محمد مهدوی فر:
۱) اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
این جمله را یزید خطاب به امام حسین نگفت. این جمله را امام حسین خطاب به یزید گفت.
این را من نمیگویم، آخوندها میگویند. تازه معلوم شده آخوندها هرچه گفتهاند دروغ گفتهاند. بعد از ۱۴۰۰ سال جوانان از هم میپرسند، از کجا معلوم که قصه حسین راست باشد. اصلاً آیا حسین یک موجود حقیقی بوده یا یک موجود افسانهای؟
اگر واقعاً یک موجود حقیقی بوده، چون آخوندها میگویند حق با حسین بوده، پس میتوانیم نتیجه بگیریم که حق با یزید بوده.
این سرنوشت حکومتی است که از حسین شروع کرد و به یزید رسید.
حسین در واپسین لحظاتی که جان میداد، دید لشگریان یزید به خیمههای او حمله کردهاند. امام سجاد دستور داد، بچهها و زنها به بیابانها فرار کنند. بچهها در خارهای بیابانها میغلطیدند. حسین با رمقی که دیگر نداشت، فریاد زد اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
این داستانی است که آخوندها میگویند. اگر شما باور کردید، من هم باور کردم.
۲) مرضیه اولین فرزند من است. او مادر یک کودک چهار ساله است. من هرگز نوه خودم را ندیدهام.
مرضیه ۱۵ ساله بود، دانشجوی مخابرات دانشگاه صنعتی اصفهان شد. ۱۹ ساله بود، مهندس شد، برای فوقلیسانس برق به دانشگاه امیرکبیر رفت و سپس فوقلیسانس جامعهشناسی را از دانشگاه شهید بهشتی گرفت.
او در دانشگاه جذب بسیج دانشجویی شد. خامنهای را مقتدای خود میپنداشت. در حالی که من برای به زیر کشیدن خامنهای مبارزه میکردم، او برای دیدار با رهبری ثبتنام کرد. تا پای اتوبوس خودم او را بردم و او را بدرقه کردم. من به او نگفتم نرو، خامنهای یزید زمان است.
او یزید را با حسین اشتباه گرفته بود. این را خودش باید میفهمید. گذر زمان همه چیز را ثابت میکرد. او فرزند من بود. پاره تن بود.
همسرش محمدعلی، دکترای مدیریت از دانشگاه علامه دارد. برای مرضیه و همسرش کار نیست. آنها مجرمند. جرم آنها این است که فرزند و داماد مناند.
زندگی خرج دارد. آنها با تلاش شبانهروزی یک شرکت بازرگانی فرش ماشینی زدند تا فرش ماشینی را از کارخانههای آران و بیدگل بخرند و بهصورت اقساطی به مشتری بفروشند. پولها به حساب مرضیه میآمد. دامادم چکهای مرضیه را میداد.
دو روز پیش از خواب بیدار شدند دیدند وزارت اطلاعات تمام حسابهای بانکی آنها را مسدود کرده. یک و نیم میلیارد پول توی حساب مرضیه بوده و همسرش بابت همه این پولها چکهای مرضیه را خرج کرده. حسابهای همسرم را نیز همزمان مسدود کردهاند.
خامنهای این کار را کرده تا آنها پول نان هم نداشته باشند. اگر سری به اعماق زمین زدید، از قول من به خامنهای بگویید: اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
۳) وزارت اطلاعات آنها را احضار کرده، تهدید کرده، تهدید به مصادره اموال. آنها مستأجرند. گمان کنم منظورشان از مصادره اموال، مصادره ماشین لباسشویی است. تهدید به اینکه سیمکارتها و کارت ملی شما را ابطال میکنیم. اینترنت منزل را قطع میکنیم و سپس برای بازداشت شما اقدام میکنیم.
۴) پسرم محسن، کارشناس ارشد دانشگاه صنعتی شریف، عضو بنیاد ملی نخبگان است. پسر دیگرم ابوالفضل، دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز است.
حساب بانکی آنها را نیز مسدود کردهاند و آنها را تهدید به برخورد سخت و محرومیت از تحصیل و محرومیت از تمام مزایای اجتماعی و تهدید به بازداشت کردهاند.
تا این تاریخ به خاطر نمیآورم یک جمله پیرامون سیاست از ابوالفضل شنیده باشم یا چیزی در این باره از من پرسیده باشد. او از زمانی که به خاطر میآورد، نیمهشب یا سحرگاهان، مأموران وزارت اطلاعات از روی دیوار خانه برای بازداشت من وارد حیاط خانه میشدند و سپس بدون اعلام قبلی وارد اتاق میشدند و به تفتیش خانه میپرداختند. من قد کشیدن ابوالفضل را یا از پشت میلههای زندان یا از گوشی موبایل دیدهام.
جالب اینکه محسن و ابوالفضل حافظ قرآن هستند. محسن تازه داماد است.
اگر گذر شما به اعماق زمین افتاد، از قول پدر داماد به خامنهای بگویید: اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
۵) آن یکی پسرم اسمش علی است. علی اعجوبهای بود. مدال المپیاد کامپیوتر داشت. فارغالتحصیل دانشگاه شریف بود. وزارت اطلاعات به قدری این طفل معصوم را اذیت کرد که من پارسال برای حفظ جانش او را از کشور خارج کردم. هاتفی، رئیس اطلاعات قبلی آران و بیدگل، مصمم بود تا با فشارهای روانی او را دیوانه کند ولی خدا با ماست.
۶) آنها تا ظهر عاشورا فرصت دادهاند تا من خودم را تسلیم کنم. به دخترم گفتم اطلاعرسانی میکنم. گفت اگر اطلاعرسانی بکنی، آنها تا ظهر عاشورا هم صبر نمیکنند، همین فردا برای بازداشت ما اقدام میکنند.
اگر گذر شما به اعماق زمین افتاد، از قول من به خامنهای بگویید: اگر دین نداری، لااقل این دخمهی قشنگ را که داری، همینجا بمان که آن بالا اوضاع خیلی خیط است.
#بیانیه۱۴ #ج_ا_یعنی_جنگ
۱) اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
این جمله را یزید خطاب به امام حسین نگفت. این جمله را امام حسین خطاب به یزید گفت.
این را من نمیگویم، آخوندها میگویند. تازه معلوم شده آخوندها هرچه گفتهاند دروغ گفتهاند. بعد از ۱۴۰۰ سال جوانان از هم میپرسند، از کجا معلوم که قصه حسین راست باشد. اصلاً آیا حسین یک موجود حقیقی بوده یا یک موجود افسانهای؟
اگر واقعاً یک موجود حقیقی بوده، چون آخوندها میگویند حق با حسین بوده، پس میتوانیم نتیجه بگیریم که حق با یزید بوده.
این سرنوشت حکومتی است که از حسین شروع کرد و به یزید رسید.
حسین در واپسین لحظاتی که جان میداد، دید لشگریان یزید به خیمههای او حمله کردهاند. امام سجاد دستور داد، بچهها و زنها به بیابانها فرار کنند. بچهها در خارهای بیابانها میغلطیدند. حسین با رمقی که دیگر نداشت، فریاد زد اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
این داستانی است که آخوندها میگویند. اگر شما باور کردید، من هم باور کردم.
۲) مرضیه اولین فرزند من است. او مادر یک کودک چهار ساله است. من هرگز نوه خودم را ندیدهام.
مرضیه ۱۵ ساله بود، دانشجوی مخابرات دانشگاه صنعتی اصفهان شد. ۱۹ ساله بود، مهندس شد، برای فوقلیسانس برق به دانشگاه امیرکبیر رفت و سپس فوقلیسانس جامعهشناسی را از دانشگاه شهید بهشتی گرفت.
او در دانشگاه جذب بسیج دانشجویی شد. خامنهای را مقتدای خود میپنداشت. در حالی که من برای به زیر کشیدن خامنهای مبارزه میکردم، او برای دیدار با رهبری ثبتنام کرد. تا پای اتوبوس خودم او را بردم و او را بدرقه کردم. من به او نگفتم نرو، خامنهای یزید زمان است.
او یزید را با حسین اشتباه گرفته بود. این را خودش باید میفهمید. گذر زمان همه چیز را ثابت میکرد. او فرزند من بود. پاره تن بود.
همسرش محمدعلی، دکترای مدیریت از دانشگاه علامه دارد. برای مرضیه و همسرش کار نیست. آنها مجرمند. جرم آنها این است که فرزند و داماد مناند.
زندگی خرج دارد. آنها با تلاش شبانهروزی یک شرکت بازرگانی فرش ماشینی زدند تا فرش ماشینی را از کارخانههای آران و بیدگل بخرند و بهصورت اقساطی به مشتری بفروشند. پولها به حساب مرضیه میآمد. دامادم چکهای مرضیه را میداد.
دو روز پیش از خواب بیدار شدند دیدند وزارت اطلاعات تمام حسابهای بانکی آنها را مسدود کرده. یک و نیم میلیارد پول توی حساب مرضیه بوده و همسرش بابت همه این پولها چکهای مرضیه را خرج کرده. حسابهای همسرم را نیز همزمان مسدود کردهاند.
خامنهای این کار را کرده تا آنها پول نان هم نداشته باشند. اگر سری به اعماق زمین زدید، از قول من به خامنهای بگویید: اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
۳) وزارت اطلاعات آنها را احضار کرده، تهدید کرده، تهدید به مصادره اموال. آنها مستأجرند. گمان کنم منظورشان از مصادره اموال، مصادره ماشین لباسشویی است. تهدید به اینکه سیمکارتها و کارت ملی شما را ابطال میکنیم. اینترنت منزل را قطع میکنیم و سپس برای بازداشت شما اقدام میکنیم.
۴) پسرم محسن، کارشناس ارشد دانشگاه صنعتی شریف، عضو بنیاد ملی نخبگان است. پسر دیگرم ابوالفضل، دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز است.
حساب بانکی آنها را نیز مسدود کردهاند و آنها را تهدید به برخورد سخت و محرومیت از تحصیل و محرومیت از تمام مزایای اجتماعی و تهدید به بازداشت کردهاند.
تا این تاریخ به خاطر نمیآورم یک جمله پیرامون سیاست از ابوالفضل شنیده باشم یا چیزی در این باره از من پرسیده باشد. او از زمانی که به خاطر میآورد، نیمهشب یا سحرگاهان، مأموران وزارت اطلاعات از روی دیوار خانه برای بازداشت من وارد حیاط خانه میشدند و سپس بدون اعلام قبلی وارد اتاق میشدند و به تفتیش خانه میپرداختند. من قد کشیدن ابوالفضل را یا از پشت میلههای زندان یا از گوشی موبایل دیدهام.
جالب اینکه محسن و ابوالفضل حافظ قرآن هستند. محسن تازه داماد است.
اگر گذر شما به اعماق زمین افتاد، از قول پدر داماد به خامنهای بگویید: اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
۵) آن یکی پسرم اسمش علی است. علی اعجوبهای بود. مدال المپیاد کامپیوتر داشت. فارغالتحصیل دانشگاه شریف بود. وزارت اطلاعات به قدری این طفل معصوم را اذیت کرد که من پارسال برای حفظ جانش او را از کشور خارج کردم. هاتفی، رئیس اطلاعات قبلی آران و بیدگل، مصمم بود تا با فشارهای روانی او را دیوانه کند ولی خدا با ماست.
۶) آنها تا ظهر عاشورا فرصت دادهاند تا من خودم را تسلیم کنم. به دخترم گفتم اطلاعرسانی میکنم. گفت اگر اطلاعرسانی بکنی، آنها تا ظهر عاشورا هم صبر نمیکنند، همین فردا برای بازداشت ما اقدام میکنند.
اگر گذر شما به اعماق زمین افتاد، از قول من به خامنهای بگویید: اگر دین نداری، لااقل این دخمهی قشنگ را که داری، همینجا بمان که آن بالا اوضاع خیلی خیط است.
#بیانیه۱۴ #ج_ا_یعنی_جنگ
شیرین عبادی: فاجعه روستای گونیچ درشرایط پساجنگی، مصداق جنایت علیه بشریت است
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، در خصوص حمله مسلحانه به روستایی در سیستان و بلوچستان، در بیانیهای تنها راه علاج مشکلات ایران را سرنگونی جمهوری اسلامی دانست.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
🔹بنا به گزارش نهادهای حقوق بشری، روز گذشته صدها نیروی نظامی و امنیتی به بهانه بازداشت «جاسوسان» موساد در روستای گونیچ از توابع خاش به این روستا حمله کرده و رو به مردم محلی تیراندازی کردهاند. در این یورش وحشیانه یک زن ۴۰ ساله به قتل رسیده، یک زن باردار در اثر تیراندازی جنینش را از دست داده و ۱۲ زن بلوچ دیگر با اصابت گلوله جنگی زخمی شدهاند که حال دو تن از آنها وخیم گزارش شده است.
🔹شجاعت زنان بلوچ در مواجه با نظامیان تا بن دندان مسلح در گونیچ، یادآور مقاومت مثال زدنی زنان در جنبش زن زندگی آزادی است. این همان مقاومتی است که حکومت ایران در سالهای گذشته سعی کرده آن را از معنا تهی کرده و سرکوب کند. امروز هم پس از این جنایت آشکار، سپاه پاسداران با صدور بیانیهای اعلام کرده که در نتیجه عملیات در این منطقه ۵۰ جاسوس موساد را بازداشت کرده است؛ دروغی آشکار برای توجیه جنایت.
🔹این ادعای کذب در حالی است که استان سیستان و بلوچستان در بحبوحه جنگ ایران و اسرائیل از امنترین نقاط ایران بود. تعدادی از شهروندان زاهدانی مردم تهران را با وجود فاصله قابل توجه دو شهر، به خانههایشان دعوت کردند. پاسخ حکومت به این مهمان نوازی و میهن دوستی، حمله به زنان روستای گونیچ بود.
🔹اگر تیراندازی به زنان روستایی در روز روشن، قتل یک زن چهل ساله، زخمی شدن دو دختر نوجوان و دست کم ده زن دیگر مصداق شرایط جنگی نیست، پس چیست؟ «نه به جنگ» نباید تنها معطوف به جنایت اسرائیل باشد. فاجعه روستای گونیچ مصداق جنایت علیه بشریت است و باید در صدر توجه رسانهها و فعالین و نهادهای حقوق بشری قرار داشته باشد.
🔹جمهوری اسلامی به واسطه «نعمت جنگ» تیغ تیز سرکوبش را بار دیگر بر گردن بهاییان، یهودیان، کولبران، زندانیان سیاسی، مهاجران افغانستانی و حالا مردم بلوچ گذاشته است. لازم به ذکر است که براساس قوانین جمهوری اسلامی آنچه مامورین نظامی در گونیچ انجام دادهاند مصداق محاربه است! اما دستگاه قضایی ترجیح میدهد جوانان بیگناه را با مصادیقی همچون «سوزاندن سطل زباله» با این اتهام روانه چوبههای دار کند نه نیروهای خودش را!
🔹جمعیت روستای گونیچ حدود ۳۰۰ نفر است. ۱۲ زخمی و قربانی یعنی به گلوله بستن ۴ درصد جمعیت روستا. خطاب به تمام کسانی که این روزها به درستی از وطن و ایران دفاع میکنند میگویم اگر نیروهای سرکوب چنین درصدی از جمعیت کل مردم ایران را به گلوله ببندد قریب به سه و نیم میلیون ایرانی قربانی خواهند شد. هیچ وجدان بیداری این جنایت را تاب نمیآورد.
🔹علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. نمیتوانیم صبر کنیم تا جنایت دیگری را ببینیم و بعد از نهادهای بینالمللی بخواهیم وارد عمل شوند. این علاج تنها به یک شیوه ممکن است: جمهوری اسلامی باید سرنگون شود.
#ج_ا_یعنی_جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #بلوچستان #خاش #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، در خصوص حمله مسلحانه به روستایی در سیستان و بلوچستان، در بیانیهای تنها راه علاج مشکلات ایران را سرنگونی جمهوری اسلامی دانست.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
🔹بنا به گزارش نهادهای حقوق بشری، روز گذشته صدها نیروی نظامی و امنیتی به بهانه بازداشت «جاسوسان» موساد در روستای گونیچ از توابع خاش به این روستا حمله کرده و رو به مردم محلی تیراندازی کردهاند. در این یورش وحشیانه یک زن ۴۰ ساله به قتل رسیده، یک زن باردار در اثر تیراندازی جنینش را از دست داده و ۱۲ زن بلوچ دیگر با اصابت گلوله جنگی زخمی شدهاند که حال دو تن از آنها وخیم گزارش شده است.
🔹شجاعت زنان بلوچ در مواجه با نظامیان تا بن دندان مسلح در گونیچ، یادآور مقاومت مثال زدنی زنان در جنبش زن زندگی آزادی است. این همان مقاومتی است که حکومت ایران در سالهای گذشته سعی کرده آن را از معنا تهی کرده و سرکوب کند. امروز هم پس از این جنایت آشکار، سپاه پاسداران با صدور بیانیهای اعلام کرده که در نتیجه عملیات در این منطقه ۵۰ جاسوس موساد را بازداشت کرده است؛ دروغی آشکار برای توجیه جنایت.
🔹این ادعای کذب در حالی است که استان سیستان و بلوچستان در بحبوحه جنگ ایران و اسرائیل از امنترین نقاط ایران بود. تعدادی از شهروندان زاهدانی مردم تهران را با وجود فاصله قابل توجه دو شهر، به خانههایشان دعوت کردند. پاسخ حکومت به این مهمان نوازی و میهن دوستی، حمله به زنان روستای گونیچ بود.
🔹اگر تیراندازی به زنان روستایی در روز روشن، قتل یک زن چهل ساله، زخمی شدن دو دختر نوجوان و دست کم ده زن دیگر مصداق شرایط جنگی نیست، پس چیست؟ «نه به جنگ» نباید تنها معطوف به جنایت اسرائیل باشد. فاجعه روستای گونیچ مصداق جنایت علیه بشریت است و باید در صدر توجه رسانهها و فعالین و نهادهای حقوق بشری قرار داشته باشد.
🔹جمهوری اسلامی به واسطه «نعمت جنگ» تیغ تیز سرکوبش را بار دیگر بر گردن بهاییان، یهودیان، کولبران، زندانیان سیاسی، مهاجران افغانستانی و حالا مردم بلوچ گذاشته است. لازم به ذکر است که براساس قوانین جمهوری اسلامی آنچه مامورین نظامی در گونیچ انجام دادهاند مصداق محاربه است! اما دستگاه قضایی ترجیح میدهد جوانان بیگناه را با مصادیقی همچون «سوزاندن سطل زباله» با این اتهام روانه چوبههای دار کند نه نیروهای خودش را!
🔹جمعیت روستای گونیچ حدود ۳۰۰ نفر است. ۱۲ زخمی و قربانی یعنی به گلوله بستن ۴ درصد جمعیت روستا. خطاب به تمام کسانی که این روزها به درستی از وطن و ایران دفاع میکنند میگویم اگر نیروهای سرکوب چنین درصدی از جمعیت کل مردم ایران را به گلوله ببندد قریب به سه و نیم میلیون ایرانی قربانی خواهند شد. هیچ وجدان بیداری این جنایت را تاب نمیآورد.
🔹علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. نمیتوانیم صبر کنیم تا جنایت دیگری را ببینیم و بعد از نهادهای بینالمللی بخواهیم وارد عمل شوند. این علاج تنها به یک شیوه ممکن است: جمهوری اسلامی باید سرنگون شود.
#ج_ا_یعنی_جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #بلوچستان #خاش #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ندا فتوحی، زندانی عقیدتی در زندان قرچک، در یک فایل صوتی از تجربه زندگی در قرنطینه این زندان میگوید؛ جایی با تختهای سهطبقه و فضای تنگی که به گفته او، فشار قبر را به زندانیان تحمیل میکند.
او با یادآوری ضربههایی که زندانیان عمومی در اثر برخورد سرشان به میلههای تخت تحمل کردهاند، از رنج مشترک، از بیعدالتی، و از دیوارهای بلند قضاوت میان زندانیان سیاسی و عمومی میگوید.
ندا در این پیام صوتی میگوید: «من و تو یکی هستیم؛ هر دو زندانی، هر دو انسان. زندانیِ زندان در زندان قرچک. و البته، به امید خدا، آزادگان آینده.»
ندا فتوحی، از پیروان عرفان حلقه، مدرس پیشین دانشگاه علامه طباطبایی و ساکن تهران در حال گذراندن دوران ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری است.
مشاهده شرایط دردناک زندانیان جرایم عادی در زندان قرچک، تاثر زیادی در بین زندانیان سیاسی و عقیدتی انتقال داده شده از زندان اوین برانگیخت، به طوری که هنگامی که پس از چند روز مسئولان زندان خواستند آنها را تفکیک کنند، چند تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی حاضر به ترک آنجا نشدند و با انتخاب خود در آنجا ماندند تا به این زندانیان کمک کنند.
#زندان_قرچک #ندا_فتوحی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او با یادآوری ضربههایی که زندانیان عمومی در اثر برخورد سرشان به میلههای تخت تحمل کردهاند، از رنج مشترک، از بیعدالتی، و از دیوارهای بلند قضاوت میان زندانیان سیاسی و عمومی میگوید.
ندا در این پیام صوتی میگوید: «من و تو یکی هستیم؛ هر دو زندانی، هر دو انسان. زندانیِ زندان در زندان قرچک. و البته، به امید خدا، آزادگان آینده.»
ندا فتوحی، از پیروان عرفان حلقه، مدرس پیشین دانشگاه علامه طباطبایی و ساکن تهران در حال گذراندن دوران ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری است.
مشاهده شرایط دردناک زندانیان جرایم عادی در زندان قرچک، تاثر زیادی در بین زندانیان سیاسی و عقیدتی انتقال داده شده از زندان اوین برانگیخت، به طوری که هنگامی که پس از چند روز مسئولان زندان خواستند آنها را تفکیک کنند، چند تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی حاضر به ترک آنجا نشدند و با انتخاب خود در آنجا ماندند تا به این زندانیان کمک کنند.
#زندان_قرچک #ندا_فتوحی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
همراستایی منافع ملی آمریکا با خواست دموکراتیک مردم ایران
تاریخ معاصر ایران پر است از لحظاتی که در آن منافع ملی مردم ایران با منافع قدرتهای جهانی، بهویژه ایالات متحده آمریکا، در یک مسیر قرار گرفته است. چنین مقاطعی میتوانند فرصتهای بیبدیلی برای عبور ایران از چرخه استبداد و بحران، و حرکت بهسوی دموکراسی و توسعه پایدار خلق کنند. تحقق این فرصتها اما نیازمند حمایت جدی و اصولی دولت آمریکا از مطالبات برحق مردم ایران است؛ مردمی که خواهان آزادی، عدالت، و زندگی شایسته در کشوری آزاد و مستقل هستند. همراستایی این منافع میتواند نهتنها آیندهای روشن برای ایرانیان رقم بزند، بلکه به صلح و ثبات در منطقه و جهان یاری برساند. طبیعی است که هر دولتی در فکر تامین منافع ملی کشور خودش باشد، این ما مردم ایران هستیم که باید از اشتراک منافع خود با قدرتهای بزرگ به نفع آزادی و آبادی ایران بهره ببریم.
منافع آمریکا
۱. ثبات در خاورمیانه با ایرانی دموکراتیک
۲. کاهش تهدیدات هستهای و نظامی از سوی ایران
۳. پایان حمایت ایران از گروههای نیابتی
۴. فرصتهای اقتصادی شفاف و سودآور با ایران
۵. کاهش هزینههای نظامی آمریکا در منطقه
۶. افزایش مشروعیت جهانی آمریکا با حمایت از دموکراسی
۷. مهار نفوذ چین و روسیه در ایران و منطقه
⸻
منافع مردم ایران
۱. پایان سرکوب، فساد و استبداد داخلی
۲. لغو تحریمها و بازگشت به اقتصاد جهانی
۳. دسترسی به فناوری، آموزش و بازارهای بینالمللی
۴. احترام به حقوق بشر، آزادی بیان و انتخابات آزاد
۵. حفظ استقلال ملی در چارچوب تعامل متوازن با جهان
۶. توسعه پایدار و کاهش فقر و بیکاری
۷. بازسازی اعتماد ملی و بازگشت سرمایه انسانی مهاجر
⸻
در مجموع، ایرانِ دموکراتیک نه تهدیدی برای جهان است و نه قربانی سیاستهای تنشآفرین؛ بلکه شریک منطقهای باثبات و قدرتمند برای صلح و توسعه است.
نظر شما چیست؟
#ایران #آمریکا #دموکراسی #آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تاریخ معاصر ایران پر است از لحظاتی که در آن منافع ملی مردم ایران با منافع قدرتهای جهانی، بهویژه ایالات متحده آمریکا، در یک مسیر قرار گرفته است. چنین مقاطعی میتوانند فرصتهای بیبدیلی برای عبور ایران از چرخه استبداد و بحران، و حرکت بهسوی دموکراسی و توسعه پایدار خلق کنند. تحقق این فرصتها اما نیازمند حمایت جدی و اصولی دولت آمریکا از مطالبات برحق مردم ایران است؛ مردمی که خواهان آزادی، عدالت، و زندگی شایسته در کشوری آزاد و مستقل هستند. همراستایی این منافع میتواند نهتنها آیندهای روشن برای ایرانیان رقم بزند، بلکه به صلح و ثبات در منطقه و جهان یاری برساند. طبیعی است که هر دولتی در فکر تامین منافع ملی کشور خودش باشد، این ما مردم ایران هستیم که باید از اشتراک منافع خود با قدرتهای بزرگ به نفع آزادی و آبادی ایران بهره ببریم.
منافع آمریکا
۱. ثبات در خاورمیانه با ایرانی دموکراتیک
۲. کاهش تهدیدات هستهای و نظامی از سوی ایران
۳. پایان حمایت ایران از گروههای نیابتی
۴. فرصتهای اقتصادی شفاف و سودآور با ایران
۵. کاهش هزینههای نظامی آمریکا در منطقه
۶. افزایش مشروعیت جهانی آمریکا با حمایت از دموکراسی
۷. مهار نفوذ چین و روسیه در ایران و منطقه
⸻
منافع مردم ایران
۱. پایان سرکوب، فساد و استبداد داخلی
۲. لغو تحریمها و بازگشت به اقتصاد جهانی
۳. دسترسی به فناوری، آموزش و بازارهای بینالمللی
۴. احترام به حقوق بشر، آزادی بیان و انتخابات آزاد
۵. حفظ استقلال ملی در چارچوب تعامل متوازن با جهان
۶. توسعه پایدار و کاهش فقر و بیکاری
۷. بازسازی اعتماد ملی و بازگشت سرمایه انسانی مهاجر
⸻
در مجموع، ایرانِ دموکراتیک نه تهدیدی برای جهان است و نه قربانی سیاستهای تنشآفرین؛ بلکه شریک منطقهای باثبات و قدرتمند برای صلح و توسعه است.
نظر شما چیست؟
#ایران #آمریکا #دموکراسی #آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته زادروز سارینا اسماعیلزاده بود و فردا زادروز کارون حاجیزاده، کودکانی که توسط جمهوری اسلامی به قتل رسیدند.
با هر ساعت بقای بیشتر جمهوری اسلامی، ایران و ایرانی بیشتر خسارت میبینند و قربانی سیاستهایی میشوند که در آن نقشی نداشتهاند.
بقا بر بستر خون
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/khamenei-killing-protests/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
با هر ساعت بقای بیشتر جمهوری اسلامی، ایران و ایرانی بیشتر خسارت میبینند و قربانی سیاستهایی میشوند که در آن نقشی نداشتهاند.
بقا بر بستر خون
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/khamenei-killing-protests/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه اینستاگرامی مصطفی مهرآئین با انتشار این پست از انجمن جامعهشناسان ایران خواست پیگیر وضعیت این جامعهشناس منتقد جمهوری اسلامی باشند.
بهراستی تشکلهای مستقل احزاب مستقل و جامعه مدنی مترقی، هنگام بازداشت یک فعال مدنی چه وظایفی دارند؟
مصطفی مهرآئین یک جامعهشناس منتقد خامنهای و کلیت جمهوری اسلامی است که با انتشار نامههای سرگشاده خطاب به خامنهای، خواستار کنارهگیری مسالمتآمیز او از قدرت شده بود.
این فعال مدنی در تاریخ ۲۵ خردادماه بازداشت شد.
ـ لازم به ذکر است، مدیریت صفحات اجتماعی دکتر مهرآیین در اختیار ادمین است.
#مصطفی_مهرآیین
#دکتر_مهرآیین_کجاست #freemehraeen
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
بهراستی تشکلهای مستقل احزاب مستقل و جامعه مدنی مترقی، هنگام بازداشت یک فعال مدنی چه وظایفی دارند؟
مصطفی مهرآئین یک جامعهشناس منتقد خامنهای و کلیت جمهوری اسلامی است که با انتشار نامههای سرگشاده خطاب به خامنهای، خواستار کنارهگیری مسالمتآمیز او از قدرت شده بود.
این فعال مدنی در تاریخ ۲۵ خردادماه بازداشت شد.
ـ لازم به ذکر است، مدیریت صفحات اجتماعی دکتر مهرآیین در اختیار ادمین است.
#مصطفی_مهرآیین
#دکتر_مهرآیین_کجاست #freemehraeen
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
🔴نامهای به یاران، از تبعیدی که تن را برد اما دل را نه
✍ اسماعیل عبدی
اسماعیل عبدی، فعال صنفی معلمان و زندانی سیاسی سابق، که بیش از نه سال را در زندان گذراند و به ناچار به دلیل فشارهای حکومت مهاجرت کرد و فعالبتهایش را فعلا در تبعید ادامه میدهد، نامهای احساسی برای همکاران خود نوشته که در کانال تلگرام شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، منتشر شده است. متن این نامه به شرح زیر است:
🔸یاران و همکاران عزیزم،
همقطاران وفادارم که هنوز، در دل خاکی ایستادهاید که سرشار از رنج است، و در عین حال، لبریز از عظمت و شکوه.
🔸از آنسوی مرزها، از جایی که آسمانش آبیست اما بیروح، برایتان مینویسم؛
نه از سر شکایت، که از سر تعهد؛
از سر آن درد بزرگی که چون عشقی ناگسستنی، در رگهایم جاریست.
🔸 از وطن رفتم…
اما حقیقت آن است که وطن از من نرفت.
تنم را بردند، اما دلم،
در جای جای ایران، در خیابانهای خسته تهران،
در سکوت سرد سلولهای اوین،
در صدای شکستهی معلمی که در کلاس بی میز و صندلی هم روشنی می آفریند،
بر جای ماند.
🔸من نه مهاجرم، نه جدا افتاده؛
من عضوی از پیکره ملتی هستم که قرنها ایستادگی را در استخوان دارد. ملتی که در سوگ و ستم زیسته، اما شعر آفریده،
در فقر، نانش را با همسایه تقسیم کرده،
و در زندان، آزادی را از یاد نبرده است.
🔸یاران،
ما از نسل آنانیم که خاک را نه تنها جغرافیا، که میراث میدانند؛
خاکی که با خون بزرگانی سیراب شده،
و با الهام گرفتن از حماسه شعر فردوسی، با حکمت سعدی، با شوریدگی مولانا و حافظ و بیداری شاملو جان گرفته است.
🔸در سالهای گذشته، من با مردمی نفس کشیدم که زیر فشار سنگین نابرابری،
همچنان شریف ماندند. مردمی که نانشان خشک بود، اما نگاهشان نرم.
که در جنگ، آوار، بیکاری و سانسور،
هنوز لبخند داشتند و صداقت.
آری، من عاشق شدم…
نه تنها به چهرهای، که به وطنم،
به زبانم، به تاریخم …
به عزیزی که نگاهش، برایم خود ایران بود.
او که وقتی رفتم، نگاهش را در چمدانم پنهان کردم،
تا فراموش نکنم برای چه باید بازگردم.
این عشق،
همان آتشیست که در دل می سوزد، اما خاکستر نمیشود. و این شوق بازگشت، نه خیالپردازی، بلکه رسالتیست ناگزیر.
🔸یاران،
من باز خواهم گشت.
نه برای خشم،
که برای ساختن.
نه برای انتقام،
که برای آموزش،
برای عدالت،
برای روییدن امید در کلاسهای خاموششده.
🔸وطن را دوباره خواهیم ساخت، با واژه، با مهر، با ایستادگی. نه برای خود، که برای نسلهایی که باید وطن را زندگی کنند، نه تحمل.
با ارادت و مهر، با آگاهی و اندیشه، و با دلی که هنوز عاشقانه می تپد.
ـ امیدواریم ایران با همبستگی همه ایرانیان آزادیخواه داخل و خارج، آزاد شود و اسماعیل عبدی و سایر عزیزان در. تبعید، به ایران بازگردند و برای رفاه و آبادی و آزادی میهن تلاش کنند.
#اسماعیل_عبدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍ اسماعیل عبدی
اسماعیل عبدی، فعال صنفی معلمان و زندانی سیاسی سابق، که بیش از نه سال را در زندان گذراند و به ناچار به دلیل فشارهای حکومت مهاجرت کرد و فعالبتهایش را فعلا در تبعید ادامه میدهد، نامهای احساسی برای همکاران خود نوشته که در کانال تلگرام شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، منتشر شده است. متن این نامه به شرح زیر است:
🔸یاران و همکاران عزیزم،
همقطاران وفادارم که هنوز، در دل خاکی ایستادهاید که سرشار از رنج است، و در عین حال، لبریز از عظمت و شکوه.
🔸از آنسوی مرزها، از جایی که آسمانش آبیست اما بیروح، برایتان مینویسم؛
نه از سر شکایت، که از سر تعهد؛
از سر آن درد بزرگی که چون عشقی ناگسستنی، در رگهایم جاریست.
🔸 از وطن رفتم…
اما حقیقت آن است که وطن از من نرفت.
تنم را بردند، اما دلم،
در جای جای ایران، در خیابانهای خسته تهران،
در سکوت سرد سلولهای اوین،
در صدای شکستهی معلمی که در کلاس بی میز و صندلی هم روشنی می آفریند،
بر جای ماند.
🔸من نه مهاجرم، نه جدا افتاده؛
من عضوی از پیکره ملتی هستم که قرنها ایستادگی را در استخوان دارد. ملتی که در سوگ و ستم زیسته، اما شعر آفریده،
در فقر، نانش را با همسایه تقسیم کرده،
و در زندان، آزادی را از یاد نبرده است.
🔸یاران،
ما از نسل آنانیم که خاک را نه تنها جغرافیا، که میراث میدانند؛
خاکی که با خون بزرگانی سیراب شده،
و با الهام گرفتن از حماسه شعر فردوسی، با حکمت سعدی، با شوریدگی مولانا و حافظ و بیداری شاملو جان گرفته است.
🔸در سالهای گذشته، من با مردمی نفس کشیدم که زیر فشار سنگین نابرابری،
همچنان شریف ماندند. مردمی که نانشان خشک بود، اما نگاهشان نرم.
که در جنگ، آوار، بیکاری و سانسور،
هنوز لبخند داشتند و صداقت.
آری، من عاشق شدم…
نه تنها به چهرهای، که به وطنم،
به زبانم، به تاریخم …
به عزیزی که نگاهش، برایم خود ایران بود.
او که وقتی رفتم، نگاهش را در چمدانم پنهان کردم،
تا فراموش نکنم برای چه باید بازگردم.
این عشق،
همان آتشیست که در دل می سوزد، اما خاکستر نمیشود. و این شوق بازگشت، نه خیالپردازی، بلکه رسالتیست ناگزیر.
🔸یاران،
من باز خواهم گشت.
نه برای خشم،
که برای ساختن.
نه برای انتقام،
که برای آموزش،
برای عدالت،
برای روییدن امید در کلاسهای خاموششده.
🔸وطن را دوباره خواهیم ساخت، با واژه، با مهر، با ایستادگی. نه برای خود، که برای نسلهایی که باید وطن را زندگی کنند، نه تحمل.
با ارادت و مهر، با آگاهی و اندیشه، و با دلی که هنوز عاشقانه می تپد.
ـ امیدواریم ایران با همبستگی همه ایرانیان آزادیخواه داخل و خارج، آزاد شود و اسماعیل عبدی و سایر عزیزان در. تبعید، به ایران بازگردند و برای رفاه و آبادی و آزادی میهن تلاش کنند.
#اسماعیل_عبدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با گذشت یازده روز از بازداشت آرمان نیکآئین، موزیسین ۲۵ ساله و شهروند بهائی، خانوادهٔ او همچنان در بیخبری مطلق از دلایل بازداشت و اتهامات احتمالی وی بهسر میبرند.
آقای نیکآئین شامگاه دوم تیرماه ۱۴۰۴ در جریان یک مهمانی خانوادگی در منزل پدر همسرش در شیراز، از سوی مأموران سپاه بازداشت شد. این شهروند که بهعنوان مسافر در شیراز حضور داشت، بدون ارائهٔ حکم بازداشت مشخصی که نام او در آن ذکر شده باشد، بازداشت شد. مأموران ضمن ورود به خانه، اقدام به تفتیش محل و ضبط کلیهٔ وسایل الکترونیکی متعلق به آرمان نیکآئین، خانوادهٔ میزبان و سایر مهمانان کردند.
با وجود پیگیریهای مداوم، خانوادهٔ نیکآئین تاکنون از حق اولیهٔ اطلاع از اتهامات وی محروم ماندهاند. آنها در مراجعه به نهادهای قضایی نیز با موانع متعددی روبهرو شدهاند؛ دادستان و معاون وی، که گفته میشود حکم تفتیش و بازداشت را صادر کردهاند، از پذیرش مسئولیت خودداری کرده و خانواده را به یکی از شعبات دادگاه ارجاع دادهاند، بدون ارائهٔ توضیح یا پاسخ روشنی در خصوص دلایل صدور این حکم.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آرمان_نیک_آئین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
با گذشت یازده روز از بازداشت آرمان نیکآئین، موزیسین ۲۵ ساله و شهروند بهائی، خانوادهٔ او همچنان در بیخبری مطلق از دلایل بازداشت و اتهامات احتمالی وی بهسر میبرند.
آقای نیکآئین شامگاه دوم تیرماه ۱۴۰۴ در جریان یک مهمانی خانوادگی در منزل پدر همسرش در شیراز، از سوی مأموران سپاه بازداشت شد. این شهروند که بهعنوان مسافر در شیراز حضور داشت، بدون ارائهٔ حکم بازداشت مشخصی که نام او در آن ذکر شده باشد، بازداشت شد. مأموران ضمن ورود به خانه، اقدام به تفتیش محل و ضبط کلیهٔ وسایل الکترونیکی متعلق به آرمان نیکآئین، خانوادهٔ میزبان و سایر مهمانان کردند.
با وجود پیگیریهای مداوم، خانوادهٔ نیکآئین تاکنون از حق اولیهٔ اطلاع از اتهامات وی محروم ماندهاند. آنها در مراجعه به نهادهای قضایی نیز با موانع متعددی روبهرو شدهاند؛ دادستان و معاون وی، که گفته میشود حکم تفتیش و بازداشت را صادر کردهاند، از پذیرش مسئولیت خودداری کرده و خانواده را به یکی از شعبات دادگاه ارجاع دادهاند، بدون ارائهٔ توضیح یا پاسخ روشنی در خصوص دلایل صدور این حکم.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آرمان_نیک_آئین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم خاکسپاری دو جوان کشته شده در همدان توسط نیروهای بسیج در یک ایست بازرسی برگزار شد. مهدی عبایی و علیرضا کرباسی دو جوان طبیعتگرد و آفرود سوار بودند که چند روز پیش در یک ایست بازرسی بسیج کشته شدند.
مردم همدان در روزهایی که پیوسته از رسانههای حکومتی آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی تبلیغ میشود، اینچنین شعار میدهند: «دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست!»
آنها همچنین شعار میدهند :«میکشم آنکه برادرم کشت» «خونخپاهتبم عبایی»
دو جوانی که جمهوری اسلامی آنها را به قتل رسانده است، دشمنی که ۴۷ سال است هر روز خون مردم ایران را میریزد.
حکومتی که فاقد مشروعیت مردمی است و در هنگامی که بقایش به خطر میافتد شعارهای «ملی گرایی» «همه هموطنیم» و ... میدهد. ولی وقتی موقتا نجات یافت، باز مردم بیدفاع ایران را میکشد!
#همدان #مهدی_عبایی #علیرضا_کرباسی #دشمن_ما_همین_جاست #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مردم همدان در روزهایی که پیوسته از رسانههای حکومتی آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی تبلیغ میشود، اینچنین شعار میدهند: «دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست!»
آنها همچنین شعار میدهند :«میکشم آنکه برادرم کشت» «خونخپاهتبم عبایی»
دو جوانی که جمهوری اسلامی آنها را به قتل رسانده است، دشمنی که ۴۷ سال است هر روز خون مردم ایران را میریزد.
حکومتی که فاقد مشروعیت مردمی است و در هنگامی که بقایش به خطر میافتد شعارهای «ملی گرایی» «همه هموطنیم» و ... میدهد. ولی وقتی موقتا نجات یافت، باز مردم بیدفاع ایران را میکشد!
#همدان #مهدی_عبایی #علیرضا_کرباسی #دشمن_ما_همین_جاست #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش یک جنایت
رضا خندان، زندانی سیاسی، درباره انتقال زندانیان زندان اوین به دیگر زندانها و شرایط سخت و شکنجه زندانیان این گزارش را منتشر کرده است.
اسلایدها را ورق بزنید!
با دستبند و پابند و با زور اسلحه زندانیان را شبانه منتقل کردهاند.
«آنها که از تامین نیازهای بسیار ضروری زندانیان عاجز بودند، اما ظرف یکی دو ساعت هزاران دستبند و پابند و سایر لوازم سرکوب را شبانه فراهم کرده بودند.»
او در جای دیگری هم اشاره میکند که این شرایط یک جنایت جنگی است:
«تصمیمگیران جابجایی ما، با قراردادن ما در موقعیت حمله هوایی مرتکب جنایت جنگی شدند.»
پس از انتقال زندانیان از زندان اوین، هنوز از بسیاری از زندانیان خبری نیست. خانوادهها نگرانند و هیچ تماسی با زندانی ندارند. آنهایی هم که به زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند در شرایط نامناسبی از جمله تراکم بالای جمعیت، کمبود آب آشامیدنی سالم و عدم تفکیک جرائم بهسر میبرند.
صدای زندانیان باشیم
#ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_شكنجه #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
رضا خندان، زندانی سیاسی، درباره انتقال زندانیان زندان اوین به دیگر زندانها و شرایط سخت و شکنجه زندانیان این گزارش را منتشر کرده است.
اسلایدها را ورق بزنید!
با دستبند و پابند و با زور اسلحه زندانیان را شبانه منتقل کردهاند.
«آنها که از تامین نیازهای بسیار ضروری زندانیان عاجز بودند، اما ظرف یکی دو ساعت هزاران دستبند و پابند و سایر لوازم سرکوب را شبانه فراهم کرده بودند.»
او در جای دیگری هم اشاره میکند که این شرایط یک جنایت جنگی است:
«تصمیمگیران جابجایی ما، با قراردادن ما در موقعیت حمله هوایی مرتکب جنایت جنگی شدند.»
پس از انتقال زندانیان از زندان اوین، هنوز از بسیاری از زندانیان خبری نیست. خانوادهها نگرانند و هیچ تماسی با زندانی ندارند. آنهایی هم که به زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند در شرایط نامناسبی از جمله تراکم بالای جمعیت، کمبود آب آشامیدنی سالم و عدم تفکیک جرائم بهسر میبرند.
صدای زندانیان باشیم
#ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_شكنجه #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech