهه ممکن است از قاطعیت بیباوری او بکاهد. کارویژهی استدلالهای خداباورانه (الهیات طبیعی) به ویژه در محیطهای چندفرهنگی و شکاکانه این است که امکان و ارزشمندی خداباوری را مدلل میسازد.
🔻فردی که نسبت به امکان و ارزشمندی خداباوری قانع شده باشد یا دستکم نسبت بدانها گشوده باشد، آنگاه در صورت مواجههی الهی بیشتر احتمال دارد که دیدار را به شکل دیدار درک کند و نه آن که صرفاً به چشمهای خود شک کند. از این گذشته، چنین فردی بیشتر احتمال دارد که خود را در معرض دیدار الهی قرار دهد.
۴. حاصل کلام
🔻الهیات طبیعی میتواند زمینهساز الهیات وحیانی باشد. اما نگرانی الهیدانان وحیانی این بود (و همچنان این است) که الهیات طبیعی، جای الهیات وحیانی را بگیرد. الهیدانان طبیعی اما، در مقابل، نگران این بودند (و همچنان هستند) که الهیات وحیانی بدون الهیات طبیعی موجب شود که، به ویژه در محیطهای شکاکانه و چندفرهنگی، الهیات وحیانی تبدیل به امری خرافی و ارتجاعی شود. راه میانه همانا تلاش برای سازگاری الهیات طبیعی و وحیانی و به حداقل رساندن تنش میان این دو است و نه رها کردن یکی به ضرر دیگری.
🔻اما اگر تنش میان الهیات طبیعی و الهیات وحیانی چنان بنیادی و رفعناشدنی از کار در آمد که، در نهایت، بایستی جانب یکی را گرفت و دیگری را فرو نهاد، جانب کدام یک را باید گرفت؟ این پرسشی پیلافکن برای نوشتاری دیگر است. [پیوند به همین مطلب در «زیتون» و «دین آنلاین»] @YMirdamadi
🔻عقل گرچه توان اثباتی (بیرون از ریاضیات و منطق قیاسی) ندارد، به سود معقولیت خداباوری و ارزشمندی آن میتواند استدلال آورد. نمیتوان انتظار مواجهه با امری را داشت که معقول انگاشته نمیشود. مثلا اگر کسی قاطعانه منکر اژدهای هفتسر باشد، آنگاه حتی اگر واقعا اژدهای هفتسری وجود داشته باشد و او هم از قضا آن را ببیند، به چشمهای خود شک خواهد کرد و باز هم باور نخواهد آورد، گرچه این مواجهه ممکن است از قاطعیت بیباوری او بکاهد. کارویژهی استدلالهای خداباورانه (الهیات طبیعی) به ویژه در محیطهای چندفرهنگی و شکاکانه این است که امکان و ارزشمندی خداباوری را مدلل میسازد.
🔻فردی که نسبت به امکان و ارزشمندی خداباوری قانع شده باشد یا دستکم نسبت بدانها گشوده باشد، آنگاه در صورت مواجههی الهی بیشتر احتمال دارد که دیدار را به شکل دیدار درک کند و نه آن که صرفاً به چشمهای خود شک کند. از این گذشته، چنین فردی بیشتر احتمال دارد که خود را در معرض دیدار الهی قرار دهد.
۴. حاصل کلام
🔻الهیات طبیعی میتواند زمینهساز الهیات وحیانی باشد. اما نگرانی الهیدانان وحیانی این بود (و همچنان این است) که الهیات طبیعی، جای الهیات وحیانی را بگیرد. الهیدانان طبیعی اما، در مقابل، نگران این بودند (و همچنان هستند) که الهیات وحیانی بدون الهیات طبیعی موجب شود که، به ویژه در محیطهای شکاکانه و چندفرهنگی، الهیات وحیانی تبدیل به امری خرافی و ارتجاعی شود. راه میانه همانا تلاش برای سازگاری الهیات طبیعی و وحیانی و به حداقل رساندن تنش میان این دو است و نه رها کردن یکی به ضرر دیگری.
🔻اما اگر تنش میان الهیات طبیعی و الهیات وحیانی چنان بنیادی و رفعناشدنی از کار در آمد که، در نهایت، بایستی جانب یکی را گرفت و دیگری را فرو نهاد، جانب کدام یک را باید گرفت؟ این پرسشی پیلافکن برای نوشتاری دیگر است. [پیوند به همین مطلب در «زیتون» و «دین آنلاین»] @YMirdamadi
سایت خبری تحلیلی زیتون
اعادهی حیثیّت از «الهیات طبیعی» | سایت خبری تحلیلی زیتون
یاسر میردامادی
👍1🔥1