من آزادیام
آغوشم از چهارسو باز است بهسوی وطنم
و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند
جیکجیکیست که در طاق نصرت من لانه کرده است
و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند
من میدان او هستم
@vaznedonya
کوروش کرمپور
آغوشم از چهارسو باز است بهسوی وطنم
و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند
جیکجیکیست که در طاق نصرت من لانه کرده است
و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند
من میدان او هستم
@vaznedonya
کوروش کرمپور
وزن دنیا
من آزادیام آغوشم از چهارسو باز است بهسوی وطنم و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند جیکجیکیست که در طاق نصرت من لانه کرده است و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند من میدان او هستم @vaznedonya کوروش کرمپور
میدان آزادی
من آزادیام
آغوشم از چهارسو باز است بهسوی وطنم
و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند
جیکجیکیست که در طاق نصرت من لانه کرده است
و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند
من میدان او هستم
علیالخصوص این دبیر جوان
که دارد با یک وسیلهی نقلیهی عمومی
از جادهمخصوص کرج
بهسمت میدان آزادی فکر میکند
در این غروب که در صبح غروب است
که در ظهر غروب است
که در عصر غروب است
و در غروب غروب است
و در شب غروب است
سایهروشنی خوردهام از سیاهی و سرخی که نپرس
برجهایی که از من مرتفعترند فقط برجاند
میدانهایی که از من میدانترند فقط میداناند
این منم که آزادیام
مسافران شهرستانی با آزادی عکس میگیرند میروند
رانندگان تاکسیها مرا دور میزنند بوق میزنند میروند
روشنفکرانی که در کافهها قرار میگذارند
دربارهی معماری من حرف میزنند میروند
علیالخصوص که در اطراف من پلیس راهنماییورانندگی هست
بالای سرم هلیکوپترهایی
میچرخند که هیچ شباهتی به پرواز پرندگان ندارند
مثل این رنگ سبز
که تکهتکه و قبلاً در اطراف من چمن بود
و دیگر نمیخواهد که به چمن برگردد از خون
و یادم هست یک روز یک رئیسجمهور بر بام من از من با مردم من حرف زد
در حالی که آزادی در ارتفاع خود ایستاده بود
آه، ای هوای آلودهی تهران
رنگ سفید مرا به من پس بده
در این غروب
چرا به من نمیرسد این دبیر جوان؟
در این غروب
چرا این وسیلهی نقلیهی عمومی
اینقدر کُند حرکت میکند؟
کوروش کرمپور
@vaznedonya
#وزن_دنیا #شعر_بخوانیم
من آزادیام
آغوشم از چهارسو باز است بهسوی وطنم
و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند
جیکجیکیست که در طاق نصرت من لانه کرده است
و هر کسی که در این جهان به آزادی فکر میکند
من میدان او هستم
علیالخصوص این دبیر جوان
که دارد با یک وسیلهی نقلیهی عمومی
از جادهمخصوص کرج
بهسمت میدان آزادی فکر میکند
در این غروب که در صبح غروب است
که در ظهر غروب است
که در عصر غروب است
و در غروب غروب است
و در شب غروب است
سایهروشنی خوردهام از سیاهی و سرخی که نپرس
برجهایی که از من مرتفعترند فقط برجاند
میدانهایی که از من میدانترند فقط میداناند
این منم که آزادیام
مسافران شهرستانی با آزادی عکس میگیرند میروند
رانندگان تاکسیها مرا دور میزنند بوق میزنند میروند
روشنفکرانی که در کافهها قرار میگذارند
دربارهی معماری من حرف میزنند میروند
علیالخصوص که در اطراف من پلیس راهنماییورانندگی هست
بالای سرم هلیکوپترهایی
میچرخند که هیچ شباهتی به پرواز پرندگان ندارند
مثل این رنگ سبز
که تکهتکه و قبلاً در اطراف من چمن بود
و دیگر نمیخواهد که به چمن برگردد از خون
و یادم هست یک روز یک رئیسجمهور بر بام من از من با مردم من حرف زد
در حالی که آزادی در ارتفاع خود ایستاده بود
آه، ای هوای آلودهی تهران
رنگ سفید مرا به من پس بده
در این غروب
چرا به من نمیرسد این دبیر جوان؟
در این غروب
چرا این وسیلهی نقلیهی عمومی
اینقدر کُند حرکت میکند؟
کوروش کرمپور
@vaznedonya
#وزن_دنیا #شعر_بخوانیم
بازگشت بامداد
• وزن دنیا
ربع قرن پس از درگذشت #احمد_شاملو، شعر امروز فارسی ظاهراً از تجربهی شعریِ او گذر کرده، اما هم آمارها و هم گرایشِ سیاسی و اعتراضی به شعرش نشان میدهد داینامیسمِ شعرِ بامداد بیشازپیش در جریان است.
ادامهی این مطلب را در اینجا بخوانید.
شماره نوروزی مجلهی وزن دنیا با پروندهای دربارهی میراث احمد شاملو ۱۰۰ سال پس از تولد و ۲۵ سال پس از مرگ او، بازخوانی کارنامهی تریستان تزارا از سرآمدان مکتب دادا و با هدیهای نوروزی وزندنیا شامل ۱۵ پرترهی اختصاصی از احمد شاملو به قلم بهزاد شیشهگران منتشر شده است. تازهترین شمارهی وزن دنیا را میتوانید از فروشگاه وزن دنیا تهیه و مطالعه کنید.
@vaznedonya
#وزن_دنیا #شعر_بخوانیم
• وزن دنیا
ربع قرن پس از درگذشت #احمد_شاملو، شعر امروز فارسی ظاهراً از تجربهی شعریِ او گذر کرده، اما هم آمارها و هم گرایشِ سیاسی و اعتراضی به شعرش نشان میدهد داینامیسمِ شعرِ بامداد بیشازپیش در جریان است.
ادامهی این مطلب را در اینجا بخوانید.
شماره نوروزی مجلهی وزن دنیا با پروندهای دربارهی میراث احمد شاملو ۱۰۰ سال پس از تولد و ۲۵ سال پس از مرگ او، بازخوانی کارنامهی تریستان تزارا از سرآمدان مکتب دادا و با هدیهای نوروزی وزندنیا شامل ۱۵ پرترهی اختصاصی از احمد شاملو به قلم بهزاد شیشهگران منتشر شده است. تازهترین شمارهی وزن دنیا را میتوانید از فروشگاه وزن دنیا تهیه و مطالعه کنید.
@vaznedonya
#وزن_دنیا #شعر_بخوانیم
جاودانگی
در جستوجوی بیدرکجایی هستم
بلکه برمگرداند
به شهر کوچک کودکی
ورنه
کدام نیمجویدهی عزراییل
جرئت دارد
از ساعت بلدیه تا صیقلان بدود.
@vaznedonya
عنایت سمیعی
#نشر_وزن_دنیا #وزن_دنیا
در جستوجوی بیدرکجایی هستم
بلکه برمگرداند
به شهر کوچک کودکی
ورنه
کدام نیمجویدهی عزراییل
جرئت دارد
از ساعت بلدیه تا صیقلان بدود.
@vaznedonya
عنایت سمیعی
#نشر_وزن_دنیا #وزن_دنیا
وزن دنیا
جاودانگی در جستوجوی بیدرکجایی هستم بلکه برمگرداند به شهر کوچک کودکی ورنه کدام نیمجویدهی عزراییل جرئت دارد از ساعت بلدیه تا صیقلان بدود. @vaznedonya عنایت سمیعی #نشر_وزن_دنیا #وزن_دنیا
جاودانگی
در جستوجوی بیدرکجایی هستم
بلکه برمگرداند
به شهر کوچک کودکی
ورنه
کدام نیمجویدهی عزراییل
جرئت دارد
از ساعت بلدیه تا صیقلان بدود.
پرندهی کاغذی
خستگی نمیشناسد
با پروبال قیچیخورده
اشاره میکند به واژهی پرواز.
بدبین مباش
چرا که برگ درخت معرفت
از جنگل بیشتر است
اگرچه راهی نشان نمیدهد.
گزارهی «من، دیگریست»
شلیک تیر
در تاریکیست،
با اینهمه
فضای خالی کاغذ را
پر میکند،
نزدیک و دور را
با هم مماس
از چوب بیصدای پدر
تا نوبت زخمازخم چوب و فلک
شش ستونِ سر تراشیده
سرود «ای ایران» میخوانند.
تخلص تفنگ
در پادگان
ناموس است
وطن کجاست؟
نقشهی روی اطلس
روایتی تاریخیست.
سپیدهدم صحنه
از طناب حریص
از صدف خالی
از لباس شعلهور...
تمامی ندارد این سیاههی دنبالهدار
در این میان
نوای نیلبکِ پان
در بازی شاه و شبان
تحلیل میرود.
یک نیمهی خزر
حسرتناک
به نیمهی دیگر
خیره میشود،
«ای مرز پرگهر»
سینهریز سبزش را
سپرده است به آب.
بیباوری به خانه و آب و خاک
به خوردت رفتهست
حالا که از خودت
جا ماندهای
بگذار
یوسف صدات کنند سیاوش.
چون آرش کمانکشیده حرف میزند کلاهمخملی
آشوبهای مدرسه
محله
خیابان
به روزهای باد و مباد گره میخورد
دچار حصبه
از محکمه برمیگشتم
که سینمای خیابان
نسخهای تازه
از بزنبزن
نشان میداد.
بهرغم تغییر رنگ
ـ از سیاه و سفید
به رنگارنگ ـ
زبان بیدیالوگ
چاقو است
یعنی،
قیصر و بیمخ
دو روی یک ورقاند
ورق بزن!
چراغ موشی تاریخ
پیش پای دودمان شجر را
تاریک میکند.
نهالک «هوای تازه»
بر سنگ قبر ترکخورده
چنگ میزند،
افق
پایین کشیده
گماشتهای «دشنه در دیس»
پیش میتازد.
با این مقدمه
پیادهرَویهای عصر
پرسهزدن در سرزمینی بیگانهست
در صورتی که
بانکهای بینقاب همان
مغازههای «لطفاً با لبخند وارد شوید» همان
و غیرهی غمگین، همان.
مُجاز و ممنوع
نمیشناسند بچهها
بازیست زندگی
و دمبهدم باید تغییر کند
شیطانکان عزیز
حتی
در بعدازظهر بگیربخواب
بازی نمیخورند.
عصا به دستِ نیمکتنشین
از شاخهی نکاشته
چنار به تن میکند
باد و طوفان
صدا میزند
و مینویسد:
پاییز
پیکرتراش درخت است.
غروب بیدوام زمین
افسانهای ابدیست
آنوقتها
نه خضر بود، نه اسکندر
اما
در سرزمین اکد
گودو
در انتظار بکت بود.
مرا چه به تاریخ
برفی که روی خاطره میبارد
در زیر پا
له میشود.
برمیگردم
و در برابر آینه
آینهای پشت گردنم میگیرم
زل میزنم
به جاودانگی چنگیز
در مکتب هرات
اصفهان
تبریز.
بهرغم اینکه پرنده روی شاخهی لخت
ننشسته میپرد
سوژهی ضربدرنخورده
سیگاری میگیراند
و شعر «کوچه» رقم میزند.
دلم نمیخواهد
رمز شکار طوقی را
به اشتراک بگذارم
این روزها
وجود دارم
ولی
موجود نیستم
لذا
نمیتوانم
با فرشته کارت به کارت کنم.
@vaznedonya
عنایت سمیعی
#وزن_دنیا #شعر_بخوانیم
در جستوجوی بیدرکجایی هستم
بلکه برمگرداند
به شهر کوچک کودکی
ورنه
کدام نیمجویدهی عزراییل
جرئت دارد
از ساعت بلدیه تا صیقلان بدود.
پرندهی کاغذی
خستگی نمیشناسد
با پروبال قیچیخورده
اشاره میکند به واژهی پرواز.
بدبین مباش
چرا که برگ درخت معرفت
از جنگل بیشتر است
اگرچه راهی نشان نمیدهد.
گزارهی «من، دیگریست»
شلیک تیر
در تاریکیست،
با اینهمه
فضای خالی کاغذ را
پر میکند،
نزدیک و دور را
با هم مماس
از چوب بیصدای پدر
تا نوبت زخمازخم چوب و فلک
شش ستونِ سر تراشیده
سرود «ای ایران» میخوانند.
تخلص تفنگ
در پادگان
ناموس است
وطن کجاست؟
نقشهی روی اطلس
روایتی تاریخیست.
سپیدهدم صحنه
از طناب حریص
از صدف خالی
از لباس شعلهور...
تمامی ندارد این سیاههی دنبالهدار
در این میان
نوای نیلبکِ پان
در بازی شاه و شبان
تحلیل میرود.
یک نیمهی خزر
حسرتناک
به نیمهی دیگر
خیره میشود،
«ای مرز پرگهر»
سینهریز سبزش را
سپرده است به آب.
بیباوری به خانه و آب و خاک
به خوردت رفتهست
حالا که از خودت
جا ماندهای
بگذار
یوسف صدات کنند سیاوش.
چون آرش کمانکشیده حرف میزند کلاهمخملی
آشوبهای مدرسه
محله
خیابان
به روزهای باد و مباد گره میخورد
دچار حصبه
از محکمه برمیگشتم
که سینمای خیابان
نسخهای تازه
از بزنبزن
نشان میداد.
بهرغم تغییر رنگ
ـ از سیاه و سفید
به رنگارنگ ـ
زبان بیدیالوگ
چاقو است
یعنی،
قیصر و بیمخ
دو روی یک ورقاند
ورق بزن!
چراغ موشی تاریخ
پیش پای دودمان شجر را
تاریک میکند.
نهالک «هوای تازه»
بر سنگ قبر ترکخورده
چنگ میزند،
افق
پایین کشیده
گماشتهای «دشنه در دیس»
پیش میتازد.
با این مقدمه
پیادهرَویهای عصر
پرسهزدن در سرزمینی بیگانهست
در صورتی که
بانکهای بینقاب همان
مغازههای «لطفاً با لبخند وارد شوید» همان
و غیرهی غمگین، همان.
مُجاز و ممنوع
نمیشناسند بچهها
بازیست زندگی
و دمبهدم باید تغییر کند
شیطانکان عزیز
حتی
در بعدازظهر بگیربخواب
بازی نمیخورند.
عصا به دستِ نیمکتنشین
از شاخهی نکاشته
چنار به تن میکند
باد و طوفان
صدا میزند
و مینویسد:
پاییز
پیکرتراش درخت است.
غروب بیدوام زمین
افسانهای ابدیست
آنوقتها
نه خضر بود، نه اسکندر
اما
در سرزمین اکد
گودو
در انتظار بکت بود.
مرا چه به تاریخ
برفی که روی خاطره میبارد
در زیر پا
له میشود.
برمیگردم
و در برابر آینه
آینهای پشت گردنم میگیرم
زل میزنم
به جاودانگی چنگیز
در مکتب هرات
اصفهان
تبریز.
بهرغم اینکه پرنده روی شاخهی لخت
ننشسته میپرد
سوژهی ضربدرنخورده
سیگاری میگیراند
و شعر «کوچه» رقم میزند.
دلم نمیخواهد
رمز شکار طوقی را
به اشتراک بگذارم
این روزها
وجود دارم
ولی
موجود نیستم
لذا
نمیتوانم
با فرشته کارت به کارت کنم.
@vaznedonya
عنایت سمیعی
#وزن_دنیا #شعر_بخوانیم
پردهها ایستاده بودند
تماشا میکردند چگونه جهان سر میرود از انتها
چگونه در این مزارع یخزده
دلم را گرم میکنی
و میلرزم از این گرما
ببین چطور سفیدی مرا در برگرفته است
اصرار دارد به بوی تو
و چگونه در حافظهی ملحفهها
جهان را فراموش میکنم
ببین چگونه قطب پراکندگی جهان
جمع میشود روی تخت
چگونه از لبهای تو
شناسنامه میگیرد
و نامش را
که غریبهترین کودک جهان است
در صدای تو به امانت میگذارد.
غیاب تو در خانه میچرخد
پردهها را میلرزاند
و دیوار که مصر است بر کشتن رنگها
بهخاطر میآورد
آبی را وقتی میخندی
آبی را وقتی مشام مرا به بازی میگیری
آبی را وقتی صدایت به بوسه چیزی میگوید
گیتا شمسی
@vaznedonya
#وزن_دنیا #شعر_بخوانیم
تماشا میکردند چگونه جهان سر میرود از انتها
چگونه در این مزارع یخزده
دلم را گرم میکنی
و میلرزم از این گرما
ببین چطور سفیدی مرا در برگرفته است
اصرار دارد به بوی تو
و چگونه در حافظهی ملحفهها
جهان را فراموش میکنم
ببین چگونه قطب پراکندگی جهان
جمع میشود روی تخت
چگونه از لبهای تو
شناسنامه میگیرد
و نامش را
که غریبهترین کودک جهان است
در صدای تو به امانت میگذارد.
غیاب تو در خانه میچرخد
پردهها را میلرزاند
و دیوار که مصر است بر کشتن رنگها
بهخاطر میآورد
آبی را وقتی میخندی
آبی را وقتی مشام مرا به بازی میگیری
آبی را وقتی صدایت به بوسه چیزی میگوید
گیتا شمسی
@vaznedonya
#وزن_دنیا #شعر_بخوانیم
یکم اردیبهشت زادروز زندهیاد محمد مختاری
▫️هجرانی
گیسو
دورش بپیچم و
دورم بپیچد
افشان شود ترنم در سلولها و خاک ذرهذره تنم را به
گوشهاش بچسباند
گاهی ستارهای از آب برداردم
گاهی جزیرهای
خرسنگهای خود را بسنجد
با وزن واژههایی کز گلویم بر میآید
آنگاه لب به شب بچسبانم و غریو بر آرم
تا قعر این تاریکی بترکد و فوارهای خیز بردارد
که نقطههای اتکای زمین را بیفشاند و بتاباند بر خلا
شسته شود
این سایهی لزج کز دیری
افتاده است یک پهلو بر زبالههای خونین
و تن برون زند از چاک هر گریبان
سیارههای روح فراتر رسند و مردمکها بتابند
رقص جهان گرایش اندامت را بیاموزد
زیبایی از اشارهی پیراهنت بیاید
بنشیند بر سنگ و
سنگ
از انتهای غار
نزدیک شود
تا چهرهی جدیدش را دریابد.
@vaznedonya
محمد مختاری
▫️هجرانی
گیسو
دورش بپیچم و
دورم بپیچد
افشان شود ترنم در سلولها و خاک ذرهذره تنم را به
گوشهاش بچسباند
گاهی ستارهای از آب برداردم
گاهی جزیرهای
خرسنگهای خود را بسنجد
با وزن واژههایی کز گلویم بر میآید
آنگاه لب به شب بچسبانم و غریو بر آرم
تا قعر این تاریکی بترکد و فوارهای خیز بردارد
که نقطههای اتکای زمین را بیفشاند و بتاباند بر خلا
شسته شود
این سایهی لزج کز دیری
افتاده است یک پهلو بر زبالههای خونین
و تن برون زند از چاک هر گریبان
سیارههای روح فراتر رسند و مردمکها بتابند
رقص جهان گرایش اندامت را بیاموزد
زیبایی از اشارهی پیراهنت بیاید
بنشیند بر سنگ و
سنگ
از انتهای غار
نزدیک شود
تا چهرهی جدیدش را دریابد.
@vaznedonya
محمد مختاری
از خون رنگ به رنگ من بوی پوست اولین پسته میآمد
تو که از گیاه تو بوی اولین واژهی دنیا!
راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه
شیوا ارسطویی
۱۳۴۰-۱۴۰۴
@vaznedonya
تو که از گیاه تو بوی اولین واژهی دنیا!
راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه
شیوا ارسطویی
۱۳۴۰-۱۴۰۴
@vaznedonya
وزن دنیا
از خون رنگ به رنگ من بوی پوست اولین پسته میآمد تو که از گیاه تو بوی اولین واژهی دنیا! راست میگویی جز من با کسی نبودهای اینگونه شیوا ارسطویی ۱۳۴۰-۱۴۰۴ @vaznedonya
"از خون رنگ به رنگ"
از خون رنگ به رنگ من بوی پوست اولین پسته میآمد
تو که از گیاه تو بوی اولین واژهی دنیا!
راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه
من که سیبترین زن دنیا را گاز میزنم
تو که با گیاه تو مرجانترین گل دریا را بو میکشم
راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه
برای من
که از خون من بوی پوست اولین پسته میآمد
راست می گویی
جز پوست آخرین سگهای خیابان نیاوردی
برای من
که ابریشمترین ساعت دنیا را
کوک میکنم برای تو
تو که با گیاه تو مرجانترین گل دریا را ...
جز من برای کسی نگفتهای اینگونه
که با کسی نبودهای اینگونه
کسی که میگویی
بوهای جنینی را
سپرده به کهنهترین روزنامهها
من که
دندانهایم سگ بودنم را هم انکار میکنند
من
که از خون رنگ به رنگ من بوی پوست اولین پسته میآمد
شاپرکترین واژههایت بال میزنند راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه
دیدهای خوابیدنشان را تا صبح
صندلشان در تاریکی
بودهای تا ابریشمترین ساعت دنیا
با آنها
راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه.
شیوا ارسطویی
۱۳۴۰-۱۴۰۴
▪️باخبر شدیم دوست نویسنده و شاعرمان شیوا ارسطویی زندگی را بدرود گفته،عمیقا متاسفیم و به دوستان شیوا و اهالی ادبیات و علاقهمندان آثارش تسلیت میگوییم.
@vaznedonya
از خون رنگ به رنگ من بوی پوست اولین پسته میآمد
تو که از گیاه تو بوی اولین واژهی دنیا!
راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه
من که سیبترین زن دنیا را گاز میزنم
تو که با گیاه تو مرجانترین گل دریا را بو میکشم
راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه
برای من
که از خون من بوی پوست اولین پسته میآمد
راست می گویی
جز پوست آخرین سگهای خیابان نیاوردی
برای من
که ابریشمترین ساعت دنیا را
کوک میکنم برای تو
تو که با گیاه تو مرجانترین گل دریا را ...
جز من برای کسی نگفتهای اینگونه
که با کسی نبودهای اینگونه
کسی که میگویی
بوهای جنینی را
سپرده به کهنهترین روزنامهها
من که
دندانهایم سگ بودنم را هم انکار میکنند
من
که از خون رنگ به رنگ من بوی پوست اولین پسته میآمد
شاپرکترین واژههایت بال میزنند راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه
دیدهای خوابیدنشان را تا صبح
صندلشان در تاریکی
بودهای تا ابریشمترین ساعت دنیا
با آنها
راست میگویی
جز من با کسی نبودهای اینگونه.
شیوا ارسطویی
۱۳۴۰-۱۴۰۴
▪️باخبر شدیم دوست نویسنده و شاعرمان شیوا ارسطویی زندگی را بدرود گفته،عمیقا متاسفیم و به دوستان شیوا و اهالی ادبیات و علاقهمندان آثارش تسلیت میگوییم.
@vaznedonya
Forwarded from پوریا سوری
گمان مکن که به مرگِ تو اعتراضی نیست
به سمت مرگ نرو، مرگ نیز راضی نیست
مگر تو از نفسِ سبز عشق زاده شدی
که در حوالی نامِ تو انقراضی نیست
دوباره این تو و این مستطیل سبز زمین
نه اشتباه نکن، این شروع بازی نیست
شروع بردن تو روی دستِ آدمهاست
در این حقیقت عریان، رهِ مجازی نیست
چگونه مویه بسازم، به ساز یا هقهق؟
غمِ نبودنِ تو در مقامِ سازی نیست
گلوی خستهی فریادِ مردمات بودی
تو میروی و کسی مردِ اعتراضی نیست
تو میروی و زمین باز زرد خواهد شد
شبیه تو دگرم سروِ سرفرازی نیست
دوباره دوم خرداد میشود هر سال
که یادمان نرود «ناصر حجازی» نیست
🖋️پوریا سوری
طرح: فرشید پارسیکیا
کانال شخصی #پوریا_سوری 👇
@pooryasoori
به سمت مرگ نرو، مرگ نیز راضی نیست
مگر تو از نفسِ سبز عشق زاده شدی
که در حوالی نامِ تو انقراضی نیست
دوباره این تو و این مستطیل سبز زمین
نه اشتباه نکن، این شروع بازی نیست
شروع بردن تو روی دستِ آدمهاست
در این حقیقت عریان، رهِ مجازی نیست
چگونه مویه بسازم، به ساز یا هقهق؟
غمِ نبودنِ تو در مقامِ سازی نیست
گلوی خستهی فریادِ مردمات بودی
تو میروی و کسی مردِ اعتراضی نیست
تو میروی و زمین باز زرد خواهد شد
شبیه تو دگرم سروِ سرفرازی نیست
دوباره دوم خرداد میشود هر سال
که یادمان نرود «ناصر حجازی» نیست
🖋️پوریا سوری
طرح: فرشید پارسیکیا
کانال شخصی #پوریا_سوری 👇
@pooryasoori
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهاجر
.
من یک دورم از
من یک نزدیکم به
من یک مجبورم
من یک مهاجرم
چگونه بگویم میخواهمت؟
لبهایم ماندهاند پشت یک بوسهی آخر
و هر کار میکنم، نمیآیند.
شعری از آرش نصرتاللهی منتشر شده در شمارهی ۳۳ وزن دنیا
#وزن_دنیا
#شعر_بخوانیم
#آرش_نصرت_اللهی
@vaznedonya
.
من یک دورم از
من یک نزدیکم به
من یک مجبورم
من یک مهاجرم
چگونه بگویم میخواهمت؟
لبهایم ماندهاند پشت یک بوسهی آخر
و هر کار میکنم، نمیآیند.
شعری از آرش نصرتاللهی منتشر شده در شمارهی ۳۳ وزن دنیا
#وزن_دنیا
#شعر_بخوانیم
#آرش_نصرت_اللهی
@vaznedonya
Forwarded from نشر وزن دنیا
وزندنیا با همکاری راوی برگزار میکند
رونمایی از کتاب "از نفس افتاده"
روایتهایی تراژیک از زندگی سرشناسترین چهرههای ورزش ایران
با حضور نویسنده؛ ابراهیم افشار
و
مجتبی جباری
سجاد افشاریان
مجتبی هاشمی
نادر داوودی
با همراهی جمعی از اهالی ورزش، فرهنگ و رسانه
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
از ساعت ۱۹ تا ۲۱ در کتابسرای راوی
آدرس کتابسرای راوی: خیابان ولیعصر، نرسیده به سهراه زعفرانیه، جنب موسسه لغتنامهی دهخدا
ورود برای علاقهمندان آزاد است
@vaznedonyabooks
رونمایی از کتاب "از نفس افتاده"
روایتهایی تراژیک از زندگی سرشناسترین چهرههای ورزش ایران
با حضور نویسنده؛ ابراهیم افشار
و
مجتبی جباری
سجاد افشاریان
مجتبی هاشمی
نادر داوودی
با همراهی جمعی از اهالی ورزش، فرهنگ و رسانه
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
از ساعت ۱۹ تا ۲۱ در کتابسرای راوی
آدرس کتابسرای راوی: خیابان ولیعصر، نرسیده به سهراه زعفرانیه، جنب موسسه لغتنامهی دهخدا
ورود برای علاقهمندان آزاد است
@vaznedonyabooks
کشتهشدن پرنیا عباسی شاعر جوان در حملات اسراییل
با صدهزار افسوس و درد مطلع شدیم «پرنیا عباسی» شاعر جوانی که پیشتر آثاری از او در مجلهی وزندنیا منتشر شده بود و در میزگردی که مجله در شمارهی ۲۴ خود در دیماه ۱۴۰۱ برگزار کرده بود (با عنوان تحلیل جهان شعری شاعران متولد دههی هشتاد) شرکت داشت در حملات دیشب اسراییل به تهران، همراه با خانوادهاش که همه غیرنظامی بودند کشته شده و ناباورانه از میان ما پرکشیده... ضمن ابراز خشم و اندوهمان از فنا شدن جانهای عزیزی چون پرنیا که سراسر شعر و شور زندگی بود، همدرد دوستانش، معلم شعرش روجا چمنکار و جامعهی شعری ایران در فقدان این استعداد از دست شده هستیم.
▪️
▪️
#پرنیا_عباسی
#روجا_چمنکار
#وزن_دنیا
@vaznedonya
با صدهزار افسوس و درد مطلع شدیم «پرنیا عباسی» شاعر جوانی که پیشتر آثاری از او در مجلهی وزندنیا منتشر شده بود و در میزگردی که مجله در شمارهی ۲۴ خود در دیماه ۱۴۰۱ برگزار کرده بود (با عنوان تحلیل جهان شعری شاعران متولد دههی هشتاد) شرکت داشت در حملات دیشب اسراییل به تهران، همراه با خانوادهاش که همه غیرنظامی بودند کشته شده و ناباورانه از میان ما پرکشیده... ضمن ابراز خشم و اندوهمان از فنا شدن جانهای عزیزی چون پرنیا که سراسر شعر و شور زندگی بود، همدرد دوستانش، معلم شعرش روجا چمنکار و جامعهی شعری ایران در فقدان این استعداد از دست شده هستیم.
▪️
▪️
#پرنیا_عباسی
#روجا_چمنکار
#وزن_دنیا
@vaznedonya
«ستارهی خاموش»
برای هر دو گریستم
برای تو
و خودم
ستارههای اشکم را
در آسمانت فوت میکنی
در دنیای تو
رهایی نور
در دنیای من
بازی سایهها
در جایی
من و تو تمام میشویم
زیباترین شعر جهان
لال میشود
در جایی
تو شروع میشوی
نجوای زندگی را
فریاد میکنی
در هزار جا
من به پایان میرسم
میسوزم
میشوم ستارهای خاموش
که در آسمانت
دود میشود.
🖤
شعری از پرنیا عباسی که در حملات اسراییل به تهران جان باخت.
🖤
#پرنیا_عباسی
#کشته_جنگ
#وزن_دنیا
@vaznedonya
برای هر دو گریستم
برای تو
و خودم
ستارههای اشکم را
در آسمانت فوت میکنی
در دنیای تو
رهایی نور
در دنیای من
بازی سایهها
در جایی
من و تو تمام میشویم
زیباترین شعر جهان
لال میشود
در جایی
تو شروع میشوی
نجوای زندگی را
فریاد میکنی
در هزار جا
من به پایان میرسم
میسوزم
میشوم ستارهای خاموش
که در آسمانت
دود میشود.
🖤
شعری از پرنیا عباسی که در حملات اسراییل به تهران جان باخت.
🖤
#پرنیا_عباسی
#کشته_جنگ
#وزن_دنیا
@vaznedonya
Forwarded from نشر وزن دنیا
آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال منتشر شد
«آبی آنتیک» روایت ابراهیم افشار از تاریخ هشتاد سالهی باشگاههای تاج و استقلال تهران توسط نشر وزندنیا منتشر شد.
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی ابراهیم افشار، روزنامهنگار کهنهکار و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد.
این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند. قلم سحرانگیز ابراهیم افشار در کتاب آبی آنتیک راوی تریلوژی دوچرخهسواران، تاج و استقلال است و نویسنده از قهرمانانی میگوید که در ۸دههی اخیر عضو کلوپ آبی ایران بودهاند.
کتاب آبی آنتیک، در هشتادمین سال تاسیس باشگاه فوتبال تاج-استقلال، به صورت تمام رنگی با جلد گالینگور و در قطع وزیری، با قیمت ۲میلیون تومان از سوی نشر وزندنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
«آبی آنتیک» روایت ابراهیم افشار از تاریخ هشتاد سالهی باشگاههای تاج و استقلال تهران توسط نشر وزندنیا منتشر شد.
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی ابراهیم افشار، روزنامهنگار کهنهکار و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد.
این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند. قلم سحرانگیز ابراهیم افشار در کتاب آبی آنتیک راوی تریلوژی دوچرخهسواران، تاج و استقلال است و نویسنده از قهرمانانی میگوید که در ۸دههی اخیر عضو کلوپ آبی ایران بودهاند.
کتاب آبی آنتیک، در هشتادمین سال تاسیس باشگاه فوتبال تاج-استقلال، به صورت تمام رنگی با جلد گالینگور و در قطع وزیری، با قیمت ۲میلیون تومان از سوی نشر وزندنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
Forwarded from نشر وزن دنیا
آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال منتشر شد
«آبی آنتیک» روایت ابراهیم افشار از تاریخ هشتاد سالهی باشگاههای تاج و استقلال تهران توسط نشر وزندنیا منتشر شد.
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی ابراهیم افشار، روزنامهنگار کهنهکار و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد.
این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند. قلم سحرانگیز ابراهیم افشار در کتاب آبی آنتیک راوی تریلوژی دوچرخهسواران، تاج و استقلال است و نویسنده از قهرمانانی میگوید که در ۸دههی اخیر عضو کلوپ آبی ایران بودهاند.
کتاب آبی آنتیک، در هشتادمین سال تاسیس باشگاه فوتبال تاج-استقلال، به صورت تمام رنگی با جلد گالینگور و در قطع وزیری، با قیمت ۲میلیون تومان از سوی نشر وزندنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
«آبی آنتیک» روایت ابراهیم افشار از تاریخ هشتاد سالهی باشگاههای تاج و استقلال تهران توسط نشر وزندنیا منتشر شد.
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی ابراهیم افشار، روزنامهنگار کهنهکار و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد.
این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند. قلم سحرانگیز ابراهیم افشار در کتاب آبی آنتیک راوی تریلوژی دوچرخهسواران، تاج و استقلال است و نویسنده از قهرمانانی میگوید که در ۸دههی اخیر عضو کلوپ آبی ایران بودهاند.
کتاب آبی آنتیک، در هشتادمین سال تاسیس باشگاه فوتبال تاج-استقلال، به صورت تمام رنگی با جلد گالینگور و در قطع وزیری، با قیمت ۲میلیون تومان از سوی نشر وزندنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
Forwarded from نشر وزن دنیا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال منتشر شد
«آبی آنتیک» روایت ابراهیم افشار از تاریخ هشتاد سالهی باشگاههای تاج و استقلال تهران توسط نشر وزندنیا منتشر شد.
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی ابراهیم افشار، روزنامهنگار کهنهکار و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد.
این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند. قلم سحرانگیز ابراهیم افشار در کتاب آبی آنتیک راوی تریلوژی دوچرخهسواران، تاج و استقلال است و نویسنده از قهرمانانی میگوید که در ۸دههی اخیر عضو کلوپ آبی ایران بودهاند.
کتاب آبی آنتیک، در هشتادمین سال تاسیس باشگاه فوتبال تاج-استقلال، به صورت تمام رنگی با جلد گالینگور و در قطع وزیری، با قیمت ۲میلیون تومان از سوی نشر وزندنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
«آبی آنتیک» روایت ابراهیم افشار از تاریخ هشتاد سالهی باشگاههای تاج و استقلال تهران توسط نشر وزندنیا منتشر شد.
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی ابراهیم افشار، روزنامهنگار کهنهکار و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد.
این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند. قلم سحرانگیز ابراهیم افشار در کتاب آبی آنتیک راوی تریلوژی دوچرخهسواران، تاج و استقلال است و نویسنده از قهرمانانی میگوید که در ۸دههی اخیر عضو کلوپ آبی ایران بودهاند.
کتاب آبی آنتیک، در هشتادمین سال تاسیس باشگاه فوتبال تاج-استقلال، به صورت تمام رنگی با جلد گالینگور و در قطع وزیری، با قیمت ۲میلیون تومان از سوی نشر وزندنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
Forwarded from نشر وزن دنیا
آنچه در کتاب آبی آنتیک خواهید خواند
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی استاد ابراهیم افشار، روزنامهنگار برجسته و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت و جسورانه به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد. این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند.
فصل نخست این کتاب تاریخچه باشگاه از زمان تاسیس دوچرخهسواران، پس از آن باشگاه تاج و در نهایت باشگاه استقلال را با نگاهی ویژه به مدیران و داستانهایی از تحولات باشگاه اعم از پرویز خسروانی، علی داناییفرد و... روایت میکند.
افشار در فصل دوم کتاب به مرور زندگی بنیانگذاران و چهرههای نسل اول مانند محمد خاتم، بیوک جدیکار و فوتبالیستهای خارجی تاریخ کلوپ آبی مانند کارلو، پادوانی، ساموئل و... میپردازد.
در فصل سوم «آبی آنتیک» خواننده داستانهایی از اسطورههای تاریخ هشتاد ساله استقلال نظیر رایکوف، ناصر حجازی و ... را مطالعه میکند.
در فصل چهارم کتاب، مربیان افتخارآفرین تاریخ باشگاه به مخاطبان معرفی میشوند و داستانهایی از فراز و فرود زندگی شخصیتهایی چون منصور پورحیدری، امیرقلعهنویی، فرهاد مجیدی و... برای خوانندگان به تصویر کشیده میشود.
در فصلهای پنجم و ششم کتاب روایتهایی از هواداران سرشناس تاریخ باشگاه و بوقچیها و تیم فوتبال زنان باشگاه و همچنین ماجرای برادرانی که تاجی یا استقلالی بودند روایت میشود.
سکانسهایی از تاریخچهی دربیهای استقلال و پرسپولیس از دیگر بخشهای جذاب کتاب آبی آنتیک است که به همراه تصاویری جذاب از آتشبازی بازیکنان و هواداران در شهرآوردهای پایتخت را در هفتمین فصل کتاب به تصویر میکشد.
فصل هشتم کتاب روایتهایی جذاب از بازیکنان یاغی باشگاه چهرههایی چون پرویز قلیچخانی، مهدی هاشمینسب، رامین رضاییان و... را روایت میکند.
و در نهایت دو فصل پایانی کتاب تکنویسیها دربارهی فوتبالیستهای شاخص تاریخ هشتاد ساله باشگاه تاج و استقلال است که با روایتهایی جذاب از خاطراتی میگوید که بازیکنان ماندگار مانند علی جباری، ایرج دانایی فرد، حسن روشن، کارو حقوردیان، عبدالعلی چنگیز، شاهین و شاهرخ بیانی، غلامحسین و پرویز مظلومی، علیرضا منصوریان، محمود فکری، غلامرضا عنایتی، مهدی رحمتی، مجتبی جباری، آندارنیک تیموریان، وریا غفوری، خسرو حیدری، آرش برهانی، روزبه چشمی، مهدی قائدی و ۵۸ ستارهی نامدار دیگر باشگاه برای هواداران بیشمار باشگاه آبیپوش تهران به یادگار گذاشتهاند.
کتاب آبی آنتیک همچنین شامل بیش از ۲۰۰ صفحه تصاویر اختصاصی از چهرهها و رویدادهای مهم باشگاه تاج-استقلال است. همچنین در این کتاب اسناد تاریخی دیده نشده از باشگاه مانند اساسنامهی باشگاه تاج، اسناد تاج استانبول و... نیز در میان بخشهای مختلف گنجانده شده که کیفیتی بیبدیل به این کتاب بخشیده است.
کتاب آبی آنتیک، اثر ابراهیم افشار در ۷۳۶ صفحه رنگی با قطع وزیری، جلد سخت نفیس و به قیمت ۲ میلیون تومان به تازگی از سوی نشر وزن دنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی استاد ابراهیم افشار، روزنامهنگار برجسته و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت و جسورانه به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد. این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند.
فصل نخست این کتاب تاریخچه باشگاه از زمان تاسیس دوچرخهسواران، پس از آن باشگاه تاج و در نهایت باشگاه استقلال را با نگاهی ویژه به مدیران و داستانهایی از تحولات باشگاه اعم از پرویز خسروانی، علی داناییفرد و... روایت میکند.
افشار در فصل دوم کتاب به مرور زندگی بنیانگذاران و چهرههای نسل اول مانند محمد خاتم، بیوک جدیکار و فوتبالیستهای خارجی تاریخ کلوپ آبی مانند کارلو، پادوانی، ساموئل و... میپردازد.
در فصل سوم «آبی آنتیک» خواننده داستانهایی از اسطورههای تاریخ هشتاد ساله استقلال نظیر رایکوف، ناصر حجازی و ... را مطالعه میکند.
در فصل چهارم کتاب، مربیان افتخارآفرین تاریخ باشگاه به مخاطبان معرفی میشوند و داستانهایی از فراز و فرود زندگی شخصیتهایی چون منصور پورحیدری، امیرقلعهنویی، فرهاد مجیدی و... برای خوانندگان به تصویر کشیده میشود.
در فصلهای پنجم و ششم کتاب روایتهایی از هواداران سرشناس تاریخ باشگاه و بوقچیها و تیم فوتبال زنان باشگاه و همچنین ماجرای برادرانی که تاجی یا استقلالی بودند روایت میشود.
سکانسهایی از تاریخچهی دربیهای استقلال و پرسپولیس از دیگر بخشهای جذاب کتاب آبی آنتیک است که به همراه تصاویری جذاب از آتشبازی بازیکنان و هواداران در شهرآوردهای پایتخت را در هفتمین فصل کتاب به تصویر میکشد.
فصل هشتم کتاب روایتهایی جذاب از بازیکنان یاغی باشگاه چهرههایی چون پرویز قلیچخانی، مهدی هاشمینسب، رامین رضاییان و... را روایت میکند.
و در نهایت دو فصل پایانی کتاب تکنویسیها دربارهی فوتبالیستهای شاخص تاریخ هشتاد ساله باشگاه تاج و استقلال است که با روایتهایی جذاب از خاطراتی میگوید که بازیکنان ماندگار مانند علی جباری، ایرج دانایی فرد، حسن روشن، کارو حقوردیان، عبدالعلی چنگیز، شاهین و شاهرخ بیانی، غلامحسین و پرویز مظلومی، علیرضا منصوریان، محمود فکری، غلامرضا عنایتی، مهدی رحمتی، مجتبی جباری، آندارنیک تیموریان، وریا غفوری، خسرو حیدری، آرش برهانی، روزبه چشمی، مهدی قائدی و ۵۸ ستارهی نامدار دیگر باشگاه برای هواداران بیشمار باشگاه آبیپوش تهران به یادگار گذاشتهاند.
کتاب آبی آنتیک همچنین شامل بیش از ۲۰۰ صفحه تصاویر اختصاصی از چهرهها و رویدادهای مهم باشگاه تاج-استقلال است. همچنین در این کتاب اسناد تاریخی دیده نشده از باشگاه مانند اساسنامهی باشگاه تاج، اسناد تاج استانبول و... نیز در میان بخشهای مختلف گنجانده شده که کیفیتی بیبدیل به این کتاب بخشیده است.
کتاب آبی آنتیک، اثر ابراهیم افشار در ۷۳۶ صفحه رنگی با قطع وزیری، جلد سخت نفیس و به قیمت ۲ میلیون تومان به تازگی از سوی نشر وزن دنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks