عباس کاظمی
✅ گفتگو فقط میان موافقان یا طیف متنوعی از هم مسلکان ممکن است و زبان خود به تنهایی از قدرت و توان گفتگوپذیری برخوردار نیست.
🔷در دههی هشتاد در صفحه وبلاگیام با عنوان جامعهشناسی و زندگی روزمره، پستی نوشتم در مورد تاثیر تلویزیون با عنوان "آنچنان را آنچنانتر میکند"، حالا باید مجدد بگویم که همه محافل گفتوگویی صرفا مجموعهای از آدمهاییاند که کمابیش به هم نزدیکاند و از این رو دستکم حرفهای همدیگر را میفهمند حتی اگر موافق نباشند
▶️امروزه، شبکههای اجتماعی جدید نیز صرفا از همان "منطق آنچنانساز" تبعیت میکند آیا این "زبان شرحه شرحه" شده توان انتقال معنا_آنجا که باید_ را ندارد.
دیری است که پیبردم آنچه ما از حق،عدالت،قانون،آزادی و نظایر آن سخن میگوییم گروه مخالف کلا در جهان دیگری به بیانی متفاوت بکار میبرند. دیواری نامرئی وجود دارد که با منافع و ایدئولوژی مستحکم شدهاست.
❇️ ناامید کنندهاست که اعتراف کنیم زبان مشترکی وجود ندارد،اما حداقل، پیمیبریم که جهان زبانی دیگری نیز وجود دارد هرچند راهی برای گفتگو با آنها جز به میانجی ایما و اشاره یا تصویر، متصور نباشد
@varijkazemi
✅ گفتگو فقط میان موافقان یا طیف متنوعی از هم مسلکان ممکن است و زبان خود به تنهایی از قدرت و توان گفتگوپذیری برخوردار نیست.
🔷در دههی هشتاد در صفحه وبلاگیام با عنوان جامعهشناسی و زندگی روزمره، پستی نوشتم در مورد تاثیر تلویزیون با عنوان "آنچنان را آنچنانتر میکند"، حالا باید مجدد بگویم که همه محافل گفتوگویی صرفا مجموعهای از آدمهاییاند که کمابیش به هم نزدیکاند و از این رو دستکم حرفهای همدیگر را میفهمند حتی اگر موافق نباشند
▶️امروزه، شبکههای اجتماعی جدید نیز صرفا از همان "منطق آنچنانساز" تبعیت میکند آیا این "زبان شرحه شرحه" شده توان انتقال معنا_آنجا که باید_ را ندارد.
دیری است که پیبردم آنچه ما از حق،عدالت،قانون،آزادی و نظایر آن سخن میگوییم گروه مخالف کلا در جهان دیگری به بیانی متفاوت بکار میبرند. دیواری نامرئی وجود دارد که با منافع و ایدئولوژی مستحکم شدهاست.
❇️ ناامید کنندهاست که اعتراف کنیم زبان مشترکی وجود ندارد،اما حداقل، پیمیبریم که جهان زبانی دیگری نیز وجود دارد هرچند راهی برای گفتگو با آنها جز به میانجی ایما و اشاره یا تصویر، متصور نباشد
@varijkazemi
👍17❤8👏2
Forwarded from آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
♦️برساخت اجتماعیی تهران خطرناک
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
در درس نظریههای جامعهشناسی هر گاه که به بحث برساختگراییی اجتماعی میرسیدیم، چشمان دانشجویان نشان از دشوارفهمیی این نظریه میداد. آنوقت مثالهای متعدد به کمک ما میآمد. اکنون هم یک نمونهی جالب اتفاق افتاده که برای این بحث خیلی مناسب است.
من همیشه به این نظریه علاقهی خاصی داشته ام. در رسالهی دکتری که در بارهی جنبشهای هزارهایی ایران بود، نظریهی برساخت اجتماعیی آخرالزمان در بستر فاجعهبار را ساختم.
برساخت اجتماعیی تهران خطرناک بهخوبی میتواند به کمک ما برای فهم این نظريه بیاید. برخی افراد چندین دهه یا حتا همهی عمرشان را در تهران زندهگی کرده اند اما با تهران خطرناک مواجه نشده اند. در چند روز اخیر اما تهران خطرناک برساخت شده است.
در تاکسی شاهد بودم که زنی تمام چهرهی خود را بهنحو نامتعارفی پوشانده بود تا نور به پوستاش اصابت نکند. امروز ناخودآگاه احساس میکردیم که آفتاب خطرناک است. خورشیدی که همیشه دوستاش داشتیم، امروز نگرانکننده بود. رسانهها چند روز متوالی پمپاژ کرده بودند که اشعهی فرابنفش نور خطرناک است. من در تاکسی ناخودآگاه میخواستم تمام سر و صورت خور را در کلاهام فرو کنم!
رسانهها در چند روز متوالی از گرمای خطرناک تهران (گرمای حدود ۴۰ درجه) سخن گفته بودند و ما امروز بسیار احساس گرما میکردیم. خوزستانیها این روزها حسابی به ما خندیدند و پرسیدند چرا گرمای بالای پنجاه درجهی خوزستان در تمام این سالها خطرناک نبوده است. از صبح در شبکههای اجتماعی بهطور مکرر خواندم که چه کاسهای زیر نیم کاسه است. شایعه شد که تعطیلی بهخاطر مشکل برق است.
با همهی تردیدها، در این چند روز به کمک رسانهها تهران خطرناک برساخت شد. در سالهای گذشته تهران همیشه به خاطر زلزلهی احتمالی خطرناک تلقی میشد، اما عملا کسی به چیز اش (مثلا به مویش) نگرفت و چنین خطری را بهحساب نیاورد.
این بار اما داستان خیلی فرق میکرد. برساخت اجتماعی بر اساس دو ساز و کار اقناع و اعمال قدرت کار میکند و تحقق مییابد. رسانهها با پمپاژ خطرناک بودن تهران در طیی چند روز متوالی، ایفای کارکرد اقناع را بهعهده گرفتند. اعلام تعطیلیی دو روز نیز اعمال قدرت را برای این برساخت اجتماعی نمایان ساخت.
اما برساخت اجتماعیی موفق واقعیت، برساختی است که برای همه مسلم گرفته شود. باید دید که چند درصد از مردم این برساخت اجتماعیی واقعیت (تهران خطرناک) را مسلم گرفته اند و خود را از نور و هوای تهران دور نگه داشتند یا با ترس و لرز در سطح شهر رفت و آمد کرده اند. خبرگزاریی تسنیم احتمال تعطیلیی شنبه را هم داد؛ یعنی اینکه تهران ممکن است همچنان خطرناک بماند.
من که امروز کلاه و ماسک خود ام را جدی گرفتم. واقعا داشتم باور میکردم که تهران خطرناک است، اما این شبکههای اجتماعیی پدرسوخته نگذاشتند کاملا باور اش بکنم. در هر حال، سفر ام را به تهران لغو نکردم. حالا روشن شد برساخت اجتماعیی واقعیت یعنی چه؟
ولی از همهی این حرفها گذشته، تهران جای زندهگی نیست.
https://www.farsnews.ir/news/14020508000275/
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/05/11/2934944/
کانال تلگرامی دکتر محدثی
@NewHasanMohaddesi
آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
در درس نظریههای جامعهشناسی هر گاه که به بحث برساختگراییی اجتماعی میرسیدیم، چشمان دانشجویان نشان از دشوارفهمیی این نظریه میداد. آنوقت مثالهای متعدد به کمک ما میآمد. اکنون هم یک نمونهی جالب اتفاق افتاده که برای این بحث خیلی مناسب است.
من همیشه به این نظریه علاقهی خاصی داشته ام. در رسالهی دکتری که در بارهی جنبشهای هزارهایی ایران بود، نظریهی برساخت اجتماعیی آخرالزمان در بستر فاجعهبار را ساختم.
برساخت اجتماعیی تهران خطرناک بهخوبی میتواند به کمک ما برای فهم این نظريه بیاید. برخی افراد چندین دهه یا حتا همهی عمرشان را در تهران زندهگی کرده اند اما با تهران خطرناک مواجه نشده اند. در چند روز اخیر اما تهران خطرناک برساخت شده است.
در تاکسی شاهد بودم که زنی تمام چهرهی خود را بهنحو نامتعارفی پوشانده بود تا نور به پوستاش اصابت نکند. امروز ناخودآگاه احساس میکردیم که آفتاب خطرناک است. خورشیدی که همیشه دوستاش داشتیم، امروز نگرانکننده بود. رسانهها چند روز متوالی پمپاژ کرده بودند که اشعهی فرابنفش نور خطرناک است. من در تاکسی ناخودآگاه میخواستم تمام سر و صورت خور را در کلاهام فرو کنم!
رسانهها در چند روز متوالی از گرمای خطرناک تهران (گرمای حدود ۴۰ درجه) سخن گفته بودند و ما امروز بسیار احساس گرما میکردیم. خوزستانیها این روزها حسابی به ما خندیدند و پرسیدند چرا گرمای بالای پنجاه درجهی خوزستان در تمام این سالها خطرناک نبوده است. از صبح در شبکههای اجتماعی بهطور مکرر خواندم که چه کاسهای زیر نیم کاسه است. شایعه شد که تعطیلی بهخاطر مشکل برق است.
با همهی تردیدها، در این چند روز به کمک رسانهها تهران خطرناک برساخت شد. در سالهای گذشته تهران همیشه به خاطر زلزلهی احتمالی خطرناک تلقی میشد، اما عملا کسی به چیز اش (مثلا به مویش) نگرفت و چنین خطری را بهحساب نیاورد.
این بار اما داستان خیلی فرق میکرد. برساخت اجتماعی بر اساس دو ساز و کار اقناع و اعمال قدرت کار میکند و تحقق مییابد. رسانهها با پمپاژ خطرناک بودن تهران در طیی چند روز متوالی، ایفای کارکرد اقناع را بهعهده گرفتند. اعلام تعطیلیی دو روز نیز اعمال قدرت را برای این برساخت اجتماعی نمایان ساخت.
اما برساخت اجتماعیی موفق واقعیت، برساختی است که برای همه مسلم گرفته شود. باید دید که چند درصد از مردم این برساخت اجتماعیی واقعیت (تهران خطرناک) را مسلم گرفته اند و خود را از نور و هوای تهران دور نگه داشتند یا با ترس و لرز در سطح شهر رفت و آمد کرده اند. خبرگزاریی تسنیم احتمال تعطیلیی شنبه را هم داد؛ یعنی اینکه تهران ممکن است همچنان خطرناک بماند.
من که امروز کلاه و ماسک خود ام را جدی گرفتم. واقعا داشتم باور میکردم که تهران خطرناک است، اما این شبکههای اجتماعیی پدرسوخته نگذاشتند کاملا باور اش بکنم. در هر حال، سفر ام را به تهران لغو نکردم. حالا روشن شد برساخت اجتماعیی واقعیت یعنی چه؟
ولی از همهی این حرفها گذشته، تهران جای زندهگی نیست.
https://www.farsnews.ir/news/14020508000275/
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/05/11/2934944/
کانال تلگرامی دکتر محدثی
@NewHasanMohaddesi
آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
Fars
fars | تهرانیها مواظب اشعه خطرناک ماورای بنفش خورشید باشند
تابستان سال جاری از گرمترین روزها و شبهای یک دهه گذشته است و بنا بر اعلام متخصصان فردا(سهشنبه) میزان اشعه ماورای بنفش خورشید در تهران شدید است و مردم باید اقدامات حفاظتی را مورد توجه قرار دهند تا از خطرات و آسیبهای این اشعه خطرناک در امان باشند.
👍8
همکاران دانشگاهی بخوانند
🔶 در ماههای اخیر در برخی دانشگاههای کشور بصورت کلی و #دانشگاه_اصفهان بصورت خاص، شاهد اقداماتی هستیم که نگرانیهای جدی درخصوص امنیت شغلی اساتید کشور ایجاد کرده است.
🔶 در گام اول همکاران دانشگاهی خود را به مطالعه دقیق یک قانون و یک آییننامه دعوت مینمایم:
۱. مقررات انتظامی هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی کشور مصوب سال ۱۳۶۴
۲. آییننامه اجرایی قانونمقررات انتظامی هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی کشور مصوب سال ۱۳۶۵.
بخشی از مشکلات ما اساتید، ریشه در عدم اطلاع از حقوق خویش دارد و متأسفانه درصد بسیار کمی از اساتید این دو مقرره را با دقت مطالعه کردهاند.
🔶 متأسفانه حراست در برخی دانشگاهها با تجاوز از حدود قانونی، تصور کردهاند مالک دانشگاه و دانشجو و اساتید هستند و دستور منع ورود و منع تدریس صادر میکنند. برخی این اقدام را مستند به مصوبات شاک (شورای امنیت کشور) میکنند؛ پیش از این مفصل به اثبات رسید که شاک هیچ حق قانونی ندارد و وزیر کشور در ابلاغ برخی مصوبات مرتکب جرم شده است.
🔶 با مراجعه به قانون و آییننامه فوقالذکر ملاحظه میشود که هیچ نهادی غیر از هیأت بدوی حق صدور حکم ندارد و این حکم منوط به رسیدگی است و رسیدگی، آیین شکلی خاص دارد یعنی باید ابتدا هیأت بدوی، محققی را در موضوع تعیین کند و نتیجه تحقیق باید بصورت رسمی به استاد ارائه شود و استاد بعد از اطلاع از محتوای گزارش، با رعایت مواد مندرج در قانون آیین دادرسی مدنی، لایحه دفاعیه آماده و تحویل هیأت میدهد و سپس هیأت بدوی اقدام به صدور حکم میکند.
🔶 پیش از صدور حکم، هیچ نهادی نمیتواند هیچگونه محدودیتی در تدریس استاد ایجاد نماید به همین علت در موضوع دو همکار محترم دانشگاه اصفهان آقایان #دکتر_مهدی_مطیع و #دکتر_محمد_سلطانی، حذف تدریس ایشان برای ترم آینده هیچ وجاهت قانونی ندارد بلکه میتوان گفت این اقدام جرم بوده و موضوع مواد ۵۷۰ و ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) تحقق پیدا کرده است.
🔶 چند توصیه به همکاران دانشگاهی:
🔺قانون و آییننامه را با دقت مطالعه فرمایید.
🔺هیچ اشتباه ناکردهای را نپذیرید و اقرار نکنید؛ فریب این وعده را نخورید که حالا قبول و عذرخواهی کن ما هم کمک میکنیم. اگر میخواستند کمک کنند پرونده نمیساختند.
🔺برای پاسخگویی به هیچ نهادی مراجعه نکنید؛ هیچ شخصی در دانشگاه بخصوص حراست، حق استنطاق شما را ندارد.
🔺سکوت اساتید کشور منشأ ترکتازی بیشتر پروندهسازان است. سکوت نکنیم و به قدرت بیان و قلم ایمان داشته باشیم.
محسن برهانی
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
https://www.tg-me.com/m_borhani57
🔶 در ماههای اخیر در برخی دانشگاههای کشور بصورت کلی و #دانشگاه_اصفهان بصورت خاص، شاهد اقداماتی هستیم که نگرانیهای جدی درخصوص امنیت شغلی اساتید کشور ایجاد کرده است.
🔶 در گام اول همکاران دانشگاهی خود را به مطالعه دقیق یک قانون و یک آییننامه دعوت مینمایم:
۱. مقررات انتظامی هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی کشور مصوب سال ۱۳۶۴
۲. آییننامه اجرایی قانونمقررات انتظامی هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی کشور مصوب سال ۱۳۶۵.
بخشی از مشکلات ما اساتید، ریشه در عدم اطلاع از حقوق خویش دارد و متأسفانه درصد بسیار کمی از اساتید این دو مقرره را با دقت مطالعه کردهاند.
🔶 متأسفانه حراست در برخی دانشگاهها با تجاوز از حدود قانونی، تصور کردهاند مالک دانشگاه و دانشجو و اساتید هستند و دستور منع ورود و منع تدریس صادر میکنند. برخی این اقدام را مستند به مصوبات شاک (شورای امنیت کشور) میکنند؛ پیش از این مفصل به اثبات رسید که شاک هیچ حق قانونی ندارد و وزیر کشور در ابلاغ برخی مصوبات مرتکب جرم شده است.
🔶 با مراجعه به قانون و آییننامه فوقالذکر ملاحظه میشود که هیچ نهادی غیر از هیأت بدوی حق صدور حکم ندارد و این حکم منوط به رسیدگی است و رسیدگی، آیین شکلی خاص دارد یعنی باید ابتدا هیأت بدوی، محققی را در موضوع تعیین کند و نتیجه تحقیق باید بصورت رسمی به استاد ارائه شود و استاد بعد از اطلاع از محتوای گزارش، با رعایت مواد مندرج در قانون آیین دادرسی مدنی، لایحه دفاعیه آماده و تحویل هیأت میدهد و سپس هیأت بدوی اقدام به صدور حکم میکند.
🔶 پیش از صدور حکم، هیچ نهادی نمیتواند هیچگونه محدودیتی در تدریس استاد ایجاد نماید به همین علت در موضوع دو همکار محترم دانشگاه اصفهان آقایان #دکتر_مهدی_مطیع و #دکتر_محمد_سلطانی، حذف تدریس ایشان برای ترم آینده هیچ وجاهت قانونی ندارد بلکه میتوان گفت این اقدام جرم بوده و موضوع مواد ۵۷۰ و ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) تحقق پیدا کرده است.
🔶 چند توصیه به همکاران دانشگاهی:
🔺قانون و آییننامه را با دقت مطالعه فرمایید.
🔺هیچ اشتباه ناکردهای را نپذیرید و اقرار نکنید؛ فریب این وعده را نخورید که حالا قبول و عذرخواهی کن ما هم کمک میکنیم. اگر میخواستند کمک کنند پرونده نمیساختند.
🔺برای پاسخگویی به هیچ نهادی مراجعه نکنید؛ هیچ شخصی در دانشگاه بخصوص حراست، حق استنطاق شما را ندارد.
🔺سکوت اساتید کشور منشأ ترکتازی بیشتر پروندهسازان است. سکوت نکنیم و به قدرت بیان و قلم ایمان داشته باشیم.
محسن برهانی
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
https://www.tg-me.com/m_borhani57
Telegram
محسن برهانی
دکترای حقوق جزا و جرم شناسی؛عضو هیأت علمی دانشگاه تهران_دانشآموخته حوزه علمیه قم_وکیل دادگستری؛عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
👍13❤1
Forwarded from آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
@DrNematallahFazeli
📝جامعه شناس قهرمان
🔻نعمت الله فاضلی، 11 مرداد 1402
✅ چارلز رایت میلز از برجسته ترین جامعه شناسان نقاد جهان و قهرمان راستین جامعه شناسی است که تاثیرات عمیقی بر جامعه شناسی و جامعه آمریکا گذاشت. ۴۶ سال عمر کرد اما نقشی جاودان بر جای نهاد.
🔻با کتاب "بینش جامعه شناسی" اش شهره آفاق شد، اما چندین اثر بزرگ دیگر هم نوشت که بجز کتاب "یقه سپیدان" او اغلب کارهای بزرگش به فارسی ترجمه شده اند.
🔻پراگماتیست بود و علم را برای اهداف عملی و اصلاح جامعه می خواست.
✅ جامعه ما نیازمند اندیشمندان و جامعه شناسانی چون اوست.
🔻حسین ادیبی کتاب کم حجم و خواندنی "سی رایت میلز؛ جامعه شناس عدالت خواه"(۱۳۸۸) را نوشته و زندگی و اندیشه اش را به فارسی زبانان معرفی کرده است.
🔻میلز همسو با پارادایم کارکردگرایی ساختاری غالب در دانشگاه های ایران نیست، از اینرو اندیشه هایش به نحو جدی در دانشگاه ها مطرح نمی شود. ادیبی به درستی نشان می دهد میلز نه مارکسیست است نه لیبرالیست. همین موجب حاشیه ای شدن او در میان روشنفکران ما هم شده است.
🔻فضای دپارتمان های علوم اجتماعی ایران در احاطه کامل شکل مبتذلی از تجربه گرایی محافظه کار و کاسبکار است. این فضا اجازه نمی دهد اندیشمندانی مثل میلز مطرح شوند.
🔻در دانشگاه های ما حتی اندیشمندان انتقادی مانند پی یر بوردیو یا استوارت هال هم که مطرح می شوند، روح اندیشه شان ابتر و مثله می شود و در قالب ایده هایی بی بو و خاصیت در آورده می شوند، نه آن بوردیو و هال نقاد و روشنفکر، بل بوردیو و هال تهی از سویه های انتقادی اش.
🔻خواندن کتاب "بینش جامعه شناسی" که عبدالمعبود انصاری ترجمه کرده و همچنین کتاب ادیبی درباره میلز را توصیه می کنم.
✅ استاد حمید عضدانلو در پیامی تلگرامی در گروه فرزین شکوه خلاصه ای از اندیشه میلز را می نویسد که تقدیم تان می کنم.
🔻به طور خلاصه به چند نکتهء مهم در اندیشه های میلز میتوان اشاره کرد.
🔻۱) معرفی مفهوم «پندار» یا «تخیل جامعهشناختی»: تلفیق تجربههای شخصی با ساختارهای اجتماعی گستردهتر و بافت تاریخی مربوط به آن.
🔻۲) معرفی مفهوم «نخبگان قدرت» (power elite): نزد او، در آمریکا، گروه کوچکی از رهبران سیاسی، اقتصادی و نظامی، نهادهای اصلی را کنترل میکنند، سیاستهای عمومی را شکل میدهند و بر جهتگیری جامعه اثر میگذارند.
🔻۳) نقش روشنفکران: روشنفکران به عنوان متفکران انتقادی باید با جامعه درگیر شوند و ساختارهای قدرت مستقر را به چالش کشند. روشنفکران باید از دانش و نفوذ خود برای حمایت از تغییرات اجتماعی و عدالت استفاده کنند.
🔻۴) نقد اثرات غیر انسانی نهادهای مدرن بر افراد.
🔻۵) بررسی پیامدهای اجتماعی جامعه تودهای (mass society) دوران پس از جنگ جهانی دوم و تاثیر رسانههای جمعی، فرهنگ مصرف و استانداردسازی بر استقلال فردی و تفکر انتقادی.
🔻۶) تاکید بر آزادی انسان در شکل دادن به جامعه. شرکت فعالانه افراد در زندگی سیاسی و اجتماعی و به چالش کشیدن نیروهایی که استقلال شخصی را محدود میکنند.
🔻۷) نقد رویکرد اثباتگرایی در جامعهشناسی و تاکید بر رویکردی کیفی و انسانگرایانه.
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
📝جامعه شناس قهرمان
🔻نعمت الله فاضلی، 11 مرداد 1402
✅ چارلز رایت میلز از برجسته ترین جامعه شناسان نقاد جهان و قهرمان راستین جامعه شناسی است که تاثیرات عمیقی بر جامعه شناسی و جامعه آمریکا گذاشت. ۴۶ سال عمر کرد اما نقشی جاودان بر جای نهاد.
🔻با کتاب "بینش جامعه شناسی" اش شهره آفاق شد، اما چندین اثر بزرگ دیگر هم نوشت که بجز کتاب "یقه سپیدان" او اغلب کارهای بزرگش به فارسی ترجمه شده اند.
🔻پراگماتیست بود و علم را برای اهداف عملی و اصلاح جامعه می خواست.
✅ جامعه ما نیازمند اندیشمندان و جامعه شناسانی چون اوست.
🔻حسین ادیبی کتاب کم حجم و خواندنی "سی رایت میلز؛ جامعه شناس عدالت خواه"(۱۳۸۸) را نوشته و زندگی و اندیشه اش را به فارسی زبانان معرفی کرده است.
🔻میلز همسو با پارادایم کارکردگرایی ساختاری غالب در دانشگاه های ایران نیست، از اینرو اندیشه هایش به نحو جدی در دانشگاه ها مطرح نمی شود. ادیبی به درستی نشان می دهد میلز نه مارکسیست است نه لیبرالیست. همین موجب حاشیه ای شدن او در میان روشنفکران ما هم شده است.
🔻فضای دپارتمان های علوم اجتماعی ایران در احاطه کامل شکل مبتذلی از تجربه گرایی محافظه کار و کاسبکار است. این فضا اجازه نمی دهد اندیشمندانی مثل میلز مطرح شوند.
🔻در دانشگاه های ما حتی اندیشمندان انتقادی مانند پی یر بوردیو یا استوارت هال هم که مطرح می شوند، روح اندیشه شان ابتر و مثله می شود و در قالب ایده هایی بی بو و خاصیت در آورده می شوند، نه آن بوردیو و هال نقاد و روشنفکر، بل بوردیو و هال تهی از سویه های انتقادی اش.
🔻خواندن کتاب "بینش جامعه شناسی" که عبدالمعبود انصاری ترجمه کرده و همچنین کتاب ادیبی درباره میلز را توصیه می کنم.
✅ استاد حمید عضدانلو در پیامی تلگرامی در گروه فرزین شکوه خلاصه ای از اندیشه میلز را می نویسد که تقدیم تان می کنم.
🔻به طور خلاصه به چند نکتهء مهم در اندیشه های میلز میتوان اشاره کرد.
🔻۱) معرفی مفهوم «پندار» یا «تخیل جامعهشناختی»: تلفیق تجربههای شخصی با ساختارهای اجتماعی گستردهتر و بافت تاریخی مربوط به آن.
🔻۲) معرفی مفهوم «نخبگان قدرت» (power elite): نزد او، در آمریکا، گروه کوچکی از رهبران سیاسی، اقتصادی و نظامی، نهادهای اصلی را کنترل میکنند، سیاستهای عمومی را شکل میدهند و بر جهتگیری جامعه اثر میگذارند.
🔻۳) نقش روشنفکران: روشنفکران به عنوان متفکران انتقادی باید با جامعه درگیر شوند و ساختارهای قدرت مستقر را به چالش کشند. روشنفکران باید از دانش و نفوذ خود برای حمایت از تغییرات اجتماعی و عدالت استفاده کنند.
🔻۴) نقد اثرات غیر انسانی نهادهای مدرن بر افراد.
🔻۵) بررسی پیامدهای اجتماعی جامعه تودهای (mass society) دوران پس از جنگ جهانی دوم و تاثیر رسانههای جمعی، فرهنگ مصرف و استانداردسازی بر استقلال فردی و تفکر انتقادی.
🔻۶) تاکید بر آزادی انسان در شکل دادن به جامعه. شرکت فعالانه افراد در زندگی سیاسی و اجتماعی و به چالش کشیدن نیروهایی که استقلال شخصی را محدود میکنند.
🔻۷) نقد رویکرد اثباتگرایی در جامعهشناسی و تاکید بر رویکردی کیفی و انسانگرایانه.
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
Telegram
آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
این کانال جهت توسعه علوم اجتماعی در ایران در قالب کلاس،کارگاه،حلقههای کتابخوانی و تورهای علمی فعالیت میکند.
اینستاگرام سپنتا
https://www.instagram.com/sepantaacademy?igsh=dzN4ZGV5YTc0N2I1
اینستاگرام سپنتا
https://www.instagram.com/sepantaacademy?igsh=dzN4ZGV5YTc0N2I1
👍6👎1
Forwarded from آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
✅دوره های آکادمی علوم اجتماعی سپنتا ( سهروردی شمالی- نرسیده به مطهری) برای ماه شهریور عبارتند از:
1- نقد زندگی روزمره در ایران معاصر (1)/ عباس کاظمی/ از 6 شهریور/4 جلسه/دوشنبه ها/ 18 تا 19:30
2- جامعهشناسی وجودی: شرحی بر آرای جک دی. داگلاس/ حسن محدثی/ از 7 شهریور/ 4 جلسه /سه شنبه ها/ 18 تا 19:30
3- درس گفتارهایی در جامعه شناسی سلبریتی ها/ فردین علیخواه/ از 4 شهریور/ 4 جلسه / شنبه ها / 18 تا 19:30
4- دورتی اسمیت، جنسیت و روابط قدرت در جامعه/ شیوا علینقیان/ از 7 شهریور/ 4 جلسه / سه شنبه ها / 16 تا 17:30
5- گرامشی در زمانه فقدان سوژه جمعی / محمد رضا کلاهی/ از 11 شهریور/ 4 جلسه / شنبه ها / 16 تا 17:30
6-ایران پسا انقلابی با لنز دلوز/ حامد طاهری کیا/ از 6 شهریور/ 4 جلسه / دوشنبه ها / 16 تا 17:30
👇برای شرکت در دورهها و اطلاع از شرایط ثبتنام به شماره تلگرامی زیر پیام دهید
09126270530
یا لینک تلگرامی زیر 👇
@nahal_4720
📢درسگفتارهای نظری سپنتا تکرار نمیشود و فقط برای یکبار ارائه میشود
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
👏از اینکه این پست را در گروهها و صفحه خود به اشتراک میگذارید ممنونیم
1- نقد زندگی روزمره در ایران معاصر (1)/ عباس کاظمی/ از 6 شهریور/4 جلسه/دوشنبه ها/ 18 تا 19:30
2- جامعهشناسی وجودی: شرحی بر آرای جک دی. داگلاس/ حسن محدثی/ از 7 شهریور/ 4 جلسه /سه شنبه ها/ 18 تا 19:30
3- درس گفتارهایی در جامعه شناسی سلبریتی ها/ فردین علیخواه/ از 4 شهریور/ 4 جلسه / شنبه ها / 18 تا 19:30
4- دورتی اسمیت، جنسیت و روابط قدرت در جامعه/ شیوا علینقیان/ از 7 شهریور/ 4 جلسه / سه شنبه ها / 16 تا 17:30
5- گرامشی در زمانه فقدان سوژه جمعی / محمد رضا کلاهی/ از 11 شهریور/ 4 جلسه / شنبه ها / 16 تا 17:30
6-ایران پسا انقلابی با لنز دلوز/ حامد طاهری کیا/ از 6 شهریور/ 4 جلسه / دوشنبه ها / 16 تا 17:30
👇برای شرکت در دورهها و اطلاع از شرایط ثبتنام به شماره تلگرامی زیر پیام دهید
09126270530
یا لینک تلگرامی زیر 👇
@nahal_4720
📢درسگفتارهای نظری سپنتا تکرار نمیشود و فقط برای یکبار ارائه میشود
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
👏از اینکه این پست را در گروهها و صفحه خود به اشتراک میگذارید ممنونیم
👍8🔥1
درگذشت دکتر کوروش صفوی استاد زبانشناسی را به اهالی علومانسانی کشور تسلیت میگویم. ترجمهها و تالیفات کوروش صفوی نقش زیادی در توسعه دانش علوم انسانی در کشور داشتهاست. روحش شاد🖤🖤🖤
❤16
Forwarded from آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
✅ نقد زندگی روزمره در ایران معاصر (1)
✔️عباس کاظمی
▶️ تکوینزندگی در ایرانِ عصر جدید، با دردسرها و مقاومتهایی همراه بودهاست. در اولین دوره از کلاسهای "نقدزندگیروزمره در ایران معاصر"، فرماجتماعی زندگیمدرن از دهه اول ۱۳۰۰ تا دو دهه پس از آن به بحث گذاشتهمیشود. جزئیات مهمی از زندگیروزمره کاویده خواهدشد؛ نمونههایی چون جایگزینی اتوبوسها و ماشینشخصی با کالسکهها ، قطار به جای تراموا، خطوط تلفن، برق، لولهکشی آب، نظام بهداشتی، نظام اداری جدید، گسترش سینماها و کافهها و خیابانهای جدید، مجلات و کتاب و ... که به شکلگیری سوژه مسئلهدار جدید، طبقات متوسط، قشر کارمند و در نتیجه تولد فرهنگ جدید یاری رساند. کلاس با مروری بر دیدگاههای انتقادی روشنفکران لیبرال و چپ در باب زندگی جدید خاتمه مییابد.
⏰دوشنبهها ۱۸ تا ۱۹.۳۰
ثبتنام 👇
@nahal_4720
1️⃣مقدمهای بر مفهوم زندگیروزمره در ایران معاصر
2️⃣تغییر چهره زندگی در دوره پهلوی اول
3️⃣تکوین طبقه متوسط ایرانی در دهههای ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰
4️⃣نقد فرهنگ جدید توسط روشنفکران دهههای ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰
لینک کانال
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
کانال عباس کاظمی
@varijkazemi
✔️عباس کاظمی
▶️ تکوینزندگی در ایرانِ عصر جدید، با دردسرها و مقاومتهایی همراه بودهاست. در اولین دوره از کلاسهای "نقدزندگیروزمره در ایران معاصر"، فرماجتماعی زندگیمدرن از دهه اول ۱۳۰۰ تا دو دهه پس از آن به بحث گذاشتهمیشود. جزئیات مهمی از زندگیروزمره کاویده خواهدشد؛ نمونههایی چون جایگزینی اتوبوسها و ماشینشخصی با کالسکهها ، قطار به جای تراموا، خطوط تلفن، برق، لولهکشی آب، نظام بهداشتی، نظام اداری جدید، گسترش سینماها و کافهها و خیابانهای جدید، مجلات و کتاب و ... که به شکلگیری سوژه مسئلهدار جدید، طبقات متوسط، قشر کارمند و در نتیجه تولد فرهنگ جدید یاری رساند. کلاس با مروری بر دیدگاههای انتقادی روشنفکران لیبرال و چپ در باب زندگی جدید خاتمه مییابد.
⏰دوشنبهها ۱۸ تا ۱۹.۳۰
ثبتنام 👇
@nahal_4720
1️⃣مقدمهای بر مفهوم زندگیروزمره در ایران معاصر
2️⃣تغییر چهره زندگی در دوره پهلوی اول
3️⃣تکوین طبقه متوسط ایرانی در دهههای ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰
4️⃣نقد فرهنگ جدید توسط روشنفکران دهههای ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰
لینک کانال
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
کانال عباس کاظمی
@varijkazemi
❤5👏1
https://hammihanonline.ir/news/culture/tarykh-ngary-rzh-lb
✅رژلبها داستان متفاوتی از زندگیاشیا میگویند 👆
🔷معرفی کتاب لبآرایی از رضا صائمی
🚼کانال مطالعات فرهنگی ایرانی
https://www.tg-me.com/culturalstudies_usc
#تاریخ_اشیا
✅رژلبها داستان متفاوتی از زندگیاشیا میگویند 👆
🔷معرفی کتاب لبآرایی از رضا صائمی
🚼کانال مطالعات فرهنگی ایرانی
https://www.tg-me.com/culturalstudies_usc
#تاریخ_اشیا
hammihanonline.ir
تاریخنگاری رژ لب
معرفی کتاب سرگذشت اجتماعی لبآرایی در ایران
چرا آکادمی علوماجتماعی سپنتا را تاسیس کردیم؟
عباس کاظمی
@varijkazemi
✅چندین سال بود که در فکر تاسیس آکادمیای در حوزه علوم اجتماعی بودم. علیرغم انجام فرایندهای اداری، به دلیل همهگیری کرونا انجام آن به تاخیر افتاد.
✅میدانیم که در سالهای اخیر اشتیاق زیادی، برای خواندن و فهمیدن علوم اجتماعی ایجاد شدهاست. متاسفانه برخی از این انرژی در دانشگاهها بلاخص در برخی دپارتمانهای بیکیفیت و بازارمسلک به هدر رفته است. از اینرو گسترش بیرویه تحصیلات تکمیلی،جز بدنامی برای "علوماجتماعی رشتهای و دانشگاهی" به ارمغان نیاوردهاست. گسترش آکادمیهای خارج از دانشگاه در سالهای اخیر و اقبال مخاطبان بدانها را باید در شکست نهادهای محافظهکار و قبیلهمسلک دانشگاهی جستوجو کرد. با اینحال، به خوبی مطلع هستیم که موسسات خوب و با کیفیت زیادی وجود دارند ما سعی میکنیم به تدریج تمایز خود را این این قبیل موسسات آشکار کنیم. بالاخص اینکه کمتر موسسهای وجود دارد که صرفا در حوزه علوم اجتماعی فعالیت کند.
✅ هدف دیگری هم در پس این آکادمی پنهان است.در سالهای اخیر، فارغالتحصیلان دوره دکتری علوماجتماعی در ایران با اینکه در دانشگاههای برتر ایران و خارج از ایران تحصیل کردند نه امکان استخدام نه حتی دو واحد تدریس در دانشگاههای کشور را هم ندارند. زنان با تحصیلات دکتری اوضاع نابسامانتری دارند. آنها میان امید و ناامیدی در نوسانند،میان رفتن و ماندن،میان حس شکست یا پیروزی. افراد زیادی را دیدم که از پس رویدادهای چند سال اخیر درماندهتر هم شدند. هدف ما این است که به تدریج و در بلندمدت از دانش و توانایی بهترین استادان جوان بهرهمند شویم.برای رسیدن بدین هدف راهدرازی داریم.
✅امید امری رخدادی نیست، برای ایجاد امید باید تلاش کرد، شاید درستتر این باشد که بگوییم اینروزها، دست ما هرچه بیشتر برای تولید امید کوتاه شده است اما میکوشیم قدمهایمان را برای مراقبت از امیدواری موجود بلندتر کنیم. این راهی نیست که بدون کمک تکتک شما ممکن شود. دست نیاز ما به سمت تکتک شما دراز است.
✅آکادمیعلوماجتماعی سپنتا بودجهای ندارد،هیچ فرد یا سازمانی حامی مالی آن نیست،اما در این راه مصمم است که راه خود را شروع کند حتی اگر به شکست انجامد.
✅اینروزها، کلاسهای انلاین ضرورت خود را آشکار کردهاست.شهرهای دور و روستاها محروم از امکانات مرکز هستند. از اینرو، دورههای ما همزمان به صورت حضوری و آنلاین و دربرخی موضوعات صرفا به صورت آنلاین انجام خواهد شد. در مورد استادان مهاجر نیز وضع به همین شکل است. دورهای آنلاین راهی برای اتصال جامعه با این دانشمندان و پژوهشگران در حوزه علوم اجتماعی خواهد بود.
کانال آکادمی علوم اجتماعی سپنتا را در اینجا دنبال کنید 👇
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
صفحه اینستاگرام آکادمی
https://instagram.com/sepanta_social_sciences?igshid=NjIwNzIyMDk2Mg==
عباس کاظمی
@varijkazemi
✅چندین سال بود که در فکر تاسیس آکادمیای در حوزه علوم اجتماعی بودم. علیرغم انجام فرایندهای اداری، به دلیل همهگیری کرونا انجام آن به تاخیر افتاد.
✅میدانیم که در سالهای اخیر اشتیاق زیادی، برای خواندن و فهمیدن علوم اجتماعی ایجاد شدهاست. متاسفانه برخی از این انرژی در دانشگاهها بلاخص در برخی دپارتمانهای بیکیفیت و بازارمسلک به هدر رفته است. از اینرو گسترش بیرویه تحصیلات تکمیلی،جز بدنامی برای "علوماجتماعی رشتهای و دانشگاهی" به ارمغان نیاوردهاست. گسترش آکادمیهای خارج از دانشگاه در سالهای اخیر و اقبال مخاطبان بدانها را باید در شکست نهادهای محافظهکار و قبیلهمسلک دانشگاهی جستوجو کرد. با اینحال، به خوبی مطلع هستیم که موسسات خوب و با کیفیت زیادی وجود دارند ما سعی میکنیم به تدریج تمایز خود را این این قبیل موسسات آشکار کنیم. بالاخص اینکه کمتر موسسهای وجود دارد که صرفا در حوزه علوم اجتماعی فعالیت کند.
✅ هدف دیگری هم در پس این آکادمی پنهان است.در سالهای اخیر، فارغالتحصیلان دوره دکتری علوماجتماعی در ایران با اینکه در دانشگاههای برتر ایران و خارج از ایران تحصیل کردند نه امکان استخدام نه حتی دو واحد تدریس در دانشگاههای کشور را هم ندارند. زنان با تحصیلات دکتری اوضاع نابسامانتری دارند. آنها میان امید و ناامیدی در نوسانند،میان رفتن و ماندن،میان حس شکست یا پیروزی. افراد زیادی را دیدم که از پس رویدادهای چند سال اخیر درماندهتر هم شدند. هدف ما این است که به تدریج و در بلندمدت از دانش و توانایی بهترین استادان جوان بهرهمند شویم.برای رسیدن بدین هدف راهدرازی داریم.
✅امید امری رخدادی نیست، برای ایجاد امید باید تلاش کرد، شاید درستتر این باشد که بگوییم اینروزها، دست ما هرچه بیشتر برای تولید امید کوتاه شده است اما میکوشیم قدمهایمان را برای مراقبت از امیدواری موجود بلندتر کنیم. این راهی نیست که بدون کمک تکتک شما ممکن شود. دست نیاز ما به سمت تکتک شما دراز است.
✅آکادمیعلوماجتماعی سپنتا بودجهای ندارد،هیچ فرد یا سازمانی حامی مالی آن نیست،اما در این راه مصمم است که راه خود را شروع کند حتی اگر به شکست انجامد.
✅اینروزها، کلاسهای انلاین ضرورت خود را آشکار کردهاست.شهرهای دور و روستاها محروم از امکانات مرکز هستند. از اینرو، دورههای ما همزمان به صورت حضوری و آنلاین و دربرخی موضوعات صرفا به صورت آنلاین انجام خواهد شد. در مورد استادان مهاجر نیز وضع به همین شکل است. دورهای آنلاین راهی برای اتصال جامعه با این دانشمندان و پژوهشگران در حوزه علوم اجتماعی خواهد بود.
کانال آکادمی علوم اجتماعی سپنتا را در اینجا دنبال کنید 👇
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
صفحه اینستاگرام آکادمی
https://instagram.com/sepanta_social_sciences?igshid=NjIwNzIyMDk2Mg==
Telegram
آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
این کانال جهت توسعه علوم اجتماعی در ایران در قالب کلاس،کارگاه،حلقههای کتابخوانی و تورهای علمی فعالیت میکند.
اینستاگرام سپنتا
https://www.instagram.com/sepantaacademy?igsh=dzN4ZGV5YTc0N2I1
اینستاگرام سپنتا
https://www.instagram.com/sepantaacademy?igsh=dzN4ZGV5YTc0N2I1
👍26❤8👏7🔥3
Forwarded from انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران
انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران برگزار میکند:
«معرفی رشته جامعهشناسی برای دانشآموزان فارغالتحصیل»
🔸سخنران:
دکتر عباس کاظمی
استاد و مدرس جامعهشناسی
🔹زمان:
جمعه ۲۷ مردادماه، ساعت ۱۱
🔸این جلسه بصورت مجازی و رایگان برگزار میگردد.
🔹برای ثبتنام و شرکت در جلسه به آیدی زیر در تلگرام پیغام دهید:
@Sociology_association
انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران
@tehransociology
«معرفی رشته جامعهشناسی برای دانشآموزان فارغالتحصیل»
🔸سخنران:
دکتر عباس کاظمی
استاد و مدرس جامعهشناسی
🔹زمان:
جمعه ۲۷ مردادماه، ساعت ۱۱
🔸این جلسه بصورت مجازی و رایگان برگزار میگردد.
🔹برای ثبتنام و شرکت در جلسه به آیدی زیر در تلگرام پیغام دهید:
@Sociology_association
انجمن علمی جامعهشناسی دانشگاه تهران
@tehransociology
❤11👍2👎2
Forwarded from آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عباس کاظمی
@varijkazemi
دوره تاریخی ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰ در شکل گیری زندگی جدید ما دوره مهمی است. ما در این درسگفتار تحولات زندگی روزمره در این سه دهه را به بحث میگذاریم و از خلال اسناد و کتب و مطبوعات در آن زمان تصویری از فرایند تکوین زندگی جدید را پیشروی شما میگذاریم.
#درس_گفتار #کلاس #جامعهشناسی #زندگی_روزمره
⏰دوشنبهها ۱۸ تا ۱۹.۳۰
ثبت نام. 👈
@nahal_4720
کانال آکادمی علوماجتماعی سپنتا
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
@varijkazemi
دوره تاریخی ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰ در شکل گیری زندگی جدید ما دوره مهمی است. ما در این درسگفتار تحولات زندگی روزمره در این سه دهه را به بحث میگذاریم و از خلال اسناد و کتب و مطبوعات در آن زمان تصویری از فرایند تکوین زندگی جدید را پیشروی شما میگذاریم.
#درس_گفتار #کلاس #جامعهشناسی #زندگی_روزمره
⏰دوشنبهها ۱۸ تا ۱۹.۳۰
ثبت نام. 👈
@nahal_4720
کانال آکادمی علوماجتماعی سپنتا
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
👍8
چند ماهی است که فردین علیخواه صفحه «مکث در زندگی روزمره» را راهاندازی کرده است که به انتشار پادکست اختصاص دارد. این صفحه تلاش دارد تا به جزئیات زندگی روزمره وارد شود. جزئیاتی درباره غذا، موسیقی، اتومبیل، خیابان، خانه، لباس، سفر، کافه، جشن، مرگ، عشق و هر موضوعی که در همین نزدیکیها و در دل زندگی روزمرهمان است. در این صفحه آمده است که «گفتن از کلیات کافی است. بیایید درباره جزئیات حرف بزنیم».
آدرس صفحه در کست باکس:
https://castbox.fm/channel/id5420074?country=us
آدرس صفحه در شنوتو:
https://shenoto.com/channel/podcast/everyday-life
آدرس صفحه در کست باکس:
https://castbox.fm/channel/id5420074?country=us
آدرس صفحه در شنوتو:
https://shenoto.com/channel/podcast/everyday-life
Castbox
مکث در زندگی روزمره | Listen Free on Castbox.
حرفهایی بدون قلمبهسلمبهگوییهایی رایج درباره زندگی روزمره<br /><br />تمرینی برای معمولی دیدن پدیدههای غیرمعمولی و غیرمعمولی دیدن پدیدههای معمولی<br...
👍23❤2
«اعتماد» فهرست استادان اخراجي و محروم از تدريس در دولتهاي نهم، دهم، دوازدهم و سيزدهم را منتشر ميكند
جايخالياين157 نفر
از سال 1385 تا پایان مرداد امسال صدها استاد دانشگاه به دليل انتقاد و نگاه مخالف با خواستههاي دولتها، حكم اخراج، بازنشستگي اجباري و ممنوعيت موقت يا دائم از تدريس گرفتهاند
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/205212/%D8%AC%D8%A7%D9%8A%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%8A%E2%80%8C%D8%A7%D9%8A%D9%86157-%D9%86%D9%81%D8%B1
جايخالياين157 نفر
از سال 1385 تا پایان مرداد امسال صدها استاد دانشگاه به دليل انتقاد و نگاه مخالف با خواستههاي دولتها، حكم اخراج، بازنشستگي اجباري و ممنوعيت موقت يا دائم از تدريس گرفتهاند
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/205212/%D8%AC%D8%A7%D9%8A%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%8A%E2%80%8C%D8%A7%D9%8A%D9%86157-%D9%86%D9%81%D8%B1
روزنامه اعتماد
جايخالياين157 نفر
از سال 1385 تا پایان مرداد امسال صدها استاد دانشگاه به دليل انتقاد و نگاه مخالف با خواستههاي دولتها، حكم اخراج، بازنشستگي اجباري و ممنوعيت موقت يا دائم از تدريس گرفتهاند
❤3👎3👍2
آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
عباس کاظمی @varijkazemi دوره تاریخی ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰ در شکل گیری زندگی جدید ما دوره مهمی است. ما در این درسگفتار تحولات زندگی روزمره در این سه دهه را به بحث میگذاریم و از خلال اسناد و کتب و مطبوعات در آن زمان تصویری از فرایند تکوین زندگی جدید را پیشروی شما میگذاریم.…
کلاس زندگی روزمره در ایران معاصر با تاکید بر دهههای ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰ از همین دوشنبه برگزار میشود
اطلاعات بیشتر جهت شرکت
@nahal_4720
اطلاعات بیشتر جهت شرکت
@nahal_4720
👍7
pdf (12)_230826_053524 (1).pdf
2.1 MB
pdf (12)_230826_053524 (1).pdf
✅میانسالگی جامعه و سرگذشت اجتماعی اشیا
♦️درباره مجموعه سرگذشت اشیا
🔷مصاحبه محسن آزموده با عباس کاظمی
▶️روزنامه اعتماد
#اشیا #میان_سالگی
@varihkazemi
✅میانسالگی جامعه و سرگذشت اجتماعی اشیا
♦️درباره مجموعه سرگذشت اشیا
🔷مصاحبه محسن آزموده با عباس کاظمی
▶️روزنامه اعتماد
#اشیا #میان_سالگی
@varihkazemi
👍5
سخن درست بگویم، نمیتوانم دید
که «غم» خورند «رفیقان» و من نظاره کنم
✍️عباس کاظمی
✴️ نمیدانم در این لحظات رنجآلود چه بنویسم. اینروزها هربار که مینویسم، مطلب را نیمهکاره رها میکنم. درواقع، مدتهاست که نمیتوانم نوشتاری را به سرانجام برسانم، شبیه بنایی نیمهکاره شدهام که به حال خود رها شده اما وانمود میکند که اوضاع عادی است و کارها در حالِ انجام: دستوپازدن برای دوری از ویرانهشدن!
من دربارۀ سرنوشت تلخ و رنجهای خودم از بیرونراندهشدن از دانشگاه تهران هرگز ننوشتم. آن زمان با خودم گفتم تجربۀ من چه اهمیتی دارد وقتی که اینهمه آدم هستند که صدایشان در ویرانههای زندگی مدفون شده است؛ اما اکنونکه هرروز صدای لرزان هریک از همکارانِ در معرض تهدید به اخراج یا اخراجشده را میشنوم، نظرم تغییر کرد. برخی همکارانم با دیدن نشانههای اخراج، به امیدِ ماندن، در لاک خود فرورفتند، سکوتی سرد همراه با درد، رنج و اضطراب را تحمل میکنند، و اغلب آنهایی که اخراج شدند صدایی ندارند! حتی ممکن است هیچگاه نامشان در رسانهها آورده نشود. این روزها زیاد میشنوم این نالههای نهان را؛ یکی قلبش درد گرفته راهی بیمارستان شده، دیگری افسرده شده، آن دیگر دچار اضطراب شدید و آن دیگری بیماری خودایمنی و...
🔸 معلمان دانشگاه، خود ازطریق سازوکارهای تحقیرکننده استخدام میشوند. برخی اوقات مناسک تحقیر را از ردههای بالاتر از خود تجربه میکنند و با انبوهی از درس و کلاسها با دستمزد اندک و موقعیت شغلی بیثبات روزگار میگذرانند. شیوۀ استخدام استادان و کار در دانشگاه، مانند ایستادن روی یک بند است، درحالیکه همیشه چشمت به پایین خیره شده است. این روزها اینکه تا کی در دانشگاه اجازۀ تدریس دارید، دغدغۀ اغلب استادان است (الا متقلبان خاموش).
❇️ اخیراً دوستی، با استاد بزرگوارم نیکگوهر گفتگویی داشت. او هنوز رنجهایش از تجربۀ اخراج از سالهای ابتدایی دهۀ ۶۰ کنارش بودند و داغهایش تازه مینمودند. دردها اگر به کلمه تبدیل نشوند، جای زخمشان همیشه میماند. بااینحال، مردانی چون نیکگوهر اگرچه الگوی ایستادن و کارکردن برای همۀ ما هستند اما باید اعتراف کنیم که ما جماعت علوم اجتماعی، وظیفۀ خودمان را برای بودن و ماندن در کنار آنها فراموش کرده بودیم.
زمانی که در اواخر دهۀ ۸۰ خیلی از استادان را از دانشگاه به بیرون روان میکردند، اینهمه آگاهی که امروز وجود دارد نبود. آنها جماعتی کوچک و تنها بودند و چونان جذامیان از این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور معلق بودند. من نظارهگر آوارگی برخی از آنها از نزدیک بودم. هیچ آدمی در شهر و دیار خود غریب نباشد! تنهایی یکی از بزرگترین دردهای ما بعد از اخراج بود.
⚠️ اکنون خیل عظیمی از دانشمندان ما در علوم انسانی، قربانی تبعیض و بیانصافیهای سیاسی و گاهی قبیلهای قرار میگیرند. آنها ممکن است دوست داشته باشند در لاک خود فروروند. نسل ما، رنجهایمان را به بیماری و درد بدل کرده است. لطفاً شما این رنجها را در خود مدفون نکنید؛ به نوشتار درآورید. کلمات شفابخشاند؛ دردها را از روحتان بیرون میکشند و دیگران نیز با شریکشدن در آن، از دشواریهای پیشرویتان میکاهند. دوستان آوارۀ من! نوشتن درمان است، جان است، اما تحمل درد و سکوت، درد بیامان است.
⬅️با خودم اندیشیدم که چه کمکی به شمایان میتوانم بکنم. میتوانم راههای رفته و نرفتۀ خودم را با شما قسمت کنم. میتوانم به شما بگویم بیرونآمدن از دانشگاه، مانند خروج از جزیرهای است که گویا منفصل از جامعه بودهاید. اینک به جامعه خوش آمدید. روشن است که ازنظر من ماندن در دانشگاه یک ضرورت است برای امیدوارنگاهداشتن نسل جدید اما اگر چنین نشد، دست از امیدواری و امیدوارکردن برندارید.
♦️چند روز پیش، با دو رفیق سرشار از رنج و اضطراب صحبت کردم. با خود اندیشه کردم که کاش میشد به همۀ شمایان گفت که چقدر باید در این لحظات پرالتهاب، قوی بایستید و از سیاستهای شکنندهای که قرار است شما را به ویرانه بدل کنند دوری گزینید. کسانی هستند که شما را ویران میخواهند. آبادی باشید که روبروی ویرانه لبخند میزند.
⚠️برخی از استادانی که اخراج میشوند، بسیار تحسین و تکریم میشوند، به چشم دانشجویان، قهرمانانی بیهمتا جلوه میکنند، گاهی خود باور میکنند که قهرماناند و دست به کارهایی نااندیشیده میزنند. شما قهرمان نیستید! این، علوم انسانی است که قهرمان است. اوست که چونان خورشیدی بر جامعه روشنایی افکنده و بر دل اهالی قدرت ترس. زود است که از یادها میروید. این سلاموصلواتها به خاطره تبدیل میشوند، باید فکری برای زندگی خود بکنید. این پرسش مهم به میان ما میآید که بعد از اخراج،اغلب اهالی علوم انسانی که بیپشتوانهاند چه باید بکنند؟ اگر بنویسید و ایدههایتان را به اشتراک بگذارید، کمک بزرگی به یکدیگر میکنید.
@varijkazemi
#یاد_داشت
که «غم» خورند «رفیقان» و من نظاره کنم
✍️عباس کاظمی
✴️ نمیدانم در این لحظات رنجآلود چه بنویسم. اینروزها هربار که مینویسم، مطلب را نیمهکاره رها میکنم. درواقع، مدتهاست که نمیتوانم نوشتاری را به سرانجام برسانم، شبیه بنایی نیمهکاره شدهام که به حال خود رها شده اما وانمود میکند که اوضاع عادی است و کارها در حالِ انجام: دستوپازدن برای دوری از ویرانهشدن!
من دربارۀ سرنوشت تلخ و رنجهای خودم از بیرونراندهشدن از دانشگاه تهران هرگز ننوشتم. آن زمان با خودم گفتم تجربۀ من چه اهمیتی دارد وقتی که اینهمه آدم هستند که صدایشان در ویرانههای زندگی مدفون شده است؛ اما اکنونکه هرروز صدای لرزان هریک از همکارانِ در معرض تهدید به اخراج یا اخراجشده را میشنوم، نظرم تغییر کرد. برخی همکارانم با دیدن نشانههای اخراج، به امیدِ ماندن، در لاک خود فرورفتند، سکوتی سرد همراه با درد، رنج و اضطراب را تحمل میکنند، و اغلب آنهایی که اخراج شدند صدایی ندارند! حتی ممکن است هیچگاه نامشان در رسانهها آورده نشود. این روزها زیاد میشنوم این نالههای نهان را؛ یکی قلبش درد گرفته راهی بیمارستان شده، دیگری افسرده شده، آن دیگر دچار اضطراب شدید و آن دیگری بیماری خودایمنی و...
🔸 معلمان دانشگاه، خود ازطریق سازوکارهای تحقیرکننده استخدام میشوند. برخی اوقات مناسک تحقیر را از ردههای بالاتر از خود تجربه میکنند و با انبوهی از درس و کلاسها با دستمزد اندک و موقعیت شغلی بیثبات روزگار میگذرانند. شیوۀ استخدام استادان و کار در دانشگاه، مانند ایستادن روی یک بند است، درحالیکه همیشه چشمت به پایین خیره شده است. این روزها اینکه تا کی در دانشگاه اجازۀ تدریس دارید، دغدغۀ اغلب استادان است (الا متقلبان خاموش).
❇️ اخیراً دوستی، با استاد بزرگوارم نیکگوهر گفتگویی داشت. او هنوز رنجهایش از تجربۀ اخراج از سالهای ابتدایی دهۀ ۶۰ کنارش بودند و داغهایش تازه مینمودند. دردها اگر به کلمه تبدیل نشوند، جای زخمشان همیشه میماند. بااینحال، مردانی چون نیکگوهر اگرچه الگوی ایستادن و کارکردن برای همۀ ما هستند اما باید اعتراف کنیم که ما جماعت علوم اجتماعی، وظیفۀ خودمان را برای بودن و ماندن در کنار آنها فراموش کرده بودیم.
زمانی که در اواخر دهۀ ۸۰ خیلی از استادان را از دانشگاه به بیرون روان میکردند، اینهمه آگاهی که امروز وجود دارد نبود. آنها جماعتی کوچک و تنها بودند و چونان جذامیان از این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور معلق بودند. من نظارهگر آوارگی برخی از آنها از نزدیک بودم. هیچ آدمی در شهر و دیار خود غریب نباشد! تنهایی یکی از بزرگترین دردهای ما بعد از اخراج بود.
⚠️ اکنون خیل عظیمی از دانشمندان ما در علوم انسانی، قربانی تبعیض و بیانصافیهای سیاسی و گاهی قبیلهای قرار میگیرند. آنها ممکن است دوست داشته باشند در لاک خود فروروند. نسل ما، رنجهایمان را به بیماری و درد بدل کرده است. لطفاً شما این رنجها را در خود مدفون نکنید؛ به نوشتار درآورید. کلمات شفابخشاند؛ دردها را از روحتان بیرون میکشند و دیگران نیز با شریکشدن در آن، از دشواریهای پیشرویتان میکاهند. دوستان آوارۀ من! نوشتن درمان است، جان است، اما تحمل درد و سکوت، درد بیامان است.
⬅️با خودم اندیشیدم که چه کمکی به شمایان میتوانم بکنم. میتوانم راههای رفته و نرفتۀ خودم را با شما قسمت کنم. میتوانم به شما بگویم بیرونآمدن از دانشگاه، مانند خروج از جزیرهای است که گویا منفصل از جامعه بودهاید. اینک به جامعه خوش آمدید. روشن است که ازنظر من ماندن در دانشگاه یک ضرورت است برای امیدوارنگاهداشتن نسل جدید اما اگر چنین نشد، دست از امیدواری و امیدوارکردن برندارید.
♦️چند روز پیش، با دو رفیق سرشار از رنج و اضطراب صحبت کردم. با خود اندیشه کردم که کاش میشد به همۀ شمایان گفت که چقدر باید در این لحظات پرالتهاب، قوی بایستید و از سیاستهای شکنندهای که قرار است شما را به ویرانه بدل کنند دوری گزینید. کسانی هستند که شما را ویران میخواهند. آبادی باشید که روبروی ویرانه لبخند میزند.
⚠️برخی از استادانی که اخراج میشوند، بسیار تحسین و تکریم میشوند، به چشم دانشجویان، قهرمانانی بیهمتا جلوه میکنند، گاهی خود باور میکنند که قهرماناند و دست به کارهایی نااندیشیده میزنند. شما قهرمان نیستید! این، علوم انسانی است که قهرمان است. اوست که چونان خورشیدی بر جامعه روشنایی افکنده و بر دل اهالی قدرت ترس. زود است که از یادها میروید. این سلاموصلواتها به خاطره تبدیل میشوند، باید فکری برای زندگی خود بکنید. این پرسش مهم به میان ما میآید که بعد از اخراج،اغلب اهالی علوم انسانی که بیپشتوانهاند چه باید بکنند؟ اگر بنویسید و ایدههایتان را به اشتراک بگذارید، کمک بزرگی به یکدیگر میکنید.
@varijkazemi
#یاد_داشت
❤55👏15👍11🔥1
عباس وریج کاظمی pinned «✅چرا در نهایت، ناامید نیستم عباس کاظمی 🔷دیروز در کافه امجدیه، بعد از سخنرانی در موزهی عکسخانه شهر، دوستی که برای اولین بار با او ملاقات میکردم پرسشی برای من طرح کرد: "شما به عنوان جامعهشناس، خسته و ناامید نمیشوید؟چطور علیرغم تنگناهای هر روز گسترشیابنده…»