Forwarded from مطالعات فرهنگی ایرانی
دربارهی مهسا و ایران / یوسف اباذری
اگر ترس و ویرانگری سرچشمههای عاطفی عمدهی فاشیسماند،
اِروس از اساس به دموکراسی تعلق دارد.
تئودور آدورنو
از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهمترین غلیانهای اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروهها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیدهای متناقض است: از یکسو اندوهگذاریای عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران. این دو احساس هماکنون در منتهای حدت خود در خیابانهای ایران به چشم میخورد. هوشنگ گلشیری گفته بود آنقدر عزا سرمان ریختهاند که فرصت سوگواری نداریم. انسداد سوگواری که همان مالیخولیا یا اندوه و عزای بیپایان باشد با مرگ معصومانه و غمانگیز مهسا درهم شکست و منجر به حس رهایی و شادمانی و اِروسی شد که هماکنون در خیابانها موج میزند. این دو پدیده متناقض و مکمل هماند و نباید هیچکس را به سبب در افتادن به این تناقض سرزنش کرد. زیرا که این تناقض خود نشان تناقض عمیقتری است که جامعهی ایران از بدو انقلاب با آن روبروست. میگویند حجاب رکن نظام است، زیرا که این نظام بر دین متکی است. این گفته محتاج واکاوی است. ماکس شِلِر، فیلسوف آلمانی، در اوج دوران کاتولیکیاش گفت که امر مقدس مصالحهناپذیر است. جنگ مقدس میبایست تا پایان جنگیده شود، حتی اگر به شکست بیانجامد. اگر گفتهی شلر درست باشد، انقلاب از همان اول دچار تناقض شد. آیا میبایست هر آنچه را میپندارند امر مقدس است تا به پایان ادامه دهند یا مصلحتی بیاندیشند. حاکمان تردید نکردند که برای بقای نظام میباید مصلحتها اندیشیده شود. جنگ ایران و عراق با همان مصلحتاندیشی پایان یافت. سپس نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت به ارکان نظام برای بقای نظام اضافه شد. از اینرو هیچ قاعدهای نیست که از قاعدهی «حفظ نظام» مستثنی شود. اما پرسش اینجاست اگر هر قاعدهای را بتوان حذف کرد از آن اصل چه چیزی باقی میماند؟ اینجاست که دشواری حاکمان آغاز میشود، زیرا میبایست دست به گزینشی بزنند که به نفع «حفظ نظام» باشد. در آغاز انقلاب قرار بود همهی «علوم» اسلامی شود، اما نشد. از میان این علوم بنا بود اقتصاد اسلامی قسط را در جامعه برقرار کند. گمان زده شد که شاید نتوان فیزیک را اسلامی کرد، ولی اقتصاد اسلامی حی و حاضر وجود دارد و میشود آن را به کار گرفت. اما حاکمان به آن وقعی نگذاشتند. بعد از پایان جنگ، اقتصاد باب روز جهان را بروبچههای شیکاگو و شرکا به ایران آوردند و هاشمی رفسنجانی و رؤسای جمهور بعد از او نیز جملگی آن را پذیرفتند. بنا بود این اقتصاد، علم و ثروت را در ایران آشتی دهد و به اوج برساند. اما با اجرای این سیاست یکی از ارکان نظام به دست فراموشی سپرده شد: بانکداری بدون ربا. نه فقط بانکداری بدون ربا فراموش شد، بلکه سرمایهی مالی در ایران چنان مقرراتزدایی شد که کمتر نظیری بتوان در جهان برای آن یافت. مدعی شدند این اقتصاد علم است و قادر است هر نوع رژیم سیاسی را قدرتمند سازد. هر چه حاکمیت در سودای قدرتمند شدن به این علم توسل جست، بیشتر معلوم شد که این اقتصاد علم نیست، بلکه جهانبینیای است که لاجرم رقیب جهانبینی آنان خواهد شد اگر به آن وفادار باقی بمانند. این اقتصاد طالب پیوستن به نظام جهانی و الزامات سرمایهدارانهی آن است از جمله پذیرش فرهنگ هدونیستی آن. پیوستن به نظام جهانی از طریق تحریم و غیر تحریم میسر شد و فرهنگ هدونیستی زیرجلکی مورد قبول واقع شد. سخن کوتاه: آقازادهها نماد آنند.
https://pecritique.com/2022/09/26/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%b3%d8%a7-%d9%88-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%db%8c%d9%88%d8%b3%d9%81-%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d8%b0%d8%b1%db%8c/
اگر ترس و ویرانگری سرچشمههای عاطفی عمدهی فاشیسماند،
اِروس از اساس به دموکراسی تعلق دارد.
تئودور آدورنو
از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهمترین غلیانهای اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروهها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیدهای متناقض است: از یکسو اندوهگذاریای عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران. این دو احساس هماکنون در منتهای حدت خود در خیابانهای ایران به چشم میخورد. هوشنگ گلشیری گفته بود آنقدر عزا سرمان ریختهاند که فرصت سوگواری نداریم. انسداد سوگواری که همان مالیخولیا یا اندوه و عزای بیپایان باشد با مرگ معصومانه و غمانگیز مهسا درهم شکست و منجر به حس رهایی و شادمانی و اِروسی شد که هماکنون در خیابانها موج میزند. این دو پدیده متناقض و مکمل هماند و نباید هیچکس را به سبب در افتادن به این تناقض سرزنش کرد. زیرا که این تناقض خود نشان تناقض عمیقتری است که جامعهی ایران از بدو انقلاب با آن روبروست. میگویند حجاب رکن نظام است، زیرا که این نظام بر دین متکی است. این گفته محتاج واکاوی است. ماکس شِلِر، فیلسوف آلمانی، در اوج دوران کاتولیکیاش گفت که امر مقدس مصالحهناپذیر است. جنگ مقدس میبایست تا پایان جنگیده شود، حتی اگر به شکست بیانجامد. اگر گفتهی شلر درست باشد، انقلاب از همان اول دچار تناقض شد. آیا میبایست هر آنچه را میپندارند امر مقدس است تا به پایان ادامه دهند یا مصلحتی بیاندیشند. حاکمان تردید نکردند که برای بقای نظام میباید مصلحتها اندیشیده شود. جنگ ایران و عراق با همان مصلحتاندیشی پایان یافت. سپس نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت به ارکان نظام برای بقای نظام اضافه شد. از اینرو هیچ قاعدهای نیست که از قاعدهی «حفظ نظام» مستثنی شود. اما پرسش اینجاست اگر هر قاعدهای را بتوان حذف کرد از آن اصل چه چیزی باقی میماند؟ اینجاست که دشواری حاکمان آغاز میشود، زیرا میبایست دست به گزینشی بزنند که به نفع «حفظ نظام» باشد. در آغاز انقلاب قرار بود همهی «علوم» اسلامی شود، اما نشد. از میان این علوم بنا بود اقتصاد اسلامی قسط را در جامعه برقرار کند. گمان زده شد که شاید نتوان فیزیک را اسلامی کرد، ولی اقتصاد اسلامی حی و حاضر وجود دارد و میشود آن را به کار گرفت. اما حاکمان به آن وقعی نگذاشتند. بعد از پایان جنگ، اقتصاد باب روز جهان را بروبچههای شیکاگو و شرکا به ایران آوردند و هاشمی رفسنجانی و رؤسای جمهور بعد از او نیز جملگی آن را پذیرفتند. بنا بود این اقتصاد، علم و ثروت را در ایران آشتی دهد و به اوج برساند. اما با اجرای این سیاست یکی از ارکان نظام به دست فراموشی سپرده شد: بانکداری بدون ربا. نه فقط بانکداری بدون ربا فراموش شد، بلکه سرمایهی مالی در ایران چنان مقرراتزدایی شد که کمتر نظیری بتوان در جهان برای آن یافت. مدعی شدند این اقتصاد علم است و قادر است هر نوع رژیم سیاسی را قدرتمند سازد. هر چه حاکمیت در سودای قدرتمند شدن به این علم توسل جست، بیشتر معلوم شد که این اقتصاد علم نیست، بلکه جهانبینیای است که لاجرم رقیب جهانبینی آنان خواهد شد اگر به آن وفادار باقی بمانند. این اقتصاد طالب پیوستن به نظام جهانی و الزامات سرمایهدارانهی آن است از جمله پذیرش فرهنگ هدونیستی آن. پیوستن به نظام جهانی از طریق تحریم و غیر تحریم میسر شد و فرهنگ هدونیستی زیرجلکی مورد قبول واقع شد. سخن کوتاه: آقازادهها نماد آنند.
https://pecritique.com/2022/09/26/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%b3%d8%a7-%d9%88-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%db%8c%d9%88%d8%b3%d9%81-%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d8%b0%d8%b1%db%8c/
نقد اقتصاد سیاسی
دربارهی مهسا و ایران / یوسف اباذری - نقد اقتصاد سیاسی
از پی درگذشت مهسا امینی، یکی از مهمترین غلیانهای اجتماعی در ایران رخ داده و در فضایی لبالب از احساس یگانگی، مردمانی از گروهها و اقشار متفاوت را به هم پیوسته است. غلیان اجتماعی پدیدهای متناقض است: از یکسو اندوهگذاریای عظیم است و از سوی دیگر شادی بیکران.…
/بیانیۀ بیش از 1100نفر از اساتید دانشگاههای کشور در محکومیت بازداشت دانشجویان و ضرورت آزادی هرچه سریعتر آنها.
اساتیدی از شهرها، رشتهها، دانشگاهها و نسلها و گرایشات مختلف این بیانیه را امضا کردهاند.
امضاکنندگان این بیانیه ضمن تمجید و دفاع از کنشگریِ عدالتخواهانه و آزادیخواهانۀ دانشجویان و ابراز نگرانی از سرنوشت و سلامت دانشجویان، خواستار آزادی دانشجویان بازداشتی شدهاند و هشدار دادهاند در صورت تداوم وضعیت فعلی دانشگاه به وضع معمول خود بازنخواهد گشت.
چهرههایی چون رضا فرجیدانا، حمید وحید دستجردی، محمود مروارید، یوسف اباذری، محمدستاریفر، سعیدمعیدفر، فرشاد مومنی، علی صابری تولایی، سارا شریعتی، علی شریفی زارچی، محمدحسین بادامچی، بهار فیروزآبادی، امیر مازیار، مصطفی معین، مقصود فراستخواه، عباس کاظمی، هادی خانیکی و محمد ملاعباسی این بیانیه را امضا کرده اند. اسامی امضاکنندگان در لینک پیوست آمده است. امضا در لینک زیر همچنان ادامه دارد
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLScZeT4wHZ9339Zi-GhmEHeFvsIQ3D5WutvyoUskUtcca-Zyyw/viewform
اساتیدی از شهرها، رشتهها، دانشگاهها و نسلها و گرایشات مختلف این بیانیه را امضا کردهاند.
امضاکنندگان این بیانیه ضمن تمجید و دفاع از کنشگریِ عدالتخواهانه و آزادیخواهانۀ دانشجویان و ابراز نگرانی از سرنوشت و سلامت دانشجویان، خواستار آزادی دانشجویان بازداشتی شدهاند و هشدار دادهاند در صورت تداوم وضعیت فعلی دانشگاه به وضع معمول خود بازنخواهد گشت.
چهرههایی چون رضا فرجیدانا، حمید وحید دستجردی، محمود مروارید، یوسف اباذری، محمدستاریفر، سعیدمعیدفر، فرشاد مومنی، علی صابری تولایی، سارا شریعتی، علی شریفی زارچی، محمدحسین بادامچی، بهار فیروزآبادی، امیر مازیار، مصطفی معین، مقصود فراستخواه، عباس کاظمی، هادی خانیکی و محمد ملاعباسی این بیانیه را امضا کرده اند. اسامی امضاکنندگان در لینک پیوست آمده است. امضا در لینک زیر همچنان ادامه دارد
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLScZeT4wHZ9339Zi-GhmEHeFvsIQ3D5WutvyoUskUtcca-Zyyw/viewform
Google Docs
بیانیه جمعی از اساتید و مدرسین دانشگاه در محکومیت بازداشت دانشجویان و ضرورت آزادی هرچه سریعتر آنها (اسامی نهایی)
بسمهتعالی
متأسفانه یکبار دیگر شاهد آن هستیم که شنیدهنشدن صدای بخش بزرگی از جامعه در ساختار حاکمیت و تداوم رویهها و تصمیمهای نادرست منجر به جریحهدار شدن وجدان جمعی، ریختهشدنِ خون افراد جامعه و عزادار شدن ملتِ ایران شده است. در این میان آنچه شگفتیآور…
متأسفانه یکبار دیگر شاهد آن هستیم که شنیدهنشدن صدای بخش بزرگی از جامعه در ساختار حاکمیت و تداوم رویهها و تصمیمهای نادرست منجر به جریحهدار شدن وجدان جمعی، ریختهشدنِ خون افراد جامعه و عزادار شدن ملتِ ایران شده است. در این میان آنچه شگفتیآور…
▪️نوجوانان دهههشتادی و شوکهای روانی عظیم
✍🏻 عباس کاظمی
@varijkazemi
موضوعات زیادی هستند که برای تحلیل اتفاقات این روزها باید به بحث گذاشته شوند اما برخی موضوعات اضطراریاند.
برای اولین بار حجمی عظیم از بچهها و نوجوانهای زیر ۲۰ سال، تجربههای اینچنین ناخوشایند را از سرگذراندند. اینکه این نسل، با خشونت عریان جامعهپذیر خواهد شد و عواقب جامعهشناختی آتشینی که در سالهای آتی خواهد داشت را به کناری مینهم. در این روزها با تعدادی از بچههای دهههای هفتاد و هشتاد حرف زدم. اغلب از شجاعت دهههشتادیها میگویند من اما چیزهایی دیگر هم دیدم؛ حجم عظیمی از خشونت که این بچهها از سرگذراندند، برایشان قابلتحمل نیست. چیزی که دیدم بسیار بسیار مهم و حیاتی است.
خشم عمیقی که این بچهها دارند، با دیدن صحنههای خشونت چندبرابر شده است: یکی دماغش شکسته بود، دیگری آثار باتوم یا توپ پینتبال بر بدنش بود، یکی دیگر به قلب دوستش تیرخورده و تمام کردهبود و... اما در کنار دیدن حجم خشونت غیرقابلوصف، همگی روحی زخمیتر ازجسمهای فرسودهشان داشتند.
زخمهای جسمی خوب میشود اما رهاکردن همکلاسی در حالی که با شوکر افتاده بود و بر سرش ریخته بودند، دیدن تصاویر خونآلود خیابان، شنیدن فحشهای ناموسی و گاه جنسی از گروههایی که انتظارش نمیرود و تجربهٔ بازداشتگاه، هیچگاه از ذهن معصومشان پاک نخواهد شد.
جای گفتن ندارد این بچهها الان در خود فرورفتهاند، یا مدام گریه میکنند یا از خشم میخندند یا...
از روانشناسان و روانپزشکان و مراکز درمانی تقاضا دارم به داد این بچهها برسند. خانوادهها این بچهها را به پزشکان و مشاوران معتمد بسپارند.
پ.ن: امیدوارم دوستان جامعهشناس همهچیز را قاطی نکنند. این ربطی به تحلیلها و توصیههای جامعهشناسانه ندارد، بلکه فقط توصیهٔ یک مشاهدهگر است.
#یاد_داشت
✍🏻 عباس کاظمی
@varijkazemi
موضوعات زیادی هستند که برای تحلیل اتفاقات این روزها باید به بحث گذاشته شوند اما برخی موضوعات اضطراریاند.
برای اولین بار حجمی عظیم از بچهها و نوجوانهای زیر ۲۰ سال، تجربههای اینچنین ناخوشایند را از سرگذراندند. اینکه این نسل، با خشونت عریان جامعهپذیر خواهد شد و عواقب جامعهشناختی آتشینی که در سالهای آتی خواهد داشت را به کناری مینهم. در این روزها با تعدادی از بچههای دهههای هفتاد و هشتاد حرف زدم. اغلب از شجاعت دهههشتادیها میگویند من اما چیزهایی دیگر هم دیدم؛ حجم عظیمی از خشونت که این بچهها از سرگذراندند، برایشان قابلتحمل نیست. چیزی که دیدم بسیار بسیار مهم و حیاتی است.
خشم عمیقی که این بچهها دارند، با دیدن صحنههای خشونت چندبرابر شده است: یکی دماغش شکسته بود، دیگری آثار باتوم یا توپ پینتبال بر بدنش بود، یکی دیگر به قلب دوستش تیرخورده و تمام کردهبود و... اما در کنار دیدن حجم خشونت غیرقابلوصف، همگی روحی زخمیتر ازجسمهای فرسودهشان داشتند.
زخمهای جسمی خوب میشود اما رهاکردن همکلاسی در حالی که با شوکر افتاده بود و بر سرش ریخته بودند، دیدن تصاویر خونآلود خیابان، شنیدن فحشهای ناموسی و گاه جنسی از گروههایی که انتظارش نمیرود و تجربهٔ بازداشتگاه، هیچگاه از ذهن معصومشان پاک نخواهد شد.
جای گفتن ندارد این بچهها الان در خود فرورفتهاند، یا مدام گریه میکنند یا از خشم میخندند یا...
از روانشناسان و روانپزشکان و مراکز درمانی تقاضا دارم به داد این بچهها برسند. خانوادهها این بچهها را به پزشکان و مشاوران معتمد بسپارند.
پ.ن: امیدوارم دوستان جامعهشناس همهچیز را قاطی نکنند. این ربطی به تحلیلها و توصیههای جامعهشناسانه ندارد، بلکه فقط توصیهٔ یک مشاهدهگر است.
#یاد_داشت
عباس وریج کاظمی pinned «/بیانیۀ بیش از 1100نفر از اساتید دانشگاههای کشور در محکومیت بازداشت دانشجویان و ضرورت آزادی هرچه سریعتر آنها. اساتیدی از شهرها، رشتهها، دانشگاهها و نسلها و گرایشات مختلف این بیانیه را امضا کردهاند. امضاکنندگان این بیانیه ضمن تمجید و دفاع از کنشگریِ…»
تهاجم نیروهای نظامی و لباسشخصی، به دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی با هر دلیل و توجیه محکوم است.
#دانشگاه_شریف
#دانشگاه_شریف
1664187631692_امر_معمول_در_عصر_انقلابی1.pdf
2.1 MB
عباس کاظمی و هادی آقاجانزاده
عنوان :امر معمولی در عصر انقلابی
دی ۱۳۹۳
ماهنامه اندیشه پویا
جستار زندگی روزمره انقلابی در سال ۹۳ در اندیشهپویا به چاپ رسید.
@varijkazemi
#زندگی_روزمره #انقلاب #مقاله
عنوان :امر معمولی در عصر انقلابی
دی ۱۳۹۳
ماهنامه اندیشه پویا
جستار زندگی روزمره انقلابی در سال ۹۳ در اندیشهپویا به چاپ رسید.
@varijkazemi
#زندگی_روزمره #انقلاب #مقاله
عباس وریج کاظمی pinned «📘معرفی کتاب سفر نظریهها ✍عباس کاظمی @Varijkazemi کتاب سفر نظریهها را «نشر اگر» در هزار نسخه و صدوپنجاه صفحه منتشر کرده است. کتاب در پنج فصل بههمراه یک مقدمه و مؤخره آمده است. 🔸فصل یک با عنوان «استعارهٔ سفر برای نظریه»، به این پرسش پاسخ داده است که چرا…»
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-64/3905991-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D9%86%D8%B3%D9%84-%DA%AF%DB%8C%D9%85%D8%B1%D9%87%D8%A7
@varijkazemi
با این توضیح که عنوان مصاحبه صرفا توسط سردبیر انتخاب میشود و مطلب با اندکی محذوفات به چاپ رسیده در دو جمله معنا را کمی تغییر داده
@varijkazemi
با این توضیح که عنوان مصاحبه صرفا توسط سردبیر انتخاب میشود و مطلب با اندکی محذوفات به چاپ رسیده در دو جمله معنا را کمی تغییر داده
روزنامه دنیای اقتصاد
جنبش اجتماعی نسل گیمرها
عباس کاظمی، دانشیار موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» با بیان اینکه جامعه ایرانی از سیاسی شدن نسلهای دهه هفتاد و هشتاد شگفتزده شده است، تاکید کرد: دهه هشتادیها نسل گوشیهای هوشمند هستند، در بازیهای یارانهای کار تیمی، گروهی و…
سفر نظریهها و مفاهیم به روایت عباس کاظمی - کاماپرس
https://kamapress.com/%d8%b3%d9%81%d8%b1-%d9%86%d8%b8%d8%b1%db%8c%d9%87%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d9%85%d9%81%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%85-%d8%a8%d9%87-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d8%b3-%da%a9%d8%a7/
https://kamapress.com/%d8%b3%d9%81%d8%b1-%d9%86%d8%b8%d8%b1%db%8c%d9%87%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d9%85%d9%81%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%85-%d8%a8%d9%87-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d8%b3-%da%a9%d8%a7/
کاماپرس
سفر نظریهها و مفاهیم به روایت عباس کاظمی - کاماپرس
عباس کاظمی در کتاب «سفر نظریهها» با نگاهی انتقادی «زیستِ نظریههای اجتماعی در فضای آکادمیک و روشنفکری ایران» را زیر ذرهبین قرار داده است. برای دسترسی سریعتر به اخبار داغ بازار کتاب، اینستاگرام کاماپرس را دنبال کنید. از اینجا وارد شوید. به گزارش کاماپرس،…
کوتاه در پاسخ به سوالات
عباس کاظمی
اعتراضات بر سر گشت ارشاد و مهسا امینی تاکی تداوم خواهد یافت؟
سه سناریو قابل پیش بینی است
سناریوی اول تبدیل اعتراضات به شکلی پیچیدهتر و تعمیق اعتراضات. در این شکل ماجرای مهساامینی و حجاب اجباری بخش کوچکی از داستان اعتراض خواهد شد و جنبش وارد فاز دوم و جدیتری خواهد شد . در حال حاضر باتوجه به نحوه مواجهه با اعتراضات استعداد این تبدیل فراهم شده است.
سناریوی دوم سرکوب کوتاه مدت(چندماهه) اعتراضات و برخاستن مجدد در شکلی جدید و گستردهتر
سناریوی سوم، سرکوب و فرونشستن اعتراضات، افسردگی کوتاه مدت جامعه و خیزش مجدد بین یک تا دوسال دیگر.
در این تحلیل سناریوی حل عقلانی مسئله به کلی حذف شده است چون احتمال چندانی برای آن وجود ندارد
همچنین میشود گفت که با توجه به شکل سرکوب اعتراضات، خشونتهای غیرقابل باوری را شاهد خواهیم بود
معتقدم اعتراضات آینده به لحاظ تنوع معترضین از بعد طبقاتی و شغلی،سنی و نسلی گستردهتر خواهد بود و همهگیری بیشتری خواهد داشت. به لحاظ شکل اعتراض هم تنوع بیشتری رخ خواهد داد.
در مورد موفقیت جریان اعتراضی میتوانم بگویم که دو عنصر رهبری جنبش و ایدئولوژی منسجم، نقش مهمی در موفقیت دارد. بدین معنا جنبش اعتراضی اخیر، فاقد این دو عنصر است اما نمیتوان گفت که بدون این دو عنصر راه موفقیت کاملا بسته شده است. دشوار اما ممکن است. در عین حال احتمال شکل گیری حداقل یکی از این دو عنصر در یک فرایند بلندمدتتر منتفی نیست.
معتقدم شعار آزادی و نقد ستم به تنهایی کافی نیست. مادامی که ایده دموکراسی در مرکز مطالبات قرار نگیرد هر دستاوردی کوتاه مدت خواهد بود.
هر تحول جدی به بازاندیشی و تامل در انقلاب ۵۷ وابسته است. همه خوانندگان را به تامل بیشتر در مطالبات انقلاب ۵۷ دعوت میکنم
@varijkazemi
#یاد_داشت #جنبش
عباس کاظمی
اعتراضات بر سر گشت ارشاد و مهسا امینی تاکی تداوم خواهد یافت؟
سه سناریو قابل پیش بینی است
سناریوی اول تبدیل اعتراضات به شکلی پیچیدهتر و تعمیق اعتراضات. در این شکل ماجرای مهساامینی و حجاب اجباری بخش کوچکی از داستان اعتراض خواهد شد و جنبش وارد فاز دوم و جدیتری خواهد شد . در حال حاضر باتوجه به نحوه مواجهه با اعتراضات استعداد این تبدیل فراهم شده است.
سناریوی دوم سرکوب کوتاه مدت(چندماهه) اعتراضات و برخاستن مجدد در شکلی جدید و گستردهتر
سناریوی سوم، سرکوب و فرونشستن اعتراضات، افسردگی کوتاه مدت جامعه و خیزش مجدد بین یک تا دوسال دیگر.
در این تحلیل سناریوی حل عقلانی مسئله به کلی حذف شده است چون احتمال چندانی برای آن وجود ندارد
همچنین میشود گفت که با توجه به شکل سرکوب اعتراضات، خشونتهای غیرقابل باوری را شاهد خواهیم بود
معتقدم اعتراضات آینده به لحاظ تنوع معترضین از بعد طبقاتی و شغلی،سنی و نسلی گستردهتر خواهد بود و همهگیری بیشتری خواهد داشت. به لحاظ شکل اعتراض هم تنوع بیشتری رخ خواهد داد.
در مورد موفقیت جریان اعتراضی میتوانم بگویم که دو عنصر رهبری جنبش و ایدئولوژی منسجم، نقش مهمی در موفقیت دارد. بدین معنا جنبش اعتراضی اخیر، فاقد این دو عنصر است اما نمیتوان گفت که بدون این دو عنصر راه موفقیت کاملا بسته شده است. دشوار اما ممکن است. در عین حال احتمال شکل گیری حداقل یکی از این دو عنصر در یک فرایند بلندمدتتر منتفی نیست.
معتقدم شعار آزادی و نقد ستم به تنهایی کافی نیست. مادامی که ایده دموکراسی در مرکز مطالبات قرار نگیرد هر دستاوردی کوتاه مدت خواهد بود.
هر تحول جدی به بازاندیشی و تامل در انقلاب ۵۷ وابسته است. همه خوانندگان را به تامل بیشتر در مطالبات انقلاب ۵۷ دعوت میکنم
@varijkazemi
#یاد_داشت #جنبش
Forwarded from انتشارات فرهنگ جاوید
تجدیدچاپ شد.
•
«امر روزمره در جامعهٔ پساانقلابی»
عباس کاظمی
چاپ ششم: مهر ۱۴۰۱
۲۴۷ ص.، رقعی
۱۲۹۰۰۰ تومان
موضوع: جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی
•
سفارش آنلاین:
https://goo.gl/yLdrf1
•
@farhangejavidpub
•
«امر روزمره در جامعهٔ پساانقلابی»
عباس کاظمی
چاپ ششم: مهر ۱۴۰۱
۲۴۷ ص.، رقعی
۱۲۹۰۰۰ تومان
موضوع: جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی
•
سفارش آنلاین:
https://goo.gl/yLdrf1
•
@farhangejavidpub
Forwarded from جامعهشناسی
📃نامهی جمعی از متخصصان سلامتروان در اعتراض و هشدار به مسئولین دربارهی برخوردهای پلیسی با مدارس + درخواست امضا
این نامه که حاوی یک بررسی تحلیلی از رویکرد دستگاههای قضایی انتظامی به مدرسه است توسط گروهی از متخصصان سلامت روان تهیه شده. جهت امضاء در اختیار روانپزشکان، دستیاران روانپزشکی، روانشناسان، مشاوران، مددکاران و دیگر حرفههای مربوطه منتشر شده. جهت امضا از پیوند موجود استفاده کنید:
https://forms.gle/aW6JYttMJsExrCPv7
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
این نامه که حاوی یک بررسی تحلیلی از رویکرد دستگاههای قضایی انتظامی به مدرسه است توسط گروهی از متخصصان سلامت روان تهیه شده. جهت امضاء در اختیار روانپزشکان، دستیاران روانپزشکی، روانشناسان، مشاوران، مددکاران و دیگر حرفههای مربوطه منتشر شده. جهت امضا از پیوند موجود استفاده کنید:
https://forms.gle/aW6JYttMJsExrCPv7
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Google Docs
تحلیل جمعی از متخصصان سلامت روان ایران در مورد پیامدهای روانی رویکرد کنونی دستگاههای قضایی-انتظامی نسبت به مدارس (دعوت به مشارکت…
دانشآموزان و نوجوانان سرمایههای کشور هستند و حفظ سلامتی و امنیتشان به خصوص از لحاظ سلامت روانشناختی بزرگترین وظیفهی مسئولین بهخصوص متولیان آموزش و پرورش است. بیش از یک ماه است که روزهای ملتهبی را پشت سر می گذاریم. در پی اعتراضهایی که از شهریور ۱۴۰۱…
Audio
پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱
زمان شنیدن ۲۵ دقیقه
عباس کاظمی
این سخنرانی به مناسبت بررسی ایدههای دکتر فراستخواه در خانه اندیشمندانعلومانسانی در رونمایی کتاب روایت مقصود انجام شد. در این بحث کوتاه سعی کردم در باب بحث اینکه جامعه چگونه کار میکند تامل کنم. در این سخنرانی کوتاه و در برخی دیگر از سخنرانیهایم همواره نسبت به انقلاب سیاسی هشدار دادم نه اینکه به کل با انقلاب سیاسی مشکل داشته باشم. بلکه بنظرم آن انقلاب سیاسی موفق خواهد بود که پیش و پس از آن با نوعی انقلاب طولانی و تغییرات اجتماعی و فرهنگی در متن جامعه همراه گردد.
در مورد استعداد شخصیتاقتدارطلبانه در بطن جامعه ایران محققان در دهههای گذشته هشدار دادهاند و در جای خود مجدد آنها را شرح خواهم داد
@varijkazemi
#جامعه #جامعه_شناسی #سخنرانی #انقلاب_اجتماعی #فایل_صوتی
زمان شنیدن ۲۵ دقیقه
عباس کاظمی
این سخنرانی به مناسبت بررسی ایدههای دکتر فراستخواه در خانه اندیشمندانعلومانسانی در رونمایی کتاب روایت مقصود انجام شد. در این بحث کوتاه سعی کردم در باب بحث اینکه جامعه چگونه کار میکند تامل کنم. در این سخنرانی کوتاه و در برخی دیگر از سخنرانیهایم همواره نسبت به انقلاب سیاسی هشدار دادم نه اینکه به کل با انقلاب سیاسی مشکل داشته باشم. بلکه بنظرم آن انقلاب سیاسی موفق خواهد بود که پیش و پس از آن با نوعی انقلاب طولانی و تغییرات اجتماعی و فرهنگی در متن جامعه همراه گردد.
در مورد استعداد شخصیتاقتدارطلبانه در بطن جامعه ایران محققان در دهههای گذشته هشدار دادهاند و در جای خود مجدد آنها را شرح خواهم داد
@varijkazemi
#جامعه #جامعه_شناسی #سخنرانی #انقلاب_اجتماعی #فایل_صوتی
MohammadReza Shajryan
Morghe Sahar
MohammadReza Shajryan – Morghe Sahar (UpMusic).mp3
📝 چرا تصنیفهای عصر مشروطه هنوز زمزمه میشوند؟
✍ عباس کاظمی
@varijkazemi
در طول این دو ماه که اعتراضات درگرفته است، «مرغ سحر» دیگر زمزمه نمیشود. بهجایش «از خون جوانان وطن» است که شنیده و خوانده میشود.
تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده»، بارها در اعتراضات متعدد در طول بیش از یک سده شنیده شده است. در خیابانها آن را نجوا میکنند، رسانههای اعتراضی آن را اشاعه میدهند.
↩️ چه نسبتی میان تصنیفهای اعتراضی و ادبیات مشروطه با زمان ما هست و چگونه میتوان آن را توضیح داد؟
🔸 «از خون جوانان وطن» شعری بود که عارف قزوینی آن را در انقلاب مشروطه سرود و تصنیف آن را به یاد اولین شهدای مشروطه، نخستین بار با سهتار اجرا کرد و بعد از او در دورههای مختلف، خوانندگان زیادی آن را اجرا کردهاند.
در هر دوره این تصنیف بهشکلی متفاوت مصرف شده است اما گویا همواره از مشروطه تاکنون یک احساس را منتقل میکند. محتوای ترانه غمگین اما پرامید، عمق فساد در جامعه را به ما گوشزد میکند، درعینحال نوعی شعر انقلابی و مبارزاتی است.
خواباند وکیلان و خراباند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
اگرچه از ایامی میگوید که خونها در خیابانها ریخته میشود اما همزمان شور و حماسهای در دلهای بازماندگان درمیافکند.
غیرت کن و اندیشۀ ایام بتر کن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن
⬅️ اگر بخواهم خلاصه کنم این تصنیف، تصنیف امید است.
لینک تصنیف «از خون جوانان وطن» اینجا
❎ درمقابل، تصنیفی دیگر داریم که بیشتر در دوران ثبات جامعه خوانده میشود. حداقل تا جایی که من به یاد دارم، یعنی بعد از انقلاب در ایام حرمان خوانده شده است. پیش از انقلاب ۵۷ بارها خوانندههای متفاوتی آن را اجرا کردند و در هر دورهای متناسب با شرایط زمانۀ خود بازتفسیر شد.
پسازآن، در هر مجلسی که راه داشته است مردم آن را خواندهاند، در کنسرتهای شجریان و اخیراً پسر او همایون در هر بار مرغ سحر خوانده میشود و مردم گویا با شنیدنش و همنوایی با آن در پی چیزی میگردند. مرغی که بیش از صدسال است از او طلب خواندن میکنیم، چیزی جز مرغ آزادی نیست.
🔸 شعر مرغ سحر را ملکالشعرای بهار در دوران مشروطیت گفته است- و ظاهراً دوران استبداد صغیر و به توپ بسته شدن مجلس که یأسی عمیق جامعه را در بر گرفته است- اما تصنیف آن، در ابتدای حکومت رضاشاه در سال ۱۳۰۶ اجرا شده است.
شعر، دربارۀ گفتوگوی نومیدانۀ شاعر با مرغی است که افسردهدل در قفسی نشسته است. اگر شعر «از خون جوانان وطن» قزوینی شعری حماسیتر و به دوران امید مرتبط است، شعر «مرغ سحر» به دوران افسردگی ملی ارتباط دارد. بهتعبیر داریوش آشوری این تصنیف، «سرود ملی ورشکستگان» است.
شاعر از مرغ سحر که در قفس گرفتار و افسردهدل است کاری عجیب میخواهد. میخواهد که ناله سر کند تا داغ او نیز تازهتر شود، چراکه شب تار بیپایانی را از سر میگذراند. از او میخواهد که با خواندن، زمینۀ رهایی از قفس را فراهم کند. چیزی که روشن است قفسی است که هم شاعر در آن گرفتار است و هم مرغ سحر.
ناله بر آر از قفس ای بلبل حزین
کز غم تو سینۀ من پرشرر شد
لینک تصنیف «مرغ سحر» با صدای شجریان اینجا
☑️ درست است که هردو تصنیف، باری از غم و نوعی رگۀ انقلابی را هم درون خود حمل میکنند اما مصرف آنها در ایران، دو وجه متفاوت یافته است؛ یکی بیشتر بعد از انقلاب و خیزش و اعتراض، و دیگری در دوران یأس و ناامیدی و افسردگی.
در هر دو شعر، غم و اندوهی عمیق نهفته است که بیش از یکصد و اندی سال است مردم در دلشان حبس کردهاند.
⬅️ اینکه چرا ترانههای مشروطیت هنوز بر سر زبانها هستند، جز این نیست که هنوز در پی رسیدن به آن آرمانها هستیم؛ بدین معنا که چنان شعارها و آمالی هنوز پاسخی درخور نیافتهاند و چونان پروژهای ناتمام بر دوش ما سنگینی میکنند؛ چیزی از جنس آرمان مشروطه یعنی آزادی و رفع ستم، چیزی از جنس درد و تعهد، چیزی از غم و امید.
این ترانهها هنوز داغ و تازه و خونآلودند، هنوز به سرانجام نرسیدهاند، شعارهایشان هنوز برای ما جدیدند و بوی کهنگی نگرفتهاند.
چه آنانی که در جنبش مشروطیت کشته شدند و چه آنان که راه افسردگی و هجرت را در پیش گرفتند، هنوز بهواسطۀ این تصنیفها درد و رنجشان نهتنها برای نسلهای بعدی ترجمه میشود، بلکه متأسفانه تکرار میشود. این، خون جوانان وطن است که هنوز در این خاک بر زمین ریخته میشود، با این تفاوت که این خون، رنگی زنانهتر یافته است و ایران در نوسان بین این دو تصنیف: امیدواری و افسردگی
#یاد_داشت
✍ عباس کاظمی
@varijkazemi
در طول این دو ماه که اعتراضات درگرفته است، «مرغ سحر» دیگر زمزمه نمیشود. بهجایش «از خون جوانان وطن» است که شنیده و خوانده میشود.
تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده»، بارها در اعتراضات متعدد در طول بیش از یک سده شنیده شده است. در خیابانها آن را نجوا میکنند، رسانههای اعتراضی آن را اشاعه میدهند.
↩️ چه نسبتی میان تصنیفهای اعتراضی و ادبیات مشروطه با زمان ما هست و چگونه میتوان آن را توضیح داد؟
🔸 «از خون جوانان وطن» شعری بود که عارف قزوینی آن را در انقلاب مشروطه سرود و تصنیف آن را به یاد اولین شهدای مشروطه، نخستین بار با سهتار اجرا کرد و بعد از او در دورههای مختلف، خوانندگان زیادی آن را اجرا کردهاند.
در هر دوره این تصنیف بهشکلی متفاوت مصرف شده است اما گویا همواره از مشروطه تاکنون یک احساس را منتقل میکند. محتوای ترانه غمگین اما پرامید، عمق فساد در جامعه را به ما گوشزد میکند، درعینحال نوعی شعر انقلابی و مبارزاتی است.
خواباند وکیلان و خراباند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
اگرچه از ایامی میگوید که خونها در خیابانها ریخته میشود اما همزمان شور و حماسهای در دلهای بازماندگان درمیافکند.
غیرت کن و اندیشۀ ایام بتر کن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن
⬅️ اگر بخواهم خلاصه کنم این تصنیف، تصنیف امید است.
لینک تصنیف «از خون جوانان وطن» اینجا
❎ درمقابل، تصنیفی دیگر داریم که بیشتر در دوران ثبات جامعه خوانده میشود. حداقل تا جایی که من به یاد دارم، یعنی بعد از انقلاب در ایام حرمان خوانده شده است. پیش از انقلاب ۵۷ بارها خوانندههای متفاوتی آن را اجرا کردند و در هر دورهای متناسب با شرایط زمانۀ خود بازتفسیر شد.
پسازآن، در هر مجلسی که راه داشته است مردم آن را خواندهاند، در کنسرتهای شجریان و اخیراً پسر او همایون در هر بار مرغ سحر خوانده میشود و مردم گویا با شنیدنش و همنوایی با آن در پی چیزی میگردند. مرغی که بیش از صدسال است از او طلب خواندن میکنیم، چیزی جز مرغ آزادی نیست.
🔸 شعر مرغ سحر را ملکالشعرای بهار در دوران مشروطیت گفته است- و ظاهراً دوران استبداد صغیر و به توپ بسته شدن مجلس که یأسی عمیق جامعه را در بر گرفته است- اما تصنیف آن، در ابتدای حکومت رضاشاه در سال ۱۳۰۶ اجرا شده است.
شعر، دربارۀ گفتوگوی نومیدانۀ شاعر با مرغی است که افسردهدل در قفسی نشسته است. اگر شعر «از خون جوانان وطن» قزوینی شعری حماسیتر و به دوران امید مرتبط است، شعر «مرغ سحر» به دوران افسردگی ملی ارتباط دارد. بهتعبیر داریوش آشوری این تصنیف، «سرود ملی ورشکستگان» است.
شاعر از مرغ سحر که در قفس گرفتار و افسردهدل است کاری عجیب میخواهد. میخواهد که ناله سر کند تا داغ او نیز تازهتر شود، چراکه شب تار بیپایانی را از سر میگذراند. از او میخواهد که با خواندن، زمینۀ رهایی از قفس را فراهم کند. چیزی که روشن است قفسی است که هم شاعر در آن گرفتار است و هم مرغ سحر.
ناله بر آر از قفس ای بلبل حزین
کز غم تو سینۀ من پرشرر شد
لینک تصنیف «مرغ سحر» با صدای شجریان اینجا
☑️ درست است که هردو تصنیف، باری از غم و نوعی رگۀ انقلابی را هم درون خود حمل میکنند اما مصرف آنها در ایران، دو وجه متفاوت یافته است؛ یکی بیشتر بعد از انقلاب و خیزش و اعتراض، و دیگری در دوران یأس و ناامیدی و افسردگی.
در هر دو شعر، غم و اندوهی عمیق نهفته است که بیش از یکصد و اندی سال است مردم در دلشان حبس کردهاند.
⬅️ اینکه چرا ترانههای مشروطیت هنوز بر سر زبانها هستند، جز این نیست که هنوز در پی رسیدن به آن آرمانها هستیم؛ بدین معنا که چنان شعارها و آمالی هنوز پاسخی درخور نیافتهاند و چونان پروژهای ناتمام بر دوش ما سنگینی میکنند؛ چیزی از جنس آرمان مشروطه یعنی آزادی و رفع ستم، چیزی از جنس درد و تعهد، چیزی از غم و امید.
این ترانهها هنوز داغ و تازه و خونآلودند، هنوز به سرانجام نرسیدهاند، شعارهایشان هنوز برای ما جدیدند و بوی کهنگی نگرفتهاند.
چه آنانی که در جنبش مشروطیت کشته شدند و چه آنان که راه افسردگی و هجرت را در پیش گرفتند، هنوز بهواسطۀ این تصنیفها درد و رنجشان نهتنها برای نسلهای بعدی ترجمه میشود، بلکه متأسفانه تکرار میشود. این، خون جوانان وطن است که هنوز در این خاک بر زمین ریخته میشود، با این تفاوت که این خون، رنگی زنانهتر یافته است و ایران در نوسان بین این دو تصنیف: امیدواری و افسردگی
#یاد_داشت
Telegram
عباس وریج کاظمی
MohammadReza.Shajarian.AzKhonJavanVatan.mp3
Forwarded from انتشارات فرهنگ جاوید
تجدیدچاپ شد.
•
«پرسهزنی و زندگی روزمرهٔ ایرانی»
عباس کاظمی
چاپ چهارم: آبان ۱۴۰۱
۱۶۰ ص.، رقعی
۸۹۰۰۰ تومان
موضوع: جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی
•
سفارش آنلاین:
farhangejavid.com
•
@farhangejavidpub
•
«پرسهزنی و زندگی روزمرهٔ ایرانی»
عباس کاظمی
چاپ چهارم: آبان ۱۴۰۱
۱۶۰ ص.، رقعی
۸۹۰۰۰ تومان
موضوع: جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی
•
سفارش آنلاین:
farhangejavid.com
•
@farhangejavidpub
👇قطعهای از کتاب پرسهزنی و زندگیروزمره ایرانی:
📘"زندگیروزمره صرفا نمایشدهنده و بازنمای اراده قدرت نیست، بلکه نمایش "جغرافیای فراموششدگان" نیز است. زندگی روزمره، بازنمای این امر است که درنتیجهٔ برنامههای توسعه و نوسازی، حیطه فراموششدگان و حاشیهنشینها نهتنها کاهش نیافته، بلکه گسترش نیز یافته است... اقلیتهایی که در عوض جایگیری در مکانهای رسمی (ادارات، عرصهعمومی، محیط کار) در فضای عمومی زندگی سنگر گرفتهاند. و قلمرو خود را پدید آوردهاند: قلمرو زنانه که دوشادوش قلمرو مردانهاست!قلمرو نوجوانانی که در کنار قلمرو بزرگسالان قرار دارد، قلمرو گروههای فرودست جنوب شهری که درون فضای فرادستان طبقاتی است. قلمرو "علافان" و بیکارانی که بهموازات افرادی که برای خرید و کار به پاساژ میآیند، شکل گرفتهاست و در یک کلام قلمرو همه فراموششدگانی که مرکز خرید، محیطی برای نمایش آنهاست. آنچه مراکز خرید به نمایش گذاشتند، شکلگیری "مستضعفان جدیدی" است که از دل طبقه متوسط ایران پدید آمدهاند.... درمجموع، مردم در مکانهایی چون مراکز خرید، تشکیل شبکه و جبههای از حاشیهایها را میدهند."( صص ۱۳۴_۱۳۵)
🏔کتاب پرسهزنی و زندگی روزمره برای اولینبار در بهار ۱۳۸۸ از روی رساله دکتری (1384) من تدوین و توسط انتشارات آشتیان منتشر شد. این کتاب، جبهه ناراضیانی که از فضاهای رسمی به دور انداخته شدند را نشان دادهاست که در آن سالها از عرصههایی چون مراکز خرید برای حضور و معناسازی استفاده میکردند و در سالهای بعد خیابان را عرصه نمایش خود ساختهاند.
🔸مفاهیمی چون اقلیت فرهنگی، فرودست، مصرف، جغرافیای فراموششدگان و... در چارچوب ادبیات مطالعات فرهنگی استفاده شده است. بهطورخاص مفهوم اقلیت، معنای عددی و کمی ندارد، بلکه به گروههایی که روایتهای رسمی به حاشیه رانده و نادیده گرفتهاند اشاره دارد.
🔷در دهههای گذشته عمدهی نقد کتاب ذیل پارادایم نقد نولیبرالیسم انجام شده است. اشکال عمده آنها به درک محدود از مصرف بوده است. برای این کتاب، مرکز خرید و مصرف به معنای مرسوم، موضوع مطالعه نبودهاست، بلکه نشاندادن موقعیت "فراموششدگان" و نحوهی جایگیریشان در فضاهای شهری اولویت داشتهاست.
♦️چاپ چهارم نشر فرهنگ جاوید آبان ۱۴۰۱ منتشر شد.
@varijkazemi
#نقد_کتاب
📘"زندگیروزمره صرفا نمایشدهنده و بازنمای اراده قدرت نیست، بلکه نمایش "جغرافیای فراموششدگان" نیز است. زندگی روزمره، بازنمای این امر است که درنتیجهٔ برنامههای توسعه و نوسازی، حیطه فراموششدگان و حاشیهنشینها نهتنها کاهش نیافته، بلکه گسترش نیز یافته است... اقلیتهایی که در عوض جایگیری در مکانهای رسمی (ادارات، عرصهعمومی، محیط کار) در فضای عمومی زندگی سنگر گرفتهاند. و قلمرو خود را پدید آوردهاند: قلمرو زنانه که دوشادوش قلمرو مردانهاست!قلمرو نوجوانانی که در کنار قلمرو بزرگسالان قرار دارد، قلمرو گروههای فرودست جنوب شهری که درون فضای فرادستان طبقاتی است. قلمرو "علافان" و بیکارانی که بهموازات افرادی که برای خرید و کار به پاساژ میآیند، شکل گرفتهاست و در یک کلام قلمرو همه فراموششدگانی که مرکز خرید، محیطی برای نمایش آنهاست. آنچه مراکز خرید به نمایش گذاشتند، شکلگیری "مستضعفان جدیدی" است که از دل طبقه متوسط ایران پدید آمدهاند.... درمجموع، مردم در مکانهایی چون مراکز خرید، تشکیل شبکه و جبههای از حاشیهایها را میدهند."( صص ۱۳۴_۱۳۵)
🏔کتاب پرسهزنی و زندگی روزمره برای اولینبار در بهار ۱۳۸۸ از روی رساله دکتری (1384) من تدوین و توسط انتشارات آشتیان منتشر شد. این کتاب، جبهه ناراضیانی که از فضاهای رسمی به دور انداخته شدند را نشان دادهاست که در آن سالها از عرصههایی چون مراکز خرید برای حضور و معناسازی استفاده میکردند و در سالهای بعد خیابان را عرصه نمایش خود ساختهاند.
🔸مفاهیمی چون اقلیت فرهنگی، فرودست، مصرف، جغرافیای فراموششدگان و... در چارچوب ادبیات مطالعات فرهنگی استفاده شده است. بهطورخاص مفهوم اقلیت، معنای عددی و کمی ندارد، بلکه به گروههایی که روایتهای رسمی به حاشیه رانده و نادیده گرفتهاند اشاره دارد.
🔷در دهههای گذشته عمدهی نقد کتاب ذیل پارادایم نقد نولیبرالیسم انجام شده است. اشکال عمده آنها به درک محدود از مصرف بوده است. برای این کتاب، مرکز خرید و مصرف به معنای مرسوم، موضوع مطالعه نبودهاست، بلکه نشاندادن موقعیت "فراموششدگان" و نحوهی جایگیریشان در فضاهای شهری اولویت داشتهاست.
♦️چاپ چهارم نشر فرهنگ جاوید آبان ۱۴۰۱ منتشر شد.
@varijkazemi
#نقد_کتاب
Forwarded from ندارضویزاده|نيمنگاهجامعهشناختی
گفتگوی یورونیوز با دارون عجماوغلو اقتصاددان و استاد دانشگاه ام آی تی آمریکا و نویسنده کتاب «چرا ملتها شکست میخورند»؛ آینده ایران بدون جمهوری اسلامی چگونه است؟
🔺🔺🔺 برشهایی از متن:
🔹جیمز رابینسون و من در کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» رژیمهای استخراجی را، رژیمهایی تعریف کردیم که منابع را از جمعیت خود استخراج میکنند تا نخبگان کوچک وفادار به حاکمیت را غنی کنند. این استخراج میتواند از نفت یا سایر منابع طبیعی یا استخراج کلی ارزش اقتصادی باشد.
🔹 طبق این تعریف، حکومت کنونی ایران یک رژیم استخراجی آشکار است. همچنین به نظر من و بر اساس گزارشها و تحقیقاتی که درباره ایران خواندهام، میتوان گفت که حکومت از قدرت خود برای ثروتمند کردن یاران وفادارش استفاده کرده است. تاریخ مملو از رژیم های دیگر از این دست است و بیشتر آنها در نهایت به دولتهای درمانده تبدیل میشوند. نهادها دست از کار میکشند و نخبگان حکومتی روز به روز درنده و بی تفاوتتر نسبت به مصیبت مردم می شوند. این نیز مرحلهای است در آن اغلب خشونت و سرکوب به شکل شدیدتری ظاهر می شود. بنابراین بله، من میترسم که ایران هم در حال حرکت به این سمت باشد.
🔹ارزیابی من این است که جنبشهای اعتراضی ایران بسیار مسالمتآمیز رفتار کرده و در مقایسه با نمونههای لیبی و سوریه بیشتر نماینده جامعه مدنی کشور بودهاند اما با این حال رژیم جمهوری اسلامی ذرهای به معترضان امتیاز نداده است.
🔹ایران یکی از نمونههای پیشرو در میان کشورهای در حال توسعه در «ساختن نهادهای دموکراتیک» بود که متاسفانه [در کودتای ۲۸ مرداد] سرنگون شد؛ از آن بدتر اینکه این سرنگونی با حمایت ایالات متحده آمریکا صورت گرفت. آنچه پس از آن در ایران مشاهده شد، رژیم فاسد و سرکوبگر محمدرضا پهلوی بود و بعدتر زمانی که شاه سرنگون شد، رژیمی به همان اندازه سرکوبگر یعنی جمهوری اسلامی به جای آن ظهور کرد.
🔹من این [به خشونت گراییدن معترضان] را گزینه مطلوبی نمیدانم. اگر رژیم ایران همچنان به شکل بیرحمانه معترضان را سرکوب کند، نتیجه چندانی از اعتراضات به دست نمیآید و تنها جان بیگناهان بیشتری از دست خواهد رفت. در مقابل اگر معترضان، رادیکال شوند و شروع به استفاده از تاکتیکهای خشونتآمیز کنند، این روند احتمالا به خشونت بیشتر رژیم و افزایش تلفات جانی و بیشتر شدن مشکلات معیشتی مردم خواهد انجامید.
🔹 من کسی نیستم که انتخابم برخورد خشونتآمیز متقابل با رژیم باشم. غریزه من همیشه تظاهرات مسالمت آمیز است با این امید که رژیمهایی که به سرکوب خشونتآمیز معترضان مشغول هستند، پس از مدتی تمام مشروعیت خود را از دست میدهد و عناصر درون رژیم به فکر مصالحه بیفتند. البته در شرایط فعلی ممکن است این ایده در مورد ایران تنها یک تفکر امیدوارانه باشد.
🔹واقعیت این است که نفت کارها را پیچیده می کند. هنگامی که به منابعی دسترسی پیدا کردید که می توانید بدون پیشرفتهای تکنولوژیکی عمده و همکاری مردم از آنها بهره برداری کنید، آنگاه رفتار درنده و فاسد آسانتر و امکان پذیرتر میشود .
🔹بحرانهای پیش روی ایران شدید است در نتیجه من فکر نمیکنم که انتظار اینکه حکومت جدید بتواند به طور معجزه آسایی این مشکلات را ظرف یک یا دو سال حل کند، واقع بینانه باشد.
🔹 متاسفانه باید پذیرفت که مردم ایران باید سالهای سختی را تحمل کنند. اما این بدان معنا نیست که این کشور نمیتواند آیندهای مطلوبتر با حکومتهای بهتر و نهادهای قویتر و فراگیرتر بسازد. در واقع من متقاعد شدهام که ایران میتواند این کار را انجام دهد.
🔺🔺🔺 برشهایی از متن:
🔹جیمز رابینسون و من در کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» رژیمهای استخراجی را، رژیمهایی تعریف کردیم که منابع را از جمعیت خود استخراج میکنند تا نخبگان کوچک وفادار به حاکمیت را غنی کنند. این استخراج میتواند از نفت یا سایر منابع طبیعی یا استخراج کلی ارزش اقتصادی باشد.
🔹 طبق این تعریف، حکومت کنونی ایران یک رژیم استخراجی آشکار است. همچنین به نظر من و بر اساس گزارشها و تحقیقاتی که درباره ایران خواندهام، میتوان گفت که حکومت از قدرت خود برای ثروتمند کردن یاران وفادارش استفاده کرده است. تاریخ مملو از رژیم های دیگر از این دست است و بیشتر آنها در نهایت به دولتهای درمانده تبدیل میشوند. نهادها دست از کار میکشند و نخبگان حکومتی روز به روز درنده و بی تفاوتتر نسبت به مصیبت مردم می شوند. این نیز مرحلهای است در آن اغلب خشونت و سرکوب به شکل شدیدتری ظاهر می شود. بنابراین بله، من میترسم که ایران هم در حال حرکت به این سمت باشد.
🔹ارزیابی من این است که جنبشهای اعتراضی ایران بسیار مسالمتآمیز رفتار کرده و در مقایسه با نمونههای لیبی و سوریه بیشتر نماینده جامعه مدنی کشور بودهاند اما با این حال رژیم جمهوری اسلامی ذرهای به معترضان امتیاز نداده است.
🔹ایران یکی از نمونههای پیشرو در میان کشورهای در حال توسعه در «ساختن نهادهای دموکراتیک» بود که متاسفانه [در کودتای ۲۸ مرداد] سرنگون شد؛ از آن بدتر اینکه این سرنگونی با حمایت ایالات متحده آمریکا صورت گرفت. آنچه پس از آن در ایران مشاهده شد، رژیم فاسد و سرکوبگر محمدرضا پهلوی بود و بعدتر زمانی که شاه سرنگون شد، رژیمی به همان اندازه سرکوبگر یعنی جمهوری اسلامی به جای آن ظهور کرد.
🔹من این [به خشونت گراییدن معترضان] را گزینه مطلوبی نمیدانم. اگر رژیم ایران همچنان به شکل بیرحمانه معترضان را سرکوب کند، نتیجه چندانی از اعتراضات به دست نمیآید و تنها جان بیگناهان بیشتری از دست خواهد رفت. در مقابل اگر معترضان، رادیکال شوند و شروع به استفاده از تاکتیکهای خشونتآمیز کنند، این روند احتمالا به خشونت بیشتر رژیم و افزایش تلفات جانی و بیشتر شدن مشکلات معیشتی مردم خواهد انجامید.
🔹 من کسی نیستم که انتخابم برخورد خشونتآمیز متقابل با رژیم باشم. غریزه من همیشه تظاهرات مسالمت آمیز است با این امید که رژیمهایی که به سرکوب خشونتآمیز معترضان مشغول هستند، پس از مدتی تمام مشروعیت خود را از دست میدهد و عناصر درون رژیم به فکر مصالحه بیفتند. البته در شرایط فعلی ممکن است این ایده در مورد ایران تنها یک تفکر امیدوارانه باشد.
🔹واقعیت این است که نفت کارها را پیچیده می کند. هنگامی که به منابعی دسترسی پیدا کردید که می توانید بدون پیشرفتهای تکنولوژیکی عمده و همکاری مردم از آنها بهره برداری کنید، آنگاه رفتار درنده و فاسد آسانتر و امکان پذیرتر میشود .
🔹بحرانهای پیش روی ایران شدید است در نتیجه من فکر نمیکنم که انتظار اینکه حکومت جدید بتواند به طور معجزه آسایی این مشکلات را ظرف یک یا دو سال حل کند، واقع بینانه باشد.
🔹 متاسفانه باید پذیرفت که مردم ایران باید سالهای سختی را تحمل کنند. اما این بدان معنا نیست که این کشور نمیتواند آیندهای مطلوبتر با حکومتهای بهتر و نهادهای قویتر و فراگیرتر بسازد. در واقع من متقاعد شدهام که ایران میتواند این کار را انجام دهد.
euronews
گفتگوی اختصاصی با نویسنده کتاب «چرا ملتها شکست میخورند»؛ آینده ایران بدون جمهوری اسلامی چگونه است؟
دارون عجم اوغلو، نویسنده کتاب پرفروش «چرا ملتها شکست میخورند» در گفتگوی اختصاصی با یورونیوز میگوید که به خشونت کشیده شدن اعتراضات توسط مردم باعث خواهد شد تا «جمهوری اسلامی با شکل خشنتری اعتراضات را سرکوب کند و تنها باعث خواهد شد جان بیگناهان بیشتری از…