This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘یک کتاب با اهمیت
🔹کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» با نگاهی به مستندهای شهید سیدمرتضی آوینی، تألیف دکتر انیس دوویکتور استاد دانشگاه سوربن است که محمدمهدی شاکری مترجم و مریم امینی سرویراستار آن بودهاند و ترجمه و انتشار این کتاب در چارچوب همکاری بنیاد سینمایی فارابی، نشر واحه و انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران (ایفری) به انجام رسیده است.
🔸نشست مجازی نقد و بررسی کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» با نگاهی به مستندهای سیدمرتضی آوینی، نوشته خانم انیس دوویکتور، استاد دانشگاه سوربن، در روز ۲۰شهریور با حضور مریم امینی همسر شهید آوینی و مدیر نشر واحه، محمدمهدی شاکری مترجم کتاب، محمدحسن مهدویان کارگردان سینما و سیدعلی میرفتاح نویسنده و روزنامهنگار، بهصورت مجازی برگزار شد.
🆔 @Vahepub
🔹کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» با نگاهی به مستندهای شهید سیدمرتضی آوینی، تألیف دکتر انیس دوویکتور استاد دانشگاه سوربن است که محمدمهدی شاکری مترجم و مریم امینی سرویراستار آن بودهاند و ترجمه و انتشار این کتاب در چارچوب همکاری بنیاد سینمایی فارابی، نشر واحه و انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران (ایفری) به انجام رسیده است.
🔸نشست مجازی نقد و بررسی کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» با نگاهی به مستندهای سیدمرتضی آوینی، نوشته خانم انیس دوویکتور، استاد دانشگاه سوربن، در روز ۲۰شهریور با حضور مریم امینی همسر شهید آوینی و مدیر نشر واحه، محمدمهدی شاکری مترجم کتاب، محمدحسن مهدویان کارگردان سینما و سیدعلی میرفتاح نویسنده و روزنامهنگار، بهصورت مجازی برگزار شد.
🆔 @Vahepub
🔘مصاحبه روزنامه فرهیختگان با سرکار خانم مریم امینی؛ همسر شهید سیدمرتضی آوینی و مدیر مؤسسه شهید آوینی
بخش اول
❓از شمارگان چاپهای اخیر فتحخون اینطور برمیآید که کار پرفروشی است. با این تیراژ، آیا پرفروشترین کار سیدمرتضی است؟ نکتهای درباب اقبال به این کتاب، آنهم در این بازار نشر و کتاب، در ذهن دارید؟
✅ بله. این کتاب پرفروشترین اثر اوست و حتی در این بازار راکد نشر هم تیراژ آن کم نشده است. بهلحاظ محتوایی که دلیل اقبال مردم روشن است، اما بازآفرینی واقعه کربلا در قالبی نو باعث جذب بیشتر مخاطب و مخاطبان بیشتری شده است. نویسنده با افزودن روایت خودش به واقعه کربلا بعدی شاعرانه به آن بخشیده و با انتقال ماجرا به زمان حاضر زمینه مواجهه بیواسطه مخاطب را فراهم کرده است.
❓بهعنوان یک ناشر خصوصی، چرا کار پرفروشتان را به یک کتاب صوتی رایگان بدل کردید؟ البته گزیده کتاب است اما بههرحال میتواند تا حدی افراد را از کتاب مستغنی کند.
✅کتاب صوتی فتح خون بدون اطلاع و اجازه نشر واحه تولید شده و در دسترس قرار گرفته است. چندی پیش مشغول تهیه کتاب صوتی شدیم و ضمن کار بود که متوجه شدیم نسخهای از آن بهصورت رایگان عرضه شده است. پیگیری کردیم و حذفش کردند. الان در مرحله آهنگسازی هستیم و انشاءالله بهزودی نسخه کامل این کتاب صوتی که با هزینه بالایی هم در دست تولید است، توسط نشر واحه عرضه خواهد شد و طبیعتا رایگان نخواهد بود. رعایت نکردن حقوق مولف در کشور ما مشکل فراگیری است و در مورد آثار شهید آوینی متاسفانه به شکل مضاعف وجود دارد. ما در مورد عرضه نسخههای الکترونیکی کتابها هم با این مشکل مواجهیم و باید مرتبا پیگیری کنیم.
❓فتحخون مقتلنگاری بهشیوه مرسوم نیست. اثر سیاسی، کلامی یا تاریخی یا ذکر مصیبت هم نیست یا لااقل به آثار مرسوم این ژانرها شباهت ندارد، گرچه عباراتی ناظر به مباحث کلامی، عرفانی یا حتی سیاسی در کتاب میبینیم. وجه تشخص فتح خون - یا بهعبارت بهتر، وجه تشخص روایت سیدمرتضی از «داستان کربلا»- چیست؟
✅مهمترین وجهتمایز فتح خون از آثار مشابهی که به ماجرای کربلا میپردازند، این است که در این کتاب واقعه عاشورا از محدوده یک مقطع تاریخی متعلق به گذشته رها شده و به کل تاریخ ماقبل و مابعد خود بسط پیدا کرده است. نویسنده براساس یک متن زبانی (تاریخی)، متنی ادبی برساخته و اینگونه، هم از قید زمان و مکان رها شده و هم رفتوآمد بین ژانرها را ممکن کرده است. ویژگی مهم متن از یکسو تقطیع و تدوین متناسب این دو گفتمان متمایز است بهنحوی که کمترین وقفهای در خواندن پدید نمیآورد و از سوی دیگر ایجاد هماهنگی بین ژانرهای موجود در آن است.
❓بگذارید اینطور بپرسیم که چه ضرورتی سیدمرتضی را به نوشتن فتح خون رسانده است. چه چیزی در سایر آثار مربوط به ماجرای کربلا مفقود بوده که فتح خون میخواسته آن را تدارک کند؟ آیا میشود گفت فتح خون یک اثر تفسیری و در عینحال یک کار هنری است؟ در حاشیه هم بگذارید بپرسم که چرا کار دو راوی دارد؟
✅نویسنده در این کتاب برای احضار گذشته و خلق دوباره این واقعه در زمان حال از یک راوی حاضر در صحنه استفاده کرده است. روایت اول یک روایت پژوهشی-تاریخی است با مختصات آن نوع [از] روایت و روایت دوم که به تعبیر خود شما نوعی تفسیر است، روایتی شاعرانه-عارفانه است که بهلحاظ زبانی کاملا متفاوت است. با همین تمهید است که «فاصله تاریخی» حذف میشود و مخاطب در زمان حال شاهد واقعه میشود. در این متن، عالَمِ دیگری بر مبنای عالَمِ واقع برساخته میشود که مخاطب را از دیدن تناقضات عالم ظاهر و چون و چرا در آنها -که ناشی از عقل استدلالی است- بهسوی نوعی ادراک باطنی سوق میدهد که حقیقت یگانه عالم را در نظم و هماهنگی جلوهگر میکند. من هم موافقم که فتح خون در عین حال یک اثر تفسیری یا دقیقتر بگوییم تاویلی، و هنری است.
بخش اول
❓از شمارگان چاپهای اخیر فتحخون اینطور برمیآید که کار پرفروشی است. با این تیراژ، آیا پرفروشترین کار سیدمرتضی است؟ نکتهای درباب اقبال به این کتاب، آنهم در این بازار نشر و کتاب، در ذهن دارید؟
✅ بله. این کتاب پرفروشترین اثر اوست و حتی در این بازار راکد نشر هم تیراژ آن کم نشده است. بهلحاظ محتوایی که دلیل اقبال مردم روشن است، اما بازآفرینی واقعه کربلا در قالبی نو باعث جذب بیشتر مخاطب و مخاطبان بیشتری شده است. نویسنده با افزودن روایت خودش به واقعه کربلا بعدی شاعرانه به آن بخشیده و با انتقال ماجرا به زمان حاضر زمینه مواجهه بیواسطه مخاطب را فراهم کرده است.
❓بهعنوان یک ناشر خصوصی، چرا کار پرفروشتان را به یک کتاب صوتی رایگان بدل کردید؟ البته گزیده کتاب است اما بههرحال میتواند تا حدی افراد را از کتاب مستغنی کند.
✅کتاب صوتی فتح خون بدون اطلاع و اجازه نشر واحه تولید شده و در دسترس قرار گرفته است. چندی پیش مشغول تهیه کتاب صوتی شدیم و ضمن کار بود که متوجه شدیم نسخهای از آن بهصورت رایگان عرضه شده است. پیگیری کردیم و حذفش کردند. الان در مرحله آهنگسازی هستیم و انشاءالله بهزودی نسخه کامل این کتاب صوتی که با هزینه بالایی هم در دست تولید است، توسط نشر واحه عرضه خواهد شد و طبیعتا رایگان نخواهد بود. رعایت نکردن حقوق مولف در کشور ما مشکل فراگیری است و در مورد آثار شهید آوینی متاسفانه به شکل مضاعف وجود دارد. ما در مورد عرضه نسخههای الکترونیکی کتابها هم با این مشکل مواجهیم و باید مرتبا پیگیری کنیم.
❓فتحخون مقتلنگاری بهشیوه مرسوم نیست. اثر سیاسی، کلامی یا تاریخی یا ذکر مصیبت هم نیست یا لااقل به آثار مرسوم این ژانرها شباهت ندارد، گرچه عباراتی ناظر به مباحث کلامی، عرفانی یا حتی سیاسی در کتاب میبینیم. وجه تشخص فتح خون - یا بهعبارت بهتر، وجه تشخص روایت سیدمرتضی از «داستان کربلا»- چیست؟
✅مهمترین وجهتمایز فتح خون از آثار مشابهی که به ماجرای کربلا میپردازند، این است که در این کتاب واقعه عاشورا از محدوده یک مقطع تاریخی متعلق به گذشته رها شده و به کل تاریخ ماقبل و مابعد خود بسط پیدا کرده است. نویسنده براساس یک متن زبانی (تاریخی)، متنی ادبی برساخته و اینگونه، هم از قید زمان و مکان رها شده و هم رفتوآمد بین ژانرها را ممکن کرده است. ویژگی مهم متن از یکسو تقطیع و تدوین متناسب این دو گفتمان متمایز است بهنحوی که کمترین وقفهای در خواندن پدید نمیآورد و از سوی دیگر ایجاد هماهنگی بین ژانرهای موجود در آن است.
❓بگذارید اینطور بپرسیم که چه ضرورتی سیدمرتضی را به نوشتن فتح خون رسانده است. چه چیزی در سایر آثار مربوط به ماجرای کربلا مفقود بوده که فتح خون میخواسته آن را تدارک کند؟ آیا میشود گفت فتح خون یک اثر تفسیری و در عینحال یک کار هنری است؟ در حاشیه هم بگذارید بپرسم که چرا کار دو راوی دارد؟
✅نویسنده در این کتاب برای احضار گذشته و خلق دوباره این واقعه در زمان حال از یک راوی حاضر در صحنه استفاده کرده است. روایت اول یک روایت پژوهشی-تاریخی است با مختصات آن نوع [از] روایت و روایت دوم که به تعبیر خود شما نوعی تفسیر است، روایتی شاعرانه-عارفانه است که بهلحاظ زبانی کاملا متفاوت است. با همین تمهید است که «فاصله تاریخی» حذف میشود و مخاطب در زمان حال شاهد واقعه میشود. در این متن، عالَمِ دیگری بر مبنای عالَمِ واقع برساخته میشود که مخاطب را از دیدن تناقضات عالم ظاهر و چون و چرا در آنها -که ناشی از عقل استدلالی است- بهسوی نوعی ادراک باطنی سوق میدهد که حقیقت یگانه عالم را در نظم و هماهنگی جلوهگر میکند. من هم موافقم که فتح خون در عین حال یک اثر تفسیری یا دقیقتر بگوییم تاویلی، و هنری است.
Telegram
attach 📎
🔘مصاحبه روزنامه فرهیختگان با سرکار خانم مریم امینی؛ همسر شهید سیدمرتضی آوینی و مدیر مؤسسه شهید آوینی
بخش دوم
❓بهخلاف کارهایی که از سیدمرتضی سراغ داریم، این اثر دیگر مربوط به یک کار مستند نیست. میدانیم که بحثهایی راجع به نظر سید در باب سینمای مستند و سینمای داستانی و اعراض خود او از ساخت کارهای داستانی در جریان است. آیا این کتاب، کار داستانی سیدمرتضی است؟
✅خود او درکنار دستنوشتههای این کتاب حاشیههایی بهشکل شرح صحنه نوشته است. به این ترتیب بهنظر میآید که ایده یک فیلمنامه را هم در ذهن داشته. در مورد توجه او به ساخت مستند و ترجیح آن بر فیلم داستانی؛ او مدیوم مستند را برای ارائه نفسالامر واقعیت، که معنایی نزدیک به حقیقت دارد، مدیوم مناسبتری میدانست، اما این یک حکم کلی نبود. با توجه به اینکه «داستان کربلا» واجد کلیه ویژگیهای دراماتیک برای قصهپردازی است، این احتمال را که ایده تبدیل آن به یک فیلم داستانی داشته نمیشود منتفی دانست، هرچند قطعیتی هم در موردش نمیتوان داشت. به هرحال، حدود یک ماه پیش از شهادتش به ساخت فیلم داستانی، بهطور کلی و نه در این مورد خاص، بهعنوان گزینهای برای ادامه فعالیتهایش اشاره کرده بود.
❓حرف رایجی که اخیرا زیاد هم شنیده میشود و خصوصا دکتر ابراهیم فیاض آن را باب کردهاند، این است که «روایت آوینی از جنگ، یک روایت انتزاعی و هیدگری است که واقعیات جنگ را سانسور میکند.» و منظورشان از واقعیات جنگ، درد و جراحت و مرگ و دشواریهای آن است. این را میشود در مورد روایت سیدمرتضی از ماجرای کربلا هم گفت یعنی در فتح خون هم آلام جسمانی ماجرای کربلا جدی و اصل نیست بلکه حتی وقتی طرح هم میشود، بلافاصله تفسیری عرفانی میشود. این قول در کارهایی مثل «صنعت فرهنگ جنگ» از حامد یوسفی هم جریان دارد. آیا سیدمرتضی واقعیات جنگ را سانسور میکند و حرفهای انتزاعی و هیدگری میزند؟
✅اصولا با این دوقطبی پوپری-هیدگری موافق نیستم و نمیدانم چرا متفکران -خصوصا در بحثهایی که در سالهای اخیر در ایران رواج یافته- باید لزوما در یکی از این دستهبندیها قرار بگیرند. از این گذشته، بهنظرم نگاه او، بیش از آنکه تحتتاثیر هیدگر یا هر فیلسوف دیگری باشد، متاثر از عرفان ابنعربی است. روایت مرتضی آوینی از جنگ و واقعه کربلا «تأویلی» است. او معتقد است به یک تاریخ ظاهری و یک تاریخ باطنی، یک عالم ظاهر و یک عالم باطن. او معتقد است این دو با هم در تناقض نیستند بلکه عالم ظاهر –چنانکه هست- بر عالم باطن شهادت میدهد، اما ما قادر به ادراک آن نیستیم. در اواخر کتاب فتح خون چندینبار این جمله را به صورتهای مختلف تکرار میکند. اگر او واقعیت را بیاعتبار میدانست، این کتاب باید کلا از دیدگاه راوی نوشته میشد و نوشتن آن بسیار هم راحتتر میبود. اما کاری که او در این کتاب میکند، استناد به واقعیت و تأویل آن برای ظاهر کردن حقیقت است. او فرازهایی از مستندات تاریخی را که بیانگر درد و زشتی و دشواری است و احساسات زودگذر مخاطب را برمیانگیزد و بهاصطلاح اشک او را درمیآورد حذف میکند، چون این احساسات را مانع درک عمق این واقعه میداند. او بهجای اینکه مخاطبش را به گریه بیندازد، او را با بغضی فروخورده و اندوهی عمیق بر جای میگذارد که در عین حال زیباست چون به حقیقت عاشورا و حقیقت عالم پیوند خورده که عین زیبایی است.
آوینی در امکانات ذاتی سینما کاوش میکند تا حقیقت جنگ را به تصویر بکشد. وجهتمایز جنگ ما با سایر جنگهای کل تاریخ (بهجز جنگهای صدر اسلام) چیست؟ جوابی که او در این مستندها تدارک میکند مفهوم شهادت و شهادتطلبی است و از نظر تاریخی هم این جنگ را در امتداد نبرد عاشورا قرار میدهد. از نظر او شهادتطلبی هویت جنگ ماست و او میخواهد این هویت را در فیلمهایش برجسته کند. او برای نمایش این مفهوم از یکسو بخشی از واقعیتها را -که بخش خشن و دردآور جنگ است- حذف میکند و از سوی دیگر گفتار متنی به فیلمها اضافه میکند. طبیعتا آنچه به تصویر میکشد کل واقعیت بیرونی نیست، بلکه بخشی از آن است که به واقعیت باطنی جنگ رهنمون میشود و هویت آن را روشن میکند. او در این مستندها عناصری از واقعیت را -که برانگیزاننده احساسات آنی است- حذف میکند تا بتواند معنای پوشیده این جنگ را نمایان کند. میشود بحث یا نقد را به این شکل مطرح کرد که اساسا آیا ارائه این هویت، با توجه به اقتضائات ذاتی سینما، با نمایش کل واقعیت بیرونی امکانپذیر است یا نه؟
بخش دوم
❓بهخلاف کارهایی که از سیدمرتضی سراغ داریم، این اثر دیگر مربوط به یک کار مستند نیست. میدانیم که بحثهایی راجع به نظر سید در باب سینمای مستند و سینمای داستانی و اعراض خود او از ساخت کارهای داستانی در جریان است. آیا این کتاب، کار داستانی سیدمرتضی است؟
✅خود او درکنار دستنوشتههای این کتاب حاشیههایی بهشکل شرح صحنه نوشته است. به این ترتیب بهنظر میآید که ایده یک فیلمنامه را هم در ذهن داشته. در مورد توجه او به ساخت مستند و ترجیح آن بر فیلم داستانی؛ او مدیوم مستند را برای ارائه نفسالامر واقعیت، که معنایی نزدیک به حقیقت دارد، مدیوم مناسبتری میدانست، اما این یک حکم کلی نبود. با توجه به اینکه «داستان کربلا» واجد کلیه ویژگیهای دراماتیک برای قصهپردازی است، این احتمال را که ایده تبدیل آن به یک فیلم داستانی داشته نمیشود منتفی دانست، هرچند قطعیتی هم در موردش نمیتوان داشت. به هرحال، حدود یک ماه پیش از شهادتش به ساخت فیلم داستانی، بهطور کلی و نه در این مورد خاص، بهعنوان گزینهای برای ادامه فعالیتهایش اشاره کرده بود.
❓حرف رایجی که اخیرا زیاد هم شنیده میشود و خصوصا دکتر ابراهیم فیاض آن را باب کردهاند، این است که «روایت آوینی از جنگ، یک روایت انتزاعی و هیدگری است که واقعیات جنگ را سانسور میکند.» و منظورشان از واقعیات جنگ، درد و جراحت و مرگ و دشواریهای آن است. این را میشود در مورد روایت سیدمرتضی از ماجرای کربلا هم گفت یعنی در فتح خون هم آلام جسمانی ماجرای کربلا جدی و اصل نیست بلکه حتی وقتی طرح هم میشود، بلافاصله تفسیری عرفانی میشود. این قول در کارهایی مثل «صنعت فرهنگ جنگ» از حامد یوسفی هم جریان دارد. آیا سیدمرتضی واقعیات جنگ را سانسور میکند و حرفهای انتزاعی و هیدگری میزند؟
✅اصولا با این دوقطبی پوپری-هیدگری موافق نیستم و نمیدانم چرا متفکران -خصوصا در بحثهایی که در سالهای اخیر در ایران رواج یافته- باید لزوما در یکی از این دستهبندیها قرار بگیرند. از این گذشته، بهنظرم نگاه او، بیش از آنکه تحتتاثیر هیدگر یا هر فیلسوف دیگری باشد، متاثر از عرفان ابنعربی است. روایت مرتضی آوینی از جنگ و واقعه کربلا «تأویلی» است. او معتقد است به یک تاریخ ظاهری و یک تاریخ باطنی، یک عالم ظاهر و یک عالم باطن. او معتقد است این دو با هم در تناقض نیستند بلکه عالم ظاهر –چنانکه هست- بر عالم باطن شهادت میدهد، اما ما قادر به ادراک آن نیستیم. در اواخر کتاب فتح خون چندینبار این جمله را به صورتهای مختلف تکرار میکند. اگر او واقعیت را بیاعتبار میدانست، این کتاب باید کلا از دیدگاه راوی نوشته میشد و نوشتن آن بسیار هم راحتتر میبود. اما کاری که او در این کتاب میکند، استناد به واقعیت و تأویل آن برای ظاهر کردن حقیقت است. او فرازهایی از مستندات تاریخی را که بیانگر درد و زشتی و دشواری است و احساسات زودگذر مخاطب را برمیانگیزد و بهاصطلاح اشک او را درمیآورد حذف میکند، چون این احساسات را مانع درک عمق این واقعه میداند. او بهجای اینکه مخاطبش را به گریه بیندازد، او را با بغضی فروخورده و اندوهی عمیق بر جای میگذارد که در عین حال زیباست چون به حقیقت عاشورا و حقیقت عالم پیوند خورده که عین زیبایی است.
آوینی در امکانات ذاتی سینما کاوش میکند تا حقیقت جنگ را به تصویر بکشد. وجهتمایز جنگ ما با سایر جنگهای کل تاریخ (بهجز جنگهای صدر اسلام) چیست؟ جوابی که او در این مستندها تدارک میکند مفهوم شهادت و شهادتطلبی است و از نظر تاریخی هم این جنگ را در امتداد نبرد عاشورا قرار میدهد. از نظر او شهادتطلبی هویت جنگ ماست و او میخواهد این هویت را در فیلمهایش برجسته کند. او برای نمایش این مفهوم از یکسو بخشی از واقعیتها را -که بخش خشن و دردآور جنگ است- حذف میکند و از سوی دیگر گفتار متنی به فیلمها اضافه میکند. طبیعتا آنچه به تصویر میکشد کل واقعیت بیرونی نیست، بلکه بخشی از آن است که به واقعیت باطنی جنگ رهنمون میشود و هویت آن را روشن میکند. او در این مستندها عناصری از واقعیت را -که برانگیزاننده احساسات آنی است- حذف میکند تا بتواند معنای پوشیده این جنگ را نمایان کند. میشود بحث یا نقد را به این شکل مطرح کرد که اساسا آیا ارائه این هویت، با توجه به اقتضائات ذاتی سینما، با نمایش کل واقعیت بیرونی امکانپذیر است یا نه؟
Telegram
attach 📎
🔘مصاحبه روزنامه فرهیختگان با سرکار خانم مریم امینی؛ همسر شهید سیدمرتضی آوینی و مدیر مؤسسه شهید آوینی
بخش آخر
اتفاقا یکی از موضوعاتی که حجم زیادی از نوشتههای سینمایی آوینی را به خود اختصاص داده، معنای رایج واقعیت و تفاوتش با واقعیت نفسالامری است که موردنظر او بوده است. حتی مقاله مستقلی با عنوان «واقعیت در سینمای مستند» نوشته که در جلد سوم کتاب «آینه جادو» به چاپ رسیده است.
اینطور نیست که برای تحلیل مستندهای یک کارگردان، خواندن مطالبش در مورد سینما ضرورت داشته باشد، اما در مورد مستندهایی بیسابقه در مورد جنگ، از سوی مولفی که نظریهاش در مورد سینما هم بیسابقه است، موضوع بهکلی فرق میکند و مطالعه نوشتههایش را هم الزامی میکند. بهنظرم این نوع بحثهایی که متداول شده و شما در سوالتان مطرح کردید، در مورد تفکر آوینی و نگاهش به واقعیت، سینما، جنگ و اصولا عالم و آدم یا ناشی از عدمشناخت است یا غرضورزانه. اتفاقا این ارزیابی آثار آوینی بدون رجوع به کل منظومه فکری اوست که موجب رواج بحثهای انتزاعی میشود. به این معنی که بخشی از تفکر یا آثار او از کل مجموعه انتزاع میشود، متناسب با سلیقه و اهداف افراد دیگری مجددا سامان مییابد و به خلق واقعیتی میانجامد که با واقعیت تفکر آوینی تناسبی ندارد.
بخش آخر
اتفاقا یکی از موضوعاتی که حجم زیادی از نوشتههای سینمایی آوینی را به خود اختصاص داده، معنای رایج واقعیت و تفاوتش با واقعیت نفسالامری است که موردنظر او بوده است. حتی مقاله مستقلی با عنوان «واقعیت در سینمای مستند» نوشته که در جلد سوم کتاب «آینه جادو» به چاپ رسیده است.
اینطور نیست که برای تحلیل مستندهای یک کارگردان، خواندن مطالبش در مورد سینما ضرورت داشته باشد، اما در مورد مستندهایی بیسابقه در مورد جنگ، از سوی مولفی که نظریهاش در مورد سینما هم بیسابقه است، موضوع بهکلی فرق میکند و مطالعه نوشتههایش را هم الزامی میکند. بهنظرم این نوع بحثهایی که متداول شده و شما در سوالتان مطرح کردید، در مورد تفکر آوینی و نگاهش به واقعیت، سینما، جنگ و اصولا عالم و آدم یا ناشی از عدمشناخت است یا غرضورزانه. اتفاقا این ارزیابی آثار آوینی بدون رجوع به کل منظومه فکری اوست که موجب رواج بحثهای انتزاعی میشود. به این معنی که بخشی از تفکر یا آثار او از کل مجموعه انتزاع میشود، متناسب با سلیقه و اهداف افراد دیگری مجددا سامان مییابد و به خلق واقعیتی میانجامد که با واقعیت تفکر آوینی تناسبی ندارد.
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘بیعت نخستین
🔸ای كاش میشد با يكايك آنان سخن گفت و از نام و نشانشان پرسيد.
🔹يكی از همدان آمده است و ديگری از زابل، و ميان اين دو شهر فاصلهای است از غرب تا شرق اما ايمان فاصلهها را نفی میكند و همه را يك جا گرد میآورد.
🔸بسيجی جوانی با دست زخمی رو به دوربين میگويد: «دست كه كمه، تا جونمون باشه فدای اين اسلام میكنيم.»
🔹دست كه كم است، ما جانمان را نيز فدای اسلام میكنيم. اين سخن مردمی است كه رسم هميشگی تاريخ را شكستهاند و بر بيعت نخستين خويش همچنان استوار و مستقيم ماندهاند.
🔸مردم يكی از دو ركن اساسی عهد و پيمانی هستند كه اكنون در كار تغيير بنيان عالم است، عهدِ بيعتی كه بين امام و امت برای حفظ اسلام و اقامه عدل انعقاد يافته است.
#گنجینه_آسمانی
🆔 @Vahepub
🔘بیعت نخستین
🔸ای كاش میشد با يكايك آنان سخن گفت و از نام و نشانشان پرسيد.
🔹يكی از همدان آمده است و ديگری از زابل، و ميان اين دو شهر فاصلهای است از غرب تا شرق اما ايمان فاصلهها را نفی میكند و همه را يك جا گرد میآورد.
🔸بسيجی جوانی با دست زخمی رو به دوربين میگويد: «دست كه كمه، تا جونمون باشه فدای اين اسلام میكنيم.»
🔹دست كه كم است، ما جانمان را نيز فدای اسلام میكنيم. اين سخن مردمی است كه رسم هميشگی تاريخ را شكستهاند و بر بيعت نخستين خويش همچنان استوار و مستقيم ماندهاند.
🔸مردم يكی از دو ركن اساسی عهد و پيمانی هستند كه اكنون در كار تغيير بنيان عالم است، عهدِ بيعتی كه بين امام و امت برای حفظ اسلام و اقامه عدل انعقاد يافته است.
#گنجینه_آسمانی
🆔 @Vahepub
متن کامل گفتوگو با خانم مریم امینی و آقای محمدمهدی شاکری درباره کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» و متن کامل نامه دکتر داوری اردکانی درباره این کتاب در سایت خبر آنلاین
🔻🔻🔻
yun.ir/hjcsqa
🆔 @Vahepub
🔻🔻🔻
yun.ir/hjcsqa
🆔 @Vahepub
اروپاییها هنوز خردشان در قیاس با جهان توسعهنیافته چندان پریشان نشده است که معنی و جایگاه نظرها و کارها را درنیابند و به جای تأمل برای درک و فهم روابط امور به ظاهر اکتفا کنند یا هر چیزی را با چیز دیگر بیامیزند و قصد و غرض سیاسی را باعث و راهبر نظر و عمل و حتی منشأ ابداع هنری بدانند.
آوینی انقلاب را نه جانشین شدن یک سیاست و حکومت به جای حکومت دیگر، بلکه انقلاب در جانها و آغاز عصری دیگر که در آن صفا و امید و آزادی و آسایش مردم، جای ریا و دروغ و افسردگی و استبداد و قهر را بگیرد، میدانست. اگر آوینی جنگ و دفاع رزمندگان و روحیات و اقوال آنها را ضبط و ثبت کرده است، قصدش تبلیغ سیاسی نبوده و برای تبلیغات و حتی برای تلویزیون فیلم نساخته است.
نویسنده به درستی دریافته است که او شرایط دشوار و واقعیت بسیار تلخ را گاهی به قصّه تبدیل کرده است (ص ۱۸۲) آوینی «در حالی که تماشاگر را به درون قصه میبرد و همزمان او را در برابر سختی زندگی روزمره قرار میدهد، هرگونه منطق زمانی خطی را نفی میکند و با گسستهای زمانی بازی میکند؛ برخلاف مستندی سازمانی که باید متوجه پیشرفت اقدامات دولتی باشد یا فیلمی در خدمت حکومت که باید مخاطب را در مورد اقدامات انجام شده متقاعد کند ...» (ص ۱۸۳) حتی وقتی جهادگران در روستاها را نشان میدهد، جهادگر «مظهر سیاست قوی دولت نیست بلکه تجسم توجهی هدفمند و گوشی شنواست» (ص۱۸۶)
توجه کنیم که مثلاً مسائل فیلم (هفت قصه از بلوچستان) پیچیدهتر از انتظارات مخاطب از یک برنامه تلویزیونی مخصوص فعالیتهای جهاد سازندگی است. نه حرکت جمعی عظیمی در آن وجود دارد نه شعاری نه اتفاقنظر آشکاری و نه فردایی سرورانگیز و شادمانه. فیلم وصف فلاکت زندگی روستاییان است و وضع روحی و اخلاقی آنها را چنان نشان میدهد که گویی انقلابی روی نداده است (ص۱۸۶)
نویسنده در کتاب خود با تمهید دو مقدمه مهم برای خواننده، شرایطی فراهم میآورد که تفاوت نگاه آوینی و خاص بودن آن را دریابد. در ابتدا، فصلی درباره فیلم جنگی و اوصاف و تاریخ آن مینویسد و سپس به فیلمهای جنگی که در ایران ساخته شده است، میپردازد و مثلا نشان میدهد که فیلمهای «سینمای جنگی» جنگ ایران و عراق را مشخصاً بر اساس اسطورههای بزرگ هالیوودی در ساختارهای رواییای بررسی میکنند که معرف جنگها در غربند ... ص ۱۲۷.
نویسنده راه دیگری را هم در مستندسازی گشوده میبیند که به نظر او، از آن راه، دگرگونی اساسی در سینمای ایران پدید آمده است. این دگرگونی عمده تحت تأثیر مستندسازانی است که از دوربین بهره میگیرند تا وجوه پنهان ایران مدرن و شکوفا را به تصویر بکشند. وجوهی مثل زندگی روزمره فقیرترینها با عقاید و باورهای دینی سنتی و عامیانه که رژیم شاه به عمد آنها را پنهان میکرد. بیتردید، فروغ فرخزاد شاعر با مستند «خانه سیاه است» ۱۳۴۲ اولین مستند سازی است که روزنی را در سینما گشود که تاکنون به صورتی گسترده، قوانین روایی و فیلمسازی را به خدمت گرفته است (ص ۱۳۹) نویسنده میخواهد به درستی بگوید که آوینی در پی این مستندسازان آمده است. و برای اینکه بگوید آوینی چگونه کار ثبت و صورتبندی جنگ را آغاز کرده است، جملهای از ژان لوکگدار نقل و شرح میکند. عبارت ژان لوکگدار اینست که دوربین و تکنیکهای تصویربرداری (و صدابرداری و تدوین) بیشتر با مسائل اخلاقی سر و کار دارند و از جمله آنها اینکه چگونه نمایش دهیم. به دنبال چه تأثیری بر تماشاگران هستیم. به نظر او شیوههایی و از جمله مقهور ساختن مخاطب غیر اخلاقیاند و به اینجا میرسد که ابزارهای خاص سینما میتواند حامل خفقان یا از خود بیگانگی مضاعف باشند یا برعکس فضاهای آزاد و خودگردان عاطفی و فکری ایجاد کنند. پیداست که به قول نویسنده، آوینی و همکارانش، پیرو ژان لوک گدار نبودهاند اما همان نکتهبینیها و نگرانیهای اخلاقی او را داشتهاند (صص ۱۸۸-۱۸۹)
آوینی با دوربین و تصاویری که از جبهه جنگ و جنگندگانش میگرفته است، چه میکرده و به مدد آنها چه میخواسته است بگوید؟ نویسنده با طرح بحث ظاهر و باطن در تشیع و حفظ ظاهر در عین رجوع به باطن، مقصد آوینی را نه تصویر جنگ بلکه نشان دادن حقیقت دانسته و کوشیده است با رجوع به هانری کُربن و وصفی که او از تشیع و عرفان شیعی میکند، راهی برای تفسیر گفتارهایی که معمولاً آوینی بر تصاویر میافزود، بیابد. گرچه کُربن با انقلاب میانهای نداشت و آوینی هم کربنی نبود. رؤیای مدینه آسمانی کُربن نمیتوانست برای جهانی که امید از آن رخت برمیبندد، بیجاذبه باشد. آوینی هم در رؤیای مدینه آسمانی بود (و این چیزیست که بعضی گروهها و اشخاص سیاسی سیاست ناشناس هرگز به آن فکر نکردند و تعلق خاطر به انقلاب را به خشونت طلبی و روح استبدادی و فاشیسم و ... نسبت میدادند و میدهند)
آوینی انقلاب را نه جانشین شدن یک سیاست و حکومت به جای حکومت دیگر، بلکه انقلاب در جانها و آغاز عصری دیگر که در آن صفا و امید و آزادی و آسایش مردم، جای ریا و دروغ و افسردگی و استبداد و قهر را بگیرد، میدانست. اگر آوینی جنگ و دفاع رزمندگان و روحیات و اقوال آنها را ضبط و ثبت کرده است، قصدش تبلیغ سیاسی نبوده و برای تبلیغات و حتی برای تلویزیون فیلم نساخته است.
نویسنده به درستی دریافته است که او شرایط دشوار و واقعیت بسیار تلخ را گاهی به قصّه تبدیل کرده است (ص ۱۸۲) آوینی «در حالی که تماشاگر را به درون قصه میبرد و همزمان او را در برابر سختی زندگی روزمره قرار میدهد، هرگونه منطق زمانی خطی را نفی میکند و با گسستهای زمانی بازی میکند؛ برخلاف مستندی سازمانی که باید متوجه پیشرفت اقدامات دولتی باشد یا فیلمی در خدمت حکومت که باید مخاطب را در مورد اقدامات انجام شده متقاعد کند ...» (ص ۱۸۳) حتی وقتی جهادگران در روستاها را نشان میدهد، جهادگر «مظهر سیاست قوی دولت نیست بلکه تجسم توجهی هدفمند و گوشی شنواست» (ص۱۸۶)
توجه کنیم که مثلاً مسائل فیلم (هفت قصه از بلوچستان) پیچیدهتر از انتظارات مخاطب از یک برنامه تلویزیونی مخصوص فعالیتهای جهاد سازندگی است. نه حرکت جمعی عظیمی در آن وجود دارد نه شعاری نه اتفاقنظر آشکاری و نه فردایی سرورانگیز و شادمانه. فیلم وصف فلاکت زندگی روستاییان است و وضع روحی و اخلاقی آنها را چنان نشان میدهد که گویی انقلابی روی نداده است (ص۱۸۶)
نویسنده در کتاب خود با تمهید دو مقدمه مهم برای خواننده، شرایطی فراهم میآورد که تفاوت نگاه آوینی و خاص بودن آن را دریابد. در ابتدا، فصلی درباره فیلم جنگی و اوصاف و تاریخ آن مینویسد و سپس به فیلمهای جنگی که در ایران ساخته شده است، میپردازد و مثلا نشان میدهد که فیلمهای «سینمای جنگی» جنگ ایران و عراق را مشخصاً بر اساس اسطورههای بزرگ هالیوودی در ساختارهای رواییای بررسی میکنند که معرف جنگها در غربند ... ص ۱۲۷.
نویسنده راه دیگری را هم در مستندسازی گشوده میبیند که به نظر او، از آن راه، دگرگونی اساسی در سینمای ایران پدید آمده است. این دگرگونی عمده تحت تأثیر مستندسازانی است که از دوربین بهره میگیرند تا وجوه پنهان ایران مدرن و شکوفا را به تصویر بکشند. وجوهی مثل زندگی روزمره فقیرترینها با عقاید و باورهای دینی سنتی و عامیانه که رژیم شاه به عمد آنها را پنهان میکرد. بیتردید، فروغ فرخزاد شاعر با مستند «خانه سیاه است» ۱۳۴۲ اولین مستند سازی است که روزنی را در سینما گشود که تاکنون به صورتی گسترده، قوانین روایی و فیلمسازی را به خدمت گرفته است (ص ۱۳۹) نویسنده میخواهد به درستی بگوید که آوینی در پی این مستندسازان آمده است. و برای اینکه بگوید آوینی چگونه کار ثبت و صورتبندی جنگ را آغاز کرده است، جملهای از ژان لوکگدار نقل و شرح میکند. عبارت ژان لوکگدار اینست که دوربین و تکنیکهای تصویربرداری (و صدابرداری و تدوین) بیشتر با مسائل اخلاقی سر و کار دارند و از جمله آنها اینکه چگونه نمایش دهیم. به دنبال چه تأثیری بر تماشاگران هستیم. به نظر او شیوههایی و از جمله مقهور ساختن مخاطب غیر اخلاقیاند و به اینجا میرسد که ابزارهای خاص سینما میتواند حامل خفقان یا از خود بیگانگی مضاعف باشند یا برعکس فضاهای آزاد و خودگردان عاطفی و فکری ایجاد کنند. پیداست که به قول نویسنده، آوینی و همکارانش، پیرو ژان لوک گدار نبودهاند اما همان نکتهبینیها و نگرانیهای اخلاقی او را داشتهاند (صص ۱۸۸-۱۸۹)
آوینی با دوربین و تصاویری که از جبهه جنگ و جنگندگانش میگرفته است، چه میکرده و به مدد آنها چه میخواسته است بگوید؟ نویسنده با طرح بحث ظاهر و باطن در تشیع و حفظ ظاهر در عین رجوع به باطن، مقصد آوینی را نه تصویر جنگ بلکه نشان دادن حقیقت دانسته و کوشیده است با رجوع به هانری کُربن و وصفی که او از تشیع و عرفان شیعی میکند، راهی برای تفسیر گفتارهایی که معمولاً آوینی بر تصاویر میافزود، بیابد. گرچه کُربن با انقلاب میانهای نداشت و آوینی هم کربنی نبود. رؤیای مدینه آسمانی کُربن نمیتوانست برای جهانی که امید از آن رخت برمیبندد، بیجاذبه باشد. آوینی هم در رؤیای مدینه آسمانی بود (و این چیزیست که بعضی گروهها و اشخاص سیاسی سیاست ناشناس هرگز به آن فکر نکردند و تعلق خاطر به انقلاب را به خشونت طلبی و روح استبدادی و فاشیسم و ... نسبت میدادند و میدهند)
اما به هیچ گروه سیاسی نپیوست و از هیچ سیاست خاص حمایت نکرد هر چند که شاید تیرگی و پوشیدگی افق زمان را از یاد برد و به پدید آمدن یک نظم آسمانی و اخلاقی آن هم در جهانی که جهل و فقر در آن همهکاره است امید بست (من هم در این راه همراه و شریک او بودم) این خوشبینی اگر برای خرد همگانی و فهم رایج سیاسی امری عادی بود با فکر تاریخی مناسبتی نداشت و مشکل جهانی بود. وقتی زمان پست مدرن فرارسیده بود و جهان دیگر چشماندازی نداشت و زمانه، زمانه وفاداری و امید نبود و کُربن به ما ایرانیان یادآوری میکرد که فردای خود را در گذشتهای که آن را از یاد بردهایم و از طریق رجوع به عالم خیال مجرد بجوییم. طبیعی بود که کسانی آن را یک بشارت تلقی کنند ولی تا آنجا که من میدانم، آوینی نه به طرح کُربن بلکه به استقلال کشور و آزادی مردم و پدید آمدن یک جامعه معنوی و اخلاقی فکر میکرد. نویسنده کتاب روایت جنگ هم به ما میگوید که آوینی در جنگ نه صرف خشونت و کسب پیروزی و افتخار بلکه جلوه و ظهور حقیقت را میدیده است. جنگ حتی اگر امری ناگزیر باشد، غایت و مطلوب نیست. رزمندگان هم نه برای اظهار دشمنی با این و آن میجنگند، بلکه در آزمایش خطیر مقابله با ظلم و فساد و خودپالایی و در راه تهذیب خویش قدم برمیدارند. مقصد جنگ، غلبه و پیروزی نیست بلکه آزاد شدن و آزادی است. در انقلاب این امید بوجود آمد که دوران تکرار امروز بی فردا به سر آمده است و کم کم دارد راهی برای رهایی و آزادی گشوده میشود. این دلبستگی چندان قوت داشت که زشتیها را از نظرها میپوشاند.
آوینی و من به این راه رویایی دلبستگی داشتیم. وقتی راه توسعه بسته یا فراموش میشود و روح توسعهنیافتگی غلبه میکند دو راه بیشتر وجود ندارد یا به فرو رفتن در مرداب تباهی باید تسلیم شد یا برای یافتن راه برونشد، به آینده رؤیایی و امثال آنچه کربن تعلیم میکرد پناه برد. این راه گرچه در ابتدا، امن و بیخطر و کوتاه به نظر میرسد و روندگان زیادی هم دارد، معلوم نیست که به کجا میرسد و چه بر سر روندگانش میآید. در چنین شرایطی باید به خدا پناه برد.
در انقلاب، مردم ایران به راه خدا و دین میل کردند و به خصوص جوانان در ابتدای راه که راه جنگ و خون و شهادت هم بود، صفا و وفاداری نشان دادند. فضیلت آوینی این بود که آیینهای در برابر جنگ قرار داد تا زیبایی صفا و تعلق به آزادگی را نشان دهد. در پایان بخش چهارم از فصل چهارم که عنوانش «در میانه امر مرئی و نامرئی» است، نویسنده به این نتیجه رسیده است که آوینی بیننده را دعوت میکند که صرفاً به آنچه بر صفحه تلویزیون نقش میبندد اکتفا نکند. او کار آوینی را یادآور تمثیلی میداند که کراکوئر، منتقد و محقق سینما به آن متوسل شده است. «کراکوئر به افسانه پرسئوس اشاره میکند که با استفاده از آیینهای- که در واقع سپر صیقلی اهدایی آتنا به او بود- به مصاف گورگون رفت و بدون اینکه مستقیم به چشمان کشنده او نگاه کند با نگاه در آیینه از نگاه مرگبار او در امان ماند.» به نظر کراکوئر «ما زشتیها و پلشتیهای واقعیت را نمیبینیم و نمیتوانیم ببینیم ...» (ص ۲۸۳)
آیا تصاویر سینما با آینه آتنا شباهت دارد که هم میپوشاند و هم آشکار میکند. مراد نویسنده اینست که آوینی هم ساز و کاری ایجاد کرده است که به بیننده اجازه میدهد پلشتیهای جنگ را نبیند و نگاهش را از جنگ برگیرد تا خودش را با دیدن آن کور نکند و از این راه معنای حقیقی جنگ را دریابد (ص ۲۸۳)
راستی آیا میتوان به طور کلی زشتیها و مخصوصاً پلشتیهای جنگ را ندید و معنی آن را دریافت؟ مراد نویسنده صرفاً ندیدن پلشتیهای جنگ در تصویر و روی پرده سینما و تلویزیون است. گویی فیلمساز سپری دارد که زشتیها را میپوشاند اما بیننده چه باید بکند و در تصویری که زشتیهایش حذف شده است، چگونه معنی را دریابد. ظاهراً میان فیلمساز و بیننده پیوند تفاهمی وجود دارد و با این نسبت، بیننده معنای پنهان در پس پرده و پشت تصویر را میبیند. با این وصف بسیار مشکل است که بدانیم آوینی چه آینهای داشته است که به نظر نویسنده میخواسته است راهی به سوی جامعه آخرالزمانی رسته از دوری و بیگانگی آدمی از حقیقت خویش بگشاید. نویسنده هم این راه را دشوار میبیند و مخصوصاً متذکر است که پیمودن آن در سینما دشواریها و پیچیدگیهای خاص دارد.
نمیدانم شما که از هر کس از هر حیث به آوینی نزدیکتر بودید، درباره نوشته خانم دوویکتور چه نظری دارید. من هم که با آن عزیز گرانمایه دوستی و همنوایی داشتم، لازم نیست او را از طریق فیلمهایش بشناسم. من سپر آیینهوار آوینی را تا حدودی میشناسم و شاید گاهی در آن نظر کرده باشم. در آینه آوینی، جهان متجدد به پایان راه خود رسیده است و تصویر این راه رو به پایان، چنین القا میکند که عالم و آدمی از نو ساخته خواهد شد.
آوینی و من به این راه رویایی دلبستگی داشتیم. وقتی راه توسعه بسته یا فراموش میشود و روح توسعهنیافتگی غلبه میکند دو راه بیشتر وجود ندارد یا به فرو رفتن در مرداب تباهی باید تسلیم شد یا برای یافتن راه برونشد، به آینده رؤیایی و امثال آنچه کربن تعلیم میکرد پناه برد. این راه گرچه در ابتدا، امن و بیخطر و کوتاه به نظر میرسد و روندگان زیادی هم دارد، معلوم نیست که به کجا میرسد و چه بر سر روندگانش میآید. در چنین شرایطی باید به خدا پناه برد.
در انقلاب، مردم ایران به راه خدا و دین میل کردند و به خصوص جوانان در ابتدای راه که راه جنگ و خون و شهادت هم بود، صفا و وفاداری نشان دادند. فضیلت آوینی این بود که آیینهای در برابر جنگ قرار داد تا زیبایی صفا و تعلق به آزادگی را نشان دهد. در پایان بخش چهارم از فصل چهارم که عنوانش «در میانه امر مرئی و نامرئی» است، نویسنده به این نتیجه رسیده است که آوینی بیننده را دعوت میکند که صرفاً به آنچه بر صفحه تلویزیون نقش میبندد اکتفا نکند. او کار آوینی را یادآور تمثیلی میداند که کراکوئر، منتقد و محقق سینما به آن متوسل شده است. «کراکوئر به افسانه پرسئوس اشاره میکند که با استفاده از آیینهای- که در واقع سپر صیقلی اهدایی آتنا به او بود- به مصاف گورگون رفت و بدون اینکه مستقیم به چشمان کشنده او نگاه کند با نگاه در آیینه از نگاه مرگبار او در امان ماند.» به نظر کراکوئر «ما زشتیها و پلشتیهای واقعیت را نمیبینیم و نمیتوانیم ببینیم ...» (ص ۲۸۳)
آیا تصاویر سینما با آینه آتنا شباهت دارد که هم میپوشاند و هم آشکار میکند. مراد نویسنده اینست که آوینی هم ساز و کاری ایجاد کرده است که به بیننده اجازه میدهد پلشتیهای جنگ را نبیند و نگاهش را از جنگ برگیرد تا خودش را با دیدن آن کور نکند و از این راه معنای حقیقی جنگ را دریابد (ص ۲۸۳)
راستی آیا میتوان به طور کلی زشتیها و مخصوصاً پلشتیهای جنگ را ندید و معنی آن را دریافت؟ مراد نویسنده صرفاً ندیدن پلشتیهای جنگ در تصویر و روی پرده سینما و تلویزیون است. گویی فیلمساز سپری دارد که زشتیها را میپوشاند اما بیننده چه باید بکند و در تصویری که زشتیهایش حذف شده است، چگونه معنی را دریابد. ظاهراً میان فیلمساز و بیننده پیوند تفاهمی وجود دارد و با این نسبت، بیننده معنای پنهان در پس پرده و پشت تصویر را میبیند. با این وصف بسیار مشکل است که بدانیم آوینی چه آینهای داشته است که به نظر نویسنده میخواسته است راهی به سوی جامعه آخرالزمانی رسته از دوری و بیگانگی آدمی از حقیقت خویش بگشاید. نویسنده هم این راه را دشوار میبیند و مخصوصاً متذکر است که پیمودن آن در سینما دشواریها و پیچیدگیهای خاص دارد.
نمیدانم شما که از هر کس از هر حیث به آوینی نزدیکتر بودید، درباره نوشته خانم دوویکتور چه نظری دارید. من هم که با آن عزیز گرانمایه دوستی و همنوایی داشتم، لازم نیست او را از طریق فیلمهایش بشناسم. من سپر آیینهوار آوینی را تا حدودی میشناسم و شاید گاهی در آن نظر کرده باشم. در آینه آوینی، جهان متجدد به پایان راه خود رسیده است و تصویر این راه رو به پایان، چنین القا میکند که عالم و آدمی از نو ساخته خواهد شد.
او طلیعه ظهور این عالم و آدم نو را در انقلاب و در جنگ پیدا کرد و تصویری از آن ساخت. دریغا که آیینه زشتیهای اطراف این طلیعه آرزویی را پوشاند. من هم که در آن آیینه نظر میکردم بسیار چیزها را که میبایست ببینم ندیدم. سپر آتنا در مواقع خاص و خطیر باید به کار برده شود نه برای گشایش راهی به آینده. این سپر وسیله حفظ آینده نزدیک است و امروز را مینماید. فردا و پسفردا دوباره باید در آن نظر کرد و دید که چه پیدا و چه پوشیده است. در این تماشا ممکن است زشتی و پلشتی چندان غلبه کند که آیینه از عهده پوشاندن آن برنیاید. متأسفانه آوینی خیلی زود ما را ترک کرد و به خیل جوانانی پیوست که شهید صفا و وفا بودند و صفا و وفایشان را تصویر کرده بود. او رفت و درد و دریغ فقدانش نصیب ما شد و فرصت نیافت که آیینهاش را روبروی زمانه پس از جنگ بگیرد و تصویرهای تازه بسازد و اگر فرصت مییافت کسی نبود که وقتی آیینه نقش زشتی به او مینمود آن را پنهان بدارد، هیچکس نمیتواند بگوید که فردای مردمان ادامه امروزشان است یا با امروزشان چه تفاوتی دارد ولی آنان که آینه فهم و «قدح آینه کردار» میجویند یا دارند، آنچه را که میبینند و مییابند بازمیگویند بخصوص اگر در کار تصویرسازی، استاد باشند. کتاب روایت جنگ بخصوص برای اهل فرهنگ و سینما، کتابی خواندنی و پر از درس و تذکر است و علاوه بر مزایای تحقیقی که دارد، سعی نویسنده در نزدیک شدن به آنچه هست و روی میدهد و علاقهاش به فهم اندیشه و عمل و رفتار غیر اروپاییان شایسته ستایش است. البته اشاراتی هم دارد که میبایست تفسیر شود. من در این مقام این کار را روا ندانستم و نکته آخر اینکه اگر کتاب به کار آوینی نپرداخته بود، آن را نمیخواندم اما اکنون که خواندهام از خواندنش خوشحالم و فکر میکنم علاوه بر اهل سینما که باید آن را بخوانند، علاقمندان به مسائل اجتماعی و سیاسی هم در آن نکات آموختنی بسیار مییابند. از اینکه با فرستادن کتاب، عهد مودّت را تجدید کردید خوشحال و سپاسگزارم.»
🔘مفرح، شاداب، سریع و بیتکلف
🔸معدودی داستان شخصی درمورد صنعت فیلمسازی هست که به اندازهی ماجراجوییهای جنونآمیز کورمن فریبنده باشد.
🔹این یک کتاب سرگرمکننده و کمک آموزشی در مورد تاریخ سینما و درســی است فشرده دربارهی فیلمسازی با بودجهی اندک اما کارآمد توسط یک نابغهی سرکش.
🔸کورمن با انباشتن کتابش از توصیه، نقطهنظر و شوخی، درعین آموزش به مخاطبانش، آنها را سرحال میآورد.
🔹کتابی واقعاً ارزشمند، برای همهی نویسندگان، کارگردانها، تهیهکنندگان و بازیگران تازهکار و باتجربه.
#راجر_کورمن
🆔 @Vahepub
🔘مفرح، شاداب، سریع و بیتکلف
🔸معدودی داستان شخصی درمورد صنعت فیلمسازی هست که به اندازهی ماجراجوییهای جنونآمیز کورمن فریبنده باشد.
🔹این یک کتاب سرگرمکننده و کمک آموزشی در مورد تاریخ سینما و درســی است فشرده دربارهی فیلمسازی با بودجهی اندک اما کارآمد توسط یک نابغهی سرکش.
🔸کورمن با انباشتن کتابش از توصیه، نقطهنظر و شوخی، درعین آموزش به مخاطبانش، آنها را سرحال میآورد.
🔹کتابی واقعاً ارزشمند، برای همهی نویسندگان، کارگردانها، تهیهکنندگان و بازیگران تازهکار و باتجربه.
#راجر_کورمن
🆔 @Vahepub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘یک کتاب ارزشمند
🔹کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» با نگاهی به مستندهای شهید سیدمرتضی آوینی، تألیف دکتر انیس دوویکتور استاد دانشگاه سوربن است که محمدمهدی شاکری مترجم و مریم امینی سرویراستار آن بودهاند و ترجمه و انتشار این کتاب در چارچوب همکاری بنیاد سینمایی فارابی، نشر واحه و انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران (ایفری) به انجام رسیده است.
🔸نشست مجازی نقد و بررسی کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» با نگاهی به مستندهای سیدمرتضی آوینی، نوشته خانم انیس دوویکتور، استاد دانشگاه سوربن، در روز ۲۰شهریور با حضور مریم امینی همسر شهید آوینی و مدیر نشر واحه، محمدمهدی شاکری مترجم کتاب، محمدحسن مهدویان کارگردان سینما و سیدعلی میرفتاح نویسنده و روزنامهنگار، بهصورت مجازی برگزار شد.
#روایت_جنگ_در_دل_جنگ
🆔 @Vahepub
🔹کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» با نگاهی به مستندهای شهید سیدمرتضی آوینی، تألیف دکتر انیس دوویکتور استاد دانشگاه سوربن است که محمدمهدی شاکری مترجم و مریم امینی سرویراستار آن بودهاند و ترجمه و انتشار این کتاب در چارچوب همکاری بنیاد سینمایی فارابی، نشر واحه و انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران (ایفری) به انجام رسیده است.
🔸نشست مجازی نقد و بررسی کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» با نگاهی به مستندهای سیدمرتضی آوینی، نوشته خانم انیس دوویکتور، استاد دانشگاه سوربن، در روز ۲۰شهریور با حضور مریم امینی همسر شهید آوینی و مدیر نشر واحه، محمدمهدی شاکری مترجم کتاب، محمدحسن مهدویان کارگردان سینما و سیدعلی میرفتاح نویسنده و روزنامهنگار، بهصورت مجازی برگزار شد.
#روایت_جنگ_در_دل_جنگ
🆔 @Vahepub
🔘 چشم سِر
🔸در روزگار ما مرگ آگاهی را عارضهای روانی میشمارند که بشر را از نُرمالیته یا سلامت روانی دور میدارد.
🔹اگر چشم سِر داشتیم، در هر نهالی که سبزه میزد و در هر جوانهای که میرویید و در هر شکوفهای که میشکفت، ذکری از آن روز مییافتیم که بذر اجساد ما در گور خواهد شکافت و ناگاه سر از قبرها بر خواهیم داشت و چشم به جهانی دیگر خواهیم گشود.
#آغازی_بر_یک_پایان
🆔 @Vahepub
🔸در روزگار ما مرگ آگاهی را عارضهای روانی میشمارند که بشر را از نُرمالیته یا سلامت روانی دور میدارد.
🔹اگر چشم سِر داشتیم، در هر نهالی که سبزه میزد و در هر جوانهای که میرویید و در هر شکوفهای که میشکفت، ذکری از آن روز مییافتیم که بذر اجساد ما در گور خواهد شکافت و ناگاه سر از قبرها بر خواهیم داشت و چشم به جهانی دیگر خواهیم گشود.
#آغازی_بر_یک_پایان
🆔 @Vahepub
🔘انسان حسینی
🔸غایت خلقت جهان پرورش انسانهایی است که در برابر شدائد، بر هرچه ترس و شک و تردید و تعلق است غلبه کنند و حسینی شوند.
#روایت_فتح
🆔 @Vahepub
🔸غایت خلقت جهان پرورش انسانهایی است که در برابر شدائد، بر هرچه ترس و شک و تردید و تعلق است غلبه کنند و حسینی شوند.
#روایت_فتح
🆔 @Vahepub
🔘ماهیت دوگانهٔ «تکنولوژی»
🔸نظم گستردهی تمدن اروپایی متکی به تکنولوژی است و این نقطهٔ قدرت درست همان نقطه ضعف اوست. وقتی انسان به قدرتی اتکا پیدا کند که بیرون از وجود اوست، دیگر نمیتواند خود را قدرتمند بداند.
نقطهٔ اتکای بیرونی همواره با یک نقطه ضعف درونی همراه است.
🔹بشر در همان حال که به تکنولوژی عشق میورزد، سرچشمهٔ اضطراب و ترس خویش را نیز در آن میجوید و همه در عین تلاش روزافزون برای برخورداری از تکنولوژی و اتوماسیون، در مذمت ماشینیسم خطابه میخوانند. پیچیدگی، هرچه هست، در همینجاست.
#فردایی_دیگر
🆔 @Vahepub
🔸نظم گستردهی تمدن اروپایی متکی به تکنولوژی است و این نقطهٔ قدرت درست همان نقطه ضعف اوست. وقتی انسان به قدرتی اتکا پیدا کند که بیرون از وجود اوست، دیگر نمیتواند خود را قدرتمند بداند.
نقطهٔ اتکای بیرونی همواره با یک نقطه ضعف درونی همراه است.
🔹بشر در همان حال که به تکنولوژی عشق میورزد، سرچشمهٔ اضطراب و ترس خویش را نیز در آن میجوید و همه در عین تلاش روزافزون برای برخورداری از تکنولوژی و اتوماسیون، در مذمت ماشینیسم خطابه میخوانند. پیچیدگی، هرچه هست، در همینجاست.
#فردایی_دیگر
🆔 @Vahepub
🔘انسان جدید یا خلیفةاللّه؟
🔸انسان قبلهٔ بشر جديد است و آنهم نه آن انسانی كه ما میشناسيم. اين انسانی كه قبلهٔ دنيای جديد است تعريفی متناسب با همين تفكر نيز دارد. او حيوانی است بسيار پيچيده، صاحب عقل معاش و ثمرهٔ خودروُی سير تطورِ طبيعی انواع.
🔹اما انسان در تفكر دينی خليفةاللّه و در صورت كامل خويش وجهاللّه است. خداوند اگر فرشتگان را امر به سجده میكند بر آدم، همين آدم است؛ آدم به مثابهٔ خليفةاللّه و وجهاللّه، نه انسانی كه علیالاصاله بوزينهای است با مغزی پيچيدهتر كه توان سخن گفتن نيز دارد.
#رستاخیز_جان
🆔 @Vahepub
🔸انسان قبلهٔ بشر جديد است و آنهم نه آن انسانی كه ما میشناسيم. اين انسانی كه قبلهٔ دنيای جديد است تعريفی متناسب با همين تفكر نيز دارد. او حيوانی است بسيار پيچيده، صاحب عقل معاش و ثمرهٔ خودروُی سير تطورِ طبيعی انواع.
🔹اما انسان در تفكر دينی خليفةاللّه و در صورت كامل خويش وجهاللّه است. خداوند اگر فرشتگان را امر به سجده میكند بر آدم، همين آدم است؛ آدم به مثابهٔ خليفةاللّه و وجهاللّه، نه انسانی كه علیالاصاله بوزينهای است با مغزی پيچيدهتر كه توان سخن گفتن نيز دارد.
#رستاخیز_جان
🆔 @Vahepub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 نمایشگاه مجازی کتاب
🔸نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، از یکم تا ششم بهمن ۱۳۹۹ برگزار میشود.
🔹شما میتوانید برای خرید کتابهای نشرواحه به سایت Book.icfi.ir مراجعه کنید.
🆔 Vahepub
🔸نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، از یکم تا ششم بهمن ۱۳۹۹ برگزار میشود.
🔹شما میتوانید برای خرید کتابهای نشرواحه به سایت Book.icfi.ir مراجعه کنید.
🆔 Vahepub
🔘 مرحمت فرموده ما را مس کنید
🔸 یادداشت خانم مریم امینی در واکنش به پخش فیلمفارسی «آقا مرتضی» از شبکه سه
https://b2n.ir/gheyremostanad
🔸 یادداشت خانم مریم امینی در واکنش به پخش فیلمفارسی «آقا مرتضی» از شبکه سه
https://b2n.ir/gheyremostanad
🔘کوئنتین تارانتینو؛ همه آنچه باید بدانید
🔸 کتاب «کوئنتین تارانتینو؛ همه آنچه باید بدانید» از تازههای نشر واحه است.
🔹 این کتاب ترجمه کتابی با همین نام است که توسط دیل شرمن نوشته شده و رحیم قاسمیان آن را به فارسی ترجمه کرده است.
🔸 کتاب «کوئنتین تارانتینو» سرگذشتنامه این کارگردان مشهور سینماست و زندگی حرفهای و آثار او را معرفی و بررسی کرده است.
🔹 نویسنده در این کتاب علاوه بر گزارش فرایند و وقایع زندگی تارانتینو، به حواشی پیرامون تولید هر یک فیلمهای سینمایی این کارگردان و تأثیر آن بر سینمای جهان نیز پرداخته است.
✅ برای تهیه کتابهای نشر واحه میتوانید به سایت avini.ir مراجعه کنید.
🆔 @Vahepub
🔸 کتاب «کوئنتین تارانتینو؛ همه آنچه باید بدانید» از تازههای نشر واحه است.
🔹 این کتاب ترجمه کتابی با همین نام است که توسط دیل شرمن نوشته شده و رحیم قاسمیان آن را به فارسی ترجمه کرده است.
🔸 کتاب «کوئنتین تارانتینو» سرگذشتنامه این کارگردان مشهور سینماست و زندگی حرفهای و آثار او را معرفی و بررسی کرده است.
🔹 نویسنده در این کتاب علاوه بر گزارش فرایند و وقایع زندگی تارانتینو، به حواشی پیرامون تولید هر یک فیلمهای سینمایی این کارگردان و تأثیر آن بر سینمای جهان نیز پرداخته است.
✅ برای تهیه کتابهای نشر واحه میتوانید به سایت avini.ir مراجعه کنید.
🆔 @Vahepub
🔘 کتاب صوتی فتح خون
🔸 کتاب «فتح خون؛ روایت محرم» از آثار شهید آوینی که نسخه چاپی آن به چاپ شانزدهم رسیده بود، در قالب کتاب صوتی نیز منتشر شد.
🔹 فتح خون از مجموعه آثار شهید آوینی است که با صدای محمدحسین محمودیان و علی عطایی پیرکوه به صورت صوتی تولید و منتشر شده است.
🔸 ساخت موسیقی و تنظیم این کتاب صوتی را امیرحسین سمیعی برعهده داشته است.
🔴 کتاب صوتی فتح خون در اپلیکیشنهای نوار و فیدیبو عرضه شده است.
🔹 شهید آوینی کتاب «فتح خون» را احتمالاً در محرم سال ۱۳۶۶ نگاشته است. این کتاب روایت قیام حسینی است که با هجرت آن حضرت از مدینه به مکه آغاز میشود و فصول آن مطابق با وقایع دههی اول محرم سال ۶۱ هجری قمری تنظیم شده است.
🔸 فتح خون یک وقایعنگاری صرف نیست و از شرح ظاهر وقایع راهی به باطن آنها میگشاید.
✅ برای تهیه کتابهای نشر واحه میتوانید به سایت avini.ir مراجعه کنید.
🆔 @Vahepub
🔸 کتاب «فتح خون؛ روایت محرم» از آثار شهید آوینی که نسخه چاپی آن به چاپ شانزدهم رسیده بود، در قالب کتاب صوتی نیز منتشر شد.
🔹 فتح خون از مجموعه آثار شهید آوینی است که با صدای محمدحسین محمودیان و علی عطایی پیرکوه به صورت صوتی تولید و منتشر شده است.
🔸 ساخت موسیقی و تنظیم این کتاب صوتی را امیرحسین سمیعی برعهده داشته است.
🔴 کتاب صوتی فتح خون در اپلیکیشنهای نوار و فیدیبو عرضه شده است.
🔹 شهید آوینی کتاب «فتح خون» را احتمالاً در محرم سال ۱۳۶۶ نگاشته است. این کتاب روایت قیام حسینی است که با هجرت آن حضرت از مدینه به مکه آغاز میشود و فصول آن مطابق با وقایع دههی اول محرم سال ۶۱ هجری قمری تنظیم شده است.
🔸 فتح خون یک وقایعنگاری صرف نیست و از شرح ظاهر وقایع راهی به باطن آنها میگشاید.
✅ برای تهیه کتابهای نشر واحه میتوانید به سایت avini.ir مراجعه کنید.
🆔 @Vahepub