Forwarded from دکتر داود محمدی
در آستانهی بحرانهای بزرگ، جوامع انسانی اغلب واکنشهایی نشان میدهند که فراتر از اعلامیههای رسمی یا تیترهای خبری است. این واکنشها، چه در قالب هجوم به پمپبنزینها در تهران باشد، چه افزایش سفارش پیتزا در اطراف پنتاگون، میتوانند بهعنوان «شاخصهای غیررسمی» برای پیشبینی تحولات مهم تلقی شوند. این یادداشت به بررسی دو نمونهی متفاوت اما همراستا میپردازد: رفتار مردم ایران در آستانهی حمله اسرائیل، و الگوی عجیب سفارش پیتزا در آمریکا پیش از عملیاتهای نظامی.
1. صفهای بنزین: حافظهی تاریخی و اضطراب عمومی
در ایران، تجربهی جنگ هشتساله با عراق، تحریمهای اقتصادی، و بحرانهای داخلی باعث شده مردم نسبت به نشانههای بحران حساس باشند. در چنین شرایطی، هجوم به پمپبنزینها نهتنها برای تأمین سوخت، بلکه بهعنوان نمادی از آمادگی برای فرار یا بقا عمل میکند.
2. پیتزای پنتاگون: شاخصی غیررسمی تصمیمگیریهای پشتپرده
در آمریکا، پدیدهای به نام «شاخص پیتزا» (Pizza Index) از دهه ۱۹۸۰ مورد توجه روزنامهنگاران و تحلیلگران قرار گرفته است. این شاخص بر اساس افزایش ناگهانی سفارش پیتزا به ساختمانهای دولتی مانند پنتاگون، کاخ سفید و سازمان سیا در شبهای پیش از عملیات نظامی شکل گرفته است.
فرانک میکس، مدیر یکی از شعبههای دومینوز در واشنگتن، در جریان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ به رسانهها گفت: «سفارشهای شبانه از پنتاگون از ۳ عدد به ۱۰۱ عدد در هفتهی قبل از آغاز عملیات رسید. ما مجبور شدیم شیفت شب اضافه کنیم» [2].
در آستانهی حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، و همچنین در جریان بحران کوزوو در ۱۹۹۹، افزایش چشمگیر سفارش غذا به نهادهای امنیتی گزارش شده است. حتی در ژوئن ۲۰۲۵، برخی کاربران شبکههای اجتماعی افزایش سفارش پیتزا به پنتاگون را نشانهای از احتمال حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران دانستند [3].
3. دو روی یک سکه: اضطراب مردمی و آمادگی نهادی
در نگاه اول، این دو رفتار—هجوم به پمپبنزین و افزایش سفارش پیتزا—متفاوت به نظر میرسند. اما هر دو نشاندهندهی یک چیزند: جامعه در حال آمادهسازی برای بحران است، حتی اگر هنوز اعلام رسمی نشده باشد.
در ایران، مردم با رفتارهای غریزی و از پایین به بالا واکنش نشان میدهند. در آمریکا، ساختارهای قدرت با جلسات شبانه و از بالا به پایین وارد فاز آمادهباش میشوند. هر دو رفتار، در واقع، زبان غیررسمی جامعهاند؛ زبان بدن یک ملت در آستانهی تصمیمهای بزرگ.
داود محمدی
منابع:
1. Yergin, Daniel. *The Prize: The Epic Quest for Oil, Money & Power*. Simon & Schuster, 1991.
2. نقلشده در Washington Post، نسخه ژانویه ۱۹۹۱، مصاحبه با فرانک میکس، مدیر دومینوز در آرلینگتون.
3. گزارشهای کاربران در پلتفرم X (سابقاً توییتر) - ژوئن ۲۰۲۵، بررسی دادههای سفارشهای آنلاین در محدودهی آرلینگتون و واشنگتن دیسی.
#جنگ#بحران#بنزین#پمپ_بنزین#ایران#پیتزا#شاخص_پیتزا#دکتر_داود_محمدی
1. صفهای بنزین: حافظهی تاریخی و اضطراب عمومی
در ایران، تجربهی جنگ هشتساله با عراق، تحریمهای اقتصادی، و بحرانهای داخلی باعث شده مردم نسبت به نشانههای بحران حساس باشند. در چنین شرایطی، هجوم به پمپبنزینها نهتنها برای تأمین سوخت، بلکه بهعنوان نمادی از آمادگی برای فرار یا بقا عمل میکند.
2. پیتزای پنتاگون: شاخصی غیررسمی تصمیمگیریهای پشتپرده
در آمریکا، پدیدهای به نام «شاخص پیتزا» (Pizza Index) از دهه ۱۹۸۰ مورد توجه روزنامهنگاران و تحلیلگران قرار گرفته است. این شاخص بر اساس افزایش ناگهانی سفارش پیتزا به ساختمانهای دولتی مانند پنتاگون، کاخ سفید و سازمان سیا در شبهای پیش از عملیات نظامی شکل گرفته است.
فرانک میکس، مدیر یکی از شعبههای دومینوز در واشنگتن، در جریان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ به رسانهها گفت: «سفارشهای شبانه از پنتاگون از ۳ عدد به ۱۰۱ عدد در هفتهی قبل از آغاز عملیات رسید. ما مجبور شدیم شیفت شب اضافه کنیم» [2].
در آستانهی حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، و همچنین در جریان بحران کوزوو در ۱۹۹۹، افزایش چشمگیر سفارش غذا به نهادهای امنیتی گزارش شده است. حتی در ژوئن ۲۰۲۵، برخی کاربران شبکههای اجتماعی افزایش سفارش پیتزا به پنتاگون را نشانهای از احتمال حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران دانستند [3].
3. دو روی یک سکه: اضطراب مردمی و آمادگی نهادی
در نگاه اول، این دو رفتار—هجوم به پمپبنزین و افزایش سفارش پیتزا—متفاوت به نظر میرسند. اما هر دو نشاندهندهی یک چیزند: جامعه در حال آمادهسازی برای بحران است، حتی اگر هنوز اعلام رسمی نشده باشد.
در ایران، مردم با رفتارهای غریزی و از پایین به بالا واکنش نشان میدهند. در آمریکا، ساختارهای قدرت با جلسات شبانه و از بالا به پایین وارد فاز آمادهباش میشوند. هر دو رفتار، در واقع، زبان غیررسمی جامعهاند؛ زبان بدن یک ملت در آستانهی تصمیمهای بزرگ.
داود محمدی
منابع:
1. Yergin, Daniel. *The Prize: The Epic Quest for Oil, Money & Power*. Simon & Schuster, 1991.
2. نقلشده در Washington Post، نسخه ژانویه ۱۹۹۱، مصاحبه با فرانک میکس، مدیر دومینوز در آرلینگتون.
3. گزارشهای کاربران در پلتفرم X (سابقاً توییتر) - ژوئن ۲۰۲۵، بررسی دادههای سفارشهای آنلاین در محدودهی آرلینگتون و واشنگتن دیسی.
#جنگ#بحران#بنزین#پمپ_بنزین#ایران#پیتزا#شاخص_پیتزا#دکتر_داود_محمدی
پرهیز ازجنگ، وفاق برای صلح؛
با استراتژی مادرانە آینه، شانه و قلم...
✍️رئوف آذری*
خدایش عُمر پرتوان و بابرکت عنایت گرداند، مادر فرشته گون را که همان اوان کودکی در گوشم خوانده بود:
"...؛ جیب تو، جای آینه، شانه و قلم است و نه چاقو"
"خودت را در آینه ورانداز کن، زُلفت را شانه کن و با قلمت، هنرصلح ورزی ات را نمایش بده"
بله، او دانشمند، فیلسوف و فیزیک دان نبود اما مادری فرشته وش بود که گرچه جنگ را زیسته بود اما ارزش ذاتی صلح را عمیق فهم کرده بود..
چه اینکه؛
همان توصیه مادرانه بود که در پساجنبش ژینا و حوادث ماوقع آن،
نگارنده را ترغیب کرده بود تا قلم را جایگزین چاقو کرده، در مسیر صلح، قدم برداشته و قلم از غلاف در کشد و یادداشتِ؛
"ضرورت نقش مادرانگی برای وطن" بنگارد..
یادداشت روز👇
https://www.tg-me.com/Sopskf/7486
@sopskf
با استراتژی مادرانە آینه، شانه و قلم...
✍️رئوف آذری*
خدایش عُمر پرتوان و بابرکت عنایت گرداند، مادر فرشته گون را که همان اوان کودکی در گوشم خوانده بود:
"...؛ جیب تو، جای آینه، شانه و قلم است و نه چاقو"
"خودت را در آینه ورانداز کن، زُلفت را شانه کن و با قلمت، هنرصلح ورزی ات را نمایش بده"
بله، او دانشمند، فیلسوف و فیزیک دان نبود اما مادری فرشته وش بود که گرچه جنگ را زیسته بود اما ارزش ذاتی صلح را عمیق فهم کرده بود..
چه اینکه؛
همان توصیه مادرانه بود که در پساجنبش ژینا و حوادث ماوقع آن،
نگارنده را ترغیب کرده بود تا قلم را جایگزین چاقو کرده، در مسیر صلح، قدم برداشته و قلم از غلاف در کشد و یادداشتِ؛
"ضرورت نقش مادرانگی برای وطن" بنگارد..
یادداشت روز👇
https://www.tg-me.com/Sopskf/7486
@sopskf
پرهیز ازجنگ، وفاق برای صلح؛
با استراتژی مادرانەی آینه، شانه و قلم
https://www.tg-me.com/Sopskf/7485
✍️رئوف آذری*
"... من چهار مهارت همشنوی (دیالوگ)، نقدپذیری، پوزشخواهی و تجدیدنظر (عقبنشینی) را چهار فضلیت توسعهخواهی میدانم و معتقدم هر ایرانی توسعهخواه باید خود را به این فضایل آراسته کند.
من وفاداری به گوهر ایران را جز این نمیدانم که از هر سخن و عملی که به تخریب همبستگی و همدلی و اعتمادبهنفس و عزتنفس ایرانیان بینجامد، پرهیز کنیم. ایران امروز به شدت نیازمند وفاق است."
(رنانی،محسن، یادداشت پوزش خواهم، چون توسعه خواهم، سایت پویش فکری توسعه)
خدایش عُمر پرتوان و بابرکت عنایت گرداند، مادر فرشته گون را که همان اوان کودکی در گوشم خوانده بود:
"جیب تو، جای آینه، شانه و قلم است و نه چاقو"
در جریان بازی کودکانه و هواکردن هواپیماهای کاغذی بودیم که هادی، شیطنت در آورد و لای بال هواپیمای کاغذی اش، سنگریزه ای گذاشت و از پشت بام سمت من و چندکودک پایین دستی فوت کرد!
طیاره کاغذی، آنسوتر لنگر گرفت و سنگریزه مستقیم در جمجمه فرود آمد و خون از فرق سرم، جاری شد.
با این اوضاع، سمت منزل شتافتم و ضمن شکایت به والده جان، چاقوی کوچکی برداشتم و سمت پشت بام روان شدم!
مادر جان، میانه راه خودش را رساند!
گوشم بگرفت، چاقو ستاند و درِ گوشی، در ذهنم چنین چپاند:
"اول اینکه، هادی دوستت است و میدان جنگ نبود و بازی کودکانه ای بود و تمام
دوم؛
"جیب تو، جای آینه، شانه و قلم است و نه چاقو
خودت را در آینه ورانداز کُن، زُلفت را شانه کُن و با قلمت، هُنرصلح ورزی ات را نمایش بده"
او نه یک دانشمند هسته ای، تکنولوژیست و استراتژیست بود و نه یک استاد دانشگاه، بلکه زنی به غایت ساده کورد، بیسواد و مادری به حداعلای کلمه در نقطه صفرمرزی که پیامبری صلح، پیشه اش بود!
بله، او دانشمند، فیلسوف و فیزیک دان نبود اما مادری فرشته وش بود که گرچه جنگ را زیسته بود اما ارزش ذاتی صلح را عمیق فهم کرده بود..
چه اینکه؛
همان توصیه مادرانه بود که گام نهادن در ساحت صلح را تسهیل گرداند و قلم در جیب پایدار و در پساجنبش ژینا و حوادث ماوقع آن،
نگارنده را ترغیب کرد تا قلم از جیب بردارد و یادداشتِ؛
"ضرورت نقش مادرانگی برای وطن" بنگارد..
می دانید مادران، به هر روش ممکن و میسور، خود را وقف حفاظت از جان و جهان فرزندشان می کنند و به روزگاران مجال نمی دهند هر اتفاق و حادثه و زخم و مرگی را بر پاره تن شان، وارد آورد.
از آن سو هم هر تلاش ممکن و میسور را معمول می دارند تا مسیر رشد، ارتقاء و توسعه همه جانبه شخصیت دلبندشان، تسهیل گردد.
امروز که با ایرانِ اینجا و اکنون و آن بانوی حصرِ در تنگنا و خطر و تهدید، مواجهیم واجب است همه و همه برای ایران و پایداری اش، برای ایران و زیست عادی اش، برای ایران و رهایی از تهدید جانش، برای ایران و تسهیل عبورش از گذرگاه تاریخی، برای ایران و عقلانیت در مواجهه بازی بزرگان، درنگی داشته باشیم و به موهبت صفت مادرانگی برای وطن مادرمان اهتمام ورزیم!
اگر والده گرانسنگ نگارنده،
پیشنهاد آینه، شانه و قلم برای جایگزینی چاقو داشت و این روزها، لوکوموتیوران قطار توسعه(دکتر رنانی)هم، پیشنهاد "پوزش خواهی توسعه طلبان"** را طرح می کند، کم انتظاری نیست اگر بر ارزش وفاق و پرهیز از نفاق، چون فضیلتی مادرانه در وطن تٲکید ورزیم و برای تحقق آن، استراتژیِ آینه، شانه و قلم را یادآوری کنیم:
"الف) هم شنوی پیشه کنیم
ب)نقد پذیری را تکریم کنیم
ج)بابت خطاها و اشتباهات،پوزش بطلبیم و عذرخواهی داشته باشیم
و
د)در سیاست ها، اهداف گزینی، استراتژی ها و عملکردها، تجدید نظر را مطمع نظر گیریم."
هم شنویی می تواند توصیه ای مادرانه باشد و حرف حق پذیری فرزند و آن اینکه، اگر صاحب فکر و اندیشه و تجربه گرانسنگی، توصیه به جایگزینی آینه، شانه و قلم می کند، به وقت بشنویم و به گاه جایگزین کنیم و عمل کنیم
از نقد و رهنمود و نصایح، نهراسیم و به نقاد، راهنما و نصیحت گران مجال بروز و ظهور نقدشان دهیم و به وقت، نقدشان را تکریم کنیم
عذر تقصیر بطلبیم که همان یعنی فهم توسعه و گام برداشتن در مسیر توسعه
و
النهایه؛
از تجدیدنظر و جایگزینی و اتخاذ استراتژی نو، نهراسیم و تردید نکنیم..
استاد رنانی، گرچه نه به خطا، بلکه به نقص در ابلاغ و تفهیم، اعتراف کرده و پوزش خواه شده تا تعهدش به توسعه خواهی را بنمایاند، اما به همان نسبتِ همسنگی مدعا به عمل، صداقت، تعهد و استواری اش در مسیرِ راهبریِ توسعه گفتمانی را به نمایش گذاشته و حجم واکنش ها، نشانگانی از پذیرش این راهبردها توسط جامعه مخاطبانش دارد..
ادامه یادداشت در👇
https://www.tg-me.com/Sopskf/7487
با استراتژی مادرانەی آینه، شانه و قلم
https://www.tg-me.com/Sopskf/7485
✍️رئوف آذری*
"... من چهار مهارت همشنوی (دیالوگ)، نقدپذیری، پوزشخواهی و تجدیدنظر (عقبنشینی) را چهار فضلیت توسعهخواهی میدانم و معتقدم هر ایرانی توسعهخواه باید خود را به این فضایل آراسته کند.
من وفاداری به گوهر ایران را جز این نمیدانم که از هر سخن و عملی که به تخریب همبستگی و همدلی و اعتمادبهنفس و عزتنفس ایرانیان بینجامد، پرهیز کنیم. ایران امروز به شدت نیازمند وفاق است."
(رنانی،محسن، یادداشت پوزش خواهم، چون توسعه خواهم، سایت پویش فکری توسعه)
خدایش عُمر پرتوان و بابرکت عنایت گرداند، مادر فرشته گون را که همان اوان کودکی در گوشم خوانده بود:
"جیب تو، جای آینه، شانه و قلم است و نه چاقو"
در جریان بازی کودکانه و هواکردن هواپیماهای کاغذی بودیم که هادی، شیطنت در آورد و لای بال هواپیمای کاغذی اش، سنگریزه ای گذاشت و از پشت بام سمت من و چندکودک پایین دستی فوت کرد!
طیاره کاغذی، آنسوتر لنگر گرفت و سنگریزه مستقیم در جمجمه فرود آمد و خون از فرق سرم، جاری شد.
با این اوضاع، سمت منزل شتافتم و ضمن شکایت به والده جان، چاقوی کوچکی برداشتم و سمت پشت بام روان شدم!
مادر جان، میانه راه خودش را رساند!
گوشم بگرفت، چاقو ستاند و درِ گوشی، در ذهنم چنین چپاند:
"اول اینکه، هادی دوستت است و میدان جنگ نبود و بازی کودکانه ای بود و تمام
دوم؛
"جیب تو، جای آینه، شانه و قلم است و نه چاقو
خودت را در آینه ورانداز کُن، زُلفت را شانه کُن و با قلمت، هُنرصلح ورزی ات را نمایش بده"
او نه یک دانشمند هسته ای، تکنولوژیست و استراتژیست بود و نه یک استاد دانشگاه، بلکه زنی به غایت ساده کورد، بیسواد و مادری به حداعلای کلمه در نقطه صفرمرزی که پیامبری صلح، پیشه اش بود!
بله، او دانشمند، فیلسوف و فیزیک دان نبود اما مادری فرشته وش بود که گرچه جنگ را زیسته بود اما ارزش ذاتی صلح را عمیق فهم کرده بود..
چه اینکه؛
همان توصیه مادرانه بود که گام نهادن در ساحت صلح را تسهیل گرداند و قلم در جیب پایدار و در پساجنبش ژینا و حوادث ماوقع آن،
نگارنده را ترغیب کرد تا قلم از جیب بردارد و یادداشتِ؛
"ضرورت نقش مادرانگی برای وطن" بنگارد..
می دانید مادران، به هر روش ممکن و میسور، خود را وقف حفاظت از جان و جهان فرزندشان می کنند و به روزگاران مجال نمی دهند هر اتفاق و حادثه و زخم و مرگی را بر پاره تن شان، وارد آورد.
از آن سو هم هر تلاش ممکن و میسور را معمول می دارند تا مسیر رشد، ارتقاء و توسعه همه جانبه شخصیت دلبندشان، تسهیل گردد.
امروز که با ایرانِ اینجا و اکنون و آن بانوی حصرِ در تنگنا و خطر و تهدید، مواجهیم واجب است همه و همه برای ایران و پایداری اش، برای ایران و زیست عادی اش، برای ایران و رهایی از تهدید جانش، برای ایران و تسهیل عبورش از گذرگاه تاریخی، برای ایران و عقلانیت در مواجهه بازی بزرگان، درنگی داشته باشیم و به موهبت صفت مادرانگی برای وطن مادرمان اهتمام ورزیم!
اگر والده گرانسنگ نگارنده،
پیشنهاد آینه، شانه و قلم برای جایگزینی چاقو داشت و این روزها، لوکوموتیوران قطار توسعه(دکتر رنانی)هم، پیشنهاد "پوزش خواهی توسعه طلبان"** را طرح می کند، کم انتظاری نیست اگر بر ارزش وفاق و پرهیز از نفاق، چون فضیلتی مادرانه در وطن تٲکید ورزیم و برای تحقق آن، استراتژیِ آینه، شانه و قلم را یادآوری کنیم:
"الف) هم شنوی پیشه کنیم
ب)نقد پذیری را تکریم کنیم
ج)بابت خطاها و اشتباهات،پوزش بطلبیم و عذرخواهی داشته باشیم
و
د)در سیاست ها، اهداف گزینی، استراتژی ها و عملکردها، تجدید نظر را مطمع نظر گیریم."
هم شنویی می تواند توصیه ای مادرانه باشد و حرف حق پذیری فرزند و آن اینکه، اگر صاحب فکر و اندیشه و تجربه گرانسنگی، توصیه به جایگزینی آینه، شانه و قلم می کند، به وقت بشنویم و به گاه جایگزین کنیم و عمل کنیم
از نقد و رهنمود و نصایح، نهراسیم و به نقاد، راهنما و نصیحت گران مجال بروز و ظهور نقدشان دهیم و به وقت، نقدشان را تکریم کنیم
عذر تقصیر بطلبیم که همان یعنی فهم توسعه و گام برداشتن در مسیر توسعه
و
النهایه؛
از تجدیدنظر و جایگزینی و اتخاذ استراتژی نو، نهراسیم و تردید نکنیم..
استاد رنانی، گرچه نه به خطا، بلکه به نقص در ابلاغ و تفهیم، اعتراف کرده و پوزش خواه شده تا تعهدش به توسعه خواهی را بنمایاند، اما به همان نسبتِ همسنگی مدعا به عمل، صداقت، تعهد و استواری اش در مسیرِ راهبریِ توسعه گفتمانی را به نمایش گذاشته و حجم واکنش ها، نشانگانی از پذیرش این راهبردها توسط جامعه مخاطبانش دارد..
ادامه یادداشت در👇
https://www.tg-me.com/Sopskf/7487
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
پرهیز ازجنگ، وفاق برای صلح؛
با استراتژی مادرانە آینه، شانه و قلم...
✍️رئوف آذری*
خدایش عُمر پرتوان و بابرکت عنایت گرداند، مادر فرشته گون را که همان اوان کودکی در گوشم خوانده بود:
"...؛ جیب تو، جای آینه، شانه و قلم است و نه چاقو"
"خودت را در آینه ورانداز…
با استراتژی مادرانە آینه، شانه و قلم...
✍️رئوف آذری*
خدایش عُمر پرتوان و بابرکت عنایت گرداند، مادر فرشته گون را که همان اوان کودکی در گوشم خوانده بود:
"...؛ جیب تو، جای آینه، شانه و قلم است و نه چاقو"
"خودت را در آینه ورانداز…
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
پرهیز ازجنگ، وفاق برای صلح؛ با استراتژی مادرانەی آینه، شانه و قلم https://www.tg-me.com/Sopskf/7485 ✍️رئوف آذری* "... من چهار مهارت همشنوی (دیالوگ)، نقدپذیری، پوزشخواهی و تجدیدنظر (عقبنشینی) را چهار فضلیت توسعهخواهی میدانم و معتقدم هر ایرانی توسعهخواه باید…
قسمت دوم یادداشت روز رئوف آذری با عنوان "پرهیز از جنگ، وفاق برای صلح؛ با استراتژی مادرانه آینه، شانه و قلم"
قسمت اول👇
https://www.tg-me.com/Sopskf/7486
--
ادامه یادداشت...
... چه نکوست؛
در این بُرهه زمانیِ حساس از تاریخ وطن، همگی و خاصه اهل قدرت و اصحاب سیاست، تدبیری اتخاذ و موهبت مادرانگی برای وطن پیشه کرده و بر راهبرد مادرجان من- آینه، شانه و قلم- یا بر سفارش آن استاد همام اقتصاد توسعه-هم شنوی و فهم مشترک، نقدپذیری،پوزش خواهی، تجدیدنظر و تعویض عمل-، اهتمام ورزند..
حملات دیشب و امروز اول صبح و علی الطلوع آفتاب، رژیم غاصب صهیون، نشان داد که سرشاخ شدن با آن رژیم سفاک که حمایت شیاطن سرخ جدید-ترامپیسم ها-دارد، گرچه در جای خود، فضیلت است اما در اوضاع فعلی وطن، مصیبتی است بزرگ که هم جان می ستاند و هم جهان زیست جمعی مان را و همان می طلبد که چاقو را در پستوی زمان، بخوابانیم و آینه و شانه ای دست گیریم تا زلف پریشان مادری خسته از جفای روزگاران را شانه کنیم.
امروز نه لازم بلکه واجب است؛
"...از هر سخن و عملی که به تخریب همبستگی و همدلی و اعتمادبهنفس و عزتنفس ایرانیان بینجامد، پرهیز کنیم.
چرا که در شرایط بحرانی، ایران[بانوی] امروز به شدت نیازمند وفاق است."
و وفاق، این روزها، چیزی فراتر از" اجماع بر استراتژی صلح و پرهیز از جنگ" نیست...
ایران بانوی امروز ما، اگر در اعصار و دوران، ثابت کرده، تحت هیچ بادناموافق و بحران جنگ و غارت بزرگی، ارزش هایش را نخواهد باخت و مقاومت پیشگی و استواری اش زبانزد است اما حقیقت امر را نیز نباید در واقعیت روزگار از منظر دور نگاه داشت که همین یک تصویر پیوست، نشان از توافقی نانوشته در آسمان و زمین علیه این جغرافیا و سیاست های حکمرانی اش در جریان است که دیگر، سردشتی دیگر و ایرانی دیگر، تاب دیدن مصیبت جنگ و فاجعه و بحران ندارد و چه نکوست؛
بر این روال، تٲکید کنیم که؛
چوغنچه، گرچه فروبستگی است کارجهان
تو[ما] همچو باد بهاری، گره گشا می باش[باشیم]...
نگارنده متعهد به استراتژی مادرِجان و استادِتوسعه خواهِ وطن، بر این باور وقوف یافته است که؛
رسالت و مٲموریت و صدالبته مسئولیت اجتماعی، تک تک ایرانیان چه در مقام قدرت و اصحاب سیاست و چه در هیٲت اصحاب رسانه یا شهروند عزلت گزیده در خانه، می طلبد بر استراتژی" آینه، شانه و قلم" متمرکز شده و ضمن واکاوی خطاها و بدگزینی استراتژی های ماسبق، شانه ای بر زلف ایران بانو کشیده، بهترین ها را در مسیر توسعه برای ایران و ایرانیان فارغ از مرزبندی های ناروای ماسبق بطلبند و در مانیفیست و عمل، عبور از مسیرچهارگانه استاد رهنمود را بر خود فرض کنند.
تو یکی نه ای، هزاری چراغ خود بیفروز
پروردگار جهانیان را می طلبیم، شر شرانگیزان را به خودشان برگرداند و جمیع صلح منظران را بر مسیر پرخیر آشتی پایدار، توفیق متعالی عنایت فرمایند.
___
*کنشکر صلح و محیط زیست، پژوهشگر گردشگری صلح
**اشاره به عنوان یادداشت اخیر دکتر محسن رنانی
@sopskf
قسمت اول👇
https://www.tg-me.com/Sopskf/7486
--
ادامه یادداشت...
... چه نکوست؛
در این بُرهه زمانیِ حساس از تاریخ وطن، همگی و خاصه اهل قدرت و اصحاب سیاست، تدبیری اتخاذ و موهبت مادرانگی برای وطن پیشه کرده و بر راهبرد مادرجان من- آینه، شانه و قلم- یا بر سفارش آن استاد همام اقتصاد توسعه-هم شنوی و فهم مشترک، نقدپذیری،پوزش خواهی، تجدیدنظر و تعویض عمل-، اهتمام ورزند..
حملات دیشب و امروز اول صبح و علی الطلوع آفتاب، رژیم غاصب صهیون، نشان داد که سرشاخ شدن با آن رژیم سفاک که حمایت شیاطن سرخ جدید-ترامپیسم ها-دارد، گرچه در جای خود، فضیلت است اما در اوضاع فعلی وطن، مصیبتی است بزرگ که هم جان می ستاند و هم جهان زیست جمعی مان را و همان می طلبد که چاقو را در پستوی زمان، بخوابانیم و آینه و شانه ای دست گیریم تا زلف پریشان مادری خسته از جفای روزگاران را شانه کنیم.
امروز نه لازم بلکه واجب است؛
"...از هر سخن و عملی که به تخریب همبستگی و همدلی و اعتمادبهنفس و عزتنفس ایرانیان بینجامد، پرهیز کنیم.
چرا که در شرایط بحرانی، ایران[بانوی] امروز به شدت نیازمند وفاق است."
و وفاق، این روزها، چیزی فراتر از" اجماع بر استراتژی صلح و پرهیز از جنگ" نیست...
ایران بانوی امروز ما، اگر در اعصار و دوران، ثابت کرده، تحت هیچ بادناموافق و بحران جنگ و غارت بزرگی، ارزش هایش را نخواهد باخت و مقاومت پیشگی و استواری اش زبانزد است اما حقیقت امر را نیز نباید در واقعیت روزگار از منظر دور نگاه داشت که همین یک تصویر پیوست، نشان از توافقی نانوشته در آسمان و زمین علیه این جغرافیا و سیاست های حکمرانی اش در جریان است که دیگر، سردشتی دیگر و ایرانی دیگر، تاب دیدن مصیبت جنگ و فاجعه و بحران ندارد و چه نکوست؛
بر این روال، تٲکید کنیم که؛
چوغنچه، گرچه فروبستگی است کارجهان
تو[ما] همچو باد بهاری، گره گشا می باش[باشیم]...
نگارنده متعهد به استراتژی مادرِجان و استادِتوسعه خواهِ وطن، بر این باور وقوف یافته است که؛
رسالت و مٲموریت و صدالبته مسئولیت اجتماعی، تک تک ایرانیان چه در مقام قدرت و اصحاب سیاست و چه در هیٲت اصحاب رسانه یا شهروند عزلت گزیده در خانه، می طلبد بر استراتژی" آینه، شانه و قلم" متمرکز شده و ضمن واکاوی خطاها و بدگزینی استراتژی های ماسبق، شانه ای بر زلف ایران بانو کشیده، بهترین ها را در مسیر توسعه برای ایران و ایرانیان فارغ از مرزبندی های ناروای ماسبق بطلبند و در مانیفیست و عمل، عبور از مسیرچهارگانه استاد رهنمود را بر خود فرض کنند.
تو یکی نه ای، هزاری چراغ خود بیفروز
پروردگار جهانیان را می طلبیم، شر شرانگیزان را به خودشان برگرداند و جمیع صلح منظران را بر مسیر پرخیر آشتی پایدار، توفیق متعالی عنایت فرمایند.
___
*کنشکر صلح و محیط زیست، پژوهشگر گردشگری صلح
**اشاره به عنوان یادداشت اخیر دکتر محسن رنانی
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
پرهیز ازجنگ، وفاق برای صلح؛
با استراتژی مادرانەی آینه، شانه و قلم
https://www.tg-me.com/Sopskf/7485
✍️رئوف آذری*
"... من چهار مهارت همشنوی (دیالوگ)، نقدپذیری، پوزشخواهی و تجدیدنظر (عقبنشینی) را چهار فضلیت توسعهخواهی میدانم و معتقدم هر ایرانی توسعهخواه باید…
با استراتژی مادرانەی آینه، شانه و قلم
https://www.tg-me.com/Sopskf/7485
✍️رئوف آذری*
"... من چهار مهارت همشنوی (دیالوگ)، نقدپذیری، پوزشخواهی و تجدیدنظر (عقبنشینی) را چهار فضلیت توسعهخواهی میدانم و معتقدم هر ایرانی توسعهخواه باید…
تداوم استراتژی سکوت رسانه ها در قبال سردشت!
باز هم رسانه ها در مقابل انفجارهای امروز صبح سردشت، دوربین شان ناکارآمد نشان داد!
وقتی هفتم تیر ۱۳۶۶ رژیم بعث، سردشت- این شهرغیرنظامی- را آماج چندبمب شیمیایی قرار داد و چندده نفر را شهید و هشت هزار و بیست و چهارمصدوم برجای گذاشت،
رسانه ها، استراتژی سکوت، اختیارکردند و کمتر این فاجعه را و آسیب هایش را به سمع و نظر جهان مخابره کردند.
در این تساهل عمدی یا سهوی و موقعیتی، علی رغم اینکه خبرگزاری های بین المللی توجه و اقبال نشان ندادند، حتی بنگاه های حداقلی خبری داخلی هم خواسته یا ناخواسته با آن استراتژی همراه شده و سکوتی سئوال برانگیز اختیارکردند!
این سکوت و تساهل، مسبب جری شدن بیشتر رژیم بعث شد تا سطح سبُعیتش را بیشتر به نمایش گذارد و حلبچه وانفال را رقم زند.
حلبچه ای که ۵ هزار شهید و انفالی که ۱٨۲ هزار مفقودالاثر و قربانی برجای گذاشت!
آنگاه که از رسانه مسئول، سخن به میان می آید، کنکاش در واقعیت نمایی حرفه ای و مسئولیت اخلاقی اصحاب رسانه و رسانه، مطرح می شود که وااسفا، کمتر در قبال سردشت و فاجعه تاریخی و ناصلحی های متعاقب، نشانی از آن نمود یافت!
@sopskf
باز هم رسانه ها در مقابل انفجارهای امروز صبح سردشت، دوربین شان ناکارآمد نشان داد!
وقتی هفتم تیر ۱۳۶۶ رژیم بعث، سردشت- این شهرغیرنظامی- را آماج چندبمب شیمیایی قرار داد و چندده نفر را شهید و هشت هزار و بیست و چهارمصدوم برجای گذاشت،
رسانه ها، استراتژی سکوت، اختیارکردند و کمتر این فاجعه را و آسیب هایش را به سمع و نظر جهان مخابره کردند.
در این تساهل عمدی یا سهوی و موقعیتی، علی رغم اینکه خبرگزاری های بین المللی توجه و اقبال نشان ندادند، حتی بنگاه های حداقلی خبری داخلی هم خواسته یا ناخواسته با آن استراتژی همراه شده و سکوتی سئوال برانگیز اختیارکردند!
این سکوت و تساهل، مسبب جری شدن بیشتر رژیم بعث شد تا سطح سبُعیتش را بیشتر به نمایش گذارد و حلبچه وانفال را رقم زند.
حلبچه ای که ۵ هزار شهید و انفالی که ۱٨۲ هزار مفقودالاثر و قربانی برجای گذاشت!
آنگاه که از رسانه مسئول، سخن به میان می آید، کنکاش در واقعیت نمایی حرفه ای و مسئولیت اخلاقی اصحاب رسانه و رسانه، مطرح می شود که وااسفا، کمتر در قبال سردشت و فاجعه تاریخی و ناصلحی های متعاقب، نشانی از آن نمود یافت!
@sopskf
در شرایط دشوار بحران و ناامنی، هوای دل کودکان، زنان و سالخوردگان را داشته باشیم و نهایت دقت در نشر و بازنقل اخبار و نیز بحث و گفت و گو و اظهارنظر حول مسایل و چالش های پیش آمده را مدنظر داشته باشیم.
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#بحران
#حمله_اسرائیل
#امداد_بحران
#حال_مردمان
@sopskf
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#بحران
#حمله_اسرائیل
#امداد_بحران
#حال_مردمان
@sopskf
جنگ و بحران و تکلیف پیشگامان صحنه خدمت
✍️دکتر رسول پیروتی٭
انسان در طول تاریخ مدام درگیر جنگ هایی بوده و جنگ بخشی پایان ناپذیر از تاریخ این موجود بر کره خاکی است.
تاریخ نشان می دهد در همه جنگ ها مردمان کمبرخوردار و حاشیه نشین و در دوران مدرن با مرزبندی های سیاسی، مرزنشینان بیش از همه آماج حمله قرار گرفته و بیشتر خسارات و ضررها را متقبل شده اند!
در جنگ ایران و عراق که بخشی جدایی ناپذیر از یاد و خاطره شخصی همه ماست،
اولین بمباران هوایی و اولین قربانی سلاح شیمیایی شدیم و در حملات غده سرطانی بشریت، هم جزو اولین های هدف حمله موشکی بودیم.
نکارنده با این نکته نگاشت نه درصدد یادآوری و نوشتن تاریخ، بلکه به قصد تذکری برادرانه به همه آنها که می خواهند و میتوانند بخشی از بزرگان جامعه باشند، آنها که معتمد و متنفذ بوده و هستند و یا می خواهند پای بر جای بزرگان نهند، یادآوری می کنم:
"جامعه با یک شلیک، دچار استرس و فشار می شود و با صدای بمب و شلیک های سنگین بحرانی می شود.
در هر شهری با دهها هزار جمعیت، کودکان و سالخوردگان آمار قابلی را به خود اختصاص می دهند که استرس و اضطراب آنها هزاران برابر بیش از انسان معمولی است.
در این شهرستان صدها و بلکه هزاران زن حامله، کودک و جوان معلول و آدم بینوا هست که لازم است، فشار وارده برآنها را کم کنیم و
استرس جامعه را بگیریم.
ما لازم است بخشی از قرص آرامش باشیم.
وظیفه داریم همچنان که در جهان زیست، آرامش و آسودگی را تحصیل کرده ایم در بحران، جنگ، آشوب و... نیز احساس تکلیف کنیم و فشار وارده بر جامعه را تعدیل کرده و بر عنصر راه حل تمرکز لازم داشته باشیم.
اگر هر نهادی به هر طریقی امکان خدمت نیابد
باید و باید بزرگان آن جامعه، ریش سفیدان، معتمدین ، پدران و مادران واقعی جامعه در ساحت خلٲ حضور یابند و به ادای تکلیف یا مسئولیت اجتماعی خود مهتم باشند.
امیدکه، سایه شوم جنگ راه نورافشانی خورشید زیبای صلح را نگیرد...
امیدوارم شکوفه های زیبای بهار دوستی و لطف، بیش از همیشه عطر و بوی انسان و انسانیت را بر همه انسان ها و به ویژه بر ما مرزنشینان محروم بچشاند.
امیدوارم سیاست مداران و بزرگان کشور، راهی مدبرانه برای برون رفت از این بحران و گذر از غده سرطانی بیابند
و باز تمنا می کنم دوستان همیشه در روزهای بحرانی در کنار مردمان ثابت قدم اهل خدمت استوار و حی در صحنه حضور داشته باشیم.
---
*مدیرعامل مجمع خیرین مدرسه ساز ربط، دکترای تاریخ
#بازنشر
@sopskf
✍️دکتر رسول پیروتی٭
انسان در طول تاریخ مدام درگیر جنگ هایی بوده و جنگ بخشی پایان ناپذیر از تاریخ این موجود بر کره خاکی است.
تاریخ نشان می دهد در همه جنگ ها مردمان کمبرخوردار و حاشیه نشین و در دوران مدرن با مرزبندی های سیاسی، مرزنشینان بیش از همه آماج حمله قرار گرفته و بیشتر خسارات و ضررها را متقبل شده اند!
در جنگ ایران و عراق که بخشی جدایی ناپذیر از یاد و خاطره شخصی همه ماست،
اولین بمباران هوایی و اولین قربانی سلاح شیمیایی شدیم و در حملات غده سرطانی بشریت، هم جزو اولین های هدف حمله موشکی بودیم.
نکارنده با این نکته نگاشت نه درصدد یادآوری و نوشتن تاریخ، بلکه به قصد تذکری برادرانه به همه آنها که می خواهند و میتوانند بخشی از بزرگان جامعه باشند، آنها که معتمد و متنفذ بوده و هستند و یا می خواهند پای بر جای بزرگان نهند، یادآوری می کنم:
"جامعه با یک شلیک، دچار استرس و فشار می شود و با صدای بمب و شلیک های سنگین بحرانی می شود.
در هر شهری با دهها هزار جمعیت، کودکان و سالخوردگان آمار قابلی را به خود اختصاص می دهند که استرس و اضطراب آنها هزاران برابر بیش از انسان معمولی است.
در این شهرستان صدها و بلکه هزاران زن حامله، کودک و جوان معلول و آدم بینوا هست که لازم است، فشار وارده برآنها را کم کنیم و
استرس جامعه را بگیریم.
ما لازم است بخشی از قرص آرامش باشیم.
وظیفه داریم همچنان که در جهان زیست، آرامش و آسودگی را تحصیل کرده ایم در بحران، جنگ، آشوب و... نیز احساس تکلیف کنیم و فشار وارده بر جامعه را تعدیل کرده و بر عنصر راه حل تمرکز لازم داشته باشیم.
اگر هر نهادی به هر طریقی امکان خدمت نیابد
باید و باید بزرگان آن جامعه، ریش سفیدان، معتمدین ، پدران و مادران واقعی جامعه در ساحت خلٲ حضور یابند و به ادای تکلیف یا مسئولیت اجتماعی خود مهتم باشند.
امیدکه، سایه شوم جنگ راه نورافشانی خورشید زیبای صلح را نگیرد...
امیدوارم شکوفه های زیبای بهار دوستی و لطف، بیش از همیشه عطر و بوی انسان و انسانیت را بر همه انسان ها و به ویژه بر ما مرزنشینان محروم بچشاند.
امیدوارم سیاست مداران و بزرگان کشور، راهی مدبرانه برای برون رفت از این بحران و گذر از غده سرطانی بیابند
و باز تمنا می کنم دوستان همیشه در روزهای بحرانی در کنار مردمان ثابت قدم اهل خدمت استوار و حی در صحنه حضور داشته باشیم.
---
*مدیرعامل مجمع خیرین مدرسه ساز ربط، دکترای تاریخ
#بازنشر
@sopskf
Forwarded from انجمن روانشناسی ایران
راهنمای سلامت روان برای شرایط جنگ
کمیته مداخله در بحران انجمن روانشناسی ایران
www.iranpa.org
انجمن روان شناسی ایران ضمن تسلیت به ملت بزرگ ایران و محکوم نمودن جنگ و تجاوز، اعتقاد راسخ دارد صلح و آرامش بنیان سلامت روانی و اجتماعی جوامع انسانی است. این انجمن در پی تجاوز اخیر به سرزمینمان ایران، نگرانی جدی خود را در زمینۀ سلامت روانی جامعه به ویژه کودکان، نوجوانان و سالمندان ابراز می دارد. از این رو، کمیته مداخله در بحران انجمن روانشناسی ایران راهنمای سلامت روان در شرایط بحران جنگ را منتشر می نماید.
به نام زندگی، به احترام امید
در شرایطی که صدای انفجار جای صدای آرام طبیعت را میگیرد لازم است بیش از هر زمان دیگری از سلامت روان خود و اطرافیانمان مراقبت کنیم. جنگ نهتنها سلامت جسمی را تهدید میکند، بلکه سلامت روانی را نیز در معرض آسیبهای جدی قرار میدهد: ترس، اضطراب، ناتوانی، درماندگی، سوگ، بیخوابی و بسیاری احساسات دیگر، بخشی از تجربه روانی افراد در بحرانهای جنگی است .
راهنمای زیر با بهرهگیری از توصیههای منابع بینالمللی نظیر سازمان بهداشت جهانی و با هدف ارتقای سلامت روانی در جامعه و حمایت از تابآوری فردی و جمعی نگارش شده است. نکاتی که در ادامه میآید، میتواند به کاهش آسیبهای روانی ناشی از جنگ و تقویت سازگاری در این شرایط دشوار کمک کند.
۱. احساسات خود را بپذیرید، سرکوب نکنید.
ترس، اندوه، خشم و اضطراب در زمان جنگ طبیعیاند. انکار یا سرکوب این احساسات نهتنها آنها را از بین نمیبرد، بلکه فشار روانی را افزایش میدهد. آگاهی از هیجانهایی که تجربه میشود، نامگذاری و پذیرش آن هیجانها، پایه بسیاری از درمانهای روانشناختی مبتنی بر تروماست.
۲. به اطلاعات موثق و محدود دسترسی داشته باشید.
دریافت بیش از حد اخبار، بهویژه از منابع غیررسمی، اضطراب و نگرانی را تشدید میکند. راهکار توصیهشده، استفاده از منابع خبری معتبر و در عین حال محدودسازی میزان استفاده از اخبار است.
۳. از ارتباط انسانی غافل نشوید.
ارتباط اجتماعی یکی از مهمترین عوامل محافظتکننده در برابر اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و افسردگی است. ایجاد یا حفظ ارتباطات خانوادگی، دوستی و اجتماعی باعث کاهش احساس انزوا و افزایش تابآوری روانی میشود .
۴. روال زندگی را تا حد امکان حفظ کنید.
حفظ عادات روزمره، به افراد حس پیشبینیپذیری، کنترل و ثبات میدهد که برای مقابله با بحران بسیار ضروری است. این توصیه در برنامههای MHPSS (خدمات سلامت روان و حمایت رواناجتماعی سازمان ملل) نیز تاکید شده است.
۵. تکنیکهای ساده آرامسازی را تمرین کنید.
نفسعمیق، تمرینهای توجهآگاهی (Mindfulness) و حرکات بدنی ساده از ابزارهای مهم برای تنظیم هیجانی هستند. این تکنیکها توسط سازمان جهانی بهداشت بهعنوان مداخلات سطح اول توصیه میشوند.
۶. مراقب کودکان و سالمندان باشید
در بحرانها، کودکان و سالمندان نیازمند توجه ویژه هستند. صحبت با زبان ساده، مداخلات مبتنی بر بازی، و ایجاد محیطی امن برای کودکان و مراقبت روانی مداوم برای سالمندان توصیه میشود.
۷. در صورت نیاز، از کمک حرفهای استفاده کنید.
در صورت بروز نشانههای هشداردهنده مانند افکار آسیبرسان، اختلال خواب شدید یا بحران روانی، دریافت کمک تخصصی بسیار ضروری است. در کشور عزیزمان ایران، خدمات روانشناسی زیادی به صورت حضوری یا تلفنی، مانند خط 1480 سازمان بهزیستی کشور ارایه میشود و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره انجمن روانشناسی ایران با آدرس (https://iranpa.org/clinic/ ) از جمله این مراکز است.
در پایان...
در دوران جنگ، لازم است هر انسان نهفقط مراقب جسم، بلکه روان خود باشد. کمیتۀ مداخله در بحران انجمن سعی خواهد کرد با انتشار مطالب علمی مبتنی بر شواهد، در کنار هممیهنان عزیز باشد. مراقبت از سلامت روان، نهتنها حق ماست، بلکه مسئولیت ما در برابر خود و جامعه نیز هست.
با هم، از این بحران عبور خواهیم کرد.
کمیته مداخله در بحران انجمن روانشناسی ایران
1404/03/23
کمیته مداخله در بحران انجمن روانشناسی ایران
www.iranpa.org
انجمن روان شناسی ایران ضمن تسلیت به ملت بزرگ ایران و محکوم نمودن جنگ و تجاوز، اعتقاد راسخ دارد صلح و آرامش بنیان سلامت روانی و اجتماعی جوامع انسانی است. این انجمن در پی تجاوز اخیر به سرزمینمان ایران، نگرانی جدی خود را در زمینۀ سلامت روانی جامعه به ویژه کودکان، نوجوانان و سالمندان ابراز می دارد. از این رو، کمیته مداخله در بحران انجمن روانشناسی ایران راهنمای سلامت روان در شرایط بحران جنگ را منتشر می نماید.
به نام زندگی، به احترام امید
در شرایطی که صدای انفجار جای صدای آرام طبیعت را میگیرد لازم است بیش از هر زمان دیگری از سلامت روان خود و اطرافیانمان مراقبت کنیم. جنگ نهتنها سلامت جسمی را تهدید میکند، بلکه سلامت روانی را نیز در معرض آسیبهای جدی قرار میدهد: ترس، اضطراب، ناتوانی، درماندگی، سوگ، بیخوابی و بسیاری احساسات دیگر، بخشی از تجربه روانی افراد در بحرانهای جنگی است .
راهنمای زیر با بهرهگیری از توصیههای منابع بینالمللی نظیر سازمان بهداشت جهانی و با هدف ارتقای سلامت روانی در جامعه و حمایت از تابآوری فردی و جمعی نگارش شده است. نکاتی که در ادامه میآید، میتواند به کاهش آسیبهای روانی ناشی از جنگ و تقویت سازگاری در این شرایط دشوار کمک کند.
۱. احساسات خود را بپذیرید، سرکوب نکنید.
ترس، اندوه، خشم و اضطراب در زمان جنگ طبیعیاند. انکار یا سرکوب این احساسات نهتنها آنها را از بین نمیبرد، بلکه فشار روانی را افزایش میدهد. آگاهی از هیجانهایی که تجربه میشود، نامگذاری و پذیرش آن هیجانها، پایه بسیاری از درمانهای روانشناختی مبتنی بر تروماست.
۲. به اطلاعات موثق و محدود دسترسی داشته باشید.
دریافت بیش از حد اخبار، بهویژه از منابع غیررسمی، اضطراب و نگرانی را تشدید میکند. راهکار توصیهشده، استفاده از منابع خبری معتبر و در عین حال محدودسازی میزان استفاده از اخبار است.
۳. از ارتباط انسانی غافل نشوید.
ارتباط اجتماعی یکی از مهمترین عوامل محافظتکننده در برابر اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و افسردگی است. ایجاد یا حفظ ارتباطات خانوادگی، دوستی و اجتماعی باعث کاهش احساس انزوا و افزایش تابآوری روانی میشود .
۴. روال زندگی را تا حد امکان حفظ کنید.
حفظ عادات روزمره، به افراد حس پیشبینیپذیری، کنترل و ثبات میدهد که برای مقابله با بحران بسیار ضروری است. این توصیه در برنامههای MHPSS (خدمات سلامت روان و حمایت رواناجتماعی سازمان ملل) نیز تاکید شده است.
۵. تکنیکهای ساده آرامسازی را تمرین کنید.
نفسعمیق، تمرینهای توجهآگاهی (Mindfulness) و حرکات بدنی ساده از ابزارهای مهم برای تنظیم هیجانی هستند. این تکنیکها توسط سازمان جهانی بهداشت بهعنوان مداخلات سطح اول توصیه میشوند.
۶. مراقب کودکان و سالمندان باشید
در بحرانها، کودکان و سالمندان نیازمند توجه ویژه هستند. صحبت با زبان ساده، مداخلات مبتنی بر بازی، و ایجاد محیطی امن برای کودکان و مراقبت روانی مداوم برای سالمندان توصیه میشود.
۷. در صورت نیاز، از کمک حرفهای استفاده کنید.
در صورت بروز نشانههای هشداردهنده مانند افکار آسیبرسان، اختلال خواب شدید یا بحران روانی، دریافت کمک تخصصی بسیار ضروری است. در کشور عزیزمان ایران، خدمات روانشناسی زیادی به صورت حضوری یا تلفنی، مانند خط 1480 سازمان بهزیستی کشور ارایه میشود و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره انجمن روانشناسی ایران با آدرس (https://iranpa.org/clinic/ ) از جمله این مراکز است.
در پایان...
در دوران جنگ، لازم است هر انسان نهفقط مراقب جسم، بلکه روان خود باشد. کمیتۀ مداخله در بحران انجمن سعی خواهد کرد با انتشار مطالب علمی مبتنی بر شواهد، در کنار هممیهنان عزیز باشد. مراقبت از سلامت روان، نهتنها حق ماست، بلکه مسئولیت ما در برابر خود و جامعه نیز هست.
با هم، از این بحران عبور خواهیم کرد.
کمیته مداخله در بحران انجمن روانشناسی ایران
1404/03/23
Telegram
attach 📎
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
🔥 اسپری فلفل، موشک، جواد یساری؛
ما از جنگ نمیمیریم، از فکرش میپوسیم!
✍️ احسان محمدی
◾هفتهی پیش، بعضیها در اینستاگرام آموزش میدادند «از کجا میشود اسپری فلفل خرید؟»؛ برای دفاع شخصی، برای مقاومت در برابر متجاوز، برای بقا. این هفته اما داریم یاد میگیریم «چطور از موشک بالستیک جان سالم به در ببریم!»
جهان همیشه روی هوا بوده، اما در خاورمیانه انگار کف یک هواپیمای بدون خلبان زندگی میکنیم!
◾یاد دوران کرونا میافتم؛ وقتی همه «کارشناس نانوایی خانگی» شدیم، بعد متخصص «عنبر نسا»، بعد هم پزشک معتمد اینستاگرامی برای کشتن ویروس با «اسپندِ دونهدونه، خدا چه مهربونه!» حالا در هر گوشهی فضای مجازی، نسخه «چه باید کرد؟» می پیچند.
از این اتفاق خوشحالم. یعنی ما هنوز نگران هم هستیم. هنوز برای زندهماندنِ هم، دل میسوزانیم. اما من نه اسپری تجویز میکنم، نه پناهگاه ضد موشک.
فقط یک نسخه دارم: انرژی، وقت و توان روانیات را ذخیره کن.
چطور؟
◾واقعیت این است: هیچکس نمیداند چه میشود. نه آن تحلیلگر خوشپوش تلویزیونی، نه اکانت توییتری با هزاران فالوئر، نه حتی راننده تاکسی باتجربهی محل. ضمن گوش دادن به توصیههای امنیتی در شرایط جنگی و پرهیز از انتشار شایعات ترسآور یادمان نرود تصور اینکه یکی از دو کشور بتواند دیگری را به خاکستر کامل تبدیل کند افسانه است.
ما وارد جنگ با هیولا شدهایم، امیدواریم کوتاه مدت باشد ولی شاید نباشد. در چنین جنگهایی دیگر «خط مقدم» وجود ندارد؛ همهجا خط مقدم است: بالکن خانهات، پلهبرقی مترو، صفحهی گوشی.
◾پس میان همه نسخههایی که برای دیگران میپیچیم — آبهویج بخور، فحش بده سبک شی، بچه را بغل کن، اخبار را کمتر دنبال کن — من یک نسخه برای خودم دارم که مدتهاست میخواهم دربارهاش بنویسم:
ما نیاز داریم به حواسپرتی. حواسپرتی هدفمند!
در شبکههای اجتماعی میبینم که این روزها خیلیها از اضطراب، درد عضلانی، کاهش تمرکز، زود عصبانی شدن و ناتوانی در تصمیمگیری میگویند.
◾اینها همه علائم خستگی شناختی (Cognitive Fatigue) است.
مثل ماشینی که وسط تابستان، از تهران راه افتاده به سمت بندرعباس و فقط پا را گذاشتهای روی گاز! نه توقفی، نه بنزین زدنی، نه خنک کردن موتوری... معلوم است یک جا دود از کاپوت بلند میشود!
ما نیاز داریم به حواسپرتی. نه از جنس بیخیالی یا بیمسئولیتی؛ بلکه از جنس #نجات_روان. وقتی توی گوشی موبایل میبینی دنیا شعلهور است، موشکها فرود میآیند، ساختمانها فرو میریزند و کاری از دستت برنمیآید — آن وقت چه باید کرد؟
◾زندگی در این قرن — چه جنگ باشد چه نه — یعنی باید بلد باشی مغزت را گاهی پرت کنی. از فکر کردن مداوم به همهچیز. از تحلیل لحظهبهلحظهی آینده. از تصور فاجعههایی که شاید هیچوقت اتفاق نیفتند.
مغز ما نیاز دارد نفس بکشد. گاهی باید مغز را فریب بدهی؛ بفرستیاش دنبال چیزی بیربط. یک سریال لوس، یک جوک بیمزه، یک بازی کودکانه، یا حتی تماشای لباسهای رنگی در ویترین. حتی چند دقیقه.
نه چون اینها مهماند، بلکه چون بیاهمیت بودنشان کمک میکند دوباره به زندگی برگردی. شاید به فرهیختگیمان بربخورد، اما مغز نیاز دارد گاهی مبتذل شود — دقت کن، گاهی.
◾ما قرار نیست ۲۴ ساعته فیلسوف باشیم، قرار نیست متخصص جنگ و تحلیلگر انواع موشک سنگرشکن باشیم یا دربارهی آِینده خاورمیانه تحلیلی داشته باشیم که شب به شبکه خبر یا BBC ارائه کنیم!
این فقط یک توصیهی شاعرانه نیست؛ بلکه بر پایه نظریه بازسازی توجه یا Attention Restoration Theory است.
این نظریه میگوید اگر ذهن انسان مدام درگیر باشد، دچار فرسودگی میشود و برای تجدید قوا نیاز به فضاهایی بدون هدف، بدون فشار و بدون تصمیمگیری دارد. ذهن باید گاهی ول بگردد تا دوباره بتواند فکر کند، تصمیم بگیرد یا حتی نگران شود.
◾پس اگر وسط اینهمه بحران، داری به گربههای اینستاگرامی میخندی، یا پنج دقیقه با برنامهای بیربط حواست را پرت کردهای از گرداب خبرها، یا به جای باخ و بتهوون، جواد یساری گوش میدهی، یا گفتهای «برو کنار کریستوفر نولان، الان میخوام پژمان جمشیدی ببینم» — نیازی به شماتت یا احساس گناه نیست.
نهتنها کار اشتباهی نکردهای، بلکه از روانت مراقبت میکنی.
در جغرافیایی که هیچچیزش معلوم نیست و هر روز ممکن است خبر بدتری برسد، مهم است که انرژی روانیمان را یکجا خرج نکنیم.
◾ما باید حتی وسط صدای دلهرهآور موشکها طاقت بیاوریم — چون این سرزمین، اگر مانده، محصول مقاومت و دوام آنهاییست که تسلیم نشدند. نه مقابل دشمن، نه مقابل فشارهای روانفرسا.
گذر میکنیم از این روزها، گیرم زخمی و دلشکسته اما مثل اجدادمان که گذر کردند و #ایران را از وسط هزار نبرد نجات دادند، ما هم گذر میکنیم.
🇮🇷 #ایران_خط_قرمز_من_است
🖋 @ehsanmohammadi95
ما از جنگ نمیمیریم، از فکرش میپوسیم!
✍️ احسان محمدی
◾هفتهی پیش، بعضیها در اینستاگرام آموزش میدادند «از کجا میشود اسپری فلفل خرید؟»؛ برای دفاع شخصی، برای مقاومت در برابر متجاوز، برای بقا. این هفته اما داریم یاد میگیریم «چطور از موشک بالستیک جان سالم به در ببریم!»
جهان همیشه روی هوا بوده، اما در خاورمیانه انگار کف یک هواپیمای بدون خلبان زندگی میکنیم!
◾یاد دوران کرونا میافتم؛ وقتی همه «کارشناس نانوایی خانگی» شدیم، بعد متخصص «عنبر نسا»، بعد هم پزشک معتمد اینستاگرامی برای کشتن ویروس با «اسپندِ دونهدونه، خدا چه مهربونه!» حالا در هر گوشهی فضای مجازی، نسخه «چه باید کرد؟» می پیچند.
از این اتفاق خوشحالم. یعنی ما هنوز نگران هم هستیم. هنوز برای زندهماندنِ هم، دل میسوزانیم. اما من نه اسپری تجویز میکنم، نه پناهگاه ضد موشک.
فقط یک نسخه دارم: انرژی، وقت و توان روانیات را ذخیره کن.
چطور؟
◾واقعیت این است: هیچکس نمیداند چه میشود. نه آن تحلیلگر خوشپوش تلویزیونی، نه اکانت توییتری با هزاران فالوئر، نه حتی راننده تاکسی باتجربهی محل. ضمن گوش دادن به توصیههای امنیتی در شرایط جنگی و پرهیز از انتشار شایعات ترسآور یادمان نرود تصور اینکه یکی از دو کشور بتواند دیگری را به خاکستر کامل تبدیل کند افسانه است.
ما وارد جنگ با هیولا شدهایم، امیدواریم کوتاه مدت باشد ولی شاید نباشد. در چنین جنگهایی دیگر «خط مقدم» وجود ندارد؛ همهجا خط مقدم است: بالکن خانهات، پلهبرقی مترو، صفحهی گوشی.
◾پس میان همه نسخههایی که برای دیگران میپیچیم — آبهویج بخور، فحش بده سبک شی، بچه را بغل کن، اخبار را کمتر دنبال کن — من یک نسخه برای خودم دارم که مدتهاست میخواهم دربارهاش بنویسم:
ما نیاز داریم به حواسپرتی. حواسپرتی هدفمند!
در شبکههای اجتماعی میبینم که این روزها خیلیها از اضطراب، درد عضلانی، کاهش تمرکز، زود عصبانی شدن و ناتوانی در تصمیمگیری میگویند.
◾اینها همه علائم خستگی شناختی (Cognitive Fatigue) است.
مثل ماشینی که وسط تابستان، از تهران راه افتاده به سمت بندرعباس و فقط پا را گذاشتهای روی گاز! نه توقفی، نه بنزین زدنی، نه خنک کردن موتوری... معلوم است یک جا دود از کاپوت بلند میشود!
ما نیاز داریم به حواسپرتی. نه از جنس بیخیالی یا بیمسئولیتی؛ بلکه از جنس #نجات_روان. وقتی توی گوشی موبایل میبینی دنیا شعلهور است، موشکها فرود میآیند، ساختمانها فرو میریزند و کاری از دستت برنمیآید — آن وقت چه باید کرد؟
◾زندگی در این قرن — چه جنگ باشد چه نه — یعنی باید بلد باشی مغزت را گاهی پرت کنی. از فکر کردن مداوم به همهچیز. از تحلیل لحظهبهلحظهی آینده. از تصور فاجعههایی که شاید هیچوقت اتفاق نیفتند.
مغز ما نیاز دارد نفس بکشد. گاهی باید مغز را فریب بدهی؛ بفرستیاش دنبال چیزی بیربط. یک سریال لوس، یک جوک بیمزه، یک بازی کودکانه، یا حتی تماشای لباسهای رنگی در ویترین. حتی چند دقیقه.
نه چون اینها مهماند، بلکه چون بیاهمیت بودنشان کمک میکند دوباره به زندگی برگردی. شاید به فرهیختگیمان بربخورد، اما مغز نیاز دارد گاهی مبتذل شود — دقت کن، گاهی.
◾ما قرار نیست ۲۴ ساعته فیلسوف باشیم، قرار نیست متخصص جنگ و تحلیلگر انواع موشک سنگرشکن باشیم یا دربارهی آِینده خاورمیانه تحلیلی داشته باشیم که شب به شبکه خبر یا BBC ارائه کنیم!
این فقط یک توصیهی شاعرانه نیست؛ بلکه بر پایه نظریه بازسازی توجه یا Attention Restoration Theory است.
این نظریه میگوید اگر ذهن انسان مدام درگیر باشد، دچار فرسودگی میشود و برای تجدید قوا نیاز به فضاهایی بدون هدف، بدون فشار و بدون تصمیمگیری دارد. ذهن باید گاهی ول بگردد تا دوباره بتواند فکر کند، تصمیم بگیرد یا حتی نگران شود.
◾پس اگر وسط اینهمه بحران، داری به گربههای اینستاگرامی میخندی، یا پنج دقیقه با برنامهای بیربط حواست را پرت کردهای از گرداب خبرها، یا به جای باخ و بتهوون، جواد یساری گوش میدهی، یا گفتهای «برو کنار کریستوفر نولان، الان میخوام پژمان جمشیدی ببینم» — نیازی به شماتت یا احساس گناه نیست.
نهتنها کار اشتباهی نکردهای، بلکه از روانت مراقبت میکنی.
در جغرافیایی که هیچچیزش معلوم نیست و هر روز ممکن است خبر بدتری برسد، مهم است که انرژی روانیمان را یکجا خرج نکنیم.
◾ما باید حتی وسط صدای دلهرهآور موشکها طاقت بیاوریم — چون این سرزمین، اگر مانده، محصول مقاومت و دوام آنهاییست که تسلیم نشدند. نه مقابل دشمن، نه مقابل فشارهای روانفرسا.
گذر میکنیم از این روزها، گیرم زخمی و دلشکسته اما مثل اجدادمان که گذر کردند و #ایران را از وسط هزار نبرد نجات دادند، ما هم گذر میکنیم.
🇮🇷 #ایران_خط_قرمز_من_است
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from مصطفی ملکیان
#ادمین
🔴با توجه به شرایط کنونی کشور توصیه می شود به این دو فایل از دکتر آذرخش مکری گوش داده شود:
➖سخنرانی با عنوان سلامت روان در شرایط پراسترس:
جلسه اول:
https://www.tg-me.com/DrAzarakhshMokri/1245
جلسه دوم
https://www.tg-me.com/DrAzarakhshMokri/1247
@mostafamalekian
🔴با توجه به شرایط کنونی کشور توصیه می شود به این دو فایل از دکتر آذرخش مکری گوش داده شود:
➖سخنرانی با عنوان سلامت روان در شرایط پراسترس:
جلسه اول:
https://www.tg-me.com/DrAzarakhshMokri/1245
جلسه دوم
https://www.tg-me.com/DrAzarakhshMokri/1247
@mostafamalekian
Forwarded from شبکه کمک
❇️ اطلاعیه مهم برای عموم مردم
▫️در صورت احتمال نشت مواد رادیواکتیو، آرامش خود را حفظ کنید و اقدامات زیر را انجام دهید:
هممیهنان عزیز،
در پی حمله به برخی از تأسیسات هستهای کشور، احتمال نشت مقدار محدودی از مواد رادیواکتیو مانند گازهای صنعتی یا پسماندهای سوخت هستهای وجود دارد. اگرچه هیچگونه انفجار هستهای رخ نداده و خطر گستردهای عموم مردم را تهدید نمیکند، اما رعایت توصیههای زیر برای حفظ سلامت خود و خانواده ضروری است:
▫️در خانه بمانید
اگر در نزدیکی محل حادثه (کمتر از ۲۰ کیلومتر) هستید، بهترین کار ماندن در فضای بسته است.
پنجرهها و درها را ببندید.
سیستم تهویه و کولر را خاموش کنید.
درزهای در و پنجرهها را با حوله یا نوار چسب موقتاً مسدود نمایید.
▫️در صورت حضور قبلی در فضای باز
اگر امروز در بیرون از منزل یا در مسیر نزدیک محل حادثه بودهاید:
به محض رسیدن به خانه، لباسهای خود را خارج کنید و در کیسهای جداگانه قرار دهید.
دوش بگیرید و بدن را با صابون ملایم و آب ولرم شستشو دهید.
لباسهای تمیز بپوشید.
این کارها میتواند بیش از ۹۰ درصد آلودگی سطحی احتمالی را از بین ببرد.
▫️در صورت نزدیکی به محل حادثه تا اطلاع ثانوی از مصرف شیر، سبزیجات تازه و آب باران یا منابع فیلتر نشده خودداری کنید.
▫️در صورت آلودگی، این مواد ممکن است پرتوهای مضری را وارد بدن کنند.
به مراکز درمانی مراجعه نکنید، مگر در صورت بروز علائم
اگر احساس تهوع، استفراغ زودرس (در دو ساعت اول)، سرگیجه یا سوختگی غیرعادی دارید، با اورژانس تماس بگیرید.
در غیر این صورت، از مراجعه مستقیم به بیمارستان خودداری کنید تا مسیر برای بیماران واقعی باز بماند.
▫️ به شایعات و پیامهای غیررسمی توجه نکنید
اطلاعات درست فقط از منابع رسمی مانند وزارت بهداشت، سازمان انرژی اتمی، یا رسانه های رسمی اعلام خواهد شد.
انتشار شایعه یا ترساندن دیگران کمکی نمیکند و میتواند برای خود شما هم خطرآفرین باشد.
▫️ آرامش خود را حفظ کنید
مواد رادیواکتیو دیده نمیشوند، بویی ندارند، و بهراحتی قابل کنترلاند.
همین که اقدامات بالا را انجام دادهاید، یعنی از خانواده خود بهخوبی محافظت کردهاید.
▫️یادآوری مهم:
اگر ساکن مناطق دورتر از ۲۰ کیلومتری محل حادثه هستید، جای نگرانی نیست. تنها کافی است در خانه بمانید و توصیههای عمومی را رعایت کنید.
با همکاری شما، این شرایط بهآرامی و بدون خطر مدیریت خواهد شد.
آگاهی، آرامش و همراهی مردم، بزرگترین سرمایه ما در این شرایط است.
❇️ روابط عمومی شبکه کمک
@KomakNetwork
▫️در صورت احتمال نشت مواد رادیواکتیو، آرامش خود را حفظ کنید و اقدامات زیر را انجام دهید:
هممیهنان عزیز،
در پی حمله به برخی از تأسیسات هستهای کشور، احتمال نشت مقدار محدودی از مواد رادیواکتیو مانند گازهای صنعتی یا پسماندهای سوخت هستهای وجود دارد. اگرچه هیچگونه انفجار هستهای رخ نداده و خطر گستردهای عموم مردم را تهدید نمیکند، اما رعایت توصیههای زیر برای حفظ سلامت خود و خانواده ضروری است:
▫️در خانه بمانید
اگر در نزدیکی محل حادثه (کمتر از ۲۰ کیلومتر) هستید، بهترین کار ماندن در فضای بسته است.
پنجرهها و درها را ببندید.
سیستم تهویه و کولر را خاموش کنید.
درزهای در و پنجرهها را با حوله یا نوار چسب موقتاً مسدود نمایید.
▫️در صورت حضور قبلی در فضای باز
اگر امروز در بیرون از منزل یا در مسیر نزدیک محل حادثه بودهاید:
به محض رسیدن به خانه، لباسهای خود را خارج کنید و در کیسهای جداگانه قرار دهید.
دوش بگیرید و بدن را با صابون ملایم و آب ولرم شستشو دهید.
لباسهای تمیز بپوشید.
این کارها میتواند بیش از ۹۰ درصد آلودگی سطحی احتمالی را از بین ببرد.
▫️در صورت نزدیکی به محل حادثه تا اطلاع ثانوی از مصرف شیر، سبزیجات تازه و آب باران یا منابع فیلتر نشده خودداری کنید.
▫️در صورت آلودگی، این مواد ممکن است پرتوهای مضری را وارد بدن کنند.
به مراکز درمانی مراجعه نکنید، مگر در صورت بروز علائم
اگر احساس تهوع، استفراغ زودرس (در دو ساعت اول)، سرگیجه یا سوختگی غیرعادی دارید، با اورژانس تماس بگیرید.
در غیر این صورت، از مراجعه مستقیم به بیمارستان خودداری کنید تا مسیر برای بیماران واقعی باز بماند.
▫️ به شایعات و پیامهای غیررسمی توجه نکنید
اطلاعات درست فقط از منابع رسمی مانند وزارت بهداشت، سازمان انرژی اتمی، یا رسانه های رسمی اعلام خواهد شد.
انتشار شایعه یا ترساندن دیگران کمکی نمیکند و میتواند برای خود شما هم خطرآفرین باشد.
▫️ آرامش خود را حفظ کنید
مواد رادیواکتیو دیده نمیشوند، بویی ندارند، و بهراحتی قابل کنترلاند.
همین که اقدامات بالا را انجام دادهاید، یعنی از خانواده خود بهخوبی محافظت کردهاید.
▫️یادآوری مهم:
اگر ساکن مناطق دورتر از ۲۰ کیلومتری محل حادثه هستید، جای نگرانی نیست. تنها کافی است در خانه بمانید و توصیههای عمومی را رعایت کنید.
با همکاری شما، این شرایط بهآرامی و بدون خطر مدیریت خواهد شد.
آگاهی، آرامش و همراهی مردم، بزرگترین سرمایه ما در این شرایط است.
❇️ روابط عمومی شبکه کمک
@KomakNetwork
Forwarded from شبکه کمک
❇️ شماره های اضطراری در مواقع بحران که باید بدانید
▫️در شرایط اضطراری مثل حملهی موشکی، زلزله، آتشسوزی یا قطع برق و اینترنت، داشتن دسترسی به شمارههای ضروری میتواند نجاتبخش باشد.
▫️بهتر است این شمارهها را روی کاغذ بنویسید و در کیف اضطراری، کنار تلفن منزل و در گوشی موبایل خود (در حالت آفلاین) نگه دارید.
اورژانس (پزشکی)
۱۱۵
آتشنشانی
۱۲۵
پلیس (انتظامی)
۱۱۰
هلال احمر (امدادرسانی و پناهگاه)
۱۱۲
اطلاعات تلفنی و شهری
۱۱۸
امداد برق
۱۲۱
امداد گاز
۱۹۴
امداد آب و فاضلاب
۱۲۲
ستاد خبری اداره کل اطلاعات
۱۱۳
داروخانه های شبانه روزی
۱۹۱
اورژانس اجتماعی
۱۲۳
✅ شماره پزشک خانوادگی یا درمانگاه محل
✅ شماره مدیر ساختمان یا نگهبانی
❇️ روابط عمومی شبکه کمک
@KomakNetwork
▫️در شرایط اضطراری مثل حملهی موشکی، زلزله، آتشسوزی یا قطع برق و اینترنت، داشتن دسترسی به شمارههای ضروری میتواند نجاتبخش باشد.
▫️بهتر است این شمارهها را روی کاغذ بنویسید و در کیف اضطراری، کنار تلفن منزل و در گوشی موبایل خود (در حالت آفلاین) نگه دارید.
اورژانس (پزشکی)
۱۱۵
آتشنشانی
۱۲۵
پلیس (انتظامی)
۱۱۰
هلال احمر (امدادرسانی و پناهگاه)
۱۱۲
اطلاعات تلفنی و شهری
۱۱۸
امداد برق
۱۲۱
امداد گاز
۱۹۴
امداد آب و فاضلاب
۱۲۲
ستاد خبری اداره کل اطلاعات
۱۱۳
داروخانه های شبانه روزی
۱۹۱
اورژانس اجتماعی
۱۲۳
✅ شماره پزشک خانوادگی یا درمانگاه محل
✅ شماره مدیر ساختمان یا نگهبانی
❇️ روابط عمومی شبکه کمک
@KomakNetwork
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺در ستایش صلح و دمکراسی
این روزها برای فعالان دمکراسی خواه و صلح طلب و ملی اندیش دلسوز و راستین، ایامی بغایت تلخ و دشوار است. شرایطی سخت و حساس بر میهنمان می گذرد.
روزهایی به مراتب سخت تر از جنگ هشت ساله و شهریور بیست و قابل قیاس با جنگ های ایران و روس در دویست سال پیش!
هیچ انسان آزاداندیش و شرافتمندی نباید در محکوم کردن جنگ تجاوزکارانه و خلاف قانون اسرائیل لکنت زبان داشته باشد.
کارنامەی بلوک راست افراطی حاکم بر تل آویو در غزه، کرانەی باختری و لبنان و سوریه روشن تر از آنست که داوری در این مورد را دشوار کند.
دلبستگی برخی از اپوزیسیون خارج و جریان سلطنت به قصاب غزه مایەی شرمساری است.
در تاریخ افغانستان شاه شجاع درانی نماد سرسپردگی به بیگانه است.
شاهی که به یاری قوای انگلیس و کمپانی هند شرقی، تاج پادشاهی در کابل به سر گذاشت.
اما چندی بعد در سال 1838 با قیامی مردمی، انگلیسی ها از کابل اخراج و شاه بیگانه آورده توسط شجاعی واقعی بنام شجاع الدوله کشته شد.
جریان پهلوی بهتر است از سرنوشت شاه شجاع افغان عبرت بگیرند. اگر حوصلەی خواندن متون قدیمی را ندارند، نمونه های نزدیک و دم دست تری نیز هست.
ببرک کارمل رئیس جمهور کمونیستی افغانستان را حتما می شناسید. کسی که سوار بر تانک های ارتش سرخ ارگ ریاست جمهوری را فتح و بر سفرەی خون رقیق سابقش حفیظ الله امین نشست.
نقل است که طی هشت سال حکومت پدرش سپهبد محمد حسین - استاندار هرات در رژیم داود - یکبار هم با او حرف نزد.
پدر شرمسار از سرسپردگی پسر، همیشه می گفت: این شاه شجاع امروز است و به سرنوشت او هم دچار می شود.
همینطور هم شد. همان دستی که او را آورده بود، برش داشت و به اقامت اجباری در مسکو فرستاد.
ببرک در غربت و گمنامی درگذشت و البته افغانستان جنگ زده و اشغالی هم سرنوشتی بد یافت.
اپوزیسیون وابسته و سوپر انقلابی های مقدس نما که احتمالا بخشی از آنها محمل نفوذ و جاسوسی اسرائیل شدند، دو تیغەی یک قیچی اند و ایران و مردم و آیندەی آن را می برند.
تندروهایی که در شیپور جنگ می دمند و منافذ و مجاری دیپلماتیک را می بندند اگر خائن نباشند، دستکم ساده لوح و فاقد فهم و منطق استراتژیک اند.
درست مانند وعاظ و خطیبانی که دویست سال قبل در تنور انتقام از روسیەی تزازی می دمیدند.
هیچ زمانی به اندازەی امروز میان دو مفهوم کلیدی صلح و دمکراسی همبستگی عینی و اخلاقی وجود نداشته است.
این ارتباط زنده و ارگانیک مانند دوگانه سازی " صلح و سوسیالیسم " نیست که زمانی توسط امپراتوری شوروی تبلیغ و تئوریزه می شد.
نقطه عزیمت کرملین در آن زمان قسمی عمل گرایی برخاسته از واقعیت موازنه نیروها بود که به سود آمریکا و به زیان شوروی بود.
پیوند دمکراسی و صلح اما از جنس دیگری است. کانت راست می گفت که دمکراسی ها با هم نمی جنگند. البته دنیای بین الملل که مبتنی بر رهیافتی لخت از قدرت است، مناسبتی فوری با این ساده سازی ها ندارد.
اما در همین ساختار ناقص و معیوب هم به زحمت می توان کشور متجاوزی را شناخت که دارای نظام دمکراتیک باشد.
تصور کنید صد سال پس از پایان عهد استعمار، امروز هلند، سوئد، بلژیک و ایتالیا بیایند و خاک آفریقا را به توبره بکشند!
حتی تصورش هم سخت است. اما این کاری است که اسرائیل هر روز در غزه و منطقه انجام می دهد. اسرائیل به سهولت تاریخ را به عقب برگردانده است.
زنده باد صلح، زنده باد دمکراسی!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
این روزها برای فعالان دمکراسی خواه و صلح طلب و ملی اندیش دلسوز و راستین، ایامی بغایت تلخ و دشوار است. شرایطی سخت و حساس بر میهنمان می گذرد.
روزهایی به مراتب سخت تر از جنگ هشت ساله و شهریور بیست و قابل قیاس با جنگ های ایران و روس در دویست سال پیش!
هیچ انسان آزاداندیش و شرافتمندی نباید در محکوم کردن جنگ تجاوزکارانه و خلاف قانون اسرائیل لکنت زبان داشته باشد.
کارنامەی بلوک راست افراطی حاکم بر تل آویو در غزه، کرانەی باختری و لبنان و سوریه روشن تر از آنست که داوری در این مورد را دشوار کند.
دلبستگی برخی از اپوزیسیون خارج و جریان سلطنت به قصاب غزه مایەی شرمساری است.
در تاریخ افغانستان شاه شجاع درانی نماد سرسپردگی به بیگانه است.
شاهی که به یاری قوای انگلیس و کمپانی هند شرقی، تاج پادشاهی در کابل به سر گذاشت.
اما چندی بعد در سال 1838 با قیامی مردمی، انگلیسی ها از کابل اخراج و شاه بیگانه آورده توسط شجاعی واقعی بنام شجاع الدوله کشته شد.
جریان پهلوی بهتر است از سرنوشت شاه شجاع افغان عبرت بگیرند. اگر حوصلەی خواندن متون قدیمی را ندارند، نمونه های نزدیک و دم دست تری نیز هست.
ببرک کارمل رئیس جمهور کمونیستی افغانستان را حتما می شناسید. کسی که سوار بر تانک های ارتش سرخ ارگ ریاست جمهوری را فتح و بر سفرەی خون رقیق سابقش حفیظ الله امین نشست.
نقل است که طی هشت سال حکومت پدرش سپهبد محمد حسین - استاندار هرات در رژیم داود - یکبار هم با او حرف نزد.
پدر شرمسار از سرسپردگی پسر، همیشه می گفت: این شاه شجاع امروز است و به سرنوشت او هم دچار می شود.
همینطور هم شد. همان دستی که او را آورده بود، برش داشت و به اقامت اجباری در مسکو فرستاد.
ببرک در غربت و گمنامی درگذشت و البته افغانستان جنگ زده و اشغالی هم سرنوشتی بد یافت.
اپوزیسیون وابسته و سوپر انقلابی های مقدس نما که احتمالا بخشی از آنها محمل نفوذ و جاسوسی اسرائیل شدند، دو تیغەی یک قیچی اند و ایران و مردم و آیندەی آن را می برند.
تندروهایی که در شیپور جنگ می دمند و منافذ و مجاری دیپلماتیک را می بندند اگر خائن نباشند، دستکم ساده لوح و فاقد فهم و منطق استراتژیک اند.
درست مانند وعاظ و خطیبانی که دویست سال قبل در تنور انتقام از روسیەی تزازی می دمیدند.
هیچ زمانی به اندازەی امروز میان دو مفهوم کلیدی صلح و دمکراسی همبستگی عینی و اخلاقی وجود نداشته است.
این ارتباط زنده و ارگانیک مانند دوگانه سازی " صلح و سوسیالیسم " نیست که زمانی توسط امپراتوری شوروی تبلیغ و تئوریزه می شد.
نقطه عزیمت کرملین در آن زمان قسمی عمل گرایی برخاسته از واقعیت موازنه نیروها بود که به سود آمریکا و به زیان شوروی بود.
پیوند دمکراسی و صلح اما از جنس دیگری است. کانت راست می گفت که دمکراسی ها با هم نمی جنگند. البته دنیای بین الملل که مبتنی بر رهیافتی لخت از قدرت است، مناسبتی فوری با این ساده سازی ها ندارد.
اما در همین ساختار ناقص و معیوب هم به زحمت می توان کشور متجاوزی را شناخت که دارای نظام دمکراتیک باشد.
تصور کنید صد سال پس از پایان عهد استعمار، امروز هلند، سوئد، بلژیک و ایتالیا بیایند و خاک آفریقا را به توبره بکشند!
حتی تصورش هم سخت است. اما این کاری است که اسرائیل هر روز در غزه و منطقه انجام می دهد. اسرائیل به سهولت تاریخ را به عقب برگردانده است.
زنده باد صلح، زنده باد دمکراسی!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Forwarded from نطقیات
30876.pdf
3.3 MB
«این جزوهٔ فارسی را دولت سوئد بعد از اشغال اکراین برای آمادگی مردم منتشر کرده بود.
صفحات ۱۲ تا ۱۹ و ۲۲ به بعد به آمادگی در خانه، شرایط حملهٔ هوایی، امنیت دیجیتال و سلامت روانی و برخورد با بچهها اختصاص دارد.»
لطفا برای انتشار آن کمک کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مجتبی لشکربلوکی
🔲⭕️شش درجه فاصله در زمان جنگ
مجتبی لشکربلوکی
می دانستم ایران دشمنان فراوان دارد و دوستان بسیار محدود. اما این حجم از خائنان را هیچگاه باور نمی کردم. [تحلیل چرایی تنهایی استراتژیک ایران یعنی کمی دوستان و زیادی مخالفان بماند برای بعد] این روزها که ایران ما درگیر تجاوز دشمنان، نظاره گری جهانیان و خیانت خائنان است. به این سه نکته توجه کنیم:
۱) قرار نیست همفکر باشیم کافیست همدل باشیم. در هیاهوی گلولهها، صدای مهربانی را بلندتر کنیم. بگذاریم صدای مهربانی ما بیش از صدای گلوله ها باشد. اختلاف نظرهای سیاسی، جناحی، خانوادگی، فکری و عقیدتی را دست کم تا پس از جنگ کنار بگذاریم. انفجارها می توانند خانه ها، اماکن و تاسیسات ما را نابود کنند اما تا زمانی که انفجار در اتحاد ما رخ ندهد، اثرگذار نخواهد بود.
فراموش نکنیم وقتی گلوله فرقی میان ما نمیگذارد، ما چرا بگذاریم؟
۲) تاثیرگذاری از طریق نفر ششم! نظریه ای وجود دارد به نام شش درجه فاصله (که البته ترجمه معنادارتر و غیرلفظی آن می شود شش واسطه) و معتقد است که هر دو انسان روی زمین تنها با شش واسطه (یا کمتر) به هم متصلاند. به عبارت دیگر، شما میتوانید از طریق زنجیرهای متشکل از حداکثر شش نفر، با هر فرد دیگری در جهان ارتباط غیرمستقیم برقرار کنید. ظاهرا ریشه ایده به نویسنده مجارستانی فریگیس کارینتی در اواخر دهه ۱۹۲۰ برمیگردد. او در داستان کوتاهش به نام زنجیرها افزایش ارتباطات انسانی را با پیشرفت فناوری بررسی کرد.
سال ها بعد استنلی میلگرام، روانشناس معروف، در دهه ۱۹۶۰ آزمایشی با عنوان «جهان کوچک» طراحی کرد تا این فرضیه را آزمایش کند. او نامههایی را به طور تصادفی به افراد مختلف در یک شهر فرستاد و از آنها خواست تا نامه را به یک فرد مشخصی که آن ها نمی شناختند در شهر دیگری برسانند، به شرطی که فقط بتوانند آن را به کسی بدهند که شخصاً میشناسند. نتایج این آزمایش نشان داد که به طور متوسط، نامهها پس از حدود ۵ تا ۶ واسطه به مقصد میرسیدند.
هر چند نقدهایی به این نظریه وارد است از جمله بی توجهی به کیفیت پیوندها. چه اینکه همه ارتباطات انسانی از نظر اعتماد، نفوذ یا صمیمیت یکسان نیستند. اما این نظریه همچنان الهام بخش است.
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین مانند فیسبوک، لینکدین و... مطالعات جدیدی انجام شده است. به عنوان مثال، مطالعهای در مایکروسافت در سال ۲۰۰۸ و مطالعهای در فیسبوک در سال ۲۰۱۱ نشان داد که میانگین درجه جدایی حتی کمتر از شش درجه است (حدود ۴.۷ یا حتی ۳.۵). این موضوع نشان میدهد که با وجود فناوری، دنیا کوچکتر شده است.
این را گفتم که یادآوری کنم هر کدام از ما باید پیام هایی به جهانیان (نفر اولی که می شناسیم ارسال کنیم) تا برسد به نفر ششم. نفر ششم کیست؟ روسای جمهور جهان، رهبران مذهبی جهان، پاپ اعظم، نمایندگان پارلمان کشورهای اروپایی، احزاب سیاسی با نفوذ در کشورها. آن ها انسانند و تحت تاثیر دوستان، خانواده، افکار عمومی. در جهانی که افکار عمومی بی اطلاع یا بی تفاوت است نمی توان به پایان جنگ امیدوار بود. هر کدام از ما یک دیپلمات است، یک رسانه است و حلقه اول یک زنجیره شش تایی و یا حتی کمتر. فراموش نکنیم فقط شش واسطه میان ماست!
۳) امیدوارم این جنگی که می توانست اصلا شروع نشود به زودی خاتمه پیدا کند، اما عقل حکم می کند که خود را آماده کنیم برای شرایط بدتر از این. آموزش های بقا در زمان جنگ و بحران رو بیاموزیم به چند تایش اشاره می کنم (برخی از این نکات فقط برای شهرهای خاص هست نه کل کشور):
◽️در شرایط جنگی، شایعه و اطلاعات جعلی میتواند از بمب هم خطرناکتر باشد. اطلاعات فقط از منابع رسمی.
◽️تهیه کوله اضطراری از مواد موجود در خانه برای ۷۲ ساعت حاوی آب، غذا، دارو، مدارک مهم، چراغقوه، پول نقد، پاوربانک، لوازم بهداشتی و لباس اضافه
◽️شناسایی محل های امن خانه و راه های فرار و همچنین پناهگاههای شهری
◽️آمادگی برای قطع برق، آب، گاز و اینترنت.
◽️عدم ارسال تصویر مناطق آسیب دیده در شبکه های اجتماعی این رسما یعنی خبرچینی برای دشمن
◽️برنامه ریزی ارتباط اضطراری شامل تعیین نقاط ملاقات در صورت قطع ارتباط و شماره تماسهای جایگزین
◽️یادگیری مهارتهای ابتدایی بقا و کمکهای اولیه: پانسمان، خاموشی آتش، قطع گاز و ...
این ها را نگفتم که بترسیم! ترس، خود ابزار جنگ روانی است. مدیریت هیجانات و حفظ خونسردی، اولین خط دفاع روانی ماست. دلهای ما سنگر واقعی این سرزمیناند. این سنگر را نباید به دشمن داد. گفتم که هشیارتر و آماده تر باشیم.
امیدوارم هیچ گاه لازم نباشد نکات زندگی در شرایط جنگی را به کار بگیریم و خداوند حافظ و نگاه دار ایران و ایرانیان باشد.
@Dr_Lashkarbolouki
مجتبی لشکربلوکی
می دانستم ایران دشمنان فراوان دارد و دوستان بسیار محدود. اما این حجم از خائنان را هیچگاه باور نمی کردم. [تحلیل چرایی تنهایی استراتژیک ایران یعنی کمی دوستان و زیادی مخالفان بماند برای بعد] این روزها که ایران ما درگیر تجاوز دشمنان، نظاره گری جهانیان و خیانت خائنان است. به این سه نکته توجه کنیم:
۱) قرار نیست همفکر باشیم کافیست همدل باشیم. در هیاهوی گلولهها، صدای مهربانی را بلندتر کنیم. بگذاریم صدای مهربانی ما بیش از صدای گلوله ها باشد. اختلاف نظرهای سیاسی، جناحی، خانوادگی، فکری و عقیدتی را دست کم تا پس از جنگ کنار بگذاریم. انفجارها می توانند خانه ها، اماکن و تاسیسات ما را نابود کنند اما تا زمانی که انفجار در اتحاد ما رخ ندهد، اثرگذار نخواهد بود.
فراموش نکنیم وقتی گلوله فرقی میان ما نمیگذارد، ما چرا بگذاریم؟
۲) تاثیرگذاری از طریق نفر ششم! نظریه ای وجود دارد به نام شش درجه فاصله (که البته ترجمه معنادارتر و غیرلفظی آن می شود شش واسطه) و معتقد است که هر دو انسان روی زمین تنها با شش واسطه (یا کمتر) به هم متصلاند. به عبارت دیگر، شما میتوانید از طریق زنجیرهای متشکل از حداکثر شش نفر، با هر فرد دیگری در جهان ارتباط غیرمستقیم برقرار کنید. ظاهرا ریشه ایده به نویسنده مجارستانی فریگیس کارینتی در اواخر دهه ۱۹۲۰ برمیگردد. او در داستان کوتاهش به نام زنجیرها افزایش ارتباطات انسانی را با پیشرفت فناوری بررسی کرد.
سال ها بعد استنلی میلگرام، روانشناس معروف، در دهه ۱۹۶۰ آزمایشی با عنوان «جهان کوچک» طراحی کرد تا این فرضیه را آزمایش کند. او نامههایی را به طور تصادفی به افراد مختلف در یک شهر فرستاد و از آنها خواست تا نامه را به یک فرد مشخصی که آن ها نمی شناختند در شهر دیگری برسانند، به شرطی که فقط بتوانند آن را به کسی بدهند که شخصاً میشناسند. نتایج این آزمایش نشان داد که به طور متوسط، نامهها پس از حدود ۵ تا ۶ واسطه به مقصد میرسیدند.
هر چند نقدهایی به این نظریه وارد است از جمله بی توجهی به کیفیت پیوندها. چه اینکه همه ارتباطات انسانی از نظر اعتماد، نفوذ یا صمیمیت یکسان نیستند. اما این نظریه همچنان الهام بخش است.
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین مانند فیسبوک، لینکدین و... مطالعات جدیدی انجام شده است. به عنوان مثال، مطالعهای در مایکروسافت در سال ۲۰۰۸ و مطالعهای در فیسبوک در سال ۲۰۱۱ نشان داد که میانگین درجه جدایی حتی کمتر از شش درجه است (حدود ۴.۷ یا حتی ۳.۵). این موضوع نشان میدهد که با وجود فناوری، دنیا کوچکتر شده است.
این را گفتم که یادآوری کنم هر کدام از ما باید پیام هایی به جهانیان (نفر اولی که می شناسیم ارسال کنیم) تا برسد به نفر ششم. نفر ششم کیست؟ روسای جمهور جهان، رهبران مذهبی جهان، پاپ اعظم، نمایندگان پارلمان کشورهای اروپایی، احزاب سیاسی با نفوذ در کشورها. آن ها انسانند و تحت تاثیر دوستان، خانواده، افکار عمومی. در جهانی که افکار عمومی بی اطلاع یا بی تفاوت است نمی توان به پایان جنگ امیدوار بود. هر کدام از ما یک دیپلمات است، یک رسانه است و حلقه اول یک زنجیره شش تایی و یا حتی کمتر. فراموش نکنیم فقط شش واسطه میان ماست!
۳) امیدوارم این جنگی که می توانست اصلا شروع نشود به زودی خاتمه پیدا کند، اما عقل حکم می کند که خود را آماده کنیم برای شرایط بدتر از این. آموزش های بقا در زمان جنگ و بحران رو بیاموزیم به چند تایش اشاره می کنم (برخی از این نکات فقط برای شهرهای خاص هست نه کل کشور):
◽️در شرایط جنگی، شایعه و اطلاعات جعلی میتواند از بمب هم خطرناکتر باشد. اطلاعات فقط از منابع رسمی.
◽️تهیه کوله اضطراری از مواد موجود در خانه برای ۷۲ ساعت حاوی آب، غذا، دارو، مدارک مهم، چراغقوه، پول نقد، پاوربانک، لوازم بهداشتی و لباس اضافه
◽️شناسایی محل های امن خانه و راه های فرار و همچنین پناهگاههای شهری
◽️آمادگی برای قطع برق، آب، گاز و اینترنت.
◽️عدم ارسال تصویر مناطق آسیب دیده در شبکه های اجتماعی این رسما یعنی خبرچینی برای دشمن
◽️برنامه ریزی ارتباط اضطراری شامل تعیین نقاط ملاقات در صورت قطع ارتباط و شماره تماسهای جایگزین
◽️یادگیری مهارتهای ابتدایی بقا و کمکهای اولیه: پانسمان، خاموشی آتش، قطع گاز و ...
این ها را نگفتم که بترسیم! ترس، خود ابزار جنگ روانی است. مدیریت هیجانات و حفظ خونسردی، اولین خط دفاع روانی ماست. دلهای ما سنگر واقعی این سرزمیناند. این سنگر را نباید به دشمن داد. گفتم که هشیارتر و آماده تر باشیم.
امیدوارم هیچ گاه لازم نباشد نکات زندگی در شرایط جنگی را به کار بگیریم و خداوند حافظ و نگاه دار ایران و ایرانیان باشد.
@Dr_Lashkarbolouki
اطلاعیه موقت
روزنامه نگار عزیزی جهت تکمیل صفحات یک ویژه نامه،
درخواست یادداشت، مقاله وگزارش فعالیت اقدام ویژه با محوریت بمباران شیمیایی سردشت را طرح کرده اند.
اگر عزیزی یادداشت،
مقاله مکتوب یا گزارش مستندی از اقدامات هنری، فرهنگی و... دارد، لطف کنند تا ساعت ۶ روز سه شنبه به شناسه تلگرامی
@Raouf_Azari
منتقل فرمایند تا منعکس و در صورت کسب نظر مثبت هیٲت تحریریه و سردبیر آن نشریه، مراحل چاپ طبق تعهد آن روزنامه نگار تسهبلکری شود.
مهلت ارسال سه شنبه ۲۷ خرداد۱۴۰۴ ساعت ۶ عصر
---
پ.ن:
+مسئولیت چاپ و عدم چاپ آثار واصله، متوجه رسانه مذکور است که البته کیفیت محتوا و استخوان بندی آن بی تٲثیر نیست.
+با کمال پوزش،
امکان پاسخ به سئوالات و تماس های تلفنی و نیز انعکاس آثار رسیده بعد از این بازه زمانی میسور نمی باشد😓🙏
@sopskf
روزنامه نگار عزیزی جهت تکمیل صفحات یک ویژه نامه،
درخواست یادداشت، مقاله وگزارش فعالیت اقدام ویژه با محوریت بمباران شیمیایی سردشت را طرح کرده اند.
اگر عزیزی یادداشت،
مقاله مکتوب یا گزارش مستندی از اقدامات هنری، فرهنگی و... دارد، لطف کنند تا ساعت ۶ روز سه شنبه به شناسه تلگرامی
@Raouf_Azari
منتقل فرمایند تا منعکس و در صورت کسب نظر مثبت هیٲت تحریریه و سردبیر آن نشریه، مراحل چاپ طبق تعهد آن روزنامه نگار تسهبلکری شود.
مهلت ارسال سه شنبه ۲۷ خرداد۱۴۰۴ ساعت ۶ عصر
---
پ.ن:
+مسئولیت چاپ و عدم چاپ آثار واصله، متوجه رسانه مذکور است که البته کیفیت محتوا و استخوان بندی آن بی تٲثیر نیست.
+با کمال پوزش،
امکان پاسخ به سئوالات و تماس های تلفنی و نیز انعکاس آثار رسیده بعد از این بازه زمانی میسور نمی باشد😓🙏
@sopskf
در دل جنگ، صدای زندگی باشیم
http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2033484/%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%84-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85
http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2033484/%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%84-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85
دیپلماسی ایرانی
در دل جنگ، صدای زندگی باشیم - دیپلماسی ایرانی
عثمان عباسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: ما در میانهی یک جنگ شناختی – روانی پیچیده هستیم؛ جایی که هر «لایک»، هر «بازنشر» و...
Forwarded from انجمن علمی مطالعات صلح ایران
ایرنا
مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان در زمان جنگ
تهران- ایرنا- استادان و دانشجویان رشتههای علوم انسانی و اجتماعی به ویژه در این اوضاع و احوال وظیفه ای دوچندان در قبال شهروندان بر دوش دارند، جامعه ما نیازمند آن است که بداند چگونه بر هراس ناشی از ورود ناگهانی به معرکه جنگ گذر کند و در شرایط بحرانی، تاب آوری…
Forwarded from دیپلماسی دینی برای دیالوگ
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM